[E:M] BBC's readers sympathise with Iran, despite BBC's shameless propaganda + Radio Farda can't hire Iranians anymore

1 view
Skip to first unread message

Hossein Derakhshan

unread,
Jul 10, 2008, 7:40:41 AM7/10/08
to editor...@googlegroups.com, chal...@googlegroups.com

 سردبیر:خودم


نگاه فراساختاری حسین درخشان به ایران و ورای آن


تازه ترین مطالب این وبلاگ را که به درخواست شما به آدرس ایمیلتان فرستاده شده است. لطفا ببینید و برای دوستانتان هم بفرستید.اگر می‌خواهید اشتراکتان را قطع کنید، پایین صفحه را نگاه کنید. برای مشترک دوستانتان آنها در این خبرنامه میتوانید آدرس ایمیل آنها را در این صفحه وارد کنید:  » فرم اشتراک ایمیلی «سردبیر: خودم»

توجه: برای دسترسی به این وبلاگ بدون فیلتر از این به بعد میتوانید از این نشانی استفاده کننید: httpS://i.hoder.com

 

  لينک‌دونی - Jul. 10

همدلی خوانندگان عادی بی.بی.سی با مانور دفاعی ایران


جای این مطلب قاعدتا باید در لینکدونی می‌بود. ولی دیدم که مهم است و باید بیشتر به آن توجه کرد.

بی‌.بی.سی در این یکی دو روز بعد از تست‌های موشکی و مانور نظامی ایران، طبق معمول که وقتی به ایران و سوریه و حزب‌الله و کوبا و نزوئلا و روسیه و چین می‌رسد خبرهایش نعل به نعل سیاست‌های وزارت خارجه‌اش را دنبال می‌کند، شروع کرده به خطرناک نشان دادن ایران و مظلوم نشان دادن اسراییل و آمریکا.

انگار نه انگار که این حرام‌زاده‌ها بوده‌اند که سی سال است دم به ساعت ایران را به نابودی و حمله‌ی نظامی حتی با بمب اتمی و سرنگونی و حذف تهدید کرده‌اند. انگار نه انگار که همین‌ها بودند که سالهاست ایران را تحریم اقتصادی کرده‌اند و روز به روز این حلقه را هم به امید نابود کردن تدریجی این سرزمین و مردمانش (کاری که ده سال قبل از حمله و اشغال نهایی با عراق کردند). انگار نه انگار که خودشان هستند که ایران را به محاصره‌ی دریایی و جلوگیری از فروش نفت تهدید کرده‌اند و قدم به قدم هم به آن سمت می‌روند. انگار نه انگار که همین‌ها هستند که سالی ده‌ها میلیون دلار خرج کرده‌اند تا اقلیت‌های قومی و مذهبی را در ایران به جا هم بیندازند و این سرزمین را تکه پاره کنند. انگار نه انگار که این حرام‌زاده‌ها هستند که ایران با صدها هزار سرباز و ده‌ها ناو و صدها هواپیما صالهاست محاصره کرده‌اند.

ولی الان جوری حرف می‌زنند که انگار ایران همه‌ی اینها را شروع کرده است و آن‌ها را «تحریک» می کند و باید جلوی خطر ایران را گرفت. به عبارتی تهاجم خود را دفاع نشان می‌دهند و دفاع ایران را تهاجم.

اما خواندن کامنت‌های مردم عادی دنیا در بی.بی.سی مرا امیدوار کرد. نگرانی من بیشتر از این بوده است که نکند مردم دنیا این مزخرفات و دروغ‌هایی را که شب تا صبح امثال بی.بی.سی به خوردشان می دهند باور کنند. نکند کسی نفهمد که مهاجم کیست و مدافع کدام است. کامنت‌های بی.بی.سی که اتفاقا بر اساس رای مردم عادی بالا آمده‌اند این نگرانی را رفع می‌کند. دو، سه تای اولش را ترجمه می‌کنم و بقیه را هم پیشنهاد می‌کنم خودتان بخوانید:

از ایرلند: «باید کمی از تاریخ درس بگیرید. ایران در دویست سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده است. ایران پیمان NPT را امضا کرده و به بازرسان اجازه‌ی بازرسی داده است. اسراییل بمب اتمی دارد و ان.پی.تی را هم امضا نکرده و اجازه‌ی بازرسی هم نمی‌دهند. اسراییل بیش از ۶۰ قطعنامه‌ی سازمان ملل را نقض کرده است و تنها کشوری در کل جهان است که مرزهایش را از طرف شرق روز به روز بزرگ‌تر می‌کند.»

الکس گشه، از هلند: «من به هبچ وجه از ایران حمایت نمی‌کنم، ولی به اسراییل هم اطمینانی ندارم. کی اینها دست از مظلوم‌بازی دست برمی‌دارند؟ فراموش نکنید که اسراییل در واقع یکی از ایالت‌های آمریکا است.»

سندی، از گلاسکو، اسکاتلند: «تمام این‌‌ها از وقتی شروع شد که شائول موفاز، معاون نخست وزیر اسراییل، ماه پیش گفت که حمله به ایران اجتناب ناپذیر است. واقعا طور انتظار دارید ایران واکنش نشان دهد؟ انتظار دارید بنشینند و بالای ساختمان‌هایشان نشانه‌ی حمله (سیبل) بکشند [تا راحت‌تر بتوانید آنها را ویران کنید؟] وقتی به این آشکاری کشوری را به تهاجم پیش‌دستانه تهدید کنید، و آنها هر کاری در پاسخ بکنند و هر چیز بگویند، نمی‌شود این [پاسخ‌ها] را نشانه‌ی سوء نیت آن کشور دانست. آمریکا و اسراییل هستند که [در برابر ایران] نیت سوء دارند.»

از مادرید، اسپانیا: «بگذارید ببینم. وقتی اسراییل مانور نظامی ترتیب می‌دهد که به راحتی می‌تواند دستگرمی برای حمله به ایران باشد هیچ اشکالی ندارد. وقتی آمریکا مانور نظامی در منطقه انجام می‌دهد که بطور آشکارا قدرت‌نمایی علیه ایران است، هیچ اشکالی ندارد. ولی وقتی ایران در خاک و مرزهای خودش پاسخ‌ احتمالی‌اش را به این تهاجمات و تحریک‌ها نشان می‌دهد، این بد است. میزان دورویی [آمریکا و اسراییل] از حد تصور خارج شده است و این سیاست‌ها هیچ کمکی به ثبات در منطقه نمی‌کند.»

از ساسکچوان، کانادا: «اسراییلی‌ها دارند به بهانه‌ی احمقانه‌ی حرف‌های بدترجمه شده‌ی احمدی‌نژاد درباره‌ی «محو رژیم صهیونیزم از جهان» جنگ راه می‌اندازند. احمدی‌نژاد بارها تاکید کرده (از جمله دیروز) که منظور او این است که اسراییل به خودی خود از بین خواهد رفت و ایران هرگز به اسراییل حمله نخواهد کرد. این دقیقا برعکس [حرف‌های] خود آمریکایی‌ها و اسراییلی‌هاست که دائما ایران را به حمله تهدید می‌کنند. را؟ چون اینها (که هردوشان هم سلاح اتمی دارند) می‌گویند که ایران سلاح اتمی می‌خواهد. این بوی چیست؟ بوی دورویی.»

لیبرال چپ: «ایران دارد به تحریکات قلدرانه‌ی آمریکا و اسراییل واکنش نشان می‌دهد. من هیچ تمایلی به رژیم تهران ندارم واز خیلی جهات از آنها بدم می‌آید. ولی خشم آنها را از قلدربازی آمریکا و اسراییل درک می‌کنم. هرچه باشد اسراییل است که سلاح‌های غیرقانونی اتمی دارد. اسراییل است که خاک کشورهای همسایه‌اش غیرقانونی اشغال کرده است و غیرنظامیان فلسطینی را سرکوب می‌کند و می‌کشد. (آن هم به شکل تنبیه دست جمعی که دوست دارم بدانم آن را از کجا یاد گرفته‌اند؟ [اشاره به هالوکاست هیتلری]) و آن وقت با این همه در مقابل تمام قطعنامه‌های سازمان ملل هم مصونیت دارد. امیدوار بودم که اوباما در سیاست آمریکا تغییری ایجاد کند.»

مارک هولمن، از لندن: «اگر آمریکا بدون دلیل به یک کشور (مثل عراق) حمله کند، هرجور سلاحی را که بخواهد تست کند، و کشورهای دیگر را هم به اقدام نظامی تهدید کند این‌‌ها همه بدون اشکال است و ما باید همه را قبول کنیم. ولی اگر ایران چیزی درباره‌ی اسراییل بگوید (که مثلا دارند نقشه می‌کشند که به ایران حمله کنند) و در خاک خودش سلاح‌هایش را (که قرار است برای دفاع درمقابل تهدیدهای آمریکا و اسراییل استفاده شوند) تست کند، آمریکا شوکه می‌شود و مستقیم به سازمان ملل می‌رود و می‌‌خواهد که ایران تنبیه شود. عجب دنیایی!»

مگز، از نیجریه: «حالا چه می‌شود اگر ایران یک موشک تست کنند. ایران، لطفا بیشتر موشک تست کن. لطفا بیشتر. هیچ فایده‌ای نداشته باشد، لااقل این‌ها باعث خواهد شد که جنگ‌طلبان قبل از اینکه دوباره در دنیا جنگ راه بنیدازند یک لحظه تردید کنند. حداقل این برای دنیا خوب است. اسراییل در مدیترانه تمرین نظامی کرد و من نشنیدم که سخنگوی آمریکا اظهار نارضایتی کند. ولی ایران که در خاک خودش یک موشک تست می‌کند یکدفعه آمریکا عصبانی و متاسف می‌شود؟ من متاسفم، ولی نه برای ایران که برای آمریکا.»

حالا فرداست که احمد زیدآبادی دوباره برای بی.بی.سی مطلب بنویسد و بزند توی سر ایران بخاطر این تست‌ها. آیا احمد زیدآبادی و همکاران «متخصص» ایرانی‌اش از یک یهودی انگلیسی لندن‌نشین بیشتر با اسراییل و آمریکا همدل اند؟


Excerpt: I'm amazed and glad to see the ordinary people's sympathy with Iran's defensive military test in its own territory on BBC's comments section. The Foreign Office embedded journalists at the BBC etc. really think people are as stupid as they are.

نظرات ديگران

کوتاه بگویم:‌ ایران باید هر چه سریعتر یک معاونت برای دیپلماسی عمومی (Public Diplomacy) در وزارت خارجه درست کند و حداکثر اختیارات و بودجه را به آن بدهد. ایران هرگز بیشتر از این روزها به چنین چیزی نیاز نداشته است. تفصیلش برای بعد.


نظرات ديگران

  لينک‌دونی - Jul. 9
  لينک‌دونی - Jul. 5
  لينک‌دونی - Jul. 4
  لينک‌دونی - Jul. 3

احمد باطبی و هرکسی کو دور ماند از اصل خویش


خیلی خوشحالم که باطبی هم از ایران فرار کرد و با کله رفت توی بغل وزارت خارجه‌ی آمریکا تا مردم ساده و خوش‌قلب و ضعیف‌پرست ایران با چشم خودشان ببینند که الکی نبود که جمهوری اسلامی ماجرای ۱۸ تیر و بخصوص از آنجایی که از داخل محوطه‌ی دانشگاه بیرون آمد را یک پروژه‌ی اسراییلی-آمریکایی برای براندازی می‌دانست. کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم که رهبران آن الان کجا هستند. علی افشاری و اکبر عطری و منوچهر محمدی و احمد باطبی و محسن سازگارا الان کجا و در استخدام چه کسی هستند و در رسانه‌های کدام کشور شب و روز دارند به نفع چه کسانی دروغ و تحلیل می‌بافند.

ولی جنبه‌ی جالب دیگری هم از ماجرا آشکار شده است و آن رابطه‌ی «روز آن‌لاین» و «وزارت خارجه‌ی آمریکا» است. البته هیچ سند محکمه پسندی هنوز از این رابطه در دست من نیست، ولی خیلی آدم باید ساده باشد که یک سری واقعیت‌های اخیر را تصادفی بداند. ببینید چند نفر در این یک سال اخیر از «روز» به عنوان نردبان رسیدن به آغوش گرم جورج بوش استفاده کرده‌اند. (از حسن زارع زاده و روزبه میرابراهیمی بگیرید تا آرش سیگارچی و سولماز شریف و همین احمد باطبی.) ببیند چند نفر از همین بی‌آبروها همزمان با یا پس از استخدام در ان.ای.دی یا صدای آمریکا یا دیگر سازمان‌هایی که مستقیما توسط دولت آمریکا تامین مالی می‌شوند یا همزمان برای «روز» هم می‌نویسند. (از علی افشاری و فریبا داوودی مهاجر بگیرید تا مهرانگیز کار و عباس میلانی.) حتما هم یادتان هست اولین جایی که عبدالمالک ریگی تروریست را به عنوان قهرمان ملی مطرح کرد و مستقیما با او مصاحبه‌ی تلفنی کرد همین «روز» حسین باستانی بود. (البته بعدا آنقدر گندش درآمد که نوشابه‌ی امیری که آن مصاحبه را با اسم مستعار مریم کاشانی انجام داده بود پس از افشاگری «انتخاب» به غلط و توبه افتاد.) مطالب امید معماریان را هم لابد با اسم مستعار تابلوی وحید ثابتان دیده‌اید که از بس ضد ایران و جنگ‌طلبانه و مطابق با بر سیاست‌های آمریکا آمریکا است خودش هم جرات نکرده اسم واقعی‌اش را پای آنها بگذارد. (فقط نگاهی به آرشیو روی جلدهای «روز» بیندازید تا ببینید چه می‌گویم.)

اتفاقات عجیب و غریب این چند چند سال مرا به این تئوری رسانده است که آمریکا بخشی از پول‌ها و حمایت‌هایی را که از گروه‌های برانداز و آشوب‌گر ظاهرا دانشجویی و حقوق زنانی و کارگری و اقلیت‌های قومی می‌خواهد بکند به چندتا کشور اروپایی واگذار یا اصطلاحا «آوت‌سورس» (Outsource) کرده است. چون فهمیده که مردم و حکومت ایران آن‌قدر هم که فکر می‌کنند ببو نیست که دست آمریکا را پشت این بازی کثیف نبیند. ولی هنوز هم فکر می‌کنند می‌تواند سر ما را شیره بمالد و خودش را پشت وزارت‌های خارجه‌ی سوئد و نروژ و هلند و فرانسه و انگلیس مخفی کند. ولی به هر حال ماه پشت ابر نمی‌ماند و کم‌کم این ماسک حقوق بشری اروپایی امثال «حسین باستانی» هم روزی که ایران اتحادیه‌ی اروپا را از آمریکا دور کرد به زمین خواهد افتاد و سیاهی به چهره‌ی این حرام‌زاده‌های وطن‌فروش پست خواهد ماند.

فعلا که احمد باطبی، قهرمان قلابی و آمریکایی «جنبش دانشجویی»، پس از فرار کردن از ایران و سوء استفاده از اعتماد لطف‌الله میثمی که سند خانه‌اش را برای باطبی گرو گذاشته بود، بو با کلی اضافه وزن ناشی از شکنجه‌های طاقت‌فرسا در ایران، به آغوش گرم لیلی مظاهری و کاندی رایس رسیده است و داد حامیان خوش‌قلب و ساده‌دل و جاه‌طلب سابقش را هم در آورده است.


Excerpt: It's great to see the American-made 'champion' of human rights in Iran, Ahmad Batebi, has returned to those who created him in the first place: The U.S. government.

نظرات ديگران
:

وای ی...آقای درخشان تو را به خدا بس کنید . من شما را که می بینم نگران خودم می شوم . اینها تاثیر زندگی طولانی مدت در فرنگ است یا چه؟ یعنی من هم به این روز در می آیم. دریغ از آن روزها که اینجا اولین منبع خبری ام بود . و حالا میبینم روزنامه نگار مورد علاقه ام به راحتی فحاشی می کند و قلمش از چهارچوب زبان روزنامه نگاری به زبان عامۀ بی سواد صحبت می نویسد . راه چاره را از یکسال پیش در این دیدم که دیگر به اینجا نیایم . راستش جرات نوشتن هم برایتان نداشتم چون یک جور خیلی خاصی شده اید . اما امروز سر این مطلب باطبی دوباره گذارم افتاد اینجا. من فکر می کنم اگر فحاشی نکنید مطالبتان خیلی خیلی تاثیر گذارتر می باشند. اینطوری اعتماد خیلی از خوانندگان تان را از دست داده اید.

-----------

• هودر: متاسفم. بالاخره آدم نمی‌تواند همه را راضی کند. دنیا عوض می‌شود و نظرات آدم‌ها هم عوض می‌شود. ولی من به این چهارچوب‌های زبانی هیچ پایبندی‌ای ندارم. زبان من مال خودم است و بجز حمل معنی کارهای دیگری هم می‌کند. من از زبان بی‌خاصیت مدافع وضع موجود متنفرم. بهرحال خوشحالم که بعد از مدتها اینجا آمدی. لطفا نترس و نظر بده و بیا و بحث کن. من از گفتگو نمی‌ترسم.


:

تازه غیر از اضافه وزن اون زلف دمب اسبی رو کی بلند کرده؟ توی مدرسه اش هم آدم نمی تونه این زلف رو بلند کنه، چه برسه به زندان!! در ضمن روز آنلاین همین چند روز پیش با یکی از اعضای پژاک هم مصاحبه کرده بود. اینها دیگه گندش رو درآوردن.


:

سلام. دلم برای باطبی می سوزدکه نتوانست تا آخرش دوام بیاورد چرا که نه عقبۀ سیاسی داشت نه تفکری عمیق! خیلی ناخواسته وارد بازی 18تیر شد و آخرش هم برای اینکه از بازی خارج شود از ایران خارج شد.


:

خیلی برام جالب بود بابا ای ول. حدوداً دو ماه پیش توی جواب یکی از کامنت ها پیش بینی کرده بودی که باطبی چند وقت دیگه سر از صدای آمریکا در میاره. الآنم دقیقا همون اتفاق افتاد! در ضمن باطبی تو یکی از حرفاش تو اون برنامه از تحریم ها علیه ایران حمایت کرد. دهنش سرویس.


:

انقدر چرت مینویسی که فقط باید بهت گفت خفه شو تو یه هرزه آدم فروش خایه مالی که به خودت اجازه میدی هر کسی رو به لجن بکشونی در صورتیکه خودت ته لجنزاری.....


:

بوی گند و کثافت میاد ازت. بوی گند ج.ا.


:

Hoder!, It is pretty ironic. You, out of the fear of going to jail if you go back to Iran, criticize people who come out of Iran out of fear of going to jail in Iran! This says something about the genius of mullas and how they have survived so long by investing on the fear and stupidity of our intellectuals. Tell you this though, considering the recent events: the 400 million dollar US covert missions, the capture of alleged Israeli spy, the announcement of closer involvement of Revolutionary guard in the domestic security, the parliamentary debate over death penalty for the people who undermine the security (including bloggers)...; considering these and more, you may be better off kissing good-bye going back to Iran. This could actually be a blessing in disguise, as you wouldn't need to bend the reality anymore to make Ahmadinejad look good. I am sure you feel relieved when you don't need to rationalize the flirting of Ahmadinejad with the hidden Imam.

-----------

• Hoder: I have always been very critical of American intervention in the world and in Iran and have always been critical of the likes of Sazegara and Ganji and Kar, even before Ahmadinejad came to power. I defend Ahmadienjad for the same reasons I defended Khatami. But Khatami eventually failed in almost all aspects, while Ahmadinejad is doing all those and even more. The real reformer is Ahmadienjad, not the capitalist, corrupt, cowardish and incompetent government of Khatami.


:

بابا جان شما خیلی شلوغش کردی عزیزم، اولا احمد باطبی اصلا نه رهبر جنبش دانشجویی بود نه آدم مهمی بود، تنها از شانس گندش به خاطر چاپ عکسش روی یه جلد مجله بازداشت شد و رفت زندان. اگر من و شما هم اول جوونی بدون تقصیر و از سر بدشانسی چند سال بریم زندان و کتکی هم بخوریم به محض آزاد شدن از اون جهنم دره جیم میشیم میریم بیرون. بعدش هم چه اشکالی داره، بذار بره آمریکا و برای دولت اونجا کار کنه، اون که کاره‌ای نبوده که اینقدر سرش حساسیت به خرج میدی، این همه ایرانی برای وزارت کشور آمریکا و سیا کار میکنند، این هم سر اونها. مثلا چکار میتونه بکنه که بقیه نمیتونن، نه مقام دولتی بوده که اطلاعات محرمانه داشته باشه، نه سپاهی بوده، نه ارتشی. یه دانشجوی پاپتی بوده مثل همه دانشجوهای دیگه. تازه شانس آورده از زندان آزادش کردن که بره هواخوری و معالجه، نمیتونه ادعا کنه که از زندان فرار کرده که! اشکال کار تو اینجاست که اولا طرف رو خیلی مهم میبینی (درحالیکه واقعا آدم مهمی نیست)، و ثانیا این پارامتر مهم رو فراموش میکنی که اشتباهات خود جمهوری اسلامی باعث میشه جوونهای مملکت فرار کنند بیفتن به دامن آمریکا و اروپا. هر وقت جمهوری اسلامی یاد گرفت به مردم خودش احترام بذاره و به بهانه دشمن خارجی اونها رو خورد نکنه، همه می‌مونند سر جاشون. الان آدمهای معمولیش به بهانه درس و پژوهش از ایران خارج می‌شن، چه برسه به کسی که سالها در دوره جوونیش توی زندان آب خنک خورده.

-----------

• هودر: من مهم نمی‌بینمش. ولی خب این رو آمریکایی‌ها سعی کردن تبدیل کنن به نماد مبارزه جوونها با حکومت ایران که در بیرون از ایران هم موفق بودن. هرچند که هیچ ننه قمری برای این بیچاره توی ایران تره هم خرد نمیکنه.


:

حسین واقعا پاراگراف آخر رو باید با طلا بنویسند بزنند جلوی در صدای آمریکا. اضافه وزن ناشی از شکنجه !! لذت بردیم.


:

اين احمد باطبی بينوا نزديک نه سال در زندان بوده. اگر نگوييم شکنجه هم شده (که آشکار است شده) همان نه سال در زندان بودن که بخش بزرگی از آن نيز در زندان انفرادی بوده برای خرد کردن هر کسی کافی است. بيچاره حق دارد از ايران بگريزد. حسين خان خودت که گويا در سفر ايران پس از تنها يک احضار به وزارت اطلاعات ناگهان نور ايمان بر قلبت تابيد و از اين رو به آن رو شدی! گند خرابکاری​های احمدی نژاد آنچنان در آمده که خود رهبر مشاورش ولايتی را به اروپا می​فرستد تا بگويد مواضع اصولی نظام را رهبر تعيين می​کند و غير مستقيم بگويد که رهبر ميانه​رو است و با تندروی​های احمدی نژاد همراهی ندارد. اما حسين درخشان متحول شده هنوز رييس جمهور عامی و ناآگاه ايران را امير کبير می​بيند. اين از کرامات همان احضار بايد باشد! می​بينی که تهمت زدن به دیگران و بازی با آبروی آنان چه آسان است! همان کاری که داری با تمام کسانی که همچون خودت نمی​انديشند می​کنی!

-----------

• هودر: کجای حرفهای من دروغ یا تهمته. لطفا این رو مشخص کن. در ضمن، من اتفاقا تندترین حرفهام رو در نقد جمهوری اسلامی بعد از بازگشت به ایران زدم. دو سفرم به اسراییل هم بعد از آن سفر و بازجویی مورد اشاره‌ی تو بود. این سناریوهای تخیلی تو راجع به من یکی که تمام زندگی‌ام بطور روزمره آرشیو شده جور در نمیاد. برو سراغ یکی دیگه.


:

ببین حسین تو خیلی مادر قحبه ای.


:

گیر دادن به باطبی درمقابل جمهوری اسلامی مثل گیر دادن به افغانستان یا عراق درمقابل آمریکاست. به جرم یک پیراهن بلند کردن 9 سال زندانت کنند و هزار و یک کثافت کاری سرت در بیاورند انتظارداری برود دستبوس آقا؟ تو خودت خارج کشور نشسته ای و از بیرون میگویی لنگش کن ، اول خودت برگرد برو دستبوسی بعد برای بقیه نسخه بپیچ. البته میدانم 2 سالی است که میخواهی برگردی و احتمالا 10 سال آینده هم درس و کنفرانس داری ، لازم نیست دوباره توضیح بدی :)

-----------

• هودر: من حداکثر تا آخر پاییز در تهران خواهم بود. در ضمن، باطبی تنها بخاطر یک پیرهن محکوم نشده بود. خودش در مصاحبه با روز آن را توضیح داده.


:

درخشان عزیز یک مطلب بی مایه دیگر هم به تولیدات اضافه شد. تنفرت از کسانی که مردم دوستشان دارند و حسادتت نسبت جا ماندن از کسانی که سالهای زندگیشان را برای زنده نگاه داشتن حرکت منتقد پشت میله ها گذراندند (و تو و فضلی نژاد و چند تای دیگر بیضه اش را نداشتید) در خط به خط نوشته هایت موج میزند. در ضمن با اینکه خودت خوب میدانی (ولی به رویت نمی اوری) این سناریوی کهنه و نخ نما شده دوران جنگ دوم و نازی ها را اینقدر به روی صحنه نبرید. در ان دوران هم منتقدین توسط گشتاپو به صلابه کشیده میشدند و وقتی که به هر بدبختی فرصتی می یافتند و جان خود را روی کول گرفته و از هر دری فرار میکردند فورا در رسانه ها در بوق میشد که : بفرما ما گفتیم اینها وطن فروشند!

-----------

• هودر: من انتخاب کردم که راه خیانت به مردمم رو نروم و پای هزینه‌اش هم وایستادم. شک نداشته باش که اگر می‌خواستم با توجه به امکانات و شرایطم الان وضعم از تمام این ذلیل‌های بینوا بهتر بود. ولی من به ده سال دیگه فکر می‌کنم و حاضر نیستم شرف و آبروی خودم رو بخاطر اینکه کاندوم این حروم‌زاده‌های آمریکایی جنگ‌پرست بشم به چند هزار دلار پول و چهار دقیقه شهرت قلابی بفروشم.


:

واقعا چه انتظاري داري از دانشجوئي كه بخاطر طرح نظر آزادي خواهانه اش بهترين دوران جواني اش را در سياه چال گذرانده و سرش را در فاضلاب فرو برده اند؟ انتظار داري شكوائيه اش را در كانال 5 تلويزيون ج.ا.ا يا راديو جوان طرح كند و يا اينكه به شوراي نگهبان قانون ساسي پناه ببرد؟


:

من این باطبی رو نمی شناسم تنها عکسشو تو خبرگزاریها دیدم ... بعدش شاید باطبی بهترین کاری که از نظر خودش می تونست بکنه انجام داده که یه مسئله کا ملا شخصیه و به کسی هم ضرر نمی زنه. یعنی تو می گی تو ایران می موند و می پوسید. حرفایی می زنی اا. اگه راست می گی چرا خودت بر نمی گردی تو بهشت ایرانت. بنظر من خوب کاری کرده .. دینشو به کشورش ادا کرده چندین سال تو زندون بوده بدون هیچ دلیلی. -----------

• هودر: باطبی هرجای دنیا اون کارها رو انجام داده بود مجازات می‌شد. حالا نه این همه سال، ولی بهر حال کارش جرم بوده و خودش هم میدونه. من نمیگم باید می‌موند و می‌پوسید. (البته اون اضافه وزن و موی دم اسبی و عروسی و طلاق و دختربازی و عکاسی و اینها نشون میده که اوضاعش اونقدر هم بد نبوده.) ولی آمریکا رفتنش معنی داره. چرا نرفت اروپا، کانادا، یا هر جای دیگه؟ اون که اگه می‌خواست میتونست هرجا بره.


:

حسین جان هزار بار برات کامنت گذاشتم چه به صورت نظر چه به صورت تمسخر تحلیل بچه گانه ات. جواب دادی یا نه بماند ولی ازت می خوام این یک سوال رو جواب بدی. 1: حکومت ایران به واسطه ماهیت غیر دموکتراتیکش با حقوق بشر، آزادی های فردی و اجتماعی و سیاسی مخالف است و سر تا پایش را فساد فرا گرفته. (و به دلیل همین عدم وجود آزادی خود تو خارج از ایران هستی) 2: مردم ایران خواهان بر خورداری از آزادی های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و رعایت حقوق بشر هستند. 3: آمریکا و اسراییل با جمهوری اسلامی دشمن هستند و به همین واسطه روی نقاط ضعف ایران یعنی همان آزادی ها و .. و که گفتم تا کید می کنند و از کسانی که در این زمینه فعالیت می کنند حمات می کنند که این حمایت سطح های مختلفی است مانند اعتراض به زندانی شدن فلان زندانی یا حمایت معنوی یا حتی حمایت مالی و استخدام مستقیم 4: (و اما سوال) با این حساب آیا می توان گفت چون دشمنان از حقوق ما حمایت می کنند ما نباید از این حقوق بهرهمند شویم؟ آیا هر کسی از این حقوق دم میزند عامل دشمن است؟ اصولا چه کسی دشمن است کسی که ما را از حقوقمان محروم میکند و سرمایه های مملکت را به تاراج میبرد (و کارنامه ای پر از خون و اعدام و شکنجه و تروریسم دارد) یا کسی که حد اقل حرف از حمایت از حقوق ملت می زند؟

-----------

• هودر: دلیل حضور من در خارج اصلا سیاسی و اجتماعی نبوده، بلکه کاملا شخصی بوده. بعدش هم، جمهوری اسلامی اگه اینطوری که تو می‌گی بخاطر ماهیت غیردموکراتیکش با حقوق بشر و آزادی و اینها مخالف بود ۳۰ سال دوام نمی‌آورد و تا حالا سه بار توسط همون مردمی که شاه به اون قلدری رو پایین انداختن سرنگون شده بود. یه چند روز برو ایران زندگی کن بعد این مزخرفات رو بباف. البته لابد از اینهایی هستی که ایران رو از تلویزیون آتابای می‌شناسن. در ضمن، راجع به سوال آخرت هم بطور مشخص باید بگی. فعالیت حقوق بشر باید اورگانیک باشه و فاصله‌اش رو با آمریکا حفظ کنه.


:

خوب اینا درست. ولی اگر خودت بودی چکار می کردی؟ توی زندان می موندی که از مظلومیت ایران در مقابل آمریکا دفاع کنی؟ یا می گفتی گور بابای همه . حالا بذار ما از ایران در بریم که حداقل بقیه عمرمون رو تو زندان نگذرونیم. به هر حال از توی زندان موندن که بهتره. من فکر کنم هر کسی در اون وضعیت قرار بگیره سعی میکنه فرار کنه حتی اگه با رفتن به سوی دشمن باشه! به هر حال باید یک جایی بره دیگه! کره ماه که نمی تونه بره! باید بره کشورهای مخالف ایران دیگه.

-----------

• هودر: من فوقش هم اگر می‌خواستم فرار کنم نمی‌رفتم بغل آمریکا که کمر به نابودی کشور و مردم خودم بسته، اونهم این روزهایی که چپ و راست داره ایران رو تهدید می‌کنه. می‌رفتم یه کشوری که لااقل یک کمی کمتر دشمن باشه. کشور که قحط نیست.


:

در همان وبلاگ جمهور، احمد باطبی خودش و از طریق وکیلش (که البته نمی دانم چه صیغه‌ای است که یک زندانی فراری در ایران وکیل دارد؟!) جوابیه‌ای برای مساله وثیقه گذاشته است. اگر ندیدی بخوان، پایین متن گذارده شده است.


:

اینکه میگی این دانشجویان به این خاطر در استخدام امریکا و دارودسته ش هستن چون از همون اولا امریکایی-اسرائیلی بودن، رو میشه اینطوری هم استدلال کرد که اینا از همون اول اینکاره نبودن، در تقابل با سیاست های سرکوبگر رژیم پرت شدن توی دامن امریکا. حالا کدوم دلیل درست تره؟؟ اینجاست که موضع ادما میاد وسط و براون اساس افراد داوری میکنن. در واقع حادثه ای اتفاق افتاده (پیوستن یه سری دانشجو به صف امریکا و متحدانش) و حالا هر کس بنابر مصلحت و منفعتی که داره اونو تبیین میکنه. کیه که بتونه خلافشو ثابت کنه؟! (تببین پس از وقوع)

-----------

• هودر: اینها همون موقع هم شب و روز از این دیوث‌های آمریکایی حمایت رسانه‌ای و سیاسی و معنوی می‌شدند. حمایت مالی هم بدون شک می‌شدند ولی خب ردی از خودشون باقی نگذاشتن، حداقل در عرصه‌ی عمومی. این حمایت مال این یکی دو سال اخیر نیست. برو اسم باطبی رو سرچ کن و ببین.


:

درخشان خودتو توی ائینه نگاه کن. حالت بهم نمیخوره؟

-----------

• هودر: نگاه کردم اتفاقا و حالم هم بهم نخورد. چرا اصلا باید حالم بهم بخوره؟ چون نظرم بین خارج‌نشین‌ها در اقلیته؟


:

You are just sitting there and judging people, and you might be right or wrong, but what have you done productive for your country judging others. Focus on yourself and do something for Iran the way you want to do it, and let other people do whatever they want to do, either helping or harming Iran. Each person should be responsible for his/her act. Your action is like mullahs who are trying to show the "right" and "wrong" ways of life to the society. Again I am not saying you are right or wrong, in the past you have been right in some issues and wrong in many others, but I really don't see any value in what you are doing, except creating an unhealthy environment that is not productive at all. You will be much more helpful for your country if you focus more on your own acts.


:

فقط می تونم بگم برات خیلی متاسفم چون اگر داد و بیدادت از سر دل سوزی بود بازم می گفتم احمقی اما تو کلاشی برای همین هم دیگه کسی آدم حسابت نمی کنه مهره سوخته!!! تو کلاغی عرصه عقاب جای تو نیست! دلم برات می سوزه چون از قافله جا موندی


:

جدیدا تو چقدر زر میزنی تا حالا کسی اینو بهت گفته بود


:

حالا چرا کون تو سوخته که باطبی از ایران فرار کرده ؟ میموند ایران تو زندان چی کار میکرد میتونی توضیح بدی ؟ در ثانی چر صحبتی از رفیق فابرکیت پیام جان فضلی نژاد نمیکنی که اون صحبت های چرند را کیهان در رابطه با اصلاح طلبان کرده است نکنه به مذاقت خوش امده است .


:

حضرتعالی احیانا نویسنده ستون نیمه پنهان روزنامه کیهان نبوده اید؟!


:

روز هیچ حرفی در مورد قطع برق نمیزند. در حالیکه که قطع برق به مراتب سختتر از قطع گاز در چند ماه پیش است. یاد من نرفته که روز آنرا در بوق و کرنا کرد. سیاست بازي هم حدی دارد.



  لينک‌دونی - Jul. 1
  لينک‌دونی - Jun. 30

من در سومین کنفرانس «صداهای جهانی»‌ در بوداپست هستم که در آن اوایل خیلی به آن کمک کردم و امیدوارم بودم به چیز جالبی تبدیل شود. البته هنوز هم پتانسیل‌های زیادی دارد، ولی خب، کمی از آن ایده‌آل اولیه‌اش دور شده است. (هم از نظر محتوایی و هم از نظر مالی. مثلا بیخودی نیست که جورج سوروس از آن حمایت مالی و معنوی می‌کند.) ولی بهرحال خیلی جالب است. یک سری دوستان قدیمی را دیده‌ام که همیشه اتفاقی دلپذیر است. بیشتر می‌نویسم اگر وقت کنم.



  لينک‌دونی - Jun. 24
 
 




--
- Hossein Derakhshan
Weblog: http://hoder.com

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages