عباس را فرستادند اميديه.
سه شنبه شد و پنج شنبه اش عيد قربان بود.(همان عید قربانی که عباس به حـج نرفت تا در دفاع از تنها انقلاب اسلامی به خدا برسد و همان روز در آسمان شهیــد شد).
عباس داشت با من حرف می زد.45 دقيقه برای من درس اخلاق گفت: مواظب آقای خامنه ای باش.اين سيد اولاد پيغمبر را تنهايش نگذار.
هر جا می رود، همراهش باش.
707
را خودت بنشان روی سيت
(sit)
ببين آقای مطلق، پيامبران و امامان يک كابل داشتندخيلی ضخيم و هر وقت می خواستند با خدا رابطه برقرار می كردند؛
اما ما گناهكارها كه نمی توانيم با خدا اين گونه باشيم.
حداكثر بتوانيم پنج وات وصل شويم...
اين تلفن را نگاه كن.پنج وات است،ولی با كل دنيا می توان صحبت كرد.
سعی كن با همان پنج وات سيمت وصل شود.
نماز اول وقت را فراموش نكن،از دعـــا غافل نشو،
قـلـبـت وســـط دريـا باشد.ببين موج هايی مثل بنی صدر و كارهاي آنها را!
آنها مثل موج هايی هستند كه وقتی به صخرهها بخورند،كف می شوند.قلبـتـــــ وسط دريـــــا باشد كه با هيـــچ چيـــزی نلــــرزد...
ــــــــــــــــــــــــــ
راوی:امیرعلی اصغر مطلق/ خاطره ای از شهید عباس بابایی
*************
روز عرفه است..ملتمس دعاییم..دوستان خودتون و خادم های شهدا رو فراموش نکنید..
*************
امروز دانشگاه زابل 2 مهمان عزیز دارد..2 شهید گمنام
**************