تاريخ: 08/12/90 |
عكسالعمل دروغ آن است كه طرف مقابل را به انسان مسلط مينمايد. برگرفته از كتاب برگزيده |
|
مالاريا (پنجمين آلبوم شعر فرانو) شعر طنز شب عيد مرغ داشتيم ران به عرفان رسيد سينه به ايثار دل و جگر به مليحه گردن و دندان و بال و ستون فقرات به من آنجا بود كه فهميدم چرا پدرها اخلاق سگ دارند! بيشتر...
|
|
وينديش، شخصيت اول داستان، آسياباني است كه به همراه همسر و دخترش در يكي از روستاهاي روماني زندگي ميكند، همواره كعبه آمالش را در آلمان ميبيند و براي دريافت گذرنامه و نيل به مقصود بايد علاوه بر پرداخت رشوه، از خيلي چيزها بگذرد. بيشتر...
|
|
دنيا به كبوترانش پشت كرده است (مجموعه شعر) و شكل كودكيم روي شاخههاي بلوط و شكل كودكيم روي شانههاي پدر ... و شكل كودكيم روي بام تابستان تمام شب به سراغ ستارهها ميرفت و مادرم هر صبح مواظب من و خواب ستارههايم بود. بيشتر...
|
|
براي پاسداري از هوم سفيد كه در درياي فراخكرد رسته و انوشي - اكسير جاودانگي - در آن است هرمزد دو ماهي كرد آفريد كه همواره پيرامون هوم ميگردند. بيشتر...
|
|
كونراد، يگانه پسر مانفرد، امير جبار اوترانتو، در روزي كه بايد با اميردخت ايزابلا پيمان زناشويي ببندد به طرزي غريب كشته ميشود. اين مرگ شگفت و هولناك رويدادهاي حيرتانگيز بسياري را پيامد دارد. «قلعهي اوترانتو» نخستين رمان گوتيك به شمار ميآيد. بيشتر...
|
|
3 گزارش كوتاه درباره نويد و نگار قبل از هرچيزي بايد بگم احتمالا از اين داستان خوشتون نميآد. اما به قول يحيي سورآبادي، همون كه براي بچهها قصه مينويسه، گاهي از چيزي كه امروز خوشتون نميآد ممكنه فردا خوشتون بياد. اگه از اون آدمهايي هستيد كه ميتونيد تا فردا صبر كنيد، گمونم بد نيست داستان رو بخونيد. جدي ميگم. بيشتر...
|
|
سامان براي آخرين بار از خودت بپرس اين جا توي پاساژ گلستان چه ميكني. هر پاساژ اقيانوسي است و خيابانهاي شهر رودخانههايي بزرگاند كه آخرش به پاساژها ميرسند. همهي رودها به اقيانوس ميرسند. بيشتر...
|
|
من خيانت ميكنم. به خودم خيانت ميكنم. به چيزهايي كه فكر ميكنم. خيليها فكر ميكنند آدم اول خيلي با خودش كلنجار ميرود، خيلي آره نه ميگويد تا بالاخره تصميمش را ميگيرد. اما همه آدمها خيانت ميكنند بعد برايش دليل پيدا ميكنند. من هم وقتي به تهمينه خيانت كردم دنبال اين توجيهات بودم. بيشتر...
|
|
سمفوني مردگان، رمان بسيار ستوده شده عباس معروفي، حكايت شوربختي مردماني است كه مرگي را بر دوش ميكشند و در جنون ادامه مييابند، در وصف اين رمان بسيار نوشتهاند و بسيار خواهند نوشت؛ و با اين همه پرسش برخاسته از اين متن تا هميشه برپاست؛ پرسشي كه پاسخ در خلوت تكتك مخاطبان را ميطلبد. بيشتر...
|
|
مجري معاني (تعريفنگاري واژههاي هنري و صناعتي در متون عصر صفوي) هرگز گمان نميكردم در تدوين مجموعه تعريفنگاري واژههاي هنري صناعتي عصر صفوي كه همواره چون آرزويي در سر داشتم، توفيقي حاصل شود. با همه تهيدستي علمي، بار اين امانت سنگين را بر دوش كشيدم، تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد. چرا كه براي ذهني متغزل و روحي شاعرانه، جست و جوي واژه و كشف لغت و آنگاه شاهدگزيني از منابع شكنجه بارترين كار است. بيشتر...
|
|
وصل 1000 مجنون (مجموعه نمايشنامه) ... من آمدم تا در شكوه مهر، روشنايي و زيبايي كه بازتابهاي خداوند هستند، زيست كنم. من اينجا هستم، زندگي ميكنم و هيچكس نميتواند مرا از پهنه زندگي، زيبايي و حقيقت! به ديار تاريكي بكشاند. من اينجا هستم ـ تا براي همه و با همه باشم. بيشتر...
|
|
در اين كتاب ميخواهيم تعدادي از تصاوير و اشيايي را كه توسط مردم سراسر دنيا، در زمانهاي مختلف ساخته شده، نشان بدهيم. همچنين ميخواهيم شما را با برخي آدمهاي شگفتانگيز كه آنها را ساختهاند آشنا كنيم. ممكن است بعضي چيزها را دوست نداشته باشيد، يا هميشه آنها را درك نكنيد ـ گاهي حتي خود هنرمندان نيز قادر به توضيح كاري كه انجام ميدهند نيستند! بيشتر...
|
|
ژان پل سارتر (Jean Paul Sartre) «ژان پل سارتر» در 21 ژوئن 1905 در پاريس متولد شد. پدرش مهندس نظامي نيروي دريايي و مادرش، برنده جايزه نوبل صلح بود. وقتي كه پل پانزده ماهه بود، پدرش مرد و او تا سن ده سالگي نزد «شارل شوايتزر»، پدربزرگ مشهورش که معلم زبانهاي خارجي هم بود، تربيت يافت. «پل» کوچک از سال 1907 تا 1917، يعني مدت ده سال را نزد خانواده مادرياش با خوشي سپري كرد و با حضور در محيط کتابخانه پدربزرگ با ادبيات آشنا شد. در سال 1917، مادرش با يک مهندس فني ازدواج کرد و بدين ترتيب، دوران خوشي او پايان يافت. پل تا سن 15 سالگي براي تحصيل به مدرسهاي در «روشل» ميرفت، اما تحمل اوضاع مدرسه و رفتارهاي خشونتآميز دانشآموزان براي او بسيار دشوار بود. وي در سال 1921 به دليل بيماري به پاريس بازگشت. بيشتر...
|
چنانچه تمايل به دريافت اين خبرنامه نداريد لطفا اينجا كليك كنيد. در صورتي كه مايليد دوستان شما نيز اين خبرنامه را دريافت كنند، لطفا اينجا كليك كنيد.
|
درنميگيرد نياز و ناز ما با حسن دوست خرم آن كز نازنينان بخت برخوردار داشت خيز تا بر كلك آن نقاش جان افشان كنيم كاين همه نقش عجب در گردش پرگار داشت حافظ |
آدرس: خيابان انقلاب ـ مقابل دانشگاه تهران ـ شماره 1292 ـ تلفن: 66480871 |