رحمت الهى فطرت الهى حب الهى ياد خدا لطف الهى مدد الهى جذبه ی الهى علم الهى هدايت الهى فضل الهى در آخرت افاضه ی الهى انس الهى |
اوامر الهى انبياء، اوصياء و اولياى الهى علم و عمل عقل و نفس اخلاص ايمان مراقبه دنيا و آخرت قلب سير الى الله ضرورتِ استاد، در سير و سلوك نماز اول وقت |
شب زنده دارى دعا خدمت به خلق حسن خلق دوران غيبت و آخرالزمان دين تكليف غرور هر روز عاشوراست دو نصيحت شيطان صلاحيت امر به معروف صبر |
بندگي تداوم فضائل كسب شده رد سائل قرآن توكل استغفار گناه مرگ موعظه فقر و ثروت چهل سالگى آداب قرائت زيارت عاشورا |
رحمت الهى
• بايد در حد وسع خودمان هدايت داشته باشيم و اين روش ورود در باب رحمت الهى است.
• تا زمانى كه توجه به حضرت حق داريد، در رحمت خداوند متعال هستيد.
فطرت الهى
• طبيعيون هم، خُداپرست هستند. اينها فطرتاً الهى هستند، منتهى در تطبيق، اشتباه كردهاند.
حب الهى
• حبِّ دنيا و حبِّ خدا در يك دل جاى نمىگيرد. بايد از يكى از آنها گذشت.
• آن نيرويىكه بتواند شما را در مقابل شيطان و نفس محافظت كند، محبّت به پروردگار متعال است.
• اگر پروردگار متعال را دوست داريم، بايد ثابتكنيم. بايد از نعمتهاى او در راه خود او استفاده كنيم.
• عشق،آن شعلهاى است كه چون برفروخت، هرچيز كه غيرمعشوق باشد را مىسوزاند.
• پروردگار متعال، هم عاشق است وهم معشوق.
• معني دوست داشتن پروردگار متعال و رسول اكرم (ص) ، متابعت از فرامين آنهاست.
• از علامات محبت پروردگار، دوست داشتن وسائل وصول به اوست.
• حبِّ خدا، همان كشش و جذبهی الهى است.
كشش تو اگر مرا نَكِشَد
كوشش من به هيچ جا نرسد
گر كه از جانب معشوقه نباشد كششى
كوشش عاشق بيچاره به جايى نرسد
ياد خدا
• اهل بهشت حسرت هيچ لحظهاى از عمر خود را نمىخورند، مگر لحظاتى كه در دنيا به غفلت گذرانیده، و به ياد پروردگار متعال نبودهاند.
• هر كس اهل ذكر پروردگار متعال باشد، پروردگار جليس و مونس و مطيع او ميشود.
لطف الهى
• اگر اراده كنى كه خودت را حفظ بكنى، پروردگار هم در هنگام ارتكاب گناهان، براى تو ايجاد مانع مىكند.
مدد الهى
• فيض كاشاني (ره) ميفرمايد: اعانت و کمکِ الهى علامت دارد، و آن حزن و اندوه است. نگرانيِ مؤمن از اين است، كه آيا بهشتى است يا جهنمى؟
جذبه ی الهى
• كششهاى الهى، همان فيوضات الهيه است. پس خودتان را در معرض اين فيوضات قرار دهيد.
علم الهى
• علم خداى متعال، علم حضورى است. (مثل علم حضورى شما نسبت به اعضاء و جوارح خودتان) و علم ائمه (ع) علم ارادى است. (هر چه که اراده کنند، علم به آن پیدا میکنند).
• در عرفان، ظاهر و باطن شما در محضر و حضور پروردگار متعال است.
هدايت الهى
• همه دنبال كمال مطلق هستيم، ولى در انطباق و تطبيق به خطا ميرويم. در اينجاست كه اگر قلب مُنَوَّر باشد، از عالم غيب با آن فيوضات الهيه راهنمايى ميشود.
فضل الهى در آخرت
• خداوند متعال در آخرت با فضلش با ما برخورد مي كند، و مزدى دركار نيست.
افاضه ی الهى
• امام صادق (ع) ميفرمايند: نورانيتى را كه خداوند متعال به كسى افاضه بفرمايد، تا قيام قيامت از او نمىگيرد. اگر انحرافاتى هم به علّت معصوم نبودن پيدا بكند، آن نورانيت كم ميشود، ولى در اثر توجه به پروردگار متعال، مجدداً شعلهور خواهد شد.
• افاضهی حضرت حق به هر کس تعلق بگيرد، او را زنده ميكند، او را حركت ميدهد و او را برای شنیدن مواعظ الهیه آماده ميكند. حالا اگر من حركت نميكنم، دليلش اين است كه از آن افاضهی الهيّه خبرى نيست.
انس الهى
اوامر الهى
انبياء، اوصياء و اولياى الهى
• به دستورات رسول اكرم (ص) عمل بكنيد. اگر اطاعت كرديد، آن نور (نور بالقوه) در شما بالفعل خواهد شد.
علم و عمل
• هر كسى تفقّه در دين پيدا بكند، حكيم است.
• علم حقيقى، علمى است كه انسان را به هدايت خاصّه راهنمايى كند. علمى است كه او را به احوال دلش آگاه بكند.
• بايد عمل به دستورات و اوامر معصومين (ع) كرد، نه اينكه ما بتوانيم مثل آنها بشويم.
• حضرت ملك الموت (ع) به صورت عمل خودمان ظاهر ميشود.
• خداوند متعال از جهل نمىگذرد.
•
اوقات خوش آن بود که با دوست بسر شد
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
بايد به علم حقيقى برسيم والا عقل ما كامل نيست.• درس فلسفه بايد در كنار درس اخلاق باشد.
• اگر تحصيلات علمى شما با علم اخلاق توأم نباشد، منقطع میشود.
• گمشدهی مؤمن، حكمت و دانش است. اين از ملاقات با امامِزمان (ع) بالاتر است.
• علم را براى عمل كردن ياد بگيريد. علت نرسيدن ما به مقامات عاليه اين است كه ما به كلاسهاى قبل عمل نكردهايم.
• دين، عمل به بندگى حضرت حق است.
• اعتبار شما نزد پروردگار متعال، به اندازهی زحمت خود شماست.
• در هر كارى كه هستيد، علم اخلاق بر شما لازم است.
• تمام مشكلات اجتماعى ما، از عمل خود ما سرچشمه مىگيرد.
• كلاس اول، علم است. اين تازه ابتداى حجاب است. بعد از اين مرحله، تازه بايد آن علم را در قلب پياده كرد، اين قوهی برهانى بايد به قلب برسد.
• اگر دروس مادى را مىخوانيد، علم اخلاق را هم بايد فرا بگيريد والا آن زرق و برقها شما را تحت تأثير قرار ميدهد.
• در رأس فضائل، فقاهت در دين است. اگر تَفَقُّه در دين نداشته باشيد، پروردگار متعال نظرى به شما نخواهد داشت.
• افضل مراتب در نزد خاندان عصمت (ع) رتبهی فقيه است. يعنى تفقه در دين داشتن. (افضل الناس المتفقّهون) فقاهت فقط «مسئلهگفتن» نيست، بلكه درك پيچ و خمهاى پيچيدهی روزگار است.
• بعد از امامِزمان (ع) کسی عالمتر از ابليس نيست، 99 عذر شرعى براى شما اقامه ميكند، تا شما را مطيع خود بكند.
• حكمتى كه خداوند متعال به لقمان حكيم عنايت كرده چيست؟ اگر تو هم به فرامين حضرت حق گوش كنى، آن حكمت را به تو هم ميدهند و آن حكمت چيزى جز فهم و عقل نيست.
• مُدام در صدد نباشيد که روايت بنويسيد و بر علم خود بيفزاييد، بايد عمل هم با آن همراه باشد. اگر به دانستنيهايتان عمل نكرديد، هر روز از پروردگار متعال، دورتر مىشويد.
• ببينيد، چه چيزى مانع پرواز شماست! امامِ سجاد (ع) ميفرمايند: تا عمل به دانستنيهاى خود نكرديد، علمِ به آنچه كه نمىدانيد طلب نكنيد.
• خداوند متعال ميفرمايدکه همانطوريكه ارادهی من نافذ است، ارادهی شما هم نافذ است. عمل جاهل - هرقدر هم كه بر سرعت سيرش اضافه بكند- بدون استاد، او را از هدفش دورتر ميكند.
• اگر به درجهی اجتهاد هم برسى، تازه بايد از حجاب اكبر - كه علم است - بترسى. تازه اول راه است.
• روحانيون براى اين نشستهاند كه اشكالات و شبهات فلسفى را رفعكنند، (به شرطِ اينكه در شما استعداد آنرا بيابند) نه اينكه بر شبهات شما بيفزايند.
• مگر نفرمودهاند كه در زمان غيبت، بينالدَّفَّتين (قرآن) براى شما كافى است؟! خبر واحد اين است كه بينالدَّفَّتين متواتراً قرآن كريم است و همين هم تا ظهور دولت حقّه، شما را كافى است. با 15 هزار صلوات فرستادن و انتظار زيارت حضرت را داشتن، كار درست نميشود. بايد به دستورات حضرت عمل بكنيم. آيا عمل ما برای زیارت آقا کافی است؟
• در آخرت، عمل شما معرفت شماست.
• حضرت على (ع) ميفرمايند: عمل زشت آنست كه اگر در قيامت عمل شما را در طبقى بگذارند و به جهانيان عرضهكنند، شما خجالت بكشيد.
• العلم علمان، علم الابدان و علم الاديان. اينكه علم ابدان را مقدم داشتهاند، نه ايناست كه در شرافت مقدم بر علم اديان است. شرافت هر علمى، به شرافت موضوع آن است. موضوع علم دين، پروردگار متعال است و موضوع علم طب، بدن انسان است.
• يا عالم باش، يا متعلم، يا مستمع و يا اینکه دوستدار اهل علم باش.
• علم - حتى علم اجتهاد - اگر خالى از تهذيب نفس باشد ، حجاب اكبر است.
•
بر باد فنا تا ندهی گرد خودی را
هرگز نتوان دید جمال احدی را
اين درس هايى كه در حوزه يا جاهاى ديگر مىخوانيد، بايد طريقيت داشته باشد، نه موضوعيت، اگر صرفاً اجتهاد كنيد، اين علم اجتهاد، برای شما حجاب اكبر است.• اگر كسى گناه ميكند و اعمال حسنه هم انجام ميدهد، آن عمل صالح بدرد نمىخورد. بايد شطرالاجتناب را مدنظر خود قرار دهيد. اول بايد موانع (گناهان) را برداريد.
موانع تا نگردانى ز خود دور
درون خانه ی دل نايدت نور
• مذاكرهی علم افضل است بر شب زندهدارى در شب قدر.
• اگر تخلق عملى به فرمايشات شارع پيدا بكنيد، آن اخلاق حسنهی الهيّه - كه بالقوه پروردگار متعال در شما نهاده است - بالفعل ميشود.
• ساعتى كه شما در تحصيل علم صرف كنيد، مساوى است با شب زندهدارى.
• اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايند: وقتىكه مردم در ياد گرفتن احكام دينشان كوتاهى كردند، خداى متعال، غم و غصه را بر قلبشان مستقر ميكند.
• اگر در پى كسب علوم غير حوزوى هم باشيد، نماز را در اول وقت بخوانيد. آنوقت خواهيد ديد كه چگونه سلولهاى مغز شما پذيراى علم مىگردد.
• زمانى كه خطورات ذهن شما در يك نقطه متمركز شد، آنوقت است كه تمام علوم در ذهن شما نقش ميبندد.
• رسول اكرم (ص) ميفرمايند: "اگر كسى ما را دوست دارد، بايد به دستورات ما عمل كند" . آيا كافى است كسى بگويد من على را دوست دارم، ولى فعال نباشد، و به فرمايشات ايشان عمل نکند؟!
• من هيچوقت نمىگويم خداى عزيزم! اگر اعتقاد به عزيز بودن او داشتم، بهتر از امروزم بودم.
• آنچه كه افكار شما را در يك نقطه متمركز ميكند، فقط دستورات رب العالمين است.
• طلب علم، واجبتر از طلب مال است. براى اينكه پروردگار عزيز، رزق و روزى شما را تعهدكرده است؛ ولى علم شما را تعهد نكرده است، علم را بايد از صاحب علم طلب كنيد. اگر نكنيد، همهی اينها برای شما وِزر و وَبال ميشود.
• يكى از اعمالى كه قلب را نورانى ميكند، همنشینی با علماء و دانشمندان دين است.
عقل و نفس
• عاقل بدون ايمان، شيطان است.
• همهی خطابهاى شارع بر روى مؤمن عاقل است.
• از نظر فقه شيعه كسانى كه مبارزه با نفس ميكنند، مثل كسانى هستند كه در ركاب حضرت رسول (ص) در صدر اسلام مىجنگيدند.
• كسى كه با نفس مبارزه ميكند، خداوند متعال عيوب زندگىاش را به او گوشزد ميكند و راه و روش زندگى حقيقى را به او ميآموزد.
• خداوند متعال ميفرمايد: اگر تو پيرو دستورات من باشى، من هم تو را مورد نظر خودم قرار ميدهم و حجاب را از ميان خودم و تو بر ميدارم؛ ولى شرطش اين است كه اول از نفس خودت بگذرى.
• هرچه بشر عقلش پختهتر شود و دنياى روز در مراحل علم، توأم با اخلاق جلوتر برود و هرچه عقل -كه نجات دهنده بشر است- ترقى بكند، احكام اسلام را بهتر درك خواهد کرد.
• بايد آنقدر زحمت بكشيد، تا عقل را بر اريكهی سلطنت نشانده و خاطرات بد را از خود دور نمایيد. تا از باطن و نهاد شما، آن جرقه ظهوركند و آن راهى كه راه همهی انبياء عظام است را ببينيد. مبادا وساوس شيطانى، شما را به اين طرف و آن طرف دعوت كند و شما از آن راه اصلى - كه هدف انبياء است - باز بمانيد.
• علت بدبختى دنياى امروز اين است كه عقل، خانه نشين شده و نفس بر اريكهی سلطنت نشسته است.
• نور بالقوه در همه هست؛ اما فعليتش اين است كه انسان عقل را بر اريكهی سلطنت بنشاند و نفس را خانه نشين بكند. بايد از دستورات رسولاكرم (ص) اطاعت بكنيد. اگر اطاعت كرديد، آن نور در شما بالفعل خواهد شد.
• 60 مرتبه هم كه در مبارزهی نفس شكست خوردى، بايد بلند شوى و بگويى من پيروزم! مهم، قاطعيت و تصميم اول شماست. خداوند متعال در نهايت ، شما را يارى میكند، انشاءالله.
• احمق كسى است كه تبعيت از نفس خود ميكند و آرزو دارد پروردگار متعال حاجتهاى او را روا بكند. اگر توفيق الهى را خواستاريد، بايد تلاش و كوشش داشته باشيد.
• اگر چنانچه بخواهيد از خواهشهاى نفسانى خودتان اطاعت كنيد، مادامى كه آسمان و زمين برقرار است، در مرتبهی حيوانيّت باقى خواهيد ماند.
• تا زمانىكه خواهشهاى نفسانى در شما هست، قطعاً بدانيد كه خوفى از پروردگار عزيز نداريد، و بندگى شيطان و نفس خودتان را ميكنيد.
• تا مادامى كه زبان تحت اختيار عقل نباشد، قلب استقامت پيدا نميكند.
• بايد نفس اَمّاره را با بيدارى شب و نماز اول وقت كنترل كنيد.
• هميشه، جنود عقل و جهل در مقام جنگ هستند.
اخلاص
اگر مردی برون آی و سفر کن
هر آنچه پیشت آید زآن گذر کن
• استقامت اگر براى خدا باشد، قلب شما اشراب مىشود و آنوقت است كه آن طريقى كه راه و روش و هدف انبياء است را خواهید دید و اگر قلب شما منور نشد، بدانيد كه استقامت شما با اخلاص نبوده است.• وقتى نعمتهاى خداى متعال از شما برداشته شد، اگر از روى عقيدهی خالص، پروردگارتان را بخوانيد، خداوند متعال نيز فساد كارتان را به شما نشان مىدهد.
• مخلصين در خطر بزرگ عُجب هستند.
• اگرآن دين خالص در قلب ما وارد شود، تمام آن شلوغىها از قلب مفارقت ميكند. پس دليل شلوغى قلب من اين است كه از دين خالص در آن خبرى نيست.
• آن حديثيكه ضامن اجرايى آن خود خداست، حديث: " من اخلص لله اربعين... " است. هركس خودش را 40 روز در راه خدا خالص بكند، پروردگار متعال عيوبش را به او متذكر ميشود و او را به منزل سلامت رهبرى ميكند.
• زيارت قبور معصومين (س) به نيت سياحت و تفريح، مورد قبول نيست. بايد ببينيد محرك اصلى شما در زيارت چيست.
• كسى كه 40 روز در جماعت شركت كند، مرتبهی خلوص را به او مرحمت خواهند كرد، البته اگر توجه داشته باشد!
ايمان
• مؤمن، از شئونات حضرت حق است.
• نشانهی رشد ايمان، خوف از فراق است.
• هر قدر ايمان مومن ترقى بكند، يك غصّهاى بر او مسلط ميشود كه نكند حجابى بيايد و بين او و محبوبش جدايى افكند.
• مؤمن، به جايى در مقام انسانيت ميرسد، كه بدنش در ميان مردم است و عقل و روح و قلب او در آخرت سير ميكند و توجّهش به جهان آخرت، آتشهاى دنيايى را خاموش ميكند.
• ملاك در مؤمنين، عطوفت، مهربانى و انسانيّت است.
• علامت ايمان از نظر رسول اكرم (ص) ايجاد يك نداى درونى در مؤمن است.
• اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايند: دنيا را مذمت نكنيد! مؤمن از همين دنيا توشه برميدارد، دنيا محل موعظه است. بايد از اين مواعظ الهيّه بهرهمند شويم. دنيا برای اولیای حق محل تجارت است. در دنياست كه رحمت پروردگار را به دست ميآورند، و رزق ميبرند.
• مؤمن، كسى است كه جميع اوامر و نواهى حق را متابعت بكند.
• ورع، زينت مؤمن است. وقتى كسى با شما همنشینی میکند، بايد درك كند كه شما به اخلاق حسنه متصف هستيد.
• مؤمن، كسى است كه از بديها مهاجرت بكند.
مراقبه
• مقام مراقبه يعنى اينكه سالك تمام و كمال در محضر و حضور حضرت حق قرار دارد.
• تنها راه تشخيص وسوسهی شيطانى از نفحات قدسى، مراقبه است.
• اگر شما در مقام مراقبه باشيد، متوجه ميشويد كه چه موقع شيطان ميآيد، و اين ندايى كه ميشنويد، شيطانى است، يا الهى.
• مراقبه، راه ورود شيطان را نشان ميدهد.
• برای این که بفهمیم شیطان از چه راهی وارد میشود،يك نورانيت و توجهى لازم است و آن هم ميسر نيست، مگر با مراقبه.
• خداوند متعال ميفرمايد: من هر وقت بخواهم بندگانم را عذاب كنم، ملاحظهی كسانى كه در حال مراقبه هستند را ميكنم.
• مجاهده، به مراقبه ميسر است و مراقبه هم به محاسبه.
• لازم نيست از كسى بپرسى، خودت را محاسبه كن تا مقام مراقبه را به شما عنايت فرمايد.
• مراقبه و جديت، اصل هر خير است.
• از خودتان حساب بكشيد، تا پشت پرده را به شما نمايان كنند.
دنيا و آخرت
هر چه نه پیمان دوست بود گسستیم
هر چه نه پیوند یار بود بریدیدم
•خداى متعال ميفرمايد: اى دنيا! خدمتگزار كسى باش، كه خدمتگزار من است. (يعنى كسى كه همّتش فقط اطاعت من است) و آزار بده كسى را كه خدمتگزار توست.• امر آخرتتان را اصلاح كنيد، تا امورات دنياى شما اصلاح شود.
• اگر بخواهيد از دنيا استفاده كنيد، بايد اول از پلهی آخرت شروع كنيد.
• خداوند متعال در آخرت با فضلش با ما برخورد میكند و مزدى دركار نيست.
• ما بجای اينكه زندگى اجتماعى داشته باشيم، مسيرمان زندگى فردى شده است! در حاليكه نظر شارع، زندگى اجتماعى است.
• اگر به امر آخرتتان توجه نكنيد، در دنيا گرفتار خواهيد شد.
• ما در اثر توجه به ظواهر، خوديت خود را فراموش كردهايم.
• بايد نه آنقدر تنبل باشيد كه مردم بگويند: كلِّ بر جامعه است، و نه آنقدر فعاليت در دنيا داشته باشيد كه عرف بگويد: چهار دست و پا روی دنیا افتاده است.
• در مواردى كه دنيا به آخرت شما مزاحمت ايجاد ميكند، اگر شما دنيا را انتخاب كرديد، از هر دو محروم خواهيد ماند.
• براى كسانى كه در راه رهايى از نفس اَمّاره مجاهده كردند و نورانيت قلب پيدا كردند، پردهها از روى چشم آنها در همين عالم مادّى دنيا برداشته ميشود، ولى براى بقيهی انسانها شب اول قبر آن پرده را بر ميدارند و به او عالم غيب را نشان ميدهند.
خواهم بروم عالم جان را ديده
در عالم تن عالم جان را ديده
• دنيا، محل تجارت و دار موعظه و رحمت الهى است.
• از علامات شرح صدر:
1- التجافى عن دارالغرور:
يعنى اينكه از دنيا شانه خالى ميكنند. ( از دنیا به حد ضرورت استفاده مي كنند)
2- والانابة الى دارالخلود:
يعنى مدام توجهش را به آن طرف پردهی آفرينش منعطف ميكند.
3- والاستعداد للموت قبل نزوله:
دائماً مهياي رفتن به آن دنياست، هميشه آماده است و در فكر مرگ.
• آنهايى كه شرح صدر پيدا مىكنند، اگر زبانشان خطايى بكند، فوراً قلب در حجاب ميرود و او در صدد اصلاح بر ميآيد.
• رسول اكرم (ص) ميفرمايند: امر آخرتتان را اصلاح كنيد، در هر سنّ و سالى كه هستيد.
• حضرت فرمودهاند: كسى كه صبح كند و همت او آخرت باشد به واسطهی:
• نماز اول وقت
• يادگيرى احكام دين
• قرار دادن دنیا در طول آخرت
پروردگار متعال، بيچارگيها را از او دور مىكند.
قلب
• علت اينكه دست و زبانم در كنترل من نيست، براى اين است كه قلبم تاريك است و كنترل قلب فقط با رعايت دستورات شرع ميسر است.
• بايد بر ضد خطورات ذهنيه، با نفس مبارزه كرد. آرزو و آمال، شما را به سوى فقر و نادارى سوق مىدهد و افكار پيچيده بر قلب شما مسلط ميشود.
• تمام چيزهايى كه در عالم بالا وجود دارد، در وجود خود شما مستتر و پنهان است، اگر این چنین نبود، نميتوانستيد آنها را ادراك كنيد.
• " يا ايهاالذين آمنُوا آمِنوا . . . " اى كسانى كه با عقلتان باوركردهايد، به قلبتان باوركنيد.
• قلب، خانهیِ ملائكه است. صفات رذيله مثل سگ هاى پارسكننده هستند و ملائكه در خانهاى كه سگ باشد، وارد نميشوند.
• تا به امروز چگونگى ارتباط اين قلب صنوبرى و نفس ناطقه را كسى درك نكرده است.
• حضرت رسول (ص) ميفرمايد: وقتى فرمايشات ما به قلبتان نريزد، قلب ميميرد.
• اگر تقوى " كه درجه ی اولش ترك محرمات و فعل واجبات است" داشتيد، قوهی شنوايى در قلب شما ايجاد ميشود و موعظه در شما اثر خواهد کرد. اگر چنانچه - خداى ناكرده - گناه كرديد، قدرت شنيدن موعظه را از شما خواهند گرفت. (موعظه در شما اثر نخواهد کرد)
• خداى متعال ميفرمايد: اگر قلبت را از غير من خالى كنى، من هم تو را بينياز ميكنم.
• وقتى به اين سه چيز متخلّق شدى، وسوسه ی شيطانى در تو از بين مى رود:
اول اينكه هرآنچه در دست توست، مِلك خودت ندانى.
دوم اينكه مُدبّرِ امورات را خداوند متعال بدانى و اگر عمل نيكى انجام دادى، از آنِ خدا بدانى.
سوم اينكه تمام اشتغال خود را در انجام اوامر و نواهى الهى صرف كنى.
• تا مادامى كه زبان تحت اختيار عقل نباشد، قلب استقامت پيدا نميكند.
• وقتى قلبتان تاريك شد، علامت اين است كه نفس ناطقهی شما دچار مشكل شده است.
• قلب شما مَنظَرِ پروردگار است.
• پنج چيز قلب را منور مىكند:
• كثرت قرائت سوره ی مباركه ی توحيد
• كم خوردن
• مجالست با علماء و دانشمندان دين
• رفتن به مساجد
• نماز شب
• اگر شما به چهار مرحلهی:
1. ترك محرمات
2. فعل خيرات
3. عمل به واجبات
4. ترك مشتبهات
متخلق شديد، پروردگار عزيز، قواى شنوايى شما را بالا ميبرد، عقل شما را كامل ميكند و شما چيزهايى را ميشنويد كه ديگران نميشنوند و اموراتى را ميفهميد و درك ميكنيد كه ديگران درك نميكنند.
سير الى الله
• اگر خدا را مىخواهى، بايد از خوديّت خودت بگذرى.
• در اولين قدم سير و سلوك، پروردگار متعال آزمايش را شروع ميكند.
• وسائل وصال به مطلوب را نيز بايد دوست داشت.
• تا توجه به كثرتها هست، مقام وحدت را نميتوان ديد.
• آب حيات، در درون تاريكى است.
• تعلّقات، مانع پرواز انسان مىشود.
• بودن شما در سيرالى الله، منوط به اين است كه چقدر به افراد جامعه احسان ميكنيد و اين در رأس امور است.
• اگر سالك بداند كه در شناخت پروردگار، چه چيزى نهفته است، ديگر به زرق و برق دنيا اهميت نميدهد.
• كسانى كه در سير الى الله، از راه حكمت عملى وارد ميشوند، قلب آنها سریعتر از نور ايمان اشراب ميشود.
• بايد خودتان را در معرض نفحات قدسيّه و افاضات الهيّه قرار دهيد، تا در معرض كشش پروردگار متعال قرار بگيريد.
• اگر سير نزوليتان را هم به شما اطلاع دهند، بدانيد كه مورد نظر پروردگار متعال هستيد و جزء قلم خوردهها نيستيد.
• دنبال مقام و منزلت معنوى نباشيد.
• بهترين شما كسى است كه در صدد پاك كردن خودش باشد، دنبال توبهی نصوح باشد. اگر اين چنين تصميمى گرفتید و در بين راه لغزش پيدا كرديد، چون عزم را جزم كردهايد، خداوند متعال كمكتان ميكند، تا دوباره از اول شروع كنيد.
• روش رسول اكرم (ص) از طريق اخلاق عملى است. علم رسول خدا، علم رُهبانيّت نيست.
• نبى اكرم (ص) در اواخر عمر مباركشان فرمودند: مردم بايد بدانند به مقاصد خودشان دست پيدا نميكنند مگر به مجاهده، منتهى مجاهده بايد در مسير ما باشد، مجاهده در مسير ديگر قبول نيست. اينكه خدا بايد همه چيز را به شما بدهد، در كار نيست، رسيدن به آب و آبادانى، موقوف به مجاهدهی صحيح در راه خداست، منتهی از طريق استاد خبير.
• به بندگىكردن، انسان از ماسوى الله منقطع مىشود.
• حقيقت عبوديت، سه چيز است که اگر متخلق به آن بودى، خداى متعال تو را از شر شيطان حفظ مينمايد:
• مالى كه پروردگار به تو داده از آن خود ندانى، و در هر جا كه حضرت حق خواسته، مصرف كنى.
•
گر قصه ی عشق من و یارم بنگارند
صد لیلی و مجنون همه بیرون رود از دل
تدبير نفس خودت را به خداى متعال بسپارى.• انفاق و احسان به خلق خدا نمايى.
• يا انسان بايد به آن كمال مطلق برسد و يا در طريق رسيدن به آن كمال مطلق باشد.
• در مقام تعبد و بندگی به گونهای باشید که انگار او را میبینید.
• كار امروز را به فردا مسپاريد. امر شده است كه مدام تصميم قاطع بگيريد، ولو اينكه نقض شود، دو مرتبه، سه مرتبه، … . بايد قاطعيت داشته باشيد، حتی اگر شده، در يك برههی زمانى كوتاه!
• تنها يك قدم تا رسيدن به خداى متعال راه است، و آن القاء خوديّت است.
• رسول اكرم (ص) ميفرمايند: توبهکننده كسى است كه بدهيهايش را پرداخت نمايد. اگر اينكار را نكنيد، توبهی شما مقبول درگاه حق قرار نمىگيرد.
• كسى كه توبه بكند وگشايش قلب پيدا نكند، معلوم میشود، كارهايى كه انجام داده كافى و وافى نبوده است.
• زمانى كه غصهها تراكم پيدا كرد، استمداد به حضرت حق پيدا كنيد.
• اگر مىخواهى خدا را ملاقات كنى، بايد خودت را ناچيز بدانى.
• كسى كه دينش را يك دستى بگيرد، خداى متعال نيز به او توجهى نميكند.
ضرورت داشتن استاد، در سير و سلوك
• انسان يك استاد مىخواهد و يك رفيق بيدار.
• موسى (ع) 10 سال در مدين شاگردى كرد و استاد شد. بدون استاد نميشود سير الي الله كرد .
• كسيكه بدون داشتن استاد خبير به سير و سلوك بپردازد، وساوس نفسانيّه به او هجوم ميآورند و چون كيفيّت عبادتش را از صاحب شرع نگرفته است، آنوقت خيالات فاسده و تصوّرات باطله به قلبش هجوم ميآورد و به كفر كشيده ميشود و از جاهلين خواهد شد.
• اگر خداوند متعال، خير و صلاح بندهاش را بخواهد، قفل قلب او را باز ميكند و يقين و صدق به او عنايت ميفرمايد و بعد نسبت به رفتار او هشدار ميدهد، تا اينكه او را تحت رهبرى استاد خبير قرار دهد.
• سالك وقتى كه به عقل مستفاد رسيد، استاد فقط در تسريع سير او دخالت دارد.
• فقط با مواعظ الهيه است كه قلبتان شستشو پيدا ميكند.
• براى رفع اشتباه، بايد به استاد رجوع كرد، فقط يك عدهی خاصّى هستند كه نياز به استاد ندارند، وآنها كسانى هستند كه به باب سلامت رسيدهاند.
• نبى اكرم (ص) در اواخر عمر مباركشان فرمودند: مردم بايد بدانند که به مقاصد خودشان دست پيدا نميكنند، مگر به مجاهده، منتهى مجاهده بايد در مسير ما باشد، مجاهده در مسير ديگر قبول نيست. اينكه خدا بايد همه چيز به شما بدهد، دركار نيست، رسيدن به آب و آبادانى، موقوف به مجاهدهی صحيح در راه خداست، منتهی از طريق استاد خبير .
• آيتالله شاهآبادى (ره) میفرمودند : بايد خداى متعال به شما عقلى عنايت كند كه استادتان را بشناسيد.
• در جلسات موعظه ملائكه حضور دارند و بدها را به ميمنت حضور خوبان ميبخشند. خوديّت و بزرگ منشى و تكبّر را از ما مىگيرند و عزّت و سربلندى به ما عطا مىكنند.
• راههاى زيادى براى رسيدن به خداى عزوجل و قرارگرفتن در صراط مستقيم وجود دارد؛ ولى بايد ببينيد، استاد كدام راه را براى شما در نظر خواهد گرفت.
• درس اخلاق، در رأس امور است.
توكه سود و زيان خود ندانى
به وصلشكى رسى هيهات! هيهات!
نماز اول وقت
• اگر نمازهايتان را در اول وقت بپا داريد، خداى متعال، مشكلاتلاينحل شما را برطرف ميكند.
• حضرت میفرماید: اگر كسى بخواهد بداند كه نمازش قبول است يا خير، بايد ببيند تا چه حدّى از فحشاء و منكر دور شده است. اگر عملتان خوب بود، نمازتان هم خوب بوده است .
• اگر در پى كسب علوم غير حوزوى هم كه باشيد، نماز را در اول وقت بخوانيد. آنوقت، خواهيد ديد كه چگونه سلولهاى مغز شما پذيراى علم مىگردد. زمانى كه خطورات ذهن شما در يك نقطه متمركز ميشود، آنوقت است كه تمام علوم در ذهن شما نقش مىبندد.
شب زنده دارى
• امام حسن عسكرى (ع) ميفرمايند: سفر الى الله ممكن نيست مگر به تسلط بر شب.
• شب زنده دارى بر عمر و روزى شما ميافزايد.
• ابتداى سفر الى الله سحرخيزى است.
• ابليس شاگرد نفس است، اگر شما بخواهيد اين نفس را - كه استاد شيطان است - بكوبيد و رام كنيد، بايد خود را فقير كنيد، بايد خودتان را در مقابل عظمت حضرت حق، هيچ بدانيد. بعد از اين مرحله، مرحلهی شب زنده دارى است. اين دو راه، راه مبارزه با نفس است.
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
• مبارزه با نفس، دشوارتر از مبارزه با شيطان است. در اين مبارزه همواره بايد خدا را در سحرگاهان صدا بزنيد و از اوكمك بخواهيد.• بايد نفس اَمّاره را با بيدارى شب و نماز اول وقت كنترل كنيد.
• آن شيطانیكه مسئول نماز شب است، در وسوسه كردن، از همه قويتر است. اما نسبت به مخلصين اسلحهاش كارگر نيست. مواظب آن شيطان باشيد.
• نفوس خود را با تلاوت قرآن و تضرّع در سحر، ادب کنید. امام سجاد (ع) ميفرمايند: بين شب و روز باغهايى است كه ابرار و نيكان در آن باغها تنعم ميكنند و روحشان را قوت ميبخشند.
• آن ملكاتى كه در شب كسب كرديد، در طى روز حفظ كنيد . (با جلوگيرى از گناه) .
• در قيامت كسانى ميآيندكه حسنات و اعمال نيك و چهرههاى نورانى دارند؛ ولى منادى ندا سر ميدهد كه برويد به سمت آتش! از حضرت رسول اكرم (ص) سؤال شد: آيا آنها نماز مىخواندند و روزه مىگرفتند؟! حضرت فرمودند: بلى! نماز شب هم بپا ميداشتند؛ ولى از دنياى حرام اجتناب نميكردند. اين موانع با نمازشب برطرف نميشود؛ بلكه فقط با مراقبه و دورى از حرام ، اين موانع رفع مىگردد.
• برخى از غيرمسلمانها هم به سحرخيزى و شب زندهدارى در عبادت، اعتقاد و ايمان دارند.
• آن چيزى كه دنيا را گرفتار كرده، بيكارى جوانان در شب است. ولى ما در اسلام مناجات با پروردگار و سحرخيزى داريم.
• نماز شب يكى از امورى است كه قلب را منور ميكند.
دعا
• سرمايهی اصلى استجابت، اعتقاد است.
• امروزه، اعتقادات را -كه سرمايه اصلى استجابت دعاست- از ما گرفتهاند.
• اگر در نزد پروردگارتان مطلوبی دارید، حداقل يك كار بدتان را ترك كنيد و يا يك امر عبادى را بر امور روزانهتان اضافه كنيد، بعد مشاهده ميكنيد كه اگر صادقانه وارد شوید، چه پردههايي برای ِشما باز ميشود.
• به حضرت داود (ع) خطاب رسيد كه اگر واقعاً بندگان من مرا اطاعت كنند، من آنان را كفايت ميكنم و بر خود واجب ميدانم كه اطاعت آنان را بكنم، اگر فقط مرا بخوانند.
• دعا کردن با ذهن مشغول به تعلّقات، اجابت ندارد، بايد توجه به حضرت حق داشته باشيد. خداى عزيز و رحيم بايد دردى در شما ببيند كه دوا بكند. اگر شما خودتان را فقير در خانهی خدا بدانيد و فقر خود را به خدای متعال ابراز کنید، غيرممكن است او لبيك نگويد و دعاى شما را مستجاب نگرداند.
خدمت به خلق
• عمر شما در اثر خدمت به مردم زياد ميشود.
• بودن شما در سيرالىالله، منوط به اين است كه چقدر به افراد جامعه احسان ميكنيد و اين در رأس امور است.
• اگر از باب رحمت حق قصد ورود داريد، بايد كمى پول خرج كنيد و به فقرا و مسكينان و يتيمان كمك كنيد.
• حقيقت عبوديت سه چيز است که اگر متخلق به آنان بودى، خداى متعال هم تو را از شر شيطان حفظ مينمايد.
• مالى كه پروردگار به تو داده از آن خود ندانى و در هر جا كه حضرت حق خواسته، مصرف كنى.
• تدبير نفس خودت را به خداى متعال بسپارى.
• انفاق و احسان به خلق خدا نمايي.
• هرچه ميتوانيد و در هر لباسى كه هستيد، احسان به خلق بكنيد.
• بهترين مردم، نافع ترين آنهاست براى مردم.
حسن خلق
• خوش خلقى، خوى حضرت رسول اكرم (ص) است. مردم را با اخلاق عملى و با روى خوش به اسلام دعوت كنيد.
• از ريزهكاريهاى تهذيب اخلاق، مراقبت رفتارتان در منزل است. شيطان و نفس اَمّاره همتشان بر اين است كه عمل صالح شما را از بين ببرند، پس مراقب باشيد.
دوران غيبت و آخرالزمان
• اوليائى كه در زمان غيبت حضور دارند، افضل افراد زمان هستند و آنقدر به آنها شناخت عنايت ميشود كه اصلاً غيبت براى آنها مفهومی ندارد.
• غربال شدن مردم در آخرالزمان مثل غربال شدن اصحاب حضرت امام حسين (ع) در شب عاشوراست.
• در آخرالزمان، شيطان ميآيد و اول كارى كه ميكند، عقيدهها را ميبرد.
• از بس عمل به احكام دين اسلام نشده است، وقتى امامِزمان (ع) تشريف ميآورند، ما فكر ميكنيم كه دين جديد آوردهاند! خير! براى اين است كه ما عمل به دين اسلام نكردهايم.
• مگر نفرمودهاند كه در زمان غیبت (بين الدَّفَّتين) براى شما كافى است؟! خبر واحد اين است كه (بينالدّفتين) متواتراً قرآن كريم است و همين هم تا ظهور دولت حقّه شما را كافى است، با 15هزار صلوات فرستادن و انتظار زيارت حضرت را داشتن، كار درست نميشود. بايد به دستورات حضرت عمل كنيم. آيا برای زیارت آقا، عمل ما كافى است ؟
• در روايت استكه زمانى برسدكه امامِزمان (عج) در پس پردهی غيبت باشد و خوشا بحال آن اشخاصى كه در زمان غيبت ثابت بمانند و استقامت داشته باشند. (اين روايت را هم اهل سنت و هم راويان حديث شيعه نقل كردهاند)
• در آخرالزمان، عبادت ده جزء دارد كه يكى از آنها نگه داشتن زبان است و يكى ديگر هم عدم وسعت معاشرت. البته نه اينكه گوشهنشينى اختياركنید؛ بلكه در ميان مردم باشيد، ولى در همهی جهات با مردم نباشيد.
دين
• دين دو پايه دارد:
• ايجاد مقتضى
• رفع مانع (اين مرحله كار هر كسى نيست فقط بايد خداى متعالكمك كند)
• اگر به احكام اسلام پشت بكنيد، خداوند متعال شما را دچار سه مصيبت ميكند:
1- در رأس شما يك سلطان جائر قرار مي دهد.
2- شما را بىايمان از دنيا مي برد.
3- شما را تا زمانی که زنده هستید، خوار و ذليل مي كند.
• خداوند متعال مصالح و مفاسد شما را در احكام دين قرار داده است.
تكليف
• هر انسانى يك تكليف اجتماعى دارد و يك تكليف انفرادى.
غرور
• مبادا نعمتهاى خداى متعال شما را مغروركند.
هر روز عاشوراست
• هميشه انسان بايد خود را بين بهشت و جهنم بداند. آيا دوزخى است؟ يا بهشتى ؟ كسانى كه در صحراى كربلا بودند، چه شد كه اينگونه حركت كردند؟
دو نصيحت شيطان
• دو نصيحت شيطان به يكى از انبياء (ع) :
اول اينكه با زن اجنبيه خلوت نكن.
دوم اينكه غضب نكن.
چه كسانى صلاحيت امر به معروف را دارند؟
• حضرت ميفرمايند: كسى كه به اخلاق عملى متَّصَف نيست، اصلاً صلاحيت امر به معروف و نهى از منكر را ندارد. حضرت میفرمایند: اگر با افراد جامعه مؤدب رفتاركنيد و آنها را تحقير نكنيد، شما آقای زمان خودتان هستيد. اگر با اين ديد به امور اجتماع بنگرى، از امور عبادى خود، بهرهمند خواهى شد. اين نظر امام (ع) است.
صبر
• به آنچه كه آرزو داريد نميرسيد، مگر آنكه صبر كنيد به آنچه كه مكروه نفس شماست.
بندگى
• دور شدن از بندگى خدا، آغاز مشكلات انسان است.
• اگر در زندگيتان شكافهايي هست، دليل آن ايناست كه از بندگىتان براى خداى متعال كم گذاشتهايد.
تداوم فضائل كسب شده
• آنچه كه از ملكات و فضائل در ماه مبارك رمضان كسب كردهايد، تداومش موضوعيت دارد.
رد سائل
• سائل را نبايد رد كنيد. بدانيد، مالى كه شما داريد از آن پروردگار متعال است.
قرآن
• قرائت قرآن بايد با تدبر همراه باشد، تا اينكه خير داشته باشد.
توكل
• توكّل، انقطاع از خلق است به حق.
استغفار
• حضرت رسول اكرم (ص) ميفرمايند: خدا رحمت كند كسى را كه زير هرگناهش يك استغفار داشته باشد.
گناه
• اگر گناه كرديد، عمرتان كوتاه مىشود!
مرگ
• استعداد للموت كه حضرت صادق (ع) مىفرمايد، يعنى ترك محرمات و فعل واجبات و تخلق عملى به اخلاق فاضله.
موعظه
• اگر انسان واقعاً اهل شنيدن موعظه باشد، تمام در و ديوار او را موعظه ميكنند.
فقر و ثروت
• اگر از راه غير خدا مىخواهيد ثروت بدست آوريد، فقير خواهيد شد.
چهل سالگى
آداب قرائت زيارت عاشورا
حضرت آيت الله حقشناس براي برآورده شدن حوائج و امورات مهمه بارها مبادرت به قرائت زيارت عاشورا با شرائط وآداب خاص – به نقل از مرحوم آيت الله العظمي بروجردى (ره) – مي نمودند.
اميد است همهی دوستداران حضرت سيدالشهداء و حاجتمندان درگاه احسان و كرامتش از بيان شرائط و آداب اين نحوهی خاص از قرائت زيارت عاشورا بهرهمندگشته و از آن يار سفر كرده كه روح حيات را در كوير خشكيدهی نفسانيت ما جارى ساخته است، ياد نمايند.
• مقدمه:
• صد تكبير
• لعن و سلام هر كدام يكبار
• زيارت عاشورا از اول تا ابتداي صد لعن
• دو ركعت نماز هديه به حضرت ابا عبدالله (ع)
• صد تكبير بعد از نماز
• مشروح زيارت عاشورا:
• توضيحات:
• در طول خواندن زيارت عاشورا، مراقبت از اعمال لازم ميباشد. (ترك محرمات، فعل واجبات)
• حرف نزدن بين زيارت عاشورا. (در يك مجلس خوانده شود)
• شروع زيارت عاشورا روز چهارشنبه باشد.
• اداى صحيح عبارات زيارت عاشورا.
• بجز اهل منزل كسي از خواندنِ زيارت عاشورا مطلع نگردد.
• بين طلوع و غروب آفتاب خوانده شود.
• چهل روز مستمر خوانده شود و هر روز صدقه براي سلامتي آقا امام زمان (عج) داده شود.
• بانوان در ايام خاص، خواندن زيارت عاشورا را به شخص ديگرى واگذار نمايند.
• در خاتمه از تمامي خوانندگان عزيز، التماس دعاى فراوان داريم.