تفسیر تفصیلى این مطلب به این نكته بسیار ظریف برمىگردد كه انسان از یك سو در كار خویش مختار است و به یك نسبت بر «فعل» و یا «ترك آن» قدرت دارد؛ و از سوى دیگر، به علّت صیرورت جبرى عالم وجود در جهت تعالى و تكامل، محدودیتهایى جبرى از جانب طبیعت و جامعه و تاریخ بر او تحمیل مىگردد و تمامى سختى و صعوبت كار انسان و هدف از آفرینش او این است كه خود را «اختیاراً» با «نظام تسبیحى كائنات» و «صیرورت تكاملى عالم» هم سو و هماهنگ كند. صیرورت متعالى عالم وجود خواه ناخواه طوعاً و كرهاً محدودیتهایى را از جانب «واقعیت خارجى» و «نظام طبیعى اسباب و علل» بر انسان هموار مىكند. براى روشنتر شدن مطلب ناچار از ذكر مثال هستیم: كره زمین، با نظمى مشخص ولا یتغیر، علاوه بر یك گردش وضعى، مدارِ انتقالى بسیار دقیقى را گردِ خورشید معظم این منظومه طى مىكند. سیارات دیگر منظومه شمسى نیز در این نظام تقدیرى بسیار عجیب و حیرتانگیز، داراى موقعیت خاصّ غیرقابل تغییرى هستند و در مجموع، این منظومه متعلّق به اجتماع عظیم شگفتانگیزى از منظومههاى خورشیدى ست كه نام «كهكشانِ راهِ شیرى» را بر آن نهادهاند... و بر همین قیاس، كهكشان راه شیرى نیز در اجتماع بسیار عظیم كهكشانهاى این آسمان لایتناهى داراى موقعیت خاصّ و غیرقابل تغییرى است كه لاجرم از آن تبعیت دارد. و اینچنین، هریك از اقمار و سیارات و خورشیدها و كهكشانهاى این مجموعه غیرقابل وصف بر مدار مشخصّى سیر و جذبه دارند كه نسبت به سایر مدارات و نسبت به كلّ آسمان بیكرانه، وضعیت جبرى مشخص ولا یتغیرى دارد.
این مجموعه جبرى و مقدّر، با این نظام دقیق، براى هیچ یك از ذرّات و اجزاء خویش اختیارى قایل نیست و حتّى اگر یكى از ذرّات بىنهایت كوچك این مجموعه عصیان و تمرّد كند و از اطاعت محض و بىچون و چرا خارج شود، تعادل كلّى مجموعه بهم خواهد ریخت:
اگر یك ذره را برگیرى از جاى***خلل یابد همه عالم سراپاى(39)
(حکومت فرزانگان، مبحث دوم: آزادی عقیده ( ادامه قسمت دوم) ، سید مرتضی اوینی)
بی ربط :
با خود میگفتم: از دوازدهم مهر ماه ١٣٥٩ چه به یاد داری؟
هیچ!
آنجا كه تو به آن پای مینهادی خرمشهر نبود، خونینشهر نیز نبود...
این شهر دروازهای در زمین داشت و دروازهای دیگر در آسمان....
( ادامه در فایل صوتی ضمیمه)
مستند شهری در آسمان_ قسمت اول
شهید سید مرتضی آوینی