روز نوشت دوشنبه بیست و ششم دیماه نود

8 views
Skip to first unread message

support nurizad

unread,
Jan 17, 2012, 2:52:42 AM1/17/12
to Group

1- درقاموس فکری ما، به کسی که امنیت روحی و روانی دارد و دیگران نیز از او در امانند، “مومن” گفته می شود. ما چگونه به حاکمان خود بگوییم: بله، شمایان درامنیت اید و ظاهراً ازامنیت روحی و روانی نیز برخوردارید اما ما، بله ما مردم از شماها در امان نیستیم. ما از شما می ترسیم. شما مثلاً برادران ایمانی ما هستید اما بخاطر سرهایی که به داخل زندگی ما فرو برده اید و درهرکجا مراقب عطسه های ما هستید و اختیارات ارزی و سماوی این سرزمین را بلوکه کرده اید، بهمین دلایل، ما از شما در امان نیستیم. پس هرگاه سربه سجده نهادید و از خدا بخاطر نعمت هایی که به شما داده سپاس گفتید، هماندم به این فکر کنید که مردمان بسیاری از شما می ترسند. واین یعنی که نصف ایمان شما برباد است.

2- دریک فیلم خارجی دیدم پزشک جراحی بخاطر مستی، بیمارش را از پا درآورد. این بظاهر یک اتفاق معمولی بود اما پسرِ همان جراح – که او نیز پزشک بود –  از مست بودن پدرش خبرداشت. پدر هرچه التماس کرد که: فردا در جلسه ی شورای پزشکی مست بودن مرا مطرح نکن، حریف پسرنشد. پسر به مست بودن پدرش شهادت داد. پزشک خطارکار از کار اخراج شد و همان شب خودکشی کرد. پسربه ناراحتی وجدان دچار شد اما همه ی بینندگان آن فیلم با پسر همذات پنداری می کردند. که: کار او صد درصد درست بوده. واین که: انتظار پدر بی جا بوده.

3- شهادت صادقانه دادن – گرچه به زیان خود و به زیان پدر و مادر و خویشان خود تمام شدن –  یکی از آیات محکم قرآن است. یک جامعه ی اسلامی، یک رهبر اسلامی، یک مسئول، یک حزب، باید صادقانه شهادت بدهد. حتی اگر به زیان خودش و همفکرانش تمام شود. حفظ یک نظام اسلامی اگر از اوجب واجبات نیز باشد، باز ما را از راست گویی برحذر نمی دارد. یک جامعه ی اسلامی از این که شهروندانش به یک چنین اصلی مقید باشند درپوست نمی گنجد. و آنان را برچشم خود می نهد و به همگان فخر می فروشد که: ببینید، این است نظام تربیتی ما. که یک شهروند، شهادت صادقانه می دهد و از آسیب و زیان نیز نمی هراسد و ما بهمین دلیل قدرش را نیک می دانیم.

4- چند شب پیش به دیدن خانواده ی مهندس محمد توسلی رفتم. که هنوز در زندان اوین است و بخاطر نامه ای که امضا کرده باید همچنان درحبس بماند. خانواده ی این مرد را پیش از این دیده بودم. خانواده ای محکم و متصف به صفات پسندیده ی اخلاقی وایمانی. با داماد او – مهندس فرید طاهری – در بند 350 اوین یک چند روزی محشوربودم. خلاصه این که خانواده ی مهندس محمد توسلی، ازادب و ایمان و درستی و پاکی و سواد علمی بهره ها دارند. پتک های هرازگاه آقای شریعتمداری کیهان که هرمنتقدی را بلافاصله به جاسوسی اجانب مفتخر می کند، این خانواده را نیز بارها نواخته و به گمان خود به جایگاه بایسته احاله داده است.

5- آن شب، لیلا، دختر کوچک مهندس توسلی هم درخانه بود. یعنی از زندان به خانه آمده بود. این دختر بلافاصله بعد از عاشورای سال 88 به زندان برده شد. درست یک هفته بعد از آن که سرسفره ی عقد نشست و به شریک زندگی اش” بله” گفت. لیلا مگرجرمش چه بود؟ اگر از مأموران وزارت اطلاعات بپرسید پاسخ می دهند: تبلیغ علیه نظام. اما من می گویم: عمل به آیه ی قرآن. واساساً عمل به وظیفه ی انسانی اش. این لیلا خانم، همان است که از نزدیک شاهد زیرگرفتن وکشتن یکی از معترضان روز عاشورا بوده. همان روز لیلا در پاسخ به پرسش یک خبرنگار، خلاصه ی هرآنچه را که درآن روز به چشم خود دیده بود، تلفنی تشریح می کند. وبلافاصله نیزتوسط مأموران وزارت اطلاعات به اوین برده می شود تا مزد مسلمانی اش را کف دستش بگذارند.

6- به لیلا توسلی گفتم: شما به حکم الهی عمل کرده ای. دراین حکم حتی همین سرنوشتی که اکنون بدان مبتلایی پیش بینی شده است. تو صادقانه شهادت داده ای و پای مخاطراتش هم ایستاده ای. پس تو روسفیدی، گرچه مأموران اسلامی ما قدر درستی تو را ندانند و برعکس، برتو بلا ببارند. شاید درچشمان خیس لیلا این پرسش را می خواندم: مگر معنای ایمان، به رواج امنیت در یک جامعه مربوط نیست؟ هم از جانب حاکمان نسبت به شهروندان و هم بالعکس؟ پس چرا من باید بترسم؟ مگر من خیانت کرده ام؟ من تنها به دستور قرآن عمل کرده ام. وبه وظیفه ی انسانی ام. درست همان کاری که مأموران وزارت اطلاعات و قاضیان دستگاه قضا بدان پشت کرده اند.

7 – امروز یکی از نوشته های زندان خود را که در آن به راز ماندگاری داستان یوسف نبی پرداخته ام، منتشر کردم. دراین نوشته تلاش کرده ام به نکته هایی که برای خود من تا آن زمان نا مکشوف بود اشاره کنم. حال و هوای روزهای تلخ و پرآشوب زندان این حسن را نیز دارد که فرد زندانی را به دور اندیشی خو دهد. ومن از این بابت به همه ی آنانی که در آن یک سال و نیم برمن بلا باریدند .  راستی چرا مرا از داستان زندان ها و بازجوها و رفتار و احکام نادرستشان خلاصی نیست؟



--
با سپاس
پذیرای هرگونه انتقادات و پیشنهادات سازنده تان هستیم
پشتیبانی سایت رسمی دکتر محمد نوری زاد
http://nurizad.info
http://nameha.nurizad.info


Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages