تازه ترین مطالب این وبلاگ را که به درخواست شما به آدرس ایمیلتان فرستاده شده است. لطفا ببینید و برای دوستانتان هم بفرستید.اگر میخواهید اشتراکتان را قطع کنید، پایین صفحه را نگاه کنید. برای مشترک دوستانتان آنها در این خبرنامه میتوانید آدرس ایمیل آنها را در این صفحه وارد کنید: » فرم اشتراک ایمیلی «سردبیر: خودم»
توجه: برای دسترسی به این وبلاگ بدون فیلتر از این به بعد میتوانید از این نشانی استفاده کننید:
httpS://i.hoder.com لينکدونی -
Sep. 26
ویدیوی کامل مصاحبهی لری کینگ سی.ان.ان را با احمدینژاد ببینید: (با تشکر از علی)
نظرات ديگران
:
LOVED when he KILLED israel when he said: "israel is tooooooo small to even be considered into the equation of attacking IRAN" :D LOOOOOOOOOL :D
:
it so interesting that we just hear bad words about ahmadinejad from some iranian cowards here!! soon the world will know who is the real evil ... (as we know for years, the real evil are Zionists and their american servants!)
:
Every American citizen in particular should watch the ENTIRE interview... This is the REAL Ahmandinejad and the real Ahmandinejad is totally different from whats shown in the media. This interview ALONE can turn the tide and help IMPROVE the relationships between Iran and the US.
:
Hoder! I think you could eventually convert me. Ahmadinejad is the best president ever... of course, if he was running for the Palestinian presidency. لينکدونی -
Sep. 25
میدانم که خیلیها که یک موقعی خودشان را به من مدیون میدانستند، الان بخاطر اختلاف عقیدهی سیاسی و مسایل حزبی، دارند پس از هفت، هشت سال تاریخ وبلاگستان فارسی را طوری مینویسند که انگار کسی به نام حسین درخشان هرگز وجود نداشته است. مهم نیست. من که میدانم دو سال دیگر خیلیهایشان به همین جایی که من در این دو سال رسیدم خواهند رسید. همانطور که خیلی از آن کسانی که وبلاگ نوشتن را کسر شان میدانستند و ابراز عقیده در بارهی مسایل ایران و دنیا را خودبزرگبینی، بعد از یکی دو سال وبلاگنویس شدند و خیلیهای دیگر را هم آلوده کردند. خلاصه میخواهم در مظلومیت و آهسته درگوشتان بگویم که امروز ۲۵ سپتامبر، چهارم مهر، تولد هشتسالگی وبلاگم است. برای یادآوری سالهای گذشته، لینک تمام مطالبی را که در سپتامبر هر سال نوشتهام اینجا میگذارم. فکر کنم خواندنش برای کسانی که اینجا را از آن اوایل دنبال کردهاند و دوست دارند مسیر هشتسالهی فکریام را ببینند باید جالب باشد:
Excerpt:
Today is the eighth anniversary of this blog, which I started in
September 25th, 2001. But it's amazing how some people are rewriting
the history of the Iranian blogosphere as if I never existed and I did
nothing for it. These were the same people who started calling me the
blogfather after they made their own blogs using my instruction and
technical help and now that they don't like my politics, they would
rather removing me from teh whole narrative. But I'm sure in two years
many of them would be where I am today, politically speaking.
نظرات ديگران
:
خوب گفتی راجع به این خورشید خانوم. اینها همیشه دو، سه سال از تو عقبتر دقیقا به همان نتایجی رسیدند که تو هم رسیدی. الان هم که ضد امپراطوری شدن و بالاخره قبول کرددند حقوق بشر یه بهانه است. البته خب چون هنوز نونشون از همون صنعت حقوق بشر میاد، از یه جایی اون ور تر نمیرن. مثل خودت که مدتی تو هم لب مرز راه میرفتی که اون ساپورتهای خارجیت قطع نشه. ولی خب، اون دعوای روز به نفعت شد و آب از سرت گذشت و تو هم آزاد شدی از بند اینها هم از نظر فکری و هم از نظر مالی. خورشید خانوم و یک سری از دوستاش هم دارن قدم به قدم دنبالت میان. به زودی میرسن به همین جایی که تو هستی و خیلی خوب این رو حدس زدی. فقط خودمونیم. واقعا اون قدیمها پرت و پلا میگفتی کلی ها!
:
آقا به نوشتن ادامه بده برای اینکه من یکی با احترام به اختلاف نظرم با برخی مسایل، از تحلیل و لینکهایی که میدی خوشم میاد و واقعیتش اینه که تحت تاثیر قرار میگیرم. یکی از منابع واقعا «دگراندیش» در فضای فعلی فکری ایران. ما به این نیاز نداریم بلکه علاقمندیم. ادامه بده، تولد وبلاگتم مبارک. خودت یه نگاهی بنداز دور و ورت ببین باعث شدی چندتا وبلاگ فارسی هوا بشه :)
:
سالروز تولد وب لاگ شما بر شما مبارک باد . و نیز بر خوانندگان قدیم و جدیدت .
:
هشت سال دوام آوردن میان کسانی که حتا یک لحظه در خاموش کردن صدا و فکرت ساکت نشستهاند جای تبریک دارد. تولدت مبارک پسر.
:
حسین، با این هوشنگ یه مجله طنز اینترنتی توپ می تونی را بندازی!!
:
مبارکه . . انشالله همچنان بنویسی . .یادش بخیر . . اون روزها لیست وبلاگهای فارسی که در ستون سمت چپ این وبلاگ می وامد همه وبلاگستان فارسی بود. اولین بار که لینک وبلاگم رو در اون ستون دیدم برای نوشتن بیشتر تشویق شدم . . در هر حال همه تغییر می کنند حسین آقا . . ببینیم دو سال دیگه خودت کجائی . . خدا می دونه!
:
Censorship is what you have mastered the best. And please, don't tell me you havn't censored anything. Go FOX yourself.
:
هودر جان رسیدن خیلی ها به جایی که تو الان هستی دو سال دیگه یا ده سال دیگه اصلا مهم نیست - اون چه که مهمه اینه که تو الان اینجایی و خیلی های دیگه هم هستند . رسیدن یا نرسیدن بقیه نه به اعتبار انهایی که الان اینجا هستند چیزی اضافه میکنه و نه از اون چیزی کم . خوش باشی - خوش باشند . ما فکرمان را از کسی وام نگرفتیم که وامدار کسی باشیم - تنها ماندن هم غمگینمان نمیکند .
:
تولد وبلاگت مبارک با حفظ هر اختلاف نظری!
:
نازیییییییییییییی حسین جون....شکلات برات بخرم حالت خوب میشه
:
اینطور نیست. تو هنوز برای خیلی ها مرد شماره یک وبلاگستان فارسی هستی. شماره یک بودن یعنی کسی که آن ابتدا باعث گسترش وبلاگ نویسی شد و بعد هم با همان انرژی ادامه داد و رها نکرد. داشتم فکر می کردم که چه خوب شد کسی آغازگر است که ناگهان وسط کار (با آنهمه فشارهای دوستان سابقش) رها نکرد. این موضوع خیلی مهمی است که خوشختانه اتفاق افتاد. تو همین الان هم با آنهمه وبلاگ، مرد شماره یک هستی و بیشترین تاثیر را روی وبلاگستان می گذاری. همان واکنش ها دوستان سابقت نسبت به مطالبت نشانه تایید ضمنی این موضوع است واگرنه اصلا درباره ات اینطور واکنش نشان نمی دادند و جز و ولز نمی کردند و برایشان مهم نبودی. من مطمئنم آنها خودشان قلبا هم به این موضوع اعتقاد دارند هرچند در ظاهر علیه تو می نویسند. موضوع دیگر این است که همه دوستان و خوانندگان سابقت علیه تو نیستند. تعدادی از آنها مثل من با تو هستند و ما را با آنها یکی نکن! تعداد ماها هم کم نیست. اصلا همین خوب شد که در این مدت دوستان و مخاطبانت از یک فیلتر گذشتند و بی فکرها(متعصبین) از بافکرها جدا شدند. در مورد مخاطب جدید هم خودت می دانی که هر روز چقدر مخاطب تازه پیدا می کنی که البته صد مخاطب بافکر بهتر از هزار مخاطب بی فکر است. هرچند معتقدم چه موافقان و چه مخالفانت به شدت وبلاگت را می خوانند که همه اینها نشانه موفقیت تو است. همه اینها که گفتم نه حرافی بلکه واقعیت آشکار است حتی اگر خودت هم جرات اعتراف به آن را نداشته باشی! گرم تر از گذشته ادامه بده. هشت سالگی ات مبارک!
:
کی گفته تولد تو است! در کدام دایرهالمعارف نوشته است! تو اگر تولد داشتی با یک حمله به مسافرتت به اسراییل جا نمیزدی. تو اگر تولد داشتی در انتخابات ریاست جمهوری میرفتی از ایران وبلاگ مینوشتی نه اینکه برای خودت بگردی. ولی اینها گذشته است و گذشت و در دایرهالمعارف ثبت است. گذشتهها گذشت. چرا به فکر آینده نیستی. در آینده اگر درس نداشتی، اگر پول داشتی و حوصلهاش را هم داشتی برو ایران، همانجا اسمت را در دایرهالمعارف بنویس. در بیرون ایران تا دکترا نگیری دایرهالمعارف نداری، تولد نداری. کو دکترای تو. حالا دکترا نداری هیچ، مگر همه باید دکترا داشته باشند. ولی کو دکترای تو که دم از تولد میزنی. هزار فوق لیسانس هم بگیری ده شاهی ارزش ندارد. فوق لیسانس پیش درس است، نه درس. درس یعنی دکترا. چه وبلاگ نویسی بودهای که درس نداری. اصلا بگو ببینم مبدا تاریخ تو چیست. اگر به فکر وبلاگ میبودی تاریخ درست میکردی، مبدا تاریخ داشتی و در وبلاگت دو هزار یا هزار و نمیدانم چند نمینوشتی. فسفر بسوزان ببین مبدا تاریخ تو کی است، 22 بهمن است آیا، یا دوم خرداد. کسی به تو زور نکرده یکی را مبدا تاریخ بکن برای خودت. سه نقطه را میخواهند از اسکناس بردارند و تو هنوز نمیتوانی سه نقطه را از مبدا تاریخ وبلاگ خودت برداری. اگر میتوانی توی ویلاگت بگذار تا مردم ببینند، در دایرهالمعارف وبلاگستان بنویسند. میتوانی؟ نمیتوانی که. میدانی اصلا در دیماه در کدام دانشگاه چه بررسی برای چند سالگی چه چیزی گرفته میشود. حالا اشکالی ندارد. دکترا که گرفتی بیا با هم صحبت بکنیم و جواب همه اینها را در بیاوریم. تا آن زمان خیر پیش. شاد و سرفراز باشی پیش خودت. تولدت مبارک.
آقا این محمودخان ما با آن دفاع بیسابقه و مردانهاش از رفیق و همکارش مشایی و تذکرش به «مراجع» قم که پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند، به کل مدیران اجرایی جمهوری اسلامی جرات داده تا بدون ترس از فشار این طرف و آن طرف (که البته لازمهی یک سیستم دموکراتیک است) کار خودشان را بکنند. جدیدترین نمونهاش ضرغامی (رییس رادیو و تلویزیون) و پورمحمدی (مدیر شبکهی سوم) هستند که زیر بار فشارهای یک سری جانمازآبکش ریاکار و عقبافتاده نرفتند و بعد از شبهای قدر پخش سریال «بزنگاه» را ادامه دادند. آفرین و دمتان گرم. اگر مملکت قرار است درست بشود باید هر چیزی سر جای خودش باشد. بقول یکی از رفقا این را مقایسه کنید با خاتمی که میگفت اگر مهاجرانی برود او هم میرود و بعد هم تا یک پخ از سه طرف شنید مهاجرانی را گذاشت کنار و خودش هم کنار نرفت. بعد الان عطا مهاجرانی بینوا را ببینید که در لندن آواره شده و در ایران توسط تمام دوستان سابقش فراموش.
Excerpt:
Ahmadinejad's admirable defence of his friend and coleage, Esfandiar
Mashaie, has given courage to all Iranian senior managers in resisting
the pressure from religious and political groups. The latest example is
the channel three's decision to continue broadcasting the popular
satire late night show that has raised protests because of its
'impolite and improper' language (according to its conservative
critics.)
نظرات ديگران
لينکدونی -
Sep. 24
این ویدیو را از همین الان شانسی پیدا کردم. ولی اینقدر از آن خوشم آمد که گفتم همین الان بگذارمش اینجا. دوستش دارم برای اینکه خمینی در آن خود خودش است. با وجود سنش، مثل یک مرد جوان و بدون ملاحظههای رایجی که به رهبران سیاسی تحمیل میشود و خیلی از آنها را تبدیل به آدم آهنیهایی بیاحساس و عصاقورتداده میکند، حرف میزند. همینطور برای اینکه نشان میدهد چقدر این مرد با وجود آخوند بودنش احساسات ملی و عزت نفس داشت و از سرشکستگی و خاری شاه مملکتش در برابر زور ناراحت میشد. (حیف که البته این طراوت و جوانی او پس از اوج گرفتن بیماری قلبیاش در سالهای اول دههی ۱۳۶۰ ضعیف شد.) یکی از کلیدهای فهم اینکه چرا احمدینژاد در جهان سوم (و البته قشرهای کمدرآمدتر در همین اروپا و آمریکا) اینقدر محبوب است همین است. زبان احمدینژاد، درست مثل خمینی، زبانی قدرتدهنده و عزتآور است. انگار که روح خمینی در بدن احمدینژاد زنده شده باشد. مردم دنیا وقتی جرات او را در زدن حرفهای درستی که هیچ سیاستمداری این روزها جرات گفتنشان را ندارد میبینند، یا وقتی دفاع محکم و بیلرزش او را از حق مردمش میشنوند، ناخودآگاه جذب این آدم میشوند. همانطور که میدانم شما هم، حتی هرچقدر هم از خمینی و انقلاب منتفر باشید، پس از دیدن این ویدیو، ته دلتان، او را و زبانش را تحسین خواهید کرد. هرچند که در کامنتهایی که خواهید گذاشت به او بد و بیراه بگویید.
Excerpt:
Watch this video to know why Khomeini was so popular and why I say Ahmadinejad is the reincarnation of Khomeini.
نظرات ديگران
:
you mother fucker!!! you have chenged the tilte of this post just because you do not have the ball to talk about khomeini , reedam too rooheh madareh jendat and khomeini both together. ---------- • Hoder: I've changed it because it was a bit exaggerated, given this post's theme which was about language. I still believe that Ahmadinejad has Khomeini's soul in his body and would repeat that in other occasions. لينکدونی -
Sep. 23
دیدم که آخر مصاحبهی ان.پی.آر، طرف از احمدینژاد پرسیده که آیا فیلم غربی میبیند و به موسیقی غربی گوش میدهد؟ آیا بیتلز و لدزپلین را میشناسد؟ رییسجمهور جواب داده که بله، مثل همه که این چیزها را میبینند و گوش میدهند، ولی این چه اهمیتی دارد. مردم ایران همه چیز را میبیند و میشوند و خودش انتخاب میکند. جواب بدی نیست. ولی چون فکر کنم از این تیپ سوالها امسال از او بیشتر میکنند، در مصاحبههای بعدی میتواند حتی بهتر هم جواب بدهد و مثلا بگوید که: «بله، گوش میکنم. ولی اینهایی که میگویید کاملا غربی نیستند. بخش زیادی از موسیقی شما از منشاء آفریقایی و آسیایی دارد که بعدا به نام خودتان مصادرهشان کردهاید. » «معلوم است که گوش میکنم. من موسیقی و هنر تمام دنیا را دوست دارم و احترام میکنم. ولی شما هم آیا به موسیقی ایرانی گوش میدهید؟ فکر میکنید چند درصد شنوندگانتان بتوانند مثلا اسم سه موسیقیدان ایرانی را نام ببرند؟» «بله، گوش میکنم. ما در ایران آنقدر مثل شما سیاه و سفید به همه چیز نگاه نمیکنیم. کشور ما وقتی که انقلاب شد پر از موسیقی و هنر بازاری آمریکایی و اروپایی بود و اگر قرار بود صرف گوش دادن به بیتلز و چنین و چنان کسی را از تفکر انقلابی بازدارد این انقلاب هرگز رخ نمیداد. همین جوانهایی که الان میبینید در ایران و فکر میکنید چون موی سرشان این طوری یا آن طوری است، چون فلا موسیقی غربی را گوش میکنند پس لابد دلشان با حکومت و مردم و کشورشان نیست، اگر به فرض محال تجاوزی به ایران بشود، خواهید دید که در صف اول جبهه ها می ایستند و دفاع و مقاومت میکنند. شما مثل اینکه سرو وضع و سبک زندگی طرفداران حزب الله را لبنان ندیدهاید که اینقدر ساده فکر میکنید.» «بله، ولی اشتباه شما این است که فکر میکنید اگر کسی در ایران یا لبنان یا فلسطین یا عراق به موزیک غربی گوش داد اتوماتیک تبدیل میشود به متحد و سرباز آمریکا. بروید در بهشت زهرا و عکسهای شهدای انقلاب و جنگ ایران را ببینید که چه تیپی بودند. بروید ببینید چه کسانی در لبنان ارتش قوی اسراییلی را آن طور بیچاره کردند.» فقط امیدوارم آن بسیجیها و مراجعی که ککشان هم برای ۶۰ کودک افغانی که در پنج دقیقه جزغاله شدهاند نگزیده است ولی بلدند بخاطر دو کلمهی مشایی صدها هزار کلمه تولید کنند و ساعتها زیر آفتاب بایستند، باز بهانه برای چوب گذاشتن لای چرخ این شبیهترین ایرانی به خمینی شیردل پیدا نکنند.
Excerpt:
How Ahmadinejad could better answer questions about whether he listens to Western music or watch Western films etc.
نظرات ديگران
:
خدا وکیلیش آقای درخشان استخون لیسی بسته, خودت آدم باهوشی هستی و میدونی با این طرز فکر هیچ جایگاه مردمی تو جامعه نخواهی داشت, ببین سعی نکن در لوای وطن پرستی از این وطن فروشها حمایت کنی. واقعا دنبال چی هستی؟؟؟ لينکدونی -
Sep. 22
لينکدونی -
Sep. 21
یکی از دوستان یهودی آمریکایی ضد اسراییل من درخواستم را در وبلاگم (از روی خلاصهی انگلیسیاش البته) دیده بود، که گفته بودم پیشنهاد بدهید رییس جمهور در نیویورک چه کارهایی برای خنثی کردن تبلیغات لابی حرامزاده اسراییل بکند. میدانم با توجه به اینکه سفر احمدینژاد فردا انجام میشود، وقتی برای برنامهریزی نمانده است. ولی اگر دستتان به مشاوران یا خود رییس جمهوری میرسد، پیشنهاد او را به آنها برسانید که به نظرم بسیار تاثیر مثبتی دارد. این پیشنهاد را به زبان خودم بازسازی میکنم: بسیاری از جوانان یهودی در سراسر دنیا، بخصوص در آمریکا، خسته و شاکی اند از اینکه هویتشان، به عنوان پیروان مذهبی که هزاران سال پیش از به وجود آمدن خونین کشوری به نام اسراییل وجود داشته است، به این کشور و ایدهی پشت آن (همان صهیونزم) گره خورده است. آنها دلشان میخواهد یهودی باشند، بدون اینکه مجبور باشند از ایدهی اسراییل دفاع کنند یا به آن وابسته باشند. آنها همینطور خسته شدهاند از اینکه شصت، هفتاد سال است هویتشان به ماجرای قتل عام یهودیان توسط آلمان نازی گره خورده است. خستهاند از بس که به زور به آنها چپاندهاند که باید خود را موجوداتی قربانی و ضعیف و منفعل ببینند که هیچ کس دوستشان ندارد و میخواهد آنها را قرنطینه یا محدود کند. چرا که وقتی تاریخ را میخوانند میبینند که هزاران سال در کنار بقیهی مردمان خاورمیانه و اروپا زندگی کردهاند و هرگز با آنها آن رفتاری که احزاب دست راستی اروپایی در زمان آلمان نازی کردند نشده است. در عمق احساسات آنها یک آمادگی واکنشی و منفی در برابر اسراییل هست. شبیه همان احساسی که برای نسل ما بعد از انقلابیها به وجود میآید که از بس جمهوری اسلامی میخواهید یک چیزهایی را توی کلهمان بکند، به آنها واکنش منفی نشان میدهیم. حالا درست یا غلطش مهم نیست. مهم این است که این احساس در آنها هم بر ضد اسراییل هست و ایران هرگز از این پتانسیل اسفتاده نکرده است. ایران اگر بتواند با روشهای خلاقانه این احساسات غیرعلنی ولی بسیار قوی را در میلیونها جوان یهودی در دنیا زنده کند، میتواند پایههای مشروعیت اسراییل را به لرزه درآورد. چون بزگترین خطر برای اسراییل آن است که اساس مشروعیت وجودیاش نه توسط مسیحیان و مسلمانان دنیا، که توسط خود یهودیان، زیر سوال برود. احمدینژاد میتواند بدون اینکه مجبور به استفاده از گروههای یهودی حاشیهنشین و کماعتبار ضد اسراییل (مثل Neturei Karta) بشود، از راههای گوناگون، احترام و تاییدش را نسبت به یهودیت به عنوان یک دین نشان بدهد. یکی از بهترین موقعیتها سال نوی یهودی یا روش هشانا است که امسال میافتد به روز سیام سپتامبر. جالب اینکه معمولا این روز همزمان با عید فطر مسلمانان هم میافتد که خودش خیلی جالب است و نمونهی دیگری از شباهتهای عجیب اسلام و یهود است. (تقویم یهودی هم مثل تقویم اسلامی قمری است.) امسال احمدینژاد میتواند چه در آمریکا باشد و چه در ایران، این روز را به همراه نمایندگانی از جامعهی یهودی ایرانی جشن بگیرد و همراه آنها بخشی از آداب و سننشان را در حضور خبرنگاران انجام دهد. حتی میتواند به یکی از کنیسهها یا مدارس یهودی تهران یا اصفهان یا شیراز برود و در این جشنها شرکت کند. بعد هم حتی میتواند از همانجا گروهی از یهودیان را به مسجد ببرد و همراه آنها در جشن عین فطر شرکت کند. ایدهی خلاقانه مثل این بسیار میتوان فکر کرد. ولی مهم این است که این احترام باید صادقانه و نیز دائمی باشد و کاری بشود که روسای جمهور آینده و دیگر مقامات هم، حتی مقامهای نظامی، هر سال انجام دهند. همانطور که برای سال نوی مسیحی انجام میدهند. اگر دقت کنید آمریکا هم چند سال است که برای جدا کردن مردم ایران از جمهوری اسلامی با چاپلوسی و آب و تاب فراوان سفرهی هفتسین راه میاندازد و پیام نوروزی میفرستد و اینها. دلیلش هم این است که این کارها اگر صادقانه باشد جواب میدهد و مردم کشور مقصود را به فکر میبرد. البته راجع به آمریکاییها که مستقیم و غیرمستقیم بیش از یک میلیون ایرانی را (در جنگ عراق و بعد هم ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرانی در خلیج فارس، و نیز تلفات سقوط هوایپیماهای مسافربری که در اثر تحریمهای آمریکا فرسوده و غیرقابل اعتماد شدهاند) کشتهاند و با این تحریمها هم میخواهند میلیونها نفر را از گرسنگی و فقر نابود کنند، این کلکها هیچ تاثیر خاصی، جز روی یک سری شاهاللهی بالاشهری تهران یا لوسآنجلسی، ندارد. ولی ایران که در کل تاریخش هرگز با یهودیان بدرفتاری نکرده است و حتی در مقاطع مختلف، از کوروش بگیرید تا جنگ دوم جهانی و آن دیپلمات ایرانی در فرانسه، آنها را نجات داده است، با برجسته کردن این نکات تاریخی و ابراز احترام صادقانه میتواند بسیاری در قلب بسیاری از مردم دنیا و بخصوص یهودیان خسته از اسراییل رخنه کند. این کارها اصلا نباید به حمایت ایران از مردم آواره و استعمارشدهی فلسطین و نهضتهای مقاومت و آزادیبخش آنها مثل حماس لطمهای بزند. همینطور نباید حتی یک قدم از موضعش در نامشروع دانستن کشوری به اسم اسراییل که روی جسد و خانههای غصبشدهی میلیونها فلسطینی مسلمان و مسیحی بنا شده است کوتاه بیاید. بلکه برعکس، باید در این زمینه جلوتر هم برود و تمام زوایای ایدهی سهیونیزم به عنوان یک جنبش کاملا سیاسی و استعماری را زیر سوال ببرد و با سند و مدرک آن را از یهوددیت جدا کند. لطمهای که از این گفتمان -- که خمینی بزرگ آغاز کرد و احمدینژاد با شجاعت زنده کرد -- به اسراییل خواهد خورد بسیار بزرگتر از هرجور اقدام نظامی یا عملی برضد اسراییل است و از همین حیث دقیقا بر طبق دفاع از امنیت ملی ایران است. پینوشت: این وبلاگ در ایران فیلتر است و در خارج هم توسط جامعهی تبعیدی ضد انقلاب یا ضد احمدینژاد بایکوت. هر لینکی که به نوشتههای این وبلاگ بدهید باعث میشود صدها نفر دیگر هم بتوانند این نوشته را بخوانند. هرگز فرض نکنید من به لینکهای شما نیازی ندارم. تنها بینیاز از لینک خداست. :)
Excerpt:
Ahmadinejad should separate Judaism from Zionism by showing visible
respect towards the older than Israel traditions of Judaism, such as
the Jewish new year (Rosh Hashanah).
This is exactly what Bush tries to do by sjowing respect to Norooz,
except that Iran has never harmed Jews and actually has saved them a
few times in its history. (From Cyrus to the rescue operation by its
diplomats in France after the WII.) But the U.S. who has directly or
indirectly murdered millions of Iranians (through support for Saddam
and also shooting the civilian aeroplane in the 1980s among other
things) and intends to starve millinos of Iranians to death through its
sanctions can never fool Iranians by its silly practices of 'public
diplomacy'.
نظرات ديگران
:
یک نکته که بد نیست تصحیح کنی. تقویم یهودی قمری است اما تقریباً هر 3 سال یک بار یک ماه به آن اضافه می کنند تا کسری اش از سال شمسی جبران شود و مطابق با فصول بماند. برای همین این تقارن ها با سال قمری اسلامی فقط حداکثر تا سه سال دوام دارد.
:
One of the rare posts that I really liked!
:
آقا من بهت لینک دادم چون معتقدم جای بحث از منافع ایران در دفاع از فلسطین بشدت در بین ایرانیان خارج از ایران غایب هست (البته به غیر از سلطنت طلب ها و راستی ها که اتفاقا راجع به این مسیله بیشتر از چپی های ما حرف می زنند!)
:
هودر توی همین پست قبلی از سخنان آقای خامنهای در نماز جمعهی تهران 30/6/1387 فکت آوردهای و گفتهای: "رهبر را بدون فیلتر رسانهای بخوانیم. " ایشان در همین خطبهی مورد نظرت به صراحت گفتهاند: اين كه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم! اين حرف درستى نيست؛ حرف غيرمنطقىاى است. حالا هودر چگونه میخواهد صهیونیزم را از یهودیت جدا کند؟ مگر نه اینکه رهبر انقلاب، مردم سرزمین یهود را سیاهی لشگر صهیونیسم نامیده است و صهیونیسم را دشمن اساسی اسلام معرفی کردهاند. ایشان در ادامه میفرمایند: ما با يهودىها هيچ مشكلى نداريم، با مسيحىها هيچ مشكلى نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشكلى نداريم؛ اما با غاصبان سرزمين فلسطين چرا؛ مشكل داريم. ---------- • هودر: تعداد یهودیان دنیا که در اسراییل زندگی نمیکنند چند برابر آنهایی است که در اسراییل زندگی میکنند. استدلال رهبر هم همین است که حساب یهودیت را از صهیونیزم باید جدا کرد. منتها ایشان فرض میگیرند هرکس که پایش را به اسراییل گذاشته باشد صهیونیست است، که به نظر جای بحث دارد. مگر هر کس به آمریکا سفر میکند با قانون اساسی آمریکا موافق است؟ یا هرکس آنجا مالیات میدهد گناه جنایتهای آمریکا در عراق و افغانستان و بقیه دنیا را باید به عهده بگیرد؟ البته یک منطق زیارت عاشورایی هست که میگوید بر هر کسی که حتی غیرمستقیم هم کوچکترین قدمی برداشته که به ضرر امام حسین شده لعنت. ولی به نظر من این منطق با اصول دیگری از اخلاق شیعی مثل تقیه و دیگر مسایل جور در نمیآید. مثلا امام صادق که در سیستم خلافت آن موقع تدریس میکرده مثلا آیا الزاما معنیاش این است که داشته به خلافت اموی کمک میکرده؟ از نظر تنئوریک بحث بزرگی است که میتوانی در مفهوم Complex Agency یا عاملیت پیچیده بیشتر نگاهش کنی.
:
حسین برای اولین بار یک چیز حسابی نوشتی. فکر کنم پیگیری مداومت و کار کارشناسی لازم دارد. مطلب اگر برای طرف ایرانی حلاجی وپخته شود سلاح برنده ایست. ---------- • هودر: مرسی. این البته زیاد حرف تازهای نیست و ایران هم حواسش به این جداسازی یهودیت از اسراییل و صهیونیزم بوده. ولی خب به اندازهی کافی رویش خلاقیت به خرج نداده و وقت نگذاشته. شما کمک کنید که این نوشته در وب سایتهای بیشتری خوانده شود.
:
you sick bastard! it seems you are arranging something for 7 years old school boys by your degraded post.jesus!! i deeply beleive that stupid guys like u are running the country with childish opinions!beyond stupidity! you should be a fanatic dogmatic guy to say that khomeini has implemented a new dialogueagainst israel!!!!!!! this is not funny this is absolute concentrated stupidity as you should know many many people lost their lives just because that big illiterate retard wanted to capture jerusalem as well and carry on fighting till the obliteration of FITNA !!!!!!!! fucking hell !!!! and now you as an educated guy saying that was a new dialogue!!!! fuck you! fuck your education !! fuck you that wont hesitate to sell yourself to anybody who may bring you fame!! fuck your parents with their shitty training! fuck you! poor your innocent ex-wife ! fuck you hossein! ---------- • Hoder: Your degree of anger and arrogance clearly shows how desperate and hopeless the defenders of Israel have become. And this is good news for Iran. لينکدونی -
Sep. 20
یک چیزی که من در این یک سال درس خواندن در یکی از بهترین دانشگاههای خاورمیانهشناسی دنیا (که البته هنوز هم متاسافنه از کارکرد اولیهی استعماریاش زیاد دور نشده)، یعنی مدرسه ی مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (SOAS) یاد گرفتن این است که «نمایاندن» (Representation) روی هوا و همینطوری کلی بیمعنی است. نمایاندن همیشه دربارهی یک چیز به شکل یک چیز اتفاق میافتد. (بقول نلسون گودمن، Representation of something as something). یعنی اینکه هر جور نمایاندنی از یک سری فیلترها از جمله ذهن ما، تاریخ، زبان، مکان و زمان میگذرد. نمایاندن هرگز جهانشمول یا همیشه درست نیست و همیشه خیلی موردی و محلی و جزیی است. (البته نقدهای جدی بر کل تئوری نمایاندن هم وجود دارد که الان جایش نیست به آن اشاره کنم.) برای همین، یاد گرفتهام برای اینکه ببینم مثلا فلان سیاستمدار چه گفته است، بجای خواندن خلاصهاش یا گزارشهایی که خبرنگاران گوناگون دربارهی آن نوشته یا درست کردهاند، فیلم ادیت نشدهی آن یا حداقل متن کامل پیاده شدهی آن را بخوانم. اینطوری خیلی بهتر میتوانم منظور طرف و معنی او را درک کنم، چون این جور نمایاندن از سخنرانی یک نفر خیلی جزییتر و محلیتر و کمفیلترتر است. (البته به هر حال خودش باز یک نمایاندن است از طریق کلمه یا صدا یا تصویر و در عین حال باز هم از یک فیلترهایی میگذرد.) برای همین همیشه سعی میکنم حرفهای مثلا رهبر یا رییسجمهور را هم گوش بدهم یا متن کامل پیادهشدهشان را بخوانم تا گزارشهای مربوط به آنها را. به شما هم توصیه میکنم همین کار را با رفتن به وبسایتهای رسمی اینها بکنید، چون قصاوتهایتان خیلی عمیقتر و مطلعانهتر خواهد بود. این روضهها را خواندم که دعوتتان کنم متن کل خطبهی دوم نماز جمعهی امروز آقای خامنهای را در وبسایت رسمی او بخوانید تا ببینید واقعا چه گفته است. بخصوص دربارهی مسالهی مشایی و مردم اسراییل که میدانم دوباره از فردا، با وجود خواست رهبر برای پایان دادن بحثش، یک سری شروع میکنند به کوبیدن احمدینژاد با استفاده از بخشی از این سخنان که به نفعشان است. این قسمت را در پایین میآورم و پیشنهاد میکنم باز هم متن کاملش را در وبسایت رسمی رهبر بخوانید:
Excerpt:
What Khamenei really said yesterday? Always read the transcript rather than reports on his speech.
نظرات ديگران
:
درود. وقتی رهبر ایران در چندی پیش خطاب به احمدی نژاد گفتند که بروید برای پنج سال آینده برنامه ریزی وکار کنید منتقدان براشفتند که پس جایگاه انتخابات مردمی در ایران کجاست؟ حال دیروز ایت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه درباره سخنان مشایی فرمودند((موضع جمهوری اسلامی و موضع دولت جمهوری اسلامی این نیست)) این درحالی است که یک روز قبل از آن احمدی نژاد گفته بود:((حرف آقای مشایی حرف دولت است )) حال سوال من این است جایگاه رییس جمهور که گویا درایران از طریق اراء مردم به قدرت می رسد چیست؟
:
مملکت شیر تو شیره فکر نکنید رو حساب حرف می زنند و بعد سعی کنید براش تحلیل بیارید. اوضاع خیلی بی ریخته. راستی من یک تو صیه به مقامات ایرانی دارم قبل از اظهار نظر در مورد هر چیزی نظر رهبری را جویا شوند تا به غلط کردم نیافتند.
:
به نظر من دو تا مسءله اینجا هست، یکی کنار اومدن و پذیرفتن واقعیّت و دیگری در نظر داشتن آرمانها یا همون حقیقت. تقدّم و تأخّر زمانی هم البتّه که مهمّند. آیا کشور اِمریکا هم موقعیّت مشابه اسراییل داره ولی چون قرار نیست عطف به ما سبق کنیم پس بیخیالش میشیم؟ در نهایت بشر همیشه برای استقرار و اسکان خون ریخته...
:
Ok, we know you kiss his ass daily. No need to repeat. Just go and do it .
:
خنده دار نوشتی :دی.فکر کنم خودتم درست نخوندی و گوش ندادی.یک بار دیگه بخون خطبه ها رو.حرفای احمدی نژاد هم بخون.فکر هم بکن البته بدون ذهنیت و کلید واژه هایی که اربیتالی می چرخه تو ذهنت مثل "آهنگرزاده" و از این ترکیبات :دی
:
سلام درخشان عزیز. فیلم سنگسار ثریا.م در کشور اردن در روستایی نزدیک پترا فیلم برداری شده است. ---------- • هودر: مرسی که کامنت دادی. ولی سندت چیه؟ اگر اردونه پس چرا میگن میترسن از اینکه کسی بفهمه و مسلمانها برایشان دردسر درست کنن؟ مگه تا حالا فیلم توی اردن ساخته نشده؟ اگه اسراییل نیست چرا باید مخفیاش کرد؟
:
all you need to do is just make sure your site is full of khamneheei and ahmadinjad official and their supporters links you have become one of them who would never ever critisize them and yet talks about not see the world in black and white. I dont see any diffrence between your site and let say Fars news Reja News ... I am 100% sure one day you will go back to Islam and start reading Qoran and say your prayers right hear in you weblog. good luck
:
فرموده اند "خفه" تو چون اوایل زیادی روی کردی مجبوری برای اینکه خورد نشی هر مزخرفی رو که میگن تایید کنی و از فیلتر یک منطق بی ربط رد کنی :) یک زمانی میرسه که میفهمی که چه کلاه گشادی احمد خطر سرت گذاشته و نفهمیدی ،ولی از انصاف نگذریم خواندن نوشته های تو این بوده که هیچ وقت مثل تو سطحی ، عجول ، افراطی نباشم ، چون شغل مهندسیم رو با ماله کشی باید عوض کنم ;)
:
فکر کنم احمدي نژاد (و اين بار از طريق مشايي) مي خواهد گفتمان جديدي را آغاز کند. مرتب مي شنويم که موضع ج.ا. برگزاري رفراندم در ميان ساکنين اصلي فلسطين است. البته اين حرف بيشتر جنبه تبليغاتي دارد. چطور مي توان ساکنين واقعي فلسطين را از شرکت در چنين رفراندمي منع کرد. چطور مي شود نسل چهارم و پنجم يهودياني که در اسرائيل به دنيا آمده اند را از حق آب و خاک محروم کرد؟ اگر به فرض رفراندمي برگزار شود که قرار شود مملکتي به نام فلسطين برپا شود، چه بر سر يهوديان مي آيد؟ آيا شهروند درجه دو و سه مي شوند؟ فکر کنم اين گفتماني است که احمدي نژاد مي خواهد شروع کند. خامنه اي هم اين موضوع را مي داند ولي چون خودش کاملاً محافظه کار است، مي خواهد موضوع را ماست مالي کند. بگويد فردي اين حرف را زده و چرند گفته. خير آقا، چرند نگفته. انگار دولت احمدي نژاد نه تنها به حرف آن آيت الله ها وقعي نمي گذارد که در قم نشسته اند و دستور صادر مي کنند، بلکه دارد مقام رهبري را هم دور مي زند.
:
ما که عقلمون نمیرسه. ولی شما که آخر این حرفا هستی و مرتب میگفتی مشائی راس میگه، رهبر رو هم میگی راس میگه. الان رهبر گفت مشائی غلط میگه. حالا ما که حالیمون نیست. ولی یه توضیحی بده که فکر نکنن آدم ضایع پرروی دودرهباز سفسطهکنی هستید. مشکل اینه که میگی احمدینژاد هم راس میگه. احمدینژاد هم گفت مشائی راس میگه. ولی رهبر گفت مشائی راس نمیگه. خوانندههاهم که همه فقط سیاه و سفید میبینن غیر از شما، این خط خاکستری رو تبیین بفرمایید یه ذره پیش خودتون کم نیورده باشید.
:
"اينى كه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم! اين حرف درستى نيست؛ حرف غيرمنطقىاى است مگر مردم اسرائيل كىهايند؟ همان كسانى هستند كه غصب خانه، غصب سرزمين، غصب مزرعه، غصب تجارت به وسيلهى همينها دارد انجام ميگيرد. سياهىِ لشگرِ عناصر صهيونيسم، همينهايند. نميشود ملت مسلمان نسبت به افرادى كه اينجور عامل دست دشمنان اساسى دنياى اسلام هستند، بىتفاوت باشد..." خب نظر جنابعالی به عنوان یک روشنفکر (!)، تحصیل کرده و ژورنالیست (!) چیه؟ فکر کنم خودت بودی که میگفتی مشایی درست گفته و ما با مردم اسراییل مشکلی نداریم و باید اینو مسئولان کجفهم ما بفهمند. خب حالا که رهبر عزیزت اینها رو گفته نظرت چیه؟ احتمالا تو هم یه جوری ماست مالی میکنی تا برادران بسیجی از دستت دلکیر نشن درست مثل مشایی که نامه نوشت که بنده منظورم همون حرفهای شما بود و ما مطیع شما هستیم... :)) مملکت دموکراتیک رو حال میکنی؟ مجلسی که باید نمیانده واقعی مردم باشه جرات نمیکنه بعد از حرفهای این آقا بر تصمیم قبلی خودش (درست یا غلط) اصرار کنه و دست میکشه! حالا اگه یه وزیر خاتمی همچین حرفی میزد چه اتفاقی می افتاد؟ اول کیهان و رسالت و صدا و سیما وا اسلام سر می دادند، بعد کفن پوشها میومدند بیرون تظاهراتی مردمی و خودجوش راه می انداختند، بعد سفارت انگلستان (!) مورد تهاجم بسیجیها قرار می گرفت، بعد رهبر در سخنرانی خود هر چی از دهنش میرسید مودبانه میگفت، بعد مجلس در همون 1-2 روز خاتمی رو سوالپیچ میکرد، بعد تو اینجا می نوشتی این خاتمی از همون اولش هم دنبال ارزشهای غربی بوده... :)) چه کشور باحالی داریم ما! جای شما خالی :))
:
آره.. مثل اينکه حق با توئه...متنی که اين بالا نوشتی فرق محسوس داره با تيتر کيهان و خبر بی بی سی و تفسير راديو فردا... اينجوری بهتر ميشه فهميد طرف چه تو ذهن اش بوده و چی ميخواسته بگه......... راستی الان چک کردم ديدم دانشگاهتون طرفهای راسل اسکور و گوور استريته...آه که چقدر من بدم مياد از اون اطراف.. هميشه ترافيک و شلوغ!... ولی من بدبخت روزی دوبار بايد از اونجا رد شم... يه روز اگه ديدمت برات بوق ميزنم سوارت ميکنم ميبرمت يه نهار مهمون من تو يه رستوران ايتاليائی که نزديک سنت پانکراسه...
:
خوب هودر جان رهبر دقیقا برخلاف احمدی نژاد نظر داده - بابا همین دیروز پریروز احمدی نژاد گفته بود حرف مشایی حرف دولته - پشت بندش رهبر اومد گفت که نخیر ! حرف دولت نیست و ظاهرا توجیه اقای احمدی نژاد هم که یک عده بدبخت و گول خورده این وسط هستن بیفایده بوده چون خود رهبر همه یهودیهای اسراییل رو به یه چشم دیده . بین احمدی نژاد و سایر حکومتیان اختلافات اساسی هست - همونطور که لاریجانی که نماینده رهبر بود از مذاکرات هسته ای عزل شد و یا روحانی دم به دم به احمدی نژاد میپره . اما به هر حال کل اعضای حکومت در یک توافق نانوشته حرف رهبر رو ختم کلام میدونن و به نظر من این نه به دلیل پیروی از ولایت فقیه بلکه به این دلیله که به اختلافات خودشون اشراف دارن و یک متحد کننده و یک سو کننده لازم دارن چون در غیر این صورت اصلا کل سیستم از هم میپاشه . احمدی نژاد در میان این جماعت پاکترین و تنها ترینه - و رهبر هم اصولا وظیفه ای غیر از اینکه دم همه جناح ها رو ببینه و به نوعی مصلحت اندیشی کنه نداره . من شخصا اگر وجود احمدی نژاد نبود نه در نت کامنت میذاشتم و نه علاقه ای به سیستم حکومت اسلامی داشتم . گرچه معتقدم جمهوری اسلامی متناسب با عقاید و افکار و شکل زندگی اکثریت همین مردمه که بکارت دخترها براشون ارزش و بخور بخور ماه محرم بزرگترین تفریح سالشونه - و هیچ بنایی رو در کل ایران پیدا نمیکنی که موقع کار گذاشتن دستشویی در ساختمان اون رو خدای نکرده رو به قبله بگذاره . این اخری رو تازه فهمیدم . ----------- • هودر: ماجرا پیچیده است. رهبر یک بخش از ماجرا رو گفته. خمینی هم قبلا یه بخش دیگه رو گفته بود. به نظرم استدلال احمدینژاد هر دو رو شامل میشه. هم غاصب بودن صهیونیستها رو قبول داره و هم بدبختی یه سری یهودی فقیر از روسیه و اتیوپی و شمال آفریقا و این طرف و اون طرف که اسراییل به زور میاره که به خودش مشروعیت بده.
:
حسین بد جوری داری روی اعصاب آدم قدم میزنی شدی آفتابه دار و دستمال کش یه مشت آدم که بر خلاف اون چیزی که فکر میکنی علی رغم اون چیزی که نشون میدن فرقی با جرج بوش و چنی و سارکوزی و... ندارن اینا دو طرف جفتشون حرامزاده هستن عین دوم خردادی ها و دست راستی هاا تو داخل مملکت خودمون که جفتشون هم حرامزاده هستن منتها هر کدوم به سبک سیاق خودشون بهت گفتم مردک تو لندن زیر بیگ بن نشین با وایمکس در مورد اوضاع داخلی ایران تز بده در مورد مسائل جهانی میتونی نظر بدی با هر ایدئولوژی که داری ولی اگه تو مریخ زندگی میکردی حق اینو هم نداشتی مثلاً انقلاب احمدی نژاد اگه روش و منش درستی داشت باید نمود پیدا میکرد احمدی نژاد وقتی میره رو منبر جو گیر میشه منم از حرفای ضد امپریالیستیش احساس غرور میکنم ولی چون دارم تو این مملکت زندگی میکنم میدونم به تبع همین حرفای احمدی نژاد فردا دیگه برام ال سی باز نمیکنن که بتونم کار کنم فردا حین یه طرحی مهمی که دارم واسه شرکت با کامپیوتر درست میکنم برقم میره تازه اینها کوچیک کوچیکشه تو افغانستان هم قطعی برق معنی نداره اینا همه ش طبعات اون حرف خمینیه که :" تعهد مهمتر از تخصصه ولی به شدت معتقدم " هر حرف راستی رو هم نباید گفت بابا احمدی نژاد فقط یه جوجه پاسداره که 30 سال پیش این حرفا رو تو محله شون میزد امروز که رئیس جمهور شده داره پشت تریبون میزنه حالا هی احمدی نژآد بیاد از نقض حقوق بشر تو غزه بگه چون کون خودش گهیه حسین وقتی میگم در مورد مسائل داخلی ایران نظر نده بگو چشم به علی قسم احمدی نژاد که سهله اگه خود علی هم با اون عدلش راس حکومت ایران میبود و همچین وضعی میساخت من جلوش در میومدم که ملتش مجبور نباشن تاوان بدبختیش رو پس بدن ----------- • هودر: خیلی عصبانی هستی دوست من. معلومه بیزنسات بخاطر سیاستهای اقتصادی احمدینژاد و البته تحریمهای آمریکاییهای دیوث خیلی لطمه خورده. میفهمم. ولی بذار بهت بگم که اگه الان خاتمی رییس جمهور بود ایران صدها قدم عقب رفته بود و آمریکا هم صدها قدم پررو تر شده بود و چه بسا بوش یا اسراییل در همین سه سال به ایران حمله کرده بود و تو حتی از این هم که هستی بدبختتر شده بود. احمدینژاد با شجاعت میمثالش آمریکا و اسراییل رو آچمز کرده. نه جرات دارن حمله کنن، نه دیگه میتونن تحریمها را توی سازمان ملل جلوتر ببرن. یکی دو سال دیگه ایران مقاومت کنه اونها هم تسلیم میشن. با استعمارگر باید همینجوری رفتار کنی، نا با نرمش و عشوه و باج دادن به سبک خاتمی و روحانی و صادق خرازی و موسویان و یه سری بیزنسمن شبیه به اونها. لينکدونی -
Sep. 19
مجلهی ورایتی نوشته که سازندگان فیلم «سنگسار ثریا میم» لوکیشن دقیق ساخت و فیلمبرداری فیلم را در خاورمیانه مخفی میکنند، از ترس اینکه باعث «پاسخ خشن و رادیکال اسلامی» شود. به نظر من این فقط یک معنی میدهد و آن اینکه این فیلم در اسراییل ساخته شده است. قبول ندارید، پرس و جو کنید و ببینید خانم شهرهی آغداشلو و کل کادر فیلمبرداری و بازیگری در زمان فیلمبرداری این فیلم در کدام کشور بودهاند و همینطور اسامی سیاهیلشگرها و عوامل فنی محلی را سعی کنید پیدا کنید. جالب اینکه آن جاهایی از فیلم «بدون دخترم هرگز» هم که مثلا در ایران میگذرد در اسراییل فیلمبرداری شده بود. شباهتهای فیلم سیروس نورسته، «سنسگار ثریا میم»، از نظر موضوع، پرداخت و زمان ساخت و اکران با «بدون دخترم هرگز» انگار کم بود، حالا با توجه به محل ساخت آن دیگر شکی برای آدم باقی نمیمانده که پشت این پروپاگاندای تابلو چه دولتی است. این فیلم خیلیها را لو خواهد داد و به گند خواهد کشید. فقط صبر کنید و ببینید.
Excerpt:
'The Stoning of Soraya M.' is filmed in Israel, like 'Not Without My Daughter' was.
لينکدونی -
Sep. 18
هیچوقت از این حسین مظفر (که معلوم نیست کی دکتر شده) خوشم نیامده است. حالا هم که میبینم به عنوان رییس شورای نظارت بر صدا و سیما گیر داده به یک سریال ظاهرا بسیار محبوب که هر شب بعد از افطار از شبکهی سه پخش میشود. من سریال را ندیدهام، ولی ایرادهایی که این «دکتر» مظفر به این سریال گرفته آن قدر مسخره است که واقعا آدم را یاد یک بچهی دبستانی نازپرودهی دبستانی میاندازد که در عمرش فحشی بالاتر از بیادب نشنیده. طرف خیلی جدی ورداتشه و یکی از خندهدارترین نامههای کل تاریخ جمهوری اسلامی را خطاب به ضرغامی بینوا نوشته:
واقعا نمیدانم بخندم یا عصبانی شوم از این همه حماقت و خودشیرینی. آخر مردک بیسواد. تو اگر یک قصه در تمام عمرت خوانده بودی میدانستی که اگر تمام شخصیتهای یک قصه مثل هم حرف بزنند و زندگی کنند و غذا بخورند و لباس بپوشند و راه بروند و شوخی کنند و اینها که دیگر آن «پیامی» هم که آدمهای عقبافتادهای مثل تو با آن مدلهای تابلوی پروپاگاندا میخواهند توی کلهی مردم (به خیال خودشان) فرو کنند هم آن وسط گم میشود. تو واقعا با آن همه ادعایت نمیفهمی که سیاستهای رسانهای و فرهنگی احمقانهی امثال تو چقدر باعث رانده شدن جوانان بعد از انقلاب از جمهوری اسلامی شده است؟ نمیفهمی که اگر طرز فکر نئاندرتال تو نبود امثال من لازم نبود که هفت سال بیرون از ایران زندگی کنیم تا بعد از فراموش کردن قیافهی نحس امثال تو و پروپاگاندای شتریتان به اهمیت و بزرگی انقلاب این مردم و مظلومیت و حقانیتشان پیببریم. در همان تهران هم میفهمیدیم که چرا باید جلوی دیوثهای آمریکایی بایستیم و یک قدم عقب نیاییم، چون اینها همه چیزمان را بعد از همان یک قدم خواهند گرفت. کسانی که جانشان را دادند تا این انقلاب به ثمر برسد، آن همه جوان دستهگلی که تکه تکه شدند تا امثال تو به وزارت و ریاست برسی و شکمت را گنده کنی همه به همین زبانی که تو ریاکارانه «رکیک» میدانی حرف میزدند و زندگی میکردند و میجنگیدند. اگر فقط مغزت به اندازهی معدهات کار میکرد، باید پس از اینکه فیلم کوچک و ساده و خاکیای مثل «اخراجیها» رکورد میزان فروش و تعداد تماشاچی را در تاریخ سینمای ایران شکست، میفهمیدی که روشی که امثال تو نزدیک سی سال بر رسانهها وفرهنگ و هنر این مملکت حاکم کردید هیچ فایدهای نداشته است. مردم هیچ جای دنیا نمینشینند جلوی تلویزیون تا چهارتا ریاکار کودن و ابله مثل تو برایشان تصمیم بگیرید که چه چیز به صلاحشان است و چه چیز نه، چه چیز رکیک است و چه نه، چه چیز موهن است و چه نیست. رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی پس از سالها رقصیدن به ساز نکرهی امثال تو دارد به راهی تازه میرود که مردم را خیلی باهوشتر و محترمتر و بالغتر از چیزی که تو تصور میکنی میبیند و در نتیجه از آن سانسور خجالتآوری که امثال تو سه دهه به آن تحمیل کرده بودید دارد فاصله میگیرد. برای اینکه در اثر سیاستهای شماها مردم آرام آرام به شوی لونا شاد و صدای آمریکا بیشتر نگاه میکنند تا برنامههای عصاقورتداده و پر از ریا و تظاهر و ادب مصنوعیای که شماها میساختید. همین خطر امنیتی کل رادیو تلویزیون ایران را تکان داده و حالا که نشانههایی از این راه و روش تازه و امیدوارکننده به چشم میآید، امثال توی بیشعور دارید جلویش سنگ میاندازید. آقای حسین مظفر، شکی ندارم که شما وقتی میگوزی بوی گلاب همه جا را پر میکند، وقتی میرینی بجای گه فالوده شیرازی تولید میکنی، وقتی در حد مرگ عصبانی میشوی بجای فحش دادن صلوات میفرستی، وقتی روزه میگیری نفست بوی گند نمیگیرد، وقتی پورن میبینی هرگز جلق نمیزنی، وقتی میخوابی همیشه کت و شلوار به تن داری، و... ولی بدان کسانی که این ممکلت را از گزند آمریکای جاکش و اسراییل حرامزاده نگهداشته و خواهند داشت تمام این عیب و اشکالاتی را که تو نداری دارند. پس لطفا «خفه شو».
Excerpt:
Hossein Mozaffar's hilarious letter of objection about a television
series is a revealing example of how thirty years of stupid media
policy has failed in Iran -- and who is blocking the emerging promising
changes.
|