خاتمی: این چه تحریم هوشمندی است؟ مردم در مشکلات و نیازهای حیاتی‌شان دست و پا می‌زنند + چند مقاله

5 views
Skip to first unread message

Emrooz News

unread,
Nov 22, 2012, 2:25:53 PM11/22/12
to

رهبر نظام؛ دیکتاتوری یا اقتدارگرایی؟

مرتضي كاظميان

دستور غیرقانونی دیروز آیت‌الله خامنه‌ای، و آن‌چه نمایندگان مجلس فرمایشی، "حکم حکومتی" رهبر جمهوری اسلامی توصیف‌اش کردند، بار دیگر از ساختار سیاسی قدرت در ایران رونمایی کرد.

تمام جنجال‌ها در مورد پرسش قوه مقننه از ریس قوه مجریه، با چند جمله‌ی نفر اول نظام سیاسی پایان یافت؛ آن‌هم ملاحظاتی نه در یک مکتوب یا پیام مستقیم به مجلس، بلکه در جریان سخنرانی برای جمعی از بسیجیان.

 

رهبر جمهوری اسلامی گفت: "مجلس می‌گوید می‌خواهد بپرسد؛ دستگاه دولتى می‌گوید می‌خواهد با اعتماد به نفس پاسخ بدهد؛ هر دو قضیه خوب است، لكن من معتقدم كه این از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نكند. همین جا تمامش بكنند... ادامه‌ى این كار همان چیزى است كه دشمنان می‌خواهند؛ دوست می‌دارند این دو قوه را در مقابل هم قرار بدهند... نه، كشور احتیاج دارد به آرامش... قضیه را تمام كنند..."

"پیغام" اما به سرعت دریافت شد. نماینده‌ی طراحان سئوال از رئیس‌جمهور خبر داد: "همیشه رهنمودهای مقام معظم رهبری و فرامین ایشان نصب‌العین و فصل‌الخطاب برای نمایندگان بوده است و با لبیک به فرمان ایشان نمایندگان سئوال کننده مراتب انصراف خود را از ادامه طرح سئوال اعلام می‌دارند."

علی لاریجانی، رییس مجلس نمایشی هم در مکتوبی خطاب به رأس نظام سیاسی نوشت: "حضرتعالی... امر فرمودید که این اقدام همین جا متوقف گردد. قطعا نظر ولی امر مسلمین که اشراف بر همه مصالح مسلمین دارند، برای جامعه اسلامی قرین سعادت بوده و اطاعت از اوامر حضرتعالی فریضه و مایه افتخار اینجانب و نمایندگان مجلس می باشد."

 

ماجرا در نخستین مواجهه، نمایشگر تمرکز قوا در دست یک نفر، و متکی شدن حاکمیت سیاسی به شخص ولایت مطلقه فقیه است. وضعی که قابل نفی نیست. چنان‌که ساده‌انگارانه خواهد بود اگر وضع کنونی رهبران و زندانیان شاخص جنبش سبز، بی‌ارتباط با داوری و رأی شخص آیت‌الله خامنه‌ای ارزیابی شود.

 

می‌توان به آسانی از دیکتاتوری در ایران سخن گفت؛ به‌ویژه آن‌که نشانه‌هایی چون کیش شخصیت در حاکم، حامی پروری، دودمان گرایی، فقدان آزادی بیان و مطبوعات، عدم نظارت دموکراتیک شهروندان و نهادهای مدنی بر ساختار سیاسی قدرت، وجود قدرت مطلقه، مخدوش ساختن جلوه‌ها و سرکوب شاخص‌های حقوق بشر، نبود انتخابات آزاد، و سرکوب مخالفان و ارعاب منتقدان و دگراندیشان، مکرر و فراوان به چشم آید. برخی از این ویژگی‌ها موجب شده که بعضی از ناظران، نظام سیاسی در ایران را "سلطانی" بخوانند. اما به‌گونه‌ای غیرقابل اغماض، وجوه مهمی از خصوصیات یاد شده، بازتاب دهنده‌ی رژیمی اقتدارگرا نیز هستند.

 

وجه ممیزه آن‌جاست که چنان‌چه حاکمیت سیاسی در ایران از منظر رژیمی اقتدارگرا ـ که البته متکی به شخص است ـ مورد داوری قرار گیرد، از یک‌سو وجود باندهای قدرت حاضر و فعال در ساختار سیاسی قدرت نادیده انگاشته نمی‌شود، و از سوی دیگر، نقش و کارویژه‌های جریان امنیتی ـ نظامی ـ رانتی مسلط در بلوک قدرت، از یاد نمی‌رود.

به تعبیری، فراموش کردن جایگاه موثر جریان پیش گفته ـ که به نظر می‌رسد رویکردهای تمامیت‌خواهانه دارد ـ در کنار و گرداگرد آیت‌الله خامنه‌ای، واجد نوعی ساده‌سازی حاکمیت سیاسی در ایران خواهد بود. این ارزیابی که همه‌ی تصمیم‌سازی‌ها و خط مشی‌گذاری‌ها در بیت رهبری صورت می‌گیرد، بی‌توجهی به شکل‌گیری "طبقه جدید" امنیتی ـ رانتی در حاکمیت، و به‌ویژه خیز جدی جریان تمامیت‌خواه برای یکدست‌سازی حاکمیت است. البته "سکان‌داری" رهبر جمهوری اسلامی در کشتی اقتدارگرایی (آکنده از باندهای دموکراسی‌ستیز و جریان تمامیت‌خواه) مفروض است.

 

گزارش محمد نوری‌زاد از نظر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ـ در نامه‌ی بیست و ششم وی به آیت‌الله خامنه‌ای ـ شاهد مهمی در همین راستاست. نوری‌زاد به نقل از هاشمی رفسنجانی می‌نویسد: "برداشت من از وضع کلی کشور این است که نباید کاری کرد که وزنِ آقای خامنه‌ای پایین بیاید. اگر وزن آقای خامنه‌ای پایین بیاید معلوم نیست بعدش چه می‌شود. من هیچ گزینه‌ای بهتر از آقای خامنه ای برای وضعیت فعلی کشور سراغ ندارم. با همه‌ی تجربه و سن و سالی که دارم نمی‌توانم فردای بعد از آقای خامنه‌ای را پیش‌بینی کنم. کشور افتاده دست طائب‌ها و نقدی‌ها. هیچ بعید نیست اینها فردا حتی به کودتای نظامی دست ببرند".

 

به بیانی، ملاحظه‌ی هاشمی رفسنجانی واجد اشاره به باندهای سرکوبگر و تمامیت‌خواه حاضر در بلوک قدرت است. باندهایی که به‌خصوص در جریان امنیتی ـ نظامی ـ رانتی به حداکثر تأثیر و اهمیت می‌رسند و خطرخیزی آنان برای دموکراتیزاسیون هشداردهنده می‌شود.

 

از منظر همین رابطه‌ی تعامل شخص اول نظام سیاسی با جریان مزبور (امنیتی ـ نظامی ـ رانتی) است که راهبردها و سیاست‌گذاری‌های کلان متحقق می‌شود؛ و در موردی چون ماجرای پرسش چند ده نماینده‌ی مجلس نهم از احمدی‌نژاد، رخ می‌نمایاند؛ دستوری خلاف قانون اساسی و فراتر از جایگاه رهبر جمهوری اسلامی، که مجلس را یک‌سره منتفی می‌کند. این‌گونه، منحصر ساختن "دستور" رأس نظام، به اراده‌ی شخص رهبر جمهوری اسلامی چندان با واقعیت نیروهای مسلط در ساخت سیاسی قدرت، همخوان نشان نمی‌دهد.

رژیم اقتدارگرا، سرکوبگر و متکی به شخص ولایت مطلقه فقیه در ایران، مبتنی بر درآمد نجومی نفتی و متکی بر دو بال تقدیس خشونت و تحریف حقیقت (نشر معرفت دروغین و وارونه‌گری وقایع)، با بی‌اعتنایی به مناسبات دموکراتیک و ملاحظات حقوق بشری همچنان روند نگران کننده‌ای را که از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ کلید زده، پی گرفته است: "تحقق کره شمالی با بزک دموکراسی"؛ توصیف دقیق میرحسین موسوی از سیر رویدادها پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم.

=========================================

اعتراض شدید خاتمی به تحریم ها: این چه تحریم هوشمندی است؟ مردم در مشکلات و نیازهای حیاتی‌شان دست و پا می‌زنند

کلمه – گروه خبر: روز گذشته جمعی از اصلاح طلبان طرفدار شرکت در انتخابات به دیدار سید محمد خاتمی رفتند و درباره انتخابات آینده و مسائل کشور با او به گفت و گو نشستند. اما برخلاف آنچه دیروز به نقل از چند فعال سیاسی درباره این جلسه نقل شد، متن کامل سخنان خاتمی در این دیدار که در وب سایت رسمی وی منتشر شده، نشان می دهد که رئیس جمهور اصلاح طلب سابق به دنبال بازگشت به قدرت نیست و معتقد است که مشکل این نیست که چه کسی کاندیدا شود، بلکه خواست اصلی اصلاح طلبان را آزادی و امنیت منتقدان و تن دادن حکومت به خواست مردم می داند.

 

به گزارش کلمه، تعدادی از شرکت کنندگان در این نشست، پس از جلسه دیروز در گفت و گو با خبرگزاری ها گفته بودند که از خاتمی خواسته اند در انتخابات آینده ریاست جمهوری نامزد شود و رهبری جبهه اصلاحات را بپذیرد. این فضاسازی رسانه ای باعث شده بود برخی از مردم هم تصور کنند که خاتمی این دیدارها را به قصد کاندیداتوری در انتخابات آینده ترتیب می دهد.

اما بر اساس متنی که وب سایت خاتمی منتشر کرده، او در این جلسه نه تنها درباره شرکت در انتخابات نظر قطعی نداشته، بلکه به شدت از فضای سیاسی حاکم و اصرار برخی جریانات بر شرکت در قدرت به هر نحو ممکن انتقاد کرده و گفته است که عدم شرکت در انتخابات را به معنای خروج از نظام نمی داند.

 

خاتمی در این جلسه تاکید کرده است: “ما باید این مسأله را روشن کنیم که آیا اصلاحات یعنی فقط در حکومت بودن؟ یا با مردم بودن؟ اصلاً حکومت برای حکومتگران؛ ولی باید حق و حرمت و جایگاه و معیشت مردم پاس داشته شود. گرچه همواره باید از حکومتی که نماینده مردم باشد و از رأی آزاد مردم برآمده باشد دفاع کرد، ولی مسأله این نیست که بگوییم ما حتما باید در حکومت باشیم. باید مردم را رشد داد. اصلاح گری رشد دادن مردم است. روشنفکری هم به معنی واقع اش توجه به مردم است.”

اما این تنها محور سخنان خاتمی در جلسه دیروز نبوده و او در اظهارات خود، از انفعال مجامع بین المللی و دولت های اسلامی و عربی در جلوگیری از سرکوب مزدم غزه که خاتمی آن را “خونین و وحشیانه” توصیف کرده، به شت انتقاد کرده و گفته است: “زنان و کودکانی که به وحشیانه ترین وضعی قتل عام می شوند و این ها نشانه بد اخلاقی و بی رحمی است که در عرصه بین المللی وجود دارد. همان هایی که به خاطر شکستن پای آهو در فلان نقطه جهان موضع گیری می کنند اینجا مردم این طوری دارند کشته می شوند ولی عکس العملی نشان نمی دهند یا امور را به تعارف برگزار می کنند.”

 

خاتمی در سخنان دیروز خود همچنین از تحریم های بین المللی نیز به شدت انتقاد کرده و ضمن انتقاد توأمان از سیاست خارجی حاکمیت فعلی و نیز سوء مدیریت موجود که اثرگذاری تحریم ها را افزایش داده، گفته است: “غربی ها و دیگران چه فکر می کنند آنهایی که دم از انسان می زنند! امروز بزرگترین فشار را مردم ما دارند متحمل می شوند. چه تحریم هوشمندی؟ این تحریم برای فشار آوردن روی مردم است حقوق بشر و انسان چه شده؟ من به این روش ها اعتراض می کنم.”

وی افزوده است: “البته می توان روش های مناسب تری برای تعامل با دنیا داشت ولی نمی توان در برابر این تحریم که سخت مردم را تحت فشار قرار داده است ساکت بود. امروز باید دفاع از مردمی کرد که این طور دست و پا می زنند در این مشکل ها و نیازهای حیاتی شان. هم کالاهای اساسی و هم دارو و درمان امروز مشکل پیدا کرده است. این چه تحریمی است؟”

 

متن کامل سخنان سید محمد خاتمی در این جلسه، که در وب سایت رسمی وی منتشر شده، بخشهایی از مواضع وی در خصوص انتخابات و فعالیت های سیاسی جریان اصلاح طلب، و همچنین در خصوص تحریم ها و مسائل و مشکلات داخلی و خارجی کشور را نشان می دهد؛ که می تواند جایگزین فضاسازی های رسانه ای و برخی دروغ پردازی های سایت های اقتدارگرا در خصوص مواضع وی باشد:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی خوش آمدید. از دیدار شما خوشحالیم. مطالب خوبی گفته شد و نکته های خیلی خوبی بود و ان شاء الله بتوان اینها را بسط داد و در جامعه هم روشن گری گرد.

ما در ماه محرم هستسم، محرم ماه خیلی مهمی است. نکته های خیلی قشنگی گفته شد راجع به محرم. ما داریم که ابا عبدالله “قتیل العبرات”(شهید اشک ها)است، شهیدی که اشک ها نثار او می شود.

 

شور مذهبی خیلی مهم است حماسه را زنده نگاه داشته است. همین اشک ها ، عزاداری ها همین شورها و هیجان ها ، مرثیه سرایی ها، شعرها، کارهای هنری فرهنگی و اجتماعی و روضه ها همه اینها بسیار مهم بوده و واقعا نام و یاد ابا عبدالله را زنده نگاه داشته منتهی زنده نگاه داشتن ابا عبدالله برای این است که راه امام حسین علیه السلام زنده نگاه داشته شود اگر خدای نکرده فقط اسم و نام باشد و لی آن راه و محتوا فراموش شود و حتی پوشیده بشود چه بسا ما امام حسین را مطرح می کنیم ولی آن را مصرف می کنیم در مسیرهایی که درست خلاف جهت مسیر قیام ابا عبدالله است این جفای به ابا عبدالله است نه خدمت به ابا عبدالله.

 

امام حسین قدرت طلب نبود، برای منافسه در سلطان و به دست آوردن قدرت ظاهری قیام نکرد و نیز حرکت او سرکشانه و آشوبگرانه نبود (لا اشراً و لا بطراً) بلکه آمده بود برای طلب اصلاح در امت جدش، انحرافاتی را دیده بود که می بایست با آن مبارزه کند، حداقل این است که حقیقت را برای تاریخ روشن کرد.

تعریفی که از امر به معروف و نهی از منکر دارد یعنی مبارزه با ظلم مجسمی که وجود دارد.

شما می دانید که حضرت در زمان معاویه اقدامی نکرد گرچه نامه های تندی خطاب به معاویه داشت ولی او عهد امام حسن را نشکست.

امام مجتبی علیه السلام هنگامی که مردم از دور او پراکنده شدند صلح کردند، منتهی قرارداد بسیار محکمی بسته شد که البته معاویه همه آن را زیر پا گذاشت.

آخرین نکته قرارداد آن بود که معاویه بعد از مرگش تکلیف را به مردم بسپارد و نیایید کسی را معین کند و درباره حکومت اسلامی مردم تصمیم بگیرند و کارشان را انجام دهند.

 

همه اینها نقض شد آخری آن خلافت یزید بود او هم روی کار آمد خواست بیعت بگیرد که امام حسین ایستاد و چه ایستادنی.

انحراف بزرگی که ایجاد شده بود هم از نظر شخصیتی که حاکم بر امت اسلامی بود و هم بدعت بسیار بزرگی که از زمان امویان (معاویه) حکومت موروثی شد و در دوران بنی عباس هم این مسأله ادامه یافت و امام حسین در مقابل همه این انحرافات از جمله این امر ایستاد و اصلاح گری امام حسین هم شورش گری نبود، روشن گری و بیدارگری بود. مخاطب آن تاریخ بود تا معلوم شود که دو اسلام وجود دارد یک اسلامی که عبودیت خدا را محور کار قرار داده و در مقابلش سر گرانی و سر فرازی انسان در مقابل هر چه جز خداست خدایی که انسان را آزاد آفریده و آزاده خواسته است این انسان نباید مورد ستم قرار گیرد.

اسلامی که به مردم حرمت می گذارد حق مردم را می شناسد عدالت را برای مردم می خواهد حاکمان زورگو را نمی خواهد این اسلام در مقابل اسلامی است که پوششی می شود برای روی کار آمدن قدرت ها و جبارانی که هر گونه کاری که می خواهند می کنند و به هیچ کس پاسخگو نیستند.

 

اشکی که مردم ریختند عزاداری هایی که کردند به خصوص دوران هایی که خفقان سخت بود سبب شد عاشورا و امام حسین علیه السلام در ذهن ها زنده بماند و از طریق عاشورا به محتواها پی ببریم و تکلیف خودمان را در هر زمانی بدانیم از جمله اینکه کجا دارد ظلم می شود، کجا دارد حق انسان نابود می شود.

شیعه و پیرو ابا عبدالله بودن ایستادن در مقابل ظلم و حق کشی و اجحاف به انسان است و این که پیرو امام در دفاع از حقوق انسانها و نیز ارزشهای والای معنوی و اخلاقی و انسانی برخیزد.

 

امیدوارم همه ما بتوانیم از محرم و عاشورا درس بگیریم و واقعا پیرو ابا عبدالله باشیم.

در همین جا عرض بکنم در طول تاریخ ظلم و ستم فراوان بوده هم حکومت های جباری که هیچ حرمتی به انسان ها نگذاشته اندچه حکومت های عرفی و چه حکومت های دینی و این دومی بدتر از اولی است که قلدری در صحنه بیاید و بگوید می خواهد حکومت کند هیچ توجیه دینی نمی کند اما اگر ظلم و اجحاف توجیه دینی شد چنان که در تاریخ اسلام توجیهات فلسفی و دینی برای حکومت های جبار کردند، این خطرناک تر است.

 

انقلاب ما گفت نمونه ای که در تاریخ داریم عدل علی است و آن را می خواهیم پیاده کنیم یعنی در طول تاریخ اسلام بعد از پیامبر که واقعا می توانیم به عنوان الگو اشاره کنیم. البته وضع حکومت و جامعه در زمان خلفای راشدین قابل قیاس با وضع اسف بار دوران اموی و عباسی نیست، ولی آنچه در تاریخ جلوه تابناک دارد، حکومت امام علی علبه السلام است. ما با عدل علی آمدیم و انقلاب کردیم با اسلامی که به انسان احترام می گذارد و قدرت را مردمی و پاسخگو در برابر مردم می داند.

پیامبران نیامدند به زور مردم را به قسط وا دارند بلکه آمده اند تا رشد بدهند مردم را تا مردم خودشان به قسط برخیزند. این خیلی مسأله مهمی است.

اگر مردم آگاهی نداشته باشند ممکن است حکومت عادل روی کار بیاید ولی دوام ندارد یا انحراف پیدا می کند و چون پایگاه مردمی ندارد اگر هم بیاید از بین خواهد رفت.

 

ما باید این مسأله را روشن کنیم که آیا اصلاحات یعنی فقط در حکومت بودن؟ یا با مردم بودن؟ اصلاً حکومت برای حکومتگران؛ ولی باید حق و حرمت و جایگاه و معیشت مردم پاس داشته شود. گرچه همواره باید از حکومتی که نماینده مردم باشد و از رأی آزاد مردم برآمده باشد دفاع کرد، ولی مسأله این نیست که بگوییم ما حتما باید در حکومت باشیم. باید مردم را رشد داد. اصلاح گری رشد دادن مردم است. روشنفکری هم به معنی واقع اش توجه به مردم است.

به هر حال ظلم در طول تاریخ بوده است و بسیاری از حکومت های جبار وجود داشته اند، ولی امروز ظلم در عرصه بین المللی بسیار سنگین است.

 

نمونه کار همان است که الان دارد در غزه می گذرد.

این مردم مظلوم که در بیش از نیم قرن آواره شده اند، در تنگنا قرار گرفته و سرزمینشان را گرفته اند و دائما سرکوب می شوند و اخیراً این سرکوب خونین و وجشیانه در غزه که واقعا دل آدمی را خون می کند، زنان و کودکانی که به وحشیانه ترین وضعی قتل عام می شوند و این ها نشانه بد اخلاقی و بی رحمی است که در عرصه بین المللی وجود دارد.

همان هایی که به خاطر شکستن پای آهو در فلان نقطه جهان موضع گیری می کنند اینجا مردم این طوری دارند کشته می شوند ولی عکس العملی نشان نمی دهند یا امور را به تعارف برگزار می کنند.

گرچه اسرائیل نشان داده که به قراردادهای بین المللی تعهدی ندارد و بزرگترین نقض کننده هم همین امر است ولی چرا مجامع مسؤول در برابر این ستم نمی ایستند؟ !

البته ملت های اغلب کشورها بیدارند ولی کجاست موضع گیری دولت ها؟ بخصوص دولت های اسلامی و عربی. کجا هستند؟

تا کی همه مان تو سری خور باشیم و این همه تحقیر و توهین نسبت به همین دولت ها و ملت ها بشود و یک ملت زیر پنجه ها و چکمه های ر‍ژیم سفاک گرفتار باشد و ما حتی سر و صدای درستی هم نمی بینیم. دولت ها بیایید به ملت ها توجه کنند کنار ملت ها قرار بگیرند. دولت ها این امکانات را از ملت ها گرفته اند و باید در مقابل این مسائل بیاستند.

 

اما در مورد خودمان!

الان وضعی که ما بخصوص از نظر اقتصادی داریم وضع سختی است و بالاخص از نظر وضعیت معیشت مردم عادی خیلی دشوار است نمی خواهم بحث کنم که چقدر به خاطر اشکالات مدیریتی است و چقدر تحمیل شده از بیرون است اما اجمالا این را می گویم که تحریم ها و فشارهای بین المللی یکی از عوامل اصلی است که البته اگر مدیریت سنجیده ای بود می شد آثار بد آن را کم کرد.

آنچه این جا عرض می کنم این است که غربی ها و دیگران چه فکر می کنند آنهایی که دم از انسان می زنند! امروز بزرگترین فشار را مردم ما دارند متحمل می شوند. چه تحریم هوشمندی؟ این تحریم برای فشار آوردن روی مردم است حقوق بشر و انسان چه شده؟

 

من به این روش ها اعتراض می کنم.

البته می توان روش های مناسب تری برای تعامل با دنیا داشت ولی نمی توان در برابر این تحریم که سخت مردم را تحت فشار قرار داده است ساکت بود. امروز باید دفاع از مردمی کرد که این طور دست و پا می زنند در این مشکل ها و نیازهای حیاتیشان. هم کالاهای اساسی و هم دارو و درمان امروز مشکل پیدا کرده است. این چه تحریمی است؟

مطمئناً ملت ما اینها را به حساب خواهد آورد و بخش هایی از آن را هم علیه خود می داند.

به هر حال وضع کنونی کشور ناگوار است و همه موظفیم که برای اصلاح این وضع تلاش کنیم. ولی چه کنیم که یک جریان و تفکری می گوید من نظامم و هر کس مستحیل و هضم در من نشود خارج از نظام است!

مگر فلان آقای نظامی یا امنیتی حق دارد درون و بیرون نظام را تعریف کند؟ ! اینها یعنی چه؟

نظام همین مردم هستند و اگر اعتراض و انتقادی هست به خاطر نظام است که مبادا از معیارها و ارزشهای اصلی اش دور شود.

 

ما چهره نظام را زیبا می خواهیم.

ما نظامی می خواهیم که به معیشت مردم برسد، حرمت مردم را نگه دارد. مائیم که از حقیقت نظام دفاع می کنیم.

 

اما در مورد انتخابات و اصلاح طلبان

مثل این که مشکل فقط این است که چه کسی کاندیدا بشود؟ نخیر، آیا اصلا شما را راه می دهند؟

یکی از مسائل مهم این است که احساس نکنند دل ما برای قدرت لک زده است والله قدرت باشد برای هر کس که می خواهد بیاید کار بکند. ما می خواهیم زندگی کنیم، حرف بزنیم امنیت داشته باشیم.

باید همه قانون اساسی اجراء بشود. قانون اساسی هم ولایت فقیه دارد و هم حقوق مردم ، هم منبعث بودن حکومت از رای مردم و هم مسؤول بودن حکومت در برابر مردم و هم قدرت مردم در جابه جاکردن حکومت بدون توسل به زور. همه اینها در قانون اساسی است و همه آنها باید اجرا شود.

البته این به هیچ وجه به این معنا نیست که قانون اساسی عیب ندارد قانون اساسی هم امر بشری است اما ملاک و معیار همه ما در عمل باید قانون اساسی باشد.

اصلاح طلبی چه میگوید؟ می گوید هر کس پایبند به قانون اساسی است هر عقیده ای می خواهد داشته باشد و می گوید من در چارچوب قانون اساسی عمل میکنم شهروند جمهوری اسلامی است و از همه حقوق آن برخوردار است.

 

مردم و اصلاح طلبان باید توجه کنند که مسأله ما این نیست که حتما به قدرت برسیم.

و بحث دیگر انسجام بین نیروها و از جمله در امر انتخابات آنچه مهم است اجماع و همبستگی همه نیروها در این مورد است. پراکنده گویی و پراکنده کاری به زیان همه است.

باید دید آیا زمینه برای حضور اصلاح طلبان فراهم است؟ راه برای افرادی که از کل جریان اصلاح طلبی و کل جامعه به صورتی نمایندگی کنند باز است؟

آنچه برای ما مهم است این است که ما داخل نظامیم هیچ کس حق ندارد بگوید چه کسی داخل نظام است و چه کسی خارج نظام.

سلب تابعیت یک فرد خلاف قانون است آن وقت چطور حکم صادر می کنند که کسانی خارج از نظام هستند. آن هم از سوی چه کسانی؟ کسانی که نباید در عرصه سیاسی فعال باشند! این فضا باید عوض شود.

نگرانی ما خروج از معیارهایی است که در نظام و انقلابمان یافتیم وو هشدار می دهیم که که انحراف از آن ها پیدا نشود یا اگر شده است اصلاح شود.

 

ما ولی مردم نیستیم، این مردم هستند که باید توجیه شوند که بیایند پای صندوق. آیا ما این توجیه را کرده ایم؟ آیا واقعا این طوری هست؟ آیا کاندیدای اصلاح طلبان می تواند در این فضا همه حرف هایش را بزند یا اگر بزند به انواع اتهامات متهم می شود؟ البته که معتقدم راه خوب و درست این است که با تغییر رویکردها و حفظ نظام وضعیتی پیش بیاید که عقل و تدبیری بیاید که مشکلات مملکت را رفع کند و هم دیدگاه جهانی را نسبت به ایران عوض کند و هم اینکه بتواند در جامعه مدیریت درست بکند.

 

دوستی گفت اصلاحات دچار رهبانیت است و فقط هنگام انتخابات خود را نشان می دهد، این حرف درخور توجه است، ولی آن طرف قضیه هم این که نباید طوری رفتار کنیم که موجب استحاله اصلاحات شود. اصول را نباید فدای مصلحت اندیشی های موسمی کرد.

آمدن در صحنه نباید به معنی استحاله و دست برداشتن از اصولی که اصلاحات دارد باشد و نباید دهن کجی به مردم یا بخش های قابل توجه از مردم بشود.

باید با مردم ارتباط برقرار کرد و نسبت به دردها و مشکلاتشان همدلی کرد. گرچه اصلاحات شعار اقتصادی نداد اما اصلاح طلبان در طول تاریخ بعد از انقلاب بهترین خدمت را در عرصه اقتصادی داشته اند. اتفاقا کار اقتصادی اصلاحات بیش از کارهای دیگر آن قابل عرضه است. اما شعار آن را کمتر دادیم.

 

نباید دست از شعارهایمان برداریم، باید به مردم بگوییم جامعه مدنی ، آزادی حرمت مردم و حقوق انسان، اینهاست که معیشت مردم را هم درست می کند. آن شعارهاست که عسلویه را ایجاد می کند. آن شعارهاست که شما را در دنیا به نحوی مطرح می کند که بدون اینکه اصولتان را از دست بدهید فشارها از شما کم شود و نیز می توانید از امکانات جهان برای پیشرفتتان بهره بگیرید.

در دوران ما دهها میلیارد دلار سرمایه و تکنولوژی خارجی جذب شد و با درآمدی کمتر از یک سوم درآمد نفتی این دولت در صنعت و کشاورزی و خدمات رشد قابل توجهی داشتیم.

 

در سال ۸۳ گندم ما خودکفا شد الان چندین میلیون تن باید گندم وارد بکنند یعنی نان مردم هم وابسته به واردات شده است واردات هم تحریم جلویش گرفته از آن طرف هم به درآمد نفت که منبع در آمد ما بوده لطمه خورده است بله فشار روی مردم می آید. البته ما به خارجی ها اعتراض می کنیم که چرا شما چنین می کنید که فشار آن روی مردم بیاید.

من درباره انتخابات آینده فعلاً نظری نمی دهم، آن را به اجماع اهل حل و عقد و جریان اصلاح طلبی واگذار می کنم، ولی باز هم بر این نکته تأکید می کنم که گرچه ما اهل تحریم نیستیم، ولی عدم شرکت و نداشتن کاندیدا به هیچ وجه به معنی خروج از نظام نیست. نباید تحت تأثیر جنگ روانی قرار بگیریم.

===========================================

گردهم آیی در پراگ و واکنش وزارت اطلاعات

مخالفت با جنگ؛ تاکید بر انتخابات آزاد

كاوه قریشی

سومین نشست "پیشبرد اتحاد برای دمکراسی" که روز شنبه ۱۷ اکتبر در پایتخت جمهوری چک شروع شده بود، عصر روز یکشنبه با تاکید بر مبارزه مدنی و توافق بر سر ادامه تلاش در مورد تعیین روش تحول سیاسی در ایران، ضرورت برگزاری انتخابات آزاد و مخالفت با جنگ خاتمه یافت. فریدون احمدی، از برگزار کنندگان این کنفرانس به روز می‌گوید که برگزار کنندگان این نشست قصد تشکیل یک سازمان یا حزب سیاسی را ندارند اما در نشست بعدی در استهکلم که او از آن به عنوان یک "نقطه عطف" یاد می‌کند قصد دارند برای گذار ایران به دمکراسی به نوعی "سازمان یابی" دست یابند.

 

در این کنفرانس ۱۲۰ نفر از چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی و فعال مدنی به مدت دو روز در شهر پراگ حول محورهای مختلفی از جمله گفتمان و دیالوگ ملی، زنان، اقوام و ملیت‌ها، اقلیت‌های دینی و بحران اقتصادی به تبادل نظر و گفتگو پرداختند.

 

نشست اتحاد برای دمکراسی با ترکیب متنوعی برگزار شد و از جمله جمشید طاهری‌پور، مجید محمدی، رامین پرهام، حسن شریعتمداری، جمشید اسدی، شهریار آهی، حسن شرفی، مهران براتی، نیما راشدان، حسین علوی، عبدالله حسن‌زاده، ناهید بهمنی، محمد جواد اکبرین، محسن سازگارا، جواد خادم، حسین علیزاده، ناصر بلده‌ای، ماشاالله سلیمی، آرام حسامی رامین احمدی، فریدون احمدی،افشین الیان، ناصر ایران‌پور، کاوه آهنگری،سهیلا بابک، فاریا بارلاس، حسین باقرزاده، حمزه بایزیدی، ‌کامیار بهرنگ،‌ رضا تقی‌زاده، ژاله توکلی، کیانوش توکلی، رحمان جوانمردی، جمشید چالنگی، مهدی خرازی،احمد رافت، امین ریاحی، اردشیر زارع‌زاده، گلاله شرفکندی، کورش صحتی، ضیا صدرالاشرافی، جواد طالعی، شهران طبری،شهلا فرید، اختر قاسمی، مژگان کاهن، حسن ماسالی، محمد مصطفایی، شروین نکویی، علیرضا نوری‌زاده در آن حضور داشتند

 

کنفرانس پراگ سومین نشست این گروه در یک سال گذشته بود. نشست‌های قبلی در استکهلم و بروکسل با تاکید بر ادامه دیالوگ و دموکراسی خواهی برگزار شده بود.

در هر سه نشست شرکت کنندگان انتخابات آزاد را مهم‌ترین راهکاری دانسته‌اند که می‌تواند موجب حاکمیت صندوق رای در ایران شود، اما این راه حل با اینکه موافقت اکثریت را به همراه داشته از سوی برخی از شرکت کنندگان با انتقادهایی هم روبرو شده است. مجید محمدی، جامعه‌شناس شرکت کننده در نشست پراگ در مصاحبه با روز در این مورد می‌گوید با توجه به بحث‌های صورت گرفته، ضرورت بحث انتخابات آزاد که فاقد "جنبه عملیاتی" است نمی‌تواند به عنوان عاملی برای گردآوری همه مخالفان تبدیل شود. اما حسن شریعتمداری، محسن سازگارا و شمار دیگری از برگزار کنندگان و شرکت کنندگان معتقدند که انتخابات آزاد می‌تواند راهی برای پیشبرد اتحاد دمکراسی در ایران باشد.

جمهوری اسلامی تا کنون به صورت مستقیم به این نشست‌ها و از جمله کنفرانس پراگ واکنشی نشان نداده، اما وزارت اطلاعات همزمان با برگزاری این کنفرانس، نشست‌های قبلی اپوزیسیون را کار "سرویس‌های جاسوسی" دانسته و گفته است آن‌ها با دادن "تنفس مصنوعی" قصد احیای "فتنه ۸۸" را دارند.

 

گردهمایی برای سازندگی

سومین نشست اتحاد برای دموکراسی در ایران روز شنبه و یکشنبه ۲۷و ۲۸ آبانماه در هتل اِن اِچ پراگ با حضور نزدیک به صدو بیست نفر از چهره‌های فعال سیاسی، مدنی و مطبوعاتی برگزار شد.

در این کنفرانس دو روزه موضوعاتی نظیر چشم انداز تحولات سیاسی در ایران و گذار مسالمت آمیز به دموکراسی، دیالوگ ملی، انتخابات آزاد و همگرایی نیروهای اپوزیسیون، مساله قومی-ـ ملی و ارایه راهبرد، بررسی موانع مشارکت گسترده زنان در فعالیت‌های سیاسی، ایران و روند‌های جاری در منطقه، وضعیت اقتصادی در ایران و فرجام روند‌های جاری به بحث گذاشته شد.

 

در آغازاین نشست ناهید بهمنی، از اعضای برگزار کننده کنفرانس با ارایه گزارشی از عملکرد دو نشست پیشین گفت و اینکه "ما نهایتا می‌توانیم جمع وسیعی را بر حول اتحاد برای سازندگی آینده ایران و پروسه رسیدن به دموکراسی بنا بگذاریم و بر اساس توافقات مشترک و شفاف، خود را برای سازندگی ایران آماده کنیم."

 نخستین پنل این کنفرانس با عنوان "نگاهی به چشم انداز تحولات سیاسی" با سخنرانی محسن سازگارا، حسین علوی و احمد عشقیار شروع شد. سازگارا با اشاره به وضعیت کنونی ایران گفت که آقای خامنه‌ای برای رویارویی با بحران نمی‌تواند همزمان هم زهر برکناری احمدی‌نژاد و هم سازش بر سر مساله اتمی را بنوشد.

او در پایان راهکارهایی را برای عبور از شرایط فعلی در ایران برشمرد و بر جلب حمایت بین‌المللی از "جنبش دموکراتیک ایران"، ایجاد یک رسانه‌فراگیر و مستقل و سازماندهی تحرکات اپوزیسیون برای تغییر وضعیت در ایران تاکید کرد.

 

حسن علوی روزنامه نگار، دیگر سخنران این نشست با تاکید بر تاثیر جنبش‌های اجتماعی در تحلیل وضعیت کنونی ایران گفت در حال حاضر عامل تعیین کننده در صحنه سیاسی ایران، مساله مناقشه هسته‌ای و رویکرد جدیدی است که احتمالا جمهوری اسلامی درباره آن اتخاذ خواهد کرد.

او گفت جمهوری اسلامی سر انجام از سر ضعف مجبور به مذاکره می‌شود. آقای علوی در ارتباط با چشم انداز دمکراسی در ایران هم تصریح کرد که حل مسالمت جویانه به نفع جنبش دمکراسی خواهانه است.

احمد عشقیار، از اعضای دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال ایران هم در این نشست شرایط امروز ایران را بد‌تر از دوران جنگ ۸ ساله ارزیابی و بر لزوم ایجاد تغییرات ساختاری و بنیادین در حکومت کنونی ایران در افق کوتاه تاکید کرد..

 

این دانشجوی عضو سازمان دانش آموختگان لیبرال گفت: "مناسب‌ترین زمان برای ایجاد تغییرات بنیادین در حکومت کنونی، در افق کوتاه مدت، بازه زمانی پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری آینده است."

در همین نشست شهران طبری، روزنامه نگار در سخنان کوتاهی تصریح کرد: "مردم ایران ۳۴ سال پیش می‌دانستند که چه نمی‌خواهند، اما نمی‌دانستند چه می‌خواهند. ماو همه نیروهای سیاسی باید تلاش کنیم که این مساله را برای بقیه روشن و خواسته‌ها و مطالبات را مشخص کنیم."

 

انتخابات آزاد؛ عاملی برای اتحاد

دومین پنل از روز نخست نشست مخالفان در پراگ، با عنوان "دیالوگ ملی، انتخابات آزاد و همگرایی نیروهای اپوزیسیون" برگزار شد.

در این بخش حسن شریعتمداری، ‌فرزند آیت الله شریعتمداری و از فعالان جمهوری خواه از "انتخابات آزاد" به عنوان یک استراتژی که امتحانش را در دنیا پس داده و موفق عمل کرده یاد کرد و گفت: "با این حال انتخابات ازاد به عنوان استراتژی با وجود همه اشتراکاتی که با انتخابات آزاد به عنوان جنبش مطالباتی دارد، متفاوت است."

به گفته آقای شریعتمداری "از جمله تفاوت‌های انتخابات آزاد به عنوان جنبش مطالباتی، قانونی بودن آن بر اساس قوانین موجود داخل کشور است؛ اما انتخابات آزاد به عنوان استراتژی، قانونی است با تکیه بر قوانین بین المللی. در واقع مبارزه‌ای قانونی است که به قسمت دیگر از قانون‌ها می‌پردازد."

 

او دیالوگ مدنی، انتخابات آزاد و مقاومت مدنی را سه رکن اصلی و استراتژیک جنبش دمکراسی خواهی در ایران دانست.

شهریار آهی، دیگر سخنران این پنل از لزوم دیالوگ ملی همزمان با انتخابات آزاد گفت وافزود باید از بستر انتخابات پیش روحداکثر استفاده را برد و از دوگانه تحریم ـ مشارکت خودداری کرد.

فریدون احمدی هم در سخنان خود خواهان تنظیم رابطه با داخل کشور شد و گفت: "ما نمی‌خواهیم یک جمع جدا از مردم داخل باشیم، ضمن آ‌نکه به دعوای مصنوعی داخل و خارج اعتقاد نداریم. نیاز به اطمینان داخل داریم و باید بتوانیم به آن‌ها تکیه کنیم".

پس از برگزاری این بخش از نشست، شرکت کنندگان به بحث در مورد انتخابات آزاد پرداختند؛ محوری که بیشتر سخنرانان از آن به عنوان عامل اتحاد بخش مخالفان وضع موجود یاد کرده بودند. پیش‌تر در دو کنفرانس قبلی هم بر اهمیت برگزاری انتخابات آزاد تاکید شده بود.

 

مجید محمدی، جامعه‌شناس که به عنوان شرکت کننده در کنفرانس حضور داشت در مورد انتخابات آزاد به روز گفت: "انتخابات در تمام دنیا یا ابزار حل منازعات بین گروه‌هایی است که بر سر قدرت رقابت می‌کنند یا تلاشی است برای به جریان انداختن فرایند‌های سیاسی که صرفا به نفس رای گیری محدود نیست."

دیگر شرکت کنندگان هم از جنبه‌های مختلف به موضوع انتخابات آزاد پرداختند، اما از آنجا که عنصر انتخابات آزاد بیشترین توافق را در جلسات به دنبال داشت، می‌توان در کنار مخالفت با جنگ، از آن به عنوان یکی از موضوعات مورد توافق این بخش از اوپوزیسیون یاد کرد.

 

تاکید بر نظام سیاسی سکولار

نشست بعدی کنفرانس پراگ به بررسی مساله قومی/ملی و ارائه راهبرد اختصاص داده شد و در آن ماشاالله سلیمی، عبدالله مهتدی، مهران براتی و حسن شرفی به بحث و تبادل نظر پرداختند.

 حسن شرفی، معاون دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران بر ضرورت ایجاد دمکراسی و اعتقاد به آن در ایران تاکید کرد و تامین حقوق ملیت‌های ایرانی را در ایجاد "ایرانی دمکراتیک و فدرال که متعلق به همه باشد" موثر دانست.

او سپس با انتقاداز نگاه موجود به اقلیت‌های قومی/ ملی در ایران گفت که استدلال‌های موجود در مورد ملیت‌ها در جهت حفظ تمامیت ارضی ایران نیست.

مهران براتی، دیگر سخنران این پنل در ابتدای سخنان خود گفت ما اینجا جمع شده‌ایم تا "ابهامات در مورد کردستان" را بر طرف کنیم. آقای براتی ضمن انتقاد از توافقنامه و مواضع اخیر دو حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله ایران خواهان تغییر چهارچوب بحث ملیت‌ها در ایران شد و گفت باید زمینه گفتگو به سطحی برده شود که ملیت‌ها به عنوان نیروی سیاسی سراسری عمل کنند.

 

او تصریح کرد: "وظیفه ملی ماست که سهم کرد‌ها، بلوچ‌ها، لر‌ها و.. را به عدالت رعایت کنیم"

 عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومله کردستان ایران سخنران سوم این بخش بود که در سخنان خود خواهان یک نظام سیاسی دمکراتیک، سکولار، نامتمرکز و فدراتیو برای ایران شد.

به گفته آقای مهتدی: "ادامه این وضع تبعیض آمیز خلاف موازین دمکراسی است. ایران بدون حل مساله ملیت‌ها نخواهد توانست یک دمکراسی واقعی را تجربه کند."

چهارمین سخنران این پنل ماشاله الله سلیمی از فعالان آذربایجانی بود. او گفت: "مساله ملی یکی از مهم‌ترین مسائل امروز ایران است و شایسته است نسل ما راه حل مناسب برایش پیدا کند."

 

آقای سلیمی افزود: "سرکوب‌ها نظام سابق را ابدی نکرد و مطالبات قومی را هم از بین نبرد."

در همین راستا، دکتر باقر پرهام در پیامی که به این کنفرانس فرستاده بود با اشاره به اینکه "کشور در وضع بسیار خطرناکی" قرار گرفته،تاکید کرد که چارۀ این وضع جز باهمکاری و اتفاق نظر تمامی اعضای کشور، با همۀ گوناگونی ‌های قومی، مذهبی، و سیاسی ِشان، ممکن نیست.

 

"کشور در آستانه تورم آرژانتینی"

در دومین و آخرین روز کنفرانس "اتحاد برای پیشبرد دمکراسی در ایران" جلسه‌ای با عنوان " وضعیت اقتصادی در ایران و فرجام روندهای جاری: فروپاشی و یا…؟" برگزار شد. در این کنفرانس که مدیریت ‌آن را شاهرخ وزیری بر عهده داشت، شهریار آهی، رضا تقی‌زاده و جمشید اسدی سخنرانی کردند.

رضا تقی‌زاده در سخنان خود ضمن تشریح نرخ تورم واقعی و میزان بیکاری پنهان و دیگر شاخص‌های اقتصادی، وضعیت اقتصادی کشور را به نقل از ناظران "فروپاشی اقتصادی" نامید.

 

او با اشاره به نسخه‌های پیشنهادی دولت و رهبر جمهوری اسلامی، یعنی "افزایش مالیات" و "اقتصاد مقاومتی" گفت که در هیچ یک از دو نسخه عرضه شده راهکار روشن خروج از بحران اقتصادی جاری دیده نمی‌شود.

به گفته او "اجرای نسخه دولت که در آن رنگ شیطنت سیاسی نیزدیده می‌شود، طبقه متوسط از پای درآمده ایران را ناتوان‌تر از پیش خواهد ساخت. رویکردی که نسخه پیشنهاد رهبر و به مفهومی دیگر قبول اقتصاد ریاضتی مانند طبیعت هر مقاومت دیگری یک حرکت تاخیری است و بدون داشتن شانس پیروزی تنها زمان اعتراف به شکست و یا اعلام آن را طولانی می‌سازد".

در همین نشست جمشید اسدی هم با اشاره به وضعیت کنونی، اقتصاد ایران را "کمر شکسته" توصیف کرد اما افزود این شکستگی پیش از تحریم‌ها آغاز شده است.

 

 آقای اسدی تصریح کرد: "زمانی که قرار داد یک میلیارد سیصد هزار دلاری به ترک تشریفات تعبیر و به سپاه پاسداران داده شد، هنوز تحریم‌ها اتفاق نیافتاده بود.. تحریم‌ها مزید بر علت شده اما این اتفاقات قبل از تحریم‌ها رخ داده است."

این استاد اقتصاد همچنین از بی‌توجهی مخالفان به فروپاشی اقتصادی ایران انتقاد کرد و گفت از زمان بر سرکار آمدن احمدی‌نژاد، از دوره اول تا کنون هر سال یک تحریم جدید علیه ایران به تصویب رسیده و همین وضعیت بی‌سابقه‌ای را رقم زده است.

 

شهریار آهی، تحلیلگر سیاسی هم در سخنان خود با اشاره به بحران اقتصادی در کشور، با مبنا قرار دادن ویژگی‌های یک "اقتصاد سالم" توضیح داد: " نسبت نقدینگی به تولید ناخالص یک به پنج است. قبل از شروع بحران کنونی ارزی چند ماه پیش، این نسبت یک به یک رسید. یعنی کشور می‌تواند در آستانه تورم آرژانتینی قرار گیرد به این معنا که وقتی غذایی در رستوران سفارش می‌دهید پول را اول بدهید که تا پایان غذا ارزش پول پائین‌تر می‌رود".

آقای آهی مهم‌ترین مشکل برای اعتماد و سرمایه گذاری را نوسان‌ شاخص‌های اقتصادی دانست. او در عین حال از این نگاه که هدفمند سازی یارانه‌ها را عامل نقدینگی می‌داند انتقاد کرد.

 

استدلال خامنه‌ای برای جنگ

در ادامه جلسات این روز ۱۲ تن از حاضران در زمینه‌های مختلف سخنرانی کردند. کاوه آهنگری، عضو حزب دمکرات کردستان، مجید محمدی، جامعه‌شناس، علیرضا نوریزاده، روزنامه نگار، محمد جواد اکبرین، پژوهشگر دینی، حسین علیزاده، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی، جمشید اسدی، تحلیگر اقتصادی هم به ارائه سخنان و نظرات خود پرداختند.

جواد اکبرین در سخنرانی خود با اشاره به استدلال های فقهی جمهوری اسلامی در مورد جنگ گفت نظر فقهی و سیاسی رهبر جمهوری اسلامی در این باره روشن است. او افزود: "آقای خامنه‌ای در مبناى فقهى بر خلاف دیگر فقها، قائل به جهاد ابتدایى است یعنى اگر بقیه فقیهان مى گویند فقط جنگ دفاعى جایز است و شیعه تا قبل از ظهور امام دوازدهم، حق شروع جنگ ندارد، آقاى خامنه اى مى گوید علاوه بر جنگ دفاعى، شروع جنگ هم جایز و مشروع است."

 

او ضمن یادآوری سخنرانی چند سال پیش آقای خامنه‌ای که گفته بود "اگر دشمن بیشتر فشار بیاورد در ایران صلح امام حسن اتفاق نخواهد افتاد بلکه حادثه کربلا تکرار خواهد شد" به تشریح اظهارات اخیر وی در مورد جنگ پرداخت و نتیجه گرفت که "تکلیف نظرى رهبر اسلامی در مورد جنگ، روشن‌تر از تکلیف عملى جهان در برابر ایران است."

حسین علیزاده، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی هم که هشتمین سخنران آزاد جلسه روز آخر بود به جایگاه ایران در تحولات اخیر خاورمیانه اشاره کرد و توضیح داد که تحولات خاورمیانه در سال ۲۰۰۹ از ایران شروع شد. اما در حال حاضر بهار عربی بر ایران تاثیر می‌گذارد. به گفته وی در شرایط فعلی راهی جز "اتحاد برای دمکراسی" وجود ندارد.

 

کاوه آهنگری،از اعضای حزب دمکرات کردستان هم ضمن تشریح نظرات خود در مورد انتخابات آزاد و تاکید بر "دمکراسی" گفت: "سقوط رژیم و هر نوع انتخاب آزادانه دیگری منجر به دموکراسی نمی‌شود زیرا دموکراسی منش است. ما مشکل در منش داریم. ما چون دمکرات نیستیم متحد نمی‌شویم در حالیکه این اتحاد بوجود نمی‌آید برای دمکراسی تا وقتی که در درون ما این دموکراسی بوجود نیاید."

 

گلاله شرفکندی، از اعضای حزب دمکرات کردستان هم در هفتمین سخنرانی جلسه به موضوع زنان پرداخت و راهکارهایی برای مشارکت سیاسی زنان مطرح کرد.

اعتماد سازی عملی، تبعیض مثبت، ارجحیت دادن به مساله برابری و رفع تبعیض، از حاشیه در آوردن مشارکت سیاسی زنان، تخصیص وقت و نیروی کافی جهت تسهیل حضور و مشارکت زنان در زمینه‌های اصلی و پرهیز از قیمومیت گرایی اهم نکاتی بودند که خانم شرفکندی در مورد مشارکت سیاسی زنان بر آن تاکید کرد.

علیرضا نوریزاده، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی از جمله دیگر سخنرانان نشست پایانی کنفرانس بود که به تشریح وضعیت خاورمیانه و تلاش کشورهای غربی برای اپوزیسیون سازی در سوریه پرداخت و ابراز امیدواری کرد که در ایران این تجربه که او آن را "تلخ" توصیف کرد، تکرار نشود.

دکتر باقر پرهام، مترجم پژوهشگر و حوزه جامعه‌شناسی هم با ارسال پیامی، از برگزاری کنفرانس پراگ ابراز خوشحالی کرد و گفت: "کوششی که گروه شما در پیش گرفته است، خوشبختانه حکایت از آن دارد که جمعی از هم میهنان ما به این غفلت آگاهی یافته و درصدد چاره جوئی برای آن و به راه انداختن مبارزه‌ای ملی برای الغای نظام ولایت مطلقۀ فقیه و باز پس گرفتن حق حاکمیت ملت ایران‌اند."

 

واکنش وزارت اطلاعات

 سومین نشست اتحاد برای دمکراسی در ایران با قرائت بیانیه‌ای توسط محسن سازگارا به پایان رسید. در این بیانیه از جمله آمده است: "ما شایسته انتخاب مدارا در برابر خشونت و خرد در برابر غرایز غیر انسانی و احساسات کور هستیم. بکوشیم تا این بار در دوران گذار ایران به دموکراسی اشتباه نکنیم. آینده از آن ماست و فرهنگ مشترک ما، چراغ ره ما. این چراغ را هر چه پرفروغ‌تر پیش روی خود نگاه داریم تا راه را گم نکنیم."

 

 با توجه به تداوم این جلسات این سئوال پیش می‌آید که برگزار کنندگان در صدد ایجاد یک نهاد یا تشکل سیاسی هستند؟

فریدون احمدی، از اعضای برگزار کننده این کنفرانس در پاسخ به این سئوال به روز می‌گوید: "ما نمی‌خواهیم یک سازمان یا حزب سیاسی دیگرایجاد کنیم. می‌خواهیم این جمع بستری باشد برای همگرایی نیروهای اپوزیسیون با یک هدف معین سیاسی بر مبنای توافق روی روش تحول سیاسی که آن هم انتخابات آزاد با معیار‌ها و موازین بین المللی است."

 آقای احمدی در مورد نشست بعدی "اتحاد برای پیشبرد دمکراسی که قرار است در استکهلم برگزار شود می‌گوید: "کنفرانس استکهلم به اعتقاد من در میان این نشست‌ها نقطه عطف خواهد بود، به این دلیل که ممکن است در جریان آن نوعی سازمان یابی ایجاد شود. ما در این کنفرانس سعی کردیم از طریق گروه‌های کاری زمینه مشارکت جمعی تری را فراهم سازیم."

 

کنفرانس پراگ، ‌چندمین تحرک ایرانیان مخالف وضع موجود در خارج از کشور در سال گذشته بوده است. آخرین نشست در این رابطه مهرماه امسال از سوی اتحاد جمهوری خواهان ایران در شهر کلن آلمان برگزار شده بود.

همزمان با برگزاری کنفرانس پیشبرد اتحاد برای دمکراسی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با انتشار بیانیه‌ای، آندسته از افراد را که با برگزاری نشستهایی در خارج از کشور قصد ایجاد اتحاد در بین اپوزیسیون را دارند، وابسته به "سرویس‌های جاسوسی" دانست و ادعا کرد که "دشمنان قسم خورده نظام اسلامی در صدد بر آمدند تا پس از شکست فتنه ۸۸، با دادن تنفس مصنوعی به فتنه آن را احیاء کنند."

 

وزارت اطلاعات اشاره‌ای به کنفرانس پراگ نکرده اما با در بیانیه خود با اشاره به نشست‌های پیشین در استکهلم، پاریس، لندن، کلن و واشنگتن، تصریح کرده است که "با نفوذ سردار مدحی در عمق این پروژه، تمامی نقشه‌های شوم سرویس‌های جاسوسی غرب نقش بر آب شد."

در خاتمه این بیانیه آمده است: "با وجود اختلافات فاحش، به نظر می‌رسد به هیچ وجه اتحادی ولو به صورت ظاهری، بین اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی ایران شکل نخواهد گرفت و در حقیقت این خواب پریشان سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تعبیری نخواهد داشت."

============================================

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages