آقای احمدی‌نژاد؛ عجله نکنید، انشاء‌الله اوین را خواهید دید + سایر خبرها

1 view
Skip to first unread message

Emrooz News

unread,
Oct 23, 2012, 4:26:35 PM10/23/12
to

نزدیک شدن ایران به لب پرتگاه

صادق حمزه

افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب به تهران، نظام جمهوری اسلامی را به لبه پرتگاه نزدیک کرده است. به گونه ای که سه هفته گذشته افزایش قیمت دلار و کالا با اعتراض و خشم بازاریان تهران مواجه شد که می توان آن را یکی از جدیترین تهدیدات افزایش تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران دانست، زیرا اعتراض بازاریان تهران موجب نگرانی مقامات ایران از گسترش و کشیده شدن آن به دیگر طبقات اجتماعی شد، اما از سوی دیگر موجب امیدواری و خشنودی رهبران آمریکا و اسراییل از به ثمر نشستن افزایش تحریم های اقتصادی علیه ایران، شد. درهمین حال برخی از رسانه های عربی اعلام کردند که اعتراض اخیر بازار تهران، مقامات اسراییل را قانع کرده است که آنها قادر خواهند بود با همکاری غرب و افزایش تحریم های اقتصادی علیه ایران، مردم این کشور را برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی به خیابان ها بکشانند.

 

 با توجه به این مسائل پیش بینی می شود که رهبران جمهوری اسلامی برای مقابله با افزایش تحریم های اقتصادی، ناچار به ایجاد تغییرات جدی در سیاست های داخلی و خارجی خود خواهند بود. به عنوان نمونه در زمینه سیاست داخلی می توان به افزایش فشار بهارستان نشینان به محمود احمدی نژاد برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور اشاره کرد. در سیاست خارجی نیز می توان انتظار داشت که مقامات ایران ناچار به کاهش حمایت خود ازحکومت دیکتاتوری بشار اسد شوند. چرا که با توجه به اینکه مردم ایران در بدترین وضعیت معیشتی خود قرار دارند، نظام جمهوری اسلامی میلیاردها دلار برای جلوگیری از ساقط شدن حکومت دیکتاتوری بشار هزینه کرده است. در همین راستا روزنامه الاهرام مصر در گزارشی به نقل از برخی مقامات آمریکا نوشت، مقامات تهران از ابتدای آغاز بهار عربی در سوریه تا کنون دستکم ۱۰ میلیارد دلار پرداخت کرده اند، با این حال مقامات تهران براین باورند که مردم ایران باید علاوه برحمایت از سوریه برای مقابله با اسراییل، تا زمان تکمیل پروژه هسته ای فشارهای اقتصادی را تحمل کنند. چرا که تکمیل پروژه ای هسته ای و حمایت از نظام دیکتاتوری بشار، علاوه بر تضمین امنیت ملی این کشور موجب ارتقاء جایگاه تهران در میان کشورهای قدرتمند جهان خواهد شد. این درحالی است که گفته می شود مقامات اسراییل با پذیرش اهمیت افزایش تحریم های اقتصادی و صرفنظر ازگزینه جنگ برای توقف قطار هسته ای جمهوری اسلامی، سعی دارند با همکاری اروپا و غرب تحریم های اقتصادی علیه ایران را تشدید کنند. پیش از این مقامات اسراییل براین باور بودند که تنها از طریق گزینه نظامی قادر به توقف قطار هسته ای جمهوری اسلامی خواهند بود، اما اعتراض اخیر بازار تهران موجب تغییر نگرش رهبران اسراییل نسبت به استفاده از گزینه جنگ علیه ایران شده است. در این حالت مقامات تهران برای رهایی از نتیجه بخش بودن افزایش تحریم های اقتصادی دو گزینه پیش روی خواهند داشت: گزینه اول به شیوه برخورد نظام حاکم با افزایش تحریم ها و تاثیر آن بر اقتصاد داخلی بستگی دارد که در این حالت باید پرسید آیا مقامات جمهوری اسلامی قادر به کسب اعتماد مردم خواهند بود یا خیر؟ گزینه دوم به صبر و تحمل مردم ایران بازمیگردد. به این معنا که مردم ایران تا چه زمانی قادر به تحمل تحریمهای اقتصادی بر وضعیت معیشتی خود خواهند بود؟

============================================

راه "قابل" و رهبرِ ناقابل

محمد جواد اکبرين

"این آقا (خامنه اى) در خطبه های نمازجمعه و پیش چشم همه ی من و شما و در سایر سخنرانی هاشان، بارها و بارها حکومت پر از ظلم و جور خویش را با حکومت سراسر عدل امیر مؤمنان علی (ع) مقایسه می کند و به این وسیله صراحتا به مولای متقیان و پیامبر خدا و اسلام اهانت می کند؛ چطور است که شما به اتهام "اهانت احتمالی به رهبری" غیرت می ورزید و صدها نفر را ماه ها بازداشت کرده و برخی را به مدت های طولانی زندانی می کنید، ولی منِ مدعی پیروی از امیر مؤمنان اینقدر بی غیرت باشم که در برابر این جسارت ها و اهانت های آشکار هیچ واکنشی نشان ندهم؟... البته این وظیفه هر مسلمانی است که از حیثیت علی بن ابیطالب (ع) و ساحت دین خدا و پیامبر عزیز در برابر این جسارت ها دفاع کند".

بخشى از دفاعيه احمد قابل در دادگاه- ١٣٨٧


مرثيه نمى نويسم؛ وقتى احمد آقا ديگر نه از تركشِ باقى مانده از روزهاى جنگ رنج مى برد و نه ديگر به انفرادى اوينِ تهران و وكيل آباد مشهد مى رود چه جاى مرثيه است؟

 تنها درباره همين دوشنبه اى مى نويسم كه حوالى ظهرش احمد آقا آرام گرفت تا معلوم شود چه كسانى سزاوار مرثيه اند! حوالى همين ظهر دوشنبه اول آبان، در خبرها آمد كه محمود احمدى نژاد در نامه اى به صادق لاريجانى نوشته است: "... متاسفانه گزارش مستند و دقیقی از انجام این وظایف قوه قضائیه در دسترس نیست... چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمی‌دانید؟ اگر این نگاه بر کل فعالیت‌های قوه قضائیه حاکم باشد آیا نمی‌شود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت‌اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضائیه متوقف شده و یا نادیده انگاشته می‌شود. متاسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کرده‌اید که وجود هیات منصفه مطبوعات که صراحت اصل ۱۶۸ قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکر دادم. اما متاسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضائیه درباره مطبوعات و رسانه‌ها با همین نگاه انجام می‌گیرد."

 

 باز در همين دوشنبه، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران با ابراز پشیمانی ضمنی از حمایت های خود و سپاه از محمود احمدی نژاد گفته است: "حمایت‌های قبلی‌ام را از احمدی‌نژاد انکار نمی‌کنم اما ما که علم غیب نداشتیم تا بدانیم در ذهن آقای احمدی‌نژاد چه می‌گذرد و در آینده ایشان می‌خواهد چه کار کند... "

 و باز در خبرهاى همين روز آمد كه نمايندگان اصولگراى مجلس در هراس از آنچه نمى خواهند به زبان آورند به دنبال تشکیل "شورای عالی انتخابات" مرکب از نمایندگان سه قوه هستند و قرار است اين شورا دبیر ستاد انتخابات کشور را تعیین كند و سیاست گذاری در اجرای انتخابات را بر عهده بگيرد.

همين چند نمونه خبر در همان روزِ پرواز احمد آقا كافى است تا نتيجه بگيرم؛ اگر از يكسو احمدى نژاد مى گويد رفتار دستگاه قضايي عادلانه نيست و از سوى ديگر نماينده ولى فقيه در سپاه مى گويد انتخاب احمدى نژاد براى اداره كشور اشتباه بوده و سرانجام هم نمايندگان اصولگرا چون از تقلب مى ترسند به دنبال تشكيل شوراى عالى انتخابات اند؛ مشكل را در كجا بايد جستجو كرد؟

 

مگر راهى كه احمد آقا و ميرحسين موسوى و مهدي كروبى و دهها شهيد و هزاران زندانى جنبش سبز نشان مى دادند هشدارى بر اين بيراهه نبود؟ آيا غير از اين نقدها را به زبان آوردند كه چنين تاوانى پرداختند؟ پاسخ اين است كه غير از اين نمى گفتند اما بيش از اين گفتند! بيشترى را كه منتقدانِ امروز، جرأت بيانش را ندارند، آن بيشتر همان بود كه احمد آقا در دادگاه سال ٨٧ (پيش از جنبش سبز) گفت و ميرحسين موسوى در بهمن ٨٩ با تعبير "فرعون" از آن ياد كرد؛ بي عدالتى دستگاه قضايي و حاكميت جريان انحرافى و جمهوري رمّالان و كف بينان و عربده هاى جنگ طلبان و هراس از تقلب در انتخابات، همه از ناقابلى و بى كفايتى رهبر و نظاميانى است كه به نام "بصيرت" و به كامِ نِخوت و كبر و منيّتِ خود، كشور را به كام سرنوشتى مجهول برده اند.

احمد آقاى ما مرثيه نمى خواهد؛ ما دل نگرانِ روباه هايى هستيم كه از جمهورى اسلامى، "قلعه حيواناتِ" جورج ارول ساخته اند، وگرنه آهوى ما را كه "ضامنِ آهو" ضمانت كرده و از امشب، آرامترين خوابش را در خاک مشهد زندگى مي كند...

==========================================

عدم پذیرش درخواست تبدیل قرار بازداشت مهدی هاشمی از سوی دادسرای امنیت

جـــرس: وکیل مهدی هاشمی با اعلام خبر عدم پذیرش درخواستش برای تبدیل قرار بازداشت از سوی دادسرای امنیت، گفت که این درخواست را از طریق پست سفارشی به دادسرا ارسال خواهد کرد.

به گزارش فارس، سیدمحمود علیزاده طباطبایی درباره آخرین وضعیت مهدی هاشمی گفت: به استناد بند (ه) ماده (۳) قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب، هر گاه متهم موجبات بازداشت را مرتفع ببیند، می‌تواند از بازرس درخواست رفع بازداشت کند.

وی افزود: برای بازداشت موقت یک ماه زمان در نظر گرفته شده امروز یک‌ ماه از بازداشت مهدی گذشته و من مراجعه کردم تا تقاضای تبدیل قرار بازداشت وی به قرار وثیقه را ارائه دهم.

"متاسفانه مسئولان دادسرا بر خلاف روال پذیرفته شده و بند (۳) قانون حقوق شهروندی از پذیرش درخواستم خودداری کردند که این اقدام غیر قانونی است".

وکیل مهدی هاشمی گفت: از نظر ما موجبات بازداشت مهدی که در ماده ۳۲ قانون آئین دادرسی کیفری آمده، مرتفع شد نه بیم فرار و نه بیم تبانی و نه بیم امحای ادله وجود دارد.

 

علیزاده طباطبایی افزود: مسئولان دادسرا می‌توانستند درخواستم را بگیرند ولی با آن مخالفت کنند تا ما هم بر اساس قانون عمل کنیم اما اصلاً به من اجازه ورود به دادسرا ندادند.

وی در پایان تصریح کرد که درخواست خود را برای تبدیل قرار بازداشت موقت مهدی هاشمی به قرار وثیقه، از طریق پست سفارشی برای دادسرا ارسال خواهد کرد.

==========================================

سوء استفاده وزارت اطلاعات از محکومان جاسوسی برای آزار زندانیان سیاسی

جـــرس: وزارت اطلاعات در ادامه ایجاد مشکل برای زندانیان سیاسی در ماه های اخیر یکی از بازجویان خود به نام عباسی را در بند ۳۵۰ مستقر کرده و تعدادی از متهمان و محکومان به "جاسوسی برای سیا و موساد" را برای فعالیت علیه زندانیان سیاسی به بند ۳۵۰ منتقل کرده اند.

به گزارش کلمه، نماینده وزارت اطلاعات به این افراد قول داده در ازای جاسوسی و خبرچینی در این بند علیه زندانیان سیاسی و ایجاد تش در بند، آنها امکاناتی همچون تلفن، ملاقات حضوری، مرخصی و تخفیف در حکم و عفو خواهند داشت. این افراد نیز به دلیل نگرانی از وضعیت خود حاضرند دست به هر اقدامی بزنند و مشکلاتی برای زندانیان سیاسی ایجاد کرده اند.

 

لازم به ذکر است که مسوولیت زندانیانی که دوره محکومیت خود را طی می کنند با سازمان زندان ها و قوه قضاییه است و وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه حق هیچ دخالتی در امور آنها را ندارد ولی در سال های اخیر عملا بازجویان حاکم بر دستگاه های قضایی و قضات بوده و هستند.

به گفته خانواده های برخی از زندانیان سیاسی، اخیرا بازرسان سازمان زندان ها بازدیدی از بند ۳۵۰ زندان اوین داشته اند که در آن با اعتراض زندانیان سیاسی برای این گونه دخالت های مامورین وزارت اطلاعات و استقرار یکی از مامورین ۲۰۹ در بند ۳۵۰ مواجه شدند.

بر اساس این گزارش بازرسان سازمان زندان ها ضمن اظهار بی اطلاعی به گونه ای برخورد کرده اند که نشان دهند کاری از آنها ساخته نیست.

===========================================

رتبه جهانی ایران از نظر فضای کسب و کار: ۱۴۵ از بین ۱۸۵ کشور

جـــرس: بانک جهانی در تازه ترین گزارش خود موسوم به «گزارش فضای کسب و کار ۲۰۱۲» رتبه ایران از نظر فضای کسب و کار در میان ۱۸۳ کشور جهان را ۱۴۴ اعلام کرد.

به گزارش فارس، بدین ترتیب ایران از نظر رده بندی جهانی فضای کسب و کار نسبت به سال گذشته سقوط ۴ پله ای داشته است. ایران در سال گذشته رتبه ۱۴۰ را در میان ۱۸۲ کشور جهان بدست آورده بود.

رتبه ۱۴۴ ایران از نظر فضای کسب وکار در جهان و ۱۳ در خاورمیانه

بر اساس این گزارش ایران از لحاظ شاخص کلی فضای کسب وکار در رتبه ۱۴۴ جهان و ۱۳ خاورمیانه و شمال آفریقا قرار گرفته است.

 

شاخص کلی فضای کسب وکار بر پایه ۱۰ شاخص کوچکتر با عناوین آغازکسب وکار،کسب مجوز، استخدام نیروی کار، ثبت داراییها،کسب اعتبارات، حمایت از سرمایه گذاری، مالیات، تجارت مرزی، اجرای قراردادها و ورشکستگی محاسبه می شود. این شاخص در واقع نشان دهنده سهولت و مناسب بودن هرکشور برای انجام فعالیت های اقتصادی و تجاری است.بدین ترتیب ایران از نظر سهولت و مناسب بودن برای انجام فعالیت های اقتصادی در میان ۱۸۳کشور در مراتب انتهایی قرار دارد و نسبت به سال گذشته که رتبه ۱۴۰ را از این نظر بدست آورده بود ۴ پله سقوط داشته است.

 

در میان ۱۵کشور خاورمیانه و شمال آفریقا نیز ایران از نظر سهولت کسب وکار در رتبه ۱۳ قرار گرفته است که نسبت به سال گذشته ۲ پله صعود داشته است. عربستان با رتبه جهانی ۱۲ در رتبه نخست منطقه از این نظر قرار گرفته است.

رتبه سایرکشورها نیز به ترتیب عبارت است از امارات(رتبه جهانی۳۳)، قطر(۳۶)،بحرین(۳۸)، عمان(۴۹)،کویت(۶۷)، اردن(۹۶)،یمن(۹۹)، لبنان(۱۰۴)،مصر(۱۱۰)، سوریه(۱۳۴)،سودان(۱۳۵)،ایران(۱۴۴)،الجزایر (۱۴۸)،عراق(۱۶۴).

در جهان سنگاپور رتبه نخست از نظر فضای کسب و کار را به خود اختصاص داده است و هنگ کنگ، نیوزیلند، آمریکا، دانمارک، نروژ، انگلیس، کره جنوبی، ایسلند، و ایرلند نیز به ترتیب رتبه های دوم تا دهم را به خود اختصاص داده اند.

 

کشور آفریقایی چاد نیز در رتبه آخر قرار گرفته است.

آغاز کسب وکار در ایران آسان تر شد

بر اساس این گزارش، آغازکسب وکار در ایران طی یک سال گذشته آسان تر شده است. در عین حال ایران از لحاظ شاخص آغازکسب وکار در رتبه ۵۳ قرار دارد که نسبت به سال گذشته ، ۵ رتبه سقوط داشته است .ایران از این نظر در گزارش سال گذشته در رتبه ۴۸ جهان قرار داشت.

 

شاخص آغازکسب وکار بر پایه چهار فاکتور محاسبه می شودکه عبارتند از تعداد رویه های قانونی لازم برای آغازکسب وکار، زمان لازم برای آغاز و راه اندازی یک کار، هزینه متوسط آغاز یک کار و حداقل سرمایه لازم برای آغاز یک کار. زمان لازم برای آغاز و راه اندازی یک کار از ۹ روز به ۸ روزکاهش یافته است. هزینه راه اندازی کسب وکار نیز در سال گذشته معادل ۳.۹ درصد درآمد سرانه بوده که این رقم در سال جاری به ۳.۸ درصد کاهش یافته است. به علاوه حداقل سرمایه لازم برای راه اندازی کسب وکار در سال گذشته معادل ۰.۸ درصد درآمد سرانه بوده که این رقم در سال جاری به ۰.۷ درصد کاهش داده شده است.

 

دریافت مجوز ساخت و ساز در ایران تسهیل شده است

دریافت مجوزهای ساختمانی نیز در طی یک سال گذشته در ایران آسان تر شده است. اما در حالیکه ایران از این نظر در سال گذشته در رتبه ۱۴۱ جهان قرار داشت در گزارش جدید بانک جهانی رتبه ۱۶۴ را به دست آورده است.

تعداد رویه های قانونی لازم برای کسب مجوزهای ساختمانی از ۱۷ عدد در سال گذشته به ۱۶ عدد در سال جاری کاهش یافته است. مدت زمان اخذ مجوزهای ساختمانی نیز از ۳۲۲ روز به ۳۲۰ روزکاهش یافته و میزان هزینه لازم در این زمینه از ۳۶۵ درصد درآمد سرانه به ۳۵۵.۶ درصدکاهش پیداکرده است .

سقوط ۱۰ پله ای ایران از نظر سهولت ثبت دارائی ها

از نظر ثبت دارائی ها رتبه جهانی ایران ۱۰ پله سقوط داشته است. در سال گذشته رتبه ایران از این نظر ۱۵۳ بود اما طی سال جاری جایگاه ایران به ۱۶۳کاهش یافته است.

طی سال گذشته ثبت داراییها در ایران بیش از ۳۳ روز زمان می برد در حالی که این رقم طی سال جاری به ۳۶ روز افزایش یافته است.هزینه ثبت داراییها در ایران نیز معادل ۱۰.۵ درصد ارزش دارایی بوده که نسبت به سال گذشته تغییری نداشته است.همچنین برای ثبت داراییها و اموال در ایران باید به ۹ سازمان و ارگان دولتی مراجعه کردکه این تعداد نسبت به سال گذشته تغییری نداشته است.

 

وام گرفتن در ایران آسان تر شد

رتبه جهانی ایران از نظر سهولت دریافت وام و مطلوبیت قوانین و مقررات مربوط به آن بهبود داشته است. در حالی که ایران از این نظر در سال گذشته در رتبه ۱۱۳ قرار داشت در سال جاری به جایگاه ۹۸ ارتقاء یافته است.

شاخص هایی که بر پایه آن ها این رتبه تعیین شده است عبارتند از شاخص قدرت حقوق قانوین که ایران در آن از ۱۰ نمره ۴ را بدست آورده است؛ و شاخص عمق اطلاعات اعتباری که نمره ایران از ۶ نمره ۴ اعلام شده است.

از نظر حمایت از سرمایه گذاران رتبه جهانی ایران طی یک سال گذشته نزول داشته است. در گزارش جدید بانک جهانی رتبه ایران از نظر حمایت از سرمایه گذاران ۱۶۶ اعلام شده که نسبت به سال گذشته یک پله نزول داشته است. ایران در سال گذشته رتبه ۱۶۵ را از این نظر به خود اختصاص داده بود.

 

رتبه جهانی ایران از نظر پرداخت مالیات ها ۹ پله سقوط کرد

در ایران افراد حقیقی و حقوقی باید ۲۰ نوع مالیات به صورت مستقیم و غیر مستقیم بپردازند که نسبت به سال گذشته ۲ عدد کمتر شده است. همچنین برای محاسبه و پرداخت مالیات در ایران بیش از ۳۴۴ ساعت زمان لازم است. این رقم برای سال گذشته نیز ۳۴۴ ساعت گزارش شده بود. نرخ کلی مالیات در ایران با کاهش نسبت به سال گذشته در سطح ۴۴.۱ درصد سود برآورد شده است. این رقم در سال گذشته ۴۴.۱ درصد اعلام شده بود.

بر اساس این گزارش از نظر شاخص پرداخت مالیات رتبه جهانی ایران ۹ پله سقوط داشته است. رتبه ایران در سال گذشته از این نظر ۱۱۷ بودکه در سال جاری به ۱۲۶ نزول پیداکرده است.

 

رتبه ۱۳۸ ایران از نظر سهولت تجارت در سطح جهان

رتبه جهانی ایران از نظر کیفیت تجارت کالا نیز ۴ پله نزول داشته و از ۱۳۴ در سال گذشته به ۱۳۸ در سال جاری رسیده است.برای صادرات کالا از طریق مرزها در ایران به ۷ مدرک معتبر نیاز است که نسبت به سال گذشته تغییری نداشته است. زمان صادرات در ایران نیز بدون تغییر مانده و ۲۵ روز برآورد شده است . هزینه صادرات در مرزهای ایران نیز برای هرکانتینر ۱۲۷۵ دلار است که نسبت به سال گذشته ۲۱۴دلار افزایش داشته است.

برای واردات کالا از طریق مرزهای ایران نیز به ۸ مدرک و سند نیاز است که تغییری نسبت به سال گذشته نداشته است. زمان برای واردات کالا به ایران نیز با کاهش ۶ روزه به ۳۲ روز رسیده است. هزینه واردات کالا به ایران نیز با افزایش ۱۷۹ دلاری طی سال گذشته به ۱۸۸۵ دلار به ازای هرکانتینر رسیده است.

 

زمان نهایی شدن قراردادهای تجاری در ایران ۱۵ روز کمتر شد

برای نهایی شدن و اجرای قراردادهای تجاری در ایران ۳۹ مرحله وجود داردکه این رقم نسبت به سال گذشته تغییری نداشته است . برای نهایی شدن قراردادهای تجاری در ایران نیز بیش از ۵۰۵ روز زمان نیاز است که این رقم نسبت به سال گذشته ۱۵ روز کمتر شده است.

رتبه ایران از نظر اجرای قراردادهای تجاری در سطح جهان ۳ پله بهبود یافته و از ۵۳ به ۵۰ رسیده است. ایران از این نظر در صدر منطقه قرار گرفته است. این بهترین رتبه ای است که ایران در میان شاخص های کلی مربوط به فضای کسب و کار بدست آورده است.

 

رتبه ۱۱۸ ایران از نظر تعطیلی فعالیت های اقتصادی

بر اساس این گزارش رتبه ایران در زمینه ورشکستگی و پایان یافتن یک فعالیت تجاری نیز کاهش داشته و از ۱۰۹ به ۱۱۸ رسیده است.

در عین حال زمان مربوط به تعطیلی یک کارگاه اقتصادی در ایران بدون تغییر نسبت به سال گذشته در سطح ۴.۵ سال باقی مانده است. نرخ احیاء و تجدید حیات اقتصادی نیز بدون تغییر در سطح ۲۳.۱ درصد باقی مانده است.

===========================================

وزیر نفت ایران: اگر تحریم ها ادامه یابند صادرات نفت را متوقف می کنیم

جـــرس: وزیر نفت جمهوری در واکنش به تشدید تحریمها می گوید: "هم اکنون ما روزانه ۴ میلیون بشکه نفت خام تولید می کنیم و اگر اعمال فشارها از طریق تحریم های غرب افزایش یابد، ایران صادرات نفت خام را متوقف می کند."

به گزارش عصر ایران، رویترز نوشت: رستم قاسمی که برای حضور در همایش جهانی انرژی به دبی سفر کرده است امروز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگاران ضمن رد کاهش تولید نفت ایران به رقم ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز گفت: ما روزانه ۴ میلیون بشکه نفت خام تولید می کنیم.

قاسمی افزود: اگر اعمال فشارها از طریق تحریم های غرب افزایش یابد، ایران صادرات نفت خام را متوقف می کند. وی تاکید کرد: ایران دارای “برنامه جایگزین” است که می تواند بدون صادرات نفت خام ، کشور را مدیریت کند.

 

وزیر نفت ایران از جزئیات این برنامه، مطلبی به خبرنگاران نگفت

قاسمی افزود: ایران در حال حاضر با وجود تلاش های کشورهای غربی برای منع صادرات نفت، با تمام ظرفیت ، در حال تولید نفت خام است.

با این حال وزیر نفت ایران از پاسخ به سؤال خبرنگاران درباره رقم صادرات نفت کشورش خودداری کرد و گفت: ایران به مدت ۳۰ سال با تحریم های آمریکا روبه رو است ولی همزمان صنعت نفت خود را با موفقیت مدیریت می کند.

 

بیژن زنگنه وزیر وقت نفت ایران در سال ۱۳۸۴ از رسیدن سطح تولید نفت خام ایران به ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز خبر داد اما از آن مقطع تاکنون همیشه مقامات نفتی ایران این رقم را زیر ۴ میلیون بشکه اعلام می کردند.

رویترز می نویسد: براساس آمارهای منتشر شده توسط اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام) به نقل از منابع ثانویه، ایران در سپتامبر و آگوست گذشته، روزانه ۲ میلیون و ۷۲۰ هزار بشکه نفت خام تولید کرد.

همچنین برپایه گزارش های ارائه شده ایران به اوپک، این کشور در ماه آگوست گذشته روزانه ۳ میلیون و ۷۵۰ هزار بشکه نفت خام تولید کرده است.

در گزارش ابتدای ماه جاری میلادی آژانس بین المللی انرژی آمده بود صادرات نفت خام ایران از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز در اواخر سال ۲۰۱۱ به ۸۶۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید.

 

مقامات ایرانی این رقم ها را رد کرده اند.

صندوق بین المللی پول هم قبل از این در گزارشی پیش بینی کرد تولید نفت ایران از ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار بشکه در سال ۲۰۱۱ ، به رقم ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار در سال ۲۰۱۲ خواهد رسید.

============================================

خاک ناقابلی که قابل شد

محمد نوری زاد 

دریغ من از این نیست که انسان وارسته و فهیم و باسواد و اسلام شناس و مجتهد و جبهه رفته و زخم خورده ای چون احمد قابل چرا باید با تنی بیمار به زندان بی دلیل حاکمیت خشن ما بیفتد و کمی بعد در پایانه ای از زندگی فقیرانه اش روی در نقاب خاک کشد، و در نقطه ی مقابل فرد فحاش و بی سواد و عربده کشی چون سید احمد علم الهدی امام جمعه ی مشهد سال به سال بر سپیدی محاسن و غلظت ناسزاهای ناشی از عصبیت بیمارگونش بیفزاید و سید احمد خاتمی در مسیر کشف ناگفته هایی از کسالت علمی و بی ادبی مفرط خویش آسیمه سر شود و احمد جنتی با همه ی عمری که در گمگشتگی اش هدر داده، همچنان متقی و مبسوط الید و صاحب نفوذ باقی بماند؟ این بگویم و بگذرم: اگر همه ی علم و سواد و هیاهوی حوزوی این سه احمد حکومتی را برهم انبار کنند، به گرد پای علم و عقل آن خاک ناقابلی که قابل شد، نمی رسد. روحش شاد و خاک عقلانیتش بر سر من و این جماعت بی عقل.

محمد نوری زاد

دوم آبان ماه سال نود و یک

========================================

آقای احمدی‌نژاد؛ عجله نکنید، انشاء‌الله اوین را خواهید دید 

سایت «بازتاب امروز» در واکنش به درخواست محمود احمدی‌نژاد برای بازدید از زندان اوین٬ با انتشار یادداشت معناداری خطاب به وی نوشت: «آقای احمدی‌نژاد؛ عجله نکنید، انشاء الله اوین را هم به زودی خواهید دید.»

این سایت پس از گذشت چند ساعت بدون ارائه توضیحی اقدام به حذف یادداشت مذکور کرد.

متن کامل این یادداشت به این شرح است:

تصمیم محمود احمدی‌نژاد در ماه‌های پایانی دولت خود برای بازدید از اوین، تناقضات فراوانی را درباره اقدامات وی مطرح کرده است.

احمدی‌نژاد که طی هفت سال گذشته از طریق دولت و دفترش نقش کمی در زندانی شدن خبرنگاران و روزنامه نگاران نداشته است، اکنون در ماه‌های پایانی حکومت خود، به دلیل زندانی شدن یکی از اعضای حلقه نخست خود، تصمیم به بازدید از زندان اوین گرفته است.

 این در حالی است که طی هفت سال گذشته، چندین روزنامه به خاطر انتقاد از احمدی‌نژاد توقیف شدند؛ صد‌ها روزنامه نگار اخراج، بیکار و بعضا ناگزیر به مهاجرت گردیدند، ده‌ها سایت فیل‌تر و توقیف شدند، تعداد زیادی وبلاگ نویس دستگیر و زندانی شدند و حتی یک بار یکی از روزنامه نگاران به دلیل اطلاع رسانی در باره سگ‌های تیم حفاظتی احمدی‌نژاد دستگیر و به زندان اوین برده شد و جالب‌تر اینکه وی در طول این همه برخورد، نه تنها چندان ابراز نارضایتی از این وضعیت نمی‌کرد، بلکه بهترین روابط را با سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران که احکام دستگیری توسط وی صادر می‌شد، برقرار کرده و به پاس خدمات شایان توجه مرتضوی، ابتدا وی را به سمت ریاست ستاد قاچاق کالا و ارز و سپس به عنوان رییس سازمان تامین اجتماعی منصوب کرد و دو بار ساختار این سازمان را برای حفظ وی تغییر داد.


اکنون که سایه برخورد‌ها به تیم وی رسیده، یکباره احمدی‌نژاد نگران وضعیت زندان اوین و مخالف برخورد با روزنامه نگاران شده است، جناب احمدی‌نژاد مطمئن باشند بزودی و با پایان اعتبار خط قرمز تعیین شده به آرزوی خود خواهند رسید و زندان اوین را که طی سال‌های گذشته منزل دوم منتقدین احمدی‌نژاد بوده است، زیارت خواهند کرد.

نیمروز نیز در این باره نوشته است: بنظر می‌رسد که در شرایط کنونی بهتر است دولت مسائل خود را اولیت بندی کند و مسائلی نظیر مشکلات معیشتی را رئیس جمهور شخصا بر عهده بگیرد و مسائلی نظیر بازدید از زندان اوین و سرکشی به وضعیت مجرمین و زندانیان را بر عهده رحیمی معاون اول خود بسپارد و یا حتی سعید مرتضوی نیز می‌تواند در این موضوع با توجه به سابقه حضورش در دستگاه قضا و شناخت کافی از زندان‌ها این ماموریت را بر عهده بگیرد

====================================

حمایت رسمی سایت قوه مقننه از موضع قوه قضائیه در مخالفت با بازدید رئیس قوه مجریه از زندان اوین 

سایت «خانه ملت» به عنوان سایت رسمی مجلس و یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های رسانه‌ای برادران لاریجانی دور تازه حملات خود علیه محمود احمدی‌نژاد را آغاز کرد.

این سایت کمتر از ۲۴ ساعت از زمان انتشار نامه کم‌سابقه احمدی‌نژاد به صادق لاریجانی در خصوص بازدید از زندان اوین٬ حملات و انتقاد‌های تندی متوجه این تصمیم رئیس دولت کرده است.

«خانه ملت» در واکنش به محتوای این نامه و در مخالفت با درخواست احمدی‌نژاد با چند نماینده مجلس گفتگو کرده که آن‌ها نیز اعلام کرده‌اند با بازدید احمدی‌نژاد از زندان اوین مخالف هستند.

شریف حسینی٬ نماینده مجلس در گفتگو با این سایت از احمدی‌نژاد پرسیده که چرا طی هفت سال گذشته چنین درخواستی مطرح نکرده و در حال حاضر بهتر است به مسائل مهم‌تری بپردازد.

محمدقسیم عثمانی یکی دیگر از نمایندگان مجلس هم در این باره گفته است: «بازدید احمدی‌نژاد از اوین به خاطر جوانفکر با عدالت وی در تناقض است.»

آقای عثمانی افزوده است رئیس دولت دهم با هدف فرافکنی از مشکلات اقتصادی قصد دارد از زندان اوین بازدید کند و با این اقدامات احمدی‌نژاد «ذهن مردم از مشکلات اقتصادی منحرف نمی‌شود.»

علی‌اکبر جوانفکر٬ مدیرمسئول روزنامه ایران که یکی از نزدیکان احمدی‌نژاد به شمار می‌رود در زمان سفر رئیس دولت دهم به نیویورک برای گذراندن محکومیت خود به زندان اوین فراخوانده شد.

محمود احمدی‌نژاد نیز با اظهار تاسف از زندانی شدن جوانفکر تصمیم گرفت از زندان اوین بازدید کند که این تصمیم وی با مخالفت مقام‌های قوه قضائیه مواجه شده است.

احمدی‌نژاد هم در واکنش به این مخالفت‌ها٬ روز گذشته (سه‌شنبه اول آبان) در نامه‌ای کم‌سابقه به صادق لاریجانی٬ انتقاد‌های تندی متوجه وی و عملکرد قوه قضائیه کرد.

سایت «خانه ملت» که زیرنظر غیرمستقیم علی لاریجانی٬ رئیس مجلس اداره می‌شود نیز در حمایت از موضع رئیس قوه قضائیه از طرف گروهی از نمایندگان به جمع مخالفان بازدید احمدی‌نژاد از زندان اوین پیوسته است.

محمدعلی پورمختار٬ دیگر نماینده‌ای است که در گفتگو با این سایت این تصمیم و درخواست احمدی‌نژاد را اقدامی «انحرافی» دانسته است.

عباس رجایی٬ رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس هم اظهار کرده «بازدید از زندان اوین، راه فرار احمدی‌نژاد از پاسخگویی به مردم است.»

آقای رجایی همچنین از محمود احمدی‌نژاد پرسیده که چرا از دیگر زندان‌های جمهوری اسلامی بازدید نمی‌کند؟

این سایت در پایان گزارش خود آورده احمدی‌نژاد در شرایطی خواستار بازدید از زندان اوین است که در هفت سال گذشته از هیچ زندانی بازدید نکرده است.

============================================

 گندم کشاورزان ایرانی در انبار؛ گندم آلوده هندی در بازار

دولت با یک تیر، دو نشان می‌زند: هم نابودی تولید ملی، هم حراج سرمایه های کشور

کلمه – گروه اقتصادی: دولت با یک تیر دو نشان می زند؛ هم تولید ملی را نابود می کند و هم به سرمایه های جبران ناپذیر نفتی کشور چوب حراج می زند. می خواهند منابع نفتی را به هر قیمت بفروشند؛ حتی به بهای اینکه در عوض آن گندم وارد شود، ولو این گندم ها آلوده هم باشند، و حتی اگر این واردات به بهای هدر شدن زحمات و تولیدات کشاورزان تمام شود. ظاهرا همه چیز کشور قرار است به پای غرور حاکمان فنا شود.

 

به گزارش کلمه، توجه به این عدد و رقم ها، تمام واقعیت را بی پرده جلوی چشم همگان به نمایش می گذارد: تولید گندم کشور برای امسال به ۱۴ میلیون تن رسیده است؛ نیاز مصرفی کشور ۱۰ میلیون تن برآورد شده؛ با این حال دولت تصمیم گرفته ۶ میلیون تن گندم وارد کند؛ نیمی از این میزان یعنی ۳ میلیون تن گندم نیز قرار است از هند وارد شود، کشوری که یکی از معدود خریداران فعلی نفت ایران است.

این عددها را نه کارشناسان منتقد یا مخالفان حکومت، بلکه خبرگزاری سپاه اعلام کرده است. البته کلمه هم پیش از این گزارش داده بود که دولت با همت مضاعفی که امسال برای نابودی تولید ملی به خرج داده، می خواهد گندم کشاورزان هموطن را با قیمتی معادل کاه بخرد و همزمان از هند گندم آلوده وارد کند.

 

پیش تر از آن هم در کلمه گزارش شده بود که کار اقتصاد مقاومتی حاکمیت فعلی به اجرا خودخواسته سیاست نفت در برابر غذا رسیده و نیز از آمار تکان‌دهنده نابودی محصولات کشاورزی خبر داده بود.

اکنون بر اساس گزارشی که خبرگزاری فارس منتشر شده، ایران از سال ۱۹۹۶ به دلیل وجود نوعی قارچ موسوم به سیاهک در گندم تولیدی از این کشور گندم وارد نکرده؛ اما دولت احمدی نژاد قصد دارد این کار را انجام دهد.

بر اساس این گزارش، در روز دوم اکتبر (یعنی حدود سه هفته) یک هیئت ۵۰ نفره هندی برای مذاکره بر سر صادرات گندم  به کشورمان سفر کرده بود، چند ماه قبل از آن نیز یک هیئت ایرانی برای بازدید از سلامت گندم‌های هندی به آن کشور سفر کرده بود.

 

این در حالی است که موضوع سلامت گندم هندی همواره محل نگرانی دولتمردان ایرانی بوده است؛ اما سازمان دولتی حفظ نباتات ایران وعده می‌دهد: هیچ محموله گندمی قبل از مطابقت با استانداردهای داخلی وارد کشور نخواهد شد.

این گزارش با اشاره به اینکه میزان خرید تضمینی گندم امسال از کشاورزان حدود ۳٫۵ میلیون تن بوده است، می افزاید: کارشناسان معتقدند پایین بودن نرخ خرید تضمینی گندم در سال جاری باعث شده به رغم تولید گندم بیش از نیاز کشور گندم‌های تولیدی وارد سیلو‌ها نشود. آنها معتقدند بخشی از این تولید به صورت گندم‌ یا آرد به کشورهای همجوار صادر یا قاچاق شده است.

 

همچنین به گفته کارشناسان به دلیل پایین بودن نرخ خرید تضمینی میزان نگهداری در انبار کشاورزان نیز بیشتر شده و همه اینها باعث شده است گندم کمتری به دولت تحویل داده شود.

حال در شرایطی که تحریم های بین المللی ناشی از سیاست های حاکمیت باعث شده فروش نفت به شدت کاهش یابد و میزان قابل توجهی از همین فروش نیز در ازای دریافت کالا و نه پول انجام گیرد، اظهارات برخی نمایندگان و کارشناسان به این نگرانی دامن زده که دولت احمدی نژاد با در پیش گرفتن سیاست فروش نفت به هر قیمت و به صورت عجولانه به معدود خریداران باقی مانده از جمله چین و هند و پاکستان، در عوض پول نفت به شکلی به واردات محصولاتی همچون گندم و برنج از این کشورها بپردازد که استانداردهای سلامتی برای آنها تایید نشده است و احتمال آلودگی آنها می رود.

===========================================

 آیا با ادامه این وضع، مردمی که به آنها جفا شده حاضرند پای صندوق رای بیایند؟

سیدمحمد خاتمی: در دوره مسؤولیتم منافقین در دنیا مطرود بودند، آنها اصلاحات را فتنه می دانستند

سیدمحمد خاتمی رییس جمهور پیشین کشورمان در جمع معلمان گفت: در دوران مسؤولیت من منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در دنیا محدود و مطرود شده بودند؛ آن ها اصلاحات را ”فتنه“ می دانستند، ولی امروز حتی آمریکا هم که آن ها را از لیست تروریست ها بیرون می آورد. چه کسی پاسخگو است که چه مقدار از این هزینه متعلق به ما و مدیریت داخلی ماست و چقدر بدخواهی آنها؟

به گفته ی وی ملت ما با هر کس روی خوش نشان بدهد و از هر چه بتواند بگذرد از آدم کشان و تروریست هایی که جنایت ها کرده اند و در کنار دشمن متجاوز قرار گرفته و منشاء آشوب ها شده اند نخواهد گذشت و آمریکا و اروپا هم با این کارشان بدبینی مردم ما را نسبت به خود افزایش داده اند.

 

گروهی از فرهنگیان با شروع سال تحصیلی جدید به دیدار رئیس جمهوری سابق ایران رفته، ضمن طرح سؤالات و دغدغه ها و دیدگاه های خود از دیدگاه های سید محمد خاتمی پیرامون مسائل روز مطلع شدند.

به گزارش وب سایت رسمی سیدمحمد خاتمی، متن سخنان رییس جمهور سابق کشورمان در ادامه می آید:

هر وقت در برابر یک معلم قرار می گیرم، خودم را در همان دورانی می بینم که تازه به مدرسه رفته بودم. نه تنها برای من، که برای همه ما معلم دارای ابهت و وقار و اولین الگوی هر انسانی در آغاز زندگی اجتماعی است.

 

در ایران معلمی با وجود همه مشکلاتش همیشه جایگاه ممتازی داشته است. انقلاب، بیشترین نیروی خود را از معلمان گرفت. از شهید باهنر و شهید رجایی گرفته تا بسیاری از نمایندگان مجلس، مدیران، استانداران و … این نشان دهنده این است که آموزش و پرورش جایگاه انسان های شریف، درد آشنا و مومن است و همواره توانسته موقعیت خودش را حفظ کند، حتی در جریان جنگ تحمیلی هم ما می بینیم که دانش آموز و معلم شاید در میان شهداء و جانبازان و ایثارگران جایگاه اول را دارند.

 

متاسفانه آن طور که باید و شاید به این بخش مهم جامعه توجه کافی نشده است و در نتیجه همواره با مشکلات روبرو بوده اند، حتی در دوره مسؤولیت خود ما هم آن طور که لازم بود و دلمان می خواست به این بخش توجه نشد، گرچه معتقدم راهی باز شد که که اگر در دولت های بعد پیگیری می شد خیلی از مسائل حل می شد و آن چه ما می خواستیم و در آن راه گام هایی هم برداشته شد این بود که آموزش و پرورش با اندیشه و توان و اراده و انتخاب خود اهالی آموزش و پرورش پیش برود، از معلم و مربی دبستان و راهنمایی و دبیرستان گرفته تا کارکنانی که در ادارات آموزش و پرورش هستند و در کنار آن از توان معلمان برای تحول در دروس و مواد درسی و کتاب ها و … استفاده شود و به معنای واقعی حالت اجبار از بالا نباشد.

نمی گویم در دوران ما اینها درست انجام شد ولی رویکرد و جهت گیری این گونه بود که می توانست از درون این سرمایه عظیم تحولات بزرگی را انجام دهد.

 

معلمان بخش مظلوم و البته سربلند و سر گران جامعه اند.

انصاف این است که اگر ما مجموعه کارمندان دولت را در نظر بگیریم، معلمان محرومیت و مشکلاتشان شاید بیشتر باشد، گرچه معلم به خاطر مسائل مادی پا در این عرصه نگذاشته و جنبه معنوی کارش او را اقناع می کند، ولی معلم هم باید بتواند در آرامش زندگی کند.

 

باید ببینیم که ما چقدر از این بخش و از این سرمایه برای ساماندهی کل جامعه استفاده کرده ایم؟!

به هر حال نمی توان انتظار داشت که بنیادهای مدنی و اجتماعی و سامانی که در جامعه در گذر زمان شکل گرفته، در یک چشم به هم زدن عوض شود. چاره کار اصلاحات به معنی واقعی کلمه است. اصلاحات یعنی تدریجاً و با صبوری پیش رفتن؛ منتهی به این شرط که رویکرد را درست انتخاب کنیم و این رویکرد به هیچ وجه نباید قیم مآبانه باشد، بلکه با مشارکت خود بخشی که باید تحول پیدا کند باید پیش رفت.

 

در اینجا به جا است یادی کنم از حادثه تلخ و مصیبت باری که برای دانش آموزان عزیز ملایری پیش آمد، تصادفی که در آن تعداد زیادی از گل های نوشکفته جامعه ما پرپر شدند و تعداد دیگری زخمی و مصدوم. برای همه ما و بخصوص جامعه معلمان این مصیبت بسیار دردناک بود. بدون تردید حتی اگر کوتاهی منجر به این فاجعه شده باشد قابل گذشت نیست. من همین جا به جامعه معلمان و خانواده های داغدار این عزیزان تسلیت عرض می کنم و برای مصدومان و مجروحان آرزوی شفای کامل دارم.

 

همچنین لازم است از وقوع سیل اخیر در استان مازندران (شهرستان بهشهر) اظهار تاسف و تأثر کنم. حادثه ای که جان تعداد زیادی از هموطنان ما که معمولا از اقشار محروم جامعه هستند را گرفت و بازماندگانشان را دچار مشکلات فراوان کرد.

خسارت های قابل توجهی که به ساختمان ها و زمین های زراعی وارد آمد مشکل ساز شد. در این بلایای طبیعی معمولاً مشکلات جدی بعد از حادثه پیش می آید، خانه هایی فرو می ریزند، کودکانی یتیم می شوند، مادرها و پدرهایی داغدار می شوند، ولی آن چه مهم است قدرت سازماندهی و برنامه ریزی برای حل مشکل و ترمیم ویرانی ها و درمان دردهای معنوی و مشکلات مادی است.

خسارتی که اینجا وارد شد همچنان که در آذربایجان مردم با آن روبرو شدند سنگین بود و خدمات مردمی خوب بود، دولت هم زحمت کشید؛ امیدوارم همه به کمک آسیب دیدگان بشتابند و کار را پیش ببرند.

 

می خواهم در همین جا به نکته ای اشاره کنم. در زلزله بم ما متوجه شدیم که برای بلایا تدبیر و ساماندهی درستی پیش بینی نشده است. در همه موارد زحمت زیادی کشیده شده، اما بیاییم فکر کنیم که یکی از وظیفه های مدیریت کلان در کشورهای بلاخیز این است که باید از پیش سامانی در نظر گرفته شود.

بعد از زلزله وحشتناک بم کاری شد که امیدوار بودم به عنوان نهاد دائمی بماند تا هر جا مشکل مشابهی پیش می آید بتواند وارد عمل شود.

در جریان زلزله بم با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان مسکن و سازمان ثبت اسناد، تعداد قابل توجهی از شرکتهای بزرگ معماری و پیمانکاری ساختمان از بخش خصوصی، بانک ها، و نهادهای مرتبط دیگر شبکه بسیار گسترده ای تشکیل شد که من علاقه مند بودم این تشکل به صورت دائمی باقی بماند و بتواند در مواقع ضرورت به موقع و درست به کمک دولت و مردم بیاید که در آن صورت ما امروز کمتر مشکل داشتیم. همین جا می خواهم به نکته ای برسم که از مشکلات ماست که نتوانستیم آن را حل کنیم و آن این که در کشور ایران دولت که عوض می شود همه چیز از صفر شروع می شود.

 

و این خود ناشی از پایدار نبودن وضع دموکراتیک در کشور است. یکی از نتایج خوب دموکراسی، تداوم فعالیت ها و تجربه هایی است که در جامعه وجود دارد. اینکه ما این همه تکیه می کنیم روی مردم سالاری و افتخار می کنیم مردم سالاریسازگار با دین در انقلاب ما مطرح شد و تکیه می کنیم که جمهوری اسلامی آمد و نیز اینکه این اسلام و جمهوریت باید با هم سازگار باشند نمی شود یک ترکیب متضادی را داشت. اسلام را بگونه ای ببینیم که هیچ نقشی و نسبتی با جمهوریت ندارد و جمهوریت را بگونه ای ببینیم که هیچ گونه نسبتی با ارزش های الهی ندارد غلط است و این مسائل باید حل شود. اصلاً نوآوری انقلاب ما همین بود و تکیه شدید ما روی جمهوری اسلامی به همین خاطر است.

 

اصلاح طلبی از نگاه من خواستار جمهوری اسلامی است که در آن عقل،تدبیر حاکم است و حاکمیت مردم بر سرنوشت طبق معیارهای اسلامی که از آن معیارهای اسلامی حق شهروندی همه کسانی است که در درون نظام زندگی می کنند باید تأمین شود.

یکی از خواص مردم سالاری انباشته شدن و انتقال تجربیاتی است که پیش تر حاصل شده است.

چرا جامعه ما این طور است که هر دولتی سر کار م یآید باید از صفر شروع کند؟شاید به دولت من هم تا حدودی این اشکال وارد باشد.

یکی از مسائلی که امروز در طول این ۷-۸ سال می بینیم این است که در طول سالهای گذشته هر چه شده است اصلا انکار و نفی می شود و مملکت به این روز و روزگار می افتد.

نمونه ای را که گفتم اگر از آن استفاده شده بود امرو زیقینا در بلایای طبیعی مشکلات کمتری داشتیم.

 

ما در سال های گذشته طرح داشتیم؛ حتی ما مساله تغییر را در انتخابات گذشته مطرح کردیم مراد تغییر بنیان نظام نبود؛ تغییر شیوه ای از مدیریت در جامعه بود که معتقد بودیم زیان های بزرگی به بار می آورد که امروز هم به بار آورده است.

بنده سعی کردم انقطاعی میان دولت من و دولت قبلی ایجاد نشود. مشترکاتی که بین دو دولت بودند حفظ شود. ۵-۶ وزیر من از دولت قبلی بود. البته مورد سرزنش دوستانم بودم که چرا دولت را یکدست انتخاب نکرده ام.

اگر واقعاً دموکراتیک فکر می کردیم می بایست بروم خدمت دوست عزیزم جناب آقای ناطق نوری که خیلی هم ایشان را دوست دارم و بگویم ۳/۱ رأی مردم ازآن شما است یک سوم دولت هم شما در تشکیلش نظر بدهید اگر دموکراتیک عمل می کردم باید این کار می کردم یعنی بنده باید ملامت کنم خودم را که چرا چنین نشد.

 

ما جناحی فکر نمی کردیم. مملکت است باید مصالح کلی را در نظر داشت البته اگر رویکردهای متفاوتی بود باید با تدبیر و عالمانه آن را پیاده بکنیم ما این سعی را کردیم.

برنامه سوم با نگاه به برنامه دوم تهیه شد و این برنامه بالای ۹۰ درصد تحقق اهداف داشت.

امروز باید سوال کرد چرا برنامه چهارم اجرا نشد!؟ آنان که سودای مدیریت جهان را در سر دارند یا باید برنامه تدوین شده را اجرا می کردند یا اگر می توانستند برنامه ای بهتر از آن تهیه می کردند. در برنامه چهارم توسعه همه این مسائل پیش بینی شده بود، تنها یک امر در آن برنامه پیش بینی نشده بود و آن این که در آمد هفت ساله این دولت سه برابر کل درآمد دولت اصلاحات و دولت سازندگی بود! اگر آن چه در برنامه چهارم پیش بینی شده بود اجرا می شد، بدون شک با سرعت به اهداف سند چشم انداز می رسیدیم و مشکلات معیشت مردم، اشتغال و رفاه به این صورت نبود که متأسفانه اینک شاهد آن هستیم!

 

هدف این بود که بعد از اجرای چهار برنامه چهارساله می بایست برترین قدرت منطقه ای می شدیم. راهی که به گواه اسناد به درستی در حال طی شدن بود. آیا واقعا امروز می توانیم ادعا کنیم که به آن سمت حرکت کرده و به آن هدف نزدیک شده ایم؟ باید دید مشکل کجاست و اصلاح آن چقدر از دست ما ساخته است.

متأسفانه برنامه چهارم توسعه را کنار گذاشتند؛ واردات افزایش قابل توجهی پیدا کرد، اتکای ما به نفت روز به روز بیشتر شد. وقتی که واردات، لجام گسیخته افزایش می یابد و تولید داخلی لطمه می بیند، اتکای دولت به خارج و پول نفت روز به روز بیشتر می شود. برای واردات باید ارز بدهید. در دولت اصلاحات بین ۱۲ تا ۱۳ درصد از کل واردات کشور اقلام مصرفی بود. چرا که تولید رونق داشت و حجم عمده واردات ما کالاهای واسطه ای کارخانه ها و خرید دانش فنی بود. اما متأسفانه در دولت نهم و دهم واردات و اتکاء به نفت حدود سه برابر شده است!

 

در دوران مسؤولیتم، دولت با فراهم ساختن زمینه سرمایه گذاری، تولید را رونق بخشید و اشتغال وضع مناسبی پیدا کرد و شیب نرخ تورم و بی کاری به پایین میل کرد. مالیات ها را به نفع تولید اصلاح کردیم و از ۶۰ درصد آن را به حدود ۲۵ درصد رساندیم. درآمد دولت در دو سال اول کم شد، اما تولید و اقتصاد رونق گرفت. همه می توانند آمارهای آن دوره را با آمارهایی که حضرات دارند مقایسه کنند. در دوره اصلاحات روز به روز اتکای دولت به درآمدهای مالیاتی افزایش یافت و سهم درآمدهای نفتی در بودجه جاری کم تر شد. در عوض با درآمد نفت حساب ذخیره ارزی تأسیس شد و در پایان کار دولت تقدیم حضرات شد.

 

هر چه وابستگی کشور به بیرون بیشتر شود (واردات بیشتر) که با کمال تأسف امروز شاهد آن هستیم آسیپ پذیری کشور زیادتر خواهد شد و آن وقت است که تحریم ها اثر می گذارد. امروز تحریم ها دو جا را هدف قرار داده، یکی منابع در آمد ما است که عمدتاً نفت و گاز است و دیگری مسأله تهیه و مبادله کالاها است. این تحریم ها با زیرکی اعمال شده و آقایان متوجه نیستند که بیشترین دود آن به چشم مردم می رود. ما به شدت با این تحریم ها مخالفیم. ولی اگر امروز ما آسیب پذیریم باید دید سیاست ها و مدیریت کشور چقدر در افزایش اثر مخرب این تهدیدها مؤثر بوده است!

 

برای توسعه و پیشرفت و ارتقاء سطح رفاه جامعه باید سیاست خارجی دولت متعادل و متناسب با روند توسعه جامعه باشد. عزت کشور به این است که روی پای خودمان بایستیم، نه اینکه در دنیا منزوی شویم. سیاست خارجی باید همسو با سیاست داخلی باشد. عقب افتادگی چیزی است و حس عقب افتادگی چیزی دیگر؛ امنیت چیزی است و حس امنیت یا عدم امنیت چیز دیگر. حس عمدتا در جامعه اثرگذارتر است. ممکن است جامعه وضع خوبی داشته باشد، ولی احساس کند که اینگونه نیست و این خود عامل مهم پیدایش مشکلات است. امروز اعتماد مردم به شدت لطمه دیده است، ولی مهم تر از آن حس عدم اعتماد است. باید ببینیم کدام سیاست ها و برنامه ها این بی اعتمادی و حس بی اعتمادی را پدید آورده است.

به اجمال بگویم حل ریشه ای مشکلات موجود این است که واقعاً مردم سالاری در جامعه حاکم شود. البته مردم سالاری زمان می خواهد تا جا بیفتد. باید روی فرهنگ مردم سالاری کار کرد؛ اگر آن را جدی گرفتیم در گذر زمان هم تهدیدها مرتفع می شود، هم پیوند های جامعه محکم می شود، هم زمینه برای رشد جامعه فراهم می شود و آن وقت است که مردم سالاری فقط مردم را صاحب توقع نمی کند، بلکه صاحب مسؤولیت هم می کند.

 

اگر در جامعه احساس شود که ساز و کار انتخابات طوری است که اطمینان نداشته باشند که نماینده مطلوب روی کار می آید، طبعاً اعتماد هم پدید نمی آید در حالی که اگر این اعتماد ایجاد شود خود مردم مسئولیت مشکلات موجود را می پذیرند و با درک متقابل همکاری می کنند.

راه درست، تغییر فضای کنونی است. اصلاح طلب ها هم چیزی جز این که زمینه حاکمیت مردم بر سرنوشتشان در جامعه فراهم شود نمی خواهند، از جمله در انتخابات. این را نیز از بیرون نیاورده ایم، بلکه از اسلام آموخته ایم. اسلامی که معتقدیم در متن انقلاب ما بوده و اکثریت مردم هم آن را می خواستند، نه اسلامی که با مردم، رأی مردم، حاکمیت مردم بر سرنوشت و با حرمت و کرامت افراد سرو کاری ندارد. ما این نگرش را قبول نداریم. تعارف نداریم، اسلام ما اسلامی است که با حرمت و کرامت مردم و حضور مردم در عرصه موافق است.

 

انتخابات مهمی پیش روی ماست. اصلاح طلبان می خواهند در انتخابات شرکت کنند، اما نمی گذارند. آیا واقعا شرایط حضور در انتخابات مهیا است؟ وقتی قرار شد یک بینش و منش و روشی که از قضا خیلی هم بسته و تنگ است خود را عین نظام بداند و هر کس را با این دیدگاه مخالف است خارج از نظام معرفی کند و بیاید به جای نگهبانی از ارزش ها و قانون راه همه گروه ها و سلیقه ها را به جز یک سلیقه خاص به سوی حاکمیت سد کند آیا واقعاً می توان در چنین انتخاباتی حضور فعال داشت؟

مردم در انتخابات گذشته ریاست جمهوری هزینه های زیادی داده اند. آیا با ادامه این روش بخش قابل توجه جامعه که احساس می کند به آنها جفا شده حاضر می شوند پای صندوق بیایند؟

 

ما از سر دل سوزی هشدار می دهیم و واقعا گاهی اوقات از آنچه پیش روی ماست وحشت می کنم.

در دوران مسؤولیت من منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در دنیا محدود و مطرود شده بودند؛ آن ها اصلاحات را ”فتنه“ می دانستند، ولی امروز حتی آمریکا هم که آن ها را از لیست تروریست ها بیرون می آورد. چه کسی پاسخگو است که چه مقدار از این هزینه متعلق به ما و مدیریت داخلی ماست و چقدر بدخواهی آنها؟

ملت ما با هر کس روی خوش نشان بدهد و از هر چه بتواند بگذرد از آدم کشان و تروریست هایی که جنایت ها کرده اند و در کنار دشمن متجاوز قرار گرفته و منشاء آشوب ها شده اند نخواهد گذشت و آمریکا و اروپا هم با این کارشان بدبینی مردم ما را نسبت به خود افزایش داده اند.

به هر حال این مسائل وجود دارد و من هم معتقدم تهدیدها جدی است.

آزادی استقلال و پیشرفت و اخلاق آرمان های ماست. راه آن هم تقویت جنبه های مردم سالاری و تکیه بر معیارهای اصلی اسلام که وجود دارد و بخصوص در حکومت امیرالمومنین (ع) تجلی پیدا کرد. باید دید آن معیارها و ارزش ها را چگونه می توان در زمان حال پیاده کنیم؟این اصلاحات ماست و باید روی آن پافشاری کرد.

 

در مورد انتخابات هم آن چه مهم است اجماع اصلاح طلبان و اهل حل و عقد است.

باید در درون جامعه باشیم و بگوییم ایمان؛ صلاح و منفعت و پیشرفت و رفع تهدید و معیشت مردم چه رابطه ای دارد با آن ادعاهایی که ما راجع به توسعه سیاسی و جامعه مدنی می کنیم؟ باید فضا باز شود و حرف ها زده شود. آنچه مورد نظر است تغییر فضا در این لحظه حساس و بخصوص پیش از انتخابات است که متأسفانه نشانه های خوبی را در این زمینه نمی بینیم.

باید به آنچه مصلحت جامعه است باز گردیم و به مردم و قانون اساسی حرمت بگذاریم. قانون اساسی را درست پیاده کنیم و از جمله انتخابات را مطابق قانون اساسی برگزار کنیم. آن وقت همه حاضریم برای نظام هر چه در توان داریم انجام دهیم و به بهبود امور کمک کنیم.

============================================

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages