roozonline.com: Latest News - 19 new articles

0 views
Skip to first unread message

Omid Sabz

unread,
Feb 27, 2012, 2:23:33 PM2/27/12
to sabzollahiha

roozonline.com: Latest News - 19 new articles

In This Issue...


فیروزه مظفری

خانه تکانی ، فیروزه مظفری از اعتماد

 
Email to a friend


FeedBlitz Top Slot
powered by ad choices

خاتمی نظرش عدم شرکت در انتخابات نیست

سارا سماواتی

امیر محبیان یکی از چهره های سرشناس اصولگرایان و اهل قلم است. عضو سردبیری روزنامه رسالت، مسئول سایت اینتر نتی آریا، و عضو مؤسس حزب نواندیشان ایران اسلامی است که با امیدهای فراوان اعلام موجودیت کرد تا چنانکه محبیان می گفت جامعه ای از تکنوکرات های نواندیش دینی باشد و با گرایش انتقاد از دولت احمدی نژاد ولی در عمل اثری از این حزب در صحنه سیاسی ایران دیده شد.محبیان معایب و ضعف های حکومت مورد تاییدش را خوب می شناسد ولی همچنان پرو پا قرص از آن و حتی از اشتباهاتش دفاع می کند. شرطش هم برای مصاحبه حفظ امانت و نقل مو به موی گفتارش است. می خواستم در مورد ماهیت انتخابات پیش رو با او گفتگویی داشته باشم؛ صحبت بسیار فراتراز این رفت. به هر حال او در آغاز از اهمیت این انتخابات و مجلس آینده می گوید و با بسم الله هم شروع می کند: انتخابات مجلس نهم از اهمیت بسیار بالایی برخوردارست که دلایلش بسیار واضح هستند با وجود این اشاره ای به اجمال به آن دلایل اگر بخواهم داشته باشم، این ها هستند: اولین دلیل این است که این مجلس نشانگر گرایش غالب در کشور خواهد بود. یعنی ما می فهمیم کدام گرایش سیاسی در کشور غلبه یافته است. دوم اینکه نشانگر تأثیر وقایع انتخابات سال 88 خواهد بود. یعنی میزان مشارکت مردم در این انتخابات، شرکت کم یا پرشمارشان نشان می دهد که وقایع خرداد 88 تأثیری در رویکرد مردم به انتخابات داشته است یا خیر، و اگر داشته به چه میزان؟ سوم وزن نیروهای سیاسی موجود در کشور را تعیین خواهد کرد. چهارم به ما نشان خواهد داد که مجلس در دوسال آینده چگونه با دولت برخورد خواهد کرد. همراهی، تأیید کامل یا معارضه؟ پنجم سرنوشت اصلاح طلبان یا حتی بخشی از اصولگرایان را رقم خواهد زد و مشخص خواهد کرد که اینها میزان اثرگذاری شان در جامعه چقدر است. ششم پیروزی هر جریان ظرفیت پیروزی آن را در انتخابات ریاست جمهوری آینده نشان خواهد داد. هفتم در صورت پیروزی جریان حامی آقای احمدی نژاد می توان نتیجه گرفت که دولت آینده، یعنی دولتی که در سال 92 روی کار خواهد آمد، دولتی متأثر از این جریان است و روابط بر این اساس تنظیم خواهد شد. هشتم نتایج این انتخابات در مسائل خارجی است که واضح است و نیازی به ذکر آنها نیست. با وجود این شاید بهتر باشد توضیح بدهید از کدام زاویه و چه نوع تأثیراتی را در عرصه خارجی می توان انتظار داشت؟ به هر حال یکی ازمسائلی که غربی ها مایلند بدانند این است که آیا تحریم ها در مردم ایران اثر گذاشته یا خیر و آیا این اثر تبدیل به یک پتانسیل برای حرکت سیاسی، حرکت اپوزیسیونی شده است یا خیر؟ و میزان مشارکت می تواند سیگنالی در این زمینه باشد. اگر مشارکت پایین باشد به نظر من غربی ها سعی خواهند کرد که فشار بر جمهوری اسلامی را افزایش داده به شکاف پدید آمده میان مردم و دولت یا مردم و حاکمیت را گسترش بدهند. و اگر میزان مشارکت بالا باشد خوب طبعاً آنها پاسخ منفی گرفته اند و در خواهند یافت که فشارها و تحریم اقتصادی سودی نخواهد داشت. این ها مجموعه دلایلی هستند که به انتخابات مجلس نهم اهمیت می بخشند. و الان شاید مناسب باشد که به ترکیب و مضمون جریان ها و گرایشات متفاوتی که گفتید در این انتخابات حضور دارند بپردازید؟ اگر نیروهای موجود در این انتخابات را بخواهیم نام ببریم، یکی همان جریان اصلاحات است، و دیگر جریان کلی اصولگرایی و زیر مجموعه های این دوجریان هستند که اهمیت دارند. براساس رویکردی که نسبت به مجلس در کل دارند، اصلاح طلبان را می شد به سه دسته تقسیم کرد که اکنون تغییراتی صورت گرفته است که توضیح میدهم. یک دسته تحریمی ها هستند که از رادیکال های اصلاح طلبان هستند که به خارج کشور رفته اند و بیشتر به اپوزیسیون نزدیک شده اند. اینها سعی می کنند که تحریم را پیش ببرند و با کاهش معنی دار میزان مشارکت یک پیامی را به حاکمیت برسانند. دوم جریانی هست که مشارکت مشروط را طرح می کرد یعنی جریان خاتمی. سوم هم کسانی که به صورت منفرد یا در کسوت فراکسیون اقلیت مجلس در انتخابات شرکت می کنند که اینها مشارکت نامشروط دارند. آقای موسوی و کروبی را کجای این ترکیب قرار می دهید؟ آقای موسوی و کروبی که پیام ویژه ای در این موضوع نداشته اند. منتها بعضی از هوادارانشان یعنی بدنه سیاسی تشکیلاتی شان که حالا در خارج کشور قرار گرفته اند، به سمت تحریمی ها رفته اند اما بدنه کلی شان در گرایشات موجود تقسیم شده اند. در مورد جایی که برای آقای خاتمی قائل شدید اگر ممکن است توضیح بیشتری بدهید؛ همانطور که اشاره کردید ایشان شرایطی داشتند که محقق نشد. آقای خاتمی این برداشت را داشتند که اکنون شرایط مناسب است که ایشان یک سری مطالبات را مطرح بکنند. اما خوب طبیعی بود که این مطالباتی که بعدها به صورت شرط مطرح شد ( و حتی آقای خاتمی بر این نبوده است که اینها شرط تلقی بشوند) با نظر مساعد نظام روبرو نشود؛ علتش هم معلوم است چون هر گونه موافقت با آنها بیانگر نگرانی حاکمیت از میزان مشارکت مردم و فشارپذیری آن بود و نظام زیر بار این مسئله نرفت. آقای محبیان اینجا سئوالی از زاویه منطقی مطرح می شود. ما می بینیم که جمهوری اسلامی در عین حمایت مطلق از حکومت سوریه در عین حال اسد را به شنیدن حرف مردم و اصلاحات دعوت می کند و به نظر می رسد اسد هم سعی می کند در این جهت قدم بردارد. چگونه است که نظام چنین برخوردی را برای خودش لازم نمی بیند و فقط تسلیم را از آن برداشت می کند؟ علت این است که اولاً ماهیت ما با ماهیت دولت سوریه قابل مقایسه نیست. یعنی نوع نگاه حکومت سوریه که یک نظام بعثی و نوع خاصی از یک نظام سوسیالیستی بوده، نگاهی کاملاً بسته و سخت بوده و همین اجماعی را برای سرنگونی اسد بوجود آورده است. در حالیکه در ایران در فراز و نشیبی که بوده است ما قوانین دموکراتیک را هم می بینم. چالش میان گروهها را هم می بینیم. بله؛ بعضی از گروهها که از حوزه اعتدال خارج شدند، برخوردهای سختی هم با آنها شد. اما در مجموع ما شاهدیم که یک روند دموکراتیکی با فراز و نشیب خودش جاری هست و این دو حکومت با هم قابل مقایسه نیستند. حکومت اسد در موضع استیصال است و حکومت ایران در این وضع نیست. بسیار خوب برگردیم به صحبت شما در مورد آقای خاتمی. بله؛ نکاتی که آقای خاتمی مطرح کرد به عنوان شرط یا به عنوان مطالبه، وقتی که پاسخ مطلوب خودش را نگرفت، آقای خاتمی را در مقابل یکی از دو رویکرد قرار داد: یا به سمت تحریمی ها برود و یا به مشارکتی ها نزدیک بشود ( مشارکت کنندگان ) تا آنجا که من اطلاع دارم، آقای خاتمی مخالف مشارکت نبود ولی در نهایت مجمع روحانیون و آقای خاتمی به این نتیجه رسیدند که لیست ارائه نکنند و حتی به گونه ای دارند مدیریت نرمی را بر اصلاح طلبانی که شرکت کردند و از فیلترهای شورای نگهبان عبور کردند، اعمال می کنند. بعضی از نشست ها را هم دارند. شما چقدر از این امر مطمئن اید؟ چون به نظر می رسد که آقای خاتمی با سکوت شان بعد از پذیرفته نشدن شرایط شان راه عدم شرکت را پیش گرفتند. نخیر! نخیر! بنده خودم شخصاً با آقای خاتمی صحبت کردم؛ آقای خاتمی چنین نظری ندارند و مطلقاً نظرشان عدم شرکت نیست. ایشان حتی به من گفتند که هر کس به سراغ من آمد برای کاندیداتوری من او را تشویق کردم حتی نمایندگان فعلی را هم تشویق کردم که مجدداً کاندیدا بشوند؛ منتها تصمیم ما ندادن لیست است نه عدم مشارکت. برای همین است که آقای موسوی لاری الان از آقای محجوب حمایت می کند و یا افراد دیگر، این به آن معناست که آنها به مرور می خواهند وارد صحنه سیاسی بشوند و حمایت خودشان را از طیف هایی از اصلاح طلبان اعلام بکنند. آنها نظرشان اصلاً بر عدم شرکت نیست. و لطفاً بپردازید به جریان هایی که در درون اصولگرایان اعلام موجودیت کرده اند. در میان اصولگرایان یکی جریانی است که لیدرش آقای مهدوی کنی است. جریانی که به عنوان هفت به علاوه هشت، یا جبهه متحد اصولگرایان مطرح است و جریان پرقدرت جبهه اصولگرایی هستند.طیف دیگر جبهه پایداری است، که می توان گفت اینها به عبارتی منشعبین یا بخشی از هواداران دکتر احمدی نژاد هستند؛ که خودشان می گویند مخالف جریان انحرافی و جریان فتنه هستند... ولی بیشتر با جریان موسوم به فتنه جریان سبز درگیرند... بله بیشتر اینطور هستند؛ و دیگر جریان موسوم به جبهه ایستادگی است که مواضع خودش را طرح کرده و دیگر، طیف هواداران آقای احمدی نژاد است که نه با پرچم مشخص، ولی در شهرستانها هستند. هر کدام از نیروهایی که نام بردم نقطه مطلوب خاص خودشان را دارند که در صورت نیل به نقطه مطلوب خودشان را برنده و در صورت عدم دسترسی شکست خورده حس می کنند. و این نقطه نیل به مقصود، قاعدتاً تعداد نمایندگانی است که بتوانند به مجلس بفرستند؟ بله ولی هر کدام تعریف خودشان را دارند. مثلاً تحریمی ها در بیاناتی که اینور و آنور داشتند، نشان داده اند که مطلوب شان این است که مشارکت زیر سی درصد باشد. اگر مشارکت در این سطح باشد اینها خودشان را پیروز و اگر بیشتر باشد، شکست خورده تلقی می کنند.طیف آقای خاتمی امروز در پی شروط نیستند ولی اکتیو هم نیستند ضمن اینکه به نحوی از مشارکت هم حمایت می کنند. آقای خاتمی هم در صحبتی که با من داشت این نکته را تأکید می کرد که در پی تحریم نیست و اساساً تحریم یک طرح شکست خورده است. علتش هم این است که میزان مشارکت در هشت دوره گذشته نشان می دهد که ما مشارکت کمتر از 51در صد نداشته ایم. برای طیفی از اصلاح طلبان که در مجلس حضور داشته اند نقطه مطلوب تشکیل حداقل فراکسیونی مثل مجلس هشتم و حداکثر فراکسیونی قویتر است. برای جبهه متحد، نقطه مطلوب این است که با به دست آوردن یک اکثریت مطلق و قوی و از مجلس فعلی قویتر، محوریت «جامعتین» یعنی جامعه مدرسین و جامعه روحانیت را در بین اصولگرایان تثبیت کنند. جبهه پایداری اول نقطه مطلوبش این بود که بتواند در هفت به علاوه هشت حضور پیدا کند و حضور مؤثر؛ یعنی هم در هفت که جنبه داوری دارد و هم در هشت که جنبه اجرایی دارد. در این زمینه می توان گفت که ناموفق بود علیرغم اینکه جبهه متحد فضا را برای آن باز کرد و الان هفت به اضافه هشت، عملاً هفت به اضافه شش هست، ( چون دو عضو آنان شرکت نکردند ) ولی نقطه مطلوب دیگر شان این بود که سه تن را از حوزه انتخابات و بحث های انتخابات بیرون کنند، یعنی آقایان قالیباف و لاریجانی و با هنر؛ در مورد آقای باهنر و آقای لاریجانی موفق نشدند. یعنی آقای باهنر کاندیدا هستند، در لیست هستند و جزء چهره های شاخص لیست. آقای لاریجانی هم از قم کاندیدا شدند و تأثیر خودشان را دارند. در مورد آقای قالیباف تا اندازه ای موفق شدند که او را به انفعال بکشانند یعنی ایشان آن فعالیت سابق را ندارد. ولی نقطه مطلوب فعلی جبهه پایداری رسیدن به یک فراکسیون قدرتمند در مجلس هست که باید منتظر باشیم و ببینیم.دیگر جبهه ایستادگی است که سعی کرد به نحوی در لیست ها حضور پیدا بکند. تا حدودی هم بعضی افرادشان در بعضی لیست ها مشترک هستند. ولی عملاً تا همین الان مقداری زیادی از اثر گذاری خارج هستند. گروه دیگر هواداران دکتر احمدی نژاد هستند. به نظر می رسد تمایل این طیف این است که حضور قدرتمندی در مجلس داشته و در زمان مناسب با جبهه پایداری هم ائتلاف بنند. نکته مطلوب دیگر اینها این است که بتوانند اولاً طرحی بریزند که عناصر مهمی که از دولت انتقاد می کردند یا در مقابل دولت می ایستادند، انتخاب نشوند و اگر انتخاب شدند به حاشیه کشیده شوند. خواست دیگرشان این است که هواداران دکتر احمدی نژاد در هیات رئیسه مجلس حضور داشته باشند. یعنی در مدیریت مجلس تأثیر داشته باشند. چرا تحریم را شکست خورده می بینید؟ ببیند ما هشت دوره انتخابات مجلس برگزار کردیم کمترین میزان مشارکت در مجلس هفتم بود با 51درصد حضور و بیشترین در مجلس پنجم بود با 76درصد. یعنی کف با سقف 20درصد فاصله دارند. یعنی نظام سیاسی کشور این قدرت آژیتاسیون را دارد که 5 تا 10 درصد بر میزان کف بیافزاید و حداکثرها را بالا ببرد. طبیعی هست که رسیدن به یک سقف 55 تا 65 درصدی امر راحتی است، بنا براین پیش بینی ما این است که امر تحریم پیشاپیش شکست خورده است و اگر این اتفاق بیافتد علامت این است که نظام در مدیریت فضای سیاسی موفق شده، درگیری هایی که رخ داده تأثیر چندانی بر افکار عمومی نگذاشته و اساساً این جریانهایی که خودشان را در حوزه رسانه و در فضای مجازی قدرتمند می بینند در حوزه عمل اجتماعی بسیار لاغر هستند. و آیا از اینجا میخواهید نتیجه بگیرید که فشارهایی که بر روی اصلاح طلبان و جنبش سبز هست باید باقی بماند؟ چون وقتی نظام میزان مشارکت را مطابق انتظار خودش ببیند و به قول شما مدیریت خودش را در کنترل سیاسی فضا درست ارزیابی کند دیگر ضرورتی به گشایش فضای سیاسی و تغییری در محدودیت ها و وضعیت اینهمه زندانی سیاسی نباید ضرورت داشته باشد. ببینید؛ به آن معنا، وقتی که چنین انتخاباتی بشود گشایشی برای جریان سبز نخواهد بود. ولی می توان یک نکته مثبتی را هم ارزیابی کرد. آنهم اینکه وقتی نظام بتواند به چنین موفقیتی دست بیابد، و عدم موفقیت آنها را ببیند، از حالت بحران خارج می شود و خود بخود فشار هم کاهش پیدا می کند. یعنی این احتمال هم وجود دارد. انتقاد شما به سبزها چیست؟ ببینید اساساً جریان سبز یا هر جریانی که میخواهد اپوزیسیون داخل باشد و یا برخورد انتقادی داشته باشد، اول باید به بدنه اجتماعی خودش و پتانسیل آن نگاه بکند. جریان سبز یا جریان اصلاحات و امثالهم، اینها جریاناتی هستند که در حوزه روشنفکری، حوزه طبقات متوسط فعال هستند. هم روشنفکران و هم طبقه متوسط به لحاظ رویکرد اجتماعی تا حدودی محافظه کار هستند. نقطه قوت انها حوزه صندوق رأی است. یعنی آنجایی که دارای کمترین هزینه هست به راحتی شرکت می کنند و میتوانند موقعیت خوبی را هم ایجاد بکنند. اما در حوزه درگیری و فشار اجتماعی، آنجا نقطه ضعفشان هست و آنها وارد این حوزه هم معمولاً نمی شوند. چه روشنفکران، چه دانشگاهیان چه طبقات متوسط مرفه و چه طبقات بالا.بنا براین اشتباهی که آقای موسوی و آقای کروبی کردند این است که بدنه اجتماعی خودشان را وارد حوزه ای میکنند که حوزه طبیعی فعالیت آنها نیست و به مرور نیروهایشان دچارریزش می شود. در حالیکه اگر آنها وارد یک فضای معقول، دمکراتیک، ولو اعتراض آمیز می شدند، یعنی اعلام می کردند که ما اعتراض داریم طبیعی هم بود، ولی در حوزه صندوق ها می آمدند حرفشان را می زدند، موقعیت بهتری داشتند و می توانستند حتی به گفته یکی از کاندیداها، آقای موسوی در مجلس یا در ریاست جمهوری آینده نقش بسیار مؤثرتری را داشته باشند. ولی وقتی که وارد چالش می شوند، طبیعتاً در هیاهو، بسیاری از صداها شنیده نمی شود. از بحث انتخابات می توانیم کمی فراتر برویم؟ در مورد این طبقه متوسط که شما آن را به درستی نیروی جنبش سبز یا اصلاحات ارزیابی می کنید، اگر شما جامعه ای داشته باشید که به لحاظ اقتصادی نیمه موفق هم باشد، باید منتظر گسترش این طبقه باشید. خوب گیرم که در این انتخابات هم بازنده شوند با رشد این طبقه که همیشه در پای صندوق رأی نقش دیگری می زند چه می خواهید بکنید؟ تصمیم گرفته اید که آنها همیشه بازنده باشند؟ به چه قیمتی؟ نه آنها بازنده نیستند، اولویت هاشان تغییر کرده است. طبقات متوسط مکانیسم کار انقلابی خاص خودشان را دارند. یعنی در حوزه سیاست کار آنها نجواگرانه است. خودشان در این حوزه فعال جدی نمی شوند، می روند با طبقات پایین تر تماس می گیرند آنها را به این نتیجه می رسانند که حقوق شان پایمال شده؛ طبقات پایین که چیزی برای باختن ندارند، معمولاً به صحنه که می آیند می توانند یک عمل جدی را انجام بدهند و البته طبقات متوسط از این راه حاکمیت را اشغال می کنند. اما خودشان به دلیل پایگاه اجتماعی که دارند کمتر اتفاق می افتد که بتوانند منشأ اثر جدی بشوند و بیشتر آژیتاتور هستند. بله! اما شما گفتید که در پای صندوق ها اثر گذار هستند. خوب گیرم در این انتخابات هم حاکمیت 66% رأی بیاورد که البته من با تردید نگاه می کنم چون هرگز نبوده که اینهمه نیرو در ایران پای تحریم رفته باشند. شما می بینید که کسانی تحریم می کنند که همیشه رأی داده بودند اگر روند افزایش بیابد با طبقه متوسطی که پای صندوق رأی حرف می زند شما سرانجام چه می خواهید بکنید؟ نه؛ ببینید، یک تفاوتی وجود دارد که معمولاً دیده نمی شود. چند نکته را باید در نظر بگیرید. یکی اینکه این حکومت دینی است. رابطه ایدئولوژیک و نه لزوماً اقتصادی با طبقات پایین دارد. و این یک قدرتی برایش ایجاد می کند که امکان تأثرپذیری طبقات پایین را از طبقات متوسط کاهش می دهد. نکته دوم اینکه اثر گذاری جریانات سیاسی اجتماعی که در جامعه ما هستند، تابع مسائلی است. یکی از آن مسائل شرایط خاص حاکم بر جامعه و اولویت هایش در هر زمان مشخص است. در زمان آقای خاتمی گفتمان متفاوتی حاکم بود و اولویت های دیگری. هشت سال بعد گفتمان دگرگون شد. اولویت های دیگری بوجود آمد. الان اولویت های مردم متفاوت است. ضمن آنکه فعال بودن یک جریان در فضای مجازی به معنای فعال بودن آن در حوزه اجتماعی نیست. نمونه اش اینکه مثلاً آقای موسوی یا همفکرانشان وقتی که به صحنه اجتماعی نگاه می کنند گمان می کنند که سعادت آباد و شهرک غرب نماد همه تهران است و تهران نماد همه ایران! وقتی که شما حرکت بکنید می بینید که سعادت آباد نماد کشور نیست. تحلیل ریز آرای همین انتخاباتی را که گذشت در پایگاههای مختلف شهر تهران ببینید. از مناطق یک، دو، سه، شروع می شود رأی به آقای موسوی بسیاربیشتر است و هر چه به مناطق پایین می آیید حجم جمعیت بیشتر و گرایشات متفاوت تر می شود. طبقات پایین فعالیت انتخاباتی شان در فضای مجازی کمتر است و ارای شان بیشتر و متفاوت است. اقای موسوی و برخی از روشنفکران حمایت ها را که در فضای مجازی می بینند، تصور می کنند بدنه اجتماعی همین است در حالی که اینطور نیست. یعنی نوع نگاه شهرستان با تهران فرق می کند. آقای محبیان فرض کنیم که اکثریت آرا متعلق به طبقات پایین و در حمایت از دولت یا نظام است، آیا طبقه متوسط به جرم داشت عقاید روشنفکری و متفاوت باید دائماً سرکوب بشوند و در بازداشت و زندان به سر ببرند؟ اصلاً بحث سرکوب نیست. بحث توازن قوا در حوزه رأی را من مطرح می کردم؛ بحث حقانیت هم نیست. آن چیزی که برداشت من است، این است که ما در حاکمیت به مرور از حوزه مدیریت اطلاعات باید به حوزه مدیریت ادراک برویم از خوزه اسکات ( ساکت کردن مردم) به سمت اقناع بایی برویم و از طرف دیگر در حوزه مدیریت از مدیریت افراد و گروهها به سمت مدیریت "جریان"ها باید برویم آنهم از طریق ایجاد توازن. من معتقدم همانگونه که اصولگرایی برای جامعه لازم است، اصلاح طلبی هم برای جامعه لازم است. هر دو ریشه در جامعه دارند اما مشکلی که هست، دو مفهوم از اصلاح طلبی وجود دارد؛ همانطور که ممکن است از اصولگرایی هم دو مفهوم وجود داشته باشد. یکی اصلاح طلبی اجتماعی ست که بدنه قوی اجتماعی دارد که مفید به حال جامعه است و باعث می شود که جامعه به سمت فساد نرود، مشکلات خودش را ببیند و پیشاپیش آنها را برطرف بکند. این نوع اصلاح طلبی بدنه قدرتمندی در جامعه ما دارد اما یک پروسه است. اما یک اصلاح طلبی دیگری داریم که اصلاحات را یک پروژه سیاسی می بیند؛ از مطالبات اجتماعی مردم برای کسب قدرت مستقیم بهره می گیرد، از روش های انقلابی و براندازانه برای کار اصلاحات می خواهد بهره بگیرد، حتی مفاهیمی مثل اصقلابی و... این طور چیزها درست می کند برای اینکه عمل متناقض و متعارض خودش را توجیه بکند. اینها با هم متفاوت است. عمر اصلاح طلبی سیاسی کوتاه است. تابع شرایط، تابع معادلات قدرت و در عین حال اولویت های اجتماعی است اما اصلاح طلبی اجتماعی یک امر واقعی است و همینطور ادامه خواهد داشت تا زمانی که جامعه برگردد. و هر جامعه این اصلاح طلبی اجتماعی را مورد توجه قرار بدهد بر سلامت خودش می افزاید. یک سوال دو وجهی از شما دارم؛ یکی اینکه شما ترکیب مجلس آینده را چگونه ارزیابی می کنید و دوم اینکه ترجیح شما کدام است؟ کدامیک از این نگاههایی که به قدرت سیاسی موجودست و شانس آمدن دارد بهتر قابلیت اداره امور را خواهد داشت؟ من معتقدم اینگونه که پیش می رود شاید هیچ جریانی اکثریت کامل را به دست نیاورد ولی در عین حال بخش مهم مجلس آینده اصولگرا هستند. اما در میان گرایش های مختلف اصولگرایی من گرایش ریشه دارتر و معقول تر و در عین حال متعهد تر به اصول اخلاقی را از جهاتی جبهه متحد اصولگرایی می دانم و ترجیحم هم این است که اینها اکثریت پیدا کنند. چون به هر حال اینها مدتها در مسئولیت سیاسی بوده اند و تلاش می کنند که از طریق عقلانیت مسائل را پیش ببرند. چون افراط گرایی از هر سو که باشد خواه اصولگرا، خواه اصلاح طلب صدمه می زند. موجب یک تهییج سیاسی در جامعه ما می شود که عملاً همه را دچار مشکل می سازد. و سئوال دیگر اینکه پیش بینی شما از فضای سیاسی ایران چیست آیا گشایشی در فضای سیاسی ایران به معنای رفع محدودیت ها برای منتقدان بعد از انتخابات رخ می دهد یا خیر و نگرانی ها به همین شکل که هستند باقی می مانند؟ فقط این را می توانم بگویم که تا زمانی که پیامهایی که از اصلاح طلبان از هر طیف، می رسد پیام های تند و رادیکال باشد، جا برای سخن گفتن افراد معقول نیست. در اینسو نیز رادیکال ها تهییج می شوند. این اصل است که در هر بازی تندها، تندها را به میدان می آورند. یعنی که یکدیگر را تقویت می کنند. در حالیکه اگر تندها از هر دو طرف به حاشیه رانده شوند و افراد معقولی که سعی می کنند از طریق گفتگو مسائل را حل کنند به میدان بیایند، هر چند که ممکن است زمان بر باشد حل مسائل، اما عمیق تر، معقول تر و با کمترین هزینه انجام خواهد شد. ولی به نظر می رسد این مقدار که در اپوزیسیون تلاش برای برقراری تعامل و مدارا هست در سمت حکومت اصلاً دیده نمی شود. و تازه حکومتی ها با مداراگر و رادیکال یک برخورد می کنند. ببنید آلبرت ادلر سخنی دارد که باید به آن توجه کرد. می گوید کسی که چکش در دست دارد همه را میخ می بیند. ببینید بین دو جریان، یکی غالب، یکی مغلوب، یکی حاکم یکی محکوم، اگر میخواهد نوعی تعامل برقرار بشود، عقل حکم می کند که اتفاقا آنکه مغلوب هست، محکوم هست، سخن از عقل و مدارا بگوید. چون هر چه که سخن از تندی بگوید آنکه دستش پر است محکم تر برخورد می کند. متأسفانه برخی از افراد اپوزیسیون به ویژه وقتی از کشور خارج می شوند، آنچنان تند و رادیکال برخورد می کنند که فضا را مسموم می کنند و برای هیچ حاکمیتی فرصت و دلیلی برای تفکیک باقی نمی گذارند. وآنوقت اینها که داخل هستند هزینه اضافی پرداخت می کنند. آنها اول خودشان را داخل تلقی بکنند بعد بنشینند و سخنان تند بگویند.

 
Email to a friend

خامنه ای مجتهد نیست، بی منطق است

حسین محمدی

چند روز پس از انتشار سخنان آیت الله خامنه ای درباره اجازه دخالت نداشتن خبرگان در کارهای رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله علی‌محمد دستغیب، مرجع تقلید منتقد و از اعضای مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه اگر این نقل از سخنان رهبر جمهوری اسلامی صحیح باشد، سیدعلی خامنه‌ای را فردی "بی‌منطق" نامید که "احکام خدا" را نمی‌فهمد و "مجتهد" هم نیست. سخنان دستغیب ناظر به حرف‌هایی است که هفته گذشته به نقل از عباس نبوی، رییس موسسه تمدن و توسعه اسلامی در جمع اعضای انصار حزب الله گفت و اینکه علی خامنه‌ای "به‌طور مکتوب" به اعضای این مجلس اعلام کرده است که اجازه دخالت در مورد جزییات عملکرد خود را به آنان نمی‌دهد. اینک آیت الله علی‌محمد دستغیب، عضو مجلس خبرگان در واکنش به این نقل قول گفته است: "اين سخن که گفته می‌شود نبايد در جزیيات دخالت کرد، به علت عدم منطق و اينکه اين افراد احکام خدا را نمی‌فهمند، است". وی ادامه داده است: "اگر اين جمله، صحّت داشته باشد، از ناحيه‌ی عدم اجتهاد است... چون اعضای خبرگان مجتهد هستند و از روی اجتهاد صحبت می‌کنند، وظيفه دارند در هر موردی که خلاف شرع و قانون است، تذکر دهند و الا مسئول هستند". سخنان دستغیب درباره عدم اطلاع از سخنان خامنه‌ای در حالی بیان می‌شود که بنا به گفته عباس نبوی، دستور رهبر جمهوری اسلامی به‌طور مکتوب برای اعضای خبرگان ارسال شده است.اما با توجه به عدم حضوردستغیب در اجلاس اخیر مجلس خبرگان، به نظر می‌رسد که چنین ابلاغیه‌ای به دست وی نرسیده است. این البته برای نخستین بار نیست که چنین سخنانی از رهبر جمهوری اسلامی نقل می‌شود. پیش از این هاشمی رفسنجانی ـ که تا سال گذشته رییس مجلس خبرگان بود ـ هم در مصاحبه با نشریه حکومت اسلامی، ارگان این مجلس (شماره تابستان ۱۳۸۵) گفته بود: "مجلس خبرگان فرضش بر این بود که هر چیزى که به رهبرى مربوط مى شود را پیگیرى کند، مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، صدا و سیما، نیروهاى مسلح و هر چه که تحت امر رهبرى است. اینها به مجلس خبرگان فراخوانده شوند و گزارش کارهاى خودشان را به خبرگان بدهند و خبرگان هم سؤال کنند و آنها هم توضیح بدهند و احیاناً اگر اشکال و ایرادى هم بود، در همان جلسه مطرح شود تا همه در جریان قرار بگیرند، این به صورت قانون در آمد. اما وقتى بعضى از این نهادها دعوت شدند که در جلسه خبرگان حضور پیدا کنند تا گزارش عملکردهاى خودشان را بدهند، دفتر رهبرى مانع حضور آنها در خبرگان شد و اظهار داشتند که رهبرى نظرشان این است که این موضوع جزء وظایف خبرگان نیست". احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان نیز در این‌باره گفته بود: "نظر عده زیادى از اعضاى خبرگان بر این بود که باید هیأت تحقیق در نهادهاى زیر نظر مقام معظم رهبرى تحقیق و بررسى کند که آیا درست اداره مى شوند یا نه؟... نظر اکثریت بر این بود. تا اینکه موضوع را با مقام معظم رهبرى در میان گذاشتیم. چندین جلسه صحبت شد، ایشان با این نظر موافق نبودند. در مورد نیروهاى مسلح فرمودند: اصلاً حرفش را نزنید، براى اینکه در نیروهاى مسلّح امکان اینکه کسى تحقیق و سؤال کند، نیست. نیروهاى مسلّح جاى این حرف ها نیست. مگرمى شود کسى در میان نیروهاى مسلح وارد شود و راجع به مسائلى ایجاد شبهه کند؟ در این صورت فرمانده نمى تواند کار کند. به هر حال طى دو ـ سه جلسه اى که با ایشان داشتیم و بحث هاى زیادى شد، با این موضوع مخالفت کردند". آیت الله دستغیب پس از انتخابات جنجالی 22 خرداد 88 و اعتراضات مردمی به نتایج اعلام شده هم در نطقی خواستار نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد رهبر جمهوری اسلامی شده بود. وی چندین باردر نامه‌ها و سخنرانی‌هایش نیز به این موضوع اشاره کرده است. مساله‌ای که در نهایت باعث شد وی به دلایل امنیتی امکان حضور در اجلاس مجلس خبرگان را نیابد و بارها تهدید شود.

 
Email to a friend


FeedBlitz Secondary Slot
powered by ad choices

دانشجو رئیس دانشگاه شد

محمدرضا یزدان پناه

وزیر علوم دولت محمود احمدی نژاد، حکم ریاست برادر خود بر دانشگاه آزاد اسلامی را شب گذشته صادر کرد. هیات موسس دانشگاه آزاد به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی تا هنگام تنظیم این گزارش، هنوز واکنشی به صدور حکم رئیس جدید این دانشگاه نشان نداده هرچند پیش از آن تغییر رئیس دانشگاه را غیر قانونی دانسته بود. امضا و صدور حکم ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد اسلامی توسط برادرش کامران دانشجو پس از آن صورت گرفت که هاشمی رفسنجانی در مقام ریاست هیات موسس، برای هفته ها از ابلاغ رسمی حکم که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی صادر شده بود، خودداری کرد. شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست محمود احمدی نژاد در جلسه روز 27 دی ماه، با اکثریت قاطع اعضای خود، ریاست فرهاد دانشجو از چهره های جناح اصولگرا و برادر وزیر علوم، تحقیقات و فن آوری را بر دانشگاه آزاد اسلامی تایید کرد. هفت روز قبل از آن،در 21 دی ماه، هیات امنای دانشگاه آزاد در جلسه ای جنجالی و پرحاشیه، عبدالله جاسبی را پس از 30 سال از ریاست این دانشگاه برکنار و فرهاد دانشجو را به عنوان رئیس جدید منتخب خود به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کرد. هیات موسس دانشگاه آزاد به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی و تیم همراه او در هیات امنا اعتقاد داشتند که نحوه رای گیری جلسه 21 دی ماه دارای اشکال بوده و به علت آنکه هاشمی رفسنجانی به عنوان ریاست همزمان هیات موسس و هیات امنا از امضای حکم صادرشده و صورت جلسه خودداری کرده، برکناری جاسبی و ریاست دانشجو غیر قانونی است. اما شورای عالی انقلاب فرهنگی توجهی به این مسئله نشان نداد و در نخستین جلسه خود پس از معرفی فرهاد دانشجو، حکم او را تایید کرد. جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد در روز 21 دی ماه با حضور اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن خمینی و حمید میرزاده (سه نماینده هیأت موسس)، محمد محمدیان (رئیس نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها)، کامران دانشجو (وزیر علوم)، مرضیه وحید دستجردی (وزیر بهداشت)، فرهاد دانشجو، بهمن یزدی صمدی و فریدون عزیزی (سه نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی) و عبدالله جاسبی (رئیس دانشگاه و دبیر هیأت امنا) تشکیل شد. از این جمع عبدالله جاسبی با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی حق رای نداشت و به جز او، نمایندگان هیات موسس و هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جلسه با این استدلال که کاندیداهای ریاست دانشگاه آزاد باید برنامه های خود را ارائه بدهند تا درباره آنها بحث و بررسی شود، خواستار برگزاری جلسه دیگری شدند. اما بقیه اعضا با تاکید بر نظر خود، فرهاد دانشجو را با 6 رای به عنوان رئیس جدید دانشگاه آزاد انتخاب کردند تا برادر وزیر علوم دولت محمود احمدی نژاد که پیش از آن تاکید داشت تنها در صورت اجماع تمام اعضای هیات امنا بر روی ریاست خود، این مسئولیت را قبول می کند، اعلام کند که ریاست بر وی تکلیف شده و آن را می پذیرد. سرنوشت مقاومت هاشمی با وجود این مسئله و تایید ریاست دانشجو بر دانشگاه آزاد توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی که طبق نظر رهبر جمهوری اسلامی، علیرغم عدم رسمیت آن در قانون اساسی، نهاد بالادستی تمام مراکز علمی و دانشگاهی کشور است، هاشمی رفسنجانی از امضای حکم دانشجو خودداری کرد. این موضع فشار سنگین رسانه ای و سیاسی مخالفان ریاست جاسبی بر دانشگاه آزاد و اصولگرایان حاکم را به دنبال داشت اما با کوتاه نیامدن هاشمی، شورای عالی انقلاب فرهنگی ابتدا یک ضرب الاجل زمانی برای او تعیین و با ناموفق ماندن این ایده، یک تیم از اعضای خود را برای مذاکره با رئیس هیات امنا مشخص کرد. این تیم شامل محمد محمدیان، علی اکبر ولایتی، محمدرضا مخبر دزفولی، حجت الاسلام محسن قمی و غلامعلی حدادعادل بود که پس از چند بار تاخیر در برگزاری جلسه و چند جلسه در نهایت نتوانست رضایت هاشمی را برای امضای حکم دانشجو جلب کند. بدین ترتیب شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم گرفت تا برای حل این مسئله، با اضافه کردن یک تبصره به اساسنامه دانشگاه آزاد، نیاز قانونی به تایید حکم ریاست این دانشگاه توسط رئیس هیات امنا و موسس را از بین ببرد. بر اساس این تبصره که در جلسه 25 بهمن شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، رئیس هیات امنا موظف است پس از تصویب انتخاب رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، حداکثر ظرف مدت یک ماه از تاریخ تصویب، حکم وی را صادر نماید و در صورتی که در مدت مقرر حکم رئیس دانشگاه از سوی رئیس هیات امنا صادر نشود حکم مزبور توسط رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا با حق تفویض به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ابلاغ و صادر می‌شود. بر این اساس هاشمی رفسنجانی تا 27 بهمن فرصت داشت که حکم ریاست فرهاد دانشجو را تایید کند اما با مقاومت او، این اتفاق در نهایت توسط برادر او یعنی کامران دانشجو صورت گرفت. این در حالی است که به دنبال تغییر در اساسنامه دانشگاه آزاد توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیرخانه هیات موسس این دانشگاه از تشکیل جلسه هیات امنا به دستور و ریاست هاشمی رفسنجانی در عصر روز چهارشنبه 10 دی ماه خبر داده بود. دبیرخانه هیات موسس دانشگاه آزاد، دستور این جلسه را انتخاب رئیس این دانشگاه اعلام کرده بود. با وجود این، حکم ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد توسط کامران دانشجو، شب گذشته صادر شد تا برگزاری جلسه موردنظر هاشمی رفسنجانی در پرده ای از ابهام فرو رود.

 
Email to a friend

روز انتخابات یا روند انتخابات

مرتضي كاظميان

"روز انتخابات مجلس نهم" به مرکز ثقل تحلیل‌ اغلب کنشگران سیاسی مخالف حاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی، تبدیل شده است. بیشتر منتقدان و مخالفان وضع موجود با تمرکز بر "12 اسفند"، از یک‌سو با آن قهر کرده‌اند، و از سوی دیگر در مورد چگونگی مواجهه با انتخابات، راهکار ارائه می‌کنند. متأسفانه در این شرایط و با غالب شدن این گفتمان، نه تنها زمان مانده تا روز برگزاری انتخابات نمایشی و فرمایشی، بلکه روزهای پس از آن نیز مورد غفلت قرار گرفته یا می‌گیرد. آن‌هایی که باوری به "جنبش سبز" ندارند (اعم از کسانی که اساسا موجودیت مقوله‌ای با این مضمون و عنوان را نفی می‌کنند؛ آنانی که به تغییرات میان مدت در جامعه ایران متأثر از اثرگذاری جنبش سبز، امیدی ندارند؛ افرادی که آن را به‌عنوان اصلی‌ترین و محوری‌ترین جنبش اعتراضی ایران امروز ارزیابی نمی‌کنند؛ و آنانی که به تغییرات ساختاری –از مشروطه بدین سو، مستقل از جنبش سبز و حوادث پس از کودتای انتخاباتی 1388- بها می‌دهند و جنبش اجتماعی مدرن این روزهای ایران را نادیده می‌گیرند؛ و اشخاصی که برای پروژه‌های فردی یا گروهی خود نسبت به این جنبش ملی اولویت قائل می‌شوند)، مخاطب این مکتوب نیستند؛ بدیهی است که آنان مختارند هرگونه مایل‌اند و مفید و موثر می‌بینند نسبت به انتخابات دروغین آتی، موضع گیرند و اقدام کنند. اما حامیان و همراهان و همدلان جنبش سبز، کسانی که به پتانسیل این جنبش باور دارند، آن را با وجود همه‌ی سرکوبی که متوجه‌اش شده، همچنان زنده و پویا (هرچند در "سایه" و مترصد مجال برای خودنمایی) می‌دانند، خود را مکلف به تعقیب پرسش ندا و هاله و دیگر شهدای جنبش سبز می دانند که "رای من کو؟"، و بر این عقیده‌اند که با گسترش و تعمیق این جنبش اعتراضی می‌توان بر وضع موجود اثر گذاشت و تغییرات معناداری را به آن تحمیل کرد، در صورتی که تمامیت نگاه خود را متوجه "12 اسفند" کنند (و تنها "قهر" و "خانه نشینی در روز 12 اسفند" در پیش گیرند) خطایی کوچک مرتکب نشده‌اند. انتخابات یک روند است، و فرآیند انتخابات مجلس نهم نیز نه فقط در چند روز آتی (روزهای منتهی به انتخابات) و روز برگزاری آن، که در روزهای پس از 12 اسفند نیز ادامه خواهد یافت. شواهد متعدد نشان‌گر آن است که سرنوشت انتخابات نمایشی و فرمایشی در بسیاری از حوزه‌ها به مرحله‌ی دوم کشیده خواهد شد. اینکه سبزها (تغییرخواهان باورمند به جنبش سبز) به دلیل دروغین بودن انتخابات مجلس، با "فضا" و "فرصت" موجود نیز قهر کنند، قابل توجیه به نظر نمی‌رسد. کناره‌گیری از بازی سیاسی حکومت در قالب انتخابات، نباید موجب فروگذاشتن مقوله‌ی انتخابات در حوزه‌ی اجتماعی شود. آگاهی بخشی در مورد مضمون انتخابات دروغین و نمایشی، مفهوم سازی و تبلیغ در مورد شرایط و لوازم انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، و ایجاد و تحکیم و گسترش و تقویت "شبکه‌های اجتماعی"، متوقف و محدود به یک روز و یک مقطع زمانی نیست. بخشی از جامعه، طیفی از شهروندان ایران، به هر دلیل و علت در انتخابات مشارکت می‌کنند و خواهند کرد؛ این واقعیت قابل انکار نیست. تجربه‌ی انتخابات‌های پیشین در جمهوری اسلامی شواهد متعددی از اعتراض حامیان یک نامزد یا یک فهرست به نتایج انتخابات را به همراه دارد. رقابت‌ نامزدها در دور دوم، معمولا با تمرکز و کشاکش بیشتری توام است. بستر انتخابات، لایه‌های گوناگونی از جامعه را سیاسی می‌کند (از آن‌هایی که برای نخستین بار رأی می‌دهند تا آنانی که برای اولین بار امر سیاسی را با فعال شدن در ستاد یک نامزد، تجربه می‌کنند، و از این همه تا شهروندانی که جز در مقطع انتخابات و هیاهوهای تبلیغاتی و جوسازی‌های رسانه‌های حکومتی یا تحت تاثیر رقابت‌های محلی/فامیلی/قومی، چندان کاری به این عرصه‌ از زندگی اجتماعی ندارند). انتخابات هرچند که حاکمیت اقتدارگرا و سرکوبگر در ایران نخواهد، مجال‌هایی برای بحث و گفت‌وگو در مورد موضوعات اجتماعی-سیاسی فراهم می‌آورد. این موارد و مدعاهای مشابه، کنشگران سیاسی همدل و همراه با جنبش سبز را به دقت در نحوه‌ی تعامل‌شان با فضای اجتماعی –با محوریت روند انتخابات- فرامی‌خواند. خبر بسیار مهمی که روز گذشته در مورد دیدار مجتبی خامنه‌ای با میرحسین موسوی منتشر شد، به قدر لازم باید سبزها را نسبت به اهمیت جایگاه و نقش خود (و جنبش سبز) در تحولات سیاسی آتی ایران، تشویق کند. مطابق این خبر (که می‌توان آن را مهم‌ترین خبر سال 1390 تاکنون توصیف کرد)، امیدواری‌ها برای سبزها پرشمار است و ضرورت اقدام و کنش خلاق و فعال، مشدد.  اگر میرحسین و کروبی بر مواضع خویش، محکم و استوار ایستاده‌اند، اگر جنبش سبز و فضای اعتراضی موجود در جامعه و بحران‌های گوناگون و رو به تزاید حاکمیت اقتدارگرا، مرکز ثقل قدرت سیاسی در ساختار سیاسی قدرت را به تعاملی این‌چنینی با یکی از رهبران در حبس جنبش، سوق می‌دهد، اگر در اوج "مرده" توصیف کردن جنبش سبز توسط صاحبان قدرت، آنان این‌گونه مجبور به قبول واقعیت و تلاش برای تغییر آن می‌شوند، همه و همه انگیزه‌هایی است برای آن‌که سبزهای همدل با رهبران در حبس جنبش را به مشارکت فعال‌تر در پیشبرد و گسترش جنبش ترغیب کند. با چنین مضمون و مفروضی، انتخابات (به‌مثابه‌ی یک روند و نه چونان نمایشی یک‌روزه) مجال و بستری مناسب است برای فعالیت خلاقانه‌ی کنشگران تغییرخواه در ایران. امکان مناسبی برای همه‌ی آن‌ها که با قلب تپنده‌ی جنبش و نقطه‌ی کانونی امید آن (زندان‌های جمهوری اسلامی و زندانیان سیاسی صبور و آزاده و استوار جنبش سبز) احساس همسویی می‌کنند و چشم‌انداز مشترک و مشابهی را می‌جویند.

 
Email to a friend


FeedBlitz Footer
powered by ad choices

آزادی "۳۰۰ میلیون تومانی" پرستو دوکوهکی

کاوه قریشی

یک روز پس ازانتشار اطلاعیه‌ مرکز بررسی جرائم سازمان‌یافته سپاه پاسداران در مورد "همکاران رسانه‌ای شبکه بی‌بی سی"، یکی از متهمان این پرونده با وثیقه آزاد شد. پرستو دوکوهکی، وبلاگ‌نویس و پژوهشگر اجتماعی که یکی از متهمان پرونده موسوم به "چشم روباه" است، روز، یکشنبه، ۷ اسفند به قید وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. خانم دوکوهکی از یک ماه و نیم پیش در زندان اوین به سر می‌برد. مرضیه رسولی و سهام الدین بورقانی، دو متهم دیگر این پرونده که در اطلاعیه سپاه به اختصار به اسامی آن‌ها اشاره شده، همچنان در زندان به سر می‌برند. آزادی پس از اتهام "جنگ نرم" گرداب، سایت وابسته به مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ظهر روز شنبه ۶ اسفند، با انتشار اطلاعیه‌ای از "افشای جزئیات محرمانه پرونده‌ای پیچیده" به نام "چشم روباه" خبر داد. در این اطلاعیه به اسامی پنج نفر که گفته شده در داخل ایران با بی‌بی‌سی فارسی در ارتباط بوده‌اند و هم‌اکنون در بازداشت هستند، به اختصار اشاره شده است. سپاه در اطلاعیه خود بخش فارسی شبکه جهانی بی‌بی سی را به "نقش‌آفرینی فعال، موثر و سیستماتیک" در جریان آنچه "جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی" خوانده، متهم کرده است. این مرکز در اطلاعیه خود در مورد بخش فارسی بی‌بی سی آورده است: "این شبکه بر اساس رویکرد جدید استعماری دولت انگلیس با استفاده از شیوه‌های نوین و پیچیده اطلاعاتی اقدام به راه‌اندازی و تشکیل شبکه درهم تنیده اطلاعاتی با هدف و کارکرد جمع‌آوری اطلاعات خاص و هدفمند کرده است." در این اطلاعیه همچنین اعلام شده بود که در فاز اول عملیاتی که توسط بی‌بی سی هدایت می‌شود، پنج نفر در اواسط سال جاری بازداشت و پرونده‌های آن‌ها پس از انجام تحقیقات، به مراجع قضایی ارسال شده است. در همین اطلاعیه همچنین اضافه شده، برای ۲۴ نفر دیگر از افرادی که متهم به همکاری با بی‌بی‌سی فارسی هستند، پرونده قضایی تشکیل شده که ۱۰ نفر از آن‌ها در خارج از ایران هستند و برای آن‌ها قرار غیابی صادر شده است. مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه، اشاره‌ای به اسامی این ۲۴ نفر نکرده است. اما رسانه‌های مختلف می‌گویند سه نفر از پنج نفری که اسامی اختصاری آن‌ها اعلام شده مرضیه رسولی، پرستو دوکوهکی و سهام بورقانی هستند. در میان آن‌ها، روز یکشنبه، ۷ اسفند، پرستو دوکوهکی با قرار وثیقه سنگین ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. پرستو دوکوهکی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه اجتماعی است که خانواده‌اش گفته‌اند در چند سال گذشته به علت بیماری و سپس فوت پدرش، با نشریات و رسانه‌ها همکاری نمی‌کرد.  او در اطلاعیه سپاه، متهم شده که هنگام تحصیل در رشته مدیریت رسانه در لندن، مورد شناسایی کارمندان بی‌بی‌سی قرار گرفته و "بعد از برقراری ارتباط و جلب توجه و اعتماد لازم، نامبرده با سرویس اطلاعاتی انگلیس مرتبط شده و سپس در مراحل مختلف و متعدد رفت و آمد به داخل کشور، به عنوان مامور انتقال پول‌های مرتبطین در داخل و کالاهای مورد نیاز ایشان، ایفای نقش می‌کرده است." صادق صبا، رئیس بخش فارسی تلویزیون جهانی بی‌بی سی اما همزمان با انتشار این اطلاعیه در مصاحبه با روز اتهامات مطرح شده علیه خانم دوکوهکی و چهار نفر دیگر که متهم به همکاری با این شبکه بودند را قویا رد کرده و توضیح داده بود که روش استخدام در بی‌بی‌سی و نحوه همکاری با افراد "کاملا روشن و شفاف و مطابق با قوانین استخدامی بریتانیا" بوده و هیچ‌گونه همکاری غیرعلنی و مخفیانه‌ای با هیچ فرد یا افرادی وجود ندارد. خانم دوکوهکی روز ۲۵ دی ماه در محل سکونت اش از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شد. بر اساس برخی از گزارش‌ها او در بند ۲ الف زندان اوین، بندی که زیر نظر سپاه پاسداران است، نگهداری می‌شد. رسولی و بورقانی؛ همچنان در بازداشت مرضیه رسولی، روزنامه‌نگار حوزه فرهنگ و هنر یکی دیگر از متهمان پرونده موسوم به "چشم روباه" است که متهم به ایفای نقشی پیچیده در "استخدام و همچنین کمک به خروج پذیرفته‌شدگان شبکه بی‌بی‌سی به خارج از کشور و تهیه محتواهای خاص برای برنامه‌های کلیدی بی‌بی‌سی فارسی" شده است. ابوالفضل رسولی، پدر این روزنامه نگار زندانی در مصاحبه با سایت کلمه، با اشاره به بیماری همسرش و وضعیت نامناسب خانواده گفته است هنوز بعد از گذشت چهل روز از دلایل بازداشت فرزندش اطلاعی در دست ندارد. مرضیه رسولی، روزنامه نگار، سه شنبه شب، ۲۷ دی ماه امسال در خانه‌اش در تهران بازداشت شد. سهام الدین بورقانی روزنامه‌نگار دیگری است که در رابطه با همین پرونده در زندان به سر می‌برد. سپاه در اطلاعیه خود از او به عنوان "بازوی عملیاتی و رسانه‌ای" سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه یاد کرده است. همچنین نکته مهم پرونده او را "ارتباط ‌گیری پیچیده و تبادل اطلاعات خاص و محرمانه کشور با برخی سرویس‌ها" دانسته‌اند. مادر سهام الدین بورقانی در واکنش به اطلاعیه صادر شده اعلام کرده است: "پسرم‌‌ همان روزهای اول در تماسی تلفنی گفت که هر چه را در روزهای آینده گفتم، باور نکنید." فاطمه هادی در گفت‌وگو با وبسایت کلمه با تاکید بر اینکه "سهام" هیچ گونه ارتباط سازمانی و یا غیر سازمانی با بی‌بی سی نداشته، عملیات چشم روباه را دارای "کارکرد انتخاباتی"توصیف کرده است. به گفته مادر این روزنامه‌نگارِ زندانی در بند دوالف سپاه، تماس‌های او با خانواده "کوتاه و حساب‌شده" است و "کاملا مشخص است که شرایط روحی مناسبی ندارد." سهام بورقانی روز ۲۸ دی‌ماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شد. دور جدید بازداشت روزنامه نگاران در ایران با اعتراض‌های جهانی روبرو شد. سازمان دیده‌بان حقوق بشر، کمپین بین‌المللی حقوق بشر ایران، فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از جمله افراد و نهادهایی هستند که نسبت به افزایش فشار و بازداشت روزنامه نگاران درایران ابراز نگرانی کرده‌اند. در ادامه این واکنش‌ها رضا معینی، مسئول ایران، افغانستان و تاجیکستان سازمان گزارشگران بدون مرز در مصاحبه با روز گفت: "بازداشت‌های رسانه‌ای از بهار ۱۳۷۹ پس از دستور حمله آیت‌الله خامنه‌ای به مطبوعات اصلاح‌طلب تا امروز، حتی برمبنای قوانین داخلی کشور و نه حتی قوانین بین‌المللی، غیر قانونی و نقض اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی بوده است. رویه ثابت و قدیمی نیز بازداشت متهم، تحت فشار قرار دادن برای اعتراف‌گیری و استفاده از آن علیه متهم و در خدمت شعارهای حاکمیت است."

 
Email to a friend

نگرانی نظامیان از سرنوشت انتخابات

بهرام رفیعی

درفاصله چند روزه به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی که در غیاب احزاب اصلاح طلب و هواداران جنبش سبز برگزار خواهد شد، مقامات ارشد نظامی در اظهارات مختلف آخرین خط و نشان ها را نیز برای گروه های مختلف اصولگرا و شرکت کنندگان خودی در انتخابات کشیدند و نسبت به اختلافات موجود در میان جناح حاکم به شدت ابراز نگرانی کردند.  علی سعیدی نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران در گفت و گویی با هفته نامه صبح صادق، ارگان سیاسی سپاه در این ارتباط اظهار کرد:" خطر و نگراني كه وجود دارد، تعدد ليست ها است... نگراني اين است كه تعدد ليست هايي كه ما امروز مشاهده مي كنيم به تجزيه آرا منجر شود و ميزان نگراني كه امروز ما در مخاطبان مي بينيم، نگراني بالايي است." او با اشاره به تلاش ناکام برای وحدت اصولگرایان گفت:" در بين اصولگرايان تلاش زيادي شد كه يك آهنگ واحدي داشته باشند. جامعتين (جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز تهران) پرچمدار اين وحدت شدند كه بتوانند يك ائتلافي را در بين اصولگرايان به وجود بياورند كه بتوانند مجلس تراز انقلاب را شكل دهند. ولي بعضي جاها ديدگاه هايي باعث شد كه متأسفانه همه تلاش هايي كه انجام گرفت، بي نتيجه بماند... و در نهايت منجر شد به چند ليست و نمي دانيم تا آخر تعداد ليست ها چند تا مي شود... بعد هم آرا را تجزيه مي كند. ممكن است نتيجه انتخابات را دور از انتظار كند." وی همچنین با اعلام اینکه "صرف اينكه افراد تأييد شدند به اين معني نيست كه اصلح هستند. شوراي نگهبان صالح را تعيين مي كند، ولي انتخاب كننده بايد به دنبال اصلح باشد" از عده ای که "از نردبان اصولگرایی بالا رفتند"، "خیانت کردند" و "ظرفیت نداشتند" انتقادکرد. نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه با این ادعا که در تایید صلاحیت کاندیداها "شورای نگهبان خیلی دایره را باز کرد" از افراد رد صلاحیت شده خواست که رای شورای نگهبان را بپذیرند. او همچنین درباره دخالت احتمالی دولت در انتخابات مجلس نیز تاکید کرد که"از شخص رئيس جمهور تا وزرا تا استانداران فقط وظيفه خود را انجام دهند. اگر شائبه دخالت دولت در انتخابات بيايد واقعاً لطمه وارد مي شود. عكس العمل ها و فشارها را زياد مي كند. بهترين راه اين است كه دولت فقط وظيفه اجرايي و نظارتي خود را انجام دهد." علی سعیدی همچنین با اشاره به اینکه "به نظر مي رسد تنور انتخابات آرام آرام گرم مي شود" بار دیگر مدعی شد که نظرسنجی ها از "مشارکت 60 درصدی" در انتخابات حکایت می کند.وی با این حال از اعضای سپاه و بسیج خواست که در انتخابات مشارکت فعال داشته و در انتخابات 12 اسفند "رای هدفمند" بدهند. همزمان با این اظهارات، حسن فیروزآبادی رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشور نیز انتخابات آتی مجلس را "آبروی نظام" دانست و خواستار مشارکت اعضای سپاه، بسیج، نیروهای مسلح و خانواده های آنها در انتخابات 12 اسفند شد. وی از نظامیان و خانواده های آنها خواست تا بر اساس ملاک های تعیین شده از سوی آیت الله خامنه ای به کسانی رای بدهند که "وابسته به جریان فتنه و انحراف نباشد. افراد وابسته به جریانات فساد و قدرت نباشد."  یدالله جوانی رییس سابق اداره سیاسی سپاه پاسداران و مشاور فعلی نماینده آیت الله خامنه ای دراین نهاد نظامی نیز در آخرین سرمقاله هفته نامه صبح صادق تحت عنوان "به چه کسی رای بدهیم" به تشریح شرایط کاندیداهای مورد نظر سپاه پرداخت. یدالله جوانی در این مقاله نوشت: "مجلس نهم بايد مجلس كارآمد و پيش برنده انقلاب و نظام اسلامي باشد. مجلس نهم بايد با درك درست از شرايط كشور، تحولات منطقه و به ويژه بيداري اسلامي و همچنين مسائل جهاني و بين المللي، به وظايف و نقش هاي خود به عنوان قوه مقننه، واقف باشد و به صورت صحيح و بهنگام عمل كند...مجلس نهم بايد در قبال توطئه ها و فتنه انگيزي هاي فتنه گران و منحرفان داخلي، اقدام انقلابي كند." او در این مقاله 10 مورد را به عنوان شاخص سپاه پاسداران برای رای دادن به کاندیداهای اصولگرا تعیین و از جمله تاکید کرده است که "مجلس شوراي اسلامي بايد تقويت كننده جبهه ولايت باشد. نماينده بايد معتقد به ولايت مطلقه فقيه و تابع ولي فقيه زمان حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي باشد. كساني كه كلام رهبري را فصل الخطاب ندانند نمي توانند ولايتمدار باشند." همچنین پرویز سروری از فرماندهان سابق سپاه پاسداران و عضو کمسیون امنیت ملی مجلس هشتم نیز طی اظهاراتی نسبت به نتیجه انتخابات آینده مجلس ابراز نگرانی کرده و گفته است: "دشمنان تلاش می‌کنند فتنه 88 را در انتخابات مجلس نهم تکرار کنند و ما آمادگی و پیش بینی این نوع توطئه‌های رنگارنگ را از غرب داشته‌ایم." وی با بیان اینکه افرادی با اتصال به "کانون‌های قدرت و ثروت" وارد مجلس می‌شوند، افزود: "اساسا از این طریق مجلس به کسانی واگذار می‌شود که آنها منافع خود را بر منافع ملی ارجح می‌دانند و این همان خواسته دشمنان انقلاب اسلامی است. این اتفاق در اتصال کاندیداها به صاحبان ثروت و قدرت رخ خواهد داد که بازتولید فساد است." او با هشدار درباره آینده مجلس شورای اسلامی تصریح کرد که "اگر جلوی این فاجعه ملی گرفته نشود، شاهد چشم‌انداز تیره و تار برای ملت هستیم و به جاهلیت قبل از انقلاب بازمی‌گردیم." این همه اظهارات مقامات نظامی و ابراز نگرانی آنها از انتخابات 12 اسفندماه سال جاری در شرایطی مطرح می شود که احزاب و گروه های اصلاح طلب وهمچنین معترضان به نتیجه انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری 88 بصراحت اعلام کرده اند در این دوره از انتخابات مجلس شرکت نخواهند کرد. اما عمده نگرانی های مقامات ارشد جمهوری اسلامی درحال حاضر راهیابی حامیان و نزدیکان محمود احمدی نژاد به مجلس است و تلاش می کنند تا از ورود این بخش از اصولگرایان که تا پیش از این مورد حمایت آیت الله خامنه ای و نهادهای تحت نظرش بوده اند به مجلس آینده جلوگیری کنند. در همین راستا نهادهای زیر مجموعه رهبر جمهوری اسلامی و منصوبان وی تلاش می کنند تا ترکیب مجلس آینده شورای اسلامی، بیش از مجالس هفتم و هشتم که از اکثریت اصولگرایان تشکیل شده بود "همسو با رهبری" و "تابع ولی فقیه" باشد.

 
Email to a friend

سیزده تفاوت بین ما و بقیه

ابراهيم نبوي

انتخابات: همه جای دنیا انتخابات برگزار می کنند که حاکم جدید رو انتخاب کنند، ما انتخابات برگزار می کنیم که حاکم قبلی را ساقط کنیم یا قبلی ثابت کنه که هنوز باید حاکم باشد. اقتصاد: همه جای دنیا اقتصاد عاملی است که باعث می شود مردم در انتخاب قبلی شان تجدید نظر کنند، در ایران اقتصاد وسیله ای است برای اینکه مردم نتوانند در انتخاب قبلی شان تجدید نظر کنند. فرهنگ: در همه جای دنیا فرهنگ آداب و سنن مردم است که دولت کمک می کند تا حفظ شود، در ایران فرهنگ آداب و سنن مردم است که دولت سعی می کند آن را از بین ببرد، و مردم سعی می کنند به زور نگهش دارند. دانشگاه: در همه جای دنیا دانشگاه جایی است که در آن جوانان علم می آموزند تا یا با دانش بیشتری زندگی کنند و یا به مردم خدمت کنند، در ایران دانشگاه جایی است که در آن جوانان علم می آموزند، که یا با حکومت مبارزه می کنند، یا بروند خارج برای خدمت به مردم یک کشور دیگر، یا برای خدمت به دولت به سفارتخانه های خارجی حمله کنند. زندان: در همه جای دنیا زندان جایی است که آدمهایی که برای جامعه خطرناک هستند، نگهداری می شوند تا وقتی خوب شدند آزاد شوند، در ایران زندان جایی است که آدمهایی که برای جامعه مفید هستند در آن نگهداری می شوند تا وقتی که قول بدهند دیگر به مردم کمک نکنند و آزاد شوند. خیابان: در همه جای دنیا خیابان جایی است که مردم برای خوشگذرانی به آنجا می روند، در ایران خیابان جایی است که بسرعت از آن رد می شوند که به خانه برسند و خوش بگذرانند. جنگ: در همه جای دنیا جنگ عاملی است که دولت تلاش می کند اتفاق نیافتد تا مردم راضی تر باشند و دارای قدرت بیشتر، در ایران جنگ عاملی است که دولت تلاش می کند اتفاق بیافتد تا  مردم بیشتری از بین بروند و مردم قدرت بیشتری نداشته باشد در عوض بسیجی ها در جبهه های بی قانون هر کاری دلشان خواست بکنند.
پلیس: در همه جای دنیا پلیس گروهی از آدمهای قوی هستند که وقتی آدم آنها را می بیند احساس امنیت می کند، در ایران پلیس گروهی از آدمهای مریض هستند که وقتی آدم آنها را می بیند احساس وحشت می کند. ارتش: در همه جای دنیا ارتش گروهی است از مردمی که دیده نمی شوند، ولی از مرزهای کشور حفاظت می کنند، در ایران ارتش همان دولت است، کسی هم از مرزها حفاظت نمی کند. دولت: در همه جای دنیا دولت گروهی از مدیران و سیاستمداران و کارمندانی است که به مردم خدمات می دهند تا زندگی راحت تر شود، در ایران دولت گروهی از نظامیان هستند که جلوی مدیران و سیاستمداران و کارمندان را می گیرند که مردم سختی زندگی در این جهان را عمیقا بفهمند. سفارتخانه: در همه جای دنیا سفارتخانه خاک یک کشور بیگانه است که مردم از آن ویزا می گیرند تا به آن کشور بروند و با آن آشنا شوند، در ایران سفارتخانه یکی از دفاتر جاسوسی کشور خارجی است که بسیجی ها به آن حمله می کنند تا بعدا دولت به آنها خسارت بدهد و مردم برای گرفتن ویزا به یک کشور خارجی بروند تا از آنجا ویزای یک کشور خارجی تر را بگیرند. خانواده: در همه جای دنیا خانواده نهادی است که پس از دو سال آشنایی میان یک زن و مرد تشکیل می شود و احتمالا ده سال بعد جدایی اتفاق می افتد، در ایران خانواده نهادی است که بعد از ده روز عشق تشکیل می شود و دو سال بعد رابطه زن و مرد تیره می شود و سی سال با هم زندگی می کنند. اعتیاد: اعتیاد در همه جای دنیا یک فاجعه است که باعث می شود زندگی عادی آدم به لجن کشیده شود، در ایران اعتیاد یک اتفاق عادی است که باعث می شود آدم متوجه به لجن کشیده شدن زندگی نشود.

 
Email to a friend

آرزوی جدایی مدل نادر و سیمین

 
Email to a friend

دیگران حالش را می برند، چرا رای بدهم

آرش بهمنی

در حالی که رهبر جمهوری‌اسلامی با صدور فتوایی حضور در انتخابات مجلس نهم را "واجب" دانسته، هم‌زمان با تحریم انتخابات توسط سبزها و اصلاح‌طلبان، گروهی از حامیان محمود احمدی‌نژاد نیز اعلام کردند که در اعتراض به رد صلاحیت افراد نزدیک به رئیس دولت،به جمع تحریمی‌های انتخابات خواهند پیوست. کلید اول را یک روحانی وبلاگ‌نویس زده که اعلام کرده حاضر به شرکت در انتخابات مجلس نهم نیست. احمد نجمی، مدیر ارتباطات دفتر توسعه وبلاگ دینی و بازرس انجمن قلم حوزه علمیه قم، که پیش از این بحث دستمزد هفت هزار تومانی سربازان جنگ نرم را مطرح کرده بود، در جدیدترین اظهارنظر خود اعلام کرده است که در انتخابات مجلس نهم شرکت نخواهد کرد. احمد نجمی، مدیر ارتباطات دفتر توسعه وبلاگ دینی و بازرس انجمن قلم حوزه علمیه قم روز شنبه (ششم اسفند) در صفحه "فرندفید" خود نوشت که در این دوره از انتخابات شرکت نخواهد کرد. وی با تاکید بر اینکه "گفتن این موضوع خیلی سخت بود ولی به هرحال باید تصمیم را اعلام کنم حتی اگر برای من خیلی سنگین تموم بشه"، اضافه کرده است: "وقتی من به عنوان یه شهروند ایرانی از کمترین حق برخوردار نیستم، بنابراین در انتخابات شرکت نخواهم کرد".  به فاصله چند روز پس از سخنان نجمی، سایت تریبون مستضعفین، سخنان وی را "شوخی با انتخابات" دانسته و نوشته وی در خارج از ایران زندگی می‌کند و بحث تحریم انتخابات از سوی وی تنها یک شوخی بوده است. پس از آن خود نجمی نیز نوشته که تنها قصد "شوخی" داشته و اگر قادر بود، در این انتخابات شرکت می‌کرد. اما شوخی یا جدی،احمد نجمی تنها فردی نبود که اعلام کرد در انتخابات آتی مجلس شرکت نخواهد کرد. حسام الدین مطهری٬ موسس و سردبیر سایت کتاب عشا نیز انتخابات ۱۲ اسفند ماه را تحریم کرده و نوشته است: "به احتمالِ قریب به یقین، در انتخاباتِ مجلسِ نهم شرکت نخواهم کرد. دستِ کم، آخرین تصمیمی که بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم گرفته‌ام، همین است. امروز رای دادن را بستری برایِ تکرارِ اشتباه‌ها و تضعیفِ انقلابِ اسلامی می‌دانم". وی همچنین اضافه کرده است: "سیستمِ سیاسی، سال‌ها به بهانه تو دهنی زدن به دشمن درِ بالاخانه ملت را تخته کرده است. نتیجه اینکه بسیاری از ما بار‌ها رایی داده‌ایم بدونِ آنکه واقعاً به نتیجه رایِ خود دل‌خوش باشیم. رای داده‌ایم و فکر نکرده‌ایم که نظرِ ما چه اثری رویِ حکاممان می‌گذارد". وی اضافه کرده: "مردم را شرطی کرده‌اند که اگر رای ندهید، نظام در جهان تضعیف می‌شود. کاری کرده‌اند که دشمن هم رویِ این موضوع مانور می‌دهد. دیگر دوره این ادبیات گذشته است. وقتش شده به مردم اجازه بدهیم عاقلانه درباره انتخابات تصمیم بگیرند". یک وبلاگ‌نویس حامی احمدی‌نژاد نیز اعلام کرده است که در انتخابات مجلس نهم، تنها نام محمود احمدی‌نژاد را بر روی برگه رای خواهدنوشت: "در انتخابات شرکت کنم که حالش را چه کسانی ببرند و جایگاه چه کسانی در موقعیت‌هایشان تحکیم شود و استمرار یابد؟ تا به کی باید مصلحت اندیشی، رکن رکین کشورداری در جمهوری اسلامی باشد و من با رای دادنم این رویه را تایید کنم؟" فرهاد جعفری، نویسنده کتاب کافه پیانو و از حامیان محمود احمدی‌نژاد هم این اقدامات را باعث "انسجام و اتحاد ملی" ایرانیان دانسته است. حامیان احمدی‌نژاد پیش از این اعلام کرده بودند که در اعتراض به ردصلاحیت بیش از 600 تن از حامیان وی در انتخابات، این دوره از انتخابات را تحریم خواهند کرد. یکی از وبلاگ‌نویسان حامی احمدی‌نژاد در این زمینه نوشته است: "چرا باید در رای گیری شرکت کنم که نتایج آن به گونه‌ای از پیش تعیین شده مشخص است. چرا باید به بهانه حضور دشمن شکن در انتخاباتی شرکت کنم که قبل از هر چیز کسانی که دشمن خود من و فرهنگ من هستند و بیشتر از دشمن خارجی بر زندگی من تاثیر دارند دلشاد شوند". وبلاگ "ندایی از درون" نیز نوشته نرخ مشارکت در این دوره از انتخابات به قدری پائین است که "مقام‌‌های جمهوری اسلامی به یاد رای ۱۵ میلیون نفری افتاده‌اند که پیش‌تر آن‌ها را بی‌بند و بار خطاب می‌کردند". یکی دیگر از حامیان احمدی‌نژاد نوشته است که انتخابات مجلس نهم "اراده ملی و حرکت به سوی اهداف مطلوب را تامین نخواهد کرد". سخنان حامیان رئیس دولتی که خود به دنبال انتخاباتی مخدوش بر سرکار آمد، در حالی بیان می‌شود که روز گذشته فتوایی از رهبر جمهوری اسلامی منتشر شد که در آن، شرکت در انتخابات "واجب شرعی" توصیف شده است. این فتوا در برنامه "زمزم احکام" رادیو معارف که بنا به گفته گردانندگان آن می‌خواهد "با استفاده از کارشناسان حوزوی به سئوالات مخاطبان خود پیرامون انتخابات پاسخ دهد"،مطرح شد.در این برنامه به نقل از رهبر جمهوری اسلامی گفته شده: "به نظر حضرت آقا برای کسانی که شرایط را دارند و امکان شرکت در انتخابات برای آنها وجود دارد واجب است".  فتوای رهبر جمهوری اسلامی در شرایطی مطرح شده که بسیاری از اصول‌گرایان از فضای سرد انتخاباتی و در مقابل نظامیان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی، از حضور "پرشور" مردم در انتخابات سخن گفته‌اند.

 
Email to a friend

جمهوری اسلامی در فکر تقویت ارتش لبنان

مهشید برومند

مدتی پس از عذرخواهی سفیر جمهوری اسلامی از دولت لبنان به دلیل اظهارات مداخله جویانه فرمانده سپاه قدس در امور سیاسی آن کشور، وزیر دفاع در دیداری با همتای لبنانی خود"تقویت ارتش لبنان" را نیز از "سیاست های راهبردی" خواند و اعلام کرد که "مقاومت در لبنان اختصاص به يك گروه و مذهب خاص ندارد." سرتیپ پاسدار احمد وحیدی در دیدار با فائزغصن همتای خود در دولت لبنان گفت: "تقويت ارتش لبنان از سياست‌هاي راهبردي جمهوري اسلامي ايران به شمار مي‌رود و لبنان بايستي داراي يك ارتش قوي براي دفاع از منافع خود در منطقه باشد." او همچنین درباره بحران برخی حکومت ها در منطقه، به ویژه سوریه، تاکید کرد که "آمريكا پس از حذف چند مهره خود در منطقه تلاش مي كند، با حذف سوريه جبهه مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي را تضعيف كند." وزیر دفاع جمهوری اسلامی با بیان اینکه "لبنان از نظر ما مظهر مقاومت است" در ادامه افزود: "ثبات و پاسداري از امنيت لبنان را بخش مهمي از ثبات در منطقه مي‌دانيم. امروز مقاومت در لبنان اختصاص به يك گروه و مذهب خاص ندارد و «ارتش و مقاومت» دو بال پرواز بلند لبنان به سوي توسعه، پيشرفت و ثبات است."  اظهارات احمد وحیدی در شرایطی منتشر شده است که ماه گذشته پس از انتشار اظهارات مداخله جویانه فرمانده سپاه قدس(شاخه برون مرزی سپاه پاسداران) در همایشی تحت عنوان جوانان و بیداری اسلامی، سفیر جمهوری اسلامی از سوی دولت لبنان احضار و مجبور به تکذیب این اظهارات و توضیح در این رابطه شده بود. قاسم سلیمانی 28 دی ماه در همایش جوانان و بیداری اسلامی گفته بود: "ايران اولين و تنها كشوري است كه توانسته‌است، از هجوم غرب و رژيم صهيونيستي در امان بماند. هم‌چنين ايران در دنياي امروز گسترده‌تر شده و مرزهاي فرهنگي‌اش توسعه پيدا كرده‌است." این فرمانده عالی رتبه سپاه سپس تاکید کرده بود که "ايران در جنوب لبنان و عراق نيز حضور دارد. درواقع اين مناطق به نوعي تحت تاثير عملكرد و تفكر جمهوري اسلامي ايران هستند." پس از این اظهارات که در رسانه های لبنان و کشورهای منطقه بازتاب وسیعی داشت، دولت لبنان سفیر جمهوری اسلامی را احضار کرده و خواستار توضیح در این باره شده بود.اما به گزارش خبرگزاری رسمی دولت، ایرنا،غضنفر رکن‌آبادی سفیر جمهوری اسلامی در بیروت اظهارات سرلشکر قاسم سلیمانی را تکذیب کرد. سفیر جمهوری اسلامی همچنین در دیداری با میشل سلیمان رییس جمهور، لبنان ضمن ارایه توضیحاتی در مورد عدم دخالت جمهوری اسلامی در مسائل داخلی آن کشور اعلام کرده بود که "جمهوری اسلامی ایران برای اجرایی کردن توافقات منعقده میان دو کشور" و همچنین "حضور در پروژه‌های عمرانی و خدماتی در مناطق مختلف لبنان" آمادگی دارد.  دیدار وزیر دفاع جمهوری اسلامی با فائزغصن و تاکید بر همکاری و حمایت از ارتش لبنان اولین گام جمهوری اسلامی پس از اعتراض به اظهارات قاسم سلیمانی به شمار می رود.این در حالیست که رهبر جمهوری اسلامی در آخرین حضورش در نماز جمعه تهران به نوعی اظهارات سردار قاسمی، فرمانده تحت امرش را تایید کرده بود. آیت الله علی خامنه ای در سخنرانی خود در نمازجمعه 14 بهمن ماه درباره دخالت جمهوری اسلامی در امور دیگر کشورهای منطقه گفته بود: "حكام بحرين ادعا كردند كه ايران در قضاياى بحرين دخالت ميكند. اين دروغ است. نه، ما دخالت نميكنيم. ما آنجائى كه دخالت كنيم، صريح ميگوئيم. ما در قضاياى ضديت با اسرائيل دخالت كرديم؛ نتيجه‌اش هم پيروزى جنگ سى و سه روزه و پيروزى جنگ بيست و دو روزه بود." وی همچنین تاکید کرده بود که "بعد از اين هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژيم صهيونيستى مبارزه كند، مقابله كند، ما پشت سرش هستيم و كمكش ميكنيم و هيچ ابائى هم از گفتن اين حرف نداريم. اين حقيقت و واقعيت است." پس از این اظهارات رهبرجمهوری اسلامی، سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان نیز با صراحت تجهیز نیروهای تحت امرش توسط جمهوری اسلامی را تایید و اعلام کرد: "حمایتی که ایران از آغاز به مقاومت ارایه می دهد، افتخاری برای جمهوری اسلامی ایران است؛ زیرا این مقاومت لبنان است که بزرگترین و مهمترین پیروزی عربی را بر اسرائیل در 25 مه 2000 محقق ساخت." وی با بیان اینکه "جمهوری اسلامی درقبال کمک هایش هیچ چیزی از حزب الله نخواسته است" در ادامه افزوده بود که "اگر این حمایت معنوی، سیاسی، و مادی ایران از جنبش مقاومت لبنان نبود، این پیروزی صورت نمی گرفت؛ این پیروزی بدون قید و شرط با حمایت ایران صورت گرفت و البته سوریه نیز در این زمینه نقش بزرگی داشت ولی اکنون من درباره ایران صحبت می کنم." مقامات ارشد جمهوری اسلامی بارها از لبنان به عنوان "عمق استراتژیک" خود یاد کرده اند.آنان در تحولات اخیرمنطقه و همچنین افزایش تهدیدات خارجی لبنان و سوریه را "خط مقدم مقاومت" برعلیه اسراییل و کشورهای غربی خوانده اند.

 
Email to a friend

پاشنه آشیلی بنام مشارکت در انتخابات

شهرام صهبا

مسئله مشارکت در انتخابات اخیر مجلس در ایران تا چه میزان دغدغه مقامات جمهوری اسلامی است؟ آیا اظهارات رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر مشارکت بالای مردم در این انتخابات و پیش بینی برخی از اعضای حاکمیت دال بر مشارکت بالای 60 درصدی در انتخابات، یک پیش بینی واقع بینانه است یا ضرورتی است که نظام در شرایط کنونی نیاز به آن را حس می کند؟ از نقطه نظر کارشناسی مشارکت در انتخابات را می توان با جریان خون در کالبد یک انسان تشبیه کرد. به این مفهوم که همچون فشار خون که میزان طبیعی آن بر حسب وزن انسان بین عدد 8 تا 14 در نوسان است،مشارکت طبیعی در جامعه نیز می تواند نشانگر سلامت یک جامعه باشد. تجربه به خوبی نشان داده است که میزان مشارکت هرگاه از میزان طبیعی خود مثلا 70 درصد بالاتر رفته است جامعه دچار تشنج شده و اعتراضات اجتماعی و سیاسی را دامن زده است( 2 خرداد 1376 و 22خرداد 1388) و هر گاه نیز مشارکت به زیر 50 درصد رسیده جامعه دچار یاس و سرخوردگی شده است.( دومین دوره انتخابات شوراها 1381) با توجه به شرایط موجود می توان پیش بینی کرد که هر چه آمار مشارکت به صورت واقعی بالا برود تهدیدی بالفعل برای ساختار شکننده کنونی است. از این رو این ملاحظه در رسیدگی به صلاحیت کاندیداها خصوصا در شهرستانها رعایت شده است. بنا بر قرائن موجود، سپاه در روند رسیدگی به صلاحیتها نظارت مستقیم داشته و افرادی که قادر بودند قدری به میزان مشارکت در انتخابات بیافزایند علیرغم نزدیکی آنان به حاکمیت رد صلاحیت شده اند! بنابراین گردانندگان حاکمیت فعلی به خوبی دریافته اند که نباید در این برهه زمانی بیش از حد تنور انتخابات را گرم کنند چون گرم شدن این تنور می تواند به شعله ور شدن اعتراضاتی منجر شود که خاموش ساختن آن از توان 85 هزار بسیجی مورد نظر فرمانده نیروی انتظامی نیز بر نیاید. ضمن آنکه حاکمیت کنونی بخوبی بر وضعیت مشروعیت بین المللی خویش در جهان خارج واقف است و انتظار ندارد که برگزاری یک نمایش انتخاباتی تاثیری در تغییر این وضعیت داشته باشد. از سوی دیگر با انحصار کامل سیستم های اجرا و نظارت در سپاه، مشکلی برای آمارسازی وجود ندارد. خبرنگاران داخلی و خارجی نیز در حوزه هایی که به لطف دولت پادگانی مملو از رای دهنده است حضور خواهد یافت و این تصاویر در کلیه شبکه های سیما به نمایش در خواهد آمد.همچنانکه از هم اکنون تیتر روزنامه های حاکمیتی برای روز فردای انتخابات آماده است( حسین صفار هرندی، مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه، خبرگزاری دانشجو) و مشارکتی در حدود 60 تا 65 درصد از سوی حاکمیت از پیش تعیین شده و اعلام خواهد شد.

 
Email to a friend

احمدي ن‍ژاد مستبد است اما تخریبش نکنید

شیرین کریمی

سخنگوي جبهه پايداري ديروز ضمن بيان اينكه انتقاد هاي جدي نسبت به رئيس دولت وجود دارد خواستار "نقد منصفانه" او شد. همزمان يكي از كانديداهاي اين جبهه تامين مالي اين جبهه توسط صادق محصولی، سردار میلیاردی، را منكر شد. همزمان روزنامه كيهان از يكي از نشريات وابسته به اين جبهه به دليل حذف وا‍ژه "انحرافي" انتقاد كرد تا روشن شود جبهه پایداری چه نسبتی با احمدی نژاد دارد. "ما آقای دکتر احمدی‌نژاد را قابل نقد می‌دانیم و نقد‌های جدی به ایشان داریم اما...." گوینده این جملات کسی جز کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم نیست که روز یکشنبه در گفتگویی مفصل با خبرگزاری فارس ضمن توضیح انواع نقد ـ"نقد دلسوزانه" و "نقد کینه توزانه" ـ تاکید کرد، هدف جبهه پایداری ـ– تشکلی که وی سخنگوی آن به شمار می رود ـ بهره گیری از نوع اول است. او برای توضیح بیشتر به آرای رهبر جمهوری اسلامی تکیه کرد تا بگوید: "یک نفر تنها بدی‌ها را می‌گوید تا یک نفر که منصفانه برخورد می‌کند؛ خوبی‌ها را می‌گوید و بدی‌ها را هم می‌گوید و برای رفع بدی‌ها هم در حد وسع خود راه‌حل‌ پیشنهاد می‌کند". لجاجت و استبداد وی در انتقادی که تلویحا متوجه محمود احمدی نژاد است،می گوید: "اگر کسی مبنای موضع‌گیری‌های خود را لجاجت و استبداد رای قرار داد، حتما دچار اشتباه می‌شود."  لنکرانی درادامه به بحث اصلی خود می رسد و ضمن بررسی انتقادها از احمدی نژاد پس از ماجرای "یازده روز خانه نشینی" می افزاید: "برخی صراحتا گفته‌اند از ابتدا نیز دلخوشی از احمدی‌نژاد نداشتیم و وجود جریان انحرافی را بهانه کردیم برای اینکه کلیت دولت را زیر سؤال ببریم. اوج این نوع حرکت‌های تخریبی را بلافاصله پس از آن قصه 11 روز خانه‌نشینی آقای رئیس‌جمهور و همچنین در جریان رای اعتماد به وزیر پیشنهادی اول ورزش و جوانان می‌بینیم." اشاره وی به قهر محمود احمدی نژاد از نهاد ریاست جمهوری پس از مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با برکناری وزیر اطلاعات در فروردین امسال است. تابستان امسال نیز نمایندگان مجلس در جریان جلسه رای اعتماد به وزیر پیشنهادی ورزش،هنگام سخنرانی احمدی نژاد و وزیر پیشنهادی اش با فریاد دو دو اعتراض خود به احمدی نژاد را نشان دادند.پس از این جلسه بود که آیت الله خامنه ای از نمایندگان انتقاد کرد و بعد از آن "دو دو" گفتن در مجلس ممنوع شد.  خوبي هاي دولت حالا وزیر پیشین بهداشت احمدي ن‍ژاد خواستار موضع گیری های "منصفانه" می شود و تعریف وی از چنین مواضعی هم چنین است: "به خوبی‌های دولت توجه کنیم و به نقاط نقد نیز توجه داشته باشیم و اینها را در کنار یکدیگر ببینیم." گفتنی است از آیت الله مصباح یزدی به عنوان رهبر پشت پرده جبهه پایداری یاد می شود؛ جبهه ای که ششم مرداد امسال با سخنرانی وی اعلام موجودیت کرد.افرادی چون آیت الله خوشوقت، آیت الله یزدی، مرتضی آقاتهرانی، روح‌الله حسینیان، پناهیان، غلامحسین الهام، صادق محصولی، حمید رسایی، علی‌اصغر زارعی، مهدی كوچك‌زاده، سردار كوثری از جمله شاخص ترین اعضای این جبهه هستند که خود را برای انتخابات مجلس نهم آماده می کنند و همگی آنان از حامیان یا اعضای گروه احمدی نژاد بوده اند. رابطه با "ولی خدا" بر اساس تبعیت، مرزبندی با فتنه 88، مرزبندی با گروه "انحرافی" و در عین حال مرزبندی با "خواص مردود"، جزء شاخصه‌های اصلی مؤسسین جبهه پایداری معرفی شده است. جریان انحرافی عبارتی است که اصولگرایان حامی آیت الله خامنه ای برای توصیف حلقه سیاسی نزدیک به محمود احمدی نژاد به کار می برند. محمدرضا رحیمی و حمید بقایی از چهره های شاخص این جریان هستند و از اسفندیار رحیم مشایی به عنوان "لیدر" آن یاد می شود. البته آیت الله مصباح معتقد ست، مشایی به "احتمال 90 درصد" محمود احمدی نژاد را سحر کرده است. وی بهار و تابستان امسال چنان محمود احمدی نژاد را مورد عتاب قرار داد که روزنامه ایران ـ ارگان دولت ـ این عضو مجلس خبرگان را یک اقتدارگرا خواند و سایت های هوادار دولت با حمله به وی نوشتندیک "موی گندیده" احمدی نژاد را با 100 مصباح یزدی عوض نخواهند کرد. انتقاد كيهان از حذف "انحرافي" در این مصاحبه لنکرانی بدون نام بردن از مشایی، بقایی، رحیمی تنها به این نکته اشاره می کند که "نقد دیگرمان نیز این است که بخشی از این افراد حاشیه‌ساز دولت به لحاظ اینکه قدرت منبعث از مردم برایشان این امکان را فراهم کرده که دیده شوند، وارد عرصه‌های تئوری‌پردازی دینی یا تئوری‌پردازی اجتماعی شده‌اند." شاید در راستای همین "انتقاددلسوزانه" بود که نشريه "9 دي" وابسته به حميدرضا رسايي ـ– از كانديداهاي جبهه پايداري-ـ هم در آخرين شماره خود در بازنشر يادداشتي از مدير مسئول كيهان واژه "انحراف" را از يك جمله حسين شريعتمداري حذف كرده است؛ امري كه ديروز سر و صداي كيهان را در آورد تا بنويسد: "اين نشريه ( 9 دي) در تيتري كه براي يادداشت شريعتمداري در صفحه اول خود برگزيده كلمه «انحراف» را حذف كرده و آورده است «حسين شريعتمداري: مدعيان مقابله با فتنه بايد نشانه هاي قابل استناد داشته باشند»! اصل خوش بيني و قاعده «حمل بر صحت» درباره دوستان و مؤمنان ايجاب مي كند حذف قيد «انحراف» از تيتري كه همكاران محترممان در 9 دي براي يادداشت مديرمسئول كيهان برگزيده اند را «تصادفي» و ناشي از «كم توجهي» تلقي كنيم". محصولي خمس مي دهد گفته می شود تامين كننده منبع مالی جبهه پایداری، فرد برگزار کننده انتخابات بحث برانگیز سال 88 است: سردار صادق محصولی، همکار نزدیک احمدی نژاد که منتقدان ثروت وی را بالغ بر 400 میلیارد تومان ارزیابی کرده اند.در همین راستا اخیرا قاسم روان بخش ـ– از شاگردان آیت الله مصباح و کاندیدای جبهه پایداری در تهران ـ خبر از خمس ۴۵۰ میلیون تومانی صادق محصولی داده است؛خمسی که قرارست هزینه تبلیغات انتخاباتی جبهه پایداری از محل آن تامین شود.این خبر مورد انتقاد فرزند آیت الله مرتضی مطهری ـ– از تئوریسین های جمهوری اسلامی ـ– قرار گرفت. روان بخش اما دیروز در گفتگو با فارس سخنان خود را به این صورت تکذیب کرد که گفته است محصولی "450 میلیون تومان" خمس می دهد، اما به خرج شدن آن توسط جبهه پایداری اشاره ای نکرده است: "بنده در این مناظره در برابر ادعای آقای زاکانی، گفتم ‌آقای محصولی 450 میلیون خمس می‌دهد که اشکالی ندارد و شرعی است؛ شما اگر در وزارت آقای محصولی تخلفی از ایشان مشاهده می‌کردید، ایشان را به کره ماه آویزان می‌کردید". او سپس علی مطهری ـ– نماینده مجلس هشتم و کاندیدای مجلس نهم ـ را متهم به "دروغ گویی" می کند و می گوید: "آقای مطهری در مناظره با آقای نبویان به دروغ به نقل از بنده گفته که جبهه پایداری از خمس آقای محصولی استفاده می‌کند که این بی‌تقوایی محض است" علی مطهری یکی از شاخص ترین منتقدان اصولگرای جبهه پایداری است؛ جبهه ای که وی پیشتر آن را تنگ نظر و خطرناک خوانده بود.به گفته مطهری اگر "تیپ فکری" آن ها بر کشور مسلط شود، "نظام و انقلاب ظرف مدت كوتاهي نابود مي‌شود."مطهری معتقدست این گروه خود را اصولگرا و بقیه را "انحرافی" می داند. و دیروز محمد سلیمانی دیگر کاندیدای جبهه پایداری در تهران سخنانی گفت که شاهدی بر نظریات مطهری تحلیل شده است؛ او با تأکید بر اینکه در بین اصولگرایان طیف‌های مشترک وجود دارد، گفت: "آیت‌الله مصباح مثال قشنگی زدند مبنی بر اینکه اصولگرایان دایره‌های متحدالمرکزی هستند که شفافیت و غلظتشان از نظر ملی و انقلابی درجات متفاوتی دارد." از دید وی طیف هایی از اصولگرایان که در انتخابات گذشته از میرحسین موسوی حمایت "باید پاکسازی می‌شدند اما متأسفانه پاکسازی نشدند." کاری که قرارست اعضای این جبهه بعد از اشغال کرسی های مجلس انجام دهندو افراد زیادی را شامل می شود. سلیمانی در همین راستا به "اصولگرایان وابسته به قدرت" و دیگر طیف شاخص جناح راست حاضر در انتخابات –ـ جبهه متحد اصولگرایان-ـ حمله کرده و گفته است: "برخی از آقایانی که در جبهه اصولگرایی هستند، تصور می‌کنند مالک کشور هستند و این تصور غلطی است." این در حالیست که از آیت الله مهدوی کنی –ـ رئیس مجلس خبرگان ـ– به عنوان پدر معنوی جبهه متحد یاد می شود و بسیاری از کاندیداهای شاخص اصولگرایان و مخالف دولت، از جمله علی لاریجانی و احمد توکلی در لیست انتخاباتی این جبهه جای گرفته اند. مطهری آذر ماه نقد دیگری نیز به دیدگاه جبهه پایداری وارد دانسته و گفته بود: "اشكال ديگر آن‌ها ( اعضای جبهه پایداری) اين است كه مي‌گويند ما آقاي احمدي‌نژاد را قبول داريم ولي مشائي را قبول نداريم و اين يك تناقض است زيرا اين دو به اعتراف خودشان يكسان فكر مي‌كنند." الهام : ناسيوناليسم تكان دهنده بود غلامحسین الهام، از دیگر اعضای شاخص جبهه پایداری و از نزدیکان احمدی نژاد در آخرین سخنرانی خود در دانشگاه قم به این "اشکال" اشاره کرده و ضمن انتقاد از مشایی گفته است مواردی مانند القای "ناسیونالیسم ایرانی" و "ایرانیت قبل از اسلام" و" ارزش‌هاي باستان‌گرايانه " برای حاملان این گفتمان سوم تیر"تکان دهنده" بود. با این حال الهام از یاد نبرده تا در حمایت از محمود احمدی نژاد بگوید: "برداشت من این است كه دولت به فضای کار و خدمت‌رسانی به مردم بازگشته و ادبیات شبهه‌برانگیز و نادرست متوقف شده یا کاهش جدی یافته است." در لیست انتشار یافته از نامزد های جبهه پایداری در تهران اسامی مرتضی آقا تهرانی، روح الله حسنیان، مهدی کوچ زاده، حمید رسایی، فاطمه آلیا، علی اصغر زارعی و اسماعیل کوثری دیده می شود که همگی از طرفداران سرسخت محمود احمدی نژاد هستند و نمایندگان مخالف دولت در مجلس هشتم از عنوان "وکیل الدوله" برای معرفی آنان استفاده می کنند. اول آذر ماه وزیر اطلاعات بر اساس "اطلاعات موجود" پیش بینی کرده بود که برای نخستین بار برخی نامزد های گروه‌های انحرافی و اشخاص منتسب به برخی "چهره‌های شاخص" با تابلوی گروه‌های دیگر به صحنه بیایند.

 
Email to a friend

زنان ورزشکار روس بدون حجاب در تهران

فریدون شیبانی

مسابقه دوم دوستانه فوتسال تیم های ملی بانوان ایران و روسیه دیشب در حالی با پیروزی یک بر صفر تیم مهمان پایان یافت که ورزشکاران زن روسی بدون حجاب در زمین حاضر شدندو به همین علت از ورود خبرنگاران و عکاسان زن ایرانی به تالار فدراسیون هندبال تهران ممانعت به عمل آمد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران و به نقل از فريده شجاعی، نايب رييس فدراسيون فوتبال، قرار بود فوتسالیست های روسیه در این بازی با حجاب اسلامی بازی کنند که این امر عملی نشد. خبرگزاری مهر هم اعلام کرد که مسئول امور بانوان وزارت ورزش و جوانان و رئیس کمیته بانوان فدراسیون فوتبال اعلام کرده بودند نمایندگان زن رسانه‌های گروهی می‌توانند دومین دیدار تدارکاتی تیم‌های ملی فوتسال بانوان ایران و روسیه را پوشش تصویری و خبری دهند اما هنگام مسابقه از ورود آنها ممانعت به عمل آمد. حضور مربیان روسی و بعضی آقایان بر پایه این گزارش تا پایان بازی تلاش خبرنگاران و عکاسان زن ایرانی برای ورود به داخل سالن ناکام ماند در حالیکه حضور مربیان مرد روسی مشکلی نداشت و در بین دو نیمه برخی از آقایان هم اجازه حضور در جایگاه تماشاگران را پیدا کردند. پیش از این خانم شجاعی گفته بود: "از تيم روسيه خواسته‌ايم كه مسابقه روز یکشنبه را با پوشش اسلامي برگزار كند تا بتوانيم از چند مسوول هم براي تماشای اين بازی دعوت كنيم". به گزارش ایسنا مسئولان امنيتی سالن گفته اند مرضيه اكبرآبادی، معاون بانوان وزارت ورزش و جوانان دستور ممنوعیت تهیه گزارش و عکس، حتی توسط بانوان را داده است.  بازی دوستانه با بانوان روسیه برای آمادگی و هماهنگی تیم ملی ایران در مسابقه های فروردین ماه آینده بانوان، در غرب آسیا انجام شده است

 
Email to a friend

سوء استفاده نکنید

یوحنا نجدی

مدتی است که جمهوری جدیدالتاسیس آذربایجان که ماحصل تجاوز نظامی دولت روسیه تزاری به خاک ایران در ابتدا و فروپاشی امپراطوری اتحاد جماهیر شوروی در انتهاست، چشم طمع به خاک ایران دوخته است. این آواهای شوم اگر چه پیش از این از مجامع غیررسمی و فرهنگی تحت نفوذ این حکومت خودکامه از طریق مطرح کردن اسامی مجعولی از قبیل آذربایجان شمالی و جنوبی و حمایت از جریان های تجزیه طلب به گوش می رسید اینک اما به مرحله ای جدید رسیده تا بدانجا که بحث تغییر رسمی نام جمهوری آذربایجان به "آذربایجان شمالی" مطرح شده است. بر هیچ کس پوشیده نیست که این سیاست اینک رسمی دولت آذربایجان، چیزی نیست جز تلاش برای تجزیه بخش هایی از خاک ایران.  در این وانفسا دولت جمهوری اسلامی با فعال کردن هسته های ترور خود در سرتاسر جهان از جمله در جمهوری آذربایجان در حال فراهم کردن حمایت لازم برای ادعاهای رهبر خودکامه جمهوری آذربایجان در سطح جهانی است. به این شرایط البته باید برخوردهای سخت جمهوری اسلامی با فعالین دموکراسی خواه در استان های آذری زبان و باز گذاشتن دست جریان های پان ترک در این مناطق را نیز اضافه کرد؛ که هدفی جز ترساندن مردم منطقه و ایران از جنگ های خونین داخلی در صورت فقدان حکومت استبدادی جمهوری اسلامی را دنبال نمی کند.  دریغ و درد که ماجراجویی های جمهوری اسلامی، رویکرد های نابخردانه آن در سیاست خارجی، کارنامه تیره آن در نقض حقوق بشر و بی کفایتی اش در توسعه اقتصادی کار را به جایی رسانده است که جمهوری آذربایجان برای جدا ساختن بخش هایی از ایران توطئه می کند، حال آنکه این جمهوری جدید التاسیس بخشی از ایران بزرگ فرهنگی است. وظیفه یک دولت دموکراتیک در ایران می بایست تقویت بنیه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی ایران و حرکت به سوی اتحادیه اقتصادی، فرهنگی و درنهایت سیاسی اقوام ایرانی در چارچوب ایران بزرگ باشد. بدیهی است آذربایجان که در دورانی نه چندان دور و در اوج ضعف و فترت ایران، علیرغم خواست ساکنان آن از مام میهن جدا شد، به عنوان مرزهای شمالی این اتحادیه از جایگاهی ویژه برخوردار است.  بی شک مردمان شریف و صبور آذربایجان در سراسر ایران همچون سایر اقوام هوشیارانه و هرگز تحت تاثیر سوء استفاده سایر دولت ها از حضور اقوام مختلف در ایران قرار نخواهند گرفت و چون همیشه برای فردای دموکراتیک، آزاد و آباد ایران تلاش می کنند؛ آنچنانکه تاریخ این سرزمین هرگز کوشش های تاریخ ساز آذری ها در دوران مشروطه، قیامشان علیه جمهوری وحشت دست نشانده استالین پس از جنگ جهانی دوم و رشادت هایشان در نبرد هشت ساله علیه عراق را فراموش نمی کند.
به گمان ما این وظیفه نیروهای سیاسی و مدنی ایرانی است که این نکته را برای مردم کشور روشن کنند که هر لحظه حیات جمهوری اسلامی به عنوان رژیم اشغالگر ایران مساوی است با یک قدم نزدیک تر شدن ایران به سوی فروپاشی.  از سوی دیگر، باید به جامعه بین الملل توضیح داد که سرمایه گذاری بر تنش های قومی به قصد ایجاد مزاحمت برای جمهوری اسلامی تنها به تقویت این حکومت و خارج کردن مردم از عرصه مبارزه با آن به دلیل ترس از بروز جنگ داخلی در هنگامه فروپاشی این حکومت منجر خواهد شد. راه حل رفع تهدید تروریستی و هسته ای جمهوری اسلامی، براندازی آن به دست مردم ایران است و جهان باید در این راه بکوشد و یارو یاور مردم ایران باشد. * یوحنا نجدی، دبیر سیاسی دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران

 
Email to a friend

دو ناو ایراني در مدیترانه

جان میکالسین در ابتدا فقط یک بازی خطرناک بود اما حالا دارد بدل به یک جنگ تمام عیار مي شود. یک درگیري با عواقب نا معلوم براي در دست گرفتن کنترل خاورمیانه. نبردي همه جانبه که در آن سوریه نقش گدانسک را [در نمونه جنگ جهانی دوم] بازي خواهد کرد. نشانه ها بسیارند. مشخص ترین شان گسیل دو ناو شهید قندي و ناو لجستیکي خارک، که  از کانال سوئز عبور کردند و به سمت بندر طرطوس در سوریه رفتند. از زمان سقوط شاه در سال 1979 تا به امروز نیروي دریایي ایران تنها دوبار به مدیترانه رفته است. بار اول فوریه سال گذشته و بعد از سقوط مبارک در مصر بود. و این بار دوم است. این اقدام جدید که درست در زماني صورت گرفته است که بشار اسد، متحد ایران در منطقه با فشار جوامع بین المللي و شورش هاي خونین در کشورش دست و پنجه نرم مي کند، یک هشدار جدي تلقي مي شود. براي روشن تر شدن موضوع، فرمانده نیروي دریایي ایران دریادار حبیب الله سیاري مي گوید که این عملیات به دستور رهبر و براي نشان دادن قدرت نظام مقدس اسلامي است. این پیام دو معنا دارد. اول، تهران برخلاف آنچه در لیبي اتفاق افتاد به غرب و متحدان عرب اش اجازه نمي دهد حکومت بشار اسد را ساقط کنند. دوم اینکه حمله به تاسیسات اتمي ایران مي تواند به آتش کشیده شدن خاورمیانه و مدیترانه را به دنبال داشته باشد.  کارشناسان می گویند گرچه عبور اسکادران دریایي ایران از سوئز حرکت یک مهره پیاده در شطرنج است، خطري براي چینش های منطقه در پي دارد. در این صفحه شطرنج، ایران موشک هاي حزب الله لبنان، قدرت حماس و جهاد اسلامي در غزه، گروه هاي نظامي وابسته به سپاه در عراق و اقلیت شیعه آماده شورش  در عربستان سعودي، یمن و بحرین را دارد. یک صف آرایي خوب چیدمان شده که ایران بواسطه آن مي تواند همه جهان عرب سني را بي ثبات کند. کانون مبارزه خود دمشق است. سوریه تحت حکومت بشار اسد و اقلیت علوي که شباهت زیادي به شیعه دارد، یکي از متحدان مهم ایران محسوب مي شود. ایران به لطف اتحادش با سوریه، مي تواند از لبنان بعنوان پایگاهي که از آن اسرائیل را زیر نظر دارد، استفاده کند. اما سوریه خود عرصه برخورد هاي مهمي است. در پشت صحنه عربستان، قطر، ترکیه و در کنارشان کشور هاي سني پرقدرت که دشمن بشار اسد هستند، آمریکا، انگلستان و فرانسه را وادار به اقدام مي کنند. تصادفي نیست که ترکیه این روزها مجبور است براي آزاد کردن چهل نفر از ماموران اطلاعاتي که به دست ماموران سوریه افتاده اند، با ایران وارد مذاکره بشود و این درحالي است که به نیروهاي شورشي کمک مي کند و مشاوره مي دهد. این هم تصادفي نیست که درحالي که ناو هاي ایران به سمت بندر طرطوس مي روند، هواپیماهاي بدون سرنشین پنتاگون بر فراز آسمان سوریه به پرواز درآمده اند. سقوط سوریه براي غرب به معناي از بین رفتن احتمال ضد حمله  در صورت حمله اسرائیل به سایت هاي اتمي ایران است. به همین دلیل از میان برداشته شدن سوریه براي غرب مساوي است با خلع سلاح ایران و بازگرداندش بر سر میز مذاکرات اتمي. اما این عملیات آسان نیست. سوریه در کنار و پشت سر از حمایت ایران و روسیه و چین برخوردار است. بندر طرطوس که ایران در نیمه راه آن است، آخرین پایگاه روسیه در مدیترانه هم هست. در آنجاست که قاچاقچیان اسلحه ثروت صاحبان صنایع اسلحه سازي در روسیه را تضمین مي کنند. از همان جاست که مسکو مي تواند به نقش خود بعنوان قدرت بزرگ در خاورمیانه ادامه بدهد. عبور از این بندر دشوار است. به همان دشواري صرف نظر کردن چین  از نفت ایران، نفتی که  اکسیر اقتصاد رو به رشد و آزاد آن کشور است. به همین دلیل است که ناو هاي ایران در مدیترانه، مسئله اتمي ایران و موضوع سوریه مي تواند به قول وزیر خارجه انگلستان، ویلیام هیگ، بحراني باشد که قادر است جهان  را به سمت یک جنگ سرد جدید سوق بدهد.  ایل جورناله، 19 فوریه

 
Email to a friend

آیا می توان مانع جنگ شد؟

روبرتو توسکانو جهان ناباورانه در برابر امکان وقوع جنگ جدیدی در خاورمیانه قرار گرفته: حمله نظامی به ایران با پیامدهایی غیرقابل پیش بینی ولی بسیار جدی. به نظر می رسد که هیچ کس در غرب نمی تواند از آنچه در عراق و افغانستان اتفاق افتاده نتیجه گیری درستی کند. درس نگرفتن از رویدادهای گذشته می تواند در دوراندیشی های آینده مشکل ایجاد نماید. آیا اکنون وقت آن نرسیده که قدری واقع گرایی سیاسی به خرج دهیم و مسؤولیت پذیرتر باشیم؟ آیا اکنون وقت آن نرسیده که از خود بپرسیم پیامدهای حمله علیه ایران چه خواهد بود؟ پاسخ های متداول به این سؤالات مانع انجام اقدامات تلافی جویانه علیه کشورهای خلیج فارس و پایگاه های آمریکا در منطقه نخواهد شد. این درحالی است که هر نوع موشک ایرانی امکان رسیدن به اسراییل را خواهد داشت و "جنگ نامتقارن"ی را رقم خواهد زد: حمله حزب الله به شهرهای اسراییل. گفته می شود که این جنبش شیعه لبنانی در آخرین رویارویی خود با اسراییل از تمامی ذخایر موشکی خود استفاده نکرده است. امیدواریم که کسی لااقل به پیامدهای این جنگ احتمالی بر بازار نفتی اندیشیده باشد، چرا که از همین الان قیمت ها به دنبال تشدید تنش ها در منطقه افزایش یافته است. آیا می توانیم شیوه ای اتخاذ نماییم که براساس آن اقتصادی را که چنین متحمل بحران شده ترمیم کنیم؟ چه کسی به تهران حمله خواهد کرد؟ اخیراً بازی خطرناکی به شکل تهدید و بلوف به راه افتاده تا در دل رقیب رعب و وحشت ایجاد کند، ولی عاقلانه این است که این تهدیدها جدی گرفته شوند. برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا به سؤال دیگری پاسخ دهیم: چه کسی به دنبال یک مداخله نظامی است؟ بعبارت دیگر، چه کسی به چنین مداخله ای نیاز دارد؟ اسراییل، ایالات متحده یا ایران. به نظر می رسد که دولت یهود موافق چنین حمله ای است. نتانیاهو و دولت اش به ایالات متحده فشار آوردند که "اگر ایران را از پیشروی به سوی توانایی هسته ای نظامی بازنمی دارید، ما خود وارد عمل خواهیم شد". در اورشلیم سؤال این است که آیا می توان به دنبال این تهدیدها که می تواند منجر به وقوع نسل کشی جدیدی شود، جان سالم به در برد؟ در همین راستا، سخنان محمود احمدی نژاد مبنی بر خواست ایران بر "حذف اسراییل از نقشه جهان" و همچنین افسانه خواندن هولوکاست در ذهن تداعی می شود. بی شک می توان سیاست نتانیاهو را به صورت کلاسیک بدین شکل تفسیر کرد: اشاره به تهدید و خطر کشور و بقای مردم که به واقع فرمولی برای خاموش کردن انتقادات و تلاطم های اجتماعی است که می تواند همچنین مرهمی بر تنش های فزاینده میان اصولگرایان یهودی و اسراییلی های لائیک باشد. ازطرف دیگر نمی توان گفت که نگرانی ها تصنعی اند: ازیک طرف هراس تاریخی از هولوکاست که نمی توان آن را کمتر از حد واقعی برآورد کرد و ازطرف دیگر، خصومت سیستماتیک مسلمانان نسبت به اسراییل که غیرقابل انکار است. ولی حتی جدا از درک و توجیه نگرانی های اسراییلی ها، نیاز داریم تا تحلیل صحیحی از این وضعیت انجام دهیم. ابتدا باید برداشتی را که از ایران به عنوان حکومت متعصبان مذهبی داریم که بزرگ ترین دغدغه شان ظهور امام دوازدهم در شرایط آخرالازمانی است رد کنیم. با اینکه اسلام شیعه به ریشه های ایدئولوژیک منجی گری به عنوان آرمان اصلی می نگرد، ولی این حکومت درواقع می خواهد بر سر کار باقی بماند و بی شک نمی خواهد با حمله به اسراییل موجبات نابودی خود را فراهم سازد. به همین دلیل می توان افراط گرایی ضداسراییلی حکومت ایران، به ویژه اظهارات اخیر محمود احمدی نژاد را، با متمایز ساختن مواضع ضدصهیونیست و مواضع ضدیهودی مشخص کرد. الزاماً نمی توان گفت که حکومت جممهوری اسلامی یهودستیز است، زیرا بیش از ۲۰ هزار یهودی ایرانی در این کشور زندگی می کنند و مواضع یهودستیزی یک کشور ابتدا از یهودیان داخل همان کشور آغاز می شود. جمهوری اسلامی با اتخاذ مواضع افراط گرایانه علیه دولت یهود می خواهد دیگر کشورهای مسلمان فراموش کنند که پارس ها به مانند اعراب نیستند و شیعه ها به مانند سنی ها فکر نمی کنند. درعین حال، دولت اوباما به دنبال ایجاد بحران با ایران نیست و در این شرایط سخت اقتصادی و کمپین انتخاباتی، درگیری در جنگ دیگری در خاورمیانه دور از منطق است. با اینکه ظن و تردیدها نسبت به حکومت جمهوری اسلامی قابل توجه بود، ولی اوباما دوره صدارت خود را با سیاست پرهیز از رویارویی و مصالحه با تهران آغاز کرد. ولی درنهایت چه اتفاقی افتاد؟ ازیک طرف شاهد نقش مهم کنگره در طرفداری از اسراییل بودیم. به علاوه، عدم توانایی اوباما در تبدیل نیات خود به اقدامات سیاسی زمانی مشخص شد که حمایت خود از پیشنهاد ترکیه و برزیل برای توافق با ایران درخصوص غنی سازی اورانیوم را در آخرین دقیقه قطع کرد. واشنگتن تکذیب نکرد [البته نه به صورت رسمی] که این گزینه رد شده. ازطرف دیگر شورای امنیت سازمان ملل در آن زمان در شرف تصویب تحریم های دیگری بود که دولت آمریکا به عنوان تنها گزینه برای پرهیز از مداخله نظامی می دانست. البته تحریم ها دو نوع هستند. یک سری از تحریم ها به هدف متقاعد کردن طرف مقابل به تغییر مواضع و تحریم های دیگر صرفاً به هدف تسلیم کردن طرف مقابل اعمال می شوند. بخشی از مشکلات مربوط به درک صحیح از شرایط فعلی به انشقاقی مربوط می شود که در داخل حاکمیت جمهوری اسلامی به وجود آمده و اجازه نمی دهد مخاطب قابل اطمینانی برای مذاکره یافت شود. همچنین مسلم است که تاکنون نه ایالات متحده و نه کشورهای اروپایی از خواست خود دایر بر توقف فعالیت های غنی سازی ایران رویگردان نشده اند. به هرحال نکته مسلم این است که باید از وقوع جنگ پرهیز کرد. جلوگیری از وقوع جنگ به نفع ما [استراتژیکی، سیاسی، اقتصادی] و به نفع مردم ایران است که به واقع سزاوار حکومتی آزادیخواه در کشوری هستند که زمینه های فرهنگی و منابع اقتصادی آن بسیار غنی است. زیرا درست به مانند تهاجم صدام حسین در سال ۱۹۸۰، اکنون نیز حمله به ایران بار دیگر به سران حکومتی این امکان را می دهد که حس ملی گرایی مردم ایران را نسبت به یک تهاجم خارجی دیگر تحریک کنند و فروپاشی احتمالی خود را برای چندین سال دیگر به تعویق بیندازند. منبع: ال پائیس، ۲۰ فوریه

 
Email to a friend

امنیت یهودیان و پیش بیني هاي یک شاعر

رویا حکاکیان، یک ایراني یهودي است و براي نیویورک تایمز مي نویسد. او معتقد است که پیشیه تاریخي مشترک دوکشور در پیش بیني جنگ، تاثیر مي گذارد. اسکات سایمون، با رویا حکاکیان، نویسنده کتاب سفر از سرزمین نه، درمورد احتمال جنگ بین ایران و اسرائیل مصاحبه کرده است. سایمون در مقدمه این مصاحبه نوشته  اختلاط مذاهب، فرهنگ ها و هویت ملي براي بسیاري از کساني که در خاورمیانه زندگي مي کنند، کار را پیچیده کرده است. رویا حکاکیان اغلب در این باره مي نویسد. او یهودي است و در ایران به دنیا آمده و بزرگ شده است. در سال 1984 از آمریکا پناهندگي سیاسي گرفت و اکنون شاعر و نویسنده پرآوازه اي است. پاییز سال گذشته از "قاتلان قصر فیروزه" او نوشتیم.  وي در حال حاضر بر روي تنش فزاینده بین سرزمین مادري اش ایران و اسرائیل، متمرکز شده و موسس مرکز اسناد حقوق بشر ایران است. در همان اول مصاحبه می گوید:: وقتي با دوستانم در داخل ایران حرف مي زنم، احساس مي کنم در سال هاي اول انقلاب قرار داریم. زماني که اولین تحریم ها علیه ایران اجرا مي شد و جنگ با عراق تازه شروع شده بود. مي داني، فشار خیلي زیاد است. ارزش ریال به پایین ترین حد خود در 33 سال گذشته رسیده و همه این ها یک حس نگراني و ترس در میان مردم ایجاد کرده است که مدت هاي طولاني بود این حس در بین مردم وجود نداشت. سایمون: آیا درست است که  رفتار ایراني ها بعد از انقلاب نسبت به یهودي ها عوض شده است؟ حکاکیان: سووال جالبیه. ما فکر می کنیم که رفتار مردم عادي در برابر یهودیان تغییر کرده اما درواقع این رفتار دولت ایران است که تغییر کرده. زماني که در اواسط دهه هشتاد در ایران به دبیرستان مي رفتم، دستشویي هاي دبیرستان را جدا کرده بودند براي مسلمان ها و غیر مسلمانان و این به خواست همکلاسي ها و نه حتي مدیر مدرسه مان بود. این ها قوانیني بودند که حکومت جدید تلاش مي کرد به اجرا بگذارد. آنها تلاش مي کردند مردم را درگیر اقدامات ضد سامي گرایي بکنند. اما  شگفت انگیز این که مردم از این روش پیروي نکردند. خیلي مهم است که مردم تلاش مي کنند خودشان را از آنچه حکومت به زور اعمال مي کند، مبرا کنند. سایمون: آیا نگران دوستان یهودیت در ایران هستي؟ حکاکیان: معلوم است که نگرانشان هستم. فکر مي کنم حمله اسرائیل یا آمریکا به ایران مسلما امنیت یهودیان ایران را به خطر مي اندازد.اما در عین حال فکر می کنم بهتر است این موضوع را بر اساس آنچه امروز در ایران مي گذرد بررسي کنیم. اگر مختار باشم که بین  یهودي بودن  یا یک مخالف سکولار حکومت یکی را انتخاب کنم، من مي گویم مخالف سکولار حکومت. منظور این است که همین الان هم یهودیان در وضعیت ایده آل در ایران نیستند که نگران از بین رفتن این وضعیت باشیم. پس محدوده  سخنمان این است که از جهنم دور باشیم  یا به آن نزدیک. اما آنچه باعث قوت قلب مي شود این است که وقتي یک یهودي به همسایه دست و راست و چپ اش که احتمالا مسلمان هستند نگاه مي کند، در مي یابد که آنها هم به اندازه او از وضعیت ایران و حکومت ناراضي هستند. زماني که میزان نارضایتي و مخالفت تا این اندازه گسترده و عمومي است، در درون و بیرون آن یهودی احساسي از امنیت بوجود مي آید. ان پي آر، 25 فوریه

 
Email to a friend

سعودی و پر کردن جای خالی نفت ایران

عربستان سعودی صادرات نفت خود را افزایش داده است و آمریکا نیز به دنبال رکورد جدید قیمت نفت خام، تصمیم گرفت استفاده از ذخایر استراتژیک خود را آزاد کند. پس از انتشار گزارش آژانس هسته ای سازمان ملل در باره امکان بالقوه فعالیت های نظامی هسته ای ایران، به دنبال شکست بازدید اخیر بازرسان آژانس از این کشور، قیمت یک بشکه نقت خام برنت به 125 دلار رسید. این گزارش نگرانی از قطع صدور نفت ایران، بر اثر حمله نظامی پیشگیرانه اسرائیل به تاسیسات هسته ایران، را بیشتر کرد. چنین اقدامی احتمالا سراسر منطقه را متاثر ساخته و باعث افزایش شدید قیمت نفت خواهد شد. عربستان سعودی صادرات نفت خود را ظرف هفته های گذشته افزایش داده است و نفت بیشتری را به مشتریان بزرگ خود عرضه کرده است. تحریم های آمریکا علیه خریداران نفت ایران و همچنین پیش بینی تحریم های نفتی اروپا علیه ایران که از ماه ژوئیه اعمال می شود، مشتریان نفت ایران در اروپا و آسیا را به فکر کاهش خرید نفت خود از پنجمین صادر کننده نفت جهان انداخته است. به گفته منابع مطلع، دولت اوباما نیز برداشت از ذخایر استراتژیک نفت خود را برای جبران عرضه نفت ایران پیش بینی کرده است. گایتنر، رئیس خزانه داری آمریکا روز جمعه به سی ان بی سی گفت ممکن است برداشت ازاین ذخایر ضروری شود. او گفت: "مسلما ایران می تواند آسیب زیادی به اقتصاد جهانی بزند. ما در تلاش هستیم تا این خطر را به حداقل برسانیم." نگرانی از کاهش عرضه نفت و تهدید به بستن تنگه هرمز، قیمت های نفت را به بالاترین میزان خود در 11 سال گذشته رسانده است. این امر فشار بیشتری را بر اوباما، درمبارزات انتخاباتی در دومین دور ریاست جمهوری وی، وارد آورده است. قیمت بنزین در آمریکا در ماه فوریه به بالاترین حد خود رسید. این قیمت به 3.65 دلار برای هر گالن رسید که 13 درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است. انتظار می رود افزایش قیمت نفت این رقم را در تابستان به 4 دلار هم برساند. صندوق بین المللی پول نیز در باره خطرات افزایش قیمت نفت و آثار آن بر اقتصاد جهانی هشدار داده است. گرایش به استفاده از ذخایر نفتی توسط آمریکا و سایر کشورها هنوز به شدت ماه ژوئن گذشته نیست، که آژانس انرژی جهانی موافقت کرد 60 میلیون بشکه نفت برای جیران کاهش صدور نفت لیبی، مورد استفاده قرار گیرد. آنجل گوریا، دبیر سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی گفت آزاد سازی ذخایر نفتی برای کنترل افزایش قمیت نفت ناشی از تنش های ژئوپولیتیک کمکی نخواهد کرد. وی گفت: "نگرانی من آن است که افزایش قیمت ها در حال حاضر ناشی از یک عدم تعادل واقعی میان عرضه و تقاضا در بازار نیست، بلکه ناشی از نگرانی از افزایش تنش است." آلمان نیز با همین نظر از آزاد کردن ذخایر نفتی خود سر باز زده است. یک سخنگوی دولت آلمان گفت: "از نظر قانونی استفاده از ذخایر نفت تنها در زمانی مجاز شمرده می شود که اخلالی واقعی در جریان عرضه نفت اتفاق افتاده باشد." تحلیلگران متذکر می شوند که میزان واقعی کاهش عرضه نفت سوریه، یمن و سودان در حال حاضر به مراتب کمتر از میزان کاهش بر اثر وقایع لیبی در سال گذشته است. میزان ذخایر نفتی آمریکا معادل 727 میلیون بشکه نفت تخمین زده می شود که نیاز آمریکا را برای مدت 40 روز تامین می کند. آزاد ساختن استفاده از این ذخایر در گذشته هم اتفاق افتاده است؛ در سال 1991، در جنگ خلیج فارس، استفاده از این ذخایر کاهش 12 درصدی را در قیمت های نفت خام به دنبال داشت. در سال 2005 نیز عرضه بخشی از این ذخایر باعث کاهش 19 درصدی در قیمت نفت شد. عربستان سعودی هم مکررا اعلام کرده است که در صورت کاهش صادرت نفت ایران، با افزودن بر صادرات خود به جبران آن دست خواهد زد. منابع صنعتی به رویترزگفتند، عربستان هفته گذشته صادرات خود را به 9 میلیون بشکه در روز رسانده است، درحالیکه صادرات معمول این کشور 7.5 میلیون بشکه در روز است. این منبع گفت: "این رقم صادراتی دلگرم کننده است ولی این اتفاق در یک هفته افتاده است و معلوم نیست بتواند ادامه پیدا کند." اگر ریاض به صدور 9 میلیون بشکه در روز ادامه دهد، این امر برای اوپک به منزله رکوردی در صادرات محسوب می شود. عربستان درحال حاضر دو میلیون بشکه در روز را در داخل مصرف می کند. مشتریان اروپایی نفت ایران علاوه بر عربستان سعودی در پی خریداری نفت از عراق، لیبی و روسیه نیز هستند، ولی عربستان تنها کشوری است که ذخایر عظیمی در اختیار دارد. اتحادیه اروپا اکنون 700 هزار بشکه از نفت ایران را خریداری می کند. این گزارش نگرانی از قطع صدور نفت ایران، بر اثر حمله نظامی پیشگیرانه اسرائیل به تاسیسات هسته ایران، را بیشتر کرد. منبع:  رویترز - 25 فوریه

 
Email to a friend

More Recent Articles


Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages