تاريخ: 15/12/90 |
وقتي زندگي برايت سخت شد اين را به ياد بياور كه درياي آرام، ناخداي قهرمان نميسازد. برگرفته از كتاب عمر كوتاه نيست ما كوتاهي ميكنيم |
|
نفرين تيتان (5 گانه پرسي جكسون 3) پرسي جكسون يك پيام اضطراري از دوستش گروور دريافت ميكند و بلافاصله براي جنگ آماده ميشود. او تمام چيزهايي را كه براي يك نبرد قدرتمندانه ضروري است با خود ميبرد: شمشير برنزياش ريپتايد... و دوستانش آنابت و تاليا. گروور دو دورگه قدرتمند را يافته كه والدينشان نامعلوم است. اما اين تمام چيزي نيست كه انتظار پرسي را ميكشد. كرونوس خداي بزرگ تيتان تلهاي مهيا كرده كه قرمانان نوجوان طعمه آن هستند. بيشتر...
|
|
آخرين ايستگاه اين قطار كجاست؟ اگر دلت ميخواهد با اين قطار به ايستگاه آخر ميرسيم شايد ادامه من ادامه تو از ايستگاه آخر آغاز شود شايد با گم شدن آرزوهايمان خود را پيدا كنيم. بيشتر...
|
|
نگاهي فلسفي به جدايي نادر از سيمين هميشه بروز يك اتفاق سبب اتفاقات ديگر ميشود و زماني كه آن اتفاق چنان بزرگ شود كه در سطح اسكار باشد بايد منتظر اتفاقات بزرگ ديگري هم بود، كتاب نگاهي فلسفي به جدايي نادر از سيمين اتفاقي است در ادامه حضور موفق اين فيلم ايراني، كه شايد كتابي چندان بزرگ نباشد، اما حاصل تلاشي است كه بزرگي را ارج مينهد. بيشتر...
|
|
پدر ناگهان از دستشويي بيرون ميزند. نصف صورتش صابوني است و نصف پاك ميگويد: يكي برود ببيند اين مرد نفهم، با اين زبانبسته چه كار ميكند. بيشتر...
|
|
منسفيلد پارك، اثرري كاملا متفاوت از آثار جين آستن نويسنده بزرگ و توانمند معاصر است. در خانهاي مجلل در منسفيلد پارك، افرادي گرفتار روابطي عاشقانه و محرمانه ميشوند. بيشتر...
|
|
3 گزارش كوتاه درباره نويد و نگار قبل از هرچيزي بايد بگم احتمالا از اين داستان خوشتون نميآد. اما به قول يحيي سورآبادي، همون كه براي بچهها قصه مينويسه، گاهي از چيزي كه امروز خوشتون نميآد ممكنه فردا خوشتون بياد. اگه از اون آدمهايي هستيد كه ميتونيد تا فردا صبر كنيد، گمونم بد نيست داستان رو بخونيد. جدي ميگم. بيشتر...
|
|
من خيانت ميكنم. به خودم خيانت ميكنم. به چيزهايي كه فكر ميكنم. خيليها فكر ميكنند آدم اول خيلي با خودش كلنجار ميرود، خيلي آره نه ميگويد تا بالاخره تصميمش را ميگيرد. اما همه آدمها خيانت ميكنند بعد برايش دليل پيدا ميكنند. من هم وقتي به تهمينه خيانت كردم دنبال اين توجيهات بودم. بيشتر...
|
|
شازده كوچولو ساكن سيارة كوچكي به اندازة يك خانة معمولي است و در آن جا گل بيهمتايي دارد كه ماية همة عواطف و دلخوشيها و رنجهاي اوست. خواننده اندك اندك با سرگذشت اين موجود كوچولوي دوستداشتني آشنا ميشود و پي ميبرد كه چرا او روزي تصميم به ترك وطن ميگيرد و پس از عبور از شش سياره به سيارة هفتم، يعني كرة زمين ميرسد. بيشتر...
|
|
مواظب باش مورچهها ميآيند (مجموعه شعر) شجاعت نميخواهد كمي دانايي لازم است آنقدرها هم سخت نيست برداشتن عينك از چشم آدم مرده. بيشتر...
|
|
اومدم و نبودي. ميخواي از من فرار كني؟ قول داده بودي خونه منتظرم بموني. رفته بودي دنبال نامههات؟ اميدوارم هنوز بازشون نكرده باشي. برگرد و بذارشون تو صندوق. بيشتر...
|
|
موزه هنر مشكينفام (اولين موزه خصوصي هنرهاي تجسمي در ايران) اهميت اين موزه با همين آثار پيشرو، شايد و حتما در مقابل عظمت تمدن و فرهنگ فارس و ايران و آثار توليد شده و به يادگار مانده ناچيز باشد. زيرا با يك نگاه گذرا به آرشيو موزههاي معتبر جهان، به خصوص بخش ايرانشناسي آنها، صحت اين امر تاييد ميشود. بيشتر...
|
|
خواستم ديگري مقدمهاي براي اين مجموعه بنويسد، ديدم يا تعريف و تمجيد است يا زائد. خواستم خودم بنويسم، ديدم ميشود توضيح اضافه. اين شد كه متن را به كل حذف كردم. بيشتر...
|
|
هدايت با آثارش جهاني را آفريد كه از يك سو با بنيادهاي نيست شدهاي چون باورها و سنتهاي خرافي ميجنگيد و از ديگر سو مرثيه خوان شكوه از دست رفته ايراني بود. باري. بيشتر...
|
|
هاینریش بل (Heinrich Theodor Böll) هانریش بل در ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در کلن به دنیا آمد، به همین دلیل دوران کودکیاش با مسايل ناشی از جنگ و دگرگونیهای اجتماعی پس از آن درآمیخته بود. با این حال، زندگی خانوادگی آرام و پر از مهر و محبت، تا حدود زیادی، عوارض ناشی از بحران بینالمللی و فاجعهی اقتصادی ملی را در زندگی هاینریش خنثی میکرد. پدرش به حرفهی مبلسازی اشتغال داشت و صاحب کارگاهی در یکی از محلات پر جمعیت کلن بود. هاینریش در همین شهر به مدرسهی ابتدایی و سپس به دبیرستان رفت و بیشتر عمرش را در همین شهر سپری کرد. محل وقوع بسیاری از داستانها و رمانهای بل همین شهر کلن است. خانوادهی بل کاتولیک بود و آموزش کاتولیکی او در خانه و مدرسه چندان بر ذهن او اثر گذاشت که ارزشهای کاتولیکی بخشي اساسی و جداییناپذیر از آثار او شد؛ به حدی که گاه به او لقب «نویسندهی کاتولیک» داده میشد، لقبی که وی از آن بیزار بود. بيشتر...
|
چنانچه تمايل به دريافت اين خبرنامه نداريد لطفا اينجا كليك كنيد. در صورتي كه مايليد دوستان شما نيز اين خبرنامه را دريافت كنند، لطفا اينجا كليك كنيد.
|
خيرمقدم مرحبا اي طاير فرخنده دم شادمان كردي مرا نازم ترا سر تا قدم ميكنم از هجر تو آغاز اظهار نياز زآنكه شرح آرزومندي نيايد در قلم حافظ |
آدرس: خيابان انقلاب ـ مقابل دانشگاه تهران ـ شماره 1292 ـ تلفن: 66480871 |