[Ahmad Ghorbani]

مارکس می گوید. حصول خود آگاهی یک طبقه اجتماع به موقعیت خود موجب تحول اجتماعی می شود. تصوری که افراد از خود و زندگی خود دارند غالباً آمیخته علم و اوهام است. هر چه این اوهام  گرایی در طبقات پایین جامع بیشتر باشد، امکات تحول اجتماعی ضعیف تر می شود. بر همین اساس طبقات حاکم اجتماعی برای جلو گیری از تحولات اجتماعی سعی می کنند یک سری اوهام را به افراد  طبقات پایین اجتماعی تزریق کنند، تا آنها به خود آگاهی و تحولات اجتماعی فکر نکنند. چون در صورت درگیری بین طبقات اجتماعی این طبقات پایین اجتماع هستند که پیروز میدان و طبقات بالا شکست خورده میدان خواهند بود. ( کتاب علوم اجتماعی و سیر تکوینی آن نوشته احسان نراقی  صفحه 63) وقتی این مطلب از مارکس را خواندم تازه فهمیدم که چرا در کشور ما حکومت سعی می کند امام زاده ها را آباد کند و مردم به دنبال امام زمان (ع) بدوند. چون اگر مردم سرگرم  امام زاده ها  و امام زمان (ع)باشند. در این صورت به خود آگاهی نمی رسند. و هیچ گاه  در مورد اختلاس ها و دزدی ها سوال نخواهند کرد. و مردم هیچ گاه از ربا خواری بانکها سوال نخواهند کرد. به تازگی یک نفر خود را پیرو مطهری و... قرار داده و نام علامه را هم به القاب خود اضافه کرده است. سوال من این است این  اقا چکار کرده که علامه شده است؟ واقعا اگر این آقا علامه است. و دین را خوب می شناسد پس باید فکری به حال این ربا خواری بانکها کرده باشد. دینی که به فکر ربا خواری نباشد. که دین نیست.  چطور می شود یک نفر هم علامه است و  هم وارسته است. یعنی هم علم کافی دارد و هم وارسته است  یعنی آنقدر پاک است که می تواند با  امام زمان (ع) هم در ارتباط باشد، تا کنون هیچ طرحی برای ربا خواری بانکها ارائه نکرده است؟ این بانک داری اسلامی37 سال است ، خون مردم را در شیشه کرده است. و بانکها حاضر نیستند، نرخ سود خود را به کمتر از 20 درصد قرار دهند. این اقا هم در همین سالها علامه شده است. پس چرا هیچ کاری نکرده است؟‌