روش تحقیق یکی از فصلهای اصلی هر گزارش تحقیقی است. محقق وظیفه دارد که پس از توضیح رویکرد و زاویۀ دید نظریاش به موضوع پژوهش، روش تحقیق و تکنیکهایی را که برای نزدیک شدن به مسئله و گردآوری و تحلیل یافتهها به کار گرفته توضیح دهد.
این رسم جامعۀ علمی برای این است که اگر محققان دیگری در آینده خواستند موضوع مشابهی را مورد پرسش و تحقیق قرار دهند، با بررسی انتقادی روشهای به کار گرفته شدۀ پیشین از نقاط قوت آنها الهام گرفته و در رفع نقاط ضعف بکوشند. اینگونه است که پژوهشگران جدیدتر میتوانند گامهای تازهای بردارند و افقهای تازهای به روی علم بگشایند. از سوی دیگر خاصیت انباشتی بودن دانش بشری ناشی از همین انتقال تجربیات دانشمندان و دانشپژوهان است.
برهمین اساس در علوم انسانی جدید- برآمده از آکادمی مدرن- تاکنون تحولات اساسی در روش تحقیق ایجاد شده و این تحولات روشی ناشی از سیر تحول منطق به عنوان یک علم نظری بوده است. عدم اطلاع از این تحولات منطقی و روشی در علوم انسانی، دانشآموزان و دانشجویان هلوم انسانی را در حد تکنیسینهای رشتههای مختلف روانشناسی و علوم اجتماعی نگاه میدارد که تنها با به کار بستن روشهای جدید و بدون آگاهی از بنیانهای آنها به گردآوری یافته میپردازند. به همین ترتیب نیز چنین دانش پژوهانی به خاطر قطع ارتباط با فرآیند تکوین منطق علوم انسانی، از نظریه پردازی و بازاندیشی مسائل پیش روی خود ناتوان خواهند بود. بر این اساس این متن بر معرفی چهار روش اصلی در علوم انسانی متمرکز شده است:
http://anthropology.ir/node/23530