اعلام نمره درس برنامه ریزی

12 views
Skip to first unread message

mohamad narimani

unread,
Jun 3, 2010, 11:31:24 AM6/3/10
to philosophy-of-education1387isfahan-university
بیست و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) تسلیت باد . برای شادی روحش صلوات
با سلام خدمت دوستان کم لطف که دیگر ما را فراموش کرده اند و سراغی از ما
نمی گیرند. باشد ،این نیز بگذرد.
آقای دکتر میر شاه نمرات را رد کرده .به سامانه دانشجویی خود سری بزنید

hamid behravan

unread,
Jun 3, 2010, 6:19:46 PM6/3/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com

سلام بر نریمانی عزیز، از چی دلخوری برادرمن؟ چه کسی شما را فراموش کرده؟ اصلا چه کسی جرات می کند شما را فراموش کند؟ اصلا مگر می شود نریمانی را فراموش کرد؟ شما که خیلی مهمی، مطمئن هستم کسی حتی بهروانِ کم اهمیت را نیز فراموش نمی کند. خانمها( بابا زاده و ملکی و دیگران) که البته جای خود دارند و کسی را پروای فراموشی آنها نیست، مگر می توان کریمی و رحیمی و منصوری و احمدی و محمودی را از یاد برد(حتی آن یکی که چند هفته ای بیشتر نبود، بردستانی بود یا اردستانی). نمی گویم همه اینها که نام بردم رنگ خاطره شان مثل هم است اما هر چه هست مهم این است که هستند. شاید برای من ایوب و حاجی (و البته نریمانی) رنگ متفاوتی داشته باشند، اما این دلیل بر بی رنگی دیگران نیست مثلا مگر می شود رنگ رحیمی و منصوری را از بوم حافظه زدود یا احمدی را فراموش کرد؟ (در مورد خانمها به دلائل امنیتی حرفی نمی زنم، در مورد اساتید هم روضه جداگانه ای دارم که به وقتش خواهم خواند) حالا دیگر دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان بخشی از خاطرات من و تو شده است. مگر آدمی می تواند خاطراتش را (مگر بر اثر بیماری) فراموش کند؟ آدمیزاد گرفتار خاطراتش است. در فضای خاطراتش تنفس می کند. اینکه می گویی یادی از شما نمی شود دلیل بر فراموش کردنتان نیست. روزی که گذشت روز زن (یا مادر)بود. بگذار دو قطعه بسیار کوتاه از شاعر آلمانی خانم مارگوت بیگل برایت بیاورم، شاید راهگشا باشد. قطعه اول که آن را با احتیاط و بیم و امید نقل می کنم این است: «آغاز جداسری شاید از دیگران نبود.» نریمانی عزیز، تو خود اندکی راه خویش جدا کردی و رفتی. دلیلش ارتباطی به من ندارد اما اگر بودی آخرین جرعه های این جام را نیز با هم نوش می کردیم. به هر حال این باعث شد که دیدارها دیر به دیر شود. اما قطعه دوم از خانم مارگوت بیگل، می گوید «در سکوت با یکدیگر پیوند داشتن، همدلی صادقانه و وفاداری ریشه دار، اعتماد کن.» به نظر من دوستی باید معنایی از این دست داشته باشد. بقیه اش مهم نیست. دوستی و اثبات آن نیازی به بوق و کرنا ندارد. چه بسیار آدمها که هر روز می بینیمشان و احوالشان را می پرسیم اما در دایره دوستانمان قرار ندارند و چه بسا کسانی که دورند و دیریاب، اما دیدارشان همچو آب کام جانمان را تازگی می دهد. من که ترجیح می دهم اینگونه باشم. دیگر بس است، خیلی پرحرفی کردم. این از عوارض همجواری (با هم نشینی اشتباه نشود) با علماست. برای حسن ختام و تغییر و تلطیف ذائقه و برای اینکه مطمئن شوی که فراموش نشدی و با کسب اجازه از خودت که به هر حال بابا بزرگ کلاس بودی و هستی و خواهی بود عرض می کنم که خبر شما مبنی بر اعلام نمرات دکتر میر شاه را احتمالا فقط حضرت حافظ نمی دانست که بعد از اطلاع رسانی حالا دیگر مطمئنا می داند. نریمانی جان بگرد دنبال یک  نسخه به روز شده 2010 که دوتایی ویندوزهایمان را عوض کنیم و همانطور که خودت هم به اشاره گفته ای یادت باشد که:

«بگذر که جهان جای گذشت است و گذرگاه         واسان گذران جای جهان گذران را.»

                                           خیلی خیلی خیلی...ارادتمند، بهروان

hamideh forouharzadeh

unread,
Jun 4, 2010, 2:36:54 AM6/4/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com
با سلام خدمت دوستان عزیز
آقای بهروان اگر همنشین علما بودین چه میشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

--
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "philosophy of education,1387,isfahan university" group.
To post to this group, send email to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com.
To unsubscribe from this group, send email to philosophy-of-education1387i...@googlegroups.com.
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/philosophy-of-education1387isfahan-university?hl=en.

ayoub Mahmoudi

unread,
Jun 4, 2010, 5:52:13 AM6/4/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com
با سلام خدمت همه عزیزان
حق با بهروان است گرچه شاید اصولا حقی در میان نباشد
یک شعر زیبا برایتان می نویسم از جناب دکتر افشین عبدالهی اگر اشتباه
نکنم که امیدوارم مورد عنایت شما قرار بگیرد

یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت

دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت


پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد

اما مرا به عمق درونم کشید و رفت

یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را

بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت

من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت

خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت

تا از خیال گنگ رهایی رها شوم

بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت

شاید به پاس حرمت ویرانه های عشق

مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت

تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم

رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت

دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم

از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت

>> philosophy-of-education1387i...@googlegroups.com<philosophy-of-education1387isfahan-university%2Bunsu...@googlegroups.com>

gilla maleki

unread,
Jun 4, 2010, 8:34:30 AM6/4/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com


2010/6/4 ayoub Mahmoudi <mahmou...@gmail.com>
با سلام خدمت همه هم کلاسی های خوبم
اميدوارم خوب و خوش و سلامت باشيد
باز بابابزگ دلش گرفته  یاد نوه هاش افتاده
چه میشه کرد . مطمئن باشید هيچ کس شما رو فراموش نکرده ،اما در مورد آقای بهروان دیگه کم کم وقتشه با اون نطق زيباشون به جرگه آخوندها بپوندند . البته شوخی میکنم ناراحت نشيد .
بالاخره اساتيد بزگوار عنایت فرمودند نمره های درس برنامه ریزی رو دادند لطف کردن بعد از 3 ماه زحمت کشيدند.
ولی هنوز یکی دیگه مونده  نمره های اون درس دیدنیه اگه اعلام شد خبرتون میکنم
دیگه عرضی نیست موفق و موید باشيد 

Armaghan Darakhsh

unread,
Jun 5, 2010, 9:17:06 AM6/5/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com
باسلام خدمت همه دوستان عزیز بازهم خداراشکرکه اعلام نمره برنامه ریزی بهانه ای شد برای گفتگوهای دوستانه !!!وقتی ازغربت ایام دلم میگیرد،مرغ امیدمن ازشدت غم میمیرد،دل به رویای خوش خاطره ها میبندم، بازهم خاطره ها دست مرا میگیرد.شادوپیروزباشیدوایام به کام

--- On Fri, 4/6/10, gilla maleki <g.mal...@gmail.com> wrote:

tahereh babazadeh

unread,
Jun 5, 2010, 5:36:09 PM6/5/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com
با سلام و آرزوی اوقاتی خوش برای همه دوستان
 
مطمئنم بین دوستان، کسانی هستن که دغدغه فرصت های از دست رفته رو دارن و وقتی برمی گردن به عقب نگاه می کنن افسوس می خورن که چرا از فرصت ها استفاده بهتری نکردن
این واقعیته که ما می تونستیم در کنار هم خیلی بهتر و بهتر کار کنیم و حتی باعث پیشرفت هم بشیم اما نخواستیم و به دنبال اون نتونستیم.
حرفای تکراری نمی زنم و میرم سر اصل مطلب
 
چند وقت پیش یکی از دوستان از من گله می کرد که چرا تو این گروه نظر نمیدی و کاری به ایمیل ها نداری و جواب نمیدی و اظهار نظر نمی کنی.صادقانه و صریح بخوام جواب اون دوستم رو بدم باید بگم از نظر من این گروه بیشتر به درد دل و اطلاع رسانی های نه چندان مهم محدود شده و هیچ مطلب جذاب و مثمر ثمری که باعث پیشرفت ما بشه توش پیدا نمیشه. سوال من اینه: آیا واقعا مطلبی مهمتر از اعلام نمرات یا ... پیدا نمیشه که بشه راجع بهش بحث کرد؟ یادم میاد روز اولی که این گروه به راه افتاد با چه هدفی به پا شد، حالا تنها مطلبی که هیچ خریداری نداره مباحث مربوط به فلسفه تعلیم و تربیته .جالبه اگرهر مطلبی خارج از بحث علمی مطرح بشه همه دقیق اونومی خونن و نظر میدن اما انگار فلسفه ت ت هیچ ربطی به بعضی اعضای این گروه نداره(منظورم همه نیستن). خیلی دلم می خواد بدونم چراااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتی خودمونو با دانشجوهای دانشگاه های دیگه مقایسه می کنم افسوس می خورم که نه انگیزه ای داریم و نه حال کار. مرتب هم از گروه می نالیم و خودمون رو مقصر نمی دونیم
هرچقدر هم فکر می کنم تا ریشه اینهمه علم گریزی رو پیدا کنم موفق نمیشم. گاهی فکرایی توی سرم میاد اما نا امید میشم چون فکر می کنم یک تنه از پسش بر نمیام. صادقانه بگم کم لطفی هایی که دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت (من و سایر دانشجویان اعم از کارشناسی ارشد و دکترا) در حق این رشته داشته اند اونقدر زیاده که به جرات میگم این رشته گمنام ترین رشته دانشکده ماست و این جای تاسف داره. همینطور باید بگم همیشه ایراد از اساتید یا گروه نیست. خدایی ما دانشجوها برای ترقی و پیشرفت این رشته تو دانشکده چکار کردیم؟
رشته ما رشته ایه که با مباحث زیربنایی و اساسی که توش مطرحه می تونه بیشترین تاثیرو روی تعلیم و تربیت و حتی روانشناسی بذاره و باید پر نفوذ ترین رشته تو دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی باشه در حالی که متاسفانه متاسفانه متاسفانه گمنام ترین و کم اهمیت ترین رشته محسوب میشه. این در حالیه که تو همین دانشکده اگه پای صحبت اساتید فهیم رشته های دیگه که بشینی به نقش مهم فلسفه تعلیم و تربیت واقفن و متعجب از دانشجویانی که اهمیت این رشته رو فراموش کردن. (اساتیدی مثل دکتر عسگری مدیر گروه روانشناسی و دکتر رجایی پور استاد گروه مدیریت)حتی خیلی از دانشجوهایی که در مرحله انتخاب رشته کارشناسی ارشد هستن اصلا خبر ندارن همچین رشته ای هم هست و یا اونو کم اهمیت وبه درد نخور می دونن. وقتی از همه جا جا می مونن به ناچار وارد این رشته میشن. قسمتی از این مشکلات به دانشگاه، دانشکده و اساتید برمی گرده و قسمت اعظم این مسائل هم به ما دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت که تنها به خودمون فکر کردیم و خودمون. که مدرکی بگیریم و بریم سراغ زندگیمون
خواهشا اگر واقعا به مباحث علمی مربوط به رشتمون علاقه مند هستین بیاین از امروز این گروه رو به یکی از مراکز پر قدرت فلسفه تعلیم و تربیت تبدیل کنیم در غیر اینصورت دوستان عزیز علاقه مند(صادقانه و بدون تعارف) اعلام آمادگی کنن تا با پیمان محکم حمایت از رشته فلسفه تعلیم و تربیت یه گروه جدید با یه عنوان تازه راه بندازیم و دراین رشته تحولی ایجاد کنیم که فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان در دراز مدت از دانشگاه های دیگه چیزی کم نداشته باشه
فقط خواهش می کنم عزیزانی که موافق این مسئله نیستن یا فرصت کافی ندارن تعارف رو کنار بزارن و اگر واقعا فرصت ندارن به من امید الکی ندن چون من قصد دارم با جدیت هر چه تمام تر کارو شروع کنم و بدون کمک سایر دانشجوها اصلا نمی تونم به تنهایی کارو پیش ببرم و به کمک و حمایت اونا نیاز دارم. من مطمئنم اگر ما قدمی برداریم اساتید مربوطه
هم (دکتر نوروزی و دکترحیدری و حتی دکترنصرآبادی) کمکمون می کنن 
 
برای تمام دوستان آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم 

ayoub Mahmoudi

unread,
Jun 5, 2010, 6:12:39 PM6/5/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com
با سلام خدمت همه دوستان و عزیزان
با تشکر از خانم بابازاده که عنایت فرمودند و درباب مسائل و مشکلات موجود در رشته فلسفه تعلیم و تربیت مطالبی را عرض نمودند
کلیت مطالب خانم بابازاده را مطمئن هستم همه ما چه افرادی که همیشه در بحث های پراکنده گروه شرکت داشته اند و چه حتی افرادی که شاید یک بار هم اظهار عقیده نکرده اند قبول دارند اما اینکه باید چه کرد و چگونه این گروه به واقع راکد را فعال ساخت یک همت بلند می طلبد که باید در خود بجوییم البته اگر یافت شود...........
عده ای بهانه گرفتاری های روزمره را می گیرند و عده ای معتقدند به اینترنت دسترسی ندارند و عده ای بهانه های دیگر که البته منطقا هیچکدام مقبول نیست چون یک اظهار نظر کوتاه با ارسال یک ایمیل ساده فقط 5 دقیقه وقت ما را می گیرد نه بیشتر اما به هر حال باید در خویشتن برای این امورات انگیزه و بهانه ای بیابیم که شاید خیلی ها در خود نیابند.........
بنده به نوبه خود آماده ام در حد وسع خودم همکاری کنم ولی این یک همت مشترک می طلبد که ان شا الله همه آن را در خود دارند و عرضه می کنند به حول و قوه الهی.....
به امید موفقیت همه شما عزیزان

hamid behravan

unread,
Jun 7, 2010, 2:52:16 PM6/7/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com

سلام  همه به خصوص بر خانم بابازاده. اگر به طور مشخص از فکر و طرح و برنامه شما آگاه شوم، می توانم در مورد همراهی یا عدم همراهی با آن نظر دهم. ممکن است همراهی با برنامه مورد نظر شما فراتر از توانییهای بسیار اندک (علمی، اجرایی و...) من باشد. این مطلب را بدون ذره ای تواضع و شکست نفسی گفتم. اما اگر کاری باشد که در وسع و توانم باشد، با اشتیاق آماده همکاری هستم. ضمن این که با بخشهایی از حرفهای شما موافق نیستم، به هر حال درد دل کردن و اطلاع رسانی در گروه آنقدرها هم کم اهمیت نیست. همینطور کاش میگفتید که دانشجویان دیگر مثلا چه کارهای مهمی کرده اند. به نظر من هر بخشی از جامعه مقیاسی کوچک از همه جامعه است. اگر عیب و نقصی در دانشگاه اصفهان و دانشجویان تعلیم و تربیت آن که ما باشیم هست (که حتما هم هست) نمایانگر ضعف عمومی آموزش عالی در کشور است (از کوزه همان برون تراود که در اوست). شما مرا آگاه کنید که مثلا گروه روانشناسی و یا مدیریت دانشکده و یا آقایانی که نام بردید چه گلی به سر دانش و فرهنگ کشور زده اند. دیگر اینکه به نظر من اهمیتی ندارد که رشته ما (به زعم شما) گمنام است و دیگران درباره اش چه فکر می کنند. خانم بابازاده اگر دانشجویان رشته ای در یک دوره ضعیف بودند نباید حکم کنیم که پس کسانی که از همه جا مانده و رانده شده اند وارد این رشته می شوند از این گذشته به قول معروف حرمت امامزاده با متولی آن است پس بر ماست که خود پیش از دیگران رشته تحصیلیمان را قدر و ارج بنهیم به هر حال از دل این رشته دکتر باقری هم در آمده است. امثال دکتر شکوهی و کاردان و شریعتمداری هم به نوعی طلایه داران آن بوده اند. آقایان جمشیدیان و نوروزی هم از همین دانشکده و همین رشته برخاسته اند. مزرعه علم و هنر هم که جالیز خیار و هندوانه نیست که همیشه محصول فراوان بدهد همیشه چند تایی هستند که بنا به هوش ذاتی و زحمتهایشان (و شاید اندکی بخت و اقبال) گل می کنند و چهره می شوند و بقیه گمنام خواهند ماند. با شما موافقم که اوضاع، ناامید کننده است اما این ربطی به رشته فلسفه یا مدیریت و... ندارد. این شاید حکایتگر اوضاع عمومی جامعه علمی و فرهنگی کشور باشد شاید هم چیز دیگری باشد که من نمی دانم. با این همه، نگرانی و دغدغه شما ارزشمند و قابل تقدیر است و این فقیر به خود اگر کاری از دستش برآید دریغ نخواهد کرد.

                                                               ارادتمند، بهروان.

tahereh babazadeh

unread,
Jun 12, 2010, 1:52:57 AM6/12/10
to philosophy-of-educatio...@googlegroups.com

با سلام
در خصوص مطالبي كه راجع به رشته و... عرض كرديد بايد بگويم صحبت هاي من بر اساس وقايعي بوده كه در مدت شش سال در اين دانشكده ديده و شنيده ام. اين امر كه رشته ما نسبت به بقيه رشته ها با بي مهري مواجه شده و بعضا هنوز هم مي شود در دانشكده ما امر ملموسي بوده كه از لابلاي صحبت هاي دانشجويان كارشناسي و كارشناسي ارشد و حتي بعضي اساتيد مي توان به آن رسيد. تفاوت مسلم گروه ما با بقيه گروه ها از بي اهميتي رشته ما نيست از عدم آگاهي افراد از اهميت اين رشته است كه متاسفانه مورد غفلت واقع شده است. من هرگز مدافع فعاليت هاي گروه هاي ديگر نيستم چراكه كاستي هاي ساير رشته ها نيز همواره مورد بحث بوده است. اما حداقل تفاوتي كه بين رشته فلسفه ت ت و ساير گروه ها ديده ام شور و اشتياق دانشجويان ساير رشته هاست. حتي اگر به فعاليت خاصي هم نينجامد. نگاهي به همايش ها و نشست هاي دانشكده مشخص مي كند كه مثلا در فلان همايش مديريت چند نفر از دانشجويان شركت دارند و در همايش ها و نشست هاي مربوط به رشته ما مثل همايش ت ت از نگاه سعدي و يا نشست علمي راجع به ديدگاه هاي بركلي كه در دانشكده برگزار شد چند نفر به طور فعال حضور داشته اند. و يا اينكه انجمن علمي روانشناسي به عنوان انجمن علمي برتر شناخته شود ولي گروه علوم تربيتي در اين راستا فعاليت چشمگيري از خود نشان نمي دهد. چراكه گذشته از كوتاهي برخي مسئولين، خود دانشجويان هم در اين راستا هيچ انگيزه اي ندارند.
شايد نظرخواهي در مورد انگيزه  دانشجويان فلسفه ت ت در مورد اين رشته مشخص كند كه آن ها تا چه حد با علاقه و ميل شخصي و با هدف وارد اين رشته شده اند كه البته پرس و جوهاي من در اين باره مرا واداشت تا اينگونه صحبت كنم
بگذريم. شايد بهتر باشد به طور حضوري راجع به اين مسئله بحث شود و يا حتي اصلا بحث نشود و بدون مقايسه رشته ها با يكديگر، به فعاليت هاي عملي براي بالا بردن كيفيت رشته فلسفه تعليم و تربيت به عنوان يكي از اساسي ترين و زيربنايي ترين رشته هاي علوم انساني و به خاطر ارزش و اهميت خود رشته پرداخته شود

راجع به برنامه ها و طرح هايي كه براي ارتقاي كيفيت گروه فلسفه تعليم و تربيت در نظر داريم، همانطوري كه خدمتتان عرض شد اولين كار در اين راستا، اقدام به راه اندازي مجله مطالعات اسلامي در علوم انساني بود. كه فعاليت هاي اوليه آن اعم از فراخوان و جمع آوري مقالات مرتبط آغاز شده است و اينك پذيراي مقالات شما مي باشد.
اقدام بعدي ايجاد هسته علمي فلسفه تعليم و تربيت و دعوت، عضويت و فعاليت دانشجويان علاقه مند در اين رشته خواهد بود
ارتباط مداوم و موثر با دانشجويان فلسفه ت ت با دانشجويان ساير دانشگاه ها، اقدام به برپايي همايش هاي متعدد و نشست هاي بيشتر با مشاركت دانشجويان مستعد و علاقه مند و حتي اقدام به برپايي انواع مسابقات درزمينه هاي مرتبط با رشته و..... همكاري و مشاركت بيشتر با انجمن فلسفه تعليم و تربيت ايران از جمله برنامه هايي است كه فعلا به مرحله اجرا در نيامده و مشاركت و ياري ساير دانشجويان را مي طلبد
مهم تر از همه اين ها مطمئنا پيشنهادات كاربردي دانشجويان نيز طراحي برنامه ها ي متنوع تر و موثرتري را به ارمغان خواهد آورد 
اميدواريم به تدريج با ياري خدا و شكل گيري هسته علمي فلسفه ت ت و ياري عزيزان دانشجو و اساتيد بزرگوار بيانات اينجانب در حد حرف باقي نمانده و هر چه زودتر رنگ  عمل موثر به خود بگيرد.
منتظر حضور سبز شما در اين عرصه هستيم
با تشكر بسيار
Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages