داستانك

5 views
Skip to first unread message

Leila

unread,
Jul 8, 2015, 7:10:58 AM7/8/15
to Termeh Irani2


در قرون وسطی کلاه برداری بوسیله دین به جائی رسیده بود که کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت پول قسمتی از بهشت را از آن خود می‌کردند.
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد فکری به سرش زد.
به کلیسائی رفت و به کشیش مسئول فروش گفت:
قیمت جهنم چقدر است؟ کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشیش فکر کرد که طرف دیوانه است, گفت: سه سکه طلا
مرد مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند آن را هم بدهید.
کشیش روی کاغذی نوشت: سند جهنم و مهر کرد.
مرد آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم را خریدم این هم سند آن است. دیگر لازم نیست
بهشت را بخرید چون من هیچ کس را به جهنم راه نمی‌دهم...
Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages