ادعای توانمندی های نظامی؛ آیا سپاه راست می گوید؟ + سایر خبرها

1 view
Skip to first unread message

Emrooz News

unread,
Oct 14, 2012, 5:39:29 PM10/14/12
to

مهمانپرست: آماده‌ایم در زمینه هسته‌ای انعطاف نشان دهیم

جرس: سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی با اظهار آمادگی ایران برای نشان دادن انعطاف هسته‌ای، گفته است در صورتی که تأمین سوخت ۲۰ درصدی رآکتور تحقیقاتی تهران تضمین شود، ایران حاضر است در باره تعلیق غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم گفت‌و‌گو کند.

به گزارش ایرنا، رامین مهمانپرست روز جمعه، ۲۱ مهرماه در دهمین نشست رسانه‌ای اوراسیا در قزاقستان گفت: «برای غنی‌سازی ۲۰ درصد، چون نیاز کم است و تولید آن صرفه اقتصادی نیز ندارد، اگر تأمین سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران را تضمین کنند، این موضوع قابل مذاکره خواهد بود.»

وی افزود: «اگر تضمینی برای تأمین سوخت ۲۰ درصد رآکتور تحقیقات تهران داده شود، مسئولان ما آمادگی ورود به بحث و گفت‌و گو درباره غنی‌سازی ۲۰ درصد را دارند، اما این بدان معنا نیست که ما حق غنی‌سازی برای ۲۰ درصد را نداریم.»

علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران نیز به تازگی به مجله آلمانی «اشپیگل» گفته بود که اگر حق غنی‌سازی ایران به رسمیت شناخته شود و سوخت مورد نیاز ایران تأمین شود، ایران «به طور داوطلبانه» از میزان غنی‌سازی خود می‌کاهد.


این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که پیشتر روزنامه نیویورک تایمز از ارائه پیشنهادی هسته‌ای از سوی ایران و رد آن از سوی آمریکا خبر داده بود. پس از انتشار این خبر، ایران ارائه پیشنهاد هسته‌ای به آمریکا را رد کرد.

روزنامه نیویورک تایمز روز ۱۴ مهرماه، از قول یک مقام ارشد آمریکایی آورده بود که ایران در قالب طرحی که برپایه طرح «گام به گام» مذاکرات مسکو تهیه شده، خواستار حذف تمامی تحریم‌ها شده است تا در ازای آن، تدریجا غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم را متوقف کند.

به گفته این روزنامه، آمریکا این در خواست را «غیرقابل اجرا» خوانده و آن را رد کرده است.

با این‌حال سعید جلیلی، دبير شورای عالی امنيت ملی ايران، ۱۵ مهرماه گفت: «هيچ‌گونه پيشنهاد جديدی خارج از چارچوب مذاکرات ۵+۱ در اجلاس اخير سازمان ملل متحد مطرح نشده است و ادعای برخی رسانه‌های آمريکايی در اين خصوص بی‌اساس است.»


علیرغم این اظهارات، رامین مهمانپرست روز ۲۱ مهرماه با تأکید بر این‌که «رفتار آمریکایی‌ها نشان می‌دهد به دنبال حل مسئله هسته‌ای نیستند»، گفت: «این موضوع برای ما سوال است که چرا هرگاه فضا به سمت رفع مسائل می‌رود، با مخالفت‌های بیشتر از سوی دولت آمریکا رو‌به‌رو می‌شویم؟»

وی افزود: «ما به هیچ‌وجه انگیزه‌ای برای تولید سوخت ۲۰ درصد نداشتیم، اما به دلیل تأمین نکردن آن از سوی غرب برای تولید رادیو داروها و رفع نیاز بیماران سرطانی، اقدام به تولید سوخت ۲۰ درصد کردیم.»

غرب ظن آن می‌برد که غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم از سوی ایران در راستای تولید سلاح هسته‌ای باشد، اما ایران می‌گوید اورانیوم ۲۰ درصدی را برای مقاصد پزشکی نیاز دارد.


طبق اظهارات ۱۵ مهرماه علی باقری، معاون سیاست خارجی و امنیت بین‌الملل دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، تهران همچنان بر سر طرح گام به گام خود که طی مذاکرات مسکو به ۵+۱ ارائه شد،‌ ایستاده است و در انتظار پاسخ سازنده از طرف مقابل است.

طبق طرح گام به گام، پیشنهاد شده است که تهران به پرسش‌ها و نگرانی‌های موجود آژانس و کشورهای غربی پاسخ دهد و طرف مقابل نيز از شدت تحریم‌ها و فشارها علیه ایران بکاهد.

از سال ۲۰۰۶ تا کنون گروه ۱+۵، متشکل از روسيه، چين،آمريکا، بريتانيا و فرانسه به همراه آلمان، با ايران بر سر برنامه اتمی‌اش در تماس هستند اما دو طرف تاکنون به نتيجه‌ای دراين باره دست نيافته‌اند.

===========================================

اخراج ۱۰۰۰ کارگر کارخانه پارت لاستیک مشهد در یک سال گذشته

جرس: نماینده کارگران بیکار شده مجموعه صنعتی پارت لاستیک مشهد، از بیکاری حدود۱۰۰۰ کارگر این کارخانه در یک سال گذشته خبر داد.

به گزارش ایلنا، این فعال کارگری در این باره به ایلنا گفت: کارخانه پارت لاستیک مشهد در سال گذشته ۲۵۰۰ کارگر داشته است اما در طول یک سال گذشته حدود ۱۰۰۰ کارگر این کارخانه تعدیل شده‌اند و کارگران شاغل فعلی نیز با چندین ماه حقوق معوقه رو به رو هستند. همچنین تعداد زیادی از آن‌ها به صورت روز مزدی برای کارخانه کار می‌کنند.

این کارگر در پایان اظهار داشت: مجموعه صنعتی پارت لاستیک، قطعات لاستیکی کارخانه‌های ایران خوردرو و سایپا را تولید می‌کند. تحریم‌های ضد بشری و برخی سیاست‌های نادرست اقتصادی باعث کاهش خرید دو کارخانه ایران خوردرو و سایپا از مجموعه صنعتی مذکور شده و برای این کارخانه مشکل به وجود آورده است.


لازم به ذکر است ایرج یزدانبخش، مدیریت مجموعه صنعتی پارت لاستیک در پی‌گیری خبرنگار ایلنا از وضعیت این مجموعه، اظهار داشت که بهتر است این موضوع در شرایط فعلی مسکوت باقی بماند.

در همین زمینه، یکی از نمایندگان استان خراسان رضوی در مجلس، با تایید خبر بیکاری ۱۰۰۰ کارگر کارخانه پارت لاستیک مشهد در طول یک سال گذشته، این اقدام را نوعی باج گیری کارفرمایی خواند.

امیر حسین قاضی‌زاده در این باره به ایلنا گفت: بسیاری از کارخانه دار‌ها یاد گرفته‌اند که تعداد زیادی از کارگران را فله‌ای اخراج کنند و از این طریق با تحت فشار گذاشتن دولت، وام‌های کلان دریافت کنند.

وی در ادامه افزود: این عمل اسمی به جز باج گیری ندارد و در انتها هم مشخص نیست وام دریافتی کجا خرج می‌شود.

این نماینده مجلس در پایان اظهار داشت: البته بسیاری از کارخانه‌ها هم هستند که بیش از ۳۰ سال، شرافتمندانه به کار خود ادامه داده و در شرایط اقتصادی بد فعلی به مشکل بر خورده‌اند. اگر مجموعه‌ای نیاز به کمک داشته باشد این کارخانه‌ها هستند

===========================================

محمد توسلی به ۱۱ سال حبس محکوم شد

جرس: رییس دفتر سیاسی نهضت آزادی به ۱۱ سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد. 

به گزارش «میزان خبر»، محمد توسلی در پی محاکمه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۱۱ سال حبس تعزیری پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد.

این فعال سیاسی ماه گذشته در دادگاه بدوی حاضر به دفاع از خود نشد و پرونده خود را فاقد وجاهت قانونی و حقوقی دانست که توسط نیروهای امنیتی تنظیم شده و نتیجه آن از پیش معلوم است.

محمد توسلی اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷بوده و بعد از انقلاب بار‌ها بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است. 

===========================================

ادعای توانمندی های نظامی؛ آیا سپاه راست می گوید؟

مرجان سیادت

جرس: سرداران سپاه پاسداران جمهوری اسلامی آنگاه که در برابر دوربین های رسانه ها یا ضبط صورت خبرنگاران قرار می گیرند چنان از دستاوردهای پیشرفته آفندی و پدافندی این نهاد نظامی- امنیتی سخن می گویند که ذهن هر مخاطب را به سمت این پرسش هدایت می کنند که آیا این حجم گسترده توانایی جمهوری اسلامی در حوزه نظامی- دفاعی واقعیت دارد و اگر آنگونه است که گفته می شود چرا اسراییل تمایل به جنگ با ابرقدرتی چون ایران دارد؟

 

 سپاه پاسداران به خصوص پس از برکناری سردار رحیم صفوی و جلوس سردار عزیز جعفری به صورت تمام قد وارد حوزه تبلیغات سیاسی- روانی در خصوص توانایی خود در جنگ با کشورهای مهاجم به خصوص اسراییل و آمریکا شد.

نشانه گرفتن ده ها هزار موشک به سمت اهداف از قبل تعیین شده متعلق به کشور آمریکا و همچنین شهرهای اسراییل، بستن تنگه هرمز ظرف چند دقیقه، یکسان کردن کشور متخاصم با خاک، وقوع جنگ جهانی سوم، کشته شدن ده ها هزار نفر از شهروندان کشورهای دیگر، انجام عملیات های برون مرزی علیه منافع آمریکا در سراسر جهان و ... در اخبار مربوط به اظهار نظر سرداران به فراوانی قابل مشاهده است.

سپاه با همکاری خبرگزاری خود یعنی "فارس" -که محمود احمدی نژاد چندی پیش از آن به عنوان خبرگزاری وابسته به نهاد نظامی- امنیتی یاد کرد، حوزه ای به نام امنیتی و دفاعی برای سرویس سیاسی خود تعریف کرده است که با کلیک روی آن با خبرهای مختلفی درباره توانایی های خارق العاده سپاه پاسداران به چشم می خورد.

 

توانمندی بومی یا تظاهر به توانمندی

سپاه پاسداران در تاریخ یکشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۰ اعلام کرد که یک فروند هواپیمای جاسوسی از نوع مارتین آر کیو ۱۷۰ معروف به پهپاد را در شرق ایران با کمترین خسارت ممکن سرنگون کرده و اکنون آن را در اختیار دارند. به گفته سرداران، تصرف گرفتن این هواپیما با استفاده از در اختیار گرفتن کنترل هواپیما یا همان هک کردن صورت گرفته است.

اگرچه کارشناسان خارجی پس از بررسی فیلم پخش شده از پهپاد ساقط شده در سیمای جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدند که این هواپیمای بدون سرنشین از نوع چندان پیشرفته نبوده اما مقامات سپاه، آن را پیروزی بزرگ و نشانه پیشرفت قابل ملاحظه این نهاد در علوم نظامی شدند. با این حال شایعات بسیاری درباره چگونگی دستیابی سپاه به این پهپاد منتشر شد؛ بروز نقص در سیستم ردیابی و در نتیجه سقوط این هواپیمای بدون سرنشین در شرق ایران و یافتن آن توسط یک چوپان، همکاری روسیه با ایران در هک کردن پهپاد و خرید آن از پاکستان شایعاتی بود که حتی از زبان برخی نمایندگان مجلس ایران نیز شنیده می شدند.

سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضای سپاه همان موقع اعلام کرد "ما تمام اطلاعات و نرم افزار این هواپیما را بدست آورده‌ایم. این هواپیما همچنین در دو هفته قبل از کشته شدن بن لادن در محل کشته شدن این فرد در پاکستان پرواز داشته است. اگر ما به نرم افزارها و هاردهای این هواپیما دست پیدا نکرده باشیم، نمی‌توانستیم این موضوعات را بدست بیاوریم. متخصصان ما کاملا به بخش‌ها و برنامه‌های این هواپیما مسلط هستند."

سرداران وعده دادند که به زودی نمونه بهتر از آن را می سازند و پس از 9 ماه در شهریور ماه سال 91 سردار عزیز جعفری فرمانده سپاه پاسداران اعلام کرد که پهپاد "شاهد 129" جدیدترین دستاورد سپاه در این عرصه است که با مداومت پروازی 24 ساعته می‌تواند ماموریت‌های خوبی در حوزه‌های شناسایی و رزمی انجام دهد.


به گفته جعفری "با نصب موشک‌های سدید که طراحی خود سپاه است بر روی این پهپاد، این هواپیمای بدون سرنشین می‌تواند اهداف را در دوردست مورد اصابت قرار دهد."

کمتر از یک ماه پس از اظهارات فرمانده سپاه، مقامات اسراییلی از انهدام یک هواپیمای بدون سرنشین در خاک اسراییل خبر دادند و آن متعلق به حزب الله لبنان دانستند. حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان پنجشنبه شب ۲۰ مهر اعلام کرد پهپادی که اسرائیل بر فراز آسمان خود سرنگون کرد، متعلق به این گروه و ساخت ایران است.

خبرگزاری فارس هم نوشت "سیستم عریض و طویل سپر دفاع موشکی اسراییل، در مقابل جدیدترین تست هوایی یک گروه چریکی غافلگیر شده و نمی تواند پرواز این هواپیمای بدون سرنشین را تا وقتی که به نزدیکی شاه رگ حیاتی این رژیم رسیده، تشخیص دهد."

با این حال رسانه های مختلف از احتمال روسی بودن این هواپیمای بدون سرنشین خبر دادند. روسیه با ساخت پهپاد ۳۰۰ TU- به فناوری قابل توجهی در ساخت این نوع از هواپیما دست یافته است هرچند دبیرکل حزب الله لبنان می گوید "این هواپیمای بدون سرنشین روسی نیست بلکه ساخت ایران است و کادرهای متخصص لبنانی در حزب‌الله آن را مونتاژ کردند." به گفته برخی منابع، روسیه با خودداری از تحویل سامانه موشکی اس 300 به ایران، پیشنهاد تحویل پهپادهای جاسوسی به جمهوری اسلامی داده است.

 

اغراق های عامدانه

از سوی دیگر نگاهی به تیترهای سرداران سپاه در حوزه های مختلف نیز نشان می دهد، این دستگاه نظامی- امنیتی سعی فراوانی در نشان دادن اغراق گونه توانایی های خود دارد. این در حالی است که در اظهار نظر فرماندهان کشورهای پیشرفته نظامی نظیر آمریکا، انگلستان، فرانسه، روسیه، چین و حتی اسراییل، مانور کلامی بدین شکل وجود ندارد. تیترهای زیر بخشی از اظهارات فرماندهان علی رتبه سپاه یا مسوولان نظامی ایران در خصوص توانایی های این نیروی نظامی است:

- محسن رفیق دوست/ فرمانده اسبق سپاه/ از فشنگ تا موشک قاره‌پیما را در کشور می‌سازیم

- محمد حجازی/ معاون ستاد کل نیروهای مسلح/ ایران یکی از قطب‌های تأمین تجهیزات نظامی شده است

- جمال الدین آبرومند/ معاون هماهنگ کننده سپاه/ توانمندی‌های ما اوج گرفته است

- احمد وحیدی/ وزیر دفاع/ موشک‌های کروز ایران پاسخگوی تهدیدات خواهد بود

- غلامرضا جلالی/ رییس سازمان پدافند غیرعامل: مجموعه موازی غنی‌سازی «فردو» از شاهکارهای پدافند غیرعامل است

- عباس نیلفروشان/ فرمانده دافوس سپاه/ توان سپاه برای ایجاد اختلال در سیستم‌های تهاجمی دشمن

- علی فدوی/ فرمانده نیروی دریایی سپاه/ افزایش سرعت شناورهای سپاه به 3برابر شناورهای آمریکا

- علی فدوی/ فرمانده نیروی دریایی سپاه / هزاران تابوت در انتظار متجاوزان

- مرتضی میریان/ جانشین عملیات نیروی زمینی سپاه/ پاسخ ایران به هرگونه تجاوزی قاطع خواهد بود

- مسعود جزایری/ معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستادکل نیروهای مسلح/ پاسخ چند برابری و دامنه‌دار ایران به هرگونه تهاجم احتمالی دشمن

- علی فدوی/ فرمانده نیروی دریایی سپاه/ نفوذ نیروی دریایی سپاه به محرمانه‌ترین اطلاعات دشمن

- احمد وحیدی/ وزیر دفاع/ مانور آمریکایی‌ها در خلیج فارس سرشکستگی دیگری برای آنها بود

- حسین سلامی/ جانشین فرمانده کل سپاه/ قادر به پرتاب‌ موشک‌های بیشمار و همزمان از نقاط مختلف به پایگاه‌های دشمن هستیم

- حسین سلامی/ جانشین فرمانده کل سپاه/ قدرت دفاعی ایران فراتر از مرزهای جغرافیایی است

- محمدعلی عزیز جعفری/ فرمانده کل سپاه/ صهیونیست‌ها با وجود آگاهی از توان ایران، تهدید می‌کنند

- علی فدوی/ فرمانده نیروی دریایی سپاه/ رصد لحظه به لحظه سپاه از رزمایش دریایی آمریکا

- علی فدوی/ فرمانده نیروی دریایی سپاه/ روزگار سیاهی در انتظار آمریکایی‌هاست

- امیرعلی حاجی زاده/ فرمانده نیروی هوا فضای سپاه/ توان عملیاتی پهپاد شاهد ۱۲۹ در فاصله ۲هزار کیلومتری

- یحیی رحیم صفوی/ دستیار نظامی و مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی/ باید پایمان را روی گلوی دشمنان بگذاریم و با آنان هجومی برخورد کنیم

- امیرعلی حاجی زاده/ فرمانده نیروی هوا فضای سپاه/ حمله به ایران یعنی جنگ جهانی

- محمدعلی عزیز جعفری/ فرمانده کل سپاه/ روش‌های ناشناخته سپاه برای مقابله با دشمن

 

تکرار تاکتیک سعید صحاف

ساخت موشک های بالستیک قاره پیما، میان برد، پهپاد، ناوشکن جنگی، زیردریایی، قایق های تندرو، انواع تجهیزات نظامی- دفاعی، زمین گیر کردن دشمن، شلیک همزمان هزاران موشک به سمت اهداف دشمن و ... واقعه تاریخی حمله آمریکا به خاک عراق و اظهار نظرهای محمد سعید الصحاف وزیر اطلاع رسانی درباره نابودی ایالات متحده را به اذهان متبادر می کند. او درست هنگامی که نظامیان آمریکایی وارد بغداد شدند به همه اطمینان داد که اوضاع پایتخت عراق تحت کنترل است و اثری از نظامیان آمریکایی نیست. محمد سعید الصحاف علاوه بر تکذیب مستمر حضور نظامیان آمریکایی در عراق، به خاطر استفاده از کلمات و واژگان قدیمی و کهن مانند العلوج برای مهاجمان در میان محافل مطبوعاتی و مخاطبان رسانه ها، به شدت مورد توجه قرار گرفت و البته سوژه طنز آنها شد. حتی پس از آغاز عملیات نظامی آمریکا ، به طور روزانه در محل ساختمان معروف وزارت اطلاع رسانی عراق کنفرانس مطبوعاتی برگزار می کرد. او یک بار برای اینکه امنیت پایتخت را به آنها نشان دهد، کنفرانس مطبوعاتی را در پشت بام ساختمان این وزارتخانه برگزار کرد.

صحاف نیز در آخرین مصاحبه مطبوعاتی و در آخرین ساعات قبل از سقوط بغداد به دست نظامیان آمریکایی و در حالی که تانک های بغداد در نزدیکی پل های بغداد در حرکت بودند گفت: "هیچ نظامی آمریکایی وارد بغداد نشده است. بغداد در امن و امان است. ما با العلوج (کنایه به نظامیان آمریکایی) مقابله می کنیم. هم اکنون هزاران نفر از نظامیان آمریکایی در دروازه های بغداد دست به خودکشی زده اند."

به اعتقاد نیروهای نظامی آمریکا، اغراق های سعید الصحاف در توان نظامی عراق، بیشترین خدمت را در روحیه دادن به سربازان آمریکایی داشت. آنها حتی پس از پایان جنگ و تسلیم شدن صحاف، از بازجویی او خودداری کردند.

 

تبلیغات تاریخ مصرف گذشته

از سوی دیگر برخی اظهارنظرهای سرداران سپاه در حوزه های داخلی و خارجی از روش های تبلیغات روانی "گوبلز" وزیر تبلیغات حکومت هیتلر بهره می گیرد هرچند گوبلز در استفاده از جنگ روانی تا مدت ها توفیق داشت و توانسته بود افکار عمومی داخل و خارج آلمان را تحت تاثیر قرار دهد.

وی دو راهکار اساسی در ایجاد جنگ روانی و تبلیغات استفاده می کرد؛ به اعتقاد وی "دروغ هر اندازه که بزرگ تر باشد، مردم آسان تر باور می کنند" و همچنین "اندکی حقیقت را با بسیاری دروغ درهم بیامیز و به مردم عرضه کن."

سپاه که اکنون در همه حوزه های سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... جمهوری اسلامی نفوذ کرده، دستگاه اطلاعاتی ویژه خود با بودجه نامحدود دارد و در زندان اوین نیز یک بند مجهز به همراه اتاق بازجویی مخوف برای خود تشکیل داده، اینک وارد پروپاگاندای نظامی- رسانه ای هم شده است. این بار اما حوزه بین الملل؛ غافل از اینکه اگر مصداق دشمنانی که سرداران از آنها نام می برند آمریکا و متحدشان باشند، آنها بزرگ ترین رسانه های جهان را در اختیار خود دارند و به آسانی نه تنها بر افکار عمومی ایرانی ها که جهانیان را هم ماننده پروژه های عراق و افغانستان با خود همراه می کنند.

========================================

درخواست مهدی محمودیان از خاتمی: با آگاهی‌بخشی به مردم، مانع جنگ شوید

 جرس: مهدی محمودیان روزنامه نگار محبوس در زندان رجایی شهر در یادداشتی کوتاه خطاب به سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور پیشین کشور به بهانه ی تولد وی با ابراز نگرانی از تهدید کسور به جنگ نوشته است: ظاهراً برخی از دولتمردان ما نیز برای فرار از مسئولیت مشکلات خود ساخته داخلی و فرافکنی علت آن چندان بی میل به این اتفاق نیستند. 

به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی در بخشی از یادداشت خود آورده است: شما و همه دوستداران ایران بدون در نظر گرفتن گرایشات سیاسی آنها خواه ساکن در کشور باشند و خواه مقیم دیگر کشورها می توانید بر خلاف شیپورهای تبلیغاتی در هر دو سوی میدان با انذار به دولتمردان داخلی و خارجی و مهمتر از آن با آگاهی بخشی به مردم درباره عواقب ویرانگر جنگ مانعی جدی بر سر راه این بلای خانمان سوز که قطعاً نابودی سرمایه های عظیم انسانی و اقتصادی و عقب ماندگی بیشتر کشور از گردونه توسعه و پیشرفت را به همراه خواهد داشت ایجاد نمایید و با این کار خدمتی بزرگ به همه ایرانیان و حتی بسیاری از مردم جهان انجام دهید.

مهدی محمودیان که در خصوص وقایع بازداشتگاه کهریزک اطلاع رسانی کرد، ۲۵ شهریور ماه در منزل شخصی اش بازداشت و به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

وی در ایام حبس در زندان رجایی شهر کرج نامه های درباره وضعیت اسفناک این زندان و ایام بازداشت خود نوشت که موجب فشارهای بیشتر بر وی شد. محمودیان نوروز امسال پس از دو سال نیم حبس بی وقفه، به مرخصی آمد تا مشکل ریه خود را که در ایام زندان ایجاد شده بود، درمان کند. او همچنین به مشکلات قلبی، فشار خون و روده دچار است که به این خاطر چند بار در بیمارستان بستری شده است.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:


جناب آقای خاتمی سلام

امروز در حالی این نامه را از تبعیدگاه رجایی شهر برای شما می نویسم که به ناحق و به جرم ناکرده همانطور که می دانید بیش از سه سال است به دور از خانواده در زندان به سر می برم. اما با این وجود عهدی که با مردم داشته ام را فراموش نکرده ام و همچنان به اندازه توان و امکان برای تغییر شرایط تلاش می نمایم.

شاید رسم نباشد که کوچکتر این گونه به بزرگتر پیام تبریک بفرستد و دور از ادب ایرانی باشد که بخواهم از این طریق محبتی که جنابعالی در سالروز تولدم نسبت به دختر دلبندم و پدر و مادر عزیزم ابراز داشته اید را پاسخ گفته باشم، اما نگرانی حاصل از شرایط کنونی جایی برای رعایت این مسائل باقی نگذاشته است.

تصمیم داشتم در یک جمله برایتان بنویسم “خاتمی عزیز تولدتان گرامی باد” اما راستش را بخواهید دلم نیامد تا از این فرصت بهره بیشتری نبرده بنابراین با اجازه شما دو سه جمله دیگر هم خدمتتان عرضه می دارم.

همانطور که مستحضر هستید در این ایام صدای جنگ از هر سو بگوش می رسد و جنگ طلبان بین المللی و در رأس آنها دولت صهیونیستی خواهان هستند که از سیاست ورزی نابخردانه دولتمردان ما در عرصه بین المللی همانطور که تاکنون بهره برده اند این بار نیز به بهانه دیگر بهره خود را برده و با راه اندازی جنگی دیگر هزینه ای گزاف و جبران ناپذیر بر ملت عزیز ما تحمیل نمایند. این در حالیست که ظاهراً برخی از دولتمردان ما نیز برای فرار از مسئولیت مشکلات خود ساخته داخلی و فرافکنی علت آن چندان بی میل به این اتفاق نیستند.


در چنین شرایطی رفع این مشکل نیازمند حضور فعالانه تر جنابعالی هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه عمومی می باشد.

شما و همه دوستداران ایران بدون در نظر گرفتن گرایشات سیاسی آنها خواه ساکن در کشور باشند و خواه مقیم دیگر کشورها می توانید بر خلاف شیپورهای تبلیغاتی در هر دو سوی میدان با انذار به دولتمردان داخلی و خارجی و مهمتر از آن با آگاهی بخشی به مردم درباره عواقب ویرانگر جنگ مانعی جدی بر سر راه این بلای خانمان سوز که قطعاً نابودی سرمایه های عظیم انسانی و اقتصادی و عقب ماندگی بیشتر کشور از گردونه توسعه و پیشرفت را به همراه خواهد داشت ایجاد نمایید و با این کار خدمتی بزرگ به همه ایرانیان و حتی بسیاری از مردم جهان انجام دهید!

امید که شصت و نهمین سالروز تولد شما با رفع کامل این مشکل و استقرار امنیت و آرامش در کشور همراه گردد!

عمرتان دراز و برای ملت پر فایده باد!

مهدی محمودیان

بیستم مهرماه نود و یک

تبعیدگاه رجایی شهر

==========================================

نشست مشترک سه مرجع تقلید درباره گرانی و مشکلات اقتصادی

جرس: سه تن از مراجع تقلید، در نشستی پس از بررسی مشکلات اقتصادی و فرهنگی کشور، به مسوولان توصیه کردند هر چه سریع‌تر به مبارزه با گرانی و تورم و صیانت از اخلاق و فرهنگ جامعه بپردازند.

براساس این گزارش مکارم‌شیرازی، صافی‌گلپایگانی و شبیری زنجانی در نشست مشترکی، به بررسی اوضاع اقتصادی کشور به ویژه مساله گرانی و تورم و مشکلات اخلاقی و فرهنگی جامعه پرداختند.

مراجع تقلید در این نشست، پس از بررسی اوضاع اقتصادی و فرهنگی کشور از مسوولان خواستند با توجه به شرایط حساس کشور، منطقه و جهان، با استفاده از نظرات کارشناسان، به اصلاح امور اقتصادی و مبارزه با گرانی، تورم، بیکاری و صیانت از اخلاق و فرهنگ اسلامی، مخصوصا مساله حجاب و عفاف بپردازند.

مکارم‌شیرازی، صافی‌گلپایگانی و شبیری زنجانی خاطرنشان کردند: به یقین نظام اسلامی از چنان استحکامی برخوردار است که این امور آن را متزلزل نمی‌سازد، ولی مردمی که در راه آن جانفشانی کرده و صدها هزا شهید و جانباز و آزاده تقدیم داشته‌اند، انتظار دارند که مسئولین در برابر این مشکلات طاقت‌فرسا حداکثر تلاش و کوشش خود را انجام دهند و با تدبیر و برنامه ریزی صحیح، آثار سوء تحریم‌های دشمن را برطرف سازند و هیچ فرصتی را از دست ندهند.

این سه مرجع تقلید یادآور شدند: اختلاف سلیقه‌ها هرگز نمی‌تواند بهانه‌ای برای عدم همکاری در حل معضلات باشد؛ مسوولان بدانند اگر عزم و اراده قوی و نیت‌ها خالص باشد، خداوند متعال نیز کمک می‌کند و مشکلات حل خواهد شد.

=========================================

سرانجام ظلم 

علی مزروعی

دراین فرصتی که داشتم توفیق یافتم کتاب " خاطرات عزت شاهی " تدوین و تحقیق محسن کاظمی منتشره از سوی " دفتر ادبیات انقلاب اسلامی " سوره مهر را مطالعه کنم و به خاطرات دوران جوانی خود باز گردم. حقیقتا به هنگام مطالعه اوراق این کتاب فکر می کردم چقدر خوب بود همه کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، که غالبشان سابقه ای در انقلاب ندارند، به ویژه افرادی که در نهادهای امنیتی و انتظامی و نظامی و قضایی کار می کنند و دستی در امور بازجویی و پیگیری پرونده افرادی که بقول خودشان اتهامات امنیتی دارند، اجبار می کردند که حتما این کتاب را بخوانند تا دریابد که « سرانجام ظلم » جز سقوط و تباهی ظالم نخواهد بود.

 

عزت شاهی در این خاطرات به شرح ریزترین برخوردهای ماموران و بازجویان ساواک با خودش و دیگر مخالفین رژیم پهلوی در زندانها و کمیته مشترک ضد خرابکاری می پردازد که در عین خواندنی بودن بس حیرت انگیز و تاسف بار است، و این سئوال مطرح می شود که آیا این بازجویان و شکنجه گران از جنس انسان و ایرانی بوده اند که آنچنان وحشیانه و همچون گرگ بجان همنوعان و هموطنان خود افتاده بودند با این انگیزه و خیال و تصور که دارند به بقای رژیم کمک و به وطن خدمت می کنند؟ اما در واقع با هر شلاقی که می زدند یا مبارزی را زیرشکنجه می کشتند یا به زندان می انداختند، بر اسباب زوال و سرنگونی رژیم و عقب ماندگی وطن دامن می زدند، و با انباشت ظلم و نفرت برکوره انقلاب می دمیدند بگونه ای که وقتی انقلاب براه افتاد دراندک زمانی طومار ظلم و فساد آنان را درهم پیچید و رژیم استبدادی پهلوی را در آتش انقلاب سوزاند.

 

کارگزاران رژیم پهلوی در دستگاه های امنیتی و قضائی که به خیال خود با سبعیت و وحشیگری تمام توانسته بودند همه مخالفین و مبارزین رژیم را مهار و سرکوب و زندانها را از آنان پرکنند، و حتی در زندانها به  اختلاف و تفرقه میان زندانیان سیاسی دامن زنند و از این پیروزی در پوست خود نمی گنجیدند درعین حال از فهم اینکه در زیر پوست جامعه و ذهن و دل مردم نسبت به رژیم و هیات حاکمه چه می گذرد، ناتوان یا غافل بودند، و این درحالی بود که بدلیل تحولات جهانی و روی کارآمدن رئیس جمهوری دموکرات درآمریکا و افشاگری فراوانی که علیه ظلم و ستم رژیم درخارج شده بود برای رعایت حقوق بشر تحت فشار شدید قرار گرفته ودرسال 56 هیات هایی از سوی صلیب سرخ جهانی برای راستی آزمایی این موضوع روانه ایران می شوند و با بازدید از زندان ها و دیدار با زندانیانی که اسامی آنهارا داشتند و شهره به شکنجه شدن بودند، به تهیه گزارش دراین باره و افشای دروغ های رژیم پرداختند و ظلم استبدادحاکم را برجهانیان آشکار و بیش از پیش رسوا ساختند.

 

" اسم مرا هم در روزنامه های خارجی اعلام کرده بودند. از زمانی که من دستگیر شده بودم، رژیم اعلام کرده بود که در درگیری کشته شده ام، اما بچه هایی که درخارج بودند به صلیب سرخ جهانی گفته بودند که رژیم دروغ می گوید. او زنده است و شدیدا تحت شکنجه و فشار است، اگر دیر بجنبید ممکن است واقعا اورا بکشند. لذا صلیبی ها خیلی اصرار داشتند که مرا ببینند. اینها هم می ترسیدند که مرا نشان ندهند، لذا چند بار جایم را عوض کردند ولی بالاخره مجبور شدند نشانم بدهند.

 

وقتی سراغم آمدند من هرچه را که دراین چهار – پنج سال بر سر خودم و دیگران آمده بود شرح دادم. مترجم حرفهای مرا برایشان ترجمه می کرد. یکی از بچه های چپی به انگلیسی مسلط بود و ترجمه های مترجم را کنترل می کرد. به نظرم او عباس سماکار بود. به آنها گفتم که چطور بازجویی می کنند، دادگاه فرمایشی تشکیل می دهند و ساواک در همه کارها حضور دارد و دخالت می کنند. رئیس دادگاه خواب است و رای از قبل صادر شده است. در خصوص شکنجه هم تمام بلایایی را که در این مدت بر سرم آمده بود، از سلول انفرادی، از روزها و شبهای بدون لباس و لخت و عور در فضایی سرد و یخچالی، از به صلیب کشیده شدن، از آپولو، از شلاقهای حسینی(شکنجه گر) و...همه و همه را شرح دادم. حتی علت آمدنمان به این بند و بی پول شدنمان را هم پیش کشیدم. مترجم گفت: فلانی من معذورم از ترجمه این حرفها! پرسیدم: چرا؟ گفت: اگر رسولی(سربازجوی ساواک) از من سئوال کرد فلانی چه گفت، باید به او بگویم، یعنی مجبورهستم که بگویم. گفتم باکی نداشته باش و بگو، تازه می توانی مطالب دیگری را هم از طرف من اضافه کنی و بگویی. " (ص 451 )

دیری از این مصاحبه و گزارش هیات های صلیب سرخ نمی گذارد که آتش انقلاب آنچنان شعله ور می شود که کاخ ستم و استبداد شاهنشاهی را می سوزاند و « سرانجام ظلم » دامن همه ظالمان و شکنجه گران و زندانبانان و...را می گیرد و جای زندانیان سابق با اینان جابجا می شود و حالا باید دید اینها چگونه عمل می کنند؟

 

" خیلی از آقایان به بگیر و ببند تمایلی نداشتند، به یاد دارم که گاهی با آقای مهدوی کنی بر سر بعضی مسائل از این دست مشکل داشتیم. او گفت : اگر حکومت اسلامی ما شکست بخورد و از بین برود، بهتر است از اینکه ما بخواهیم با زور و یا سر نیزه حکومت را نگهداریم. اصطلاح خودش « سرنیزه » بود. می گفت : اگر ما از بین برویم و شکست بخوریم، بهتر است از اینکه حکومتمان دیکتاتوری باشد، استبدادی باشد. ایشان با این طرز تفکر می خواستند در همان سالهای اول انقلاب مدینه فاضله به وجود آورند و از در رحمت خداوند وارد بشوند. به نظرم همین دیدگاه و رواج آن بود که باعث برخی مشکلات و مسائلی چون خرابکاری و کودتا می شد." (ص 489 )

 

ارزیابی عملکرد کارگزاران جمهوری اسلامی در این باره مقالی دیگر را می طلبد اما جالب اینکه جایگاه ایندو دیدگاه و صاحبانش طی زمان جابجا می شود بگونه ای که عزت شاهی شرح می دهد بدلیل کج روی های که در اداره امور به ویژه در کمیته انقلاب اسلامی می بیند درسال 64 از کار درآنجا استعفا داده و بطورکلی از کارگزاری حکومتی کناره می گیرد و به رغم سختی های معیشتی که پیدا می کند دیگر به کار دولتی باز نمی گردد تا زندگی سالمی داشته باشد اما اقای مهدوی کنی به کارگزاری حکومتی در مقام های مختلف ادامه داده و درسال گذشته پس از سالها و درپی حوادث کودتای انتخاباتی خرداد 88 جایگزین هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس خبرگان شد و دقیقا از عملکرد حاکمیت در بگیر و ببندها و استبدادورزی و دیکتاتوری دفاع کرد بدون آنکه هراس داشته باشد:"اگر ما از بین برویم و شکست بخوریم، بهتر است از اینکه حکومتمان دیکتاتوری باشد، استبدادی باشد."

 

خواندن این خاطرات ازاین جهت جالب و عبرت آموز است که گویا ما ایرانیان گرفتار یک دورباطل و نفرین شده ایم و راه و روش حکومتداری را نمی دانیم چرا که شیوه رفتاری ما چه در زمان رژیم سکولار پهلوی و چه در زمان حکومت جمهوری اسلامی در دو سوی حاکمیت و مخالفان یکسان بوده و هر طرف در پی نابودی طرف دیگر بوده است و نیرو و توانی که درصورت هم افزایی می توانست سازنده کشور و پیشبرنده توسعه باشد در هزارتوی درگیریها و زندانها و سلولها و... تلف و اسباب عقب ماندگی کشور می شود، والبته ریشه یابی اینگونه رفتارها و دورباطل خود بحثی مفصل می طلبد اما بنظرم این وضعیت درعمق ناشی از درآمد بادآورده نفت است که هر حاکمیتی را براستبدادورزی و دیکتاتوری توان می بخشد و به ظلم و ستم وامیدارد هرچند « سرانجام ظلم » هم دامنش را می گیرد، وبا این وضعیت عجیب نیست که درتاریخ معاصر کشورمان ما هر 8 تا 10 سال شاهد یک شورش و درهم ریختگی اجتماعی و درهر 3 تا 4 دهه شاهد یک جنبش و انقلاب باشیم.

=========================================

وزیران خارجه اتحادیه اروپا دوشنبه تشکیل جلسه می دهند

جزئیات بسته جدید تحریم ها علیه ایران

در تحریم های جدید،کشور های اروپایی از فروش فلزات و گرافیت که نوعی فولاد بسیار مورد نیاز برای ایران است، منع می شوند.

گروه سیاسی: اتحادیه اروپا که از نخستین روز ماه جولای تحریم های نفتی را علیه ایران اعمال می کند در روز جمعه به طور مقدماتی در خصوص طرح تحریم بانکداری، صنایع و کشتیرانی جمهوری اسلامی به توافق رسید.

این خبر در حالی اعلام می شود که روز جمعه روزنامه گاردین چاپ انگلیس گزارش داده بود تلاش های تازه ای در راه است تا پس از انتخابات ریاست جمهوری 6 نوامبر در آمریکا و پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال آینده، رویکرد دیپلماتیک جدیدی در مذاکرات هسته ای با ایران به بوته آزمون گذاشته شود.

 

اما تحریم هایی که قرار است در نشست روز دوشنبه وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در لوکزامبورگ به تصویب برسد، گامی جدی و قاطع از سوی 27 کشور عضو بلوک اروپایی در جهت اعمال فشار بر ایران به شمار می رود.

همچنین اقدامات تازه اتحادیه اروپا می تواند تکمیل کننده تلاش های ایالات متحده به منظور افزایش فشار اقتصادی بر ایران باشد. اقتصاد ایران در حال حاضر با مشکل کاهش ارزش ریال در مقابل دلار مواجه است و از سال گذشته تا کنون ریال بیش از دو سوم ارزش خود را از دست داده است.

خبرگزاری رویترز با اشاره به تحریم های جدید اتحادیه اروپا به نقل از مارک فیزپاتریک، کارشناس منع اشاعه در موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک گزارش داد: تحریم های جدید اتحادیه اروپا پاسخی است به موضع غیر مصالحه ای ایران در گفت و گو های دیپلماتیک. ماه گذشته انگلیس، فرانسه و آلمان که طرف مذاکرات هسته ای با ایران در گروه 1+5 به شمار می روند ، هشدار داده بودند به دنبال اعمال تحریم های مضاعف علیه ایران هستند.

 

یک مقام اروپایی که تمایلی به ذکر نام خود ندارد در توصیف دامنه تحریم های جدید گفت: این تحریم ها مبادله های مالی با برخی ملاحظات در زمینه کمک های بشردوستانه، غذا و خرید دارو  را شامل می شود. این در حالی است که هم اکنون نیز قیمت دارو در ایران تحت تاثیر تحریم ها به شدت افزایش یافته و برخی دارو های وارداتی نیز کمیاب یا نایاب شده اند.

از سوی دیگر از این پس تاجران اروپایی ناگزیر خواهند بود که برای هرگونه نقل و انتقال مالی با ایران به منظور تجارت کالاهای مجاز از دولت مجوز دریافت کنند. این در حالی است که در گذشته برای تجارت کالاهای مجاز با ایران به مجوز دولت های کشور های اروپایی نیازی نبود.

همچنین با ممنوعیت های جدید اتحادیه اروپا  در زمینه ضمانت نامه های تجاری کوتاه مدت، آسیب های بیشتری به اقتصاد جمهوری اسلامی وارد خواهد شد.

علاوه بر این کشور های اروپایی از فروش فلزات و گرافیت که نوعی فولاد بسیار مورد نیاز برای ایران است، منع می شوند. در اقدامی سمبولیک نیز اتحادیه اروپا از خرید گاز از ایران خودداری خواهد کرد.

 

این اقدام از آن جهت سمبولیک است که مقادیر گازی که از مبداء ایران به مقصد اتحادیه اروپا می رسد بسیار ناچیز است و در حدی نیست که بتواند پیامد های اقتصادی برای جمهوری اسلامی به همراه داشته باشد. گزارش ها حاکی از آن است که ترکیه بخشی از گاز وارداتی از ایران را با گاز وارداتی از آذربایجان ترکیب کرده و به اتحادیه اروپا صادر می کند.

یک دیپلمات اروپایی اعلام کرده است که کمیته ای از سفرای کشور های اتحادیه اروپا در مورد بسته تحریمی علیه برنامه های هسته ای ایران به توافق رسیده اند.

اتحادیه اروپا همچنین قصد دارد صنعت کشتیرانی ایران را نیز به طور وسیع تری تحریم کند. هدف از این اقدام کاهش توانایی جمهوری اسلامی برای فروش نفت و کسب درآمد عنوان شده است. در تحریم های جدید شرکت های اروپایی از فروش تکنولوژی کشتی سازی به ایران و توانمندی های ذخیره سازی منع می شوند. از سوی دیگر ارائه خدماتی مانند طبقه بندی و پرچم گذاری به تانکر های ایرانی نیز ممنوع می شود.

 

کارشناسان می گویند با توجه به اهمیت تامین قطعات برای موتور تانکر ها و ناوگان تجاری ایران که ساخت اروپاست، این ممنوعیت، کشتیرانی تجاری ایران را با مشکلات عدیده ای مواجه می کند.

علاوه بر این 34 شرکت یا موسسه ایرانی دیگر نیز به فهرستی از 400 شرکت ایرانی افزوده می شوند که هم اکنون تحت تحریم های اتحادیه اروپا قرار دارند. نام این شرکت ها پس از تصویب نهایی تحریم ها اعلام خواهد شد.

این در حالی است که ایالات متحده نیز در صدد اعمال تحریم های جدیدی علیه ایران است.

کلیف کاپچان؛ تحلیلگر امور خاورمیانه در موسسه اوراسیا می گوید، پیام این تحریم ها این است که در صورتی که مذاکرات جدی آغاز نشود، اقتصاد ایران شرایط وخیم تری را تجربه خواهد کرد.

==========================================

اخطار اوباما به نتان یاهو: انگیزه تصمیم های من تنها مفید بودن آنها برای امریکا است و تدارک جنگ!؟:

اوباما خطاب به نتان یاهو: تصمیم در باره سیاستی که امریکا می باید اتخاذ کند را من می گیرم و این تصمیم را وقتی می گیرم که آن را بسود امریکا تشخیص می دهم:

در 24 سپتامبر، دبکا فایل خبر داد که تقلاهای نتان یاهو بی ثمر شد و اوباما حاضر نشد خط قرمزی را معین کند که نتان یاهو می خواست و نیز حاضر نشد تاریخ معین کند:

• در برنامه 60 دقیقه ای تلویزیون سی بی اس، در 23 سپتامبر 2012، اوباما گفت: من نگرانی آقای نتان یاهو را درک می کنم و با او موافقم که نباید به ایران اجازه داد به اسلحه اتمی دست بیابد. زیرا برای هر دو کشور تهدید آمیز است. برای دنیا نیز تهدید آمیز و موجب درگرفتن مسابقه در ساختن سلاح هسته است. باوجود این، در آنچه به تصمیم ها در باره امنیت ملی امریکا مربوط می شود، هرگونه فشاری در من بی اثر است. تنها انگیزه صحیح بودن تصمیم و موافق حق مردم امریکا بودنش، سبب گرفتن آن می شود. گوشهای من هیچ صدای دیگری را نمی شنوند.

و من، نه یک فشار، یک وظیفه را احساس می کنم دارم و آن اینست که باید در شور نزدیک با اسرائیلی باشم. چراکه این امر (مجهز شدن ایران به سلاح هسته ای) آنها را عمیقا˝ نگران کرده است.


• بدین قرار، او می گوید: شور؟ آری. همکاری؟ هرگز! سخنان او واپسین امید نتان یاهو و اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل را به همکاری امریکا و اسرائیل در متوقف کردن برنامه اتمی ایران توسط حمله نظامی، برباد داد. رئیس جمهوری امریکا، مثل بلور شفاف بود: تصدی امنیت ملی و امنیت امریکا تنها با او است. بنا بر این، به نتان یاهو گفت: بر شما نیست که امریکا را به تعیین خط قرمز وادار کنید. روش او در رد تحقیر آمیز خواست اسرائیل و بی اعتنائیش به آنچه موجب نگرانی اسرائیل است، تفاوتی با طرز سخن گفتن رهبران ایران در باره اسرائیل ندارد.

• تهدیدهای رهبران ایران بعدهای گوناگون دارند: از سوئی، آنها می گویند اگر اسرائیل فکر حمله به ایران را بکند، توسط یک حمله پیشگیرانه، ویران خواهد شد. از سوی دیگر، می گویند: اسرائیل نه توان نظامی و نه جرأت حمله به ایران را دارد. محمود احمدی نژاد در پاسخ سئوال سی ان ان که ، آیا شما نگرانی حمله نظامی نزدیک اسرائیل به ایران هستید؟، می گوید: صهیونیستها بسیار، بسیار ماجراجو هستند... آنها در پی ساختن فرصتهای جدید برای خود و رفتارهای ماجراجویانه خود هستند. سخنان اوباما، مشابه قول احمدی نژاد، فرصت سازیها، هستند.


رئیس جمهوری ایران نیاز ندارد توضیح بدهد ایران چگونه واکنشی را نشان خواهد داد. زیرا توضیح را پیش از آنکه او به نیویورک برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل بیاید، سردار امیر علی حاجی زاده، فرمانده نیروی موشکی سپاه، داده است. او، در 23 سپتامبر، گفته است: «بسا اسرائیل و ایران درگیری نظامی پیدا کنند. هیچ چیز قابل پیش بینی نیست... هرگاه چنین شود، به جنگ سوم جهانی بدل می شود. در وضعیتی که آنها (اسرائیلی ها) همه تدارک ها را برای حمله به ایران دیده اند، ممکن است ما دست به حمله پیشگیرانه بزنیم. هر حمله اسرائیل را به دستور امریکا تلقی می کنیم. در نتیجه، به پایگاه های امریکا در بحرین و قطر و افغانستان حمله خواهیم کرد. » بدین سان، تهران، با یکی شمردن منافع امریکا و اسرائیل، بسوی اوباما است که شلیک می کند.

انقلاب اسلامی: سخنان حاجی زاده و پیش از او، سخنان جعفری، بی وزن کردن پیشاپیش سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل متحد است. چرا که اعتراض احمدی نژاد به جنگ افروزی اسرائیل وقتی رﮊیم که در تدارک حمله پیشگیرانه به اسرائیل است، بی اعتبار و بسا ریشخند آمیز می شود. وقتی خامنه ای تحریک را با تحریک پاسخ می دهد، زیر دستان او نمی توانند زبان تحریک نداشته باشند و بدانند، کسانی که عکس العمل می شوند، به ضرورت بازنده اند. از جمله به این خاطر که به تحریک کننده می گویند: تحریک کن و مطمئن باش من واکنش تو می شوم.


• دبکا فایل، از قول منابع خود در بیت المقدس، گزارش کرده است که نتان یاهو، بطور جدی در حال تجدید نظر در سفر خود به نیویورک، برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد است. زیرا اگر برود و در سخنرانی خود، سیاست حکومت اوباما را به چالش بکشد، باب انتقادها از خود را خواهد گشود و به دخالت در انتخابات ریاست جمهوری امریکا متهم خواهد شد.

رامنی در همان برنامه سی بی اس به سیاست اوباما حمله کرد و امتناع اوباما از ملاقات با نتان یاهو را اعلان به دولتهای خاورمیانه کرد که ما از دوستان خود فاصله می گیریم»...

• بمدت 2 هفته، نخست وزیر اسرائیل کاخ سفید را به رگبار پیغام بست. توسط قدرتمند ترین پیام رسان ها، کاخ سفید را بمباران کرد. اما همه آنها به خود او بازگشتند و زیر این ضربه اش گرفتند: رئیس جمهوری امریکا نه تنها ترتیب اثری به فشارهای اسرائیل نمی دهد، بلکه بیش از پیش مصمم است که تن به حمله نظامی به ایران ندهد.

انقلاب اسلامی: باوجود این، از چه رو، محمد علی جعفری، «فرمانده کل» سپاه می گوید: جنگ روی خواهد داد؟ آیا مثلث امریکا – اسرائیل - «ایران» واکنش یکدیگر نشده اند؟:

=======================================

نفوذ پهپاد ایرانی به خاک اسرائيل خبر خوبی برای تهران است؟

رضا تقی زاده (تحلیلگر سیاسی)

استفاده حسن نصرالله، دبيرکل حزب الله لبنان، از تعبير مشترک با بنیامین نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، پيرامون مبداء پرواز و منشاء هواپيمای بدون سرنشين (ساخت ايران) که در فاصله ۴۰ مايلی تاسيسات اتمی «ديمونا» سرنگون شد می تواند در توجيه اقدام تلافی جويانه احتمالی  اسرائيل مورد استناد قرار گيرد.

ايران در گذشته گزارش هايی را پيرامون مشاهده اشيا پرنده در مرزهای شمال غربی خود با آذربايجان منتشر کرده بود.

عليرغم انکار رسمی باکو و تل آويو، سپتامبر امسال گزارش هايی پيرامون بررسی نحوه استفاده از تاسيسات نظامی جمهوری آذربايجان توسط نيروی هوايی اسرائيل در حمله احتمالی عليه ايران انتشار يافت.

 

خبرگزاری رويترز به نقل از دو مقام سابق نظامی آذری و دو منبع اطلاعاتی روسيه در همان ماه گزارش داد که موضوع استفاده از امکانات آذربايجان در تدارک حمله هوايی عليه ايران مورد بررسی قرار گرفته است.

آذربايجان در رديف معدود کشورهای مسلمانی است که مناسبات گسترده ای با اسرائيل دارد و دو کشور قراردادی برای خريد نظامی به ارزش ۱.۶ ميليارد دلار به امضاء رسانده اند که تحويل ۲۰ فروند هواپيمای بدون سرنشين پيشرفته  ساخت اسرائيل به آذربايجان و مونتاژ تعداد بيشتری در آن کشور بخشی از مفاد آن است.

 

پهپادهای پيشرفته

اهميت استفاده از هواپيماهای بدون سرنشين طی ده سال اخير در تدارک عمليات نظامی و ماموريت های اطلاعاتی به نحو چشمگيری افزايش يافته است.

هواپيماهای بدون سرنشين به دو دسته کلی تقسيم می شوند: هواپيماهای پيشرفته ای که تکنولوژی ساخت آنها تنها در اختيار آمريکا، چند کشور بزرگ اروپايی و اسرائيل قرار دارد، و همچنين هواپيماهای بدون سرنشين ساده و کوچک که امکان ساخت و به پرواز درآوردن آنها را با استفاده از تجهيزات کارگاهی همه جا و در هر کشوری می توان فراهم ساخت.

کشورهای روسيه و ترکيه هواپيماهای بدون سرنشين نظامی خود را از اسرائيل دريافت کرده اند و چين نيز برای ساخت گونه ای از هواپيماهای پيشرفته بدون سرنشين با اسرائيل همکاری می کند.

با وجود محدوديت هايی غير قابل مقايسه، حتی هواپيماهای کوچک بدون سرنشين نيز از ظرفيت نظامی برخوردارند. از اين نوع هواپيماها برای عکسبرداری از مناطق و همچنين ماموريت شنود می توان استفاده کرد.

 

پهپادهای ايران

پهپادهای ايرانی که يک دستگاه از آنها بنا به گفته حسن نصرالله به فضای هوايی اسرائيل نفوذ کرد و از سوی نيروی هوايی اسرائيل ساقط شد، از نوع اخير  به شمار می روند.

استفاده از هواپيماهای بدون سرنشين در نيمه دوم جنگ ايران و عراق و به منظور کنترل تحرکات نيروهای عراقی مورد توجه ايران قرار گرفت.

اولين نمونه اين هواپيماها «مهاجر» نام گرفت. ايران تدريجا قابليت های اين نوع هواپيماهای بدون سرنشين را بهبود بخشيد و به آنها نام «مهاجر ۲ تا ۵» داد.

بر اساس مدارک غير محرمانه، این هواپیماها توسط ايران در اختيار ونزوئلا، سوريه و حزب الله لبنان نيز قرار گرفته و از نوع  هواپيمايی است که اخيرا برفراز اسرائيل ساقط شد.

ایران از اين نوع هواپيمای بدون سرنشين در حدود ۲۰۰ فروند توليد کرده است.

 

ايران در ماه اوت سال ۲۰۱۰ از ساخت نوعی بمب پرنده موسوم به «کرار» خبر داد که مشخصات آن به موشک های نوع کروز نزديک تر از هواپيمای بدون سرنشين است. بمب پرنده ياد شده دارای ۱۰۰۰ کيلومتر برد و قادر به حمل ۲۵۰ کيلوگرم مهمات است.

تازه ترين هواپيمای بدون سرنشين ايران، «شاهد ۱۲۹» ناميده شده که تا حدودی شبيه هواپيماهای اسرائيلی موسوم به هرمس ۴۵۰ است.

ایران کارهای مطالعاتی توليد اين هواپيماها را از سال ۲۰۰۷ در دانشگاه مالک اشتر (وابسته به سپاه) و «مرکز تحقيقات شاهد» آغاز کرده و کار ساخت آن به پيمانکاران سپاه واگذار و توسط صنايع هوايی «هسا» پيگيری شد.

اين هواپيما برای اولين بار ماه ژوئيه سال جاری و در جريان مانور هوايی «پيامبر» ديده شد و ماه گذشته عملياتی شدن آن از سوی مسئولان جمهوری اسلامی رسما اعلام گرديد.  

 

آسيب پذيری اسرائيل

بی ترديد پيشرفته ترين سيستم های دفاع هوايی نيز در برابر حملات پراکنده موشکی( برد کوتاه يا متوسط و بلند) و يا پرتاب راکت و توپخانه کاملا مصون نيستند.

سيستم دفاع موشکی اسرائیل موسوم به «گنبد آهنين» نيز که برای مقابله با سلاح های پرتابی تاکتيکی طراحی شده است از اين قاعده مستثنی نيست. از اين لحاظ، با استفاده حملات راکتی و يا هواپيماهای بدون سرنشين کوچک می توان آسيب هايی را در درون خاک اسرائيل وارد آورد.

ارزش تبليغاتی اين گونه حملات، در مقايسه با حملات گسترده هوايی عليه يک کشور، به مراتب بيشتر از اهميت نظامی آنها است.

اظهارات هفته جاری حسن نصرالله در مورد منشاء ايرانی هواپيمای بدون سرنشينی که به درون اسرائيل نفوذ کرد و موضوع آن از سوی رسانه های نزديک  به سپاه (خبرگزاری های مهر و فارس)  مورد ستايش قرار گرفت در همين بعد تبليغاتی قرار می گيرد.

در مقابل، دولت اسرائيل ضمن افزايش آمادگی های دفاعی برای مقابله با اين گونه خطرها، بعد سياسی آن را هم مورد بهره برداری قرار می دهد.

 

دولت اسرائیل می توانست تمرين سرنگونی پهپاد ايرانی را در دستور کار يک مانور هوايی پر هزينه قرار دهد. اين وسيله تمرينی را حزب الله لبنان بدون هیچگونه ای هزينه ای برای اسرائیل در اختيار ارتش این کشور قرار داد.

با بزرگ جلوه دادن خطر ايران و حزب الله توسط دولت اسرائيل و رسانه های آن کشور مانند هاآرتص، دولت کنونی می تواند برای جلب حمايت بيشتر رای دهندگان در انتخابات اعلام شده پارلمانی و تقويت مواضع خود استفاده بیشتری کند.

در صورت مبادرت به حمله نظامی عليه ايران، موضوع نفوذ هواپيمای بدون سرنشين ساخت ايران به فضای اسرائيل می تواند در توجيه «اقدام بازدارنده» و يا مقابله به مثل اسرائيل مورد استناد قرار گيرد.

به اين ترتيب با به پرواز درآوردن پهپاد ايرانی و پذيرفتن رسمی منشاء آن، حزب الله لبنان در قبال دريافت يک امتياز تبليغاتی کوچک، عملا امنيت ملی ايران را وجه المصلحه قرارداده و بدون هزينه، آب به آسياب اسرائيل ریخته است.

====================================

وقتی سید حسن نصرالله تحلیل "کیهان" را به باد می دهد!

کیهان در رد احتمال نقش داشتن حزب الله لبنان در ماجرای پرواز هواپیمای بدون سرنشین در آسمان اسرائیل، نوشت: "همه مي دانند كه حزب الله ماجرا جو نيست و بخصوص از دست زدن به اقدامي كه به ضرر متحد خود -دولت سوريه- است، اجتناب مي كند."

عصر ایران - روزنامه کیهان، چهارشنبه هفته گذشته (19/7/1391)، به بررسی ماجرای هواپیمای بدون سرنشی (پهپاد) ساقط شده در اسرائیل پرداخت و در مقاله ای مطول و مفصل، کوشید تا از قصه پهپاد رمزگشایی کند و به خوانندگان خود بگوید چه کسی پهپاد را راهی اسرائیل کرده است.

کیهان بر اساس گمانه زنی های موجود، چهار گزینه ایران، حزب الله لبنان، مصر و اسرائیل را کاندیداهای به پرواز درآمدن پهپاد در آسمان اسرائیل دانست.

سرمقاله نویس کیهان، با کنار گذاشتن گزینه ایران، دست داشتن اسرائیلی ها در پرواز پهپاد در آسمان این کشور با اهداف خاص مد نظر تل آویو را منتفی دانست و در این باره نوشت: گفت احتمال اينكه اسرائيلي ها خود هواپيماي خود را ساقط كرده باشند چندان منطقي نيست چرا كه پرستيژ نظامي-امنيتي، همواره براي اين رژيم از اهميت زيادي برخوردار بوده است. بنابراين مي توانيم بگوئيم كار هر كس هست كار خود اسرائيل نيست.

 

کیهان در رد احتمال نقش داشتن حزب الله لبنان در ماجرای پهپاد، نوشت: "همه مي دانند كه حزب الله ماجرا جو نيست و بخصوص از دست زدن به اقدامي كه به ضرر متحد خود-دولت سوريه- است، اجتناب مي كند."

در تحلیل روزنامه کیهان، دولت مصر عامل پرواز پهپاد در آسمان اسرائیل معرفی شد و سرمقاله نویس کیهان دراین باره نوشت: "بدترين خبر براي اسرائيلي ها اين است كه اين پرواز از صحراي سينا انجام شده باشد و از قضا قرائن هم اين احتمال را تقويت مي كند. چرا كه از يك سو همه مي دانند كه آمريكايي ها در فاصله 1357 تا 1389 چنين هواپيماهايي را به رژيم سابق مصر داده اند."

 

کیهان در ادامه نوشت: "با اين وصف و با تكيه بر اينكه ورود هواپيماي جاسوسي بر فراز بخش جنوبي فلسطين در سالگرد جنگ ششم اكتبر مصر با رژيم صهيونيستي اتفاق افتاده و محمد مرسي به همراه ارتش آشكارا به برجسته سازي دستاورد مصر در اين جنگ و آمادگي آنان براي حضور پرقدرت در جنگي مشابه مبادرت ورزيدند، مي تواند بخشي از سياست «قدرت نمايي» در مقابل اسرائيل به حساب آيد. اما اعلام اينكه نظاميان و دولت مصر در يك تصميم مشترك به چند كيلومتري ديمونا نزديك شده اند به هيچ وجه به نفع رژيم صهيونيستي نيست چرا كه با طرح اين مسئله بر نگراني شهروندان غاصب به شدت افزوده مي شود و ارتش اسرائيل را وادار به واكنش در مقابل نيرويي مي كنند كه به درستي آن را نمي شناسد و در فاصله دو دهه اخير بارها از اين «نيروي مرموز» شكست خورده است. ارتش اسرائيل قادر نيست اطلاعات واقعي را درباره اين هواپيما منتشر كند چرا كه لازمه آن تن دادن به جنگ با مصر است اين در حالي است كه صحنه واقعي تحولات مصر را نه مرسي و اخوان و... مي گردانند بلكه همان نيروي مرموزي كه مبارك را ساقط كرد، صحنه مقابله با اسرائيل را هم مديريت مي كند. پس بهتر اين است كه دولتمردان و نظاميان اين رژيم سكوت كنند كه كرده اند."

 

یک روز بعد از این تحلیل مطول که در آن تأکید شده بود فرستادن پهپاد کار مصری ها بوده و نمی توانسته از سوی حزب الله باشد ، پنج شنبه شب، سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، رسماً اعلام کرد که آن هواپیمای بدون سرنشین را حزب الله لبنان به آسمان اسرائیل فرستاده بود. وی افزود که این اولین بار نبود که حزب الله لبنان چنین کاری کرد و آخرین بار هم نخواهد بود.

با تصریح سیدحسن نصرالله، نه تحلیل موشکافانه کیهان از ماجرای پهپاد ساقط شده در اسرائیل، یک شبه دود شد و به هوا رفت، بلکه سرمقاله کیهان در واقع به نقض غرض بدل شد. کیهان گفته بود ماجرای پهپاد کار حزب الله لبنان نیست چرا که حزب الله ماجرجو نیست. بدیهی است اکنون که معلوم شده نقش اول داستان "پهپاد و اسرائیل" حزب الله لبنان بوده است، کیهان باید بر مبنای مقدمات استدلالش، به این نتیجه برسد که حزب الله لبنان ماجراجوست! و حال آن که ارسال چنین پهپادی در یک جنگ اطلاعاتی و در حالی که هواپیماهای اسرائیلی مدام بر فراز لبنان هستند ، اساساً نمی تواند ماجراجویی باشد مگر در تحلیل کیهانی! 

 

سرمقاله نویس کیهان، می خواست با تاکید بر " برگزاري مراسم جشن با حضور دهها هزار ارتشي و مردم مصر بمناسبت سالگرد آخرين جنگ مصر و سوريه با رژيم صهيونيستي" در حضور محمد مرسی، به این نتیجه برسد که ورود هواپیمای بدون سرنشین به آسمان اسرائیل، از دیگر برکات و نتایج "بیداری اسلامی" در مصر است.

اما احتمالاً خوانندگانی که آن سرمقاله سرشار از یقین را خوانده بودند، در کمتر از 48 ساعت پس از مطالعه تحلیل کیهان از زیرپوست حوادث پیچیده بین المللی، به یاد این جمله مشهور کارل مارکس افتاده اند: "هر آنچه سخت و استوار است دود می شود و به هوا می رود."   

=========================================

چگونه دلارهای نفتی هزینه سلفی‌ها می‌شود؟

فرهمند علیپور

مارک داو - از زمان خیزش‌ جهان عرب در سال ۲۰۱۱، سلفی‌ها به‌عنوان شبکه‌ای زیرزمینی و بزرگ از متعصبان مذهبی، به نیرویی قوی و پر سر و صدا تبدیل شده‌اند. عامل این رشد چشمگیر، بزرگ‌ترین تولید کننده نفت جهان یعنی عربستان سعودی است.

وقتی مسلمانان خشمگین در روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۲ دراعتراض به یک ویدئو در مقابل سفارت آمریکا در قاهره تظاهرات کردند، پرچم‌های سیاهی در دست آن‌ها دیده می‌شد. این پرچم‌های سیاه و سفید سلفی‌ها به سرعت از صنعا در یمن تا بنغازی در لیبی، در سراسر جهان عرب دیده شدند.

 در واقع خیزش عرب‌ها در سال ۲۰۱۱ کمک بزرگی به سلفی‌ها بود. با رفتن دیکتاتورهای قدیمی جهان عرب، شبکه زیرزمینی تندرو‌ها پا به عرصه گذاشت؛ گروه‌هایی که با ثروت حکومت‌های سلطنتی خلیج فارس تقویت می‌شوند و به رقابت با بهار عربی برخاسته‌اند.

 

صدور وهابی‌گری

این مسلمانان خشکه مقدس در لیبی و مالی سرگرم ویرانی زیارتگاه‌ها و مراکز مذهبی مسلمانان میانه‌رو همچون صوفیان هستند. همفکران آن‌ها در تونس در تلاش برای خفه کردن سکولار‌ها و زدودن آثار هنری هستند که به نظرشان "کفرآمیز" می رسند. حضور فعالانه برخی هسته‌های سلفی در سوریه نیز محرز شده است.

اما چیزی که کمتر به آن پرداخته شده، آن است که چه کسانی پشت سر سلفی‌ها هستند. کار‌شناسان منطقه‌ای، دیپلمات‌ها وسرویس‌های اطلاعاتی، عربستان سعودی و دلارهای نفتی به ظاهر بی‌پایان را حامی سلفی‌ها عنوان می‌کنند. سمیر امغار نویسنده کتاب "سلفی‌گری معاصر؛ جنبش‌های فرقه‌ای در غرب" می‌گوید: «شواهد بسیار گواهی می‌دهند که عربستان سعودی تامین کننده مالی گروه‌های سلفی است.»

 

آنتوان بسبو رئیس مرکز نظارت کشورهای عربی در پاریس نیز می‌گوید: «آنچه ما در مورد سلفی‌ها در مالی و شمال آفریقا می‌شنویم در واقع شکلی از وهابی‌گری است که مرکز آن در عربستان سعودی است و از دهه هفتاد و هم‌زمان با بالارفتن قیمت نفت، شاهد تلاش این کشور برای گسترش این تفکر بودیم. عربستان سعودی اکنون سالانه میلیون‌ها یورو برای حمایت از این سلفی‌ها در سراسر جهان هزینه می‌کند.»

کریم صدر از تحلیل‌گران مسائل کشورهای خلیج فارس هم می‌گوید: «به طور سنتی این پول‌ها را اعضای خانواده سلطنتی، بازرگانان و رهبران مذهبی به صندوق‌های موسسات خیریه‌ مسلمانان پرداخت می‌کنند.» دلارهای عربستان سعودی تنها در کمک‌های مستقیم به گروه‌های سلفی، مبلغان مذهبی و کانال‌‌های ماهواره‌ای رو به افزایش خلاصه نمی‌شوند، سهم زیادی از این دلار‌ها صرف محصلان کشورهای عربی می‌شود که برای شرکت در دوره‌های مذهبی به شهرهای مکه، مدینه و ریاض می‌روند.

 

 سمیر امغار می‌گوید: «بسیاری از محصلان مدارس مدینه خارجی هستند و از کمک‌های سخاوتمندانه عربستان برخوردار می‌شوند. بلیط هواپیما و اقامت رایگان از جمله این کمک‌هاست. این‌ها زمانی که تحصیلات خود را به پایان می‌رسانند به کشورهای خود باز می‌گردند تا مبلغان سلفی‌گری باشند و از همین رو جنبش سلفی‌های فرانسه نیز در حال شکل گیری است.»

 

اسلام هدف است یا پادشاهی عربستان؟

صدور اسلام تنها هدف دستگاه سیاست خارجی عربستان نیست. آن‌گونه که سمیر امغار می‌گوید یکی از اصلی ترین اهداف این دستگاه، تحکیم و تشکیل شبکه‌ای از حامیان قادر به دفاع از منافع اقتصادی، ایدئولوژیک و استراتژیک پادشاهی عربستان است.

 

از زمان آغاز بهار عربی، حامیان و مروجان سلفی‌گری کمک‌ها و هم‌چنین اهداف سیاسی خود را مستقیم‌تر به گروه‌های مورد نظر خود رسانده‌اند. محمدعلی ادروبی، تحلیل‌گر سیاسی، با اشاره به پیروزی چشمگیر حزب سلفی «نور» در مصر که توانست در کمال شگفتی ۲۴ درصد از آراء پارلمان را از آن خود کند، به فرانس ۲۴ می‌گوید: «با خروج دیکتاتور‌ها راه برای تثبیت و حضور احزاب سلفی در این کشور‌ها فراهم شده و آن‌ها اکنون مستقیم و به‌طور رسمی از عربستان کمک‌های مالی دریافت می‌کنند. وقوع بهار عربی عربستان سعودی را حقیقتا دچار شگفتی کرد. پاسخ ریاض اما تشکیل گروه‌های سلفی در این کشور‌ها بود تا بتواند نفوذ بیشتری در آن‌ها داشته باشد.»

 

کشمکش‌ها در خلیج فارس

استراتژی عربستان سعودی رقابت با قطر – دیگر کشور سلطنتی و ثروتمند خلیج فارس– و اخوان‌المسلمین است. صدر می‌گوید:«میان عربستان سعودی و قطر رقابتی فشرده برای جذب بیشتر سلفی‌ها وجود دارد. در حالی که امارات متحده عربی ثروت خود را روی لایه متوسط وشهرنشین اخوان‌المسلمین سرمایه گذاری می‌کند، خاندان سلطنتی عربستان ترجیح می‌دهد پول‌های خود را در مناطق روستایی و فقیر سرمایه گذاری کند، جایی که ستون فقرات سلفی‌هاست.»

ه نظر می‌رسد که رویکرد عربستان سعودی – متحد کلیدی آمریکا– در رابطه با گروه‌های سلفی بیشتر عمل‌گرایانه باشد. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر این کشور کمک حساب‌‌شده و دقیق‌تری به گروه‌های جهادی کرد و حمایت خود را عمدتا متوجه گروه‌های زیر کنترل دولت عربستان ساخت.

عربستان سعودی هم‌چنین مطمئن است که مورد هیچ تهدیدی از سوی جهادی‌ها و سلفی‌های تندرویی که درون مرزهای این کشور رشد می‌کنند، قرار نخواهد گرفت.

شاهد این مدعا آن است که در برابر سفارت آمریکا در عربستان سعودی، نه معترضی دیده می‌شود و نه پرچم سیاه و سفیدی به چشم می‌خورد.

منبع: فرانس ۲۴

====================================

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages