Latest News from Iran Green Voice for 02/11/2012

0 views
Skip to first unread message

Omid Sabz

unread,
Feb 11, 2012, 8:58:51 AM2/11/12
to sabzollahiha


Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی_ احسان محرابی: یوسف عزیزی بنی طرف، روزنامه نگار، نویسنده، و کنشگر فرهنگی-سیاسی عرب در ایران می گوید: با توجه به سرخوردگی مردم عرب به دلیل محقق نشدن خواسته های قومی، سیاسی و حتی خواسته های صنفی شان موضوع تحریم انتخابات دراستان خوزستان خیلی جدی است.

بنی طرف در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار "ندای سبز آزادی" با اشاره به مطالبات هموطنان عرب در خوزستان

و با استناد به دانشنامه دهخدا، تاکید می کند که مردم عرب اکثریت مردم خوزستان را تشکیل می دهند. او می گوید: درانتخابات  ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶، مردم خوزستان بعد از استانهایی مانند یزد بیشترین رای را به آقای خاتمی دادند.

یوسف عزیزی بنی طرف می افزاید: بعد از دوم خرداد هرچند بخشهایی از مطالبات  مردم عرب محقق نشد، اما از فضایی که به وجود آمد برای فعالیتهای فرهنگی و سیاسی استفاده کردند و حتی حزب وفاق را تشکیل دادند.

او تصریح می کند: مردم عرب نیز مانند دیگر قومیتها خواستار اجرای اصول ۱۵ و ۱۹ و ۴۸ قانون اساسی هستند که به علت عدم پیگیری اجرا نشده است.

وی درباره تحریم انتخابات توسط مردم عرب می گوید: مردم عرب گرایش های مختلفی دارند و به جز اقلیتی که ما کاری به آنها نداریم، بخش مهمی از مردم عرب خود را نزدیک به جنبش سبز می دانند. بخشی از مردم  نیز خود را جزو جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران می دانند اما حد فاصلی با جنبش سبز دارند و درعین حال از زندانیان  سیاسی و قربانیان حوادث انتخابات ریاست جمهوری حمایت می کنند.

این نویسنده با بیان اینکه هر دو جریان اخیر درباره تحریم انتخابات اتفاق نظر دارند گفت: با توجه به سرخوردگی مردم عرب به دلیل محقق نشدن خواسته های قومی، سیاسی و حتی خواسته های صنفی شان موضوع تحریم انتخابات در استان خوزستان خیلی جدی است.

وی با اشاره به دستگیریهای اخیر مردم درشهرهای مختلف استان خوزستان می افزاید: تعدادی از مردم شهرهای شوش، حمیدیه و دیگر شهرهای استان خوزستان، بازداشت و به بند کشیده شده اند.

بنی طرف گفت: پس از حرکتی که از حدود ۲۰ روز پیش برای شعارنویسی تحریم انتخابات شروع شد، ۳۰ نفر در شهر شوش دستگیر و دو نفر به نامهای  محمد کعبی، و ناصر آلبوشوکه درفشان، زیر شکنجه کشته شدند.

این کنشگر سیاسی عرب افزود: در ۲۷ مارس ۲۰۱۱، رضا مغامسی هم در زندان دزفول زیر شکنجه کشته شده است. در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۱ نیز یک شهروند دیگر به نام حامد عساکره، فرزند رحمان عساکره که دبیر یکی از دبیرستان‌های شهر رامشیر بوده، توسط ماشین نیروهای امنیتی در همین شهر زیر گرفته شد. زیرگرفتن این فرد بسیار شبیه به زیرگرفتن یکی از جوانان جنبش سبز در میدان ولیعصر در روز عاشورا بود و این فرد برای انتقام گیری از پدرش کشته شد.

این نویسنده با اشاره به بازداشت دیگر شهروندان عرب تصریح کرد: پیش از این بازداشتها نیز برخی از مردم خوزستان تنها به دلیل سنی بودن دستگیر شده اند.

بنی طرف افزود: چند فعال فرهنگی و مدنی شهر رامشیر نیز دستگیر شده اند و دستگیری این افراد درحالی است که این اقدامات درچارچوب حقوق مدنی و مسالمت آمیز انجام شده اما حکومت علاوه کینه های سیاسی، کینه قومی را نیز دربرخورد با مردم عرب دخالت داده است.

وی افزود: درست است که قوه قضائیه تحریم انتخابات را جرم اعلام کرده است اما برخوردهایی که با مردم عرب خوزستان انجام شده بسیار شدیدتر از برخوردهایی است که در تهران و دیگر شهرها انجام می شود.

این کنشگر سیاسی با اشاره به تدارک برنامه های اعتراضی در ۲۵ بهمن تاکید کرد: گروهی از فعالان عرب به نام فعالان جامعه مدنی عرب از فراخوان جنبش سبز برای ۲۵ بهمن حمایت کردند.

 

وی همچنین تصریح کرد: بخشی از مردم عرب نیز با وجود اینکه حدفاصلی بین خود و جنبش سبز قائل هستند  برای قربانیان و رهبران جنبش سبز احترام قائل هستند.

 


 


اکبر امینی، شهروندی که ۲۵ بهمن ماه سال گذشته همزمان با اعتراضات مردمی، با نمادی سبز به بالای جرثقیل رفته بود، در پی مصاحبه با رسانه ها در روزهای اخیر، بار دیگر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

نیروهای امنیتی با هجوم به خانه این جوان حامی جنبش، پس از تفتیش محل، مجددا وی را دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.

به گزارش «خانه حقوق بشر ایران»، بازداشت کنندگان با استناد به حکم قاضی رشته احمدی و به دلیل مصاحبه اکبر امینی در طی روزهای گذشته با رسانه‌ها اقدام به بازداشت دوباره وی کرده اند.

اکبر امینی، شهروندی که ۲۵ بهمن ماه سال گذشته همزمان با اعتراضات مردمی، با نمادی سبز به بالای جرثقیل رفته و قصد توجه افکار عمومی به شرایط موجود را داشت، که توسط ماموران بازداشت و به زندان منتقل می شود، چند روز پیش طی مصاحبه ای به شرح وقایع آن روز و نحوه دستگیری و شکنجه و زندان خود پرداخت.

امینی تاکید کرده بود "علی رغم همه فشارهایی که پس از آن بر من و خانواده ام رفته است چون این راه را آگاهانه انتخاب کرده ام پس اگر هزار بار دیگر هم زندانی شوم از هدفم کوتاه نخواهم آمد."

صبح روز ۲۵ بهمن ماه ۱۳۸۹ در راهپیماییِ اعتراضی مردم ایران تعداد زیادی از مردم ایران و کاربرانِ اینترنت شاهد واقعه ای بودند که طی آن اکبر امینی با بالا رفتن از یک جرثقیل و بالابردن نمادهای اعتراضی و عکس هایی در دست تلاش کرد تا توجه افکار عمومی را به خود جلب کند اما همان زمان توسط نیروهای امنیتی دستگیر و سپس  روانه ی زندان شد. این شهروند معترض ماهها در بندهای ۲۰۹ وزارت اطلاعات و ۳۵۰ زندان اوین به سر برده بود.

 


 


فضل الله صلواتی، نماینده دور اول مجلس و از فعالان سیاسی اصفهان ممنوع الخروج شد.

به گزارش کلمه، آقای صلواتی که دیروز قصد سفر به خارج از کشور را داشت با ممانعت ماموران برای سفر رو به رو شده است.

وی که داماد محمدتقی جعفری است، دور اول مجلس شورای اسلامی نماینده مردم اصفهان بود.

این زندانی سیاسی سالهاست که ریاست انجمن صنفی روزنامه نگاران در شهر اصفهان را عهده دار است.

ماموران فرودگاه امام خمینی در مورد دلیل ممنوع الخروجی وی به ذکر اینکه دستور دادگاه انقلاب است، اکتفا کرده اند.

سال گذشته، فرزند این فعال سیاسی، فرید صلواتی، روزنامه نگار و فعال سیاسی- اجتماعی با هجوم نیروهای امنیتی به منزلش در اصفهان بازداشت شد.

وی برای اولین بار مساله تجاوز گروهی در یکی از باغات اصفهان را رسانه ای کرده بود.


 


دسترسی مردم به شبکه جهانی اینترنت و خصوصا سرویس پست الکترونیک جی میل و یاهو مختل شده است.

مسوولان جمهوری اسلامی پیش از این اعلام کرده بودند که در نیمه بهمن ماه، اقدامات برای راه اندازی شبکه داخلی اینترنت که در ایران "اینترنت ملی" نامیده شده را آغاز می کنند.

بر همین اساس از شب گذشته اختلال در دسترسی مردم به شبکه جهانی آغاز شد و دسترسی به سرویس ایمیل یاهو و جیمیل ناممکن شده و دسترسی به سایت گوگل و گوگل پلاس هم امکان‌پذیر نیست.

سرعت اینترنت هم با کاهش جدی مواجه شده است.

به گزارش بازتاب، عدم دسترسی به سرویس‌های ایمیل در حالی است که بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی و فرهنگی نیز با این امکان انجام می شود که دچار اختلال شده است.

 


 


نامه بیست و یکم محمد نوریزاد به رهبر جمهوری اسلامی، تحت عنوان "سید علی بشنو!" به صورت فایل صوتی منتشر شد. آقای نوریزاد پیشتر و در نامه نهم خود به آیت الله خامنه ای، خبر از این فایل صوتی و انتشار آن در سایت رسمی خود را داده بود.

لینک مستقیم فایل صوتی سید علی بشنو! (کیفیت بالا)

لینک مستقیم فایل صوتی سید علی بشنو! (کیفیت پایین)

 

به گزارش وبسایت آقای نوریزاد، متن این فایل بدین شرح است:

رهبر گرامی ما

شما در تاریخ ۱۲ام آبان سال ۸۰ در دیدار جوانان استان اصفهان و در اشاره به کسانی که شما را با علی(ع) هم ردیف می دانستند فرمودید:

“مـــا کجا و کمترین و کوچکترین شاگردان علی کجا ، مـــــا کجا و قنبر علی کجا ، مــا خاک پای قنبر غلام علی هم محسوب نمیشویم”

این سخن شما بسیار درست است ، و بسیار حکیمانه ، اما راستش را بخواهید من با ضمیرهای مکرر “مــا” یی که در همین چند جمله ی کوتاه برای خود به کار برده اید چندان موافق نیستم.

کسی که خود را صادقانه خاک پای غلام علی هم نمی داند ، مقام و جایگاه خود را بیهوده بالا نمی برد و خلاصه ما نمی گوید. می گوید این فقیر ، میگوید این کمترین ، می گوید این ناچیز!

بگذریم ، من قصد این ندارم که در معانی واژه ها و ضمائر به کار رفته در سخنان شما متوقف شوم ، اصل مسئله اینست که شما یا کمتر از خاک پای غلام علی هستید یا نیستید ، اگر هستید باید به همان راهی بروید که غلام علی رفت ، حالا خود علی بماند ؛ یا نه خود را برتر از خاک پای قنبر و خود قنبر می دانید ، و این سخن را به تعارف بر زبان جاری کردید ، که البته ما همان اولی را باور می کنیم ، که شما از خاک پای غلام علی کمترید چرا که دوست نداریم از رهبرمان سخن نادرست بشنویم. پس اگر موافق باشید ما مردم ایران یک پله مقام شما را بالاتر می بریم ، یعنی شما را در جایگاهی نه کمتر از خاک پای غلام علی ، که درست هم طراز آن جای می دهیم ، یعنی می گوییم سید علی خامنه ای ما ، خاک پای غلام علی است. این خودش یک جور ترفیع مقام است. ترفیعی شایسته و شوق انگیز، این مقام شایسته مبارک جناب شما!

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

راستش را بخواهی ما از تو گله مندیم ، به خاطر اینکه مردم ایران و حتی مسئولین دانه درشت ما نمی توانند با تو به راحتی صحبت کنند ، اگر بخواهند از تو و کارهای تو و از کارگزاران تو انتقاد کنند ، از ترس مأموران گوش بزنگت و داغ و درفشی که در پستوهای زندان اوین یا سایر زندان هاچشم به راهشان است ، زبانشان به لکنت می افتد ، هرکه با تو سخن می گوید طبق یک عادت متداول ، زبان به غلظتی از چاپلوسی می آلاید ، بیت معظم ات به همه ی رسانه ها دستور فرموده که هر کجا اسمی و خبری از خاک پای قنبر غلام علی درج می کنند حتما از ضمیر و افعال جمع استفاده کنند.

مثلا بنویسند و بگویند ، مقام عظمای ولایت فرمودند ، یا مقام معظم رهبری از فلان جا دیدار کردند ، یا رهبر معظم انقلاب دست ملاطفت بر سر فلانی کشیدند. خودت قبول داری که اینجور القاب تو را بیش و بیشتر از مردم جدا می کند و در دور دست های تقدسی ناخواسته می نشاند؟

ای عزیز ، زیاد از ما فاصله مگیر! خاکی باش ، ای خاک پای قنبر غلام علی.

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

چگونه است که نه غلام علی که خود علی به شکایت یک یهودی به دادگاه خودِ علی فراخوانده می شود و آن یهودی شاکی پیروز و علی امیرالمؤمنین محکوم بیرون می آیند ، اما در حکومت تو که بنا به گفته ی خودت خاک پای غلام علی هم نیستی ، تجسم اینکه یک مظلومی بخواهد از تو شکایت کند و تورو به دادگاه فرابخواند ، کفرآمیز تلقی می شود. هیچ به این گسست بزرگ فکر کرده ای؟ علی آنگونه؟ و خاک پای قــنــبــر اینگونه؟

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

مولای ما علی می گوید اگر همه ی دنیارا کف دست من بگذارند ، من ران ملخی را به زور از دهن مورچه ای بیرون نمیکشم ، ما اما چه کردیم در این سال های پس از انقلاب و در سال های رهبری تو!

ای عزیز بعید است اگر با من هم عقیده نباشی که ما آدم کشته ایم ، بله ، آدم کشته ایم! نه برای برپایی حکومت عدل علی ، بلکه برای برقراری خودمان ، ران ملخ کجا و کشتن آدم کجا؟ ما آدم کشته ایم ، ما آدم کشته ایم ، ما انسان کشته ایم … بی گناه ، بی دلیل … ما غارت کرده ایم ، ما غارت کرده ایم … ما غارت می کنیم! به زندان انداخته ایم … به زندان می اندازیم … عده ای از مردم خود را از سرزمینمان از سرزمینشان تارانده ایم … اعدام جوانان … قتل های زنجیره ای … کوی دانشگاه … کشتار سال ۸۸ … ران ملخ … دهان مورچه … عدالت علوی … جمهوری اسلامی … خاک پای قنبر غلام علی!!

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

حساب مالی علی پاک بود ، از حسابرسی دنیا و آخرت هم باک نداشت ، دوست و دشمن همه می دانستند و باور داشتند که علی نسبت به بیت المال تا چه اندازه حساس است ؛ حساب مالی تو ای خاک پای غلام علی چگونه است؟ آیا میشود از تو پرسید از آغاز رهبریت تا کنون ، چه میزان پول مردم به دستور مستقیم تو جابجا شده است؟

اساسا آیا همین یک پرسش ، همین یک پرسش از نگاه دوستان تو و دستگاه امنیتی و قضایی ما یک جرم نانوشته نیست؟

یک تقاضا ، نمی خواهد به ما پاسخ بدهی با پول مردم در این سال ها چه کرده ای ، که تصور این پاسخگویی هم برای ما ناممکن به نظر می رسد ، اما بیا و برای قیامت و پاسخگویی در پیشگاه خدا ، ببین با دستور مستقیم تو ، چه حجم پول به کجاها سرازیر شده است؟ و درهمان خلوت از خودت بپرس آیا رضایت مردم در این پرداخت ها سهم و نقشی داشته و دارد؟ یا نه؟!

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

تاریخ ، دوست ، دشمن همه و همه به چشم خود دیدند و باور کردند که جایگاه فردی و حقوقی علی در زمان حکومتش از مردم کوچه و بازار کمتر بود که بیشتر نبود ، در قانون اساسی کشور ماهم آمده است که همه ی مردم در نگاه قانون مساویند ، چه یک روستایی بی نشان چه رهبر ، به نظر تو ای عزیز ، امروزه  آیا این اصل اساسی قانون اساسی ما یک طنز خنده دار نیست؟ خداوکیلی تو با هر یک از ما برابری؟ آیا میشود از تو انتقاد کرد؟ میشود از تو پرسید؟ میشود تورا به محکمه فراخواند؟ میشود با تو به راحتی و بدون لکنت سخن گفت؟ میشود از تو حساب خواست؟علی که اینگونه بود ، علی برای هر پرسشی مهیا بود.

ای خاک پای قنبر غلام علی ، بشنو!

بیا و خودت باش ، یکی از ما ، خاک پای قنبر غلام علی را به تاریخ وا بگذار ، ما می خواهیم تو سید علی باشی ، یکی از ما ، مثل خود ما ، پاسخگو ، صبور ، انتقاد پذیر. که تو اگر اینگوننه بودی ، دزدان صاحب نام ، حاشیه ی امن پیدا نمی کردند و دار و ندار مارا نمی روبیدند.

سید علی عزیز ، بشنو!

علی وقتی شنید سپاهیان او ، خلخال از پای زن یهودی که در حریم حکومت او زندگی می کرد ربوده اند ، مرگ را بر خود و بر سایر مؤمنان گواراتر دانست. این روزها نه سپاهیان دشمن ، که سپاهیان خودِ تو ، با مال مردم آن می کنند که با ارث پدریشان نمی کنند ، کوه کوه پول مردم را بالا می کشند ، قاچاق می کنند ، مردم را می زنند می کشند و ما از خاک پای قنبر غلام علی چیزی نمی بینیم و چیزی نمی شنویم ، نمی شنویم و بخاطر فجایعی که نظامیانش به کار انداخته و می اندازند ، عمامه از سر گرفته باشد و گریبان چاک زده باشد و پای برهنه بیرون دویده باشد و با این شور و شورش عاشقانه به استیفای حقوق مردم خود همت کرده باشد.

سید علی عزیز ، بشنو!

قرار نیست تو همیشه برقرار باشی ، راستی چند سال دیگر زنده خواهی ماند ، آیا به بعد از خود و جامعه ی بعد از خود اندیشیده ای؟ مباد غوغای اطرافیانت تو را از حق و حقیقت باز بدارد! مباد چاپلوسی اطرافیانت تو را از زمینی که برآنی تا آسمانی از تملق بالا برد!

دیروز هرچه بود گذشت ، به امروز بیندیش و به فردایی که در پیش است و ممکن است تو در آن نباشی ، ما نام نیک تورا خواهانیم ، دوست نداریم نام تو در کنار نام کسانی ثبت و ضبط شود که بر سر مردم خویش آوار بوده اند ، ما دوست داریم نام تو در کنار نام رهبران خوش نامی چون گاندی و نلسون ماندلا به نیکی به یادگار بماند ، زمان تنگ است ، به فردا بیندیش به عرصه ای که در پیشگاه خدا ایستاده ای و باید به هرچه کرده ای پاسخ بگویی.

رهبر گرامی ما ، سپاس که نشستید و به سخن صادقانه ی ما گوش دل سپردید ، شنودن سخن مردم ، توسط بزرگان ، یکی از ارکان نظام فکری و ایمانی ما است. سپاس که نشستید و ما بی واهمه با شما سخن گفتیم ، بدون لکنت ، صریح و بی تکلّف ، آنگونه که خدا می پسندد ، آنگونه که قرآن می پسندد ، آنگونه که مولای ما و شما علی می پسندد ، آنگونه که انسان می پسندد ، عقل می پسندد و آنگونه که بشر امروز می پسندد.

این سخن ما با شما ، بسیار بسیار دوستانه و مشفقانه بود و هست ، ذره ای در درستی رفاقت ما تردید نکنید ، ما اگر شما را دوست نمی داشتیم ، شمارا با هرآنچه که در همینجا بدان اشاره شد ، تنها می نهادیم ، میگفتیم شما را به خیر و ما را به سلامت ، اما نه که دوستتان داریم ، دوست داریم از خطاهای بزرگ و آشکار عاری باشید ، مردم و حقوق تباه شده ی مردم را دریابید.

والسلام

 


 


پسر حشمت الله طبرزدی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج می گوید: پدرم از مردم بالاخص در شهرستان ها و روستاها درخواست داشتند که در انتخابات شرکت نکنند و یکی از دلایلشان هم این است که شرکت در انتخابات رضایت دادن به طولانی تر شدن ماندن این عزیزان در زندان و رضایت مردم از وضعیت فعلی می تواند باشد.

ابوالفضل طبرزدی، ۲۴ ساله، زندانی سیاسی، پس از بیماری شدید روحی به بخش اعصاب و روان بیمارستان منتقل شده است

علی طبرزدی، فرزند حشمت الله طبرزدی در گفتگو با کلمه در مورد پسر عمویش، ابوالفضل گفت: در حال حاضر در یکی از بیمارستان های اهواز بستری شده و وضعیت روحی خوبی هم ندارد ولی نسبت به روزی که او را از زندان آوردند وضعیت بهتری پیدا کرده و امیدوار کننده است. گرچه باید این درمان و مداوا به شکل اصولی باشد و در مدت زمان طولانی و مناسب پیگیری شود.

ابوالفضل طبرزدی، زندانی سیاسی، که دچار توهم شدید و افسردگی شده و قابل کنترل در بند نبوده است از زندان کارون اهواز به بخش اعصاب و روان بیمارستانی در اهواز منتقل شده است.

علی طبرزدی در این باره خاطرنشان کرد: ابوالفضل در زندان سختی های زیادی داشته است. فشارهای امنیتی یکی از مقامات روی او بوده برای گرفتن اعترافات درباره ی کارهای نکرده و از طرف دیگر وعده و وعیدهایی که بابت رسیدگی به پرونده و یکسری کارهای دیگر به او دادند و البته خلف وعده کردند. از سوی دیگر خانواده اش را هم تحت فشار گذاشته بودند.

وی با بیان اینکه شرایط نابسامانی که در محیط خود زندان هم وجود داشته برای او آزار دهنده بوده تشریح کرد: در تخت ها و پتوهایشان ساس و بیماری های انگلی وجود دارد که ابوالفضل هم در چند روز اول اینها روی بدنش دیده می شد. به هر حال به طور کلی شرایط خوبی در زندان کارون نیست و همه اینها دست به دست هم داده و منجر به این شده که روحیه ابوالفضل آنقدر به هم بریزد که کارش به بیمارستان برسد.

ابوالفضل طبرزدی، ۲۴ ساله و دانشجوی مهندسی عمران و برادر زاده حمشت الله طبرزدی (فعال سیاسی زندانی) ۲۸ آذر سال ۸۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل پدریش بازداشت شد.

این فعال دانشجویی، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تماس با رسانه های خارج از کشور به ۱۵ ماه حبس تعزیری در دادگاه بدوی اهواز محکوم شد که دادگاه تجدید نظر آن را به ۹ ماه حبس تقلیل داد. وی در تاریخ ۲۶ مهرماه امسال برای اجرای حکم به زندان کارون اهواز منتقل شد.

علی طبرزدی در ادامه با اشاره به اینکه ابوالفضل فعلا در وضعیت امیدوار کننده تری است، گفت: حال عمومی پسر عمویم بهبود پیدا کرده و ما امیدواریم بتواند به زندگی عادی برگردد.

ماه گذشته نیز یکی از اعضای خانواده ی این فعال حقوق بشر با اشاره اینکه پیش از زندان ابوالفضل هیچ مشکل و ناراحتی نداشته است، گفته بود: “تقریبا یک ماه است که مشکلات روحی ابوالفضل به اوج رسیده است و در ملاقاتها حالت عجیبی دارد و حرفهای عجیب و غریب می زند و حرکات و حرفهایش سوال برانگیز است، تا اینکه پیگیری کردیم و متوجه شدیم مشکل روحی بسیار شدیدی دارد و خود پزشک زندان هم گفت سریع باید در بیمارستان بستری شود.”

مسئولان زندان تا آنجا که در توان داشتند به زندان سیاسی فشار وارد کرده اند

علی طبرزدی همچنین با ابراز نگرانی از وضعیت پدرش حشمت الله طبرزدی که در زندان رجایی شهر کرج نگهداری می شود، تاکید کرد: پدرم اصلا شرایط خوبی ندارد.

به گفته ی وی در حال حاضر برای زندانیان سیاسی در این زندان محدودیت های بیشتری اعمال شده است.

حشمت‌الله طبرزدی، فعال سیاسی هفتم دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به ۹ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

 

این حکم سنگین به اتهام مطرح شده برای طبرزدی «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور»، «توهین به رهبری و ریاست جمهوری» و «اخلال در نظم عمومی» صادر شده است.

 

علی طبرزدی با اشاره به اینکه مسئولان زندان تا آنجا که در توان داشتند به زندان سیاسی فشار وارد کرده اند، تصریح کرد: فاضلاب طبقات بالا (پدرم در زیرزمین نگهداری می شود) روی سر زندانیان چکه می کند، از طرفی دیگر به این بهانه که تعدادی از زندانیان طالبان ایرانی به این زندان منتقل شده اند، ساعات هواخوری زندانیان سیاسی کوتاه تر شده، سهمیه ی روزنامه ای که هر روز برای آن ها می فرستادند را هم قطع کرده اند و متاسفانه در کل زندان رجایی شهر کرج شرایط خوبی وجود ندارد.

 

وی با تاکید بر اینکه پدرش در شرایط روحی و جسمی مناسبی است و شگرد و فلسفه وی این است که با این شرایط باید ساخت تاکید کرد: اما این بدان معنا نیست که محدودیت ها و یا شرایط خوبی در آنجا حکمفرماست، بلکه به این معناست که ایشان به خاطر اهدافی که دارد سریع خودش را سازگار می کند. ما مطمئنیم که سختی هایی را هم به جان دل بخرد به هر حال شرایط خاصی وجود دارد.

 

پسر حشمت الله طبرزدی در پایان گفت: پیامی هم از طرف پدرم دارم که از مردم بالاخص در شهرستان ها و روستاها درخواست داشتند که در انتخابات شرکت نکنند و یکی از دلایلشان هم این است که شرکت در انتخابات رضایت دادن به طولانی تر شدن ماندن این عزیزان در زندان و رضایت مردم از وضعیت فعلی می تواند باشد.


 


ندای سبز آزادی - سرویس شبکه های اجتماعی:  صفحه «گرین توث: رسانه شهروندی» در فیس بوک آغاز به کار کرد.

این صفحه با تاسی از منشور آگاهی رسانی و شفاف سازی در جهت تحقق ابتدایی ترین حق شهروندان ایرانی مبنی بر «گردش آزاد اطلاعات»، تلاش دارد با بهره گیری از امکانات ساده نظیر «موبایل و بولوتوث»، امکان دیگری برای اطلاع رسانی سبز را مورد بهره برداری قرار دهد.

گردانندگان این صفحه در نظر دارند، پس از تبدیل «فرمت تولیدات هنری و نوشتاری» فعالان جنبش سبز به «فرمت خوانا برای موبایل»، آنها را از طریق همین صفحه در خدمت شهروندان و علاقه مندان قرار دهند تا جهت تقسیم این تولیدات و سهیم کردن سایرین از طریق "بولوتوث" مورد استفاده قرار گیرد.

برای عضویت در صفحه "گرین توث" اینجا را کلیک کنید


 


ابوالفضل قدیانی، عضو شوراى مرکزى سازمان مجاهدین انقلاب بعلت وخامت حال جسمی از زندان به بخش سی سی یو بیمارستان مدرس منتقل شد. اما با کارشکنی های همیشگی، تلاش خانواده برای ملاقات وی در بیمارستان تاکنون بی نتیجه مانده است.
 
زهرا رحیمی همسر این اصلاح طلب برجسته با ابراز ناراحتی از عدم پاسخگویی مسئولین به "جرس" می گوید: " از صبح تا ساعت چهار بعدازظهر در بیمارستان بودیم اما به هیچوجه نگذاشتند ما ایشان را ببینیم. مامورانی که آنجا حضور داشتند خیلی سخت گیری می کردند و می گفتند بروید برگه ملاقات بگیرید، گفتم سه روز تعطیل است، من چطور برگه ملاقات بگیریم؟ جواب می دادند که ما ماموریم و معذور! متاسفانه چنان فضای ترس و وحشتی هم آنجا حاکم شده که از پزشک تا نگهبان های بیمارستان از ترس نمی توانند حتی یک کار انسانی انجام دهند."

وی می افزاید: "دیروز من به دادستانی نامه دادم. اول که باید برای انتقال ایشان به بیمارستان پارس اقدام می کردند زیرا پرونده پزشکی و پزشک معالجشان آنجاست. در بیمارستان مدرس که الان بستری است پزشک گفته اسکن انجام شود در حالیکه پزشک معالج اقای قدیانی که ده سال معالجه ایشان را برعهده دارند با اسکن مخالف بودند و می گفتند برای رگ ها فقط آنژیو جواب می دهد. اقای قدیانی هم گفته اند که من اسکن نمی کنم و باید زیر نطر پزشک خودشان باشند. این در حالی است که به آقای قدیانی گفته بودند ما شما را ابتدا به بیمارستان مدرس می بریم و از آنجا به بیمارستان پارس منتقل می کنیم که در حقیقت دروغ گفته اند و از پریشب تاکنون ایشان را به بیمارستان پارس انتقال نداده اند."

این اولین بار نیست که ابوالفضل قدیانى بدلیل وخامت وضعیت جسمانی به بیمارستان منتقل می گردد. وی چندین بار در طول دوران حبس خود به بیمارستان منتقل شده است و یکبار تحت عمل جراحی قرار گرفت و در حالیکه باید دوران نقاهت خود را در محیط آرام و دور از استرس می گذراند، از بیمارستان به زندان بازگردانده شد.

خانم رحیمی که بسیار نگران سلامت همسرش است، خاطر نشان می کند: "با پزشکی که الان در بیمارستان مدرس معالج آقای قدیانی است صحبت کردیم و ایشان گفتند که آقای قدیانی دستشان بشدت درد گرفته و به علت ناراحتی قلبی به بیمارستان مدرس منتقل شدند. چون ناراحتی قلبی دارند باید تحت نظر باشند. من به ایشان گفتم پس ما چکار باید انجام دهیم؟ اینها حتی اجازه ملاقات به ما نمی دهند که حداقل استرس همسرم کمتر شود و از نظر روحی ملاقات خانواده برایشان خوب است اما جواب دادند از دست من کاری بر نمی آید. این برای من جای سوال است که چطور از دست پزشک که مسئولیت سلامت بیمارش را دارد کاری از دستش بر نمی آید؟! بعد من پرسیدم آیا ایشان با این شرایط می توانند در زندان باشند که گفتند نه، گفتم پس همین را شما بنویسید اما گفتند آیا با نوشتن من کار درست می شود؟ این هم نتیجه صحبت من با پزشک ایشان در بیمارستان مدرس بود. ما بارها گفتیم آقای قدیانی بخاطر مشکلات قلبی اگر دچار مشکل شوند در بهداری زندان متخصص و امکانات نیست که بتوانند سریع اقدام کنند. نباید با این مشکلات قلبی که دارند شرایط زندان و استرس را تحمل کنند و برای ایشان خطرناک است. دادستان و آقای آوایی که ظاهرا کاره ای نیستند و جوابی نمی دهند، رئیس قوه قضاییه پاسخگو نیست....بنابراین مسئولیت جان ایشان با بالاترین فرد حاکمیت است."

ابوالفضل قدیانی با ۶۶ سال سن و مشکلات جسمانی در تاریخ ۱۹ دی ماه سال گذشته برای گذراندن حکم یک سال زندان خود به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رییس جمهور به بند ۳۵۰ اوین رفت. اما پس از اتمام دوران محکومیت، به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب احضار شد تا به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام تحت محاکمه قرار گیرد. دادگاهی که قدیانی در آن حاضر نشد، چراکه به گفته وی دادگاه های انقلاب بدون هیئت منصفه و بصورت غیر علنی برگزار می شود و فاقد وجاهت قانونی و مشروعیت است. در دادگاه بدوی به سه سال حبس محکوم گردید حکمی که هنوز در دادگاه تجدید نظر به تایید نرسیده است و نگهداری وی در زندان غیرقانونی است.

همسر ابوالفضل قدیانی در این خصوص می گوید: "الان آقای قدیانی بصورت غیرقانونی به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام در زندان آن هم با این شرایط جسمانی بسر می برند. قاضی صلواتی وثیقه را از ما نپذیرفتند و به دروغ گفته اند خانواده عجز در تودیع وثیقه دارند!"

خانم زهرا رحیمی در پایان با ابراز تاسف از چنین شرایطی تاکید می کند: "متاسفانه تنها آقای قدیانی نیستند و نگرانی ما فقط برای ایشان نیست، آقای امین زاده و آقای مومنی و آقای محقق که دو سال هم سنشان از آقای قدیانی بیشتر است و.... شرایط جسمانی مناسبی ندارند و باید به وضعیت آنها رسیدگی شود. خانواده ها هم در نگرانی و ناراحتی بسر می برند اما هیچکس پاسخگو نیست."


 


بر اساس آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، تحریم خرید نفت ایران، بر روند تولید و صادرات نفت این کشور تاثیر گذاشته و مشتریان نفت ایران در هفته‌های اخیر واردات نفت از دیگر کشورهای تولیدکننده را افزایش داده‌اند.

در آخرین گزارش ماهانه آژانس بین المللی انرژی که روز جمعه، دهم فوریه (۲۱ بهمن)، منتشر شد، آمده است: با آن که اتحادیه اروپا ممنوعیت خرید نفت خام ایران را از ماه ژوئیه اجرایی می‌کند، در شرایط کنونی روند خرید و فروش نفت در بازار جهانی تغییر کرده و مبادلات جدیدی در حال شکل‌گیری است.

به گزارش این نهاد بین‌المللی، برآوردها نشان می‌دهد که با اجرایی شدن تحریم خرید نفت خام ایران از سوی اتحادیه اروپا، دیگر کشورهای تولیدکننده نفت می‌توانند تا یک میلیون بشکه از مجموع ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام صادراتی روزانه ایران را جبران کنند.

فعالان در بازار نفت به خبرگزاری رویترز گفته‌اند که این برآورد آژانس بین‌المللی انرژی زیاد به نظر می‌رسد، ولی تحت هر سناریویی، این احتمال وجود دارد که تولید و صادرات نفت ایران به میزان قابل توجهی کاهش یابد.

رویترز به نقل از موسسه جی‌بی‌سی که یک نهاد مشاوره انرژی مستقل است، گزارش داده است که تولید نفت خام ایران امسال حدود ۹ درصد کاهش می‌یابد و به ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز می‌رسد.

برآورد شده است که ظرفیت تولید نفت خام ایران در دو سال گذشته بیش از ۲۵۰ هزار بشکه در روز کم شده است و امسال ممکن است ۳۰۰ هزار بشکه دیگر از تولید نفت ایران کاسته شود.

آژانس بین‌المللی انرژی که به عنوان مشاور برای بسیاری از کشورهای صنعتی جهان فعالیت می‌کند، اعلام کرده است که احتمالا بر اثر تحریم خرید نفت ایران، این کشور ناگزیر می‌شود بخشی از نفت خام خود را که به فروش نرفته است، در نفتکش‌ها به صورت ذخایر نفت روی آب نگهداری کند و یا حتی در صورت ادامه تحریم‌ها، تا پایان سال میلادی جاری، تولید نفت را متوقف کند.

در این گزارش آمده است: "تحریم‌های بین‌المللی که صادرات کنونی نفت ایران را هدف قرار داده است، تا اول ماه ژوئیه اجرایی نمی‌شود، ولی این محدودیت ها از هم‌اکنون بر روند تجارت نفت خام در بازارهای اروپا، آسیا و خاورمیانه تاثیر گذاشته است."

آژانس بین‌المللی انرژی اضافه کرده است: "در سال گذشته اتحادیه اروپا واردکننده تنها حدود ۶۰۰ هزار بشکه از نفت خام صادراتی روزانه ایران بوده است، ولی تحریم‌های اقتصادی گسترده آمریکا و اتحادیه اروپا که برای محدودیت تعاملات مالی با بانک مرکزی ایران اعمال شده‌اند، می‌تواند تاثیر به مراتب بیشتری بر روند صادرات نفت ایران بگذارد و مهم‌ترین مسیر پرداخت پول نفت ایران را مسدود کند."

در این گزارش آمده است: "خریداران اروپایی، واردات نفت خام ایران را کاهش داده‌اند و خریداران آسیایی به دنبال یافتن گزینه‌های دیگری هستند."

این آژانس، کشورهای روسیه، عراق و عربستان سعودی را به عنوان کشورهایی که می‌توانند کمبود ناشی از توقف احتمالی تولید نفت ایران را جبران کنند، معرفی کرده است.

در گزارش ماهانه آژانس بین‌المللی انرژی همچنین آمده است که چین به عنوان بزرگ‌ترین خریدار نفت خام ایران، در یک سال گذشته روزانه حدود ۵۵۰ هزار بشکه از نفت خام صادراتی این کشور را وارد کرده است، ولی احتمالا در سه ماه اول سال ۲۰۱۲ میلادی، معادل حدود نیمی از این میزان نفت خام را از ایران می‌خرد.

اختلاف نظر بر سر قیمت خرید نفت خام، دلیل کاهش احتمالی واردات نفت خام ایران از سوی چین اعلام شده است؛ "بر اساس گزارش‌ها، چین خرید نفت خام از عربستان سعودی، روسیه و آنگولا را در ماه‌های اخیر افزایش داده است."

به گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، هند به عنوان یکی دیگر از خریداران عمده نفت خام ایران، به خرید نفت بیشتر از عربستان سعودی روی آورده است.

دیگر خریداران نفت خام ایران در آسیا از جمله ژاپن و کره جنوبی هم میزان خرید نفت خام از کشورهای غرب آفریقا به ویژه آنگولا و نیجریه را افزایش داده‌اند.


 


دوست سبز

25bahman90_3s.jpg


  

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages