میرحسین به تقلب گسترده حکومت و حامیانش می پردازد و می نویسد: در ايامي كه گذشت شخصيتها و گروههايی به سراغ اينجانب آمدند و خواستار گذشت من از آنچه گذشت شدند.شايد توجه نميشد كه اينجانب از همان ابتدا از حق شخصی خود گذشته بودم، اما مسئلة انتخابات مسئلة شخصی من نبود و نيست.
من نمي توانم بر سر حقوق و آراي پايمال شدة مردم معامله يا مصالحه كنم. اگر در اين نقطه ايستادگی نكنيم، ديگر تضمينی نداريم كه در آينده با حوادث تلخی نظير آنچه در انتخابات كنونی گذشت روبرو نباشيم.
شايد بگوييد كه با اين همه قيد و بند ديگر فرجهای برای بيان اعتراض باقی نمانده است. اين گمان خامی است كه مخالفان سطحی انديش و افراطي شما در سر دارند.
درست است! متقلبان و دروغگويان تنها به نيت تحميل منوياتشان در پشت نام قانون سنگر گرفتهاند. ليكن تلاشی كه ما وارد آن شدهايم يك مشاجره و تلافيجويي نيست. ما را عصبانيت يا جاهطلبی يا خودپسندی برنيانگيخته است، بلكه حركت ما اقدامی براي اصلاح و تامين بهروزی كشور است.
شما را از حق برگزاري اجتماعات محروم ميكند، بلكه حتي اگر به نشانه اعتراض پارچهای سبز به دستتان ببنديد شما را مورد ضرب و شتم قرار ميدهد.
براي رسيدن به چنين هدفی جا دارد كه ما حتي به جسد قانون احترام بگذاريم، زيرا ميدانيم كه در فرداي نزديك، زمانی كه كوششمان به ثمر ميرسد، نخستين اصلی كه بايد آن را نهادينه كنيم پايبندی به قانون است. اين شالودهای است كه امروز صبورانه ميريزيم تا بر رويش بنای رفيع فردايمان را استوار كنيم.