آقای جنتی! مردم را از بهشت بیرون نکنید
یورش ماموران به روزنامه شرق و بازداشت احمدغلامی، کیوان مهرگان و
فرزانه روستایی
نمایی از اقتصاد؛از خروج نخبگان نفتی تا افزایش واردات
دیده بان حقوق بشر از وضعیت وخیم سرکوب دانشجویان در ایران گزارش داد
تحلیل یک شهروند معمولی از مذاکرات هسته ای
احسنت به این بصیرت دانشجویی
کنشهای کوچک و مثال زدنی از ایستادگی مدنی (۴)
دادستان تهران: مرخصی که بعضی ها می گویند حق زندانی است به نظر ما
امتیاز است
دچار کوررنگی اخلاقی نشویم
بررسی افزایش قیمت سبد خوراکی بانک مرکزی
آقای جنتی! مردم را از بهشت بیرون نکنید
Posted:
سید ابراهیم نبوی
جناب آقای جنتی!
نوشتن این نامه برای شما حتما از سوی دوستانم بسخره گرفته خواهد شد، آنان
خواهند گفت چگونه است برای کسی نامه می نویسی که نه به نظر کسی از درون
حکومت کار دارد و به آن احترام می گذارد، و نه چیزی از احوال مردمان
سرزمین خود می داند. برایتان جوک ساخته اند که هنوز بلیط کشتی نوح را
دارید و در کودکی سوار بر دایناسور به مدرسه می رفتید و با حضرت یوسف عکس
یادگاری دارید و فلان و بهمان. البته من این لطیفه ها را نساخته ام،
بالاخره وقتی مردم کتک می خورند و زندان می روند و حق حرف زدن ندارند،
ساده ترین کاری که می کنند، ساختن جوک برای مسوولان است. همین باعث می
شود که وقتی کسی قدرت دارد، برایش جوک می سازند، مثل موسوی اردبیلی و
هاشمی و حتی خاتمی وقتی بر سر قدرت بود و وقتی از قدرت کنار رفت، دیگر
جوک نمی سازند، مثل خیلی های دیگر که قبلا برایشان هزاران جوک ساخته می
شد، ولی حالا خبری از آن جوک ها نیست. اما حالا نمی خواهم از آن جوک های
رسمی حرف بزنم. می خواهم نکته ای را بگویم که بی تردید آدمی را کمابیش به
شخصیت یک جوک شبیه می کند.
گفته اید و آفتاب نقل کرده است که " رد ولایت فقیه انکار خداوند است." من
نمی دانم واقعا در حضرتعالی این صلاحیت وجود دارد که چنین جمله ای صادر
کنید، یا اینکه مثل بسیاری از جملاتی که گفته اید و همگان شوخی و ساده
لوحی پنداشته اند، حرفی است که از دهانی در رفته و بیخود نباید به آن فکر
کرد. آیا واقعا به این جمله اعتقاد دارید؟ و آیا می دانید عواقب همین
کلام چیست؟ آیا می دانید با همین جمله چه توفانی در دستگاه آفرینش ایجاد
می شود و شوخی شوخی باید بهشت خدا را از میلیون ها و بلکه میلیاردها آدم
خالی کنند و جهنم حتی برای خودتان هم در آینده جا نداشته باشد. البته
هزار بار دعا می کنم که به بهشت بروید تا ما جهنمیان مجبور نباشیم وجود
مبارک تان را در آنجا هم تحمل کنیم. ولی بقول آن اعرابی یا نمی دانی هزار
چه عددی است، یا تا به حال نماز نخوانده ای.
فرض کنیم که " رد ولایت فقیه انکار خداوند باشد" و با همین فرض بیایید
تکلیف مردم جهان را روشن کنیم. بسادگی باید برایتان بگویم که از جمعیت
6560000000 نفری جهان، که در سراسر گیتی زندگی می کنند، فقط 1453000000
نفرشان مسلمانند، یعنی 5 میلیارد و 107 میلیون نفر از مردم جهان اصلا
مسلمان نیستند و طبیعتا ولایت فقیه که هیچ، ولایت پیامبر اسلام را هم
قبول ندارند. از این جمعیت 1453 میلیون نفری هم طبق آخرین آمار همین هفته
گذشته 206 میلیون نفر شیعه هستند، یعنی به عبارت دیگر، 6 میلیارد و 300
میلیون نفر از جمعیت جهان، شیعه نیستند و طبیعتا بقول شما منکر خداوند
هستند. بخاطر داشته باشید که در این جمعیت 6 میلیارد و 300 میلیون نفری
آقای چاوز و پوتین و اردوغان و کل مردم ترکیه که شما آنها را منکر خداوند
می دانید، قرار می گیرند. یعنی تا اینجای کار مسلم است که 96 درصد مردم
دنیا که شیعه نیستند، همه منکر خداوند هستند و بعید می دانم خداوند این
منکران را به بهشت خود راه بدهد.
حالا بیایید سر همین چهاردرصد مردمی حرف بزنیم که کل شیعیان جهان را
تشکیل می دهند و جمعا 206 میلیون نفر هستند. از این گروه 61 میلیون نفر
در ایران زندگی می کنند و 99 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند. طبیعی
است که ما اطلاع کافی از مسلمانان کشورهای دیگر نداریم و بعید هم هست که
در جایی غیر از ایران، جز گروهی در لبنان کسی به ولایت فقیه معتقد باشد،
ولی اطلاعات نسبتا خوبی در مورد ایرانیان داریم. فقط 30 میلیون نفر از
جمعیت هند شیعه هستند، در تمام هند مهم ترین بازیگران سینما و زنانی که
مقید به حجاب مردم هند نیستند و با واژه قرتی خطاب می شوند، همین جمعیت
شیعه هستند و تقریبا جزو معدود زنانی هستند که شلوار غربی می پوشند و به
هیبت فرنگیان درمی آیند. آیا هیچ گمانی می دهید که جمعیت قابل توجهی از
شیعیان هند اصولا اسم ولایت فقیه را شنیده باشند یا به این شیئی نوظهور
معتقد باشند؟
می دانیم و می دانید که ولایت فقیه کشف آیت الله خمینی در سال 1345 بود و
تا قبل از آن حتی شاگردان مراجع تقلید و روحانیون بزرگ هم در این مورد
حرفی نمی زدند و اصلا کسی خبری در این باب نداشت. آیا می توانید حداقل ده
پانزده مجتهد را نام ببرید که به ولایت فقیه تا قبل از انقلاب ایران
معتقد باشند؟ با این حساب، حتما اکثر علمای اسلام مثل علامه نائینی و آیت
الله کاشانی و طباطبایی و بهبهانی و آخوند خراسانی و همه و همه که خبری
از ولایت فقیه نداشتند، یا بسیاری از آنها جزو منکران ولایت فقیه بودند،
همگی جزو منکران خداوند هستند؟ و بطریق اولی تمام دانشمندان سنی مذهب یا
شیعه ایرانی مثل حافظ و سعدی و بوعلی سینا و فارابی و رازی و همه و همه
جزو منکرین خداوند هستند؟ و همین طور که ادامه بدهید و با فرض اینکه اصلا
تا قبل از سال 1357 تقریبا بیش از 99 درصد جمعیت ایران اصلا اسم ولایت
فقیه را هم نشنیده و طبیعتا کسی که اسم چیزی را نشنیده باشد، نمی تواند
به آن معتقد باشد، لابد تمام پدران ما و شما منکرین خداوند بوده و در
جهنم دارند یک قل دو قل بازی می کنند. توضیح بدهم که این بهترین بازی است
که در آنجا ممکن است کسی بکند. کلی آدم دارت بازی می کنند و به عنوان هدف
می ایستند و اهل بهشت هی به آنها تیرهای چهارشعبه دارت را پرتاب می کنند.
بیایید کمی در ایران جستجو کنیم. حضرت تان می دانید و اظهر من الشمس است
که وقتی از جمعیت 1700 نفری نامزدهای مجلس هفتم در تهران، 890 نفر بخاطر
موضوع ولایت فقیه رد صلاحیت شدند، یعنی بیش از نیمی از داوطلبان مجلس که
خودشان در مجالس قبلی نماینده بودند، رد صلاحیت شدند، لابد حداکثر پنج تا
ده میلیون نفر ممکن است به چیزی به اسم ولایت فقیه اعتقاد داشته باشند.
حتما می دانید که در انتخابات سال 1384 حامیان آقایان لاریجانی و احمدی
نژاد و قالیباف جمعا 12 میلیون رای آوردند و فرض می کنیم که این افراد
احتمالا به ولایت فقیه ممکن است اعتقاد داشته باشند. ضمن اینکه دهها و
صدها نفر از همین افراد همین حالا به اتهام اهانت به ولایت فقیه در زندان
اند و در بهترین حالت، بیایید توافق کنیم و من به شما بسیار شانس می دهم
که قبول کنیم در میان 61 میلیون شیعه ایرانی مثلا پنج تا ده میلیون نفر
ولایت فقیه را با تعاریف مختلفی که دارند، قبول داشته باشند. یعنی به
عبارت دیگر، یک دهم درصد از جمعیت کل جهان، احتمالا به ولایت فقیه
معتقدند و با نظر حضرتعالی 99.9 درصد کل مردم جهان منکر وجود خداوند
هستند.
البته اشتباه نکنید، امکان ندارد که پنج تا ده میلیون نفر از مردم جهان
به ولایت فقیه معتقد باشند، وقتی بخش اعظم حکومت ایران که تنها حکومت
طرفدار ولایت فقیه در جهان است، شامل افرادی است که خودشان به ولایت فقیه
معتقد نیستند. و بگذارید برایتان بگویم که با این افرادی که من می شناسم،
اکثر حامیان ولایت فقیه در حوزه صدا و سیما و رسانه های گروهی، و کسانی
که به جمع هنرمندان حامی ولایت رفتند و در جلسه تنفیذ و تحلیف احمدی نژاد
شرکت کردند، تا آنجا که ما می شناسیم شان و مطمئن باشید ما آنها را بهتر
از شما می شناسیم، نه تنها به ولایت فقیه معتقد نیستند، بلکه اکثر آنها
به اسلام و شیعه هم معتقد نیستند. وقتی خود این مدعوین ولایت فقیه را
قبول ندارند، وای به آن ده میلیونی که شما تنها آنان را معتقدین به خدا
می دانید.
آقای جنتی!
شما خیلی پیر شدید، مطمئنم خسته می شوید اگر در این موارد زیاد زحمت
بکشید، خودتان را اذیت نکنید. خداوند متعال هر لحظه به شکلی بت عیار در
می آید تا این بندگان گمراه که یکی دو میلیارد هم نیستند و حداقل با حساب
شما شش و نیم میلیارد هستند، به شکلی به راه بیاورد و از گناهان شان چشم
بپوشد و آنها را ببخشد و رحمان و رحیم باشد، بعد شما همه را از دم بهشت
دم شان را می گیرید و بیرون می اندازید. این که نشد کار. معلوم نیست شما
دارید به نفع خدا کار می کنید یا به نفع شیطان. من مطمئنم با این حرف ها
که زده اید دل شیطان را چقدر قرص کردید و او را به اهداف خود نزدیک
ساختید، ولی به نظر می رسد حداقل بخاطر مشکلات مربوط به فضا و مکان حضور
مردم در بهشت و جهنم، مشکلات مسکونی اهل جهنم، این همه مردم را به آنجا
نفرستید. آخرش می بینید خودتان رفتید بهشت با چند میلیون دیگر و هر چه می
گردید که آقای خامنه ای را پیدا کنید، می بینید خودش هم نیامده، چون می
گویند دروغ می گفته و ولایت فقیه را قبول نداشته و وسط یک مشت یمنی و
پاکستانی گیر می کنید و غریب می مانید و تعجب می کنید که پس این ده
میلیونی که ما فکر می کردیم به آقا معتقدند، کجا هستند؟
زمانی که آقای خاتمی نامزد انتخابات بود، یکی از دوستان نیمه مجنون من
نامه ای سرگشاده برایش نوشته بود و او را مخالف ولایت فقیه خوانده بود.
نامه را خواندم و پرسیدم، پسر جان! با این نامه که تو نوشتی، اگر مردم
باورش کنند، خاتمی حداقل هجده میلیون رای می آورد. گفت چطور؟ گفتم، چون
اتهام خاتمی الآن این است که معتقد به ولایت فقیه است، تو قسم خوردی که
نیست، حالا همه مردم می فهمند که پس این سید همانی است که ما باید به او
رای بدهیم. بعدا وقتی خاتمی بیست میلیون رای اورد، فهمیدم که تعداد
ارادتمندان به مقام ولایت خیلی خیلی بیشتر از آن است که به عقل ما ناقص
العقل ها می رسد. از این گذشته، از آن رفیق مان که خاتمی را مخالف ولایت
فقیه می خواند، پرسیدم " مگر تو خودت به ولایت فقیه اعتقاد داری که این
همه از آن دفاع می کنی؟" گفت: " سید! مگرممکن است آدم عاقل به این
مزخرفات اعتقاد داشته باشد؟"
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
یورش ماموران به روزنامه شرق و بازداشت احمدغلامی، کیوان مهرگان و
فرزانه روستایی
Posted:
جرس: ماموران لباس شخصی بعد از ظهر امروز سه شنبه ۱۶ آذرماه، با حمله به
روزنامه شرق سه تن از اعضای تحریریه را بازداشت کردند.
به گزارش جرس، در پی حمله ماموران امنیتی به روزنامه شرق موبایل تمام
خبرنگاران و روزنامه نگاران این روزنامه مورد تفتیش قرار گرفت و در نهایت
سه نفر از اعضای تحریریه به نام های کیوان مهرگان، فرزانه روستایی و احمد
غلامی بازداشت شدند.
احمد غلامی سردبیر روزنامه، فرزانه روستایی دبیر سرویس بین اللمل و کیوان
مهرگان از اعضای سرویس سیاسی این روزنامه بوده اند.
نمایی از اقتصاد؛از خروج نخبگان نفتی تا افزایش واردات
Posted:
نیما رایین
جرس: در هفته گذشته رو شد که در هشت ماه گذشته در کشور هم رشد واردات در
کشور داشتیم، هم خروج متخصصین نفتی وهم اینکه جشن خودکفایی گندم شویی
بیشتر نبوده است .باید منتظر ماند تا خبر واقعی خودکفایی بنزین هم رو
شود .در واقع خبر های اقتصادی که منتشر می شود غالبا ناکارآمدی دولت را
به چالش می گیرد مگر اینکه معاون رییس دولت سخن بگوید که با «گوشه چشمی
پژوی فرانسه را سرنگون می کنیم»یا رییس دولت که بگوید:«آن قدر تحریم کنید
که تحریم دونتون پاره شود»
سالی 300نخبه نفتی از دست می دهیم
از دست دادن نخبه های نفتی دیگر به شکل بحران در کشوربروز پیدا کرده
است .با سیاست های دولت هر روز کاهش تولید نفت وعدم تولید مناسب گاز
وپتروشیمی بر کشورمیرود، حال خروج بهترین متخصصین را باید در لیست
گرفتاری های کشور نوشت.خبر آن لاین در این مورد نوشت:«فرار مغزهای نفتی
از کشور زمانی به شکل یک بحران بروز کرد که مدیرعامل سابق شرکت ملی نفت
در دی ماه سال گذشته و زمانیکه که می دانست آخرین روزهای مدیریتش در نفت
را سپری می کند لب به گلایه گشود و از خروج متخصصین نفتی از کشور به
عنوان بزرگترین معضل صنعت نفت کشور سخن گفت.»
گلایه ای که به کاهش شدید حقوق نفتی ها طی سال های گذشته و مقایسه آن با
حقوق متخصصین دیگر کشورها که به اعتقاد جشن ساز در حال حاضر متخصصین نفتی
ایرانی یک چهارم متخصصین هم پایه خود در کشورهای دیگر حقوق می گیرند و
همین امر باعث بی انگیزگی متخصصین ما و مهاجرتشان به دیگر کشورها شده
است.
در ادامه:«این درحالی است که در سالجاری به اذعان وزیر نفت حقوق کارکنان
نفتی تنها 8/7 درصد افزایش یافته است که البته میرمحمد صادقی دیروز در
دفاع از اظهار نظر پیشین خود در خصوص افزایش 23 درصدی حقوق نفتی ها بر
تحقق این امر پافشاری کرد و تاکید دارد: این افزایش حقوق صورت گرفته اما
بصورت پلکانی! اما تعریف صادقی از این روش پلکانی معطوف به افزایش حقوق
افرادی است که در بدو استخدام قرار گرفته اند و از حقوق کمتری در نفت
برخوردار بوده اند.به تعریف او، امسال کارکنانی که حقوق پایینی به نسبت
حقوق دریافتی کارکنان نفتی دریافت می کردند حقوقشان 23 درصد افزایش یافته
و در عین حال کسانی که از حقوق بالاتر و بیشتری برخوردار بوده اند 8/7
درصد افزایش درآمد داشته اند.»
معاون وزیر نفت در امور منابع انسانی وعده می دهد که: «بسته حمایتی
کارکنان نفتی تدوین شده و در صورت تصویب نهایی در هفته آینده از سالجاری
حقوق تمامی افرادی که بدو استخدام قرار دارند اصلاح خواهد شد و افزایش می
یابد.ضمن آنکه قرار است مشکلات کاکرنان نفتی برای دریافت وام به طور کامل
برطرف شود و وام گرفتن برای نفتی ها آسان شود.همچنین وی از افزایش
گرید(رتبه ) نفتی ها در این بسته خبر می دهد که همین امر باعث افزایش
حقوق آنان خواهد شد.با این حال وی فرار مغزهای نفتی را به طور کامل رد
نمی کند اما در عین حال آن را بحران نمی خواند.به اذعان وی ، طی 8 گذشته
از سه هزار نیروی ممتازی که جذب صنعت نفت شده اند تنها 10 درصد انان از
ایران خارج شده اندکه این رقم از بحران خبر نمی دهد.»
این موضع در حالی است که در منطقه خلیج فارس ،کشورهای عربی به شدت روی
جذب متخصصین نفتی ایران حساس اند وبرنامه دارند ولی دولت به جای حفظ آنچه
خود دارد به شعار گرایی خودکفایی نمایشی بنزین می پردازد. در این راستا
مدیرعامل پتروپارس گفته است که:« بسیاری از متخصصین نفتی که این شرکت
آموزش داده و به یک متخصص بدل کرده است از این شرکت خارج شده اند و جذب
شرکت های خارجی شده اند و ازاین روز پتروپارس در تلاش است تا نیروهای
جدید خود را تحت آموزش های تخصصی قراردهد»
خودکفایی گندم وبعد هم بنزین رو هوا
گسست بین نیروهای طرافدار دولتی هر روز بیشتر ازگذشته می شود .فرهاد
رهبرکه زمانی یکی از معاونین وزارت اطلاعات بود وبعد از آن رییس سازمان
مدیریت شد وبا انحلال آن از دولت رفت وجای عمید زنجانی را گرفت وشد رئیس
دانشگاه تهران به تازگی گفته است : : جشنی كه بعنوان خودكفایی تولید گندم
گرفته شد به معنای خودكفایی در تولید این محصول نبوده است.»
جشن خودکفایی رسمی بود که اسکندری وزیر سابق کشاورزی احمدی نژاد
باسروصدای همیشگی در این دولت ،به راه انداخت واکنون فرهاد رهبرکل جشن
وداستان خودکفایی گندم را زیر سوال می برد . شاید رهبر سال آینده
خودفکایی بنزین را هم زیر سوال ببرد.
وی با اعلام اینكه هم اكنون تولید گندم در واحد سطح كشورهای توسعه یافته
به بیش از هشت تن می رسد اظهار داشت: این در حالیست كه در كشور ما این
میزان كمتر از چهار تن است.
رئیس دانشگاه تهران این آمار را بسیار اندك ذكر و تاكید كرد: بر این اساس
جشنی كه به عنوان جشن خودكفایی تولید گندم در كشور گرفته شد به معنای
خودكفایی در تولید این محصول نبود.
فرهاد رهبر تصریح كرد: در واقع این جشن به معنای تغییر روش كاربری زمین
ها از كاشت سنتی محصولات دیگر در زمین های مربوط به كاشت گندم بود تا به
سمت تولید انحصاری این محصول غذایی پیش رویم كه این اتفاق در سطح دنیا
یك افتخار نیست.
دولتی که دشمن خود است
درخصوص خبر بعدی بایدنوشت" اینجا ایران" است .کشوری با دولتی که بیشتراز
رقیب سیاسی و یا دشمن خارجی خودش دشمن خودش است .در حالیکه کشور هر روز
تو سط کشوری از گوشه وکنار جهان تحریم می شود ودامنه این موضوع به
همسایگان نیز کشیده شده است معاون وزیر اقتصاد اعلام کرده است که
واردات23 درصد نسبت به سال گذشته رشد داشته است .واین موارد در حالی است
که آقای خامنه ای در فرودین ماه گفته بود رشد واردات در کشور باید متوقف
شود .بعد از آن هم ستاد وتشکیلات بود که به خاطر اجرای اوامر رهبری به پا
شد و رییس دولت ومعاونانش یک صدا در این راستا سخن گفتند اما دروازه های
گمرک نه به این اوامر رهبر کار داشتند نه به میزان جدیت دولت .آمارمیگوید
واردات 23 درصد رشد داشته است .
به نوشته دنیای اقتصاد :«معاون وزير اقتصاد در خصوص ميزان واردات در اين
هشت ماهه اول امسال اظهار كرد: واردات كشورمان در هشت ماهه سال جاري در
مجموع به 40 ميليارد و 288 ميليون دلار رسيد كه نسبت به مدت مشابه سال
گذشته 23.3 درصد افزايش يافته است».
به گفته وي وزن اين ميزان كالاي وارداتي درهشت ماهه سال جاري 29 ميليون و
974 هزار تن بودكه از اين نظر در مقايسه با مدت مشابه سال قبل3/3 درصد
كاهش داشت.
رييس كل گمرك ايران در خصوص اقلام عمده وارداتي اظهار كرد: در هشت ماهه
سال جاري طلاي خام عمدهترين كالاي وارداتي كشورمان بود و با اختصاص 8.69
درصد از كل ارزش واردات جايگاه نخست را به خود اختصاص داد. شمش از آهن و
فولاد غير ممزوج با 3.82 درصد سهم ارزشي در جايگاه دوم قرار گرفت و
محصولات از آهن يا فولاد غير ممزوج تخت و گرم نورد شده با 1.67 درصد سهم
از ارزش، رتبه سوم را به خود اختصاص داد.
محمدي گفت: در مدت ياد شده امارات متحده عربي 31.17 درصد از كل ارزش
واردات كشورمان را به خود اختصاص داد و به عنوان بزرگترين كشور صادركننده
كالا به ايران در رتبه نخست جاي گرفت. سهم امارات از واردات كشورمان در
اين مدت 12 ميليارد و 559 ميليون دلار بود.
چين با سه ميليارد و 457 ميليون دلار و 8.58 درصد سهم ارزشي رتبه دوم را
به خود اختصاص داد و كشور آلمان نيز با دو ميليارد و 833 ميليون دلار و
هفت درصد در رتبه سوم جاي گرفت.
كشورهاي سوييس و تركيه نيز به ترتيب 6/6 درصد و 6.3 درصد از ارزش كل
واردات ايران را به خود اختصاص دادند و در رتبههاي چهارم و پنجم قرار
گرفتند.
دیده بان حقوق بشر از وضعیت وخیم سرکوب دانشجویان در ایران گزارش داد
Posted:
جرس: به مناسبت روز دانشجو در ایران، سازمان ديده بان حقوق بشر با انتشار
بيانيه ای ضمن اعلام اینکه "دولت محمود احمدی نژاد طی سالهای اخیر
اقدامات وسیع و گسترده ای را برای خنثی کردن مخالفان در دانشگاه های
ايران همچنین اسلامی کردن آموزش عالی در پيش گرفته"، خاطرنشان کرد در حال
حاضر دهها دانشجو در ايران در زندان و بازداشت بسر می برند و صدها
دانشجوی ديگر اخراج و محروم از تحصیل شده اند.
به گزارش تارنمای این سازمان غیر دولتیِ مدافع حقوق بشر، دانشگاه های
ايران بيش از پيش از سوی دولت ايران تحت فشار قرار دارند و وزارت علوم
نیز در مقام اول ارگانهای دولتیِ سرکوب و اخراج مخالفان دانشجویی و
دگراندیشان در حوزه دانشگاه دارد.
همچنین آمده است "حضور گروه های دانشجویی هوادار حکومت بیشتر شده و فشار
کمیته های انضباطی افزایش یافته است ."
جو استورک، معاون بخش خاورميانه ديده بان حقوق بشر، می گوید که علیرغم
تمامی این فشارها، دانشجویان در خط اول مبارزه برای آزادی در دانشگاه ها
و جامعه حضور دارند.
ديده بان حقوق بشر به نقل از يکی از منابع نزديک به گروه دانشجويی دفتر
تحکيم وحدت می نويسد که بيش از ۷۰ دانشجو در حال حاضر در زندان به سر می
برند.
اين نهاد مدافع حقوق بشر همچنين می نويسد که از سال ۲۰۰۵، دولت احمدی
نژاد بيش از ۲۰۰ دانشجو را به دلايل مسائل سياسی و مذهبی از ادامه تحصيل
ممنوع کرده است.
این سازمان مدافع حقوق بشر همچنین به احکام بلند مدت زندان برای برخی از
دانشجویان از جمله مجید توکلی و بهاره هدایت اشاره کرده است.
دیده بان حقوق بشر همچنین می نویسد که گروه های مختلف دانشجویی از جمله
تحکیم وحدت، ادوار تحکیم وحدت و شورای دفاع از حق تحصیل از سوی دولت تحت
فشار بوده اند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نیز با انتشار گزارشی با عنوان
"ستاره های مجازات: تبعیض و محرومیت نظام مند در آموزش عالی ایران"، از
جمهوری اسلامی خواست سریعا به سیاست خویش مبنی بر محروم ساختن دانشجویان
دانشگاه از تحصیلات عالی به دلیل فعالیت های صنفی، عقاید سیاسی و مذهبی
شان خاتمه دهد و به آزادی های عقیده و بیان انجمن ها و تجمع آنها احترام
بگذارد.
تحلیل یک شهروند معمولی از مذاکرات هسته ای
Posted:
یک شهروند
اصولا تحلیل رویدادهای سیاسی و انتشار آن تخصص می خواهد وکار هر کسی
نیست. ولی از انجا که اکثر ما مردم این دیار ، خصوصا خیل بیکاران اعم از
بازنشستگان و بیکاران شغلی، دائما به این کار مشغولیم، برآن شدم که تحلیل
خود در مورد مذاکرات هسته ای را به رشته تحریر درآورم. می ماند انتشار
آن ، که بستگی دارد به کرم ( با کاف مفتوح ) سایت دلنشین جرس .
حکومت ایران دیگر بنیه اقتصادی و سیاسی ادامه مقابله با خواست جامعه
جهانی را ندارد. در داخل و خارج از کشور کاملا منزوی است و به ضرب سیلی
صورت خود را سرخ نگه می دارد. اقتصاد کشور به مرحله ورشکستگی کامل رسیده
است. دیگر کسی حاضر به حمایت زبانی هم از مقام رهبری نیست و به همین جهت
هم چند حامی باقیمانده از قبیل مصباح و جنتی و سردار نقدی مجبورند روزانه
چند جا منبر بروند و ازجنبه های لاهوتی شخصیت رهبر سخن بگویند، چون جنبه
ناسوتی آن را مردم با تمام وجود لمس کرده اند.
شعار مبارزه با استکبار هم دیگر کارائی لازم را ندارد، لذا تلاش می شود
بحث مهدویت و انتظار ظهور را به تدریج جانشین آن کنند. حکایت سید خراسانی
و دادن نقشی به احمدی نژاد در این ماجرا هم در این رابطه است. در این
اوضاع و احوال ، حکومت میخواهد به نحوی با کشورهای قدرتمند کنار بیاید.
از اول گفته اند که دنبال بمب اتم نیستند. کیک زرد را هم علم کردند که
بگویند به دانش هسته ای بطور کامل دست پیدا کرده و خودکفا شده ایم و دیگر
غنی سازی بکنیم یا نکنیم توفیری ندارد. اصرار به شرکت ترکیه در مذاکرات
هم به این نیت بود که بگویند به خاطر دولت دوست و همکیش و همسایه مواضع
خود را تعدیل کردیم و شاهدی هم داشته باشند که بعدا دشمنان اسلام نگویند:
رفتند پشت درهای بسته زد و بند کردند برای چند روز ادامه حکومت خودکامه،
ولی آمریکا این نکته را درنیافت و با شرکت ترکیه در مذاکرات مخالفت کرد.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
احسنت به این بصیرت دانشجویی
Posted:
علی شکوری راد
روز گذشته، 15 آذر به دعوت "انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم
پزشکی" در مراسمی که این انجمن به پاس سالگرد 16 آذر در تالار شهید چمران
دانشکده فنی برگزار کرده بود شر کت کردم. فوق العاده بود. جمعیت و شور و
شوق آنها در تمام مدت بیش از چهار ساعت برنامه، حاضر و بارز بود. ابتدا
از در اصلی دانشکده وارد شدم ولی نه تنها سالن اصلی بلکه سالن شهید رجب
بیگی و کریدور پشت سالن هم پر از جمعیت مشتاق بود و من ناگزیر به سمت در
پشتی رفتم. نگهبانان با احترام مرا به داخل سالن هدایت کردند و با هدایت
انتظامات داخل سالن در جای مخصوص دعوت شدگان نشستم. از سال 57 که وارد
دانشگاه شدم، تاکنون خاطرات بسیاری از این تالار دارم. از اولین آنها که
برنامه مناظره شهید بهشتی با یک دانشجوی مخالف و فکر می کنم مارکسیست
ناشناخته بود تا برنامه های مجمع عمومی انجمن که گاهی خودم برگزار کننده
یا سخنران آن بوده ام، تا سخنرانی های خاتمی که بعضا مجری آن بوده ام و
تا سالهای اخیر و بخصوص روز گذشته که بچه های انجمن، بصیرت حقیقی را در
آن به نمایش گذاشتند.
دیروز دوباره دانشجو شده بودم و از شکوه مراسم چنان به وجد آمده بودم که
گاهی از خود بی خود می شدم. وقتی نماینده انجمن بیانیه آنان را که گویی
قلم فرشتگان الهی آن را نوشته بود و در واژه واژه و جمله جمله آن درد،
فهم، مسئولیت، صراحت و شجاعت به کمال رسیده بود را خواند و پائین آمد،
خود را یافتم که ایستاده بودم و با همان نشاط جوانی که در گذشته داشتم و
دوباره در من پیدا شده بود برایش کف می زدم. دیدم که در اطرافم بقیه نیز
ایستاده اند و تشویق می کنند. کاش همه می توانستند این بیانیه را بخوانند
و یا بشنوند. پس از آن آقای مجید انصاری سخن گفت. او نیز که همچون سایرین
تحت تأثیر بیانیه انجمن قرار گرفته بود احساسات خود را پنهان نکرد و
بیانیه انجمن را که جامع و کامل به همه موضوعات روز پرداخته بود، ستود و
خود نیز سخنانی بسیار عالی در نقد وضعیت سیاسی، مدیریتی و اقتصادی بر
زبان راند و اعلام آمادگی کرد که با مدعیان دفاع از وضعیت جاری در کشور
در این زمینه ها مناظره کند. انصاری مدعیان بصیرت را که از آن کاملا بی
بهره هستند را نیز به نقد کشید و آنها را به باز کردن چشمها بر روی حقایق
دعوت کرد. انصاری معمولا خوب و سنجیده سخن می گوید، اما این بار و در
چنان جمع پر شوری سخنانش شقشقه ای بود که بر دهان آورد. بعد بچه ها کلیپی
را به نمایش گذاشتند که تر کیبی از تصاویر رجال ملی و مذهبی تاریخ معاصر،
قطعات کوتاهی از سخنرانی ها یا مصاحبه های آنان و سرودهای اثر گذار چند
دهه گذشته بود. گزینش، تلفیق و تدوین آنها فوق العاده جذاب و تأثیر گذار
بود. عقلانیت و بلوغ سیاسی درآن به کمال رسیده بود. اختلافات به کنار
گذاشته و از فضیلت هر یک از رهبران سیاسی توشه ای برای بهروزی ملت و کشور
برگرفته شده بود. در طول نمایش این کلیپ شاید بیست دقیقه ای فرازها و
فرودهای تاریخ معاصر از پیش چشم ها می گذشت و غم و شادی مربوط به آنها به
تناوب در جان انسان می نشست. کاش همه بتوانند این کلیپ را ببینند. جلایی
پور که آخرین سخنران بود. او نیز پس از آن که بیانیه انجمن را ستود، مثل
همیشه ساده و روان نتیجه تحقیقات مفصل اجتماعی خود بر روی گفتمان
دانشجویی در دهه های اخیر را باز گو کرد و بحث را به جایی رساند که جلسه
حاضر شاهد مثال بارز آن بود. مهم ترین وجه گفتمانی دانشجویان به عرصه
عمومی آوردن نقد قدرت بوده است و من اضافه می کنم بی هیچ چشم داشتی به
کسب قدرت.
فکر می کنم مراسم روز گذشته، به همه چه موافق و مخالف، این را ثابت کرده
باشد که جنبش سبز که امتداد جنبش اصلاحات است در زیر پوست شهر و در رگهای
مردمان جاریست. مگر نه این است که دانشجویان بخصوص در دانشگاه بزرگ تهران
معیاری از کل جامعه هستند. این جنبش زنده است و به پیروزی خواهد رسید و
دور نیست آن روز.
بر پایی این مراسم با شکوه و پر شور را به انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه تهران که با پشتوانه تاریخی خود و با بصیرتی مثال زدنی امتداد خط
عدالت جویی، آزادی خواهی و پیشرفت را در یافته و این خط را با صلابت
دنبال می کند تبریک و به آنها احسنت می گویم. احسنت بر این بصیرت واقعی.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
کنشهای کوچک و مثال زدنی از ایستادگی مدنی (۴)
Posted:
ترجمه: عمار ملکی
نوشته: استیو کراشاو و جان جکسون1
تقدیم به یاران دبستانی: بهاره هدایت، مجید توکلی، میلاد اسدی
شیطنت های هدفمند: ابراز وفاداری با سس کچاپ!
پلیس در تمامی رژیم های تک حزبی وظیفه ای کمابیش مشابه دارد: هنگامیکه
مردم از حکومت انتقاد می کنند، پلیس به آنها حمله برده و یا دستگیرشان می
کند. در چنین سیستمی برای پلیس قابل تشخیص است که چه کسانی معترض و
نافرمان هستند و باید دستگیر شوند. اما کار هنگامی سخت می شود که بعضی
شهروندان تظاهر کنند که وفادار به حکومت هستند ]اما در اصل "بدفرمانی"
کنند[.
به طور مثال در دهه 80 در لهستان، با وجود ممنوع شدن فعالیت "جنبش مردمی
اتحاد"، باز هم تظاهرات زیادی بر ضد رژیم کمونیستی صورت می گرفت. اما در
همان زمان، یک "شبه جنبش نارنجی" شکل گرفته بود که بظاهر در حمایت از
رژیم کمونیستی تظاهرات می کردند و خواستار فعالیت تمام وقت پلیس مخفی
بودند و ماشینهای پلیس را گلباران میکردند!! همه می دانستند که اینچنین
حمایت خودجوش و مردمی غیر قابل باور است و اینگونه ابراز احساسات در
طرفداری از رژیم کمونیستی، فقط بمنظور تمسخر آنها انجام می گیرد. اما به
هر حال برای حکومت شرم آور بود که آشکارا به این مساله اعتراف کند و با
آنها برخورد کند.
جنبش نارنجی، برای تظاهراتی بمناسبت هفدهمین سالگرد انقلاب روسیه در سال
1987، فراخوانی تهییج کننده با عنوان "دیگر زمان آن رسیده تا توده های
مردم به انفعال خاتمه دهند!" را پخش کرد. از تمامی تظاهرکنندگان خواسته
شد تا در حمایت از کمونیسم، از نشان های سرخ مثل کفش قرمز، شال قرمز و یا
حتی رژ قرمز استفاده کنند. آنها که هیچ چیز سرخی برای پوشیدن نداشتند، در
مقابل گیشه پیتزا فروشیها صف کشیدند تا که تکه چوبی را آغشته به سس کچاپ
کنند و به مسخره بالای سرشان بگیرند. پلیس گیشه پیتزا فروشیها را بست و
مشتریانی که فقط درخواست سس کچاپ میکردند را دستگیر کرد.
از سوی دیگر جنبش نارنجی، با طعنه زدن درباره نیازهای اولیه مردم، رژیم
را مورد تمسخر قرار می داد. آنها در سال 1988 در یک برنامه با عنوان "چه
کسی نیاز به دستمال توالت دارد؟"، برگه های دستمال توالت را (که مانند
بسیاری از اجناس دیگر در مغازه های لهستان کمیاب بود) بطور مجانی بین
رهگذران توزیع کردند تا که کمبود آنرا به رخ مقامات بکشند. پلیس عده ای
از آنها را دستگیر کرد.
نهایتا در همان سال حکومت موافقت کرد تا که با جنبش اتحاد وارد مذاکره
شود. آن مذاکرات سرانجام منجر به برگزاری انتخاباتی رقابتی گردید، چیزی
که تا پیش از آن محال بنظر می رسید. جنبش اتحاد در انتخابات ژوئن 1989 با
اختلافی زیاد به پیروزی رسید، بطوریکه کمونیستها مجبور به کناره گیری از
قدرت شدند. در ماه آگوست، لهستان اولین نخست وزیر محبوب انتخابی خود را
در بلوک شرق به کرسی نشاند. سه ماه بعد، بعنوان یکی از نتایج شکست
کمونیسم در لهستان، دیوار برلین فرو ریخت. سس کچاپ های غیرقانونی و
دستمال توالتهای مجانی هر یک نقشی را در این پیروزیها ایفا کردند.
در کدام صف می ایستی؟
در آکسفورد و دیگر شهرهای دانشگاهی انگلیس، در سال 1984، نقاشی های عجیبی
بر دیوار بالای تعدادی از خودپردازهای بانک «بارک لیز» کشیده شد. بالای
یکی از خودپردازها با اسپری نوشته شده بود "سیاه پوستان" و در بالای
دیگری نوشته بود "فقط سفیدپوستان". این دیوارنویسی ها البته هیچ محدودیتی
در استفاده از خودپردازها ایجاد نمی کرد و هرکس- چه سفید پوست و چه سیاه
پوست- میتوانست از هر خودپردازی که میخواست، پول دریافت کند. اما به هر
حال آن دیوارنوشته ها کمی مردم را درگیر می کرد و این همان هدفی بود که
نوشته ها بدنبال آن بود. بانک «بارک لیز» بخاطر ارتباطش با نظام آپارتاید
در آفریقای جنوبی مشهور بود و از اینرو دیوارنوشته ها، به بسیاری از
مشتریانی که در صف خودپردازها بودند حس ناخوشایندی می داد زیرا بیاد آنها
می آورد که تابلوهای "فقط مخصوص سفیدپوستان"، در همان زمان در جای دیگری
از جهان، بخشی از زندگی واقعی و تبعیض روزمره مردم می باشد.
این حرکت باعث شد تا تعداد کمتری از دانش آموختگان، متقاضی کار در بانک
«بارک لیز» شوند چرا که نمی خواستند لکه ننگ همکاری با بانکی که پشتیبان
تبعیض نژادی بود را در کارنامه خود داشته باشند. این بانک زمانی سهم بالا
و پرمنفعت حسابهای بانکی دانشجویان انگلیس را در اختیار داشت اما آن سهم
از بازار، بسرعت از 27 درصد به 15 درصد سقوط کرد. در سال 1986، بانکی با
آن عظمت، اقرار کرد که بخاطر آن دیوارنوشته ها و همدلی مردم با آنها،
زیان بسیاری دیده است. نهایتا بانک «بارک لیز» به همراهی با قانون منع
سرمایه گذاری در آفریقای جنوبی پیوست که یکی از اقدامات تنبیهی موثر در
تحریم اقتصادی رژیم آپارتاید بود.
سرانجام نلسون ماندلا، رهبر زندانی جنبش ضد آپارتاید که به حبس ابد محکوم
بود، در سال 1990 بعد از 27 سال از زندان آزاد شد و انتخابات دموکراتیک
در سال 1994 برگزار گردید. دیوارنوشته های بالای بانک «بارک لیز» پاک
شدند و این بانک دوباره در سال 2005 برای سرمایه گذاری به آفریقای جنوبی
بازگشت.
Steve Crawshaw & John Jackson (2010). Small acts of Resistance, how
courage, tenacity and ingenuity can change the world?, Sterling
Publishing, London.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
دادستان تهران: مرخصی که بعضی ها می گویند حق زندانی است به نظر ما
امتیاز است
Posted:
توقف مرخصی و پیگرد گروهی از زندانیان سیاسی
جرس: دادستان تهران با بیان اینکه "عوامل فتنه ٨٨ سعی دارند با اقداماتی
به صحنه بازگردند"، اظهار عقیده کرد "هوشیار باشید! زیرا عوامل فتنه ٨٨
سعی دارند با اقداماتی به صحنه بازگردند. نهم دی نزدیك است و انشاءالله
مردم جواب محكم دیگری به سران فتنه و عواملشان خواهند داد."
این مقام قضایی همچنین پیرامون زندانیان سیاسی و انتشار دفاعیات آنها در
رسانه ها ادعا کرد "محكومانی كه باید از رسوایی خود گریه كنند، طلبكار
نظام شدهاند و نامه پراكنی میكنند. آنها باید بدانند كه مردم ما
هیچگاه اقدامات آنها را فراموش نخواهند كرد. در اینجا اعلام میكنیم در
خصوص كسانی از جریان فتنه كه لایحه دفاعیه خود را چاپ كردهاند، اعلام
جرم كردهایم و آنها را تحت تعقیب قرار میدهیم ."
به گزارش ایسنا، عباس جعفری دولتآبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران،
روز سه شنبه ۱۶ آذر ماه ٨٩، با حضور در یك نشست خبری، در مورد "لزوم
ادامه رسیدگی به پرونده روزنامه ایران"، تاکید بر "دستگیری مهدی هاشمی"،
"هشدار در مورد ادامه فعالیت های رهبران و فعالان جنبش سبز و همچنین
خانواده های زندانیان سیاسی"، "توقف مرخصی برخی زندانیان سیاسی و مجازات
جدید برای آنان" "عدم دستگیری عوامل اصلی ترورهای اخیر"، "بازداشت چندین
فوتبالیست و بازیگر سینما بدلیل شرکت در مهمانی مختلط"، "تعطیلی و
بازداشت کارکنان شبکه فارسی وان در تهران" سخن گفت و اظهار نظر کرد.
دادستان تهران درباره اطلاعیه دادستانی نسبت به انتشار لایحه دفاعیه مدیر
مسوول روزنامه ایران، گفت: بارها تاكید كردهایم كه انتشار خبر دادگاهها
باید در چارچوب قوانین و مقررات باشد. در خصوص این پرونده دادگاه ساعت
13:30 به اتمام رسیده است. سایت روزنامه ایران متن لایحه را ساعت 11:40
دقیقه روی سایت قرار داده است.
وی ادامه داد: در رابطه با این پرونده هنوز حكمی صادر نشده بود و هیات
منصفه تنها بخشی از دادگاه است و رای دادگاه در این زمینه حائز اهمیت
است.
انتشار لایحه دفاعیه مدیرمسوول ایران اشكال قانونی داشته است
دادستان عمومی و انقلاب تهران، ماده 188 قانون آیین دادرسی و مواد 30 و
31 قانون مطبوعات را قرائت كرد و افزود: لایحه دفاعیه بخشی از پرونده است
و تحقیقات نیست. انتشار لایحه دفاعیه مدیرمسوول ایران اشكال قانونی داشته
است. نخست اینكه متضمن اهانت به دیگران است. به عنوان مثال آیا نمایندگان
كه دارای مصونیت هستند میتوانند در نطقهای خود به فرد یا افرادی اهانت
كنند؛ نه آنها نمیتوانند.
لایحه دفاعیه مدیرمسوول ایران متضمن توهین به برخی افراد است
جعفری دولتآبادی با بیان اینكه در لایحه دفاعیه مدیرمسوول روزنامه
ایران مطالبی وجود دارد كه متضمن اهانت به دیگران است، گفت: در اعلام جرم
ما، در این زمینه اقدام خواهد شد. باید توجه داشت كه لایحه قبل از پایان
دادگاه منتشر شده و متضمن توهین به برخی از افراد است و همچنین نسبت به
برخی از مسوولان مطالبی را بیان كرده است.
دستگاه قضایی خود مدعی "مهدی هاشمی" است
دادستان تهران دربارهی این موضوع كه گفته میشود جلوگیری از انتشار متن
لایحه مدیرمسوول روزنامه ایران به نوعی دفاع از مهدی هاشمی است، گفت:
بارها گفتهایم و باز هم تاكید میكنیم دستگاه قضایی خود مدعی "مهدی
هاشمی" است و با كسی هم تعارف ندارد. اولین كسی كه در دستگاه قضایی به
مهدی هاشمی هشدار داده بود، بنده بودم و زمانی كه این حرف را زدیم قبل از
احضار وی بود. بنابراین خلط این مبحث كه جلوگیری از بیان مطالب مدیرمسوول
روزنامه ایران دفاع از مهدی هاشمی بوده نادرست است.
جعفری دولتآبادی ادامه داد: هر فردی كه اتهامی دارد، حقوقی هم دارد.
مهدی هاشمی از نظر ما متهم است و احضار شده و احضار وی نیز قانونی بوده و
در صورت ورود به كشور نیز به پروندهاش رسیدگی میشود اما اینكه بیاییم
در دادگاه مطالبی را بیان كنیم درست نیست. اظهارات كسی كه در دادگاه صحبت
میكند باید در چارچوب قانون باشد. به مدیرمسوول روزنامه ایران نیز
گفتهایم كه دفاعیات شما در چارچوب پرونده درست است اما در بخشی كه نسبت
به مسوولان مطالبی را بیان كردهاید هم جنبه شخصی و هم جنبه عمومی دارد.
افكار عمومی انتظار دارند مهدی هاشمی خودش در دادگاه حضور یابد
خبرنگار دیگری درباره رسیدگی غیابی به پرونده اتهام مالی وارده به مهدی
هاشمی اشاره كرد و خواستار توضیح شد كه دادستان تهران با بیان اینكه
"منع قانونی وجود ندارد" گفت: فكر میكنم مردم و افكار عمومی انتظار
دارند كه خودش در دادگاه حضور یابد. وی مدعی است كه در هر دادگاهی حضور
یابد تبرئه میشود پس چرا به ایران نمیآید؟
دستور ما درباره عدم انتشار كامل لایحه دفاعیه كاملا قانونی بوده است
وی با تاكید بر اینكه مطبوعات باید خود را در چارچوب قوانین وفق دهند،
افزود: ما از انتقاد حمایت میكنیم. دستوری كه ما در این زمینه دادهایم
كاملا قانونی بوده و از آن حمایت میكنیم و انشاءالله مردم خواهند دید
كه اگر مهدی هاشمی به ایران بیاید محاكمه میشود.
جعفری دولتآبادی با قدردانی از مطبوعات و رسانههایی كه متن كامل را
منتشر نكردهاند، گفت: ما بیان كردیم كه متن را به طور كامل چاپ نكنند.
در خصوص روزنامهها و رسانههایی كه متن لایحه را كامل چاپ نكردهاند
مدعی نیستیم ولی كسانی كه متن را كامل ارائه كردهاند آنها را دنبال
میكنیم.
محكومان جریان فتنه كه متن لایحه خود را منتشر كردهاند، تعقیب میكنیم
دادستان عمومی و انقلاب تهران، گفت: در اینجا اعلام میكنیم در خصوص
كسانی از جریان فتنه كه لایحه دفاعیه خود را چاپ كردهاند، اعلام جرم
كردهایم و آنها را تحت تعقیب قرار میدهیم. دو نفر از محكومان جریان
فتنه متن لایحه خود را چاپ كرده كه آنها را تعقیب میكنیم.
وی در پاسخ به این سوال كه چرا به افرادی مثل سحرخیز، زیدآبادی و
باستانی هنوز مرخصی داده نشده است، گفت: از نظر ما مرخصی وقتی امكانپذیر
است كه آنها اصلاح شده باشند. اگر كسی كه محكوم شده بیاید بیرون دوباره
مرتكب جرایم جدید شود، مبنای منطقی ندارد. مرخصی كه بعضیها میگویند حق
زندانی است به نظر ما یك امتیاز است و ما زمانی امتیاز می دهیم كه یا در
قبالش اصلاح صورت گرفته باشد یا مغایرتی با محكومیت نداشته باشد.
جعفری دولتآبادی ادعا کرد ما به خیلی از آقایان مرخصی دادیم، آمدند
بیرون و علیه نظام بیانیه داده و خود را اسیر نظام معرفی كرده و جرم
امنیتی دیگری را مرتكب شدهاند كه این بحث هم دارای اشكال است و
امیدواریم مسوولان زندان فكری برای این مساله كنند. اسامی مذكور نیز به
صورت مرتب ساختارشكنی میكنند، ما چطور به این افراد امتیاز دهیم. شیوه
دادستانی هم مطابق با آییننامه سازمان زندانهاست و اختیار مرخصی با
دادستانی است.
گفتنی است اقدامات اخیر دستگاه قضایی بعد از آن شدت گرفت، که دبیر شورای
نگهبان (احمد جنتی) در خطبه های نماز جمعه خواستار توقف اعطای مرخصی به
زندانیان سیاسی شده بود.
هر وقت عدالت تبعیضبردار شد، قانون غیرمساوی اجرا میشود
وی در پاسخ به این سوال كه آیا شما به مصونیت قضایی برخی از نشریات معتقد
هستید؟ گفت: قبلا گفتهام اگر میخواهیم موفق شویم عدالت سیاه و سفید،
فقیر و غنی، دولتی و غیردولتی ندارد و هر وقت عدالت تبعیضبردار شد قانون
غیرمساوی اجرا میشود. باید از یكجا شروع میكردیم، حالا از روزنامه
ایران شروع كردهایم كه این هیمنه را بشكنیم.
پشت در دادگاه نباید عنوان و سمت مطرح باشد
دادستان تهران ادامه داد: معتقدیم اگر قوه قضاییه به طور یكسان عمل كند
در حوزههای اقتصادی و فرهنگی هم همین است اما از مطبوعات میخواهیم این
مطالبه را از نظام داشته باشند و اگر چنین شود این به نفع نظام قضایی و
سیاسی كشور است. به عنوان مثال با اینكه ما متهم به دفاع از مهدی هاشمی
میشدیم، اتفاقا این كار را كردیم تا این را بشكنیم. مطبوعات و نظام ما
هم باید به این سو حركت كنند كه در تخلف و جرم فرقی قائل نشوند، آدمها
مساوی باشند و پشت در دادگاه عنوان و سمت مطرح نباشد.
با تخلفات برخورد میكنیم هرچند بعضیها ناراحت شوند
دادستان تهران تصریح كرد: بنابراین قبول دارم كه برخی از حوزههای
مطبوعاتی ما به خودشان اجازه این كارها را میدهند و برخی تحقیقات
پروندهها را منتشر میكنند و حتی روزنامههای اصلاحطلب هم این كار را
میكنند. بنابراین به همه مطبوعات توصیه میكنیم طبق قانون رفتار كنند و
در تصمیمات اخیری كه با رییس قوه قضاییه داشتیم به این نتیجه رسیدیم كه
با تخلفات برخورد كنیم هرچند ممكن است بعضیها ناراحت شوند و اگرچه قبول
داریم راه سخت و پرتلاطمی خواهد بود.
به مادر خسروانی گفته ام انقدر مصاحبه نکند
وی در پاسخ به سوالی درباره آخرین وضعیت پرونده "نازنین خسروانی" و
"تاجیك" گفت: من هفته گذشته با خانم خسروانی ملاقات كردم و به او گفتم
فكر میكنید در مورد شما چه میگویند؟ شما اسیر دست یك مشت آدمهای مخالف
حكومت شدهاید. وی جرمهای امنیتی دارد برخی از آنها را نیز قبول دارد و
تحقیقات هم در حال انجام است. ولی متاسفانه مادرش مرتب مصاحبه میكند. به
مادرش گفتم اگر میخواهی به دخترت كمك كنی بهتر است به ضد انقلاب و
جریانات مخالف حكومت كمك نكنی و یقین بدانید تاكید كردیم به تحقیقات سرعت
ببخشند تا زودتر تعیین تكلیف شوند. در مورد تاجیك هم كارهایشان تقریبا
تمام شده است ولی در مورد اتهامش تا زمان دادگاه صحبت نمیكنیم.
فساد چند نفر در یك دستگاه به معنای فساد مجموعه نیست
دادستان تهران در رابطه با بحث مطرح شدن گرفتن رشوه برخی قضات از سوی
آقای رهبر نماینده اصفهان، گفت: فساد چند نفر در یك دستگاه به معنای فساد
مجموعه نیست. در همه حكومتها فساد وجود دارد و مهم آن است كه آن حكومت
با فساد مبارزه كند من به آقای رهبر گفتم اینكه شما میآیید چند نفر را
شاخص میكنید و دستگاه را میكوبید اشكال پیش میآید من از ایشان پرسیدم
آیا این هشت هزار قاضی همه رشوهگیر هستند كه ایشان گفتند نه و تصحیح
كردند حالا اینكه شما میگویید نوار داریم بر همین مبنا بود و حتما
خوشحال میشویم كه ایشان مستنداتشان را برای ما ارسال كند و ما محكمتر
از ایشان با این مساله برخورد میكنیم.
سه فوتبالیست و یك بازیگر در پارتی دستگیر شدند
جعفری دولتآبادی در ادامه به دستگیری چند فوتبالیست و بازیگر در مهمانی
مختلط اشاره كرد و گفت: در هفته گذشته دو پارتی بزرگ در تهران كشف شد كه
یكی از آنها مربوط به یكی از اقلیتها بود و در حقیقت بانی آن از
اقلیتها به شمار میرود. دیگری نیز در شمال تهران بود كه حدود 40 نفر
بودند و متاسفانه سه فوتبالیست و یك بازیگر دستگیر شدند، اكنون آنها با
قرار مناسب آزاد شدهاند.
دادستان تهران خطاب به سازمانهای ورزشی گفت كه اجازه ندهند سیستم ورزشی
كشور با نام اینگونه افراد بدنام شوند و این امر موجب تاسف است. این
پرونده اكنون در دستگاه قضایی مطرح است و محاكمه هم خواهند شد.
... از دادستانی تبریز سوال كنید
از دادستان عمومی و انقلاب تهران درباره اظهار نظر اخیر یكی از مسوولان
اجرایی مبنی بر اینكه دو تبعه آلمانی جاسوس نیستند و به زودی آزاد
میشوند، سوال شد كه وی با بیان اینكه "چون این اتفاق در حوزه قضایی
تبریز روی داده اجازه دهید اظهارنظر نكنم" به این پاسخ اكتفا كرد كه این
موضوع را باید از دادستانی تبریز و سخنگوی دستگاه قضایی سوال كنید.
مقامات اجرایی و تقنینی در فعالیتهای قضایی دخالت نكنند
خبرنگار دیگری درباره دخالت مقامات دولتی در پروندههای قضایی سوال كرد
كه جعفری دولت آبادی پاسخ داد: اظهارنظر با دخالت متفاوت است. دخالت
اشكال دارد اما اگر اظهارنظر در چارچوب قانون باشد، مشكلی ندارد. ما
نمیتوانیم به اظهارنظرها ایراد بگیریم اما اینكه گفته شود متهمی تبرئه
یا محكوم شود این اشكال دارد. از مقامات اجرایی و تقنینی درخواست میكنیم
كه در فعالیتهای قوه قضائیه دخالت نكنند.
هر مطلبی متضمن جرم باشد، دادستان میتواند اقدام كند
در ادامه، خبرنگاری با بیان اینكه اقدام دادستانی تهران در جلوگیری از
انتشار لایحه دفاعیه مدیر مسوول روزنامه ایران با قانون مغایرت دارد، از
دادستانی تهران خواستار توضیح شد كه وی گفت: ما اقدام روزنامه ایران را
جرم میدانیم و بر حسب وظیفه پیشگیری دادستان اقدام كردهایم. باید توجه
داشت كه مدیر مسوول روزنامه ایران در این پرونده متهم بود. ما باید جلوی
یكسری جرمهای جدید را نیز بگیریم. دادستان مانع نیست، بلكه وظیفه
دادستان برای پیشگیری از جرم همین است. تاكید میكنم اگر مطلبی متضمن جرم
باشد دادستان میتواند اقدام كند.
... هنوز وقت هست
به گزارش ایسنا، خبرنگاری با اشاره به اظهارات وكیل مدافع سه تبعه
آمریكایی مبنی بر اینكه احضاریهای برای جلسه دادگاه به دستش نرسیده
است، گفت: دادگاه اقدام خواهد كرد و با توجه به اینكه جلسه رسیدگی 17
بهمن ماه برگزار میشود، هنوز وقت است و حتما اقدام خواهد شد.
عوامل فتنه ٨٨ سعی دارند با اقداماتی به صحنه بازگردند
وی همچنین از بازگشت عمادالدین باقی برای اجرای محكومیتش به زندان خبر
داد.
دادستان تهران خطاب به مردم گفت: هوشیار باشید زیرا عوامل فتنه 88 سعی
دارند با اقداماتی به صحنه بازگردند. 9 دی نزدیك است و انشاءالله مردم
جواب محكم دیگری به سران فتنه و عواملشان خواهند داد. محكومانی كه باید
از رسوایی خود گریه كنند طلبكار نظام شدهاند و نامه پراكنی میكنند.
آنها باید بدانند كه مردم ما هیچگاه اقدامات آنها را فراموش نخواهند
كرد.
مركز فارسیوان در تهران پلمپ شد
جعفری دولت آبادی با اعلام پلمپ مركز فارسی وان در تهران اظهار كرد: این
اولین باری است كه در كشور جایی وجود داشته كه جریان آن به شبكههای
ماهوارهای كمك میكردند كه اكنون این مركز پلمپ شده است، این محل در
مركز شهر بوده است.
وی با اعلام اینكه "حدود چهار پنج نفر در این زمینه دستگیر شدهاند"
گفت: تجهیزات بسیار زیادی در این محل وجود داشته است و ورود این افراد
این تجهیزات قابل سوال است و ما در این زمینه از ماموران قدردانی
میكنیم. به عنوان مثال در این محل سریالی 570 (LOST)، قسمتی در حال
ترجمه برای پخش بوده است.
دادسرای فرهنگ و رسانه یك ماه دیگر افتتاح میشود
دادستان تهران همچنین با اعلام اینكه "ظرف یك ماه آینده دادسرای فرهنگ و
رسانه افتتاح خواهد شد" گفت: هماكنون در حال تكمیل تجهیزات این دادسرا
هستیم و امیدواریم كه به زودی افتتاح شود و در مراسم افتتاح آن از همه
مدیران مسوول دعوت به عمل خواهد آمد.
به گزارش ایسنا، دادستان تهران مجددا تاكید كرد كه دادستانی بهترین دوست
مطبوعات است.
عوامل اصلی ترورها شناسایی نشدهاند
<
پیام مهندس سحابی به دانشجویان خارج از کشور - روز دانشجو
نامه ای به پدر
سلام علیکم بما صبرتم
دخترای شرق
مصطفی تاج زاده و محمد نوری زاد ممنوع الملاقات شدند
حضور بر مزار آیت الله منتظری
فراخوان ایرانیان مقیم بریتانیا جهت برگزاری مراسم کاشت درخت “نــدای
ایــران” در لندن
علیرضا رجایی: جنبش دانشجويي زنده است
خروج آزادانه یك قاچاقچی با دهها میلیارد بدهی از كشور
در حاشیه اعتراض علنی به یک غلط
پیام مهندس سحابی به دانشجویان خارج از کشور - روز دانشجو
Posted:
نامه ای به پدر
Posted:
مصطفی امینی
نامه ای به پدر جنبش سبز ایران حضرت آیت الله العظمی منتظری (رحمه الله
علیه )
بسم الله الرّحمن الرّحیم
پدر جان سلام .
یکسال است که جای خالیت در کنارمان احساس می شود ، یکسال است که حسرت
نگاه های صادقانه و فریادهای خالصانه ات را می خوریم ، یکسال است از
پیشمان پر کشیده ای ، یکسال است تنهایمان گذاشته ای. براستی پروازت نیز
عاشقانه بود ، اینک بر سر سفره مولایت حسین ( ع ) میهمان هستی .
امّا پدر جان ، به خدا دلهایمان شکسته. چه زود پر کشیدی و چه زود دیر شد.
کاسه ی صبرمان لبریز گشته؛ آن زمان که تو بودی ، احساس تنهایی نمی کردیم
امّا اکنون ... !
پدرجان ببخشمان و می دانم که می بخشی ، روح بلندت ، قلب رئوفت و صبر
عظیمت ستودنی بود؛ پس عفو کن ما را ، عفو کن ما را که سالها تنهایت
گذاشتیم و ببخش آنها را که سالها تو را انکار کردند و ناسزا گفتند !
براستی چه شد که ناگهان و ناباورانه تمثالت از سر درب اماکن و خیابان ها
برداشته شد!؟ نشر کتابهایت متوقّف شد و رساله ات ممنوع الفروش !حتی بر
زبان آوردن نامت جرم محسوب می شد و مستوجب مجازات!؟
مگر از سالها قبل از انقلاب و در راه مبارزه ، زندان و شکنجه و حصر و
تبعید را تجربه نکردی ؟! مگر در محضر علمای بزرگ قرن ، درس آزادگی فرا
نگرفتی ؟! مگر ناسزا ها و توهین های ساواک را تحمّل نکردی و در راه
مقدّست استقامت نورزیدی؟! مگر فرزند عزیزت را در این راه فدا نکردی و
حسرت اندکی اندوه را بر دل دشمن گذاشتی ؟! مگر در جبهه ها حضور نمی یافتی
و فرزندانت را به این حضور مقدّس تشویق نمی کردی ؟! مگر در تدوین حیاتی
ترین قوانین این انقلاب مجاهدت نکردی ؟! مگر نبود نام زیبایت در کنار نام
امام در پایان وصایای ارزشمند شهدا و چه ناجوانمردانه نامت را حذف کردند
و تو باز هم سکوت کردی ؟!
پدرجان ، به یاد نداریم که تو مجاهدت های فراوانت را بازگو کرده باشی و
برای آنها سهمی خواسته باشی زیرا حقیقتاً با خدا معامله کردی! پس چرا ؟!
پس چرا تو را خانه نشین کردند و تو برای حفظ اتّحاد اُمّت، همچون مولایت
علی ( ع ) ، صبورانه سکوت کردی و کلامی به زبان نیاوردی و چه زیبا همچون
مولایت حسن ( ع ) ، حکومت را تحمّل کردی و عاشقانه همچون مولایت حسین
( ع ) ، هیچ ظلمی را بر مردم و اسلام تحمّل نکردی و فریاد عدالت و آزادی
سر دادی ، آنجا که خطاب نا آگاهان تو بودی ، سکوت کردی و ظلم به خودرا
تحمّل، امّا آنگاه که فریاد مظلومی را می شنیدی یا ظلمی را مشاهده می
کردی ، اشک از چشمانت سرازیر می شد و بی هیچ دلهره و تردیدی ، فریاد سر
می دادی و آنرا محکوم می کردی ! .
پدر جان ، حاکمانی که قدرت ، سخنان گذشته شان را از یادشان برده بود ، حق
استاد و شاگردی را نیز فراموش کردند و تو را ناجوانمردانه انکار کردند و
ناسزا گفتند و تو ، چه زیبا و کریمانه ، همیشه یادی از آنها می کردی و
احوالشان را از دوستان ، جویا می شدی ! رسیدن به قدرت تا آن زمان برایت
ارزشمند بود که حقّ مظلومی را از ظالمی بستانی و در غیر آن ، قدرت از
کهنه کفشی پاره ، برایت بی ارزش تر بود !
آری پدر جان ، تو دین خدا را شناختی و به آن جامه ی عمل پوشاندی ، در
نظرت علم بدون عمل بی ارزش بود و حقیقتاً عالمی بودی عامل ! آن زمان که
ملّتی صبرشان لبریز گشت ! خونشان به جوش آمد و اشک مظلومیّتشان سرازیر
شد، شدی پناه بی پناهشان، صدای سکوتشان ، دلگرمی راهشان و رهبر
معنویشان !
امّا پدرجان ، چه زود پرکشیدی ! چه زیبا پر کشیدی ! ماه محرّم ! ماه
ریخته شدن خون خدا بر زمین ! ماه پیروزی حقیقی حق بر باطل ! در تمام
زندگیت هیچگاه نخواستی زحمتی باشی برای دیگران ! تو حتّی زمانی پر کشیدی
که دوستدارانت به خاطر سیاه پوشیدن و عزاداری در زحمت نیافتند ! آری تو
در ماهی پرواز کردی که خود برای متفکّران شد جای تامّل و تدبّر ! لاکن
نابخردانی که بیست سال در حقّ تو جفا کردند ، عزاداری عزادارانت را نیز
بر هم زدند و خانواده ات را تحت سخت ترین فشارها قرار دادند .
پدر جان اینک نیستی ببینی بازماندگانت در فراقت می سوزند و اشک می
ریزند ، اندوه یارانت بی پایان و قلب خانواده بزرگت ، ملّت ایران ،
شکسته ، امّا تو ، هم می بینی و هم می شنوی چون تو تا ابد زنده ای و
جاودانه !
پدر جان ، حال که یکسال از پرواز ملکوتیت می گذرد ، خواب ظالمان دوباره
آشفته شده است ، چه زیبا خداوند قدرت و تقدّس پوشالیشان را نابود ساخت و
چشمان امّت را به حقیقت وجودشان بینا ! بیست سال تلاش کردند تا نامی از
تو نماند ، بیست سال تلاش کردند تا یادت در دلها بمیرد و چه زیبا و قابل
تامّل خدواند مهربان و مقتدر ، رویاهایشان را آشفته ساخت ! نامت و یادت
در دلها جاودانه گشت ! حقّانیّتت حتّی برای ظالمان نیز به اثبات رسید!
پدرجان ، نابخردان ناجوانمردانه مانع برگزاری مراسم سالگرد رحلت ملکوتیت
شدند و چه در غفلتند که اعمالشان خود باعث اثبات حقانیّت راهت می شود .
امّا ملّت سبز ایران در نجف آباد و قم و دیگر شهر ها ، مردانه و شجاع
مراسمی به یاد ماندنی برایت برگزار خواهند کرد تا هدف و راهت بار دیگر
برای جهانیان بازگو شود .
پدر جان ، در پایان با تو عهد می بندیم تا آخرین نفس و تا آخرین قطره
خون ، خالصانه در راهت که راه آزادی و استقلال و کرامت انسانی است مجاهدت
کنیم و می دانیم روزی نام زیبایت همچون مجاهدان تاریخ ، در جای جای این
کره ی خاکی طنین انداز می گردد و آثار و سرگذشتت در مراکز علمی جهان به
تدریس در خواهد آمد.
یادت گرامی و راهت پر رهرو باد ،والسلام!
مصطفی امینی آذر ماه 1389
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
سلام علیکم بما صبرتم
Posted:
چ. عباسی
سوم محرم سالروز عروج و سفر سبز فقیه عالیقدر آیتالله منتظری یادآور
حماسه و بیعت مردم با انسانی است که در طول عمر خود ثابت و استوار برای
حفظ عزّت و کرامت انسانی انسانها، بدور از باورهای مذهبی و سیاسی آنان
رنجهای بسیاری در این راه را به جان و دل خرید. پدر معنوی سبز ایران،
در دوران رژیم شاه با استبداد مبارزه کرد و در این راه در مجموع قریب به
۲۵ سال از عمر خود را در تبعید و زندان رژیم گذراند. سلام علیکم بما
صبرتم. و باز پس از پیروزی انقلاب اگر چه او از معماران اصلی انقلاب
بود اما جهت استقرار اندیشهها و برداشت های خود از میان متون قرآن و
گنج گهربار نهج البلاغه در جهت استقرار قوانین الهی ، عدالت اجتماعی و
حکومت مردم بر سرنوشت خود چه رنجها و ظلم هایی را که متحمل نشد. سلام و
تحیت بر او که چون مولایش علی (ع) سخن گفت و چون او زندگی کرد و در
میان دسیسههای سیاسی غم و اندوه سکوت را پیشه خود کرد تا مبادا آنچه را
که به بهای گران به نام جمهوری و اسلامی بنّا نهاده است دستخوش تاراج
سقیفه یان گردد. همان کرد که علی (ع) با اعتراض راهی جز پذیرش آن
نداشت.
بازیگران قدرت طلب معرکه سیاسی، پس از مدتی که شاهد انحراف رهبری جدید
بودند، به سوی فقیه عالیقدر ما نادم شدند ولی حاکمیت جز ترور شخصیتی و
حذف فیزیکی کلامی دیگر نمی شناخت. باید سالها بگذرد تا جنایت این رژیم
از پروندهای محرمانه بیرون بریزد که چه گونه معترضین (حتی در خانه
امام) را از سر راه برداشتند. منتظری انسانی مردمی ،خاضع، اندیشمند،
عالم ، و فیلسوفی بود که در همه ابعاد پناهگاه و امید مردم شده بود و در
طول عمر خود به جز بیان حقیقت به چیزی دیگری رضایت نداد و در حفظ
ارزشهای فقه شیعه در مقابل بدعتهای حاکمیت جائر قد علم کرد و با آنان
چنان نمود که موسی (ع) با فرعون نمود. منتظری درس استقامت، آزادی و عزت
انسانی را به ما آموخت. در جلد دوم از " درس هایی از نهج البلاغه " در
درس ۵۳ در قسمتی چنین میفرماید: " اصلا فلسفه زندگی همین است که معلوم
شود کدام یک از ما در دریای متلاطم جهان به دنبال امواج می رود و از خود
اراده ای ندارد و مثل خس و خاشاک گرفتار امواج می شود و به هر طرف که
رفتند او هم می رود، و کدام یک از ما چون درختی کهن پایداریم و گرفتار
امواج نمی شویم. دنیا دار امتحان و آزمایش است." درود خدا بر تو ای پدر
سبز که حیات و مماتت چون علی (ع) بزرگمرد تاریخ اسلام بود.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
دخترای شرق
Posted:
یکی از همکاران شرق
برای فرناز کوچولوی خانم روستایی، دخنرای آقای غلامی و خدابخش
بعد از ظهرهای شرق یک مهمان داشت «فرناز» دختر خانم روستایی که نمی
دونم کلاس سوم بود یا دوم ابتدایی
هر روز یا بیشتر روزها با ان کیف همیشه سنگینش این پله ها را بالا می
آمد و می رفت سر میز بین الملل می نشست
ما یکی دو هفته بود که رفته بودیم پایین پای بچه های سینمائی شرق پشت
میز صفحه
آخر،همسایه بین الملل می نشستیم،همسایه بودیم
امروز بعد از ظهر او یکی از اتفاق های مهم زندگی اش را دیده است،بی
پرده پوشی،بی هیچ واسطه مادرش جلوی چشمش دستگیر شده است
او امروز دیده که یک عده ریختند داخل روزنامه موبایل ها را گرفتند زدو
خورد کردند و بعد انتخاب کردند چند نفر را و رفتند
یکی از آنها مادرش بوده است شاید بارها شده که مادرش به مسافرت رفته و
او تنها مانده ، شاید بارها شده که او در ماشین بوده و دعوا دیده است
اما این بار فرق دارد. او حالا به چشم خودش تاریخی را می بیند که بعدها
باید برای کسان دیگری تعریف کند. در این روزها بارها مادرانی را دستگیر
کردند، همین الان نسرین ستوده بازهم اعتصاب غذای خشک کرده است، حالا یک
مادر دیگر به جمع دوستان در بند ما اضافه شده است
قوی بودن برای خانم روستایی اصلا کاری ندارد اما فرناز کوچولو تو هم
امروز چیزی را دیدی که کمتر کودکی در این مدت دیده است. دختر کوچولوی همه
ما، دوستت داریم و قوی باش
ارغوان دختر آقای غلامی هم شاهد بردن پدرش بوده است حالا او باید کوه
سنگینی باشد برای کمک به مادر نویسنده اش – خانم شکوه قاسم نیا- و خواهر
کوچکترش . خانم قاسم نیا بیشتر ازصدتا شعر برای دختر و پسر کوچولوهای
دارند . نمی دانم امروز دختر آقای خدابخش هم وسط درگیری بود یا نه ؟
کاش می توانستم مثل امیلی، الهه و ... گریه کنم . چرا نمی توانم ؟
چرا ؟
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
مصطفی تاج زاده و محمد نوری زاد ممنوع الملاقات شدند
Posted:
جرس: در پی فشارها و تهدیدات اخیر برخی مقامات قضایی و شخصیت های
فراقانونی پیرامون "نامه نگاری های برخی زندانیان سیاسی و لزوم برخورد با
آنها"،مصطفی تاجزاده و محمد نوری زاد، دو تن از زندانیان سیاسی محبوس در
زندان اوین، پس از گذراندن حدود چهار ماه در بندِ قرنطینه، به دستور
مقامات قضایی ممنوع الملاقات شدند.
به گزارش منابع خبری جرس، روز چهارشنبه ۱٧ آذر ماه، بعد از دو هفته
تعطیلی اجباری (به دلیل آلودگی هوا)، خانواده این دو زندانی سیاسی، با
مراجعه برای ملاقات، خبر ممنوع الملاقات بودن آنان را مطلع گردیدند.
لازم به ذکر است مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاح طلب، از شاکیان احمد
جنتی (دبیر شورای نگهبان) بدلیل دخالتهای آن نهاد در روند انتخابات و
همچنین کودتاگران انتخاباتی می باشد، که همراه با محمد نوری زاد، نویسنده
و سینماگر حامی جنبش، که وی نیز به دلیل نوشتن نامه های منتقدانه به
رهبری، به حبس محکوم شده است، ماه هاست به شکل غیرقانونی در قرنطینه
زندان اوین به سر می برند و مسئولان قضائی نیز تا کنون هیچ گونه توضیحی
در مورد این اقدام خود به ایشان، وکلا و خانواده هایشان نداده بودند.
ممنوع الملاقات کردن این دو زندانی سیاسی در حالی صورت می گیرد که همسران
آن ها همراه با تعدادی دیگر از خانواده های زندانی سیاسی اخیرا طی نامه
سرگشاده ای از رئیس قوه قضائیه درخواست ملاقات حضوری کرده بودند.
گفتنی است بعد از خطبه های نماز جمعه چندی پیش احمد جنتی که ضمن انتقاد
از مرخصی های اعطایی به بعضی از زندانیان سیاسی، ادعا کرده بود "به فتنه
گران مرخصی هایی داده می شود که پس از مرخصی یا آنان فرار می كنند و یا
جلساتی را با دوستان خود برگزارمی كنند و به تنظیم برنامه های خود می
پردازند. ..آیا این درست است كه افرادی كه هنوز توبه نكرده اند و سرجای
خود ایستاده اند، به مرخصی بروند، لذا نباید به زندانی های توطئه گر
مرخصی داده شود... مرخصی دادن به توطئه گران مانند مرخصی دادن به سارقان
است"، مسئولان دستگاه قضایی، از جمله دادستان کل کشور و دادستان تهران،
وعدۀ "لغو مرخصی"، "لغو ملاقات"، و همچنین "برخورد با زندانیانی که اقدام
به نگارش و ارسال نامه به بیرون از زندان می کنند" را داده بودند.
حضور بر مزار آیت الله منتظری
Posted:
فراخوان خانواده زندانیان سیاسی
جرس: به مناسبت سالگرد درگذشت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری "پدر معنوی
جنبش سبز"، جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، طی دعوتی عمومی، خواستار
حضور بر مزار آن مرحــوم در روز پنجشنبه سوم محـرم (۱٨آذرماه) و ادای
احترام به آن اسوۀ اخلاق شدند.
به گزارش جـــرس، در بیانیۀ فراخوان خانواده های زندانیان سیاسی آمده است
"در زمانهای که ظلم و جور باعث شده بود طبل ناامیدی صدایی رسا داشته
باشد و حتی شاید برخی در پی توجیهی برای سکوت خود بودند و سرخوردگی و
فسردگی گلوها را می فشرد، فریادهای حق خواهانه او بود که خون تازهای در
شریانهای اخلاقی جامعه تزریق و همگان را دعوت به انسان ماندن کرد."
خانواده های زندانیان سیاسی همچنین خاطرنشان کرده اند "اکنون در آستانه
سالگرد رحلت قدسی آن پدر برای ادای احترام، روز پنجشنبه بر مزارش حاضر
خواهیم شد و امیدوارانه به نجوایی برای آزادی تمام زندانیان مینشینیم.
به امید آن که ملت ما روزی شاهد نتیجه زحمات آن پیر سفرکرده و دیگر
تلاشگران عرصه حقوق انسان را باشند و به پایان رنجهای مردم بینجامد."
متن کامل این فراخوان به شرح زیر است:
پنج شنبه سوم محرم، سالروز رحلت مردی است که تنها نام زیبنده او" پدر
معنوی ملت ایران" است، چرا که آیت الله العظمی منتظری عینیت دست یاری
پروردگار برای ملت ما بود و تجسم رحمت للعالمینی پیامبر. او اشتیاق علی
به عدالت را با خود داشت و احترام دین به انسان را نمایان کرد؛ اما گویی
تقدیر بر این بودکه تنها پس از ده روز از قدردانی کانون مدافعان حقوق
بشر، سایه پدری او از سرمان برگرفته شود.
امید، اخلاق و احترام، هدایای آیت الله منتظری به خانوادههای ما بود. او
به دربندان ما امید داد و برای فرزندان ما اسوه اخلاق بود و سبب شد اعضای
خانوادههای زندانیان سیاسی در نزد مردم ایران محترم شمرده شوند.
در زمانهای که ظلم و جور باعث شده بود طبل ناامیدی صدایی رسا داشته باشد
و حتی شاید برخی در پی توجیهی برای سکوت خود بودند و سرخوردگی و فسردگی
گلوها را می فشرد، فریادهای حق خواهانه او بود که خون تازهای در
شریانهای اخلاقی جامعه تزریق و همگان را دعوت به انسان ماندن کرد.
اکنون در آستانه سالگرد رحلت قدسی آن پدر برای ادای احترام، روز پنجشنبه
بر مزارش حاضر خواهیم شد و امیدوارانه به نجوایی برای آزادی تمام
زندانیان مینشینیم. به امید آن که ملت ما روزی شاهد نتیجه زحمات آن پیر
سفرکرده و دیگر تلاشگران عرصه حقوق انسان را باشند و به پایان رنجهای
مردم بینجامد.
لازم به ذکر است با وجود آنکه نهادها و مقامات امنیتی، امسال نیز همچون
سال گذشته از برگزاری هر گونه مراسمی برای بزرگداشت مرحوم منتظری ممانعت
کرده و تا کنون نیز اجازۀ برگزاری مراسم را نداده اند، علاقه مندان و
شاگردان معظم له تصمیم گرفته اند مراسم بزرگداشت را با حضوری مردمی و
قرائت فاتحه و تلاوت قرآن، در روز پنجشنبه ۱٨ آذر ٨٩ (سوم محرم) در همان
محل (حرم حضرت معصومه و مزار آن فقیه مجاهد) برگزار نمایند و این حضور
سبز از صبح آغاز و تا اذان مغرب ادامه خواهد داشت.
همچنین طبق گزارش ها، مراسمی مردمی نیز در نجف آباد اصفهان برگزار خواهد
شد.
فراخوان ایرانیان مقیم بریتانیا جهت برگزاری مراسم کاشت درخت “نــدای
ایــران” در لندن
Posted:
به مناسبت ۱٠ دسامبر روز جهانی حقوق بشر
جرس: به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، جمعی از ایرانیان مقیم بریتانیا، ظهر
روز جمعه ۱٩ آذر (۱٠ دسامبر)، با پشتیبانی سازمان عفو بین الملل، مراسمی
با محوریت کاشت درخت "نــدای ایــران" در لندن برگزار خواهند نمود.
به گزارش جــرس، فعالان و کنشگران مدنی و حقوق بشری که بانیِ این حرکت
هستند، هدف از برگزاری این مراسم و کاشت درخت "نــدای ایــران" را، "زنده
نگاه داشتن یاد تمامی جانباختگان راه آزادی" و در جهت "حمایت از آزادی
همۀ زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران" اعلام کرده اند.
در این مراسم نماینده ای از سازمان غیردولتی عفو بین الملل و همچنین دکتر
عبدالصمد تقی زاده (استاد حقوق و اولین رئیس دانشگاه ملی در بعد از
انقلاب) سخنانی ایراد خواهند کرد.
گفتنی است درخت "نــدای ایـران"، ساعت ۱٣ روز جمعه دهم دسامبر، دقیقا در
روبروی محل اقامت سفیر جمهوری اسلامی در مرکز لندن و نزدیکی سفارت ایران
(در رویتِ همه روزۀ دیپلمات ها) کاشته خواهد شد.
متن کامل بیانیۀ فراخوان ایرانیان مقیم لندن جهت این حرکت مدنی، به شرح
زیر است:
هم میهنان گرامی
ما ایرانیان مقیم بریتانیا، روز جمعه ۱۰ دسامبر در سالروز جهانی حقوق بشر
گرد هم می آییم تا فارغ از هر گونه تفاوت عقیدتی و سیاسی، دست در دست هم
نهاده و با همکاری و همیاری یکدیگر در راستای زنده نگاه داشتن یاد و
خاطره ی تابناک همه ی شیرزنان و دلاورمردان میهن عزیزمان که در راه رسیدن
به آزادی و مردم سالاری از جان خود گذشته اند و هم چنین در حمایت از
آزادی همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی، مراسم کاشت درخت "ندای ایران" را
هر چه با شکوهتر برگزار نماییم.
بخشهای مختلف این مراسم شامل تکنوازی قطعه ای از موسیقی اصیل ایرانی، خوش
آمدگویی و معرفی برنامه، سخنانی چند از نماینده سازمان عفو بین الملل و
دکتر عبدالصمد تقی زاده درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، تشریفات تحویل
درخت و سند رسمی آن از مسئولین رویال پارک، اجرای سرود دسته جمعی و در
پایان، پذیرایی از شرکت کنندگان با چای و شیرینی خواهد بود
قابل توجه شما عزیزان: این مراسم راس ساعت ۱ بعد از ظهر و بدون تاخیر
شروع خواهد شد. لذا خواهشمندیم برنامه های خود را به گونه ای زمان بندی
نمایید که از بدو شروع برنامه در مکان یادبرده حضورداشته باشید
منتظر دیدار یکایک شما عزیزان می باشیم.
ایرانیان مقیم بریتانیا
برای پیدا کردن محل دقیق، لطفاً به نقشه پیوست مراجعه فرمایید
علیرضا رجایی: جنبش دانشجويي زنده است
Posted:
ريحانه طباطبايي
تحليل عليرضا رجايي از گذشته و آينده جنبش دانشجويي
- به نظر شما در حال حاضر جنبش دانشجويي با چه آسيبهايي مواجه شده است؟
همانطور كه ميدانيم جنبش دانشجويي اصولاً جنبشي معترض به وضع جاري است
و طبيعتاً يكي از موانعي كه بر سر راه هر جنبش اعتراضي از جمله جنبش
دانشجويي ايجاد ميشود، ساختارهاي مسلط جامعه هستند كه طبيعتاً در مقابل
اعتراضات عيني و تا حدي راديكال مقاومت ميكنند. هر چقدر يك ساختار مسلط
نسبت به جنبشهاي اعتراضي واكنش سرسختانه بگيرد به همان ميزان مانعي براي
بروز چنين جنبشهايي خواهد شد. يكي ديگر از مشكلات جنبش دانشجويي در
ايران سختگيري نظام آموزش عالي در گزينش دانشجو و تركيب ساختار دانشجويي
دانشگاه است. نكته بعدي وابسته به بحث اول و دوم است، يعني برميگردد به
سيستم نظارتي داخل دانشگاه بر اعمال دانشجويان و اقدامات تنبيهي كه در
مواجهه با فعاليتهاي دانشجويي صورت ميگيرد. معمولاً در مقابل فعاليت
سياسي دانشجويان، كميتههاي انضباطي رفتارهاي سختگيرانهاي در پيش
ميگيرند و دانشجويي كه با هزاران سختي و مشقت وارد دانشگاه شده گاهي
اوقات فقط براي يك اظهارنظر ساده سياسي از ادامه تحصيل محروم ميشود.
- اين مطالبي كه فرموديد بيشتر مربوط به فشارها و آسيبهايي بود كه از
بيرون بر جنبش دانشجويي وارد شده، اما بيشتر منظور از سوال نخست اين بود
كه جنبش دانشجويي از درون و از سوي خود دانشجويان و فعالانش با چه
چالشها و آسيبهايي مواجه است؟
همانطور كه همه ميدانند به دليل آنكه فضاي دانشجويي سيال است و عمر
تحصيل نيز كوتاه، جنبش دانشجويي را بايد در مقاطع مختلف مورد ارزيابي و
تحليل قرار داد. در هر دورهاي تركيب دانشجوها و فضاي فكري و فرهنگي عوض
ميشود و نميتوانيم لزوماً و هميشه از يك سياق و سبك در جنبش دانشجويي
صحبت كنيم. با توجه به تغيير نسلي در هر دورهاي، جنبش دانشجويي به گونه
و شكلي متفاوت مطالبات خود را مطرح ميكند. به طور مثال مطالبات جنبش
دانشجويي دهه 50 يا كنفدراسيون دانشجويان خارج از كشور با مطالبات جنبش
دانشجويي دهه 80 تفاوت دارد. با اين توضيح بايد بگوييم در هر دورهاي
جنبش دانشجويي بايد با مقتضيات دوره خود آسيبشناسي شود و معطوف به نسل
خاصي باشد. از سوي ديگر چيزي كه در حال حاضر با آن مواجه هستيم تا حدي
امكان آسيبشناسي جنبش دانشجويي را از ما گرفته و آن را محدود و ناممكن
كرده است. اكنون جنبش دانشجويي فرصت بروز مطالبات خود را ندارد و در
مقطعي نيستيم كه بگوييم آسيبشناسي موضوعيت دارد. از طرفي ديگر مهمترين
نهاد دانشجويي پس از انقلاب يعني انجمنهاي اسلامي نيز امكان ظهور و بروز
ندارند و فعاليتهايشان شديد محدود شده است و نميتوانند امكان بروز
جنبشهاي دانشجويي را فراهم كنند و اكنون يا تعطيل يا نيمهتعطيل هستند.
در سالهاي پاياني دهه 70 و سالهاي نخست دهه 80 جنبشهاي دانشجويي فضاي
پرشور و نشاطي را تجربه كردند و امكان بسياري از فعاليتهاي سياسي
دانشجويي را دارا بودند كه ميتوان آن را مورد نقد و بررسي قرار داد اما
در حال حاضر نميتوان اقدام به آسيبشناسي جنبش دانشجويي كرد.
- يكي از مواردي كه در رابطه با دانشجوهايي كه فعاليت سياسي داشتهاند
اين مساله است كه بسياري از اينها پس از اتمام تحصيلات به سمت كسب و كار
ميروند و ديگر سراغي از فعاليتهاي سياسي نميگيرند. به نظر شما اين يكي
از آسيبهاي جنبش دانشجويي نيست؟
اصولاً براي فعاليتهاي سياسي در وهله اول بايد نهادهاي مستمر،
پيشينهدار و باثبات به وجود آيد كه اين نهادها در جهان كنوني احزاب
هستند و از اين رو فعاليتهاي سياسي نيز پس از اتمام دوران دانشجويي بايد
در اشكال حزبي استمرار پيدا كند. اگر اين امر را در ايران مشاهده
نميكنيد به اين دليل است كه ساختارهاي حزبي ضعيف است و همان طور كه در
پاسخ به سوال نخست مطرح كردم احزاب نيز چون تشكلهاي دانشجويي متاثر از
همان شرايط هستند و همان محدوديتها را به شكل ديگري دارند. در بسياري از
كشورها براي حفظ و ارتقاي ساختارهاي حزبي تلاش و فعاليت ميشود اما در
ايران برعكس است. جوان پرشوري كه در دانشگاه فعاليتهاي سياسي دانشجويي
داشته درسش تمام و از دانشگاه خارج ميشود. در اين مقطع او با يك خلاء
حزبي و تشكلي مواجه ميشود و هيچ جايي نيست كه او بتواند جذب آن شود و
بتواند فعاليتهاي خود را ادامه دهد، در نتيجه كاملاً غرق در بازار كار
ميشود و به رغم تمام انگيزهها آرامآرام از حوزه فعاليتهاي سياسي نيز
فاصله ميگيرد. از سوي ديگر مهمترين و بزرگترين كارفرما در كشور دولت
است و افراد براي آنكه بتوانند وارد بازار كار شوند مجبور هستند خود را
با اين كارفرما همگون نشان دهند و در نتيجه دغدغههاي دانشجويي را از دست
ميدهند. در نتيجه زنجيرهاي از امور كه مهمترين آن نبود احزاب قوي و
فعال و همچنين تضعيف بخش خصوصي است، سبب ميشود از ادامه فعاليتهاي
سياسي دانشجويان پس از اتمام تحصيل جلوگيري به عمل آيد و جوان پرشور
سياسي پس از خروج از دانشگاه درگير امرار معاش شود.
- يكي ديگر از موارد انتقادي در جنبش دانشجويي توجه كم دانشجويان به
مسائل اجتماعي و فرهنگي است، به اين معني كه دانشجويان بيشتر از همه
درگير سياست ميشوند و كمتر در رابطه با مسائل ديگر اظهارنظر يا فعاليت
ميكنند. به نظر شما دليل اين امر چيست؟
به همان ميزان كه دولت بزرگتر باشد جامعه نيز سياسيتر ميشود، يعني
وقتي كه دولت در تمامي امور دخالت داشته باشد و مسووليتها را برعهده
بگيرد جامعه و بالطبع دانشجويان نيز سياسيتر ميشوند و بيشتر كاستيها
را نيز بر عهده دولت ميگذارند و دولت را در قبال كمبودها مسوول
ميدانند، به همين دليل دانشجويان با حساسيت بيشتر و نگاه منتقدانهتري
به مسائل مينگرند و سرمنشاء كاستيها و نارساييها در تمامي حوزههاي
اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي را سياسي ميبينند و ميدانند و به اصطلاح
جامعهشناسي بر عهده دولت پرمسووليت ميگذارند. اين دولت پرمسووليت در
ايران وسيعتر از كشورهاي مشابه است و به همين دليل نيز مسائل سياسي در
اولويت قرار ميگيرد. دولت پرمسووليت از ساماندهي كافي براي اداره امور
برخوردار نيست و در كشور بزرگ و پرجمعيتي چون ايران مسووليتها پيچيدهتر
و امور درهمگره خوردهتر است. طبيعي است كه نگاه منتقدان بيشتر حول
محورها و تحليلهاي سياسي است و حوزههاي ديگر از اولويت برخوردار
نخواهند بود و واكنشها نيز بارزتر خواهد بود. مطمئناً اگر حوزه سياست تا
اين حد اهميت نداشت چنين عكسالعملهايي نيز به وجود نميآمد و تاريخ
سياسي ما نيز صحت اين امر را نشان ميدهد. البته دانشجويان در قبال مسائل
سياسي عكسالعملهاي تند و بعضاً راديكالتري دارند تا احزاب سياسي و
نميتوانند مانند يك حزب رفتار كنند. احزاب معمولاً با چراغ خاموش و در
حاشيه حركت ميكنند و به متن ميآيند اما جنبشهاي دانشجويي نميتوانند
اينگونه عمل كنند. احزاب كارشان كادرسازي و داشتن كادر ثابت و همچنين
برنامهريزي براي فعاليتهاي سياسي بلندمدت و حضور در اركان قدرت است اما
تشكيلات دانشجويي نميتوانند اينگونه باشند و اگر هم بخواهند به اين سمت
و سو حركت كنند دچار مشكل شده و تفرقه بين آنان به وجود ميآيد. اجمالاً
بگويم جنبش دانشجويي توانايي ورود به مسائل پيچيده سياسي را ندارد و اين
امر منطبق با جنس جنبش دانشجويي نيز نيست و مطمئناً حضور در اين عرصه
موجب تضعيف و چندگانگي در جنبش ميشود.
- وجود نهادهايي همچون دفتر تحكيم وحدت و انجمنهاي اسلامي را تا چه
ميزان در رشد يا عدم رشد جنبش دانشجويي موثر ميدانيد؟
فعاليتهاي دفتر تحكيم وحدت در مجموع به دو بخش تقسيم ميشود؛ در مرحله
نخست دانشجويان خط امام مسلط بودند كه در جريان انقلاب اسلامي اين نهاد
را تاسيس كردند و براي محافظت از خط اصلي نهتنها در دانشگاهها كه در
همه امور فعال شدند. در آن مقطع يعني سالهاي نخست پيروزي انقلاب
دانشجوياني كه دانشجويان پيرو خط امام نام گرفته بودند مواجهاتي با ساير
گرايشات سياسي در دانشگاه داشتند و براي همياري و كمك در تاسيس و استقرار
نظام جمهوري اسلامي در دانشگاهها و همچنين در ساير نهادها كه بايد
تاسيس ميشد دفتر تحكيم وحدت را بنيان نهادند. اين دوره نخست دفتر تحكيم
وحدت بود كه متاثر از ويژگيهاي دهه 60 نيز بود. اما پس از اتمام جنگ و
درگذشت بنيانگذار جمهوري اسلامي و فاصله گرفتن از فضايي كه در آن دوران
وجود داشت رفتهرفته اشكال استقلالگرايانه به اين تشكل دانشجويي بازگشت
و در نيمههاي نخست دهه 70 بروز پيدا كرد و در نيمه پاياني دهه 70 دفتر
تحكيم با تغيير نسل دانشگاهي تلاش كرد خود را به شكلي كه دانشجويان پيش
از انقلاب داشتند يعني رويكرد انتقادي بازتعريف كند. البته از آن تاريخ
به بعد دفتر تحكيم وحدت، انجمنهاي اسلامي و اعضاي آنها در معرض فشارهاي
سياسي قرار گرفتند. در مجموع دفتر تحكيم خوشايند برخي جريانها نبود و به
اين انگيزه نيز اختلاف در آن به وجود آوردند. بايد اين نكته را اذعان كرد
كه در دهه 60 كه دفتر تحكيم به نوعي از دولت حمايت ميكرد اين حمايت قلبي
و اعتقادي بود و از درون جامعه ميجوشيد و تطميع و منفعتطلبي در آن دخلي
نداشت و وقايع دهه 60 چون منازعات سياسي داخل كشور، ترورها و هشت سال
جنگ تحميلي و شهادت دانشجويان عضو تحكيم وحدت و ديگر دانشجويان
گواهيدهنده اين امر است كه مالانديشي و منفعتطلبي نبوده است.
- اما از طرفي ديگر گفته ميشود گرايشات دفتر تحكيم وحدت به دولتهاي
مختلف در مقاطع مختلف سبب شده است تا حدودي اين دفتر دولتي شود و نتواند
رسالت مستقل دانشجويي خود را دنبال كند و اين امر نيز به جنبش دانشجويي
ضربه زده است.
اصولاً دولتها به صورت عام و در جهان سوم به طور خاص تمايل دارند نه فقط
بر جنبشهاي دانشجويي كه بر تمامي امور تسلط داشته باشند. در خصوص ايران
نيز بر اثر تحولات پس از انقلاب بسياري از امور ايدئولوژيك شد و همين امر
تسلط دولت را افزايش داد. از طرفي ديگر دولتها ميخواهند بر همه امور و
تمامي نهادهاي مدني تسلط داشته باشند و اين در مورد جنبش دانشجويي بيشتر
صدق ميكند چراكه هميشه انتقاد جنبش دانشجويي از دولتها بوده است و از
اين رو سعي ميكنند آن را به خود نزديك كنند. جامعه مدني و جنبشهاي
اجتماعي و سياسي نظير جنبش دانشجويي لازم و ملزوم يكديگر هستند و زنجيره
بههمپيوستهاي هستند و بايد در كنار هم وجود داشته باشند.
- و در پايان گمان نميبريد كه جنبش دانشجويي دچار بحران هويت شده است؟
جنبش دانشجويي منشاء بحران هويت است و در نتيجه وجود بحران هويت نافي
جنبش دانشجويي نيست. بيش از هر چيز بحران هويت سياسي سبب شكلگيري
جنبشهاي دانشجويي ميشود چراكه دانشجويان سعي ميكنند براي خود نوعي
تعريف هويت جديد سياسي، فرهنگي و اجتماعي ارائه كنند. دانشجويان احساس
تعارض با وضع مستقر ميكنند و در واقع نوعي شكاف نسلي به وجود آمده است
كه اين به معني بنبست نيز نيست و اتفاقاً با توجه به شرايط موجود و
برخلاف تصور عدهاي جنبش دانشجويي پويا، زنده و فعال است.
منبع: شرق
خروج آزادانه یك قاچاقچی با دهها میلیارد بدهی از كشور
Posted:
جرس: در پی عدم پیگیری معوقه های بانکی توسط نهادهای مسئول کشور، یك
قاچاقچی سوخت یارانه ای كه بزرگترین شبكه شناخته شده قاچاق سوخت به خارج
از كشور را هدایت می كرد، پس از قاچاق ۱٣٠ میلیون لیتر سوخت و با بیست
میلیارد تومان بدهی بانكی به همراه خانواده اش و درآمد حاصل از قاچاق
سوخت از كشور گریخت.
به گزارش آینده و نقل از روزنامه خراسان، این فرد به نام «ه.پ» ٣٧ ساله
كه تحت پوشش شركتی تحت عنوان«....» به فعالیت چند لایه در زمینه قاچاق
سوخت یارانه ای به خارج از كشور مشغول بوده، پس از مشخص شدن موضوع و پی
گیری برخی نهادها، به همراه همسر و دختر ده ساله اش از كشور گریخته است.
گفته می شود «ه.پ» میلیاردها تومان از درآمدهای حاصل از قاچاق سوخت
یارانه ای به خارج از كشور را نیز به همراه خود از كشور خارج كرده است.
تأسیس شركت داروسازی با مدرك دیپلم
در حال حاضر پرونده وی در دادگستری 2 شهر مفتوح و در حال پی گیری های
قضایی است. در خور یادآوری است شخص مزبور با وجود داشتن سابقه برخی
فعالیت های مشكوك در دوران 8 سال دفاع مقدس توانسته بود به مراكز مهم
دولتی نفوذ كند. وی در چند سال گذشته با مدرك تحصیلی دیپلم اقدام به
تأسیس شركت داروسازی كرده بود و حتی اجرای مراسم های نورافشانی در شهر
تهران را نیز برعهده داشت.
چگونگی روشن شدن فعالیت های مجرمانه برای دستگاه های امنیتی
پس از مشكوك شدن دستگاه های اطلاعاتی امنیتی كشور به باند مورد اشاره یك
شناور با بیش از دو میلیون لیتر سوخت یارانه ای كه به قصد یكی از بنادر
حاشیه ای خلیج فارس در حال قاچاق بود شناسایی و توقیف شد و از آن پس
شناسایی ارتباط ها و نحوه فعالیت این باند قاچاق در دستور كار نهادهای
اطلاعاتی امنیتی قرار گرفت. پس از آن مشخص شد این باند موفق شده است
نزدیك به ۱٣٠ میلیون لیتر سوخت را از كشور خارج كند، كه در صورت اخذ
جریمه، ملزم به پرداخت مبلغی در حدود ٢٠٠ میلیارد تومان خواهد شد.
یك منبع آگاه در مورد نحوه فعالیت این باند بزرگ قاچاق سوخت كه تاكنون ۱۵
نفر از اعضای آن دستگیر شده اند به خراسان گفت: اعضای باند قاچاق سوخت
ابتدا با استفاده از روش های مختلف اقدام به جمع آوری سوخت یارانه ای می
كردند. یكی از آن راه ها جمع آوری سهمیه سوخت كشاورزان استان های
خوزستان، تهران و فارس بوده است.
بعد از جمع آوری، سوخت های قاچاق را با برخی مشتقات بی ارزش نفتی مخلوط و
با عنوان روغن سوخته به مناطق جنوبی كشور منتقل می كردند. در مرحله بعد
موادی كه با عنوان روغن سوخته به مناطق جنوبی كشور رسیده بود در كارخانه
های این باند دوباره تبدیل به بنزین و گازوئیل شده و به مقصد كشورهای
امارات متحده عربی و افغانستان قاچاق می شد.
به گفته این منبع آگاه اگر موضوع معوقات بانكی پی گیری می شد شناسایی این
فرد با توجه به حدود بیست میلیارد تومان بدهی اش به نظام بانكی كشور خیلی
سریع تر و راحت تر اتفاق می افتاد.
لازم به ذکر است مخبر کمیسیون اقتصادی مجلس، چندی پیش ضمن انتقاد از روند
رو به رشد معوقه های بانکی کشور و عدم امکان رسیدگی به آنها، خاطرنشان
کرده بود که "با ادامه روند فعلی، قطعا معوقات بانکی تا پایان سال به مرز
۷۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید."
شایان ذکر است الیاس نادران، نماینده اصولگرای مجلس، چندی پیش گفته بود:
"از وقتی محمدرضا رحیمی (معاون اول رئیس دولت) رییس ستاد مبارزه با مفاسد
اقتصادی شده، میزان معوقات بانکی افزایش پیدا کرده است. "
در حاشیه اعتراض علنی به یک غلط
Posted:
محسن کدیور
باسمه تعالی
محضر آیت الله العظمی وحید خراسانی مدظلّه
سلام علیکم
سلامتی و توفیق آن مرجع محترم را از خدای بزرگ خواستارم. مرحوم مغفور
استاد آیت الله العظمی منتظری همواره از شما به نیکی یاد می کردند.
بحمدالله جلسه پررونق درس خارج اصول فقه شما یکی از بزرگترین حلقات درسی
در جهان تشیع است. امیدوارم حاصل این تاملات موشکافانه اصولی در کنار
تحقیقات حضرتعالی در زمینه فقه استدلالی هر چه زودتر به زیور طبع آراسته
شود و در مرأی و منظر عموم قرار گیرد.
وقار مرجعیت در وقایع آبان ماه جاری قم و پرهیز از تشرف به محضر ارباب
دنیا جلوه ای از عظمت مقام عالمان مستقل و اعلام برائت زعامت حوزه علمیه
از سیاستهای رایج در حد مقدور بود. آنچه از خانواده زندانیان سیاسی به
وفور شنیده می شود مراجعه ایشان برای تظلّم به بیت شما است. خوشبختانه
شما با صبر و متانت به شکایات این مظلومان گوش فراداده اید و در جریان
ستمی که بنام دین و مذهب و فقه و روحانیت به معترضان رواشده است قرار
گرفته اید و در حد اطلاع این شکایات را از طریق برخی بستگان سببی - که
ظاهرا برخلاف صلاحدید شما سمتی پذیرفته اند - به ارباب قدرت متذکر شده
اید. هرچند رویه دائمی شما اشتغال ممحّض به فقه و اصول، عدم دخالت در
سیاست و سکوت مطلق بوده است.
در حد اطلاع راقم در پانزده سال اخیر تنها خواست اعلام شده شما از مقامات
کشور اعلام تعطیل سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود که
در زمان ریاست جمهوری حجت الاسلام سیّد محمد خاتمی جامه عمل پوشید. به
گزارش پایگاه اطلاع رسانی حضرتعالی در هفته گذشته مسئله پخش تلویزیونی
بازسازی حماسه حضرت ابوالفضل العباس علمدار رشید کربلا ذهن شما را مشغول
کرده و از باب نصیحت به مسئولین امر و مردم فرموده ید:
"آنچه که من شنیده ام، خدا نکند که چنین باشد، غلطی می خواهند انجام
بدهند که اگر این غلط را انجام دادند، من وظیفه ام این است که به آنها
گوشزد کنم: اگر سعادتمند باشند در دنیا بیچاره خواهند شد، اگر اهل شقاوت
باشند در دنیا آسیبی به ان نخواهد رسید، ولی آن وقتی که دست بریده او
وارد محشر بشود، کمر همه آنها را خواهد شکست که برای ابد از رحمت خدا
محروم باشند، و آن کلمه این است، شنیده ام می خواهند...، لا اله الا
الله...، می خواهند قمر بنی هاشم را به نقش هنرپیشه ها درآورند. کسی که
حجت خدا مقابل قبر او می ایستد و می گوید: سلام خدا، سلام تمام انبیا،
سلام تمام اوصیا، سلام تمام شهدا بر تو یا بن امیرالمؤمنین، کسی که هر
صبح و شب، خدا و صد و بیست و چهار هزار پیغمبر به او سلام می کنند، این
را می خواهند به نقش هنرپیشه ها درآورند. خدا نکند چنین غلطی بکنند، آن
وقت هر چه پیش آید و هر چه ما بگوییم معذوریم. باید جوانهای غیرتمندِ
فانی در قمر بنی هاشم، تاسوعای امسال- غیر از تاسوعاهای هر سال است در
اثر این صحبت غلط- باید روز تاسوعای امسال محشری سرپا کنند در عزای قمر
بنی هاشم، تا بگویند ای دست بریده کربلا، ای فرق سر پاشیده از عمود در
راه خدا، تو...، تو بالاتر از اینی.
ای روزگار، ای دنیای ناپایدار، باید روزگاری بشود که ما زنده باشیم و در
این روزگار بخواهند هنرپیشه ها نقش او را به مردم نشان بدهند. مردم
بدانید! این نقشه ها برای این است، وقتی قمر بنی هاشم را به آن صورت نشان
دادند، دیگر این سوز و گداز در روضه ها نخواهد بود، آن کسانی که آن صحنه
را ببینید آن هنرپیشه را تماشا کنند، اینها دیگر آنچنان که باید در عزای
او نمی سوزند، ولی باید بدانند اگر با چکمه، با کراوات خواستند این چراغ
را خاموش کنند نشد، با این ریشها، با این یقه های باز هم، این نور خدا
خاموش شدنی نیست."
حضرتعالی پخش بازسازی نقش حضرت عباس توسط یک هنرپیشه تلویزیونی را منجر
به بی رونق شدن سوز و گداز روضه خوانی سنتی و به قصد خاموش کردن نور خدا
دانسته مرتکبین آن را محروم از رحمت خدا در آخرت و مبتلا به شکستن کمرشان
در دنیا دانسته، تهدید کرده اید در صورت ارتکاب این "غلط" آنچه بگوئید
معذورید، در تاسوعا هم که روز عزاداری حضرت عباس است از جوانان غیرتمندِ
فانی در قمر بنی هاشم خواسته اید که محشری بپا کنند. این نظر البته قابل
احترام است، اما اجازه فرمائید به شیوه مألوف حوزه ها سه مناقشه علمی در
حاشیه فرمایشات مقام محترم مرجعیت مطرح کنم. پیشاپیش از تصدیع و جسارت
عذر می خواهم.
اول
بیان معارف دینی در قالبهای هنری از پر جاذبه ترین روشهای دنیای معاصر
است. روایت نمایشی فاجعه کربلا در قالب "تعزیه" توانسته است ظرائف پیام
حسینی را به زبان قابل فهم عمومی (کلّم الناس علی قدر عقولهم) به قلب
توده های مردم در اقصی نقاط مناطق شیعه نشین بلکه مسلمین و موحدان ببرد و
مظلومیت و حقانیت اهل بیت (ع) از یک سو و قساوت و پلشتی حق ستیزان اموی
را از سوی دیگر کاملا ملموس و وجدانی سازد. بیشک در تعزیه کسانی نقش
آفرین شخصیتهای محبوب و مردود هستند و همه بینندگان نیز نیک می دانند که
هنرپیشه با شخصیت واقعی تفاوت بنیادین دارد. تعزیه سنتی و فیلم مدرن هیچ
تعارضی با قداست مقام اولیاء دین ندارد. بازسازی هنری صحنه های مهم تاریخ
دینی بدون نقش آفرینی شخصیتهای اصلی به نقصان بلادلیل اثر تاریخی هنری می
انجامد. روضه و ذکر مصیبت برای احیای راه و مرام و اهداف حسینی طریقیت
دارد، موضوعیت که ندارد. ضمن احترام به فرمایشات مرجع محترم، جامعه دینی
در اینگونه مسائل – ممنوعیت پخش و بازیگری نقش امام زادگان - طلب دلیل می
کند. فقه استدلالی معنائی جز این ندارد.
دوم
اینکه حضرت آیت الله بالاخره در میان این همه رخداد تلخ و شیرین مسئله
ای را برای طرح علنی در مجامع عمومی تشخیص دادند جای سپاس دارد. مسئله ای
که یک مرجع ساکت را پس از سه دهه به فریاد می آورد و تهدید کند که اگر
مسئولان امر اصلاح نکنند به وظیفه شرعیش عمل خواهد کرد و جوانان غیرتمند
را به عکس العمل محشرگونه دعوت خواهد کرد، بیشک مسئله ای به غایت مهم
است. معظم له در اینکه مرجعیت شیعه از چنین اقتداری برخوردار بوده و
برخوردار است، کاملا مُصابند. بعلاوه اینکه در مسائل خطیر که کیان مذهب
در خطر قرار می گیرد، مرجعیت شرعا موظف است فریاد برآورد، نصیحت کند،
تهدید نماید و مؤمنان را به اعتراض محشرگونه برای اصلاح امور دعوت کند،
حق با حضرت آیت الله است. در کبرای بحث حق همان است که حضرتعالی اشاره
فرموده اید، اما مناقشه در صغراست.
اولا آیا ایفای نقش حضرت عباس توسط یک هنرپیشه و پخش عمومی آن، مصداق
اهمّ مسائلی است که کیان مذهب را تهدید می کند؟
ثانیا در طول این سالیان بویژه در ربع قرن اخیر بالاخص در این دو سال آیا
هیچ "غلط" و مسئله ای مهمتر از مسئله یادشده به حضرت آیت الله گزارش نشده
که ارزش اعتراض علنی و اعلام خطر و نصیحت و تهدید آشکار مسئولان امر و
دعوت جوانان غیرتمند به اعتراض محشرگونه داشته باشد؟
برای ایضاح بیشتر به سه نمونه مستند از نامه زندانیان سیاسی که همگی در
پنج ماه اخیر نوشته و برای مسئولان امر ارسال شده و علنا منتشر شده اند
اشاره می کنم.(1) مطالعه همین سه نمونه از نامه های افراد موثقی که در
زندانهای کشور هستند، نشان می دهد که "مسئله شکنجه زندانیان سیاسی" در
زندانهای جمهوری اسلامی مسئله ای حداقل قابل تحقیق است، اگر نگویم
غیرقابل انکار. فاجعه آنگاه صورت کریه خود را نشان خواهد داد که بدانیم
این شکنجه ها بنام اسلام و تشیع و فقاهت صورت گرفته است. راستی آیا این
مسئله ارزش آنرا ندارد که حضرت آیت الله علنا از اینگونه اقدامات خلاف
شرع که تحت نام مذهب اهل بیت (ع) اتفاق افتاده است تبرّی جویند و انزجار
خود را ابراز دارند و از غیرت مؤمنان برای جلوگیری از آن بهره جویند؟
فقیهان "تعیین مصداق" را شأن خود نمی دانند، اما "تشخیص موضوعی" که دخالت
تامّه در استخراج حکم شرعی دارد، یقینا شأن فقیه است. مناقشه این طلبه
دقیقا در تشخیص موضوع اعتراض علنی مقام مرجعیت است.
سوم
آنچه قیام امام حسین (علیه السلام) را جاودانه ساخته است، اهداف و غایات
آن است. بزرگداشت یاد و نام نهضت حسینی به تجلیل و ذکر فضائل و مناقب
امام و اصحاب کرامش و تقبیح و لعن اعداء و بدخواهان تمام نمی شود. اگر
حسینی شدن به این سادگی بود، که امروز از تمام تریبونهای رسمی کشور روضه
خوانده می شود و در رادیو تلویزیون رسمی الی ماشاء الله روحانیون حکومتی
منبر می روند و مسئولان دولتی برای از میدان بدر کردن رقبای خود تمام
تاریخ اسلام را بیاری گرفته اند تا مشروعیت از دست رفته خود را اثبات
کنند.
می توان به لقلقه زبان دعا و ثنای اهل بیت (ع) گفت و بر مصیبت سیدالشهداء
(ع) و قمر بنی هاشم گریست، اما به منش و روش معاویة ابن ابی سفیان
زمامداری کرد، به شیوه یزید بن معاویه منتقدان را سرکوب کرد، و همچون
عمروعاص مقدس مآبانه قرآن بر نیزه کرد. آنچه روح سیدالشهداء (ع) و ارواح
طیبه شهدای کربلا را می آزارد ظلم و تجاوز به حقوق مردم است، همان چیزی
که متأسفانه رویه حکام جمهوری اسلامی شده است.
جنابعالی در کتاب فقه فتوائی خود قتل نفس محترمه، نقض عهد، کذب، معونت
ظالمین، حبس حقوق، بهتان و سب و اهانت و تحقیر مومن و غشّ به مسلمین را
از معاصی دانسته اید و با صراحت "ظلم" را از جمله منکرات معرفی کرده اید.
امر به معروف و نهی از منکر نیز از ضروریات دین و در صدر اهداف
اباعبدالله الحسین (ع) است. اکنون خاضعانه از حضرتعالی جویا می شوم کدام
یک از منکرات و کبائر یادشده در زمان شما آن هم بنام دین و مذهب و فقه در
جمهوری اسلامی اتفاق نیفتاده است؟
آیا حداقل سی و دو نفر (به اقرار مسئولان حکومتی) از معترضین غیرمسلح در
انتقاد مسالمت آمیز به تقلب در انتخابات کشته نشده اند؟ آیا مقامات عالی
نظام جمهوری اسلامی در زیرپاگذاشتن عدالت، آزادی های مشروع، رحمت اسلامی
و قانون اساسی "نقض عهد" نکرده اند؟ آیا در ارائه نتیجه انتخابات و آمار
اقتصادی عالماً و عامداً مرتکب "کذب" نشده اند؟ آیا نتیجه انتخابات را
وارونه اعلام کردن مصداق "غشّ به مسلمین" نیست؟ آیا دست بردن در آراء
مردم "خیانت در امانت" محسوب نمی شود؟ آیا حبس چند صد نفر از مومنین که
اتهامی جز انتقاد از "والی جائر" ندارند و آنها را تحت فشار قرار دادن
مصداق "ایذاء، بهتان، سبّ، اهانت و تحقیر مؤمن" نیست؟ آیا قاضی القضاتی
چنین نظامی و صدور احکام قضائی ظالمانه مصداق بارز معونت ظالمین نیست؟
راستی شاگرد و داماد محترم شما بر اساس کدام "حجّت شرعی" قضاوت را به ثمن
بخس زائده سیاست کرده است؟ آیا این همه "ظلم" ارزش یک اعتراض علنی از سوی
مرجعیت رشیده (اعلی الله کلمتهم) را ندارد؟ آیا ارتکاب این همه ظلم بنام
شریعت و فقاهت و مذهب اهل بیت (ع) "بدعت" نیست؟ راستی برای اینکه "ولایت
جائر" محقق شود، چه اتفاقاتی باید می افتاده که نیفتاده است؟ آیا خداوند
از علما عهدی نگرفته است که بر ستمگری ظالمان ساکت نمانند؟
وقوع منکرات فوق الذکر یقینی است، اگر ذره ای تردید در وقوع هر یک از
کبائر فوق دارید بفرمائید تا در شرح هر یک مستندات متعدد ارائه شود. بر
طبق تعالیم مسلم قرآنی و نبوی و وَلَوی اشتغال ذمّه عالمان دین و مراجع
عظام (اعلی الله کلمتهم) به وظیفه شرعی در رفع این منکرات در حد مقدور
نیز یقینی است. قدرتی که می تواند در تاسوعای حسینی محشر بپا کند، چرا
نتواند در نهی از منکر و پاسخگو کردن قدرت مطلقه و کاهش ظلم و جلوگیری از
تجاوز به حقوق عباد مؤّثر باشد؟ صریح امر لازم الاتباع نبوی وجوب اظهار
نظر علما در قبال بدعتهاست "اذا ظهرت البدع فى امتى فليظهر العالم علمه".
زیره به کرمان می برم و درس پس می دهم.
غفلت از انکر منکرات و اقبح فواحش که ظلم به عباد و تجاوز به حقوق حقه
خلائق و به فرموده مرحوم میرزای نائینی "استبداد دینی" است، و سرگرم شدن
به ذکر فضائل و مناقب ائمه و اخیرا امام زاده ها حکایت غفلت از "تضییع
اصول" و پرداختن به فروع درجه چندم است. در مکتب سید الشهداء (ع) و زینب
کبری و ابوالفضل العباس رعایت عدالت و کرامت و رحمت و حریت مهمتر است یا
اکتفا به ظواهر شعائر و سطح مناسک؟ جوانان غیرتمند فدائی امام حسین (ع) و
پیروان علمدار رشیدش امروز در گوشه زندانهای ایران شکنجه می شوند و به
زندانهای طویل المدت محکوم شده اند. در سیاهچالهای جمهوری اسلامی
بازجویان قسیّ القلب نقش خداوند را بازی می کنند نعوذ بالله، وبا نام
مقدس یا زهرا شکنجه می کنند و شلاق می زنند، آنگاه حضرتعالی به پخش بازی
یک هنرپیشه در نقش ابوالفضل در یک برنامه تلویزیونی اعتراض می فرمائید؟
اگرچه مرحوم آخوند خراسانی صاحب کفایه به ولایت فقیه مطلقا باور نداشت و
"موضوعات عرفیه و امور حسبیه را در زمان غیبت به عقلای مسلمین و ثقات
مؤمنین مفوّض می دانست" و ولایت مطلقه را شأن منحصر ذات اقدس ربوبی می
شناخت، اما از باب فرائض امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت لائمة
المسلمین با تکیه بر تعالیم مکتب رهائی بخش حسین بن علی (علیه السلام) به
عنوان زعیم عالم تشیع از حقوق مغصوبه مسلمین و مبارزاتشان در پاسخگو کردن
حکومت و نظ
عاشقانه های سیاه
وقت است که برخیزیم
دانشگاه زنده است
فراخوان تشکل های دانشجویی جهت برگزاری مراسم ۱۶ آذر و روز دانشجو
امام اجازه تضعیف مجلس را نمی داد
تداوم حمایت ها و پشتیبانی تشکل های سیاسی مدنی از جنبش دانشجویان و
گرامیداشت ۱۶ آذر
کینه بازجویان از یک خانواده
شانزده آذر؛ روز همصدایی پیشگامان آگاهی
تهدید سردار رادان به برخورد “قاطعانه” با “اخلالگران امنیت” در آستانه
۱۶ آذر
مجمع روحانیون مبارز از مسئولان خواست به فرمان ۸ مادهای آیتالله خمینی
عمل کنند
عاشقانه های سیاه
Posted:
امین ت
بنوش با من و شهرم، پیاله های سیاه
و شعر من که رمید پشت ناله های سیاه
صدا بلرزد و شاعر قلم به مرکب زد
که لاجرم بنویسم، ترانه های سیاه
قطار عمر و جوانی درون تونل ماند
که گیر کرده زمان در زمانه های سیاه
اگر چه در سر سبزت امید میروید
بپوش در غم آلاله، جامه های سیاه
سرش گرفته به بالا و گفت آنچه که دید
به مقصدش نرسیدند، نامه های سیاه
و رفت پای طنابی که خط پایان بود
گرفته حاکم شهرم، بهانه های سیاه
برید گردن سروهای سبز، آنگه گفت:
«امید آنکه بروید، جوانه های سیاه»
نفس نمی کشم اما تو خود قضاوت کن
که می هراسد از این حجم سایه های سیاه؟
که می هراسد از انبوه برگ های بلوط؟
که می هراسد از انبوه دانه های سیاه؟
اذان ز سرو و صنوبر شنو، نه از معبد
که نام حق نرسد از مناره های سیاه
نگیر خرده به شاعر، که عشق می فهمد
بهای شعر من و عاشقانه های سیاه
وقت است که برخیزیم
Posted:
ب. آرام
وقت است که بر خیزیم، دستان بر افشانیم
جهل و ستم و بیداد، از خانه برون رانیم
جام می آگاهی، بر جان وطن ریزیم
آگاه چو شود میهن، ما فاتح میدانیم
تا یکه و تنهاییم، آب دل صحراییم
با هم چو به جوش آییم، چون رود خروشانیم
شمعی به دل میهن، هر یک چو بیفروزیم
تاریکی و ظلمت را از خانه بتارانیم
با خنجر عشق و مهر، با دیو در آویزیم
بد سیرتی دیوان، از خانه برون رانیم
خوار و خس نومیدی، از خانه کنیم بیرون
وانگه گل امیدی با عشق برویانیم
برخیز که چون شمعی، سوزیم دل تاریکی
چون عاشق دلسوزیم، نورانی و تابانیم
چون نور بیفشاند، هر ذره در این وادی
از مشرق این میهن، خورشید بتابانیم
دانشگاه زنده است
Posted:
طراح : طراح سبز
فراخوان تشکل های دانشجویی جهت برگزاری مراسم ۱۶ آذر و روز دانشجو
Posted:
مسئولیتی که تاریخ بر دوش ما گذاشته، سکوت را برای همۀ ما حرام کرده است
جرس: به مناسبت ۱۶ آذر و روز دانشجو، درحالیکه نزدیک به صد تن از
دانشجویان و فعالان دانشجویی کشور، کماکان در بازداشت به سر می برند، و
فشار بر دانشجویان و تشکل های دانشجویی و احضار و توقیف و تهدید آنان
همچنان ادامه دارد، دانشجویان دانشگاههای سراسرکشور، با صدور بیانیه
هایی، به استقبال روز دانشجو رفته و خطاب به حاکمیت خاطرنشان کرده اند
"همکلاسیهای ما را آزاد کن. دست از کینه و لجاجت بردار و بگذار همکلاسی
هایمان به آغوش گرم دانشگاه بازگردند وگرنه ما نزد آنها میرویم."
به گزارش منابع خبری و دانشجویی، فعالان دانشجویی دانشگاههای علامه
طباطبایی، شهید بهشتی، فردوسی و آزاد مشهد، تهران و علوم پزشکی تهران،
صنعتی بابل، مازندران، صنعتی امیرکبیر، صنعتی خواجه نصیر، بینالمللی و
آزاد قزوین و واحدهای دانشگاه آزاد تهران مرکز، شرق، علوم تحقیقات، صنعتی
شریف و مجموعۀ دانشگاههای شهر تبریز، همچنین جبهه متحد دانشجویی، از جمله
تشکل ها و فعالانی هستند که همانند سال های قبل، با صدور بیانیه هایی
جداگانه، ضمن بزرگداشت و گرامیداشت آن روز، از برگزاری مراسم اعتراضی
روز۱۶ آذر و پشتیبانی خود از اعتراضات مشابه خبر داده اند.
در همین حال، به گزارش منابع دانشجویی، دانشجویان فعالان دانشجویی
دانشگاههای کشور، طی هفته های اخیر، و بویژه سه روز گذشته، ضمن پخش و نصب
تراکت، پوستر، شبنامه، بولتن و همچنین روزنامه های تک برگیِ «دانشجـــو»،
«کلمــه» و «اعتــمادملی»، به پخش بیانیه های دانشجویی و رهبران جنبش
پرداخته و با شعارنویسی های خود، فضای امنیتی و پلیسی حاکم بر دانشگاهها
را مورد بی توجهی قرار داده اند.
آذر، ماه دانشجویان است
اولین پیام داخل کشور به مناسبت گرامیداشت روز دانشجو، از سوی میرحسین
موسوی منتشر گردید که وی خطاب به دانشجویان، آنها را همراهان پرمهر و
شجاع جنبش سبز نامید و خاطرنشان کرد با توجه به ایجاد محدودیتها برای
دیدار مستقیم وی با دانشجویان، لازم دیده که به عنوان قدردانی این پیام
را برای آنها بفرستد. موسوی در تجلیل از دانشجویان، آنها را "دیده بان
بیدار مخاطرات جامعه ایران" خواند و به مستبدان یادآوری کرد که به
کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر می کند.
همچون گذشته با شما خواهم بود
مهدی کروبی نیز، در پیامی در همین رابطه و در گرامیداشت روز دانشجو، ضمن
تاکید بر مقاومت و ایستادگی در مقابل قانون شکنان و تمامیت خواهان، خطاب
به جوانان و دانشگاهیان گفته است: "تجربه نشان داده که فضای ترس و خفقان
باقی نخواهد ماند. دروغ، تزویر و ریا هیچگاه پایدار نیست. لذا باید حضور
خود را در صحنه حفظ کرد، چرا که خار چشم بدخواهان ملت ایران حضور در صحنه
است. تمامیت خواهان و انحصارطلبان به دنبال ناامید کردن مردم هستند، اما
جایی که امیدواری و ایستادگی در مقابل آن ها وجود داشته باشد، مسلما
مجبور به عقب نشینی خواهند بود... بدانید همچون گذشته مهدی کروبی در کنار
شما خواهد بود و تا پایان ایستاده است."
جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه های تهران
در آستانه روز دانشجو، جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاههای استان تهران،
فراخوانی جهت دعوت به برگزاری مراسم آن روز صادر کرده و خاطرنشان ساخته
اند "برما دانشجویان آزادی خواه است که سکوت نکنیم و به انحا مختلف
اعتراض خود را به استبداد نشان دهیم. بر مبارزین دانشجویی است که با
توجه شرایط دانشگاه محل تحصیل خود برنامه های مستقل اعتراضی برگزار
کنند. در حال حاضر تجویز یک شکل از حرکت های اعتراضی برای دانشگاه های
مختلف با شرایط متفاوت نمی تواند نتیجه یکسانی داشته باشد. فعالین
دانشجویی در دانشگاه محل تحصیل خود می بایست با در نظرگرفتن امکانات و
محدودیت ها، ایده های جدید برای گرامی داشت روز دانشجو بپرورانند. برپایی
تجمع و تحصن اعتراضی موثرترین راه برای تزریق روحیه مبارزه طلبی به شریان
جنبش دانشجویی است. در صورت عدم امکان برگزاری تجمع، حرکات اعتراضی همه
گیرتر و کم هزینه تر چون تعطیلی کلاس های درس و حتی تعطیلی دانشگاه و نیز
شعار نویسی و پخش شب نامه های اعتراضی می تواند توسط فعالین دانشجویی در
دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد."
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)
سازمان ادوار تحکیم وحدت نیز، به مناسبت فرارسیدن روز دانشجو، بیانیه ای
صادر کرده و خاطرنشان می سازد "آذر این سالها سبز است و سبز یعنی تحمل،
آگاهی، صبر، استقامت، نستوهی و بخشش. یعنی مدارا، یعنی حق گویی یعنی
حقیقت جویی و یعنی خواستن روزگار نیک و شرافتمندانه برای هر کس و همه کس
و جنبش دانشجویی امروز حاملان اصلی تمامی این مفاهیم والا و زیباست.
جنبشی که فعالانش به بند کشیده می شوند، ستاره دار می شوند و از تحصیل
محروم می شوند، ضربه حبس های سخاوتمندانه و طویل المدت هشت ساله و ده
ساله را ناعادلانه و ظالمانه بر گرده خویش حس می کنند، زجر می بینند و
ستم می کشند. از اولیه ترین حقوق خویش محروم می شوند چنانکه حق بیمار شدن
نیز ندارند چرا که درمان را نیز از ایشان دریغ می کنند و اما از درون
زندان جور و جفا برای مردم خویش تنها یک پیام دارند: پیام آزادی برای
همگان حتی آنانکه در بندشان کرده اند. پیام صلح، پیام دوستی و آرزوی
زندگی شرافتمندانه برای دشمنان خویش و این آرزو که ای کاش رویای شیرین
ما کابوس کسی نبود".
دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه و غیر حکومتی)
در آستانه ۱۶ آذر و روز دانشجو، دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه) نیز، با
انتشار بیانیه ای، ضمن انتقاد از خفقان موجود در کشور، سرکوب اعتراضات
مردمی، بازداشت و شکنجه فعالین سیاسی و دانشجویی و همچنین شرایط حاکم، از
تمامی دانشجویان برای برگزاری هر چه با شکوه تر بزرگداشت و مراسم این
روز، دعوت بعمل آورده و ضمن تقاضای آزادی تمامی زندانیان عقیدتی و سیاسی،
خاطرنشان ساخت "هرگز از آرمان های بلند ملت ایران، برای دستیابی به
دموکراسی و نابودی تمام آثار دیکتاتوری و استبداد در کشور، دست نخواهیم
کشید."
تهران و علوم پزشکی تهران
غیر از دانشجویان سبز دانشگاه تهران که دانشجویان را به اعتصاب و عدم
حضور در کلاس ها در روز دانشجو دعوت کرده بودند، انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه تهران و علوم پزشکی نیز، طی بیانیهای با اشاره به تاثیر حوادث
بعد از انتخابات ریاست جمهوری ٨٨ و نقش دانشجویان در این رخدادها،
مطالبات خود را در بیانیه ای چنین اعلام کردند "چه شده که ما اینچنین
سخت و سهمگین آسیب میبینیم و بر روح و جانمان ضربه میزنند؟ و چه چیزی
در اعماق وجودمان و آرزوهایمان نشسته که چنین راهی را باید بپیماییم؟...
امیدواریم ۱۶آذر امسال نیز شاهد حضور پرشکوه دانشجویان آگاه در صحنهی
مطالبات برحقشان باشیم."
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسیخواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی، در
بیانیه ای به مناسبت روز دانشجو، این روز را "نماد ایستادگی و همراهی
دانشجویان با یکدیگر" دانسته و خاطرنشان کردند "این تشکل دانشجویی
امیدوار است در افت و خیزهای روند آزادی خواهی و حرکت به جلوی ملت ایران،
هر چه زودتر به نقطه و گرهگاه های وصل و نشاط و تحرک برسیم و بتوانیم
بار دیگر خودمان بر سرنوشت خودمان حاکم باشیم. . امیدواریم ۱۶ آذر امسال
شاهد حضور پر شکوه دانشجویان آگاه در صحنۀ مطالبات بر حقمان باشیم و
مسئولان و حاکمان نیز هوس به خاک و خون کشیدن فرزندان ملت را از خود به
دور کنند."
گفتنی است درخواست مجوز برای تحصن و تجمع و مراسم انجمن اسلامی دانشجویان
و تشکل های دیگری که منتقد و مخالف وضع موجود هستند، با بی توجهی و
مخالفت مقامات انتصابی دانشگاه روبرو شده و جریان بسیج توانسته است مجوزی
برای مراسم خود در دانشکده فنی کسب نماید.
دانشگاههای فردوسی و آزاد مشهد
همزمان با تهران، فعالان دانشجویی دانشگاههای فردوسی و آزاد مشهد نیز، در
جهت گرامیداشت ۱۶ آذر و مراسم روز دانشجو، با صدور اطلاعیه ای که در
دانشجو نیوز منتشر شد، خاطرنشان کردند "۱۶ آذر در پیش است و اینک ماییم و
گوی و میدان! حصن کاذبی که حاکمان برای خود دست و پا کرده اند، شکننده
است و نیاز به همت جوانانی با دغدغه و بی ادعای قدرت و در عین حال جسور
دارد که یقینا دانشجویان نسل جدید با کارنامه یک سال اخیر خود نشان داده
اند که قابل این تاثیرگذاری هستند. لذا بایادآوری حماسه های سال گذشته و
مقاومت جانانه مردم و دانشجویان در برابر سرکوب عریان حکومت، ما
دانشجویان سبز دانشگاههای فردوسی و آزاد مشهد اعلام می داریم برای
بزرگداشت این روز طبق برنامه زیر عمل خواهیم نمود:
دانشگاه فردوسی مشهد: دوشنبه ۱۵ آذر ساعت ۲۱، الله اکبر شبانه در
خوابگاه دانشگاه
سه شنبه ۱۶ آذر ساعت ۱۲، تجمع اعتراضی از مقابل درب دانشکده مهندسی تا
سازمان مرکزی و درب وکیل آباد
دانشگاه آزاد مشهد: سه شنبه ۱۶ آذر ساعت ۱۲، تجمع اعتراضی در مقابل
ساختمان سلف سرویس این دانشگاه"
صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) نیز،
طی فراخوانی که به مناسبت مراسم ۱۶ آذر منتشر نمود، با اشاره به وضعیت
"مجید توکلی" دانشجوی زندانی آن دانشگاه، از عموم دانشجویان خواست تا در
مراسم ۱۶ آذر و بزرگداشت روز دانشجو شرکت کنند و خاطرنشان ساخت "انجمن
اسلامی دانشگاه امیر کبیر از عموم دانشجویان سراسر کشور دعوت میکند در
مراسم روز دانشجو شرکت کنند تا همراه با یکدیگر فریاد بزنیم دانشگاه زنده
است."
دانشگاه آزاد تهران شرق
با نزدیک شدن به ۱۶ آذر، انجمن سبز دانشگاه آزاد واحد تهران شرق نیز، با
انتشار بیانیه ای خبر از تجمع احتمالی در این روز را داده و در بیانیه
خود آورده است "تشكل هاي دانشجويي با شكنجه، ظلم، تجاوزو تهديد سكوت
نخواهند كرد وبه راه سبز واستوارشان ادامه خواهند داد زيرا به خوبي مي
دانند با همبستگي و صبر خود ظلم را ريشه كن خواهند كرد."
دانشگاه آزاد تهران مرکز
دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز نیز- که از فعال ترین دانشجویان
در اعتراضات سال گذشته بودند- در آستانه فرا رسیدن روز دانشجوی امسال،
اقدام به صدور بیانیه ای اعتراضی کرده و خاطرنشان ساخته اند "راه های
مبارزه و مقاومت بسیار است. چه آنچه این راه ها فقط به حضور در خیابان
نباید ختم شود. تمرین وتفکر و رسیدن به راه حلی جمعی و استقامت و از خود
گذشتگی می تواند موجب اعتماد دانشجویان شود و سبب ساز حرکت های اثر گذار
شود."
این بیانیه با دعوت به تجمع روز سه شنبه در آن دانشگاه در۱۶ آذر، از
همکلاسی های خود خواسته است که در مقابل گام های ویرانگر استبداد
ایستادگی کنند.
دانشگاه شهید بهشتی
فعالان دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی نیز، با صدور بیانیه ای به مناسبت
روز دانشجو، ضمن اعتراض به وضعیت کنونی حاکم بر دانشگاهها، حمله علوم
انسانی، اخراج اساتید و دانشجویان، تعلیق و محرومیت از تحصیل دانشجویان
را محکوم کرده و با بیان این که "مسئولیتی که تاریخ بر دوش ما گذاشته،
سکوت را برای همۀ ما حرام کرده" آورده اند: "جنبش دانشجویی ایران، که
پیشتاز نهضت آزادیخواهی و عدالتطلبی ملّت ایران است، اکنون در شرایط
ویژهای به سر میبرد. چنگالِ تیزِ طمعِ شحنگان و قدرتپرستان، امروز
عیانتر از همیشه در برابر دانشگاهیان گشوده شده است. از یک سو تن
دانشجویان را به بند اسارت کشیدهاند و از سوی دیگر با حمله به علم و
دانش و تحدید و حذف آن، ذهن دانشجویان را محبوس میخواهند. زندانها را
آباد کردهاند و دانشگاهها را ویران...حاکمیت باید بداند سکوت ظاهری
دانشجویان و دانشگاهیان، سکون نیست، انتظار است...آذر بار سنگینی است بر
دانشجویان. نیمه آذر در راه است و ما آذرها را در پس خود داریم."
دانشگاه علم و صنعت
در آستانه روز دانشجویان ایران، دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت نیز،
این روز را "عزای علم و صنعت" عنوان کرده و خواستار "معرفی قاتلین
فرزندان ملت و محاکمه آنها در برابر دیدگان مردم" شدند. دانشجویان سبز
دانشگاه علم و صنعت در بیانیه خود در این زمینه تصریح نموده اند "ضمن
محکوم کردنتهدید و بازداشت فعالین دانشجویی کشور و تقاضای آزادی برای
تمام زندانیان سیاسی، در حمایت از خانواده مظلوم آسا و برای ارج نهادن به
مقام انسانیت، روز ۱۶ آذر ماه که نماد پیوند دانشگاه و جامعه است را روز
عزای علم و صنعت عنوان کرده و در ساعت ۱۲ ظهر روز سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۹ با
نمادهای مشکی و سکوت به نشان پایبندی بر مبارزهی مسالمت آمیز، در پارک
شهید آسا حاضر میشویم تا بر صبر و استقامت مان تاکید کنیم و نشان دهیم
دانشگاه همواره زنده است."
گفتنی است کیانوش آسا، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت و از شهدای جنبش سبز
در اعتراضات سال گذشته بود.
تربیت معلم تهران
به مناسبت روز دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم نیز
اقدام به انتشار بیانیه ای کرده و خاطرنشان ساختند: "امسال اما به حالی
به استقبال آذر ماه میرویم که تلخ کامیمان بیش از پیش و زخم های نشسته
بر جانمان جانکاهتر از قبل است. به یمن سایه سنگین دولت کودتا در یک سال
و نیم گذشته، هر یک به قدر قرنی تجربه اندوختیم. تجربیاتی تلخ، به قیمت
شهادت پاکترین و مظلومترین لاله های سرزمینمان، به قیمت به بند کشیده
شدن دوستان و همسنگرانمان، به قیمت داغ گرانی که بر سینهی مادران
سرزمینمان نشست و به قیمت تغییر سرنوشت و مسیر زندگی خودمان. اگرچه بیش
از این هم انتظار نمیرفت از حکومت تا دندان مسلحی که پاسخ گلهای سپید
آشتی را با گلوله میداد و ترور و تجاوز را پاسخی برای سکوت سبزمان
میدانست. حاصل اما برای ما جز درد، کوله باری شد از تجربیاتی سبز که
قطعا دست مایهای برای آزادی و آبادانی فردای میهن خواهد بود."
دانشگاههای چهارگانۀ تبریز
جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه های سراسری، علوم پزشکی، آزاد و صنعتی
سهند تبریز نیز، در آستانه روز دانشجو طی بیانیه ای مشترک خاطرنشان کردند
"در آستانه روز دانشجو اما دانشجویان بیش از هر طبقه دیگری تحت فشارهای
امنیتی قرار دارند. دهها دانشجو غالبا به دلایل واهی در زندان به سر
میبرند و عده کثیری از اساتید فرهیخته و برجسته بازنشسته شده و یا از
تدریس محروم گشتهاند. سودای تصفیه دانشگاهها و انقلاب فرهنگی دوم آنچنان
عقل از سر حاکمان ربوده که حتی صلاح خویش را نیز نمیبینند و در صدد
آزمودن دوباره ایدههایی هستند که به صراحت تاریخ فرجامی جز شکست
نداشتهاند. برخوردهای نابجا و کم سابقه امنیتی با سرمایههای آینده کشور
همچنان ادامه دارد و روند سوق دادن میهن به ناکجا آباد به شدت در جریان
است. ظاهرا بنای حاکمان بر این قرار گرفته که هر صدای اعتراضی را در نطفه
خفه کنند و جامعهای یک دست، منفعل و گوش به فرمان بسازند..."
دانشجویان تبریز در این بیانیه مشترک همچنین آورده اند "ما به نمایندگی
از طرف بخشی از دانشجویان دانشگاههای تبریز، ضمن محکوم نمودن برخوردهای
مزبور همبستگی خود را با مبارزات حق طلبانهی تمامی دانشجویان آزادی خواه
ایران اعلام نموده و ضمن حمایت از بیانیههای اخیر دانشجویان دانشگاه
تهران و اعلام اعتصاب در روزهای ۱۵، ۱۶ و ۱٧ آذر، دانشجویان سبز دانشگاه
های تبریز را نیز به اقدام مشابه فرا میخوانیم."
صنعتی نوشیروانی بابل
انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل نیز با انتشار بیانیهای
خواستار آزادی دانشجویان زندانی آن دانشگاه شده و در بیانیه خود خطاب به
حکومت خاطرنشان کردند "همکلاسیهای ما را آزاد کن. دست از کینه و لجاجت
بردار و بگذار همکلاسی هایمان به آغوش گرم دانشگاه بازگردند والا
نوشیروانی نزد آنها میرود..."
دانشگاه آزاد ساری
در همین راستا، دانشجویان و فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد ساری نیز، در
پیامی به مناسبت روز ۱۶ آذر اعلام کرده اند "در يادآوری ايستادگی ها و
مبارزات دانشجويانی كه برای حقوق ملت ايران در چند دهه اخير خصوصاً در
چندين ماه اخير در مقابل حاكميت مستبد ايستادگی كرده و خواستار حقوق مردم
شدهاند در تجمع روز ۱۶ آذر شرکت خواهیم کرد و در مراسم اعتراضی شرکت
خواهیم کرد تا به ديكتاتور نشان دهيم كه نمی توان مقابل رويش جوانه ها
ايستادگی كرد وعاقبت ديكتاتوری چيزی جز شكست ديكتاتور نيست و اين ما
هستيم كه با ايستادگی در مقابل استبداد به پيروزی می رسيم."
دانشگاه بین المللی قزوین
جمعی از دانشجویان مستقل دانشگاه بین المللی قزوین نیز، با انتشار
بیانیه ای به مناسبت ۱۶ آذر اعلام برنامه کرده و در بیانیه خود خاطرنشان
ساخته اند "ما دانشجویان این دانشگاه در روز سه شنبه ۱۶ آذر، در اعتراض
به شرایط حاکم و برای بزرگداشت یاران دبستانی مان، پس از اتمام کلاس های
صبح (ساعت ١١:٣۰) و در محوطه میان دو دانشکده فنی و پایه تجمع خواهیم
کرد."
دانشگاه پیام نور قزوین
دانشجویان سبز دانشگاه پیام نور قزوین نیز، در این رابطه آورده اند
"...با توجه به فضای سیاسی موجود، ما پیش بینی میکنیم که ۱۶ آذر ماه
امسال نقطه عطفی در تاریخ مبارزات سیاسی دانشجویان ایران خواهد بود و ما
دانشجویان سبز دانشگاه پیام نور قزوین، ۱۶ آذر - ساعت ۱۰ صبح – میدان
قلم، در کنار دانشجویان دانشگاه آزاد قزوین حضور می یابیم و این روز را
گرامی می داریم."
آزاد شهرری
فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد شهرری نیز، با انتشار اعلامیه ای به مناسبت
روز دانشجو، از شرکت در مراسم آن روز خبر داده و از تمامی دانشجویان آن
واحد دانشگاه آزاد دعوت کردند در روز سه شنبه مقابل آن دانشگاه تجمع
نمایند.
دانشگاه علامه
دانشجویان معترض سبز دانشگاه علامۀ تهران نیز، با انتشار بیانیه ای به
مناسبت ١٦آذر، "به عاملین استبداد در دانشگاه" هشدار دادند که "بیش از
این نامتان را در تاریخ این دانشگاه ملازم نفرت دانشجویان و اساتید
نگردانید".
آنها همچنین در بیانیه خود زندان اوین را "به دانشگاهی از نماد مظلومیت
دانشجویان" تعبیر کردند.
دانشگاه مازندران
به مناسبت فرا رسیدن روز دانشجو و همگام با تشکل ها و فعالان دانشجویی،
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه های مازندران نیز، با انتشار بیانیه ای،
نسبت به وضعیت برخی از دانشجویان در بند انتقاد کرده و آورده است "اعلام
مي داريم که از خواسته هاي به حق و قانوني ملت و خود پا پس نمي کشيم و در
آستانه ي واقعه ي تاريخي ۱۶ آذر به حاکمان جمهوري اسلامي هشدار مي دهيم
که از رفتار غيرقانوني و غير مدني خود دست بکشند و در فرصت باقي مانده با
آزاد نمودن تمامي زندانیان سیاسی واعضاي به گروگان گرفته شده دفتر تحکيم
وحدت از جمله مجید توکلی، ضیاءنبوی، محسن برزگر و... بیش از این خود را
در مسیر سراشیبی سقوط نکشاند."
دانشگاه صنعتی خواجه نصیر
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر تهران نیز، با صدور
بیانیه ای خاطر نشان کرده اند "چون همیشه پیشگام در حرکتهای دانشجویی
با فریاد دانشگاه زنده است و با یاد شرف و آبروی دانشگاه میلاد اسدی تا
آخرین نفس در مسیر مبارزه با استبداد کنونی ایستادگی خواهیم کرد."
جبهه متحد دانشجویی (داخل کشور)
تشکل جبهه متحد دانشجویی نیز، در بیانیه ای به همین مناسبت آورده است "
حکومت گمان می کند که با بازداشت و تبعید فعالین دانشجویی می تواند
دانشگاه را به فضایی مرده و قبرستانی تبدیل نماید. خیر! تدارک دانشجویان
آزادیخواه در تهران و دیگر شهرها در آستانه روز دانشجو نشان از عزم و
اراده استوار آنها برای هر چه با شکوه تر برگزار نمودن مراسم روز دانشجو
دارد... جبهه متحد دانشجویی ازدانشجویان و مردم آزاده ایران می خواهد که
در روز دانشجو همبستگی خود را با دانشجویان دربند و زندانیان سیاسی اعلام
نمایند.از هم میهنان برون مرز نیز انتظار می رود بواسطه آزادی عمل بیشتری
که دارا می باشند بغض های فرو خورده هم میهنان دربند خود را با صدای هر
چه رساتر به گوش جهانیان برسانند... و از دانشجویان آزادیخواه می خواهیم
در روز ۱۶ آذر با استفاده از روشهای نوین اعتراضی وعدم حضور در کلاس ها
اعتراض خود را به حاکمیت سرکوب و شکنجه نشان دهند."
جبهه متحد دانشجویی (خارج از کشور)
در آستانه ۱۶ آذر و روز دانشجو، و در ادامه حمایت ها از جنبش و اعتراضات
دانشجویی، تشکل "جبهه متحد دانشجویی" (خارج از کشور) نیز بیانیه ای در
این خصوص صادر کرده و خاطرنشان نمود "حكومتی ها دانشگاه را با پادگان
اشتباه گرفته اند ... اما دانشجویان همانگونه كه در گذشته هیچ گاه منقاد
قدرت های حاكم نشدند، امروز نیز جز به راه آزادی و عدالت در برابر هیچ
مرجع اجباری سر تسلیم فرو نخواهند آورد . ازاین رو ۱۶ آذر ماه همچون ۱۸
تیر ماه هر سال روزهایی برای فریاد و سردادن همه این سخن ها است ."
فعالین دانشجویی اصلاح طلب دانشگاه های سراسر کشور
در همین راستا، جنبش اتحادی فعالین دانشجویی اصلاح طلب دانشگاه های سراسر
کشور نیز، به مناسبت فرا رسیدن روز دانشجو بیانیه ای را صادر نموده و
آورده اند "...جنبش اتحادی فعالین دانشجویی اصلاح طلب به عنوان بخشی از
جنبش دانشجویی کشور ضمن دعوت از دانشجویان برای شرکت در مراسم روز دانشجو
به تمامی فعالین دانشجویی ایران این نوید را می دهد که در طول تاریخ
هیچگاه ظلم پابرجا نمانده است...."
گفتنی است بهاره هدایت، عضو زندانی شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز، طی
پیامی از زندان، ضمن تاکید بر ادامه ایستادگی در برابر مستبدان گفته است:
"ساییده شدیم و نشکستیم و سر خم نکردیم. همچنان ایستاده ایم، اگر چه با
دل های تنگ و بی قرار ، نظاره گر تلاش مستبدان برای تاراج گلدانی هستیم
که ما و گذشتگانمان برای پروردنش، خون دل به سینه فرو خورده ایم."
آخرین زندانی باقی مانده از وقایع کوی دانشگاه (۱٨ تیر)، بهروز جاوید
تهرانی نیز، پیامی به مناسبت روز دانشجو صادر کرده و خاطرنشان نموده است
"دانشجويان شجاع و پيشرو، دست در دست زنان و مردان و كارگران بايد در اين
روز فرخنده يك صدا ديكتاتوری و استبداد مذهبی را محكوم و آزادی و
دموكراسی را فرياد زنند تا اين روز بعنوان نقطه عطفی درحركت يك صد ساله
دموكراسی خواهی ملت ايران در سالنامه های پرافتخارمان پررنگ تر گردد."
کیوان صمیمی، رضا شریفی بوکانی و علی صارمی، سه تن از زندانیان سیاسی
محبوس در زندان رجایی شهر کرج نیز در بیانیه ای به مناسبت روز دانشجو،
خواستار آزادی دانشجویان زندانی شده و اعلام کردند "ما زندانیان سیاسی
خواستار آزادی بی قید و شرط بهاره هدایت و مجید توکلی و کلیه دانشجویان
دستگیر شده انتخابات جنجال برانگیز ٨٨ هستیم... ما هم همبستگی خود را به
مطالبات قانونی؛ مدنی و صنفی دانشجویان و جنبش های دانشجویی اعلام می
داریم و امیدواریم که دانشجویان سراسر کشور به مبارزات در راه خود ادامه
بدهند و همیشه مقاوم و استوار باقی بمانند."
لازم به ذکر است در راستای فشار بر فعالین دانشجویی و تهدید برگزار
کنندگان مراسم روز دانشجو، مسئولین دانشگاه تهران، آزاد تبریز و ورامین
(پیشوا)، مانع برگزاری مراسم بزرگداشت روز دانشجو توسط تشکل های دانشجویی
آن دانشگاه شده اند، بطوریکه انجمن اسلامی دانشگاه تهران هنوز موفق به
کسب مجوز برای مراسم خود نشده، و مراسم بزرگداشت روز دانشجو، که هرساله
توسط تشکل های دانشجویی منتخب دانشجویان در دانشگاه آزاد تبریز برگزار می
شد، اما امسال با مخالفت مسئولین دانشگاه مواجه شده و هیئت نظارت بر تشکل
های دانشجوییِ آن دانشگاه، درخواست های دو تشکل دانشجویی مستقل و منتقد
«انجمن اسلامی دانشجویان» و «کانون وحدت دانشجویان» را رد کرده است.
مقامات انتصابی و امنیتی دانشگاه آزاد ورامین همچنین اعلام کرده اند که
انجمن اسلامی این دانشگاه، اجازه برگزاری هیچ گونه مراسمی برای روز را
ندارد.
فعالان دانشجویی جنبش سبز مقیم خارج از کشور
گروهی از دانشجویان و همچنین فعالان دانشجویی جنبش سبز مقیم خارج از کشور
نیز، در آستانه روز دانشجو، طی فراخوانی از دانشجویان ایرانی سراسر جهان
خواستار گرامیداشت این روز و سازماندهی مشترک برای برگزاری مراسم همزمان
شدند و خواستار آن گردیدند که دانشجویان ایرانی خارج از کشور، پژواک
فریاد حقطلبانه دانشجویان مظلوم داخل کشور در عرصه بینالمللی شده و
فعالیتهای گستردهای را برای دفاع از مطالبات جنبش دانشجویی ایران
سازمان دهی کنند.
پشیبانی تشکل های سیاسی- مدنی از دانشجویان و روز دانشجو
شایان ذکر است همزمان با تشکل ها و گروههای دانشجویی داخل و خارج از
کشور، سازمانها و تشکل های سیاسی، مذهبی و مدنی مختلفی نیز، با صدور
فراخوان های جداگانه، ضمن گرامیداشت ۱۶ آذر و اعلام حمایت از جنبش
دانشجویان کشور، خواستار حضور فعال همگان در اعتراضات و پشتیبانی از
اعتراضات و مراسم دانشجویی شدند و همزمان سبزهای مقیم ژاپن، هلند،
واشنگتن، انجمن همبستگی فعالان تبعیدی در ترکیه و جنبش سبز لندن نیز،
تجمعات و مراسمی در روز ۱۶ آذر برگزار خواهند نمود.
در همین رابطه، جبهه ملی ایران (داخل و خارج)، هواداران جنبش مسلمانان
مبارز، انجمن همبستگی فعالان تبعیدی در ترکیه، جنبش سبز لندن و گروه رای
من کجاست، سبزهای مقیم ژاپن و هلند، دانشجویان ایرانی مقیم کالیفرنیا و
واشنگتن، گروهی از دانشجویان و جوانان آبادان و خرمشهر، جمعی از فعالین
تبریز، تشکل هواداران زندانیِ عقیدتی سید حسین کاظمینی بروجردی و همچنین
جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف(متقن)، با صدور بیانیه های جداگانه، روز
دانشجو را گرامی داشتند.
حمیدرضا ظریفی نیا
امام اجازه تضعیف مجلس را نمی داد
Posted:
مرتضی الویری
جایگاه مجلس درگفتگو با مرتضی الویری از نظر امام خمینی مجلس جایگاه
والایی دارد و از نظر قانون اساسی نیز این مطلب در اصول مختلف آن دیده می
شود. به موجب قانون اساسی مجلس می تواند رئیس جمهور را که با رای مردم
انتخاب شده است از کار برکنار بکند و رای عدم کفایت سیاسی بدهد؛ مجلس می
تواند کابینه و اعضای هیئت وزرا را روی کار بیاورد و یا آن ها را استیضاح
و برکنار کند؛ مجلس جایگاه قانونگذاری دارد و می تواند تمام تصمیمات
کلیدی را بگیرد؛ مجلس حق تحقیق و تفحص درکلیه امور کشور را دارد؛ مجلس به
موجب اصل 90 قانون اساسی مرجع رسیدگی به شکایت ها ی از سه قوه هست
بنابراین فی الواقع قانون اساسی ما یک قانون اساسی پارلمانتاریستی و
مبتنی و متکی بر پارلمان است. اگر چه خود قانون اساسی که مکتوب و روشن
و بدون ابهام است همیشه ملاک اصلی است اما علاوه بر آن شیوه و نوع فعالیت
و حرکت امام هم دقیقاً بیانگر این است که ایشان شأن و منزلت مجلس را مد
نظر داشته و براین باور بوده که حتی اگر نظری بیان بکنند به هیچ وجه مجلس
موظف نیست که حتما به آن نظر تمکین بکند.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران :مرتضی الویری از جمله فعالان سیاسی
است که به واسطه دوران مبارزه و زندان پیش از انقلاب مورد توجه و احترام
است. او در سال ۱۳۴۶ برای تحصیل در رشته مهندسی برق وارد دانشگاه صنعتی
شریف کنونی شد و به انجمن اسلامی دانشجویان پیوست سپس مؤسس و عضو شاخص
گروه فلاح شد که به مبارزه سیاسی علیه حکومت پهلوی میپرداخت. پس از
انقلاب اسلامی این گروه به همراه ۶ گروه دیگر سازمان مجاهدین انقلاب
اسلامی را تشکیل دادند و الویری به نمایندگی از گروه فلاح در شورای مرکزی
این سازمان عضویت داشت.
وی نماینده سه دوره اول مجلس شورای اسلامی در دوران حیات حضرت امام(س)،
رییس سازمان مناطق آزاد تجاری، شهردار تهران و سفیر ایران در اسپانیا
بودهاست.با وی به مناسبت روز مجلس گفتگویی انجام داده ایم که با هم می
خوانیم :
با پیروزی انقلاب اسلامی اولین بحثی که درگرفت بحث بر سر ساختار نظام
جدید انقلابی بود که با اصرار حضرت امام (س)، شکل فعلی بر مبنای جمهوریت
و رای مردم شکل گرفت؛ علت اصرار امام بر این شیوه حکومت چه بود؟
در آغاز انقلاب اسلامی بسیاری از انقلابیون که در جریان مبارزات اسلامی
بودند ذهن شان تشکیل حکومت اسلامی بود. حکومت اسلامی هم به این ترتیب که
ما فکر می کردیم کسی که رهبری سیستم و نظام اسلامی را بر عهده می گیرد
حتماً با شرایط کاملاً آزادی به رهبری و زعامت می رسد و بنابراین مورد
نظارت دائمی مردم است. اما شیوه ای که از سوی حضرت امام مطرح شد سعی داشت
که نظارت مردمی را در قدم اول نهادینه کند؛ به عبارت دیگر تشکیل جمهوری
اسلامی و وجود عنصر جمهوریت در داخل آن این تفکر را در همان قدم اول به
ذهن متبادر می کند که این نظام ولو اینکه عنوان اش اسلامی است ولی اگر
جمهوریت وتکیه به رای مردم را در بطن خود نداشته باشد فاقد مشروعیت
است.
با توجه به موافقتی که جضرت امام با پیش نویس اولیه قانون اساسی کردند
چنین بر می آید که امام سیستم حکومتی را یک مقوله عرفی می دانستند که
متناسب با شرایط تغییر می کند ، اما این مقوله عرفی باید دو ویژگی داشته
باشد. یکی اینکه بر آمده از آراء مردم باشد و دیگر اینکه با ارزش های
اسلامی سازکار باشد.
در همین ساختار سیاسی موجود، حضرت امام (س) به طور خاص برای مجلس جایگاه
ویژه ای قائل هستند و آن را در راس امور قلمداد می کنند در حالی که چنین
تعبیری درباره سایر نهادهای نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد، نظرتان را در
این رابطه بفرمایید و اینکه آیا قانون اساسی نیز همین جایگاه را برای
مجلس شورای اسلامی قائل است؟
حضرت امام (س)در مقاطع مختلفی جایگاه مجلس را مورد تاکید ویژه قرار
دادند .مورد شاخص آن همان جمله کوتاه و ماندگار ایشان است که " مجلس در
راس امور است " می شود گفت ساده ترین، کوتاه ترین و گویاترین جمله ای است
که می توان جایگاه مجلس را به وسیله آن تعریف کرد؛ ولی از آن گذشته
تصمیمات کلیدی که امام به مجلس ارجاع می دادند نشانگر این است که چقدر
برای مجلس ارزش قائل بودند و جایگاه آن را برجسته می دیدند،؛ به عنوان
نمونه اختلافاتی که مجلس اول با آقای بنی صدر به عنوان رئیس جمهور پیدا
کرد در تمام آن موارد، حل اختلاف ها به نحوی صورت می گرفت که جایگاه مجلس
همیشه تثبیت شده بود و به عبارت دیگر امام به نحوی موضع گیری می کردند که
در نهایت ملاک تصمیم گیری را مجلس قرار بدهند. موضوع دیگر مسئله سرنوشت
گروگان گیری در سفارت آمریکا بود. موقعی که بحث گروگان ها ادامه پیدا کرد
و بعد مجلس تشکیل شد با این که در مراحل اولیه حضرت امام خودشان از
گروگان گیری حمایت کردند و بعد حتی سران بعضی کشورهای اسلامی و کشیشی که
برای وساطت آمده بود امام در آن زمینه ها موضع قاطع خودشان را داشتند ولی
به محض این که مجلس تشکیل شد بلافاصله تصمیم گیری در مورد گروگان ها را
به مجلس واگذار کردند . به عبارت دیگر یک مقوله ای که عملاً خود حضرت
امام در آن ورود پیدا کرده بودند و مربوط به خودشان بود بعد از این که
مجلس تشکیل شد به مجلس واگذار کردند.
از این موارد خیلی زیاد می توان مثال زد که حضرت امام حتی وقتی که مجلس
مقابل نظر ایشان بود به نظر مجلس و نمایندگان مجلس احترام می گذاشتند و
اجازه تضعیف مجلس را نمی داد.؛ در مورد رای اعتماد مجلس به دور دوم نخست
وزیری آقای میر حسین موسوی می توان این مورد را مشاهده کرد. در مجلس دوم
موقعی که حضرت آیت الله خامنه ای مجدداً برای ریاست جمهوری انتخاب شدند
تصمیم نداشتند که میرحسین موسوی را به عنوان نخست وزیر معرفی کنند اما
امام تغییر و جابجایی میرحسین موسوی را به صلاح نمی دانستند و این را به
کرات با کسانی که ملاقات داشتند در میان می گذاشتند . نهایتاً این پیغام
حتی به صورت رسمی هم به مجلس داده شد که نظر امام این است؛ در آن مقطع 99
نفر از نمایندگان مجلس بر خلاف نظر امام به میر حسین موسوی رای منفی
دادند . ما به عنوان افرادی که طرفدار حضرت امام بودیم این کار نمایندگان
را یک کار خلاف نظر رهبری و مغایر با شاخصه های جمهوری اسلامی تعبیر می
کردیم . اما در ملاقاتی که با حضرت امام صورت گرفت امام عمل 99 نفر را که
برخلاف نظر او رای داده بودند برمبنای تشخصی افراد بر شمردند و ذکر کردند
که اینها به وظیفه قانونی شان عمل کرده اند. این رویداد می تواند یک شاخص
مهمی برای ما باشد که حتی در مواردی که امام نظر دیگری داشتند وقتی که
نمایندگان مغایر آن نظر عمل می کنند این نظر را مورد تمجید و تحسین قرار
می دهد. امام در این مورد به هیچ وجه نگفت که من حکم می کنم گفت نظرم این
است و به عبارت دیگر با این موضع گیری امام قصد داشتند بگویند که
نمایندگان مجلس باید به تکلیف قانونی خودشان عمل بکنند و نظر من خمینی
هرگز نمی تواند نافی دیدگاه ها و نظرات کارشناسی نمایندگان مجلس باشد. از
نظر تحلیلی و منطقی هم حساب بکنید همین طور است وقتی یک نماینده ای رای
می آورد به هیچ وجه مجاز نیست که عقل و اندیشه وفکر و نظر خودش را تعطیل
بکند به دلیل این که یک فرد دیگری ولو این که آن فرد حضرت امام خمینی
باشد نظر دیگری دارد! و نکته بسیار مهم این است که امام این را برای
آیندگان در لفافه هم باقی نگذاشت با این که در بین نمایندگان دودستگی شده
بود و آن 99 نفر به عنوان ضد ولایت فقیه تلقی می شدند به طور صریح و روشن
عمل آنها را مردود ندانستند. نتیجه ای که من می خواهم بگیرم این است که
اولاً از نظر امام خمینی مجلس جایگاه والایی دارد و از نظر قانون اساسی
نیز این مطلب در اصول مختلف آن دیده می شود. به موجب قانون اساسی مجلس می
تواند رئیس جمهور را که با رای مردم انتخاب شده است از کار برکنار بکند و
رای عدم کفایت سیاسی بدهد؛ مجلس می تواند کابینه و اعضای هیئت وزرا را
روی کار بیاورد و یا آن ها را استیضاح و برکنار کند؛ مجلس جایگاه
قانونگذاری دارد و می تواند تمام تصمیمات کلیدی را بگیرد؛ مجلس حق تحقیق
و تفحص درکلیه امور کشور را دارد؛ مجلس به موجب اصل 90 قانون اساسی مرجع
رسیدگی به شکایت ها ی از سه قوه هست بنابراین فی الواقع قانون اساسی ما
یک قانون اساسی پارلمانتاریستی و مبتنی و متکی بر پارلمان است.
اگر چه خود قانون اساسی که مکتوب و روشن و بدون ابهام است همیشه ملاک
اصلی است اما علاوه بر آن شیوه و نوع فعالیت و حرکت امام هم دقیقاً
بیانگر این است که ایشان شأن و منزلت مجلس را مد نظر داشته و براین باور
بوده که حتی اگر نظری بیان بکنند به هیچ وجه مجلس موظف نیست که حتما به
آن نظر تمکین بکند.
یکی دیگر از فرمایشات امام در رابطه با مجلس این است که می فرمایند عدم
تبعیت از مجلس و قانون موجب دیکتاتوری می شود. دیدگاه شما در این رابطه
چیست؟
ببینید دیکتاتوری و انحصار گرایی دقیقا از جایی ناشی می شود که یک فرد
بخواهد تمامی قدرت را در دست بگیرد واجازه ظهور افکار دیگر را ندهد. این
حرکت در یک یا چند نفر معدود امکان حدوث و وجود جدی پیدا می کند اما این
که یک مرتبه در یک جمع گسترده 300 نفره که با رای مردم هم انتخاب می شوند
خوی دیکتاتوری تجلی پیدا کند بسیار ضعیف است. این جمع احساس می کنند که
دوره بعد باید دوباره از مردم رای بگیرند بنابراین نمی توانند خلق و خوی
دیکتاتوری در پیش بگیرند دائما با مردم سروکار دارند بنابراین می بایستی
خواسته های مردم را مد نظر داشته باشند. اما این اتفاق برای یک فرد می
تواند محتمل باشد بنابراین وقتی که امام روی مجلس تکیه می کنند فی الواقع
بهترین راه مقابله با انحصار گرایی و دیکتاتوری هست.
چگونه مجلس و چگونه نماینده ای می تواند این جایگاه را که در راس امور
باشد کسب کند و شایسته جایگاهی که قانون اساسی و حضرت امام مد نظر داشتند
باشد؟
اولین شاخص برای این که مجلس بتواند کار خودش را انجام بدهد و در این
جایگاه قرار بگیرد این است که نمایندگانش در یک انتخابات آزاد انتخاب
شوند. وجود هر گونه محدودیتی به وسیله هر مرجعی می تواند ناقض آن آزاد
اندیشی و استقلال مجلس باشد . برای این که اگر شاخص های محدود کننده ای
از بیرون دیکته شود خود به خود نماینده مراقب این است که مبادا از این
شاخصه ها عدول بکند و دوره بعد حذف شود . درحالی که اگراین شاخص ها باز
باشند و نماینده فقط منافع ملی و رضایت مردم را مد نظر داشته باشد در
بیان نظرات خود شجاع و جسور خواهد بود.
مطلب دوم داشتن بصیرت و آگاهی از طرف نمایندگان است. خدشه و ضربه پذیری
به جایگاه مجلس زمانی شکل می گیرد که نمایندگان به علت فقدان و کمبود
آگاهی نسبت به وضعیت موجود نتوانند موضوع را درست بشناسند و دچار اشتباه
بشوند که خود به خود می تواند جایگاه مجلس را تنزل بدهد. یکی از دلایلی
که من بارها ذکر کرده ام مجلس اول بهترین و قویترین مجلس دوران جمهوری
اسلامی بود این است که اولاً نمایندگان مجلس اول از هیچ فیلتری عبور
نکردند و در آزادانه ترین شرایط انتخاب شدند. این قدر این آزادی گسترش
داشت که حتی حزب توده و مجاهدین خلق و نظایراینها هم آمدند و نامزد معرفی
کردند البته مردم به آنها رای ندادند ولی این آزادی برای آنها وجود داشت
که بتوانند وارد انتخابات بشوند و ضمناً کسانی توانستند خودشان را بدون
هیچگونه محدودیت عرضه کنند که در کوره گدازان انقلاب حضور داشتند و مردم
آنها را می شناختند. من فراموش نمی کنم یکی ازنمایندگان مجلس اول میزان
زندان هایی را که نمایندگان دوره اول مجلس شورای اسلامی رفته بودند را
جمع کرده بود این عدد به سیصد سال رسیده بود یعنی فی الواقع مجلس اول
سیصد سال زندان رفته بود و حاضر شده بود برای این انقلاب آزادی خودش را
از دست بدهد وآزادی را برای مردم به ارمغان بیاورد. ما چهره های تخصصی
بالا در مجلس اول داشتیم و بدون هیچگونه حب و بغضی در مجلس فعالیت
داشتند، شاید شما تعجب بکنید با این که مجلس اول یک مجلس کاملا ارزشی بود
و نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی در آن حضور داشتند رئیس کمیسیون بهداری
مجلس آقای دکتر بیت اوشانا بود که نماینده اقلیت آشوری در مجلس بودند ولی
به دلیل تخصص و جهات دیگر پزشکان مسلمان و با سابقه مجلس قبول کرده بودند
که او رئیس کمیسیون باشد یعنی تا این میزان آزادی در مجلس حاکم بود. خود
به خود یک چنین مجلسی توانست کارنامه بالا و قابل قبولی را از خود باقی
بگذارد.
یکی دیگراز توصیفات حضرت امام در رابطه با مجلس این است که مجلس را عصاره
فضایل ملت قلمداد می کنند که بسیار گویا و کلیدی است حال سئوال این است
که چگونه مجلس می تواند عصاره فضایل ملت باشد و چه شرایطی برای این امر
ضروری است؟
اگر در عمل یک انتخابات آزاد برگزار شود مردم طبیعتا می آیند و بهترین ها
را انتخاب می کنند چون می خواهند وکیل انتخاب کنند یعنی مردم در جایگاه
موکل می خواهند کسی را انتخاب کنند که این فرد بتواند از حقوق آن ها دفاع
بکند وبرای آنها قانون تصویب بکند و از طرف مردم برقراردادهای بین المللی
نظار ت بکند بنابراین خود به خود مردم تلاش می کنند زبده ترین و سالم
ترین و قویترین افراد را به عنوان وکیل برگزینند؛ همان طور که هر فردی در
زندگی شخصی اش نیز همین کار را می کند . ما اگر بخواهیم در یک پرونده
حقوقی وکیل داشته باشیم سعی می کنیم مناسبترین فرد را انتخاب کنیم. لذا
وقتی امام می فرماید که مجلس عصاره فضایل ملت است یعنی ملت سالم ترین و
قویترین را بر می گزینند.
مطلب دیگری که در جمله حضرت امام وجود دارد این است که امام به تشخیص
مردم اعتماد و اعتقاد دارند . برخلاف برخی که تصور می کنند مردم نمی
فهمند و صغیر و حقیر هستند و این صغیرها را بایستی کسی سرپرستی کند. نگرش
این که ما به وسیله یک نهاد دیگری افرادی را الک بکنیم و بعد به مردم
بگوییم که حالا شما بیایید به اینها رای بدهید نقض همین عبارت "مجلس
عصاره فضایل ملت است" می باشد، چون اگر واقعا مجلس بتواند این جایگاه را
داشته باشد یعنی مردم می توانند چنین کاری را بکنند و این انتخاب درست را
انجام دهند. علت عشق و علاقه ای که مردم به حضرت امام داشتند این است که
خود مردم می فهمیدند و می دانستند که امام برای آنها چه جایگاهی را قائل
است .البته ممکن است مردم در جایی هم دچار اشتباه شوند و در یک گستره
کشوری در یک شهری هم یک فردی با فریبکاری ودغل بازی بتواند وارد مجلس شود
اما این شمولیت نخواهد داشت . یعنی از نظر حساب احتمالات هم اگر شما در
نظر بگیرید احتمال این که یک مرتبه یک کشور 70 میلیونی همه شان دچار
اشتباه شوند و همه نمایندگان ناسالمی را بفرستند صفر است . ولی ممکن است
از مجموع نمایندگانی که انتخاب می کنند 5 نفر هم آدم ناسالمی در بیایید
ولی ضرر این به مراتب کمتر است که ما بخواهیم این آزادی را از مردم سلب
کنیم چون اگر مردم احساس کنند که خودشان قدرت انتخاب کامل ندارند اولاً
انگیره آنها برای شرکت در انتخابات کاهش پیدا می کند ثانیا دقت و تعهد
خودشان را هم برای گزینش بهترین از دست می دهند یعنی احساس می کنند که می
بایست یک کار فرمالیته ای را برای رفع تکلیف انجام دهند.
به عنوان سئوال آخر بفرمایید چنانچه بخواهید یک جمع بندی از دوران حضرت
امام و نوع سلوک و منش ایشان داشته باشید این جمع بندی چه خواهد بود؟
برای قضاوت درباره ایام انقلاب و آن شرایط بایستی به همان شرایط برگردیم
و در همان فضا صحبت بکنیم. در سال های اول پیروزی انقلاب یک فضای افراطی
در میان انقلابیون وجود داشت که حضرت امام تلاش داشتتند که این فضای
افراطی و تند را آرام بکند. بعد از انقلاب هم ما مشابه این موارد را
داشتیم و می خواهم بگویم خود امام خمینی از ناحیه افرادی مثل من تحت فشار
قرار می گرفت برای اینکه حرکت های تندتر و حادتری را انجام بدهد. به
عنوان مثال در جریان گروگان گیری در داخل مجلس اول تلقی ما این بود که
مسئله گروگان ها را نبایست به این سادگی ها حل بکنیم باید اینها را بیشتر
نگه داریم تا بتوانیم امتیاز بگیریم و به آمریکا فشار بیاوریم و حتی جمعی
از نمایندگان مجلس از جمله خود من موقعی که بحث گروگان ها و شرایط حل و
فصل این موضوع مطرح بود جلسه مجلس را ترک کردیم .
الآن وقتی که مراجعه می کنم به آن موقع می بینم که صادقانه این کار را
انجام می دادم ولی به دلیل نا آگاهی و نداشتن اطلاعات جامع تصور من این
بود که باید اینگونه باشد، در مورد جنگ هم همین طور. این روزها می بینیم
که خیلی ها انتقاد می کنند که چرا جنگ بعد از فتح خرمشهر ادامه پیدا
کرد . این در حالی هست که بسیاری از همین افراد کسانی بودند که در موقعی
که قطعنامه می خواست پذیرفته شود پذیرش قطعنامه را یک حرکت حقارت بار می
دانستند و فکر می کردند جنگ بایدادامه پیدا کند؛ به عبارت دیگر واقعیت
های انقلاب را باید در همان حال و هوا و در همان فضا جستجو و بررسی کرد.
شما بعضی مواقع در شرایطی قرار می گیرید و آن چنان فضا تند و حاد می شود
که نمی توانید تصمیم منطقی و مناسبی بگیرید . در حالی که وقتی از بیرون
نگاه می کنید می بینید تصمیم دیگری زیبنده است.
شاید اگر ما و بسیاری از انقلابیون تجربیات بیشتری می داشتیم و این
انقلاب یک انقلاب یگانه وتنهایی نمی بود بسیاری از کارها را به نحو دیگری
انجام می دادیم ولی همان طور که اشاره کردم وقتی مراجعه می کنیم به آن
دوران می بینیم امام خمینی با یک مجموعه ای از انقلابیون تند و تیز مواجه
بود که می خواستند کلیه هنجارها را بشکنند و تمام ساختارهای موجود را فرو
بریزند ، اما افرادی که مجربتر بودند و تجربه بیشتری داشتند این آهنگ را
برنمی تابیدند و مناسب نمی دانستند. امام دراین کوران وتنوع دیدگاه ها
می بایستی این جمع را هدایت و راهنمایی می کردند . بنابراین می توان گفت
از یک طرف ترمزی بودند برای تندروهاو از یک طرف محرکی بود برای کندورها و
سعی می کرد اینها را رهبری و هدایت و تنظیم بکند.
آخرین موضع گیری امام دراواخر عمرشان ، در پاسخ به یک نامه انتقاد گونه
که ما به عنوان جمعی از نمایندگان مجلس در اعتراض به انجام برخی کارها
نوشتیم تصریح کردند که که شرایط جنگ اقتضائاتی داشته ولی اکنون باید همگی
طبق قانون عمل کنیم.(رجوع کنید به صحیفه امام، ج21، ص: 202 و 203)
منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
تداوم حمایت ها و پشتیبانی تشکل های سیاسی مدنی از جنبش دانشجویان و
گرامیداشت ۱۶ آذر
Posted:
جرس: در آستانه ۱۶ آذر و روز دانشجو، و همزمان با تشکل ها و گروههای
دانشجویی داخل و خارج از کشور، سازمانها و تشکل های سیاسی، مذهبی و مدنی
مختلفی نیز، با صدور فراخوان های جداگانه، ضمن گرامیداشت ۱۶ آذر و اعلام
حمایت از جنبش دانشجویان کشور، خواستار حضور فعال همگان در اعتراضات و
پشتیبانی از اعتراضات و مراسم دانشجویی شدند و همزمان تجمعاتی در روز ۱۶
آذر برگزار خواهند نمود.
در همین رابطه، جبهه ملی ایران (داخل و خارج)، فعالان دانشجویی هامبورگ،
هواداران جنبش مسلمانان مبارز، انجمن همبستگی فعالان تبعیدی در ترکیه،
جنبش سبز لندن، گروهی از دانشجویان و جوانان آبادان و خرمشهر، جمعی از
فعالین تبریز، تشکل هواداران زندانیِ عقیدتی سید حسین کاظمینی بروجردی و
همچنین جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف(متقن)، با صدور بیانیه های جداگانه
و گرامیداشت روز دانشجو، خواسته های مدنی و سیاسی خود را نیز بیان
نمودند.
فراخوان انجمن همبستگی فعالان تبعیدی در ترکیه به مناسبت شانزدهم آذر
انجمن همبستگی فعالان تبعیدی در ترکیه ، با صدور فراخوانی اعلام کرد "به
همه آزاداندیشان و تلاش گران عرصه آزادی و آزادی خواهی که در تبعید
ناخواسته به سر می برند، اعلام می دارد که در روز شانزدهم آذر از ساعت ۱۴
الی ۱۶ مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در آنکارا برای بزرگداشت شانزدهم
آذر و در اعتراض به سرکوب دانشجویان و آزاداندیشان و مردم ایران توسط
دولت کودتا، گردهمایی اعتراضی برگزار خواهد شد و بر همین اساس از تمام هم
میهنان خواستار همراهی و حضور پررنگ در این مراسم با نمادهای جنبش مردمی
ایران هستیم."
گروه ٢٢ خــرداد هامبورگ همزمان با روز دانشجو و در راستای اعلام حمایت
های فراگیر از جنبش دانشجویی داخل کشور، جمعی از فعالان و دانشجویان
ایرانی مقیم هامبورگ آلمان، تحت عنوان "گروه ٢٢ خــرداد"، قصد برگزاری
تجمعی در شامگاه دوشنبه ۱۵ آذر (۶ دسامبر) را دارند.
فعالان دانشجویی "گروه ٢٢ خــرداد"، در بیانیه و فراخوان خود خاطرنشان
ساخته اند "در زمانهای که دیکتاتورها میکوشند خفقان و اختناق را بر
جامعه حاکم کنند، دانشجویان فریاد زنده ماندن، مقاومت و پایداری جامعه
هستند و مردم نیز نباید این صدای اعتراض را تنها گذارند، چرا که
دانشجویان نیازمند همراهی و حمایت مردم می باشند." مکان و زمان تجمع:
Lesesaal B -Uni HH
Edmund - Siemers- Allee 1
20146 HH
Datum: 06.12.2009
Uhrzeit: 19:00 – 21:30 Uhr
جبهه ملی (داخل کشور): شانزده آذر ٣٢ نشان از فریاد نسل جوان علیه
استبداد دارد
جبهه ملی ایران در بیانیه خود به مناسبت روز دانشجو آورده است "هم اکنون
دهها دانشجوی آزادیخواه در زندان های جمهوری اسلامی هزینه آزاداندیشی و
میهن دوستی خودرا با شجاعت می پردازند و به مبارزه برای سعادت ملت ایران
که سر آغازش تامین آزادی های فردی واجتماعیست افتخار می کنند. شانزدهم
آذر روز دانشجوست، روزی که دانشجویان آزاده برای هدف خویش ازدادن خون
دریغ نکردند. "
این تشکل سیاسی، همچنین خاطرنشان می سازد "جبهه ملی ایران ۱۶ آذر را که
روز نمادین فریاد دانشجویان علیه استبداد است گرامی می دارد. به همه
شهدای دانشجو درود می فرستد. خواستار آزادی دانشجویان زندانی، این
برگزیده ترین فرزندان ملت است... دانشگاه باید استقلال داشته باشد واخراج
بدون دلیل موجه و زندانی کردن دانشجویان محکوم است وآمران ومجریان
اینگونه اعمال باید پاسخگوی اقدامات خویش باشند. "
جبهه ملی(خارج از کشور): علی رغم تمام سرکوب ها در دیکتاتوری کنونی نیز
مبارزه همچنان تداوم دارد
هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور نیز، طی بیانیه ای
در مورد روز دانشجو خاطرنشان ساخته است "ما همواره یاد این مبارزان و
دیگر جانباختگان راه آزادی و سرفرازی میهن را گرامی می داریم. دانشجویان
و دانشگاهیان ضمن آنکه چشم و چراغ دانش و فرهنگ میهنند، در مبارزات ضد
ستم و استبداد نیز همواره پرچمدار و قافله سالار این کاروان بوده اند..."
دانشجویان هوادار جنبش مسلمانان مبارز: شش درخواست و مطالبۀ ملی
دانشجویان هوادار تشکل ملی- مذهبی جنبش مسلمانان مبارز نیز، در بیانیه
خود به مناسبت روز دانشجو آورده است "ما دانشجویان هوادار جنبش مسلمانان
مبارز، درود می فرستیم به تمامی دوستان دربندمان و استقامت و پایداری شان
را می ستائیم و ضمن گرامی داشت شانزدهم آذر و