تاريخ: 05/10/90 |
به خاطر قدرداني كار نكن، اما درخور قدرداني كار كن. برگرفته از كتاب بزرگترين... كوچكترين نكات زندگي |
|
ليزا ژنووا دكتراي اعصاب از دانشگاه هاروارد و عضو انجمن ملي آلزايمر در ماساچوست با رمان من هنوز آليس هستم به عنوان نويسندهاي جهاني شناخته شد. آليس استاد دانشگاه هاروارد در رشته روانشناسيست كه در پنجاه سالگي در رشته زبانشناسي چهرهاي شناخته شده ميان استادان دانشگاههاي دنياست. بيشتر...
|
|
مصاحبه با تاريخ، مجموعه گفتگوهاي ماندني و خواندني اوريانا فالاچي با چهرههاي مشهور جهان است كه نخستين بار از سوي نشر علم روياروي دل و ديده پارسي زبانان قرار ميگيرد. برگردان اين گفتگوها از متن ايتاليايي انجام گرفته و غلامرضا امامي با نگاه به متن اصلي به ويرايش اين كتاب پرداخته و زندگينامه كوتاه چهرهها را نيز بر آن افزوده است. بيشتر...
|
|
سفينه زندگي درباره پسر بچهاي است كه فقير ولي با استعداد است و سرانجام تا حدي به رفاه مادي ميرسد. او نهايتا پي ميبرد كه در عشق، در تلاشهاي عقلاني، در هنر، موسيقي و حتي در امور مادي نيز به مقصود نرسيده و ناكام مانده است. مجموع اين قضايا او را به انزوا ميكشاند. بيشتر...
|
|
ياد تو در دل من توفان به پا ميكنه (مجموعه ترانهها) بيا تركم مكن اي آشناي با صداقت چراغم را مبر در امتداد مرز ظلمت بيا يك لحظه گوش ده به فرياد من غمگين و عاشق اگر من تيره بختم وليكن قلبي دارم از شقايق هواي خانه من شب پاييز سرد است صداي نبض قلبم پر از تكرار درد است. بيشتر...
|
|
ساليان درازي است كه چنين آرامشي نداشتهام... وقتي از جادهاي كه گياه بر آن ميرويد قدم به جنگل ميگذارم قلبم بر اثر نوعي شادي كه زميني نيست به لرزه در ميآيد. نقطهاي از ساحل شرقي درياي خزر را كه زماني در آن به سر ميبردم به خاطر ميآورم. قدم به جنگل گذاشتم، به حدي كه اشك به ديدگان آوردهام به هيجان آمدم. بيشتر...
|
|
سامان براي آخرين بار از خودت بپرس اين جا توي پاساژ گلستان چه ميكني. هر پاساژ اقيانوسي است و خيابانهاي شهر رودخانههايي بزرگاند كه آخرش به پاساژها ميرسند. همهي رودها به اقيانوس ميرسند. بيشتر...
|
|
هاروكي موراكامي (متولد 1949) در ايران كمابيش شناخته شده است. ايشان پرآوازهترين نويسنده ژاپني معاصر است كه حدود ده رمان و چند غير رمان نوشته و شهرت جهاني كسب كرده است. كافكا، در كرانه و پس از تاريكي با ترجمه همين قلم و چند ترجمه ديگر از او به زبان فارسي منتشر شده است. بيشتر...
|
|
گربههاي آدمخوار (مجموعه داستان كوتاه) ساده و سرراست اينكه به نظرم رمان نوشتن كشمكش است و نوشتن داستان كوتاه سرخوشي. رمان نوشتن شبيه جنگلكاري است و نوشتن داستان كوتاه مثل ايجاد باغ. اين دو روند يكديگر را تكميل ميكنند و چشمانداز كاملي ارائه ميدهند كه ذيقيمت است و برگ و بار سبز درختان سايه دلانگيزي بر زمين مياندازند و باد لابهلاي برگهايي خشخش ميكند كه گاه رنگ طلايي به خود ميگيرند. بيشتر...
|
|
ديدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زيباي ماه آوريل (مجموعه داستان) مرد جوان در حالي كه راه خود را از ميان بيدهاي نابيناي تنومند باز ميكرد، به تپه رسيد. از زماني كه بيدها تپه را اشغال كرده بودند، او اولين كسي بود كه توانسته بود از تپه بالا برود. كلاهش را تا روي چشمها پايين كشيد. بيشتر...
|
|
داستان از نيمه شب تا صبح در خيابانهاي توكيو و بخش كوچكي از آن در خانه ميگذرد، ماري كه از خواب طولاني (حدود دو ماه) خواهر زيبايش، اري به ستوه آمده، راهي خيابانها و كافههاي توكيو ميشود و طي ماجرايي خود و او را باز مييابد. بيشتر... |
|
هنگامي كه باستيان داستانش را به پايان رسانيد، مدير كتابفروشي، آقاي كوراندر، مدتي به او نگاه كرد و سپس گفت: كسي چه ميداند، شايد درست در همين لحظه كتاب در دست كس ديگري است كه آن را ميخواند... اما آدمهايي كه ميتوانند ولي براي هميشه در آنجا ميمانند، و آدمهايي نيز يافت ميشوند كه به سرزمين روياها ميروند و باز ميگردند، مانند تو، و اين چنين به هر دو دنيا شكوفايي ميبخشند. بيشتر...
|
|
در اين كتاب ميخواهيم تعدادي از تصاوير و اشيايي را كه توسط مردم سراسر دنيا، در زمانهاي مختلف ساخته شده، نشان بدهيم. همچنين ميخواهيم شما را با برخي آدمهاي شگفتانگيز كه آنها را ساختهاند آشنا كنيم. ممكن است بعضي چيزها را دوست نداشته باشيد، يا هميشه آنها را درك نكنيد. بيشتر...
|
|
يك سالي ميشد كه كار ميكردم. زياد كارم را دوست نداشتم چون هم سخت بود و هم وقتگير و هم اينكه به چشم يك پيشخدمت نگاهم كنند متنفر بودم. به زبان انگليسي علاقه فراواني داشتم و همين باعث شد با كمي تلاش در دانشگاه سراسري تهران پذيرفته شوم. بيشتر...
|
|
عباس معروفي در سال ۱۳۳۶ خورشیدی در تهران متولد شد. وي فارغالتحصیل دانشكده هنرهای زیبای تهران در رشته هنرهای دراماتیک است. عباس معروفي حدود یازده سال معلم ادبیات در دبیرستانهای تهران بوده است.نخستين مجموعه داستان او با نام «روبروي آفتاب» در سال 1359 در تهران منتشر شد. پيش و پس از آن نيز داستانهاي او در برخي مطبوعات به چاپ ميرسيد اما با انتشار سمفوني مردگان بود كه نامش به عنوان نويسنده ثبت شد. در سال 1369 مجلهي ادبي «گردون» را پايهگذاري كرد و به طور جدي به كار مطبوعات ادبي روي آورد. بيشتر...
|
چنانچه تمايل به دريافت اين خبرنامه نداريد لطفا اينجا كليك كنيد. در صورتي كه مايليد دوستان شما نيز اين خبرنامه را دريافت كنند، لطفا اينجا كليك كنيد.
|
اي درد توام درمان در بستر ناكامي اي ياد توام مونس در گوشه تنهايي در دايره قسمت ما نقطه تسليميم لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرمايي حافظ |
آدرس: خيابان انقلاب ـ مقابل دانشگاه تهران ـ شماره 1292 ـ تلفن: 66480871 |