کاریکلماتور

4 views
Skip to first unread message

k.f.

unread,
Nov 24, 2015, 1:02:05 PM11/24/15
to
رویز شاپورنویسنده ایرانی است. شهرت او به دلیل نگارش نوشته‌های کوتاه (اغلب تک خطی) است که ظرافت و دیدی شاعرانه و طنزآمیز دارند.
در سال های ۱۳۲۹ با فروغ فرخزاد، نوه خاله مادرش که پانزده سال از او کوچک ‌تر بود، ازدواج کرد. آنها اهواز را برای زندگی مشترک انتخاب کردند. در ۲۹ خرداد ۱۳۳۱ پسرشان به نام کامیار متولد شد که فروغ دراشعار خود به اواشاره کرده، و شاپورنیز از"کامی" به عنوان نام مستعار وی استفاده میکرده‌ است. رابطه زناشویی این دو به خاطر دخالت‌های نزدیکان در سال ۱۳۴۳ به جدایی کشید.
پس از جدایی از فروغ ، شاپور هرگز دوباره ازدواج نکرد و تا آخرعمرهمراه با کامیار و دکتر خسرو شاپور برادرش در یک خانه قدیمی زندگی می‌کرد وی در ۶ تیر ۱۳۷۸ در بیمارستان عیوض‌زاده تهران بستری شد و درساعت ۶ صبح ۱۵ مرداد درگذشت.آرامگاه پرویز شاپوردر قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران است.
مادر "شاپور" می‌گفت: "شصت سال بچه بزرگ کردم، یک کلمه حرف حسابی از دهانش نشنیدم." ولی همین حرفهای ناحساب شاپورکه با اسم "کاریکلماتور"، از مجموعه ها و جنگ های هنری و ادبی سر در می‌آورد، از بهترین و طنازانه ترین ستون های این مجلات بود. این کاریکلماتور است که اسم شاپور را به ادبیات مدرن ایران سنجاق کرده. در زیر چند نمونه دیگر از کارهای شاپور را می خوانیم:
کتاب کاریکلماتورپرویز شاپور خواندننی است و در بازار کتاب موجود  و در اینترنت هم قابل دسترسی    فیضی
 
 
بار زندگی را با رشته عمرم به دوش می کشم.
 
برای مردن عمری فرصت دارم.
 
اگر خودم هم مثل ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه جا رسیده بودم.
 
ستارگان سکه هایی هستند که فرشتگان در قلک آسمان پس انداز کرده اند.
 
با اینکه گل های قالی خارندارند ، مردم با کفش روی آن پا می گذارند.
 
سایۀ چهار نژاد یک رنگ است.
 
به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.
 
وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهی‌ها صلوات فرستادند.
 
در خشکسالی آب از آب تکان نمی خورد.
 
رد پای ماهی نقش بر آب است.
 
گل آفتابگردان در روزهای ابری احساس بلاتکلیفی می کند.
 
با چوب درختی که برف کمرش را شکسته بود ، پارو ساختم.
 
با سرعتی که گربه از درخت بالا می رود، درخت از گربه پایین می آید.
 
دلم برای ماهی ها می سوزد که در ایام کودکی نمیتوانند خاک بازی کنند.
 
پرگاری که اختلال حواس پیدا می کند بیضی ترسیم می کند.
 
آب به اندازه ای گل آلود بود که ماهی ، زندگی را تیره و تار می دید.
 


k. f.
Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages