You do not have permission to delete messages in this group
Copy link
Report message
Show original message
Either email addresses are anonymous for this group or you need the view member email addresses permission to view the original message
to
تايوان يکي از چهار «ببر آسياي شرقي» (سه کشور ديگر عبارتند از کره جنوبي،
سنگاپور و هنگ کنگ) است که موفقيت اقتصادي آنها در دهه هاي اخير بر تفکر
اقتصاددانان درباره توسعه تاثير داشته است.
تجربه تايوان يک نيروي محرکه عمده در پي تغييرات سياست هاي اقتصادي در جمهوري
خلق چين است که در سال 1978 شروع شد. تايوان با جمعيتي در حدود 22 ميليون نفر
در يک جزيره کوهستاني در ساحل سرزمين اصلي چين با مساحت 14 هزار مايل مربع که
در حدود جمع مساحت سه ايالت ماسوچوست، کانکتيکات و ردآيلند است قرار دارد.
ادعاي تايوان درباره موقعيت خود به عنوان «معجزه توسعه» به همان اندازه قوي است
که در مورد هر کشور ديگري مي تواند وجود داشته باشد. اين جزيره طي چهار دهه از
1960 تا 2000 از ميانگين رشد اقتصادي 7 درصد در سال برخوردار بوده است. اقتصاد
تايوان تقريبا 10 درصد در سال طي دوره 80- 1965 رشد کرد که از رشد هر کشور
ديگري سريع تر بود. به رغم موقعيت درآمدي بالاي آن در وضع کنوني با درآمد سرانه
13،925 دلار در سال 2000 (در نرخ ارز بازار) و 22،646 دلار در سال 2000 (در نرخ
برابري قدرت خريد) تايوان با ميانگين نرخ سريع 7/5 درصد در سال طي سال هاي
2000- 1996 به رشد خود ادامه داده است. پايداري يک چنين نرخ رشد بالايي طي يک
دوره طولاني مدت بي سابقه بوده است. حداقل به همان ميزان اهميت، تايوان در
آموزش ابتدايي عمومي و آموزش متوسطه (9 سال آموزش اجباري است) با جمعيت سالم با
اميد به زندگي 75 سال و نرخ 5 در هزار مرگ و ميرکودکان در هنگام تولد موفق شده
است.
فقر مطلق اساسا ريشه کن شده است، بيکاري فوق العاده پايين است و نابرابري نسبي
با معيارهاي کشورهاي توسعه يافته در حد متوسط است.
تايوان مجبور بوده است برخي تغييرات را انجام دهد که اقتصاد بتواند خود را با
موقعيت آستانه اي درآمد بالامطابقت بدهد. صنايع کارخانه اي پايه به دليل پايين
تر بودن سطح دستمزدها در سرزمين اصلي چين از تايوان به چين انتقال يافت. صنايعي
که در تايوان باقي ماندند مجبور شدند در رويارويي با رقابت فزاينده کشورهاي در
حال توسعه، صنايع پايه محصولات و فرآيندهاي داراي فناوري بالارا جايگزين کنند.
با توجه به قدرت نمايي از سوي جمهوري خلق چين که تايوان را به عنوان يک استان
خود مي نگرد، نااطميناني تداوم يافته آينده سياسي جزيره را دچار ابهام کرده
است، اگرچه تاکنون جامعه خود را تطبيق داده است. تايوان همچنين يک سياست
دموکراتيک رقابتي معتبر را پذيرفته است که از فساد کمتر و شفافيت بيشتر دولت در
مقايسه با همسايگانش برخوردار است. تايوان در مقايسه با بسياري از اقتصادهايي
که با شرايط مشابهي در بعد از جنگ جهاني دوم شروع کردند موفقيت بيشتر – و حتي
بهتري – داشته است. مردم تايوان چگونه اين موفقيت را کسب کردند؟
*توضيحات رقابتي براي موفقيت*
موفقيت تايوان به بسياري عوامل نسبت داده مي شود، از جمله تاکيد بر آموزش،
توسعه وسيع زيرساخت ها، اصلاحات ارضي زود هنگام و کامل، نرخ بسيار بالاي پس
انداز و سرمايه گذاري، ترکيب نفوذ خارجي سازنده و پراکنش ايده هاي تجاري از
ژاپن و ايالات متحده، راهبرد موثر صنعتي شدن دولتي، آزادسازي انرژي انساني و
خلاقيت از طريق بازار آزاد، رونق اقتصادي دهه 1960 ناشي از جنگ ويتنام، راهبرد
رشد بر پايه صادرات در دوره رشد سريع اقتصاد جهاني در اوائل دهه 1960، کمک هاي
مستقيم آمريکا و استفاده اين کشور از کمک ها براي سرمايه گذاري و نه مصرف،
اخلاق کار و نگرش توليدي نيروي کار تايوان، تاريخچه طولاني چين به عنوان يک
فرهنگ کارآفريني، جهش به سمت کارآفريني جزيره نشينان توانمند محلي که به دنبال
فرصت براي پيشرفت بودند، (ليکن به دلايل سياسي تحريم شدند) و غريزه بقا و ضرورت
توسعه اقتصادي به عنوان يک موضوعي دفاعي عليه حمله از سوي جمهوري خلق چين.
به جاي اجبار به انتخاب يک يا چند عامل فوق، يک تفسير گزينه اين است که موفقيت
توسعه عوامل متعددي را ايجاب مي کند که با يکديگر کار کنند و به اين ترتيب،
ممکن است توضيحات بسيار زيادي لازم نباشد. بسياري از عوامل ممکن است بازتابي از
شرايط لازم و نه کافي باشد. در اين ديدگاه موضوع کليدي درک آثار اغراق آميز شده
بسياري عوامل توسعه است که همزمان به طور موفقيت آميز کار مي کنند. اکنون عوامل
مطرح شده در بالارا دقيق تر مورد بررسي قرار مي دهيم.
*تاکيد بر آموزش*
سازگار با تجربه تاريخي و فرهنگي چين براي آموزش، در سال 1950 تايوان 6 سال
آموزش را براي همگان اجباري کرد. آنچه خيره کننده بود نرخ ثبت نام دختران بود
که تا سال 1956 از 90 درصد براي سنين 6 تا 11 سال گذشت. تاکيد بر آموزش دختران
به طور گسترده به عنوان يکي از مهم ترين عوامل کليدي در توسعه موفق در نظر
گرفته شده است.
هنگامي که آموزش اجباري از 6 سال به 9 سال در سال 1968 توسعه يافت، ترديد وجود
داشت که کشور نمي تواند منابع آن را تامين کند. امروزه در حالي که 9 سال آموزش،
حداقل استاندارد آموزشي براي کشورهاي در حال توسعه است، تايوان برنامه دارد که
آموزش اجباري را به 12 سال گسترش دهد. ساير ويژگي هاي آموزش نيز در اين ميان
نقش داشته است. دانش آموزان 7 ساعت در روز و هفته اي 5/5 روز به مدرسه مي روند.
در سال 2002 نسبت شاگرد به معلم کمتر از 20 نفر بود. حقوق معلمان نسبتا بالاو
قابل مقايسه با مديران پايين تر از مياني در تايوان است. الگوي تايوان براي
آموزش عمومي ايالات متحده و براي آموزش هاي فني و حرفه اي، ژاپن است. تاکيد
بيشتر بر مهارت هاي عمومي و نه مهارت هاي خاص حين شغل گذاشته مي شود. ليکن
انگيزه ها براي ارتباط نزديک تر بين آموزش و شغل است. شرکت هايي که نيروي
انساني و تجهيزات در اختيار مدارس قرار مي دهند مشمول کاهش ماليات مي شوند.
با فرض اينکه توسعه جامعه جهاني در اهداف توسعه هزاره، جدي است و يکي از هدف
هاي توسعه هزاره، ثبت نام کليه کودکان در 6 سال آموزش ابتدايي تا سال 2015 است،
تجربه زود هنگام تايوان در اين خصوص آموزنده است. ثبت نام کودکان فقط در روي
کاغذ نيست و واقعي است. دانش آموزان پس از ثبت نام عموما در مدارس حضور دارند،
تدريس معلمان جدي است و فساد در حداقل است. مقايسه اکثر اين موارد با کشورهاي
کم درآمد تکان دهنده است.
*توسعه گسترده زيرساخت ها *
توسعه زيرساخت ها يک عامل کليدي در موفقيت توسعه است. براي مثال، يک اتوبان
اصلي يک «قطب رشد» است که توسعه صنعتي و تجاري را به يکديگر وصل کرده و آنها را
رشد مي دهد. از دوره حکومت استعماري ژاپن (1945- 1905) تايوان يک نظام زيرساختي
را به ارث برده است که از اکثر کشورهاي فقير بسيار برتر است. ژاپني ها براي
تسهيل جمع آوري برنج و ساير محصولات زراعي در جزيره، جاده، بندر و راه آهن
ساختند، ولي اين زيرساخت ها تبديل به وسيله اي براي رشد صنعتي ملي از دهه1950
به بعد شد. اين ميراث به وسيله برنامه هاي گسترده دولت در دهه هاي 1950 و 1960
تکميل شد. بخش نظامي تايوان براي جزيره بسيار بزرگ بود، ارثي که مربوط به دوره
کنترل سرزمين اصلي چين توسط کومينتانگ، يا مليون چيني پيش از 1949 بود. هزاران
سرباز در برنامه هاي داوطلبانه و به منظور معاف شدن از خدمات سربازي اجباري
شرکت کردند و به ساخت زيرساخت ها، از جمله پروژه هاي آزاد راه شرقي – غربي که
از نظر فني چالش برانگيز بود مشغول شدند، برنامه اي که يک عامل اساسي در موفقيت
بعدي تايوان بود. در سال هاي اخير، تاکيد بر ارتباط مخابراتي و ساير زيرساخت
هاي فناوري بالاگذاشته شده است.
بي گمان برخي ضايعات، تقلب و سوء استفاده در هزينه هاي زيرساخت وجود داشته است،
اگر چه ظاهرا کمتر از متوسط بوده است. هنگامي که رسانه ها آزاد شدند، برخي از
رسوايي هاي زيرساخت ها آشکار شد و بسياري از آنها مربوط به مرکز تايوان يعني
تايپه بود. آزادي هاي سياسي نقش مهمي در توسعه زيرساخت ها و ساير نيازهاي توسعه
اي بازي کرده است که انعکاس ديگري از نقش هاي تداخلي عوامل متعدد کمک کننده در
رشد اقتصادي است.
*اصلاحات ارضي زود هنگام و کامل *
دولت تايوان بدون هزينه ارتباط سياسي خود با مالکان، يک برنامه اصلاحات ارضي
کامل را در دهه 1950 به اجرا گذاشت. صاحبان زمين در مقابل اشغال زمين خود توسط
دهقانان، سهام شرکت هاي دولتي را دريافت کردند. اين يک عامل مهم در رشد فوق
العاده سريع بهره وري کشاورزي در اين دوره بود، يعني پايه اصلي صنعتي شدن بعدي.
ساير کشورها همچون کره جنوبي و ژاپن با اصلاحات ارضي نتايج مشابهي داشته اند.
ايالات متحده به طور مشابه از برنامه هاي قرن نوزدهم مانند قانون هوم استيد
بهره مند شده است. در مقابل، در آمريکاي لاتين و نيز در برخي از کشورهاي آسيايي
مانند فيليپين، توسعه به دليل نبود اصلاحات ارضي به طور جدي آسيب ديده است.
*نرخ هاي بسيار بالاي پس انداز و سرمايه گذاري*
اکثر تحليل گران توافق دارند که تشکيل سرمايه نقش اساسي در توسعه موفق دارد.
سرمايه سرانه در کشورهاي توسعه يافته بسيار بيش تر از کشورهاي در حال توسعه
است. اين عامل کشورهاي توسعه يافته را قادر مي سازد تا از بهره وري و درآمد
بيشتري برخوردار شوند. نرخ هاي پس انداز تايوان در بالاترين سطحي بوده است که
تاکنون ثبت شده است – 30 تا 40 درصد در دهه هاي 1950 و 1960ميلادي.
اخلاق پس انداز به طور عميقي ريشه در فرهنگ تايوان دارد. والدين به کودکان مي
آموزند که پس انداز براي روزهاي باراني (منظور تنگدستي) ضرورت دارد. سياست هاي
عمومي، نرخ هاي بهره واقعي را در سطح نسبتا بالاو معاف از ماليات نگاه مي دارد.
جالب اينکه تايوان همانند ديگر ببر آسيايي – کره جنوبي – سهم نسبتا کمي از
سرمايه خارجي را درکل سرمايه گذاري دارد - در حدود 10 درصد. اگرچه نرخ هاي
بالاي پس انداز و سرمايه گذاري در توسعه مهم هستند ليکن کافي نيستند. هند از
زمان استقلال در سال 1947 نرخ سرمايه گذاري بالايي داشته است، ليکن تا سال هاي
اخير نرخ رشد اقتصادي بالانبوده است. اين مساله تا حدودي مربوط به گران بودن
تجهيزات سرمايه اي و تا حدودي نيز به دليل سرمايه گذاري در بخش هاي توليدي بوده
که چندان مولد نبوده است.
*پراکنش انديشه هاي تجاري*
پس انداز بالابه تنهايي و بدون انديشه هاي مولد در ميان کارآفرينان معجزه توسعه
ايجاد نمي کند. تايوان موفقيت درخور توجهي در جذب انديشه هاي جديد از ژاپن و
ايالات متحده داشته است که عمدتا به دليل تلاش هزاران شرکت هاي کوچک فردي بوده
است، ولي دولت نيز نقش مهمي از طريق کارگزاراني مانند شوراي توسعه تجارت خارجي
تايوان داشته است. وظيفه اين شورا جذب انديشه هاي جديد به منظور ارتقاي فناوري
و تطبيق آن در بازارهاي صنعتي بوده است.