جنبش راه سبز - خبرنامه

6 views
Skip to first unread message

neda sabz iran

unread,
Dec 22, 2010, 10:52:23 AM12/22/10
to jonbeshsabziran
جنبش راه سبز - خبرنامه


--------------------------------------------------------------------------------

•شب یلدا و یک عکس
•سه روز بی خبری از وضعیت ابوالفضل طبرزدی
•آیت‌الله دستغیب: پیامبر و اهل بیت او، مردم را فریب نمی‌دادند
•فرحناز ترکستانی: حکم  ریاست سازمان ملی جوانان را نپذیرفتم
•انتقاد امیرارجمند از نابسامانی، آشفتگی و پنهانکاری دولت در سیاست
خارجی
•باهنر از تدوین طرح “ضابطه‌مندتر شدن تغییرات کابینه” خبر داد
•اولین ملاقات حسین رونقی ملکی بعد از شش ماه
•گزارش تصویری - عابر‌بانك‌هاي كوهدشت پس‌ازهدفمندی
•حیات سبز
•“یلدا” جشن زادروز خورشید
شب یلدا و یک عکس

Posted:

ر. رهگذر


این عکس رو همین امشب گرفتم .. نمونه اش رو زیاد می بینیم هر روز ..
وایسادم که عکس بندازم؛ دوستم بهم گفت چیه ؟ بازم شعار دیدی میخوای عکس
بگیری ؟ اول گفتم نه ... ولی بعد فکر کردم و دیدم که آره ؛ شعار دیدم ..
یعنی واضح ترین شعاری که تو این یک سال و نیم دیده بودم ..

دلم بدجور ریخت پایین .. یاد حرفای رییس جمهور محبوبمون افتادم و
تحقیری که کرده بود و پریشب می گفت :"مردم باید نون خوب بخورن .. واسه
همین ماهی چهار هزارتومن می ریزیم براشون ..." و پیش خودم گفتم یعنی این
بنده خدا که اینجا افتاده چیزی از این پول فراوون بهش میرسه ؟ یعنی با
این گداپروری هات میخوای این بیچاره سر و سامون بگیره ؟؟؟ خوبیش اینه که
باز این بیچاره پول اجاره خونه نمیده .. البته اگر تا الان از سرما یا
گرسنگی نمرده باشه ..... خدایا فریاد

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

سه روز بی خبری از وضعیت ابوالفضل طبرزدی

Posted:

جرس: از وضعیت ابوالفضل طبرزدی به رغم گذشت سه روز از زمان بازداشت
اطلاعی در دست نیست.

به گزارش هرانا، در پی بازداشت طبرزدی خانواده وی برای پیگیری وضعیت او
به دادستانی اهواز مراجعه کردند که مسئولین قضایی از علت بازداشت و محل
نگهداری وی ابراز بی اطلاعی کردند، این در حالی است که در زمان بازداشت
طبرزدی توسط نیروهای اطلاعاتی به خانواده وی اعلام شد بازداشت او با
دستور دادستانی انجام می گیرد.

خانواده این زندانی در مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات نیز پاسخ
مشخصی دریافت نکرده است و تنها به آن‌ها وعده داده شد که به زودی اجازه
تماس تلفنی به وی خواهیم داد.

گفتنی است ماموران وزارت اطلاعات در حین بازداشت نامبرده اتهام وی را
تلاش برای ارتباط با منافقین اعلام کرده اند.

ابوالفضل طبرزدی برادرزاده حشمت‌الله طبرزدی دبیر کل جبهه دموکراتیک
ایران، در ساعت 8 صبح روز یکشنبه در پی یورش بیش از 8 تن از ماموران
وزارت اطلاعات در شهر اهواز بازداشت و به بازداشتگاه نامعلومی منتقل شد.


آیت‌الله دستغیب: پیامبر و اهل بیت او، مردم را فریب نمی‌دادند

Posted:

جرس: آیت‌الله سید‌علی‌محمد دستغیب در سخنان خود در شب عاشورا، به داستان
خلع بیعت امام سوم شیعیان از یارانش در شب عاشورا اشاره کرد و گفت:
پیامبر و اهل بیت او مردم را فریب نمی دهند آنها راه خدا را در مقابل
مردم باز می گذارند، هرکس خواست با اختیار خود آنرا انتخاب کند و هر که
نخواست راه دیگری پیش گیرد. با زور اسلحه و پول نمی توان مردم را به راه
حسین خواند. اما یاران حسین علیه السلام امتحان خود را پس داده بودند
آنها، هم خود را می شناختند، هم امام خود را و هم راهی را که انتخاب کرده
بودند.

متن سخنان این مرجع تقلید در مراسم شب عاشورای مسجد قبا که در سایت
ایشان منتشر شده، بدین شرح است:

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا
ابْنَ أمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أبَا عَبْدِ
اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ شَبَابِ أهْلِ الْجَنَّةِ وَ
رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ رِضَاهُ
مِنْ رِضَی الرَّحْمَنِ وَ سَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَنِ السَّلَامُ
عَلَیْکَ یَا أمِینَ اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ وَ بَابَ اللَّهِ وَ
الدَّلِیلَ عَلَی اللَّهِ وَ الدَّاعِیَ إِلَی اللَّهِ أشْهَدُ أنَّکَ
قَدْ حَلَّلْتَ حَلَالَ اللَّهِ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَ اللَّهِ وَ أقَمْتَ
الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ
عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ إِلی‌ سَبِیلِ رَبِّکَ- بِالْحِکْمَةِ وَ
الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ مَنْ قُتِلَ مَعَکَ
شُهَدَاءُ- أحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ وَ أشْهَدُ أنَّ
قَاتِلِیکَ فِی النَّارِ أدِینُ اللَّهَ بِالْبَرَاءَةِ مِمَّنْ
قَاتَلَکَ وَ مِمَّنْ قَتَلَکَ وَ شَایَعَ عَلَیْکَ وَ مِمَّنْ جَمَعَ
عَلَیْکَ- وَ مِمَّنْ سَمِعَ صَوْتَکَ وَ لَمْ یُعِنْکَ یَا لَیْتَنِی
کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما

ترجمه: سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیر
المؤمنین، سلام بر تو ای ابا عبد اللَّه، سلام بر تو ای سرور جوانان اهل
بهشت و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد، سلام بر تو ای کسی که رضایتت رضایت
خدا است، و غضب و نارضایتیت غضب و نارضایتی خدا می‌باشد، سلام بر تو ای
امین و حجّت و باب خدا و راهنما و نشان دهنده خدا و دعوت‌کننده بسوی خدا،
شهادت می‌دهم که تو حلال خدا را بیان کرده و حرامش را روشن نموده و نماز
را به پا داشتی و زکات را پرداختی و به کارهای نیک امر و از اعمال زشت و
قبیح نهی فرمودی، و با بیان مصلحت و پند و اندرز نیک دیگران را به راه
خدا دعوت نمودی، و شهادت می‌دهم که تو و آنان که در رکاب ظفر قرینت شهید
شده‌اید شهیدانی بوده که نزد خدا زنده بوده و روزی می‌خورید، و شهادت
می‌دهم که کشنده تو در آتش جهنّم است، به واسطه بیزاری از کسانی که با تو
محاربه نموده و آنان که تو را کشته و علیه تو با یک دیگر هم داستان شدند،
و بیزاری می‌جویم از کسانی که قصد سوء علیه تو نمودند و برائت و بیزاری
می‌جویم از آنان که صدای تو را شنیده ولی اجابتت نکردند، کاش با تو بودم
پس به رستگاری عظیمی نائل می‌شدم.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ رِضَاهُ مِنْ رِضَی الرَّحْمَنِ وَ
سَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَنِ؛ سلام بر تو ای کسی که خشنودیش از
خشنودی پروردگار و غضبش از غضب او است. خدای تعالی در سوره زمر
می‌فرماید: «وَ إنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ: اگر شکرگذاری کنید خدا
راضی است از برای شما». (زمر/۷)

رضایت پررودگار در شکرگذاری از او است و ظهور شکر در ایمان و اعمال صالح
است و ایمان چیزی جز محبت اهل بیت‌علیهم السلام و دشمنی با دشمنان آنان
نیست «هل الدین الا الحبّ و البغض: آیا ایمان چیزی جز حبّ و بغض است».
(بحار، ج‌۶۵، ص‌۶۳، باب‌۱۵)

خشنودی حسین‌علیه السلام در گرو خشنودی پروردگار است یعنی چون خدای تعالی
از کسی که شاکر درگاهش باشد راضی و خشنود است، حسین بن علی‌علیهما السلام
نیز از او راضی است و هر کس که کفران خدای تعالی نماید؛ یعنی یا ایمان
نداشته باشد یا اگر داشته باشد، فقط در ظاهر باشد و در باطنش نباشد یا
آنکه ایمانش ادعائی و مطابق عملش نباشد مورد سخط و غضب پروردگار است و
بتبع آن حسین بن علی‌علیهما السلام نیز از او ناخشنود و ناراضی است.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أمِینَ اللَّهِ؛ حسین بن علی‌علیهما السلام
امانتدار خداوند در حفظ میراث نبوت و لوای امامت است لذا قرآن و سنّت را
پاس می‌دارد و حقیقت آن را برای مردم بازگو می‌کند همچنین امین خداوند
است از جهت هدایت مردم به سوی پروردگار یعنی هم راهنمای آنهاست و هم در
راه رسیدن به خدای تعالی همراهیشان می‌کند (ایصال الی اللَّه)

وَ حُجَّتَهُ؛ حسین‌علیه السلام حجّت خدا بر مردم است پس هر کس کلام او
را بشنود و راهش را ادامه دهد و اطاعتش کند، دلیل الهی دارد.

وَ بَابَ اللَّهِ؛ او دری است که رو به سوی خدا باز می‌شود و برای ورود
به هر خانه‌ای باید از در آن وارد شد؛ «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ
أَبْوابِها» (بقره/۱۸۹)

ائمه اطهارعلیهم السلام باب اللَّه و در خانه خدا هستند و خانه خدا قلب
مؤمن است، قلبی که می‌تواند عرش خدای تعالی گردد؛ «لَم یَسَعَنی سَمائی و
لا أرضی و وَسِعَنی قَلبُ عَبدِیَ المؤمِن: جای نگیرد مرا آسمانم و نه
زمینم و جای گیردم دل بنده مؤمنم». (بجار، ج‌۵۵، ص‌۳۹، باب‌۴)

وَ الدَّلِیلَ عَلَی اللَّهِ؛ هر کس بخواهد به وصال پروردگار نائل شود،
راهی جز دست زدن به دامن هدایت حسین و سایر ائمه اطهار ندارد.

وَ الدَّاعِیَ إِلَی اللَّهِ؛ کسی چون حسین‌علیه السلام جز به خدا دعوت
نمی‌کند و هرگز بندگان خدا را به سوی خود نمی‌خواند و با دعوت به خویش،
میان آنها و پروردگار فاصله نمی‌اندازد.

أشْهَدُ أنَّکَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلَالَ اللَّهِ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَ
اللَّهِ؛ حسین‌علیه السلام هر آنچه را که کتاب خدا و سنّت پیامبرصلی الله
علیه وآله حلال یا حرام شمرده نمودار فرمود و مردم را به آنها متوجه
ساخت، بی‌آنکه حلالی را حرام یا حرامی را حلال سازد، اگر خداوند خون
مسلمانان را حرام شمرده، حسین‌علیه السلام نیز آن را محترم می‌شمارد لذا
زمانی که حرّ بن یزید ریاحی با هزار سوار در مقابل حضرت ایستاد و ایشان
را از حرکت به کوفه یا بازگشت به مدینه منع کرد، زهیر بن قین پیشنهاد جنگ
با آنان را داد اما حسین‌علیه السلام فرمود: من ابتدا به جنگ نمی‌کنم،
اینها مسلمان هستند و هنوز کاری نکرده‌اند که خونشان حلال گردد. در روز
عاشورا هم تا هنوز جنگ شروع نشده بود، حضرت دست از موعظه و نصیحت برنداشت
و حتی پس از آغاز جنگ و کشته شدن بعضی از اصحابش باز به عمر سعد و یارانش
بعنوان مسلمان خطاب می‌کرد؛ چون وقت ظهر فرا رسید و هنگام به پا داشتن
نماز شد، رو به عمر سعد کرد و فرمود: «یا بن السَعد أ نَسیتَ شَرایِعَ
الإسلام: ای فرزند سعد آیا دستورات اسلام را فراموش کردی؟».

وَ أقَمْتَ الصَّلَاةَ؛ هم نماز خواند و هم نماز را به پا داشت. در
سخت‌ترین شرایط جنگ دست از جنگ کشید و به نماز ایستاد تا به همگان
بفهماند ستون دین نماز است. این تکلیفی الهی است که در هیچ حالی حتی برای
ناتوان‌ترین افراد تعطیل نمی‌شود، اگر کسی نمی‌تواند بایستد باید نشسته و
اگر نمی‌تواند، خوابیده نماز بخواند. اگر نمی‌تواند هیچ یک از اعمال نماز
را بجا آورد باید اشاره کند و به هر حال نماز خود را بخواند. حتی کسی که
در دریا می‌افتد و در حال غرق شدن است به اللَّه اکبر گفتنی به نیّت
نماز، اکتفا کند.

بنا به فرموده پیامبرصلی الله علیه وآله فاصله میان اسلام و کفر ترک عمدی
نماز است؛ اگر نماز نباشد، دین نابود می‌گردد؛ «مَن تَرَکَ الصَلاةَ
مُتِعَمِّداً فَقَد هَدَمَ دینُه» آخرین وصیت پیامبر و هر امام معصومی،
وصیت به نماز بود؛ «انَّهُ لایَنالُ شَفاعَتَنا مَنِ استَخَفَّ بالصلاة:
هر کس نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما نمی‌رسد». (کافی، ج‌۳، ص‌۲۷، کتاب
الصلاة)

وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ؛ هر کس زکات مالش را نپردازد، حتی اگر به اندازه
قیراطی بر عهده داشته باشد در وقت مرگ به او خواهند گفت: یهودی بمیر یا
مسیحی.

وَ أمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ؛ چه معروفی بالاتر از قیام در مقابل شخص ظالمی
چون یزید؟ در روز عرفه فرمود: «هر کس آماده خون دادن در راه خدا و رسیدن
به لقای پروردگار است با ما همراه شود» و چه معروفی بالاتر از احیای دین
خدا؟

وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ؛ بزرگترین منکر، یزید بود و بیعت با او
خداحافظی با دین خدا؛ «و عَلَی الاسلامِ السَلام». حسین بن علی‌علیهما
السلام در مدت حضور در مکه، مردم را به حقایق اسلام متذکر می‌ساخت و تا
آخرین دقایق عمر دست از امر به معروف و نهی از منکر برنداشت.

وَ دَعَوْتَ إِلی‌ سَبِیلِ رَبِّکَ- بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ
الْحَسَنَةِ؛ از زمان برخورد با سپاه حرّ تا آخرین ساعات روز عاشورا شخص
امام و اصحاب باوفایش بارها و بارها لشکر دشمن را به راه هدایت پروردگار
دعوت و با بهترین بیان آنها را موعظه می‌کردند. همچنانکه دستور قرآن است.

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ مَنْ قُتِلَ مَعَکَ شُهَدَاءُ- أحْیَاءٌ عِنْدَ
رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ؛ شهادت می‌دهم که تو ای حسین‌علیه السلام و آنها
که در رکابت دست از جان شستند جملگی در زمره شهدا هستید و زنده در نزد
رفیق اعلی‌ روزی می‌خورید.

وَ أشْهَدُ أنَّ قَاتِلِیکَ فِی النَّارِ؛ هیچ شکی نیست که کشندگان تو
همگی در آتش غضب الهی مخلّدند.

أدِینُ اللَّهَ بِالْبَرَاءَةِ مِمَّنْ قَاتَلَکَ وَ مِمَّنْ قَتَلَکَ وَ
شَایَعَ عَلَیْکَ وَ مِمَّنْ جَمَعَ عَلَیْکَ- وَ مِمَّنْ سَمِعَ
صَوْتَکَ وَ لَمْ یُعِنْکَ؛ دینی که ما به آن متدیّن هستیم دستور به
برائت از قاتلان تو می‌دهد و همچنین برائت از کسانی که راه قاتلان تو را
طی کردند و کسانی که صدای مظلومیت تو را شنیدند و یاریت نکردند؛ «وای بر
قومی که صدای مظلومی را بشنوند و یاریش نکنند».

یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما؛ ای کاش ما هم
با شما بودیم و به فوز عظیم شهادت نائل می‌شدیم این آرزوی همه مؤمنین و
محبین حسین بن علی‌علیهما السلام است که ای کاش بودند و در روز عاشورا به
بهای جان از پسر پیامبر و مولا و امام خویش حمایت می‌کردند.

نزدیک غروب امام حسین(علیه السلام) در بیرون یکی از خیمه ها در حالی که
شمشیر را روی زانوهایش گرفته و دست به روی شمشیر و سرش را روی دستش
گذاشته خوابش برده بود. زینب کبری با صدای همهمه لشگر، صدای پای اسبها و
بهم خوردن اسلحه ها از خیمه بیرون آمد، دید یک فوج لشگر مثل موج دریا
دارد حلقه را تنگتر می کند. نزد امام حسین رفت وگفت: برادر! سر وصداها را
می شنوی؟ امام حسین سر مبارکشان را بلند کردند؛ نگاهی کرد ولی بدون اینکه
توجه زیادی به دشمن بکند فرمود: الان جدم پیغمبر را در عالم رویا دیدم،
به من فرمود: حسینم! عن قریبٍ به من ملحق خواهی شد.امام حسین علیه السلام
در این هنگام خیل عظیم سپاهیان دشمن را در روبروی خیمه های خود مشاهده
نمود .آن حضرت ، بلادرنگ برادرش عباس ین علی علیه السلام را طلبید و وی
را به همراه بیست تن از یارانش چون زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر به سوی
سپاه دشمن فرستاد، تا عمر بن سعد را ملاقات کرده و علت آتش افروزی آنان
را جویا گردند. حضرت عباس علیه السلام به همراه یاران امام حسین علیه
السلام به سپاهیان دشمن نزدیک شد و از سرکردگان آنان پرسید :منظور شما از
این حرکت بی جا و غوغاها چیست؟ آنان پاسخ دادند: از امیر عبیدالله بن
زیاد فرمان آمده است که باید بر شما عرضه کنیم و آن این است که یا در
طاعت او درآیید و با وی بیعت کنید و یا آماده نبرد سرنوشت ساز باشید !
حضرت عباس علیه السلام فرمود: پس قدری تامل کنید تا من این گزارش را به
سرورم حسین علیه السلام برسانم.


حضرت عباس علیه السلام، پیام دشمن را به امام علیه السلام رسانید. امام
حسین علیه السلام به وی فرمود: به سوی ایشان برو و از آنان مهلت بخواه که
امشب را صبر کنند و کار نبرد را به فردا واگذار کنند. چون دوست دارم در
شب آخر عمرم مقداری بیشتر به نماز و عبادت بپردازم و خدا می‌داند که من
به راز و نیاز با وی و نیایش در درگاهش ونماز و استغفار و قرآن چه قدر
علاقه‌مندم.


حضرت عباس علیه السلام مجددا پیام امام حسین علیه السلام را به دشمن
رسانید. عمر بن سعد از درخواست امام حسین علیه السلام سرباز زد و گفت:
برای حسین، دیگر مهلتی نیست !لیکن برخی از فرماندهان سپاه، بر او اعتراض
کرده و گفتند: اگر سپاهیان کفر و شرک از ما مهلت می‌خواستند، ما دریغ
نمی‌کردیم ولی مهلت دادن به فرزند زاده رسول خدا صلی الله علیه و آله
دریغ می‌ورزیم؟ لازم است او را مهلت دهید. عمر بن سعد، ناگزیر درخواست
امام حسین علیه السلام را پذیرفت.

پس همین که شب عاشورا نزدیک شد حضرت امام حسین علیه السلام اصحاب خود را
جمع کرد،روایت شده که در آن شب سی و دو نفر از لشکر عمر سعد به آن حضرت
ملحق شدند.

حضرت امام زین العابدین علیه السلام فرموده که من در آن وقت مریض بودم با
آن حال نزدیک شدم و گوش فرا داشتم تا پدرم چه می‌فرماید، شنیدم که با
اصحاب خود گفت: ثنا می‌کنم خداوند خود را به نیکوتر ثناها و حمد می‌کنم
او را بر شدت و رخاء، ای پروردگار من سپاس می‌گذارم ترا بر اینکه ما را
به تشریف نبوت تکریم فرمودی، و قرآن را تعلیم ما نمودی، و به معضلات دین
ما را دانا کردی، و ما را گوش شنوا و دیده بینا و دل دانا عطا کردی، پس
بگردان ما را از شکرگزاران خود.

پس فرمود: اما بعد، همانا من اصحابی با وفاتر و بهتر از اصحاب خود
نمی‌دانم و اهل بیتی از اهل بیت خود نیکوتر ندانم، خداوند شما را جزای
خیر دهد و الحال آگاه باشید که من گمان دیگر در حق این جماعت داشتم و
ایشان را در طریق اطاعت و متابعت خود پنداشتم اکنون آن خیال دیگر گونه
صورت بست لاجرم بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود
گذاشتم تا بهر جانب که خواهید کوچ دهید و اکنون پرده شب شما را فرو گرفته
شب را مطیه رهوار خود قرار دهید و بهر سو که خواهید بروید چه این جماعت
مرا می جویند چون به من دست یابند بغیر من نپردازند.

پیامبر و اهلبیت او مردم را فریب نمی دهند آنها راه خدا را در مقابل مردم
باز می گذارند، هرکس خواست با اختیار خود آنرا انتخاب کند و هر که نخواست
راه دیگری پیش گیرد. با زور اسلحه و پول نمی توان مردم را به راه حسین
خواند. اما یاران حسین علیه السلام امتحان خودرا پس داده بودند آنها، هم
خود را می شناختند، هم امام خود را و هم راهی را که انتخاب کرده بودند.

مسلم بن عوسجه برخاست و عرض کرد یابن رسول الله آیا ما آن کس باشیم که
دست از تو بازداریم پس به کدام حجت در نزد حق تعالی ادای حق ترا عذر
بخواهیم، لاوالله من از خدمت شما جدا نشوم تا نیزة خود را در سینه‌های
دشمنان تو فرو برم و تا دستة شمشیر در دست من باشد اندام اعدا را مضروب
سازم و اگر مرا سلاح جنگ نباشد به سنگ با ایشان محاربه خواهم کرد، سوگند
با خدای که ما دست از یاری تو برنمی‌داریم تا خداوند بداند که ما حرمت
پیغمبر را در حق تو رعایت نمودیم به خدا سوگند که من در مقام یاری تو به
مرتبه‌ای می‌باشم که اگر بدانم کشته می‌شوم آنگاه مرا زنده کنند و بکشند
و بسوزانند و خاکستر مرا بر باد دهند و این کردار را هفتاد مرتبه با من
بجای آورند هرگز از تو جدا نخواهم شد تا گاهی که مرگ را در خدمت تو
ملاقات کنم، و چگونه این خدمت را به انجام نرسانم و حال آنکه یک شهادت
بیش نیست و پس از مرگ آن کرامت جاودانه و سعادت ابدیه است.

پس زهیر بن قین برخاست و عرضه داشت به خدا سوگند که من دوست دارم که کشته
شوم آنگاه زنده گردم پس کشته شوم تا هزار مرتبه مرا بکشند و زنده شوم و
در ازای آن خدای متعال دور گرداند شهادت را از جان تو و جان این جوانان
اهل بیت تو و هر یک از اصحاب آن جناب بدین منوال شبیه به یکدیگر با آن
حضرت سخن می گفتند.

در شب عاشورا، آن چنان مناجات ملکوتی امام و یارانش در فضای کربلا پیچیده
بود، که در روایات چنین تعبیر شده «و لهم دوی کدوی النحل، مابین راکع و
ساجد و قائم و قاعد; صدای زمزمه ناله آنها همانند آوای بال زنبور عسل
شنیده می شد، بعضی از آنها در رکوع، و بعضی در سجده، و جمعی ایستاده و
گروهی نشسته مشغول عبادت بودند»

علی بن الحسین علیه‌السلام می‌گوید: من شب عاشورا در کناری نشسته بودم و
عمه‌ام زینب نیز نزد من بود و مرا پرستاری می‌کرد، ناگهان پدرم برخاست و
به خیمه دیگری رفت و جوین غلام ابی ذر غفاری در خدمت آن حضرت بود و شمشیر
او را اصلاح می‌کرد، و پدرم این اشعار را می‌خواند:

“یا دهر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق و الاصیل

من صاحب و طالب قتیل و الدهر لا یقنع بالبدیل

و انما الامر الی الجلیل و کل حی سالک سبیلی.”

این اشعار را پدرم دو یا سه بار تکرار کرد، من مقصود او را یافتم، پس بغض
گلویم را گرفت ولی خودداری کرده و سکوت کردم و دانستم که بلا نازل گردیده
است. اما عمه‌ام زینب چون اشعار امام را شنید به خاطر رقت قلب و احساس
لطیفی که داشت نتوانست خود را نگاه دارد و بپا خاست در حالی که لباسش به
زمین کشیده می‌شد، نزد پدرم رفت و گفت: وای از این مصیبت! ای کاش مرا مرگ
در کام خود می‌گرفت و زندگانی مرا تمام می‌کرد! امروز مادرم فاطمه، و
پدرم علی، و برادرم حسن در کنارم نیستند، ای جانشین گذشتگان و پناه
بازماندگان. پس امام حسین علیه‌السلام به سوی خواهر نگریست و فرمود:
خواهرم! شکیبایی تو را شیطان نرباید! و چشمان آن حضرت را اشک فرا گرفت و
گفت: اگر مرغ قطا را به حال خود گذارده بودند، می‌خوابید. عمه‌ام گفت:
آیا تو را به ستم خواهند کشت و این دل مرا بیشتر جریحه‌دار کرده و
می‌سوزانند؟! پس به روی خود سیلی زد و گریبان چاک کرد و بیهوش افتاد.
امام حسین علیه‌السلام برخاست و آب بر رویش پاشید تا به هوش آمد و فرمود:
ای خواهر! تقوای خدا را پیشه کن و به شکیبایی خود را تسلی ده و بدان که
اهل زمین می‌میرند و اهل آسمان نمی‌مانند و هر چیزی فانی شود مگر خدا،
همان خدایی که خلق را به قدرت خود آفرید و باز آنها را برانگیزاند و باز
گرداند و او خدای فرد و واحد است، پدرم بهتر از من، مادرم بهتر از من و
برادرم بهتر از من بودند و رفتند، من و هر مسلمانی باید از رسول خدا
سرمشق بگیریم و در بلاها و مصیبت‌ها عنان اختیار خود را از دست
ندهیم .امام علیه‌السلام خواهر خود را با اینگونه سخنان تسلی داد و به او
گفت: تو را به خدا که در مصیبت من گریبان خود را چاک مزن، و صورت خود را
مخراش، و پس از شهادتم شیون و زاری مکن. علی بن الحسین علیه‌السلام
می‌گوید: پس از این که عمه‌ام آرام گرفت پدرم او را در کنار من نشانید.

امام در نیمه شب بیرون آمد و خیمه‌ها و تپه‌های اطراف را نگاه می‌کرد،
نافع بن هلال هم از خیمه بیرون آمده و به دنبال حضرت حرکت می‌کرد، امام
از نافع پرسید: چرا به دنبال من می‌آیی؟! نافع گفت: یابن رسول الله! دیدم
که شما به طرف لشکر دشمن می‌روید، بر جان شما بیمناک شدم. امام فرمود: من
اطراف را بررسی می‌کنم تا ببنیم که فردا دشمن از کجا حمله خواهد کرد.
نافع می‌گوید که: امام علیه‌السلام بازگشت در حالی که دست مرا گرفته و
می‌فرمود: به خدا سوگند این وعده‌ای است که در آن خلافی نیست؛ پس به من
فرمود: این راه را که در میان دو کوه قرار گرفته، مشاهده می‌کنی؟ هم
اکنون در این تاریکی شب، از این راه برو خود را نجات بده! نافع بن هلال
خود را بر قدم‌های امام انداخت و گفت: مادرم در سوگم بگرید اگر چنین کنم،
خدا بر من منت نهاده که در جوار تو شهید شوم. سپس امام علیه‌السلام داخل
خیمه زینب گردید، نافع می‌گوید: من در بیرون خیمه ایستاده و منتظر آن
حضرت بودم، شنیدم که حضرت زینب به امام می‌گفت: آیا از تصمیم یارانت
آگاهی؟ و می‌دانی که تو را فردا رها نخواهند کرد؟! امام علیه‌السلام
فرمود: همانگونه که کودک به پستان مادر علاقمند است، آنها نیز به شهادت
علاقه دارند! نافع می‌گوید: چون این سخن را شنیدم نزد حبیب بن مظاهر آمده
و او را از جریان امر آگاه ساختم، حبیب گفت: اگر منتظر دستور امام نبودم،
همین الان به دشمن حمله می‌کردم. نافع می‌گوید: به او گفتم: امام هم
اکنون نزد خواهرش زینب است، آیا ممکن است اصحاب را جمع نموده و آنها سخنی
بگویند که زنها آرامش پیدا کنند؟ حبیب، یاران امام را صدا کرد، همگی
آمدند و در کنار خیمه‌های آل البیت فریاد بر آوردند که: ای خاندان رسول
خدا! این شمشیرهای ماست، قسم خورده‌ایم که آنها را در غلاف نکرده و با
دشمن شما مبارزه کنیم، و این نیزه‌های ماست که در سینه دشمن قرار خواهد
گرفت. پس زنان از خیمه‌ها بیرون آمده و گفتند: ای جوانمرادان پاک سرشت!
از دختران پیامبر و فرزندان امیر‌المؤمنین حمایت کنید. و به دنبال این
سخن، همه اصحاب گریستند.


فرحناز ترکستانی: حکم  ریاست سازمان ملی جوانان را نپذیرفتم

Posted:

ضمن تکذیب مصاحبه‌ با خبرگزاری دولت
جرس: فرحناز ترکستانی که در روز برکناری بذرپاش از سمت ریاست سازمان ملی
جوانان، طی حکمی از سوی احمدی‌نژاد به ریاست این سازمان منصوب شد، طی
مصاحبه‌ای اعلام کرد که "به دلیل بیماری" قصد ندارد این سمت را بپذیرد.


اما ساعاتی پس از انتشار این خبر، خبرگزاری رسمی دولت، مصاحبه‌ای را
منتشر کرد که در آن به نقل از ترکستانی گفته شده بود که به عنوان "سرباز
احمدی‌نژاد" این حکم را می‌پذیرد که این خبر نیز از سوی خبرگزاری فارس و
با ارائه فایل صوتی مصاحبه با ترکستانی تکذیب شد.


در مصاحبه‌ای که از سوی خبرگزاری دولت؛ ایرنا، منتشر شده بود به نقل از
ترکستانی آمد: رئیس سازمان ملی جوانان با بیان اینکه خود را مقید به
تبعیت از نظرات دکتر احمدی‌نژاد می‌داند، افزود: به‌دلیل بیماری از
رئیس‌جمهور درخواست کرده بودم که این مسوولیت را به فرد دیگری بسپارند
اما پس از صدور حکم رسمی، خود را موظف به انجام این وظیفه مهم می‌دانم و
تلاش خواهم کرد تا این مسوولیت خطیر را به نحو مطلوبی به انجام برسانم.


این مصاحبه ساعاتی بعد از سوی ترکستانی شدیدا تکذیب شد و وی تاکید کرد که
حاضر به پذیرفتن این حکم به دلیل آنچه "مشکلات خانوادگی" و "کاهش توانایی
جسمی پس از انجام عمل جراحی" عنوان کرد نیست.


انتقاد امیرارجمند از نابسامانی، آشفتگی و پنهانکاری دولت در سیاست
خارجی

Posted:

در انظار جهانی شعارهای تند می دهند و در خفا مشغول بده بستان هستند
جرس: مشاور حقوقی میرحسین موسوی گفت: در حالی که آقای احمدی‌نژاد با
شعارهای تند، جامعه جهانی را علیه مردم ایران تحریک می کند، اطرافیانش با
آنهایی که دشمن تلقی می کنند، در حیات خلوت های تاریک و پنهان مشغول بده
و بستان‌هایی هستند که استبداد آن ها را استمرار بخشد.


به گزارش کلمه، اردشیر امیر ارجمند با اشاره به این مطلب افزود: درمواضع
تند آقای احمدی نژاد غالبا تلاش مخفیانه برای بده و بستان های سیاسی هم
وجود داشته است. مذاکره وقتی معنا پیدا می کند که اختلافی وجود داشته
باشد و دو طرف برای حل آن مذاکره می کنند. مذاکره تنها با دوستان نیست با
دشمن هم می توان مذاکره کرد و اصولا برای اجتناب از خشونت باید چنین کرد.
ولی چگونه وبا چه هدفی؟


دکتر اردشیر امیر ارجمند تاکید کرد: ارتباط‌های پنهانی که در تیم آقای
احمدی نژاد مشاهده می شود غیر شفاف و فرصت طلبانه است و به نظر می‌رسد
بیشتر برای تامین منافع جناحی باشد بنابراین از موضع خفت بوده و موجب
افول جایگاه ملت ایران می شود.


امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی
را از علل و عوامل این گونه رفتارها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی
در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر
بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع
احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی
جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت
ملی و منافع ملی کشور است.


مشاور حقوقی میرحسین موسوی تصریح کرد: از یاد نمی بریم که در زمان آقای
خاتمی همین انحصار گرایان کنونی تمام توانایی خود را به کار گرفتتد تا هر
تلاشی را برای حل وفصل عزت مندانه مشکلات ایران با جامعه جهانی با شکست
مواجه کنند و امروز اقتدارگرایان باید در مقابل ملت ایران، نسل های آینده
و تاریخ، پاسخگوی هزینه هایی باشند که به ایران تحمیل کرده اند.


وی همچنین با اشاره به تحولات اخیر در دولت گفت: آقای احمدی نژاد در هیچ
زمینه ای شفاف عمل نمی کند. عزل وزیر امور خارجه با آن شرایط باعث
سرافکندگی کشور در جامعه جهانی است. در این قضیه آقای متکی نیز بر دروغ
گو بودن دولت احمدی نژاد اعتراف کرد.


وی همچنین با اشاره به وقایع تروریستی روزهای گذشته با بیان اینکه همه
باید قویا هر گونه عمل تروریستی را محکوم کنند گفت: انفجار بمب در بین
عزاداران حسینی قطعا یک جنایت است و به هیج وجه قابل توجیه نیست و
ارتباطی با اقلیت های مذهبی و قومی ندارد در عین حال و در هر زمان نقض
حقوق اقلیت های نیز باید محکوم شود.


امیرارجمند اظهار کرد: رهبران جنبش سبز آقایان کروبی، خاتمی و موسوی
همواره ضمن تاکید بر تمامیت ارضی کشور بر لزوم رعایت و توجه به حقوق
اقلیت ها تاکید ویژه داشته اند.


دکتر امیر ارجمند ادامه داد : متاسفانه شاهد هستیم که گروهی از
اقتدارگرایان در صدد تحریک اقلیت های مذهبی و قومی و تشدید خشونت و جو
امنیتی و نظامی در کشور هستند.


وی در پایان، شناسایی و تضمین حقوق اقلیت ها را موجب تثبیت و تضمین
تمامیت ارضی, استقلال سیاسی و نا امیدی بیگانگان دانست و تصریح کرد: به
بهانه احقاق حق نمی توان ادعاهایی کرد که تمامیت ارضی کشور را با خطر
مواجه کند ضمن اینکه نمی توان به بهانه تمامیت ارضی کشور حقوق اقلیت ها
را نادیده گرفت.


باهنر از تدوین طرح “ضابطه‌مندتر شدن تغییرات کابینه” خبر داد

Posted:

جرس: سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس با اشاره به بحث در مورد تغییرات
کابینه در این فراکسیون، از تهیه طرحی برای ضابطه مند کردن این تغییرات
خبر داد.


به گزارش ایلنا، محمدرضا باهنر در پایان جلسه فراکسیون اصولگرایان، اظهار
داشت: در ابتدای این جلسه، خبر تصمیمات فراکسیون به اعضای شورای مرکزی در
خصوص انتخاب سخنگو، سایت اصولگرایان و کمیته‌هایی که باید فعال شوند داده
شد که این کمیته‌ها با عناوین کمیته اقتصادی، کمیته فرهنگی- اجتماعی و
کمیته سیاسی -امنیتی تشکیل خواهد شد.


وی با بیان اینکه سخنگویی فراکسیون به بر اساس روال گذشته بر عهده
اینجانب قرار گرفت، با اشاره به مهمترین موضوع مطرح در جلسه فراکسیون،
افزود: بحث عمده امروز این جلسه، در خصوص هدفمند سازی یارانه‌ها بود که
اعضای فراکسیون اصولگرایان بر این عقیده اند که باید با همه توان و قدرت
به دولت در انجام این کار سنگین و سخت کمک شود تا هدفمندی یارانه‌ها با
امنیت و تعادل کامل به نتیجه برسد و حمایت کلی از اجرای این طرح وظیفه تک
تک نمایندگان، ارکان حکومتی و همه مردم است.


سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس با تاکید بر اینکه شروع اجرای قانون
هدفمندسازی یارانه‌ها توسط دولت، شروعی بسیار خوب و وموفقیت آمیز بود،
تصریح کرد: در خصوص پیش بینی چالش‌هایی که در آینده پیش می‌آید، قاعدتا
نمایندگان سوالاتی از نحوه محاسبات اعداد و ارقام و سرعت اصلاح قیمت‌ها
خواهند داشت.


باهنر با بیان اینکه مسئولان هم اکنون در جلسه در خصوص این مسائل بحث و
گفت‌وگو دارند، ادامه داد: البته از وزیر اقتصاد و دارایی کشور و دست
اندکاران این امر دعوت کردیم تا در جلسه فردا صبح که به صورت غیرعلنی
خواهد بود، حضور یابند تا توضیحاتی ارائه کنند.


وی گفت: نمایندگان تاکید دارند که مسیر و شیب اجرا این قانون بر اساس
تصویب آنها باشد و دولت این مسائل را که در بخش‌هایی دچار تندروی و
کندروی می‌شود، کنترل و رعایت کند.


باهنر تاکید کرد: در مجموع مسئله حمایت از این طرح، وظیفه عمومی و ملی
است که البته این حمایت تنها وظیفه فراکسیون اصولگرایان نیست.


سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس با تاکید بر اینکه انتظار داریم تمام
گرایش‌های سیاسی از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها حمایت کند، گفت: ما
انتظار داریم تمام گرایش‌ها سیاسی موجود در کشور، فعالان اجتماعی و
رسانه‌ای از انجام بهتر این طرح حمایت کنند.


باهنر به موضوع دیگری که در جلسه شورای مرکزی اصولگرایان مطرح شده است،
اشاره کرد و گفت: البته در این نشست فراکسیون بحثی در مورد برخی تغییرات
که در دولت شروع شده است و برخی شایعات حاکی از ادامه این تغییرات در
برخی وزارتخانه هاست، داشت.


وی با بیان اینکه هنوز در جریان صحت و سقم این شایعات قرار نگرفته‌ایم،
گفت: قرار شد توصیه‌هایی به ریاست جمهور و اعضای دولت شود تا این تغییرات
در دولت با حوصله، دقت و محاسبه صورت گیرد.


نماینده تهران در مجلس از مطرح شدن طرحی برای ضابطه‌مندتر شدن تغییرات در
کابینه دولت خبر داد و اظهار داشت: در این نشست همچنین پیشنهاد شده طرح
یا لایحه‌ای به مجلس در ارتباط با تغییرات در دستگاه مجریه ارائه شود تا
این تغییرات ضابطه مندتر انجام شود.


باهنر تاکید بر اینکه باید دید متقاضیان از این طرح چه می‌خواهند، افزود:
این طرح باید طبق اصول قانون اساسی ارائه شود؛ چرا که نباید مسئولیت‌ها،
وظایف و اختیارات نهادهای ممکلت با یک قانون عادی تغییر کند.


گفتنی است، در جلسه شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی،
صادق محصولی وزیر رفاه و تامین اجتماعی، محمدرضا فرزین سخنگوی کارگروه
طرح تحول اقتصادی و معاون وزیر اقتصاد و بهروز مرادی مدیرعامل سازمان
هدفمندی یارانه ها حضور داشتند.


اولین ملاقات حسین رونقی ملکی بعد از شش ماه

Posted:

جرس: حسین رونقی ملکی وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر بعد از شش ماه و پس از
انتقال به بند ۳۵۰ زندان اوین توانست با خانواده خود ملاقات کند.

به گزارش رهانا، حسین رونقی ملکی از تیر ماه سال جاری و در ادامه فشارهای
مسئولین قضایی و امنیتی بر وی و خانواده‌اش اجازه دیدار و ملاقات با
خانواده را نداشت. خانواده وی بارها در طی این مدت از شهر ملکان در
نزدیکی تبریز برای ملاقات با وی به تهرن آمده بودند، اما موفق به دیدار
با فرزندشان نشدند.


حسین رونقی ملکی (بابک خرمدین) طی روزهای گذشته از سلول‌های انفرادی بند
۲ الف زندان اوین که نزدیک به ۳۷۰ روز را آن‌جا در بازداشت و زیر فشار به
سر برده بود، به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده است.


بند ۳۵۰ زندان اوین پس از انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری در ایران در
سال گذشته بار دیگر به محل نگهداری زندانیان سیاسی تبدیل شده است، به
طوری که هم اکنون نزدیک به ۱۵۰ زندانی سیاسی در این بند نگهداری می‌شوند.


این بند فاقد امکانات و استانداردهای لازم است و رسیدگی پزشکی و بهداشتی
به زندانیان بسیار نامناسب است. همچنین نزدیک به شش ماه است که تلفن‌های
این بند از زندان اوین قطع شده و زندانیان امکان تماس با خانواده خود را
ندارند. ملاقات حضوری زندانیان این بند نیز لغو شده است.


این وبلاگ نویس که در ۲۲ آذر ماه سال ۸۸ در منزل پدریش در شهرستان ملکان
دستگیر شده بود در دادگاه بدوی و توسط قاضی پیرعباس رئیس شعبه ۲۶ دادگاه
انقلاب به ۱۵ سال زندان به اتهامات «عضویت در شبکه ایران پروکسی،‌ توهین
به رهبری و توهین به رئیس جمهوری» به ۱۵ سال زندان محکوم شد.


این حکم که دریازدهم مهر ماه سال جاری صادر شده بود، عینا در آذر ماه
توسط شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران تأیید و به وی ابلاغ شد اما
پس از ابلاغ حکم نیز وی هم‌چنان به‌صورت غیر قانونی در سلول انفرادی در
بازداشت به سر برد که طی چند روز گذشته بالاخره و بعد از ۳۷۰ روز به بند
عمومی زندان اوین منتقل شد.


گزارش تصویری - عابر‌بانك‌هاي كوهدشت پس‌ازهدفمندی

Posted:

پس از اجراي طرح هدفمندی یارانه‌ها، مردم كوهدشت لرستان به سراغ
عابر‌بانك‌هاي شهر رفتند.


حیات سبز

Posted:

ر.قاسمی


اکبر گنجی در تشریح معنای سبز بودن، آن را به همه اقشار سیاسی دموکراسی
خواه توسعه داده بود؛ اما سبز بودن می تواند معنای باز هم وسیع تری داشته
باشد. توجه به معانیِ کناییِ" سبز" ، مفاهیمی چون طراوت و سرزندگی و بهار
را به ذهن متبادر می کند. بنابراین سبز بودن فقط یک جهت گیری سیاسی برای
برنشاندن یک رئیس جمهور انتخابی به جای یک رئیس جمهور انتصابی نیست.
بگذارید معنای سبز بودن را با یادآوری حکایتی از کتب درسی گذشته روشن
کنم. پادشاهی بود که آرزو داشت دست به هر چه بزند طلا شود و بالاخره
اسیرِ این آرزوی خود شد؛ ولی کتابی هم چاپ شده بود به نام " تیستو سبز
انگشتی". " تیستو" بچه ای بود که دست به هر چیز می زد، سبز می شد و همه
جا را پر از گل و گیاه می کرد.آن اولی به اصلاح golden touch بود و این
دومی green touch . سبز بودن باید گرایشی برای سبز کردن همه چیزهایی
باشد که رنگ خزان و غم دارد. حرکتی ماوراء سیاسی؛ هم برای اصلاح مملکت و
هم برای اصلاح خودمان. اصلاح طلبی به وسیع ترین معنای آن. می دانید چرا؟
برای اینکه هر وقت قضیه را به سیاست محدود کرده ایم، هدف اصلی در غوغای
دنیای سیاست گم شده و همین امر عاملِ بی سرانجام بودن جنبش های مدنی صد
ساله اخیر بوده است. جنبش سبز صرفا جنبشی سیاسی نیست بلکه فراتر از آن یک
جنبش مدنی برای اصلاح همه رویه های غلط و برای اصلاحِ خود زندگی است.
سیاست فقط یکی از ابزارهای کاراست. خلط وسیله و هدف نهایتا هدف را فدای
وسیله می کند و این نقطه ضعفِ همه جنبش های اجتماعی ما بوده است.

سیاسی کردن این جنبش ها تبعات ناگوار بسیاری داشته که مهم ترینش غلبه
نومیدی در زمان بلوکه شدن حرکت سیاسی و در زمانِ کمرنگ شدن نمود سیاسی
جنبش است. دومین مشکل، غلبه نگاه سیاه و سفید بر چشمان ماست که آدم ها را
از جاده انصاف خارج می کند. راه حل غلبه بر روحیه یاس این است که بدانیم
ما یک جنبش مدنی ماوراء سیاسی را نمایندگی می کنیم که سیاست جزئی از آن
است نه همه آن. اگر همه تخم مرغ هایمان را در سبد سیاست بچینیم، چه بسا
یک جا آن را از دست بدهیم. لذا استراتژی جنبش سبز باید اصلاح امور در
وسیع ترین معنای آن هم در حوزه شخصی (تزکیه و خود سازی) و هم در حوزه
اجتماعی (سازندگی) باشد. ویژگیِ برجسته آقای موسوی، فقدانِ دغدغه قدرت
سیاسی بود و به همین دلیل بیست سال سکوت کرد ولی وقتی می بیند دروغ و بی
رحمی دارد جای اصول دین جا زده می شود و اصول دین و شعائرِ انقلاب یکجا
چوبِ حراج زده می شود، احساسِ تکلیف می کند و از آرامش و آسایش خانوادگی
و تمام حرمت و احترام حکومتی خود می گذرد، گوشه عافیت رها می کند تا پشت
به مردم نکند و نگذارد ، انقلاب به دست نامحرمان افتد. این به معنای نگرش
اخلاقی به سیاست است، چرا که اخلاق به عنوان وجه عمده " خوب زیستن "
بسیار فربه تر از سیاست است و این سیاست است که باید خادم اخلاق و زندگی
باشد نه برعکس. وقتی از منظر اخلاق و و فرهنگ به سیاست نگریستی، آن گاه
همه چیز را سیاه و سفید نمی بینی و تمام حق را به خود نمی دهی. در این
حالت کم ترین نقاط قوت رقیب را هم می بینی. چنانچه در مورد هدفمند کردن
یارانه ها موسوی اصل طرح را زیر سوال نمی برد ولی در کفایت دولت مستقر،
تشکیک می کند. موسوی و خاتمی نماینده سیاستمداران اخلاق محورند که سیاست
را برای زندگی می خواهند نه زندگی را برای سیاست. لذا در حالی که با یک"
بله قربان" کوچولو به ارباب قدرت می توانستند از ناحیه حکومت قدر ببینند
و برصدر بنشینند، این کار غیر اخلاقی را نمی کنند و در مصائب وارده بر
مردم شریک می شوند.

اگر اصل زندگی است، با کاهش امکان تحرک سیاسی همه چیز پایان نمی پذیرد و
به قول شفیعی کدکنی در زیر خروارها برف زمستانی جوانه گندم که سمبل زندگی
است در حال حرکت و پویش و رویش است. لذا سبز ها آنچنان که موسوی گفت باید
رسالت سبزشان را به همه جوانب زندگی فردی و اجتماعی بکشانند، روشنگری
کنند و این کار را با روحیه شاد و سرشار از انرژی پیش ببرند. کیا رستمی
پس از زلزله رودبار فیلمی ساخت در تقدیس زندگی با نام "وزندگی ادامه
دارد" که در آن می بینیم مردم پس از آن همه مصائب، تتمه اندوخته هایشان
را پاس می دارند تا زندگی ادامه یابد. سبز بودن به معنای این است که
یادمان نرود هدف زندگی است و کاستن از مصائب. اگر مصیبت و دردی هم به ما
تحمیل می شود باید به جای خون دل خوردن، خندان لب باشیم و آهسته و پیوسته
به راه خود ادامه دهیم. نگذاریم حکومت ما را به واکنش بکشاند و به کنش
صحیح و اخلاقی خود ادامه دهیم. کسی که به جنگ سیاهی می رود باید چراغی در
دست و چراغی در دل داشته باشد و اجازه ندهد کدورت و غم و از آن بدتر
سیاهی و کینه به دلش راه یابد. هدف ما جلوگیری از نهادینه شدن دروغ و
شقاوت و تبدیل شدن آن ها به ارزش است. آدم هایی که از فرط تکرار دروغ هیچ
حقیقتی را در خود و دیگران تشخیص نمی دهند، آدم هایی که طبیعت انسانیشان
استحاله شده و به جای زیبایی و خیر و حقیقت، مبلغ زشتی و شر و دروغ شده
اند، غالبا انسان هایی هستند که در تله تزِ "سیاست به خاطر سیاست" گرفتار
آمده اند. نگذاریم در تله توجیه کسب قدرت یا حفظ قدرت منع و استحاله
گردیم. " نیچه" جمله قصار زیبایی دارد و می گوید اگر مدت ها در یک غار
سیاه بنگری کم کم آن سیاهی هم به تو می نگرد و به درون تو می آید.
نگذاریم مبارزه باسیاهی آن چنان تمام فکر و ذهنمان را اشغال کند، که خود
هم سیاه شویم ؛ بل بکوشیم روزنه های امید -ولو از جنس غیر سیاسی- را باز
کنیم و لحظه ای از زیبایی ، اخلاق، عشق و حقیقت یعنی از حقایق اساسی
زندگی غافل نشویم. نگذاریم در غوغای سیاست زندگی کردن فراموش شود. به شغل
و کارمان، به خانواده مان، به تفریحاتمان اهمیت بدهیم. قهوه تلخمان را
ببینیم، کَل کَل های قرمز و آبیمان را فراموش نکنیم، شعر و موسیقیمان را
از یاد نبریم و در کنار همه این ها، بخشی را هم به پی گیری خبرها و اطلاع
رسانی و آرمان های سبزمان اختصاص دهیم بدون آن که از یاد ببریم سیاست
نباید شادی ها و مهربانی ها و آرامشمان را از ما بگیرد. بلکه باید بدانها
بیافزاید وگرنه جای زندگی را گرفته است.

در یک کلام زندگی متن است و سیاست حاشیه. سیاستمدار حرفه ای در جهان سوم
خواب خوش ندارد چه در پوزیسیون باشد و چه در اپوزیسیون.آن ها که همه
چیزشان سیاست است، زندگی را فراموش می کنند و سر از فرو بستگی ها ذهنی
امثال مجاهدین در می آورند که مثل طرف مقابلشان، سم کینه و نفرت و انتقام
چنان ذهنشان را مسموم کرده که همه چیز را فقط از دریچه سیاسی ارزیابی می
کنند تا جایی که هیچ حقی را در طرف مقابل تشخیص نمی دهند اما هیچ عیب و
نقصی را در خود نمی توانند ببینند. سیاست باید مُمِدّ زندگی باشد نه
جانشین و بدیل آن.مدتی وقتی به یاد گرسنگی نوریزاد و تاجزاده می افتادم
غذا از گلویم به سختی پایین می رفت.وقتی به یاد مصائبی که بر زیدآبادی و
سحرخیز و بهاره هدایت و مومنی و دیگران می رود، می افتادم خواب از چشمم
گرفته می شد. وقتی که به بازجویان کم سن و سالی در نظر می آوردم که یزدی
ها و نبوی ها را- با آن جسم بیمار و سن زیاد- مورد توهین و آزار قرار می
دهند در حالی که این تازه به دوران رسیده ها در ایام مبارزات آن بزرگان
در شکم مادرشان هم نبودند، افسرده و مغموم می شدم. ولی دانستم به خاطر
همین عزیزان باید همانطور که موسوی گفته بود، به زندگی آن هم از نوع پر
نشاط و سبزش برگردیم.

اگر سیاست نتواند زندگی را بهترکند باید عطایش را به لقایش بخشید چنانچه
بسیاری از زندگی ها را هم تباه کرد. باید در سیاست ورزی یک اصل را مدنظر
داشت و آن این که هزینه های آن نباید از درآمدش بیشتر شود و این زمانی
ممکن است که اولا جنبش مسالمت آمیز باشد و خشونت را با خشونت جواب ندهد و
ثانیا قهرمان بازی و تکروی جایش را به نوعی آهستگی و پیوستگی همگانی تر
بدهد که هزینه هایش بالسویه تر و پراکنده تر باشد.

یادمان باشد کینه و نفرت است که مملکت را به این روز انداخته و رسالت ما
و ترویج عشق و لبخند و زندگی است. یادمان نرود و هرگز یادمان نرود که بحث
برسر این نیست که رئیس جمهور کی باشد چرا که جنبش سبز با اشخاص مخالف
نیست با رویه ها مخالف است با دروغ و بی رحمی و جهل مخالف است کینه ای از
اشخاص ندارد ولی دست از نقد جهالت و وقاحت و شقاوت برنمی دارد و مواظب
است طی این مبارزه دچار دروغ و بی انصافی حتی نسبت به رقیب نشود. و
بدانیم سبز شجره طیبه ای است که هم و غمش ساختن و اصلاح است نه ویرانگری
و تخریب. این حیات سبز را قدر بدانیم و این فرصت سبز و این جنبش مدنی و
آن انتخابات کذایی را بهانه ای سازیم برای گسترش ریشه های این شجره طیب و
طاهر در همه ابعاد زندگیمان برای خوب زیستن و سبز زیستن. فرهنگ خداجویی و
حقیقت خواهی و زیبایی پرستی و خیر خواهی را جانشین ضد فرهنگِ خودخواهی و
دروغ گویی و زشت بینی و بد خواهی کنیم و بدانیم آن که خواهان تغییر است،
خودش هم باید جزیی از این پروسه باشد و از تزکیه و اصلاح خودش هم غافل
نباشد.

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

“یلدا” جشن زادروز خورشید

Posted:

سعید زندگانی
جرس : اینها را که می خوانی، به این اندیشه فرو می روی که خواجه شیراز
این ابیات زیبا را باید درشبی چنین سروده باشد؛ شب "یلدا" ئی که دوستان
در مجلس انسش دور هم بوده اند و حافظ می گوید دعائی بخوانید و در را
بازکنید تا دیگران هم به جمع آنان و به جشن آنان بپیوندند.


معاشران گره از زلف یار باز کنید

شبی خوش است، بدین قصه اش دراز کنید

حضور مجلس انس است و دوستان جمعند

"وان یکاد" بخوانید و در فراز کنید

اما "یلدا" در باور ایرانیان، تنها یک شب بلند شاعرانه و "قیرگون" که
آنرا در بلندی و سیاهی به زلف یار تشبیه کنند، نیست. مانند اکثر آئین های
ایرانی، آئین پاسداشت "شب یلدا" نیز از یک باور کاملا علمی ریشه می گیرد.
ایرانیان که در علم نجوم قرنها سرآمد جهانیان بوده اند، در کنار جشن آغاز
سال نو (نوروز) در اولین روز بهار که هوا رو به اعتدال می رود و طول شب و
روز یکسان می گردد؛ و "مهرگان" در آغاز نیمه دوم سال، "یلدا" را نیز
بعنوان طولانی ترین شب سال و آغاز فصل سرما و زمستان گرامی می داشتند و
با شب زنده داری در کنار خانواده و دوستان، تولد خورشید را در پایان
طولانی ترین شب سال جشن می گرفتند.

شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب
به هنگام غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) آغاز می شود وتا طلوع
آفتاب در ۱ دی (نخستین روز زمستان) به پایان می رسد که با انقلاب زمستانی
مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب
کوتاه‌تر می‌شود. در "ویکی پدیا" می خوانیم : "«یلدا» واژه‌ایست به معنای
«تولد» برگرفته از زبان سریانی که از شاخه‌های متداول زبان «آرامی» است.
زبان «آرامی» یکی از زبان‌های رایج در منطقه خاورمیانه بوده‌است. برخی بر
این عقیده‌اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبایی از راست به
چپ نوشته می‌شده، وارد زبان پارسی شده‌است. واژه «یلدا» به معنای «زایش -
زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با
دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد،
آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای
آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای
روز) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود."

در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز
یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز»
ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده‌ است. در برهان
قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده‌ است: "یلدا شب اول زمستان و شب آخر
پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال
و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند
آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی
است."

"ویکی پدیا" در مطلبی که منبع آن معلوم نیست، می نویسد : "ایرانیان گاه
شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار
باززاییده‌ شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های
پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را
از خداوند طلب کنند و شب‌هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که
دعای شکرانه نعمت بوده‌است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز
(روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل
عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند).خورروز
در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود در این روز همگان از جمله
پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن
به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر. در این روز
جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را
نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند
و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت
جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده‌ است. در این روز بیشتر از این رو دست
از کار می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر
ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد.
ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و
در خورروز در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو
دیگر بکارند."

علیرضا قرائی در مقاله ای به تاریخ 28 آذر 1386 در سایت "سازمان تبلیغات
اسلامی" می نویسد: "مراسم شب يلدا (شب چله) از طريق ايران به قلمرو
روميان راه يافت و جشن «ساتورن» خوانده مي شد. جشن ساتورن پس از مسيحي
شدن رومي ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه يافت كه در همان
نخستين سده آزاد شدن پيروي از مسيحيت در ميان روميان، با تصويب رئيس وقت
كليسا، كريسمس (مراسم ميلاد مسيح) را در دسامبر قرار دادند كه چهار روز و
در سال هاي كبيسه سه روز بيشتر از يلدا فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه
هم يكي است. از آن پس اين دو ميلاد تقريباً باهم برگزار مي شده اند.

آراستن سرو و كاج در كريسمس هم از ايران باستان اقتباس شده است، زيرا
ايرانيان به اين دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاريكي
و سرما مي نگريستند و در خور روز؛ در برابر سرو مي ايستادند و عهد مي
كردند كه تا سال بعد يك نهال سرو ديگر كشت كنند. پيشتر، ايرانيان (مردم
سراسر ايران زمين) روز پس از شب يلدا (يكم دي ماه) را دي گان؛ مي خواندند
و به استراحت مي پرداختند و تعطيل عمومي بود. در اين روز عمدتاً به اين
لحاظ از كار دست مي كشيدند كه نمي خواستند احياناً مرتكب بدي كردن شوند
كه ميترائيسم ارتكاب هر كار بد كوچك را در روز تولد خورشيد گناهي بسيار
بزرگ مي شمرد. هرمان هيرت، زبان شناس بزرگ آلمان كه گرامر تطبيقي زبان
هاي آريايي را نوشته است كه پارسي از جمله اين زبان ها است نظر داده كه
دي- به معناي روز- به اين دليل بر اين ماه ايراني گذارده شده كه ماه تولد
دوباره خورشيد است. بايد دانست كه انگليسي يك زبان گرمانيك (خانواده
زبانهاي آلماني) و از خانواده بزرگ تر زبان هاي آريايي (آرين) است. هرمان
هيرت در آستانه دي گان به دنيا آمده بود و به زادروز خود كه مصادف با
تولد دوباره خورشيد بود، مباهات بسيار مي كرد."

فردوسي به استناد منابع خود، يلدا و خور روز را به هوشنگ از شاهان
پيشدادي ايران (كيانيان كه از سيستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در
اين زمينه از جمله گفته است:

كه ما را ز دين بهي ننگ نيست

به گيتي، به از دين هوشنگ نيست

همه راه داد است و آيين مهر

نظر كردن اندر شمار سپهر

آداب شب يلدا در طول زمان تغيير نكرده و ايرانيان در اين شب میوه و آجیل
فراهم کرده، در کنار هم، زیر کرسی یا دور بخاري مي نشينند تا سپيده دم
بشارت شكست تاريكي و ظلمت و آمدن روشنايي و گرمي را بدهد. ایرانیان بطور
حتم امسال و در پایان این شب یلدا نیز از خدای ایران، خدای روشنی و
مهرخواهند خواست که تیره روزی و ظلمت بیش از این در سرزمین اهورائی آنان
نماند و جای خود را به روشنی و آرامش و آسایش بدهد!

neda sabz iran

unread,
Dec 22, 2010, 10:57:34 AM12/22/10
to jonbeshsabziran
جنبش راه سبز - خبرنامه


--------------------------------------------------------------------------------

•رهبر جمهوری اسلامی: رای دادگاه جهانی در مورد ترور حریری، فرمایشی و
مردود است
•محسنی اژه ای: سران فتنه كه همچنان اطلاعيه مي‌دهند، مجرمند و قطعا
محاکمه می شوند
•آزادی سياوش حاتم و فواد سجودی دو فعال دانشجویی
•ویژه جرس: متن کامل کیفرخواست دادستان نظامی تهران علیه ۱٢ عامل متهم
فاجعه کهریزک
•نامه فرزند محمدرضارجبی به دادستان تهران: اگر پدرم جرمی مرتکب شده بود
تحمل این دوری برایم راحت‌تر بود
•نامه سرگشاده علی اکبر محتشمی پور به مراجع تقلید: برای برگزاری مراسم
امام‌حسین مجوز می‌خواهند
•ضرب و شتم  فرزاد اسلامی در زندان برای قبول اتهامات واهی
•جعفر پناهی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد
•پایان اعتصاب غذای غلامحسین عرشی
•شناخت حق و باطل (۴)
رهبر جمهوری اسلامی: رای دادگاه جهانی در مورد ترور حریری، فرمایشی و
مردود است

Posted:

جرس: رهبر جمهوری اسلامی طی دیدار با امیر قطر، پیرامون اوضاع حساس لبنان
و احتمال صدور رأی دادگاه بین المللیِ ترور رفیق حریری، نخست وزیر فقید
لبنان و متهم ساختن حزب الله، اظهار عقیده کرد "این دادگاه، دادگاهی
فرمایشی است که هر حکمی بدهد، مردود است و امیدواریم طرف‌های تأثیرگذار و
دخیل در لبنان، براساس عقل و حکمت عمل کنند تا این موضوع به یک مشکل
تبدیل نشود. "


به گزارش ایلنا، آقای خامنه‌ای صبح دوشنبه ٢٩ آذرماه، در دیدار شیخ حمد
بن خلیفه آل ثانی امیر قطر و هیأت همراه، با اشاره به اهمیت امنیت در
منطقه به‌ویژه منطقه خلیج فارس تأکید کرد: امنیت در منطقه خلیج فارس
تبعیض پذیر نیست، زیرا اگر منطقه امن باشد، همه کشورهای منطقه از آن سود
خواهند برد ولی اگر امنیت منطقه خدشه‌دار شود، همه کشورهای این منطقه نیز
نا‌امن و متضرر خواهند شد.


رهبر جمهوری اسلامی، روابط با قطر را خوب ارزیابی و خاطرنشان کرد: این
روابط باید روز به روز گسترش یابد زیرا به نفع دو کشور و منطقه است.


آقای خامنه‌ای با اظهار گلایه از برخی کشورهای منطقه که متوجه اهمیت
بالای امنیت در منطقه خلیج فارس نیستند، افزودند: متأسفانه امریکایی‌ها و
صهیونیست‌ها نیز به ذهنیت این کشورها و متوجه نبودن آنها به اهمیت امنیت
منطقه، دامن می‌زنند.


وی همچنین موضوع وحدت شیعه و سنی در منطقه را بسیار مهم خواندند و تأکید
کردند: شیعیان و اهل سنت منطقه سال‌های متمادی در کنار یکدیگر با صفا و
صمیمیت زندگی کرده‌اند اما برخی تلاش دارند تا این فضای صمیمی را از بین
ببرند و برخی اختلاف‌های عقیدتی شیعه و سنی را به یک اختلاف اجتماعی
تبدیل کنند.


رهبر جمهوری اسلامی افزود: متأسفانه در هر دو طرف نیز افرادی متعصب و
مزدور وجود دارند که باید این موضوع هم از لحاظ اعتقادی و هم از لحاظ
امنیتی کنترل شود.


آقای خامنه‌ای با اشاره به سخنان امیر قطر درخصوص اوضاع حساس لبنان و
احتمال صدور رأی دادگاه بین المللیِ ترور رفیق حریری، خاطرنشان کرد: این
دادگاه، دادگاهی فرمایشی است که هر حکمی بدهد، مردود است و امیدواریم
طرف‌های تأثیرگذار و دخیل در لبنان، براساس عقل و حکمت عمل کنند تا این
موضوع به یک مشکل تبدیل نشود.


گفتنی است کارشناسانِ دادگاه بین المللی پیرامون ترور رفیق حریری، نخست
وزیر فقید لبنان، بعد از چند سال بررسی و تحقیق، گروه حزب الله لبنان را
در مظان اتهام جدی پیرامون این ترور - که بلافاصله بعد از آن دور جدید
بحران ها در لبنان آغاز شد- قرار داده است.


رهبر جمهوری اسلامی در پایان دیدار خود با امیر قطر، با تأکید بر اینکه
توطئه در لبنان به نتیجه نخواهد رسید، افزود: ما به بهبود اوضاع منطقه
بسیار امیدواریم.


در این دیدار که محمود احمدی نژاد نیز حضور داشت، شیخ حمد بن خلیفه آل
ثانی امیر قطر با اشاره به روابط بسیار خوب ایران و قطر، آن را در منطقه
الگو و نمونه خواند و افزود: مواضع سیاسی دو کشور همواره نزدیک به یکدیگر
بوده است و امیدواریم روابط دو کشور در زمینه های دیگر نیز بیش از پیش
تقویت شود.


وی، امنیت منطقه و همچنین وحدت شیعه و سنی را دو موضوع بسیار مهم خواند و
با اشاره به اوضاع لبنان گفت: برخی به دنبال ایجاد فتنه جدیدی در لبنان
هستند و ما تلاش می کنیم با کمک کشورهای منطقه، از این فتنه جلوگیری و
براساس مصلحت منطقه عمل شود.


محسنی اژه ای: سران فتنه كه همچنان اطلاعيه مي‌دهند، مجرمند و قطعا
محاکمه می شوند

Posted:

جرس: سخنگوي قوه قضائيه اظهار داشت" روزنامه‌نگار هيچ‌گاه به عنوان
روزنامه‌نگار بازداشت نمي‌شود اما اگر هر كسي مرتكب جرمي شود قطعا تحت
تعقيب قرار خواهد كرد.

به گزارش ايلنا، محسني اژه‌اي در نشست خبري عصر امروز خود در پاسخ به
پرسش خبرنگاري كه وضعيت تعدادي از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران بازداشت
شده هفته‌هاي اخير را جويا شد گفت: روزنامه‌نگار هيچ گاه به عنوان
روزنامه‌نگار بازداشت نمي‌شود اما اگر هر كسي مرتكب جرمي شود قطعا تحت
تعقيب قرار خواهد كرد آن ممكن است خبرنگار، روزنامه‌نگار و يا از هر صنف
ديگري باشد.

سخنگوي قوه قضائيه ادامه داد: اگر اتهامي به خاطر نشر اكاذيب مطرح باشد
مدير مسئول آن رسانه تحت تعقيب قرار مي‌گيرد و همچنين ممكن است علاوه بر
وي افرادي كه در تهيه نقش داشته‌اند، تحت تعقيب قرار گيرند.

دادستان كل كشور تاكيد كرد: شايد فرد بازداشت شده خبرنگار باشد اما هيچ
الزامي وجود ندارد كه اتهام وي مرتبط با حرفه‌اش باشد.

محسني اژه‌اي همچنین برای چندمین بار مدعی شد: معتقدم افرادي كه در فتنه
سال گذشته دخالت داشته‌اند، ظلم بزرگي به نظام و مردم كرده‌اند و قطعا
سران فتنه كه همچنان اطلاعيه مي‌دهند، مجرم بوده و بدون ترديد بايد تحت
تعقيب قرار گيرند.

وي افزود: نمي‌شود كه اين افراد را تحت تعقيب قرار نداد اما افرادي ديگر
كه اتهام آنها سبك‌تر است مورد محاكمه قرار گيرند.

دادستان كل كشور با تاكيد بر اينكه "بايد در قبال برخي از افراد،
اقتضائات سياست نظام را لحاظ كرد‏‏"، گفت: نظام اقتضائاتي دارد كه هر وقت
اين اقتضائات فراهم شد ما اقدام خواهيم كرد و به‌طور مثال اگر امروز
سياست نظام اقتضا كرد شك نكنيد كه اجازه نمي‌دهم برخورد با سران فتنه به
فردا برسد و از دادستان تهران مي‌خواهم همين امروز با آنها برخورد كند.

وي در خصوص نحوه برخورد دولت انگليس با دانشجوياني كه به مخالفت و اعتراض
و افزايش شهريه‌هاي دانشگاه خود پرداخته‌اند اظهار كرد: ما در امور داخلي
ساير كشورها دخالت نمي‌كنيم اما كساني كه مدعيان حقوق بشر بوده و ديگران
را تحت فشار سياسي و اقتصادي قرار داده و آنها را متهم به نقض حقوق بشر
مي‌كنند بايد ديد كه در قبال اينگونه رفتارها چه پاسخي از خود نشان
خواهند داد.

محسني اژه‌اي اظهار کرد: ستاد حقوق بشر جمهوري اسلامي ضمن اعلام مراتب
تاسف خود از سازمان حقوق بشر خواهان رسيدگي به اين موضوع شده است.


دادستان كل كشور اظهار كرد: حقيقتا رئيس قوه قضائيه و ساير مسئولان عالي
قضائي از انتقادات سازنده صد در صد استقبال مي‌كنند و معتقدند بدون
انتقاد نمي‌توان در كارها موفق بود.

محسني اژه‌اي با طرح اين پرسش كه "اگر قواي سه گانه و ساير نهادهاي نظام
مورد تخريب و تضعيف قرار گيرند به نفع چه كسي خواهد بود" گفت: دستگاه
قضائي چنين ادعايي را ندارد كه بي عيب و نقض است و قطعا هم قواي ديگر هم
چنين ادعايي ندارد.

وي ادامه داد: اخيرا با دوستان فردي كه نامه‌اي را خطاب به قوه قضائيه
نوشته صحبت كردم و همه آنها اين فرد را فردي متدين، حزب‌الهي و بسيجي
عنوان كردند اما سوال اين است كه آيا اگر يك فرد حزب‌الهي و بسيجي يك كار
خلاف كرد نبايد مورد تعقيب قرار گيرد؟

سخنگوي قوه قضائيه به بخش‌هايي از اين نامه اشاره كرد و گفت: اين فرد در
نامه خود اعلام كرده كه كارمند نظام جمهوري اسلامي نبوده و به همين دليل
ضوابط و مقررات دست و پاي وي را نمي‌گيرد همچنين ملتزم به قانون اساسي
نبوده و قانون اساسي وي وصيت‌نامه پدر شهيدش است. اين نامه‌اي انتقاد به
يك فرد نيست. اينكه اين شخص دلسوز است بايد مورد تشويق قرار گيرد اما هيچ
منافاتي ندارد كه اگر خلافي مرتكب شد با او برخورد نشود.

وي تصريح كرد: قوه قضائيه به اجراي قانون مصر بوده و تفاوت و تبعيض قائل
شدن ميان افراد را قبول ندارد.


آزادی سياوش حاتم و فواد سجودی دو فعال دانشجویی

Posted:

جرس: سياوش حاتم، دبير سابق انجمن اسلامي دانشگاه همدان و عضو شوراي
عمومي دفتر تحكيم وحدت عصر امروز با سپردن قرار وثيقه 100 ميليون توماني
از زندان آزاد شد.


به گزارش دانشجو نیوز، حاتم در تاريخ پنجم آذر و در پي بازداشت تعدادي
ديگر از اعضاي دفتر تحكيم وحدت بازداشت شده بود.


همچنین فواد سجودی فریمانی، پس از گذشت بیش از سه ماه بازداشت با تودیع
وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.


به گزارش رهانا، فواد سجودی فریمانی، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر که
شهریورماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، روز گذشته از
زندان آزاد شد.


این فعال دانشجویی که در طول این مدت در بند ۲- الف زندان اوین که تحت
کنترل نیروهای سپاه پاسداران است، نگهداری می شد، با تودیع وثیقه ۵۰۰
میلیون تومانی آزاد شده است.


گفتنی است که پرونده فواد سجودی به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست
قاضی پیرعباسی ارجاع داده شده است و وی طی ماه‌های آینده در این دادگاه
محاکمه خواهد شد.


ویژه جرس: متن کامل کیفرخواست دادستان نظامی تهران علیه ۱٢ عامل متهم
فاجعه کهریزک

Posted:

جرس: متن کامل کیفرخواست متهمان کهریزک با امضای معاون دادستان نظامی
تهران عباس پارساپور به شماره ۴٧٠٣/٨٨ مورخ ٢۵ آذر۱٣٨٨در ٢٧ صفحه اخیرا
در اختیار جرس قرار گرفته است. در این کیفرخواست نام ۱٢ نفر به عنوان
متهم به چشم می خورد؛۱۱ نظامی و یک غیرنظامی از اراذل و اوباش همکار
نیروی انتظامی! بالاترین متهم پرونده فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ
است و اگر چه نام چند نفر از مقامات عالی رتبه قضائی در کیفرخواست ذکر
شده، اما ظاهرا این آمرین به عنوان متهم به رسمیت شناخته نشده اند. این
کیفرخواست تنها عاملین و مجریان را دربرمی گیرد و به لحاظ سازمانی مجاز
به پرداختن به آمرین نبوده است. نکته مهم دیگر اینکه این کیفرخواست تنها
بر اساس شکایت شکنجه شدگان شکل گرفته است و از شکایت دادستان کل کشور و
مدعی العموم در آن خبری نیست. معنای غیبت معنی دار مدعی العموم در این
کیفرخواست این است که نظام از این متهمین شکایتی ندارد، چرا که عاملین
انجام وظیفه کرده اند نه خودسری و تجری. در این زمینه اسناد دیگری نیز در
اختیار جرس قرار گرفته است که بتدریج منتشر خواهد شد. جرس از کلیه
حقوقدانان و وکلا دعوت به تحلیل حقوق اسناد کهریزک می کند. کهریزک آینه
قضاوت و عدالت جمهوری اسلامی است.


"در هنگام پذیرش در بازداشتگاه کهریزک، تمام متهمان باید در انظار سایرین
عریان شده و بعضا به صورت طولانی به همان صورت نگاه داشته می
شدند...لباسهای زیر آنان اخذ و دور ریخته می شد و لباس های رویشان را به
صورت وارونه به تن آنان می پوشاندند... اوباش و اراذل مستقر در
بازداشتگاه نیز، به صورت نیمه عریان و عریان، در میان بازداشت شدگان
حوادث بعد از انتخابات تردد می کردند و به آزار آنان می پرداختند... با
دستور مقامات مافوق، یکی از بازداشت شدگان توسط ماموران به مدت ده ساعت
بدون آب و غذا در گودالی تا کمر مدفون گردیده و مورد آزار قرار گرفته
بود... با وجود فصل تابستان و گرمای طاقت فرسا، بازداشت شدگان حوادث بعد
از انتخابات را به ۴ دسته تقسیم کرده و در قفس های مخصوصِ نگهداری اوباش
و اراذل می انداختند... طبق اسناد موجود، فضای کافی حتی برای نشستن وجود
نداشت و بیشتر این بازداشت شدگان، به طور ایستاده شب را به روز می
رساندند... برای تمام افراد، تنها دو دستشویی موجود بود که یکی از آنها
خراب و دیگری فاقد درب بود و بازداشتی ها به صورت پابرهنه در تمام محیط
از جمله دستشویی تردد می کردند... تمامی بازداشتی ها دچار بیماریهای
عفونی چشم شدند... ضرب و شتم مداوم با باتوم ، مشت و لگد، لوله، و
برخوردهای فیزیکی خشن در گرمای شدید تابستان، سبب آن شده بود که بسیاری
از بازداشتی های حوادث اخیر، دچار ضعف و غش و از هوش رفتگی شوند..."


با گذشت بیش از ۱۶ ماه از تعطیلی بازداشتگاه «کهـــریزک» و سپری شدن
چندین ماه از ارائه گزارش کمیتۀ ویژۀ مجلس پیرامون حوادث و رخدادهای آن
بازداشتگاه - که منجر به جانباختن تعدادی از بازداشت شدگان اعتراضات بعد
از انتخابات شده بود- اینک دادنامه و کیفرخواست متهمان رده های مختلفِ
این پروندۀ ملی، توسط منابع خبری در اختیار رسانه ها قرار گرفت.


چندی پیش معاون حقوقی و قضایی سازمان قضایی نیروهای مسلح، درباره آخرین
وضعیت پرونده حادثه بازداشتگاه كهریزک گفته بود: از دیدگاه ما رسیدگی به
پرونده كهریزک به اتمام رسیده و این پرونده طبق روال سایر پرونده‌ها، در
حال ارسال به دیوان عالی كشور برای تجدیدنظر است.


گفتنی است در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، تعداد زیادی
از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۸ تیر ماه، به دستور مقامات امنیتی و قضایی
وقت- چون قاضی سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران- به بازداشتگاه مخوف
کهریزک (واقع در جنوب تهران) منتقل شدند که در آنجا مورد ضرب و جرح و
شکنجه قرار گرفته و گروهی از آنان بر اثر شدت شکنجه ها جان باختند.
مقامات ذیربط، بویژه دادستان وقت تهران، "مننژیت و بیماری" را عامل فوت
آنان اعلام کردند، که این نظر قویا توسط پزشکی قانونی کشور رد شد.


سازمان قضایی نیروهای مسلح نیز، ۹ تیر (۳۰ ژوئن) امسال، دو تن از ماموران
نیروی انتظامی را مسئول قتل سه بازداشتی (امیر جوادی فر، محسن روح
الامینی و محمد کامرانی) شناخت و آنها را علاوه بر "قصاص نفس"، به تحمل
حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت
دیه هم محکوم نمود. همزمان ۹ مامور انتظامی و متهم دیگر پرونده نیز، به
تحمل مجازات هایی چون تحمل حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از
خدمت و تحمل شلاق محکوم شدند. اما بلافاصله بعد از اعلام این خبر، عضو
کمیته ویژه مجلس در پیگیری حوادث بعد از انتخابات اعلام اسامی متهمان و
محکومان پرونده کهریزک را در مقطع فعلی خلاف قانون دانست.


در همین راستا، روز یکشنبه ٢٨ آذرماه ٨٩، پس از ماهها فراز و نشیب، منابع
خبریِ توانستند دادنامه و کیفرخواست ٢٧ صفحه ای برخی از متهمان این
پروندۀ ملی را در اختیار رسانه ها قرار دهند.


به گزارش جرس، طی دادنامه و کیفرخواستی تنظیمی در سازمان قضایی نیروهای
مسلح که تاریخ آن ٢۵ آذرماه ٨٨ ذکر شده، ضمن شرح سابقه و وضعیت غیر
انسانی و اسفناک بازداشتگاه کهریزک، به گوشه هایی از عملکرد و اقدامات ۱٢
متهم پرونده - که ۱۱ تن از آنان مامور نیروی انتظامی می باشند- بر اساس
اعترافات متهمین اشاره شده و خاطرنشان گردیده که خشونت، ایراد ضرب و جرح
و آزار متهمان، "رویه ای جاری" در آن بازداشتگاه بوده است.


در این کیفرخواست که متهمین "بر اساس اقاریر و اعترافات"، به "قتل" و
"مشارکت در قتل" از طریق ایراد ضرب و جرح، شکنجه و آزار بازداشت شدگان،
محروم نمودن زندانیان از حقوق اولیه، ارائه گزارش خلاف واقع و تهدید
شاکیان پرونده متهم شده اند، موقعیت سازمانی و اتهاماتِ سرتیپ عزیزالله
رجب زاده، سرهنگ فرج کمیجانی، استوار محمد خمیس آبادی، استوار ابراهیم
محمدیان، سرهنگ روانبخش فلاح، سرهنگ محمد عامریان، ستوان سوم سید کاظم
گنج بخش، استوار اکبر رهسپار، استوار دوم حمید زندی، استوار دوم مجید
وروایی و گروهبان دوم مهدی حسینی فر شرح داده شده است.

علاوه بر این افراد، لباس شخصی محمدرضا کرمی، که از اوباش و اراذل
باسابقه بوده و توسط مسئولین بازداشتگاه بعنوان «مسئولِ بند» منصوب شده و
در آزار و قتل بازداشتی ها نقش جدی داشته نیز، مورد اشاره قرار گرفته
است.


در بند چهارم کیفرخواست، در شرح جزئیات فوتِ جانباختگان، ضمن تایید کامل
ضرب و جرح های وارده، به نقل از کارشناسان پزشکی قانونی آورده است "مرحوم
محسن روح الامینی ٢۵ ساله، به دنبال استرس های فیزیکی و روحی شامل ضربات
متعدد جسمانی و شرایط بد نگهداری، دچار یک واکنش التهابی سیستماتیک و
نارسایی در ارگان های حیاتی شده و فوت می نماید... مرحوم امیرجوادی فر ٢۵
ساله، طبق نظر گروه کارشناسان پزشکی قانونی، بر اثر ضربات ناشی از اصابت
جسم سخت و مجموع صدمات وارده در راه انتقال از کهریزک به اوین فوت می
کند... مرحوم محمد کامرانی ۱٨ ساله، بر اثر شدت ضربات ناشی از جسم سخت،
دچار آسیب در نسوج و همچنین نارسایی کلیوی شده و بعد از انتقال به
بیمارستان، فوت می کند..."


در بخش دیگری از این کیفرخواست همچنین به رامین پوراندرجانی، پزشک
بازداشتگاه کهریزک که بعد از چندی به صورت مشکوک فوت می کند، نیز اشاره
شده، که براساس اعترافات متهمین، وی و پزشک مافوقش، از امضای گزارش خلاف
و اعلام مرگ متهمین به دلیل بیماری مننژیت امتناع می کنند تا درنهایت
گزارش خلاف با امضایِ خودِ متهمین امضا شده و به مقامات قضایی ارسال
گردید.

نکته حائز اهمیت دیگر در این قسمت از کیفرخواست، آمریت و نقش سعید
مرتضوی، دادستان وقت تهران می باشد که آمده است "بعد از امتناع دکتر
پوراندرجانی و مافوقش (دکتر فرهمندپور) از امضای گزارش خلاف در مورد علت
مرگِ بازداشتی ها، نامه ای توسط سعید مرتضوی تنظیم، دیکته و به ماموران
داده می شود، که مرتضوی گفته بود بدلیل مصلحت، باید چنین گزارشی را به
مراجع قضایی ارائه دهند و فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ نیز، دستور
همکاری در این زمینه صادر می کند..."


ماموران ذیربط در گزارش خلاف واقع خود آورده بودند "بر اساس اعلام
بیمارستان مهر، شهدای تجریش و لقمان، هر سه متهم بر اثر بیماری مننژیت
فوت نموده و هیچگونه ضرب و شتمی در خصوص آنها در بازداشتگاه صورت نگرفته
است..."


همچنین موضوع آمریت و نقش «حداد»، معاون امنیت دادستانی تهران، در دستور
به اعزام بازداشت شدگانِ روز ۱٨ تیر به کهریزک، مورد اشاره قرار گرفته
است.


از نکات قابل توجه دیگر اینکه، برخلاف آنچه قبلا اعلام شده بود که دهها
تن از بازداشت شدگانِ اعتراضاتِ ۱٨ تیر ٨٨ به کهریزک اعزام شده اند، مشخص
گردید، گروه زیادی از معترضینِ حوادث بعد از انتخابات (قبل از ۱٨ تیر) به
آن محل اعزام و بر اساس موارد مندرج، در بند اوباش و اراذل مورد آزار و
اذیت و شکنجه های خاص قرار می گرفتند، که آزار جراحت و صدمات وارده به
بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات که در کهریزک نگهداری می شدند، تا
ماهها پس از آزادی و تشکیلِ این پرونده، بر روی بدن آنها باقی مانده بود.


در این کیفرخواست گوشه ای از موارد قابل تامل در مورد نحوۀ شکنجه ها و
نقش متهمان و آمران نیز مورد اشاره قرار گرفته است.

جرس توجه خوانندگان را به متن کامل این کیفرخواست که برای نخستین بار
منتشر می شود جلب می کند::

گفتنی است چندی پیش در جریان رسیدگی به این پرونده، شواهد و مستنداتی،
نقش بارز و آمریتِ سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، و چند مقام ارشد
قضایی دیگر، در فجایع کهریزک را مشخص کرده و سبب تعلیق مرتضوی، حداد،
معاونت امنیت داستانی تهران و حیدری فر، دادیار داسرای ویژۀ امنیت شده
بود، که بدلیل حمایت برخی نهادهای فراقانونی و همچنین رئیس دولت، دستگاه
قضایی "تا کنون" توان برخورد جدی با دانه درشت های پرونده کهریزک را
نداشته است.


ماه گذشته دبیر کمیسیون اصل نود مجلس، بابیان اینکه "سعید مرتضوی به
دادگاه رفته و پرونده اش در دادسرای کارکنان دولت مفتوح است و از تمام
مسئولیت های قضایی نیز معلق می باشد"، خاطرنشان کرده بود "سال ٨۵ آیت
الله هاشمی شاهرودی (رئیس وقت دستگاه قضایی) دستور تعطیلی کهریزک را صادر
کرده بود، اما مرتضوی اجازه این کار را نمی داد."


مرتضوی هم اکنون از سوی محمود احمدی نژاد، به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق
ارز و کالا منصوب شده و در حاشیه امنیت قرار دارد.

تنظیم: حمیدرضا تکاپو

نامه فرزند محمدرضارجبی به دادستان تهران: اگر پدرم جرمی مرتکب شده بود
تحمل این دوری برایم راحت‌تر بود

Posted:

جرس: فرزند محمدرضا رجبی، منشی ویژه هاشمی رفسنجانی که مدت ۱۷ ماه است در
بازداشت به سر می‌برد نامه‌ای را خطاب به دادستان نوشته و در آن به شرح
روزهای تنهایی و نبودن پدرش پرداخته است.


به گزارش کلمه، 17 ماه از حبس محمد رضا رجبی می گذرد و در این مدت کمتر
از وی به عنوان یک زندانی سیاسی صحبت شده است. محمدرضا رجبی منشی ویژه
هاشمی رفسنجانی از ابتدای تشکیل سپاه پاسداران به عضویت این نهاد در آمد
و با شروع جنگ تحمیلی در جبهه های جنگ حضور یافت. او به دنبال حضور در
عملیات های بیت المقدس، رمضان و مسلم در آخرین عملیات به دلیل اصابت
گلوله به بازوی راست اش مجروح شد.


رجبی در سال ۱۳۶۲ به عضویت شورای فرماندهی پایگاه شرق تهران سپاه در می
آید و در ۱۳۶۳ از سوی سپاه به دفتر ریاست مجلس شورای اسلامی معرفی شده و
به در طول سالهای ۶۳ تا ۶۸ در مجلس به انجام وظیفه می پردازد. در این
دوره با توجه به ماموریت هاشمی در اداره امور جنگ دفتر هاشمی علاوه بر
مدیریت تقنینی کشور، نقش حساسی در هماهنگی نهادهای انقلابی به جهت اداره
جنگ داشته است. در همین دوره رجبی به همراه جانشین فرمانده کل قوا یعنی
هاشمی بارها به مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور سفر کرده و در عملیات های
مختلفی از جمله والفجر مقدماتی، بیت المقدس و تکمیلی کربلای ۵ شرکت می
کند که در عملیات بیت المقدس ۲ مجروح شیمیایی می شود.

با این همه وی به دنبال وقایع خرداد ۸۸ و تلاش نهادهای امنیتی مبنی بر
اثبات نقش اطرافیان هاشمی در اعتراضات مردمی به تقلب در انتخابات رجبی را
به همین دلیل و به بهانه حضور در راهپیمایی میلیونی ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت
می کنند . محمدرضا رجبی ۷۰ روز را در سلول انفرادی گذرانده و به سه سال
حبس تعزیری محکوم شده است .وی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می
برد . ریحانه رجبی دختر محمد رضا رجبی نامه ای را خطاب به دادستان تهران
نوشته و بخشی از آنچه در این مدت بر او و پدرش رفته است را بازگو می کند.

به گزارش کلمه، متن کامل این نامه به شرح زیراست :

آقای جعفری دولت آبادی، دادستان تهران

من ریحانه رجبی هستم . می دانم تا به حال اسم من را نشنیده اید . اما اسم
پدرم محمدرضا رجبی را حتما بارها شنیده اید و حتما نامش را بارها در میان
اوراق و پرونده های روی میزتان دیده اید . حتما یادتان هست سال پیش همین
موقع ها بود که پدر بزرگم یعنی پدر پدرم فوت کرد و شما اجازه ندادید که
پدرم در مراسم تشییع جنازه پدرش شرکت کند. یادتان هست آقای دادستان ؟

بارها در این مدت از خود پرسیده ام آیا آقای دادستان خودش پدر نداشته و
یا ندارد؟ یک لحظه خودتان را جای پدرم بگذارید . سخت است که موقع جان
دادن پدر بالای سرش نباشید . سخت است که در فراق پدرتان مادر و خواهر و
برادرهای شما نتوانند سر بر شانه شما بگذارند و گریه کنند . هیچ وقت به
این چیزها فکر کرده اید ؟

فقط اینها نبوده که باید به آن فکر می کردید. هیچ وقت به داستان دختری
فکر کرده اید که هرگز در زندگی اش یک روز هم از پدرش دور نبوده است. آن
دختر من هستم : ریحانه رجبی.

من هفده ماه است که هر روز منتظر بازگشت پدرم به خانه بوده ام. کاش پدرم
واقعا جرمی مرتکب شده بود در آن صورت راحت تر این دوری را می پذیرفتم.
اما پدر من انسان با تقوایی است که همه عمرش را در خدمت به نظام جمهوری
اسلامی گذرانده است و حالا من او را پشت میله های زندان می بینم و هر روز
از خودم می پرسم : به کدامین جرم باید چند سال در زندان بماند ؟

پدرم به من آموخته است که آنچنان با دیگران رفتار کنم که دوست دارم
دیگران با من رفتار کنند .این سخن پدر من نیست این سخن بزرگان دینی است .
شما چطور ؟شما به این روش اعتقاد دارید ؟ اگر اعتقاد دارید آیا دوست
داشتید که با فرزندان شما چنین رفتار شود که شما با فرزندان محمد رضا
رجبی رفتار کرده اید ؟

آیا اگر فرزندان شما به هر دلیل ۱۷ ماه از شما دور بودند چه انتظاری از
کسانی داشتید که می توانستند اجازه بدهند چند روزی در کنار فرزندان خود
باشید ؟انتظار داشتید اجازه بدهند که فرزندان تان را ببینید و در آغوش
بگیرید شان ؟نه؟ انتظارداشتید بعد از هفده ماه آزادانه با فرزندان تان به
گردش بروید، نه اینکه هفته ای یک بار در فضای دلگیر و از پشت شیشه های
مات سالن ملاقات زندان چهره فرزندان تان را ببینید . چرا همین را برای
محمد رضا رجبی نمی خواهید ؟

آقای دادستان !فقط چند دقیقه خودتان را به جای پدرم و ما را به جای
فرزندان خود بگذارید .چه احساسی پیدا می کنید ؟مطمئن هستم اگر واقعا
خودتان را به جای ما بگذارید دلتان می خواهد به ما کمک کنید و برای چند
روزی هم که شده دلتنگی های ما را کاهش دهید . پس اجازه بدهید پدرم چند
روزی هم که شده به مرخصی بیاید .

حق پدر من زندان نیست . اما من حتی از شما آزادی پدرم را نمی خواهم فقط
چند روز مرخصی برای او طلب می کنم . این زیاده خواهی است آقای دادستان ؟

با تشکر

عاطفه رجبی


نامه سرگشاده علی اکبر محتشمی پور به مراجع تقلید: برای برگزاری مراسم
امام‌حسین مجوز می‌خواهند

Posted:

جرس: سید علی‌اکبر محتشمی‌پور در نامه‌ای سرگشاده به مراجع عظام تقلید،
از ممانعت نیروهای انتظامی و امنیتی از برگزاری مراسم محرم در دارالزهرا
خبر داد و آن را رفتاری "ضد اسلامی" خواند.


به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع روحانیون مبارز، این عضو مجمع روحانیون
مبارز، در این نامه جزئیاتی از برخوردهای صورت گرفته با برگزار کنندگاه
مراسم‌های محرم سال گذشته و فاطمیه امسال در دارالزهرا را نیز فاش کرده و
نوشته است: اینجانب عزاداری برای سیدالشهداء در حسینیه را همچون اقامه
نماز در مسجد می دانم و نیازمند مجوز از کسی ندانسته و تعطیلی و ممانعت
از آن را توسط هر کسی حرام می دانم. من در این ایام و ساعات؛ با غم و
اندوه از اینکه در جمهوری اسلامی ایران نمی توان بر حسین بن علی و جفاهای
رفته بر ائمه اطهار، اشک ریخت و برای شهدای کربلا سوگواری کرد؛ شکوائیه
خود را به جد بزرگوارم،‌ رسول‌الله‌‌ و مراجع عالیقدر و آیات عظام که
وارثان مکتب ائمه اطهار می باشید ،‌ استدعا می نمایم که فریاد مظلومیت
هزاران زن و مرد مومنی که با عشق به اباعبدالله (ع) و زهرای اطهر(س) در
این حسینیه و سایر مجالس تعطیل شده به عزاداری می پرداختند، به گوش
مسئولین نظام رسانده و مانع از خاموشی این مشعل فروزان گردید.

متن نامه به این شرح است:

بسمه تعالی
ألسَّلامُ عَلیک یا أباعَبدالله و عَلی الأرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائک
عَلیکَ مِنّی سَلامُ الله أبداً ما بَقیتُ وَ بَقیَ الَّیلُ وَ النَّهار»

محضر مبارک مراجع عظام تقلید (دام ظلهم العالی)

با سلام به پیشگاه مبارک أباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش و سلام و
آرزوی طول عمر با برکت برای آن حضرت؛ برخود فرض دانستم که با نگارش این
رنج‌نامه خطاب به حضرت‌عالی، که از ارکان مذهب حقه جعفریه و ملجأ و پناه
مردم مسلمان ایران و سایر بلاد می باشید و ان‌شاءالله قلبتان مملو از عشق
به ائمه اطهار(ع) علی الخصوص أباعبدالله الحسین و فاطمه زهرا «علیهم الاف
التحیة و السلام» است، ‌دادخواهی خود را نسبت به ممانعت مسئولین دولتی و
انتظامی از برپایی مراسم عزاداری أباعبدالله الحسین(ع) به شما عزیزان
برسانم.

اینجانب سیّدعلی اکبر محتشمی پور،‌ که از آغازین روزهای نهضت حضرت امام
خمینی(ره)، افتخار سربازی در رکاب آن رهبر فرزانه فقید و بنیانگذار
بزرگترین انقلاب و جمهوری اسلامی را داشته ام و به سالیانی که عمر خود را
در این راه مصروف کرده، افتخار می نمایم و از پیشگاه خداوند تبارک و
تعالی، پیوسته و عاجزانه، استدعا داشته ام که آن را ذخیره آخرت این حقیر
قرار دهد، ‌به تأسی از فرهنگ متعالی شیعه، ‌با راه اندازی حسینیه
دارالزهرا(س) در ایام و لیالی خاص مانند ایام فاطمیه، محرم الحرام،‌
رمضان المبارک، شب ها و صبح های جمعه و … درصدد برآمدم تا دِین خود را به
مادرم فاطمه زهرا(س) ادا نمایم.

بر اساس سنوات گذشته حسینیه دارالزهرا(س) در این ایام و لیالی مراسمی را
برای بزرگداشت یاد و نام ائمه اطهار(ع) برپا می نمود و با سخنرانی علماء
و ذکر مصائب اباعبدالله(ع) توسط مداحان اهل بیت (ع)، سهم اندکی در ترویج
فرهنگ متعالی اهلبیت (ع) و اسلام عزیز ؛ که امروز بشدت مورد نیاز نسل
جوان است،‌ داشته باشم.

اما متأسفانه سال گذشته در جریان برگزاری عزاداری اباعبدالله(ع) مصائبی
بر ما رفت که از آن به خدا پناه برده ومی برم. سالی که در چنین ایامی،
عده ای از طریق تلفن یا با ارسال نامه تهدید کرده بودند که اگر برنامه
حسینیه، برقرار باشد،‌ دست از مچ قطع شده ام را از بازو قطع خواهند کرد و
آنها غافلند که سراپا حاضرم در این راه سرم را بر نی کنند. در شب عاشوراء
۸۸، که همه دل ها عزادار شهدای مظلوم کربلا بود، عده ای با لباس شخصی و
با انواع و اقسام سلاح های سرد،‌ گرم و گاز اشک آور، زنان و مردانی را که
برای تسلای خاطر مهدی فاطمه(عج)، عزم حسینیه دارالزهراء کرده بودند، را
به بدترین شکل مورد ضرب و شتم قرار داده و مانع از برپایی مراسم شدند.

این واقعه به شکلی دیگر در ایام فاطمیه تکرار شد و عده ای با حضور در
حسینیه و سر دادن شعارهای نامربوط، سعی در بر هم زدن مراسم داشتند؛ که با
صبر و درایت مومنین حاضر، فتنه ایجاد درگیری این دسته خنثی گردید.

تکرار این رفتار ضد اسلامی را در نظام مقدسی که خود را مهد تشیع می داند؛
انتظار نداشته و در بهتی عظیم، تا کنون ‌لب گَزیده و سکوت کرده ام. مراسم
دهه محرم امسال نیز که قرار بود از یکشنبه شب هفتم تا شب یازدهم محرم
الحرام برگزار شود؛ با استقرار نیروهای انتظامی و امنیتی، در معابر اطراف
و مقابل حسینیه و همچنین بستن درب ورودی همراه بوده و مراسم را به تعطیلی
کشاندند. به مؤمنینی که با آگاهی قبلی، برای حضور در مراسم عزاداری به
محل حسینیه می آمدند؛ لغو آن را به اینجانب منتسب نمودند.

اینجانب که با افتخار، جان ناقابل خود را فدای اسلام عزیز،‌ امام
حسین( ع) و ائمه اطهار(ع) نموده و به آن افتخار می‌کنم، از انتساب این
تهمت به خود و حسینیه دارالزهرا(س) به خدای جل و علا پناه می برم. بر حسب
وظیفه شرعی و قانونی خود کلیه وقایع سال گذشته و در همان روزهای وقوع جرم
های بزرگ به مسئولین عالیه کشور و مقامات انتظامی و امنیتی گزارش گردید
که متاسفانه هیچگونه ترتیب اثری داده نشد و نتیجه اینکه امسال نیز همچنان
که اشاره شد، مشعل فروزان بزرگداشت واقعه عظیم کربلا را در حسینیه
دارالزهراء(س) به خاموشی کشاندند.

اینجانب عزاداری برای سیدالشهداء (ع) در حسینیه را همچون اقامه نماز در
مسجد می دانم و نیازمند مجوز از کسی ندانسته و تعطیلی و ممانعت از آن را
توسط هر کسی حرام می دانم. من در این ایام و ساعات؛ با غم و اندوه از
اینکه در جمهوری اسلامی ایران نمی توان بر حسین بن علی(ع) و جفاهای رفته
بر ائمه اطهار(ع)، اشک ریخت و برای شهدای کربلا سوگواری کرد؛ شکوائیه خود
را به جد بزرگوارم،‌ رسول‌الله‌‌(ص) و مراجع عالیقدر و آیات عظام که
وارثان مکتب ائمه اطهار(ع) می باشید ،‌ استدعا می نمایم که فریاد مظلومیت
هزاران زن و مرد مومنی که با عشق به اباعبدالله (ع) و زهرای اطهر(س) در
این حسینیه و سایر مجالس تعطیل شده به عزاداری می پرداختند، به گوش
مسئولین نظام رسانده و مانع از خاموشی این مشعل فروزان گردید. و از
سویدای دل می خوانم:

«اللّهم انا نَشکو إلیکَ فَقدَ نَبیِّنا و غَیبة ولیِّنا و کثرةَ
عَدوِّنا و قِلَّةَ عَدَدِنا و شِدَّة الفِتَنِ بِنا و تَظاهُرَ
الزَّمانِ عَلَینا»

سیّدعلی اکبر محتشمی پور

دارالزهراء (سلام الله علیها)

ششم محرم الحرام ۱۴۳۲ ه.ق


ضرب و شتم  فرزاد اسلامی در زندان برای قبول اتهامات واهی

Posted:

جرس: فرزاد اسلامی فعال دانشجویی در که در سلول های انفرادی زندان اوین
به سر می‌برد، برای قبول اتهامی واهی از طرف بازجویان تحت فشار قرار
دارد.

به گزارش رهانا، فرزاد اسلامی دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد تهران مرکز و
دبیر سابق تشکیلات کانون دانشجویان مسلمان که در بند ۲ الف زندان اوین به
سر می‌برد، طی روزهای گذشته و از طرف بازجویان برای قبول اتهامات واهی
شدیدا تحت فشار قرار داشته و مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.


بازجویان پرونده برای این فعال دانشجویی چند اتهام سنگین برشمرده و از او
خواسته‌اند که این اتهامات را قبول کند.


این در حالی است که بازجویان هیچ مدرکی برای صحت اتهاماتی که زده‌اند
ارائه نداده‌اند، فرزاد اسلامی تمامی اتهامات را قویا رد کرده و اعلام
کرده است به هیچ عنوان زیر بار قبول این اتهامات واهی نخواهد رفت.


اسلامی پیش از این به جرم تبلیغ علیه نظام در دادگاهی به ریاست قاضی
صلواتی به خاطر شرکت در تجمع ۲۱ مهرماه ۱۳۸۸ در دانشکده فنی تهران مرکز
به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود که به مدت سه سال به حالت تعلیق
درآمده است.


وی در شامگاه ۱۲ آبان سال گذشته بازداشت شده و به مدت ۱۵ روز را در بند
امنیتی ۲۴۰ زندان اوین سپری کرده بود، از طرف کمیته انضباطی دانشگاه
تهران مرکز نیز به اتهام تحریک و ترغیب دانشجویان به تجمع به سه ترم
تعلیق محکوم شده است.


این فعال دانشجویی در آستانه روز دانشجو در تاریخ ۱۴ آذر ماه بازداشت شده
بود.


جعفر پناهی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد

Posted:

جرس: جعفر پناهی، فیلم‌ساز ایرانی ار سوی شعبه‌ ۲۶ دادگاه انقلاب به
قضاوت پیرعباسی به "شش سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از ساختن و
کارگردانی هر نوع فیلم و نوشتن فیلمنامه و هر نوع مصاحبه با رسانه‌ها و
مطبوعات داخلی و خارجی و خروج از کشور" محکوم شد.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این رای با استناد به مواد ۵۰۰، ۶۱۰
و ۱۹ قانون مجازات اسلامی و به اتهام «اجتماع و تبانی با هدف ارتکاب جرم
علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» صادر شده است.

جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی، چندی پیش به مناسبت برگزاری ۶۰ امین دوره
جشنواره فیلم برلین از سوی برگزاركنندگان به این جشنواره دعوت شد.

پناهی، بار اول در روز پنجشنبه ۸ مرداد‌ماه ۱۳۸۸ هنگامی که به همراه گروه
دیگری از فیلم‌سازان برای گرامیداشت کشته‌شدگان اعتراضات به نتایج
انتخابات ریاست جمهوری دهم به بهشت زهرا رفته بود، به‌همراه مهناز محمدی،
مستندساز بازداشت و پس از چند روز آزاد شد. وی در بار دوم در تاریخ
دوشنبه ۱۰ اسفندماه به همراه ۱۸ نفر دیگر در منزل شخصی‌اش و در حالی که
در حال ساخت فیلمی جدید بود، بازداشت شد.

در چهارم خرداد ۱۳۸۹، این کارگردان برجسته‌ی ایرانی به دستور بازپرس و
تایید دادستان عمومی و انقلاب تهران با تودیع وثیقهٔ ۲۰۰ میلیون تومانی
از زندان آزاد شد.


پایان اعتصاب غذای غلامحسین عرشی

Posted:

جرس: غلامحسین عرشی پس از سه هفته به اعتصاب غذای خود پایان داد و توانست
با خانواده‌اش دیدار کند.


به گزارش کلمه، وی اکنون از سلول انفرادی بند ۲۴۰ به بند عمومی ۳۵۰ منتقل
شده است و امروز توانست با خانواده اش دیدار کند. خانواده عرشی روحیه او
را خوب توصیف کردند اما گفتند که از نظر جسمی بسیار ضعیف شده است.

غلامحسین عرشی از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سه هفته
پیش، پس از اعتراض به شرایط نامناسب بند ۳۵۰ به سلول انفرادی منتقل شد .
او در اعتراض به این اقدام مسوولان زندان دست به اعتصاب غذا زد.

وی در یکی -دو ماه اخیر وضعیت جسمانی بسیار نامناسبی داشته، و بارها از
مسوولان زندان خواسته است او را به بهداری زندان اوین انتقال دهند اما
هربار مسوولان زندان از این کار سر باز زده اند و آخرین بار در مقابل
اعتراض های عرشی، وی را به انفرادی منتقل کردند.

میرحسین موسوی و زهرا رهنورد هفته گذشته در پیام های جداگانه ای از پنج
زندانی سیاسی از جمله غلامحسین عرشی درخواست کرده بودند به اعتصاب غذای
خود پایان دهند و خانواده ها و همراهان جنبش سبز را از نگرانی نجات دهند.


شناخت حق و باطل (۴)

Posted:

حبیب صادقی


اشاره: آنچه در پی می‌آید، متن پیاده شدهٔ مجموعه جلساتی است که در سه
ماههٔ اول سال جاری (۱۳۸۹) در بررسی معنای بصیرت و شناخت حق و باطل
برگزار شده است. بدیهی است برخی از حوادثی که در متن آمده است مربوط به
آن زمان می‌باشد، هرچند در کلیت بحث تغییری ایجاد نمی‌کند.

بسم اللّه الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین

و ما توفیقی الا باللّه العلی العظیم و الصلوة و السلام علی سیدنا و
مولانا ابی القاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطّیبین الطّاهرین
المعصومین

در جلسهٔ گذشته صحبت از بصیرت و یکی از راه‌های مهم و قابل اعتناء
برای دست یافتن به بصیرت و بصیر شدن به میان آمد که آن طریق، درس‌آموزی
از اسباب عبرت می‌باشد که خدا در زندگی و مقابل دیدگان انسان قرار داده
است. عرض شد که تاریخ و مطالعه در سرگذشت انسان‌ها و دقّت در روزگار یا
همان «دهر»، به بیان حضرات معصومین(ع) فرصت دوباره‌ای است که به انسان
داده می‌شود تا اشتباهات و خطاها را تکرار نکند؛ معروف است که سن انسان
به اندازه‌ای است که در تاریخ مطالعه کرده باشد و از عبرت‌های آن پند
گرفته باشد. وقتی شخص به سرگذشت اقوام و حکومت‌های گذشته و انسان‌های
مؤثّر در آن، چه مستبدین و ظالمان و چه آزادمنشان و افراد صالح نگاه
می‌کند، به خوبی می‌فهمد که قدرت چند روزه‌ٔ دنیایی، جز هلاکت و بدنامی
ثمری ندارد و به واسطهٔ این دقّت، شخص هدایت می‌شود به زندگی باشکوه
صالحان و بزرگان علم و معنویّت.

اما در تمام جلسات گذشته آنچه به کرّات تکرار شد و تمام اهمیّت
برپایی این جمع، توجّه به آن می‌باشد، معنای حقیقی و حقیقت بصیرت است؛
یعنی معرفت خدای‌تعالی و علم شریف توحید. همچنان‌که بیان شد بصیرت یعنی
شناخت حق که از ثمرات شناخت و معرفت به حق، شناسایی اهل حق و پیروان آن
می‌باشد. به عبارت دیگر، اگر ما می‌خواهیم بدانیم کدام جریان و کدام فرد
و تفکّر به دنبال حق است، لازمهٔ آن شناخت خود حق است تا در نتیجهٔ تابش
آفتاب حق، حجاب‌ها کنار رود و پیروان واقعی حق آشکار شوند. حال سؤال این
است: «چگونه مطالعهٔ تاریخ، ما را به بصیرت یعنی شناخت و عرفان پروردگار
می‌رساند؟». جواب واضح است: «چون مطالعهٔ تاریخ در حقیقت مطالعهٔ آیات
خدای‌تعالی است و شناخت آیات پروردگار انسان را در مسیر معرفت و یقین
می‌اندازد»: «سَنُريهِمْ آياتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ
حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق‏» (فصّلت، آیه ۵۳) خدای‌تعالی
آیات و نشانه‌های خود را در جهان خارج و درون انسان‌ها نشان می‌دهد و
آن‌ها را آشکار می‌سازد تا برای همه واضح شود؛ این خدای‌تعالی است که حق
است، ثابت است، و وجود دارد؛ یعنی هرچیزی که وجود دارد و موجود است،
وجودش از خدا است و وجودش در ارتباط با خدا است. این جور نیست که مثلاً
خدا تکّه‌ای از وجودش را جدا کرده باشد و به انسان داده باشد، به اشیاء
مختلف داده باشد، بلکه همه در ارتباط با خدا هستند. اثر هر چیزی از
خداست. هر صفتی که افراد از کمالات دارند، اصل آن صفت، برای خدا است. چون
خدا عالم است، شخص علم دارد. چون خدا جمال دارد، موجودات جمال و زیبایی
دارند. رزق و روزی هر شخصی و هر موجودی از خدا است. ضارّ و نافع فقط
خدای‌تعالی است. پس خدا نشانه‌ها و آیات خود را که در آفاق قرار دارد، در
نفس و وجود انسان قرار دارد، ظاهر کرده است تا انسان به حق برسد، به خدا
برسد. حال از جمله این آیات آفاقی، همین تاریخ است. چرا که تاریخ در واقع
نشان دهندهٔ سنّت‌هایی است که خدا در زندگی انسان و اجتماع قرار داده
است. علوم تجربی اگر ارزشمند هستند، به خاطر همین جهت است؛ انسان با
مطالعه در تاریخ و بهره گرفتن از علوم جامعه‌شناسی یا روان‌شناسی و امثال
آن‌ها، قوانین و سنّت‌هایی را که درون انسان و اجتماع قرار داده شده است،
مطالعه می‌کند.

وقتی شما تاریخ «فرعون» را مطالعه کنید متوجّه این معنا می‌شوید که
ریشهٔ توهّمات و تخیّلات او همان است که در «نمرود» هم قرار داشته است؛
در قبل او و بعد از او قرا دارد و تا امروز و تا قیامت، ریشهٔ تمام
توقّف‌هایی که انسان و جوامع بشری دارند، همان است. همان منیّت است؛ خود
محوری به جای خدامحوری است؛ حبّ نفس است. شیطان را منیّتش از خدا دور
کرد. بنابراین شما با مطالعهٔ تاریخ و وحدت رویّه‌ای که در سرگذشت افراد
می‌بینید، از این وحدت، به توحید می‌رسید.

تاریخ و سرگذشت حضرت موسی(ع) در قرآن بیشترین آیات را نسبت به سایر
انبیاء دارد و در روایت است که آنچه برای موسی و هارون و قومشان اتفاق
افتاد به همان صورت، یک به یک برای مسلمانان هم پیش می‌آید. برخوردی که
قوم موسی با هارون، برادر و وصی و جانشین موسی داشتند، با علی(ع) هم
داشتند؛ هم او که برادر و وصی و جانشین رسول خدا(ص) می‌باشد؛ اتفاقی که
برای شَبَّر و شَبِیر دو فرزند هارون بعد از موسی افتاد، برای دو فرزند
آقا امیرالمؤمنین(ع) یعنی حسن و حسین -علیهما السّلام- هم به وجود آمد -
شَبَّر و شَبِیر همان معنای حسن و حسین را در تورات دارند- و شباهت‌های
دیگری که عین به عین واقع شد. اما به همین جا ختم نمی‌شود، تا امروز و
فرداها، هم «موسی» داریم و هم «فرعون»، هم «هارون» داریم و هم «سامری»،
هم «هامان» قبطی هست و هم «قارون» که از بنی اسرائیل بود، اما هلاک شد.
خوب، شما و بنده می‌خواهیم کدام باشیم؟ آیا به موسای درونمان ایمان
می‌آوریم یا فرعونیّت، تمام وجود ما را می‌گیرد؟ به هر حال مطالعهّ تاریخ
با این بینش در حقیقت یکی از مصادیق سیر آفاقی است که بیان شد.

البته همان طور که در جلسهّ قبل گفته شد، تاریخ هم از سوء استفاده و
استفادهٔ ابزاری مصون نمانده است که یک مورد از آن را در وقایع اخیر و در
شبیه‌سازی بین آقایان موسوی و کروبی و امثال ایشان با طلحه و زبیر مشاهده
کردیم و گفتیم اگر موسوی زبیر است، عثمان و غاصبین خلافت را هم باید پیدا
کنیم؛ (چرا که ریشه گمراهی طلحه و زبیر در انحرافی است که در خلافت و
رهبری جامعه بعد از رسول اکرم(ص) به وجود آمد). اما راهکاری که برای
جلوگیری از این سوء استفاده‌ها وجود دارد، خود تاریخ است؛ یعنی با مطالعه
تاریخ و البته راهنمایی و هدایتی که از ائمه اطهار(ع) به ما رسیده است،
می‌توان مشخصاتی برای پیروان حق و اهل باطل پیدا کرد که بدون آن خصوصیات،
نمی‌شود فردی را حق و یا باطل نامید.

از جمله خصوصیاتی که پیروان حق دارند و در طول تاریخ داشته‌اند، این
است که هیچگاه به دنبال مقام و موقعیت نبوده‌اند. دعوت آن‌ها به خویشتن
نبوده است که «مردم، بیایید تابع ما شوید»؛ بلکه دعوت ایشان به خوبی‌ها و
منشأ همه خیرات، یعنی خدا بوده است. ویژگی بعدی این است که ایشان همیشه
مورد انکار و تهمت‌های فراوان قرار می‌گیرند؛ دیگر این‌که زندگی ایشان
همیشه در سختی و زحمت قرار داشته است. خصوصیت دیگر این است که اهل حق و
حقیقت هیچگاه نتوانستند حق را آنچنان که بایسته و شایسته است و آنچنان که
می‌خواستند، برپا کنند که این ویژگی آخر یک استثاء دارد و آن هم برپایی
حکومت عدل جهانی، توسط حضرت بقیّة اللّه(عج) است.

البته همان طور که متوجّه هستید این خصوصیات هم، موضوع خود را مشخص
نمی‌کنند؛ یعنی جلوی ادعاها را نمی‌گیرد و به همین خاطر علی(ع) معیار و
محک اهل حق را خود حق بیان کردند. چرا که شناخت اهل حق تنها با شناخت خود
حق امکان دارد. اما علّت بیان این خصوصیات یکی آن است که وقتی ما زحمات
بزرگان و صالحان و آزادمردان تاریخ را مطالعه می‌کنیم، از این‌که به خاطر
مشکلات خودمان جزع و فزع داریم، شرمنده می‌شویم و یک نوع دلگرمی برای
انسان است و ثانیاً تذکری است که اگر ادعا داریم: «می‌خواهیم راه حق را
طی کنیم» بدانیم چه زحمات و چه مصائبی در طریق حق وجود دارد: «ای که از
کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گذری، برحذر باش که سر می‌شکند دیوارش»

اولین خصوصیتی که درباره اهل حق در تاریخ عرض شد، این بود که ایشان
مردم را متوجّه خودشان نمی‌کنند و دنبال مقام و موقعیت سیاسی و مثل آن
نیستند. چقدر از کلام پیامبران در قرآن نقل شده است که «ما در عوض
دعوتمان به خدا، از شما اجر و ثواب نمی‌خواهیم». در مقابلِ اهل حق، اهل
باطل همه کارهایشان دعوت به خود است، چه ظاهراً و چه باطناً و تمام
تلاششان به دست آوردن موقعیت و حفظ آن به هر طریقی می‌باشد. در اساس علّت
اصلی برخوردهایی که در تاریخ با مؤمنان و صالحان انجام گرفته است، همین
حفظ قدرت و حفظ اقتدار از جانب ظالمان و مستبدان بوده است. توجّه دارید
که دعوت به خود، جلوه‌های مختلفی دارد، اگر موقعیت اجازه دهد و درون
انسان ظاهر گردد، انسان چون نمرود و فرعون می‌شود که ادعای خدایی داشتند.
اما توقّع نداشته باشید یک عالم دینی فاسد و محبّ دنیا بیاید ادعای خدایی
کند، بگوید: خدا نیست، معاد نیست؛ بلکه باطن آن‌ها ادعا است و از حقیقت
دور است. در قرآن، درباره این عالمان دینی که باطناً دعوت به خود دارند و
مانع و صد راه فهم مردم می‌شوند، چندین آیه آمده است. پس فرعون می‌تواند
به شکل یک عالم دینی هم باشد. شاید آقایان بیایند بگویند نه خیر، انبیاء
هم به خودشان دعوت می‌کردند؛ آیا در قرآن از زبان پیامبران نیامده است که
مرا اطاعت کنید؟ از من پیروی کنید؟ خوب، جواب واضح است دیگر، تبعیّت و
اطاعت از غیر خدا شرک است مگر با اذن خدا، مگر با امر خدای‌تعالی: «وَ ما
أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» (نساء، آیه
64) پیامبران فرستاده نشدند، مگر برای این‌که به اذن و با فرمان خدا
اطاعت شوند. اذن می‌خواهد، آن هم در محدوده اوامر و فرامین الهی وگرنه
اگر انبیاء و اولیاء یک قدم به میل خودشان بر می‌داشتند، دیگر محترم
نبودند؛ عملشان فایده‌ای به حالشان نداشت وسقوط کرده بودند: «وَ لَوْ
تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ
بِالْيَمِينِ ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنكمُ مِّنْ
أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ (حاقه، آیات ۴۴ الی ۴۷) ای پیامبر و فرستاده ما
اگر یک کلمه بدون رضای ما بیان کنی تو را می‌گیریم و رگ گردنت را
می‌زنیم»! دستگاه ولایت الهی شوخی ندارد.

اولیاء و انبیاء هم البته خودشان «اهل» هستند؛ چون اهل بودند به
رسالت و بعضی از آن‌ها هم به ولایت رسیدند: «وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ
آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ
غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لی‏ أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ
تِلْقاءِ نَفْسی‏ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَی إِنِّی أَخافُ
إِنْ عَصَيْتُ رَبِّی عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ» (یونس، آیه 1۵) عدّه‌ای نزد
رسول خدا (ص) می‌آمدند و برای این‌که اذیت کنند و بهانه بیاورند تا زیر
بار حق نروند، می‌گفتند: «آیات دیگری غیر آنچه تا به حال برای ما خواندی،
بخوان» که رسول خدا(ص) می‌فرمود: «مگر می‌شود دل بخواهی آیه‌ای از پیش
خودم بگویم؟ منِ پیامبر شأنی برای خودم قائل نیستم مگر تبعیّت از وحی که
از جانب خدا می‌شود و بسیار خوف دارم از این‌که نافرمانی خدا را کنم و
گرفتار قهر وغضب خدا بشوم.»! «عبد» یعنی این؛ «اشهد انّ محمداً عبده و
رسوله»؛ «عبده» است؛ یعنی «بنده» خدا است؛ از خودش که چیزی نمی‌گوید؛
گرفتار تخیّلات و توهّمات که نیست و اگر ما امر شده‌ایم از این بزرگواران
اطاعت کنیم، به خاطر همین است که تابع هوی و هوس خودشان یا دیگران نیستند
و خدا هم ایشان را تأیید کرده است: «وَ مَا يَنطِقُ عَنِ اَلْهَوَى إِنْ
هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى» (نجم، آیات 3 و 4) هیچ از خودش نمی‌گوید، مگر
آن‌که از وحی باشد و از جانب خدا باشد.

بنابراین اگر ما هم از کسانی تبعیّت کنیم که اذن خدای‌تعالی را در
تبعیّت از آن‌ها نداشته باشیم، و آن‌ها مورد تأیید خدا و اولیایش نباشند،
مشرک هستیم ومورد عتاب خدا قرار می‌گیریم: «اتخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَ
رُهْبَنَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّه» (توبه، آیه ۳۱) این آیه قرآن
است؛ سخن بنده نیست؛ عدّه‌ای از اهل کتاب، به جای خدا علمای دین
راپروردگار خود گرفتند و از آن‌ها تبعیّت می‌کردند! یعنی آن عدّه نسبت به
هر چه علمای دینی و رهبران مذهبی می‌گفتند، تابع محض بودند و بدون این که
سخنان آنان را با دین و احکام آن بسنجند، آن گفته‌ها را از جانب خدا
می‌دانستند و به خاطر خدا از آن‌ها تبعیّت می‌کردند. البته در زمان غیبت،
اذن داده شده که از فقیه مهذّب شده، عالم و عادل، پیروی کنیم که چارچوب
این تبعیّت هم منحصر است در قرآن و سنّت و اگر بیرون آن باشد باز همان
شرک است. این نکته بسیار مهمی است که به امید خدا پیرامون آن صحبت
می‌شود.

پس خصوصیت اول اهل حق و مهم‌ترین آن‌ها این شد که ایشان دعوتی به
خودشان ندارند و هدفشان قدرت مادی و اقتدار ظاهری نیست. جناب موسی در
برخورد با فرعون، بنایی نداشت که او را پایین بیاورد و خودش جای او
بنشیند؛ بلکه او را دعوت کرد که به خدای یکتا ایمان بیاورد و مردم را
آزاد بگذارد؛ حتی می‌فرمود: اگر ایمان هم نمی‌آوری، حداقل دست از ظلم و
استبداد نسبت به مردم بردار و آن‌ها را در عقاید و اعمالشان آزاد بگذار
تا مردم آزادانه بندگی خدا را کنند: «وَ إِن لَّمْ تُؤْمِنُواْ لىِ
فَاعْتَزِلُونِ» (دخان، آیه 21) در مورد سایر انبیاء هم این‌گونه است.
اختلاف حضرت ابراهیم(ع) و نمرود در کجا بود؟ نمرود که باشکوه‌ترین قدرت و
کشور را در آن مقطع از تاریخ رهبری می‌کرد، حتی طاقت یک نفر مخالف را هم
نداشت، آن هم مخالفی که جز از خدا چیزی نمی‌گفت. سخن ابرهیم توجّه دادن
آن‌ها به باطل بودن بت‌ها و شخص پرستی بود؛ توجّه‌اش توحید خدا بود؛ اما
نمرود، این ظالم مستبد، آتشی فراهم کرد که گویا یک شهر را می‌خواهد
بسوزاند! در تاریخ آمده است پرندگانی که از بالای این آتش پرواز می‌کردند
در همان آسمان به صورت کباب در می‌آمدند؛ این مستبد، چنین آتشی را فقط
برای یک نفر فراهم کرده بود! البته این یک نفر، خیلی ارزش دارد؛ چون تمام
حق با تمام باطل طرف شده است؛ لذا می‌فرماید: «ابراهیم یک امت است».

در مقابل اهل حق، اهل باطل قرار دارند که برنامه و هدفشان دعوت
دیگران و مردم به خود است: «قالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلهَاً غَيْری
لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونينَ» (شعراء، آیه 29) اگر غیر از طریقی
که من می‌گویم راه بروی، اگر تبعیّت من را نکنی، مطمئن باش بدون هیچ
ملاحظه‌ای به زندان می‌اندازمت! این پاسخ فرعون به دعوت موسی است! موسی
می‌گوید: «مردم را آزاد بگذار و ایمان به خدا بیاور»، فرعون می‌گوید: «یا
از من پیروی کن یا برو به زندان!» در هیچ تاریخی ذکر نشده (و درست هم
می‌باشد) که انبیاء و اولیاء بگویند یا از من تبعیّت کن، یا با من بیعت
کن، یا برو زندان! اما در مقابل، اولین زندانیان تاریخ، زندانیانی هستند
که از حق گفتند؛ چه بسا اولین زندانی سیاسی تاریخ، اگر تعبیر سیاسی درست
باشد، حضرت ابراهیم باشد. زندانِ برای اندیشه، روش انبیاء و اولیاء نیست،
روش فرعونی است.

این فرعون، به سحره که متوجّه حقانیت موسی شده بودند، می‌گوید:
«قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ
الَّذي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ
أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فی‏ جُذُوعِ النَّخْلِ
وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى» (طه، آیه 71) آیا
به موسی و موسوی‌ها گروش دارید؟ او را تصدیق کردید، بدون این‌که از من
اجازه بگیرید؟ بدون این‌که من او را تأیید کرده باشم؟ خوب، من هم کاری
می‌کنم که معلوم شود کدامیک از ما قدرتمندتر است، کدامیک از ما ماندگارتر
است؛ فرعون می‌گوید؛ این حرف او به این نخبگان است. خوب، سحره از نخبگان
بودند از عوام مردم که نبودند و به همین خاطر زودتر از بقیه متمایل به
موسی شدند؛ حالا فرعون در برابر ایمان سحره چه می‌کند؟ می‌گوید: «دست و
پای شما را به جهت عکس قطع می‌کنم؛ یعنی یکی از راست و یکی از چپ، بعد هم
بدن‌های شما را روی درخت می‌بندم تا همه ببینند و عبرت بگیرند. فکر کردید
من که سپاه و لشکر دارم، من که نهرها از قصرم رد می‌شود (کنایه از این‌که
شاهراه اقتصادی شما دست من است) می‌گذارم شما حتی مخالف من فکر کنید چه
رسد به اینکه در راهپیمایی و جشن سنّتی هر ساله مردم، با من مخالفت علنی
کنید؟» موعد و قراری که حضرت موسی برای مناظره و مبارزه با مکر فرعون و
سحره قرار داد، روزی بود که در مصر به عنوان عید شناخته می‌شد و مردم،
همه در جایی اجتماع می‌کردند و جشن می‌گرفتند؛ یعنی همان «یوم الزینة» که
در قرآن آمده است. در چنین روزی سحره و نخبگان جامعه به موسی ایمان
آوردند که فرعون این‌گونه می‌گوید. خلاصه یک طرف، دعوت به خدا می‌کند و
طرف مقابل فقط من، من، می‌کند.

<p style="margin-bottom: 12pt; text-align:

neda sabz iran

unread,
Dec 23, 2010, 2:52:38 AM12/23/10
to jonbeshsabziran
جنبش راه سبز - خبرنامه


--------------------------------------------------------------------------------

•جدول قیمت انواع نان در ٣۱ استان کشور
•تکذیب خبر دیدار هاشمی رفسنجانی توسط روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص
مصلحت نظام
•بیانیه پایانی فعالان حقوق زنان ایران در تحصن&nbsp; ژنو: پایان تحصن،
پایان اعتراض ما نیست
•نامه ترکستانی به احمدی‌نژاد: ریاست سازمان ملی جوانان را به دیگری
واگذار کنید
•آیت الله مکارم شیرازی: اگر شرایط کشور خاص نبود طوری دیگری برخورد
می‌کردیم و هزینه‌اش را هم می‌دادیم
•برگزاری آخرین جلسه دادگاه احسان عبده تبریزی و مخالفت با آزادی وی
•تجمع فعالان و کنشگران حقوق بشری، در مقابل دفتر حافظ منافع ایران در
واشنگتن
•سندی تازه از رسوایی کهریزک؛ حریم امن برای آمران جنایت
•پیام تسلیت زندانیان بند ۳۵۰ اوین به مناسبت سالروز درگذشت آیت‌الله
منتظری
•جدول های ٩ گانه افزایش نرخ خدمات حمل و نقل درون شهری و برون شهری
منتشر شد
جدول قیمت انواع نان در ٣۱ استان کشور

Posted:

جرس: پس از آنکه ستاد موسوم به "هدفمند سازی یارانه ها"، روز سه شنبه ٣٠
آذرماه در پنجمین اطلاعیه خود، از اصلاح قیمت های گندم، آرد و نان خبر
داد و اعلام کرد که از روز چهارشنبه (۱/۱٠/۱٣٨٩) این تغییر قیمت ها
اِعمال خواهد شد، جدول قیمت جدید انواع نان ( سنگک، بربری، تافتون و
لواش) در ٣۱ استان کشور تدوین و منتشر گردید.


به گزارش مهر، قیمت جدید انواع نان شامل سنگک، بربری، تافتون و لواش به
شرح جدول ذیل است:

گفتنی است مهدی غضنفری وزیر بازرگانی از نهایی شدن نرخ نان به صورت
استانی در سراسر کشور خبر داده و گفته است: از روز چهارشنبه یکم دی‌ماه
نان براساس قیمت‌های جدید عرضه می‌شود. همچنین قیمت‌های جدید در
نانوایی‌های سراسر کشور نصب شده و در معرض دید مشتری قرار خواهد گرفت.


تکذیب خبر دیدار هاشمی رفسنجانی توسط روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص
مصلحت نظام

Posted:

جرس:درپی درج خبری مبنی بر دیدار هاشمی رفسنجانی با جمعی از فضلا و طلاب
قبل از ماه محرم ، اداره کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام
اطلاعیه ای به شرح زیر صادر کرده است. این اطلاعیه در ستون اخبار پایگاه
رسمی آیت الله هاشمی رفسنجانی عینا درج شده است:

با صدور اطلاعیه ای از سوی روابط عمومی مجمع انجام شد:

تکذیب خبر منتشره تحت عنوان دیدار هاشمی با جمعی از فضلا و طلاب قم

در پی انتشار خبری تحت عنوان دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی با جمعی از
فضلاو طلاب حوزه علمیه قم در چند سایت خارجی فارسی زبان ، اداره کل
روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در اطلاعیه ای ضمن توطئه آمیز
دانستن انتشار این گونه اخبار با هدف القای اختلافات در بین مسئولان
عالی‌رتبه و ایجاد تفرقه بین مردم اصل این خبر را اکیدا تکذیب کرد.

متن اطلاعیه اداره کل روابط عمومی وتبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام بدین
شرح است :


رسانه محترم


امروز چند سایت خارجی فارسی زبان خبری را درخصوص دیدار جمعی از فضلا و
طلاب حوزه علمیه قم با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نقل کرده‌اند که اصل
دیدار و خبرهای منتشر شده در آن خلاف واقع بوده و اکیداً تکذیب می‌گردد و
این امر قطعاً نشان از یک توطئه جدید درخصوص القای اختلافات در بین
مسئولان عالی‌رتبه و تفرقه بین مردم می‌باشد.


اداره کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام


چهارشنبه اول دی ماه ۱۳۸۹

خبر تکذیب شده از سوی اداره کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت
نظام به شرح ذیل است:

سخنان صریح هاشمی رفسنجانی درباره مخاطرات آینده نظام

جرس: به گزارش منابع خبری جرس از تهران، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس
خبرگان، در دیدار با جمعی از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم که قبل از ماه
محرم با ایشان صورت گرفته است، در سخنانش به سه نکته مهم با صراحت اشاره
کرده است، نکاتی که قبلا با این وضوح به آن نمی پرداخت.

اول، قانون اساسی جمهوری اسلامی که بخش قابل توجهی از آن متاسفانه به طاق
نسیان سپرده شده است، اشکالات جدی دارد و می باید در زمان مقتضی اصلاح
شود. مهمترین اشکال: اختیارات متعدد و فراوان نمی تواند در دست یک نفر
متمرکز باشد، چنین تمرکزی غالبا به فساد منجر می شود.

دوم، شواهد امر حکایت از آن دارد که آیت الله خامنه ای نسبت به آینده
نظام و رهبری پس از خود در حال برنامه ریزی و تمهید مقدمات هستند. به نظر
می رسد معظم له پسرشان "آقا سید مجتبی خامنه ای" را برای این مهم صالح
تشخیص داده اند.

بر اساس گزارش جرس، هاشمی در سومین بخش از توضیحاتِ خود در بابِ نگرانی
از آینده، گفته "با این شیوه غیرمدبرانه و ضد کارشناسی که کشور اداره می
شود، نتیجه ای جز سقوط در طالع آن متصور نیست. مسئولان نظام بنام دین
آنقدر بد عمل کرده اند که اگر گفته شود در آینده شاهد "نظام سکولار"
خواهیم بود، دور از انتظار نخواهد بود."

توضیح جرس

اداره کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام بیشک بر اساس
مصلحت نظام که خارج از این مجمع و رییس آن تعیین و ابلاغ می شود،
اطلاعیه صادر کرده است. این اداره به لحاظ سازمانی زیر نظر دبیر مجمع
تشخیص مصلحت نظاام که مستقل از رییس مجمع مستقیما تو سط رهبر تعیین می
شود انجام وظیفه می کند.معنای تکذیبیه فوق این است که اولا آقای هاشمی
رفسنجانی قبل از محرم هیچ دیداری با فضلا و طلاب حوزه علمیه قم نداشته
است. ثانیا هیچیک از مفاد سه گانه فوق را بر زبان جاری نکرده است. عدم
اظهار نظر دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره خبر رسمی اداره کل روابط
عمومی و تبلیغات و اکتفا به درج آن بدون کمترین توضیحی قابل تأمل است. با
توجه به اینکه خبر فوق عینا از منابع خبری موثق تهران نقل شده است، کوشش
می شود جزئیات بیشتری از دیدار فوق در صورت امکان در اختیار افکار عمومی
قرار گیرد.

بیانیه پایانی فعالان حقوق زنان ایران در تحصن&nbsp; ژنو: پایان تحصن،
پایان اعتراض ما نیست

Posted:

جرس: تجمعی که شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و تعدادی دیگر
از فعالان حقوق زنان در مقابل مقر سازمان ملل متحد در ژنو برای آزادی
"نسرین ستوده" وکیل مدافع و فعال حقوق بشر انجام داده‌ بودند، با انتشار
بیانیه‌ای پایان یافت.


بنا به اخبار رسیده به جرس، در این بیانیه که به امضای شیرین عبادی،
خدیجه مقدم، منصوره شجاعی، آسیه امینی، محبوبه عباسقلی زاده، پروین
اردلان و شادی صدر رسیده، آمده است: اعتراضات در دفاع از حقوق زندانیان
سیاسی و عقیدتی در ایران تا کنون به نتیجه نرسیده است و نسرین ستوده و
سایر زندانیان سیاسی همچنان در زندان و در شرایطی دشوار قرار دارند.


متن کامل بیانیه این جمع به شرح زیر است:

نسرین ستوده ، وکیل شجاع ما در زندان پس از دوازده روز، اعتصاب غذای خود
را شکسته است، هرچند که به مبارزات خود برای واداشتن قوه قضاییه به اجرای
قوانین همچنان پای بند است. او در پی بستری شدن در بهداری زندان اوین و
درپاسخ به درخواست های پیاپی دوستان و نزدیکان اش و به خاطر پایبندی اش
به "مسوولیت مادرانه" به اعتصاب غذای خود پایان داده است.

اما در عین حال اوضاع نابسامان زندانیان سیاسی و بی توجهی مقامهای قضایی
به ابتدایی ترین حقوق زندانیان دو فعال دیگر حقوق زنان یعنی بهاره هدایت
و مهدیه گلرو را که هر دو دارای احکام سنگین زندان هستند نیز به اعتصاب
غذا واداشته است.

متاسفانه شرایط زندانیان سیاسی وعقیدتی درایران روز به روز وخیم تر می
شود .تعدادی از آنان در اعتصاب غذا به سر می برند ازجمله رضا شهابی ، آرش
صادقی ، محمد نوری زاد و غلامحسین عرشی.

تعدادی سلامتی جسمانی خودرا از دست داده اند ازجمله دکتر ابراهیم یزدی ،
محمد صدیق کبودوند ،عیسی سحر خیز، محمد اولیایی فر، منصور اسانلو و ...

تعداد زیادی از فعالان حقوق زنان حکم های بسیار سنگینی برایشان صادر شده
است.

تعدادی از مادران پارک لاله با اتهامات واهی در زندان به سرمی برند و
تعدادی از فعالان جنبش دانشجویی همچون احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی در
شرایط بسیار سختی دوران محکومیت خویش را می گذرانند.

روزنامه نگارانی همچون بهمن احمدی امویی و مسعود باستانی با احکام نا
عادلانه دوران حبس خود را طی می کنند یا همچون نازنین خسروانی و عبدالرضا
تاجبک شرایط نامعلوم دارند.

علاوه بر شرایط دشواری که بر زندانیان تحمیل شده است، حتی بستگان و
خانواده زندانیان نیز از خشم حکومتی از توهین و تحقیر گرفته تا خشونت و
صدور حکم در امان نبوده اند.

ما جمعی ازفعالان جنبش زنان همانگونه که در بیانیه شماره یک عنوان کردیم،
از روز دوشنبه بیست ونهم آذر ماه 1389، (بیستم دسامبر2010) در مقابل دفتر
سازمان ملل تحصن خود را آغاز کردیم تا صدای حق طلبانه نسرین ستوده را از
این دریچه به گوش جهان برسانیم و در ضمن از سازمان ملل و به طور مشخص تر
از کمیسر عالی حقوق بشر این سازمان بخواهیم که نسبت به جان نسرین ستوده
مسوولانه تر عمل کند.

اعتراضات در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران تا کنون به
نتیجه نرسیده است و نسرین ستوده و سایر زندانیان سیاسی همچنان در زندان و
در شرایطی دشوار قرار دارند.

در طول سه روزتحصن بسیاری از فعالان مدنی و نهادهای حقوق بشری از تحصن
فعالان حقوق زن در ژنو اعلام حمایت کرده اند و اعتراض به شرایط نامساعد
نسرین ستوده، امروز تبدیل به یک درخواست عمومی برای رسیدگی به احکام
ناعادلانه همه زندانیان سیاسی در ایران شده است.

در سومین روز این تحصن نامه ای از طرف کمیسر عالی حقوق بشر خانم ناوانتم
پیلای به خانم شیرین عبادی نوشته شد که در آن ایشان شخصا قول پی گیری
موضوع را، تا رسیدن به نتیجه داده است.

در این نامه آمده است : از طرف کمیسر عالی حقوق بشر خانم ناوانتم
پیلای ،که در حال حاضر در ژنو نیستند، از شما به خاطر نامه 20 دسامبر و
اطلاع رسانی در مورد وضعیت خانم ستوده تشکر می شود.


همانطور که می دانید در 23 نوامبر 2010 کمیسار عالی بیانیه ای در مورد
وضعیت مدافعان حقوق بشر و وکلا در ایران منتشر کردند که بخشی از این نامه
به طور مشخص در مورد خانم ستوده بود.


ما گفت و گوی مستقیم مان را با مقام های ایرانی ادامه می دهیم.


نشست حقوقی که در اول و دوم دسامبر از طریق کمیساریای عالی حقوق بشر در
تهران برگزار شد نیز فرصت دیگری بود که بتوانیم گفت و گوی مستقیمی در
موردموضوعاتی که موجب نگرانی ماست با قوه قضائیه ایران داشته باشیم. از
جمله این موضوعات، اقدامهای غیر قانونی حقوقی به ویژه در پرونده های
سیاسی و محدودیتها و آزار وکلا، روزنامه نگاران و مدافعان حقوق بشر بود.


همکاران من در گفت و گوی رو در رو با مقامهای ایرانی مورد خانم ستوده را
مطرح کردند. ساز و کارهای ویژه شورای حقوق بشر نیز با مقامهای دولتی
ایران در مورد خانم ستوده وارد عمل شدند.


مطمئن باشید دفتر ما این مورد را پی گیری کرده و گامهای لازم را برخواهد
داشت تا نگرانی ما را در این مورد به طور خاص به مقامهای ایرانی منتقل
کند.

ما تحصن کنندگان، با توجه به قولی که در نامه خانم پیلای مطرح شده و نیز
به خاطر احترام به قانون کشور میزبان که به دلیل شرایط اضطراری درخواست
کنندگان و فوری بودن این درخواست، مجوز را تا روز سوم تمدید کرد به تحصن
خود پایان می دهیم اما همچنان به اعتراض خود تا آزادی نسرین ستوده، سایر
فعالان جنبش زنان، روزنامه نگاران و همچنین زندانیان سیاسی بی وقفه ادامه
خواهیم داد.

از تمامی هموطنان به ویژه تمامی رسانه های جهان درخواست می کنیم که برای
انعکاس شرایط زندانیان سیاسی عقیدتی در ایران اهمیت ویژه ای قائل شده و
با ما همراه شوند.

شیرین عبادی – خدیجه مقدم – منصوره شجاعی –- آسیه امینی – محبوبه عباسقلی
زاده- پروین اردلان - شادی صدر


نامه ترکستانی به احمدی‌نژاد: ریاست سازمان ملی جوانان را به دیگری
واگذار کنید

Posted:

جرس: فرحناز ترکستانی در نامه‌ای به محمود احمدی‌نژاد از وی خواست با
توجه به وظایف خانوادگی و ضعف قوای جسمانی ریاست سازمان ملی جوانان را به
شخص دیگری واگذار کند.

به گزارش مهر، در متن منتشر شده از سوی فرحناز ترکستانی پیرامون مسئولیت
جدیدش آمده است: اینجانب سرباز نظام مقدس جمهوری اسلامی و مقام معظم
رهبری هستم و نسبت به رئیس‌جمهوری محترم جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد ارادت
خاص دارم.

وی در ادامه پیام خود آورده است: با توجه به وظایف خانوادگی و ضعف قوای
جسمانی به علت انجام جراحی از ریاست محترم‌جمهوری تقاضا کردم این مسئولیت
خطیر (ریاست سازمان ملی جوانان) را به شخص دیگری واگذار کنند اگرچه
پذیرفتن مسئولیت در نظام مقدس جمهوری اسلامی برای هر فردی موجب افتخار و
سربلندی است و تلاش و کوشش مسئولان در این زمینه موجبات رضای الهی را
دارد.


آیت الله مکارم شیرازی: اگر شرایط کشور خاص نبود طوری دیگری برخورد
می‌کردیم و هزینه‌اش را هم می‌دادیم

Posted:

در واکنش به اظهارات اخیر رحیم مشایی
جرس: آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به اظهارات رئیس دفتر محمود احمدی
نژاد در مورد موسیقی، سخنان وی را "نسنجیده" و "توهین به فقها و علما"
توصیف کرد و گفت: ""در حال حاضر شرایط کشور خاص است و با توجه به اجرای
طرح هدفمند کردن یارانه‌ها کشور نیاز به آرامش دارد واگر شرایط خاص نبود
ما طوری دیگر با این مسأله برخورد می‌کردیم و وظیفه خود را انجام داده و
هزینه آن را هم می‌دادیم. "


اشاره این مرجع سنتیِ حوزه، به اظهارات اسفندیار رحیم مشایی، در جلسه ای
با جمعی از هنرمندان در چند روز گذشته بود، که اظهار عقیده کرد "شیطان در
دین ما اندیشه‌هایی وارد كرده تا بین هنر و دین فاصله بیندازد." وی
همچنین خاطرنشان ساخت "اگر موضوعی را بگویم می‌گویند کفر گفت؛ ولی بعضی
موسیقی را درک نمی‌کنند و نمی فهمند و می‌گویند موسیقی حرام است... بعضی
آن‌قدر عبادت می‌کنند که بر عکس از خود خدا غافل می‌شوند..."


به گزارش خبرگزاری رسا، آیت الله ناصر مکارم شیرازی صبح چهارشنبه اول دی
ماه، در آغاز درس خارج فقه خود که با حضور طلاب و روحانیان در مسجد اعظم
قم برگزار شد، به اظهارات اسفندیار رحیم مشایی واکنش نشان داد و اظهار
داشت: در رسانه‌ها و مطبوعات خبری از یکی از مسئولان منتشر شده که وی
گفته است کسانی که با موسیقی مخالف هستند نمی‌فهمند.


این مرجع تقلید گفت: ما منتظر بودیم این خبر تکذیب شود که این‌گونه نشد،
این مطلب و حرف بسیار سنگین است، تمام فقهای ما بر حرمت موسیقی لهوی
اجماع دارند، از روایات ائمه اطها‌ر نیز اینگونه بر می‌آید، امام راحل
نیز با صراحت به این مسأله تصریح دارند.


وی این سخن را "سنجیده" و "توهین به فقها و علما" توصیف کرد و گفت: "در
حال حاضر شرایط کشور خاص است و با توجه به اجرای طرح هدفمند کردن
یارانه‌ها کشور نیاز به آرامش دارد واگر شرایط خاص نبود ما طوری دیگر با
این مسأله برخورد می‌کردیم و وظیفه خود را انجام داده و هزینه آن را هم
می‌دادیم. "


مکارم شیرازی خاطر نشان کرد: این تعبیر، تعبیری بسیار زشت، زننده و توهین
به همه علما و توهین به امام است و هرکس که باشد ما نمی‌توانیم بنشینیم
با مقدسات اسلامی در جمهوری اسلامی بازی کنند.


این مرجع تقلید یاد آور شد: من به‌خاطر شرایط حساس کشور فعلا به همین
میزان قناعت می‌کنم ولی اگر فرصت مناسب پیدا شود پاسخ مناسب را به
این‌گونه افراد خواهیم داد.


این مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم تاکید کرد: معنا ندارد بعضی‌ها در کشور
مسئولیت پیدا کنند و هرچه دلشان خواست بگویند، چرا؟ امیدواریم خداوند
دشمنان اسلام را اگر قابل هدایت نیستند خوار و ذلیل کند.


مکارم شیرازی همچنین درباره اظهارنظر یکی از طلاب حاضر در جلسه مبنی‌بر
اینکه شرایط کشور همواره خاص بوده و شما باید همیشه به تکلیف خود عمل
کنید، گفت: فعلا شرایط کشور اخص‌الخاص است و باید در کشور آرامش وجود
داشته باشد.


برگزاری آخرین جلسه دادگاه احسان عبده تبریزی و مخالفت با آزادی وی

Posted:

جرس: آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات احسان عبده تبریزی هفته گذشته به
ریاست قاضی مقیسه برگزار شد، اما با این وجود این دانشجوی زندانی همچنان
در زندان به سر می برد و با تبدیل قرار بازداشت او به وثیقه موافقت نشده
است.


به گزارش کلمه، اولین جلسه رسیدگی به اتهامات احسان عبده، هشتم آبان ماه
سال جاری برگزار و با نیمه تمام ماندن دادگاه مقرر شد این جلسه در زمان
دیگری برگزار شود. دومین جلسه دادگاه وی نیز روز ۲۱ آذر ماه برگزار شد.


عبده که در انگلستان مشغول به تحصیل بود، ده ماه قبل هنگام بازگشت از این
کشور به ایران، در فرودگاه بین المللی امام بازداشت و روانه زندان اوین
شد. وی در تمام این مدت به صورت کاملا بلاتکلیف در زندان اوین به سر می
برد و هر بار بازجویان وزارت اطلاعات با آزادی او مخالفت می کنند.


احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای دانشگاه دورهام انگلستان است. حسین
عبده تبریزی، پدر احسان، یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی
نژاد و دبیر اسبق بورس تهران بوده است. وی بارها با نقدهای جامع اقتصادی
در روزنامه سرمایه، واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰
اقتصاددانی بود که در نامه هایی سرگشاده، رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را
به نقد کشیده بودند.


احسان عبده تبریزی به همراه تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰


زندان اوین به سر می برد.

تجمع فعالان و کنشگران حقوق بشری، در مقابل دفتر حافظ منافع ایران در
واشنگتن

Posted:

در اعتراض به تداوم نقض حقوق بشر در ایران
جرس: در ادامه اعتراضات بین المللی به نقض حقوق بشر در ایران و همگام و
در حمایت از تحصن فعالان حقوق بشری در ژنو، جمعی از کنشگران ایرانی ساکن
واشنگتن، روز سه‌شنبه ۲۱ دسامبر با حضور در مقابل دفتر حافظ منافع جمهوری
اسلامی در آن شهر، ضمن اعلام همبستگی با فعالان جنبش زنان خواهان آزادی
بی‌قید و شرط و فوری نسرین ستوده شدند.


به گزارش تارنمای «بنیاد برومند»، در این تجمع که به همت این سازمان حقوق
بشری و همچنین «سازمان عفو بین الملل» برگزار شد، نمایندگانی از
«دیده‌بان حقوق بشر»، «خانه آزادی»، «کمیته گزارشگران حقوق بشر» و «کمیته
همبستگی با خواسته‌های دموکراتیک مردم ایران» نیز حضور داشتند.


در این گزارش آمده است "در سال های اخیر تعداد زیادی از مدافعان حقوق
بشر و وکلا به شکل گسترده‌ای بازداشت و یا وادار به زندگی در تبعید
شده‌اند. به موازات بسته شدن فضا برای هرگونه فعالیت حقوق بشری در ایران،
برخی از کنشگران ایرانی که تا چندی پیش در کشور خود برای ارتقای وضعیت
حقوق بشر فعالیت می کردند هم‌اکنون در تلاشند تا با استفاده از امنیت
نسبی در شهرهای بزرگ سراسر دنیا توجه جهانیان را به وضعیت رو به وخامت
حقوق بشر در ایران جلب کنند."


طی هفته جاری، شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و تعدادی از
فعالان شناخته شده حقوق زنان، با اعلام تحصن در مقابل مقر سازمان ملل
متحد در ژنو خواهان آزادی «نسرین ستوده» وکیل مدافع و فعال سرشناس حقوق
بشر شده‌اند. «نسرین ستوده» بیش از صد روز را در سلول انفرادی زندان اوین
به سر برده و چندین بار در اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده
است.


گفتنی است وی طی دو روز اخیر، با در نظر گرفتن "حس مسئولیت مادرانه برای
فرزندانش" موقتا اعتصاب خود را متوقف کرده است.


در این گزارش همچنین آمده است "سازمان عفوبین‌الملل در متنی که آن را به
امضای شهروندان رسانده بود خواستار آزادی فوری نسرین ستوده گردید، ولی
دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی در را به روی نمایندگان آن باز نکرد."


لازم به ذکر است، شامگاه سه‌شنبه ۲۱ دسامبر (۳۰ آذر۱۳۸۹)، همچنین مجمع
عمومی سازمان ملل متحد، قطعنامه‌ کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل درباره
وضعیت حقوق بشر در ایران را تایید کرد و ضمن ابراز نگرانی از "نقض شدید و
مکرر حقوق بشر در ایران"، تداوم این امر را شدیدا محکوم کرد.


سندی تازه از رسوایی کهریزک؛ حریم امن برای آمران جنایت

Posted:

نیلوفر زارع
جرس: افشای متن کامل کیفرخواست دادستانی نظامی تهران علیه 12 متهم
پرونده بازداشتگاه کهریزک که به تازگی توسط منابع خبری در اختیار "جرس"
قرار گرفته، زوایایی تازه از نقض سیستماتیک حقوق بشر در جمهوری اسلامی را
به نمایش می گذارد. این سند علاوه بر روایت جنایات هولناک و تکان دهنده
علیه قربانیان بازداشتگاه کهریزک، حاوی اتهام هایی علیه مقام های اجرایی
مسوول در این بازداشتگاه است. با این حال در آن علیه آمران جنایات،
اتهامی مطرح نشده است. تاریخ کیفر خواست متعلق به 25 آذرماه 1388 است و
متن آن مبنای هشت جلسه دادگاهی بوده که از اسفند گذشته تا خرداد امسال
جریان داشت. این دادگاه در نهایت حکمی مبنی بر اعدام دو نفر از متهمان،
حبس و شلاق، پرداخت دیه و جزای نقدی و انفصال موقت از خدمت برای 9 نفر
دیگر و تبرئه یکی از متهمان رای داد.


سند تازه افشا شده نشان می دهد که تدوین کنندگان کیفرخواست چگونه از
پرداختن به نقش آمران پرونده کهریزک سرباز زده و ماجرا را در حد یک تخلف
درون سازمانی معرفی کرده اند. در این کیفرخواست گرچه از مقام های به نسبت
رده بالایی چون "سعید مرتضوی" دادستان پیشین تهران و قاضی "حسن دهنوی"
معروف به "قاضی حداد" معاون سابق امنیت دادستان تهران نام برده شده اما
عنوانی اتهامی برای آنان در نظر گرفته نشده است. خانواده سه نفر از
قربانیان بازداشتگاه کهریزک در اعتراض به همین رویه ، مهر ماه گذشته با
نگارش نامه ای خطاب به دادگاه نظامی و مقام های قضایی ایران از قصاص
عاملان جنایات گذشت کرده و خواهان محاکمه آمران شدند. با این حال نشانه
ای از تن دادن حکومت به تقاضای محاکمه آمران کهریزک دیده نمی شود و از
اظهارنظرهای مقام های قضایی نیز این گونه برمی آید که آنان به شکل
شتابزده ای در صدد مختومه کردن این پرونده هستند.

همدستی با جانیان

اواخر مردادماه گذشته دادگاه انتظامی قضات ایران مصونیت قضایی سعید
مرتضوی دادستان سابق تهران، حسن دهنوی معاون امنیت وقت دادستان تهران و
"علی اکبر حیدری فرد" از قضات مرتبط با پرونده کهریزک را لغو کرد و این
اقدام زمینه حقوقی برای محاکمه این افراد را مهیا کرد اما هنوز خبری
حاکی از در پیش بودن چنین محاکمه ای دیده نمی شود. همه این افراد منکر
دست داشتن خود در جنایات کهریزک شده اند و از پذیرش مسوولیت نیز سرباز
زده اند با این حال کیفرخواست تازه افشا شده بر نقش آمریت این افراد به
ویژه سعید مرتضوی در اعزام بازداشتی های روز 18 تیر به بازداشتگاه کهریزک
و گزارش خلاف واقع درباره علت مرگ بازداشتی ها صحه می گذارد. در نامه
خانواده سه نفر از جانباختگان قربانیان کهریزک برای محاکمه آمران این
جنایات نیز با اشاره به تلاش آمران برای گریز از محاکمه آمده است :" اگر
آمر اصلی قضایی و آمران سیاسی و امنیتی جنایت کهریزک معتقد به بیگناهی
خویش و قانونی بودن اقداماتشان هستند چرا به جای استقبال از محاکمه و
دفاع از خود در پی جنگ روانی و فریب افکار عمومی هستند؟"

تقاضا برای محاکمه این افراد در شرایطی مطرح است که بنا به اعتقاد
بسیاری از ناظران مسایل سیاسی ایران، آمریت سرکوب های پس از انتخابات
ریاست جمهوری در سطحی به مراتب بالاتر قرار داشته و کسانی چون سعید
مرتضوی و قاضی حداد نیز عملا مجری دستور مقام های بالاتر بوده اند. برای
نمونه سندی که چندی پیش توسط برخی رسانه های هوادار جنبش سبز افشا شد
نشان می داد که آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نیز به طور کامل در
جریان سرکوب های پس از انتخابات قرار داشته است. علاوه بر این سند،
سخنرانی سردار مشفق که حدود 8 ماه پیش توسط رسانه ها افشا شد از تصمیم
گیری نهادهای امنیتی واطلاعاتی عالی رتبه برای پیشبرد پروژه سرکوب های
سیاسی پرده برمی داشت. ناظران با توجه به این شواهد و قرائن بخت چندانی
برای محاکمه مرتضوی و دستیارانش قائل نیستند چرا که کشاندن آنها به پای
میز محاکمه می تواند به افشای آمران رده بالاتر منجر شود و این چیزی نیست
که مقام های حکومت خواهان آن باشند. بر این مبنا تعلیق قضایی کسانی چون
مرتضوی، قاضی حداد و حیدری فرد می تواند با هدف کاهش دادن حساسیت افکار
عمومی انجام شده باشد تا آب ها از آسیاب بیفتد و این افراد به پست های
دیگری منتقل شوند. تجربه مشابهی که قوه قضاییه ایران در برخورد با پرونده
آمران جنایات 18 تیر 78 داشته است و رویه جاری در دستگاه قضایی نیز تایید
کننده این فرضیه است. سعید مرتضوی که شاخص ترین چهره مطرح در پرونده
جنایات کهریزک است اکنون علی رغم تعلیق مقام قضایی اش مسوولیت ستاد
مبارزه با قاچاق کالا و ارز را در دولت به عهده دارد و در دانشگاه آزاد
اسلامی هم به تدریس حقوق مشغول است. او چهره ای است که گفته می شود در
زمان تصدی مقام دادستانی تهران به طور مستقیم از سوی رهبر جمهوری اسلامی
هدایت می شد و از قدرتی ویژه برای برخورد با منتقدان برخوردار بود. محرز
است که کنار گذاشتن مرتضوی با چنین کارنامه ای به دلسردی چهره های مشابه
او منجر خواهد شد و از این رو به نظر نمی آید که حکومت قصد داشته باشد که
او را به پای میز محاکمه بکشاند.

تاوان افشاگری

مقام های حکومتی جمهوری اسلامی بنابر یک سنت همیشگی انبوه گزارش های
مربوط به نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی را جعلی خوانده و آن را دسیسه ای
از سوی دشمنان نظام معرفی می کنند. پرونده جنایات بازداشتگاه کهریزک نیز
از این قاعده مستثنی نبوده است.علی رغم گزارش های متعددی که پس از آغاز
موج سرکوب های انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته درباره بدرفتاری با
بازداشت شدگان منتشر می شد مسوولان قضایی و امنیتی هرگونه بدرفتاری با
زندانیان را انکار کرده و مدعی برخورداری آنان از حقوق مصرح در قانون
بودند. با این حال انکارهای پیاپی نیز نتوانست مانع افشای فاجعه بزرگ
کهریزک شود. برخی از کسانی که توانسته بودند زنده از این بازداشتگاه ها
بیرون بیایند روایت های دردناک خود را برای مهدی کروبی از شخصیت های ارشد
اصلاح طلب باز گو کرده و او به عنوان یکی از رهبران جنبش سبز در نامه ای
به "آیت الله هاشمی رفسنجانی" رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام خواهان پیگیری
این فجایع به ویژه موضوع تجاوز جنسی شد. علاوه بر این نامه که حساسیت
افکار عمومی نسبت به وقایع بازداشتگاه ها را دو چندان کرد و حکومت را نیز
در موضع انفعال قرار داد، شهادت "محسن روح الامینی" فرزند یکی از مشاوران
عالی رتبه "محسن رضایی" در بازداشتگاه کهریزک نیز عاملی دیگر برای عقب
نشینی حکومت در این ماجرا بود. فشار افکار عمومی به همراه لابی قدرتمند
لایه های بالایی قدرت سرانجام آقای خامنه ای را ناگزیر از صدور دستور
تعطیلی بازداشتگاه کهریزک کرد اما این تعطیلی به معنای متوقف شدن پروژه
سرکوب نبود بلکه بیشتر به اقدامی جهت سرپوش گذاشتن به سایر موارد سرکوب
می مانست. مقام های حکومت پس از تعطیلی بازداشتگاه کهریزک کمیته ای برای
رسیدگی به گزارشها درباره موارد مربوط به تجاوز جنسی تشکیل دادند اما در
نهایت تمام گزارش ها را جعلی خواندند. این در حالی بود که مهدی کروبی در
بیانیه های افشاگرانه متعدد خود از فشار نهادهای امنیتی بر قربانیان
تجاوز خبر می داد و وضع برای برخی قربانیان به حدی تحمل ناپذیر بود که
آنان پس از مدتی ناگزیر از ترک کشور شدند. حکومت برای خنثی سازی تاثیر
این افشاگری ها سیلی از اتهام ها را متوجه کروبی و دیگر افشاکنندگان
ماجرای تجاوزها و شکنجه ها کرد. "علی لاریجانی" رییس مجلس شورای اسلامی
در رد افشاگری های کروبی گفت که " موضوع آزار جنسي بازداشت‌شدگان كذب است
و سياستمداران مراقب باشند مطالبي را كه قبل از تحقيق به رسانه‌ها
مي‌كشانند دستاويز بيگانگان قرار مي‌گيرد." علاء الدین بروجردی رییس
کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم برای بی اعتبار جلوه دادن
افشاگری های کروبی مدعی شد: تنها استناد كروبي تلفن‌ خوانندگان روزنامه
اعتماد ملي است."

مقام های امنیتی حتی خبرنگارانی که دست به افشای ماجرای کهریزک زنده
بودند را از تعقیب قضایی مصون نداشته و اقدام به بازداشت آنها کردند.
برای نمونه "مهدی محمودیان" خبرنگاری که نقشی کلیدی در افشای رسانه ای
جنایت های کهریزک داشت اکنون ماه هاست که در زندان به سر می برد و اتهام
او تبانی علیه نظام عنوان شده است. بازداشت او نشانه ای واضح از تلاش
نهادهای قدرت برای سرپوش گذاشتن به موارد نقض حقوق بشر به شمار می رود و
ثابت می کند که شکنجه ها و تجاوزها نه اقدامی خودسرانه توسط چند مامور
دون پایه که اقدامی برنامه ریزی شده و تحت حمایت نهادهای حاکم بوده است.

سرکوب به مثابه قاعده

پس از افشای جنایت های بازداشتگاه کهریزک، نهادها و چهره های حامی حکومت
چاره کار را در این دیدند که این فاجعه را استثنایی بر یک قاعده معرفی
کنند. آنها گزارشهای متعدد درباره شکنجه و رفتار غیر انسانی با بازداشت
شدگان حوادث پس از انتخابات در محل هایی غیر از کهریزک را نادیده گرفته و
کوچکترین توجهی به این گزارشها نشان نداده اند. ابعاد فاجعه در برخی از
بازداشتگاه ها اما دست کمی از کهریزک نداشته و ندارد. روایت هایی که برخی
از زندانیان سیاسی پیرامون شکنجه های خود در دوران بازداشت طی ماه های
اخیر منتشر کرده اند عمق فاجعه را به خوبی آشکار می کند. برای نمونه
"حمزه کرمی" مدیر سایت جمهوریت و از نزدیکان به هاشمی رفسنجانی چندی پیش
در نامه ای خطاب به آقای خامنه ای از اقدام بازجویان در فروبردن سرش به
کاسه توالت و ده ها روش شکنجه دیگر سخن گفت و "عبدالله مومنی" فعال
سرشناس دانشجویی نیز در نامه ای به رهبر ایران از شکنجه های جسمی و روحی،
اعترافات ساختگی و محاکمهء نمایشی خود و همچنین فقدان کامل استقلال قضایی
در محاکمه اش پرده برداشت. نامه هایی از این دست که تعدادشان در ماه های
اخیر رو به فزونی بوده، نشان می دهد که نقض حقوق بشر به صورت سیستماتیک
در زندان های ایران جریان دارد و حتی در زندان اوین که زیر نظر مستقیم
ناظران سازمان زندانهای کشور است نیز شکنجه در ابعادی هولناک و تکان
دهنده اتفاق افتاده است. در همه این نامه ها از قوه قضاییه ایران درخواست
شده که با برگزاری دادگاهی صالحه یا تشکیل کمیته ای حقیقت یاب دعاوی مطرح
پیرامون شکنجه ها مورد رسیدگی قرار گیرد و آمران و عاملان آن نیز مجازات
شوند. ناظران بی پاسخ ماندن انبوه این گونه درخواست ها را دلیلی بر
اراده حکومت به سرکوب می دانند و معتقدند تا زمانی که این اراده وجود
دارد نباید انتظار محاکمه آمران جنایات را داشت.

پیام تسلیت زندانیان بند ۳۵۰ اوین به مناسبت سالروز درگذشت آیت‌الله
منتظری

Posted:

جرس: جمعی از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین در پیامی به احمد منتظری،
سالروز درگذشت پدر وی، مرحوم آیت‌الله حسینعلی منتظری را تسلیت گفتند.


به گزارش کلمه، متن این پیام به این شرح است:


حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج احمد منتظری
نخستین سالروز درگذشت فقیه عالی قدر و مرجع تقلید آزاده و حامی همیشگی
حقوق زندانیان و مظلومان، حضرت آیت الله العظمی منتظری را به جنابعالی و
خانواده معزز ایشان تسلیت عرض کرده و علو درجات آن فقید سعید را از درگاه
احدیت خواستاریم.


جمعی از زندانیان بند ۳۵۰


جدول های ٩ گانه افزایش نرخ خدمات حمل و نقل درون شهری و برون شهری منتشر
شد

Posted:

جرس: بعد از تصویب افزایش کرایه حمل و نقل عمومی (تاکسی‌ها، اتوبوس‌های
برون شهری، کامیون‌ها و کشنده‌های بار) توسط دولت، که بر اساس آن نرخ
کرایه تاکسی‌ها در تهران ۱۵ درصد، در شهرهای بزرگ ۱۶ درصد و در شهرهای
کوچک ۱۸ درصد افزایش خواهد یافت، جدول های ٩ گانه افزایش نرخ خدمات حمل و
نقل درون شهری و برون شهری منتشر گردید.


به گزارش مهر، بر اساس تصویب ستاد مدیریت و حمل و نقل سوخت، تغییرات
قیمتی حمل و نقل عمومی، بسته به نوع وسیله حمل و نقل، به شرح زیر است :
کرایه تاکسی در تهران ۱۵ درصد، کرایه تاکسی در شهرهای بزرگ ۱۶ درصد،
کرایه تاکسی در شهرهای کوچک ۱۸ درصد، کرایه اتوبوس‌های درون‌شهری بدون
تغییر، بلیت مترو بدون تغییر، کرایه کامیون‌ها و کشنده‌های بار ۱۵ درصد،
قیمت بلیت اتوبوس عادی ۳۰ درصد، قیمت بلیت اتوبوس‌های ویژه ۲۰ درصد، قیمت
بلیت اتوبوس‌های فوق‌العاده ۱۵ درصد، قیمت بلیت قطار فعلابدون تغییر و
قیمت بلیت هواپیما فعلا بدون تغییر.


بر همین اساس جدول های ٩ گانۀ حداکثر افزایش نرخ خدمات حمل و نقل درون
شهری و برون شهری بدین ترتیب می باشد:


براساس جدول شماره یک، میزان حداکثر افزایش کرایه ناوگان مسافر نفت گاز
سوز شهری به شرح جدول ذیل است:


جدول شماره دو به حداکثر افزایش کرایه ناوگان مسافر بنزین سوز شهری به
شرح ذیل اختصاص دارد:


جدول شماره سه حداکثر افزایش کرایه ناوگان بار بنزین سوز شهری به شرح ذیل
است:


جدول شماره چهار به حداکثر افزایش کرایه ناوگان بار نفت گاز سوز شهری به
شرح ذیل اختصاص دارد:


جدول شمار پنج مربوط به حداکثر افزایش کرایه آژانس‌ها - خدمات آژانس - به
شرح ذیل می شود:


جدول شماره شش به حداکثر افزایش کرایه ناوگان مسافر نفت گاز سوز برون
شهری به شرح ذیل اختصاص دارد:


براساس جدول شماره هفتم، حداکثر افزایش کرایه ناوگان مسافر بنزین سوز
برون شهری به شرح ذیل است:


در جدول شماره هشتم به حداکثر افزایش کرایه ناوگان بار بنزین سوز برون
شهری به شرح ذیل اختصاص دارد:


جدول شماره نهم مربوط به حداکثر افزایش کرایه ناوگان بار نفت گاز سوز
برون شهری به شرح ذیل می شود:

گفتنی است این افزایش قیمت خدمات حمل و نقل، در پی تصویب افزایش قیمت
سوخت و حامل های انرژی توسط دولت، مورد تصویب قرار گرفته و همزمان افزایش
سرسام آور قیمت کالاها (از جمله کالاهای اساسی) و خدمات نیز، تحت تاثیر
"حذف یارانه ها" و "افزایش قیمت سوخت" و "خدمات حمل و نقل"، سیر صعودی
خود را طی می کند

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages