کانون زنان ایرانی -سارا کریمی :ماجرا از این قرار بود که برادر شوهر و جاریاش پس از درمانهای طولانی و سخت برای باردار شدن به نتیجه نرسیده بودند و گویا پدرشوهر هم اجازۀ آوردن کودکی از پرورشگاه را به آنها نداده و سرسختانه مخالفت کرده بود. حالا زندگی این زوج در نزدیکی او در حال فروپاشیدن بود و او اعلام کرد که برای نجات این زندگی حاضر به اهدای یک بچه به آنها است. بنابراین باردار شد و پس از به دنیا آوردن نوزادش او را در بیمارستان به برادر شوهر و همسرش سپرد. داستان آنقدر برایم تکان دهنده بود که برای ملاقات با او و دیدن شخصیت قوی و مستقلاش که شکنندگیاش را پیوسته پشت یک شوخ طبعی ظریف پنهان میکرد عجله داشتم :