دانشمندان و بزرگان اهل سنت براى اين كه ارتباط جنسى شان با زنان بيگانه ، زنا محسوب نشود، كلاه شرعى جالبى دوختهاند.
آنها فتوا دادهاند كه اگر كسى آلت خود را با پارچهاى بپيچد و سپس با خانمى كه دوستش دارد، نزديكى كند، اين عمل او زنا محسوب نمىشود و حد زنا بر اين دو نفر جارى نخواهد شد.
سبكى شافعى (متوفاي771هـ) يكى از بزرگان تاريخ شافعىها در شرح حال عبد القاهر تميمى مىنويسد:
عبد القاهر بن طاهر بن محمد التميمي الإمام الكبير الأستاذ أبو منصور البغدادي إمام عظيم القدر جليل المحل كثير العلم حبر لا يساجل في الفقه وأصوله والفرائض والحساب وعلم الكلام اشتهر اسمه وبعد صيته وحمل عنه العلم أكثر أهل خراسان ...
وكان يدرس في سبعة عشر فنا وله حشمة وافرة .
عبد القاهر تميمي، پيشواى بزرگ و گرانقدر، والا مقام، داراى علم بسيار بود، دانشمندى كه در فقه، اصول، واجبات، رياضيات و علم كلام همانند نداشت،نامآور و پرآوازه بود، بيشتر مردم خراسان از او علم مىآموختند ... در هفده شاخه از علوم تدريس مىكرد و جلال و شوكت بسيارى داشت.
سپس تعريفات و تمجيدات بسيارى از ايشان كرده و در آخر فتواى او را اين چنين نقل مىكند:
وقال في كتاب الوطء التام من لف ذكره بحريرة وأولجه في فرج ولم ينزل لا غسل عليه ولا حد على الأصح إن كان في حرام ولا يفسد به شيء من العبادات .
در كتاب وطء التام گفته است: هر كس آلتش را با پارچه ابريشمى بپيچد و با آن نزديكى كند؛ اما منى انزال نشود، بر چنين شخصى غسل واجب نمىشود و بنابر ديدگاه صحيحتر حدّ نيز زده نمىشود، اگر نزديكى او حرام باشد ، و نيز هيچيك از عباداتش با اين نوع نزديكى باطل نمىشود.
السبكي الشافعي، ابونصر تاج الدين عبد الوهاب بن علي بن عبد الكافي (متوفاي 771هـ)، طبقات الشافعية الكبرى، ج5، ص136 ـ 143، رقم: 468، تحقيق: د. محمود محمد الطناحي د.عبد الفتاح محمد الحلو، ناشر: هجر للطباعة والنشر والتوزيع، الطبعة: الثانية، 1413هـ.
و ابن نجيم مصرى حنفى مىنويسد:
وفي مِعْرَاجِ الدِّرَايَةِ وَلَوْ اسْتَدْخَلَتْ ذَكَرَ الْحِمَارِ أو ذَكَرًا مَقْطُوعًا يَفْسُدُ حَجُّهَا بِالْإِجْمَاعِ وَلَوْ لَفَّ ذَكَرَهُ بِخِرْقَةٍ وَأَدْخَلَهُ إنْ وَجَدَ حَرَارَةَ الْفَرْجِ وَاللَّذَّةَ يَفْسُدُ وَإِلَّا فَلَا انْتَهَى.
در كتاب معراج الدراية آمده است كه اگر زنى آلت الاغ يا آلتى را كه قطع شده است، داخل فرجش كند، حجش باطل مىشود به اجماع دانشمندان؛ اما اگر كسى آلتش را با پارچهاى بپيچد و آن را داخل فرج كند، اگر حرارت را و لذت را احساس كرد، حجش باطل مىشود و اگر احساس نكرد، باطل نمىشود.
ابن نجيم المصري الحنفي، زين الدين ابن نجيم بن ابراهيم بن محمد (متوفاي970هـ)، البحر الرائق شرح كنز الدقائق، ج3، ص 16، ناشر: دار المعرفة - بيروت، الطبعة: الثانية.
يكى نيست از اين مفتى سؤال كند كه اگر زنى اين قدر بىتقوا است كه آلت حمار و يا آلت قطع شده را وارد فرجش مىكند، در مكه چكار مىكند و براى چه به زيارت خانه خدا رفته است؟
و كليبولى حنفى در باره بطلان روزه و كفاره آن مىنويسد:
ولو لف ذكره بخرقة مانعة للحرارة لم يكفر كما في المنية.
اگر آلتش را با پارچهاى بپيچد كه از حرارت جلوگيرى كند، كفارهاى بر اين شخص (روزهدار) واجب نمىشود؛ چنانچه در كتاب المنية اين مطلب آمده است.
الكليبولي الحنفي، عبد الرحمن بن محمد بن سليمان المدعو بشيخي زاده (متوفاي1078هـ)، مجمع الأنهر في شرح ملتقى الأبحر، ج1، ص 354، تحقيق: خرح آياته وأحاديثه خليل عمران المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1419هـ - 1998م.
اگر كسى زنش را سه بار طلاق دهد و بازهم بخواهد دوباره با او ازدواج كند، بايد شخص ديگرى با اين زن ازدواج كند و سپس طلاق دهد (محلل شود) تا شوهر اول بتواند براى بارچهارم با اين زن ازدواج كند. كسى كه محلل مىشود بايد حتما با اين زن نزديكى كند، نزديكى كردن او شرائطى دارد كه شيخ نظام الدين و جماعى از علماى هند كه همگى حنفى مذهب هستند، اعتقاد دارند كه اين نزديكى بايد به صورت مباشر و بدون هيچ مانعى باشد:
وفي الْفَتَاوَى الصُّغْرَى إذَا لَفَّ ذَكَرَهُ في خِرْقَةٍ وَجَامَعَهَا كَذَلِكَ إنْ كانت خِرْقَةً لَا تَمْنَعُ وُصُولَ الْحَرَارَةِ إلَى ذَكَرِهِ تَحِلُّ الْمَرْأَةُ لِلزَّوْجِ الْأَوَّلِ وَإِنْ كانت تَمْنَعُ كَالْمِنْدِيلِ فَلَا تَحِلُّ كَذَا في الْخُلَاصَةِ .
در كتاب الفتاوى الصغرى آمده است، هنگامى كه كسى آلتش را با پارچهاى بپيچد و سپس با آن نزديكى كند، اگر پارچه از رسيدن حرارت به آلت جلوگيرى نكند، زن براى شوهر اولش حلال مىشود و اگر از حرارت جلوگيرى كند و همانند دستمال باشد، حلال نمىشود، در كتاب خلاصه نيز همين مطلب آمده است.
الشيخ نظام الدين وجماعة من علماء الهند، الفتاوى الهندية في مذهب الإمام الأعظم أبي حنيفة النعمان، ج1، ص277، ناشر: دار الفكر - 1411هـ - 1991م.
و در صفحه 473 از همين كتاب مىنويسد:
وفي الْفَتَاوَى الصُّغْرَى إذَا لَفَّ ذَكَرَهُ بِخِرْقَةٍ وَأَدْخَلَهُ فَرْجَهَا فَإِنْ وَجَدَ الْحَرَارَةَ تَحِلُّ وَإِلَّا فَلَا كَذَا في الْخُلَاصَةِ وَلَوْ أَوْلَجَ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ الذي لَا يَقْدِرُ على الْجِمَاعِ بِقُوَّتِهِ بَلْ بِمُسَاعِدَةِ الْيَدِ لَا تَحِلُّ لِلْأَوَّلِ إلَّا أَنْ تَنْتَشِرَ آلَتُهُ وَتَعْمَلَ كَذَا في الْبَحْرِ الرَّائِقِ.
در كتاب الفتاوى الصغرى آمده است كه اگر آلتش را با پارچهاى بپيچد و آن را داخل فرج زن كند، اگر گرماى آن را احساس كرد، (اين زن براى شوهر اولش) حال مىشود و اگر احساس نكند، حلال نمىشود؛ چنانچه در كتاب خلاصه نيز همين مطلب آمده است. اگر پيرمردى كه قدرت نزديكى ندارد، آلتش را به زور و يا به كمك دست خود داخل فرج كند، بازهم حلال نمىشود؛ مگر اين كه آلتش راست شود و نزديكى كند. در كتاب بحر الرائق نيز به همين صورت آمده است.
اين مطلب در ديگر كتابهاى اهل سنت نيز نقل شده است كه ما به جهت اختصار به همين اندازه اكتفا مىكنيم.
منبعhttp://sonni.blogfa.com/post-47.aspx