جنبش راه سبز - خبرنامه

4 views
Skip to first unread message

Omid Sabz

unread,
Feb 2, 2012, 1:47:50 AM2/2/12
to sabzollahiha
 

جنبش راه سبز - خبرنامه


مهمترین اشتباهات ما

Posted: 01 Feb 2012 07:00 AM PST

آیت الله حسینعلی منتظری
برای پیروزی انقلاب و سقوط شاه آمادگی نداشتیم؛ در تدوین و تصویب  قانون اساسی تعجیل کردیم؛ بيشتر اختيارات را براى مقام ‏رهبرى قرار داديم و تقريباً قدرت را در وى متمركز كرديم، بدون اين كه براى پاسخگويى و نظارت واقعى و مردمى برعملكرد رهبر تمهيدى جدّى ‏تر بينديشيم.




برگرفته از کتابِ : انتقاد از خود (عبرت و وصیت)؛ گفتگوی بی پرده سعید منتظری با پدر، استاد و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری، پاسخ به پرسش چهاردهم

***

پرسش چهاردهم - ممكن است انتقادات ديگرى هم قابل ذكر باشد، ولى فعلاً به فراخور اين مجال برخى از آنها مطرح شد. به عنوان آخرين نقد و پرسش در اين مرحله از بحث:

الف - چنانچه اكنون مبارزات و فعاليت‏هاى سياسى خود را در قريب به نيم‏ قرن گذشته ارزيابى كنيد، چه مواردى رابه‏ عنوان اشتباهات اساسى خود بيان مى‏ فرماييد؟

ب - در صورتى كه شرايط به گونه ‏اى مى‏ بود كه بعد از رحلت امام خمينى حضرتعالى در مسند رهبرى قرارمى‏ گرفتيد، چه موضع اساسىِ متفاوتى اتخاذ مى‏ كرديد كه وضعيت به‏ گونه‏ اى جز آنچه اكنون در آن واقع هستيم و درصدداصلاح آن هستيد، قرار گيرد؟


جواب: همان‏ گونه كه قبلاً بيان كردم ما انسان‏ ها - به ‏جز آنهايى كه به خواست خداوند از خطا مصون مانده‏ اند- عملاً ملازم با خطا و اشتباه هستيم، و به طور حتم در عملكرد و فعاليت‏هاى سياسى خودمان اشتباهات فراوانى داشته‏ ايم. من‏ اكنون پس از گذشت سال‏ها و كسب تجارب بيشتر، مهمترين اشتباهات خود را در موارد زير خلاصه مى‏كنم:

1- در بُعد علمى يكى از مهم‏ترين اشتباهات ما اين بود كه حقوق انسان بما هو انسان را در تحقيقات فقهى موردعنايت قرار نداديم و از سنت سلف صالح خود پيروى كرديم و برخى از بحث‏ها درباره كرامت و حقوق ذاتى بشر را سوغات غرب دانستيم، درحالى كه بسيارى از اين مسائل مأخوذ از شرع بلكه مورد تأكيد آيات و روايات است، و برخى ديگرلازم است مورد تحقيق و بررسى دقيق قرار گيرد؛ و من در آخرين درسهاى خارجِ خود به طور گذرا به اين مهم اشاره كردم.

2- يكى از اشتباهات بزرگ ما اين بود كه اسلام را از ديدگاه يك  مكتب داراى حكومت و سياست مورد تجزيه و تحليل قرار نداديم و به پيروى از سلف صالح خود كه با ديد غيرحكومتى و غيرسياسى به اسلام مى ‏نگريستند، ما نيزهمان‏ گونه اسلام را فهميديم و ارزيابى كرديم. در صورتى كه عالمان دينى اهل سنّت برخلاف ما - چون در عمل درگيرمسائل حكومتى و سياسى بودند- نگرش ديگرى به زواياى فروع اسلامى پيدا كردند و ابواب زيادى را كه در فقه مامغفول ‏عنه مانده است، مورد ارزيابى قرار دادند. اگر ما با اتّكا به منابع غنى خود با اين ديدگاه به مسائل فقهى اجتماعى‏ اسلام نگاه مى‏ كرديم از نظر كمّى و كيفى با آنچه اكنون در فقه حوزه ‏ها رايج است تفاوت زيادى داشتيم.

البته من سلف صالح را معذور مى‏دانم؛ زيرا پس از شروع دوران غيبت كبرى و فشار سلاطين و حكام غيرصالح برعلما و صالحان شيعه، روح يأس از تحقق حكومت شرعى مطابق موازين فقه شيعه بر آنان حاكم شد و حركت و قيام‏ برخى از آنان نيز نافرجام ماند و به پيروزى نرسيد؛ و لذا فقهاى شيعه به مسائل حكومتى اسلام توجهى نكردند و زواياى‏ زيادى را اصلاً مورد ارزيابى اجتهادى قرار ندادند.

كسانى كه دوران قبل از پيروزى انقلاب را درك كرده‏ اند به‏ خوبى مى‏ دانند آنچه بيشتر در رابطه با مسائل سياسى واجتماعى در دسترس قشر فرهنگى و روشنفكر مذهبى ما قرار داشت، ترجمه‏ هايى بود از كتاب‏هاى اهل سنّت، به ‏ويژه‏ متفكرين مصرى و لبنانى؛ و از متفكران شيعى كمتر كتابى بود كه در اين رابطه به جامعه فرهنگى عرضه شده باشد، و اين‏ بدان جهت بود كه اهل سنّت سابقه بيشترى در اين زمينه داشتند و متفكران آنان از سال‏ها پيش درصدد معرفى و تبيين‏ حكومت اسلامى و زواياى آن برآمده بودند، و در اين زمينه بيشتر نوشته‏ هاى اخوان المسلمينِ اوليه -قبل از انشعاب آن-مورد مراجعه قرار مى‏ گرفت.

البته نمى‏ خواهم بگويم همه آنچه در اين كتاب‏ها نوشته شده بود صحيح و مورد تأييد مى‏ باشد، روشن است كه در آنهامطالب غيرمطابق با موازين شيعه نيز وجود داشت؛ و لكن مقصود من اين است كه متفكران اهل سنّت زودتر از ما تحقيق‏ و مطالعه پيرامون زواياى حكومت دينى را شروع كردند و آثار و نوشته‏ هاى زيادى در اين رابطه در تاريخ فرهنگ ‏اسلامى برجاى گذاشتند.

ناگفته نماند آن جلساتى كه من و دوستانم در دوران مبارزات تشكيل داديم كه يازده نفر از جمله آقايان ربانى شيرازى،مشكينى، آذرى قمى، امينى، سيدعلى و سيدمحمد خامنه‏ اى، هاشمى رفسنجانى، مصباح يزدى و عده ‏اى ديگر از فضلا در آن شركت داشتند، مبتنى بر احساس همين كمبود مهم بود؛ و به نظر خودمان مى‏خواستيم در اين راستا حركت كنيم. اما-چنان كه مشروح آن را در خاطرات بيان كرده‏ ام- اين جلسات خيلى طول نكشيد و لو رفت و نتوانستيم خلأ موجود را كه ‏به آن اشاره شد، برطرف كنيم.

3- اشكال مهم ديگرى كه هم به من و هم به مرحوم امام و هم به ساير آقايان اهل مبارزه متوجه است اين است كه‏ همگى در فكر سقوط رژيم شاه بوديم، بدون اين كه به مسائل و معضلات بعد از آن فكر و مطالعه جدى كرده باشيم و اين‏كه از تجربيات ساير كشورهايى كه با انقلاب رژيم فاسدى را ساقط كرده و نظام مورد قبول خود را به جاى آن قرار داده ‏اند مطلع باشيم. روزى در قم من به امام گفتم: « حضرتعالى مى‏ فرماييد: رژيم ساقط شود؛ آيا براى بعد از آن فكر كرده ‏ايد؟» به‏ شوخى فرمودند: « شخصى دعاى تحويل سال را مى‏ خواند و مى‏ گفت: « حوّل حالنا»؛ گفتند: چرا « إلى أحسن الحال» را نمى‏ گويى؟ گفت: به هر حالى متحول بشود بهتر از حال فعلى است.»

اين نقيصه مى‏ بايست قبل از پيروزى برطرف مى ‏شد و افرادى قوى و صالح مأمور فكركردن و مطالعه و بررسى تمام‏ جوانب حكومت آينده مى ‏شدند؛ و از طرف ديگر همان‏گونه كه در دنيا در ميان رهبران مبارزه و انقلاب قبل از پيروزى‏م عمول است، علاوه بر تبيين ايدئولوژى و مكتب مورد قبول خود، در فكر و درصدد كادرسازى و شناسايى نيروهاى‏ لايق و صالح براى شؤون مختلف حكومت آينده برمى ‏آمديم. اين نكته را بارها اينجانب گفته ‏ام كه انقلاب ما هنگامى كه‏ پيروز شد ما حدّاقل به هزار قاضى مجتهدِ عادلِ عاقل نياز داشتيم، در صورتى كه ده ‏تا قاضى واجد شرايطِ آماده نداشتيم؛ و از اين راه بسيار آسيب ديديم.

من اين اشكال را در حدّ خودم قبول دارم كه در اين زمينه قصور كرديم و به اين امر مهم توجه نكرديم. شايد عذرهمگى اين باشد كه هيچ يك اميدى به پيروزى مبارزات و سقوط رژيم شاه و دستيابى به حكومت اسلامى نداشتيم.

4- ايراد ديگر، تعجيل در تدوين و تصويب قانون‏ اساسى است. ما نبايد بدون كسب تجربه در حكومت و بدون ‏برخورد با مشكلات در تدوين آن عجله مى‏كرديم. در آن مقطع، هم دولت موقت و هم مرحوم امام نظرشان بر اين بود كه‏ هرچه زودتر كشور و انقلاب داراى شكل قانونى شود و قانون‏ اساسى به تصويب برسد؛ در حالى كه نه آنان و نه خبرگان‏ قانون‏ اساسى هيچ تجربه‏ اى از اداره كشور و حكومت كردن نداشتيم. اكنون فكر مى‏كنم اگر ما مدت بيشترى كشور را باهمان شوراى انقلاب اداره مى‏ كرديم -البته با توسعه دادن و گسترش كمّى و كيفى شورا و آوردن افراد صالح و قوى‏ بيشترى در آن- و مشكلات و ابهاماتى را كه در ابتدا قابل پيش‏بينى نبود در عمل تجربه مى‏ كرديم، به ‏يقين در تصويب ‏قانون‏ اساسى بصيرت و آگاهى بيشترى به خرج مى‏ داديم و نواقصى كه بعداً بهانه بازنگرى و درج ولايت مطلقه فقيه درآن شد، كمتر به وجود مى‏ آمد.

علاوه بر اين، ما مى‏ بايست هنگام تدوين قانون‏ اساسى براى نحوه بازنگرى آن هم اصلى را به تصويب مى‏ رسانديم. البته ما در همان ايام چند اصل ديگر را هم تنظيم كرده بوديم كه يك اصل آن مربوط به چگونگى اصلاح و بازنگرى درقانون‏ اساسى بود. ولى در آن زمان -چنان كه گفتم- دولت موقت عجله
داشت و اصرار مى‏كرد كه بررسى و تصويب‏ قانون ‏اساسى يك ماه بيشتر به طول نينجامد و با اين همه حدود سه ماه طول كشيده و حوصله خيلى‏ ها سر رفته بود، ومرحوم امام هم در جلسه ‏اى به من گفتند: « بس است و قضيه را جمع كنيد». اشتباه من در آن موقع اين بود كه بايد پافشارى مى‏كردم و نسبت به ضرورت بررسى آن چند اصل، بيشتر استدلال مى‏كردم. نتيجه آن شد كه در عمل، بازنگرى ‏قانون‏ اساسى ( به‏ ظاهر به دستور امام ) توسط بيست و پنج نفر - كه جز پنج نفر از نمايندگان مجلس، بقيه منصوب بودند وخيلى ‏هايشان در اين زمينه تخصص نداشتند- انجام شد و ديديم كه چه محصولى به ‏بار آورد. و در همين بازنگرى، اصلى ‏را براى چگونگى اصلاح قانون‏ اساسى گنجاندند كه در آن همه‏ كاره رهبرى است؛ هم در تشكيل و هم در تركيب و هم دردستور كار هيأت بازنگرى نقش منحصر به فرد دارد و مردم عملاً كاره ‏اى نيستند.

5- نقد ديگرى كه بسا بيش از همه متوجه من گردد اين است كه در تدوين قانون‏ اساسى، بيشتر اختيارات را براى مقام ‏رهبرى قرار داديم و تقريباً قدرت را در وى متمركز كرديم، بدون اين كه براى پاسخگويى و نظارت واقعى و مردمى برعملكرد رهبر تمهيدى جدّى ‏تر بينديشيم. و اساساً از اين نكته غافل بوديم كه در دنياى امروز و با توجه به تخصصى شدن‏ امور، ارجاع مسائل پيچيده اجتماعى، سياسى، نظامى، فرهنگى، اقتصادى و روابط بين ‏الملل به يك فرد كه فقط تخصص ‏فقهى دارد، موجب بروز مشكلات گرديده و بدون وجه شرعى و عقلى است. آنچه از فقيه به عنوان فقيه انتظار مى ‏رود،استنباط احكام شرعى و نظارت بر اسلامى بودن قوانين است در جامعه ‏اى كه مردم آن خواستار پياده شدن احكام اسلامى‏ هستند؛ و حدود اين نظارتِ داراى ضمانت اجرا بايد توسط قانون مشخص گردد و نبايد موجب دخالت در حيطه‏ ها وحوزه‏ هاى ديگر شود.

اين اشكال در مورد بخشى از كتاب « دراسات فى ولاية الفقيه» -كه در آن بر تمركز قواى حاكميّت در شخص والى‏ تأكيد كرده بودم- نيز وارد است؛ هرچند در اين كتاب نظريه انتخاب را ثابت كرده ‏ام و بر اساس اين نظريه، شكل‏هاى‏ مختلف حكومت -اعم از متمركز يا تفكيك شده- توسط مردم قابل پياده شدن و مشروع است.

6- ايراد ديگرى كه ممكن است به من وارد باشد عدم قبول مسؤوليت بازنگرى در قانون‏ اساسى است. در مقطع‏ حساس سال آخر عمر مرحوم امام يكى از تحركات سرنوشت ‏ساز آقايان، تلاش در جهت بازنگرى قانون‏ اساسى بود. درآن زمان مسأله غيرقانونى بودن مجمع تشخيص مصلحت بر سر زبان‏ها بود و من نيز روى آن حساس شده بودم؛ زيرامشاهده مى‏كردم كه آقايان يك شوراى مصلحتى درست كرده ‏اند كه اعضاى آن همگى انتصابى مى‏ باشند و هركارى را كه‏ مى‏خواستند و هرقانونى را كه مسير طبيعى آن طى نمى‏شد مى‏توانستند به تصويب برسانند؛ و در واقع به مركزى موازى‏ با قوه مقننه تبديل شده بود. دغدغه آقايان غيرقانونى بودن مجمع بود و به نظر مى‏رسيد عده ‏اى به ‏دنبال قانونى‏ كردن و گنجاندن آن در قانون ‏اساسى هستند. مرحوم حاج احمد آقا كه سردمدار قضيه بازنگرى بود و از نواقص قانون‏ اساسى-ازجمله مسأله مجمع تشخيص مصلحت و ناهماهنگى بين رياست جمهورى و نخست ‏وزيرى و عدم كارآيى شوراى‏عالى قضايى- سخن مى‏ گفت، به من اصرار كرد با توجه به اين كه رياست مجلس خبرگان قانون‏ اساسى با من بوده به امام‏ نامه ‏اى بنويسم و نواقص فوق را متذكر شوم، و از ايشان بخواهم كه اجازه دهند هيأتى متكفل اصلاح قانون ‏اساسى وبازنگرى آن شود. او مى‏گفت: « سپس امام طى نامه‏ اى نظر شما را قبول كرده، مسؤوليت آن را برعهده شما مى‏ گذارند وشما هركس را كه مى‏خواهيد براى اين هيأت تعيين مى‏ كنيد.»  من در آن شرايط فكر مى‏كردم نواقص فوق‏ الذكر بهانه ‏اى‏ است براى هدف ديگرى، و آن قانونى كردن مجمع تشخيص مصلحت نظام ( غافل از آن كه گويا هدف آنان بالاتر از اين‏ بوده است، و در فكر حذف قيد مرجعيت از شرايط رهبرى و درج ولايت مطلقه فقيه در قانون‏ اساسى نيز بوده‏ اند) ؛ و ازطرفى دست زدن به قانون‏ اساسى را در آن شرايط حساس - كه بعد از قبول قطعنامه بود - صلاح نمى ‏دانستم. بر اين اساس‏ با اين كه مرحوم حاج احمدآقا اصرار داشت من قبول نكردم؛ بلكه نامه‏ اى هم به امام نوشتم و در آن توضيح دادم كه درحال حاضر تغيير قانون‏ اساسى به مصلحت نيست. با برخى ديگر از افراد مثل آقاى امينى هم صحبت كردم، و از اوخواستم با آقاى مشكينى نيز صحبت كند كه مبادا در اين مسأله دخالت و همكارى كنند و ظاهراً او با آقاى مشكينى هم ‏صحبت كرده بود. اما پس از چندى اين برنامه به نام شخص امام تحقق پيدا كرد و چند نفر متصدى اين كار شدند و آقايان‏ مشكينى و امينى هم آن را قبول كردند و همراه و هماهنگ شدند.

من امروز فكر مى‏ كنم اگر آن مسؤوليت را مى‏ پذيرفتم شايد قانون ‏اساسى به اين وضعى كه درآمد - و عنوان ‏ولايت ‏مطلقه در آن درج شد و تعارض آن بيشتر و اصول مردمى آن كمرنگ‏ تر شد- درنمى‏ آمد و مسير جريان كشور درشكل كنونى قرار نمى‏گ رفت؛ بلكه اشكالات قبلى آن هم تا حدودى رفع مى ‏شد. در آن زمان كه مرحوم احمدآقا نسبت به‏ اين امر اصرار داشت و در اين زمينه با آقاى سيدهادى هاشمى نيز صحبت كرده بود، آقاهادى به ايشان گفته بود: « شمامى‏ دانيد كه اگر تعيين اعضاى بازنگرى بر عهده آقاى منتظرى باشد، فقط امثال آقاى حائرى شيرازى و آقاى موسوى‏ جزايرى را مأمور اين كار نمى‏ كند، بلكه قاعدتاً از كسانى همچون آقايان عزت‏ الله سحابى و دكتر پيمان و امثال آنها هم‏ دعوت خواهد كرد.» و احمدآقا هم در ظاهر پذيرفته بود. البته اين احتمال هم بود كه آنها مى‏ خواستند در ابتدا از من براى‏ جا انداختن ضرورت بازنگرى استفاده كنند و سپس با توجه به ديدگاه اينجانب نسبت به تركيب اعضا كه بعضاً متفاوت با ديدگاه امام بود، و حساسيتى كه براى امام در اين اواخر نسبت به نهضت آزادى و گروه‏هاى ملّى مذهبى ديگر درست شده‏ بود، نزد امام جا بيندازند كه مثلاً من با آنها سروسرّى دارم كه در اين سطح آنها را مطرح مى‏كنم و نمود عينى بيشترى به‏ داعيه انفصال من از نظام و امام بدهند و اصطكاك‏ها را بيشتر كنند، والله عالم.

7- نقيصه ديگرى كه وجود داشت اين بود كه پس از پيروزى انقلاب به‏ تدريج تمام اركان حكومت و قدرت در دست‏ افراد خاصى قرار گرفت و ديگر براى ساير جريان‏هايى كه در انقلاب اسلامى سهيم بودند و تعهد آنان نسبت به اسلام ومصالح كشور محرز بود - و يا حتى كسانى كه در انقلاب سهيم نبودند ولى براى كشورشان متعهد و دلسوز بودند- مجالى‏ نمانده بود. البته من به‏ زودى متوجه اين نقيصه شدم و در سال‏هاى قائم‏ مقامى بارها اين خطر را متذكر شدم و درملاقات‏هايى كه با صاحبان جرايد داشتم از آنان مى‏ خواستم تا فقط زبان حاكميّت نباشند و نظرات و مطالب گروه‏ها وصاحبان افكار و انديشه‏ هاى ديگر را هم در روزنامه‏ ها درج كنند. يكى از اين ملاقات‏ كنندگان آقاى مسيح مهاجرى مديرمسؤول روزنامه جمهورى اسلامى بود، كه از پيش از آن زمان تاكنون از سوى آقاى خامنه‏ اى - كه صاحب امتياز اين‏ روزنامه است -  مديريت آن را برعهده دارد. او با حالتى كه ناراحتى در چهره‏ اش نمايان بود گفت: « آقا، آخر اين هايى را كه‏ شما مى‏ گوييد نظراتشان را در روزنامه‏ ها بياوريم، ضدّ انقلاب هستند و...»؛ من به او رو كردم و گفتم: « ببين! هم تو مى‏دانى‏ كه من چه مى‏گويم و هم من مى‏دانم كه تو چه مى‏گويى!» و او ساكت شد و ديگر چيزى نگفت. در آن زمان حجةالاسلام‏ آقاى سيدمحمد خاتمى نماينده امام و سرپرست مؤسسه كيهان بود و او پيشنهاد مرا به ‏خوبى در روزنامه كيهان عمل كرد و صفحه‏ا ى را گويا تحت‏ عنوان: « گذر انديشه ‏ها» به درج نظرات ساير جناح‏ هايى اختصاص داد كه در قدرت و حاكميّت ‏قرار نداشتند، ولى ديرى نپاييد كه اين صفحه با مخالفت‏ هايى روبرو شد و متوقف گرديد. پس از آن در يكى از روزهايى‏ كه آقاى خاتمى به دفتر من آمده بود، آقاى سيدهادى هاشمى از او علت تعطيلى اين صفحه را جويا مى‏شود، و آقاى‏ خاتمى به مزاح مى‏گويد: « آخر ما ارباب داريم!»

من اكنون احساس مى‏كنم كه جا داشت در اين رابطه پافشارى بيشترى كرده و مخالفت مراكز قدرت را با تدبير وپيگيرى علاج مى‏كردم، و نيز تلاش مى‏ كردم كه تك صدايى در حاكميّت تبديل به سنّت نشود.

همين اشتباه در مورد تعدّد احزاب رسمىِ مستقل و قوى رخ داد و ما به عواقب سوء آن توجه نداشتيم و هرچند من درسخنرانى‏ هاى عمومى و صحبت‏هاى خصوصى كراراً بر تعدّد و آزادى احزاب تأكيد داشتم ولى اگر تا امام در قيد حيات‏ بودند تعدّد احزاب رسمى و مردمى نهادينه مى‏ شد، امروز كشور تحت حاكميّت يك جناح انحصارطلب قرار نمى‏ گرفت.

8- اشتباه ديگر من تأييد تسخير سفارت آمريكاست. من در آن فضا اين عمل را تأييد كردم؛ در حالى كه امروز بر اين‏ باورم اين كار بدون اين كه فايده چندانى براى كشور داشته باشد، ضررهاى فراوانى به‏ بار آورد و ملت آمريكا و ديگرملت‏ها را نسبت به جمهورى اسلامى حساس و بدبين ساخت؛ و چه‏ بسا در شروع جنگ توسط صدام نيز به عنوان انتقام‏ و عكس‏ العمل نقش مؤثرى داشت.

ما حتى بعد از اين عمل در آزادى گروگان‏ها نيز فرصت‏ هاى خوبى را از دست داديم، از جمله مرحوم ياسرعرفات‏ قصد ميانجيگرى در اين زمينه را داشت و قول‏هايى هم به مردم آمريكا داده بود، ولى وساطت او از سوى ايران پذيرفته‏ نشد. در حالى كه اگر ميانجيگرى او پذيرفته مى‏ شد مى‏ توانست پيروزى و امتياز بزرگى براى فلسطينى‏ ها - به‏ ويژه درافكار عمومى جهان و بالاخص ملت آمريكا- به‏ شمار آيد.

9- در ماه‏هاى اوّل انقلاب كه هنوز بيمارى قلب امام شديد نشده بود و در قم حضور داشتند، به ايشان گفتم: « در دنيا معمول است پس از هر كودتا يا انقلابى كه انجام مى‏شود، حكومت فاتح و پيروز هيأت‏ هايى را به عنوان ابراز حسن نيّت‏ به كشورهاى مختلف و به‏ خصوص كشورهاى مجاور و همسايه مى‏ فرستد و سياست‏ هاى خود را توضيح داده و آنان رامطمئن مى‏ سازد كه قصد تعرّض به مرزهاى كشورشان را ندارد؛ خوب است ما هم چنين كارى كنيم تا مقدارى از تنش‏ هاو وحشت‏ ها كاسته شود.» اكنون فكر مى‏ كنم نمى‏ بايست آن پيشنهاد را رها مى‏ كردم و لازم بود با صحبت كردن با سران‏ كشور كه اكثراً از دوستان و شاگردان من بودند مسأله را پيگيرى مى‏ كردم. اگر اين پيشنهاد عملى مى‏ شد بسا در جلوگيرى‏ از بروز بسيارى از مشكلات - به‏ ويژه در صحنه سياست خارجى- مؤثر بود.

10- جوّ داغ و ملتهب ابتداى انقلاب موجب شده بود كه برخى تندروى‏ ها و طرح‏ه اى نپخته و نسنجيده و به‏ ا صطلاح‏ انقلابى انجام پذيرد و يا صحبت‏ هاى تندى بر زبان جارى شود، كه من هم كم و بيش در پاره‏ اى از اين موارد تحت تأثيرقرار گرفتم. برخى از جوّسازى‏ ها و شانتاژه اى سياسى در مراحلى بحرانى از سال‏هاى دهه شصت نيز در اين زمينه ‏تأثيرگذار بوده است.

به نمونه ‏هايى در اين‏ باره - كه به شخص اينجانب مرتبط است - اشاره مى‏ كنم:

الف- از اشتباهاتى كه در اوايل پيروزى انقلاب صورت پذيرفت، تأسيس نهادها يا دستگاه‏هاى موازى و بعضاً برخلاف قانون بود. اگر وجود برخى از اين دستگاه‏ها به‏ خاطر شرايط ويژه ابتداى انقلاب توجيه شود، قطعاً ادامه فعاليت‏ آنها غيرقابل توجيه به نظر مى‏رسد. يكى از اين نهادها، شوراى عالى انقلاب فرهنگى است كه مصوبات آن، گاه ورود به‏ عرصه قانونگذارى بوده است كه از وظايف قوه مقننه مى‏ باشد. نفس اين كه عده ‏اى از مسؤولان فرهنگى براى‏ هماهنگ‏ سازى سياست‏ها و برنامه‏ هاى فرهنگى كشور مجموعه ‏اى را تشكيل دهند امر پسنديده ‏اى است؛ اما اين كه اين ‏افراد - به انضمام عده‏ اى از افراد منصوب و غيرمسؤول-  در امر قانون گذارى دخالت كنند و مصوبات آنها فوق مصوبات‏ مجلس به شمار آيد، امرى ناپسند و برخلاف موازين حقوقى است.

اينجانب در سال‏هاى اوايل پيروزى انقلاب، تحت تأثير شرايط ويژه آن زمان، از جمله كسانى بودم كه از اين نهاد ومصوبات آن دفاع كرده ‏ام؛ و اين موضعگيرى و دفاع، امروز از موارد قابل نقد در مواضع من به‏ شمار مى‏آيد. جالب اين كه‏ چندى پيش يكى از بستگان نزديك، جمله‏ اى را كه من در آن سال‏ها در جلسه ‏اى خصوصى در دفاع از مصوبات‏ فراقانونى اين شورا گفته بودم و ضبط شده بود، بدون ذكر نام گوينده براى من آورد. من با خواندن آن جمله با ناراحتى‏ گفتم: « اين حرف‏ها چيست كه نوشته ‏اى؟!» و او بلافاصله گفت: « صحبت‏ هاى خود شماست كه در آن سال‏ها گفته‏ بوديد!».

ب- از ديگر اشتباهات برخى از مسؤولان از همان ابتدا، تنگ‏ن ظرى‏ها و خط بازى‏ها و حذف نيروهاى مخلص ومتخصص بود؛ كه متأسفانه اين روند ادامه داشته و در سال‏هاى اخير شدت يافته است. بسيارى از كارشناسان دلسوز ومتعهد -كه هم داراى سابقه درخشان در انقلاب بودند و هم نسبت به بسيارى از روحانيون در مسائل سياسى آگاه‏تربودند - در اوايل انقلاب توصيه‏ هايى كردند كه اگر عمل مى‏ شد وضعيتى بهتر از امروز داشتيم؛ اما نه‏ تنها به آن توصيه‏ هاعمل نشد، بلكه آنان مورد تعرض و اهانت واقع شدند و عليه آنها شعار داده شد.

من كه در آن زمان كم و بيش در جريان نظرات اين دوستان قرار مى‏ گرفتم، به‏ تدريج مورد سوءظنّ عده‏ اى واقع شدم و نزد مرحوم امام جوّسازى كردند كه بيت فلانى محل رفت و آمد ليبرال‏ هاست و او از آنها خط مى‏ گيرد. در واكنش به اين‏ جوّسازى‏ ها من موضعى انفعالى به خود گرفتم و حتى در شرايط بحرانى فروردين 68 و تحت فشار شديد روانى وسياسى، در نامه خود به امام از آنان تبرّى جستم. اكنون فكر مى‏ كنم از همان ابتدا اشتباه كرده و شايسته بود به‏ جاى اين قبيل‏ مواضع انفعالى، در مقابل انحصارطلبى برخى از مسؤولان با صراحت مى‏ ايستادم و از نظرات كارشناسان دلسوز و متعهد با منطق و استدلال دفاع مى‏كردم.

ج- در روايتى از امام معصوم‏ عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: « إنّ عليّاًعليه السلام لَم يَكُن ينسب أحداً مِن أهلِ حَربِه إلى‏ الشّركِ وَ لا إلى النّفاق و لكنّه كانَ يقول: هم إخواننا بَغَو عَلَينا.» ( وسائل‏ال شيعة، كتاب الجهاد، باب 26 از ابواب « جهاد العدوّ ومايناسبه»، حديث 10) « حضرت على‏ عليه السلام هيچ يك از كسانى را كه با او مى‏ جنگيدند منتسب به شرك و نفاق نمى‏ كرد؛ بلكه‏ مى‏ فرمود: آنان برادران ما هستند كه بر ما طغيان كرده‏ اند.»

اميرالمؤمنين ‏عليه السلام - كه ما ادعاى پيروى از آن بزرگوار را داريم- هيچ‏گاه مخالفين خود را كه مسلّح بودند و با ايشان‏ مى‏ جنگيدند و خون بى‏ گناهان را مى‏ ريختند، منافق يا كافر و يا مرتد و... خطاب نكردند؛ و بيشترين تلاش خود را جهت‏ هدايت آنها به كار مى‏ گرفتند و به عنوان نمونه از دوازده هزار مخالف مسلح كه در نهروان با حضرت اعلان جنگ ‏مسلحانه كرده بودند، هشت هزار نفرشان را منصرف كردند و بعداً هم متعرض اين هشت هزار نفر نشدند؛ اما ما مخالفين‏ خودمان را به جاى هدايت، به موضع مى‏ كشانديم.

اين كه آنان با ما مخالف بودند مجوّز نمى‏شد كه به آنان لقب « منافق » بدهيم. بگذريم از اينكه اساساً وقتى گروهى ‏اسلحه به دست گرفتند و جنگيدند ديگر منافق نيستند كه پنهانى و دورويه كار كنند بلكه محاربند و اطلاق منافق بى‏ معنا است و البته هنوز هم رواج دارد. به هر حال آنان به ‏غلط مسيرى را انتخاب كرده و بيشتر هوادارانشان به آن معتقد بودند؛ما با روش اسلامى توانايى داشتيم خيلى از آنها را جذب كنيم. اما با شعار مرگ خواهى و منافق خطاب كردن، آنان راجرى‏ تر كرديم و امكان بازگشت را از بسيارى از آنها گرفتيم. من خودم بيش از همه مورد هدف و قربانى اعمال و روش‏هاى سازمان مجاهدين خلق بوده‏ ام؛ اما به ‏نظر مى‏رسد روش ما هم روش صحيحى نبوده است.

در ديدارهايى كه اوايل پيروزى انقلاب، برخى از مسؤولان كشور با من داشتند، كراراً حديث فوق را به آنان تذكرمى ‏دادم و مى‏گفتم: اين تعبير منافق درباره مجاهدين خلق علاوه بر اين كه چندان با واقع منطبق نيست موجب تحريك ‏آنان و فاصله  گرفتن  بيشتر از جمهورى اسلامى و آرمان ‏هاى آن است، ولى اين تذكر من براى آنان سنگين بود و به همان‏ شيوه خود ادامه مى‏دادند. خود من هم بعد از شروع جنگ مسلحانه سازمان تا مدت‏ها تحت‏ تأثير جوّ سياسى از اين تعبيراستفاده مى‏كردم كه اشتباه بود.

د - پس از حملاتى كه در سال 1368 به بيت من شد و مهاجمان در شعارها از من با عنوان « ضدّ ولايت فقيه!!»  ياد كردند، در سخنانى كه در جلسه درس بعد از حمله كردم ضمن يادآورى اين كه اصولاً من پايه‏ گذار ولايت فقيه بوده ‏ام وحدود چهار جلد كتاب - كه حاصل چند سال درس‏ هاى خارج فقه است-  در رابطه با اثبات و تحكيم مبانى فقهى دولت‏ اسلامى نوشته ‏ام، و ذكر اين نكته كه مرحوم آيت‏ الله بروجردى اصل حكومت اسلامى را از ضروريات اسلام مى‏ دانستند، چنين تعبير كردم كه هر كس مخالف ولايت فقيه باشد من چشم او را درمى‏ آورم...؛ و منظور من ولايت فقيهِ جارى كه‏ عموماً از آن مى ‏نالند نبود، بلكه ولايتى بود كه مظهر آن، پيامبراكرم ‏صلى الله عليه وآله وسلم و امام على‏ عليه السلام بودند، اما بسيارى از دوستان مرا مورد نقد قرار دادند كه چرا اين  تعبير را به‏ كار برده‏ ام.

من اكنون كه روزگار ولايت فقيه به وضعيت تأسف‏ بار كنونى رسيده است نقد دوستان را مى‏ پذيرم و خودم را مورد سرزنش قرار مى‏دهم و مى‏گويم: چنين تعبيرى در هيچ شرايطى صحيح نيست؛ و آن تعبير من درحقيقت يك موضع‏ انفعالى و در واكنش به شعار «ضدّ ولايت فقيه» نسبت به من بود.
ه - در ماه‏ هاى آخر جنگ كه همه اميدها به يأس تبديل شده بود و جبهه‏ هاى جنگ، سرد و رزمندگان بدون انگيزه شده‏ بودند، و از طرفى هواپيماى مسافربرى ايران در خليج فارس مورد حمله نظامى آمريكا قرار گرفت و نزديك به سيصدانسان بى‏ گناه كشته شدند، اين فكر در پاره‏ اى از محافل سياسى مطرح شد كه چرا به جاى جنگ با عراق كه معلولى بيش‏ نيست منافع آمريكا كه علت و منشأ اصلى است مورد حمله هسته‏ هاى مقاومت قرار نمى‏ گيرد، و من هم چنين نظرى‏ داشتم و در نامه‏ اى به مرحوم امام هم آن را نوشتم.

11- ايراد ديگر، ضعيف بودن رابطه اينجانب با مرحوم امام است. فاصله ملاقات‏ هاى من با ايشان زياد بود و گاهى به چندين ماه مى‏ رسيد؛ در حالى كه مسائل كشور و انقلاب فراوان بود، و از طرفى ديدار مسؤولان كشور از رده‏ هاى مختلف‏ با من از نظر كمّى بسيار بود و از نظر كيفى نيز بسيارى از مسائل و مشكلات را كه طرح آنها با امام عملاً ميسور نبود با من‏ مطرح مى‏كردند و راه‏ حل مى‏ خواستند. همچنين ائمه جمعه و علماى شهرستان‏ها نيز مشكلات مناطق خود را با من ‏مطرح و استمداد مى‏كردند و من در حدّ توان و اختيارات خودم آنها را كمك و يا اظهارنظر مى‏كردم و يا اگر نيازى به ‏توصيه به سران كشور بود خواسته آنان عملى مى‏شد.

بديهى است در چنين وضعيتى من مى‏ بايست با مرحوم امام - كه بسيارى از تصميم‏ گيرى‏هاى كليدى به ايشان ختم‏ مى‏شد- رابطه بيشترى مى‏ داشتم؛ ولكن كثرت مشاغل و درس و بحث و كارهاى علمى روزانه به من اجازه ارتباط بيشتررا نمى‏ داد و من فكر نمى‏ كردم اين فاصله زياد اين ضررهاى فراوان را به دنبال داشته باشد. اما بعداً تقريباً معلوم شد كه‏ وضع شكل ديگرى داشته است؛ زيرا بسيارى از تذكرات من جنبه انتقادى به مسؤولان داشت و بعداً مطلع شدم كه آنان ازاين انتقادها خوششان نمى‏ آيد و حتى بعضاً حساسيت نيز پيدا كرده‏اند و بعضى از آنها در ديدارهاى خود با امام انتقادهاى‏ مرا طور ديگرى جلوه داده‏ اند. كم‏كم احساس كردم هنگامى كه من با امام ملاقات مى‏كنم و مطالب خود را -ك ه معمولاًمحورهاى آنها را روى كاغذى يادداشت كرده بودم- با ايشان در ميان مى‏گذارم، گويا ايشان ذهنيتى پيدا كرده ‏اند و مطالب‏ مرا جدّى نمى‏ گيرند. در اين اواخر مطمئن شدم كه دست‏هايى فعال بوده تا ذهن امام را نسبت به من مشوب كنند؛ تا آنجاكه آقاى هاشمى رفسنجانى به آقاى سيدهادى هاشمى گفته بود: « امام مى‏گ ويند حرف‏هاى آقاى منتظرى همان حرف‏هاى‏ راديو بغداد است.» و سپس گفته بود: »من پيش ‏بينى مى‏ كنم كه روزى امام دستور دهند حرف‏هاى آقاى منتظرى از صدا وسيما پخش نشود.»آقاى هاشمى
رفسنجانى سپس از آقاى سيدهادى خواسته بود تا صحبت‏هاى مرا قبل از گزارش به‏رسانه ‏ها با ايشان هماهنگ كند و هر قسمتى را كه او صلاح ديد گزارش شود. آقاى سيدهادى نيز پيشنهاد او را با من مطرح‏ نمود و من شديداً ردّ كردم.

من اكنون فكر مى‏كنم يكى از عوامل اصلى و مهمى كه بعضى افراد توانستند ذهنيت امام را نسبت به صحبت‏ هاى‏ انتقادى من خراب كنند و عليرغم استقبال عموم مردم از اين سخنان، ايشان را حساس نمايند، همين فاصله ملاقات‏ هاى‏ من با ايشان بود؛ و اين فاصله راه را براى فتنه‏ گران هموار كرد. رابطه و سابقه آشنايى من با امام به گونه ‏اى بود كه اگر ارتباط من با ايشان بيشتر مى‏ بود چه بسا مى‏ توانست توطئه آنان را خنثى كند. حتى پس از حوادث فروردين ماه 68 احتمال قوى‏ مى‏دادم كه اگر حضوراً با امام ملاقات كنم و مسائل را براى ايشان توضيح دهم، شبهات از ذهن ايشان برطرف مى‏شود؛ لذا از طريق آقاى درّى نجف‏ آبادى - كه در آن زمان مسؤول دفتر من بود- اين موضوع را مطرح كردم؛ چندى بعد آقاى درّى‏ گفت كه احمدآقا خمينى با اين امر مخالفت كرده است!.

12- نقد ديگر اين است كه در مقابل اصرار برخى از دوستان مبنى بر تصويب ماده واحده مربوط به قائم‏ مقامى من‏ توسط مجلس خبرگان كوتاه آمدم و كارى نكردم كه اين ماده واحده به تصويب نرسد. البته من وقتى از چنين طرحى‏ مطلع شدم توسط آيت‏ الله طاهرى اصفهانى و مرحوم آيت‏ الله حاج شيخ عباس ايزدى نظر مخالف خود را به خبرگان‏ اعلام كردم و نامه‏ اى نيز در اين رابطه به آيت‏ الله مشكينى نوشتم؛ ولى امروز متوجه مى‏ شوم كه مى‏ بايست جدّى‏ تر اقدام‏ مى‏ كردم و حتى از طريق رسانه‏ ها مخالفت خود را با اين اقدام اعلام و جلوى آن را مى‏ گرفتم.

13- اشكال ديگر به من اين بود كه گاه طرح‏ هاى خوبى را پيشنهاد مى‏ دادم كه با استقبال نيز روبرو مى‏ گرديد، اما درمقام اجرا نظارت مناسبى بر آنها نداشتم و در عمل خلاف مقصود حاصل مى‏شد. طرح بند «ج»  كه با اصرار من و آيت‏ الله‏ بهشتى و آيت‏ الله مشكينى اجرا مى‏شد، تعيين نماينده در دانشگاه‏ها و انجمن‏هاى اسلامى معلمان و دانش‏ آموزان، پيشنهاد تشكيل شوراى مديريت حوزه علميه قم، تأسيس دانشگاه امام صادق‏ عليه السلام در تهران و تأسيس مركز جهانى علوم‏ اسلامى در مدرسه حجتيه از نمونه‏ هايى است كه در اين مقال مجالى براى تفصيل آنها نيست. به ياد دارم روزى همين‏ اشكال را آقاى جنتى متذكر شد و اصرار داشت كه هيأتى را جهت پيگيرى عملى و نظارت بر طرح‏ها و پيشنهادات نو كه‏ منشأ تحول مى‏باشد، تعيين كنم؛ اما من در آن فضا لزوم آن را احساس نكردم.

14- اشتباه ديگر من غفلت از چهره دوگانه برخى از افراد و اعتماد به آنان بود. همان‏گونه كه گفتم عده‏ اى كه بعداً معلوم شد نقش مهمى در فتنه‏ گرى و اختلاف بين من و امام داشته‏ اند و مسبّب بسيارى از برخورده اى تند و عارى ازمنطق و شرع بوده‏ اند در حضور من چهره‏ اى مصلح و خيرخواه از خود نشان مى‏ دادند و بسا برخى از آنان اعتماد مراكسب كردند و من به آنان مأموريتى را واگذار، يا براى مسؤليتى تأييد كرده‏ ام. همچنين اعتماد بيش از حدّ من به برخى‏ افراد به خاطر اعتماد به سوابق خوب آنها موجب گرديد كه آنان را براى مسؤوليت‏ هايى -كه ظاهراً بيش از ظرفيت آنان‏ بوده است - به امام معرفى كنم و امام هم بنابر معرفى و پيشنهاد من، آنان را به آن مسؤوليت‏ ها بگمارند؛ و بسا همين امرزمينه‏ اى براى واگذارى پست‏ هايى مهمتر به آنان در سال‏هاى بعد شده باشد. من در اين موضوع به همين اجمال اكتفا مى‏كنم و از شرح آن صرف‏نظر مى‏كنم.

و اما در مورد قسمت دوّم سؤال: لازم به توضيح مى‏دانم كه من هيچ‏گاه طالب مقام و موقعيت اجتماعى نبوده‏ ام وهمواره آنچه برايم اهميت داشته عمل به وظيفه شرعى و انسانى‏ ام بوده است. در همان اواخر حيات مرحوم امام كه‏ بيمارى ايشان مشهود و انتقادهاى من موجب حساسيت معظم‏ له شده بود، برخى‏ ها به من سفارش مى‏كردند كه شما فعلاً كوتاه بياييد، صبر كنيد وقتى قدرت را كاملاً در اختيار گرفتيد با سرعت و قاطعيت اهداف خود را جامه عمل بپوشانيد؛ اما من به هيچ وجه اين روش را نمى‏ پسنديدم. آن وقت در مقابل تضييع حقوق انسان‏ هايى كه هرچند با من و امثال من‏ مخالف بودند ولى به نام اسلام و انقلاب به آنان ظلم شده و حقشان پايمال شده بود، چه پاسخى در مقابل خداوند داشتم؟ من به‏ خوبى مى‏ دانستم كه برخى مسائل وارونه به امام گزارش مى‏شود و مطلع بودم كه در زندان‏ها چه بلايى بر سرمخالفان مى‏آورند؛ و هيچ‏گاه نمى‏ توانستم سكوت كنم و به اين دلخوش باشم كه در آينده به قدرت مى‏رسم وخواسته‏ هايم را عملى مى‏كنم.

اكنون نيز هيچ اهميتى براى دستيابى به مقام و موقعيت قائل نيستم؛ نه طالب مسند رهبرى هستم و نه در پى گسترش‏ حوزه مرجعيت خود مى‏ باشم. اما براى آن كه سؤال مطرح شده را بدون پاسخ نگذارم اجمالاً به نكاتى اشاره مى‏كنم، باشد كه مورد توجه كسانى قرار گيرد كه در آينده زمينه خدمت به مردم برايشان فراهم مى‏گردد.

1- در رابطه با ساختار سياسى كشور توجه به اين نكته اساسى ضرورى است كه در همه ‏حال ميان قدرت و مسؤوليت‏ تناسب و توازن برقرار گردد. به هر ميزان كه به فرد يا نهادى قدرت و اختيار داده مى‏شود به همان ميزان لازم است وى دربرابر مردم و نمايندگان آنان پاسخگو باشد. در نظام حكومت دينى مقام غيرپاسخگو معنا ندارد و الزام به پاسخگويى بايد تضمين شده باشد.

علاوه بر اين، با توجه به پيچيدگى امر حكومت و نياز به تخصص ‏هاى گوناگون در آن، واگذارى همه اختيارات‏ حكومتى به يك فرد -هرچند واجد شرايط و مورد اقبال مردم باشد- عقلايى به نظر نمى‏رسد. امروزه به نظر مى‏رسد يكى‏ از راه‏ حل‏ها اين باشد كه قدرت در حاكميّت دينى - يعنى حوزه‏ه اى افتا، اجرا و قضا- از يكديگر تفكيك گردند ومسؤوليت هركدام برعهده كسى قرار گيرد كه در آن حوزه داراى تخصص و آگاهى بيشترى است. اين مسؤوليت‏ ها لازم است به طور مستقيم يا غيرمستقيم از سوى مردم و در مدت زمانى محدود و مشخص واگذار شود و نظارت عام از سوى‏ مردم و نيز نظارت خاص از سوى نمايندگان آنان بر صاحبان قدرت تضمين گردد، و متصدى حوزه اجرا لازم نيست حتماً فقيه و يا روحانى باشد و بايد تمام اختيارات مربوط به اين حوزه به وى داده شده و در مقابل، در برابر مردم پاسخگو باشد و بر وى نظارت عام و خاص صورت پذيرد. در نظام حكومتى اسلام هرچند به شرايط و وظايف حاكمان توجه شده است اما شكل خاصى از حكومت مورد نظر قرار نگرفته و اين امر به عقلاى هر زمان واگذار شده است تا با توجه به مقتضيات وشرايط و نيازهاى عصر خود، الگوى مناسب حكومتى خويش را انتخاب كنند.

توصيه خيرخواهانه اينجانب - به عنوان كسى كه كوله‏ بارى از سال‏ها تجربه را با خود به همراه دارد- به كسانى كه درآينده فرصت اصلاح نظام سياسى براى آنها فراهم مى ‏آيد اين است كه در ساختار آينده حكومت همه جوانب فرهنگى،اجتماعى، سياسى و مذهبى را درنظر داشته باشند و از جوّزدگى يا شخصيت محورى بپرهيزند. نقش دين و مذهب را دركشور ما و ساختار سياسى آن، نه مى‏ توان ناديده انگاشت و نه آن‏چنان گسترش داد كه در عمل نتيجه ‏اى معكوس به دنبال‏ داشته باشد. سابقه تاريخى كشور اين واقعيت تلخ را نمايان ساخته است كه مردم و حتى نخبگان در شرايطى خاص دچارافراط يا تفريط شده ‏اند؛ مبادا نخبگان آينده نيز در دور باطل اين افراط ها و تفريط ها گرفتار شوند و اشتباه گذشتگان را تكرار كنند.

2- در نظام سياسى و حكومتى اسلام حق تعيين سرنوشت از حقوق اوليه و اساسى همه انسان‏ها شمرده شده است وهيچ فرد يا گروهى نمى ‏تواند خود را قيّم مردم فرض كرده يا حق انتخاب را از آنان سلب كند. در چنين نظامى آزادى‏ احزاب مستقل و نيز مردمى بودن رسانه‏ هاى جمعى - اعم از صدا و سيما، مطبوعات و...- بايد تضمين گردد و هيچ كس‏ حق ندارد با هيچ بهانه ‏اى آنها را به نفع خود يا گروه و جناح خود مصادره كند.

3- در حوزه فرهنگى، حكومت نبايد از زور و اجبار استفاده كند، و نوعاً در امور شخصى افراد -كه به اجتماع مربوط نمى ‏گردد- حق دخالت ندارد. امور فرهنگى ابزار متناسب با خود را نيازمند است و بايد با دقت و ظرافت و در برنامه‏ هاى ‏درازمدت اجرا شود.


حوزه انديشه نيز از اين مقوله مجزّا نيست. صرف فكر و انديشه از نگاه عقل و شرع قابل مؤاخذه و كيفر نيست؛ و ابرازو اطلاع از آن حق اوّلى هر انسان است. فكر و انديشه‏ اى را كه غلط پنداشته مى ‏شود بايد با منطق و استدلالى قوى و محكم ‏پاسخ گفت، نه با محدود ساختن يا برخورد فيزيكى و يا كيفرى با آن. آيات متعدد قرآن‏ كريم و سيره پيامبران الهى و امامان‏ معصوم‏ عليهم السلام همگى بر مردود بودن شيوه ‏هاى قهرآميز در حوزه دانش و فرهنگ دلالت دارند؛ كه تفصيل آن در اين‏ مختصر نمى‏ گنجد.

4- در بخش اقتصاد لازم است با درنظرگرفتن آرا و ديدگاه‏هاى كارشناسان اقتصادى، در جهت رسيدن به‏ استانداردهاى جهانى تلاش شود و ضمن تشويق و تقويت استعدادها و تعامل اقتصادى با ديگر كشورها و سازمان‏ هاى‏ جهانى و منطقه ‏اى به گونه ‏اى برنامه‏ ريزى شود كه كشور از قافله جهانى باز نماند. به بخش خصوصى بها داده شود و بخش ‏كشاورزى و ظرفيت كشور در اين بخش مورد توجه قرار گيرد. طبقه كم ‏درآمد جامعه فراموش نشوند و رفاه نسبى مردم-به عنوان يكى از حقوق اوليه آنها- توسط حكومت تأمين گردد. حكومت بايد با برنامه ‏ريزى صحيح در جهت برقرارى‏ عدالت و تأمين حوائج اوليه مردم گام بردارد، نه آن كه از يك سو فقر دامنگير و فاصله شديد ميان طبقات اجتماعى را موجب گردد و از سوى ديگر طبقات مرفّه جامعه را به انفاق توصيه كند!.

5- در حوزه سياست خارجى بايد ضمن توجه به استقلال و سربلندى كشور، از هرگونه رفتار يا سخن تنش ‏زا وغيرعقلايى پرهيز كرد و از احساسات زودگذر و شعارهاى بى‏ حاصل و ادعايى كه بيشتر داراى مصارف داخلى بوده يا براى تصفيه حساب‏هاى جناحى به كار مى‏رود خوددارى كرد و بيش از همه به مصالح عمومى در چارچوب ضوابط انسانى و شرعى توجه داشت. امروزه با توجه به گسترش ارتباطات و تعامل  روزافزون  كشورها با يكديگر، هيچ كشورى‏ نمى ‏تواند به دور خود حصار كشيده و بدون ارتباط با ديگر كشورها به حيات خود ادامه دهد.

6- حكومتى مى ‏تواند به سوى تعالى و رشد گام بردارد كه از نظرات كارشناسان و متخصصان در هر رشته بهره‏ گيرد. ازاشتباهات بزرگ ما پس از پيروزى انقلاب عدم توجه به اين امر بوده است. ما نه تنها در سپردن كارها و مسؤوليت‏ ها به‏ متخصصان كوتاهى كرديم بلكه به نظرات دلسوزانه آنان نيز توجهى نكرديم و عده ‏اى در كشور خود را عقل كل پنداشتند و در هر زمينه -ب ا اين كه داراى آگاهى كافى نبودند- نظر داده و آن را اجرا كردند.

چنان كه قبلاً نيز بيان كردم، از اين حقيقت نبايد غافل شد كه فقيه ( بما هو فقيه)  تنها در استنباط  احكام شرع از منابع آن، اهل نظر و صاحب رأى است؛ و فقيه اگر تنها تخصص فقهى دارد از ديدگاه عقل و شرع هيچ‏گاه مجاز نيست در مسائل‏ پيچيده سياسى، اقتصادى و بين ‏المللى صاحب تصميم باشد. شرع و عقل و سيره عقلاى جهان حكم مى‏ كنند كه هر امرتخصصى را به متخصص آن ارجاع دهند.

7- صداقت مسؤولان حكومت اسلامى با مردم از امور مهمى است كه كمتر به آن توجه شده است. مسؤولان نبايد خود را صاحب كشور و مردم را نامحرم تلقى كنند؛ و جز در شرايط خاص و موارد و زمان محدود نبايد امور كشور را ازمردم پنهان سازند؛ و نبايد اطلاعات خلاف واقع به آنها برسانند و يا وعده‏ هاى غيرواقعى دهند. اين امر - چنان كه در حال‏ حاضر با آن مواجه هستيم- موجب بدبينى و سلب اعتماد عمومى از حاكميّت و رواج بازار شايعه مى‏شود، و در نهايت‏ حكومت پشتوانه مردمى خود را از دست خواهد داد.

8- حكومت بايد از اسراف در بيت‏ المال خوددارى و از سوءاستفاده‏ هاى اقتصادى جلوگيرى كند؛ و در اين زمينه ‏به‏ جاى شعار و رياكارى، در عمل و به طور جدّى اقدام كند. مسؤولان و رهبران جامعه از تشريفات پرهزينه و بدون‏ نتيجه پرهيز كنند و در اين زمينه با مردم صداقت داشته باشند.

در كلمات قصار نهج ‏البلاغه (37) آمده است كه پس از دويدن گروهى از دهقانان منطقه انبار در مقابل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام - كه ظاهراً براى استقبال ايشان آمده بودند- حضرت به آنان فرمودند: اين چه كارى است كه انجام مى ‏دهيد؟ گفتند: اين‏ عمل، رفتار و رسمى است كه ما براى بزرگداشت و تعظيم اميران خود انجام مى‏ دهيم. حضرت فرمودند: « واللهِ ما يَنتفِعُ‏ به ذا أُمَراؤكُم؛ و إنّكم لَتشُقّونَ عَلى أنفسِكم في دُنياكُم، و تَشقَونَ بِه في آخِرَتكم؛ و ما أخسَر المَشَقّة وَرائَها العِقاب، وَ أربَحَ‏ الدَّعَة مَعها الأمانُ من النَّار»، ( به‏ خدا قسم اميران شما از اين عمل شما نفعى نمى‏ برند؛ شما با اين كار در اين دنيا مشقت وسختى، و در آخرت شقاوت را بر خود تحميل مى‏ كنيد. و چه خسارت‏ بار است مشقتى كه عقاب به دنبال دارد، و چه ‏سودآور است آرامشى كه امان از آتش دوزخ را همراه دارد). متأسفانه برخلاف این کلام که متعلق به 1400 سال پیش است امروز همان دویدن ها و... به عنوان ترویج و تبلیغ نمایش داده و دفاع می شود.

همچنين مسؤولان بايد سطح زندگى خود را فراتر از عموم مردم قرار ندهند و به تجملات و زندگى اشرافى روى‏ نياورند. در خطبه 209 نهج ‏البلاغه مى‏خوانيم: « إنَّ اللّهَ فَرَضَ على أئمةِ العَدلِ أنْ يُقَدِّروا أنفُسَهم بِضَعَفةِ النّاسِ كَيلا يَتَبيَّغَ‏ بالْفَقيرِ فَقْرُه »، ( خدا بر پيشوايان دادگر واجب فرموده است كه خود را ه م‏سطح مردم ضعيف قرار دهند تا مبادا فقر فقيران‏ آنان را بشوراند).

هنگامى كه جناب عثمان بن حنيف‏ رحمه الله - يار صديق و استاندار منصوب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام- در مجلسى شركت كرد كه‏ فقرا در آن راه نداشتند، مورد عتاب شديد حضرت قرار گرفت و در نامه‏ اى به او فرمود: «... ألا و إنّ إمامَكُم قَدِ اكتَفى مِن‏دُنياهُ بِطِمْرَيهِ و مِن طُعمِهِ بقُرصَيه، ألا و إنّكم لاتَقْدِرونَ على ذلك، و لكِنْ أَعينُوني بِوَرعٍ وَ اجتِهادٍ و عِفَّةٍ و سَدادٍ ... وَلَوْشِئْتُ لاهتَديتُ الطّريقَ إلى مُصَفّى هذا العَسَلِ وَ لُبابِ هذا الْقَمْحِ و نَسائِجِ هذا الْقَزّ، و لكن هيهاتَ أن يَغلبنى هَواى، وَ يَقُودَن یجَشَعي إلى تَخَيُّرِ الأطعمة وَ لعلَّ بالحجازِ أو اليمامة مَن لا طمعَ له في القُرص و لا عَهد له بالشَّبَع! أو أبيت مِبطاناً وَ حَوْلى‏ بطونٌ غَرثى و أكباد حَرّى... أَأقْنَعُ مِنْ نَفْسي بِأنْ يُقالَ هذا أميرالمؤمنين وَ لا أشاركهم في مكارهِ الدّهر!...»، ( نهج‏ البلاغه‏ صبحى صالح، نامه 45) )... هشدار! امام شما از دنيايش به دو جامه كهنه و از غذايش به دو قرص نان اكتفا كرده است. هشدار! لكن شما توانايى آن را نداريد كه چنين باشيد، اما مرا با پرهیزکاری و کوشش و پاکدامنی و درستکاری يارى دهيد... اگرمى‏ خواستم مى‏توانستم به عسل مصفّا و مغز اين گندم و بافته‏ هاى ابريشم راه يابم.  لكن چقدر به دور است كه هواى نفس‏ بر من غالب شود و مرا به برگزیدن طعام ها وادارد، و شايد در حجاز يا يمامه كسى باشد كه طمع و اميدى به رسيدن قرص نانى ندارد و تعهد و قرارى براى او با سير شدن نيست. يا شب را به صبح آورم در حالى كه شكمم پر باشد و شكم ‏هاى گرسنه و جگرهاى تشنه در اطراف من باشند... آيا من قناعت كنم به اينكه به من بگويند تو اميرالمؤمنينى و من با ملت در شدائد روزگار شريك نباشم... ).اين ‏در حالى بود كه عثمان بن حنيف نه بيت‏ المال را حيف و ميل و نه از آن سوءاستفاده كرده بود؛ بلكه تنها در محفلى‏ شركت كرده بود كه فقط طبقه مرفّه و ثروتمند در آن حضور داشتند.

9- و سرانجام آن كه حكومت موظف است حقوق همگان -از جمله مخالفان خود- را در نظر بگيرد و با آنان با عفو ومدارا برخورد كند. مردم هيچ‏گاه در ايمان و تعهد به شريعت و موازين اسلامى در يك سطح قرار ندارند و نبايد حقوق‏ آنان از اين بابت مورد تعرّض قرار گيرد. حقوق افراد از درجات ايمان آنان جداست.

در قرآن‏ كريم خطاب به پيامبراكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم مى‏خوانيم: « و لاتَزالُ تَطّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنهم إلّا قَليلاً مِنهُمْ فَاعفُ عَنهُمْ ‏واصْفَحْ، إنّ الله يُحِبّ المحسنين»، (سوره مائده، آيه 13) ( تو همواره به خيانتى از آنان آگاه مى‏شوى، مگر اندكى از ايشان؛ پس‏ آنان را عفو نما و از ايشان صرف نظر كن، كه خدا نيكوكاران را دوست دارد).

و از حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: « جَمال السّياسَةِ  اَلْعَدْلُ في الإمرَةِ والْعَفْو مَعَ القُدْرَة»، ( الغررو الدرر، حديث 4792) (زيبايى سياست، عدالت در زمامدارى و گذشت همراه با قدرت است).

آيات قرآن‏ كريم و احاديث شريف و نيز سيره حكومتى پيامبراكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مملوّ است از رفق و مداراو عفو و رحمت با مردم، به‏ ويژه با مخالفان سياسى و عقيدتى خود؛ كه تفصيل آن در اين مقال نمى‏ گنجد.

و در پايان يادآور مى‏شوم: در اين نوشته هرجا نامى از اشخاص آمده به قصد روايت و حكايت بوده است نه به قصد شكايت، زيرا من از هيچكس شكايتى ندارم و بخشش را بهتر از انتقام و شكايت مى‏دانم. برخى از افراد به اقتضاى‏ موقعيت خود يا تحليل‏هايى كه داشته‏ا ند كارهايى انجام داده‏ اند و لزوماً همه آنها يا هميشه با سوءنيّت كارى را انجام‏ نداده‏ اند، چنان‏كه خودِ من هم اشتباهاتى داشته‏ ام و در اين نوشتار به آنها اشاره كرده‏ ام. من براى خودم و آنها كه به هر نحوى ستمى بر من و خانواده و دوستانم روا داشته‏ اند آمرزش مى‏ طلبم؛ و از ما كه گذشت، اميد است اين سرگذشت‏ه ادرس عبرتى براى آيندگان باشد. اگر كسى از روايت‏هاى من رنجيده است يا فكر مى‏كند حقى از او ضايع شده است از اوحلاليت مى‏خواهم و حقّ پاسخ گفتن براى او محفوظ است. ان‏شاءالله  توفيق يابيم كه مصداق « لايخافون لومة لائم» باشيم و بيش از پيش به نداى نفس لوامه خود كه مأمور مراقبت ما از سوى خداوند است گوش بسپاريم.
از خداى متعال سعه صدر براى حاكمان و توفيق تعلّم و عمل به وظايف الهى و انسانى را براى همگان مسألت دارم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.

12 آذر 1385 مطابق با 11 ذيقعده 1427 (ميلاد مبارك امام رضا عليه السلام)
 


منبعسایت رسمی مرحوم آیت الله منتظری


*****

بخش های قبلی :


پاسخ به سوالات اول و دوم : منشاء مشروعیت حاکمیت اسلامی
پاسخ به سوالات سوم و چهارم : حصــر ها و حــذف ها

پاسخ به سوالات پنجم و ششم : بازخوانی  پرونده ی سید مهدی هاشمی
پاسخ به سوالات هفتم و هشتم : چه کسانی مخالف پایان جنگ بودند ؟

پاسخ به سوال نهم : دلایل مخالفت با رهبری آقای خامنه ای
پاسخ به سوال: دهم و یازدهم : دلایل مخالفت با اعلام مرجعیت آقای خامنه ای

پاسخ به سوالات دوازدهم و سیزدهم :غارت اسناد و مدارک

***


نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

 

جمعی از پرسنل اتمی کشور خواستار واکنش محمد خاتمی به ادعاها شدند

Posted: 01 Feb 2012 06:37 AM PST

 جـــرس: در واکنش به مدعیات ظرفداران دولت احمدی نژاد پیرامون کارنامه اتمی دولت اصلاحات و حملات وارده به اقدامات دولت محمد خاتمی در حوزه برنامه هسته ای، جمعی از پرسنل اتمی کشور خواستار واکنش رئیس دولت اصلاحات در برابر این ادعاها و دفاع از عملکرد "مثبت" دولت هفتم و هشتم شدند.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، در این بیانیه که تحت عنوان "جمعی از نیروهای خدوم كشور در پروژه های هسته ای" صادر شده، با انتقاد از عملکرد دولت محمود احمدی نژاد در حوزه اتمی آمده است: "اینك سوال اساسی اینجاست كه چرا با تمامی این مسائل و زیر سوال بردن دستاوردهای بدست آمده ، در بیش از هفت سال گذشته و زمان دولت های نهم و دهم هنوز هم نیروگاه هسته ای بوشهر و سایر پروژه های مرتبط با بحث هسته ای به طور كامل تكمیل نشده و مردم از دستاوردهای آن، آنگونه كه شایسته مردم فداكار ایران است بهره مند نشده اند؟"


این پرسنل اتمی همچنین خطاب به محمد خاتمی گفتند: "فرزندان غیرتمند و تلاشگر كشور در پروژه های هسته ای بخصوص نیروهای خدومی كه تلاش های صورت گرفته در آن مسئولیت شما و مسئولین سابق كشور را دیده اند، از شما توقع دارند كه به اهانت های صورت گرفته توسط كسانی كه هم قصد تخریب چهره دولتهای سابق دارند و هم در این سالها به هر بهانه نیروهای تلاشگر در این عرصه را به گوشه ای رانده اند، پاسخی كوبنده بدهید تا هم مردم در جریان امور قرار بگیرند و هم بیش از این نیروهای خدوم كشور مورد هتك حرمت و هتك حیثیت قرار نگیرند."


متن این بیانیه به شرح زیر است:


بسمه تعالی
جناب آقای دكتر سید محمد خاتمی
ریاست محترم سابق جمهوری اسلامی ایران


سلام علیكم
سالهاست كه بحث تعلیق فعالیتهای هسته ای در دوران ریاست جمهوری شما به چالشی مهم در گفتگوهای میان مخالفین و موافقین این تصمیم تاریخی قرار گرفته است.


اكثریت نیروهای خدوم موثر در پروژه های علمی و فنی هسته ای بر این نظر اتفاق نظر دارند كه تعلیق در آن زمان با تمامی مسائل جانبی اش بنفع كشور تمام شد.


و دلیل آن را خرید بسیاری از دستگاه ها و وسایل و تجهیزات مورد نیاز صنعت هسته ای كشور اعم از بعد علمی و فنی آن می دانند.

كه بدلیل عدم وجود تحریم های بین المللی بویژه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد بوقوع پیوست.


اما متاسفانه در این سالها بخصوص از اولین سال روی كار آمدن دولت نهم با تبلیغات گسترده این واقعیت به شكل وارونه ای به استحضار ملت ایران رسید.


و چنین وانمود شد كه تمامی تلاش ها توسط دولت نهم صورت گرفته و دولت اصلاحات در حق مردم و كشور خیانت كرده است.


و همچنین چنین وانمود شد كه شورای امنیت ملی كشور تنها در اختیار دولت اصلاحات بوده است و در این حالی است كه مسئولین نظامی كشور و نمایندگان رهبری نیز در جلسات شورا شركت كرده و در تصمیمات اتخاذ شده شریك می باشد.


همچنین باید گفت كه تصمیمات هسته ای از جمله تصمیماتی است كه رهبری نظر نهایی در مورد آن می دهند و بدون نظر ایشان این تصمیمات قابلیت اجرایی نخواهد داشت.


اما اینك سوال اساسی اینجاست كه چرا با تمامی این مسائل و زیر سوال بردن دستاوردهای بدست آمده ، در بیش از هفت سال گذشته و زمان دولت های نهم و دهم هنوز هم نیروگاه هسته ای بوشهر و سایر پروژه های مرتبط با بحث هسته ای به طور كامل تكمیل نشده و مردم از دستاوردهای آن، آنگونه كه شایسته مردم فداكار ایران است بهره مند نشده اند؟


دستاوردها می توانست بسیار بیش از چیزی باشد كه به اطلاع مردم می رسد و مردم از آن بهره مند شده اند.

و سوال دیگر اینجاست كه در این سالها چه بهایی برای برنامه های هسته ای به كشورهای ذی نفع در پروژه هسته ای كه هنوز هم با گرفتن میلیاردها دلار پول و قراردادهای تركمنچایی در تكمیل آن تعلل می كنند، پرداخت شده است؟


بنظر می رسد دولت و تمامی كسانی كه امروز بر مسندهای قدرت تكیه زده اند خواسته و یا ناخواسته راهی را طی می كنند كه ثمره آن زیر سوال بردن تمامی دستاوردها و تلاش های صورت گرفته در پروژه هسته ای كشور از ابتدا تا به امروز بوده است.

حال آنكه دلایل سیاسی آن نیز برای عموم مردم مشخص شده است.
دلایلی كه شهادت سرمایه های كشور در برنامه هسته ای تنها از كوچكترین دستاوردهای آن برای كشورمی باشد.


جناب آقای خاتمی
فرزندان غیرتمند و تلاشگر كشور در پروژه های هسته ای بخصوص نیروهای خدومی كه تلاش های صورت گرفته در ان مسئولیت شما و مسئولین سابق كشور را دیده اند از شما توقع دارند كه به اهانت های صورت گرفته توسط كسانی كه هم قصد تخریب چهره دولتهای سابق دارند و هم در این سالها به هر بهانه نیروهای تلاشگر در این عرصه را به گوشه ای رانده اند، پاسخی كوبنده بدهید تا هم مردم در جریان امور قرار بگیرند و هم بیش از این نیروهای خدوم كشور مورد هتك حرمت و هتك حیثیت قرار نگیرند.

با تشكر
جمعی از نیروهای خدوم كشور در پروژه های هسته ای


یورش وحشیانه نیروهای امنیتی به بند ۳۵۰ زندان اوین بدنبال فراخوان تاریخی ۳۹ زندانی سیاسی

Posted: 01 Feb 2012 06:24 AM PST


جرس- به گزارش منابع خبری جرس در تهران صبح امروز چهارشنبه 12 بهمن 1390 تیم بازرسی زندان اوین با هجوم به بند 350 با وضع بسیار بی ادبانه ای اقدام به بازرسی کلیه سلولها نمودند وکلیه وسائل زندانیان را زیر و رو کردند. ماموران درحالی که مستاصل و سراسیمه به نظر می رسیدند بدنبال موبایل و پیشینه فراخوان تاریخی ۳۹ زندانی سیاسی در سالگرد حصر غیرقانونی میرحسین موسوی و مهدی کروبی بودند.


در هوای بسیار سرد امروز تهران در حالیکه برف می بارید و اوین چند درجه زیر صفر بود، همه زندانیان این بند را به حیاط زندان فرستادند. زندانیان سیاسی  در اعتراض به این عمل ماموران امنیتی و زندان بانان سرودهای یار دبستانی و مرغ سحر را بصورت دسته جمعی سر دادند. تیم بازرسی ویژه پس از چندین ساعت تلاش مذبوحانه بدون بدست آوردن مدرک چشمگیری بند ۳۵۰ را ترک نمودند.


زندانیان سیاسی بهمن پرحادثه را در اوین با بالاترین روحیه پیگیری می کنند و چشم به همراهی مردم در ۲۵ بهمن دارند. آنان خوب می دانند که ماموران امنیتی چقدر از فراخوان زندانیان سیاسی و به خیابان آمدن مردم سبز واهمه دارند.

تخریب اموال و ضرب و شتم یک وبلاگ نویس در شهر بم

Posted: 01 Feb 2012 06:22 AM PST

جـــرس: نیروهای امنیتی در مراجعه به منزل یک وبلاگ نویس در شهر بم اقدام به ضبط وسایل، ضرب و شتم وی و تخریب اموال کردند.


به گزارش خبرگزاری حقوق بشر ایران، حوالی ساعت ۸ صبح روز دهم بهمن ماه نیروی‌های شبه نظامی بسیج به همراه یک فرد مسلح با مراجعه به منزل یاسین مشهدی، وبلاگ نویس منتقد ضمن ورود بدون مجوز به منزل ضبط وسایل شخصی چون کامپیو‌تر اقدام به شکستن صفحه نمایش کامپیو‌تر وی کردند.


در پی این اقدام و اعتراض یاسین مشهدی وی را نیز مورد ضرب و شتم و فحاشی قرار دادند که با اعتراض مجددا این وبلاگ نویس این افراد قصد بازداشت وی را نیز داشتند که با اعتراض همسایه‌ها موفق به این امر نشدند.


یاسین مشهدی، وبلاگ نویس منتقد محلی به دلیل نوشتارهای خود در تارنمای "فریاد بم" دوبار در آذرماه و دی ماه سال جاری بازداشت شده است.


مسئولین قضایی در پرونده سازی اطلاعات سپاه بر علیه این نویسنده منتقد در یک کارشکنی آشکار از معرفی وکیل برای این پرونده نیز جلوگیری کرده و وی را جهت محاکمه در ۱۶ بهمن ماه به دادگاه احضار نمودند.


انتقال علی ملیحی عضو دربند سازمان ادوار تحکیم وحدت به درمانگاه‬

Posted: 01 Feb 2012 06:20 AM PST

جـــرس: به گزارش منابع خبری، علی ملیحی، مسوول روابط عمومی سازمان دانش‌آموختگان ایران(ادوار تحکیم وحدت) برای درمان به درمانگاهی خارج از زندان اوین منتقل شد.


به گزارش ادوارنیوز، علی ملیحی برای جراحی لثه به همراه چند مامور به درمانگاهی خارج از زندان اوین منتقل شد که بعد از اتمام مراحل جراحی مجددا به زندان اوین انتقال یافت.


این عضو ارشد سازمان ادوار تحکیم وحدت در ۲۰ بهمن سال ۸۸ با هجوم نیروهای امنیتی به منزل وی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و سرانجام در تاریخ ۲۲ اردیبهشت سال ۸۹ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه با اتهاماتی نظیر "اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، شرکت در تجمعات غیرقانونی، نشر اکاذیب و توهین به محمود احمدی نژاد" محاکمه و به ۴ سال حبس تعزیری محکوم گشت.


علی ملیحی یک بار در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۹۰ به مدت شش روز به مرخصی آمد بود.


مشخص شدن مقصود از «بت بزرگ» در شعار بت بزرگو بشکن

Posted: 01 Feb 2012 06:17 AM PST


جرس- به گزارش منابع خبری جرس از محافل اصول گرای منتقد دولت در تهران منتظرند تا محمود احمدی نژاد محصولی را که چند ماه اخیر کاشته است در موعد انتخابات درو کند. بر اساس این گمانه زنی ها احمدی نژاد با دو سیاست کاملا مشخص پیش رفته است. سیاست اول سکوت در قبال مهمترین مسائل کشور است که مشخص ترین آن در قضیه حمله مأموران لباس شخصی به سفارت انگستان در تهران بود


سیاست دوم مرزبندی با مقام رهبری و متوجه کردن انتقادات به شخص آقای خامنه ای در محافل خصوصی است به نحوی که به گوش وی برسد. تعداد این نقلهای انتقادی که مصرف کاملا انتخاباتی دارد بسیار زیاد است. در حین سخنرانی وی به مناسبت نهم دی در جمع هوادارانش که بدون حضور خبرنگاران برگزار شد جمعیت شعار دادند: «احمدی بت شکن! بت بزرگو بشکن» احمدی نژاد هم پاسخ داده: «آن تبر را بیاورید تا بت بزرگ را بشکنم» و در ادامه گفته: «ما با آمریکا در افتادیم و کمر همه غول‌ها را شکسته‌ایم؛ بت بزرگ که دیگر چیزی نیست» تلقی اولیه از «بت بزرگ» هاشمی رفسنجانی بود که البته دفتر رهبری هم با شکستن آن مشکلی نداشت


اما بتدریج با شواهدی که احمدی نژاد در یک ماه اخیر بروز داد اکنون برای اصول گرایان منتقد دولت محرز شده که منظور احمدی نژاد از «بت بزرگ» مقام رهبری بوده است. شنیده های منابع خبری جرس از محافل یادشده حاکی از آن است دفتر رهبری هم از سخنان احمدی نژاد به همین تحلیل رسیده است. برخی از قرائنی که باعث چنین نتیجه گیری شده اینگونه نقلها از احمدی نژاد است: در هر مسئله ریز و درشتی دخالت می کنند، بیش از بیست سال است، بس نیست؟ یک شبه آیت الله می شوند، ببخشید آیت الله العظمی، برای هر کاری هم انتظار دارند از ایشان کسب اجازه شود، حتی برای آب خوردن. سیاست خارجی که کلید حل همه مشکلات است و باید بدست رئیس جمهور باشد، جای دیگر است


احمدی نژاد در صحبت نهم دی ماه برای هوادارانش وعده داد صحبتهای اصلیش را درباره انتخابات در فرصت مناسب بعدی مطرح کند. منتقدان دولت پیش بینی می کنند او در چند هفته اخیر دارد دورخیز می کند که در صورت رد صلاحیت یارانش توسط شورای نگهبان همه داشته هایش را به میدان بیاورد. رهبری در جمعه این هفته آرایش مقدماتی مهره هایش را به رخ خواهد کشید و احمدی نژاد نیز نهایتا ظرف سه هفته آینده پاسخ خواهد داد. در همین ماه پایان کار هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم مشخص خواهد شد. منابع خبری جرس می افزایند اما تعیین کننده اصلی مردم خواهند بود در سالروز حصر میر و شیخ

جریان های سیاسی تازه به دوران رسیده از دشمنان خارجی خطرناکترند

Posted: 01 Feb 2012 06:16 AM PST

روزنامه جمهوری اسلامی

جـــرس: به مناسبت فرا رسیدن سالگرد پیروزی انقلاب، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روز چهارشنبه خود به عوامل تفرقه پرداخته و می نویسد: افراد و جریان‌های سیاسی تازه به دوران رسیده‌ای که خود را صاحب امتیاز مردم و کشور می‌دانند و هر کس را که همفکر آنها نباشد طرد می‌کنند، اکنون از دشمنان قسم خورده و نام و نشان‌دار خارجی برای ضربه زدن به وحدت ملت ایران خطرناک‌تر هستند.


سرمقاله نویس روزنامۀ جمهوری اسلامی می نویسد: روشن است که ملت ایران مبدع و مبتکر قیام مردمی علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی در عصر حاضر است و توانسته این الگوی موفق را به ملت‌های دیگر نیز منتقل نماید و به درستی ثابت کند که با حضور یکپارچه مردم در صحنه می‌توان دیکتاتورها را از اریکه قدرت به زیر کشید و کشور را از سلطه بیگانگان نجات داد. الگو بودن ایران برای کشورها و ملت‌های دیگر فقط درصورتی می‌تواند ثابت بماند و ادامه پیدا کند که عامل اصلی موفقیت‌های ملت ایران در به پیروزی رساندن انقلاب و تأسیس نظام جمهوری اسلامی و شکست دادن دشمنان در عرصه‌های مختلف، یعنی همان وحدت و حضور یکپارچه مردم در صحنه ادامه داشته باشد. جهان اکنون در آغاز راه یک تحول اساسی قرار دارد و برای آنکه این تحول ادامه یابد و در مسیر صحیح به پیش برود، به تجربیات ملت ایران نیاز دارد و ما فقط درصورتی که وحدت و حضور یکپارچه مردمی را داشته باشیم می‌توانیم این نقش تاریخی را در تحولات جهانی ایفا نمائیم.


دراین یادداشت آمده است: انکار نباید کرد که عوامل تفرقه و خارج ساختن مردم از صحنه را اگر همواره در خارج از کشور جستجو می‌کردیم، متأسفانه اکنون در داخل نیز حضور دارند. افراد و جریان‌های سیاسی تازه به دوران رسیده‌ای که خود را صاحب امتیاز مردم و کشور می‌دانند و هر کس را که همفکر آنها نباشد طرد می‌کنند، اکنون از دشمنان قسم خورده و نام و نشان‌دار خارجی برای ضربه زدن به وحدت ملت ایران خطرناک‌تر هستند. روش این افراد و جریان‌ها با سیاست اعلام شده و روشن رهبری که “جذب حداکثری و دفع حداقلی” است، در تضاد آشکار است. نظام جمهوری اسلامی برای ماندن و انتقال تجربیات به ملت‌ها بیش از هر چیز به وحدت و حضور یکپارچه مردم در صحنه‌های مختلف نیاز دارد. این نیاز، امروز که در آغاز سی و چهارمین دهه فجر انقلاب اسلامی قرار داریم بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. عقلای قوم، برای از بین بردن آفت‌هائی که وحدت و حضور یکپارچه مردم را تهدید می‌کند چاره‌ای بیاندیشند.


احمدی نژاد خطاب به مجلس: دو سه شیفت کار کنید تا بودجه سریع تصویب شود

Posted: 01 Feb 2012 06:12 AM PST

تاکید لاریجانی بر تخلف دولت

جـــرس: محمود احمدی‌نژاد که امروز با تاخیری طولانی مدت لایحه بودجه سال ۹۱ را تقدیم مجلس کرد، خطاب به نمایندگان گفت "در دو سه شیفت كار کنید و بودجه را تصویب نمایید... برای ما سخت است شش ساعت بنشینیم و حرف بشنویم ولی شما عادت كرده‌اید."

در واکنش به این اظهارات و دیگر سخنان احمدی نژاد که گفت "نمایندگان را در شرایط پیش از انتخابات مجلس درک میکند"، علی لاریجانی نیز گفت: حتی اگر انتخابات هم در جریان نبود، «حق» این بود که دولت زودتر لایحه بودجه را بیاورند. سال گذشته آقایان گفتند به خاطر قانون برنامه است که لایحه را دیر آوردند. "


به گزارش خبرنگار ایلنا، محمود احمدی‌نژاد، با تاخیری حدودا دو ماهه، ظهر چهارشنبه دوازدهم بهمن ماه، به منظور تقدیم لایحه بودجه سال آتی در صحن علنی مجلس حضور یافت، و با ادعای موفق بودن دولت در سال جاری، در مورد هدفمند كردن یارانه‌ها مدعی شد: با اجرای طرح هدفمند كردن یارانه‌ها ضریب جینی به كمتر از ‌‌٣٨ صدم كاهش پیدا كرد و این یك گام بلند در راستای كاهش فاصله‌های طبقاتی بود.


افزایش صادرات نفتی
احمدی‌نژاد همچنین ادعا کرد : برای اولین بار در كشور شاهد صادرات فرآورده‌های نفتی، بنزین، گازوئیل و سایر محصولات مرتبط با قراردادهای طولانی‌مدت و مناسب بودیم و در این سال گام بلندی در راستای كوچك شدن دولت برداشته شد و علاوه بر كاهش ‌‌٥ درصدی نیروی انسانی، دولت در یك سال چهار وزارتخانه را در یكدیگر ادغام كرد و دولت الكترونیك نیز توسعه پیدا كرد و اكنون صدها خدمت از طریق این شبكه به مردم عرضه می‌شود. سال ‌‌٩١ ان‌شاءالله حلقه ارایه الكترونیكی خدمات دولت كامل می‌شود.


افزایش صادرات غیر نفتی
وی ادامه داد: صادرات غیرنفتی كشور با یك جهش به یك رقم تاریخی رسید و طی ‌‌١٠ ماه صادرات كالای غیرنفتی از مرز ‌‌٣٥ میلیارد دلار عبور كرد و طی این ‌‌١٠ ماه از لحاظ ارزشی این صادرات ‌‌٣٢ درصد و از نظر وزنی ‌‌٧ درصد افزایش پیدا كرد؛ در حالی كه واردات كالای ما در این مدت از نظر ارزشی ‌‌٧٥/ ‌٥ درصد و از نظر وزنی ‌‌١٩ درصد كاهش پیدا كرد. پیش از این نسبت صادرات به واردات ‌‌٢ دهم بود و اكنون از مرز ‌‌٧٠ درصد گذشته است و امیدواریم كه این ‌‌٧٠ درصد تا پایان سال ادامه پیدا كند.


نشاط اقتصادی
رئیس دولت بدون رویکرد به شرایط بحرانیِ بازار، وضعیت تولیدات و اقتصاد کشور مدعی شد: "تمام كالاهای اصلی از جمله فولاد، مس، آلومینیوم، سرب، كاشی و سرامیك و لوازم بهداشتی همه با رشد بالای تولید مواجه هستند در بخش علم و فناوری نیز پیشرفت‌های وسیعی صوت گرفته است، هفته‌ای نیست كه یك دستاورد در عرصه علمی، فناوری، نانو تنولوژی، داروهای نوتركیب، و ... به مردم معرفی نشود. در بازارهای مالی و سرمایه، بورس ایران طی دو سال متوالی از موفق‌ترین بورس‌های دنیا بوده كه این نشاندهنده نشاط اقتصادی كشور است. "


دو بخش دارد
احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه بودجه از دو بخش تشكیل شده است، گفت: نخست بودجه شركت‌های دولتی و دیگری بودجه عمومی دولت. بودجه سال آینده نزدیك به ‌‌٥١٠ هزار میلیارد تومان است كه نزدیك به ‌‌٤٠٠ هزار میلیارد تومان آن مربوط به شركت‌های دولتی است. بودجه عمومی دولت نسبت به سال قبل ‌‌٦/ ‌٥ درصد كاهش نشان می‌دهد كه این نشان می‌دهد ما سعی كردیم هزینه‌های مصرفی دولت را كاهش دهیم و بودجه شركت‌های دولتی افزایش یافته است. این به این معناست كه سرمایه‌گذاری در تولید و خدمات اضافه خواهد شد. برای حمایت از تولید سرمایه‌گذاری‌های دولت و شركت‌های دولتی در سال آینده ‌‌١٣٦ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است.


بودجه برخی مراکز
وی ادامه داد: برای دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی وابسته به وزارت علوم هم جهت كارهای آموزشی و تحقیقات و جذب هیأت علمی، ‌٨١٥ میلیارد تومان و برای بخش دفاع و در راستای اجرای حكم قانون برنامه علاوه بر افزایش‌های متعارف ‌٤٦٣٠ میلیارد تومان پیش‌بینی شده است.


احمدی‌نژاد ادامه داد: ‌برای بخش سلامت و دانشگاه‌های علوم پزشكی نیز ‌٧٩٣ میلیارد تومان بودجه و علاوه بر آن ‌٢٤ میلیارد تومان برای جذب هیأت علمی جدید اختصاص داده شده است.


به گفته وی برای نیروی انتظامی، ‌٢٥٣ میلیارد تومان و برای بنیاد شهید و امور ایثارگران ‌٣٤٩ میلیارد تومان پیش‌بینی شده كه این رقم علاوه بر افزایشی است كه از طریق طرح برای آزادگان پیش‌بینی كرده‌ایم كه در قانون پیش‌بینی نشده بود، اما دولت آن را با فشار آوردن به سایر بخش‌های هزینه‌ای حل می‌كند.


احمدی‌نژاد با بیان این‌كه تغییرات قابل توجهی در لایحه بودجه ‌٩١ نداریم، گفت از این جهت كار مجلس آسان شده است، می‌دانم كه امسال سال انتخابات است و به شما فشار می‌آید؛ چون باید در یك رقابت سنگین شركت كنید و ذهن‌ها مشغول است، اما اگر بتوانید امسال بودجه را به ما بدهید بهتر است. آیین‌نامه هست، محترم است، خودتان آن را نوشته‌اید ولی شما در دو سه شیفت كار را پیش ببرید. برای ما سخت است كه ‌٥-6 ساعت بنشینیم و حرف بشنویم ولی شما عادت كرده‌اید. حوصله دارید كه فریادهای آقای كواكبیان كه دوست قدیمی ماست و حرف‌های ما را تحمل كنید.

وی افزود: از نمایندگان می‌خواهم كه زمان تسویه حساب مالی دولت را به جای تیرماه، شهریورماه در نظر بگیرند تا پروژه‌های عمرانی بتواند با شتاب بیشتری در كشور ادامه پیدا كند و در واقع دولت در شهریورماه تسویه حساب كند.


واکنش علی لاریجانی
لاریجانی در واکنش به سخنان احمدی نژاد که میگفت نمایندگان را در شرایط پیش از انتخابات مجلس درک میکند؛ اظهار داشت: حتی اگر انتخابات هم در جریان نبود، «حق» این بود که دولت زودتر لایحه بودجه را بیاورند. سال گذشته آقایان گفتند به خاطر قانون برنامه است که لایحه را دیر آوردند.


به گزارش ایسنا، پس از آنکه رئیس دولت بی توجه به تذکرات نمایندگان، از آنها خواست تا با کار دو شیفته لایحه بودجه سال آتی را تصویب کنند، رئیس مجلس از تخلف قانونی دولت انتقاد کرد.


علی لاریجانی با حوصله زیاد تذکرات نمایندگان را در بدو حضور رئیس دولت در مجلس هنگام ارائه لایحه بودجه ۹۱ گوش داد و در واکنش به درخواست آنهابرای عدم پذیرش لایحه بودجه و تاکید به دولت برای ارائه لایحه بودجه چند دوازدهم، گفت: سعی می کنیم بودجه را تا پایان امسال بررسی کنیم و اگر نشد، بعد درخواست لایحه بودجه چند دوازدهم می کنیم.

لاریجانی در حالی که احمدی نژاد مجلس را ترک میکرد، گفت: ما حدود پنج ماه پیش در هیات رئیسه، مکررا راجع به اینکه لایحه بودجه سر موقع داده شود، تذکراتی به دولت دادیم. چرا که این رویکرد دولت قابل پیش بینی بود.


وی با اشاره به اینکه نامه های مکرری به دولت نوشته و شخصا چندبار ارائه به موقع لایحه بودجه را پیگیری کرده است، افزود: امیدوار بودیم که لایحه بودجه مطابق قانون تا ۱۵ آذر به مجلس آورده شود. چون زمان معقولی برای بررسی آن در آیین نامه دیده شده است. اما متاسفاته لایحه بودجه پس از دو ماه تاخیر آمد و اشکالی بوجود آمد که به سادگی قابل حل نیست و نمیتوان زمان بررسی لایحه از سوی نمایندگان را حذف کرد.


لاریجانی در واکنش به سخنان احمدی نژاد که میگفت نمایندگان را در شرایط پیش از انتخابات مجلس درک میکند؛ اظهار داشت: حتی اگر انتخابات هم در جریان نبود، «حق» این بود که دولت زودتر لایحه بودجه را بیاورند. سال گذشته آقایان گفتند به خاطر قانون برنامه است که لایحه را دیر آوردند.


تمسخر پارلمان
رئیس دولت دهم؛ سال گذشته نیز با تاخیر دو ماه و نیمه بودجه را تحویل نمایندگان داد، و هنگام ارائه لایحه بودجه به مجلس، از نمایندگان خواست تا انسجام این لایحه را به هم نزنند و تصویبش كنند و تعطیلات نوروز را با خانواده بگذرانند.


محمود احمدینژاد هنگام ارائه لایحه بودجه نود، چندین بار با نمایندگان به شوخی پرداخت و گفت: "بودجه عالي سال ۹۰ توي جيب هم جا مي‌گيرد... آقايان زودتر تصويبش كنيد تا بتوانيد تعطيلات نوروز را در كنار خانواده تان باشيد.. چرا که بدون تصویب آن منزل راهتان نخواهند داد."

 

احمدی‌نژاد هم چنین در واكنش به خواسته برخی نمایندگان برای اعلام رقم بودجه به شوخی به آنها گفته بود: رقم بودجه را می‌خواهید چه كار؟ بودجه که رقم ندارد ."

 


آزادی موقت فاطمه خردمند، روزنامه نگار بازداشتی

Posted: 01 Feb 2012 05:43 AM PST

جـــرس: منابع خبری گزارش داده اند که فاطمه خردمند، روزنامه نگار اصلاح طلب که اواسط دی ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود، روز چهارشنبه با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد گردید.


به گزارش کلمه، فشار روی این مادر جوان به دلیل ارتباط با خانواده های زندانیان سیاسی بوده است.


مسعود لواسانی، همسر فاطمه و روزنامه نگار تازه از بند ۳۵۰ رها شده، پیش از این از بیماری صرع خانم خردمند و بیماری پسر خردسالش خبر داده بود.


روز دوشنبه هفته اخیر، در پی تماس تلفنی بازجوی فاطمه خردمند با مسعود لواسانی، وی به همراه فرزندش متین در دادسرای اوین حضور یافته و چند ساعت با فرزند خود ملاقات کرد.

 



محمد جواد مظفر، با اتمام دوره حبس از زندان اوین آزاد شد

Posted: 01 Feb 2012 05:32 AM PST

 جـــرس:  محمد جواد مظفر با گذراندن دوره حبس خود، روز چهارشنبه از بند ۳۵۰ اوین آزاد شد.


به گزارش جرس، محمدجواد مظفر نایب رئیس انجمن دفاع ازحقوق زندانیان وعضوشورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات پس از گذراندن دوران محکومیت یک ساله، روز چهارشنبه ۱۲ بهمن ۹۰ از بند ۳۵۰ زندان اوین آزاد شد.


این ناشر غیر دولتی، در سال ۸۸، دو روز پس از وقایع عاشورا دستگیر و به مدت ۶۲ روز در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین زندانی بود.


وی نویسنده کتابهای اولین رئیس جمهور، لبخند ستیزان (تأملاتی در جامعه مدنی و دشمنانش) و ماجراهای محله ما (مجموعه قصه طنز اجتماعی) است. کتاب ماجراهای محله ما (مجموعه قصه طنزاجتماعی) در سومین جشنواره طنز تهران مقام اول داستان طنز کشور را به دست آورد.


محمد جواد مظفر درسال ۶۸ نیز به بهانه مصاحبه با مرحوم آیت الله منتظری دستگیر و به مدت بیش از صد روز در زندان به سر برد.


 

Omid Sabz

unread,
Feb 3, 2012, 1:23:44 PM2/3/12
to sabzollahiha

می هراسند از شما در حصر هم خفاش ها

Posted: 02 Feb 2012 02:31 PM PST

صدیقه وسمقی
برای دوست دیرینه ام زهرا رهنورد و نیز میرحسین موسوی و مهدی کروبی، سه مظهر پایداری جنبش سبز ایران




ای دلیران وطن! جان شما، جان وطن
رهنوردانِ ره عشقید و یارانِ  وطن

می هراسند از شما در حصرهم،  خفاش ها
زانکه روشن از شما باشد شبستان  وطن

می تراود عطر بیداری زنام  نیکتان
می شود بیدار، جانِ ما و وجدان وطن

سبز باشید و سرافراز و همیشه استوار
تا بماند با شما سر سبز، دامان  وطن

مشعل آزادگی روشن ز ایمان  شماست،
بر بلندای دماوند پریشان وطن

درد استبداد، ایران را نزار و زار کرد
پایداریتان بود دارو و درمانِ  وطن

مژده باد، اهریمن شب از نفس افتاده است
صبح، پیدا گشته از چاک گریبان وطن

در امان باد از گزند دیو و دد جان هایتان
ای دلیران وطن! جانِ شما، جان  وطن


                                                                 صدیقه وسمقی
                                                                 15 دی 90





نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

مشاور میر حسین موسوی: بايد تمام تلاش خود را به کار ببريم تا وضعيت را تغيير دهيم

Posted: 02 Feb 2012 02:16 PM PST

 جـــرس: مشاور ارشد میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در شرح فراخوان تظاهرات سکوت ۲۵ بهمن سال جاری در تهران و شهرستان ها می گوید: "آن چه مهم است تلاش برای تغيير وضعيت کشور است. وضعيت بسيار جدی و خطرناک است و ما بايد تمام تلاش خود را به کار ببريم تا وضعيت را تغيير دهيم. آن چه مهم است تلاش برای دست يافتن به راهکارها و مکانيزم‌هايی است که مردم بتوانند وضعيت را تغيير دهند."


اردشیر امیر ارجمند در گفتگو با رادیو فردا خاطرنشان می کند "طرف مقابل سرکوب زيادی کرده و فشار زيادی وارد آورده و احزاب را تعطيل کرده است. ما بايد بتوانيم اين وضعيت را تغيير دهيم. برای اين تغيير بايد دست به دست هم دهيم و تلاش کنيم از مطالبات برحق مردم يک موردی بسازيم که همه بتوانيم به آن متوسل شويم واعتراض خود را به گوش مسئولان کشور برسانيم."


سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، در مورد هدف از فراخوان پیاده روی سکوت می گوید: "در شرايط بسيار دشواری قرار داريم. وضعيت اقتصادی کشور بسيار نابسامان است، فقر روز به روز افزايش پيدا می‌کند، زير ساخت‌های اقتصادی در حال فروپاشی است، جايگاه بين المللی کشور به شدت تنزل پيدا کرده و کشور در معرض خطرات مهم و تهديدهای اساسی است.اين مسائل باعث می‌شود ما تلاش کنيم تا وضعيت را تغيير دهيم، مردم را به صحنه بياوريم تا حق تعيين سرنوشت آنها ملاک قرار گيرد و مردم بتوانند اعتراض خود را با روش مسالمت آميز به گوش حکومت برسانند. اميدواريم به اين ترتيب حکومت در روش‌هايی که در پيش گرفته و کشور را به ورطه سقوط نزديک کرده است تجديد نظر کند."


این فعال جنبش سبز معتقد است: "مهم حرکت کردن در اين مسير است. در قدم اول موفقيت هر چقدر باشد در قدم‌های بعدی مکانيزم‌ها را بايد اصلاح کنيم و با قوت و قدرت بيشتری راه را طی کنيم."


وی پیرامون موفقیت یا عدم توفیق تجمعات یا اعتراضات آتی، با توجه به آخرین فراخوان های سال گذشته گفت: "بعد از راهپيمايی ۲۵ بهمن، تجمعی که در اسفند صورت گرفت موفقيت آميز بود. بعد از آن ما ۲۲ خرداد را داشتيم که با تجمع مسالمت آميز و سکوت همراه بود که آن هم موفق بود. ما اميدواريم بتوانيم اين حرکت ها را تجديد کنيم.کاری که مورد نظر ما است کاملا مسالمت آميز است و هيچ دليلی وجود ندارد که حکومت مانع از آن شود. ما چيزی نمی‌خواهيم مگر اين که اجازه دهند در يک تجمع سکوت اعتراض ما به وضعيت حاضر بيان شود.
اگر حکومتی پشتيبانی می‌کند از حق تظاهرات مردم در مصر و تونس، بايد اين حق را برای مردم ما هم قائل شود. ما اميدواريم آقايان سر عقل بيايند و بفهمند راهی که می‌تواند کشور را از وضعيت موجود خارج کند گردن نهادن به نظر مردم است و اظهار نظر مردم هم در يک فرايند دمکراتيک از جانب ما دارد انجام می‌شود. ما هرگز طالب خشونت نيستيم."


امیرارجمند در خصوص روش ها و مکانیسم های اعتراض نیز تصریح کرد: "ما بايد از تمام امکانات استفاده کنيم. راهپيمايی تنها روش اعتراض نيست و می‌توانيم روش‌های ديگر را هم امتحان کنيم. ما بايد فرايندهای لازم را پيدا کنيم تا به نحو بهتری اعتراضات مردم به گوش مسئولان برسد. اين می‌تواند راه های مختلف داشته باشد که يکی از راه ها تجمع است و ما بايد آن را امتحان کنيم. ما اميدواريم همه مردم به سختی شرايط و مشکلاتی چون فقر و گرانی و وضعيت نابسامان اقتصادی و بيکاری توجه داشته باشند. برای تغيير وضعيت نياز داريم صدای مان را به مقامات کشور و جهانيان برسانيم."


مشاور میرحسین موسوی همچنین تاکید کرد: "يکی از راه‌های موثر حضور مسالمت آميز مردم است که هيچ فرصتی هم به فرصت طلبان ندهند، فرصت طلبانی که می‌خواهند خشونت اعمال کنند و اجازه ندهند روندهای مسالمت آميز بر کشور حاکم شود. يعنی بايد با مسالمت به خيابان بياييم و نظر خود را اعلام کنيم."

مراسم هفتم درگذشت همسر آیت الله صانعی

Posted: 02 Feb 2012 01:48 PM PST

با حضور گسترده مردم برگزار شد
 جـــرس: مراسم هفتمین روز درگذشت بانو شفیعی همسر آیت الله صانعی عصر روز پنجشنبه در حسینیه شهداء قم برگزار شد.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر این مرجع مردمی، در مراسم مذکور علاوه بر حضور باشکوه اقشار مختلف مردم، گروهی از روحانیون و نمایندگان نهادها، مؤسسات و اصناف مختلف حضرات آیات بیات زنجانی، علوی بروجردی، فیض گیلانی، بجنوردی و الهی و نمایندگان بیوت مراجع عظام تقلید سیستانی، صالحی مازندرانی و مدنی کاشانی جهت عرض تسلیت مجدد در این مراسم حضور یافتند.


علاوه بر آن شخصیت ها و نهاد هایی از جمله: شهرستانی، احمد منتظری، اشرفی اصفهانی، سید علی و یاسر خمینی، نیری، آقایی، عبدالله نوری، نظام زاده، دکتر رهامی، احمد قابل، سروش محلاتی، سید حسین مرعشی، سعید منتظری، غلامحسین کرباسچی، عماد الدین باقی، محمد قوچانی، محمد نوری زاد، مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، مسئول مؤسسه تعاون اسلامی، مسؤلین مؤسسه نشر و آثار رهبر فقید جمهوری اسلامی جمع کثیری از فعالان سیاسی و حقوق بشر، جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، جمعی از مادران صلح، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاه قم، جمعی از ناشران قم، در این مراسم حضور داشتند.


در جریان این مراسم، آقای قنبرپور به ایراد سخنرانی پرداخت و ضمن برشمردن صفات بانو شفیعی، تقوا را عنصر برجسته شخصیت این بانو ذکر کرد و گفت: بانو شفیعی همیشه به همسر خود وفادار بود و تحولات و سختی های روزگار هیچ گاه باعث نشد که وی در حمایت از همسر خود دچار تردید و سستی شود. این بانوی بزرگوار چه در زمان تنگدستی آیت الله العظمی صانعی، چه در زمانی که ایشان مسؤلیت داشت، و چه در زمانی که به ایشان اهانت هایی روا داشتند، در همه احوال کنار همسر خود شجاعانه و مظلومانه زیست؛ که این ریشه در تقوا و دیانت آن فقیده سعیده داشت. شهامت این بانو در برخورد با حوادث و ناملایمات روزگار مثال زدنی است. وی مثل کوه محکم و استوار بود و در مقابل سختی ها خم به ابرو نمی آورد و همیشه یار مظلومان و محرومان بود.


لغو مرخصی احمدرضا احمدپور، زندانی سیاسی تبعیدی در اهواز

Posted: 02 Feb 2012 01:09 PM PST

 جـــرس: دادسرای ویژه روحانیت اهواز با یک قرار جدید، مرخصی زندانی سیاسی تبعیدی سیداحمدرضا احمدپور را لغو کرد.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، لغو مرخصی این روحانی محبوس و زندانی سیاسی در تبعید، به دنبال آن رخ داد که مدتی پیش وی به مرخصی رفته بود، اما به علت بیماری سختِ همسر و فرزند و دیگرمشکلات زندگی اش مجبور شد هشت روز در بازگشت به اهواز تاخیر کند .


این درحالی بود که وی به علت دوری محل زندگی (قم) با محل حبس در تبعید (اهواز) به صورت تلفنی با دادسرای اهواز تماس گرفته و درخواست تمدید مرخصی نموده بود، اما متاسفانه علیرغم اینکه مسئولین اجرای احکام دادسرای ویژه روحانیت قم در جریان مشکل و بیماری خانواده احمدپور قرار گرفتند، هنگام بازگشت احمدپور به اهواز ، دادسرای ویژه روحانیت اهواز بدون در نظر گرفتن دوری مسافت و مشکلات و علت موجه تاخیر و غیبت ، اقدام به تشکیل پرونده جدید نمود و با قرار کفالت، وی را به زندان سپیدار اهواز معرفی کرد . بعد از آن نیز با اینکه این قرار کفالت مالی از سوی احمد پور تامین شد، اما مسئولان گفته اند که مرخصی های وی تا شش ماه دیگر لغو شده است.


احمد رضا احمد پور روحانی منتقد، عضو حزب جبهه مشارکت شاخه‌ قم ، وبلاگ نویس (پژواک خاموش ) و پژوهشگر حوزه مهر ماه امسال به سه سال حبس در زندان اهواز و ۱۰ سال تبعید به شهر ایذه محکوم و اعزام شد.


اتهام احمد پور به دلیل نوشتن نامه به سازمان ملل بود که در پیرو این نامه به اتهامات سه گانه «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی»، «تبلیغ علیه نظام» و «هتک حیثیت روحانیت» متهم شده بود.


احمد پور در سال ۸۸ نیز به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» و «هتک حیثیت روحانیت» به یک سال حبس محکوم شده بود که دوران حبس خود را در سال گذشته به پایان رسانده بود.


این در حالی است که وی از جانبازان جنگ و شیمیایی بوده است و بنا به دستور پزشک باید تحت معاینه دائم پزشک باشد. با وجود تمام این مشکلات حکم ناعادلانه احمد پور تایید و جهت اجرا به او تفهیم شده است.



اعتراض بی بی سی به فشارهای امنیتی به خانواده های کارکنان خود در ایران

Posted: 02 Feb 2012 12:58 PM PST

جـــرس: بی‌بی‌سی برخوردهای اخیر مأموران امنیتی جمهوری اسلامی با اعضای خانواده عده ای از خبرنگارانش را محکوم کرد و آن را اقدامی غیر انسانی خواند.


به گزارش این خبرگزاری ، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی در هفته های اخیر اعضای خانواده یا دوستان تعدادی از کارمندان بی‌بی‌سی فارسی را بازداشت و از این طریق تلاش کرده‌اند که کارمندان بی‌بی‌سی را تحت فشار قرار دهند.


صادق صبا، رئیس بخش فارسی بی‌بی‌سی گفت که فشار حکومت ایران بر اعضای خانواده بعضی از همکاران این بخش در ماه های اخیر تشدید شده و به ویژه در چند روز گذشته در یک مورد خاص به شکلی حاد در آمده است.


به گفته او، مأموران امنیتی در ایران یکی از اعضای خانواده یکی از کارکنان بخش فارسی بی‌بی‌سی را بازداشت کرده اند و از این طریق کوشیده اند که او را در لندن تحت فشار قرار دهند.


صبا گفت: "این اقدام یک اقدام شنیع و غیر انسانی است و ما آن را به شدت محکوم می کنیم".


همچنین بعضی شواهد حاکی از آن است که حکومت ایران در هفته های اخیر عده ای را در این کشور بازداشت کرده و از آنها تحت فشار اعتراف تلویزیونی گرفته است که همکار بی‌بی‌سی بوده اند.


رئیس بخش فارسی بی‌بی‌سی در این مورد گفت: "بی‌بی‌سی هیچ همکار یا کارمندی، به هیچ شکلی، در ایران ندارد و اگر کسی تحت فشار نیروهای امنیتی به همکاری با بی‌بی‌سی اعتراف کند، چنین اعترافی بی اساس و بی اعتبار است و ما اعمال چنین فشارهایی را محکوم می کنیم".


صبا گفت که مسئولان بی‌بی‌سی مشغول مشاوره با وکلا و حقوق دانان هستند تا در مورد واکنش به فشارها و حملات اخیر تصمیم بگیرند.


او از همه سازمان های مدافع حقوق بشر و سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل خواست که این اقدامات حکومت ایران را محکوم کنند.


صبا گفت: "اگر این اقدامات محکوم نشود، ممکن است دامن دیگران را هم بگیرد".


ارجاع حکم اعدام غلامرضا خسروی به دیوان عالی کشور

Posted: 02 Feb 2012 12:22 PM PST

جـــرس: به گزارش منابع حقوق بشری، پرونده غلامرضا خسروی زندانی محکوم به اعدام، به شعبه 31 دیوان عالی کشور ارجاع شد.


به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، پرونده این فعال سیاسی در شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی پیرعباس به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر عیناً تایید شد.


این زندانی سیاسی در سال 86 در شهرستان رفسنجان توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. اتهام وی از سوی اطلاعات کرمان کمک مالی به یکی از شبکه های ماهواره ای و جاسوسی اعلام و در آبان سال ۸۷ در شهر رفسنجان محاکمه و به سه سال حبس تعزیری و سه سال حبس قطعی محکوم شد. لازم به ذکر است، سه سال حبس تعلیقی وی در دادگاه تجدید نظر به تعزیری تبدیل شد.


هم زمان شکایتی دیگر علیه او در تهران از طرف وزارت دفاع اقامه و پرونده به تهران منتقل شد و در «بازداشتگاه ۶۴» متعلق به حفاظت اطلاعات وزارت دفاع در سلول‌های انفرادی به مدت 9 ماه نگهداری شد.


غلامرضا خسروی در سلول‌های انفرادی بند 240 زندان اوین به مدت 20 ماه نگهداری و با اعمال محدودیت‌های شدید از جمله ممنوعیت ملاقات، حق تماس تلفنی، هواخوری مناسب مواجه بوده است.


این زندانی سیاسی در دوران بازجویی خود جهت اخذ اعترافات تلویزیونی تحت فشار بوده است و این عامل نیز موجب شد که وی به مدت 40 ماه از مدت حبس خود را در سلولهای انفرادی بازداشتگاه های مختلف سپری کند.


گفتنی است وزارت اطلاعات در پی کمبود مستندات پرونده جهت محکوم کردن غلامرضا خسروی به اعدام از فعالیت های وی در دهه 60 استفاده کرده و این در حالی است، که وی در دهه 60 به 5 سال حبس تعزیری محکوم شده و پس از تحمل حبس در سال 65 از زندان آزاد شده بود.


برکناری اعضای فدراسیون فوتبال مصر در پی خشونت های مرگبار

Posted: 02 Feb 2012 12:14 PM PST

 جـــرس: در پی کشته و زخمی شدن صدها تن پس از یک مسابقه فوتبال در پورت سعید در شمال مصر، کمال الجنزوری، نخست وزیر، اعضای فدراسیون فوتبال این کشور را از کار برکنار کرده و گفته است که مسئولیت سیاسی خشونت های روز چهارشنبه را به عهده می گیرد.  


بنا به گزارش بی بی سی، تعداد کشته شدگان در پورت سعید تا کنون ۷۴ نفر اعلام شده است اما مقامات مصری می گویند که این تعداد ممکن است افزایش یابد. این افراد زمانی کشته شدند که طرفداران تیم المصری پورت سعید به طرفداران تیم رقیب الاهلی قاهره حمله‌ور شدند.


در قاهره، معترضان به خشونت های پورت سعید، خیابان‌های منتهی به میدان تحریر و ساختمان تلویزیون دولتی مصر را بسته اند.


در پی اقدامات خرابکارانه تعدادی از طرفداران تیم فوتبال المصری و حمله مرگبار آنها به طرفداران تیم میهمان الاهلی قاهره، سه روز عزای عمومی اعلام شده است.


کابینه و پارلمان مصر روز پنجشنبه جلسه اضطراری تشکیل داده اند و تمامی مسابقات لیگ برتر مصر تا اطلاع ثانوی به حالت تعلیق در آمده اند.


دولت گفته است که درباره تمامی اعضای فدراسیون فوتبال مصر تحقیق خواهد کرد.


واحدهای ارتش در پورت سعید مستقر شده اند و در جاده های منتهی به شهر پست‌های ایست و بازرسی ایجاد کرده اند.


عصام سمک، رییس اداره امنیت پورت سعید نیز از کار برکنار شده است.


طرفداران تیم الاهلی که در قاهره تجمع کرده اند، از ناتوانی پلیس مصر در حفظ امنیت و حفظ جان طرفداران الاهلی در پورت سعید خشمگین هستند.


اخوان المسلمین، بزرگترین تشکل سیاسی مصر، گفته است که آشوب‌های پورت سعید توسط طرفداران رژیم حسنی مبارک، رییس جمهور مخلوع مصر، طراحی شده بود.


بسیاری از طرفداران الاهلی پلیس را به بی کفایتی متهم کرده اند و می گویند پس از انقلاب مصر، پلیس نقش پررنگی در برقراری امنیت و نظم ندارد و در درگیری‌های پورت سعید هم قادر به آرام کردن اوضاع و جلوگیری از خشونت ها نبوده است.


گفته می شود تيم قوتبال الاهلی اخيرا بسيار سياسی شده و هواداران آن در موارد متعدد با پليس درگير شده اند.



تجمع فعالان ایرانی مقیم فرانسه در اعتراض به ادامه بازداشت رهبران جنبش سبز

Posted: 02 Feb 2012 12:06 PM PST

یکشنبه ۱۲ فوریه برگزار می شود

جـــرس: در آستانه سالگرد حصر رهبران جنبش سبز، گروهی از فعالان و حامیان جنبش تجمعی اعتراضی در میدان حقوق بشر پاریس (تروکادرو) برگزار خواهند کرد و از ایرانیان و مدافعان حقوق بشر دعوت کرده اند تا در این مراسم حضور به هم رسانند.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، این گروه از فعالان و کنشگران ایرانی، به همراه سه تشکل «جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران»، «کمیتۀ مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی» و «انجمن گفتگو و دموکراسی»، طی بیانیه ای اعلام کرده اند "27 بهمن ماه سالگرد حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد است. به این مناسبت از تمامی وجدان‌های بیدار و مدافعان حقوق بشر در جهان درخواست می‌کنیم برای آزادی این سه چهره برجسته‌ی جنبش سبز مردم ایران هرگونه که می‌توانند کوشش کنند. اعزام گروه‌های مستقل حقوق بشری برای پیگیری وضع کنونی آنان، و مخاطرات و محدودیت‌های غیرانسانی و غیرقانونی که متوجه شخصیت‌های بارز جنبش اعتراضی مردم ایران است می‌تواند گام نخست برای تغییر وضع ایشان باشد."


این مراسم روز یکشنبه 12 فوریه 2012 از ساعت 4 تا 6 بعد از ظهر (16 تا 18) در میدان حقوق بشر پاریس (تروکادرو) برگزار خواهد شد.


متن این بیانیه به شرح زیر است:


میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد را آزاد کنید
به وجدان‌های آگاه ایرانیان و جهانیان!
یک سال از حصر و حبس آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، و خانم زهرا رهنورد می‌گذرد. ‌سال پیش، زمانی‌که تلاش‌های تمامیت‌خواهان حاکم بر ایران برای وادار کردن چهره‌های برجسته جنبش سبز به عقب‌نشینی و یا دست‌کم سکوت در برابر کودتای انتخاباتی 22 خرداد 88 به شکست انجامید، حبس خانگی آنان آغاز شد.

 

این تصمیم حاکمیت اقتدارگرا در شرایطی که آقایان کروبی و موسوی در حمایت از جنبش‌های ضددیکتاتوری منطقه، فراخوان راهپیمایی داده بودند، نشان‌دهنده‌ی عمق بحران مشروعیت نظام جمهوری اسلامی بود، و هراس حکومت از حضور معنادار شهروندان معترض در خیابان‌های تهران و شهر های بزرگ ایران را آشکار می‌کرد.
حبس چهره‌های برجسته‌ی جنبش سبز، حتی بدون برگزاری دادگاه‌های نمایشی مرسوم در ایران، اقدامی دیگر در ادامه‌ی برخوردهای ضدانسانی و غیرقانونی حکومت پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد 88 است.


سرکوب سیستماتیک جامعه مدنی و احزاب سیاسی، توقیف روزنامه‌های غیرخودی و سرکوب روزنامه‌نگاران مستقل، برخورد امنیتی با دانشجویان و استادان، حبس حقوقدانان و وکلای مدافع حقوق بشر، و افزایش تهدید و تبعیض علیه اقوام ایرانی و اقلیت‌های مذهبی کشور، ایران را به زندانی بزرگ تبدیل کرده که در فضای خفقان‌آور آن فقط صدای سرزندانبان و ثناگویان او تحمل می‌شود.


ایرانیان در سراسر کشور از کردستان و آذربایجان گرفته تا خوزستان و بلوچستان خواستار محترم شمردن رای و حقوق اساسی و مدنی خود هستند. خواستی که برای حاکمیت کنونی ایران گناه کبیره و نابخشودنی به حساب می آید. یکایک زنان و مردانی که پرچم این خواست شرافتمندانه را برافراشته و به همین گناه در زندان و بیرون زندان جان باخته‌اند و یا هم اکنون زیر فشارهای طاقت‌فرسای بازجویان مقاومت می‌کنند، نمایندگان سرافراز جنبش دموکراسی خواهی ایران‌اند. و در این میان آقایان کروبی و موسوی که در جایگاه نامزدهای معترض انتخابات به میثاق خود با مردم وفا کرده و همراه ایرانیان معترض، در برابر فشارها و سرکوب‌های خونین کودتاچیان ایستادگی کرده‌اند، چهره‌های شاخص ایستادگی در برابر حاکمیت کودتا محسوب می‌شوند؛ شخصیت‌هایی که اعلام موضع آنان مبنی بر عدم شرکت در انتخابات نمایشی و فرمایشی اسفندماه، آنان را در معرض کینه‌توزی هرچه بیشتر آیت الهد خامنه‌ای و تمامیت‌خواهان همراه وی قرار داده است.


27 بهمن ماه سالگرد حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد است. به این مناسبت از تمامی وجدان‌های بیدار و مدافعان حقوق بشر در جهان درخواست می‌کنیم برای آزادی این سه چهره برجسته‌ی جنبش سبز مردم ایران هرگونه که می‌توانند کوشش کنند. اعزام گروه‌های مستقل حقوق بشری برای پیگیری وضع کنونی آنان، و مخاطرات و محدودیت‌های غیرانسانی و غیرقانونی که متوجه شخصیت‌های بارز جنبش اعتراضی مردم ایران است می‌تواند گام نخست برای تغییر وضع ایشان باشد.


در تلاش برای برداشتن گامی عملی، امضاء‌کنندگان این بیانیه روز یکشنبه 12 فوریه 2012 از ساعت 4 تا 6 بعد از ظهر (16 تا 18) در میدان حقوق بشر پاریس (تروکادرو)، گردهمایی اعتراضی برگزار می‌کنند. ما از تمام هم‌میهنان آزاده‌ی ساکن فرانسه و دیگر مدافعان حقوق بشر دعوت می‌کنیم با حضور در این تجمع و تظاهرات اعتراضی، همبستگی خود را با مبارزه برای آزادی و دموکراسی و عدالت در ایران نشان دهند، و از آزادی تمامی زندانیان سیاسی به ویژه پایان دادن به بازداشت خانم زهرا رهنورد و آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی پشتیبانی کنند.


کمیته برگزارکننده تجمع اعتراضی:
رسول آذرنوش،محمد اعظمی، بهمن امینی، محمدعلی توفیقی، بهداد ثابت آزاد، فرنگیس حبیبی، بیژن حکمت، رضا علیجانی، مرتضی کاظمیان، و علی کشتگر


با همراهی و پشتیبانی:
جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیتۀ مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی
انجمن گفتگو و دموکراسی



انصراف مهرداد درویش پور از شرکت در کنفرانس “اتحاد برای دمکراسی در ایران”

Posted: 02 Feb 2012 10:54 AM PST

جـــرس: در آستانه برگزاری کنفرانسی با شرکت چندین گروه از مخالفین جمهوری اسلامی در سوئد، یکی از فعالان سیاسی ایرانی، با نگارش نامه ای به کنفرانس "اتحاد برای دمکراسی در ایران" در شهر استکهلم سوئد، از شرکت در این همایش انصراف داد.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، مهرداد درویش پور در نامه ای سرگشاده به رئیس مرکز اولاف پالمه و کمیته برگزاری کنفرانس "اتحاد برای دمکراسی در ایران" در شهر استکهلم، آورده است: "بدلیل تردیدهایم و نظر نه چندان مثبت بسیاری از همفکران جمهوری خواه خود، از شرکت در این کنفرانس که قرار است به صورت بسته و بدون حضور رسانه ها برگزار شود خودداری کنم."


این فعال سیاسی چپگرا، در این نامه سرگشاده آورده است: "مخالفت همزمان با استبداد دینی حاکم و حمله نظامی به ایران، تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد برپایه قانون اساسی دمکراتیک و زیر نظر مراجع بین المللی بی طرف؛حفظ یک پارچگی کشور و تلاش برای برچیدن هر نوع تبعیض ازجمله موضوعاتی هستند که حول آن همسویی و همرایی همه گروه ها در داخل و خارج از کشور میسر است."


متن کامل این نامه سرگشاده که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است:


با درودهای دوستانه. از دعوت تان برای شرکت در کنفرانس روزهای چهار و پنج فوریه در استکهلم بسیار سپاسگزارم. و از این که نامه انصراف خود از شرکت در کنفرانس شما را در اخرین روزهای قبل از برگزاری آن ارسال می کنم پوزش می خواهم. همچنین از این که برای من این امکان فراهم شده بود که در باره چرخش در تحولات بین المللی و خطر حمله نظامی به ایران سخن بگویم، نیز براستی سپاسگزارم. من به کنفرانس هایی که اپوزیسیون ایرانی را به رایزنی و گفتگو در باره مسائل جامعه ایران وامی دارد و زمینه آنرا فراهم می سازد که تضادها به جای سنگر بندی در خیابان ها از طریق این گفتگوها راه حل بیابند نگاه عمیقا مثبتی دارم. با این همه ترجیح میدهم بدلیل تردیدهایم و نظر نه چندان مثبت بسیاری از همفکران جمهوری خواه خود از شرکت در این کنفرانس که قرار است به صورت بسته و بدون حضور رسانه ها برگزار شود خودداری کنم. اما مایلم نکاتی را که می توانستم در این کنفرانس بگویم از این طریق و به صورت علنی به گوش شما و دیگر دوستان شرکت کننده برسانم.


من به عنوان یکی از فعالان جمهوری خواه که از تمایلات سوسیالیستی و سوسیال دمکراتیک برخوردارم ، همواره از اصل همکاری و همگرایی نیروهای دمکراتیک و جمهوری خواه خواستار جدایی دین از دولت در راستای پایان بخشیدن به بساط استبداد دینی در ایران پشتیبانی کرده و در این راه در حد توان و امکانات خود از هیچ کوششی دریغ نکرده ام.


با مناظره و گفتگو با نیروهای اصلاح طلب دینی و یا مشروطه خواه نیز در کنفرانس های علنی هیچ مشکلی نداشته و ندارم و پیش از این نیز در چنین کنفرانس هایی شرکت داشته ام. مواضع سیاسی من هم بسیار شفاف است. از دیر باز برغم مخالفتم با جمهوری اسلامی ایران در کلیت آن با هر نوع حمله نظامی به ایران مخالف بوده و هستم. علاوه بر آن با تحریم های گسترده ای که دود آن به چشم مردم ایران رود و زمینه ساز حمله نظامی گردد نیز سخت مخالفم. هرگز از راه حل های لیبی، عراق و افغانستان و یا بدیل سازی توسط قدرت های خارجی، تشکیل دولت در تبعید و آن چه که موسوم به چلبی سازی است حمایت نکرده ام. جامعه ایران را نیز جامعه ای پویا میدانم که قادر به تحول مسالمت آمیز است. از اینرو برای تغییر قانون اساسی و برگزاری انتخابات آزاد در ایران و روی کار آمدن نظامی دمکراتیک کوشش می کنم. از سوئد و اتحادیه اروپا نیز تقاضا می کنم برای حل بحران هسته ای ایران و پایان بخشیدن به نقض حقو ق بشر در آن کشور ضمن اعمال فشار به جمهوری اسلامی برای وادارکردن آن به عقب نشینی و مذاکره کوشش کنند و تحت تاثیر ماجراجوئی های جمهوری اسلامی ایران و یا تحریکات اسرائیل و نئو کان ها ی آمریکا برای حمله نظامی به ایران قرار نگرفته و به آن پا ندهند.


در مورد موضوع اتحاد برای دمکراسی نیز مایلم به اطلاع شما برسانیم که اولویت و راستای عمل من و بسیاری از همفکران جمهوری خواه من، نزدیک کردن گروه های جمهوری خواهی است که طرفدار جدایی دین و دولت و استقرار دمکراسی در ایران هستند. این نزدیکی ها نیز باید با جنبش دمکراتیک در داخل کشور گره بخورد و نه آن که در خارج از کشور برای آنان دولت جایگزین تعیین کند. از این رو آن گونه اتحادها برای دمکراسی که با موکول کردن نوع نظام ایران به آینده به امکان بازگشت سلطنت مشروعیت می بخشند را مثبت نمیدانم و آنرا پروژه ای آزمون شده و شکست خورده میدانم. همان گونه که بر این باورم کنفرانس های بدیل سازی از آن نوعی که نام بردم سالها است بر پا می شود و یکی پس از دیگری شکست می خورد.


اما این به این معنی نیست که ما در خارج از کشور تنها منتظر تحول در ایران بمانیم و یا با نیروهای غیر جمهوری خواه هیچ زمینه ای برای یک وفاق ملی نمی یابیم. مخالفت همزمان با استبداد دینی حاکم و حمله نظامی به ایران، تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد برپایه قانون اساسی دمکراتیک و زیر نظر مراجع بین المللی بی طرف؛حفظ یک پارچگی کشور و تلاش برای برچیدن هر نوع تبعیض ازجمله موضوعاتی هستند که حول آن همسویی و همرایی همه گروه ها در داخل و خارج از کشور میسر است. امیدوارم کنفرانس شما بتواند در زمینه مسائل مورد اشاره دستاورد های مثبتی به همراه داشته باشد و در کاهش سو ظن به اهداف این کنفرانس گام های موثر و شفاف تری بردارد.


با احترام مهرداد درویش پور 2 فوریه 2012



اعتراض حسن روحانی و محمد هاشمی به صدا و سیما

Posted: 02 Feb 2012 10:16 AM PST

به دلیل پخش برنامه صراط

جـــرس: در واکنش به پخش برنامه تلویزیونی صراط، و اتهام زنی این برنامه به دولت های گذشته، دفتر حسن روحانی، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه‌ای به معاون سیاسی سازمان صداوسیما، به پخش این برنامه اعتراض کرد.


برنامه صراط در قسمت اخیر، با بررسی فراز و نشیبهای هسته ای در سی ودو سال اخیر به تشریح مستند مذکرات ایران و غرب از جمله مذاکرات منجر به تعلیق فعالیتهای هسته ای ایران پرداخته بود.


به گزارش آفتاب، در نامه حسن روحانی به مجید آخوندی آمده است:

"در بخشی از برنامه سیاسی صراط (تولید واحد مرکزی خبر) که در تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۹۰ در بخش‌های مختلف خبری پخش شد، به فعالیت گروه هسته‌ای دوره دوم (مهر ۸۲ تا مرداد ۸۴) اشاره گردید، بخشی که در آن، متأسفانه چند ثانیه‌ای از مصاحبه مسئولین به صورت گزینشی انتخاب شده بود. تأسف‌بارتر آنکه در این برنامه، حرف‌های بی‌اساس و بدون منبع دقیقی از دو وزیرخارجه وقت اروپا نقل‌قول گردید که ظاهراً هدف برنامه‌ساز، چیزی جز تجلیل از مقامات غربی و اهانت به مسئولین کشور نبود.

در رابطه با برنامه مخرب، سراسر اهانت‌آمیز و خلاف واقع «صراط»، نکاتی را ذیلاً متذکر می‌شود:

کلیه سیاست‌ها و اقدامات گروه هسته‌ای، از جمله دعوت از سه وزیرخارجه وقت اروپا و مذاکرات سعدآباد که منتهی به بیانیه تهران گردید، در چهارچوب مصوبات سران نظام بوده و از قطعات افتخارآمیز تاریخ سیاسی کشور است ... کلیه موارد، تصمیمات هسته‌ای به صورت جمعی و با هماهنگی با بالاترین مقامات نظام اتخاذ گردیده است."


همچنین آمده است: "در این برنامه، کلام رهبری مورد سوء‌استفاده برنامه‌سازان شما قرار گرفت، اگر ایشان در بیانات خود به واژه «عقب‌نشینی» اشاره فرمود، منظور نظر ایشان، «عقب‌نشینی تاکتیکی» بود که در صورت عدم‌تحقق، خیانت به کشور محسوب می‌شد... اینگونه به نظر می‌رسد که سخنان سایرین برای برنامه‌سازان شما جالب توجه است، در این صورت، مراجعه به کتاب‌های محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین یوشکا فیشر، وزیرخارجه وقت آلمان که اخیراً منتشر گردیده، می‌تواند این امر را برای آنها روشن سازد که چگونه گروه مذاکره‌کننده دوره دوم کشور را از خطر جنگ رهانید. .. کشور را از موضع متهم به مدعی رسانید ، مسائل مورد بحث و استناد دشمنان ملت را حل‌وفصل نمود... فرصت لازم را برای دانشمندان هسته‌ای جهت تکمیل فن‌آوری هسته‌ای به وجود آورد."


در انتهای نامه دفتر حسن روحانی آمده است: "در پاییز ۱۳۸۳ تعداد سانتریفیوژ‌ها را از چند عدد به حدود ۱۳۰۰ عدد رساند و به دولت نهم تحویل داد..اصفهان را در بهار ۱۳۸۳ و آب سنگین اراک را در تابستان ۱۳۸۳ تکمیل نمود و شایان ذکر است که تعلیق موقت و داوطلبانه قطعه و مونتاژ برای نخستین بار توسط گروه هسته‌ای دوره دوم در تیرماه ۱۳۸۳ شکسته شد و دکتر حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی طی مصاحبه‌ای در تاریخ ۹/۴/۱۳۸۳ آغاز فعالیت را اعلام نمود. پایان تعلیق موقت و داوطلبانه اصفهان نیز توسط گروه هسته‌ای مذکور در اردیبهشت ماه ۱۳۸۴ اعلام گردید و دکتر حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی نیز طی مصاحبه‌ای در تاریخ ۱۰/۲/۱۳۸۴ این مسئله را اعلام نمود. شایان ذکر است سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که وظیفه خطیر اطلاع‌رسانی را در کشور برعهده دارد، لازم است مطابق وظیفه شرعی و قانونی خود، مطالب فوق را جهت تنویر افکار عمومی جامعه منعکس نماید."


اعتراض محمد هاشمی
همزمان، محمد هاشمی رفسنجانی، رییس اسبق صداوسیما در برنامه زنده بعدازظهر دیروز رادیو گفت‌وگو، از برنامه صراط به شدت انتقاد کرد و گفت: این که صراط جهنم است.


به گزارش بازتاب، وی در این مناظره با موضوع شکل‌گیری احزاب سیاسی و احزاب دولت ساخته به همراه حمیدرضا ترقی، از حزب موتلفه و پسر دکتر مرندی شرکت کرده بود و انتقادش باعث کمی جر و بحث در برنامه شد و کم کم صدای او قطع شد.


اعتراض هاشمی رفسنجانی
یش از این نیز دفتر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به پخش مستند صراط اعتراض کرده و طی نامه ای به صدا و سیما اعلام داشت:
در بخش اول برنامه سیاسی صراط که در واحد مرکزی خبر ساخته شده است و در تاریخ ۸/۱۱/۹۰ در بخش‌های مختلف خبری پخش شد، در قسمتی از آن با استناد به مصاحبه معاون پارلمانی هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور وقت با یک روزنامه مبنی بر پیشنهاد تمدید دوره ریاست جمهوری ایشان، از آن به عنوان تلاش برای انحراف در قانون اساسی یاد شده و این گونه القاء می‌شود که شخص هاشمی رفسنجانی با این پیشنهاد موافق بوده که البته از آن جلوگیری شده است!! اگر از میان تحولات فراوان تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی، این موضوع برای سازندگان این برنامه جلب توجه خاص کرده است، بعید است از چشم آنان این مهم دور مانده باشد که در مطبوعات همان زمان، هاشمی رفسنجانی در موضع گیری صریح، ضمن مخالفت علنی با این پیشنهاد تأکید کردند: "مگر در مملکت قحط الرجال است که چنین موضوعات خلاف قانون اساسی مطرح می‌شود" و شدیداً با آن و پیشنهاد دهندگان مخالفت کردند. اینکه چرا سازندگان این برنامه، فقط به پخش موضوع پیشنهاد اشاره و از انعکاس مخالفت شخص ایشان با آن اغماض کرده اند، جای تأمل و تعجب دارد.

Omid Sabz

unread,
Feb 5, 2012, 1:45:46 AM2/5/12
to sabzollahiha

در سنخ شناسی بی قراری

Posted: 04 Feb 2012 06:16 AM PST

علی زمانیان

 

قرار یعنی آرامش، یعنی آن جایی که باید باشم، هستم، آن چیزی که باید داشته باشم، دارم. قرار، یعنی فاصله ی میان بایدها و هست هایم چندان نیست که درونم را آشوب زده و ناراضی کند. قرار، همان وضع و حالی است که در خانه ی خود، به ویژه پس از یک آوارگی تلخ و طولانی، تجربه می کنیم. قرار یعنی داشته های من، با خواسته هایم همسایه است و دست در آغوش یکدیگر دارند. قرار یعنی موجودی هایم، همان مطلوب های من است. یعنی من در وضع خوب و خوشایندی قرار دارم. و قرار یعنی من در نیمه ی روشن و زیبای هستی، ساکن شده ام. بی قراری، اما، وضعیتی رنج آور و ناخوشایندی است که خود را آن گرفتار می یابیم. بی قراری یعنی جهان آن گونه که مطلوب من است، نمی چرخد. بی قراری یعنی هستی، در تاریکی و ظلمت فرو رفته است. یعنی زندگی ام مرا در خود بلعیده است. یعنی دیگر حوصله ی هیچ کاری را ندارم. بی قراری یعنی این و آن پا کردن. بی تابی کردن، سرک کشیدن، از زندگی لذت نبردن و دمی آرام ننشستن. بی قراری یعنی ناخوش بودن و از هست ها نارضایتی داشتن. بی قراری یعنی پریشانی درون و آشفتگی رنج دهنده ی برون. بی قرار یعنی از دست رفتن معنا، آوارگی ذهنی و بی خانمانی عاطفی. بی قراری، یعنی من در این خانه و با این خانه بیگانه ام. این خانه، خانه ی من نیست، خانه ی من جای دیگری است. و باز مفهوم جدایی و فراق مطرح می شود.


شاید بهتر باشد "انسان" را با بی قراری اش تعریف کنیم. در این صورت، می توانیم بگوییم: انسان، حیوان بی قرار است. بی قراری، گویی ذاتی انسان است. بی قراری، سهم آدمی در این وادی حیرانی است. آدمی در میانه ی بی قراری های گونه گون دست و پا می زند. گاهی و موقتا بی قراری اش تمام می شود، در آن زمان، پایکوبان و دست افشان، شادی می کند. اما دیری نمی گذرد که بی قراری دیگری از راه می رسد و او را در امواج متلاطم و خشن، پایین و بالا می برد. به راستی این "قرار" است که ناپایدار و بسیار گذرا است. به زودی، فصل بی قراری از راه می رسد و باز نفس ها به شماره می افتد. "بی قراری"، چون امواج سرکش، اقیانوس آرام زندگی را در هم می کوبد و گاه در هم می شکند. تجربه های زیسته ی آدمیان نشان می دهد که دوره های قرار و آرام، عمری کوتاه دارد و چون برقی است که گاه در آسمان زندگی می جهد و پیش از آن که در روشنایی آن، کوره راه تاریک را بیابد، خاموش می شود و او می ماند و بیابان و تاریکی و تنهایی. بی قراری، سبب می شود افتان و خیزان و گاهی هراسان راه های ناشناخته ی بیابان را در نوردیم و باز در نقطه ی اول سرگردانی، چشم به غروب خورشید می دوزیم و آهی می کشیم. در پس "اندوهی به راستی فاقد موضوع" عنان از کف انتظار می دهیم و با خود زمزمه می کنیم که "چرا چنین چیزی بر من رخ داده است؟ آیا نمی توان رهایم ساخت تا خودم باشم. آیا نمی توان امانم داد تا رنج بکشم، زندگی کنم، بخورم، بخوابم، از رنج و تشویش بر خود بلرزم؟ خواستار این آرامش نیستم."


بیابان را در می نوردیم اما به تعبیر حافظ:

از هرطرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت


بی قراری، پدیده ی ای به یک شکل و ماهیت نیست. بلکه اصنافی از بی قراری وجود دارد که در هم می پیچند و راه های گریز را بر آدمی می بندند. به نحوی که مستمرا از این بی قراری به نوع دیگری از بی قراری، رانده می شویم. از سوی دیگر، بی قراری هر انسانی به شکل زندگی او و مشابه "بودن" اوست. هم چنان که دردها و آرزوها و رنج ها و پرسش ها و نیازهای هر کسی نیز چنین رنگارنگ است. زیرا "بودن" و جهان هر کسی با دیگری متفاوت است. از این رو ممکن است کسانی برخی از انواع بی قراری را تجربه نکنند و یا دست کم به نحو مدام و مستمر با آن مواجه نشوند.



اصناف بی قراری:

1. بی قراری جسمی و یا جسمانی.

این نوع بی قراری ممکن است نتیجه و محصول یکی از علت های زیر باشد:

الف) نیازهای برآورده نشده، مانند گرسنگی، تشنگی و نظایراین.

ب) بیماری و دردهای جسمانی

ج) اختلالات و نواقص جسمی

د) ناتوانایی های ذهنی – روانی


درد که طولانی می شود، بیماریی که بهبود نمی یابد و جسمی که در فراز و فرود زندگی رنگ می بازد، آدمی را بی قرار می کند. تا جایی که از دست خودش خسته می شود و تحمل بر دوش کشیدن جسم خود را از دست می دهد.


2. بی قراری احساسی و عاطفی:


این نوع از بی قراری را می توان بی تابی و بی قراری روان شناختی هم نامید. زیرا روان آدمی در کشاکش و نبرد با علت هایی به بی قراری دچار می شود. مادری که کودکش را ترک می کند، حالت شادی و قرار را از او می ستاند و این کودک است که باید با بی قراری دست و پنجه نرم کند. بی قراری عاطفی، نتیجه ی شرایط ناگواری است که روان را در هم می ریزد و سامان پیشین اش را می ستاند. این دلایل و علت ها می توانند از درون فرد، نشات بگیرند و ممکن است که منشا بی قراری روان شناختی، عنصری در بیرون از انسان قرار گرفته باشد. بی قراری روان شناختی، بیشتر با خستگی و احساس بیهودگی روان شناختی هم خانه است. این همان چیزی که شوپنهاور از آن یاد می کند. شوپنهاور معتقد است که آدمیان در دو سوی یک طیف، مستمرا در حال رفت و برگشت اند . گاهی به این سو و گاهی به آن سو گام برمی دارند به نحوی که در یک موقعیت، با رنج و در موقعیت دیگر با ملال، مواجه می گردند. رنج نداشتن و رنج خواستن ها و آرزوها. و ملال از داشتن ها و تکرارها.


وقتی مطلوب دلخواهش را ندارد، وقتی هدفی شیرین دارد اما در عمل، فاصله ی چاره ناپذیری میان خود و خواسته اش می بیند، رنج فقدان را تجربه می کند و از این رو، در پی طلب آن بر می آید، اما او اکنون ازدست یافتن به آن ناتوان است، پس رنج می کشد. رنج دوری و فاصله ی میان باید ها و هست ها. رنج فقر و نداشتن ها. اما وقتی که به مطلوبش راه یافت و آن را در تملک خویش درآورد، پس از مدت کوتاهی، از آن دلزده می شود. گرچه قبلا از نداشتن اش احساس ناراحتی و رنج می کرد، اما اکنون از داشتن اش ابراز خشنودی نمی کند. او اکنون دچار ملال گشته است و تکرار آن داشتن، خسته اش می کند. در این مرحله است که ملال مالکیت را با خود حمل می کند. وقتی چیزی را ندارد و آرزو می کند داشته باشد، بی قراری او را رنج می دهد تا آن را که می خواهد فراچنگ آورد. اما هنگامی که آن را می یابد و مدتی با آن سر می کند مجددا بی قرار می شود و در پی آن است، تا از آن رهایی یابد و از کسالت داشتن اش بگریزد. در این نظرگاه، رنج و ملال، گویا نهالی است که در سرشت انسان کاشته شده است.


بی قراری روان شناختی، بی قراری است که ریشه در تشویش ها، اضطراب ها، دلهره و رنج های روان شناختی دارد. وقتی عزیزی را از دست می دهیم، وقتی دچار بیماری سخت و کشنده ای می شویم، وقتی ستمی به ما می رسد، وقتی روان ما لگد کوب این و آن می شود، وقتی در پروسه ی عشق شکست می خوریم و نظایر این ها، در این موقع است که از ناحیه ی روان دچار به هم ریختگی و آشوب می شویم و در نتیجه، آرامش و قرارمان را از دست می دهیم و بی قراری بر ما مستولی می شود


برخی از علل بی قراری روانی عبارت است از:

الف) رنج های روان شناختی آدمی را بی قرار می کند

ب) زخم های روان شناختی آدمی را بی قرار می کند

ج) نیازهای برآورده نشده ی روانی نیز مولد بی قراری است.

د) وضعیت غیر اخلاقی جامعه، روان را بی قرار می کند

ه) بن بست ها و سیاهی های زندگی اجتماعی بی قراری را دامن می زند.

 


3. بی قراری معرفتی:

بی قراری معرفتی، ناشی از عطش عقل برای دانستن و دست یافتن به حقایق است. عقل، در برابر مجهولات، حساس می شود. می خواهد بداند. کاوش های عقلانی و جستجوهای معرفت شناختی، نتیجه ی عدم اقناع عقل در برابر پاسخ های داده در تاریخ بشری است. شوق دانایی و دانستن، عقل را بی قرار می کند. هر کس به میزانی که پرسش دارد، به همان میزان به بی قراری معرفتی مبتلا گشته است. فراوانی پرسش ها، بهترین شاخص برای اندازه گیری پدیده ی بی قراری در شخصی است که آرامشش را از دست داده است. کسانی که فیلسوف مشربند، بالاترین بی قراری معرفتی را تجربه می کنند. یک پرسش، ممکن است خواب را از چشمانشان برباید و آنان را به وادی سرگشتگی بکشاند. وقتی عقل با جهل مواجه می شود، نبرد و نزاع معرفتی آغاز می گردد. گویی، آرامش و آسایش فیلسوف، قربانی این نزاع بی پایان می گردد. از آن جایی که همواره مجهولات آدمی بیش از معلومات اوست، پس بی قراری برای دانستن، امری دایمی و همیشگی می شود. بی قراری معرفتی، همان روحیه ی جستجوگری عقلانی برای شناخت هر چه بیشتر واقعیت ها است.


4. بی قراری وجودی:


گاهی جسم، گاهی عقل و گاهی روان ما، سربازان بی قراری و سپاهیان بی تابی را بر سریر حکومت می نشانند و تازیانه ی بی شکیب را در کف شان می نهد تا هر آن چه می توانند رنج بیافرینند و کشتی را به این سو و آن سو کج کنند. اما بی قراری بنیادین وجودی، کار صد لشگر می کند و به تنهایی، کوزه ی تحمل آدمی را لبریز از بی قراری و بی تابی می نماید. فیلسوفان اگزیستانسیالیسم، در جدال با این گونه بی قراری است که سرشت آدمی را بر ملا می کنند. بی قراری ای که دیوار نیهیلیسم و بی معنایی جهان بر سر انسان ویران می کند و طوفان مرگ، از هر سو می وزد. نیچه، سرآمد، بی قراری وجودی است. خود را غریبه ای در این جهان می یابد. آواره ای سرگردان و عابری خسته که درونش و بلکه وجودش را آشوب فرا گرفته است.


پل تیلیش، سه گونه اضطراب را منشا بی قراری بر می شمارد: "اضطراب از سرنوشت و مرگ"، "اضطراب از پوچی و بی معنایی" و "اضطراب گناه و محکومیت". اضطراب های سه گانه، ذاتی و وجودی آدمی است و نه حالتی غیر طبیعی و یا عرضی. این سخن بدان معنا است که سرشت آدمی در آن درپیچیده شده است و از این رو نازدودنی است. در این میان، کسانی دیگر از اگزیستانسیالیست ها، هم چون اروین یالوم، بر عنصر "تنهایی" چاره ناپذیر آدمی تاکید می ورزند. به تعبیر یالوم، "آدمی بی رحمانه تنها است." در این دیدگاه انسان موجودی تنها است. تنهایی جزو ذاتی اوست و ناچار از آن است.


جهانی که به ظاهر با ثبات و با قرار به نظر می رسد، هر از چند گاه در هم می ریزد و روند آشنایی زدایی از هستی، جان آدمی را بی قرار و مضطرب می کند. چندان که "لنگر در خانه بودن از جای کنده می شود". در این لحظات، دلهره ی عمیق تهی بودن و گم شدن، بر سرزمین آشفته ی درون سایه می افکند . در این حالت است که آدمی خود "در کام صحرای متروک درون خودش می افتد، دنیا ناگهان نا آشنا و بیگانه می شود." حس غریبگی با جهان، بیگانگی با همه چیز حتی بیگانگی با خود و حس تنهایی وجودی، قرار و آرامش را می رباید و بی قراری را به انسان تحویل می دهد.


5. بی قراری عارفانه (معنوی)


بی قراری عارفانه، همنشین و همسایه ی بی قراری اگزیستانسیالسیتی است اما گویا این نوع بی قراری، چیز دیگری است زیرا در این نوع بی قراری، پای امر متعال در میان است. (شاید هم بتوان برای بی قراری عارفانه، ماهیت وجودی قائل شد). وقتی که آدمی به خود می نگرد و در می یابد که موجودی است که می میرد (مرگ آگاهی). تنها است، ناتوان است و یکی از ناتوانی های او، ناتوانایی در معنا کردن خود و هستی و زندگی است.، آن گاه دچار بی قراری می شود. اما در بی قراری عارفانه، چشم آدمی به آسمان خیره می شود و پس از آن که عارف، عظمت هستی را تجربه کرد، آن گاه به کوچکی خود پی می برد. مرزهای میان دو نوع اخیر بی قراری، کدر و ناپیدا است. شاید نتوان مرز مشخصی میان این دو نوع کشید. عارف، تجربه ی فراق و جدایی می کند و از این رو می نالد و بی قرار است. اما برخی از انواع بی قراری های وجودشناسانه، خود را در هستی، تنها می یابد. پرتاب شده به هستی، بیگانه ی بیگانه(هم چون سارتر).


امام علی در نوشته های خود نشان داده است که بی قرارترین جان هستی است. بی تاب ترین روحی است که در قالب انسانی تجسد یافته است. از نهج البلاغه، به روشنی می توان دریافت که پریشانی و بی قراری با او چه می کند و چگونه زندگی اش را در هم می پیچد. پس از او، مولوی است که انعکاس روح بی قرارش را در مثنوی و شمس، به نمایش گذاشته است. نی وجودش از آن رو ناله سر می دهد که او را از نیستان ببریده اند. مثنوی تماما ناله های محزون بی قرار عارفانه و است، اسیری که در پی گریزگاهی است تا خود را از زندان برهاند. هم چون پرنده ای که بال و پر بر میله های قفس می کوبد تا شاید روزنی بیابد. جان عارفان در همه حال، فراق و جدایی از معشوق ازلی و متعالی را از سر می گذراند. ناله های عارفانه یی که در جدایی از معشوق متعالی، سینه را شرحه شرحه می کند. از این رو این نوع بی تابی را می توان بی قراری عاشقانه نام نهاد. عشق، آتشی است که بر نیستان وجود می افتد و همه چیز را می سوزاند.


جان شیرین مولوی در اسارت تلخ جدایی، بی تاب و بی قرار می شود. و از درونی چنین بی قرار و بی تاب است که مثنوی خلق می شود.، آشوبی به نام "مثنوی"، محصول بی قراری مولانا است. شادی عارفانه، جان را شیرین می کند، اما تلخی بی شماری بر کام آدمی می چکاند، تا جایی که از مملکت عرفان، ناله های محزون و اندوهناک به گوش می رسد. عارف، خود را در تنگنای این جهانی اسیر می بیند. او در پی وصل به جان جان و یا هستی هستی ها است. زندگی عارفانه، سراسر تموج و به تعبیر مولانا، زیر و بالا شدن ها است. این دریا، یک دم آرام نمی ماند. در این جا است که مولوی از زمزمه می کند:


غرق حق خواهد که باشد غرق‌تر همچو موج بحر جان زیر و زبر

زیر دریا خوشتر آید یا زبر تیر او دلکش‌تر آید یا سپر


دل بی قرار مولوی، حزین است و در پی روزگار وصل می دود. به تعبیر خودش،" روز از سفر به فاقه و شب‌ها قرار نی".


در زاهدی شکستم به دعا نمود نفرین که برو که روزگارت همه بی‌قرار بادا

نه قرار ماند و نی دل به دعای او ز یاری که به خون ماست تشنه که خداش یار بادا

تن ما به ماه ماند که ز عشق می‌گدازد دل ما چو چنگ زهره که گسسته تار بادا


عارفان و تنهایان، به ما گوشزد می کنند که "قرار"، کمیاب ترین کالای این جهانی است. نادره چیزی است که اندک زمانی و دیر زمانی از ما می رمد. پریچهره ای که تاب مستوری ندارد، اما رخ می نماید و باز در پرده می شود. بی قراری، واقعی ترین واقعیت های این جهانی است. این وضعیت تراژیک آدمی است که میان قرار و بی قراری آرام نمی یابد. آرام و قرار سرابی است بر سر دو قله کوه دور از هم. و زندگی ما آدمیان سعی بین رنج و ملال است. تا خود چه زمانی چشمه ی آرامش بجوشد و ما را سیراب کند.

----------------------------------------------------------------------------------------------

[1] - ژان ماری گوستاو لوکلزیو، خلسه مادی

[2] - شجاعت بودن، پل تیلیش

[3] روان کاوی اگزیستانسیال، اروین یالوم
[4] - پیشین


منبع : وبلاگ نویسنده



نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

سفر کم سابقه رهبر حماس به اردن

Posted: 04 Feb 2012 06:12 AM PST

نیویورک تایمز


استیون فارل
۲۹ ژانویه ۲۰۱۲

خالد مشعل رهبر حماس در روز یکشنبه سفری کم سابقه و بی سرو صدا به اردن داشت، آنهم چند روز پس از آنکه مسئولین حماس علائمی یروز دادند که وی عملاٌ مقر خود در دمشق را رها کرده است.

خالد مشعل به به همراه هیئتی از دفتر سیاسی حماس شامل موسی ابو مرزوق معاونش با ولیعهد قطر شیخ ثامن بن حامد آل ثانی وارد امان شدند و با ملک عبدالله دوم پادشاه اردن دیدار کردند.

این اولین دیدار رسمی رهبر حماس از اردن از سال ۱۹۹۹ است که دفتر حماس توسط دولت اردن تعطیل شد و گروه مجبور به انتقال دفترش به دمشق شد. این تحرکات به منظور آشتی و مصالحه برای هر دوطرف بسیار حساس است.

اردن خواهان بازسازی روابط با حماس گروه تندرو فلسطینی است که غزه را در کنترل دارد، چونکه آنها انشعابی از اخوان المسلمین بوده که متحدین اسلام گرایشان در حال تشکیل دولت های جدید در جهان عرب هستند، و به این دلیل که اردن تمایل دارد که یک واسطه مؤثر در منطقه بماند، بخصوص در مناقشه اعراب و اسرائیل. ولی اردن نمی خواهد که رابطه اش با رقیب اصلی حماس محمود عباس و حزب فتح تخریب شود. اردن همچنین نمی خواهد متحدینش اسرائیل و آمریکا که حماس را یک سازمان تروریستی می دانند برنجاند.

حماس نیز به همان شکل مایل است که فاصله اش را از دولت بشار اسد در سوریه که بطور فزاینده ای دستش به خون آلوده شده، بیشتر کند، ولی نمی خواهد سوریه و یا ارباب قدرتمند آن از لحاظ مالی و سیاسی یعنی ایران را تحریک کند.

پس از آنکه هیئت حماس به رهبری خالد مشعل با ملک عبدالله در روز یکشنبه دیدار کردند، کاخ سلطنتی با انتشار بیانیه ای ضمن تأکید بر مواضع حساس و ظریف اردن در مورد مناقشه اعراب و اسرائیل، از یک راه حل مذاکراتی مبتنی بر شکل گیری دو دولت حمایت کرده و اشاره ای نیز به "اهمیت وحدت بین نیروهای فلسطینی " کرد.

در مقابل آقای مشعل بیانیه ای صادر کرد که ضمن استقبال از این دیدار به عنوان "یک شروع خوب" در آن آمده است که حماس "ثبات و امنیت و همچنین منافع" اردن را درک می کند.

بازگشت کامل همه گروه به اردن به نظرنمی آید محل بحث باشد. برخی تحلیلگران معتقدند که گروه رهبرانش را در منطقه پخش خواهد کرد: آقای مشعل به قطر، که در آنجا منزل دارد؛ آقای مرزوق به مصر، جایی که وی می تواند به خانواده اش در غزه نزدیک باشد؛ و دیگر رهبران به امان و یا بیروت، یا دردمشق- که می توانند به صورت فردی بمانند.

خالد حروب از دانشکاه کمبریج که گروههای اسلام گرا را مطالعه می کند معتقد است که ترک سوریه با "تغییر پارادایمی" در حماس که با رهبری مشعل و با مقاومت یرخی تندروتر ها در غزه در حال انجام است، کاملاٌ مطابقت دارد. تغییر مزبور دورشدن از مبارزه مسلحانه و حرکت به سوی مقاومت مردمی کمتر خشونت آمیز علیه اسرائیل است.

دکتر حروب گفت که "آنها تصمیم گرفته اند که در حال حاضر عدم خشونت استراتژی است. کل استراتژی عدم خشونت مؤثر بودن خود را نشان داده است: بهار عرب این را با سقوط دولت ههای قوی در مصر و تونس ثابت کرده است. با ظهور دولت های جدید در دوران پس از بهار عرب، که بسیاری از آنها اسلام گرا هستند، حماس تمایل دارد که در آن کشورها مورد استقبال قرار گرفته، دفتر داشته باشد و به عنوان مهمان پذیرفته شود. بنابراین آنها می خواهند از حماس قدیم فاصله گیرند. این کاررا برای کشورهایی مانند مصر و تونس که می خواهند با آنها رابطه داشته باشند، بدون اینکه با غرب و آمریکا مشکل ایجاد کند، راحت تر می کند. "

دکتر حروب و دیگران چندان با گزارشاتی مبنی بر استعفای مشعل از رهبری دفتر سیاسی حماس و پذیرش احتمالی پستی در اخوان یا شورای ملی فلسطین (نهاد قانونگزاری سازمان آزادیبخش فلسطین) متقاعد نشده اند. سازمان مذکور اینک تحت رهبری فتح جناح سکولار تر از بین دو گروه اصلی فلسطینی است.

آنها باور دارند که شاید مشعل تلاش می کند که تقاضاهای مردمی را بسیج کند تا باقی بماند، که مشروعیت او را پس از شانزده سال در سمت رهبری تجدید خواهد کرد.
لابیب کامهاوی یک تحلیلگر اردنی می گوید که "این مرد را خیلی خوب می شناسم. همین که خالد می گوید که من ممکن است که کاندیدای پست نباشم و از این حرفها، به این معناست که او کاندیدای پست هست. او می خواهد که در خیابانها تظاهرات ببیند که مردم خالد را طلب کنند."

آقای کامهاوی می گوید آقای مشعل اگر می خواهد رئیس دولت خودگردان فلسطینی شود بایستی رئیس حماس بماند.

در اردن که دو میلیون پناهنده ثبت شده فلسطینی دارد، آقای مشعل که از یک ترور در سال ۱۹۹۷ در اردن جان سالم به در برد، مورد ستایش گسترده ای است. فلسطینی هایی که در امان مصاحبه شدند از بازگشت او اظهار خوشحالی کردند.

مهدی محمود یک پناهنده ۲۶ ساله فلسطینی از اورشلیم گفت که "مطمئناٌ او در اینجا تأثیر بیشتری خواهد داشت، چونکه تعداد بیشتری فلسطینی در اینجا نسبت به سوریه وجود دارد." نادیا جمال ۵۲ ساله گفت وی را نه به عنوان یک رهبر حزبی بلکه یک رهبر فلسطینی می بیند. او گفت که "همه وی را دوست دارند، او برای ما خیلی عزیز است. او یک شخص برجسته است و منزلت دارد."

در اسرائیل ژنرال شالوم حراری مشاور سابق وزارت دفاع در امور فلسطین گفت که ماندن در دمشق برای حماس مادامیکه دولت اسد تحت حاکمیت اقلیت علوی هم مذهبی های سنی آنها را می کشد، غیر ممکن شده است.

وی گفت که این قابل فهم است که حماس در زمانی که متحدین اسلام گرایش می خواهند وجهه بهتری در غرب داشته باشند، چهره خود را کمتر نشان دهد. او گفت که بارزترین نشان در حساسیت حماس به تغییر فضای منطقه ای این بود که سال گذشته تسلیم فشار دولت جدید مصر برای آزادی گیلاد شالیت سرباز اسرائیلی که بیش از پنج سال در اسارت داشت، گردید.

ژنرال حراری در خصوص حماس گفت که "تصمیم این است که خود را در قالب حضور کمرنگ تری پنهان کنند." البته او هشدار داد که گروه "مبارزه مسلحانه، سلاح و بمب را وقتی که فضا مناسب است- و آن وقت می تواند به نزدیکی چند ماه باشد- از سرمی گیرد."


منبع: نیویورک تایمز




نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 

من از «اوین» می آیم

Posted: 04 Feb 2012 05:59 AM PST

بهرام پرتوی



من از دخمه های تنگ و تاریک، دهلیزهای بلند و باریــــــک می آیم
من از اتاق های شکنجه، آنجا که فریاد بر تخت بستگان با نوحه می آمیزد می آیم
من از شهر تحقیر و توهین ها، از آنجا که انسان را به هیچ می انــــــــــــــگارند می آیم
من از سلول های انفرادی وحشت، که صدایی جز ضجه ی بندیان سکوت را نمی شکافد می آیم
من از میان خیل منتظران چوبه ی دار، آنجا که عفریته ی مرگ لبخند بر لب شمارش می دارد می آیم
از میان دوزخی از خون و تازیانه از میان یساولان گوش به فرمان عمامه
و در یک کلام از دیار فراموش شدگان، اسیران در بند سرمایه
از «اوین» می آیم.



نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

واکنش انجمن ارتباطات میان‌بانکی جهانی به طرح سنای آمریکا در خصوص بانکهای ایران

Posted: 04 Feb 2012 05:39 AM PST

جـــرس: در پی ارائه طرحی به سنای آمریکا مبنی بر قطع ارتباط ایران با سیستم بانکی بین المللی «سوییفت»، این سازمان که مهم‌ترین کانال ارتباطی سیستم بانکی ایران با دنیای خارج به شمار می آید اعلام کرد که در تلاش است از راه قانونی به نگرانی‌های آمریکا و اتحادیه اروپا در خصوص ایران پاسخ دهد.


روز پنج‌شنبه هفته گذشته، کمیته امور بانکی مجلس سنای آمریکا اعلام کرد بررسی طرح‌ها و پیشنهاد‌های تازه‌ای را برای گسترش تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی آغاز می‌کند، که یکی از این طرح‌های تازه قطع مهم‌ترین کانال ارتباطی سیستم بانکی ایران با دنیای خارج است.


به گزارش رادیو فردا، «انجمن ارتباطات میان‌بانکی جهانی»، که به اختصار سوییفت خوانده می‌شود، روز جمعه در بیانیه‌ای تأکید کرد که با مقام‌های ذی‌ربط و بانک‌های مرکزی در ارتباط است تا با دنبال کردن «چارچوبی قانونی، چندجانبه و صحیح»، هرچه سریع‌تر به مسائل مطرح شده در خصوص ایران پاسخ دهد.


سازمان سوییفت در بیانیه روز جمعه خود با تأکید بر ضرورت پاسخ‌گویی به نگرانی‌های آمریکا و اتحادیه اروپا در خصوص ارائه خدمات به بانک‌های تحریم شده ایران، از پیچیدگی این مسئله خبر داد و گفت که باید به طور همزمان پیامدهای این تغییرات را بر سیستم پرداخت مالی در سطح جهانی، و همچنین سرازیر شدن پرداخت‌های مالی مربوط به نیازهای انسانی مردم ایران، مد نظر قرار دهد.


سوییفت یک کد شناسایی ویژه برای بانک‌ها و موسسات مالی بین‌المللی است که از طریق آن می‌توانند نقل و انتقال پول برای خرید و فروش کالا و خدمات را انجام دهند. این کد بزرگ‌ترین و مهم‌ترین سیستم ارتباط الکترونیکی جهان برای بانک‌هاست.


ایران یکی از استفاده‌کنندگان از این سیستم است و بخش بزرگی از مبادلات تجاری خود را با استفاده از همین سیستم انجام می‌دهد و طبق گزارش ها، ایران در سال گذشته میلادی تنها با استفاده از سیستم «ارتباطات الکترونیکی میان‌بانکی» حدود ۳۵ میلیارد دلار از امور تجاری خود را با اروپا انجام داده است.


مخالفان طرح قطع ارتباط جمهوری اسلامی با سیستم سوییفت می‌گویند در صورتی که کنگره آمریکا با این پیشنهاد موافقت کند "اقتصاد ایران نابود خواهد شد."


عده دیگری از منتقدان هم طرفدار محدود‌تر شدن این طرح هستند و می‌گویند که اگر هدف از این تحریم‌ها افزایش فشار بر سپاه پاسداران و دیگر نهاد‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی است، باید به ایران اجازه داده شود برای خرید مواد غذایی، دارو، تجهیزات پزشکی و فروش محدود نفت از سیستم سوییفت استفاده کند.


اگر این طرح به تصویب کمیته امور مالی سنای آمریکا برسد، سازمان خزانه‌داری آمریکا مجاز است در صورت خودداری سوییفت از توقف خدمات‌رسانی به ایران، این سازمان را در فهرست سیاه خود قرار دهد.


جمهوری اسلامی از سیستم سوییفت برای فروش نفت، جلب سرمایه برای گسترش صنایع نفت و گاز، خرید ماشین‌آلات و فناوری‌های مربوط به نفت و گاز و نیز خرید و فروش سایر کالا‌ها و خدمات استفاده می‌کند.


در سال گذشته میلادی، ۱۹ بانک و ۲۵ موسسه ایرانی بیش از دو میلیون بار از سیستم سوییفت استفاده کرده‌اند.


سوییفت یکی از آخرین ابزارهای جمهوری اسلامی برای ادامه تجارت در سطح بین‌المللی و مهم‌ترین کانال ارتباطی سیستم بانکی ایران با دنیای خارج است.


کمیته امور بانکی مجلس سنای آمریکا روز پنج‌شنبه طرح پیشنهادی رابرت منندز، سناتور حزب دموکرات از ایالت نیوجرزی، و راجر ویکر، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت می‌سی‌سی‌پی، را بررسی کرد که یکی از مهم‌ترین مفاد آن قطع ارتباط ایران با سیستم الکترونیکی مبادلات بانکی در سطح جهان است.


جمهوری اسلامی تاکنون به این طرح در سنای آمریکا و قطع احتمالی رابطه مالی خود با بخش بزرگی از سیستم بانکی جهان واکنش رسمی نشان نداده است.

بازگشت “پایدار” و نظام “ماندگار”

Posted: 04 Feb 2012 05:35 AM PST

احمدرضا اسدی
نامه سرگشاده عضو هیئت استفتاءآیت الله منتظری به هاشمی رفسنجانی: زمان بازگشت از خطاهای بزرگ و توبه ی عمومی است


باسمه تعالی



حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی دامت افاضاته

با سلام و تحیت

فرمایش اخیر حضرتعالی که «راه خروج از بحران کنونی کشور را بازگشت به مردم»( در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی، دانشجویی و مطبوعاتی در تاریخ 8/11/1390 ) دانسته اید. بسیار نیکو و استوار و در صورت عملی شدن کارساز است. بازگشت واقعی همان توبه مصطلح است و همانطور که اهل معرفت از راه تجربه و برداشت از دلیل های نقلی همراه با شواهد عقلی گفته اند: اول منزل از منازل سلوک و حرکت معنوی تکاملی، که طبق بعضی از انظار صد منزل است، منزل "یقظه" یعنی بیداری از خواب غفلت و برپایی از ایستایی و درجازدن و کاهلی است، و منزل دوم از آن منازل، منزل "توبه" و بازگشت از خطاست، بازگشت به کسی که از او فاصله گرفته شده و بگونه ای حق وی تضییع گردیده است، و آخرین آن منازل منزل "توحید" است، و انسان تا منازل پیشین را طی نکند به توحید حقیقی نخواهد رسید.

این منازل هرچند در ابتدای نظر مربوط به سیروسلوک و حرکت معنوی تکاملی از سوی فرد طالب سالک است که به دنبال ارتقاء معنوی شخص خود می باشد ولی با اندکی تأمل روشن است که اختصاص به سلوک فردی و شخصی ندارد و حرکت تکاملی جوامع خرد و کلان انسانی اعم از حاکمان و آحاد رعیت را شامل می شود. و بنابر این اگر جامعه ای بخواهد جامعه توحیدی و مدینه فاضله گردد باید منازل یاد شده را همانند شخص سالک بپیماید، سرآغاز از خواب عقب ماندگی بیدار شود و در مرتبه بعد از اشتباهات خود بازگشته و توبه نماید. اگر خطا از سوی حاکمان باشد به خداوند و مردم که صاحبان حقوق هستند بازگشته و از آنان عذر و استغفار نمایند و اگر برعکس باشد برعکس، زیرا توبه در کارهای اجتماعی و عمومی باید در ساحت اجتماع، عمومی و علنی باشد تا جامعه از اثر وضعی نامطلوب اشتباهات پدید آمده رهایی یابد، « وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ »(انفال/ آیه 33) . و پس از آن، منازل دیگر را یکی پس از دیگری تا سر منزل "توحید" بپیماید.

به نظر می آید با شرایطی که در سال های اخیر بویژه پس از انتخابات سال 1388 و در سال و حال حاضر برای کشور عزیز ما ایران بوجود آمده است و حاکمیت و عموم مردم را که صاحبان اصلی حکومت و زمامداری هستند سخت زیر فشار اقتصادی، سیاسی، فرهنگی قرار داده است حداقّلِ بیداری برای آنها پدید آمده و درد کاستی خود از قافله کمال را یافته اند:
هرکه او بیدارتر، پردردتر هرکه او آگاه تر، رخ زردتر

اینک نوبت توبه و بازگشت از آن خطای بزرگی است که جامعه و کشور ما را به این سمت و سو کشانده و به مخاطره انداخته است. بدیهی است وضعیت موجود، "خلق الساعه" و دفعی نیست، بلکه معلول یک روش غلط ممتد و دراز مدت است که توسط مجموعه جامعه ما بویژه حاکمان و کارگزاران و طبقه فرهنگی اعم از روحانی و دانشگاهی و دیگر اقشار ملت عملا پی ریزی و طی شده است. با جسارت تمام (که امید است موجب رنجش خاطر حضرتعالی نشود) شما به خصوص در پیدایی این روش، نقش عمده ای داشته اید که اگر بنا باشد برای خروج از بحران کنونی که زاییده این روش درازمدت است، توبه و عذرخواهی و بازگشت به ملت انجام گیرد، شما نیز باید از پیشگامان عذرخواهان بوده و به سهم خود از مردم عذرخواهی کرده و باب این "سنّت حسنه" را بیشتر بگشایید، همانگونه که قبل از این استاد ما و شما و سایر مسئولان این نظام مرحوم آیت الله العظمی منتظری با پاسخ نامه موسوم به «انتقاد از خود» فاتح این باب شد و صریحاً بر اشتباهاتی که به نظر خود انجام داده بود، و رخ ندادن آنها می توانست از بسیاری از حوادث نامطلوب بعدی پیشگیری کند، اعتراف نموده و جسارت و شجاعت در بازگویی خطای خود و نیز معیار قرارندادن خود برای تشخیص حق و باطل را، تعلیم دیگران داد. این جسارت علاوه بر اینکه موجب آمرزش خداوند و گذشت مردم از اشتباهات است می تواند موجب بینش و آگاهی عمومی گشته و راه پیدایش و رسوخ استبداد و استکبار را مسدود نماید و یا حد اقل تنگ و محدود نماید.

جنابعالی از همان آغاز انقلاب به عنوان یکی از ارکان نظام و از اعضای فعّال حزب جمهوری اسلامی، در کنارزدن بسیاری از نیروهای اندیشمند و کارآمد نقش داشته اید و یا حداقل در ممانعت نکردن از کنارزدن آنها سهم ویژه ای داشته و در دو دهه اخیر نیز سهم شما در این رابطه چشم گیر بوده است. و گمان نمی رود این امر بر کسی پوشیده مانده باشد، نمونه بارز آن هجمه و فشار پی در پی و بی نظیری بود که بیش از بیست سال بر "استاد ما و شما و دیگر مسئولان"، یعنی آیت الله العظمی منتظری وارد می شد، یا فشار و اتهاماتی که بر "هم پرونده شما" در دوران ستم شاهی یعنی مرحوم مهندس عزت الله سحابی وارد می شد و در زمان ریاست جمهوری جنابعالی چندین ماه زندانی گشت. و همچنین تضییقاتی که بردیگر هموطنان بوجود آمد، شما در مجموعه هرم قدرت چه عکس العملی از خود نشان دادید؟ تنها پس از رحلت آن دو بزرگوار پیام تسلیت داده شد، این پیام و مانند آن نه تنها برای آنها مفید نبوده و نیست، بلکه برای پیام دهند مضر بوده و خواهد بود، زیرا جای این سئوال بوده و در حافظه تاریخ ماندنی است که آن روش با آن رادمردان چه بود واین پیامها چه؟ و از نظر سیاسی و اخلاقی چگونه قابل جمع اند؟

کنار زدن افراد فرهیخته و اندیشمند و کارآمد یکی از علل عمده پیدایش وضع موجود بوده و هست و اینک خود شما یکی از قربانیان نامدار روش نامبرده گشته اید. بالاخره مشورت با دیگران و تضارب افکار که امری عقلی و عقلایی است و آیات قرآن کریم و روایات نیز برآن تأکید و ترغیب دارد، اختصاص به اشخاص و گروه های همفکر ندارد، بلکه اساساً به نظر دقیق عقلی، مشورت و تضارب افکار باهمفکران در موارد مشخص، معنا و مفهوم درستی نمی تواند داشته باشد و تنها با اختلاف فکر معنا می یابد و اثر مفید دارد. این کشور و حاکمیت هم ملک طلق شخص یا گروه خاص یا وقف آنها نبوده و نیست و حذف مردم و اندیشمندان دلسوز و منتقد و آهنگ تک صدایی نه معقول است و نه مشروع، و حرکت به سمت و سوی آن حرکت برخلاف خواست عمومی و قسری است و داوم ندارد، و چه بسا آثار بسیار نامطلوبی دارد.

یکی دیگر از علل اساسی پیدایش وضع موجود بلکه یکی از پایه های ریشه دار عقب ماندگی اجتماع بشری در ابعاد گوناگون، در طول تاریخ انسانیت، شخصیت گرایی نامعقول و چرخش بر محور لغزان افراد غیر معصوم و در معرض خطا و معیار قراردادن آنها در سنجش حق و باطل و صواب و خطاست و تا این خطیئه بزرگ از جامعه ای رخت برنبندد آن جامعه روی فلاح و شکوفایی را نخواهد دید.

میزان سنجش حق و باطل و عدل و ظلم، عقل صائب و مسلمات شرع مبین است که دو منبع اصلی معرفت و طریقه سیر شناخت از کلی به جزئی و طبعاً مورد اعتماد و معتبرند زیرا چنانکه صدرالمتألهین(ره) فرموده است:«الحق لایعرف الاّ بالبرهان لابالرّجال لانّ المحسوس لایفید المعقول و لایسلّط علیه بل المعقول قاهر علی کل محسوس»(اسفار ج3، ص 475)، «حق تنها با برهان شناخته می شود، نه با مردان(اشخاص انسانی)، زیرا امر محسوس(امر جزئی محدودی چون یک انسان)، امر معقول (امر کلی بلند مرتبه ای چون ثبوت حقانیت برای چیزی و انطباق مفهوم کلی «حق» بر آن) را اثبات نمی کند، (زیرا) امر محسوس بر امر معقول احاطه ندارد بلکه آن امر معقول است که بر هر محسوسی چیره است». و این همان مفاد دیگر سخن حکماست که:«الجزئی لایکون کاسباً و لا مکتسباً».«امر جزئی نه سبب شناخت میشود و نه خود به سبب دیگری شناختنی است». و براین اساس هم در برخی روایات آمده است که:«خذوا الحق من اهل الباطل و لاتأخذوا الباطل من اهل الحق و کونوا نقّاد الکلام»(بحارالانوار ج4، ص96) «حق را از اهل باطل بپذیرید و باطل را از اهل حق قبول نکنید و خود از سخن¬سنجان و ناقدان سخن باشید». یعنی میزان حق و باطل را افراد قرار ندهید و خودتان با میزان عقل صائب که شرع داخلی است و ترازوی شرع بیّن که عقل خارجی است حقیقت را دریابید. سنجش حق و باطل با افراد رسوم گرایی است نه اصول گرایی، و چنانچه میزان حق و باطل افراد باشند، لازمه آن سفسطه و نفی حقیقت نفس الامری است، چون بر این پایه حق بودن چیزی بر مدار شخص می چرخد و حق با چرخش شخص می چرخد و خود حق به خودی خود واقعیت ندارد. و اگر هم در بعضی روایات، اینچنین آمده است که:«علیٌ مع الحق و الحق مع علی یدور معه حیثمادار» بدین جهت است که علی ـ علیه السلام ـ و هر معصوم دیگری به لحاظ گستره و احاطه وجودی که دارد، بر امور جزئی، محیط و چیره است؛ چنانکه شیخ الرئیس گفته است:«علی(ع) اندر میان خلق همچنان بود که معقول اندر میان محسوس» (معراج نامه شیخ الرئیس، ص 94). معصوم(ع)، معقول گفته، معقول رفتار کرده و معقول تقریر و امضا نموده است و تاروپودش عقل گشته است و از اینجهت عصمتش پذیرفته شده و به دنبال آن، گفتار، رفتار و تقریر معصوم، حجت و معتبر شده است. حال با توجه به نکته مذکور، شخص محوری بر مَدار غیر معصوم و او را میزان حق قراردادن چگونه می تواند اصول گرایی محسوب شود؟؟!

متأسفانه بی اعتنایی به این امر مهم در بخش علمی، فرهنگی، سیاسی، خسارت های جبران ناپذیری برای بشر در طول تاریخ علم و فرهنگ و سیاست و از جمله تاریخ و منطقه ایران و انقلاب ما بوجود آورده است، ما باید از اول انقلاب تا کنون تمام اندیشه ها، رفتارها، کردارها را با دو میزان اساسی عقل و شرع محک می زدیم و حق یا باطل بودن آنها را از طریق آن دو در می یافتیم. اگر چنین روش معقول و مقبولی را در پیش می گرفتیم و با غربال اشخاص به تجزیه و تحلیل و عمل و کارگزاری نمی پرداختیم یقیناً وضعی بهتر از وضع کنونی می داشتیم.

اینک زمان بازگشت و توبه عمومی از آن راه ناهموار فرا رسیده است و تأخیر در بازگشت، موجب افزایش کفران نسبت به نعمت عقل و شرع است و « إِنَّمَا النَّسي‏ءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ »(توبه / آیه 37)

اندوه که در این رابطه هنوز گاه از افرادی سرشناس سخن هایی شنیده می شود که نمی توان برای آن توجیه معقول و مقبولی نمود، مثل اینکه کسی برای شخصی ادعای عصمت اکتسبابی می نماید، یا به عنوان نمونه گفته می شود:«.... (فلانی) علاقه و تعبد شدیدی به امام خمینی داشت، این تعبد به گونه ای بود که اعتماد آفرین می شد و امام و مرحوم (...) بر او اعتماد فوق العاده ای داشتند و این علقه دو جانبه تا به آن حد باقی ماند که ایشان به همان عللی که می دانیم از روزی که مرحوم آیت الله منتظری از قائم مقام رهبری استعفا دادند تا روزی که آن مرحوم رخت از دنیا بربستند به دیدار ایشان نرفت». (مجله مهرنامه، شماره 17، صفحه 51).

واقعاً چنان سخنانی که در جامعه ما رایج است، از جهت مبنای علمی و نظری چه قیمتی دارد و از جهت بناء عملی و رفتاری چه ارزشی می تواند داشته باشد تا جهت سنجش حقانیت و عرضه نمونه کمال، روانه بازار علم و فرهنگ و سیاست گردد؟!

به هرصورت با رشد روزافزون و سریع آگاهی و عقلانیت در جامعه، و مواجه بودن با توده گسترده اهل دانش، و هجمه سنگین شبهات دینی، تقاضای مخاطبین از ما این است که در مقابل آنان، گفتاری معقول، رفتاری مطلوب و کرداری مقبول داشته باشیم، و در این فضا، خواهی نخواهی ما ناگزیر از گریز از آن روش نادرست هستیم، گریز از سنجش با موازینی که خودساخته و خطوطی که خود ترسیم کرده ایم. خداوند متعال هم هرگز نخواسته است تا سخن او را به هرگونه که باشد بپذیرند و بدان عمل نمایند، بلکه به تدبر و تعقل در آیات کتابش، قرآن کریم، ترغیب و تشوق اکید نموده تا سخنش خردمندانه پذیرفته شود، نه متعبدانه یا زورمندانه یا مزورانه، «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها»(محمد/ 24). راز ماندگاری هر دین و آیین و هر نظام سیاسی و مانند آن بخصوص در عصر عروج و مانور عقل گرایی جز این نیست. بنابراین لازم است از سوی اندیشمندان متعهد و آزاده یک بسیج فراگیر در این زمینه انجام گیرد.

یکی دیگر از علل پیدایش وضع موجود، فاصله گرفتن از اصول اخلاقی است که داستانی دراز دارد، نظام اسلامی منحصر در عمل به احکام فقهی، آن هم نیم بند نیست، بلکه نظامی است که در سه رکن: قانون گذاری، اجرایی، قضایی، پایبند به عقاید، اخلاق و احکام فقهی اسلام باشد، در درجه اول خود حاکمیت و حاکمان به آنها ملتزم باشند و در درجه دوم آنها را در جامعه بسط دهند و از اینرو ایجاد رعب و وحشت و ترس از غیر خداوند متعال و شخص محوری در جامعه، زمینه پدید آمدن نوعی شرک و منافی با نظام توحیدی اسلام است. چنانکه دروغ به مردم و کینه توزی با منتقدان و مانند آن، خلاف نظام اخلاقی اسلام است. همانگونه که گرفتن و دربند کردن افراد، اعم از دانشگاهی، حوزوی و عموم مردم به اتهامات سیاسی و محروم ساختن آنان از حقوق مسلم شهروندی، بر خلاف نظام فقهی و قضایی اسلام است بویژه اینکه جرم سیاسی هنوز تعریف روشن و مسلمی نیافته است.

به هر حال چنانکه شما فرموده اید، بازگشت به مردم راه خروج از بحران است، اما بازگشتی که این بحران را از بن برکند، پایه هایی اصیل و دامنه ای گسترده دارد که باید در عمق جامعه و جان آدمیان به صورت عقل جمعی بالفعل و فعّال یعنی فرهنگی ریشه دار درآید تا نظام هم ماندگار باشد و گرنه پس از مدتی امر به قهقرا باز می گردد.

انشاء الله خداود متعال شرایط بهبودی اوضاع کشورعزیزمان را فراهم نموده و شما و همه کسانی را که در این مسیر گام برمی دارند موفق بدارد.

احمدرضا اسدی
عضو هیئت استفتاء
آیت الله العظمی منتظری (رضوان الله تعالی علیه)




نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

وزیر نفت جمهوری اسلامی: صادرات نفت به برخی کشورهای اروپايی قطع می‌شود

Posted: 04 Feb 2012 05:05 AM PST

جـــرس: یک روز پس از آنکه وزیر نفت جمهوری اسلامی با ارسال نامه‌ای به رئیس اوپک، خواستار تغییر رفتار برخی از کشورهای عضو در قبال تحریم نفت ایران توسط اروپا و عدم افزایش صادرات نفت این سازمان شد، این مقام دولت ایران روز شنبه به طور ناگهانی اعلام کرد که صادرات نفت به برخی کشورهای اروپايی قطع می‌شود.


به گزارش ایلنا، رستم قاسمی، وزير نفت جمهوری اسلامی طی نشستی خبری گفت: اروپا می‌تواند نفت از ايران نخرد اما اگر قرار باشد کل کشور‌ها از ايران نفت نخرند، دنيا دچار تشنج می‌شود که قابل کنترل نيست و در اين صورت هم برای ايران مشکلی پيش نمی‌آيد.


قاسمی در خصوص برخی بحث‌های صورت گرفته در مورد افزايش سقف توليد عربستان گفت: اوپک يک سازمان اقتصادی است و معمولا از چالش‌های ايجاد شده به دور است و ما نيز با روابط خوبی که با اعضای اوپک داريم و از رييس اين سازمان خواستيم تا حسن همجواری را رعايت کرده و حقی از ايران گرفته نشود.


وی ادامه داد: اميدواريم عربستان نيز به اين درخواست ما پاسخ مثبت بدهد که البته با توجه به توصیه‌ای بودن اساسنامه اوپک در صورت تمايل عربستان به افزايش سقف توليد اين مساله بررسی ‌می‌شود و قانونی نوشته شده برای آن وجود ندارد.


قاسمی با بيان اينکه غربی‌ها به خصوص آمريکا بعد از سی و سه سال هنوز نتوانسته‌اند خود را با رفتارهای ايران وفق دهند گفت: برخی کشور‌ها توهم اين را دارند که با فشار بر ايران ‌می‌توانند کشورمان را از دست يابی به خواسته‌های بر حق خود منصرف کنند.


وی تاکيد کرد: هرچقدر که تحريم شدت بگيرد ما کمترين عقب نشينی از خواسته‌های خود نخواهيم کرد و به خواسته‌های بر حق خود پافشاری ‌می‌کنيم.

 

اروپايی‌ها در تحريم خود تجديدنظر کنند
وی با اشاره به بحث تحريم نفتی کشورهای اروپايی گفت: اروپاييان تسليم خواسته آمريکا شده‌اند که اميدواريم در زمان مشخص در تصميم خود تجديدنظر کنند چرا که تحريم نفت ايران اثرات بسيار جدی در بازار بين‌الملل خواهد گذاشت.


پاسدار قاسمی تاکيد کرد: پيش از اين نيز اعلام کرديم اگر همين امروز کشورهای اروپايی نفت ايران را قطع کند هيچ مشکلی نخواهيم داشت‌.


وزير نفت با تاکيد بر اينکه بين مجلس و دولت هيچ اختلافی برای تحريم نفت کشورهای اروپايی وجود ندارد گفت: هيچ الزامی وجود ندارد که کشورهای اروپايی از ايران نفت بخرند چرا که خوشبختانه اقتصاد ايران به سمتی حرکت ‌می‌کند که در بودجه آينده کمترين وابستگی به صادرات نفتی لحاظ شده است.


وی همچنين در خصوص احتمال بستن تنگه هرمز در صورت شدت گرفتن تحريم نفتی ايران افزود: بحث تنگه هرمز يک بحث سياسی است و مسلم است که ايران به دنبال ايجادتنشج در منطقه نيست بلکه به دنبال ايجاد ثبات بوده و سياست وزارت نفت نيز در اين زمينه اقتصادی است.


وی تاکيد کرد: کشورهای غربی بايد توجه کنند که شرايط سختی در دوران جنگ برای فروش نفت پيش روی ايران بود اما زمان تغيير کرده و امروزه ايران دوستان خوبی برای رفع مشکلات احتمالی تحريم در دنيا دارد‌.


نبود نفت ايران بازارهای نفت جهان را متشنج می‌کند
وزير نفت گفت: اگر روزی نفت ايران در بازار نباشد تشنج بسياری در بازارهای نفتی و البته قيمت‌های نفت ايجاد ‌می‌شود که هزينه آن را کشورهای اروپايی بپردازند.


قاسمی با تاکید مجدد اينکه تحريم نفت ايران گزينه‌ای غير قابل اجراست گفت: نفت ايران در دنيا تاثير بسيار بالايی دارد و بسياری از پالايشگاه دنيا متناسب با نفت ايران است اما بايد تاکيد کرد که تحريم نفتی ايران مساله‌ای نيست که کل نظام با آن درگير باشد.


وزير نفت در خصوص قرارداد صادرات گاز ايران به ترکيه افزود: اين قرارداد يک قرارداد ۲۵ ساله برای فروش گاز به ترکيه است که با توجه به راضی نبودن ترکيه از قيمت فعلی گاز داوری برای اين کار تعيين شده تا قيمت مناسب مشخص شود.


قاسمی با بيان اينکه ايران هيچ صادرات نفتی به روسيه ندارد گفت: ايران در صورت تحريم مراودات نفتی خود با کشورهای دوست را جايگزين کشورهای اروپايی خواهد کرد.


وی با ادعای اينکه که "به هيچ کشوری به خاطر فشارهای سياسی باج نمی‌دهيم و کوتاه نمی‌آييم" گفت: ايران حس انسان دوستانه خود در مباحث تحريم را رعايت کرده و راضی به فشار آوردن به مردم کشورهای اروپايی نيست و اينکه برخی ‌می‌گويند بعد از گذشت زمستان فرصت ايران برای تحريم از بين ‌می‌رود صحت ندارد چرا که ايران به دنبال مقابله به مثل با کشور‌ها نيست.


پاسدار قاسمی با بیان اينکه ايران هيچ مشکلی از نظر کمبود ارز ندارد گفت: اگر کشورمان سالی ۵۰ ميليارد دلار واردات داشته باشد قطعا ۱۰۰ ميليارد دلار صادرات دارد که خود نشان از بيشتر بودن بحث صادرات است.


رستم قاسمی روز گذشته در نامه ای به عبدالکریم اللعیبی وزیر نفت عراق و رئیس کنفرانس اوپک تاکید کرده بود: "سیاست‌های برخی از کشورهای عضو اوپک باید منطقی باشد."


گفتنی است، سیدعماد حسینی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس هفته گذشته از تهیه طرح توقف فروش نفت ایران به اروپا از سوی نمایندگان مجلس خبر داده و گفته بود: در صورت تصویب این طرح، دولت مکلف به توقف فروش نفت به اروپا پیش از آغاز تحریم نفتی ایران از سوی اتحادیه اروپا می‌شود.

 



انتقاد شدید هاشمی رفسنجانی از نمایش ماکت مقوایی رهبر فقید جمهوری اسلامی

Posted: 04 Feb 2012 04:47 AM PST

 جـــرس: در واکنش به ساختن ماکت مقوایی رهبر فقید جمهوری اسلامی و صحنه سازی ورود و حضور وی در ایران، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: برنامه‌های فرهنگی ایام پیروزی انقلاب توسط دستگاه‌های تبلیغی باید در شان آن باشد و از انجام برنامه‌های کم‌محتوا و سخیف مانند بی‌سلیقگی در استفاده از ماکت‌های مقوایی خودداری شود.


به گزارش فرهنگ آشتی آنلاین، هاشمی رفسنجانی، با تبریک ایام پیروزی انقلاب، آن را افتخاری جاویدان برای تاریخ اسلام، تشیع و ایران دانست.


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با تاکید بر عظمت انقلاب ایران ابراز امیدواری کرد که برنامه‌های فرهنگی و تبلیغی این ایام توسط دستگاه‌های تبلیغی در خور و شان و بزرگی آن باشد و از انجام برنامه‌های کم‌محتوا و سخیف مانند بی‌سلیقگی در استفاده از ماکت‌های مقوایی که بعضا می‌تواند مورد اعتراض مردم فهیم و سوءاستفاده دشمنان انقلاب نیز قرار گیرد، خودداری شود.


وی افزود: دستگاه‌های تبلیغاتی و رسانه‌های همگانی به ویژه رسانه ملی وظیفه ملی و تاریخی سنگینی در جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب، معرفی درست و واقعی دستاوردهای انقلاب اسلامی دارند و انتظار می‌رود برنامه‌ریزی‌های مناسب و در خور شان مناسب‌تری برای این ایام تدارک دیده شود.

 


آغاز رزمایش مجدد سپاه پاسداران در جنوب کشور

Posted: 04 Feb 2012 04:37 AM PST

افتتاح خط تولید موشک های کروز دریایی

جـــرس: با گذشت یک ماه از مانور دریایی ارتش جمهوری اسلامی در دریای عمان و تنگه هرمز و سپری شدن چند هفته از مانور زمینی سپاه پاسداران در شرق کشور، نیروی زمینی سپاه مجددا و این بار در جنوب کشور، رزمایشی گسترده را آغاز کرد.


همزمان، منابع خبری از افتتاح خط تولید انبوه سامانه موشك كروز دریایی «ظفر» و تحویل‌دهی اولین سری آن به نیروی دریایی سپاه گزارش می دهند.


به گزارش ایسنا، فرمانده نیروی زمینی سپاه گفته است مانور "حامیان ولایت" از سلسله مانورهای تخصصی نیروی زمینی سپاه است.


پاسدار محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه گفته است: "این رزمایش به منظور حفظ و ارتقای آمادگی یگان ها، نمایش بخشی از توانمندی‌های یگان‌های نیروی زمینی سپاه در برابر تهدیدها و در راستای انجام رزمایش های تقویمی تخصصی این نیرو انجام می شود."


وی با بیان اینكه "نزدیك به یك ماه قبل، نیروی زمینی سپاه رزمایش زرهی «شهدای وحدت» را در شرق كشور برگزار كرد"، گفت: هم‌اكنون نیز رزمایش هوابرد "حامیان ولایت" در منطقه عمومی جنوب كشور برگزار می‌شود.


نیروی زمینی سپاه حدود یک ماه قبل نیز در شرق ایران مانور زرهی "شهدای وحدت" را برگزار کرد.


نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی نیز در اوایل دیماه در آب‌های شرقی تنگه هرمز یک مانور (ولایت ۹۰) گسترده ده روزه داشت.


بر اساس این گزارش، فرمانده نیروی زمینی سپاه با تشریح اهداف برگزاری رزمایش حامیان ولایت که از روز شنبه ۱۵ بهمن ماه آغاز شد، تصریح كرد: این رزمایش به منظور حفظ و ارتقاء آمادگی یگان‌ها، نمایش بخشی از توانمندی‌های یگان‌های نیروی زمینی سپاه در برابر تهدیدات و در راستای انجام رزمایش‌های تقویمی تخصصی این نیرو انجام می‌شود.


پاكپور در پایان، با بیان اینكه "بخشی از نوآوری‌ها و توانمندی‌های جدید نیروی زمینی سپاه در رزمایش حامیان ولایت به نمایش درمی‌آید"، تاكید كرد: بالا بردن توانمندی‌های طرح‌ریزی و هدایت در سطوح مختلف نیرو و همچنین ارتقاء آمادگی‌های اطلاعاتی و عملیاتی یگان‌ها به منظور برقراری امنیت در شرایط گوناگون و متفاوت، از دیگر اهداف برگزاری این رزمایش است.


چند روز پیش، فرمانده نیروی دریایی سپاه از برگزاری رزمایش بزرگ با نام «پیامبر اعظم ۷» طی بهمن‌ماه در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز پس از دریافت ابلاغ نهایی مراجع ذیربط خبر داده و گفته بود: "در این رزمایش که به عنوان هفتمین رزمایش از سلسله مانورهای پیامبر اعظم در محدوده خلیج فارس و تنگه هرمز برگزار خواهد شد، تفاوت‌های محسوس این رزمایش با رزمایش‌های گذشته سپاه به اجرا درمی‌آید. "


افتتاح خط تولید موشک کروز دریایی
روز شنبه همچنین منابع خبری از افتتاح خط تولید انبوه سامانه موشك كروز دریایی «ظفر» و تحویل‌دهی اولین سری آن به نیروی دریایی سپاه گزارش دادند.


به گزارش ایسنا، این مراسم با حضور پاسدار احمد وحیدی وزیر دفاع و پاسدار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه، در سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع برگزار شد.


وحیدی در مراسم افتتاح این خط تولیدی، در جمع خبرنگاران گفت: موشك ظفر یك موشك ضدكشتی، كوتاه‌برد و راداری است كه قادر است اهداف كوچك و متوسط را با دقت بسیار بالا هدف قرار دهد و منهدم كند.


وزیر دفاع، قابلیت نصب بر روی انواع شناورهای سبك و تندرو، وزن كم با قابلیت ضد جنگ الكترونیك بالا و قدرت تخریب فوق‌العاده را از ویژگی سامانه موشك كروز ظفر ذكر كرد و افزود: این سامانه صددرصد بومی و بدست توانمند متخصصین زبده و كارآمد سازمان صنایع هوافضا طراحی و ساخته شده است.


وحیدی در ادامه افزود: موشك ظفر پس از شلیك، با كاهش ارتفاع به مرحله كروز می‌رسد تا از دید دشمن پنهان بماند و در مرحله پایانی، پس از كشف هدف در ارتفاع پایین هدف را منهدم می‌كند.


وی با اشاره به سرعت عملیات و قابلیت‌های تاكتیكی این سامانه گفت: موشك ظفر قادر است هر سه ثانیه به صورت تكی و چندتایی اهداف را مورد اصابت قرار دهد.


وحیدی، طراحی، ساخت و تولید انبوه سامانه موشك كروز دریایی ظفر را ظفرمندی دیگری برای صنایع هوافضای وزارت دفاع توصیف كرد كه توانمندی عملیاتی و قدرت تحرك و چابكی نیروهای دریاییمان را به نحو چشمگیری ارتقاء می‌دهد.



حسین موسویان: آمریکا و ایران همیشه با هم در تماس بودند اما بهتر است به شکل مستقیم باشد

Posted: 04 Feb 2012 04:22 AM PST

جـــرس: حسین موسویان عضو سابق تیم مذاکرات اتمی ایران در مصاحبه با روزنامه فرانسوی لوموند تاکید کرد ایران و آمریکا بهتر است مسائل خود و منطقه ای را به شکل مستقیم بررسی کنند.


به گزارش العربیه، موسویان دراین مصاحبه که روز شنبه انجام شد، اظهار عقیده کرد: "برنامه هسته ای جمهوری اسلامی در حال حاضر به اساسی ترین خواسته ملی ایران تبدیل شده است."


وی افزود " زمانی که عضو تیم مذاکرات با غرب بودم به کشورهای غربی گفته بودم متوقف کردن غنی سازی اورانیوم برای ایران خط قرمز است. اگر این اصل در مذاکرات مورد قبول واقع نشود ایران به غنی سازی ادامه می دهد."


او گفت :" آلمان و فرانسه قانع شده بودند اما بریتانیا با تردید با مساله برخورد کرد و آمریکایی ها از آغاز خواستار توقف کامل غنی سازی شده بودند."


وی در پاسخ به سوالی در مورد شیوه برقراری تماس بین ایران و آمریکا گفت: "آمریکا و ایران همیشه با هم در تماس بودند. این تماس ها هیچوقت قطع نشد. اما بهتر است به شکل مستقیم باشد هر چند که ترکیه وعمان می توانند در این مساله نقش میانجی بازی کنند."


وی افزود: " بهترین راه این است که ایالات متحده آمریکا در دو مساله به طور مستقیم با ایران وارد مذاکره شود ؛ برنامه اتمی و مسائل افغانستان وعراق."


وی در مورد تهدید به بستن تنگه هرمز و تاکیدات مقامات ارشد دولت مبنی بر انسداد این آبراه در صورت هرگونه تحریم نفتی ایران گفت :" وزیر دفاع و وزیر خارجه ایران از بستن تنگه هرمز سخن نگفتند این اقدام زمانی صورت می گیرد که به ایران حمله شود."


موسویان در مورد اظهارات مقامات جمهوری اسلامی در مورد نابود کردن اسرائیل و احتمال حمله اتمی علیه اسرائیل پس از رسیدن به بمب اتمی گفت : " ایران حتی اگر به بمب اتمی دست یابد نمی تواند به اسرائیل حمله کند زیرا فلسطینی ها و اسرائیلی ها در یک جا به سر می برند."


وی افزود چنانچه به ایران حمله شود همه منطقه شاهد هرج و مرج وبی ثباتی خواهد شد.


حسین موسویان می گوید که اکنون در آمریکا به تدریس مشغول است.


آیت الله دستغیب: نیازی به این همه لشگرکشی نبود

Posted: 04 Feb 2012 03:51 AM PST

واکنش به برخوردهای امنیتی با سوگواران مرحوم محمّدهاشم دستغیب

 جـــرس: در واکنش به برخوردهای خشونت بار سپاه با سوگواران مرحوم آیة الله سیّد محمّدهاشم دستغیب و ممانعت آنها از حضور آیة الله العظمی سیّد علی‌محمّد دستغیب جهت ایراد نماز و حضور بر پیکر مرحوم محمد هاشم دستغیب، این مرجع مردمی خطاب به آمران و عاملان این برخوردها گفت: "خوب ما می‌آمدیم فاتحه‌ای می‌خواندیم و می‌رفتیم و کاری به کسی نداشتیم؛ لزومی به این همه لشگرکشی نبود!"

به گزارش تارنمای حدیث سرو، جمعی از خانواده آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب به مناسبت رحلت فقیه مجاهد، مرحوم آیة الله سیّد محمّدهاشم دستغیب با آیة الله سیّد علی‌محمّد دستغیب دیدار کردند.


بر اساس این گزارش، در این دیدار فرزند آن مرحوم ضمن اظهار تأسّف از وقایع پیش آمده در مراسم تشییع آن مرحوم و تشکر از آیة الله سیّد علی‌محمّد دستغیب که با تدابیر حکیمانه خویش مانع از درگیری احتمالی شدند، گفت: "جلوگیری از ورود حضرتعالی به مراسم خاکسپاری به ضرر خود آقایان تمام شد و کسانی که با داعیه ایجاد نظم آمده بودند، خود هنجار شکنی کرده و موجب اخلال در این مراسم شدند و این اخلال از ناحیه کنترل شدید نیروهای سپاه بر مراسم به وجود آمد به نحوی که حتی به فرزندان آیة الله سیّد محمّد هاشم دستغیب هم اجازه هیچ گونه عملی داده نشد."


در ادامه یکی دیگر از فرزندان آن مرحوم اظهار داشت: "از چند ماه قبل که حال حضرت آیة الله سیّد محمّد هاشم دستغیب رو به وخامت بود، به بنده فرمود: «اگر اتفاقی برای بنده افتاد و عمرم به دنیا نبود حضرت آیة الله سیّد علی‌محمّد دستغیب نماز من را بخواند.» منتهی وقتی نیروهای امنیتی ما را تحت فشار قرار دادند، ما برای جلوگیری از درگیری و برای حفظ جان حضرتعالی و دوستانتان مجبور شدیم مزاحم شما نشویم و این گونه عمل شد."


آیت الله العظمی دستغیب نیز در همین رابطه فرمود: راجع به حوادث ناگواری که در مراسم تشییع پیکر حضرت آیة الله سیّد محمّد هاشم دستغیب اتفاق افتاد، باید عرض کنم که به جهت احتمال درگیری که بین دو طرف وجود داشت، تصمیم گرفتم که در نماز ایشان حاضر نشوم و برای مراسم خاکسپاری آن مرحوم خود را به صحن مطهر سیّد میر محمّد برسانم. امّا مثل این که مسؤولین سپاه از این جمعیت حاضر وحشت کردند و موانعی را سر راه ایجاد نمودند و لشگری را بسیج نموده تا مانع از حرکت ما شوند. خوب ما می‌آمدیم فاتحه‌ای می‌خواندیم و می‌رفتیم و کاری به کسی نداشتیم؛ لزومی به این همه لشگرکشی نبود!"


گفتنی است، نیروهای سپاه پاسداران با برقراری جو امنیتی و برخوردهای خشن، مانع از شرکت آیت الله علی‌محمد دستغیب در مراسم تشییع و تدفین پیکر محمد‌ هاشم دستغیب فرزند آیت‌الله دستغیب در شیراز شدند.


Omid Sabz

unread,
Feb 11, 2012, 8:58:04 AM2/11/12
to sabzollahiha

سوال از رئیس جمهور ایران در مجلس

Posted: 09 Feb 2012 07:36 AM PST

غلامرضا کاویانی


از چند ماه قبل سوال از رئیس جمهور احمدی نژاد در میان نمایندگان مطرح بوده است اما با فشارهای رهبری و دولت به جایی نرسیده است. روزهای گذشته شاهد کلید خوردن مجدد این طرح و عبور آن از گردنه های پر پیچ وخم بوروکراسی و توضیح نمایندگان دولت و قانع نشدن نمایندگان سوال کننده ونهایتا در خواست حضور رئیس جمهور برای پاسخ گویی به سوال که به بعد از انتخابات مجلس موکول شده است .

شک نیست که چگونگی برگزاری انتخابات که مهمترین ان میزان مشارکت مردم وسپس مشخص شدن اقبال مردم به کاندیداهای مختلف؛ حامیان دولت یا منتقدان دولت نقش اساسی در ادامه سرنوشت این طرح سوال خواهد داشت. با توجه به تحریمهای جدید و وضعیت موجود در داخل ایران و گرانیهای بوجود امده و انسداد سیاسی که از مدتها پیش وجود داشته و تجربه تلخ انتخابات پیشین ریاست جمهوری برای مردم ایران وتحریم انتخابات توسط بسیاری از چهره های مورد قبول مردم ؛ انتخاباتی سرد با مشارکت حد اقلی دور از انتظار نیست؛ اما جمهوری اسلامی با وابسته کردن بخشی از اقشار کم در امد در قالب بسیج و کمیته امداد و روستاییان در زمان انتخابات به سراغ این اقشار رفته و با تهدید و تطمیع انها را به رای دادن به کاندیداهای مورد نظر خود ترغیب می کند ولی به یمن گسترش دانشگاهها در ایران و افزایش سطح آگاهیها خوشبختانه این روشهای استثمار گرانه حکومت کار آیی کمتری نسبت به گذشته دارد؛

لذا با توجه به وضع موجود در صورت استقبال سرد از انتخابات و خصوصا علیرغم سردی گروههای منتقد دولت اکثریت آراء را به خود اختصاص دهند جمهورری اسلامی برای فرار از مهلکه محمود احمدی نژاد را متهم اصلی مشکلات معرفی و نمایندگان دستور گیرنده از رهبری که اکثریت مجلس را دارند و تا کنون این طرح را به دلیل دستورات رهبری به عقب انداخته و با آن مخالفت می کرده اند ناگهان نان را به نرخ روز خواهند خورد و سخنرانیهای آتشین در محکومیت و نا توانی احمدی نژاد در اداره کشور ایراد خواهند نمود و نهایتا محتمل است که به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور منجر شود؛ بدین طریق آنها تلاش خواهند نمود رهبری را از وضعیت بوجود آمده نجات بخشند و تمام مشکلات را به گردن احمدی نژاد بیندازند؛ هرچند ریشه مشکلات کشور از جمله وضعیت موجود ناشی از قدرت مطلقه فقیه و نظارت استصوابی وتقلب در انتخابات قبلی بود که با هماهنگی رهبری صورت گرفت.

لذا مردم ایران باید بدانند که با عدم شرکت در انتخابات می توانند انتقام خود و رایشان را از احمدی نژاد و از نظام جمهوری اسلامی بگیرند و یقینا پروسه به همینجا ختم نخواهد شد و حوادث غیر قابل پیش بینی دیگری بدنبال خواهد داشت.

نباید فراموش کرد که جمهرری اسلامی در مخمصه ای افتاده که نیاز به فرار از آن دارد و رژیمهای استبدادی در چنین اوضاعی تلاش می کنند افراد یا گروههایی را پیدا کرده آنها را قربانی کنند تا سران یا مقصران اصلی خود را نجات دهند

شبیه کاری که شاه با هویدا کرد.

در شرایط حاضر خوب است که مردم ایران از اهمیت تک تک آراء خود آگاه شوند و گروهی از مردم خصوصا جوانان که از ترس مهر شناسنامه خود پای صندوقهای رای حاضر می شوند بدانند که تک تک آرائ آنان می تواند در آینده کشور نقش آفرین باشد.

 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

امام علی علیه السلام چگونه بود ؟

Posted: 09 Feb 2012 07:21 AM PST

شمس من


وقتی در زمان ابوبکر، ابوسفیان به او پیشنهاد اقدام مسلحانه برای بدست گرفتن قدرت را داد، محکم رد کرد.


وقتی شورشیان، خانه عثمان را محاصره کردند و آب را بروی اهل خانه بستند، پسرانش را به محافظت از خانه گماشت و به اهل آن آب رساند.


وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بیسابقه از او خواستند که حاکم شود گفت “مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید، من هم کمکش میکنم”. اینطور که برخی میگویند نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد و از هر فرصتی استفاده کند.


اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت “به خانه روید و مطیع باشید”. گفت “در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد به حق کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگهم دارد”.


سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را برسرش خراب کرد، نه در خانه حبسش کرد و نه حتی علیهش سخن گفت و “خواص بی بصیرت” خواندش.


طلحه و زبیر، به بهانه حج، مدینه را ترک کردند تا در مکه به عایشه بپیوندند و جنگ راه بیندازند. به آن دو گفت “میدانم حج نمی روید!”؛ اما با این وجود نه جلو رفتنشان را گرفت، نه به جرم فتنه گری در خانه حبسشان کرد، و نه اصلا بر سابقه جهادشان خط کشید و “سران فتنه” خواندشان.


شب جنگ جمل، زبیر را صدا زد و با ذکر خاطره برادری سابقشان و سابقه جهادشان با هم در محضر پیغمبر، دل او را لرزاند و از جنگ منصرفش کرد. سلاحش “کلمه” بود. “غلام آن کلماتم که آتش انگیزد”.


روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد” (خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”. تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم” آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود.


بعد از جنگ، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت “کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم!”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت.


سپس به دیدن عایشه رفت و حرفهای درشت او را تحمل کرد و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.


کسانیکه با او جنگیدند را “محارب و منافق و فتنه گر” نخواند، گفت “برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.


نگذاشت در جنگ صفین، یارانش جواب شعارهای زشت یاران معاویه را بدهند. گفت “من بدم می آید که شما زشت گویی کنید، بهتر آنست که از کارهایشان بگویید و حال و روزشان را یاد کنید و به خدا بگویید خدایا خونهای ما و آنها را حفظ کن!”.


در میانه صفین، درست سر بزنگاه و آنجا که بقول مالک اشتر “فقط چند قدم و ضربت شمشیر تا خیمه معاویه مانده بود”، مردم نامردمش دست از جنگ کشیدند، جز سلاح “کلمه” سلاح دیگری بر این نافرمانان نکشید. حتی اختیار جنگش دست مردم بود. به جای مردم تصمیم نمی گرفت و نظر برحق خودش را به مردم تحمیل نمی کرد. وقتی قرار بر مذاکره و حکمیت شد، او خواست که مالک اشتر یا ابن عباس را بفرستد، مردمش مخالفت کردند و ابوموسی اشعری را فرستادند، و او باز رای برحق خودش را به مردمش تحمیل نکرد و در عمل میزان را رای مردم قرار داد و جز سلاح “کلمه” به کار نگرفت.


خوارج مسلح، در کمال آزادی علیه اش تظاهرات میکردند، نه گفت از من اجازه بگیرید، نه سرکوبشان کرد.


خوارج مسلح، در کمال امنیت در مسجد خدا، وسط نماز جماعت، با صدای بلند برضد او شعار می دادند و او خطاب به خود این آیه را می خواند “فاصبر، ان وعد الله حق”. همین! نه شکنجه، نه تجاوز، نه اعدام.میگفت “نباید چیزی را از شما پنهان کنم جز در جنگ”.


وقتی شنید در مرز کشور تحت حکومتش، مهاجمان خارجی به خانه مردم ریخته اند و غارتگری کرده اند، نگفت “سیاه نمایی نکنید”. خودش اپوزیسیون خودش شد و خبر را به مردم گفت و گفت “مرد مسلمان باید از غم این حادثه بمیرد”!


بارها خودش مردم را به نظارت بر خودش دعوت کرد و انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست!


مرحوم مطهری با ذکر شواهدی از گفتار و رفتارش، تلویحا او را “لیبرال” خواند! آنجا که در کتاب “آینده انقلاب” گفت “تعلیمات لیبرالیستی در متن تعالیم اسلام هست”.


مردم که میگفت فقط مسلمانها را نمی گفت. خودش به صراحت گفت که “مردم یا با ما همدین اند یا همنوع”؛ یعنی حرمت و حقوق همه باید محفوظ باشد.


به منصوبانش میگفت “مبادا مانند گرگ درنده به جان مردم بیفتید و خوردنشان را غنیمت شمرید”.


هیچگاه در خانه مردم را نشکست و حرمت حریم خصوصیشان را، حتی آنجا که دانست بساط فحشا پهن است، نقض نکرد.


به قاضی چنان امنیت و استقلالی داده بود که علیه خودش حکم کرد!


به از کارافتاده ها مقرری داد.


در سفری، وقتی که مردم دنبال مرکبش دویدند، ذوق نکرد، برعکس برسرشان فریاد زد! مردم را خوار نمی خواست.


صورتش را نزدیک آتش می برد و می گفت “بچش علی، این سزای حاکمیست که مردمش را فراموش کند”.


خدمات دولتهای قبل را ستود، بویژه برای عمر سنگ تمام گذاشت، نگفت آنها دزد و فاسد و خائن بودند و حق مرا خوردند!


به معاویه نگفت “خدا حق حکومت را به من داده”. گفت “مردم مرا خواسته اند”.

 

بر حاکمان واجب کرد که تا ریشه فقر را نکنده اند همسطح فقیرترین مردم زنگی کنند.


در بستر مرگ گفت “مبادا در خون مردم بیفتید و بگویید وای علی کشته شد”.


 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

ایران بین چند انقلاب

Posted: 09 Feb 2012 06:43 AM PST

یوسف حاجی میرزایی


دولت مستطاب! احمدی نژاد، به آنچه باید رسید. اوضاع اسف بار و معضلات پیش آورده این جنابان، آخر و عاقبت، جز فروپاشی نظام مقدس ولایت فقیه ره به جایی نمی برد. از آنجا که بسیاری از دلسوزان و دلریشان این سرزمین ، تمام هم و غم خود را در طول مدت پس از انتصاب شوربختانه این فرد علیل الفکر، بر این نهادند اندکی "مقام عظمای ولایت همه" را به این فکر وا دارند که مام میهن در خطر است و جان احباب دور و نزدیک و قدرت لا یزالش به مویی بند، افاقه نکرد که نکرد.

آنچه مبرهن است و لازم به گفتن نیست اینکه رهبر ایران هر آن ، تا وقتی که کار از کار نگذشته، به سوی مردم بازگردد و عنان از دست حماقت پیشگان دولتی کنونی بستاند و به دست شایستگان کاردان و کارکشته سپارد، بی گمان آن را باید غنیمت شمرد. چه آنکه مردم و مملکت را از هرم جنگ و شوربختی بی نوایی نجات یافته دیدن، خود مقصد معهود است و سر نهادن همگان اوجب واجبات.

اما افسوس و هزار افسوس که این آرزو و امل، ظاهرا جز در خواب و خیال، در هیچ جایی در گستره آینده ایران و ایرانی، قابل روئیت نیست. چه آنکه بر اساس تجربه و گذشته نیز، بازگشت چنین مستبدانی در همان خواب و خیال گنجیده. اگر این شدنی بود بی گمان همان شاه ظالم ( با اندکی تسامح و تعدیل نسبت به ولی کنونی) که خدایش بیامرزاد، تا دیر نشده بود، روی به مردم و آزادی و دموکراسی می سپرد و ما را در گرداب دوران و دگر باره شدن دیکتاتور و دیکتاتوری نمی افکند.

الغرض؛ تقریر این نوشتار، نه از برای براه آوردن جنابان حکمران است و نه اندرز آنان، که خیالی است خام و اگر گوش شنیدن بودیشان از ما بهتران را می شنیدند و سر تسلیم به تصمیم مردم فرود آوردندی.

مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی در بستر مرگ به دوستی که بر بالین وی بود" اظهار پشیمانی می کند که چرا بذر اندیشه های ارزشمند خود را در « خاک بی حاصل» دربارهای سلطنتی پاشیده. وی می گوید که: «ای کاش تخم افکارم را بر خاک حاصلخیز افکار مردم پاشیده بودم»"(1). اینگونه است که سالها ممارست و تلاش فردی دلسوز در براه آوردن پادشاهان مستبد آن زمانه ره به جایی نمی برد و آنگونه می شود که همه می دانیم و خوانده ایم.

جهت استحضار مقایسه کنید با سخنان ملکم خان در "قانون"ی که به سبب استبداد در لندن منتشر می شد و وضع حکومت و مملکت را در آن زمان اینگونه بازگو می کند:

« ایران مملو از نعمات خدادادی است. چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته ، نبودن قانون است. هیچ کس در ایران مالک هیچ چیز نیست زیرا که قانون نیست. حاکم تعیین می کنیم بدون قانون، سرتیپ معزول می کنیم بدون قانون، حقوق دولت را می فروشیم بدون قانون، بندگان خدا را حبس می کنیم بدون قانون. خزانه می بخشیم بدون قانون، شکم پاره می کنیم بدون قانون. ..... در ایران احدی نیست که بداند تقصیر چیست و خدمت کدام است.
فلان مجتهد را به چه قانون اخراج کردند؟
مواجب فلان سرتیپ را به چه قانون قطع نمودند؟
فلان وزیر به کدام قانون مغضوب شد؟
فلان سفیه به چه قانون خلعت پوشید؟»(2)


براستی این وضعیت یکصد سال پیش است؟ یا همین امروز خودمان؟ یکصد و اندی سال گذشت و حکومتیان ما از قانون همان می فهمند که ناصرالدین شاه قاجار؟

القصه می ماند سخن گفتن با مردمی که این روزها نه تنها از غم نان، غم آزادی ندارند(که نان اوجب است از آزادی هر چند نه پربها تر) بلکه عنقریب است که پای حرامیان جنگ افروز، که غمی جز منافع و مسامح شخصی و ملی خویش ندارند( ای کاش دولتمردان ما هم اینگونه بودند) به مملکت باز شود و آتش فتنه درگیرد. آتش جان سوزی که دود آن نه فقط به چشم حاضرین بلکه غایبین نسلهای آینده نیز رود و آنچه در این سرزمین تا کنون بافته و بیخته شده، بر باد رود و فقط جای آه ماند و افسوس .(قابل توجه دوستان خارج نشینی که حاضرند به بهای همه، هیچ بستانند و جنگ را بر ادامه وضع کنونی ترجیح می دهند)

اما؛ جمهوری کنونی اسلامی ظاهرا بر حسب حسابات جهانی و داخلی سه آینده بیش در پیش ندارد.

- یا اینکه وضع به منوال کنونی ادامه می یابد و تهدیدات فزونی می گیرد و آخر سر به جنگی خانمان برانداز منجر می شود که تا سالها باید حسرت داشته ها و نداشته ها را بخورد.

- و یا سر تسلیم بسوی غرب دراز می کند و از باصطلاح آرمانهایش عقب می نشیند و اندی از فضای جنگی می کاهد و وعده و وعید می دهد و غنی سازی متوقف می کند و بله قربان غربیان می شود. این وضع هر چند بسیار از وضعیت جنگی بهتر است اما نمی توان انتظار داشت که در آنصورت بر پای مصالح ملی عمل کند و دری بروی مردم بگشاید. وقوع چنین آینده ای سخت در گرو سرنوشت سوریه و مردم بی خانمان آن دیار است. شاید هرگر تا این حد سرنوشت سوریه با سرنوشت حکومتگران کنونی ایران به هم بسته نبوده است.

- شق سوم هم شعله ور شدن دوباره اعتراضات مردمی و خیابانی است که در این صورت امید است اندکی خواب زدگان غفلت زده را از غار تاریک جهالت بیرون آورد و به واقعیت دنیای کنونی بشناساند و جهت حفظ و بقای تخت و تاج ملوکانه هم که شده، عنان و دستور را هر چند ذره ذره ، به دست مردم سپارد و عاقبت بخیری دنیا و آخرت را برای خویش خرد.

لذا اوج گرفتن دوباره نارضایتی ها می تواند اندکی از فضای سرد و جنگ زده کنونی بکاهد و هم حکومتیان را تلنگری باشد که هنوز جنبش دموکراسی خواهی مردم بر سر آرمانهایش مانده و هم حرامیان جنگ طلب را واپس راند. این زمان روی سخن باید به مردم داشت و از آنان خواست که روزمرگی و آهسته مردن را وا نهند و برای احقاق حقوق شان که همانا معزانه زیستن در این جهان است، دست به یاری و تلاشی دوباره یازند.


پانوشت :

1. "ایران بین دو انقلاب" یرواند آبراهامیان
2. همان.


 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 

فشار بر سهام‌ بورقانی برای مصاحبه تلویزیونی

Posted: 09 Feb 2012 07:27 AM PST

  جرس: سهام بورقانی، روزنامه‌نگار، که از 24 روز پیش همچنان در بند دو الف سپاه در زندان اوین در بازداشت انفرادی به سر می‌برد، تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین به ارتباط با بی‌بی‌سی قرار دارد.


به گزارش جرس، این روزنامه‌نگار مستقل و سردبیر سابق سایت دیپلماسی ایرانی که هیچ ارتباطی با کارمندان شبکه بی‌بی‌سی نداشته‌است، صرفا به خاطر دوستی سابق با تعدادی از روزنامه‌نگاران همکار در روزنامه‌های داخل کشور که بعدا در بی‌بی‌سی مشغول به کار شده‌اند تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین قرار گرفته و تاکنون حاضر به این کار نشده است.


بنا بر این گزارش، وی در معرض دروغ‌های مکرر بازجویان قرار داشته است و جز وعده‌های مکرر و عملی‌نشده آزادی، بازجویان وی از جمله به دروغ مدعی شده‌اند که همسر و دیگر دوستانش با شبکه بی‌بی‌سی درباره بازداشت او مصاحبه کرده‌اند.

 

پدربزرگ وی – پدر احمد بورقانی و شهید امیر بورقانی – نیز که برای ملاقات او به زندان اوین رفته بوده‌است در میان پله‌های پرتعداد مسیر و تحت تاثیر فشارهای عاطفی ناشی از بازداشت نوه‌اش دچار درد شدید قلب می‌شود و مدتی در بیمارستان بستری می‌گردد.

مقام ارشد وزارت علوم از چهار میلیون دانشجوی ایرانی در خارج از کشور خبر داد

Posted: 09 Feb 2012 05:18 AM PST

جـــرس: مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اعلام اینکه بیش از چهار میلیون دانشجو در خارج از کشور تحصیل می‌کنند، اظهار داشت: "آمادگی پذیرش دانشجویان ایرانی را که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند، در دانشگاه‌های کشور داریم."


به گزارش مهر، رسول ملک‌فر که در هجدهمین کنفرانس اپتیک و فوتونیک ایران و چهارمین کنفرانس مهندسی فوتونیک ایران در دانشگاه تبریز سخن می‌گفت، افزود: "هم‌اکنون برای بیش از ۲۰۰ هزار نفر، صندلی خالی در دانشگاه‌های کشورمان وجود دارد و این وزارتخانه اعلام آمادگی می‌کند تا دانشجویانی را که در دانشگاه‌های خارج از کشور تحصیل می‌کنند، در نزدیک‌ترین محل سکونت و با اولویت خود دانشجویان بعد از بررسی مدارک، پذیرش کند."


وی با بیان اینکه هم‌اکنون بیش از چهار میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو در دانشگاه‌های کشور مشغول به تحصیلند، اظهار داشت: "از این تعداد نزدیک به ۱۰درصد در مقاطع تحصیلات تکمیلی و بقیه در سایر مقاطع تحصیلی مشغول به تحصیلند."


هجدهمین کنفرانس اپتیک و فوتونیک ایران و چهارمین کنفرانس مهندسی فوتونیک ایران در دانشگاه تبریز با شرکت بیش از ۵۰۰ محقق از سراسرکشور به‌مدت سه روز با همکاری انجمن اپتیک و فوتونیک ایران و مشارکت ۱۴ نهاد و سازمان مختلف به میزبانی دانشگاه تبریز تا ۲۰ بهمن‌ماه برگزار می‌شود.


ملک‌فر در ادامه گفت: "آمادگی پذیرش دانشجویان ایرانی را که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند، در دانشگاه‌های کشور داریم."

جمهوری اسلامی حضور و دخالت نظامی سپاه پاسداران در سوریه را تکذیب کرد

Posted: 09 Feb 2012 05:06 AM PST

جـــرس: در پی انتقاد شدید مخالفین حکومت سوریه به کمک های جمهوری اسلامی به حکومت بشار اسد و اعلام حضور و مداخلۀ نیروی قدس سپاه پاسداران در سرکوب معترضین آن کشور، معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی این موضوع را تکذیب کرد، اما تاکید نمود که "جمهوری اسلامی همچنان به ارائه حمایت های سیاسی و اقتصادی از سوریه، ادامه می دهد."


این مقام ارشد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، همچنین اظهار داشت: تهران الگوی یمن برای حل مشکل سوریه را نمی پذیرد.


به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه القدس العربی چاپ لندن، حسین امیر عبداللهیان که در نشست خبری در سفارت ایران در دمشق سخن می گفت، افزود: کشورهای مخالف سوریه، تصمیمات بیشتری را علیه دمشق اتخاذ خواهند کرد اما جمهوری اسلامی با تمام قدرت در راه برقراری امنیت و ثبات در سوریه، از این کشور حمایت سیاسی و معنوی می کند.


گفتنی است، براساس الگوی یمن، اتحادیه عرب خواهان انتقال اختیارات ریاست جمهوری بشار اسد به معاونش و تشکیل کابینه وحدت ملی با حضور مخالفان است.


معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی، همچنین افزود: ایران با موضوع سوریه، دیپلمات هایی را به روسیه، چین و برخی کشورهای جنوب خلیج فارس اعزام کرد و این رایزنی ها ادامه دارد.


وی همچنین اقدام کشورهای جنوب خلیج فارس در اخراج سفرای سوریه و فراخواندن سفرای خود از دمشق را اقدامی عجولانه توصیف کرد و گفت: این اقدامات، وضعیت سوریه را پیچیده تر می کند.


امیر عبداللهیان در پاسخ به سئوالی درباره حضور نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در سوریه برای مقابله با مخالفان گفت: این موضوع را به شدت رد و هر گونه حضور و فعالیت نظامیان ایرانی در سوریه را تکذیب می کنیم. ایران به عدم دخالت در مسائل داخلی سوریه، پایبند است ولی در عین حال به ارائه حمایت های سیاسی و اقتصادی از سوریه، ادامه می دهد.


معاون وزیر خارجه ایران درباره احتمال دخالت نظامی غربی در سوریه نیز گفت: به سود هیچ کس نیست که درباره دخالت نظامی در سوریه، فکر کند. اگر چنین اتفاقی روی دهد همه در منطقه ضرر خواهند کرد.


وی درباره میانجیگری ترکیه میان ایران و نظامیان جداشده از ارتش سوریه موسوم به ارتش آزاد سوریه برای آزادی شهروندان ایرانی ربوده شده در این کشور گفت: ایران مسئله آزادی شهروندان خود را در درجه نخست با مقامات سوریه مطرح کرد ولی از امکانات منطقه ای از جمله ترکیه نیز بهره برد.


امیر عبداللهیان تاکید کرد که تاکنون 11 زائر ایرانی ربوده شده در سوریه ، آزاد شده اند اما هنوز تلاش ها برای آزادی 11 زائر ایرانی دیگر به همراه 7 مهندس ایرانی دیگر در سوریه، ادامه دارد.

اسماعیلی: از برکت وجود سازمان زندان‌ها مردم احساس امنیت می‌کنند

Posted: 09 Feb 2012 04:57 AM PST

جـــرس: در حالی که تعداد زیادی از زندانیان با احکام غیرعادلانه در بدترین شرایط در زندان ها هستند، رییس سازمان زندانها مدعی است: از برکت وجود این سازمان، مردم با احساس امنیت و بدون دغدغه خاطر زندگی می‌کنند.


به گزارش ایسنا، غلامحسن اسماعیلی رییس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور، زندانبانی را کاری سخت و پر استرس توصیف کرد و گفت: سازمان زندان‌ها اجرای احکام قضایی اسلامی را بر عهده دارد و این افتخاری بزرگ است که از برکت وجود این سازمان، مردم با احساس امنیت و بدون دغدغه خاطر زندگی می‌کنند.


وی در حاشیه بازدید از ندامتگاه کرج تصریح کرد: آنچه مشاهده می‌شود نشان‌دهنده استقرار نظم و امنیت نسبی بر ساختار زندان است. در زمینه امنیت توام با اقتدار با تکیه بر فعالیت‌های فرهنگی و قرآنی اقدامات خوبی در این ندامتگاه انجام شده است.


اسماعیلی به ایجاد نظم و اقتدار در سطح زندان‌ها اشاره کرد و ادامه داد: یکسان‌سازی و تدوین و اجرای برنامه‌های خاص در چارچوب آیین‌نامه سازمان و ارتقای سطح زندگی زندانیان در محیط زندان باعث تغییر رفتار زندانیان و انطباق آن با ارزش‌های اسلامی می‌شود.


سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید نسبت به وضعیت مهدی خزعلی اعلام خطر کرد

Posted: 09 Feb 2012 04:19 AM PST

در نامه ای به احمد شهید

جـــرس: در پی تداوم اعتصاب غذایِ مهدی خزعلی، وبلاگ نویس زندانی و صدور احکام سنگین تبعید و حبس و شلاق برای این زندانی سیاسی، اردشیر امیرارجمند، سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در نامه ای به احمد شهید، گزارشگر و نماینده ویژه حقوق بشر سازمان ملل، نسبت به وضعیت وی اعلام خطر کرده است.


به گزارش کلمه در این نامه با اشاره به سابقه بازداشت مهدی خزعلی آمده است: دکتر مهدی خزعلی-زندانی سیاسی معروف و فرزند آیت الله خزعلی- که در دو سال اخیر پیوسته در زندان و بیرون حضور داشته اند، هم اکنون در شرایط بدی به سر می برند و جان او در زندان اوین در خطر است.


امیرارجمند به دلایل اعتصاب غذای این زندانی سیاسی پرداخته و نوشته است که وی در در اعتراض به سیاست های سرکوب گرانه فعلی و رفتار ناشایستی که با او شده است در اعتصاب غذا ست.


وی با اشاره به محکومیت این پزشک افزوده است که ایشان هفته پیش به ۱۴ سال زندان و ۲۵ سال تبعید به برازجان-شهری در جنوب شرق ایران که به طور سنتی یکی از تبعیدگاههای حکومت پیشین بوده و آب و هوا و شرایط مساعدی برای زیستن ندارد- محکوم شده اند.


در این نامه همچنین به اتهامات وی پرداخته و نوشته شده است که آقای خزعلی که تنها جرم شان نوشتن نامه هایی به آیت الله خامنه ای بوده است به نقض امنیت ملی متهم شده اند. اتهامی که به اغلب زندانیان سیاسی زده می شود.
سخنگوی شورای هماهنگی از احمد شهید خواسته است که از تمامی امکاناتی که دارد برای نجات جان مهدی خزعلی استفاده کند.


وی در خاتمه این نامه آورده است که مسئولین ایرانی باید برای ارائه امکانات پزشکی مورد نیاز به ایشان تحت فشار قرار گیرند تا از کشته شدن زندانی سیاسی دیگری که در دستان آنها است جلوگیری شود.


مهدی خزعلی، پزشک، ناشر و نویسنده منتقد که از یک ماه پیش بازداشت و در اعتصاب غذا به سر می برد در پیامی خطاب به همسر شهید باکری، همسر شهید همت و محمد نوریزاد که خواستار پایان اعتصاب غذای وی شده بودند، گفته است: بگذارید قبل از اینکه در سوگ ارزش ها دق کنم، شهید شوم.


روز گذشته نیز، محمد خاتمی در تماس تلفنی با خانواده مهدی خزعلی خواستار پایان اعتصاب غذای این فعال حامی جنبش سبز شده بود.


گفتنی است، مهدی خزعلی، هفته پیش پس از بیست و پنج روز اعتصاب غذا بر اثر خونریزی معده به بهداری بند ۳۵۰ منتقل شد. هر چند وضعیت جسمی این زندانی سیاسی مناسب نیست و تاکنون بیش از ۱۶ کیلو کاهش وزن داشته است، اما او اعلام کرده که به اعتصاب غذای خود ادامه می دهد.


این زندانی سیاسی در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در حال حاضر دست شکسته اش در گچ است و از ناحیه گردن هم آسیب دیده است.


قوه قضاییه جمهوری اسلامی، مهدی خزعلی، وبلاگ نویس و منتقد دولت را به ۱۴ سال حبس، ۱۰ سال تبعید و ۹۰ ضربه شلاق محکوم کرده است.

توکلی: به دستور رهبری بورسیه شده بودم، به توصیه رهبری زمین گرفتم

Posted: 09 Feb 2012 04:10 AM PST

پاسخ به اتهامات وارده از سوی رحیمی

جـــرس: در پی انتشار نامه سرگشاده معاون اول رئیس دولت، به رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و وارد کردن اتهاماتی سنگین چون "ویژه خواری"، "فساد اداری" و "سوء استفاده از اعتبار رهبری برای امتیاز گیری و بورس"، این مقام ارشد مجلس، اتهامات وارده از سوی این مقام ارشد دولتی را "تهمت" خوانده و از شکایت خود علیه وی خبر داد.


محمدرضا رحیمی، روز گذشته در نامه‌ای سرگشاده به احمد توكلی، وی را متهم به فساد اداری کرده و مدعی شده بود: "به راستی چگونه می‌شود به صورت نامشروع و بدون استحقاق برای خود، همسر و فرزندان ارز دانشجویی بابت ‌٣٨ ماه دریافت کنید درحالی که بنا به استنادات موجود شما فقط ‌١١ ماه درخارج از کشور حضور داشته‌اید؟ و لازم است که چگونگی سیر کسب مدرک تحصیلی جنابعالی مرور شود، تا معلوم شود دروغ کدام است و دروغگو کیست.


به گزارش مهر، احمد توکلی در پاسخ به برخی اتهامات اخیر رحیمی گفته است: تهمت‌هایی که رحیمی منتشر کرده است، تازگی ندارد. قبلا هم سایت‌های حامی وی به تفصیل و با انعکاس به زعم خودشان تصویر اسناد نشر داده بودند که به مقدار ضرورت پاسخ داده شد.


نماینده تهران که از ابتدای معاون اولی رحیمی به دلیل مجموعه پرونده های اتهامی وی، محمود احمدی‌نژاد را مورد انتقاد قرار داده بود با اشاره به ادعاهای اخیر وی گفت: دیگر معلوم شده است که سر منشاء تهمت های قبلی نیز خود آقای رحیمی است. من علیه آن سایت‌ها شکایت نکرده‌ام و قصد شکایت از آنها را هم ندارم ولی حالا علیه آقای رحیمی شکایت می‌کنم تا دستگاه قضا به این دعاوی رسیدگی کند و حکم به عدل بدهد.


توکلی با اشاره به اینکه این تهمت ها با هدف تحت الشعاع قرار دادن پی گیری پرونده اتهام فساد اقتصادی رحیمی مطرح شده است تاکید کرد: چنانکه گذشته نشان داده است، دروغ پردازی‌های رحیمی مرا از پیگیری پرونده وی باز نمی‌دارد. او اتهامات زیادی دارد که سه قاضی عالیرتبه توجه اتهام‌ها را به وی تایید کرده‌اند و موضوع را به آقای رئیس‌جمهور هم گزارش کردند. حرف من این است که رحیمی هم مثل هر ایرانی دیگر به جای تمهید فشار بر قوه قضائیه به محضر قاضی برود و به اتهامات خویش پاسخ دهد نه آنکه بازپرس را وادار کنند به خدمت وی برسد.


توکلی درباره مدرک تحصیلی‌ اش توضیح داد: اینجانب به دستور رهبری بورسیه شدم. دانشجوی نمونه دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی بودم، در کنکور کارشناسی ارشد سال ۱۳۷۱ هم قبول شدم و بر اساس مقررات دانشگاههای درجه اول انگلستان پذیرش دکترا درخواست کردم، سه دانشگاه به دلیل ریزنمرات خوب و سوابق اجرایی و رسانه‌ای در حوزه اقتصاد پذیرش دادند. پس از قبولی در امتحانی خاص، (درجه‌ای بین ارشد و دکتری) به دکتری ارتقا یافتم و جمعا ظرف سه سال و سه ماه دکتری خود را گرفتم.


وی در ادامه ضمن پیشنهاد به معاون رئیس‌ دولت گفت: این آقایان که به اسناد و مدارک دولتی دسترسی دارند از اداره گذرنامه ریز سفرها و دوره اقامت مرا بگیرند و منتشر سازند. قصه‌سرایی درباره ارز هم پاسخ داده شده است. اگر انعقاد قرارداد تدوین کتاب اقتصاد سنجی پیشرفته آن روز، برای موسسه مطالعات و پژوهش ‌های بازرگانی و دستمزد ارزی آن نبود نمی‌توانستم سال آخر را به پایان ببرم.


رئیس مرکز پژوهش های مجلس درباره عنوان کتاب مذکور گفت: عنوان کتاب سری های زمانی، همگرایی و همگرایی یکسان بود که در سال ۱۳۷۶ منتشر شد.


توکلی همچنین درباره زمین و مجتمع آموزشی معلم گفت: زمین آموزشی را سال ۶۸-۶۹ به قیمت روز و تعرفه آموزشی از بنیاد خریدیم که با توصیه رهبری قسطی بهایش را بدهیم. یک متر مربع زمین متعلق به کسی نیست و تمام مجتمع اعم از زمین و ساختمانش وقف است و اساسنامه وقف نیز در سایت مجتمع معلم در معرض رویت همه است.


وی ادامه داد: علت عنایت رهبری هم اطلاع از نیت موسسان مجتمع بود. الان هم این مجتمع خوش‌نام آن منطقه با شهریه‌ای که دولت تعیین می‌کند خدمت می‌دهد نه بیشتر.


نماینده اصولگرای مجلس هشتم درباره چاپخانه مورد ادعای رحیمی توضیح داد: تهمت چاپخانه گرفتن من هم که به استناد گفته آقای سعید حجاریان تکرار شده است، قبلا در مجله شهروند پاسخ داده شد، که مطلقا دروغ است. من تمام کمکهای نقدی و غیر نقدی دولت را به روزنامه فردا در صفحه اول دو شماره آخر به اطلاع مردم رساندم که آنچه از آنها باقی مانده بود، صرف بازپرداخت بدهی‌های ناشی از تاسیس روزنامه شد که بخشی از بدهی را نیز با کمک دوستانم تادیه کردم. اگر اینان راستگو بودند اینجا هم به جای استناد به قول آقای سعید حجاریان که نمی‌دانم از کی برایشان مخبر صادق شده است، به اسناد وزارت ارشاد مراجعه می‌کردند.


توکلی در پاسخ به سوال خبرنگار  درباره طرح شکایت جدید علیه رحیمی تاکید کرد: انشاءا... روز یکشنبه شکایت می‌کنم. این بهترین راه است . چنانکه شکایت‌های رحیمی علیه من و آقای دکتر نادران مبنی بر اینکه ما گفته‌ایم او دکتری ندارد و به دروغ خود را دکتر می‌نامد و از این عنوان سوء استفاده کرده است، به قرار منع تعقیب منجر شده است. در این مورد هم دادگستری بهترین قاضی است. البته باز هم تاکید می‌کنم که این کارهای سخیف مانع مبارزه من با فساد نخواهد شد.


هشدار فرانسه و روسیه در خصوص هرگونه اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی

Posted: 09 Feb 2012 03:20 AM PST

جـــرس: در پی تداوم بحران های منطقه ای و بین المللی در خصوص جمهوری اسلامی، رییس جمهوری فرانسه هر گونه حمله نظامی علیه ایران را راه حل نامناسبی برای مقابله با برنامه اتمی جمهوری اسلامی دانست و همزمان یک مقام ارشد روسیه نیز تبعات حمله به ایران را "مصیبت‌بار" خواند.


به گزارش رادیو فردا به نقل از رویترز، نیکلا سرکوزی، رییس جمهوری فرانسه، شامگاه چهارشنبه در جمع گروه‌های اصلی یهودیان فرانسه، ضمن تاکید بر تعهدش به تامین امنیت اسرائیل، خاطر نشان کرد که راه برقراری امنیت در اسرائیل هرگز از طریق نظامی به دست نمی‌آید.


سرکوزی با بیان اینکه خواستار آن نیست که اقدام جبران‌ناپذیری در قبال ایران صورت بگیرد، گفت: "راه حل (مقابله با برنامه اتمی ایران)، سیاسی و دیپلماتیک است. راه حل در تحریم‌ها است... ما می‌خواهیم رهبران ایران بدانند که خط قرمزها را رد کرده‌اند."


این اظهارات در حالی بیان شده است که در کنار تحریم‌های شدید اقتصادی و سیاسی علیه ایران از سوی جامعه جهانی، گمانه زنی‌ها در خصوص احتمال حمله نظامی اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران نیز شدت گرفته است.


در کنار اظهارات رییس جمهوری فرانسه، رییس دپارتمان امنیت و خلع سلاح وزارت امور خارجه روسیه نسبت به عواقب ناگوار شدت گرفتن "اظهارات ساختگی" اسرائیل در مورد برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی هشدار داد.


میخائیل اولیانوف در این خصوص گفت: این جهت‌گیری اسرائیل در قبال ایران موجب شدت گرفتن تنش‌ها شده است و می‌تواند موجب دنبال کردن راه حلی نظامی علیه ایران شود؛ گزینه‌ای که از نظر وی «تبعاتی مصیبت‌بار» خواهد داشت.


اولیانوف با تأکید بر تحت نظارت بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، افزود که هیاهو در مورد تمایلات هسته‌ای ایران اهدافی سیاسی و تبلیغاتی» دارند که به گفته وی خالی از ضرر نیست.


وزیر دفاع اسرائیل، ماه گذشته تأکید کرده بود که هرگونه تصمیمی در مورد حمله نظامی اسرائیل به ایران «بسیار دور» است، مقام‌های اسرائیل به ویژه در چند هفته اخیر بحث حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را در صورت شکست تحریم‌های بین‌المللی علیه تهران به میان کشیده‌اند.


در عین حال لئون پانه‌تا، وزیر دفاع آمریکا نیز به تازگی از احتمای قوی حمله هوایی اسرائیل به ایران در فصل بهار سخن به میان آورد.


با این‌حال باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا روز ۱۶ بهمن‌ماه ضمن تأکید بر حل مسئله هسته‌ای ایران از طریق دیپلماتیک، گفت که گمان نمی‌کند اسرائیل در خصوص حمله به تأسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی هنوز تصمیمی گرفته باشد.


Omid Sabz

unread,
Feb 11, 2012, 5:42:08 PM2/11/12
to sabzollahiha

هشدار بنی صدر به بازسازی استبداد دینی در بهار انقلاب

Posted: 11 Feb 2012 08:39 AM PST

شنیداری - سید علی بشنو - بیست و دومین نامه نوریزاد به رهبری

Posted: 11 Feb 2012 07:53 AM PST

دکتر پرویز رجبی درگذشت

Posted: 11 Feb 2012 08:46 AM PST

 جرس: دكتر پرويز رجبي؛ تاريخ‌دان، مترجم، نويسنده، شب گذشته ـ 21 بهمن ماه ـ به دليل عوارض ناشي از سرطان در منزلش درگذشت.

 

به گزارش ايسنا، پرويز رجبي در 27 ارديبهشت 1381 در روستاي امامقلي، حدود 40 کيلومتري قوچان، به دنيا آمد.

کودکي را در زادگاه پدرش در روستاي «آق‌کند»، بين ميانه و زنجان سپري کرد و در همان‌جا به مدرسه‌ي ابتدايي رفت.

وي در مشهد ديپلم گرفت و به استخدام اداره‌ي فرهنگ قوچان (آموزش و پرورش کنوني) درآمد. در سال 1338 به تهران آمد و در بانک صادرات استخدام شد و تا 1342 در آن بانک کار مي‌کرد.

دكتر پرويز رجبي در سال 1342براي ادامه‌ي تحصيل به آلمان رفت و در سال 1349 با مدرك دكتري از دانشگاه «گوتينگن آلمان» به ايران بازگشت و پس از آن به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد و بعد از مدتي توسط ساواک اخراج شد.

پس از اخراج از وزارت علوم و آموزش عالي در سال 1351سرانجام مرکز تحقيقات ايران‌شناسي را تأسيس کرد.

او در 1367 مجدداً به آلمان رفتند و به مدت شش سال به تحقيق و تدريس در دانشگاهاي «ماربورگ» و «گوتينگن» مشغول بود.

در 1373 به ايران بازگشت و رياست بخش ايران‌شناسي دايرةالعمارف بزرگ اسلامي را تا حدود پنج سال پيش به عهده گرفت.

پرويز رجبي در 1379 براثر سکته مغزي و فلج شدن نيمي از بدنش خانه‌نشين شد، اما هم‌چنان به کار تحقيق و ترجمه اشتغال داشت.

در پاييز و زمستان 1389 يک دوره سخت بيماري و شيمي‌درماني را تحمل کرد و سرانجام شامگاه گذشته ـ 21 بهمن ماه ـ از دنيا رفت.

وي در فاصله‌ي سال‌هاي 1358 تا 1361 مدير مسئول و سردبير مجله‌ي «فرداي ايران» نيز بود، او همچنين چند سال‌ در دانشگاه شهيد بهشتي تدريس مي‌كرد.

به گزارش ايسنا، از جمله آثار منتشر شده توسط وي مي‌توان به «هزاره‌هاي گمشده»، «سده‌هاي گم‌شده»، «ايران‌شناسي»، «تاريخ ايران در دوره ايلامي»، «تاريخ ايران در دوره سلوکيان و اشکانيان»، «کريم خان زند و زمان او»، و «از زبان داريوش» اشاره كرد.

همچنين كتاب‌هايي مانند «كوير ايران»، «ماركوپولو در ايران»، «شهرياري ايران» و «هنر جهان اسلام» از جمله آثاري هستند كه توسط وي ترجمه شده است.

محمد صابر صادقي ـ دوست و همكار مرحوم رجبي ـ درباره‌ي زمان تشيع پيكر وي به ايسنا گفت: هنوز زمان برگزاري اين مراسم‌ها مشخص نيست و فردا بعدازظهر اعلام خواهد شد.

 

 

تلاش اپوزیسیون سوریه برای جلب حمایت سیاسی در عرصه بین المللی

Posted: 11 Feb 2012 06:13 AM PST

جـــرس: در پی تداوم خشونت‌ها در چندین شهر سوریه، دیپلمات‌ها در سازمان ملل متحد از به جریان افتادن تلاش‌هایی جدید توسط عربستان سعودی برای طرح قطعنامه‌ای دیگر علیه دولت سوریه خبر داده‌اند.


همزمان، اپوزیسیون سوریه در یک کنفرانس مطبوعاتی در برلین خواستار حمایت دولت آلمان از مقاومت مردم این کشور، به رسمیت شناختن شورای ملی سوریه به عنوان نماینده واقعی مردم و اخراج سفیر این رژیم از برلین شد.


به گزارش بی بی سی، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به مرکز تمرکز اقدامات جدید برای تحت فشار گذاشتن دولت سوریه به منظور پایان دادن به خشونت‌ها علیه غیرنظامیان این کشور تبدیل شده است.


نمایندگان عربستان سعودی در سازمان ملل متحد پیش‌نویس قطعنامه‌ای را بین اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد پخش کرده‌اند که متنی مشابه پیش‌نویس قطعنامه ای دارد که روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد آن را وتو کردند.


طراحان این پیش‌نویس جدید، خواهان پایان دادن به خشونت‌ها از سوی طرف‌های درگیر در سوریه و نیز کناره‌گیری بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، از قدرت شده‌اند.


مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز دوشنبه، ۱۳ فوریه، وضعیت سوریه را بررسی خواهد کرد.


ادامه خشونت‌ها؛ هیچ کس مسئولیت نمی‌پذیرد
در شرایطی که انفجار دو بمب در شهر حلب در روز جمعه، دهم فوریه، مرگ دست‌کم ۲۸ نفر را به دنبال داشت، دولت و مخالفان دولت سوریه یکدیگر را به عنوان مسئول این انفجارها معرفی می‌کنند.


حلب دومین شهر بزرگ سوریه و از مراکز اصلی فعالیت‌های اقتصادی این کشور به شمار می‌رود و از زمان آغاز اعتراضات ضددولتی در سوریه، وضعیت کمابیش آرامی داشته است.


تلویزیون دولتی سوریه در گزارشی "گروه‌های تروریست مسلح" را مسئول این انفجارها معرفی کرد.


در عین حال، مقامات ارتش آزاد سوریه که از گروه‌های مخالف دولت این کشور است، گفته‌اند که در زمان انفجار بمب‌ها با نیروهای امنیتی در محل حادثه درگیر بوده‌اند، ولی دولت عامل انفجارها است.


همچنین روز جمعه، دهم فوریه، رابرت فورد، سفیر آمریکا در سوریه در متنی که در صفحه فیس بوک سفارت آمریکا در دمشق منتشر شد، "استفاده از تسلیحات سنگین...در مناطق مسکونی" شهر حمص را محکوم کرد.


دیجیتال‌گلوب که یک شرکت خصوصی آمریکایی و ارائه‌دهنده تصاویر دیجیتالی ماهواره‌ای است، عکس‌هایی را منتشر کرده است که نشانگر فعالیت نیروهای نظامی سوریه در شهر حمص در روز جمعه، دهم فوریه، است.


حمص برای چندین روز زیر آتش سنگین نیروهای دولتی سوریه بوده است.


استفان وود، مدیر مرکز تحلیل دیجیتال‌گلوب به آسوشیتدپرس گفته است که این تصاویر نشان می‌دهد سطح فعالیت‌های نظامیان سوریه در داخل شهر حمص و اطراف آن در مدت ۲۴ ساعت گذشته افزایش یافته است.


"ادامه کشتار"
روز جمعه، دهم فوریه، مخالفان دولت از استقرار تانک‌های نظامیان در اطراف چندین منطقه شهر حمص که در اختیار مخالفان دولت است، خبر دادند.


در طول روز جمعه نیز صدای تیراندازی و آتشبار پراکنده در حمص به گوش می‌رسید و گزارش شد که دست‌کم ۴ نفر در منطقه باب‌عمرو کشته شده‌اند.


مخالفان دولت می‌گویند که بمباران شدید بسیاری از بخش‌های حمص از روز شنبه گذشته تاکنون مرگ بیش از ۴۰۰ نفر را به دنبال داشته است.


اپوزیسیون سوریه خواستار حمایت آلمان شد
اپوزیسیون سوریه در یک کنفرانس مطبوعاتی در برلین خواستار حمایت دولت آلمان از مقاومت مردم این کشور، به رسمیت شناختن شورای ملی سوریه به عنوان نماینده واقعی مردم و اخراج سفیر رژیم اسد از برلین شد.


به گزارش خبرگزاری آلمان، در حالی‌که مردم در شهرهای حمص، حماه، حلب و درعا کشته می‌شوند، نیروهای اپوزیسیون سوریه در خارج می‌کوشند نظر جامعه بین‌المللی را برای پشتیبانی ازمبارزه هموطنان خود جلب کنند. فرهاد احما، عضو شورای ملی سوریه، در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز جمعه (۲۱ بهمن/۱۱ فوریه) در برلین اعلام کرد: "ما در سوریه با نقض شدید حقوق‌بشر روبرو هستیم. منظور ما از نقض حقوق‌بشر کشتار جمعی، تجاوز، شکنجه و ربودن معترضان در سوریه است."


به گفته نیروهای اپوزیسیون، ارتش سوریه با بکارگیری تانک، خمپاره‌انداز و توپخانه علیه مناطق مسکونی، بیمارستان‌ها و مدارس می‌کوشد مقاومت مردم سوریه را درهم شکند. ارتش اسد به "غیرنظامیانی حمله می‌کند که تصمیم گرفته‌اند در خیابان‌ها برای آزادی خود دست به تظاهرات زنند."


در کنفرانس مطبوعاتی تاکید شد که اقدامات سرکوبگرانه دولت سوریه نقض حقوق‌انسانی است و رهبری سوریه و شخص بشار اسد به خاطر این جنایات باید از سوی دادگاه بین‌المللی کیفری لاهه مورد پیگرد قرار گیرد.


اپوزیسیون سوریه رسماَ از جامعه جهانی خواست که از مقاومت مردم سوریه حمایت کنند. در پی مخالفت چین و روسیه با تصویب قطعنامه علیه رژیم اسد در شورای امنیت سازمان ملل متحد، حال اپوزیسیون سوریه و برخی کشورهای غربی و عربی در پی ایجاد ائتلافی خارج از سازمان ملل هستند.


خواستار پشتیبانی سیاسی هستیم و نه نظامی
هوزان ابراهیم، سخنگوی شبکه هماهنگی محلی سوریه و عضو دفتر اصلی شورای ملی سوریه، در این کنفرانس اعلام کرد: "ما خواهان حمله نظامی نیستیم، بلکه خواستار حمایت سیاسی هستیم." ابراهیم که حدود ۷ ماه است در آلمان به سر می‌برد، پیش از خروج از سوریه دو بار به زندان افتاده بود.


ابراهیم تاکید کرد که در حال حاضر اپوزیسیون سوریه خواهان مداخله نظامی نیروهای بین‌المللی یا ایجاد منطقه امن در سوریه نیست، اما معترضان خواهان انزوای کامل رژیم اسد و تشدید تحریم‌های اقتصادی علیه دولت وی هستند.


این عضو ارشد اپوزیسیون سوریه از جامعه جهانی رسماَ خواست که "شورای ملی سوریه" را به عنوان نماینده قانونی مردم سوریه به رسمیت بشناسد و رژیم اسد در دمشق را فاقد مشروعیت سیاسی بداند.


ترکیه از آمادگی جمهوری اسلامی برای از سرگیری مذاکرات هسته ای خبر داد

Posted: 11 Feb 2012 05:44 AM PST

جـــرس: در ادامۀ مناقشات اتمی جمهوری اسلامی، وزير امور خارجه ترکيه اعلام کرد که "ايران موافقت خود برای از سرگيری مذاکرات هسته ای با گروه ۱+۵ اعلام کرده است."


اين در حالی است که يک ديپلمات از کشورهای عضو گروه ۱+۵ گفته است، نشانه ای دال بر آغاز دور تازه گفت وگو ها در دست نیست.


به گزارش رادیو فردا، احمد داوود اوغلو، وزير امور خارجه ترکيه روز جمعه طی سخنانی در يک موسسه تحقيقاتی در واشينگتن گفت که در جريان ديدار اخيرش از ايران، مقام های جمهوری اسلامی را ترغيب کرده است تا مذاکرات هسته ای با شش قدرت جهانی را از سر بگیرند.


احمد داوود اوغلو درباره واکنش مقامهای ایرانی به پیشنهاد وی گفته است: "آنها موافقت کردند."


در همين حال، يک ديپلمات از کشورهای گروه ۱+۵ به رويترز گفته است، ايران تاکنون به نامه کاترين اشتون، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، پاسخ نداده است.


اين ديپلمات که خواست نامش فاش نشود، گفته است: "آنچه که درخواست کرده ايم نسبتا سر راست و ساده است. ما نياز داريم که آنها درباره موضوعات مربوط به برنامه هسته ای اين کشور که قرار است در دستور مذاکرات قرار گيرد کاملا شفاف و روشن باشند. آنها بايد اين مساله را از طريق رسمی و روشن بيان کنند."


علی اکبر صالحی، وزيرامور خارجه جمهوری اسلامی، در اواخر ديماه سال جاری در يک کنفرانس خبری به همراه احمد داوود اوغلو گفته بود، سعيد جليلی، مذاکره کننده ارشد هسته ای ايران، پاسخ به خانم اشتون را به سفير ترکيه تحويل خواهد داد.


دور قبلی مذاکرات ايران و نمانيدگان کشورهای بريتانيا، آمريکا، چين، روسيه و فرانسه به همراه آلمان، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵، در ژانويه سال ۲۰۱۱ در آنکار بدون نتيجه ای برگزار شد.


در اين مذاکرات درحالی که گروه ۱+۵ مايل بود تا محور اين گفت وگو برنامه هسته ای جمهوری اسلامی باشد، ايران خواهان مذاکره بر سر مسايل بين المللی بود.


گزینه نظامی "فاجعه" خواهد بود
به گزارش رويترز، احمد داوود اوغلو همچنین بار ديگر مخالفت آنکارا را با استفاده از گزینه نظامی برای حل مناقشه هسته ای ايران اعلام کرده و گفته است، پیامدهای حمله به تاسیسات اتمی ایران فاجعه بار خواهد بود.


احمد داوود اوغلو گفت: "(يک) حمله نظامی فاجعه خواهد بود. اين نبايد يک گزينه ( برای حل مناقشه هسته ای ايران) باشد، به ويژه در زمانی که منطقه ما در این نقطه عطف تاريخی قرار دارد و ما هرگز حمله نظامی عليه ايران را تاييد نخواهیم کرد."


داوود اوغلو با اين حال در خصوص نگرانی ها درباره غنی سازی اورانيوم با غلظت ۲۰ درصدی توسط ایران، می گويد، بر مبنای مذاکره می توان به راه حلی دست يافت. بر اين اساس که ايران بخشی از اورانيوم غنی شده خود را با ميله های سوختی مورد نياز برای سوخت راکتور تحقيقاتی تهران معاوضه کند.


وزير امور خارجه ترکيه اضافه کرده است: "از چنين چارچوبی می توان برای مبادله سوخت (اتمی) استفاده کرد. يا پيشنهاد تازه ای به ايران ارائه کرد و گفت: ما سوخت --اورانيوم غنی شده با غلظت ۲۰ درصد -- در اختيار شما قرار می دهيم، ولی شما بايد توليد آن را متوقف کنید."

 


شعار علیه هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی ۲۲ بهمن

Posted: 11 Feb 2012 05:08 AM PST

جـــرس: منابع خبری گزارش داده اند که تعدادی از راهپیمایان حکومتی، با مشاهده هاشمی رفسنجانی در مراسم ۲۲ بهمن شعارهایی علیه وی سر دادند.


به گزارش مهر، هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام زمانی که در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کرد با واکنش تعدادی از راهپیمایان مواجه شد.


هاشمی رفسنجانی که از خیابان قریب تقاطع آزادی وارد مراسم شد تا خیابان اسکندری همراه با راهپیمایان بود و از آنجا جمع راهپیمایان را ترک کرد.


تعدادی از شعاردهندگان لباس شخصی که هاشمی رفسنجانی را در راهپیمایی  دیدند شعارهایی علیه وی سر دادند.


گفتنی است، هاشمی رفسنجانی از مردم برای شرکت در این راهپیمایی دعوت بعمل آورده بود.

فعالان مصری خواستار اعتصاب سراسری در سالروز سقوط حسنی مبارک شدند

Posted: 11 Feb 2012 04:55 AM PST

جـــرس: به گزارش منابع بین المللی؛ فعالان در مصر در حال برنامه‌ریزی برای اعتصاب عمومی و نافرمانی مدنی در روز شنبه، یازدهم فوریه (۲۲ بهمن)، همزمان با سالگرد کناره‌گیری حسنی مبارک، رئیس جمهور سابق این کشور از قدرت، هستند.


به گزارش بی بی سی، این اعتصاب در حمایت از درخواست‌ها برای انتقال فوری قدرت از شورای عالی نیروهای نظامی حاکم در مصر به غیرنظامیان انجام می‌شود.


با این حال، شورای نظامی مصر در اطلاعیه‌ای که شامگاه روز جمعه، دهم فوریه، منتشر شد، افرادی را که "توطئه‌گر" خواند، به تلاش برای تخریب مصر متهم کرد.


شورای نظامی مصر هشدار داده شده است که این افراد مصر را "دچار هرج و مرج و تباهی" می‌کنند.


در این اطلاعیه آمده است که شورای عالی نیروهای نظامی در برابر تهدیدها برای سرعت دادن به روند انتقال قدرت به غیرنظامیان تسلیم نمی‌شود.


شورای عالی نظامی مصر وعده داده است که بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مصر در ماه ژوئن، قدرت را واگذار می‌کند، ولی مخالفان این شورا خواهان انتقال فوری قدرت به غیرنظامیان شده‌اند.


گروه اخوان‌المسلمین که در انتخابات اخیر پارلمانی مصر توانست بیشترین کرسی‌ها را به دست آورد، از اعتراضاتی که در روز شنبه، یازدهم فوریه انجام خواهد شد، حمایت نکرده است.


نیروی انتظامی: انفجاری رخ نداده بود، بادکنک تبلیغاتی ترکید

Posted: 11 Feb 2012 04:38 AM PST

جـــرس: در پی گزارش هایی پیرامون صدای انفجار در مسیر راهپیمایی ۲۲ بهمن تهران، مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که صدای انفجار "مربوط به ترکیدن یک بادکنک تبلیغاتی بوده است."


به گزارش مهر، این سانحه در تقاطع خیابان بهبودی تهران در مسیر راه‌پیمایی صورت گرفته و علت بروز سانحه "تزریق بیش از حد گاز بوده که منجر به خردشدن شیشه های فروشگاه مجاور محل نصب بادکنک تبلیغاتی"شده است.


پیش از این برخی رسانه‌ها گزارش داده بودند که روز شنبه (۲۲ بهمن) صدای انفجاری در غرب تهران، محدوده دانشگاه صنعتی شریف شنیده شد. در همین گزارش آمده است که "دقایقی پس از شنیده شدن صدای انفجار حضور نیروهای گارد ویژه و آمبولانس در خیابان آزادی و نزدیکی دانشگاه صنعتی شریف محسوس بود و مأموران اجازه نزدیک شدن مردم به منطقه را نمی‌دادند.


نامزدهای انتخابات کانون وکلا رد صلاحیت شدند

Posted: 11 Feb 2012 04:33 AM PST

جـــرس: رییس کانون وکلای دادگستری مرکز از اعتراض به رد صلاحیت ۲۸ نفر از نامزدهای بیست و هفتمین دوره هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز خبر داد.


به گزارش ایسنا، سید محمد جندقی کرمانی پور درباره انتخابات هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز گفت: در آخرین ساعات روز چهارشنبه هفته گذشته (۱۹ بهمن ماه) از طریق دادگاه انتظامی قضات اسامی ۸۸ نفر، نامزدهای ورود به بیست و هفتمین دوره هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز اعلام شد.


وی با اشاره به این که از مجموع ۱۱۸ نفری که برای تایید صلاحیت به دادگاه انتظامی قضات فرستاده بودیم، دو نفر آقای کشاورز و شافعی انصراف دادند، اظهارکرد: ۲۸ نفر صلاحیت‌شان تایید نشد و رد صلاحیت شدند که مورد اعتراض هم هیات مدیره و هم رد صلاحیت شده ها بود که در این خصوص روز یکشنبه ۲۳ بهمن ماه با دادگاه انتظامی قضات گفت‌وگو خواهیم کرد.


رییس کانون وکلای دادگستری مرکز ابراز امیدواری کرد که اعتراض رد صلاحیت شده‌ها مورد توجه دادگاه انتظامی قضات قرار گیرد.


جندقی کرمانی پور یاد آور شد: روز یک‌شنبه ۲۳ بهمن ماه، کمیسیون نظارت بر انتخابات تعیین کردیم تا آگهی انتخابات را برای روز ۱۹ اسفندماه و اسامی ۸۸ نفر نامزدهای انتخابات را در روزنامه کثیر الانتشار و در سایت کانون وکلای دادگستری مرکز منتشر کنیم.


گفتنی است، در انتخابات گذشته هم تعداد زیادی از کاندیداهای هیات مدیره رد صلاحیت شدند و پیگیری های رییس کانون وکلا به جایی نرسید.

 

هم اکنون تعداد زیادی از وکلای مستقل، منتقد و حامی زندانیان سیاسی، در زندان، تبعید، ممنوعیت وکالت و یا خروج اجباری از کشور هستند.


پورمحمدی: خوب تصمیم بگیریم و بی‌دقتی‌های خود را گردن دشمن نیندازیم

Posted: 11 Feb 2012 04:29 AM PST

جـــرس: رییس سازمان بازرسی كل كشور با بیان اینکه "دیگر غربی‌ها و آمریكایی‌ها اذعان دارند كه این جمهوری اسلامی است كه به بیداری كشورهای منطقه خط می‌دهد"، گفت: اینكه كاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریكا هر كدام علیه جمهوری اسلامی یك اظهارنظر دارند به خاطر آن است كه از جمهوری اسلامی به ستوه آمدند.


به گزارش ایسنا، مصطفی پورمحمدی طی سخنانی در كازرون گفت: "در جامعه‌ای كه می‌خواستیم پاك و الهی در آن زندگی كنیم جلوی ما تانك می‌گذاشتند و اكنون جلوی ما ناو هواپیمابر می‌گذارند تا ما را تهدید كنند. مشاهده كنید كه از كجا به كجا رسیده‌ایم. زمان انقلاب به كف خیابان‌ها تانك آوردند تا جلوی ما را بگیرند ولی زورشان به ما نرسید و اكنون می‌خواهند ما را با اعزام ناو هواپیمابر به خلیج فارس بترسانند ولی همچنان زورشان به ما نمی‌رسد."


رییس سازمان بازرسی كشور با بیان اینكه بزرگ‌ترین تجمع دریایی تسلیحاتی جهان اكنون در خلیج فارس اتفاق افتاده است، افزود: هم اكنون به بركت انقلاب اسلامی فضای دین‌داری در دنیا ترویج شده است؛ حتی بین مسیحیان. ‌گرایش به دین بعد از انقلاب اسلامی در دنیا تقویت شده است؛ حتی در بین یهودیان. چون دنیا با سرعت به سمت بی‌دینی و خدا گریزی می‌رفت. جریان كمونیسم نیز دنیا را تسخیر كرده بود. جریان مادی‌گرایی غرب این قدر دنیا را تهی كرده بود كه نصف بیشتر دنیا تحت سلطه آنان قرار گرفته بود. كشورهای اسلامی و حتی ایران خودمان نیز تحت تاثیر كمونیست‌ها بودند. زمان طاغوت قوی‌ترین حزب در كشوری مثل ایران كه مهد علما و تشیع است، حزب توده بود.


پورمحمدی با تاكید بر اینكه انقلاب اسلامی نه تنها ایران را تغییر داد بلكه جریان معنویت‌گرایی در دنیا را تقویت كرد، گفت: این وضعیت، فوق‌العاده است. با پیروزی انقلاب اتفاق بزرگی در دنیا افتاد. باید اتفاقاتی را كه در دنیا همزمان با پیروزی انقلاب واقع شد، مرور كنیم. الان به قله رسیده‌ایم. اخیرا واتیكان به عنوان مركز مسیحیت دنیا اعلام كرد كه جمعیت مسلمانان از جمعیت كاتولیك‌های دنیا پیشی گرفته است. جالب آنكه بیشترین گرایش مردم كشورها به اسلام در اروپا و آمریكا و توسط زنان بوده است.

وی افزود: وقتی بخواهند علیه ما تبلیغ كنند می‌گویند شما ضد زن و ضد انسانیت هستید، زنان را از جامعه خود حذف كرده و حقوقشان را ضایع كرده‌اید. این در حالی است كه طبق آمار خودشان شاهدیم بیشترین گروندگان به اسلام در جامعه غرب، زنان هستند. این آمار عجیب است. اینكه كاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریكا هر كدام علیه ایران یك اظهارنظر دارند به خاطر آن است كه از جمهوری اسلامی به ستوه آمده‌اند. تاثیرات انقلاب اسلامی آنان را دچار یك بحران هویتی جدی كرده است.


رییس سازمان بازرسی كل كشور گفت: آنچه برای ما مهم است اینكه موج فریبكاری و دین‌گریزی به پایان برسد. الان فریبكاری در دنیا رسوا شده است. همیشه می‌گفتند كه این تئوری و نظریه توسط آمریكایی‌ها گفته شده اما امروز كسی برای این نظریه‌ها و تئوری‌ها ارزشی قائل نیست.


وی با اشاره به همایش‌های بیداری اسلامی در تهران ادامه داد: هنوز در مصر نظام پلیسی حاكم است. برخی مهمانان مصری این همایش‌ها زمان بازگشت به كشورشان در فرودگاه بازداشت شدند. امروز شاهدیم كه رییس مجلس منتخب مصر در اولین مصاحبه خود اذعان كرده است كه جمهوری اسلامی تاثیرگذار است و خواستار بهبود روابط كشورش با ما شده است زیرا رییس مجلس مصر می‌داند اگر غیر از این بگوید مردم مصر به او رای نمی‌دهند. از سوی دیگر كاندیداهای اصلی ریاست جمهوری مصر مدعی هستند كه اگر رای بیاورند روابط این كشور را با ایران بهبود خواهند بخشید زیرا می‌دانند كه اگر این موضع را نگیرند مردم مصر به آنان رای نمی‌دهند. هیچ‌گاه چنین وضعیتی بین ایران و مصر حاكم نبوده است. الان هم روابط عادی نیست.


وی افزود: غربی‌ها و آمریكایی‌ها اذعان دارند كه این جمهوری اسلامی است كه به بیداری كشورهای منطقه خط می‌دهد. خشم اسرائیل نیز به خاطر آن است كه جمهوری اسلامی موجودیت آنها را به خطر انداخته است. هیاهو می‌كنند كه ایران بمب اتمی می‌سازد؛ اشتباه شما این است كه نمی‌دانید دوره بمب اتمی گذشته است. یكی از تحلیل‌گران آمریكایی می‌گوید از این نترسید كه جمهوری اسلامی بمب اتمی بسازد. از این بترسید كه جمهوری اسلامی بمب اتمی داشته باشد ولی از آن استفاده نكند.


وی خواستار حضور گسترده مردم در پای صندوق‌های رای انتخابات مجلس نهم شد و تاکید کرد: "گاهی اوقات انتخاب بد می‌كنیم كه چوب آن را هم خورده‌ایم. وظیفه ما مردم ایران در انتخابات، انتخاب خوب است. ما مسئولان نیز باید حواسمان باشد كه خوب تصمیم بگیریم و بی‌دقتی‌های خود را گردن دشمن نیندازیم. دشمن دشمنی می‌كند و پیوسته با ما می‌جنگد تا ما را از مسیر، دین و اهداف و آرمان‌هایمان دور كند.


پورمحمدی با بیان اینكه تا پایان ماه جاری، محاكمه متهمان پرونده بزرگ فساد بانكی در كشور برگزار می‌شود، اضافه كرد: این پرونده از جمله پرونده‌های بزرگ با صدها برگ گزارش، سند و اطلاعات است و تحقیقات گسترده در آن انجام شده است و هم اكنون نیز چندین قاضی در مورد آن در حال تحقیق هستند.



Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages