خراش های دختر روی ماشین

2 views
Skip to first unread message

Yeki Bood

unread,
Aug 31, 2013, 12:28:54 AM8/31/13
to yekib...@gmail.com

مردی در حال ور رفتن با ماشین جدیدش بود. دختر 4 ساله‌اش سنگی برداشته بود و بدنه ماشین را خراش می‌داد. وقتی مرد متوجه شد با عصبانیت دست دخترک را گرفت و از روی خشم چند ضربه محکم به دستش زد غافل از اینکه با آچار در دستش این ضربات را وارد می‌کرد. در بیمارستان، دخترک بیچاره به خاطر شکستگی‌های متعدد، انگشتانش را از دست داد.

وقتی دختر پدرش را دید، با چشمانی دردناک از او پرسید: «پدر انگشتانم کی رشد می‌کنند؟»

پدر خیلی ناراحت شده بود و حرفی نمی‌زد. وقتی از بیمارستان خارج شد، رفت به سمت ماشین و چندین بار به آن لگد زد. حالش خیلی بد بود. نشست و به خراش‌های روی ماشین نگاه کرد. دختر نوشته بود: «دوستت دارم بابا.»

به خاطر داشته باشید که عصبانیت و عشق حد و مرزی ندارند. همیشه به خاطر داشته باشید که وسایل زندگی را باید استفاده کرد و مردم را باید دوست داشت و به آنان عشق ورزید. اما مشکل امروز جهان این است که مردم استفاده می‌شوند و وسایل و چیزها دوست داشته می‌شوند.


حکایت های بیشتر:

شاخه گلی برای مادر

عشق کور

عشق منطقی

باقالی پلو با ماهیچه

خودتان را چگونه معرفی می‌کنید؟

یکی از مهمترین خصایص انسان

دعاهای دو دوست در یک جزیره

در چنین دنیایی چقدر راحت می‌‌شود زورگو بود

دختر و عروس از دید مادر

ارباب شما کیست؟

سایت یکی بود


Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages