اعتراف باهنر به تقلب سپاه در انتخابات

47 views
Skip to first unread message

jonbesh sabz iran

unread,
Aug 28, 2012, 6:20:03 AM8/28/12
to jonbeshsabziran

تاریخ انتشار: ۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ساعت ۱۱:۳۹ بعد از ظهر

گستره تقلب در انتخابات ایران؛ از علیرضا رجایی تا محمدرضا باهنر

مرجان سیادت

 

 جرس: "در همين انتخابات مجلس اخير تا روز انتخابات به من گفتند تو نفر پنجم هستي. راي‌گيري شد من بيست و پنجم شدم. همين اينجا مي‌گويم يك مقداري از آراي من ديده نشد، البته موثر در نتيجه نبود. من احتمالا مي‌خواستم سيزدهم شوم، آنها هل دادند بيست و پنجم شدم."

 این جمله را محمدرضا باهنر نایب رییس نخست مجلس نهم در گفتگوی خود با روزنامه اعتماد بیان می گوید؛ کرمانی اهل سیاست که شش دوره سابقه حضور در پارلمان های جمهوری اسلامی دارد و به گفته مخالفانش چنان بندبازی را خوب آموخته که به این راحتی ها نمی توان او را حذف کرد. باهنر اما تقلب در انتخابات ها را تایید می کند و خود را مصداق این قضیه می داند و در عین حال به دلیل همین بند بازی در اثنای گفتگو خود هنگامی که بحث به توبه اصلاح طلبان به دلیل اتهام تقلب در انتخابات می رسد، تاکید می کند: "اين تهمت است يعني نظام امانتدار راي مردم نيست، خائن است مثل شاه است با اين تفاوت كه آن انتخابات برگزار نمي‌كرد اين مي‌كند و آرا را عوض مي‌كند. مگر در انتخابات مجلس آرا را نمي‌شمرند، هر دفعه هم سه تا حوزه باطل مي‌شود."
او در عین حال به جای واژه تقلب از عبارت "دیده نشدن" آرا استفاده می کند که البته تاثیری بر آرای او نداشته و توانسته وارد مجلس شود.

تقلب؛ ریاست جمهوری هفتم
تقلب و حواشی آن در انتخابات های مختلف جمهوری اسلامی به خصوص پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی بحث تازه ای نیست و در هر دوره ای موج راه می اندازد. در انتخابات دوم خرداد هنگامی که اوج رقابت میان خاتمی و ناطق نوری ایجاد شده بود، خبر هم قسم شدن استانداران برای پیروزی ناطق نوری در آن دوره به صورت گسترده منتشر شد تا جایی که هفته نامه گل آقا این تعبیر معروف "بنویسیم خاتمی، بخوانیم ناطق نوری" را به کار برد. با این وجود آرای خاتمی و موج اصلاح طلبی مردم چنان فزاینده بود که چاره ای جز تسلیم حاکمیت در برابر خواست مردم وجود نداشت. اما هاشمی رفسنجانی رییس جمهور وقت در نماز جمعه پیش از دوم خرداد آن سال، اندركاران اجرايي را از هر گونه اقدامي در دامن‌‌زدن به شائبه بروز تقلب در انتخابات برحذر داشت. نقل است هاشمی آنگاه که در روز رای گیری متوجه جدی بودن شائبه تقلب در انتخابات دوم خرداد 76 را می شود، پیغامی به علی محمد بشارتی وزیر وقت کشور مس دهد که اگر وضعیت ادامه داشته باشد، او را همان روز برکنار می کند. پس از آن انتخابات مشخص شد در شهرهاي استان لرستان 180 درصد واجدين شرایط در انتخابات شرکت کردند و 130 درصد به رقيب آقاي خاتمي راي دادند. هنگامي که از محمد محمدی زاده استاندار وقت لرستان و معاون فعلی احمدی نژاد پرسیدند چرا اين نامردي را کردي پاسخ داده بود: "بقيه استانداران نامردي کردند. چرا که آن ها هم قرار بود همين کار را بکنند."

تقلب؛ مجلس ششم
دو سال و اندی پس از آن تاریخ، هنگامی که موسم انتخابات ششمین دوره مجلس فرا رسید، چالش میان وزارت کشور و شورای نگهبان بالا گرفت. احمد جنتی و همکارانش در شورای نگهبان ابتدا شمارش کامپیوتری آرای انتخابات را پذیرفتند اما پس از مدتی آن را رد کردند.
جا به جایی آرا همان نقطه ای است که محمدرضا باهنر نیز در گفتگوی خود با روزنامه اعتماد آن را تایید می کند. در آن دوره از انتخابات وقتی مشخص شد هیچ کدام از نامزدهای جناح راست حایز اکثریت آرا نشدند، احمد جنتی در نامه ای به آقای خامنه ای نوشت: " پس از بررسي 528 صندوق توسط هيئت اجرايي و هيئت نظارت در اواخر سال 1378، پرونده‌ انتخابات حوزه‌ انتخابيه‌ تهران در اواخر اسفند 1378 به شوراي نگهبان ارسال شد. در اين پرونده شكايت چند تن از داوطلبان نمايندگي وجود داشت كه مطابق قانون، شوراي نگهبان بايد به آنها رسيدگي مي‌كرد. شوراي نگهبان به منظور رسيدگي به شكايت ياد شده و همچنين رفع و دفع برخي شبهات علاوه بر موارد شكايت، تعداد ديگري از صندوق‌ها را مورد بررسي قرار داد و مجموعاً 867 صندوق مورد بازشماري قرار گرفت و متأسفانه با برخي از اشكالات و تخلفات شكلي و ماهوي برخورد شد و با توجه به نتايج كنوني، شوراي نگهبان نمي‌تواند صحت انتخابات را تأييد كند. با عنايت به آنچه گذشت، شوراي نگهبان مصلحت ديد كه موضوع و مسائل مربوط به آن را به استحضار حضرتعالي برساند و از آن مقام معظم تقاضاي راهنمايي كند."
رهبر جمهوری اسلامی هم در پاسخ نوشت: " صندوق‌هايي كه مخدوش بودن آن از نظر شوراي نگهبان به اثبات رسيده است و با معيارهاي آن شورا قابل تأييد نيست بايد ابطال گردد."
این روند در نهایت باعث ابطال 700 هزار رای مردم تهران و جایگزینی غلامعلی حدادعادل پدر عروس آیت الله خامنه ای به جای علیرضا رجایی کاندیدای ملی مذهبی ها شد. رجایی از یکسال پیش برای تحمل هفت سال حبس در زندان اوین به سر می برد.
مصطفی تاج زاده رییس ستاد انتخابات کشور با شکایت احمد جنتی به محاکمه کشیده شد و به اتهام تقلب در انتخابات به حبس و انفصال از خدمات دولتی در دادگاه بدوی محکوم شد. تاج زاده نیز همان زمان از جنتی شکایت کرد اما پس این شکایت همچنان پس از 12 سال مسکوت مانده است. وی که از یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم تاکنون در بند دو- الف سپاه زندانی است، در این خصوص می گوید: "جنتی تقلب کرد و حدادعادل را که رأی نیاورده بود به جای کاندیدایی که مردم تهران به او رأی داده بودند، یعنی دکتر علیرضا رجایی، به مجلس فرستاد. من با این که اکنون پستی ندارم اما هم چنان مسوولیتم باقی است و خود را موظف می دانم که این دو را وادار به عذرخواهی رسمی از مردم کنم. اهمیت این مسئله به عنوان وظیفه ملی برای من به حدی است که حتی اگر آقای جنتی به دیار باقی برود که در محکمه عدل الهی مجبور به جواب گویی در مورد این بی عدالتی و عدم رعایت حق الناس باشد، من تا روزی که زنده ام با پیگیری هایم تن او را در گور خواهم لرزاند تا آن که بازماندگانش مجبور به عذرخواهی از مردم و حلالیت طلبیدن از آن ها شوند."
شورای نگهبان در انتخابات های بعدی مجلس اما به گونه ای دیگر رفتار کرد و تصمیم گرفت پیش از رسیدن انتخابات به روز رای گیری، در همان ابتدا کاندیداهایی که نباید رای بیاورند را رد صلاحیت کرد. رد صلاحیت نیمی از نمایندگان مجلس ششم، نمونه ای از استراتژی شورای نگهبان برای مدیریت و مهندسی انتخابات های مجلس بود. بدین ترتیب احمد جنتی، تاثیرگذارترین چهره بر انتخابات های پارلمانی شد، تا جایی که تاج زاده می گوید: "البته جنتی در دادگاه افکار عمومی محاکمه شده است و این که روی دست ملانصرالدین زده تاوان همین دهن کجی‌ها به مردم و رای آنان است و دادگاه عدل الهی هم در انتظار اوست."
دبیر و شش تن از فقهای این شورا منصوب رهبری هستند و اعتراض به عملکرد آن در واقع نوعی اعتراض به رهبر جمهوری اسلامی تلقی می شود.

تقلب، ریاست جمهوری نهم
پس از انتخابات مجلس ششم، شورای نگهبان تصمیم به دخالت زیادی در آرای مردم نداشت. خاتمی رقیبی نداشت تا آرای او تغییر کند و انتخابات مجلس هفتم نیز به همت ردصلاحیت ها، با مشارکت حداقلی مردم برگزار شد. انتخابات ریاست جمهوری نهم اما پس از برگزاری در مراحل اول و دوم تردیدهایی در خصوص احتمال تقلب سازمانی، خارج از محدوده هیئت های اجرایی به وجود آورد. در آن دوره از انتخابات مصطفی معین، هاشمی رفسنجانی و کروبی مدعی تقلب در انتخابات به نفع محمود احمدی نژاد شدند تا جایی که برخی بازرسان وزارت کشور نیز تقلب در انتخابات را تایید کردند.
مهدی کروبی پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات که حاکی از راه یابی هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد به دور دوم بود طی مصاحبه‌ای مدعی شد آرا توسط شورای نگهبان دستکاری شده‌است. این انتقاد با واکنش صریح رهبر جمهوری اسلامی مواجه شد. کروبی سپس اعلام کرد: "حدود ساعت سه بامداد شنبه بیست و هشتم خردادماه که ثبت رسمی آرا در سایت انتخابات آغاز شد، تمام آمارهای رسمی رای اینجانب را بسیار بالاتر از سایر کاندیداهای محترم نشان می‌داد. ساعت پنج بامداد که اینجانب به استراحت پرداختم، رای بنده حدود ۲۵ درصد و رای سایر کاندیداها کمتر از بیست درصد بود. در همان ساعات بعضی از دوستان با توجه به آرای شصت و هفتاد درصدی در بعضی استان‌ها، معدل بیست و پنج درصدی ثبت شده به نام اینجانب را مشکوک می‌دانستند اما پس از حدود دو ساعت که از خواب بیدار شدم، مانند بیداری از خواب اصحاب کهف، دریافتم که همه چیز تغییر کرده‌است."
محمد هاشمی، برادر اکبر هاشمی رفسنجانی نیز درباره انتخابات سال 84 می گوید: "من معتقدم از ابزار غیر رای استفاده شد حال اسمش را هر چه می‌خواهید بگذارید من دست کاری در آرا، تعویض رای و استفاده از امکانات دولتی در انتخابات را ابزار غیر رایی می‌دانم اگر شما کشوری را به من نشان دهید که در دو دوره انتخابات رای هفت میلیونی به هفده میلیون و رای بیست میلیونی به ده میلیون تبدیل شده باشد من حرف شما را می‌پذیرم."

تقلب؛ ریاست جمهوری دهم
اگرچه کاندیداهای انتخابات ریاست نهم نسبت به مسئله تقلب هشدار دادند اما جدی گرفته نشدند تا اینکه موسم انتخابات دهم رسید و برخلاف انتخابات قبلی، مشارکت به اندازه ای بالا بود که نتایج اعلام شده باعث اعتراض های گسترده مردم تا یکسال پس از آن شد. در نتیجه این اعتراض، میرحسین موسوی و مهدی کروبی با دستور رهبر جمهوری اسلامی روانه حبس خانگی شدند. واکنش ها به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری همچنان ادامه دارد.

تقلب؛ سپاه پاسدران
نهمین دوره انتخابات مجلس ایران یک دستاورد بزرگ برای مخالفان ادعای تقلب و تخلف در انتخابات ها بود. علی مطهری از چهره های شاخص جریان اصولگرا، در آخرین نطق مجلس هشتم پرده از دخالت های سپاه در جریان انتخابات برداشت. به گفته مطهری "دخالت سپاه در بسياري از حوزه‌هاي انتخابيه به صورت حمايت جدي از كانديداهاي مورد نظر خود بود، بسياري از كانديداها چه آن‌هايي كه راي آوردند و چه آن‌هايي كه راي نياوردند اين واقعيت را تاييد مي‌كنند و اين امر آفتي براي سپاه و براي آينده انقلاب اسلامي و مخالف توصيه معروف امام (ره) است." علی مطهری نخستین مقام در جمهوری اسلامی به شمار می رفت که از تریبون یک نهاد رسمی یعنی مجلس از دخالت سپاه در روند انتخابات انتقاد کرد.
پس از مطهری، نوبت به اسدالله بادامچیان، کاندیداهای مغلوب مجلس نهم و نماینده تهران در مجلس هشتم رسید. به گفته قائم مقام حزب موتلفه: "در انتخابات مجلس نهم يك بخشي از سپاه آمدند به طرف جبهه پايداري؛ طبيعي است 30 هزار راي من در تهران كم مي شود. يعني در تهران آخرين نفر 260 هزار راي آورده و من 230 هزار راي آوردم؛ پس 30 هزار راي كم آوردم. يك بخشي از سپاه رفت طرف جبهه پايداري و آنان را تاييد كرد. اين موجب شد تعداد راي اين طرف كم شود. در انتخابات، آناني كه در همه فهرست هاي اصولگرايان مشترك بودند، همه راي آوردند."
با بررسی موارد فوق به نظر می رسد محمدرضا باهنر نیز همچون بادامچیان و بسیاری از اصولگرایان، قربانیان سازمان های رای مخفی در جمهوری اسلامی باشند. سازمان هایی که تاکنون دو عضو آن یعنی شورای نگهبان و سپاه پاسداران به جامعه معرفی شده اند. دو نهادی که به صورت مستقیم زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی هستند. تقلب در جمهوری اسلامی همچنان قربانی می گیرد؛ از علیرضا رجایی، هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی تا محمدرضا باهنر.

 

 

 

 

تاریخ انتشار: ۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ساعت ۱۰:۱۲ قبل از ظهر

حسین کروبی در واکنش به اظهارات محمدرضا باهنر: اگر دین نداری لااقل آزاده باش

جرس: حسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی در متنی که در صفحه شخصی خود در فیس بوک منتشر کرده است، به اظهارات محمدرضا باهنر درباره مهدی کروبی، میرحسین موسوی و کرباسچی پاسخ داده است.

 

محمدرضا باهنر در مصاحبه خود با روزنامه اعتماد، اظهاراتی را در خصوص مهدی کروبی، میرحسین موسوی و کرباسچی (رئیس ستاد مهدی کروبی در انتخابات ۸۸) مطرح کرده بود. بخشی از اظهارات وی در خصوص کرباسچی، با واکنش این شهردار سابق تهران روبرو شد.


محمدرضا باهنر در گفت و گو با اعتماد طی اظهاراتی ادعا کرده بود "همه عالم می دانستند کرباسچی به عنوان رییس ستاد کروبی به میرحسین رای داده".


باهنر در بخش دیگری از اظهارات خود در ادعایی گفته بود: "سال ۸۴ کروبی پنج میلیون رای نیاورد. احمدی‌نژاد که نفر دوم بود چهار میلیون رای داشت. کروبی چطور پنج میلیون رای داشت؟ "


این اظهارات در حالیست که بنا به اعلام شورای نگهبان، آقای کروبی در سال ۸۴ بیش از ۵میلیون رای داشت.


این راهیافته مجلس در بخش دیگری از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد مدعی شده بود: “کسی که می‌گوید من نیم ساعت خوابیدم رایم عوض شد. کسی که رییس ستادش را کرباسچی می‌گذارد که همه عالم می‌دانستند به موسوی رای می‌دهد جز خود کروبی، چنین فردی از نظر شما یک رجل سیاسی است؟


باهنر در اظهار نظر دیگری در خصوص میرحسین موسوی گفته بود: “من خودم رفتم به مهندس موسوی گفتم ۲۰ سال خانه نشستی هیچ کاری نکردی، حالا۱۳ میلیون رای گیرت آمده قدر این ۱۳ میلیون را بدان، مدیریت شان کن، حتما در قدرت آینده می مانی اما نمک نشناسی و زیاده خواهی، او را به این روز کشاند.”


محمد حسین کروبی در پاسخ خود خطاب به باهنر از دیدار این نماینده مجلس با مهندس موسوی در پیش از انتخابات پرده برداشته و گفته است که وی در دیدار با میرحسین از ایشان درخواست کرده تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند.


فرزند ارشد مهدی کروبی در بخش دیگری از متن خود، خطاب به باهنر گفته است: ” زمانی که حرف شما را شنیدم یاد آن نماینده تبریز در مجلس هفتم افتادم که به شما صفتی داد و اکنون می فهمم! آقای باهنر؛ حالا این دفعه چی مصرف کرده اید که به این هذیان گویی ودری وری افتادید و رای آقای کروبی را ۴ میلیون متصور می شوید!؟


متن کامل نامه حسین کروبی بدین شرح است:


آقای باهنر در مصاحبه با روزنامه اعتماد اظهارات و ادعاهایی را مطرح کرده که من لازم دیدم به وی پاسخی درخور ایشان بدهم:
ابتدا در مورد اینکه شما مدعی شدی در سال ۸۴ آقای کروبی ۴ میلیون رای بیشتر نداشت؛ این نکته را باید بگویم که من زمانی که اظهار نظر شما را شنیدم یاد نماینده تبریز در مجلس هفتم افتادم که به شما صفتی داد و اکنون می فهمم! آقای باهنر؛ حالا این دفعه چی مصرف کرده اید که به این هذیان گویی ودری وری افتادید و رای آقای کروبی را ۴ میلیون متصور می شوید!؟
در انتخابات سال ۸۴ پدرم بیش از ۵ میلیون رای آوردند و آقای احمدی نژاد با اختلاف نزدیک به ۶۰۰ هزار رای موفق به رفتن به مرحله دوم شد که البته دو نیم میلیون از آرای آقای احمدی نژاد متعلق به ۳استان بود!! البته بر همگان در آن زمان واضح بود که وزارت کشور دولت اصلاحات می خواست رقیب ضعیفی را مقابل آقای هاشمی به دور دوم برساند، و چشمش را به این تقلب بزرگ بست که بتواند در نهایت آقای هاشمی را رئیس جمهور کند.
آقای باهنر! در مورد عدم رجل سیاسی بودن پدرم سخن به میان رانده بودید. باید بگویم که آن زمانی که شما دوران طفولیت را سپری می کردید، آقای کروبی در زندان های قزل قلعه و قصر و در حال مبارزات سیاسی بود و بلافاصله بعد از انقلاب هم نماینده امام و موسس کمیته امداد و بنیاد شهید و نیز نماینده مجلس شد. اما جنابعالی به رانت شهادت برادرتان، که خدا میداند روح آن مرحوم عزیز؛ چه عذابی ازشما می کشد؛ به نمایندگی مجلس رسیدید و پله های ترقی را طی کردید.
از دیدگاه من کسانی که به این رهبران جنبش توهین می کنند به دلیل خلاف های مالی و اخلاقی سنگینی است که دارند و افرادی امثال شما برای سرپوش گذاشتن به این مسائل و ایجاد حاشیه امنیتی دست به این فحاشی ها می زند.
آقای باهنر!
شما از نمک نشناسی مهندس موسوی سخن گفته اید!
لیکن بنده شما را مانند آفتابپرستی می دانم که به هر طرف که گرما و قدرت میرود شما نیز به همان طرف میروی و رنگ عوض میکنی. امیدوارم یادتان نرفته باشد که شما قبل از انتخابات سال ۸۸ به حضور جناب آقای مهندس موسوی عزیز رسیدی و از ایشان خواهش کردی که وارد انتخابات شوند و کشور را از دست احمدی نژاد نجات دهند!؟
در خصوص اظهار نظرتان درباره آقای کرباسچی، توصیه می کنم که اگر دین نداری لااقل آزاده باش! که اینچنین تهمتی را به آقای کرباسچی میزنی

 

 

 

تاریخ انتشار: ۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ساعت ۷:۰۷ بعد از ظهر

ناگفته‌های مشاور کروبی از جزئیات تقلب‌ها و مهندسی انتخابات در سالیان گذشته

جرس: سخنان اخیر محمدرضا باهنر، واکنش های بسیاری را برانگیخت. ادعاهای دروغین او درباره رای کروبی و برخی مسئولان ستاد او، در کنار اعتراف وی به تقلب و دستکاری آرا در انتخابات مجلس، از جمله نکات بااهمیتی بود که در فضای سیاسی کشور بازتاب داشت.

اکنون اسماعیل گرامی مقدم در مصاحبه با کلمه، به این اظهارات واکنش نشان داده و ضمن بیان ناگفته های بسیاری از تقلب های انتخاباتی سالیان گذشته، وزارت کشور دولت احمدی نژاد را به مهندسی چند انتخابات اخیر و دست بردن در آرای مردم متهم کرده است.

این نماینده سابق مجلس برای این ادعای خود نیز شواهد متعددی را ذکر کرده و از جمله در خصوص انتخابات گذشته مجلس، به ارائه مستندات آماری آشکاری پرداخته است که نشان می دهد عدد مشارکت در انتخابات واقعی نیست و روی نمودار برده شده و مسئولان دولتی حتی این کار را هم با ناشی گری انجام داده اند و درصدهایی که اعلام کرده اند به تنهایی نشان از دستکاری شدن اعداد و ارقام دارد.

وی همچنین خاطره های خواندنی متعددی را درباره انتخابات دوره های مختلف بیان کرده و برنامه جریان مدعی اصول برای تغییر قانون انتخابات را نیز نشانه ای دیگر حاجی از اعتراف به تقلب دولت در چند انتخابات اخیر دانسته است. او همچنین از باهنر پرسیده است وقتی خود او دولت هم جناح خود را به تقلب متهم می داند، چطور انتظار دارد اصلاح طلبان و منتقدان بپذیرند در حالی که نمایندگان نامزدهایشان از شعب رای گیری اخراج شدند و تمامی سیستم ارتباطی پیامک ها قطع شده است، و مسئول اجرای انتخابات هم که آنها را نه تنها منتقد بلکه دشمن می خواند، به همان نسبت دستکاری آرای مورد اعتراف باهنر به دستکاری آرای نامزدهای اصلاح طلب اقدام نکرده باشد؟!

مشروح گفت و گوی کلمه با اسماعیل گرامی مقدم، مشاور مهدی کروبی و نماینده مجلس هفتم، پیش روی شماست:

 

در روزهای گذشته آقای سید مصطفی تاج زاده در نامه ای که به همسرشان نوشته بودند، به دستکاری آراء انتخابات و جا به جایی آرای آقای علیرضا رجایی با حداد عادل اشاره کرده بودند. ظاهرا جناب عالی در زمان برگزاری انتخابات مجلس ششم، عضو کمیته مرکزی بازرسی انتخابات کشور بودید. آیا در جریان این جابه جایی هستید؟

 

ضمن تقدیر و تشکر از جنابعالی و همکارانتان در مسئولیت سنگین رسانه ای، باید عرض کنم همزمان با پذیرفتن بازشماری آراء یک سوم صندوق های تهران توسط شورای نگهبان و وزارت کشور، اینجانب با حکم آقای موسوی لاری وزیر کشور وقت به عنوان بازرس ویژه در بازشماری آرای تهران در سایت شمال تهران منصوب و مستقر شدم و با دیگر همکارانم ناظر بر روند بازشماری آراء توسط نمایندگان هیئت های اجرائی و هیئت های نظارت بودیم. در آن یک هفته که شبانه روز در سایت فرمانداری شمیرانات مستقر بودیم، آنقدر دقت عمل اعضای ناظرین ومجریان از حساسیت بالایی برخوردار بود که برخی از صندوق های پرحجم را گاهی تا سه مرحله شمارش مجدد می کردند و این روند در سایت جنوب که در شهر ری مستقر بود نیز با همین کم و کیف ادامه داشت.

روند بازشماری آرا همچنان ادامه داشت و خاطرم هست درحالی که یک چهارم صندوق های تهران بازشماری شده بود و به سمت اتمام یک سوم صندوق ها پیش می رفت، نتایج بازشماری ضمن اینکه دلالت بر صحت شمارش آراء درمرحله اول را داشت، آراء آقای علیرضا رجایی افزایش یافته بود و این گزارش ها به طور مرتب توسط نمایندگان شورای نگهبان به آقای احمد جنتی گزارش می شد؛ تا اینکه همانگونه که آقای مصطفی تاج زاده در نامه اخیرشان به درستی اعلام کردند، دبیر شورای نگهبان به طور یکطرفه دستور توقف بازشماری آراء را دارند و سپس با ابطال ۷۰۰ هزار رای مردم تهران، جابه جایی های نفرات آخر لیست به دلخواه شورای نگهبان تغییر کرد.

در تمامی جلساتی که تا ماهها به صورت مشترک میان هیئت های اجرائی و شورای نگهبان وجود داشت و ما هم به عنوان بازرسان انتخابات شرکت داشتیم و حتی کار به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس کشید، همواره مسئولین سایت شورای نگهبان بر صحت انتخابات در شمارش اولیه تاکید می کردند و هرگز بازشماری آراء را نیز مورد کوچک ترین تردید قرار نمی دادند. در حقیقت آقای تاج زاده قربانی مسئولیت پذیری و حفظ امانت داری دردفاع از رای ملت شد و از خدمات دولتی تعلیقش کردند.

آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان درمصاحبه خود مدعی شده اند که دولت و وزارت کشور مجری انتخابات نیست. نظر شما در این خصوص چیست؟

راستش من خیلی تعجب کردم که چرا آقای کدخدایی این اظهار نظر را کرده است و کمی هم به اصل خبر شک کردم و به همین دلیل اصل مصاحبه ایشان را مجددا مطالعه کردم، اگر واقعا ایشان نمی دانند هیئت های اجرائی به پیشنهاد فرمانداران و استانداران برای اجرای انتخابات به هیئت های نظارت معرفی و سپس با حکم فرمانداران و استانداران به این سمت منصوب می شوند، وای به حال شورای نگهبانی که سخنگوی آن فاقد حداقل اطلاعات درباره فرایند انتصاب مجریان انتخابات است و یا در جهت کتمان سازی حقایق اظهار نظر می کند!

روشن است که وزارت کشور نه تنها به عنوان مجری انتخابات مسئولیت لجستیک انتخابات را دارد، بلکه به عنوان مجری مسئول برگزاری انتخابات علاوه بر تعیین هیئت های اجرائی، نمایندگان فرمانداران به عنوان رئیس هرشعبه اخذ رای توسط فرمانداران انتخاب می شود.

تحلیل شما از اینکه برخی در جریان مدعی اصول گرایی قصد تغییر قانون انتخابات را دارند، به نحوی که دیگر وزارت کشور مسئول اجرای انتخابات نباشد، چیست؟

خوب مسلم است که آفتاب آمد دلیل آفتاب، قریب به اتفاق مسئولین حکومتی چه در مجلس و چه در شورای نگهبان به دلیل اشراف بر روند تخلفات گسترده انتخاباتی در سه انتخابات گذشته که توسط دولت احمدی نژاد به اجرا در آمده، هیچ اعتمادی به این مجری ندارند.

خود من به خاطر دارم پس از انتخابات شورای سوم و مجلس هشتم به آقای مهندس باهنر عرض کردم این شتری است که روزی بر در خانه شما اصولگرایان نیز خواهد نشست. اما چرا می گویم آفتاب آمد دلیل آفتاب؟ به این دلیل که سماجت و پیگری جدی مسئولین حکومتی برای تغییر مجری انتخابات، یک دلیل قطعی بر درستی اعتراض معترضان انتخابات سال ۸۸ به وقوع تقلب در انتخابات گذشته بوده است. در واقع امروز شعار رای من کو با ادبیات سیاسیون جناح اصول گرا به شعار تغییر مجری انتخابات تغییر شکل یافته است.

این اعتراف بخش هایی از حاکمیت به تقلب در انتخابات پیشین که در تغییر طرح مجری انتخابات کاملا مستتر است، جنبه سهوی یا اختیاری ندارد بلکه کاملا جنبه اجباری و انتخابی دارد؛ به این معنی که اگر این هزینه را، یعنی اعتراف به تقلب در انتخابات توسط بخش هایی از حاکمیت را در قالب تغییر مجری انتخابات، امروز پرداخت نکنند فردای روز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باید شکست از نامزد مورد علاقه و مورد حمایت آقای احمدی نژاد را بپذیرند و یا در خیابان ها فریاد بزنند رای من کو؟!

شما به عنوان سخنگوی جناب آقای کروبی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به طور طبیعی با رئیس ستاد انتخابات یعنی غلامحسین کرباسچی به طور مدام در تماس و ارتباط بوده اید. سخنانی که اخیرا به نقل از محمدرضا باهنر منتشر شده، در خصوص ربط رئیس ستاد انتخابات آقای کروبی به رجال سیاسی بودن یا نبودن آقای کروبی را چگونه ارزیابی می کنید؟

چند نکته را باید عرض کنم. نکته اول؛ اینکه آقای کرباسچی به آقای کروبی رای نداده یک دروغ بزرگ است و دلیل این دروغ هم خیلی روشن است. عاملین تقلب در انتخابات سال ۸۸ به دلیل باوراندن رای ساختگی آقای کروبی ناگزیر بودند پروژه توطئه ای را علیه آقای کرباسچی پی ریزی کنند، به همین دلیل درست بعد از انداختن رای آقای کرباسچی که به شهادت بسیاری از دوستان که همراه ایشان بودند کاملا مخفی بود، سایت های منتسب به جریان دولت این دروغ شاخ دار را در رسانه های خود انعکاس دادند.

نکته دوم؛ اینجانب به عنوان سخنگو و مشاور آقای کروبی که از اوایل اسفند ماه سال ۸۷ کارم را با آقای کرباسچی به طور دائم به مدت ۴ الی ۵ ماه یعنی تا شهریور ماه سال ۸۸ آغاز کردم، شاهد بودم که آقای کرباسچی در مقام رئیس ستاد انتخابات شبانه روز سر از پا نمی شناخت و تعداد پرشمار سفرهای ایشان به مناطق مختلف کشور برای سخنرانی به حمایت از آقای کروبی که به طور مدام هم متن آنها روی سایت ها قرار می گرفت، تعداد مصاحبه های آقای کرباسچی با مطبوعات و رسانه ها، تعداد جلسات ایشان با گروه ها و تشکل های سیاسی، صنفی و اقوام همه و همه نشان می دهد ایشان با تمام وجود مردانه به نفع آقای کروبی وارد عرصه انتخابات شد. مگر می شود باور کرد دبیرکل حزبی، علی رغم پرداخت هزینه های سنگین وارد حمایت از نامزدی در انتخابات بشود و این همه ناروا و ناسزا بشنود و آن وقت به نامزد مورد حمایتش رای ندهد؟!

نکته سوم؛ اگر حتی به مانند ذهن مسموم آقای باهنر، سیاسی هم به مسئله نگاه کنیم، بدان معنی که آقای کرباسچی تمایل داشته است آقای موسوی رای بیاورد و با کابینه ایشان همکاری کند! خوب مسلما عقل سیاسی دراین شرایط هم ایجاب می کند رئیس ستاد انتخابات به نامزدی آقای کروبی رای دهد تا قدرت چانه زنی نامزد مورد حمایتش افزایش یابد.

چهارم؛ میزان کسب آراء واقعی هر نامزد، مدیریت رئیس ستاد انتخابات را نشان می دهد. چگونه ممکن است فردی به مانند آقای کرباسچی از این مهم غافل شده باشد و چگونه می شود باور کرد که ایشان اقدامی علیه آبروی مدیریتی خود و سوابق خود کرده باشد؟

پنجم؛ رجال سیاسی بودن آقای کروبی هزار و یک دلیل دارد که من ناگزیرم به همان دلیلی که آقای باهنر می گوید آقای کروبی با انتصاب آقای کرباسچی رجال سیاسی بودن آقای کروبی زیر سوال است اشاره کنم. باید عرض کنم آقای مهندس باهنر! همین که آقای کروبی مدیری را به عنوان رئیس ستاد انتخابات خود منصوب کرد که مدیریت عالی او در شهرداری تهران تاکنون تجربه نشده است و به تعبیر بسیاری از متخصصین امور شهرداری بایستی مجسمه او را به طلا گرفت، حقیقتا آقای کروبی با این انتصاب مهر دیگری برپرونده رجال سیاسی خود زده است.

ششم؛ خوب است همکار محترم بنده در مجلس هفتم وقتی مصاحبه می کنند قبل از ارائه آمار حداقل به اینترنت مراجعه کنند و اعداد و ارقام را به درستی استخراج کنند تا کمتر پرت و پلا بگویند! جهت اطلاع آقای باهنر عرض می کنم آقای کروبی در انتخابات نهم ۵ میلیون و صدهزار رای و آقای احمدی نژاد ۵ میلیون و ششصد هزار رای آورده بودند.

کلام آخرم به ایشان این است که قدری به سخنان و سفارش های پیشوایان دینی نظیر امام حسین (ع) توجه داشته باشند که در میدان کارزار فرموده اند: اگر دین ندارید حداقل آزادمرد باشید.

آقای باهنر! این چه انصاف و مردانگی است که شما به خرج می دهید و این چه هنری است در حالی که آقای کروبی ۲۰ ماه است در حصر خانگی است و قادر به دفاع از خود نیست، علیه او اظهار نظر می کنید؟

آقای باهنر در همین مصاحبه مدعی است خود او نفر پنجم انتخابات دوره نهم بوده است و به واسطه دستکاری به رتبه ۲۵ تنزل یافته است. چرا اینک ایشان مدعی این تقلب در این انتخابات شده است؟

من از آقای باهنر این سوال را دارم؛ شما که همه اصولگرا هستید و صرفا به دلیل نقدهای کوچکی که به آقای احمدی نژاد داشته اید، معتقدید دستگاه اجرایی او در انتخابات رای شما را به طور فاحش جابه جا کرده است، آن هم در حضور اعضای شعب اخذ رای که اکثریت آن از حامیان شما هستند! پس چگونه ما باور کنیم با همین استدلال شما و در حالی که نمایندگان نامزدهای ما از شعب رای گیری اخراج شدند و تمامی سیستم ارتباطی پیامک ها قطع شده است، و مسئول اجرای انتخابات هم که ما را نه تنها منتقد بلکه دشمن می خواند، به همان نسبت دستکاری آرای شما به دستکاری آرای نامزدهای اصلاح طلب اقدام نکرده باشد؟!

بله، سخن آقای باهنر درخصوص جابه جایی رایش کاملا درست است، و هر تحلیلگر انتخاباتی در یک محاسبه ساده به سطح معنی دار رای آقای باهنر با تقریب کمتر از یک هزارم دست می یابد که پنج نفر اول دو لیست در صدر لیست قرار گرفته اند اما فقط یک نفر یعنی آقای باهنر به رتبه ۲۵ کوچ کرده است که همه می دانند آقای باهنر جایگاه مجلسی اش حتی از آقای حداد عادل هم برتر است.

اما من به آقای باهنر عرض می کنم برادر محترم! نه تنها آراء شما در مجلس نهم جابه جا شده بلکه آراء لیست آقای مطهری نیز جابه جا شده است، مگر می شود در غیاب اصلاح طلبان حامیان اصولگرایان از میان سه لیست اصلی، از هر دو لیست تقریبا” ۱۵ نفر انتخاب کنند و از لیست سوم صرفا سرلیست را انتخاب کنند!

خیر، برادر عزیز! از آقای علی مطهری ترسیدند و رای او را اعلام کردند، ولی از یاران علی مطهری که جملگی منتقدان آقای احمدی نژاد بودند نگرانی وجود نداشت به همین دلیل در خصوص افرادی نظیر حمیدرضا کاتوزیان که از منتقدان جدی دولت بود، به همین میزانی که در رای شما دستکاری شد در رای ایشان نیز دستکاری شده است و خوب است بیش از این جرات به خرج دهید و به جای اینکه به موضوعات بی اساس و دروغ پراکنی ها بپردازید، از حقوق ضایع شده ی دیگر همکارانتان دفاع کنید.

درباب انتخابات مجلس نهم هم خوب است یک نکته را به آقای باهنر و همفکران ایشان یادآوری کنم و آن این است که دستکاری در انتخابات نهم محدود به موردی که آقای باهنر و یا مواردی از این دست نمی شود، بلکه دستکاری در افزایش کل آراء تا ۶۴% نیز مشهود است.

آقای باهنر! رشته تحصیلی شما مهندسی است و خوب به خاطر دارید در دروس پایه و تخصصی، هنگامی که دانشجویان نمراتشان از ۵۰% به پایین کاهش می یابد، اساتید مربوطه به ناچار نمره هر دانشجو را با یک ضریب ثابت مثلا ۳۰% روی نمودار و منحنی می برند. در انتخابات مجلس نهم با عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات، آراء ماخوذه به مانند نمرات دانشجویان به زیر ۵۰% کاهش یافت و در اینجا وزارت کشور در جای استاد نشست! و کل آراء هر حوزه انتخابیه را با ضریب ۳۰% روی نمودار برد، بی آنکه توجه کند استاد وقتی نمرات را روی نمودار می برد برایش مهم نیست که چند درصد به کل نمرات اضافه شده است، و درست این اشتباه را وزارت کشور در انتخابات نهم انجام داده است و به همین دلیل وقتی که آراء ۳۱ استان را بر اساس اعلام سایت وزارت کشور با هم جمع می کنیم و متوسط مشارکت را محاسبه می کنیم، میزان مشارکت ۷۹% به دست می آید نه ۶۴% زیرا وزارت کشور مجریان و ناظرین این خطای بزرگ را انجام داده اند و تصور کرده اند اگر مشارکت ۳۴% را با ضریب ۳۰% روی نمودار ببرند ۶۴% مجموع آراء می شود، درحالی که توجه نکردند توزیع این ۳۰% منجر به افزایش درصد آراء در کل استانها می شود و بدین ترتیب نسبت درصد کل استانها ۷۹% می شود.

البته از اعداد و ارقام که خارج شویم، سوالات دیگری هم مطرح می شود؛ از جمله این که نظامی که ادعا می کند ۶۴% مردم را پس از انتخابات پر مسئله ی سال ۸۸ به پای صندوق رای آورده است! چه نیازی دارد و چه هراسی دارد که باید این همه زندانی سیاسی داشته باشد، رهبران جنبش سبز در حصر خانگی باشند، آب بازی جوانان در پارک ها تحمل نشود، اعتراض مردم استان های آذربایجان در حمایت از محیط زیست به خشونت کشانیده شود، حمایت خودجوش مردم از زلزله زدگان به یک مسئله امنیتی تبدیل شود، مراسم های دعای کمیل که برگزار کنندگان آن از منتقدین هستند به تعطیلی کشانیده شود و در یک کلام چه نیازی به این همه فشار محدودیت بگیر و ببند است؟

استنباط شما از اظهارات برخی از اصولگرایان درخصوص تغییر مجری انتخابات چیست؟ و آیا در آینده نیز احتمال می دهید افراد دیگری از جناح اصولگرا زبان به اعتراف درخصوص دستکاری انتخابات بگشایند؟ و خود شما در این باره اطلاعاتی دارید که به افزایش آگاهی های عمومی کمک کند؟

بله، من باور دارم چه دیر و چه زود، چه امروز و چه فردا، چه در پیشگاه ملت و چه در پیشگاه الهی، روزی آنهایی که شاهد روند تخلفات و تقلب ها در انتخابات برگزار شده توسط دولت های نهم و دهم سکوت اختیار کردند روزی زبان به اعتراف های سنگین خواهند گشود؛ از جمله آقای محمدباقر قالیباف (فارغ از اینکه ایشان را مدیری لایق و شایسته می دانم) روزی ناگفته های انتخابات نهم و دستکاری در نتایج انتخابات شوراهای سوم را خواهد گفت. همین آقای باهنر نیز روزی آنچه بر انتخابات شورای سوم، مجلس هشتم در تهران و آنچه در انتخابات دهم ریاست جمهوری گذشت را با تمامی جزئیات می داند و خواهد گفت، آقای مصطفی پورمحمدی (وزیر سابق کشور) بهتر از هر کسی در جریان روند مهندسی آراء توسط مدیران زیرمجموعه خود قرار دارد و او روزی بایستی از رمز و رازهای مهندسی انتخابات پرده ها بردارد و سخن ها بگوید. من در اینجا گوشه ای از آنچه را که خودم شاهد بودم و مربوط به انتخابات شوراهای سوم می شود، برایتان بازگو می کنم.

پس از اعلام پایان مهلت رای گیری در حوزه انتخابیه تهران، در زمانی که انتخابات شوراهای سوم و انتخابات مجلس خبرگان همزمان برگزار می شد، اینجانب و تعدادی از نمایندگان اصلاح طلب پس از مشاهده ی جابه جایی غیر قانونی صندوق های رای به سایت های پنجاه گانه که از قبل تعیین شده بود، به عنوان اعتراض به وزارت کشور مراجعه کردیم و با آقای ثمره هاشمی معاون سیاسی وقت و رئیس ستاد انتخابات و آقای موسی پور معاون پارلمانی وقت وزارت کشور ملاقات کردیم. پس از اعتراض ما به روند شمارش آراء که کاملا” خلاف قانون بود و بایستی طبق قانون شمارش آراء در شعب اخذ رای انجام می شد، آقای ثمره هاشمی هیچ پاسخی برای ما نداشت و تنها گفت ما مجری انتخابات هستیم و سلیقه ما این است که صندوق ها را در خارج از شعب اخذ رای شمارش کنیم!

با پافشاری ما، آقای مصطفی پورمحمدی به ما نمایندگان مجوز بازدید از سایت های شمارش آراء را دادند و ما در مدت سه روزه ی بازدید از این سایت های شمارش آراء چیزی جز پیشتازی لیست مشترک اصلاح طلبان به طور قاطع ندیدیم. اما در روز چهارم، وقتی وزارت کشور بخشی از آراء را اعلام کرد، دیدیم یکسره در جهت خلاف روند شمارش آراء در سایت های پنجاه گانه است. به همین دلیل ما نمایندگان معترض، به پیشنهاد آقاییان هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی، مجددا برای اعتراض به وزارت کشور مراجعه کردیم و چون نتیجه ای از ملاقاتمان با مسئولین رده اول انتخابات نگرفتیم، وزارت کشور را با دلخوری ترک کردیم.

ساعت ۸ همان شب خود من مذاکره تلفنی با آقای موسی پور داشتم و ایشان به من گفتند شما و نمایندگان معترض به فرمانداری تهران مراجعه کنید و آقای وزیر کشور هماهنگ کرده اند که شما از سایت فرمانداری تهران بازدید کنید و در جریان شمارش آراء و اعلام نتایج قرار بگیرید. پس از آن بی درنگ با نمایندگان معترض تماس گرفتم و از آنها خواستم راس ساعت ۱۱ شب در فرمانداری تهران حاضر شوند وقتی که من به اتفاق آقای سید رضا نوروززاده به فرمانداری تهران رسیدیم، آقایان شیخ قدرت الله علیخانی، نورالدین پیرموذن، محمدرضا تابش، اسماعیل جبارزاده و محمد علیخانی هم در آنجا حضور داشتند. ضمنا آقای جهانبخش خانجانی نیز به نمایندگی از نامزدهای معترض در فرمانداری تهران حضور داشتند و جمع ما هرچه تلاش کردیم فرماندار تهران را قانع کنیم که بایستی از سایت بازدید کنیم، موفق نشدیم.

ساعت یک بامداد دوباره با آقای موسی پور تلفنی صحبت کردم و ایشان را در جریان مقاومت فرمانداری تهران از ورود ما به سایت قرار دادم، ایشان دوباره تاکید کردند وزیر کشور گفته است من با آقای دانشجو استاندار وقت هماهنگ کرده ام تا شما حتما از سایت بازدید کنید. اما تلاش ما تا ساعت ۳ بامداد بی نتیجه ماند و آقای فرماندار وقتی جدیت ما را دید، جلوی درب سایت مانع از ورود ما به سایت شمارش آراء شد و در جواب ما که به او گفتیم ما با هماهنگی وزیر کشور می خواهیم از سایت بازدید کنیم، او پاسخ داد رئیس من آقای دانشجو است (استاندار وقت تهران)، و بدون اجازه آقای دانشجو اجازه ورود نمی دهم. (یادآوری می کنم رتبه برادر آقای دانشجو نیز در تمامی سایت هایی که ما بازدید کردیم، هرگز از چهلم بالاتر نیامده بود.) ساعت ۸ صبح آقای سیدرضا نوروززاده در نطق قبل از دستور به روند تخلفات غیرقانونی و مهندسی انتخابات توسط مجریان پرداخت و آقای محمدرضا باهنر نیز به رد اعتراضات ما پرداخت و پیروزی اصولگرایان را در انتخابات تبریک گفت. حالا امروز پس از ۶ سال، این شتر مهندسی انتخابات به اعتراف آقای باهنر جلوی درب خانه ایشان نیز نشسته است.

اما پیگیری ما نمایندگان اصلاح طلب در مجلس هفتم به همین جا ختم نمی شود. روز بعد به اتفاق نامزدهای معترض اصلاح طلب با آقای حسین فدایی به عنوان رئیس کمیته نظارت بر انتخابات ملاقات کردیم و ما صرفا از او اعلام آراء صندوق به صندوق تهران را تقاضا کردیم. او گفت ما ناظرین وظیفه نداریم آراء انتخابات را به نامزدهای انتخابات نشان دهیم.

سپس همین جمع با آقای حداد عادل به عنوان رئیس مجلس در دفتر ایشان ملاقات کردیم و آقای محمدعلی نجفی که به استناد شمارش آراء در هر پنجاه سایت شمارش آراء نفر اول تهران بود، در جمع بندی سخنانش خطاب به آقای حداد عادل گفت: اگر نتایج انتخابات صندوق به صندوق به طور جداگانه اعلام نشود، با این روند غیر قانونی شمارش آراء در تهران، این انتخابات تیره ترین انتخابات پس از انقلاب است که آقای حداد عادل بسیار برافروخت. ایشان اعلام نتایج انتخابات را وظیفه وزارت کشور خواند و مجلس را تنها ناظر بر انتخابات دانست.

همین جمع نمایندگان مجلس سوال مشترکی را در ۵ بند از آقای مصطفی پورمحمدی تقدیم مجلس کردیم و در جلسه کمیسیون امنیت ملی آقای پورمحمدی قول دادند فردا صبح لیست آراء انتخابات تهران را به تفکیک شعب اخذ رای بر روی سایت وزارت کشور قرار دهند. اما تا شش ماه بعد ما به طور مداوم از وزارت کشور پیگیری کردیم و هرگز این آراء بر روی سایت وزارت کشور قرار نگرفت. بعد از آن هم به مدت یک سال و نیم از هیئت رئیسه مجلس و شخص آقای باهنر که مسئول در دستور قرار دادن سوالات نمایندگان مجلس بود پیگیری کردیم، اما با مقاومت ایشان هرگز سوال ما در دستور علنی مجلس قرار نگرفت

 

 

 

 

 

تاریخ انتشار: ۰۶ شهریور ۱۳۹۱, ساعت ۱۰:۱۷ قبل از ظهر

هادی خامنه ای: نه تنها پشیمان نیستیم که به راه خود ایمان داریم و مصمم‌تر از گذشته‌ایم

جـــرس: دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در دیدار جمعی با گروهی از اصلاح طلبان، در پاسخ به ادعای برخی افراد که شرط بازگشت اصلاح طلبان به صحنه سیاسی را توبه از گذشته و عذرخواهی آنان دانسته‌اند گفت: این حرف‌ها از سطح گویندگان آن بزرگتر است و بهتر است اول حد و حدود خود را بشناسند بعد لب به سخن باز کنند.

 

هادی خامنه ای تاکید کرد: اصلاح طلبان با توصیه کسی نیامده‌اند که حالا با توصیه فرد دیگری بخواهند برنامه خود را تعیین کنند. این جریان همانگونه که قبلاً گفته شده یک جریان اجتماعی است و ریشه در تحولات فکری و فرهنگی جامعه ایران دارد.


به گزارش کلمه، به گفته ی سیدهادی خامنه‌ای اصلاح طلبان بخشی از نیروهای فعال در صحنه سیاسی معاصر ایران و از جمله انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام جمهوری جمهوری اسلامی هستند که نه کسی می‌تواند سابقه و تبار آن‌ها را انکار کند و نه می‌شود مانع حضور و تاثیرگذاری آنها در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران شد.


سیدهادی خامنه ای تاکید کرد: سابقه اصلاح‌طلبی در تاریخ معاصر به پیش از مشروطه باز می‌گردد و افرادی نظیر امیر کبیر، سیدجمال الدین اسدآبادی، میرزای شیرازی، آیت اله نایینی و آخوند خراسانی را باید در همین مسیر دانست.
وی در ادامه با اشاره به اینکه اصلاح طلبی گاهی در محدوده‌ای خاص بوده تصریح کرد: مثلا آیت الله شیخ عبدالکریم حائری و آیت اله بروجردی را می‌توان اصلاح‌گران برجسته در نهاد روحانیت دانست و گاهی اصلاح طلبی با احیای تفکر دینی همراه بوده که آقای مطهری، آقای طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر شریعتی و آقای بهشتی را باید در همین گروه دید و در مواردی هم اصلاح‌گری و احیاگری علاوه بر جنبه‌های فکری و فرهنگی تحولات عمیق اجتماعی را نیز به دنبال داشته که پیش از انقلاب اسلامی با فعالیت های امام موسی صدر در لبنان همراه بود و اوج آن هم با انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی دیده شد.


سیدهادی خامنه ای همچنین خاطرنشان کرد: به همین دلیل ما معتقدیم اصلاح‌طلبی موضوعی ریشه دار است که نمی‌توان آن را انکار و یا کنار زد. اصلاح طلبی با ضرورت‌های فکری، فرهنگی و اجتماعی توأم است و حقیقتی جاری در حیات تاریخی همه ملت‌هاست.


به گفته ی وی کسانی که با اصلاح طلبی مخالفند و یا آن را مرده می‌دانند ناخودآگاه با ایستایی، تحجر و جمود همراه شده‌اند و در حقیقت، مرده‌اند. اگر عده‌ای از اصلاح قوانین و روندها با هدف افزایش کارآمدی نظام و خدمت بهتر به مردم سخن گفتند و خواستار درک شرایط زمان و مکان شدند، نباید از آنها ترسید و یا متهم به خیانتشان کرد بلکه باید سپاسگزار آنها شد.


وی افزود: اصلاح طلبی نه با یک انتخابات شروع می‌شود و نه با چند برخورد سیاسی خاتمه می‌یابد. ما به آنچه که در چارچوب قوانین رسمی کشور و برای اصلاح امور ضروری بدانیم عمل می‌کنیم و در هر شرایط زمانی هم تصمیم مقتضی را اتخاذ خواهیم کرد و اساساً اصلاح طلبی خط پایان ندارد.


این نماینده سابق مجلس گفت: اصلاح طلبان بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی، شایسته سالاری، حفظ شأن نظارتی مجلس، رفع تبعیض از زنان، رعایت کرامت انسان، بهبود سازوکارهای اقتصادی، شفافیت در اقتصاد و سیاست، قانون‌گرایی، آزادی بیان و مواردی شبیه به این ها تاکید می‌کنند و نگران رواج دروغ، تحجر، خرافه و قانون شکنی در کشورهستند اگر کسی با این خواسته‌ها سر سازگاری ندارد باید فکری به حال خود کند والا ضرورتِ این‌ها را هیچ عقل سلیمی انکار نمی کند.


دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با بیان خاطره‌ای از مجلس سوم گفت: مدتی پس از پایان جنگ خبردار شدیم برخی افراد بدنبال دور زدن مجلس برای پیشبرد برنامه‌های خود هستند. به محض اطلاع از این موضوع با جمعی از دوستان همفکر در مجلس که همگی از اصلاح‌طلبان امروز هستند مشورت کردیم و نامه‌ای را خدمت امام نوشتیم که اتفاقاً متن آن را هم من تنظیم کردم. در آن نامه به این مسئله و موارد مشابه اشاره شد و تأکید کردیم که برخی رفتارها در زمان جنگ قابل توجیه بوده اما امروز چه دلیلی دارد که قوانین و روال رسمی ادارۀ امور کشور کنار گذاشته شود؟ در حقیقت این نامه، نقدی به شیوه‌ها و رفتارهای قانون‌شکنانه عده‌ای خاص بود. وقتی نامه به عرض امام رسید ایشان در کمال متانت، هوشیاری و درایت، تذکر نمایندگان را پذیرفتند و گفتند حق با شماست. اگر کارهایی هم در گذشته شده مربوط به زمان جنگ بوده، الان همه امور باید به روال قانونی خود بازگردند. آن نامه و پاسخ امام از اسناد ماندگار آن سال‌هاست و نمونه روشنی از ضرورت اصلاح طلبی و اصلاح پذیری نظام است و ما همچنان در همان مسیر هستیم و نه تنها پشیمان نیستیم که به راه خود ایمان داریم و مصمم‌تر از گذشته‌ایم.


وی ادامه داد: بد نیست کسانی که اصلاح طلبان را به توبه و عذرخواهی دعوت می‌کنند نیم نگاهی هم به کسانی داشته باشند که مسئول مشکلات اقتصادی امروز هستند. کسانی که شأن نظارتی مجلس را حفظ نکردند، مدیرانی که ارزش پول ملی را از بین بردند و تورم افسار گسیخته فعلی را سر سفره مردم نشاندند. همان کسانی که بستر مفاسد اقتصادی را ایجاد کردند و دم بر نمی‌آورند، دستگاههایی که در برابر حوادثی مانند زلزله اخیر به مسئولیت خود درست عمل نکردند، جریاناتی که دروغ و ریا و خرافه را دامن زدند و خلاصه کسانی که نه تنها مشکلات مردم را حل نکردند که مشکلات زیادی را هم برای مردم و نظام در داخل و خارج به وجود آوردند آیا نباید از اینها خواست که حداقل از مردم عذرخواهی کنند؟ شاید چون این آقایان از جناح و طیف خودشان هستند باید همه جانبه از آنها حمایت کرد و هیچ نقدی را متوجه آنها ندانست؟ آیا این رفتار عادلانه و منصفانه است؟


این روحانی اصلاح طلب همچنین با ابراز خشنودی از آزادی شماری از زندانیان گفت: آزادی زندانیان را به خانواده صبورشان تبریک می‌گوییم و امیدواریم سایرین بویژه آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد نیز هرچه سریعتر آزاد شده و به صحنه فعالیت و تلاش اجتماعی بازگردند.


رئیس کمیسیون اقتصادی در مجلس در سالهای جنگ هشت ساله خاطر نشان کرد: این روزها که مشکلات اقتصادی مردم افزایش یافته است خود به خود سوالی در ذهن نقش می‌بندد که چه کسانی بحران‌های اقتصادی را مدیریت می‌کنند؟ آیا بهتر نبود از کسانی که تجربیات مهمی در این عرصه دارند استفاده می‌شد؟ آیا جای تاسف نیست که از تجربه و مشورت شخصیتی مانند مهندس موسوی در این زمینه استفاده نمی‌شود؟ حتی افراد دیگری از همکاران ایشان چرا نباید طرف مشورت باشند؟ امروزه در مباحث مرتبط با توسعه، از نیروی انسانی به عنوان یکی از مهمترین سرمایه‌ها یاد می‌شود آیا این افراد از سرمایه‌های اجتماعی ما نیستند؟ من در سالهای جنگ از نزدیک شاهد تلاش بسیاری از مدیران اجرایی و کارشناسان بودم که با تعهد و کارآمدی از عهده مشکلات ناشی از تحریم‌ها، کاهش درآمد نفتی و جنگ و موشکباران ‌ها بر می‌آمدند و امروز متاسفانه اثری از آنها در صحنه اجرا و تصمیم سازی‌ها و تصمیم‌گیری ها نیست. البته ما منکر ضرورت کشف استعدادهای جدید نیستیم اما این مسئله نافی استفاده از تجربه گذشتگان نیست.
به گفته ی وی همان زمان روش سهمیه بندی که تضمین رعایت الگوی مصرف بود و نیازهای ضروری همه مردم و بویژه اقشار محروم و مستضعف را تأمین می‌کرد با اعتراض و انتقاد جناح راست همراه بود در حالی که الان صحبت از اجرای همان طرح می‌شود و تازه معلوم نیست بتوانند آن را درست اجرا کنند. جالب اینکه در زمان جنگ نه درآمد نفت تا این اندازه بود نه شاهد فساد و اختلاس ‌های امروزی بودیم.


وی در این دیدار که به مناسبت عید سعید فطر انجام شد ضمن تبریک عید گفت: عبادت و روزه‌داری در ماه مبارک رمضان، توفیقی بزرگ است که خداوند نصیب بندگان خود می‌کند و اگر چه موجب تقرب به حقیقت مطلق است اما مهم‌ترین آثار و برکات آن را باید در اصلاح اخلاق فردی و اجتماعی جستجو کرد.


سیدهادی خامنه‌ای تاکید کرد: فاصله گرفتن از دروغ، ریا، غیبت و بسیاری از رذایل اخلاقی که در آداب روزه‌داری آمده حاکی از اهمیتی است که اسلام برای اصلاح فرهنگی و اخلاقی جامعه قایل است.


وی افزود: در ادعیه ماه مبارک رمضان ضمن آشنا کردن با مفاهیم بلند توحیدی می‌بینید که در فرازهای مختلف، از خداوند خواسته می‌شود که علاوه بر توفیق بندگی، اخلاق ما هم اصلاح شود تا به حقیقت بندگی نزدیک شویم. به همین دلیل باید از خداوند خواست برکات این ماه در عمق جان‌ها باقی بماند تا منشأ تحول افراد و نهایتاً اصلاح جامعه گردد.
سیدهادی خامنه‌ای در ادامه با اشاره به حادثه زلزله اخیر در آذربایجان و تسلیت به مردم شریف این مناطق گفت: زلزله آذربایجان که منجر به کشته و مجروح شدن شماری از هموطنان و بی‌خانمانی تعداد دیگری شد، غم بزرگی را در هفته‌های اخیر بر دل‌ها نشاند.


وی خاطر نشان کرد: در این حادثه با وجود انتقاداتی که به نحوه امداد رسانی دستگاه‌های رسمی و برخی رسانه‌ها وارد است، شاهد مشارکت خوب اقشار مختلف مردم و نهادهای مدنی بودیم که حاکی از رشد و بالندگی جامعه ‌و احساس مسئولیت و همت و حمیت ملی ایرانیان بود که باید همه قدردان آن باشند.

 

 

 

 

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages