همچنان که آخرین ماه بهار از راه میرسید، میثم رحیمی دسترسی به کامپیوتر دانشگاه را از دست میداد و دیگر نمیتوانست مقالات مورد نیازش را تهیه کند. او باید پروپوزال پژوهشی دکترایش برای دانشگاه صنعتی امیر کبیر بنویسد، پروژهاش به اقتصاد رفتاری و مدیریتی میپرداخت و زمینههای بسیاری را در بر میگرفت.
هر وقت که چکیدهای از یک مقاله را میخواند برای دسترسی کامل به مقاله درخواست پرداخت هزینه میشد. اگرچه امیرکبیر از دانشگاههای پژوهشی برتر ایران است به دلیل تحریمهای بینالمللی و مشکلات اقتصادی در دسترسی به ژورنالها با مشکل مواجه است. در سال ۲۰۱۱ برای خواندن مقالهای در موضوع ریاضیات کاربردی و محاسبات، رحیمی مجبور شد ۲۸ دلار برای یک مقاله به الزویر بپردازد. قیمت یک مقاله با موضوع تحقیق در عملیات در سال ۲۰۱۵ که توسط اینفرم منشتر شده بود ۳۰ دلار بود.
نگاهی به فهرست چکیدههای مقالههایی که میخواست انداخت، محاسبهای کرد. هزینه خرید مقالات این هفته به تنهایی هزار دلار بود. این رقم حتی از هزینههای مخارج ماهیانهاش هم بیشتر بود و احتمالا نیاز بود که سالهای سال مقالههای تحقیقی را به همین قیمت بخواند. رحیمی آزرده شده و با خود میگفت: «ناشران که چیزی به نویسندگان نمیدهند پس جرا به جای گرفتن هزینهی کمی در رابطه با مدیریت ژورنال از آنها چنین هزینهی زیادی گرفته میشود.»
بسیاری از ناشران دانشگاهی برای کمک به محققان در کشورهای ضعیف برنامههایی ارائه میدهند، به نظر میرسد برنامه به اشتراک گذاری لینک تنها برنامه مفید برای رحیمی باشد. برای این کار رحیمی باید جداگانه با نویسنده مقاله تماس بگیرید و از او لینک را درخواست کند، اما پس از مراجعه به لینک میبیند که لینک غیر فعال شده است چون بیشتر از ۵۰ روز از انتشار مقاله گذشته بود. واضح بود چه باید بکند یا اینکه دکتری را کنار بگذارد و یا مثل میلیونها محقق دیگر به Sci-Hub، بزگترین تارنمای سرقت متون علمی مراجعه کند. رحیمی احساس گناه نمیکند، چون میبیند که قیمت دسترسی به ژورنالها بسیار بالاست و این قیمت سرعت رشد علم را به شدت کند میکند
ادامه در
@magnegaresh
--