نکته اول: زنده باد آقای فصیحی و تشکر از احساس همدلی شان بخاطر حس دفاع از مظلومان . البته فراموش نکیم که همان هزاره های که اون طرف مرز که همیشه مورد اذیت و آزار افغان ها بودن، این طرف مرز خوسته یا نا خواسته لباس عوضی پوشیدند یا به تن شان دادند و بنام افاغنه (جمع افغانها) مشهور شدند و تاوان لشکر کشی های محمود افغان و جنایات و بدنامی ها ی طالبان را می دهند.بهر حال یادتون باشه هزاره های مهاجر در ایران هم چندان حال خوشی ندارند.
نکته دوم: امیدوارم یک روزی شما را در کابل و بامیان ببینم. یک ماه پیش تهران سفارت افغانستان رفته بودم خیلی از برادران ایرانی ویزایی افغانستان را می گرفتند. شما هیچ جایی دنیا کشوری پیدا نمی کنید که از منظر تاریخی، فرهنگی، دینی ( آیین زردشت) از افغانستان کرده به ایران نزدیک باشد؛ اگر باور ندارید به شاهنامه و مثنوی .... وبسیاری از کتب دیگر مراجعه کنید.
نکته سوم: از این که دیگر با هم نیستیم واقعا نا راحتم، البته نه در حد اشک . فکر کنم دوره بسیار خوبی بود، ما بهترین شاگردهای کلاس را داشتیم و امیدوارم که انشاء الله به درجات عالی (دکتری) متعالی شوید. بابت شوخی های بی جایی سال اول دوره زبان از همه بخصوص بانوان عذر خواهی می کنم.
اگر طولانی شد بخاطر این بود که آن درد دل های را که باید آن جا می گفتم این جا گفتم.