Latest News from Kaleme for 02/14/2012

0 views
Skip to first unread message

Omid Sabz

unread,
Feb 14, 2012, 3:32:24 AM2/14/12
to sabzollahiha
__[6]رتبه نخست آلودگی صوتی برای تهرانی ها_
_دبیر کمیته محیط‌ زیست شورای شهر تهران گفت: تهران از نظر آلودگی صوتی در
کشور رتبه نخست را دارد.

معصومه ابتکار با بیان اینکه تهران از نظر آلودگی صوتی در ایران رتبه اول
را دارد، گفت: جلسه‌ای ویژه در مورد پیگیری مصوبات شورا در رابطه با
آلودگی صوتی پایتخت تشکیل شد و بخش‌هایی از مصوبات که مربوط به شهرداری
است در حال اجراست.

به گزارش مهر، وی ادامه داد: عمده‌ترین عوامل ایجاد آلودگی صوتی ترافیک
خودروهای در حال حرکت و موتوسیکلت‌ها و فعالیت‌های صنعتی، تجاری، پرواز
هواپیماها و ساخت و سازهاست.

ابتکار با بیان اینکه احداث دیوارهای صوتی در بزرگراه‌ها و سنجش دایمی
آلودگی صوتی در پایتخت در حال انجام است، گفت: تهیه نقشه آلودگی صوتی
تهران و تصویب خروج صنایع آلاینده و مزاحم از پایتخت که بخشی از آن به
آلودگی صوتی مربوط می‌شود، بخش دیگری از فعالیت‌های مدیریت شهری در جهت
کاهش این بحران تازه پایتخت است.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/25/klm-90895/


__[6]بعد از پوشش اسلامی خانم ها، لباس آقایان هم ساماندهی می شود_
_معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در نظر داریم سال آینده در
حوزه مد و لباس آقایان مطالعه کرده و نمایشگاهی در این زمینه برگزار کنیم.

حمید شاه‌آبادی در مراسم افتتاح نخستین نمایشگاه دایمی مد و لباس اسلامی –
ایرانی گفت: مد و لباس خانم‌ها اکنون در قالب یک نمایشگاه ارایه شده است،
چون اعتبارات و حساسیت جامعه فعلا بر روی موضوع پوشاک بانوان است اما ممکن
است در حوزه کیف، کفش و… نیز مطالعاتی انجام بگیرد و نمایشگاه‌هایی برگزار
کنیم.

سالهاست تلاش دولت برای ارائه یک الگو پوششی به جامعه با شکست رو به رو
شده است.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/25/klm-90892/


__[6]احیای هیات نظارت بر قانون اساسی پس ۶ سال/ احمدی نژاد حکم دبیری داد_
_احمدی‌نژاد با صدور حکمی برای محمدعلی حجازی به‌عنوان عضو و دبیر «هیات
نظارت بر اجرای قانون اساسی» این نهاد را بار دیگر احیا کرد.

هیات پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی از آذر ۱۳۷۶ با حکم سیدمحمد
خاتمی برای کمک به رییس‌جمهور در اجرای وظیفه «اجرای قانون اساسی» طبق اصل
۱۱۳ که وظیفه رییس‌جمهور است، تشکیل شد تا وی از اختیارات خویش جهت تذکر و
اخطار استفاده کند.

مهرپور، شوشتری، افتخار‌جهرمی و سیدمحمد هاشمی از اعضای هشت‌ساله این هیات
بودند موسوی‌لاری، هاشم‌زاده‌هریسی، امینی و محمدعلی ابطحی هرکدام چندسالی
در این هیات عضویت داشتند.

اقدام احمدی نژاد، در تعیین دبیر هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی در حالی
است که دولت نهم این هیات را شش سال پیش منحل کرده بود.

یکی از اعضای اولیه هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی در گفت‌وگویی با
«شرق» درخصوص شکل‌گیری و پایان کار این هیات گفت که «رییس‌جمهور وقت در
دوران ریاست‌جمهوری خود تصمیم به تشکیل این هیات مشورتی گرفتند تا در
اجرای اصل ۱۱۳ قانون اساسی اعضا به ایشان مشورت بدهند.» وی ادامه داد: «با
پایان دوره دولت اصلاحات عملا مسوولیت این هیات به پایان رسید و هیات دیگر
وظیفه‌ای نداشت.»

در چنین شرایطی اعضای هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی طی نامه‌ای به آقای
احمدی‌نژاد روند شکل‌گیری و مسوولیت‌های هیات را ذکر کرده و خواستار
تصمیم‌گیری رییس دولت جدید برای ادامه کار یا پایان این هیات شدند.»

آنگونه که این عضو هیات توضیح داد: «آقای احمدی‌نژاد ادامه کار هیات نظارت
بر اجرای قانون اساسی را نخواستند و کار هیات به پایان رسید.»

خبر انحلال هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی روز دهم بهمن سال ۱۳۸۴ از سوی
غلامحسین الهام، سخنگوى دولت، در نشست هفتگى‌اش با خبرنگاران اعلام شد.

الهام در بیان دلایل تصمیم دولت درخصوص این هیات گفته بود: «دولت در اجراى
قانون اساسى نیازمند چنین هیاتى نیست. دولت از هر ظرفیتى براى انجام وظایف
خود در اجراى قانون اساسى استفاده مى‌کند، اما این منوط به هیات خاصى
نیست.»

پس از گذشت شش سال، احمدی‌نژاد ناگهان هفته گذشته در حکمی محمدعلی حجازی
را به عنوان عضو و دبیر «هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی» منصوب کرد.

احمدی‌نژاد در حکمش آورده است «نظر به تعهد و تخصص و تجربیات ارزشمند
جناب‌عالی و در اجرای اصل ۱۱۳ قانون اساسی به این ‌‌وسیله به عنوان عضو و
دبیر هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی منصوب می‌گردید.»

چندی پیش از سوی رهبری، هیات حل اختلاف قوا به ریاست آیت‌الله
هاشمی‌شاهرودی برای پایان دادن به این اختلافات تشکیل شد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/25/klm-90887/


__[6]مزاحمت برای خانواده عبدالله مومنی به بهانه فریاد “الله اکبر”_
_چند جوان که خود را عضو بسیج منطقه معرفی کردند با مراجعه به درب منزل
عبدالله مومنی، عضو دربند سازمان ادوار تحکیم وحدت، برای خانواده وی
مزاحمت ایجاد کردند.

به گزارش کلمه، ساعتی پیش و در حالی که فرزندان عبدالله مومنی، فعال
دانشجویی و معلم محبوس در بند ۳۵۰ اوین، در خواب بودند، تعدادی جوان که
خود را از اعضای بسیج آن منطقه معرفی کردند با مراجعه به منزل مومنی معترض
می شوند که این خانواده از پنجره فریاد “الله اکبر” سر داده اند.

بر اساس این گزارش مردان جوانی که ظاهرا از اوباش آن محل هستند بی توجه به
سخنان همسر عبدالله مومنی که گفته بود فرزندانش خواب هستند باعث مزاحمت و
آزار وی شدند.

به گزارش شاهدان عینی با اینکه فریاد “الله اکبر” در آن قسمت از شهرک
اکباتان که محل زندگی خانواده عبدالله مومنی است متعدد بوده اما تنها خانه
ای که این افراد به آن مراجعه کرده و مدعی بودند صدای “الله اکبر” از آن
به گوش می رسید منزل این فعال سیاسی دربند بوده است.

دو روز پیش در خبرها امده بود در حالیکه عبدالله مومنی به دلیل مشکلات
جسمانی زیاد نیاز به انتقال به بیمارستان دارد تا تحت نظر پزشک متخصص قرار
گیرد اما تاکنون با انتقال وی به بیمارستان موافقت نشده است.

فاطمه آدینه وند همسر مومنی با ابراز نگرانی از وضعیت سلامت همسرش گفته
بود: ”در طول دو سه ماه اخیر همسرم دل دردهای شدیدی می گیرد و بدنش هم
کهیر می زند چند بار به بهداری زندان منتقل شده اما فقط داروهای مسکن می
دهند و بعد از مدتی دوباره این ناراحتی ها بر می گردد. من از مسئولین
درخواست می کنم ایشان را اصلا تحت الحفظ به بیمارستان منتقل کنند تا متخصص
ایشان را معاینه کند و علت این مشکلات و ناراحتی هایش تشخیص داده شود تا
وضعیت حادتری پیدا نکند. واقعا مشکل جسمانی شدیدی دارد و باید سریع تحت
درمان قرار بگیرد.”

عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت در روز ۳۰ خرداد ۸۸ در ستاد
شهروند آزاد (حامیان مهدی کروبی) به طرز خشونت آمیزی دستگیر شد ونزدیک ۱۰۰
روز را در انفرادی وبازجویی تحت شکنجه به سر برد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/25/klm-90870/


__[6]ترافیک سنگین در شب ۲۵ بهمن، امان از پلیس تهران ربود_
_‏ ‫شب گذشته همزمان با شب ۲۵ بهمن راهپیمایی سکوت مردم سبز، ترافیک سنگین
شامگاهی در اغلب خیابان‌های تهران بحث در مورد گرانی و اعتراض روز سه شنبه
را به بحث غالب میان برخی از شهروندان تبدیل کرد. ‫

به گزارش خبرنگار کلمه از سطح شهر تهران، ترافیک سنگین و حجم بالای
خودروها در بیشتر خیابانهای اصلی تهران به ویژه خیابان آزادی و انقلاب
باعث افزایش تراکم مردم در تمام خیابان های اصلی، ایستگاه های اتوبوس شد
تا جایی که پلیس راهنمایی و رانندگی را برای روان سازی تردد با مشکل مواجه
کرد. ‫

خبرگزاری ها از نقص فنی خط ۴ مترو خبر داده بودند که شهروندان را برای
تردد در سطح شهر با مشکل مواجه رو به رو کرد.

یکی از شهروندان که زمان زیادی در مترو معطل مانده بود می گفت بعد از این
همه معطلی ساندیس به مردم می دهند.این در حالی است که خبرگزاری فارس با
اعلام اینکه قطار مترو در ایستگاه مترو فردوسی به سمت کلاهدوز توقف کرده
است، نوشت: در پی این اتفاق مسئولان مترو فرودسی با عذرخواهی از مردم ضمن
بازگرداندن هزینه بلیط یا بلیط جبرانی به مسافران، با شیرینی از مردم پوزش
خواستند!

‫مسافر دیگری ترافیک ایجاد شده را مرتبط با راهپیمایی سکوت ۲۵ بهمن دانسته
و می گفت: فردا شلوغ تر از این خواهد بود.

در راستای دعوت از مردم برای حضور در خیابان ها در اعتراض به حصر رهبران
سبز و گرانی و تبعیض و فساد، در روز ۲۵ بهمن، برخی از شبکه های اجتماعی از
مردم خواسته بودند در صورتی که افراد توان شرکت در مراسم ندارند با ایجاد
ترافیک مانع از تردد وسایل نقلیه ماموران امنیتی و انتظامی شوند.

خبرگزاری مهر شب گذشته گزارش داده بود که ماموران در تمام خیابانهای اصلی
، تقاطع ها و میادین حضور دارند اما حجم بالای خودروها باعث شده تلاش آنها
برای روان سازی تردد با مشکل روبرو شود.

گزارش ‫خبرنگار کلمه از خیابان آزادی حاکی است که معطل شدن مردم شب گذشته،
فضا را برای بحث گلایه ها و درد دل های آنها از گرانی کالاهای مصرفی و هم
چنین پرداختن به موضوعاتی هم چون راه پیمایی سکوت و قطعی اینترنت تبدیل
کرد.

موضوع روز ۲۵ بهمن یکی از موضوعاتی بود که به گرانی کالاها گره خورده بود،
تا جایی که برخی از آنها با ذکر میزان افزایش کالاهای مختلف بر حضور در
مراسم ۲۵ ام تاکید می کردند.

درحالی که مردم برای امرار معاش و تامین حداقل مواد غذایی با چالش جدی رو
به رو هستند، محسنی اژه ای از خرید زود هنگام مراسم برای شب عید خبر داد و
علت شلوغی خیابان ها را رفت و آمد مردم برای خرید عید ذکر کرد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/25/klm-90871/


__[6]محسنی اژه ی به رغم وعده ها کلی گویی کرد/ سکوت درباره حبس
غیرقانونی موسوی و کروبی_
_در حالی که چند روزی است مسئولان قضایی وعده از ” خبری مهم” می دهند،
محسنی اژه ای بار دیگر در نشست رسانه ای خود به ذکر موارد کلی پرداخت و
خبر از برگزاری دادگاه عاملان اختلاس بزرگ در ۲۹ بهمن ماه داد.

این خبر در حالی عنوان شد که پیش از این رهبری درخواست کرده بود مساله
اختلاس ” کش” داده نشود. اما در آستانه برگزاری انتخابات مجلس نهم،
مسئولان در تلاش هستند که اراده قوه قضاییه برای رسیدگی به مفاسد مالی را
نمایش دهند.

در حال حاضر پرونده رسیدگی به مفاسد اقتصادی محمدرضا رحیمی و زمین خواری
محمدجواد لاریجانی از موضوعات معطل مانده در قوه قضاییه کشور است.

هر چند عاملان اصلی این اختلاس تاکنون معرفی نشده اند و پیش بینی می شود
مثل سایر پرونده ها با رسیدگی به عوامل دست چندم، تکلیف این پرونده را هم
مختومه اعلام کنند، اما بنظر می رسد برای تحت الشعاع قرار دادن افکار
عمومی در حال حاضر نیاز به طرح این پرونده باشد.

محسنی اژه ای که خود ریاست دادگاه رسیدگی به پرونده غلامحسین کرباسچی،
شهردار موفق تهران را پیشتر بعهده داشت، در خصوص رسیدگی به پرونده اختلاس
مدعی است که قاضی با سی سال تجربه مسئولیت این کار را عهده دار شده است.

در این گفت و گوی خبری که در آستانه ۲۵ بهمن، سالگرد حبس غیرقانونی رهبران
جنبش سبز انجام شد، هیچ اشاره ای به حصر غیر انسانی میرحسین موسوی، زهرا
رهنورد و مهدی کروبی نشد و دادستان مدعی شد که هیچ زندانی سیاسی و عقیدتی
وجود ندارد.

سخنگوی قوه قضاییه بدون اشاره به وجود صدها زندانی سیاسی و عقیدتی در
زندان ها، گفت: هیچ کس صرفا به خاطر یک اعتقاد دستگیر و بازداشت نمی‌شود و
تحت تعقیب قرار نمی‌گیرد، در زمینه فروش سکه و ارز افرادی بازداشت شده‌اند
اما پرونده در مرحله مقدماتی است و حتی قرار مجرمیت هم برای آنان صادر
نشده است، اجازه دهید تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود تا اطلاع
رسانی صورت گیرد.

خرید مردم در شب عید را می گویند راهپیمایی است

در حالی که شورای هماهنگی راه سبز امید برای شرکت در راه پیمایی سکوت در
اعتراض به حبس غیرقانونی موسوی و کروبی، از مردم خواسته است ۲۵ بهمن ماه
به خیابان بیایند، غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سؤالی هدایت شده که
مدعی شده بود” عده‌ای از شکست‌خوردگان جریان فتنه سال ۸۸ روزهای اخیر به
وسیله سایت‌های خود قصد تشویش اذهان عمومی را داشته و از مردم دعوت کردند
تا طی روزهای انتهایی بهمن به خیابان‌ها بیایند که این موضوع قطعاً به
صلاح کشور نخواهد بود” می گوید: پر واضح است که هر فردی بخواهد اقدامی
علیه امنیت کشور انجام دهد قانون جلوی او را می‌گیرد.

دادستان کل کشور نگفت اگربرگزاری یک تجمع در اعتراض به سیاست های موجود
اقدام ” علیه امنیت ملی” است، چرا با دانشجویان بسیجی که با هماهنگی لباس
شخصی ها و گروه های مشخص اقدام به تصرف سفارت انگلیس کرده و خسارات زیادی
برجای گذاشته و اعتبار بین المللی کشور را در معرض خطر جدی قرار دادند،
برخورد نشده است.

وی در ادامه ادعا کرد: این حرف‌ها برای مردم دیگر رنگی ندارد و مردم
کشورمان فریب این گونه حرف‌ها را نخواهند خورد.

سخنگوی دستگاه قضا افزود: اگر عده‌ای بخواهند از طریق فضای مجازی یا واقعی
اقدامی علیه منافع مردم انجام دهند بدیهی است که با آنها برخورد می‌شود.

این ادعا در حالی مطرح می شود که تاکنون چند تن از استادان دانشگاه و
دانشمندان هسته ای در روز روشن در خیابان به شهادت رسیده اند و دستگاه های
امنیتی از شناسایی عاملان ناتوان بوده اند.

وی مدعی شد: نیروهای امنیتی و دادستان‌های ذیربط علی‌الخصوص دادستان تهران
در این رابطه حواسشان جمع است و مطمئناً پیش‌بینی چنین فضاهایی را خواهند
کرد.

محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون به دادستانی کل کشور در
رابطه با این تخلفات گزارشهایی واصل شده یا خیر‌؟ گفت: اشاره کردم که
دادستان هر شهر مسئول بررسی این موارد است و هر کجا هم که لازم باشد
دادستانی کل کشور از دادستان حمایت کند به کمک او خواهد رفت.

محسنی اژه ای در ادامه بدون اشاره به گرانی لجام گسیخته که توان مردم برای
خرید کالاهای ضروری را نیز گرفته است، ادعا کرد: بحمدالله مردم ما مثل
همیشه زودتر اقدام به خرید کرده‌اند و این هم نشانه نشاط مردم است. حتی
گاهی اوقات دشمن سوء استفاده می‌کند و عکس‌هایی می‌گیرند و می‌گویند این
رفت و آمد مردم، راهپیمایی است.

مسئولان امنیتی و انتظامی سال گذشته نیز در پی حضور صدها هزار نفر در
خیابان های تهران مدعی شدند که مردم برای خرید عید به خیابان انقلاب و
آزادی آمده اند!

وی نگفت اگر مردم برای خرید تجمع کرده اند، حضور ماموران مسلح و آرایش
نظامی شهر به چه منظوری بوده است.

در حالی که بارها از سوی مسئولان اعلام شده است که هر حرکتی در آستانه
انتخابات زیر نظر است و با کسانی که بر خلاف سیاست های جاری اقدامی انجام
دهند برخورد می شود، محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا
پرونده اخیر تداخلی با انتخابات نخواهد داشت و این تداخل باعث نخواهد شد
که حضور مردم در انتخابات کم رنگ شود؟ مدعی است: ایران کشوری است که به
طور متوسط سالیانه یک انتخابات برگزار می‌کند و ما نباید مسایل روز را با
انتخابات گره بزنیم.

سخنگوی قوه قضاییه در ادامه در رابطه با مساله خبرنگاران بی بی سی، بدون
اشاره به تهدید و ارعاب و بازداشت خانواده آنان گفته است: هر کس که علیه
امنیت داخلی و خارجی اقدام کند بدیهی است که برخلاف قانون جمهوری اسلامی
حرکت کرده و دستگاه قضا با آن برخورد خواهد کرد. اقدامات این رسانه نیز
علیه امنیت بوده و پرونده آنان در حال رسیدگی است.

وی اشاره ای به بازداشت چندین خبرنگار که هیچ رابطه ای با بی بی سی نداشته
اند اما نزدیک به یک ماه است در بازداشت و انفرادی هستند، نکرد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/25/klm-90863/


__[6]مهدی خزعلی در بهداری اوین بستری شد_
_در سی و ششمین روز از اعتصاب غذا، مهدی خزعلی شب گذشته در بهداری اوین
بستری شد.

به گزارش کلمه، مهدی خزعلی پس از چند روز سرگیجه و ضعف شدید جسمانی در
بهداری اوین بستری شد.

به گفته منابع خبری کلمه از زندان اوین، مهدی خزعلی در حالی به بهداری
اوین منتقل شد که در اثر ضعف شدید حتی توان راه رفتن نیز نداشت.

پیش از این پسر مهدی خرعلی با ابراز نگرانی از طولانی شدن اعتصاب غذای
پدرش و بی خبری از او به کلمه گفته بود: می دانیم که از اعتصاب غذا کوتاه
نمی آیند، ما هم هیچ کاری از دستمان بر نمی آید و فقط در این راه می
توانیم دعا کنیم چون مثل دفعه های قبل گفته اند که آنجا غذا نخواهند خورد.

مهدی خزعلی رزمنده دوران دفاع مقدس و نویسنده منتقددر اثر اعتصاب غذا،
بسیار ضعیف شده و بر خلاف درخواست هم بندیان و دوستان و خانواده و فعالان
سیاسی حاضر به پایان دادن به اعتصاب غذای خود نیست.

وی تاکنون چندین بار بر اثر اعتصاب و نوسان شدید فشار، تغییر رنگ صورت و
بی حالی مفرط به بهداری اوین منتقل شده اما همچنان می گوید که خود را برای
شهادت آماده کرده است و اعتصاب خود را نخواهد شکست.

هفته ی گذشته سید محمد خاتمی، رییس جمهور سابق کشورمان در تماس تلفنی با
خانواده مهدی خزعلی از فرزند وی درخواست کرده بود [1]پیام وی را مبنی بر
درخواست شکستن اعتصاب غذای یک ماهه که انتظار همه دلسوزان و کسانی است که
به مهدی خزعلی و انقلاب و ایران دلبستگی دارند به گوش وی برساند.
Links:
1. http://www.kaleme.com/1390/11/18/klm-90044

مهدی خزعلی قبل از آن در [2]پیامی خطاب به همسر شهید باکری، همسر شهید همت
و محمد نوریزاد گفته بود: بگذارید قبل از اینکه در سوگ ارزش ها دق کنم
برای احیای ارزش های ناب انقلاب اسلامی جان خویش فدا کرده و جایی برای
خویش در خیل شهیدان باز کنم.
Links:
2. http://www.kaleme.com/1390/11/17/klm-89929

همسران شهید باکری و همت و همچنین محمد نوریزاد در [3]نامه ای خطاب مهدی
خزعلی، خواسته بودند که برای فردایی که همه چشم به راه اویند به اعتصاب
خود پایان دهد.
Links:
3. http://www.kaleme.com/1390/11/16/klm-89835

مهدی خزعلی به چهارده سال حبس در شهرستان برازجان و بعد از اتمام دوره
محکومیت، به ده سال اقامت اجباری در این شهرستان و نود ضربه شلاق محکوم
شده است.
Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/25/klm-90866/


__[6]سعید مدنی تحت فشار بازجویان برای پذیرش جرم های انتسابی_
_سعید مدنی، فعال ملی مذهبی و کنشگر سیاسی حامی جنبش سبز، تحت فشار شدید
نیروهای امنیتی قرار دارد.

به گزارش ندای سبز آزادی، این فعال سیاسی و تحلیلگر اجتماعی به دلیل
روابط‌ و ارتباطات‌اش با برخی فعالان جنبش سبز و نیز به خاطر ارزیابی‌های
همدلانه‌اش با جنبش سبز، در سلول‌های انفرادی اوین تحت فشار قرار دارد.

بر اساس این گزارش اتهامات سنگینی متوجه این فعال ملی مذهبی شده و بازجوها
فشار زیادی را برای پذیرش جرائم انتسابی متوجه وی کرده اند و وضع کنونی
سعید مدنی «بسیار نگران کننده» توصیف شده است.

لازم به ذکر است که احسان هوشمند، فعال ملی مذهبی و محقق علوم اجتماعی در
حوزه اقوام و هویت های فرهنگی، و نیز خواهرزاده سعید مدنی نیز همزمان با
بازداشت وی، دستگیر شده اند.

سعید مدنی در چند ماه اخیر، به ویژه پس از درگذشت مهندس سحابی، هاله سحابی
و هدی صابر (و به دلیل نقشی که در برگزاری مراسم ختم و یادبود آنان داشت)
و نیز پس از انتشار نامه معروف به ۱۴۳ امضاء خطاب به سیدمحمد خاتمی (در
مورد نمایشی و غیرسالم بودن انتخابات مجلس نهم)، بارها احضار شده و مورد
تهدید و بازجویی قرار گرفت.

وی از جمله تحلیلگرانی است که پس از کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ در مقالات
متعدد، جنبش سبز را از منظر جنبش های اجتماعی جدید مورد تحلیل و تبیین
قرار داد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90854/


__[6]نشر چشمه دچار تعلیق شد_
_خبرگزاری پانا،‌ در خبری از قول بهمن دری، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ
و ارشاد اسلامی نوشته است که نشر چشمه دچار تعلیق شده است. این مقام مسوول
در وزارت فرهنگ و ارشاد، دلیل لغو امتیاز را دلایل قضایی عنوان و آن را
تایید کرد.

دری گفته است که نشر چشمه و چند نشر مشابه در هیات رسیدگی به تخلفات مستقر
در معاوت فرهنگی پرونده دارند. این هیات دو شورای بدوی و ثانویه دارد.

او در این گفتگو گفته است که نشر چشمه و چند نشر دیگر، در شورای رسیدگی به
تخلفات پرونده دارند و بر همین اساس حکم به تعلیق‌شان داده شده است.

نشر چشمه به این حکم اعتراض کتبی کرده است و حکم در حال تجدید نظر است.

نشر چشمه یکی از مؤسسات انتشاراتی ایران است که عمده فعالیتش در زمینه
ادبیات است که فعالیت خود را از سال ۱۳۶۴ شروع کرد. مدیر این بنگاه
انتشاراتی حسن کیائیان است که در چند دوره رئیس اتحادیه ناشران و
کتابفروشان تهران نیز بوده‌است.

انتشارات چشمه یک سال قبل از شروع کار نشر، کتابفروشی خود را در خیابان
کریم‌خان تهران افتتاح کرد که اکنون یکی از کتابفروشی‌های پر رفت‌وآمد در
شهر تهران به شمار می‌رود.

انتشارات چشمه از زمان تأسیس در حوزه‌های مختلف هنر و ادبیات مانند
داستان، شعر، نمایشنامه، فیلمنامه، سینما و تحقیقات ادبی فعالیت کرده‌است.

محمدرضا شفیعی کدکنی، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج، محمود دولت‌آبادی،
علی‌اشرف درویشیان، مهرداد بهار، ایرج افشار، احمدرضا احمدی و حمید رضا
صدر از جمله شاعران و نویسندگان ایرانی هستند که با این مؤسسه انتشاراتی
همکاری کرده‌اند.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90853/


__[6]سومین اعتصاب غذا در بند ۳۵۰ اوین؛ محمد صدیق کبودوند_
_محمد صدیق کبودوند فعال حقوق بشر و از زندانیان بند ٣۵٠ اوین که از سال
١٣٨۵ در این زندان بسر می برد از ساعت ٢٠ یکشنبه ٢٣ بهمن ماه دست به
اعتصاب غذا زده است.

به گزارش خبرنگار کلمه، این فعال حقوق بشر طی نامه ای به دادستان تهران
دلایل اعتصاب خویش را به شرح زیر اعلام کرده است:

١_ عدم اجازه دیدار با فرزندم که به بیماری صعب العاج سرطان مبتلا شده است
و در آستانه مرگ قرار دارد، به رغم درخواست های مکرر طی یک ماه گذشته

٢_ عدم رسیدگی پزشکی و توجه به گزارش های پزشکان مبنی بر عدم توانایی تحمل
کیفر

٣_ محروم نگه داشتن از ابتدای ترین حقوق انسانی یک زندانی مطابق قواعد
حقوقی و قانونی نظیرمحرومیت در دیدار با خانواده و شکنجه های روحی و روانی
خانواده ام از این طریق

۴_ غیر قانونی بودن حکم محکومیت و اعمال اشد مجازات و مغایر بودن استناد
حکم با تمام اصول حقوقی و قانونی و تداوم اجرای آن

وی در پایان نامه اش تاکید کرده است: اگرچه اعتصاب غذا را مغایر با موازین
حقوق بشری و حق حیات می دانم اما این آخرین و تنها راهی است که دستگاه های
قضایی و امنیتی بر من تحمیل کرده اند.

این زندانی سیاسی اعلام کرده تا رسیدن به خواسته هایش به اعتصاب غذای خود
ادامه خواهد داد.

کبودوند رییس سازمان حقوق بشر کردستان و سردبیر نشریه پیام مردم است که
دهم تیرماه ۱۳۸۶ بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شد.

کبودوند سومین زندانی سیاسی بند ۳۵۰ است که این روزها وارد اعتصاب غذا می
شود. پیش از این مخدی خزعلی نویسنده و محقق و همچنین محمدرضا معتمدنیا در
اعتراض به رفتار غیرقانونی مسئئولان زندان و سیستم قضایی کشور دست به
اعتصاب غذا زدند.

اخبار رسیده از مهدی خزعلی که ۳۶ امین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشته
نگران کننده است اما او می گوید خود را برای شهادت آماده کرده است و
فرزندش ابراز نگرانی کرده که پدرش از حرف خود کوتاه نخواهد آمد.

همچنین محمدرضا معتمد نیا از زندانیان بند ٣۵٠ از روز ٢٠ بهمن ماه در
اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی در اعتصاب غذا به سر می برد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90703/


__[6]ناگفته هایی تکان دهنده از رفتار ماموران در شب حمله به منزل مهدی کروبی_
_محمد تقی کروبی در یادداشتی که به مناسبت شب ۲۵ بهمن در سایت خود منتشر
کرده، ضمن ارائه یک روزنوشت از این شبها در سال گذشته و نقل داستان شکل
گرفتن تظاهرات ۲۵بهمن، ناگفته هایی را از رفتار ماموران در شب حمله به
ماموران به منزل پدر و مادرشان را شرح می دهد.

وی در این یاددشت با بیان بخشی از خاطرات فاطمه کروبی از شب حمله ماموران
به منزل وی آورده است: تعداد زیادی مامور به طرز وحشیانه ای به منزل ورود
کردند. گویا خانه تیمی کشف کردند و بدنبال سلاح و مبارزان مسلح هستند. من
در آن لحظه به یاد سال های مبارزه افتادم و هجوم متعدد ساواک را به یاد
آوردم. ساواک می دانست کروبی با اندیشه اش مبارزه می کند و نه با سلاح،
اما این جماعت بگونه ای برخورد کردند که گویا خانه تیمی مسلحانه کشف
کردند.

خانم کروبی در ادامه تشریح کرده است که آقای کروبی را به طبقه اول که در
دفتر ایشان آنجا بود بردند و به تفتیش و جستجو ادامه دادند، وان حمام را
از جا در آوردند، سقف کاذب منزل را بازرسی کردند، لوله ها را می گشتند،
کمد ها را زیر و رو کردند، کلیه کتاب ها، روزنامه ها و حتی تلویزیون و
رادیو را بردند و … بیش از ده ساعت این کار بطول انجامید و منزل را به جز
وسائلی نظیر مبل و صندلی تخلیه کردند. قفل تمام اتاق ها از جمله اتاق
خوابم را تعویض کردند و در اختیار ماموران قرار دادند.

محمدتقی کروبی در پایان این یادداشت با اشاره به اینکه آقای کروبی امروز
در تنهایی و غربت زندانی است و از حقوق اولیه خود محروم است، از وضعیت
سلامت او بی خبریم و نمی دانیم دستور شفاهی حاکمان کی و چگونه تابع یک
ضابطه ولو ناعادلانه می گردد گفته است: فراموش نکرده ایم که در این روز
صانع ژاله و محمد مختاری آزاده به ضرب گلوله کرکس ها به شهادت رسیدند، عده
زیادی مجروح و زندانی شدند. یاد و خاطره آنان را گرامی داشته و از ایزد
یکتا برای خانواده آن عزیزان سفر کرده صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می کنم.

متن کامل این یادداشت به گزارش سایت شخصی محمد تقی کروبی، بدین شرح است:

در آستانه دهه فجر مهندس موسوی به دیدار پدر آمد. در این جلسه بیداری، ظلم
ستیزی خیزش مردمی منطقه خاورمیانه مورد بحث و گفتگو طرفین قرار گرفت. در
نهایت پیشنهاد دعوت به راهپیمایی در جهت حمایت از خیزش های مردمی مطرح شد
و مقرر گردید نامه ای با امضای مشترک این دو عزیز به وزارت کشور تنظیم و
ارسال گردد. بعد از رایزنی و مشورت پیرامون زمان درخواست راهپیمایی، بیست
و پنجم از سوی آنان نهایی شد. لذا نامه ای با امضای کروبی و موسوی تنظیم و
تقدیم وزارت کشور شد. این دعوت به سرعت نقل محافل مختلف شد و استقبال مردم
بویژه جوانان زمینه نگرانی حکومت را فراهم کرد. دادستان کل کشور و
استاندار تهران و برخی مقامات نظامی نسبت به آن واکنش نشان دادند و برای
مردم خط و نشان کشیدند اما هیچ مقامی بطور رسمی پاسخی به این درخواست
نداد. حقیقت این است که به دنبال انقلاب تونس و فرار بن علی و خیزش مردم
مصر علیه حکومت مادام العمر مبارک، نشاط و روحیه ی مضاعفی میان اقشار
مختلف جامعه ایجاد شد. حاکمیت که در ۲۰ ماه گذشته حرکت مسالمت آمیز مردم
خود را به شدت سرکوب کرده بود و زندان را به دانشگاه و دانشگاه را به
زندان تبدیل نموده بود، از حرکت مردمی این دو کشور در ظاهر استقبال و خطبه
ها در رسای آن خواند. نمی دانم پیش از ایراد سخن به این فکر نکردند که
آنچه را برای ملت خود نمی پسندند چگونه برای دیگر ملل دنیا تجویز می کنند،
پاسخ این رفتار متناقض را چگونه خواهند داد؟

آنچه تو بر خود روا داری همان می بکن از نیک و از بد با کسان/ و آنچه
نپسندی بخود از نفع و ضرر بر کسی مپسند هم ای بی هنر

دعوت ۲۵ بهمن هزینه بسیار سنگینی برای جنبش آزادی خواهی مردم داشت اما
صادقانه بگویم این روز پرده ریا و تزویر سیستم موجود را برای بسیاری به
نمایش گذاشت و اما خلاصه ای از روز شمار سال گذشته:

• پنج شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۹: منزل پدر به محاصره نیروهای امنیتی درآمد و رفت
و آمد تمامی اعضای خانواده از ساعت ۹ صبح ممنوع گردید.

• جمعه ۲۲ بهمن: به همراه برادرم به منزل پدر رفتیم که مانع ورود شدند.
مادرم اجازه یافت برای چند دقیقه از منزل خارج شود و داروهای مورد نیازش
را تهیه کند.

• شنبه ۲۳ بهمن: خبرنگاران رسانه های مختلف در جهت کسب خبر تماس می گرفتند
و نسبت به وضعیت پدر و حلقه محاصره خبر تهیه می کردند. تلفن های منزل پدر
و موبایل مادرم حدود ظهر قطع شد. بعد از ظهر در دانشگاه شهید بهشتی بودم
که موبایل و خط منزل من و حسین نیز قطع شد. امکان ارتباط از طریق خط های
شناخته شده مسدود گردید.

• یک شنبه ۲۴ بهمن: ماموران به منزل حسین یورش بردند و در آنجا مستقر
شدند. پیش تر وی به همراه خانواده به مکانی دیگر رفته بود.

• دوشنبه ۲۵ بهمن: حضور گسترده و غیر قابل پیش بینی مردم حکومت را دستپاچه
و عصبی کرد. گفته شد در گزارش های مقامات کشور و شورای امنیت ملی جمعیت
حاضر بین هشتصد هزار تا یک میلیون تخمین زده شد و نماینده رهبری در سپاه
بعد ها اعتراف کرد که سپاه و بسیج موضوع را جمع کرد و اگر اجازه شکل گیری
راهپیمایی داده می شد از ۲۵ خرداد بدتر می شد.

• سه شنبه ۲۶ بهمن: فحاشی دستوری وکیل الحکام در مجلس فرمایشی به رهبران
اطلاح طلب و درخواست حکم اعدام برای کروبی و موسوی شان مجلس را در حد
واقعیت آن به نمایش گذاشت. ارسال ۵۰ نفر از اوباش حکومتی به درب منزل پدر
و عربده کشی از ساعت ۱۱:۳۰ تا ۲ بامداد بخش دیگری از فعالیت های چشمگیر
نظام در این ایام محسوب شد.

• چهارشنبه ۲۷ بهمن: هجوم ۵۰ الی ۶۰ نفر از اوباش حکومتی به منزل و گسترش
دایره هتاکی و فحاشی به مرجع آزاده آیت الله العظمی صانعی، آیت الله
دستغیب و رئیس مجمع تشخیص آیت الله رفسنجانی و آقای خاتمی و بیت امام.

• پنج شنبه ۲۸ بهمن: حضور مجدد اوباش از ساعت ۱ بامداد تا ۳ بامداد و بکار
گیری الفاظی که نشان از اصل و نسب مامور و آمر داشت.

• جمعه ۲۹ بهمن: تکرار همان سناریوی قبلی و حمله اوباش و تخریب منزل.

• شنبه ۳۰ بهمن: شکایت اهالی محل به وزارت کشور و گله از الفاظ سخیف و
زننده اوباش و همراهی چند زن معلوم الحال در نیمه های شب و تبدیل منطقه
مسکونی فرمانیه به مکان …

• یک شنبه ۱ اسفند: اوباش در این شب از آقای محسنی اژه ای به عنوان قاضی
انقلاب تقدیر کرده و آقای لاریجانی رییس دستگاه قضایی را مسخره کردند. با
هماهنگی ماموران اوباش به مجتمع ورود کرده و برای ایجاد رعب و وحشت بمب
صوتی در واحد انداختند. نوارهای کامل شب های عملیات اوباش تحت امر بعد از
یورش به منزل توسط مقامات امنیتی توقیف گردید و در حال حاضر در اختیار
آنان است. البته بخشی از آن در اختیار است که کپی از آن تحویل دستگاه قضا
گردیده است.

• دوشنبه ۲ اسفند: همزمان با ۱۷ ربیع اول میلاد رسول اکرم (ص) و امام جعفر
صادق (ع) عملیات یورش به منزل در عصر با حضور بیش از ۶۰ مامور آغاز شد.
علی فرزند سوم خانواده بازداشت و روانه اوین گردید. تلاش ماموران اطلاعات
در جهت دستگیری همزمان فرزندان دیگر ناکام ماند.

• سه شنبه ۳ اسفند: انتشار اولین خبر یورش و بازداشت رهبران جنبش.

رفتار ماموران و حوادث آن شب خود حکایتی است خواندنی که مجال بسیار می
طلبد. مادرم در بخشی از خاطرات خود از شب یورش چنین آورده است:

“ساعت ۱۴ یکی از بچه های حفاظت گفت به ما دستور دادند سلاح ها را تحویل
دهیم و از خانه خارج شویم. کمی بعد دیدم تعداد زیادی مامور به طرز وحشیانه
ای به منزل ورود کردند. گویا خانه تیمی کشف کردند و بدنبال سلاح و مبارزان
مسلح هستند. من در آن لحظه به یاد سال های مبارزه افتادم و هجوم متعدد
ساواک را به یاد آوردم، آری ساواک نیز وحشیانه برخورد می کرد اما به دور
از انصاف است اگر نگویم برخورد این جماعت به مراتب وحشیانه تر از یورش های
ساواک بود. ساواک می دانست کروبی با اندیشه اش مبارزه می کند و نه با
سلاح، اما این جماعت بگونه ای برخورد کردند که گویا خانه تیمی مسلحانه کشف
کردند. بر سر آنها فریاد زدم و از رفتار خلاف آدمیت ماموران شکایت کردم،
اما خوشحالی در چهره مهاجمان موج می زد. همه چیز را به هم ریختند و با
لحنی کینه توزانه برخورد می کردند. آقای کروبی را به طبقه اول که در دفتر
ایشان آنجا بود بردند و به تفتیش و جستجو ادامه دادند، وان حمام را از جا
در آوردند، سقف کاذب منزل را بازرسی کردند، لوله ها را می گشتند، کمد ها
را زیر و رو کردند، کلیه کتاب ها، روزنامه ها و حتی تلویزیون و رادیو را
بردند و … بیش از ده ساعت این کار بطول انجامید و منزل را به جز وسائلی
نظیر مبل و صندلی تخلیه کردند. در بازرسی بدیهی ترین مسائل شرعی، اخلاقی و
انسانی را رعایت نکردند و مردان وسائل شخصی من را بدون حضور خودم تفتیش
کردند. بی شرمانه آلبوم خانوادگی و عکس نوه ها و بچه ها را با خود بردند.
قفل تمام اتاق ها از جمله اتاق خوابم را تعویض کردند و در اختیار ماموران
قرار دادند. برای آرامش روحی بعدها از مسولان آنان خواستم حداقل کلید اتاق
خوابم را به من برگردانند که از این کار هم امتناع کردند. هرگز ساواک چنین
بی حیا و غیر انسانی عمل نمی کرد. ماموران وزارت در آن شب حتی احکام امام
و نامه نگاری های پیش از انقلاب و بعد از انقلاب را بردند. من همانطور که
بارها در مقابل ساواک جسورانه حرف می زدم اینبار حرف خود را زدم اما آقای
کروبی با خونسردی گفتند “بذار هر چه می خواهند با خود ببرند، ما تکلیف خود
را در قبال خدا و مردم انجام دادیم، اهمیت نده.” از غروب تا اذان صبح ما
را نگه داشتند تا بازرسی، تفتیش و نصب دستگاه های شنود شان تکمیل شود.
امکان هرگونه هواخوری را مسدود کردند. به استثنای یک اتاق، نشمین و
آشپزخانه، الباقی واحد را قفل کردند و با غصب و توقیف غیر قانونی اموال
سایر شرکاء مجتمع را به زندان بدون قانون و ضابطه تبدیل کردند. … ”

در طی یکسال گذشته ظلم های بسیار بر رهبران جنبش تحمیل شد. دایره این ظلم
و تعدی نه تنها آنان بلکه اعضای خانواده را در بر گرفت. متاسفم که بگویم
دایره ظلم و تعدی از فرزندان فراتر رفت و بدون توجه به مسئولیت حکومت و
شان حکومت داری نوه های خردسال کروبی را هم در بر گرفت.

کروبی امروز در تنهایی و غربت زندانی است و از حقوق اولیه خود محروم است،
از وضعیت سلامت او بی خبریم و نمی دانیم دستور شفاهی حاکمان کی و چگونه
تابع یک ضابطه ولو ناعادلانه می گردد. فراموش نکرده ایم که در این روز
صانع ژاله و محمد مختاری آزاده به ضرب گلوله کرکس ها به شهادت رسیدند، عده
زیادی مجروح و زندانی شدند. یاد و خاطره آنان را گرامی داشته و از ایزد
یکتا برای خانواده آن عزیزان سفر کرده صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می کنم.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90843/


__[6]بیست و دومین نامه نوری زاد به رهبری_
_اگر با من هم عقیده نباشی که ما آدم کشته ایم ، بله ، آدم کشته ایم! نه
برای برپایی حکومت عدل علی ، بلکه برای برقراری خودمان ، ران ملخ کجا و
کشتن آدم کجا؟ ما آدم کشته ایم ، ما آدم کشته ایم ، ما انسان کشت ایم … بی
گناه ، بی دلیل … ما غارت کرده ایم ، ما غارت کرده ایم … ما غارت می کنیم!
به زندان انداخته ایم … به زندان می اندازیم … عده ای از مردم خود را از
سرزمینمان از سرزمینشان تارانده ایم … اعدام جوانان … قتل های زنجیره ای …
کوی دانشگاه … کشتار سال ۸۸

نوری زاد در بیست و دومین نامه خود نوشته است: دیروز هرچه بود گذشت ، به
امروز بیندیش و به فردایی که در پیش است و ممکن است تو در آن نباشی ، ما
نام نیک تورا خواهانیم ، دوست نداریم نام تو در کنار نام کسانی ثبت و ضبط
شود که بر سر مردم خویش آوار بوده اند ، ما دوست داریم نام تو در کنار نام
رهبران خوش نامی چون گاندی و نلسون ماندلا به نیکی به یادگار بماند ، زمان
تنگ است ، به فردا بیندیش به عرصه ای که در پیشگاه خدا ایستاده ای و باید
به هرچه کرده ای پاسخ بگویی.

برای دریافت فایل صوتی [1]اینجا کلیک کنید.
Links:
1. http://static3.kaleme.com/Seid+Ali+Beshno.nurizad(low).mp3

متن کامل این نامه از وبسایت این نویسنده دفاع مقدس بشرح زیر است:

رهبر گرامی ما ، شما در تاریخ ۱۲ام آبان سال ۸۰ در دیدار جوانان استان
اصفهان و در اشاره به کسانی که شما را با علی(ع) هم ردیف می دانستند
فرمودید:
“مـــا کجا و کمترین و کوچکترین شاگردان علی کجا ، مـــــا کجا و قنبر علی
کجا ، مــا خاک پای قنبر غلام علی هم محسوب نمیشویم”

این سخن شما بسیار درست است ، و بسیار حکیمانه ، اما راستش را بخواهید من
با ضمیرهای مکرر “مــا” یی که در همین چند جمله ی کوتاه برای خود به کار
برده اید چندان موافق نیستم.
کسی که خود را صادقانه خاک پای غلام علی هم نمی داند ، مقام و جایگاه خود
را بیهوده بالا نمی برد و خلاصه ما نمی گوید. می گوید این فقیر ، میگوید
این کمترین ، می گوید این ناچیز!

بگذریم ، من قصد این ندارم که در معانی واژه ها و ضمائر به کار رفته در
سخنان شما متوقف شوم ، اصل مسئله اینست که شما یا کمتر از خاک پای غلام
علی هستید یا نیستید ، اگر هستید باید به همان راهی بروید که غلام علی رفت
، حالا خود علی بماند ؛ یا نه خود را برتر از خاک پای قنبر و خود قنبر می
دانید ، و این سخن را به تعارف بر زبان جاری کردید ، که البته ما همان
اولی را باور می کنیم ، که شما از خاک پای غلام علی کمترید چرا که دوست
نداریم از رهبرمان سخن نادرست بشنویم.پس اگر موافق باشید ما مردم ایران یک
پله مقام شما را بالاتر می بریم ، یعنی شما را در جایگاهی نه کمتر از خاک
پای غلام علی ، که درست هم طراز آن جای می دهیم ، یعنی می گوییم سید علی
خامنه ای ما ، خاک پای غلام علی است.این خودش یک جور ترفیع مقام
است.ترفیعی شایسته و شوق انگیز،این مقام شایسته مبارک جناب شما!

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

راستش را بخواهی ما از تو گله مندیم ، به خاطر اینکه مردم ایران و حتی
مسئولین دانه درشت ما نمی توانند با تو به راحتی صحبت کنند ، اگر بخواهند
از تو و کارهای تو و از کارگزاران تو انتقاد کنند ، از ترس مأموران گوش
بزنگت و داغ و درفشی که در پستوهای زندان اوین یا سایر زندان هاچشم به
راهشان است ، زبانشان به لکنت می افتد ، هرکه با تو سخن می گوید طبق یک
عادت متداول ، زبان به غلظتی از چاپلوسی می آلاید ، بیت معظم ات به همه ی
رسانه ها دستور فرموده که هر کجا اسمی و خبری از خاک پای قنبر غلام علی
درج می کنند حتما از ضمیر و افعال جمع استفاده کنند.
مثلا بنویسند و بگویند ، مقام عظمای ولایت فرمودند ، یا مقام معظم رهبری
از فلان جا دیدار کردند ، یا رهبر معظم انقلاب دست ملاطفت بر سر فلانی
کشیدند.خودت قبول داری که اینجور القاب تورا بیش و بیشتر از مردم جدا می
کند و در دور دست های تقدسی ناخواسته می نشاند؟
ای عزیز ، زیاد از ما فاصله مگیر! خاکی باش ، ای خاک پای قنبر غلام علی.

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

چگونه است که نه غلام علی که خود علی به شکایت یک یهودی به دادگاه خودِ
علی فراخوانده می شود و آن یهودی شاکی پیروز و علی امیرالمؤمنین محکوم
بیرون می آیند ، اما در حکومت تو که بنا به گفته ی خودت خاک پای غلام علی
هم نیستی ، تجسم اینکه یک مظلومی بخواهد از تو شکایت کند و تورو به دادگاه
فرابخواند ، کفرآمیز تلقی می شود. هیچ به این گسست بزرگ فکر کرده ای؟ علی
آنگونه؟ و خاک پای قــنــبــر اینگونه؟

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

مولای ما علی می گوید اگر همه ی دنیارا کف دست من بگذارند ، من ران ملخی
را به زور از دهن مورچه ای بیرون نمیکشم ، ما اما چه کردیم در این سال های
پس از انقلاب و در سال های رهبری تو!
ای عزیز بعید است اگر با من هم عقیده نباشی که ما آدم کشته ایم ، بله ،
آدم کشته ایم! نه برای برپایی حکومت عدل علی ، بلکه برای برقراری خودمان ،
ران ملخ کجا و کشتن آدم کجا؟ ما آدم کشته ایم ، ما آدم کشته ایم ، ما
انسان کشت ایم … بی گناه ، بی دلیل … ما غارت کرده ایم ، ما غارت کرده ایم
… ما غارت می کنیم! به زندان انداخته ایم … به زندان می اندازیم … عده ای
از مردم خود را از سرزمینمان از سرزمینشان تارانده ایم … اعدام جوانان …
قتل های زنجیره ای … کوی دانشگاه … کشتار سال ۸۸ … ران ملخ … دهان مورچه …
عدالت علوی … جمهوری اسلامی … خاک پای قنبر غلام علی!!

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

حساب مالی علی پاک بود ، از حسابرسی دنیا و آخرت هم باک نداشت ، دوست و
دشمن همه می دانستند و باور داشتند که علی نسبت به بیت المال تا چه اندازه
حساس است ؛ حساب مالی تو ای خاک پای غلام علی چگونه است؟ آیا میشود از تو
پرسید از آغاز رهبریت تا کنون ، چه میزان پول مردم به دستور مستقیم تو
جابجا شده است؟ اساسا آیا همین یک پرسش ، همین یک پرسش از نگاه دوستان تو
و دستگاه امنیتی و قضایی ما یک جرم نانوشته نیست؟
یک تقاضا ، نمی خواهد به ما پاسخ بدهی با پول مردم در این سال ها چه کرده
ای ، که تصور این پاسخگویی هم برای ما ناممکن به نظر می رسد ، اما بیا و
برای قیامت و پاسخگویی در پیشگاه خدا ، ببین با دستور مستقیم تو ، چه حجم
پول به کجاها سرازیر شده است؟ و درهمان خلوت از خودت بپرس آیا رضایت مردم
در این پرداخت ها سهم و نقشی داشته و دارد؟ یا نه؟!

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

تاریخ ، دوست ، دشمن همه و همه به چشم خود دیدند و باور کردند که جایگاه
فردی و حقوقی علی در زمان حکومتش از مردم کوچه و بازار کمتر بود که بیشتر
نبود ، در قانون اساسی کشور ماهم آمده است که همه ی مردم در نگاه قانون
مساویند ، چه یک روستایی بی نشان چه رهبر ، به نظر تو ای عزیز ، امروزه
آیا این اصل اساسی قانون اساسی ما یک طنز خنده دار نیست؟ خداوکیلی تو با
هر یک از ما برابری؟ آیا میشود از تو انتقاد کرد؟ میشود از تو پرسید؟
میشود تورا به محکمه فراخواند؟ میشود با تو به راحتی و بدون لکنت سخن گفت؟
میشود از تو حساب خواست؟علی که اینگونه بود ، علی برای هر پرسشی مهیا بود.

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

بیا و خودت باش ، یکی از ما ، خاک پای قنبر غلام علی را به تاریخ وا بگذار
، ما می خواهیم تو سید علی باشی ، یکی از ما ، مثل خود ما ، پاسخگو ، صبور
، انتقاد پذیر. که تو اگر اینگوننه بودی ، دزدان صاحب نام ، حاشیه ی امن
پیدا نمی کردند و دار و ندار مارا نمی روبیدند.

سید علی عزیز ، بشنو!

علی وقتی شنید سپاهیان او ، خلخال از پای زن یهودی که در حریم حکومت او
زندگی می کرد ربوده اند ، مرگ را بر خود و بر سایر مؤمنان گواراتر دانست.
این روزها نه سپاهیان دشمن ، که سپاهیان خودِ تو ، با مال مردم آن می کنند
که با ارث پدریشان نمی کنند ، کوه کوه پول مردم را بالا می کشند ، قاچاق
می کنند ، مردم را می زنند می کشند و ما از خاک پای قنبر غلام علی چیزی
نمی بینیم و چیزی نمی شنویم ، نمی شنویم و بخاطر فجایعی که نظامیانش به
کار انداخته و می اندازند ، عمامه از سر گرفته باشد و گریبان چاک زده باشد
و پای برهنه بیرون دویده باشد و با این شور و شورش عاشقانه به استیفای
حقوق مردم خود همت کرده باشد.

سید علی عزیز ، بشنو!
قرار نیست تو همیشه برقرار باشی ، راستی چند سال دیگر زنده خواهی ماند ،
آیا به بعد از خود و جامعه ی بعد از خود اندیشیده ای؟ مباد غوغای
اطرافیانت تو را از حق و حقیقت باز بدارد! مباد چاپلوسی اطرافیانت تو را
از زمینی که برآنی تا آسمانی از تملق بالا برد!

دیروز هرچه بود گذشت ، به امروز بیندیش و به فردایی که در پیش است و ممکن
است تو در آن نباشی ، ما نام نیک تورا خواهانیم ، دوست نداریم نام تو در
کنار نام کسانی ثبت و ضبط شود که بر سر مردم خویش آوار بوده اند ، ما دوست
داریم نام تو در کنار نام رهبران خوش نامی چون گاندی و نلسون ماندلا به
نیکی به یادگار بماند ، زمان تنگ است ، به فردا بیندیش به عرصه ای که در
پیشگاه خدا ایستاده ای و باید به هرچه کرده ای پاسخ بگویی.

رهبر گرامی ما ، سپاس که نشستید و به سخن صادقانه ی ما گوش دل سپردید ،
شنودن سخن مردم ، توسط بزرگان ، یکی از ارکان نظام فکری و ایمانی ما
است.سپاس که نشستید و ما بی واهمه با شما سخن گفتیم ، بدون لکنت ، صریح و
بی تکلّف ، آنگونه که خدا می پسندد ، آنگونه که قرآن می پسندد ، آنگونه که
مولای ما و شما علی می پسندد ، آنگونه که انسان می پسندد ، عقل می پسندد و
آنگونه که بشر امروز می پسندد.

این سخن ما با شما ، بسیار بسیار دوستانه و مشفقانه بود و هست ، ذره ای در
درستی رفاقت ما تردید نکنید ، ما اگر شما را دوست نمی داشتیم ، شمارا با
هرآنچه که در همینجا بدان اشاره شد ، تنها می نهادیم ، میگفتیم شمارا به
خیر و ما را به سلامت ، اما نه که دوستتان داریم ، دوست داریم از خطاهای
بزرگ و آشکار عاری باشید ، مردم و حقوق تباه شده ی مردم را دریابید.

برای دریافت فایل صوتی [2]اینجا کلیک کنید.
Links:
2. http://static3.kaleme.com/Seid+Ali+Beshno.nurizad(low).mp3
Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90437/


__[6]آقای رئیس! آمار شما گرسنگان را سیر نمی‌کند_
_آفتاب در گزارشی نوشت: احتمالا ضرب‌المثل «با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین
نمی‌شود» را برای مواردی از این دست به کار می‌برده‌اند. جایی که ادعا
کنیم کاری محقق شده، ولی برای اثبات آن، دلیل و برهان نیاوریم؛ مثل
هم‌اکنون که رئیس [دولت] بار‌ها و بار‌ها تکرار می‌کنند که گرسنگی در کشور
ریشه کن شده، ولی هیچ دلیلی نمی‌آورند و حتی نمی‌گویند که چگونه به این
مهم دست یافته‌اند!

انگار تعریف گرسنگی در لغتنامه‌ها، نیازمند بازنگری جدی است. البته تعریف
آن زیاد تغییر نکرده، ولی گویا برداشت‌ها از آن خیلی آسمان و زمین شده
است؛ یکی نخوردن غذا را گرسنگی می‌خواند و البته کم نیستند، کسانی که با
این دیدگاه موافق نیستند و نگاه جامع‌تری به ماجرا دارند.

شاید تصویر قحطی و خشکسالی در کشورهایی مانند سومالی، تصویری اغراق آمیز
از پدیده گرسنگی باشد، ولی گرسنگی یک معضل جهانی و در حال گسترش است. چندی
پیش، «کارولین هرفورد»، مدیر کل جدید سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد
(فائو) گفت: «شکاف فقیر و غنی میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال
توسعه، در حال افزایش است. وقتی سه جنبه بی‌ثباتی سیاسی، افزایش قیمت مواد
غذایی و شرایط جوی نامناسب را که در نظر می‌گیرید، متوجه می‌شوید که همه
این‌ها دست به دست هم می‌دهند تا شاهد پدیده گرسنگی مردم جهان باشیم. اینک
شاهد گرسنگی نزدیک به یک میلیارد نفر از مردم هستیم که یا غذایی برای
خریدن پیدا نمی‌کنند و یا حتی وقتی غذا هست، قادر به خرید آن نیستند. این
گونه است که آمار تلفات ناشی از گرسنگی در جهان، از آمار تلفات ناشی از
مالاریا یا بیماری‌های دیگر بیشتر است».

در اوایل سال جاری، هنگامی که هنوز ماه اردیبهشت به نیمه نرسیده بود، رئیس
[دولت] در جمع کارگران نمونه حاضر شد و با تأکید دوباره بر ایجاد دو و نیم
میلیون شغلی که در سخنان نوروزی‌اش وعده داده بود، به برنامه‌های دولت در
بحث هدفمند کردن یارانه‌ها اشاره نمود و افزود: «امروز می‌توانیم اعلام
کنیم که در سرزمین پهناور ایران، گرسنه‌ای نیست»؛ سخنی که پیشتر هم از سوی
یکی از اعضای کابینه، تأکید شده بود، ولی بیان آن توسط فرد اول قوه مجریه،
آن را تبدیل به موضع‌گیری رسمی دولت کرد.

از اینجا به بعد بود که فرکانس کاربرد کلمه گرسنگی به شدت بالا رفت و
تعریف‌ها دستخوش تغییر شد، به گونه‌ای که مردم کوچه و بازار تا می‌خواستند
از یک معضل با هم صحبت کرده و گله‌گذاری کنند، از تمثیل ریشه‌کنی گرسنگی
در کشور می‌گفتند و به محض دیدن یک مستحق، سری به نشانه تأسف تکان
می‌دادند.

البته این نخستین بار نبود که حکایت یکی از سخنان برخی مقامات مسئول، به
مثلی کنایه آمیز تبدیل می‌شد و به سرعت در جامعه تسری می‌یافت؛ کنایه‌ای
تلخ، شبیه نرخ گوجه فرنگی در یک محله خاص که البته این بار کمی متفاوت
بود، تا جایی که گویا، عمدی در میان است که مبادا تب این احساسات غلیان
کرده مردمی فروکش کند.

دولت دهم، در سال گذشته مبلغی معادل یک میلیارد تومان برای هزینه‌های
درمانی کارتن خواب‌ها ـ آن هم تنها در شهر تهران ـ تصویب کرد. این مبلغ
جدا از هزینه نگهداری و راه‌اندازی گرمخانه برای افراد بی‌سرپناه و کارتن
خواب است. مدیرکل دفتر امور اجتماعی استانداری تهران، چندی پیش گفته بود:
«تنها در سال ۱۳۸۹ یک هزار و ششصد کارتن‌خواب از سطح شهر تهران جمع‌آوری و
سازماندهی شده‏‌اند». پیشتر، مرتضی طلایی، رییس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی
شورای شهر تهران در این باره گفته بود: «جای تأسف است که بگویم بیش از دو
سوم کارهای روزانه من، صرف رسیدگی به درخواست‌های افراد نیازمند،
بی‌سرپناه و کارتن خواب می‌شود و می‌دانیم که با این کمک‌های کوتاه مدت،
قطعا مشکلات آن‌ها حل نشده و همزمان به مراکز دیگری نیز می‌‌روند».

اینجاست که هر از چندگاهی یکی از مسئولین به اذهان تلنگر می‌زند که مبادا
کسی گمان کند که گرسنه‌ای در کشور هست که حاشا و کلا؛ همه سیرند و درستی
این آمار و ارقام هم لابد با برهان خلف اثبات شدنی است: هر ایرانی ماهانه
نزدیک ۴۵ هزار تومان یارانه می‌گیرد و با یک حساب دو دو تا، روزی هزار و
پانصد تومان برای خوردن دارد و طبیعتا گرسنه نمی‌ماند!

در آخرین نمونه از تکرار این داستان، محمود احمدی‌نژاد در بیست و پنجمین
کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی حاضر شد و گفت: «هفت میلیارد نفر در جهان
هستند که سه میلیارد از آنها گرسنه هستند و ‌٢/١ دهم میلیارد نفر روزانه
حتی یک وعده غذا ندارند»؛ به عبارت بهتر، از هر هفت نفر ساکن کره خاکی، سه
نفرشان به معنای عام قضیه گرسنه هستند و ۴۰ درصد گرسنگان، تعریف لغوی کلمه
برایشان مصداق دارد و چه بسا که از فرط گرسنگی رو به مرگ باشند.

اکنون کافی است که این نقل قول را در کنار سخنان پیشین رئیس‌[دولت] و وزیر
و معاون و… بگذاریم تا به این نتیجه برسیم که حتی یک نفر ایرانی هم در
میان ۴۲ درصد گرسنه جهانی نباشد؛ آماری که به شدت تعجب برانگیز است و نیاز
به توضیح دارد!

اما فارغ از منبع این آمار و درستی و نادرستی این ادعا، آنچه مهم است،
اذعان به تعریف جامع‌تری از گرسنگی است که تنها به شکم خالی خوابیدن محدود
نشده است، بلکه احتمالا به حجم بزرگی از نیازمندانی اشاره دارد که اسیر
تأمین ابتدایی‌ترین وسایل زندگی خود هستند؛ از انبوه کارتن خواب‌هایی که
به گواه آمار برخی نهادهای اجتماعی، یا به گرمخانه و بهزیستی و… راه پیدا
می‌کنند و یا در این شب‌های سرد زمستانی، تاب سختی روزگار را نمی‌آورند و
جان می‌بازند، گرفته تا افرادی که مجبور به کلیه فروشی، تن فروشی و…
می‌شوند تا شاید چند صباحی بیشتر زندگی کنند.

جایی که می‌گوییم گرسنگی به کل ریشه کن شده و این موضوع را به احتساب نکات
مثبت هدفمندسازی یارانه‌ها می‌گذاریم، به این معناست که مثلا روزانهX نفر
پیش از هدفمندی یارانه‌ها بر اثر گرسنگی جان می‌باخته‌اند، ولی اکنون بساط
این اعداد برچیده شده است. شاید هم فراموش کرده‌ایم که در برخی از کشورهای
دیگر هم مقرری ماهانه در قانون تعریف شده است، ولی فقر و گرسنگی ریشه کن
نشده است؛ به عبارت بهتر، با ذکر سخنانی از این دست، جدای اینکه ساده
انگارانه با مقوله فقر برخورد کرده‌ایم، بلکه در عمل، کارکرد نهادهای یاری
رسان در مشکلات اجتماعی (مثل بهزیستی و تأمین اجتماعی و…) را هیچ تصور
کرده‌ایم و… اینجاست که باید احتمال لغزش و بروز خطاهای جبران ناپذیری را
بدهیم.

این گونه که از شواهد امر به نظر می‌رسد، آمار مستندی در پشت این ادعا
نیست و چه بسا تنها توجیه این سخنان، تعریف و تمجید از اجرای طرح مثبت
هدفمند سازی یارانه‌ها باشد که البته از ضعف‌هایی نیز رنج می‌برد؛ طرحی که
شجاعانه به اجرا درآمد، ولی گویا برای مدیران بی‌نقص بیاید و حتی حکم
ابزاری را پیدا کرده که می‌خواهند با آن همه ایرادات را رفو کنند.

به گزارش تابناک،هر گونه که به ماجرا نگاه کنیم، تنها بازخورد پنهان‌سازی
آمار گرسنگان جامعه (هر چقدر هم که اندک باشند) و یا محدود کردن گرسنگی به
شکم‌های خالی، حکم نمک پاشیدن به زخم برخی از اقشار جامعه را دارد که چه
بسا ندار هستند و با شنیدن این سخنان، به این نتیجه می‌رسند که فراموش
شده‌اند که در غیر این صورت، یا از آمار گرسنگان جا نمی‌ماندند و یا
وضعیتشان با یک جمله دیگر مثل «ندار داریم اما گرسنه نیستند» گفته می‌شد.

شاید بد نباشد که مسئولان تجدید نظر کنند و اکنون که نمی‌خواهند همه
آمار‌ها را بدهند، آمار گرسنگان را هم بی‌خیال شوند!

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90838/


__[6]طرح سبز/ فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم_
_برای مشاهده در ابعاد بزرگتر روی تصویر کلیک کنید.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90472/


__[6]مادر سهام الدین بورقانی: هنوز از اتهام و دلیل بازداشت پسرم بی خبرم_
_در پی تداوم بازداشت سهام‌الدین بورقانی، مادر این روزنامه نگار بازداشتی
اعلام کرد که هنوز از اتهام فرزندش خبری ندارد.

به گزارش ایسنا، فاطمه هادی در خصوص بازداشت سهام الدین می گوید: “پرونده
فرزندم در دادسرای شهید مقدس (اوین) روند خود را طی می‌کند و تا آنجا که
از وضعیت عمومی او با خبرم، در وضعیت مناسبی به سر می‌برد.”

وی با بیان اینکه چندین بار طی این مدت با پسرم تماس داشته‌ام ، ادامه
داد: وضعیت سهام خوب است ولی هنوز از اتهام او خبری ندارم.

وی در پایان ابراز امیدواری کرد که تکلیف پرونده فرزندش هر چه زودتر مشخص
شود.

سهام‌الدین بورقانی ـ روزنامه‌نگار منتقد روز چهارشنبه ۲۸ دی‌ماه سال جاری
بازداشت شد. او فرزند مرحوم احمد بورقانی ـ معاون اسبق مطبوعاتی وزارت
ارشاد و نماینده مجلس ششم ـ است.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90828/


__[6]یک روانشناس: اجرای سیستم آموزشی جدید، احتمال خشونت بدنی را زیاد می‌کند_
_یک روان‌شناس معتقد است با اجرای سیستم ۳-۳-۶ در نظام آموزشی ممکن است
دانش آموزان کوچک‌تر از سوی دانش آموزان بزرگ‌تر مورد خشونت بدنی واقع
شوند.

“عزت الله کرد میرزا” در گفت‌و‌گو با ایلنا، در مورد آسیب‌های روان‌شناختی
اجرای سیستم ۳-۳-۶ در مدارس گفت: « با اجرای این سیستم، کودکان در مقطع
پیش دبستانی اول و دوم ابتدایی با دانش آموزان اول راهنمایی در یک مدرسه
تحصیل می‌کنند؛ در این شرایط ممکن است دانش آموزان کوچک‌تر در تعامل با
بزرگتر‌ها با برخی مسایل بسیار زودتر از آنچه که لازم است،آشنا می‌شوند.»

به گفته کرد میرزا، هم‌اکنون مدارس با دانش آموزان کلاس پنجم نیز این مشکل
را دارند، چرا که برخی مسایل در بین آن‌ها مطرح می‌شود و آن‌ها در تعامل
با دانش آموزان کوچک‌تر این موضوعات را مطرح می‌کنند.

کرد میرزا اضافه کرد: « هر فرد یک دوره گذار رشد دارد که سنین ۱۲ تا ۱۵
سالگی است؛ در این دوره فرد به بلوغ می‌رسد و ارتباط جدی او با دنیای خارج
شروع می‌شود، در این دوره ارتباط با شبکه‌های مجازی و تاثیر گروه همسالان
خیلی زیاد می‌شود و روابط با جنس متفاوت از اهمیت بیشتری برخوردار است.»

این روان‌شناس تاکید کرد: « این طرح باید بعد از اجرا به صورت پایلوت،
فراگیر و اجرایی می‌شد.»

وی افزود: « با اجرای پایلوت این کار تاثیرات منفی و مثبت این کار مشخص شد
و براساس آن نتایج می‌شد در مورد اجرای آن تصمیم گرفت.»

این روان‌شناس با توجه به مشکلاتی که در حوزه مدیریت دانش آموزان در مدارس
فعلی وجود دارد ادامه داد:« طرح یک نظریه ستادی لزوما نمی‌تواند منجر به
نتایج مثبت شود.»

وی با طرح این پرسش که اجرای طرح‌هایی مانند هوشمند سازی مدارس، آموزش شنا
به دانش آموزان سوم ابتدایی تا چه اندازه موفق بوده‌است گفت: «به نظر
می‌رسد در آموزش و پرورش سیستم “راه‌بنداز و جابنداز” برای اجرای این
طرح‌ها به جای سیستم برنامه‌ای غلبه دارد.»

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با یادآوری این موضوع که ساختار مدارس
برای اجرای این طرح‌ها مشکل دارد گفت: «سیستم آموزشی در عمل برای اجرای
این طرح‌ها مشکل جدی دارد.»

به گفته وی حتی مدیریت در مدارس ابتدایی فعلی با حضور یک معلم برای هر
کلاس، با حضور ۶ معلم برای یک پایه متفاوت خواهد بود.

کرد میرزا اظهار امیدواری کرد که بعد از اجرای این طرح و جابه‌جایی مدیران
گفته نشود که “اشتباه رخ داده است”.

به گزارش ایلنا، بر اساس نظام آموزشی ۶-۳-۳ دوره ابتدایی سه سال، دوره
راهنمایی نیز سه سال و دوره متوسطه ۶ ساله خواهد بود.

این نظام در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده‌است.

قرار است سال تحصیلی آینده ساختار جدید آموزشی (۶-۳-۳) اجرا ‌شود و
دانش‌آموزان کلاس پنجم به جای گذر از مقطع ابتدایی و نشستن پشت میز کلاس
اول راهنمایی، به عنوان سال ششمی در دبستان بمانند.

به گفته شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسائل آموزشی، البته هنوز معلوم نیست که
اضافه کردن یک سال به طول دوره ابتدایی بر اساس کدام پشتوانه کارشناسی و
تحقیقاتی و آزمایشی انجام می‌شود و به چه دلیل در بین ۱۳۱ حکم سند تحول
راهبردی، تغییر ساختار مقاطع در اولویت کاری وزارت آموزش و پرورش قرار
گرفته است؟

در سند تحول راهبردی هدف آموزش و پرورش تربیت افرادی “مومن، حقیقت‌جو و
عاقل، عدالت‌خواه و صلح‌جو، ظلم ستیز، جهادگر، شجاع و ایثارگر و وطن دوست،
جمع گرا و منتظر و جهانی اندیش، با اراده و امیدوار، خودباور و دارای عزت
نفس، دانا و توانا، پاکدامن و با حیاء، انتخابگر و آزادمنش، خلاق و
کارآفرین و مقتصد، سالم و با نشاط، قانون دار و نظم پذیر و…” تعیین شده
است.

عبدالهی می‌گوید در حالی که مسئولان آموزش و پرورش می‌گویند که این نظام
نتیجه مطالعات تطبیقی و مقایسه نظام آموزشی کشور ما و ۱۲۳ کشور دنیا است،
نگاهی به تاریخ آموزش و پرورش ایران نشان می‌دهد که سیستم ۶-۳-۳ تا سال
۱۳۴۵ شمسی در آموزش و پرورش ایران برقرار بوده و نظامی صد درصد بومی است.
تغییر ساختار کنونی هم نوعی بازگشت به ساختار قدیمی آموزش و پرورش محسوب
می‌شود.

به گفته وی:« شاید اصلی‌ترین مشکل اجرای طرح، نیاز به جابه‌جایی احتمالی
معلمان از دوره راهنمایی به دوره ابتدایی است. کاری که در نگاه اول ساده
به نظر می رسد. در اولین سال اجرای طرح، مدارس راهنمایی با دوسوم ظرفیت
واقعی خود کار می‌کنند و یک سوم معلمان و کادر اداری مدارس راهنمایی یعنی
حدود ۷۵ هزار نفر در لیست افراد مازاد بر نیاز قرار می‌گیرند.»

وی می‌گوید :«طرح انتقال معلمان راهنمایی به ابتدایی منتفی است زیرا به
دلیل مزیت کار در دوره راهنمایی حتی یک درصد دبیران راهنمایی داوطلبانه
حاضر به تغییر مقطع و انتقال به دوره ابتدایی نیستند و از طرفی نمی‌توان
به صورت اجباری آنها را منتقل کرد و به دوره ابتدایی فرستاد. معلمان مازاد
خواه ناخواه در دوره راهنمایی می‌مانند. پیش بینی می شود عده‌ای از آنها
در پست‌های کم اهمیت سازماندهی شوند، اما اکثر آنها باید عنوان معلم رزرو
و معلم مازاد را از آن خود کنند.این مشکل تا ۳ سال ادامه دارد زیرا در دو
سال بعدی به ترتیب مدارس راهنمایی کلاس دوم و سوم نخواهند داشت.»

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90825/


__[6]جوانان اصلاح طلب در آستانه ۲۵ بهمن؛ فریاد “هل من ناصر ینصرنی”
رهبرانمان را لبیک گفته ایم_
_جوانان اصلاح طلب در بیانیه ای در آستانه یک سالگی حبس میر حسین موسوی،
زهرا رهنورد و مهدی کروبی، ضمن ابراز نگرانی نسبت به سلامت این عزیزان و
نحوه نگهداری و رفتاری که با آنان و خانواده شان می شود اعلام کرده اند که
این حبس ها و حصر ها چاره ی درد نیست و باید درمان را در جای دیگر جستجو
کرد.

این جوانان با مرور آنچه در این دو سال بر مردم، جوانان و فعالان و
دلسوزان رفته است تاکید کرده اند: تا دیر نشده صدای مردم خود و صدای
جوانان وطن را بشنوید؛ آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را از حبس رها
ساخته و در کنار آنان تمام زندانیان سیاسی را آزاد کنید، امنیت را به
جامعه و فعالان سیاسی برگردانید، به انتخابات آزاد و قانونی تن دهید و به
این بساط شعبده بازی و دروغ پایان دهید که نظام بر آمده از مردم با تکیه
به مردم نیز برپا می ماند نه با تهدید و ارعاب.

این جوانان در بخشی از این بیانیه با بیان اینکه “ما نسلی هستیم که با
گفتمان انقلاب اسلامی زاده شدیم” آورده اند: ما آینده سازانی هستیم که پیر
جماران نویدمان می داد. فرزندان خمینی کبیر که خود را موظف می دانند
نگذارند میراث وی به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. فرزندان پدرانی که بی
دریغ جان در کف نهادند و رفتند تا نگذارند ذره ای از این خاک به دست
بیگانه بیفتد.

متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

ملت شریف و جوانان آگاه ایران

ما جوانان اصلاح طلب با اندک بضاعتمان و با بزرگترین سرمایه مان که همانا
پشتیبانی و یاری شما مردم شریف است گام در راهی نهادیم و جوانی مان را صرف
آمالی کردیم که مگر از ره تدبیرش ایرانمان از این گردنه صعب تاریخ سربلند
عبور کند که آینده ای زیباتر، با سعادت تر و آزادتر برای مردمان مان رقم
زنیم.

ما نسلی هستیم که با گفتمان انقلاب اسلامی زاده شدیم. ما آینده سازانی
هستیم که پیر جماران نویدمان می داد. فرزندان خمینی کبیر که خود را موظف
می دانند نگذارند میراث وی به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. فرزندان
پدرانی که بی دریغ جان در کف نهادند و رفتند تا نگذارند ذره ای از این خاک
به دست بیگانه بیفتد. فرزندانی که خود را نه زاده دوم خرداد که میراث دار
مشروطه و نهضت ملی و وامدار انقلاب اسلامی می دانند و مومنانه بر این
اعتقاد پای می فشارند که “اصلاحات” ممکن ترین مسیر برای داشتن ایرانی آباد
و آزاد و توسعه یافته است. ما باور داریم که بهترین شیوه برای رسیدن به
این هدف تنها تمکین به خواست اکثریت مردم است. ما مصرانه اعتقاد داریم
“میزان رای ملت است”.

جوانان ایران زمین

اکنون پس از گذشت ۳۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، می بینیم که نا اهلان و
نامحرمان انقلاب را مصادره کرده و شعارهای انقلاب خصوصا آزادی و جمهوری
اسلامی به فراموشی سپرده شده است. قرار بود که میزان رای ملت باشد، قرار
بود که مردم خود حاکم برای سرنوشتشان باشد و قرار بود که همه آزاد باشند
از استاد مارکسیست تا استاد مسلمان در کنار هم تدریس کنند و سخن بگویند.
از این رو نیز در تمامی این سال ها با تمامی موانع و مشکلات پیش رو که حتی
در مواقعی شرایط را ناعادلانه می نمود در تمامی “انتخابات” ها حضور داشتیم
و شما را به پیگیری و مطالبه حقوق حقه تان در تعیین سرنوشت آینده کشور
تشویق می نمودیم.

اما متاسفانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و وقایع پس از آن شرایطی
را رقم زد که همگی شاهد آن بودیم. ابهامات و سوالات فراوانی که هیچ گاه از
سوی برخی مراجع و مسئولان پاسخ داده نشد و در ادامه عدم اقناع افکار عمومی
به فجایعی منتهی شد که دل هر انسانی را به درد می آورد. در این بین نیز
بیشترین هزینه نیز به جوانان- فارغ از دیدگاه ها و جناح بندی های سیاسی-
وارد شد. دستگیری ها و بازداشت های گسترده دوستان مان که در ستادهای
انتخاباتی فعال بودند.

در این میان دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، دو یار انقلاب
نخست وزیر امام و رییس دو دوره مجلس شورای اسلامی آقایان میر حسین موسوی و
کروبی بر سر پیمانی که با جوانان بسته بودند ایستادند و ما را در این
روزهای سخت و تلخ تنها نگذاشتند. آنان یک سال محکم ایستادند، توهین شدند
دم بر نیاوردند، به خانه هایشان حمله شد صبوری کردند، شهید دادند با شهدای
مردم همدلی کردند، اسیر دادند به دیدن اسرای دیگر رفتند و با مردم ماندند
تا ۲۵ بهمن ۱۳۸۹٫

بهار عربی فرارسیده بود و موسوی و کروبی از وزارت کشور تقاضای مجوز کردند
برای راه پیمایی آرام و مسالمت آمیز، برای همدلی و همراهی با تمامی مردم
آزادی خواه جهان خصوصا برای همکیشان خود در کشورهای منطقه، اما چون همیشه
و برخلاف اصل ۲۷ قانون اساسی خواست مردم به هیچ انگاشته شد و حضور آنان در
خیابان های شهر با تهدید مواجه شد.

مردم اما آمدند تا دعوت رهبران خود را لبیک گفته باشند و آن روز در خیابان
های تهران آن شد که همه می دانیم به خون غلطیدن دو جوان و زخمی و بازداشت
شدن عده ایی از جوانان وطن و از همه مهمتر در حصر شدن دو رهبر جنبش سبز از
آن روز. آقایان موسوی و کروبی و خانم دکتر رهنورد که قصد خروج از خانه
داشتند را به خانه برگرداندند و از آن روز بر سر کوچه اختر دیوار آهنین
کشیدند و بر پنجره های خانه شیخ میله های فلزی و از آن روز حصر که نه حبس
خانگی شروع شد.

جوانان سبز وطن

اکنون یک سال از حبس شدن رهبرانمان می گذرد، دو یار صدیق امام، نخست وزیری
که در تمام سال های سخت جنگ سعی کرد همیار و همراه مردم خود باشد و رییس
مجلسی که همیشه بر سر آرمان های انقلاب ایستاد و در کنار آنها صدها جوانی
که این روزهای خود را در زندان ها می گذارنند. بهاورها، صحابه ها، ملیحی
ها، زیدآیادی ها، مومنی ها، باستانی ها، خوربک ها و محمودیان ها و صدها
جوان گمنامی که تنها به جرم گرم کردن انتخابات اکنون در زندان به سر می
برند.

گناه موسوی و کروبی چه بود جز ایستادگی بر سر حقوق مردم و آرمان های
انقلاب؟ گناه جوانان چه بود جز باور داشتن صندوق های رای؟ متاسفانه این
هزینه ها تنها به دلیل گوش فرا ندادن مسئولان به انتقادهای مشفقانه
دلسوزان نظام به کشور تحمیل شد.

مهندس موسوی بارها و بارها در بیانیه های خود این روزها را هشدار داده
بود، روزهایی که اختلاس ها میلیاردی می شود و فساد به نهایت خود میرسد و
کشور در سراشیبی سقوط و بحران های بین المللی تشدید می شود، تمامی این ها
در بیانیه های دلسوزانه و مشفقانه موسوی و کروبی بود اما نهایت این دلسوزی
ها شد زندانی یک ساله بدون ملاقات و بی بهره از ابتدایی ترین امکانات یک
زندانی سیاسی.

درهای خانه هایشان را به روی ما بستید که چه شود؟ صدای حق طلبی آنها در
گوش ما جاودانه شده است و فریاد “هل من ناصر ینصرنی” آنان را مدتها هست که
لبیک گفته ایم. فرقی نمی کند رهبران ما در حبس باشند نیز ما ایستاده ایم
محکم و استوار بر سر پیمان خویش که همان پیمان با امام و انقلاب و شهدا که
در مقابل ظلم سر فرود نمی آوریم که در مقابل ناعدالتی لحظه ایی سکوت نمی
کنیم که بر سر پیمان سبز خود با مردممان ایستاده ایم.

ملت شریف و جوانان اگاه ایران

اینک در آستانه یک سالگی حبس مهندس میر حسین موسوی، خانم دکتر زهرا رهنورد
و شیخ مهدی کروبی، ضمن ابراز نگرانی نسبت به سلامت این عزیزان و نحوه
نگهداری شان و رفتاری که با آنان و خانواده شان می شود اعلام می کنیم که
این حبس ها و حصر ها چاره ی درد شما نیست و باید درمان را در جای دیگر
جستجو کنید. تا دیر نشده صدای مردم خود را بشنوید، صدای جوانان وطن را
بشنوید؛ آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را از حبس رها ساخته و در
کنار آنان تمام زندانیان سیاسی را آزاد کنید، امنیت را به جامعه و فعالان
سیاسی برگردانید، به انتخابات آزاد و قانونی تن دهید و به این بساط شعبده
بازی و دروغ پایان دهید که نظام بر آمده از مردم با تکیه به مردم نیز برپا
می ماند نه با تهدید و ارعاب.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90813/


__[6]وضعیت نامشخص محمد توسلی بعد از ۳ ماه بازداشت_
_با گذشت بیش از سه ماه از بازداشت مهندس محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت
آزادی ایران، وضعیت وی همچنان نامعلوم است.

به گزارش ندای آزادی، محمد توسلی که در ۱۲ آبان در تهران بازداشت شد،
تاکنون تفهیم اتهام نشده است. بازداشت این عضو ارشد نهضت آزادی ایران توسط
نیروهای امنیتی و در ارتباط با نامهٔ ۱۴۳ فعال سیاسی و اجتماعی است.

در این نامه که خطاب به محمد خاتمی نگاشته شده بود این فعالان سیاسی و
اجتماعی گوشزد کرده بودند؛ “کمترین چشم‌انداز روشنی برای صیانت از آرای
مردم و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه وجود نخواهد داشت.”

بنابه اخبار دریافتی، خانوادهء مهندس توسلی روزهای پنج شنبه با وی ملاقات
کابینی دارند. خانواده این فعال سیاسی می گویند به دلیل عدم دریافت اجازهء
ملاقات حضوری، از وضعیت جسمانی وی اطلاع چندانی ندارند.

پیش از این (اواخر دی ماه) مهندس توسلی در تماسی با خانواده خود از محل
نگهداری خود در یک سلول همراه با یک عضو القاعده که تفکرات خطرناکی نسبت
به پیروان سایر مذاهب دارند خبر داد، و شرایط سلول را فاقد امنیت لازم
دانسته است.

همچنین آثار رنگ پریدگی و زرد رنگی در ایشان نمایان بوده و مشکلات گوارشی،
فشار چشم و بیماری آب مروارید در این دوران، از جمله مشکلات جسمی است که
بروز پیدا کرده است.

گفتنی است محمد توسلی اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ بوده
و بعد از انقلاب بار‌ها بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است.

آخرین بازداشت او مربوط به روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ است
که حدود دو ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرد.

علاوه بر مهندس توسلی، مهندس امیر خرم، مهندس عماد بهاور، مهندس محسن
محققی، مهندس فرید طاهری(داماد مهندس توسلی) که همگی از اعضای نهضت آزادی
ایران میباشند در حال سپری نمودن احکام غیر عادلانهء خود هستند. گفتنی است
مهندس عماد بهاور، مسئوال شاخه جوانان نهضت آزادی دارای حکم سنگین ۱۰ سال
زندان است.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90820/


__[6]دبیر اجرایی خانه کارگر قزوین: حقوق بخشی از کارگران را پیش از سفر
احمدی نژاد پرداخت کردند_
_دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین گفت: مشکل کارخانه‌های این استان بخشی
مربوط به دولت و بخشی مربوط به کارفرمایان فرصت طلب و بحران آفرین است.

به گزارش ایلنا، عیدعلی کریمی اظهار داشت: در پایان سال گذشته تعداد
کارخانه‌های مشکل دار در استان قزوین را اعلام کردیم، که استاندار خانه
کارگر را به سیاه نمایی متهم کرد، در عین حال کلیه نهادهای مربوط را مسوول
پیگیری ادعاهای خانه کارگر کرد که بعد از ۹ ماه تلاش و پیگیری به حرف‌های
این تشکل کارگری رسیدند.

وی با اشاره به اینکه هم اکنون کارگران ۵۴ واحد مشکل دار در استان قزوین
از ۳ تا ۳۰ ماه حقوق نگرفته‌اند، افزود: متأسفانه برای کم‌رنگ کردن
اعتراضات کارگران در سفر اخیر رئیس [دولت] به قزوین، یک شبه حقوق معوقه
چندین واحد مشکل دار را پرداخت کردند تا کارگران در حضور این مقام اجرایی
تظلم خواهی نکنند.

رئیس پیشین کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان قزوین در بخش دیگر
سخنانش با اعلام اینکه باید نمایندگان جامعه کارگری در شورای عالی کار و
سازمان تامین اجتماعی در خصوص افزایش حقوق واقعی کارگران در سال آینده
فعال‌تر و تأثیر گذار تر عمل کنند، گفت: در خصوص افزایش قیمت سکه و طلا در
ماه گذشته ، باید دولت فکری به حال آن می‌کرد، ولی در همین حین قیمت
کالاهای اساسی ۳۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش یافت.

وی با تاکید بر اینکه اگر برای سال ۹۱ حقوق صد در صد هم افزایش یابد باز
هم تکاپوی تامین زندگی کارگران را نخواهد داد چرا که مشخص نیست چند ماه
دیگر تورم چقدر افزایش می‌یابد، افزود: شورای عالی کار در حال حاضر یک
سویه عمل می‌کند و شورای دولتی است.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90817/


__[6]ادوار تحکیم وحدت در سالگرد ۲۵بهمن؛ تنها راه برون رفت از بحران
فعلی بازگشت به خواست مردم است_
_سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با صدور اطلاعیه ای
ضمن تجلیل از مقاومت و ایستادگی رهبران جنبش سبز، زندانیان سیاسی و به
ویژه اعضای دربند این سازمان و خانواده های صبور و مظلوم این زندانیان که
در طول این سالها علی رغم فشارها و ظلم طاقت فرسایی که به آنان روا داشته
شده اما همچنان صابر و بردبار قهرمانانه ایستاده اند و از درون زندان در
آستانه سالروز وقوع حماسه ۲۵ بهمن، از هر تلاشی برای رفع حصررهبران جنبش
سبز حمایت کرده اند، خواستار بازگشت حاکمان به آرای مردم و آزادی کلیه
زندانیان سیاسی به ویژه رفع حصر همراهان سرافراز جنبش سبز، میرحسین موسوی،
مهدی کروبی و زهرا رهنورد شد.

متن کامل این بیانیه به گزارش ادوار نیوز به شرح ذیل است:

یک سال از حماسه حضور مردمی در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در حمایت از جنبش های آزادی
خواهانه خاورمیانه می گذرد، حضوری که هر چند تمامی معیار های قانونی کشور
را لحاظ نموده بود، اما از سوی متولیان کشور و مدعیان قانون مداری، پاسخی
جز سرکوب فزاینده مردم معترض، شهادت هموطنان، دستگیری گسترده فعالان سیاسی
و زندان خانگی همراهان سرافراز جنبش سبز، اقایان میرحسین موسوی، مهدی
کروبی و همسران‌شان، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی نداشت.

سیل خروشان جمعیتی که ۲۵ بهمن سال گذشته در پاسداشت بهار عربی، و در
مقابله با ظلم و جور دیکتاتورهای منطقه به خیابان های ایران سرازیر شده
بودند و نصیبی جز گلوله و باتوم نبردند آن روز چنان مبهوت تناقض های آشکار
حاکمیت اقتدارگرای جمهوری اسلامی ایران شدند، که گویی بر خلاف ادعاهای
حاکمان، مقابله با ظلم و استبداد، صرفا شعاری بود صادراتی و احدی در درون
مرزهای کشور حتی حق همراهی با ملت ستم دیده و استبداد زده منطقه را نداشت.

و این چیزی نبود جز ادامه همان روند فاسد و غیر قانونی که با دست کاری در
آرای مردم در نمایش انتخاباتی خرداد ۱۳۸۸ و شهادت ده ها تن از هموطنانمان
و بازداشت صدها تن از جوانان، متفکران، فعالان جامعه مدنی و دانشجویان این
مرز و بوم آغاز شده و کماکان گریبان کشور را گرفته است.

متاسفانه تمامیت خواهی، کوته اندیشی و ماجراجویی مسئولان و متولیان امور
در طی سال های گذشته، کشور را در ورطه نابودی و جنگی قرار داده که مطمئنا
حاصل آن چیزی جز خسران مردم ایران و از میان برداشته شدن حاکمان بی تدبیر
نخواهد بود.

دولتی که با وعده های عدالت اجتماعی و رفاه اقتصادی و خلع ید رانت خواران
و با توسل به امدادهای غیبی، در راس مدیریت اجرایی کشور قرار گرفت، از یک
سو خود سنگ بنای بزرگترین فسادهای مالی تاریخ کشور را نهاد و تورم و گرانی
و بیکاری را به حدی رساند که امروز صحبت از فروپاشی اقتصادی از سوی
وفادارترین حامیان خود نیز مطرح می گردد و از دیگر سوی، هر لحظه شاهد انیم
که ادعای مدیریت جهانی اقایان، نتیجه ای جز شکل گیری اتحاد جامعه جهانی
علیه کشور نداشته است و قطعنامه هایی که روزی «کاغذ پاره» خوانده می شد،
امروز بستری را برای به آتش کشیدن این آب و خاک مهیا کرده است.

و تاسف بارتر آن که در شرایطی که انتظار می رود که حاکمان ایران با اندکی
خرد و سر سوزنی عقلانیت با آزاد کردن زندانیان سیاسی، و تمکین به خواست
مردم، دلسوزترین منتقدان و مخالفان نظام را از زندان و تبعید و حصر
برهانند و کشور را از ورطه سقوط و تباهی نجات بخشند اما متولیان دروغ و
تقلب خود را برای برگزاری نمایشی دیگر با عنوان انتخابات مجلس آماده می
کنند.

سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی، ضمن تجلیل از مقاومت و ایستادگی
زندانیان سیاسی و به ویژه اعضای دربند این سازمان و خانواده‌های صبور و
مظلوم این زندانیان که در طول این سالها علی رغم فشارها و ظلم طاقت فرسایی
که به آن روا داشته شده اما همچنان صابر و بردبار قهرمانانه ایستاده اند و
از درون سلول های زندان کماکان بر این باورند که تنها راه برون رفت کشور
از بحران های داخلی و مخاطرات خارجی، بازگشت حاکمان به آرای مردم و آزادی
کلیه زندانیان سیاسی به ویژه رفع حصر همراهان سرافراز جنبش سبز، میرحسین
موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد است و در آخرین نامه خود خطاب به ملت
ایران، در آستانه سالروز وقوع حماسه ۲۵ بهمن، از هر تلاشی برای آزادی
زندانیان سیاسی و رفع حصر خانم رهنورد و آقایان کروبی و موسوی حمایت
می‌کند.

سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی(ادوار تحکیم وحدت)

بیست و چهارم بهمن ماه هزار و سیصد و نود

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90809/


__[6]پاسخ بشار اسد به پیشنهاد صلحبانان بین المللی: رفتار اتحادیه عرب
هیستریک است_
_سوریه پیشنهاد اتحادیه عرب برای خاتمه دادن به یازده ماه خشونت و به خصوص
خونریزی های اخیر را رد کرده و گفته است که کشورهای عرب به دلیل وتوی
قطعنامه پیشنهادی خود توسط روسیه و چین در شورای امنیت، “واکنش هیستریک”
از خود بروز می دهند.

اتحادیه عرب در جلسه اخیر خود پیشنهاد کرد که برای خاتمه دادن به کشتار
غیرنظامیان در سوریه، یک گروه صلحبان بین المللی با مشارکت این اتحادیه و
سازمان ملل به سوریه اعزام شوند و همچنین، کشورهای عرب روابط نزدیک تری با
مخالفان حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، برقرار سازند.

به گزارش بی بی سی، کشورهای عربی و غربی در نظر دارند با مراجعه به مجمع
عمومی سازمان ملل در این هفته و تصویب قطعنامه ای در محکومیت اقدامات
حکومت بشار است علیه شهروندان سوریه، این حکومت را تحت فشار بین المللی
شدیدتری قرار دهند.

در مقابل، به نظر می رسد که بشار اسد با اتکای به حمایت روسیه و چین و چند
کشور و گروه حامی خود، در نظر دارد از طریق عملیات نظامی، معترضان را
سرکوب کرده و به اعتراضات یازده ماهه این کشور خاتمه دهد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90800/


__[6]همه با هم منتشر کنیم/ روزنامه کلمه؛ ۲۴ بهمن_
_صفحه فیس بوک روزنامه کلمه

[1]روزنامه کلمه - بیست و چهارم بهمن ماه - نسخه پی دی اف - PDF
Links:
1. http://static3.kaleme.com/kaleme-24_11_1390_153.pdf

[2]دریافت نسخه PDF – پی دی اف
Links:
2. http://static3.kaleme.com/kaleme-24_11_1390_153.pdf

[3]دریافت نسخه JPEG – عکس
Links:
3. http://static3.kaleme.com/kaleme-24_11_1390_153.jpg

چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست
نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و
کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.
Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90801/


__[6]قطع برق و خاموشی در آینده ای نزدیک_
_رئیس سندیکای برق گفت: در صورت اختصاص نیافتن بودجه مناسب بخش نیرو و برق
در آینده نزدیک شاهد خاموشی و قطع برق خواهیم بود.

محمد پارسا در گفتگو با خبرنگار ایلنا در خصوص میزان مبلغی که در بودجه ۹۱
برای بخش نیرو و برق درنظر گرفته شده افزود: در مجموع۴۰ هزار میلیارد
تومان برای اجرای پروژه‌های ۶ وزارتخانه در نظر گرفته شده که بخشی از آن
به صورت محدود و به میزان ۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان برای بخش نیرو
اختصاص یافته است.

وی با تاکید بر انجام مذاکرات برای اختصاص بودجه بیشتر به بخش نیرو در
بودجه سال آینده اظهارداشت: آنچه که ما نگران آن هستیم آینده صنعت برق است
چرا که در صورت اختصاص نیافتن بودجه مناسب به این بخش در آینده نزدیک شاهد
خاموشی و قطع برق خواهیم بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، از کل مبلغ ۳ هزار و۵۰۰ میلیارد تومان طلب
پیمانکاران برق‏ تنها ۶ درصد این طلب معادل ۲۰۰ میلیارد تومان به صورت
نقدی به پیمانکاران فوق پرداخت شده است.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90795/


__[6]خط فقر، ۷۰۰ هزار تومان_
_دبیر اجرایی خانه کارگر شوش‌تر گفت: سبد هزینه‌ها و حداقل دستمزد برای سال
۹۱ نباید کمتر از ۷۰۰ هزار تومان باشد.

سید علی علیزاده در گفتگو با خبرنگار ایلنا با بیان اینکه تعیین دستمزد
کمتر از ۷۰۰ هزار تومان زیر خط فقراست،افزود: اگر حداقل دریافتی کمتر از
این رقم باشد کارگران در فقر مطلق خواهند بود.

او با اشاره به اینکه کارگران بیکار با توجه به شرایط بد اقتصادی در وضعیت
اسفبارتری به سر می‌برند خاطرنشان کرد: افزایش قیمت اقلام کالاهای مصرفی و
تورم موجود باعث شده است شرایط زندگی کارگران سخت‌تر شود.

او گفت: دریافت یارانه‌ها هیچ دردی از کارگران کم نکرده و کارگران فقط
توانسته‌اند بخشی از هزینه‌های مصرفی دولتی اعم از هزینه آب وبرق وگاز را
پرداخت کنند.

علیزاده با تاکید بر اینکه دستمزد فعلی جوابگوی هزینه‌های معیشتی کارگران
نیست خاطر نشان کرد: افزایش دستمزد باید بر اساس تورم اعلامی بانک مرکزی
وسبد هزینه خانوار تعیین شود.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90793/


__[6]چه کسی صانع ژاله را فراموش می کند؟_
_کاوه حسینی*:

بعید می دانم در شهر کوچک پاوه شناختن و صحبت کردن از صانع جرم باشد. اگر
هم جرم باشد لابد همه مردم پاوه مجرمند.

متاسفانه من ندیدم کسی از همشهریان صانع برای او بنویسد.در این شهر کوچک
با اینکه مردم فرهیخته و صاحب قلم و حتی نویسنده و شاعر زیادند، به نظرم
در حق صانع کوتاهی کردند.

البته شاید هم حق دارند. متاسفانه در همین شهر کوچک، از دیر باز فضا
امنیتی بوده است. سالهاست که پاوه یک شهر امنیتی با یک کمربند نظامی است.

نمی دانم! شاید هم برای یک شهر مرزی این فضای نظامی و امنیتی عادی باشد.
بخصوص که سالها جنگ با صدام پاوه را به مسیری برای عبور و مرور تسلیحات
نظامی تبدیل کرده بود و الان هم یکی از گذرگاهای ورود کالای قاچاق و غیر
قاچاق است.

در این وضعیت مگر کسی جرات می کند از صانع بنویسد!

اما نه! راستی چرا کسی جرات نمی کند از صانع بنویسد؟ مگر صانع ژاله، بسیجی
نبود و توسط منافقین به شهادت نرسید؟ مگر نگفتند و نوشتند که صانع به قول
حسین شریعتمداری با نمایندگی رهبری در کیهان همکاری داشت؟ پس براستی چرا
کسی جرات ندارد از صانع بنویسد؟ حتی کسی جرات ندارد از صانع بپرسد؟

یکی دو روز دیگر، سالگرد شهادتش است. سراغ مادرش را می گیرم. میخواهم
ببینم بعد از صانع چه حال و هوایی دارد. آن قدر که از حرفهای مردم می
گوید، از صانع نمی گوید. از همه گله‌مند است، بخصوص از حرفهایی که شنیده
است. می گوید بعضی از حرفها داغ صانع را تازه می‌کنند. می‌گوید خیلی ها در
این شهر جوانشان را از دست داده اند، پسر من هم مثل یکی از آنها اما گاهی
حرفهایی میشنوم که داغ صانع یادم میرود. می گوید به خدا مردنِ پسر آدم هم
نعمت است ( کور مه رده ی نه عمه تن ، این یک ضرب مثل کردی است و یعنی
گاهی مشکلاتی سراغ آدم می آید که مردن بچه اش در مقایسه با آن نعمت محسوب
می شود)

پدر صانع، را برده اند تهران. تا همین چند روز پیش در بیمارستان شهدای
پاوه بستری بود. دو روزی است عموی صانع با اصرار دکترها او را برداشته و
برده است یکی از بیمارستانهای تهران. شاید کمی حال و روزش بهتر شود. از
روزی که صانع رفته است تا به امروز پدرش حال و روز درست و حسابی ندارد…

شماره همراه عمویش را میخواهم، پسرش مانع می شود و به مادرش اجازه
نمیدهد. میگوید همه شماره تلفن های خانواده ما کنترل می شوند!

احوال پدرش را از زن عمویش می گیرم. میگوید حال و روز خوبی ندارد. رسانه
ها چند بار از او خواسته اند مصاحبه کند اما گفته است نه بخاطر خودم اما
به خاطر بقیه پسرهایم حاضر نیستم چیزی بگویم. ان یکی که از دستم رفت، دست
کم بگذار این ها را هم …

میگویم چرا میگذارید صانع فراموش شود؟ صانع را همه مردم ایران می
شناسند.خون صانع روزی دامن قاتلانش را خواهد گرفت.

زن عمویش می گوید شما چرا می گذارید فراموش شود؟ مگر شما همکلاسی و هم
مدرسه و هم ولایتی او نیستید؟ راست می گوید. از خودم خجالت می کشم. تصمیم
می گیرم برای صانع بنویسم. بنویسم که صانع ژاله را فراموش نکرده ایم.
بنویسم که صانع ژاله فراموش نمی شود.

کسانی صانع ژاله را فراموش کرده اند که جان و جسم و روح صانع را وسیله
ای برای حفظ قدرت خود میخواستند. کسانی صانع ژاله را فراموش کرده اند که
میخواستند از خون پاک صانع، پیراهنی را خون آلود کنند و آن را به نفع
سیاست های ناپاک خود علم سازند. کسانی صانع را فراموش کرده اند که از
صانع فقط عکسش را میخواستند تا برایش کارت بسیج صادر کنند. کسانی صانع
ژاله را فراموش کرده اند که در سومین روز شهادتش ۲۰ دستگاه اتوبوس را از
کرمانشاه به پاوه اوردند تا در یک مراسم دروغین او را به نفع خود مصادره
کنند.

ما مردم شهر پاوه صانع ژاله و راه او را فراموش نکرده ایم……. راه هیچکدام
از شهیدانمان را فراموش نکرده ایم …

* از دوستان و نزدیکان صانع ژاله

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90705/


__[6]بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی رجایی شهر کرج در محکومیت کشتار مردم سوریه_
_تعدادی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج در بیانیه ای خطاب
به مردم مبارز سوریه با تحسین ایستادگی آنان کشتار و قتل عام بیش از ۵۰۰۰
هزار شهروند سوری توسط حکومت بشار اسد را محکوم و با خانواده ی جانباختگان
جنبش آزادی خواه مردم سوریه ابراز همدردی کرده اند.

به گزارش کلمه، همچنین این زندانیان سیاسی در بخشی دیگر از بیانیه خود از
دولت های چین و روسیه خواسته اند از سیاست های سلطه طلبانه ی خود در حمایت
از حکومت خونریز بشار اسد دست برداشته و بیش ار این خود را در عرصه ی
جهانی در مقابل اراده ی ملت ها قرار ندهد.

متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

نیرومندترین ارتش جهان اندیشه ای ست که زمان آن رسیده باشد و این چنین است
که دیگر هیچ ارتشی یارای مقابله با آن را ندارد و هر گونه خشونتی در برابر
آن بی اثر می شود.

ملت قهرمان سوریه!

ماه هاست مردم جهان و تاریخ نظاره گر پیکار جانانه ی شما علیه بیداد و
خودکامگی ست و اینک دل های بیدار مردم جهان با شماست. شما با مقاومت مثال
زدنی و تحسین برانگیزتان ثابت کردید که حق، برتر از زور است. شما ثابت
کردید که در جهان کنونی دیگر جایی برای رژیم های مستبد و تمامیت خواه وجود
ندارد. بی شک پیروزی و آزادی آن شماست زیرا در هیچ کجا و در هیچ زمان
فریاد زندگی بی جواب نمانده است.

ما زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر (گوهردشت) کرج همچون دیگر مردم روشن
بین ایران، کشتار و قتل عام بیش از ۵۰۰۰ هزار شهروند سوری توسط حکومت بشار
اسد را شدیدا محکوم کرده و با خانواده ی جانباختگان جنبش آزادی خواه مردم
سوریه عمیقا ابراز همدردی می نماییم.

هم چنین از دادگاه بین المللی لاهه به عنوان عالی ترین مرجع قضایی جهان
انتظار داریم که هر چه سریع تر حاکمان سوریه به ویژه بشار اسد رئیس جمهور
آن را به دلیل ارتکاب جنایت علیه بشریت مورد تعقیب قرار بدهد.

در پایان از دولت های چین و روسیه می خواهیم از سیاست های سلطه طلبانه ی
خود در حمایت از حکومت خونریز بشار اسد دست برداشته و بیش ار این خود را
در عرصه ی جهانی در مقابل اراده ی ملت ها قرار ندهد.

جعفر(شاهین) اقدامی، رسول بداقی، عیسی سحرخیز، رضا شریفی بوکانی، حشمت
الله طبرزدی، میثاق یزدان نژاد

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90701/


__[6]۲۵ بهمن؛ پژواک صدای مظلومیت رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی_
_ گروه اجتماعی_ زهره نقیبی

با وجود تمام محدودیت ها از قطعی و کندی سرعت اینترنت تا بسیج یکپارچه
عوامل حکومت برای پاکسازی دیوار نویسی های سبز ۲۵ بهمن و سایر محدودیت ها
برای ممانعت از ساماندهی راه پیمایی سکوت روز سه شنبه ،فعالان و همراهان
جنبش سبز برای دعوت به همراهی ای دیگر در ۲۵ بهمن در تلاش هستند.

این روزها اگر چه چهره شهر به واسطه راه پیمایی۲۲ بهمن با تبلیغات گسترده
از پوسترهای عریض و طویل رهبری تا بیداری اسلامی و تجهیز امکانات مختلف از
بلندگوها تا ایستگاه های صلواتی و مشاوره حقوقی خانواده٬ آزمایش خون و
نقاشی و شارژ ایرانسل و …همراه شده است، اما باز شهر بی نشان از راه
پیمایی مردمی و خودجوش ۲۵ بهمن نیست که شهروندان داوطلبانه در تدارک برای
حضور و دعوت همراهان سبز خود به آن هستند.

دیوارهای سفید و سیاه شهر دعوت به حضور می کنند

بهترین گواه این دعوت سیمای شهری است که خط خوردگی های آن ردی از نشان
سبز با خود دارد نشانه هایی که در گردشی کوتاه در شهر خودنمایی می کنند.
دیوارهایی که در کوتاه ترین زمان ممکن پس از سبز شدن با بسیج نیروهای
حکومتی رنگ دیگری به خود می گیرند و پس از آن دوباره سبز می شوند و دوباره
رنگ تیرگی می گیرند.با این حال مردم از همین تیرگی ها پیام وعده بهمن ماه
را دریافت می کنند چه آنکه از در و دیوارها، اتوبوس ، مترو و آسانسور تا
باجه های تلفن و خودپردازهایی که پر ز رنگ های سیاه و سفید و .. است همه
دعوت به حضور برای سکوتی دوباره می شوند.حضوری که اگر پرس و جویی کنی در
میان زمزمه های عابرین هم شنیده می شود.

در میان حرف ها

این روزها در میان بحث و گفت و گوهای شهروندان از گرانی و تورم و یارانه
اگر گریزی به اعتراض سبز ۲۵ بهمن بزنی بی جواب نمی مانی و با وجود فضای
پلیسی حاکم، شهروندانی هستند که به اظهارنظر بپردازند. برخی سکوت می کنند
و برخی هم به انکار سری تکان می دهند،برخی بی تفاوت اند و برخی هم ایده
ها و پیشنهادهایی دارند. برخی مخالفت اند و برخی مشتاق و برخی هم نشان سبز
وی را هم چون سال های گذشته بی پاسخ نمی گذارند.

اینها از جمعیت می ترسند

با مرد میانسالی هم صحبت می شوم که از بحث درمورد دوران انقلاب به سالهای
۸۸ و ۹۰ می رسد، می گوید: ” ما چه می خواستیم چه نمی خواستیم شاه باید می
رفت. انقلاب ما را دزدیدند.

به روزهای بعد از انتخابات ۸۸ می رسد و راهپیمایی که در پیش است می گوید:
مگر در خردادی که رای مان را خوردند نیامدیم سکوت کردیم واز دیوار صدا
درآمد و از جمعیت ما کوچکترین صدایی نبود.اینها خودشان جمع را به هم می
ریزند. اینها از جمعیت می ترسند.

خانم جوانی می گوید : اینها اصلا نمی گذارند شما جمع بشوید که بخواهید
سکوت کنید یا .. که این پاسخ را از این مرد میانسال می شنود: آنچنان امثال
من و شما را از خودشان ترساندند در حالیکه اینطور نیست.تا وقتی هم این ترس
هست هیچ چیزی عوض نمی شود.

شهروند خانم دیگری هم به این جمله اکتفا می کند که ” مردم به خاطر یک لقمه
نان بیشتر هر کاری می کنند.”

در یکی از پارک های شهر گفت و گو با خانم میانسالی که به همراه همسرش بعد
از پیاده روی در حال استراحت است، را از انقلابی که به ثمر رساندند، شروع
می کنم که می گوید:” ما آن دوره بطور دائم در خیابان ها بودیم، الان مردم
با یک اشاره فرار می کنند. با این رویه به نتیجه ای نمی رسند. با این حال
همسرش با او هم عقیده نیست و با شنیدن جمله ” نباید فرار کرد” می گوید :
چرا می گویی نباید فرار کرد. اصلا میگن ” جنگ و گریز” اگر قرار باشد شما
فقط بایستی و کشته و دستگیر شوی که دیگر جنگی وجود ندارد. باید فرار کنی و
دوباره برای اعتراض برگردی. حکومت هم از همین می ترسد.او می گوید خواسته
های مردم با دوسال قبل یکسان نیست و اعتراضات بیشتری دارند.

در اتوبوس با یکی از شهروندان از بحث گرانی به روز ۲۵ بهمن می رسم که می
گوید با آنکه طی دو سال گذشته در هیچ مراسمی حضور نداشته و اخبار را از
طریق ماهواره و اینترنت دنبال می کرده اما برای ۲۵ بهمن امسال مصمم به
حضور به همراه خانواده اش است.

مرد جوانی را در خصوص راه پیمایی سکوت مورد سوال قرار می دهم که ابتدا
مسیر راه پیمایی را سوال می کند و ادامه می دهد: صرف راه پیمایی سکوت کافی
نیست و باید در خیابان ها ماند. می گوید همه باید اعتصاب کنند.

جوان دیگری هم می گوید این مردم هنوز برای ظلم کشیدن ظرفیت دارند و با این
قضایا اتفاقی نمی افتد و به مردم هم امیدی نیست.

اسکناس ها بار دیگر سبز شدند

از سوی دیگر ،فعالان سبز فعالیت خود را محدود به دیوارها و فضاهای خالی
شهر نکرده و از هر فرصتی برای اطلاع رسانی بهره گرفته اند. نمونه آن هم
همین اسکناس هایی که دست به دست مبادله می شود و در میان آنها گاه با پیام
هایی هم چون ۲۵ بهمن روز اعتراض/۲۵ بهمن روز آزادی /درود برکروبی و
میرحسین/ زندانی سیاسی آزاد باید گردد/ ….مواجه می شوی.

گفته می شود توزیع پوستر و تراکت و اعلامیه و دعوت به حضور درمراسم ۲۵
بهمن از دیگر تلاش های سبزی است که داوطلبانه برای دعوت از شهروندان برای
وعده ۲۵ بهمن صورت می گیرد و فرصت هر گونه مقابله و مبارزه حکومت با آن
سلب شده است.

این فعالیت ها در سطح گسترده تری در استانها و شهرستان های مختلف در
جریان است که با توزیع تراکت ها و پوسترها و هم چنین نصب اعلامیه های
کاغذی مسیرهای راه پیمایی را اطلاع رسانی می کنند.

در این میان نشان وی هم برای بستن پیمانی دوباره میان برخی از شهروندان
سبز به چشم می خورد که همچون دو سال گذشته با این علامت خود را در شهر یخ
زده هم پیمان و هم هدف می بینند.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90689/


__[6]ادامه کشمکش دولت و شهرداری؛ وزارت نیرو تهدید به قطع برق مترو کرد_
_در ادامه سنگ اندازی دولت احمدی نژاد بر سر راه مترو، این بار وزارت نیرو
متروی تهران را به قطع برق تهدید کرد.

این در حالی است که بیش از سه میلیون مسافر از این وسیله نقلیه عمومی
استفاده می کنند.

روزی که قانون حمل‌ونقل ریلی شهری و حومه مصوب می‌شد شاید هیچ‌کس گمان
نمی‌کرد تفسیر نادرست یک ماده قانونی شفاف، آن هم با افزودن یک کلمه،
میلیاردها تومان به جیب مترو پایتخت ضرر بزند و هزینه برق مصرفی مترو را
حتی تا بیش از دو برابر افزایش دهد.

اگرچه گسترش ناوگان حمل‌ونقل عمومی به ویژه مترو شاه کلید کاهش آلودگی
هوای پایتخت است که جان پایتخت‌نشینان را در معرض خطر قرار داده است اما
گویا هر روز سنگ تازه‌ای بر سر راه خطوط مترو انداخته می‌شود. خاک خوردن
واگن‌های مترو در گمرک به‌دلیل عدم تامین اعتبار آن از سوی دولت کم بود
حالا سنگ دیگری جلوی عبور و مرور قطارهای شهری انداخته شده است.

به گزارش تهران امروز، حرف از تاخیر یا اختلال در ساعات عبور و مرور
قطارهای مترو نیست، مهندس علی محمد قلی‌ها، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری
مترو تهران و حومه در این‌باره می‌گوید: «وزارت نیرو تهدید کرده است که
اگر شرکت بهره‌برداری مترو تهران و حومه قبوض برق را پرداخت نکند نه‌تنها
با دریافت انشعاب برق برای ایستگاه‌های جدید نیز موافقت نمی‌کند، بلکه برق
ایستگاه‌های راه‌اندازی شده را قطع خواهد کرد و در صورت عملی شدن این
اقدام، مترو رسما تعطیل می‌شود! با وجود عدم تحقق کامل یارانه‌های بلیت
مترو از سوی دولت در سال جاری، در توانمان نیست که هزینه‌هایی بیش از آنچه
قانون مصوب کرده است را بپردازیم.» این در حالی است که بر اساس قانون
حمایت از سامانه‌های حمل‌ونقل ریلی شهری و حومه‌ که پنج سال پیش در بیست و
دوم مرداد مصوب شد، باید تعرفه مصارف برق اتوبوسرانی و قطارهای شهری و
حومه، براساس کمترین تعرفه تعیین شود اما این ماده قانونی محل اختلاف
مدیران مترو و مسئولان دولتی است؛ چراکه تفسیرهای متفاوتی از این قانون
انجام شده است.

اشتباه ۱۰ میلیارد تومانی

همه چیز از تفسیر نادرست وزارت نیرو از همین ماده قانونی آغاز شد. با
اینکه پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، هزینه برق مترو افزایشی چند
برابری داشت اما تفسیرنادرست این وزارتخانه که محاسبه میزان برق مصرفی
مترو را براساس حداقل تعرفه برق صنعتی تعیین می‌کند، بر این افزایش دامن
زد. اما در طرف دیگر این ماجرا، مدیران مترو معتقدند که کلمه «صنعتی» در
نص صریح قانون قید نشده است و این یعنی باید تعرفه برق مترو مطابق قانون
براساس ارزان‌ترین تعرفه‌ها محاسبه شود نه پایین‌ترین تعرفه برق صنعتی!
اما دولت بازهم قانون را نادیده می‌گیرد. به این ترتیب افزودن همین یک
کلمه در تفسیر از قانون، به قیمت میلیاردها تومان از جیب مترو تمام شده
است. مبلغی که حالا مدیریت شهری خواستار عودت آن از طرف وزارت نیرو شده
است.

پای کمیسیون عمران به مترو کشیده شد

بااینکه چند سالی از تصویب قانون حمل‌ونقل ریلی شهری و حومه می‌گذرد، اما
طی چهارسال گذشته کشمکش‌ها همچنان بر سر تعرفه برق مصرفی مترو بالا گرفته
و اظهارنظرها و رایزنی‌هایی هم در این باره انجام شده است. برگزاری جلساتی
با نمایندگان مجمع تهران و استانداری تهران از آن جمله است. اما سرانجام
همه این پیگیری‌ها به کمیسیون عمران مجلس ختم شد. محمد قلی‌ها در این باره
به تهران امروز می‌گوید: «آنقدر این موضوع را پیگیری کردیم و نامه نگاری
انجام دادیم که کمیسیون عمران مجلس با حضور اعضای این کمیسیون و نمایندگان
وزارت نیرو و نمایندگانی از سوی این شرکت تشکیل جلسه داد. نتیجه این جلسه
آن شده که کمیسیون عمران مجلس به صورت مستقیم به وزارت نیرو ابلاغ کرد که
باید برق مصرفی مترو براساس پایین‌ترین تعرفه‌ها محاسبه شود و مبالغی را
که از مترو اضافه دریافت شده است، پس بدهد. اما همچنان برق مترو براساس
تعرفه صنعتی محاسبه می‌شود و دولت بازهم قانون را نادیده می‌گیرد.» او
می‌گوید: «وزارت نیرو مدعی طلب ۱۰ میلیاردتومانی از مترو است اما براساس
قانون آن‌ها باید یازده میلیارد تومان به ما پس بدهند.» قلی‌ها ادامه
می‌دهد: «تا سال گذشته ما سالیانه حدود ۵٫۵ تا ۶ میلیارد تومان بابت هزینه
مصرف به وزارت نیرو پرداخت کردیم اما این بار باید ۱۵ تا ۱۶ میلیارد تومان
پرداخت کنیم. برای برق مصرفی مترو قبض‌هایی با ارقام نجومی براساس تعرفه
صنعتی صادر می‌شود. امروز در شرایطی هستیم که باید از حمل‌ونقل عمومی
حمایت شود تا با گسترش ناوگان حمل‌ونقل عمومی معضل ترافیک، آلودگی هوا،
آلودگی صوتی و… را از سر راه برداریم اما متاسفانه به‌جای آنکه شاهد
حمایت‌های همه جانبه باشیم، شاهد اجرایی نشدن قانون هستیم.»

دودی که به چشم شهروندان می‌رود

علی اکبر اولیا عضو فراکسیون مدیریت شهری معتقد است که مسببان چنین
دعواهایی به مصالح شهری و نیازهای شهروندان بی‌توجه هستند و می‌گوید: «در
صورتی که وزارت نیرو تهدید به قطع مترو را عملی کند، باید پیامدهای این
اقدام را نیز بپذیرد.» او می‌افزاید: «متاسفانه احساس رقابتی که دولت با
مدیریت شهری تهران دارد دلیلی شده است تا فضای تعامل به محلی برای مناقشه
مبدل شود. بر اساس آنچه خود دولتی‌ها مصوب کرده‌اند، هزینه‌های حمل‌ونقل
شهری باید به سه قسمت تقسیم شود و یک قسمت آن را دولت بپردازد و دوقسمت
دیگر را شهرداری و مردم. این مصوبه‌ای است که متاسفانه هنوز عملی نشده
است. شیوه محاسبه هزینه برق مترو نیز بی‌ارتباط به این موضوع نیست چراکه
این امر تاثیر مستقیمی دارد بر پابرجایی مترو و گسترش آن. حتی اگر قرار
است این تفسیر نادرست را درست تصور کنیم، دولت باید یک سوم از آن را
بپردازد.»

او می‌گوید: «عملکرد دولت نشان داد که در بحث حمل‌ونقل شهری خیال تعامل
داشتن با شهرداری را ندارد. در موضوع پرداخت از ذخیره ارزی برای گسترش
حمل‌و نقل عمومی شاهد بودیم که قصور وجود دارد. این قصور آنقدر بزرگ بود
که یکی از محورهای سوال از رئیس‌جمهور است.»

اولیا با اشاره به اینکه در صورت درخواست و ارجاع این مسئله به فراکسیون
مدیریت شهری این موضوع تعیین تکلیف خواهد شد، ادامه می‌دهد: «با اینکه به
آخرین روزهای مجلس هشتم نزدیک می‌شویم اما این مسئله برای پایتخت مسئله‌ای
حیاتی است. امروز مترو نقش مهمی در حمل‌و نقل شهری دارد پس اهمیت این نقش،
بر اهمیت مشکلات آن می‌افزاید. بنابراین اگر به موقع بررسی این موضوع به
فراکسیون شهری ارجاع داده شود، همزمان با بررسی بودجه فکری نیز به حال این
مشکل خواهیم کرد. هرچند عملکرد دولت در این زمینه نشان داده است که پایبند
به این قوانین نیست.»

اگرچه اعضای کمیسیون عمران به صراحت اعلام کرده‌اند که این قانون است که
باید عملی شود و براساس این اعلام وزارت نیرو موظف به پرداخت یازده
میلیارد تومان به شرکت بهره‌برداری مترو است، با این همه خبرهای رسیده
حاکی از آن است که وزارت نیرو به جای پرداخت بدهی خود، بر بدهکار بودن
شرکت بهره‌برداری مترو به خود پافشاری کرده و حتی تهدید کرده است که برق
مترو را قطع خواهد کرد. قطع برق مترو که منجر به تعطیلی ایستگاه‌های آن
می‌شود، به معنای عدم جابه‌جایی نزدیک به سه میلیون نفر در پایتخت است.
اتفاقی که سبب معطل ماندن مسافران و حتی افزایش میزان آلودگی هوا و صوت
خواهد شد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90775/


__[6]شکایت از سازمان بنادر و کشتیرانی برای ۱۶ کشته خلیج فارس_
_خانواده غرق‌شدگان کشتی مسافربری در خلیج فارس در حال طرح شکایت از سازمان
بنادر و کشتیرانی و گروه امداد و نجات این سازمان هستند. خانواده ۱۶ کشته
شده این حادثه که روز اول بهمن‌ماه در آب‌های خلیج‌فارس اتفاق افتاد، برای
ادامه بررسی‌های این پرونده و طرح شکایت خود دو وکیل در نظر گرفته‌اند.

وکیل خانواده‌های کشته‌شدگان از مشهد انتخاب شده‌ و آنان گفته‌اند در صورت
نیاز به وکیل محلی، وکیل سوم را نیز انتخاب خواهند کرد. نوفرستی، برادر
یکی از کشته‌شدگان حادثه با اعلام این خبر گفت: «در حال حاضر با همکاری
وکلای خود اقدام به تنظیم شکایت کردیم و آن را ارائه خواهیم کرد.»

به گفته او هنوز هیچ یک از خانواده‌ها برای رسیدگی پرونده به دادسرای
استان هرمزگان مراجعه نکرده‌اند و قصد دارند همگی خانواده‌ها با هماهنگی و
به همراه وکیل خود رسیدگی به این پرونده را پیش ببرند و درحال حاضر همچنان
مشغول برگزاری مراسم و انجام امور اداری مربوط به انحصار وراثت هستند.
نوفرستی در پاسخ به این سئوال مبنی بر اینکه آیا از ناخدای کشتی نیز شکایت
کرده‌اند، گفت: «خیر، ما شکایتی از ناخدای کشتی نداریم و تقصیر او در این
مساله از نظر ما تنها تمام شدن بنزین کشتی اوست، اما چیزی که موجب
کشته‌شدن خانواده‌های ما شده، نحوه امدادرسانی و برخورد کشتی گروه امداد
به کشتی مسافربری بوده است.»

به نوشته اعتماد، این درحالی است که معاون امور دریایی سازمان بنادر پس از
این حادثه اعلام کرد کمیسیون بررسی سوانح سازمان بنادر و دریانوردی در حال
بررسی علت بروز این حادثه است.

سعید ایزدیان از بازداشت ناخدای این کشتی خبر داد و با اشاره به اینکه‌ در
آن روز به دلیل توفان در دریا، حرکت شناور‌ها و اتوبوس‌های دریایی ممنوع
شده بود، گفت: «ناخدای این شناور اجازه نداشته است اسکله را به دلیل بروز
توفان، ترک کند.»

او تاکید کرد: « قطعا در راستای امداد و نجات نیروهای ما به بهترین وجه
عمل کردند، اما سوال اصلی اینجاست که به چه دلیل مسوولان ذی‌ربط شناور‌ها
در اسکله هرمز اجازه داده‌اند که این شناور حرکت کند؟ در حالی که از
بندرعباس نیز اعلام شده بود که در آن روز تمامی ترددها باید تعطیل باشد.»
ایزدیان درباره بازداشت ناخدا نیز توضیح داد: «وی برای تفهیم اتهام به
دادسرا منتقل شده است چون نباید در آن شرایط اقدام به حرکت می‌کرد ضمن
آنکه دستور عدم تردد شناور‌ها هم صادر شده بود.»

در شرایطی که معاون امور دریایی سازمان بنادر از «فعالیت به‌موقع و سریع
تیم امداد و نجات اداره کل بنادر و دریانوردی استان هرمزگان» صحبت کرده
است، خانواده‌های قربانیان این حادثه می‌گویند کشتی گروه امداد در زمان
رسیدن به کشتی مسافربری با آن برخورد کرده و

شرایط امدادرسانی به قربانیان حادثه موجب مرگ آنان شده است.
ناخدای این کشتی از نخستین نفراتی بود که در این سانحه نجات داده شده است.
او با وثیقه ۸۰۰ میلیون تومانی به دستور قاضی این پرونده و از سوی
مدعی‌العموم در بازداشت است.

عصر روز شنبه اول بهمن‌ماه در پی بروز سانحه‌یی دریایی، تعداد ۱۶ نفر از
۲۲ سرنشین یک شناور اتوبوس دریایی مسیر بندرعباس – جزیره هرمز، غرق شده و
جان خود را از دست دادند. رسیدگی به این پرونده در شعبه دوم بازپرسی
دادسرای استان هرمزگان همچنان ادامه دارد و تاکنون چند جلسه از
بازپرسی‌های این پرونده انجام شده است و خانواده ۱۶ قربانی حادثه نیز در
حال طرح شکایت خود هستند. تاکنون هیچ‌گونه دستور قضایی یا حکمی از سوی
دادسرای قضات این پرونده صادر نشده است.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90773/


__[6]۷۵۰ هزار تومان، هزینه بقای یک خانواده ۴ نفری در تهران_
_از بهمن ماه سال گذشته تا امسال در حالی که دستمزدها افزایش چندانی
نداشتند اما اتفاقات زیادی در بازار افتاده، از طلا و ارز که بگذریم، قیمت
خوراکی و آشامیدنی، اجاره بهای مسکن، حمل نقل و پوشاک و.. همگی رشد
داشتند.

اخیرا نیز اظهارات یک چهره اقتصادی سبب شد تا مردم به بازار برای تهیه
ارزاق هجوم ببرند و نتیجه آنکه چند روز قفسه های فروشگاه های بزرگ تهران
از اقلام اساسی خالی مانده بود.

در روزگار نه چندان دور یعنی تا همین هفته سوم خرداد امسال هر هفته فهرستی
از قیمت خوراکی ها منتشر میشد، اما بعد از هفته وم خردادماه انتشار این
فهرست به شکل ناگهانی متوقف شد.

خبرنگار اعتماد برای کسب قیمت خوارکی های موجود در آن لیست سری به فروشگاه
های بزرگ تهران زده که عموما مواد غذایی را ۱۰ درصد پایین تر از قیمت
بازار عرضه میکنند.

لبنایات: قیمت هر کیلو ماست پاستوریزه هم اکنون در بازار ۱۰۵۵۵ ریال است
که نسبت به زمان مشابه سال قبل(هفته دوم بهمن ماه ۸۹) نزدیک به ۴ درصد
کاهش قیمت داشته، قیمت هر کیلو پنیر پاستوریزه نیز با ۸ درصد کاهش به هر
کیلو ۶۲۵۰۰ ریال رسیده است. اما بسته های ۴۵۰ گرمی پنیر پاستوریزه با
افزایش قیمت ۲۶ درصدی به ۱۹۱۲۵ ریال رسیدند. قیمت هر کیلو کره پاستوریزه
نیز با افزایش نزدیک به ۱۹ درصدی به ۸۳۰۰۰ ریال رسیده است. قیمت هر لیتر
شیر نیز با افزایش ۵/۲ درصدی به ۱۰۲۵۰ ریال رسیده است. به این ترتیب به
طور متوسط لبنیات در هفته دوم بهمن امسال نسبت به سال گذشته ۳۱ درصد
افزایش قیمت داشته است.

گوشت و تخم مرغ: قیمت تخم مرغ در هفته دوم بهمن ماه امسال نسبت به سال
گذشته نزدیک به ۶۱ درصد رشد داشته و از ۳۳۷۸۰ ریال در سال ۸۹ به ۵۴۵۰۰ در
هفته دوم بهمن امسال رسیده است. قیمت هر کیلو گوشت گوسفندی با استخوان از
۱۷۰۵۱۰ در هفته دوم بهمن سال پیش به ۲۲۲۵۰۰ در نیمه بهمن امسال رسیده که
حاکی از رشد ۵/۳۰ درصدی قیمت آن است، قیمت گوشت گوساله نیز بیش از ۵۲ درصد
رشد داشته و از ۱۱۸۲۲۰ ریال در نیمه بهمن پارسال به ۱۸۰۰۰۰ ریال در نیمه
بهمن امسال رسیده است. هر کیلو مرغ هم سال قبل در بازار ۳۱۸۳۰ ریال ثبت
قیمت شده که امسال در نیمه بهمن در فروشگاه ها به قیمت ۳۳۰۰۰ ریال به فروش
می رسد که نشان دهنده رشد ۶/۳ قیمت ان است. این یعنی در این گروه به طور
میانگین قیمت ها ۳۷ درصد طی یکسال رشد داشتند.

حبوبات: حبوبات به طور میانگین ۲۹ درصد طی یکسال رشد قیمت داشتند. قیمت هر
کیلو لپه نخود هم اکنون ۲۸۰۰۰ ریال است که نشان دهنده رشد ۲۳ درصدی آن
است. قیمت هر کیلو نخود ۳۵۴۴۴ ریال است که از رشد ۵۸ درصدی آن نسبت به
زمان مشابه سال قبل خبر میدهد.

هر کیلو عدس ۳۳۱۶۷ ریال، هر کیلو لوبیا چیتی ۳۷۲۲۲ ریال، هر کیلو لوبیا
چشم بلبلی ۳۳۵۵۵ ریال، هر کیلو لوبیا سفید ۲۵۶۶۷ ریال و هر کیلو لوبیا
قرمز ۱۰۴۴۰ ریال قیمت دارند که به ترتیب نشان دهنده رشد: ۲۳، ۴۴، ۴۵، ۳۵،
۱۵، ۱۹ و کاهش ۶ درصدی قیمت این اقلام نسبت به زمان مشابه سال قبل است.

میوه و سبزیجات: قیمت هر کیلو سیب قرمز هم اکنون هر کیلو ۱۸۵۰۰ ریال است
که نسبت به مدت مشابه سال قبل نزدیک به ۶ درصد کاهش قیمت داشته، قیمت سیب
سفید هر کیلو ۲۰۰۰۰ ریال است که نسبت به زمان مشابه سال قبل رشد ۱۰ درصدی
را نشان میدهد. هر کیلو لیموشیرین نیز با رشد ۲ درصدی به ۱۲۵۰۰ ریال رسیده
است، پرتقال نسبت به زمان مشابه سال قبل نزدیک به ۲۳ درصد کاهش قیمت داشته
و هر کیلو ۱۲۰۰۰ ریال در بازار بفروش می رسد.

اما قیمت خیار با رشد ۹۵ درصدی به هر کیلو ۲۲۰۰۰ ریال رسیده، قیمت گوجه با
رشد ۴ درصدی به هر کیلو ۸۵۰۰ تومان رسیده و هر کیلو بادنجان در بازار به
قیمت ۱۷۵۰۰ ریال بفروش میرسد که نشان دهنده رشد قیمت ۶۹ درصدی آن است. هر
کیلو سیب زمینی نیز هم اکنون ۵۰۰۰ ریال قیمت دارد که در مقایسه با قیمت آن
در نیمه بهمن سال قبل نزدیک به ۳۶ درصد کاهش قیمت داشته، پیاز هم با نزدیک
به ۲۸ درصد کتاهش به قیمت هر کیلو ۷۰۰۰ ریال رسیده است.

لوبیا سبز نزدیک به ۱۴ درصد رشد قیمت داشته و هر کیلو ۳۲۵۰۰ ریال بفروش
میرسد.

قند، شکر و چای: قیمت هر کیلو قند سال گذشته ۱۴۰۳۰ ریال ثبت شده که در
نیمه بهمن ماه امسال در فروشگتاه ها هر کیلو قند به قیمت ۲۰۶۴۳ ریال عرضه
میشود که حاکی از رشد ۴۷ درصدی قیمت آن است. هر کیلو شکر نیز به طور متوسط
هم اکنون ۴۵۰۰۰ ریال قیمت دارد که در مقایسه با قیمت سال قبل یعنی ۱۱۶۱۰
نشان دهنده رشد ۲۹۴ درصدی آن است! بسته های نیم کیلویی چای خارجی نیز به
طور متوسط ۶۴۲۶۷ ریال قیمت دارند که در مقایسه با قیمت سال قبل یعنی ۵۲۹۲۰
ریال نزدیک به ۲۱ درصد رشد قیمت دارند.

روغن: هر حلب ۵ کیلویی روغن جامد هم اکنون ۱۱۸۸۸۹ ریال قیمت دارد که در
مقایسه با قیمت نیمه بهمن سال قبل ۱۰۳۸۴۰ ریال نزدیک به ۱۴ درصد رشد قیمت
داشته است.

بسته های روغن مایع نیز سال گذشته حدودا ۱۹۵۹۰ ریال قیمت داشتند که قیمت
آنها امسال حدودا به ۳۳۰۱۸ ریال رسیده است که این نیز حاکی از رشد ۶۸
درصدی قیمت آنهاست.

برنج: هر کیلو برنج ایرانی درجه یک سال گذشته در هفته دوم بهمن ماه به
قیمت ۳۱۰۸۰ ریال بفروش میرسیده، هم اینک هر کیلو برنج ایرانی درجه یک
حدودا ۴۵۰۰۰ ریال قیمت دارد که نشان دهنده رشد ۴۵ درصدی قیمت آن است. هر
کیلو برنج خارجی غیر تایلندی نیز سال گذشته ۲۱۲۳۰ ریال قیمت داشته که قیمت
آن امسال به ۲۶۳۵۰ ریال رسیده، این نیز نشان دهنده رشد ۲۴ درصدی قیمت برنج
خارجی غیر تایلندی است.

اگر به طور متوسط طبق جدول یک خانواده ۴ نفری از این اقلام مصرف کند یعنی
هزینه ماهانه تهیه اقلام ضروری در نیمه بهمن سال قبل بالغ بر ۱۶۵ هزار
تومان بوده است، این مبلغ با همین نسبت در نیمه بهمن ماه امسال به ۲۱۴
هزار تومان رسیده که نشان دهنده رشد نزدیک به ۳۰ درصدی بهای این سبد است.

توجه داشته باشید که علاوه بر این سبد کوچک خوارکی ها و اقلام مصرفی دیگری
نیز وجود دارند، اقلامی نظیر نان و غلات، رب گوجه فرنگی، انواع سس ها،
انواع سبزیجات …. همچنین مایحتاج ضروری یک خانواده را تنها خوراکی ها
تشکیل نمیدهند، بلکه شوینده ها نیز نقش مهمی در مصرف یک خانواده دارند که
قیمت آنها در نیمه بهمن سال قبل به طور دقیق در دسترس نیست.

برای مثال شاخص قیمت نان و غلات که در سبد مصرفی خانوار بانک مرکزی از
ضریب اهمیت ۲۸ درصدی نیز برخوردار است در اذماه امسال نسبت به اذرماه سال
قبل ۶۷ درصد افزایش داشته است. شاخص قیمت ماهی و حیوانات دریایی که در سبد
قیمت خرده فروشی به آن پرداخته نشده است نیز در همین مدت نزدیک به ۲۰ درصد
رشد داشته است.

افزیش قیمت ها در پاییز

آخرین آماری که در مورد مجموع قیمت ها منتشر شده است در آذرماه امسال توسط
اداره امار بانک مرکزی انتشار یافته که حاکی از افزایش نزدیک به ۲۸ درصدی
شاخاص کالاها، ۱۶ درصدی خدمات و ۲۱ درصدی مسکن، اب، برق، گاز و سایر سوخت
هاست.

شاخص اجاره بهای مسکن که ضریب اهمیت آن ۱۷/۱۹ درصد در آمارهای رسمی ذکر
میشود نزدیک به ۵/۱۲ درصد رشد داشته، با این شرح که ضریب اهمیت در واقع
سهمی است که هر کدام از این اقلام از درآمد خانوار بر اساس آمارهای رسمی
به خود اختصاص دادند. بهای تعمیرات و خدمات ساختمانی نزدیک به ۱۸ درصد
افزایش قیمت داشته و اثاث و لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه نزدیک به
۱۷ درصد افزایش قیمت داشته است.

رشد شاخص قیمت پوشاک و کفش در اذرماه امسال نسبت به اذرماه سال قبل ۲۳
درصد بوده و بهداشت و درمان نزدیک به ۱۹ درصد طی میدت یکسال افزایش قیمت
داشته است.

حمل و نقل ۳۳ درصد و ارتباطات ۵/۱ درصد افزایش قیمت داشتند. تفریح و امور
فرهنگی ۱۶ درصد و بهای استفاده از رستوران و هتل ها نزدیک به ۱۸ درصد در
اذرماه امسال نسبت به اذرماه سال گذشته افزایش قیمت داشته است. تحصیل نیز
افزایش ۱۶ درصدی داشته است.

با وجود رشد نزدیک به ۲۲ درصدی شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی آنهم بر اساس
امارهای رسمی باتنک مرکزی در آذرماه امسال( که احتمالا طی دی و بهمن ماه
رشد بیشتری نیز داشته، اما آمار آنها هنوز اعلام نشده است) حقوق و درآمد و
دستمزد مردم رشد قابل توجهی نداشته است.

بر این اساس تنها راه باقی مانده کاهش مصرف است. تمام اینها در حالیست که
بر اساس اظهار نظرها، در آینده قرار است بخشی از یارانه نقدی برخی اقشار
حذف شود.

تنها تهیه خوراک، آنهم بر اساس سبد کالایی که در بالا ذکر شد با حداقل
مصرف برای یک خانواده ۴ نفره ۲۱۴ هزار تومان هزینه برای خانواده خواهد
داشت. به این رقم حداقل اجاره خانه ۳۰۰ هزار تومانی خانه مسکونی را اضافه
کنید. اگر در این خانواده حداقل یکی از فرزندان نیز دانشجوی دانشگاه آزاد
در رشته های علوم انسانی باشد، برای هر ترم نزدیک به ۶۰۰ هزار تومان نیز
هزینه تحصیل وی برای خانواده اهمیت دارد. این یعنی هر ماه نیز ۲۰۰ هزار
تومان هزینه تحصیل فرزند خانواده به لیست بالا اضافه میشود. قاعدتا این
خانواده نیاز به حمل و نقل نیز دارند، حتی اگر روزانه تنها ۵۰۰ تومان هر
کدام از اعضای خانواده هزینه حمل و نقل کنند، یعنی هر ماه نزدیک به ۶۰
هزار تومان نیز هزینه رفت و آمد به این لیست اضافه خواهد شد. اگر این
خانواده ماهانه ۶ قالب صابون مصرف کنند یعنی ۳ هزار تومان نیز باید هزینه
صابون(صابون ایرانی ارزان قیمت) کنند، یک شامپو هم لااقل ۲۵۰۰ تومان برای
یک خانواده در ماه به نظر زیاد نمیرسد؛ لااقل چهار بسته پودر رخت شویی به
قیمت ۸۵۰ تومان هم برای شستشو ضروری به نظر می رسد که سر جمع نزدیک به
۳۵۰۰ تومان نیز هزینه پودر رخت شویی خواهد بود. اضافه کنید به این لیست یک
بسته مایع ضرف شویی ۹۰۰ تومانی را، خدای ناکرده در اثر بیماری و.. آنهم در
فصل سرما شاید هر ماه به طور میانگین ۱۰-۲۰ هزار تومان(با وجود بیمه)
هزینه درمان شود. بهای گاز، برق، تلفن، شارژ آپارتمان و… به حساب یارانه
نقدی کنار گذاشته میشود. ، خرید لباس، تفریح، لوازم غیر ضوروی خانگی،
احتمالا عطر و… را کنار میگذاریم. یعنی یک خانواده چهار نفره جمع و جور
فقط اگر بخواهند به بقا در نیمه بهمن امسال ادامه دهند نزدیک به ۷۵۰ هزار
تومان ماهانه نیاز دارند.

این خانواده هیچ پس اندازی نخواهد داشت، بسیاری از خانواده ها درگیر انواع
اقساط نیز هستند، در چنین شرایطی باید چه کار کرد. موضوع کم یا زیاد مصرف
کردن نیست، موضع در مورد زندگی اشرافی و… هم نیست، ما در مورد حداقل های
زندگی در تهران سال ۹۰ صحبت میکنیم…


واحد قیمت در هفته اول مرداد ۸۴ قیمت در هفته دوم بهمن ۸۹ قیمت درهفته دوم
بهمن ۹۰*

مصرف یک خانواده چهار نفری از واحد**

هزینه مصرف یک خانوار ۴ نفره(ریال)
ماست پاستوریزه کیلو ۶۰۰۰ ۱۱۰۰۰ ۱۰۵۵۵

۰٫۴۵

۴۹۵۰
پنیر غیر پاستوریزه کیلو ۲۶۲۲۰ ۶۸۲۸۰ ۶۲۵۰۰

۰٫۱۵

۱۰۲۴۲
پنیر پاستوریزه بسته ۴۵۰ گرمی ۱۱۴۰۰ ۱۵۱۹۰ ۱۹۱۲۵

۱

۱۵۱۹۰
کره پاستوریزه کیلو ۳۰۲۵۰ ۶۹۷۰۰ ۸۳۰۰۰

۰٫۱۲۵

۸۷۱۲٫۵
شیر پاستوریزه لیتر ۶۰۰۰ ۱۰۰۰ ۱۰۲۵۰

۰٫۵

۵۰۰۰
تخم مرغ شانه ۳ کیلویی ۱۳۹۲۰ ۳۳۷۸۰ ۵۴۵۰۰

۰٫۷۵

۲۵۳۳۵
نخود کیلو ۸۵۶۰ ۲۲۳۷۰ ۳۵۴۴۴

۰٫۲۵

۵۵۹۲٫۵
لپه کیلو ۸۵۲۰ ۲۲۷۴۰ ۲۸۰۰۰

۰٫۲۵

۵۶۸۵
عدس کیلو ۸۸۴۰ ۲۳۰۸۰ ۳۳۱۶۷

۰٫۲۵

۵۷۷۰
لوبیا چیتی کیلو ۸۸۲۰ ۲۵۶۹۰ ۳۷۲۲۲

۰٫۱

۲۵۶۹
لوبیا چشم بلبلی کیلو ۸۹۷۰ ۲۴۸۸۰ ۳۳۵۵۵

۰٫۱

۲۴۸۸
لوبیا سفید کیلو ۷۶۸۰ ۲۲۲۲۰ ۲۵۶۶۷

۰٫۱

۲۲۲۲
لوبیا قرمز کیلو ۱۰۴۴۰ ۲۸۰۲۰ ۳۳۳۳۳

۰٫۱

۲۸۰۲
سیب قرمز کیلو ۱۶۵۰ ۱۹۷۰۰ ۱۸۵۰۰

۳٫۵

۶۸۹۵۰
لیمو شیرین کیلو ۳۰۹۰ ۱۲۲۹۰ ۱۲۵۰۰

۰٫۵

۶۱۴۵
پرتقال کیلو - ۱۵۷۶۰ ۱۲۰۰۰

۷٫۵

۱۱۸۲۰۰
سیب زرد کیلو - ۱۸۲۴۰ ۲۰۰۰۰

۳٫۵

۶۳۸۴۰
خیار کیلو ۳۱۲۰ ۱۱۳۱۰ ۲۲۰۰۰

۵

۵۶۵۵۰
گوجه فرنگی کیلو ۲۴۰۰ ۸۱۷۰ ۸۵۰۰

۵

۴۰۸۵۰
بادنجان کیلو ۲۵۰۰ ۱۰۳۶۰ ۱۷۵۰۰

۲٫۵

۲۵۹۰۰
سیب زمینی کیلو ۲۲۸۰ ۷۸۶۰ ۵۰۰۰

۵

۳۹۳۰۰
پیاز کیلو ۲۱۱۰ ۹۷۹۰ ۷۰۰۰

۲٫۵

۲۴۴۷۵
لوبیا سبز کیلو ۳۲۴۰ ۲۸۵۸۰ ۳۲۵۰۰

۲

۵۷۱۶۰
قند کیلو ۵۹۲۰ ۱۴۰۳۰ ۲۰۶۴۳

۲

۲۸۰۶۰
شکر کیلو ۵۵۶۰ ۱۱۶۱۰ ۴۵۸۵۷

۲

۲۳۲۲۰
چای خارجی بسته ۵۰۰ گرمی ۳۱۰۵۰ ۵۲۹۲۰ ۶۴۲۶۷

۱

۵۲۹۲۰
روغن نباتی جامد حلب ۵ کیلویی ۴۳۴۷۰ ۱۰۳۸۴۰ ۱۱۸۸۸۹

۰٫۱۶

۱۶۶۱۴٫۴
روغن نباتی مایع لیتر ۹۸۷۰ ۱۹۵۹۰ ۳۳۰۱۸

۱٫۲۵

۲۴۴۸۷٫۵
برنج ایرانی (درجه یک) کیلو ۱۳۹۴۰ ۳۱۰۸۰ ۴۵۰۰۰

۷٫۵

۲۳۳۱۰۰
برنج هندی کیلو ۸۶۳۰ ۲۱۲۳۰ ۲۶۳۵۰

۷٫۵

۱۵۹۲۲۵
گوشت گوسفند با استخوان کیلو ۵۰۱۳۰ ۱۷۰۵۱۰ ۲۲۲۵۰۰

۱٫۵

۲۵۵۷۶۵
گوشت گاو و گوساله بی استخوان کیلو ۴۵۸۶۰ ۱۱۸۲۲۰ ۱۸۰۰۰۰

۱٫۵

۱۷۷۳۳۰
گوشت مرغ کیلو ۱۴۷۳۰ ۳۱۸۳۰ ۳۳۰۰۰

۲٫۵

۷۹۵۷۵

*از آنجا که دیگر بانک مرکزی قیمت اقلام را به صورت هفتگی از خرداد امسال
منتشر نمیکند، قیمت ها از فروشگاه های زنجیره ای گرفته شدند که تقریبا
همگی ۱۰ درصد پایین تر از قیمت خرده فروشی های عادی هستند.

** برای مثال اگر یک خانواده ۴ نفره طی یک ماه ۲و نیم کیلو گوشت مرغ مصرف
کنند، بر این اساس مصرف از واحد آنها برابر ۵/۲ واحد خواهد شد که در قیمت
واحد ضرب و هزینه نهایی آنها بدست خواهد آمد.

Links:
6. http://www.kaleme.com/1390/11/24/klm-90780/

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages