Latest News from AzadCyber for 03/12/2012

1 view
Skip to first unread message

Omid Sabz

unread,
Mar 12, 2012, 3:20:15 PM3/12/12
to sabzollahiha
 

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



لیلا نگارنده

چند روز پیش، نوزدهم فوریه، قسمت پانصدم مجموعه سیمپسون‌ها به نمایش درآمد؛ اپیزودی که عده زیادی منتظر نمایش آن بودند. سیمپسون‌ها که از تاریخ نمایش این مجموعه، پای چهره‌های مشهور بسیاری از جمله U2، تونی بنت، کونن ابراین و جانی کارسون را به این سریال کشانده‌اند، این بار سراغ یک چهره جنجال‌آفرین و دردسرساز رفته‌اند؛ چهره‌ای که بحث‌های بسیاری را در زمینه آزادی بیان و امنیت ملی پیش کشید و جنجال‌های بسیاری را دامن زد.

در حالی که خبر اپیزود پانصدم و فصل بیست و سوم مجموعه سیمپسون‌ها به تنهایی هم جذاب به شمار می‌رفت، اعلام حضور جولین آسانژ، بسیاری از علاقه مندان این خانواده زرد چهارانگشتی را متجب کرد. ناشر، روزنامه‌نگار، برنامه‌ریز کامپیوتر و بنیان‌گذار سایت ویکی‌لیکس که خود را نه بنیان‌گذار که تنها سردبیر آن معرفی می‌کند و انتشار اسناد سیاسی و دیپلماتیک محرمانه پای او را به دادگاه و مناقشات حقوقی و طرفداری‌ها و دشمنی‌های زیادی کشانده، از طریق تلفن و ماهواره به جای شخصیت کارتونی خود در سریال سیمپسون حرف زده است.

آن‌طور که عنوان شده، به دلیل مشکلات قانونی پیش آمده برای او، اینکه چطور از او بازی بگیرند و صدای او را از خانه‌ای که آسانژ در کشور انگلستان به دستور دادگاه در آن نگهداری می‌شود ضبط کنند، چندان آسان نبوده است. هر چند، مدیر اجرایی این سریال می‌گوید آنها هر کس را که بخواهند می‌توانند به سریال سیمپسون‌ها بیاورند؛ چرا که همه ممکن است بچه‌ای داشته باشند که سیمپسون‌ها را دوست بدارد یا این‌که خودشان اصلا شبیه بچه‌ها سیمپسون‌ها را دوست داشته باشند و این همان مسیری است که از طریق آن سیمپسون‌ها خودشان را در دل مردم جا کرده اند.

“سیمپسون‌ها به تازگی در ایران سانسور شده اند. به این معنا که اسباب‌بازی‌فروشی‌ها حق ندارند عروسک سیمپسون بفروشند و از این پس عروسک‌های سیمپسون‌ها خلاف قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ‌ایران هستند”

به گفته مدیر اجرایی این سریال، آسانژ جنجال برانگیز است اما به رغم مخالف‌ها و بحث‌های زیاد، تصمیم بر این گرفته شده که او در اپیزود پانصدم حضور داشته باشد و این حضور البته ربطی به مشکلات قانونی‌اش ندارد. پس به این ترتیب، در جریان اپیزود پانصدم، طی یک جلسه محرمانه در شهر، سیمپسون‌ها از اسپرینگ‌فیلد به جای دیگری تبعید و آنجا با جولین آسانژ زرد چهار انگشتی روبه رو می‌شوند.

جولیان آسانژ با تمام چالش‌هایی که در بحث‌های مرتبط با آزادی بیان و امنیت ملی پدید آورد، اجازه آن را دارد که در سریالی با مخاطب جهانی حضور پیدا کند و چهره و شهرتی که از طریق جنجال‌های مربوط به  ویکی‌لیکس به دست آورد را به رخ بکشد اما، همه این‌ها در حالی است که سیمپسون‌ها به تازگی در ایران سانسور شده اند. به این معنا که اسباب‌بازی‌فروشی‌ها حق ندارند عروسک سیمپسون بفروشند و از این پس عروسک‌های سیمپسون‌ها خلاف قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ‌ایران هستند.

چندی پیش عروسک‌های باربی در ایران ممنوع و تعداد زیادی از آن‌ها در دوره‌های مختلف، از جمله در چند ماه گذشته، از اسباب بازی فروشی‌ها جمع آوری شد تا شاید این ممنوعیت بتواند برای عدم جذابیت عروسک‌های دارا و سارا چاره‌ای شود. پس خبر ممنوعیت باربی در ایران به سرعت در اخبار جهان راه پیدا کرد و نشریات بسیاری در تیترهای مربوط، «اعلام جنگ» جمهوری اسلامی ‌با عروسک باربی را نشانه گرفتند. دلایل چندانی در پی اعلام ممنوعیت عروسک‌های سیمپسون اعلام نشده است٬ با این حال منطق این ممنوعیت طبعا در استراتژی مبارزه با تهاجم فرهنگی حکومت پنهان شده است.

سیمپسون‌ها، با استاندارد کمدی موقعیت، بیست و سه سال است که از شبکه فاکس نیوز پخش می‌شود. اعضای این خانواده قرار است در ماجراهایی که پیش می‌آید، شریک انعکاس هجوآمیز سبک زندگی آمریکایی، طبقه متوسط اجتماعی، سیستم آموزشی و تاثیرات تلویزیون و صنعت سرگرمی‌ باشند. مذهب نقش پررنگی در این سریال کارتونی دارد از آنجا که شخصیت‌ها در موقعیت‌های بغرنج به خدا و کلیسا روی می‌آورند.

سیاستمداران در سریال سیمپسون اغلب فاسدند، کشیش‌ها به جماعت مومنان کلیسا بی‌تفاوت‌اند و پلیس٬ بی‌عرضه و نالایق است. با این همه٬ سریال سیمپسون که شخصیت محبوبش به زعم بسیاری هومر؛ پدر خانواده است به عنوان دشمنان انیمیشنی حکومت ایران به تازگی به رسمیت شناخته شده اند.

هومر در کارخانه انرژی هسته ای کار می‌کند تا این سریال بتواند رویکرد منتقدانه‌ای در مسائل مربوط به حفظ محیط زیست داشته باشد. تکیه کلام معروف او  این است: !Doh . یکی از موارد استفاده این کلمه از سوی هومر وقتی است که در یکی از موقعیت‌های غریب و احمقانه گیر افتاده است. شاید واکنش او وقت شنیدن این خبر هم همین باشد.


   
Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages