خبر فوری / نشانه‌های خطرناک در وضعیت جسمی مهدی کروبی + سایر خبرها

1 view
Skip to first unread message

Emrooz News

unread,
Nov 20, 2012, 2:53:05 PM11/20/12
to

انتقال به بیمارستان در پی کاهش شدید وزن، بی اشتهایی، سرگیجه و تهوع

نشانه‌های خطرناک در وضعیت جسمی مهدی کروبی

مهدی کروبی برای انجام “آزمایشاتی جدی” به بیمارستان منتقل شده است.

به گزارش سحام نیوز، روز گذشته آقای کروبی برای ساعاتی در یکی از بیمارستان های متعلق به نهادهای امنیتی بستری شد.

این اقدام نهاد های امنیتی در پی علائم هشدار دهنده نسبت به وضعیت جسمانی آقای کروبی رخ داده است.

این مبارز دوران پیش از انقلاب و زندانی سیاسی کنونی؛ طی دو هفته گذشته با “علائم هشدار دهنده” ای از جمله کاهش شدید وزن، بی اشتهایی، سرگیجه و حالت تهوع مواجه بوده است.

 

بنا به این گزارش سحام، خانواده بارها در مورد وضعیت جسمانی آقای کروبی تذکر داده بودند، که سرانجام مقامات امنیتی، اقدام به انتقال ایشان به یکی از بیمارستان های وابسته می کنند.

سحام نیوز اعلام کرده است که اخبار تکمیلی در این خصوص را به اطلاع هموطنان خواهد رسانید.

همچنین صبح امروز نیز بنا به گزارش های منتشر شده میرحسین موسوی، دیگر رهبر جنبش سبز، برای انجام برخی آزمایشات به بیمارستان قلب تهران منتقل شده است.

اکنون بیش از ۶۵۰ روز است که آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد در حبس خانگی به سر می برند.

بیش از ۶۰۰ روز است که مهدی کروبی جدا از همسرش و به تنهایی در جایی بجز منزل شخصی اش در حبس است. خانم فاطمه کروبی، همسر آقای کروبی بارها به این اقدام حاکمیت اعتراض کرده بود.

فشارها بر روی خانواده آقایان کروبی و موسوی به حدی است که امکان اطلاع رسانی دقیق و شفاف در خصوص آخرین وضعیت ایشان به آسانی مقدور نیست.

============================================

درخواست خانواده برای معاینه توسط پزشک معتمد و انتقال به منزل مسکونی

ابراز نگرانی از وضعیت مهدی کروبی؛ مقامات ارشد نظام مسئولند

به دنبال وخامت حال مهدی کروبی، خانوادهاین همراه در بند جنبش سبز با صدور بیانیه ای، با ابراز نگرانی از وضعیت جسمی آقای کروبی؛ باردیگر بر استقامت ایشان در دفاع از حقوق مردم تاکید نمودند.

به گزارش سحام نیوز، خانواده آقای کروبی با انتشار پیامی خطاب به مردم ایران، ضمن اعلام آخرین وضعیت این مبارز زندانی، خطاب به مقامات امنیتی و قضایی نوشته اند: “انتظار داریم حق دسترسی به درمان مستقل ایشان به رسمیت شناخته شود تا امکان پیگیری درمانی زیر نظر پزشکان معتمد خانواده در یکی از بیمارستان های تهران فراهم آید.”

 

همسر و فرزندان مهدی کروبی بارها بر حق دسترسی آقای کروبی به پزشک معتمد خانواده تاکید کرده اند. اما متاسفانه این درخواست تاکنون از سوی مسئولان امنیتی بی پاسخ مانده است.

خانواده مهدی کروبی در این نامه مقامات ارشد نظام را مسئول هرگونه قصور و کوتاهی در خصوص رسیدگی به وضعیت جسمی آقای کروبی اعلام کرده اند.

در بخش دیگری از این بیانیه تاکید شده است که “مقامات کما فی السابق بطور تبعیض آمیز اصرار بر نگهداری انفرادی ایشان در مکانی نامناسب و غیر مسکونی دارند و با بهانه تراشی های واهی از انتقال ایشان به منزل شخصی اش در جماران سرباز می زنند.”

 

اکنون بیش از ۶۰۰ روز است که این رئیس و نماینده سابق مجلس، دوران حبس خود را در جایی بجز منزل شخصی اش و به تنهایی، سپری می کند.

در این نامه اعتراضی، همچنین به برخورد سلیقه ای نهادهای امنیتی در هنگام ملافات فرزندان با پدرشان اشاره شده و از حضور ماموران امنیتی حین دیدارها ابراز تاسف نموده اند.

تمامی دیدارهای رهبران جنبش با خانواده هایشان با حضور کامل ماموران امنیتی انجام می شود.

در پایان این نامه، بر تاکید مهدی کروبی بر “اصلاح انحراف موجود و به رسمیت شناخته شدن حق مردم در تعیین سرنوشت شان” اشاره شده است.

 

این مبارز دوران پیش از انقلاب و زندانی سیاسی کنونی؛ بارها و در بسیاری از مصاحبه ها و بیانیه های خود بر استقامت در راه دفاع از حقوق برحق ملت ایران تاکید و اعلام کرده بود که “خود و خانواده ام آماده پرداخت هرگونه ای هزینه ای در این راه هستیم.”

این در حالی که است که میرحسین موسوی، دیگر رهبر جنبش سبز؛ برای انجام برخی آزمایشات به بیمارستان قلب تهران منتقل شده است.

اکنون بیش از ۶۵۰ روز است که آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد در حبس خانگی به سر می برند.

از زندان رجایی شهر هم گزارش شده که احمد زیدآبادی، دبیرکل ادوار تحکیم وحدت و عضو کمپین انتخاباتی مهدی کروبی؛ برای انجام درمان به بیمارستان منتقل شده است.

 

این روزها و مخصوصا در پی کشته شدن ستار بهشتی در زندان، نگرانی ها پیرامون وضعیت حبس و حصر زندانیان سیاسی شدت گرفته است.

لازم به توضیح است که مهدی کروبی پس از انجام آندوسکپی و چند آزمایش در بیمارستان وابسته به نهادهای امنیتی؛ به ساختمانی که در آن حبس بوده، بازگردانده شده است.

همچنین پس از ترخیص از بیمارستان؛ برای ساعاتی به خانم فاطمه کروبی، اجازه داده شده تا در کنار همسرش باشد.

 

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

به نام خدا

بدینوسیله به اطلاع مردم عزیز ایران می رسانیم که آقای کروبی در دو هفته گذشته با علائم هشدار دهنده ای از جمله کاهش وزن، بی اشتهایی، سرگیجه و حالت تهوع مواجه بودند. بدنبال نگرانی خانواده از وضعیت جسمی ایشان مقامات امنیتی مبادرت به انتقال آقای کروبی به بیمارستان جهت معاینات کلینیکی و اقدامات پاراکلینیکی نمودند. در حال حاضر درمان ایشان در مکان حبس تحت نظر پزشکان معتمد دستگاه امنیتی قرار دارد. با توجه به نگرانی خانواده نسبت به وضعیت گوارشی آقای کروبی از مقامات امنیتی و قضایی انتظار داریم حق دسترسی به درمان مستقل ایشان به رسمیت شناخته شود تا امکان پیگیری درمانی زیر نظر پزشکان معتمد خانواده در یکی از بیمارستان های تهران فراهم آید. بدیهی است هرگونه قصور و کوتاهی در این مورد حساس بر عهده مقامات ارشد نظام خواهد بود.

 

ابهام در وضعیت حقوقی بازداشت و حبس آقای کروبی موجب محرومیت ایشان از بخشی از حقوق مرتبط با زندانیان شده است. علیرغم سپری شدن قریب ۲ سال از زمان حبس، مقامات کما فی السابق بطور تبعیض آمیز اصرار بر نگهداری انفرادی ایشان در مکانی نامناسب و غیر مسکونی دارند و با بهانه تراشی های واهی از انتقال ایشان به منزل شخصی اش در جماران سرباز می زنند. جای بسی تاسف است که ملاقات فرزندان هنوز هم با حضور نیروهای امنیتی صورت می گیرد و بطور سلیقه ای فرزند ارشد ایشان، محمد حسین بیش از یکماه از دیدار پدر محروم می شود.

کروبی با علم و آگاهی از هزینه های پیش رو به این مسیر پرتلاطم ورود کرد و همچون گذشته بر اصلاح انحراف موجود و به رسمیت شناختن حق مردم در تعیین سرنوشت شان تاکید دارد. شایسته نیست حاکمیتی که کروبی را بدون طی کردن مراحل قانونی زندانی کرده، بعد از سپری شدن این مدت طولانی، حقوق رایج یک زندانی عادی را از ایشان سلب کند.

خانواده کروبی

۳۰ آبانماه ۱۳۹۱

========================================

 پاسخی به سخنان دو نماینده مدعی اصولگرایی در پی قتل ستار بهشتی

بی تقوایی حدی دارد؛ اگر خجالت نمی‌کشید لااقل ساکت باشید

کلمه- علی بردبار: قتل ستار بهشتی، یک بار دیگر اقتدارگرایان را به تکرار سناریوی نخ نمای آنها در فجایعی مثل قتل های زنجیره ای، ترور سعید حجاریان، شهادت صانع ژاله و … کشانده است. اینکه نظام (اسم مستعار جریان حاکم) هیچ سودی از این جنایات نمی برد، منفعتش به دشمنان و فتنه گران می رسد، پس کار، کار آنهاست.

 

در جریان قتل های زنجیره ای بارها این منطق به کار رفت تا زمانی که سعید امامی و دار و دسته اش لو رفتند. رفیق نزدیک او و هم سفره نهارهای دوشنبه اش، یعنی حسین شریعتمداری در جریان ترور حجاریان نوشت “مگر سعید ما چه کرده بود!” و اثبات می کرد سود ترور او به دشمن می رسد تا اینکه خبر از سعیدی دیگر، این بار “عسگر” از راه رسید. اما مرز وقاحت این بار در جریان شهادت صانع ژاله در ۲۵ بهمن ۸۹ مرزهای تازه ای را در نوردید و او را جاسوس کیهان خواندند که دشمنان و منافقین با کشتن او سود بردند. این منطق وقیح حالا به ستار بهشتی رسیده است. ابتدا جواد کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی قتل او را گردن زندانیان سبز بند ۳۵۰ انداخت و بعد، حمید رسائی در پی بسط و تئوریزه کردن این ادعای همکار و هم جناحی اش برخاسته و در هفته نامه ۹ دی نوشت: “یک وبلاگ نویس در حین بازجویی در زندان‌های جمهوری اسلامی به قتل رسیده است. سؤال: چه کسی از این خبر سود می‌برد؟! پلیس یا دستگاه انتظامی چه سودی از این قتل می‌برده؟” باز همان حکایت کهنه، سودش به دشمن رسیده، پس کار ما نیست و کار دشمن است.

 

بد نیست این بار از موضعی دیگر به بحث با این آقایان بپردازیم. آقای رسائی در این یادداشت مانند اساتیدش در کیهان که مقتولان قبلی را بی خطر، بریده و یا جاسوس می خواند، به معرفی ستار بهشتی پرداخته است. او در این معرفی ستار را فردی بی خطر، کم سواد و در بازجویی ها بریده توصیف می کند و نتیجه می گیرد قتل او هیچ سودی برای حاکمیت نداشته است.

 

اما چون این بار مقتول نه در خیابان که در دست خودشان کشته شده، کمی دست به عصاتر از کریمی قدوسی آن ادعا را مطرح می کند و می گوید: “موضوع فوت ستار بهشتی از دو بعد «خوش بینانه و بد بینانه» قابل بررسی است. بر اساس فرض خوش بینانه باید گفت که مرگ وی – بر اساس شواهد و دلایلی که تاکنون به دست آمده از جمله اینکه هیچ اثری از ضربه در نقاط حساس بدن وی نیست – امری طبیعی بوده و پلیس در آن نقشی نداشته. بر اساس فرض بدبینانه اما باید گفت که این حادثه‌ای عادی نبوده بلکه دلیل مرگ وی، ‌برخورد فیزیکی بوده که این فرض نیز از دو حال خارج نیست: بر اثر اشتباه یا تقصیر یک مأمور انتظامی بوده و یا نتیجه تعمد و برنامه ریزی معدود افرادی که در درون سیستم انتظامی یا قضایی نفوذ یافته‌اند. به خصوص که ستار بهشتی بعد از انتقال به زندان در بندی مستقر می‌شود که بسیاری از فعالان و عناصر فتنه ۸۸ در آن قرار داشته‌اند و اساسا دست نوشته و نامه‌ای که منتسب به وی است – و اصل آن موجود نیست! ـ توسط این افراد به مسئولان زندان ارائه شده. شاید تأمل در اینکه چه کسی از این موضوع سود می‌برد تا حدودی در نتیجه گیری به ما کمک کند.”

 

به آقای رسائی باید گفت منطقی که وی به کار برده خوب است، به شرطی که به قول حسین شریعتمداری از پله دوم شروع نکند. پیش از اینکه ستار به عنوان کارگر ساده، وبلاگ نویس معترضی شود که به قول رسائی “میزان مراجعه به وبلاگ وی کمتر از گمنام‌ترین سایت‌های خبری بوده” افرادی در همین حدود اشتهار ستار و البته با شرافت کمتر، خیلی کمتر از او، به مدد حزب پادگانی و نظارت استصوابی، وکیل مجلس و رئیس جمهور و وزیر شدند و از قضا تاکنون بیشترین سود را به دشمنان، با نوع حکومتداریشان رسانده اند.

 

اسرائیل با چه هزینه ای می توانست سودی را که احمدی نژاد با نفی هولوکاست به آنها رساند، کسب کند؟ طرح ها و لوایحی که این مجلس برآمده از اراده شورای نگهبان با همکاری دولت به انجام رسانده تا اقتصاد کشور را به ورطه نابودی بکشاند، مگر به سود دشمنان تمام نشده است؟ مگر مجلسیان پابه پای دولت احمدی نژاد تنش زایی در روابط بین الملل را بر نظام تحمیل کرده اند؟ مگر سود این برنامه ها را همان دشمن ادعایی آقایان نبرده است؟ آیا همین آقای رسائی، وجودش و هر کلامش دشمن شادکن نیست؟ سرمایه های انسانی و مدیریتی کشور را مگر امثال رسائی به حبس و حصر نکشانده اند؟ بر اساس منطق آقای رسائی، این حرف اغراق نیست که اصلا فلسفه وجودی او و همدستانش سود بردن دشمن است.

 

رسائی در این یادداشت پر از وقاحت، در جای دیگری به جای پاسخ به این پرسش که با وجود اخبار قبلی منتشره در کلمه درباره زیر شکنجه بودن ستار، چرا امثال او در مجلس به دادش نرسیده اند، می نویسد: “اینکه این رسانه‌ها چگونه گام به گام به تعقیب این سوژه پرداخته و اطلاعات را از کجا با این سرعت دریافت کرده‌اند، خود جای تأمل دارد”. عجب! یعنی حالا جای پرسشگر و پاسخگو باید عوض شود. مهم نیست که چرا با وجود اطلاع رسانی قبلی در رسانه ها و شکایت مظلومانه ستار در مدت حضورش در بند ۳۵۰، او را تا حد مرگ شکنجه کرده اند، بلکه رسانه ها باید منابع خود را به عرض آقای رسائی برسانند تا سرنوشت ستار برای آنها نیز رقم بخورد!

 

یادمان نرفته که پس از دریافت اخبار تایید نشده ای از شهادت ستار بهشتی، خبرها با تردید روی خروجی رسانه ها قرار می گرفت. گوئی خوشبینانه منتظر رکب خوردن رسانه های سبز بودیم که ستار زنده است و ۲۰٫۳۰ شروع کند که باز سبزها مانند ماجرای سعیده پورآقایی، دروغ به خورد مردم داده اند. ماجرایی که آن هم ساخته و پرداخته دستگاه امنیتی حاکم بود، اما این بار “این سفر آن گرگ یوسف را درید”. این بار خبر درست بود و تمام مدت ۵ روز سکوت خبری قاتلان و همدستان و توجیه گران قتل ستار برای ساختن سناریویی برای توجیه مرگ او به این حد تکراری و نخ نما از از توجیه جنایت رسید.

 

اما ماجرای بازجویی های ستار چه بود؟ آیا بازجویی از او فقط برای پذیرش مسئولیت نوشته های وبلاگش بود که هم کریمی قدوسی و هم رسائی گفته اند، اعتراف و پذیرش مسئولیت نوشته های آن وبلاگ از سوی ستار بهشتی، دیگر شکنجه او را بلاموضوع می کرد؟ خیر، حتما این دو می دانند که ستار فقط وبلاگ نویسی نمی کرد و حداقل متهم بود به خبرنگاری برای رسانه های منتقد و برای این موضوع و احتمالا گرفتن اعترافاتی وسیع تر، تحت شکنجه های وحشتناک و مرگ آور پلیس فتا بوده است. منتها اگر این اتهام نیز متوجه ستار نبود، باز تصور مرگ او زیر شکنجه امر غریبی نبود. مگر کم بودند جوانان بی گناه و معترضان ساده ای که برای اعتراف گیری های آقایان تحت سخت ترین شکنجه های روانی و فیزیکی قرار گرفتند؟ مگر اعترافاتی که در دادگاه های عمومی پخش شد با رضایت همان متهمان در برابر دوربین ها گفته شد؟ مگر روز قبل از دادگاه ها، در برابر قاضی و بازجوها و شخص دادستان، آن دادگاه ها را برای نمایش فردایش، تمرین نکرده بودند؟ شکنجه بی گناهان در زندان چه چیز تازه ای است که اینقدر با تعجب از آن یاد می کنید؟

 

و بالاخره به آقای رسائی باید گفت: جریان آنها از کشته شدن زهرا کاظمی جز ضرر، هیچ نبرد، از قتل های زنجیره ای نیز که برخلاف مواردی همچون زهرا کاظمی و احتمالا ستار بهشتی، کاملا برنامه ریزی شده بود، هیچ طرفی نبست. مساله این ها نیست، مساله این است که بخش مهمی از مدعیان حاکم بر نظام توان تشخیص و عمل به مصالح نظام و کشور را ندارند و به نظر باید گفت حسب اقتضای طبیعتشان، هر از چندی یکی را در زندان ها می کشند. آقای رسائی، خود شما جز وقاحت و پایمال کردن خون یک بی گناه، چه هنر و برازندگی دیگری داری که بر مسند وکالت مجلس جلوس کرده ای؟ البته می دانید و می دانیم همان هنر برای کسب جایگاهی بالا در جناح شما کفایت می کند، همان طور که پیش از شما، امثال حسین شریعتمداری با تکیه بر همین هنر، ارج و قرب بالایی در جناحتان یافتند. جناحی که “وقاحت گرا” نام بامسماتری برای آن است تا “اصولگرا”، وگرنه در برابر کشتن یک انسان بی گناه، کمترین کاری که می کردند معرفی و مجازات قاتلان و کناره گیری خود بود، نه تحقیر مقتول و متهم کردن مخالفان به قتل.بی تقوایی حدی دارد. اگر از خجالت نمی میرید، ساکت باشید.

==========================================

دروغ و تملّق در جامعه زیاد شده؛ باید نگران باشیم

سید محمد خاتمی *

بسم الله الرحمن الرحیم

از حضرت امام صادق (ع) نقل شده است که فراوان سوره فجر را بخوانید چون آیات آخر این سوره متعلق به جدّ من ابا عبدالله الحسین (ع) است آخر سوره فجر چنین است “یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی”

“ای جان مطمئن و محکم به سوی خداوند برگرد در حالیکه تو از خدا خشنودی و خدا از تو خشنود است و درآ در میان عباد من و داخل شو در بهشت من”

 

در قرآن کریم درباره جان انسان ها و وجوه آن تعبیرهای مختلف است؛نفس اماره،نفس لوامه و نفس مطمئنه ،اگر بخواهیم بگوییم انسان کی به کمال می رسد هنگامی است که نفس او مطمئن باشد.

 

خداوند درباره بندگان خالص خودش می گوید “لا خوف علیهم و لا هم یحزنون” همه مشکلات بدبختی ها و نگرانی های روحی و روانی در انسان یا از ترس است یا از غم.انسان به خاطر مشکلاتی که برایش پیش می آید غمناک می شود، کسی از بستگانش از دنیا می رود ؛مال و مقامش را از دست می دهد. و ترس ؛ترس از فقر، ترس از بیماری،ترس از حکومت های جبّار زورگو؛ خداوند می فرماید مومن کسی است که نه خوف دارد و نه حزن. بهشت جایی است که در آن نه ترس است و نه غم.انسانی که ترس و غم نداشته باشد این انسان ؛ انسان خوشبختی است و نفس مطمئن ، نفسی است که اطمینان دارد چون به خدا پیوسته است و واقعا فارغ از غم و حزن است ؛ خداوند به این جان مطمئن که به کمال رسیده است و از همه مراحل گذشته است می گوید که “یا ایتها النفس…”که تو از خدا خشنود هستی و خدا از تو خشنود است.پس داخل شو در جمع بندگان خاص من و بهشت من. دراینجا بندگان و بهشت به “یای متکلم منفرد ” اضافه شده است.

 

خداوند بصورت “ما “،”نحن” زیاد گفته ولی در میان بندگان من که خاص من هستند و داخل شو در “جنت من” نه بهشت کلی ؛ بهشتی که اختصاص به من دارد و آن جایگاه بزرگی است در آی.

حضرت صادق (ع) فرمود این آیات را زیاد بخوانید که این آیات درباره جدّ من امام حسین (ع)است.

یعنی در واقع امام حسین (ع) شخصیتی است که هم نفس مطمئنه دارد که هم از خدا راضی است هم خدا از او راضی است و در آن دنیا داخل در بهشت ویژه الهی است.اگر بخواهید زندگی امام حسین (ع) را در نظر بگیرید ،وقتی که در مدینه بالای قبر جدش رفت و خداحافظی کرد.از جمله چیزهایی که گفت اینکه:من گام بر نمی دارم جز در راه رضایت خدا.

 

این مساله خیلی مهمی است که انسان هر کاری که می کند به خاطر خدا باشد نه به خاطر خودنمائی؛رسیدن به ثروت نه به خاطر اینکه از او تمجید و تعریف بکنند به خاطر رضایت خدا باشد.

آخرین لحظه ای که در گودال قتلگاه افتاده بود می فرمود:”الهی رضاً بقضائک،تسلیماً لامرک” این مظهر شخصیت بارزی است که خدا اینچنین از او تجلیل و تعریف کرده است.

خدا ان شاء الله به حق محمد(ص) و آل محمد(ص)، ما را به شخصیت و جایگاه پیامبر، اهل بیت و این بزرگواران آشنا بکند و واقعاً پیرو آنها باشیم،نه فقط بگوییم دوستتان داریم ، در ادب در اخلاق و بخصوص الان که ما اکنون حکومتی منتسب به اسلام داریم این پیروی را ثابت کنیم و واقعا آنچه باعث تاسف است این است که ما در جامعه مان از بالا به پایین می بینیم موارد اخلاقی که مورد تایید دین خدا بوده ؛مورد تایید پیامبر بوده – و می فرمایند”بعثت لاتمم مکارم الاخلاق”- آسیب دیده است.

 

متاسفانه در جامعه ما دروغ یا تملق و…زیاد شده و باید نگران باشیم. گرچه بسیار مهم است که وضع اقتصادی خوب باشد؛ زندگی مردم آرام و مطمئن و خوب باشد زیر بناهای اقتصادی، اجتماعی استوار باشد، روابط ما با حفظ اصالتها به گونه ای باشد که خطرها را دفع و کم کند، ولی مهمتر از همه اینها اینکه اخلاق در جامعه جایگاه مهم داشته باشد.

ان شاء الله که با پیروی که از پیامبر و پیشوایان بزرگوار بخصوص حضرت ابا عبدالله (ع) بتوانیم این صفات و خصوصیات را هم در جنبه فردی و هم جنبه اجتماعی در جامعه پیاده کنیم و پیش ببریم.

* منبع: وب سایت دفتر خاتمی (متن سخنرانی در جمع مردم ارکان، همزمان با فرا رسیدن ماه محرم، در مراسم عزاداری سیّد و سالار شهیدان امام حسین (ع). آقای خاتمی برای عیادت از مادر بیمار خود به زادگاهش اردکان سفر کرده است.)

============================================

مرگ بر اثر استرس بازجویی؟! مردم را هالو فرض نکنید

سایت اصولگرای خبرآنلاین در یادداشتی به قلم عبدالجواد موسوی، مسئولیت پذیری دولت خاتمی در افشای نقش نیروهای وزارت اطلاعات در قتل های زنجیره ای را از درخشان ترین و شجاعانه ترین تدابیر ممکن در سپهر سیاست دولتی ایران دانست که همواره در آن اصل بر پنهان‌کاری است.

نویسنده، ادعای مرگ ستار بهشتی بر اثر استرس و نداشتن طاقت بازجویی را هالو فرض کردن دیگران و تحریک احساسات مردم و دوستی خاله‌خرسه با نظام و انقلاب دانست و نوشت:

یکی از درخشان‌ترین تدابیری که در نظام جمهوری اسلامی به کار گرفته شد اعلامیه‌ای بود که دولت هفتم درباره قتل‌های زنجیره‌ای صادر کرد. باورنکردنی بود. در سپهر سیاست دولتی ایران هماره اصل بر پنهان‌کاریست. آن وقت در چنین فضایی دولت آقای خاتمی با شجاعت و صراحتی مثال‌زدنی اطلاعیه صادر کرد و به مردم صمیمانه و صادقانه اعلام کرد قتل ناجوانمردانه عده‌ای از روشنفکران این سرزمین توسط عده‌ای از عناصر مورد اعتماد نظام یعنی گروهی خودسر در وزارت اطلاعات صورت گرفت.

 

بی‌راه نیست اگر بگوییم شیرینی آن کار دلیرانه تا حدودی شناعت آن جنایت‌های سبعانه را کم‌رنگ کرد. متاسفانه حافظه ما این دست تدبیرها و دلیری‌ها را در موارد مشابه کمتر به خاطر می‌آورد. آخرین آنها ماجرای به قتل رسیدن ستار بهشتی است. البته همین مقدار آشکار شدن ماجرا را هم مدیون یکی از نمایندگان مجلس هستیم که کاری قائم به فرد انجام داد.

اگرچه درباره نحوه اطلاع‌رسانی آن نماینده محترم هم حرف و حدیث بسیار است اما نباید از خاطر برد که اگر همین میزان دلیری ایشان نبود احتمال اینکه قتل ستار بهشتی هم به دسته‌گل‌های نیروهای خودسر اضافه شود، بسیار زیاد بود. نحوه ورود قوه ‌قضاییه هم تا حدودی قابل قبول بود. سخنگوی قوه قضاییه به صراحت از کبودی‌هایی در بدن ستار سخن گفت و اینکه ما نگران جان شهروندان هستیم و موظفیم تا روشن شدن حقیقت، ماجرا را پیگیری کنیم.

 

درباره این حرف‌ها همین چند روز پیش چیزهایی نوشتم. تکرار مکررات نمی‌کنم. فقط جا دارد از دوستان شریف مطبوعاتی‌ام یاد کنم که سخنان سخنگوی قوه قضاییه را مغتنم شمردند و تا جایی که توانستند از آن جوان مظلوم و بی‌پناه که ناجوانمردانه به قتل رسید حمایت کردند. هرچه صراحت ماجرا بیشتر می‌شد اگرچه دل ها به درد می‌آمد، اما نظام می‌توانست سرش را بالا بگیرد که از افشای حقیقت پروایی ندارد و خاطی را هرکه باشد به سزای اعمالش می‌رساند. البته اینکه می‌گویم با شعار محقق نمی‌شود.

پیش از این هم مردم چیزهایی در موارد مشابه شنیده بودند که هیچ‌گاه از شعار فراتر نرفت. ماجرای تلخ کوی دانشگاه و بدتر از آن ماجرای به شدت فاجعه‌آمیز کهریزک هنوز که هنوز است فرجامی روشن نیافته‌اند. اما به هر حال پذیرفتن اینکه، این ماجراها فاجعه بوده و مسببان این فجایع نیز از کرات دیگر یا از امریکا و اسرائیل به این سرزمین گسیل نشده بودند خود قدم اول است. ابتدا باید مجرم را شناسایی کرد و بعد توقع داشت مجرم به سزای جنایتش برسد.

 

در این مورد اول باید بگویم قوه قضاییه گام خوبی برداشت اما طبق معمول باز یک عده آدم به اصطلاح مهربان‌تر از مادر که به آنها می‌گویند دایه، از راه رسیده‌اند و حرف‌هایی می‌زنند که نه تنها داغ دل بستگان آن مرحوم را بیشتر می‌کنند بلکه به شعور افکار عمومی نیز به شدت توهین می‌کنند. گفتن اینکه ستار بهشتی طاقت بازجویی نداشت یا بر اثر استرس (۱) از دار دنیا رفته با هر نیتی که انجام شود نتیجه‌اش جز برانگیختن احساسات مردم علیه برخی دستگاه‌ها چیز دیگری نیست.

 

فقط کسی که مشاعرش به طور کلی دچار مشکل باشد می‌تواند تا این اندازه دیگران را هالو فرض کند. این بزرگواران در هر مقام و مرتبه‌ای که باشند بدون شک هیچ علاقه‌ای به کشورشان یا حتی نظام جمهوری اسلامی ندارند. حتی اگر شما به من با هزار دلیل و مدرک ثابت کنید که اشتباه می‌کنم و این عزیزان حقیقتا دلسوز نظام و انقلابند بنده خواهم گفت فرض که این طور باشد باز هم خطر آنها به مراتب از دشمنان این آب و خاک و نظام بیشتر است. داستان دوستی خاله‌خرسه را که حتما به خاطر دارید؟

پی‌نوشت:

۱- فرض که این طور باشد. باید از این دوستان پرسید این چه جور بازجویی است که متهم از استرس آن می‌میرد؟!

========================================

انتقال احمد زیدآبادی، دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت به بیمارستان 

در پی بروز مشکلات جسمی برای احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) ساعاتی پیش این زندانی سیاسی به بیمارستان منتقل شد.

به گزارش ادوار نیوز، احمد زیدآبادی روزنامه نگار و دبیرکل زندانی سازمان ادوار تحکیم وحدت احمد زیدآبادی که مشغول گذران ایام محکومیت ۶ ساله خود در زندان رجایی شهر است به دلیل شرایط نامناسب زندان رجایی شهر کرج مدتهاست که دچار مشکلات حاد ریوی شده است و سرانجام پس از چندین بار درخواست خانواده وی برای انتقال احمد زیدآبادی به بیمارستان و درمان، وی شامگاه دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۱ از زندان رجایی شهر به بیمارستان منتقل شد.

 

احمد زیدآبادی در ۲۳ خرداد ۸۸ تنها ساعاتی پس از اعلام نتایج انتخابات جنجالی ریاست جمهوری دهم از سوی ماموران امنیتی بازداشت و ۱۴۱ روز در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین تحت شکنجه برای حضور در دادگاه نمایشی قرار گرفت اما با وجود شکنجه‌های شدید جسمی و روحی حاضر به پذیرش اعترافات ساختگی نشد. وی در آذر ماه ١٣٨٩ از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال زندان و تبعید در گناباد و ممنوعیت دائم از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی محکوم شد. این رای در دی ماه همان سال از سوی دادگاه تجدید نظر شد. احمد زیدآبادی برنده جایزه قلم طلایی سال ٢٠١٠ موسسه جهانی مطبوعات و جایزه جهانی آزادی مطبوعات سازمان یونسکو و گیامورو کانو در سال ۲۰۱۱ است.

==========================================

تا آخرش هستی؟

برگرفته از وبلاگ: ایمایان

وقتی مهدی کرّوبی در مناظره‌اش با میرحسین به او گفت که «تا آخرش هستی؟» کمتر کسی حدس زد که پیرمرد در خشت خام چه دیده بود. در اخبار آمد که وی را از بعضی تسهیلات مانند قدم‌زدن در هوای آزاد محروم کرده‌اند. علاوه بر جداکردن همسرش از وی، نبودن در فضای خانه نیز فشار بیشتری بر او می‌آورد. نباید در کنار حضور دائمی موسوی در رسانه‌های منتقد، از شیخ سبز غافل شد. چیزی که شاید خیلی به آن اشاره نشده این است که تا یک كار یا فرايند موفّقی انجام می‌شود، بلافاصله کلّی طرفدار و هواخواه یا حتّی صاحب و مدّعی پیدا می‌کند. جنبش سبز نیز از این امر مستثنی نبود و نیست امّا در مدّتی که شیخ و میر در میان مردم حضور داشتند، نشد که شیخ حرفی بزند یا کاری کند که نشانگر واکنش به اقبال عظیم مردم به میرحسین یا علاقه به سهم‌خواهی از این جریان باشد. همراهی بلکه همدلی وی درس بزرگی برای همه‌ی ماست. جواب میرحسین به سؤال شیخ دستکم حالا ديگر روشن است امّا اگر همین سؤال را از ما پرسیده بود، چه جوابی داشتیم؟ حالا چه جوابی می‌دهیم؟

=====================================

احضار محمد نوری زاد به دادسرای فرهنگ و رسانه، به عنوان متهم

دادسرای فرهنگ و رسانه محمد نوریزاد نویسنده و جهادگر منتقد را بعنوان “متهم” فراخواند.

به گزارش کلمه، محمد نوریزاد از زندانیان سیاسی پس از انتخابات سال ۸۸ که طی سه سال گذشته نامه های فراوانی به رهبری مردم و مسئولان و علما نگاشته است بار دیگر توسط دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.

این مستند ساز و یاور شهید آوینی در وب سایت خود نوشته است: دلیل این که بصورت ضربتی مرا احضارکرده اند، شاید بخاطر شکایت آقا مجتبی خامنه ای باشد. که گفته ام هشتصد میلیون تومان از شهرام جزایری پول گرفته. و همو کودتای انتخاباتی سال ۸۸ را مهندسی کرده. کسی که با دستگاههای شنود آقای طائب، در همه ی جلسات و گفتگوهای مسئولین و غیرمسئولین حضور دارد.

 

نوری زاد در ادامه تصریح کرده است: این احضاریه هر دلیل دیگری نیز اگر داشته باشد حتما و حتما یکجوری به اراده ی بیت و مدعی العموم بیت که در دستگاه قضا جلوس فرموده ربط دارد. گرچه بخاطر شکایت سرداران فربه ی سپاه باشد که گفته ام از بلعیدن تمامیت ایران که هیچ، از بلعیدن همه ی جهان که هیچ، از بلعیدن همه ی دستگاه آفرینش نیز سیر نمی شوند، یا بخاطر شکایت برادران وزارت اطلاعات که در پس پستوهای امنیتی خویش به انجام وظایف قانونی شان مشغولند و من در نوشته هایم به این پستوها نور تابانده ام، و یا بخاطر شکایت فرزند نفرت انگیز واعظ طبسی. که تریلیاردها پول از قِبل آستان قدس رضوی بالا کشیده. و یا بخاطر شکایت یکی از پسران آیت الله خزعلی. که گفته ام دستش توی دست سرداران سپاه است و دو شبکه ی تلویزیونی براه انداخته. و یا بخاطر شکایت قاضی صلواتی که در نوشته ای بر جنازه اش چوب زده ام. یا شاید به مصاحبه هایم با شبکه های خارجی مربوط باشد. و یا نوشته ی آخری ام با عنوان: قهقهه ی مشهور شیطان. که در آن پای عده ای از روحانیان امنیتی و قضایی را به پای خون مرحوم ستار بهشتی کشانده ام. و یا بطرزی باورنکردنی شاید بشکایت خود رهبر مربوط باشد. که مرتب وی را به پاسخگویی فراخوانده ام.

 

بر اساس این گزارش نوری زاد با وسایل کامل و ساک خود به دادسرا رفت که آنطور که نوشته است با این امید که اگر به زندانی آشنا یا بی نشان منتقل شد، غافلگیر نشده باشد.

وی در آخرین سخن به سرنوشت خونبار مرحوم ستار بهشتی اشاره کرد و گفت: نباید اجازه بدهیم خون این جوان بی کس تلف شود. کاری که در این نظام بسیار صورت پذیرفته است. اگر به زندانم فرستادند، پیشتر به خانواده ام گفته ام: نه تلفن، نه ملاقات، و نه پیگیری! سراغی از من مگیرید. یا خودم بیرون می آیم یا جنازه ام.

یکسال پیش محمد نوری زاد با مراجعه دادسرای فرهنگ و رسانه همان است از ضرغامی و مدیر سایت باشگاه خبرنگاران جوان بخاطر انتشار فیلم های غیراخلاقی علیه او و خانواده اش شکایت کرده بود. که البته هنوز که هنوز است خبری از نیتجه ی این شکایت و جرم آشکار به وی ابلاغ نشده است.

در همان زمان نوری زاد در شکایت دیگری به دادگاه ویژه ی روحانیت از حسین طائب رییس سازمان اطلاعات و امنیت سپاه بخاطر ساخت و انتشار فیلم های غیراخلاقی علیه او و خانواده اش شکایت کرد که نیتجه ی این شکایت این بود: شکایت شما از آقای حسین طائب بی مورد است. و پرونده مختومه اعلام شد.

=======================================

پزشکی قانونی، گزارش «مرگ طبیعی» را تکذیب کرد!/ ادامه سکوت درباره از کار افتادن کلیه ستار بهشتی

کلمه – گروه اجتماعی: رئیس سازمان پزشکی قانونی “اظهارات منتشر شده قبلی به نقل خود را درباره علت مرگ ستار بهشتی که در رسانه‌ها منتشر شده را کذب دانست”! این خبر دیروز از سوی دو خبرگزاری حکومتی در فضای رسانه ای پخش شد و بسیاری از سایت ها و مطبوعات نیز بدون تحقیق و تامل، عینا به بازنشر آن پرداختند.

به گزارش کلمه، احمد شجاعی این تکذیب را در گفت و گو با فارس، و یک روز پس از آن بیان کرد که مهر و ایسنا به نقل از او و مدیرکل دفترش احتمال «مرگ طبیعی» ستار بهشتی را مطرح کردند؛ ادعایی که با هیچ یک از قرائن موجود و حتی مدعیات پیشین مسئولان قضایی نمی خواند.

 

رئیس سازمان پزشکی قانونی کل کشور در اظهارات امروز خود تصریح کرد: “اظهارات بنده به درستی منتشر نشده و درباره مرگ این فرد هنوز در سازمان پزشکی قانونی جمع بندی نهایی انجام شده و آزمایشهای پزشکی ادامه دارد.”

وی حتی با وجود اصرار خبرنگار خبرگزاری سپاه (فارس) برای اینکه پاسخ دهد “آزمایشهایی که تاکنون انجام شده چه نکته‌ای را ثابت کرده است”، نیز گفت: تا زمانی که همه آزمایشها و بررسی‌های فنی در کنار هم گذاشته نشود و جمع بندی نهایی انجام نشود، نمی‌توانیم اظهار نظر قطعی کنیم.

بدین ترتیب مشخص نیست چگونه خبرگزاری سازمان تبلیغات اسلامی (مهر) روز گذشته از قول وی عینا نوشته است: “از نظر ما این فرد بر اثر مرگ طبیعی جان خود را از دست داده است.”

 

این تکذیب در حالی در رسانه ها منتشر شده که پیش از این برخی نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، تحت تاثیر گفته های مسئولان پلیس فتا، حتی وجود کبودی و احتمال ضرب و شتم ستار بهشتی در زمان بازداشت را نیز تکذیب کرده بودند. موضوعی که هم سخنگوی قوه قضاییه پیش تر بر آن تاکید کرده بود، و هم رئیس پزشکی قانونی به آن اذعان کرده، هرچند آنها را کشنده ندانسته است.

 

تناقض گویی های مسئولان مختلف درباره علت واقعی مرگ ستار بهشتی در حالی ادامه دارد که پیش از این کلمه گزارش داده بود علت مرگ ستار بهشتی، از کار افتادن کلیه های وی بر اثر ضرب و شتم در جریان بازجویی ها بوده است. اما مسئولان قضایی درباره این موضوع، همچنان سکوت کرده اند.

این در حالی است که ۱۷ روز از مرگ ستار بهشتی در زندان و دو هفته از اولین انتشار خبر مرگ او بر اثر شکنجه در زمان بازداشت می گذرد، اما هنوز مسئولان توضیحی درباره علت قتل این وبلاگ نویس منتقد در زندان به افکار عمومی ارائه نداده اند.

سخنگوی قوه قضاییه در مصاحبه مطبوعاتی پیشین خود از وجود آثار کبودی بر حداقل پنج نقطه از بدن ستار بهشتی خبر داده بود. در گزارش اخیر کلمه به نقل از فعالان دارای تجربه زندان و شکنجه نوشته بود که این علائم، نشانه های شکنجه ای به نام “جوجه” است که به ویژه در بازداشتگاه های پلیس کاملا متداول است.

=========================================

شاگرد مصباح: در قضیه ستار بهشتی، اصل نظام زیر سوال نرود/ حکومت نیازی به بدرفتاری با یک وبلاگ نویس ندارد!

در حالی که طی روزهای گذشته اظهارات ضدو نقیضی در مورد ستار بهشتی عنوان شده است، یک عضو جبهه پایداری از نزدیکان مصباح مدعی است که در نظام جمهوری اسلامی ممکن است ظلمی صورت بگیرد ولی از نظام جمهوری اسلامی ظلمی واقع نمی‌شود و نباید اصل نظام زیر سوال برود! چراکه نظام این کار را انجام نداده است، گفت: اگر تخلفی بوده، دستور پیگیری آن داده شده است.

وی نگفت اگر حکومت و نظام مسئول جان شهروندان نیست، پس چه کسی عهده دار این امر در حکومت است و چرا با متخلفان به حقوق مردم برخورد نمی شود.

 

قاسم روانبخش در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به پرونده بررسی مرگ ستار بهشتی و مباحث مرتبط با آن، بدون اشاره به مظالمی که در زندان ها اتفاق می افتد، گفت: در نظام جمهوری اسلامی ایران ممکن است ظلمی صورت بگیرد ولی از نظام جمهوری اسلامی ایران ظلمی واقع نمی‌شود و در نظام امیرالمومنین حضرت علی(ع) نیز اینگونه بود؛ از نظامی که در راس آن حضرت علی (ع) بود ظلمی واقع نمی‌شد ولی به این معنا نیست که کسی به کس دیگر ظلم نمی‌کرد و اگر حضرت علی (ع) متوجه ظلمی می‌شدند قاطعانه با متخلف و عوامل آن برخورد می‌کردند.

 

این فعال سیاسی با ادعای اینکه “در نظام جمهوری اسلامی ایران اگر ظلمی صورت بگیرد و مامور یا مسئولی تخلفی انجام دهد، با آن برخورد می‌شود و به متخلف جایزه داده نمی‌شود”،‌ به انتصاب سعید مرتضوی، متهم جنایت کهریزک به ریاست سازمان تامین اجتماعی اشاره نکرد و ادامه داد: نمونه آن را در قضیه کهریزک مشاهده کردید که مقام معظم رهبری بلافاصله طی نامه‌ای خواستار پیگیری این موضوع و برخورد با عوامل آن شدند و برای برخی از عوامل آن حکم اعدام صادر شد ولی اولیای دم آن را بخشیدند.

 

وی بدون اشاره به تلاش های صورت گرفته برای مختومه کردن این پرونده، ادامه داد: در قضیه ستار بهشتی که یک وبلاگ‌نویس بود شاهد بودیم که رییس قوه قضاییه و دیگر مسئولان ذی‌ربط دستور پیگیری این موضوع را دادند و تاکید شد اگر تخلفی صورت گرفته باشد با آن برخورد می‌شود. باید به این پرونده و جزئیات مربوط به آن به صورت دقیق رسیدگی شود تا حقوق کسی ضایع نشود.

شاگرد مصباح با بیان اینکه در این قضیه نباید اصل نظام زیر سوال برود چراکه نظام این کار را انجام نداده است، گفت: اگر تخلفی بوده، دستور پیگیری آن داده شده است ولی متاسفانه برخی از رسانه‌ها در خارج از کشور در این ارتباط خود نظام را مورد اتهام قرار داده‌اند و زیر سوال می‌برند و در واقع آن را بهانه‌ای برای حمله به جمهوری اسلامی ایران قرار دادند.

 

این عضو جبهه پایداری ادامه داد: با توجه به اینکه انتخابات ریاست‌جمهوری در پیش است، احتمال آن می‌رود که در اینگونه موارد عوامل نفوذی دست به کارهایی بزنند و در واقع تلاش کنند با این اقدامات سوژه‌ای برای دشمنان انقلاب و نظام فراهم آورند و با توجه به این امر باید در پیگیری این موضوع و پرونده حساسیت زیادی به خرج دهند تا ابعاد ماجرا کاملا روشن شود و اگر عوامل نفوذی در این قضیه موثر بوده باشند و عمدی وجود داشته باشد هرچه زودتر روشن شود و با آن برخورد صورت گیرد و اگر عوامل نفوذی نقش داشته و با آنها برخوردی نشود، آنها سعی خواهند کرد که اقدامات اینچنینی را تکرار کنند.

روانبخش در پایان ادعا کرد: از طرف دیگر باید توجه داشت در حالی که برخی شخصیت‌ها در کشور در سایت‌های پربیننده هر انتقادی به مسئولان و حتی رهبری وارد می‌کنند، جمهوری اسلامی ایران نیازی ندارد که با یک وبلاگ‌نویس غیرمشهور که تعداد بازدیدکنندگان وبلاگش شاید کمتر از پنجاه نفر بوده چنین رفتاری بکند!

اما وی نگفت اگر جمهوری اسلامی چنین نیازی ندارد، چرا برای کاربران فضای مجازی ایجاد محدودیت می کنند و چگونه است که یک وبلاگنویس با تعداد اندکی مخاطب سوژه ای برای فتا می شود که وی را تا حد مرگ شکنجه کند.

======================================

بنزین هم چینی شد

پس از ماه ها وعده و وعید در خودکفایی تولید بنزین سرانجام ایران پس از چین دومین کشور جهان است که تولید و عرضه بنزین با پایه متانول را آغاز می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، متنوع سازی سبد سوخت و کاهش سهم و وابستگی به بنزین یکی از سیاست‌های کلان دولت در برنامه چهارم و پنجم توسعه است.

بر این اساس پس از توسعه صنعت CNG به عنوان سوخت جایگزین بنزین، هم اکنون طرح‌های جدیدی برای تولید و عرضه دیزل و بنزین E5 (بنزین دارای ۵ درصد اتانول) در دستور کار مجموعه وزارت نفت قرار گرفته است.

در همین حال، همزمان با متنوع سازی سبد سوخت خودروهای ایرانی، سازو کارهای قیمتی هم یکی دیگر از سناریوهای در دست اجرا برای کم رنگ شدن نقش بنزین در سبد سوخت و افزایش تقاضا برای مصرف سایر حامل‌های انرژی بوده است.

 

با این وجود، آمارهای مصرف بنزین در کشور نشان می‌دهد با اجرای نظام سهمیه بندی و اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانه‌ها تاکنون تقاضا نه تنها برای مصرف بنزین کاهش نیافته که مصرف این فرآورده استراتژیک نفتی به صورت روز افزون در حال افزایش است.

آمارهای شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی حاکی از آن است که مصرف بنزین از ابتدای سالجاری با حدود ۴ درصد افزایش به مرز ۶۵ میلیون لیتر در روز رسیده و برای تامین این حجم گسترده فرآورده نفتی، تولید بنزین بار دیگر در صنایع پتروشیمی از سر گرفته شده است.

از این رو مجموعه وزارت نفت در یکسال گذشته با اعمال تغییراتی در سیاست های عرضه سوخت به ناوگان حمل و نقل، متنوع سازی گریدهای مختلف بنزین را به جای کاهشسهم این فرآورده نفتی در سبد سوخت در دستور کار قرار داده است.

در سالجاری با بهره برداری از طرح‌های جدید توسعه، بهینه‌سازی و بهبود فرآیند توسعه پالایشگاه‌های موجود نفت باید روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین با استاندارد یورو ۴ و ۵ اتحادیه اروپا در جایگاه‌ها عرضه شود که بالا بودن درجه اکتان این بنزین در مقایسه با بنزین فعلی زمینه کاهش مصرف این محصول نفتی پرطرفدار را فراهم می‌کند.

 

به گزارش مهر، هفته گذشته برای نخستین بار از ترکیب بنزینی جدید حاوی ۳۵ درصد متانول رونمایی شد که ایران پس از چین دومین کشور جهان است که قصد دارد بنزین ۳۵ درصد متانول را وارد چرخه سوخت رسانی خود بکند.

در حال حاضر ظرفیت تولید متانول در صنایع پتروشیمی ایران حدود ۵ میلیون تن در سال است که ساخت و اجرای ۱۶ میلیون تن ظرفیت جدید تولید متانول با مشارکت بخش خصوصی آغاز شده که ظرفیت تولید این محصول پتروشیمیایی تا مرز ۲۱ میلیون تن در سال افزایش می‌دهد.

 

بر این اساس تولید سالانه ۲۱ میلیون تن متانول مهمترین پشتوانه فنی و اقتصادی تولید و عرضه بنزین ۳۵ درصد متانول در سطح کشور خواهد بود.

در شرایط فعلی به استثنای چین در سایر کشورهای جهان استفاده از بنزین متانولی طرفداران چندانی ندارد و چین هم به واسطه ذخایر عظیم ذغالسنگ و استحصال گاز ذغال، تولید و عرضه بنزین متانولی را در دستور کار قرار داده است.

با این وجود تولید بنزین پایه متانولی با توجه به ظرفیت صنایع پتروشیمی می‌تواند یک مزیت اقتصادی بالا برای کشور داشته باشد که به جای سرمایه گذاری‌های کلان چند میلیارد دلاری ساخت پالایشگاه نفت، از ظرفیت موجود صنعت پتروشیمی برای تولید بنزین استفاده کرد.

 

ویژگی‌های تولید بنزین متانولی از نگاه وزارت نفت

جلیل سالاری مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی در گفتگو با مهر درباره مهمترین ویژگی‌های ترکیب جدید بنزین متانولی، گفت: این ترکیب جدید بنزین فاقد ترکیبات آروماتیکی، بنزن و برخی از آلاینده های زیست محیطی است.

این مقام مسئول با اعلام اینکه فشار بنزین پایه متانولی در مقایسه با بنزین موجود بالاتر است، تصریح کرد: ضمن آنکه با حذف ترکیبات حلقوی هیدروکربوری تولید و عرضه این نسل جدید بنزین دارای مزیت های زیست محیطی است.

وی با تاکید بر اینکه مطالعات و برنامه ریزی هایی برای تولید روزانه ۶ تا ۷ میلیون لیتر بنزین با ترکیب ۳۵ درصد متانول در ایران آغاز شده است، اظهار داشت: به زودی عرضه آزمایشی این بنزین جدید در برخی از کلانشهرهای کشور آغاز می‌شود.

این عضو هیات مدیره شرکت ملی پالایش و پخش نفتی با بیان اینکه بررسی وضعیت پیمایش خودروها با این ترکیب جدید بنزین با انجام دوره های آزمایشی در دستور کار قرار دارد، تبیین کرد: با اخذ برخی از مجوزها امکان تولید و عرضه انوبه این بنزین جدید در کشور وجود دارد.

به گزارش مهر، هفته گذشته با حضور رستم قاسمی وزیر نفت به صورت رسمی از ترکیب جدید بنزین با ۳۵ درصد متاول در تهران رونمایی شد.

 

بایگانی پرونده بنزین E5 و یکه‌تازی MTBE

در حال حاضر به طور متوسط روزانه ححدود ۱٫۵ تا ۲ میلیون لیتر MTBE به عنوان افزاینده عدد اکتان به بنزین تولیدی پالایشگاه‌ها افزوده می‌شود و این در حالی است که با توجه به آلایندگی‌های زیست محیطی MTBE در برنامه چهارم برنامه ریزی‌هایی برای حذف این ماده شیمیایی و آلاینده از ترکیب بنزین خودروها آغاز شد.

از این رو مقرر شده بود که به جای تزریق ماده شیمیایی MTBE، حدود ۵ تا ۱۰ درصد ترکیب بنزین با سوخت زیستی اتانول پوشش داده شود تا عملا با تولید بنزین E5 تا حداقل معادل پنج درصد بنزین مصرفی خودروهای کشور توسط اتانول سوختی به عنوان یک انرژی پاک تامین شود.

 

برای اجرای این برنامه کلان اقتصادی و زیست محیطی مقرر شد در فاز اول با تولید سالانه ۴۰ میلیون لیتر اتانول سوختی، برای نخستین بار بنزین E5 ابتدا در شهرهای استان خوزستان و به تدریج با اجرای طرحهای جدید عرضه این سوخت گیاهی در سایر استانهای کشور در جایگاه‌ها عرضه شود.

پیروز پروین در گفتگو با مهر مهمترین دلیل عدم تولید بنزین E5 را عدم امضای قراردادهای خرید تضمینی این سوخت پاک توسط دولت عنوان کرد و افزود: در صورت امضای قراردادهای تضمینی خرید، بخش خصوصی می تواند با حداقل سرمایه گذایر زمینه تولید این سوخت پاک را فراهم کند.

وی ظرفیت نصب شده فعلی کشور برای تولید اتانول سوختی را حدود ۱۵۰ میلیون لیتر در روز عنوان کرد و افزود: با این حجم تولید اتانول سوختی امکان حذف MTBE از ترکیب بنزین کشور وجود دارد.

پروین سرمایه گذاری مورد نیاز برای ساخت و راه اندازی یک پالایشگاه با ظرفیت تولید سالانه ۶۰ میلیون لیتر اتانول سوختی را حدود ۵۰ میلیون یورو اعلام کرد و یادآور شد: هم اکنون تمامی کشورهای جهان به سمت استفاده از اتانول سوختی حرکت کرده اند.

 

این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه هم اکنون ظرفیت تولید سالانه اتانول سوختی در جهان به بیش از ۱۰۰ میلیارد لیتر افزایش یافته است، بیان کرد: اما هنوز سهم این سوخت پاک و زیست محیطی در سبد سوخت خودروهای کشور صفر است.

عضو انجمن تولیدکنندگان اتانول سوختی با یادآوری اینکه حتی در کشورهای همسایه همچون ترکیه هم استفاده از بنزین اتانولی رایج شده است، تاکید کرد: در برخی از کشورهای پیشرفته همچون امریکا و اروپا حتی تولید و عرضه بنزین با ۱۵ درصد اتانول آغاز شده است.

وی در پایان با باین اینکه تولید و عرضه بنزین E5 نیازی به تغییر در سامانه احتراق خودروها ندارد، خاطرنشان کرد: کاهش هزینه واردات، سلامت اجتماعی، صیانت از محیط زیست و تامین امنیت انرژی از مهمترین دستاوردهای این سوخت پاک در کشور است.

=====================================

مصباح یزدی: خداوند منت گذاشت، فردی از نسل ائمه را برای رهبری ما برگزید

رئیس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) که در دهه هفتاد زندگیش به عرصه سیاست وارد شده، بار دیگر با غلوگویی در مورد شخصیت رهبری، می گوید: باید خداوند را شاکر باشیم که در این عصر اخیر منت بر جامعه اسلامی گذاشت و شخصی را از نسل ائمه اطهار برای هدایت و رهبری جامعه ما برگزید که این جامعه از پستی به عزت رسانید.

مصباح پیش از این گفته بود همانند رهبری به هیچ عنوان نمی‌توان بر روی زمین و آسمان‌ها پیدا کرد چرا که ایشان نمونه برجسته‌ای از ائمه اطهار و اجدادشان است!

 

وی که طی دو دهه گذشته در سیاست فعال شده بر این باور است که کار و فعالیت حزبی اگر بر اساس اخلاص، تعاون و همکاری در امور دنیوی و اخروی باشد یک عبادت محسوب می‌شود که بالاتر از آن عبادی نیست.

با فرارسیدن ایام انتخاباتی بار دیگر اصولگرایان و حامیان مصباح برای گرفتن رهنمود به دیدار این عضو خبرگان رهبری می روند.

مصباح از جمله روحانیونی است که بعد از وفات امام خمینی به عرصه سیاست وارد شد و اولین بار با شرکت در انتخابات مجلس خبرگان فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.

 

پس از آن بود که طی دوره های نهم و دهم ریاست جمهوری بیشترین تلاش خود را برای به کرسی نشاندن احمدی نژاد انجام داد. هر چند او امروز از منتقدان جدی این رییس هیات دولت است.

به گزارش مهر، محمد تقی مصباح یزدی در دیدار شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی که ظهر دوشنبه در موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) قم برگزار شد، افزود: در سایه این انقلاب اشخاص و گروه هایی رشد و پرورش و شکل یافتند که در مقایسه با نظایرشان در نظام‌های دیگر همانند تشبیه نور و ظلمت هستند.

 

مصباح یزدی که از حامیان جدی احمدی نژاد در دوره قبلی ریاست جمهوری بود، ادامه داد: به عنوان نمونه سطح هر کدام از روسای جمهور که کار برخی از آنان خالی از اشکال نیز نبوده است با روسای جمهور دیگر کشورها از لحاظ فکری، اخلاقی و انسانی قابل مقایسه نیستند و می بینیم مقامات و روسای جمهور بعضی کشورها چه مفاسد اخلاقی، فکری و مالی به بار می آورند در حالی که حتی آن مقامات کشور ما که بیشترین اشکالات به آنها وارد است از این دسته اشکالات منزه هستند.

وی مهمترین دسته از اختلافات را اختلافاتی دانست که از روی هوای نفس شکل گیرد و بیان داشت: این اختلافات دیگر از روی فهم در تشخیص نیست بلکه در تضاد با خواسته ها و گرایش های گروه است و در این مورد اگر بنا باشد طرفین درست فکر کنند به نتیجه صحیح می رسند اما گرایش ها و علاقه مندی ها باعث این دسته اختلاف ها می شود.

 

مصباح با بیان اینکه پیش داوری ها موجب می شود نظرها به سمتی گرایش پیدا کند افزود: تعبیر اسلامی این موضوع این است که هوای نفس باعث انتخاب می شود.

وی که طی سه سال گذشته هیچ قدمی برای ایجاد وحدت و همدلی در میان گروه های سیاسی انجام نداده است، تاکید کرد: این دسته از اختلافات مهمترین تهدیدی است که جامعه اسلامی با آن روبروست و این قضیه مسئولیت سنگینی را ایجاد می کند.

مصباح یزدی در ادامه در پاسخ به سئوال محمد دهقان، عضو هیئت رئیسه مجلس درباره انجام کار تشکیلاتی در بین نیروهای مذهبی و اینکه چرا گاها تشکیلات گریزی در میان نیروهای حزب الهی مشاهده می‌شود، گفت: در این مسئله هم همانند اکثر مسائل زندگی افراط و تفریط وجود دارد.

وی اضافه کرد: اصل اینکه عده ای از انسان ها در مسائل مختلف با یکدیگر همکاری و هم افزایی داشته باشند یک اصل اسلامی است و در این مورد شکی نیست و شاید بیشترین دستورات اسلام در خصوص همین همکاری ها و تعاملات اجتماعی است.

 

رئیس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) بیان داشت: کلام در این است که در عالم سیاست حزب با مفهوم خاصی شکل گرفته است و ویژگی‌ها و مختصات خودش را داراست و وقتی فعالیت‌های اجتماعی پیش از انقلاب نیز شکل گرفت همین بحث مفهوم حزب و ارتباط آن با اسلام وجود داشت که همراه با افراط و تفریط هایی بود.

مصباح یزدی در پایان گفت: اگر ما بتوانیم تشکل هایی را داشته باشیم که بر اساس همفکری و تبادل دانستنی ها دور هم جمع شوند این شکل از کار تشکیلاتی بدون تردید از بهترین عبادت ها است اما اگر مانند احزاب در کشورهای غربی کسانی بر اساس قدرت و ثروت بخواهند اعمال نظر کنند این شکل از کار تشکیلاتی، مطلوب نیست.

==========================================

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages