جنبش راه سبز - خبرنامه

37 views
Skip to first unread message

Omid Sabz

unread,
Oct 6, 2011, 2:59:18 PM10/6/11
to sabzollahiha
 

جنبش راه سبز - خبرنامه


پاسخی به شریعتمداری؛ منطق استالینی و خوارجی کیهان

Posted: 06 Oct 2011 07:41 AM PDT

علی مزروعی

در پی انتشار خبر صدور حکم ظالمانه شش سال زندان علیه آقای محسن آرمین و اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در محکومیت صدور احکام اعدام و زندان علیه معترضان و منتقدان از جمله آقای آرمین، نماینده ولی فقیه در کیهان طی دو مطلب پیابی در روزهای یک شنبه و دو شنبه اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه را دلیلی بر وابستگی وی و دیگر شخصیت‌های اصلاح طلب به بیگانگان اعلام کرده و علت عدم موضع گیری بنده به این موضوع را تأییدی بر تحلیل خود ذکر کرده است.

نماینده ولی فقیه در این دو مطلب کوتاه تحت عنوان " خبر ویژه " از هیچگونه فحاشی و هتاکی دریغ نورزیده است. «عوامل پشت پرده آشوب‌های خیابانی»، «حمايت از فتنه گران و عوامل ناآرامي و آشوب»، کسانی که «تمام قد خود را در اختيار بيگانگان قرار داده اند»، «چریک‌های پشیمان و شرمنده»، کسانی که در گذشته «ژست مبارزه با امپرياليسم آمريكا» داشته اند، کسانی که «دچار ارتجاع فكري و عملي» شده اند،‌« تسليم طلب» و « افراطي» اند، کسانی که در« پروژه براندازي آمريكا و اسرائيل به ايفاي نقش پرداختند»، « عناصر فرصت طلب»، «استحاله طلب» ،و«خائن به کشور و ملت» برخی از عناوین اتهامی و به تعبیر واقعی فحاشی‌ها و پرده‌دری‌های این آقای «شریعتمدار» مدافع دین و ولایت و حامی انحصاری دین و انقلاب آن هم در دو «خبر ویژه» چند خطی علیه اصلاح طلبان به ویژه اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که در آزادترین کشور جهان و در سایه حاکمیتی بی نظیر در تاریخ ایران به ویژه از مشروطه به این سو، ازکمترین امکان دفاعی برای پاسخگویی برخوردار نیستند چراکه یا در پشت میله‌های زندان اند و یا با دهانی بسته در انزوا به سر می‌برند. جالب این که تمام این هتاکی‌ها و حدیث نفس‌ها تنها با این هدف مطرح شده است که به خواننده بگوید: بنده «جرات مرزبندي با مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس » را ندارم و «با وجود سپري شدن 3 روز از اين موضع گيري صريح دولت آمريكا، هيچ يك از اعضاي مركزيت سازمان حاضر به اعتراض در اين زمينه نشده اند»


با خواندن این دو خبر ویژه اولین سؤالی که به ذهن هر خواننده معمولی می رسد این است که بیان این نکته که نیازی به این همه اتهام زنی و فحاشی و هتاکی ندارد. اما منطق دیکتاتوری رسانه و تبلیغات جزاین اقتضا نمی‌کند که به خواننده کیهان نباید اجازه فکر کردن داد و از اینرو باید خبر سازی کرد و آنرا چنان در فضا و متنی سنگین و لبریز از تهمت و افترا و ارعاب و فحاشی تنظیم کرد که خواننده جرأت نکند جز آن چه دیکتاتور می‌خواهد و اراده می‌کند نتیجه گیری کند. من از این فحاشی‌ها در می‌گذرم زیرا تفکر و روحیات آقای شریعتمداری را که با کمال تآسف امروز به منش و روش حاکم تبدیل شده است، به خوبی می‌شناسم و از ایشان انتظاری جز این ندارم که اگر غیر از این می‌کردند و می‌نوشتند موجب شگفتی بود. از این رو ضمن طلب شفای عاجل برای وی به ذکر چند نکته بسنده می‌کنم.


۱- اتهاماتی نظیر «براندازی» ،‌ «عامل آشوب‌ها و ناآرامی‌ها» ، «خیانت به کشور»، «وابستگی به بیگانه» علیه همفکران اصلاح طلب بنده و صدها زندانی معترض به کودتای انتخاباتی تنها زاییده ذهنیت متوهم و مضطربی است که ناتوان از محاسبه خود، نتایج سوء رفتار‌ها و عملکردهای خویش را توطئه بیگانه می پندارد و به جای دیدن مسیر آشکار انحطاط خویش نور افکن به دست این جا و آن جا در پی یافتن ردپایی از عوامل دشمن و توطئه بیگانه است. ذهنیت متوهمی که به همان اندازه که از پذیرفتن خطای در تشخیص و اشتباه در فهم خویش گریزان است،‌ از انتساب نتایح بی تدبیری‌ها و بی درایتی های خود به دشمن به وجد می آید. ذهنیتی که با کمال تآسف امروز بر مقدرات این ملت حاکم شده و کشور را هر روز بیش‌تر و بیش‌تر به سمت بحران و سقوط سوق می دهد.


اصلاح طلبان بارها گفته‌اند که برخلاف ظاهر آوانگارد این منطق عقیم، ارجاع همه مشکلات و بحران‌ها و اتفاقات به دشمن، به معنی پذیرش فعال مایشاء بودن دشمن است. بدین معنی است که دشمن هر کاری که بخواهد با ما می‌کند و هر بحرانی را اراده کند می آفریند. و این یعنی بی عرضگی و بی کفایتی مضاعف. ما بارها گفته‌ایم تحرکات و ابتکارات سوء دول مخالف و حتی غیر مخالف اما دارای مصالح و منافعی متضاد را نفی نمی کنیم اما ندیدن و یا نپذیرفتن لجوجانه اشتباهات و خطاهای فاجعه بار خویش و نوشتن تمامی بی‌کفایتی ها و بی تدبیری‌های خود به پای دشمن روشی است که در صورت تداوم و نهادینه شدن ، آن چنان که امروز شده است، کار را به جایی خواهد رساند که ما را از وجود دشمن و توطئه‌های وی بی‌نیاز می‌کند، چنان که امروز چنین کرده‌ است. مشکلی که با تدبیری ساده قابل حل بود و اگر ریگی به کفش نبود با تعیین هیئتی بی طرف صحت و سقم اعتراض معترضان به نتایج انتخابات به راحتی قابل اثبات بود بر اثر همین ذهنیت متوهم و مشوش و با بی‌درایتی و بی کفایتی به چنان فاجعه و بحرانی انجامیده که کشور هنوز از زیر بار آن کمر راست نکرده است و آن گونه که پیداست به این زودی‌ها کمر راست نخواهد کرد. به راستی از ذهن‌های متوهمی که گرانی گوجه فرنگی و افزایش میزان افسردگی زنان و فساد جوانان در قم و حتی اشتباه ساده یک مجری تلویزیون را توطئه دشمن می بینند چگونه می‌توان انتظار داشت که بپذیرند آن اعتراضات نه توطئه دشمن و انقلاب مخملی و ... بل نتیجه طبیعی اعمال نفوذها و نقض قانون‌ها و سوء استفاده‌های پنهانی از قدرت بود که سردار مشفق تنها به بخشی از آن اعتراف کرد. انتشار بدون شرح احکام دادگاه‌های نمایشی طی این دو سال کافی است تا همگان دریابند اتهاماتی نظیر «براندازی» و «عامل آشوب» و «عامل بیگانه» بودن و ... در باره زندانیان سبز و اصلاح طلبانی نظیر آرمین تا چه اندازه مضحک و بی‌پایه و در عین حال ظالمانه است. من یقین دارم آن زمان آقای شریعتمدار به رغم تمام استعدادی که در عدم درک حقیقت دارند، به این نتیجه خواهند رسید که امثال قاضی صلواتی نه به دلیل ترس از آخرت و نه به دلیل نگرانی از نقض بدیهی ترین موازین قانونی بلکه حتی اگر به فکر آبروی خود بودند چنین حکمی را (نمی‌گویم انشاء) امضا نمی‌کردند.


۲- نه این بار اولی است که آقای شریعتمدار مخالفان فکری و سیاسی خویش را به استناد گفته یک مقام ویا حتی نوشته یک روزنامه آمریکایی به وابستگی به آمریکا متهم می‌کند و نه آقای شریعتمداری و همفکرانش در حاکمیت اولین کسانی هستند که به این روش متوسل می‌شوند. آقای شریعتمداری و همفکرانش این اخلاق استالینی را از منافقین به ارث برده‌اند. آنان که در زمان شاه در زندان بودند به خوبی به خاطر دارند که منافقین در زندان هر کسی را که با افکارشان مخالف بود متهم به وابستگی به پلیس و ساواک می‌کردند. ذهن مطلق گرا و انحصار طلب مسعود رجوی اساساً نمی‌توانست بپذیرد که کسی می‌تواند افکار او را قبول نداشته باشد و درعین حال به شاه وابسته نباشد. بنابراین اگر خدای نکرده مأموری در زندان به هر دلیل و علت و انگیزه‌ای با چنین فردی اندکی ملاطفت به خرج می‌داد،‌ آیه‌ای آسمانی و بینه‌ای غیر قابل انکار در اثبات وابستگی وی به رژیم و نیز در اثبات این منطق علیل به دست آمده بود که میان ما و دشمن موضع سومی وجود ندارد هرکس با ما نیست با دشمن است. برعکس اگر رژیم بزرگ‌ترین انعطاف‌ها را در برابر گروه رجوی به خرج می‌داد مثلاً حکم رجوی را از اعدام به حبس تقلیل می‌داد،‌نه تنها نشانه وابستگی منافقین به پلیس و ساواک نبود بلکه نشانه عقب نشینی رژیم در برابر قدرت و اقتدار آنان بود. در تاریخ اسلام نیز خوارج پیشانی پینه بسته چنین منطقی داشتند در ذهن علیل آن ها نمی‌گنجید که کسی می‌تواند مسلمان باشد اما دیدگاه آنان را قبول نداشته باشد. هر که با ایشان مخالف بود، کافر بود و مهدور الدم. آقای شریعتمداری و دوستانش شاگرد همان مکتب اند. اگر یک مقام آمریکایی بلکه حتی یک روزنامه از میان هزاران هزار روزنامه در آمریکا و اروپا به هر دلیل و علت و انگیزه‌ای موضعی در تأیید رقبا و یا در تقبیح اقدامات خشونت طلبانه ایشان در برابر رقبا اتخاذ کند ، بهترین دلیل و مدرک بر وابستگی رقبا به آمریکا و انگلیس و جیره خواری و مزدوری آن هاست اما اگر همان‌ها به نحوی صریح‌تر و آشکارتر از آقایان تعریف و تمجید کنند، نشانه آن است که دشمن ناگزیر از اعتراف به قدرت ایشان شده است و تیتر یک کیهان می شود!


اگر صدور و اجرای احکام ظالمانه علیه منتقدان و اقدامات خشونت بار علیه معترضان بهانه‌ای شود تا مقامات آمریکایی در چارچوب منازعه تبلیغاتی و سیاسی خود با حاکمیت ایران این رفتار را محکوم و از آن بهره برداری کنند،‌ مطابق این منطق استالینی بهترین سند در اثبات وابستگی منتقدان و مخالفان به دست آمده است اما اگرچندین دستگاه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا طی گزارشی اعلام کنندکه ایران برنامه دستیابی به بمب هسته‌ای ندارد،‌ دلیلی بر حقانیت ادعاهای آقایان است که دشمن هم مجبور به اعتراف به آن شده است. اما اگر همین گزارش در زمان دولت آقای خاتمی منشتر می‌شد از نظر آقای شریعتمداری باید بررسی می‌شد خاتمی چه ضعفی از خود نشان داده که آمریکا موضعی در تأیید دولت او اتخاذ کرده است؟این خود شیفتگی و خود محور بینی موجب شده است آقایان خود را عین حق و حقیقت و بلکه معیار حق و باطل ببینندو همه را با این شاخص اندازه گیری وبا این چوب برانند.
اگر آقایان به هر علت و یا دلیل و انگیزه‌ای حرکت مردم مصر را بیداری اسلامی اعلام کنند، انتقاد آمریکا از رفتار مبارک با معترضان نشانه آن خواهد بود که آمریکا در برابر اراده مردم مسلمان مصر مجبور به عقب نشینی و دست کشیدن از حمایت مبارک شده است اما اگر آمریکا از احکام سنگین دادگاه‌های ایران انتقاد کند نشانه وابستگی معترضان خواهد بود.


اگر بخشی از مردم لیبی با حمایت هواپیماهای ناتو قذافی را سرنگون کنند، قیام لیبی اسلامی و مصداق بیداری اسلامی است اما اگر همین آمریکا و اروپا جنایات رژیم سوریه را علیه مردمش محکوم کنند و خواهان تن دادن این رژیم به خواست مردمش بشوند، تحولات سوریه توطئه آمریکا و ملت مسلمان سوریه آلت دست آمریکا و مشتی آشوب طلب معرفی می‌شوند.
اگر یک روزنامه اسرائیلی موضع اصلاح طلبان را تأیید کند، اصلاح طلبان وابسته به صهیونیست هستند اما اگر وزیر دفاع رژیم صهیونیستی به صراحت بگوید خدمتی که آقای احمدی نژاد به اسرائیل کرد در طول پنجاه سال اخیر هیج کس به اسرائیل نکرده،‌نشانه کینه توزی و خشم اسرائیل تلقی می‌شود. از این گونه مواضع دوگانه متضاد و یک بام دو هوای آقایان مثال بسیار می توان زد که از آن می گذرم.


بدیهی است که حکومت‌ها هر یک استراتژی و تاکتیک‌های خاص خود و معطوف به مصالح ملی خویش را دارند. مواضع آن ها درچارچوب این استراتژی ‌ها و تاکتیک‌ها می‌تواند در برخی موارد همسو و یا نا همسو با برخی کشورها و حتی دشمنانشان باشد. در ماجرای حمله آمریکا به افغانستان ژنرال‌های آمریکایی از همراهی و مساعدت ژنرال‌های ایرانی در ایجاد فرودگاه تاکتیکی در شمال افغانستان تشکر و قدردانی کردند. در عراق منافع و مصالح مشترک آمریکا و ایران حتی به مذاکرات و همکاری‌های میان این دو کشور منجر شد. اگر قرار باشد موضع یک کشور نسبت به برخی جنبش‌ها و حرکت‌های داخلی نشانه وابستگی آن جنبش‌ها باشد آن هنگام باید تحلیل چپ‌های کوتاه فکر را در جریان انقلاب که انقلاب را دست پخت کنفرانس گوادلوپ تحلیل می‌کردند، پذیرفت و یا با گروه فرقان که امام خمینی را وابسته به امپریالیسم فرانسه ارزیابی می‌کرد، همراه شد و یا همراهی بی بی سی را در جریان انقلاب را دلیل وابستگی انقلاب به انگلستان گرفت و یا... سقف آقای شریعتمداری و همفکرانشان از گروه فرقان و چپ‌های ارتدکس دوران انقلاب فراتر نمی‌رود اما این امر نمی‌تواند واقعیات را تغییر دهد.


آقای شریعتمداری  می‌توانند همچنان به این منطق عقیم دل ببندند و عامل بدان باشند اما تا آنجا که به من ودوستان اصلاح طلبم مربوط است ما از آغاز که قدم در راه مبارزه اصلاح طلبانه برای مبارزه با انحراف‌ها و کژی هایی گذاشته‌ایم که افکار و اعمال آقای شریعتمداری و همفکران و حامیانش یکی از مصادیق آن است، با خدای خود عهد بسته‌ایم نه به تعریفها و تأیید‌های این و آن دل ببندیم و غره شویم و نه از توپ و تشر و تهدید و گرفتن و بستن بترسیم و میدان را خالی کنیم.


۳- روزنامه کیهان و دیگر مطبوعات و سایت‌ها و رسانه های خبری وابسته به اقتدراگرایان حاکم،‌ طی این چند روز با درج مطالب متعدد بر این نکته تمرکز کرده‌اند که فلانی و دوستانش چرا در برابر اظهارات مقامات آمریکایی در انتقاد به حکم صادره سکوت کرده و آن را محکوم نمی‌کنند.
این تبلیغات مرا به یاد داستان کسی می‌اندازد که گاوش را دزدیده بودند و همسایگان هریک به اظهار نظر در باره این موضوع پرداختند یکی می‌گفت چرا در طویله‌اش را محکم نبسته بود. یکی می‌گفت چرا دیوار خانه اش را کوتاه ساخته بود، یکی می‌گفت چرا در خانه را قفل نکرده بود. یکی می‌گفت... صاحب گاو فریاد برآورد که از میان این مردم یکی نمی‌گوید چرا دزد گاو مرا دزدیده ظاهراُ از نظر شما هیچ گناهی متوجه دزد نیست و ظاهراُ گناهکار اصلی من هستم. ماجرای بنده و امثال بنده بی شباهب به صاحب آن گاو نیست. صدور و اجرای احکامی ظالمانه که با بدیهیات اولیه موازین حقوقی ناسازگار است آن چنان که درفردای این کشور مایه لطیفه و طنز تلخ نسل‌های بعدی خواهدشد،‌ آقای شریعتمداری و همفکرانش را به صرافت نمی آندازد که آخرصدور و اجرای این احکام ظالمانه و غیر انسانی برای چه جرمی و به چه گناهی؟ و چرا باید چهره‌های شناخته شده و امتحان پس داده این نظام به اتهام انتقاد و اعتراض به روش های فلاکت باری که آثار آن امروز بر همگان آشکار شده و بیان واقعیاتی در باره دولت مستقر، که امروز دوستان آقای شریعتمداری پس از چند سال بدان پی برده و تکرارش می‌کنند، باید به حکم‌‌های سنگین محکوم شوند؟ چرا با صدور این احکام ظالمانه و قتل و شکنجه معترضان و محروم کردن ناراضیان از بدیهی ترین حقوق شهروندی نظیر حق ادامه تحصیل و شغل و ... کشور را در معرض تبلیغات منفی در سطح جهان قرار داده و آبرو و اعتبار ایران را به باد می‌دهند؟ آری به جای آن که دوستان و همفکران خود را به خاطر این اقدامات آبروبرباد ده محکوم کنند ما را محکوم می‌کنند گویی ما مسؤل اظهارات مقامات آمریکایی هستیم نه کسانی که عوامل و مریدانشان با جنایت و تجاوز و کشتار و ضرب و شتم زن و مرد و پیر و جوان در خیابان‌ها و حبس شکنجه هزاران تن در زندان‌ها عملاُ در افکار عمومی به اعتراض و محکومیت کشورهای دیکر علیه خود وجاهت می‌بخشند.


۴- سخن آخر را با این ضرب المثل پرمغزرایج بپایان می برم :" دشمن دانا بلندت می کند ، بر زمینت می زند نادان دوست " قطعا آمریکا مصداق دشمن دانای جمهوری اسلامی ایران است که برای تامین منافعش از هر راه و شیوه ای اقتضا کند عمل کرده و می کند اما این دشمنی جمهوری اسلامی ایران را بلند کرده است ولی متاسفانه و سوگمندانه باید گفت این دوستان نادان نظام امثال اقای شریعتمدار و همفکرانش هستند که دارند کار دشمن را به نتیجه رسانده و جمهوری اسلامی ایران را بر زمین می زنند، آنهم زمینی که دیگر نتواند بلند شود!

*منبع:
نوروز

اعتراض دانشجویان به تفکیک جنسیتی در دانشگاه زنجان

Posted: 06 Oct 2011 07:26 AM PDT

جداسازی همچنان اعمال می شود

جرس: چند صد تن از دانشجويان دانشگاه زنجان در اعتراض به اجرای «طرح جداسازی جنيستی در بوفه اين دانشگاه، جداسازی اتوبوس های سرويس دانشجويان و همچنين اجرای طرح تفکيک جنيستی در کتابخانه ی فنی و مهندسی»، روز سه شنبه در محوطه اين دانشگاه تجمع اعتراضی برپا کردند.

 

 

به گزارش دانشجونيوز، در ادامه تجمعات اعتراضی دانشجويان دانشگاه های ايران از جمله دانشگاه اميرکبير، دانشگاه کردستان، دانشگاه شهر کرد،و دانشگاه يزد،  سه شنبه ۱۲ مهر دانشگاه زنجان نيز ميزبان اعتراض چند صد تن از دانشجويان اين دانشگاه در محوطه ی فنی جلو دانشکده ی مکانيک تجمع کرده و شعارهايی در اعتراض به ايجاد محدوديت های جديد توسط مسئولين سر داده اند.

 يکی از شعارهای اعتراضی اين دانشجويان «دانشجو مي مرد ذلت نمی پذيرد» بوده است.

 

يکی از موارد اعتراضی دانشجويان در ارتباط با «اجرای طرح جدا سازی کامل بوفه» بوده که قبلا ديواری شيشه ای قسمت دختران را از پسران  جدا می کرد.

اين دانشجويان همچنين به «جداسازی جنسيتی اتوبوس های سرويس دانشجويان» که باعث صرف انرژی و سوخت اضافه می شود و «جداسازی کتابخانه ی فنی و مهندسی» که سال قبل جدا شده بود ، نيز اعتراض کرده و خواستار متوقف شدن اين طرح ها در دانشگاه شده اند.

در ادامه اين تجمع، فرجی، نماينده ی نهاد رهبری نيز در ميان تجمع کنندگان حضور يافته با ادعای اينکه «رسيدگی به اعتراض دانشجويان وظيفه ی شرعی و عقلی آنان است» گفته است: «سه سال است که مسئولين مشغول بررسی طرح جداسازی هستند و اين طرح به نفع خود دانشجويان است.»

 

در پی حضور اين مسئول دانشگاهی در ميان تجمع کنندگان، دانشجويان معترض، او را مورد خطاب قرار دادند و پاسخ به سئوالاتی را از وی مطالبه کردند؛ پرسش‌هایی از قبيل «چرا اين هزينه ی مازاد به وجود آمده از جداسازی سرويس ها را خرج دانشجو نمی کنيد؟ چرا می گوييد که دانشگاه پول ندارد و به اين شکل بودجه را هدر می دهيد؟  چرا کسی نمی تواند با همسرش در کتابخانه درس بخواند؟ مگر خريد دختر و پسر از يک باجه مشکلی برای کسی به وجود می آورد يا به دين ما آسيب می زند؟ چرا کسی نمی تواند با همکلاسی اش که از لحاظ درسی بالاتر است و از جنس مخالف است درس بخواند؟»

 

در پايان، اين مسئول دانشگاهی تغييرات در دانشگاه را مشروط به حضور رييس اين دانشگاه کرده است.

تغييرات و محدوديت هايی که طبق گفته اين دانشجويان در دوران غيبت شخص رياست دانشگاه ايجاد شده است.

 

با وجود اين دانشجويان معترض دانشگاه زنجان اعلام کردند که اگر تا شنبه و پس از بازگشت رئيس دانشگاه از مسافرت، طرح جداسازی متوقف نشود، يکشنبه هفته آينده دوباره تجمع اعتراضی برگزار خواهد شد.

با شروع ترم تحصيلی جديد دانشجويان در ايران بسياری از دانشگاه ها ايران با تفکيک جنسيتی در ارائه دروس به دانشجويان، عملا مقدمات جدايی کامل دانشجويان دختر و پسر را در دانشگاه ها فراهم آورده اند.

البته در موارد بسياری نيز اين طرح با هزينه های اضافه و همچنين با ايجاد مشکلات جديدتر برای دانشجويان و حتی اساتيد و مسئولان همراه بوده است.

 

گفتنی است طرح «تفکيک جنسيتی» که پس از روند «تک جنسيتی کردن» رشته های دانشگاهی در حال اعمال شدن است، تاکنون دانشگاه هايی چون اميرکبير، شريف، علامه طباطبايی، مازندران، يزد، دانشگاه علمی- کاربردی، دانشگاه آزاد ورامين، فردوسی مشهد، بين المللی قزوين و ده ها دانشگاه ديگر را نيز دربر گرفته است.

اجرای پی در پی اين طرح در دانشگاه های سراسر ايران در حالی صورت می گيرد که بسياری از مسئولان دانشگاهی اين امر را انکار نموده و طرح کنندگان آن را «رسانه های بيگانه» و قلمداد کرده اند. وزير علوم ايران چندی پيش در گفتگو با خبرنگاران دولتی به انکار اجرای اين طرح پرداخته و گفته بود: «ما چيزی به عنوان تفکيک جنسيتی نداريم. اين واژه به ما تعلق ندارد، اين واژه برای آن طرف آب است. اين واژه را استفاده می کنيد و در زمين دشمن بازی می کنيد.»

 

از طرفی نيز "محمود احمدی نژاد"، پانزدهم تيرماه سال جاری با ارسال نامه ای به وزاری علوم و بهداشت خواستار «توقف اجرای طرح تفکيک جنسيتی در دانشگاه های کشور» شده و اين اقدامات را «سطحی» و «غيرعالمانه» خوانده بود.

موضوع جداسازی پسران و دختران در دانشگاه ها به مساله ای چالش برانگيز بين موافقان و مخالفان اين طرح تبديل شده است.
.

کردهای کولبر مرز نشین؛ ممر درآمد از راه قاچاق کالا

Posted: 06 Oct 2011 05:30 AM PDT

بی بی سی فارسی

اعتصاب غذای ٢۶ زندانی سیاسی کرد زندان رجایی شهر کرج

Posted: 06 Oct 2011 03:58 AM PDT

جـــرس: 26 زندانی عقیدتی کرد حاضر در زندان رجایی شهر کرج روزه سیاسی بدون افطار خود را آغاز کردند.


به گزارش فعالان حقوق بشر و دمکراسی در ایران، زندانیان سیاسی کرد در بندهای 2 و 6 زندان گوهردشت کرج در اعتراض به یورش ها و اذیت وآزار ها و توهین به اعتقادات مذهبی و تحقیر آنها وادار به اعتصاب غذا شدند.


روز چهارشنبه 14 مهرماه زندانیان سیاسی کرد در بندهای 2 و 6 زندان گوهردشت کرج دست به اعتصاب زدند که بر اساس این گزارش، ابتدا سلطانی رئیس دارالقرآن بند 2 اقدام به توهین به اعتقادات مذهبی و تحقیر و تحریک زندانیان عادی و شرور علیه زندانیان سیاسی کرد نمود و زندانیان سیاسی کرد که ازاهل تسنن می باشند را "حیوان" نامید و قصد وادار کردن آنها به کار اجباری جهت تحقیر آنها را داشت، که زندانیان عقیدتی و سیاسی کرد از انجام کار اجباری امتناع ورزیدند و این سبب حمله به زندانیان و درگیری و اعزام 2 زندانی سیاسی و عقیدتی کرد به نام های جعفر غفوری و حسام محمدی به سلول انفرادی و سپس به بند 6 زندان گوهردشت شد.


زندانیان سیاسی کرد در پی این رخداد ها و توهین به اعتقاداتشان دست به اعتصاب غذا زدند، که خواسته های زندانیان سیاسی کرد که در اعتصاب غذا بسر می برند به قرار زیر اعلام شد:
1- پایان دادن به یورشها،ضرب وشتم ها ،شکنجه های جسمی و روانی
3-انتقال آنها به بند زندانیان سیاسی
3- به رسمیت شناختن حقوق اولیۀ آنها ( حق برگزاری نماز جماعت و عدم توهین به اعتقادات مذهبی و تحقیر آنها)


بر اساس گزارش ها، اسامی زندانیان سیاسی کرد که از روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده اند به قرار زیر می باشند:
زندانیان سیاسی کرد در اعتصاب غذا در بند 2 زندان گوهردشت کرج
محمد برائی ،فرهاد سلیمی،خلیل حمیدی،حسین امینی ،خسرو زرستان،ابراهیم غدیری فر،عبدالله خسروزاده،خسرو بشارت،احمد عبدالهی،جمشید دهقانی ،جهانگیر دهقانی ،هوشیار محمدی،هیمن محمود تختی،حسین جوادی،خالتری حاجی زاده،آرمان بهمنی،محمد ظاهر بهمنی ،حامد احمدی،بهرام احمدی،کمال ملایی،کیوان زندکریم،خبات مهدوی،صلاح مهدوی


زندانیان سیاسی کرد در اعتصاب غذا در بند 6 زندان گوهردشت کرج:
جعفر غفوری،حسام محمدی ،انور خضری،کامران شیخه،هادی امینی،رمضان سعیدی،فواد رضا زاده ،مسعود رسولی،حجار علیزاده.



هاشمی رفسنجانی: شرایط مد نظر دلسوزان نظام در انتخابات فراهم شود

Posted: 06 Oct 2011 04:49 AM PDT

جرس: هاشمی رفسنجانی با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس هشتم، مشارکت حداکثری و جلب اعتماد مردم را از شرایط یک انتخابات خوب برشمرد و تصریح کرد: می‌توان با فراهم نمودن شرایط مدنظر فعالان سیاسی دلسوز نظام و گسترش آگاهی‌بخشی و نقد منصفانه، فضای مناسبی‌ برای مردم و گروهها برای حضور در انتخابات فراهم کرد.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عصر چهارشنبه در دیدار جمعی از جوانان فعال سیاسی، فرهنگی و اجتماعی استان کرمان در پاسخ به دیدگاه‌های برخی از حاضران نسبت به آینده انقلاب و نظام، یأس و ناامیدی را در مرحله کنونی انقلاب و نظام اسلامی مضر دانست و گفت: اگرچه ممکن است به خاطر عملکرد بد و سلیقه‌ای برخی اشخاص، به ارزش‌ها و دستاوردهای انقلاب صدمه وارد شده باشد، اما در هیچ شرایطی نباید امید به اصلاح امور را از دست داد.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در ادامه این دیدار در پاسخ به سؤالی در مورد چگونگی افزایش امید در جامعه برای بهبود فضای موجود، با اشاره به اینکه مردم ما مسلمانند و انقلاب خود را نیز دوست دارند، حضور هوشیارانه، آگاهانه و منتقدانه مردم را یکی از راههای افزایش امید به اصلاح امور عنوان کرد و گفت: حفظ ارتباطات سالم، افزایش مطالعه، آگاهی‌بخشی به جامعه و انتقادات مفید در میان جوانان، نخبگان و اقشار تأثیرگذار جامعه، می‌تواند عرصه را بر افراد ناصالح و بدخواه نظام تنگ و امید به اصلاح را بیشتر کند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به درخواست برخی از حاضران مبنی بر حضور بیشتر در عرصه سیاسی کشور و نیز کمک به حل مشکلات، با اشاره به اینکه در هیچ زمانی نسبت به مسائل و مشکلات کشور بی‌تفاوت نبوده‌ام، گفت: در مسائل پیش آمده در یکی دو سال گذشته همواره پیشنهادات و راهکارهای خود را خدمت دلسوزان نظام عنوان کرده‌ام و تا جایی که شرایط سیاسی و فضای کشور نیز اجازه دهد به تلاش‌هایم در جهت رفع مشکلات ادامه خواهم داد.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سؤالی در مورد جایگاه انقلاب اسلامی ایران در انقلاب‌ها و بیداری اسلامی در منطقه، این تحولات را مبارک خواند و گفت: در سایه آگاهی و هوشیاری روزافزون مردم، دیگر عمر حکومت‌های استبدادی و حاکمان دیکتاتور کوتاه خواهد بود و در بلندمدت مردم منطقه گام در راه صد سال گذشته ایران که همان دستاوردهای انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی بوده است، خواهند گذاشت و برای کوتاه و میان‌مدت نیز باید بتوانیم با دیپلماسی فعال، قلوب و اعتماد مردم منطقه را به سمت ارزش‌ها و دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی جلب کنیم.


در ابتدای این دیدار تعدادی از جوانان حاضر در جلسه دیدگاه‌ها و دغدغه‌های خود را نسبت به مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور بیان و خواستار ارائه رهنمودهای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی برای برون‌رفت از مشکلات و حضور فعال‌تر این در عرصه سیاسی کشور شدند.

 

 

دفاع فرمانده نیروی انتظامی از برخورد با معترضین بعد از انتخابات

Posted: 06 Oct 2011 03:03 AM PDT

جـــرس: در حالیکه ماموران انتظامی کماکان به یورش و تجاوز به حریم خصوصی مردم و شهروندان ادامه داده و باعث نارضایتی شده اند، فرمانده کل نیروی انتظامی مدعی شد: "ماموران پلیس حق سرکشی در زندگی خصوصی افراد را بدون حکم قضایی ندارند."


پاسدار اسماعیل احمدی مقدم، پیرامون برخوردهای خشونت بار ماموران با معترضان در سال ۸۸ مدعی شد: "در تجمع ها و اغتشاش ها نمی شود خوب را از بد جدا کرد اما باید به این نکته توجه کرد اگر نیرویی بیش از حد احتیاط کند اصل برخورد متوقف می شود."


به گزارش مهر، سردار اسماعیل احمدی مقدم صبح پنجشنبه چهاردهم مهر ماه طی سخنانی ادعا کرد: آزادی حق هر فرد است و اگر بخواهیم آن را سلب کنیم باید به حکم الهی یا مصلحت جامعه و حکومت باشد. به همین منظور مردم تعدادی از همنوعان خود را برای وضع قانون انتخاب کرده اند. همچنین ماموران برای اجرای قانون باید به اندازه خودشان حقوقدان باشند.


وی بدون اشاره به عملکرد نهاد تحت نظارت خود در یورش به حریم شهروندان، سرکشی در زندگی خصوصی مردم را رد کرد و گفت: سرکشی بدون مجوز قانونی در زندگی افراد ممنوع است و نمی دانم چرا همیشه مردم همه چیز را از نیروی انتظامی می خواهند. نیروی انتظامی تنها با جرم مشهود برخورد می کند و در مورد خاص برای اعمال قانون نیاز به حکم قضایی دارد.


فرمانده نیروی انتظامی ادامه داد: هم اکنون کار پلیس تنها برخورد با دزدان، قاتلان و راهزنان نیست و باید با تهدید کنندگان نرم که از طریق ماهواره، اینترنت و ابزار پیچیده و اغواء افکار عمومی فساد و ظلم را ترویج می کنند برخورد کنیم. همچنین باید متناسب با خطرات و تهدیدها جلو رویم تا هیچگاه هیچ تهدیدی نتواند موثر واقع شود.


فرمانده کل نیروی انتظامی در پایان به برخوردهای صورت گرفته در سال ۸۸ اشاره کرد و مدعی شد: "در تجمع ها و اغتشاش ها نمی شود خوب را از بد جدا کرد اما باید به این نکته توجه کرد اگر نیرویی بیش از حد احتیاط کند اصل برخورد متوقف می شود."

اعلام همبستگی شورای هماهنگی راه سبز امید با مبارزات مردم سوریه

Posted: 06 Oct 2011 04:01 AM PDT

جرس: شورای هماهنگی راه سبز امید در نامه ای خطاب به شورای رهبری انقلاب سوریه، نوشت: آنچه این روزها در منطقه‌ی ما می‌گذرد، آشکارکننده‌ی اصالت و اهمیت اراده‌ی مردم است؛ این واقعیتی است که حکومت‌های خودکامه بر آن چشم بسته‌اند.


در این بیانیه آمده است: جنبش سبز مردم ایران که خود نیز در مبارزه‌ی عمومی و فراگیر با مظاهر خودکامگی، فساد و ناکارآمدی‌های خانمان‌برانداز صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی، و نیز برای احقاق حقوق مشروع و انسانی مردم ایران شکل گرفته، همواره بر همزیستی مسالمت‌آمیز صاحبان مذاهب و عقاید و اقوام گوناگون در کشور و منطقه به‌عنوان اصلی خدشه‌ناپذیر تأکید دارد. سیاست خارجی هر کشور باید بیش از هر چیز در خدمت منافع مردم آن کشور و احترام به کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت برای همه‌ی ملت‌های دیگر باشد.


این بیانیه تصریح کرده است که دو ملت ایران و سوریه در حمایت از جنبش‌های آزادی‌خواه منطقه، از مبارزات حق‌طلبانه و انسانی ملت آزاده‌ی فلسطین گرفته تا خیزش‌های رهایی‌بخش در یمن و بحرین، هم‌موضع و همدل‌اند.
 

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم

شورای محترم رهبری انقلاب سوریه

سلام گرم خواهران و برادران ایرانی‌تان را پذیرا باشید.

مردم ایران، حوادث سوریه و سیر مبارزات مردم تحت ستم و شجاع آن با حکمرانان خودکامه‌ی آن کشور را با دقت و همدلی پیگیری می‌کنند. ایستادگی و همبستگی ستودنی شما ملت مسلمان می‌رود که با نثار حدود سه هزار شهید و ده‌ها هزار مفقود و مجروح و زندانی و آواره، پایان‌بخش عمر حکومتی شود که گوش‌هایش را بر صدای اعتراض به‌حق شهروندانش بسته، و حقوق انسانی و اساسی مردمش را فدای منافع شخصی و گروهی خود کرده است؛ ستم‌های آشکاری که حتی تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی دولت ایران را هم به تأمل در حمایت‌های بی‌دریغشان از نظام بعثی حاکم بر سوریه واداشته است.

خیزش گسترده‌ی ملت‌های خاورمیانه و شمال آفریقا در مقابل دستگاه‌های استبدادی و سرکوبگر، حرکتی عظیم و کم‌نظیر در تاریخ این منطقه است. تحولات و نتایج حاصل از مبارزات مردمی در تونس، مصر و لیبی نویدبخش آینده‌ای روشن برای همه‌ی آزادی‌خواهان منطقه است تا با اتکا به توان ملی خویش، حاکم بر سرنوشت خود باشند.

بی‌شک، دو ملت ایران و سوریه در حمایت از جنبش‌های آزادی‌خواه منطقه، از مبارزات حق‌طلبانه و انسانی ملت آزاده‌ی فلسطین گرفته تا خیزش‌های رهایی‌بخش در یمن و بحرین، هم‌موضع و همدل‌اند.


جنبش سبز مردم ایران که خود نیز در مبارزه‌ی عمومی و فراگیر با مظاهر خودکامگی، فساد و ناکارآمدی‌های خانمان‌برانداز صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی، و نیز برای احقاق حقوق مشروع و انسانی مردم ایران شکل گرفته، همواره بر همزیستی مسالمت‌آمیز صاحبان مذاهب و عقاید و اقوام گوناگون در کشور و منطقه به‌عنوان اصلی خدشه‌ناپذیر تأکید دارد. سیاست خارجی هر کشور باید بیش از هر چیز در خدمت منافع مردم آن کشور و احترام به کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت برای همه‌ی ملت‌های دیگر باشد.


آنچه این روزها در منطقه‌ی ما می‌گذرد، آشکارکننده‌ی اصالت و اهمیت اراده‌ی مردم است؛ این واقعیتی است که حکومت‌های خودکامه بر آن چشم بسته‌اند. امیدواریم هرچه زودتر با پیروزی مردم رنجدیده سوریه، نسیم آزادی و دموکراسی و برابری بر سرزمین شما نیز بوزد و غبار ستم و اندوه این روزها از چهره‌ی جامعه‌ی شما زدوده شود.

دعای خیر و بهترین آرزوهای رهبران و کنشگران در حصر و بند جنبش سبز، و نیز سبزهای آزاده‌ی ایران با آزادی‌خواهان سوری است.


شورای هماهنگی راه سبز امید

۱۴ مهر ۱۳۹۰
۶ اکتبر ۲۰۱۱

سعید مدنی: خشونت در ایران از مرز بحران گذشته است

Posted: 06 Oct 2011 03:48 AM PDT

مهدی تاجیک
جرس: اخبار تجاوزهای گروهی، نزاع های مرگبار خیابانی و دزدیهای مسلحانه در ماه های اخیر چنان بالا بوده که بسیاری از جامعه شناسان و جرم شناسان نسبت به بحرانی شدن شاخص های خشونت ورزی در جامعه ایران هشدار داده اند.



اخیرا نیز گردهمایی حدود 15 هزار نفر از مردم کرج برای مشاهده صحنه اعدام نوجوانی که مرتکب قتل شده بوده به نگرانی ها درباره عادی شدن خشونت دامن زده است. درباره این موضوع با دکتر "سعید مدنی" پژوهشگر مسایل اجتماعی گفتگو کردیم.


این عضو گروه مسایل و آسیب های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران در این گفتگو به آمار حاکی از افزایش موارد وقوع خشونت اشاره می کند و اعتقاد دارد که جامعه ایران مدتهاست از مرز بحران عبور کرده است. در نظر این پژوهشگر، عامل اصلی خشونت ورزی در جامعه ایران ناکامی و سرخوردگی شهروندانی است که میان وضع موجود و وضع مطلوبشان ارتباطی نمی بینند. این گفت و گو را می خوانیم.

 

 
آقای دکتر! از نظر شما چه شاخص هایی را می توان ملاک بحرانی بودن خشونت در جامعه دانست و آیا با لحاظ کردن این ملاک ها می توان گفت که جامعه ایران از نظر رواج خشونت در شرایط بحرانی است؟

برای ارزیابی وضعیت اجتماعی از جهت میزان وقوع خشونت شاخص­های مختلفی را می­توان مورد ارزیابی قرار داد. یکی از این شاخص­ها مقایسه­ی وضعیت با میانگین جهانی شاخص است. به عنوان مثال میانگین تعداد وقوع قتل به ازای هر صدهزار نفر جمعیت در سطح جهانی حدود 5/6 گزارش شده  است، در حالی که این شاخص برای ایران، دست کم 5/3 تا 5/4 قتل می­باشد. یعنی در ایران به ازای هر صدهزار نفر جمعیت 5/3 تا 5/4 قتل رخ می­دهد. همان­طور که می­بینید بر اساس این شاخص میزان وقوع قتل در ایران از میانگین جهانی پایین­تر است، اما آیا می­توان بر این اساس نتیجه گرفت که ما وضعیت اجتماعی مطلوبی داریم؟ پاسخ من منفی است. زیرا از یک سو در مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه وضع ما بدتر است مثلا در كشور همسايه ما تركيه كه جمعيتي مشابه جمعيت ما دارد، 9/2  قتل عمد در صد هزار نفر جمعیت گزارش شده  است ، در ازبکستان 2/1 قتل  و در كشور افغانستان 9/3 قتل عمد در صدهزار نفر جمعیت. فقط پاکستان وضعیتی بدتر از ما دارد و در هر صدهزار نفر جمعیت در این کشور  8/6  قتل رخ میدهد. البته برخی برآوردها نیز تعداد وقوع قتل د رصدهزار نفر جمعیت در ایران را 5/6 برآورد کرده اند. از سوی دیگر اگرچه بر اساس آمار رسمی میزان وقوع قتل در ایران کم­تر از میانگین جهانی­ست اما در عین حال این شاخص طی سه دهه­ی اخیر روند رو به افزایشی داشته است. یه عنوان مثال در سال 1380، به ازای هر صدهزار نفر جمعیت.5/2 فقره قتل گزارش شده در حالی که در سال 1387 همین شاخص به حدود 5/4 مورد قتل رسیده­ است. از این گذشته مشکل منحصر به قتل نیست این وضعیت در مورد مشکلات و جرایم دیگر هم ملاحظه می شود. مثلا بر اساس آمار رسمی تعداد پرونده های ضرب و جرح از 80 هزار در سال 1380 به حدود 95 هزار درسال 1387 افزایش یافته است. همچنین تعداد پرونده های تشکیل شده چاقو کشی از 3800 مورد در سال  1380به حدود 4200 پرونده در سال 1387 رسیده است.مطابق گزارش پزشکی قانونی طی 10 سال گذشته  به طور متوسط هر 8 ساعت یک نفر با سلاح سرد کشته شده است و هر روز به طور متوسط 1600 پرونده نزاع تشکیل شده است.

بنابراین ما روند نامطلوبی را در این زمینه داشته­ایم. اما از سوی دیگر خشونت منحصر به قتل نمی­شود. ضرب و جرح، خشونت علیه کودکان و زنان، همه ابعاد دیگری از خشونت هستند که بخش مهمی از آن­ها اصلا آشکار نمی­شوند تا در آمار محسوب شوند. به همین دلیل آمار و شاخص­های رسمی در ایران اغلب نوک کوه یخ را نشان می­دهد. از نظر بنده با توجه به روند رو به افزایش موارد وقوع خشونت و رشد قابل توجه آن، جامعه­ی ایران مدت­هاست از مرز بحران عبور کرده است، به همین دلیل روند فزاینده­ی وقوع خشونت را از طریق ساختارهای موجود و سازو کارهای معمول نمی­توان کنترل کرد. به سخن دیگر، نهادهای مسئول کنترل و کاهش خشونت دچار ناکارآمدی شده­اند، به علاوه دیگر نهادها هم با مداخلات اجتماعی غلط، کمابیش خشونت را بازتولید می­کنند و به بحران موجود دامن می­زنند.مثلا  قوه قضاییه بر اساس  یک استدلال نادرست و سطحی اصرار دارد که اجرای مجازات در ملائ عام و در برابر عموم مرئم موجب پیشگیری از جرم میشود ، در حالیکه این رفتار موجب میشود تا قصاوت و خشونت در جامعه به امری عادی بدل شود.

  آیا اصولا پژوهش قابل اعتنایی برای بررسی سطح خشونت ورزی در حال جامعه ایران انجام شده است؟ منظور پژوهشی است که نشان دهد خشونت احیانا در چه حوزه هایی  رواج پیدا کرده و علت رواج آن چه بوده است؟

اگرچه طی هفت-هشت سال اخیر نهادهای دولتی موانع جدی برای پژوهش خصوصا در زمینه­ی مسائل اجتماعی فراهم کرده­اند، اما هنوز هم مطالعات مهمی در زمینه­ی مشکلات اجتماعی از جمله خشونت انجام می­شود. در واقع به رغم آن که طی سال­های اخیر حملات بسیار گسترده­ای علیه علوم اجتماعی سازمان داده شد، اما صاحب­نظران علوم اجتماعی بی­اعتنا به همه­ی محدودیت­ها به اشکال مختلف تلاش کردند تا وضعیت اجتماعی را رصد کنند و دامنه­ی گسترده­ی بحران­های اجتماعی را توضیح دهند. بر اساس همین پژوهش­ها خشونت در اشکال مختلفی در جامعه­ی ما بازتولید شده­است. به عنوان مثال سطح خشونت در درون خانواده­ها به نحو نگران­کننده­ای بالا گزارش می­شود. به عبارت دیگر خشونت علیه کودکان و زنان، در درون خانواده­ها قابل توجه است و البته بخش مهمی از این موارد خشونت اصلا گزارش نمی­شود.

درباره علل و عوامل وقوع و گسترش خشونت زیاد بحث شده که در حوصله این گفت و گوی ما نیست اما به اختصار گروه اول دلایل جنبه ساختاری دارند و به بحرانهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از ناکارآمدی ساختارها و سیاست های غلط مربوط می شوند. بیکاری ، فقر و نابرابری زمینه های مهم وقوع خشونت هستند. از زاويه روانشناختي مهمترين عامل تشديد خشونت،احساس ناكامي است. به گروه‌هاي سني جوان و نسلي كه بعد از انقلاب متولد شد، نوید يك آينده بهتر، يك چشم‌انداز بهتر، رفاه نسبي، آزادي بيشتر و امكان رشد بيشترداده شده بود . اما اين نيروي اجتماعي بزرگ يعني جوانان وقتي وارد جامعه شدند، متوجه شدند هيچ كدام از آن وعده‌ها تحقق نيافته است. بنابراين دچار احساس ناكامي شدند. اين احساس ناكامي موجب بروز خشونت مي‌شود؛ بنابراين از نظر روانشناختي احساس ناكامي زمينه بروز خشونت را در ايران بيشتر و بيشتر كرده است.آمار موجود نشان میدهد که طی سالهای اخیر دایما سهم جوانان در میان مجرمین و بزهکاران افزایش یافته است. در فاصله سالهای 1380 تا 1387 سهم مجرمین 18 تا 24 ساله ازکل مجرمین از  حدود 30 درصد به حدود 8/37درصد و مجرمین 25 تا 34 ساله از 5/32 درصد به 6/40 درصد رسیده است که شاهدی است بر مدعای بالا.  

 

 اگر موضوع خشونت در جامعه ایران را به سالهای دورتر ببریم و مثلا تجلی آن را در فیلم های دهه 40 و 50 ایران ببینیم با طبقه ای طرف هستیم که ناامید از کسب حق و در بی اعتمادی به سیستم حکومتی سعی می کند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. طبقه ای که از کاربرد بی واسطه خشونت بدون توسل به اهرم های قانونی ابایی ندارد. آیا به نظر شما اعمال خشونت در جامعه کنونی را نمی توان امتداد همان بی اعتمادی و برخاسته از ناامیدی افراد نسبت به برآوردن شدن حق شان در مجاری قانونی و مسالمت آمیز دانست؟

در میان نظریه­ها درباره­ی خشونت، به نظر بنده نظریه­ی ناکامی، بهتر از سایر نظریه­ها می­تواند روند روبه افزایش  خشونت در ایران را توضیح دهد. بر اساس نظریه ناکامی، افراد همواره با شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوبشان رو به رو می­شوند، لذا آن­ها تلاش ­می­کنند تا از طریق منافذ و معابر قانونی، رسمی، و مورد پذیرش جامعه، به زندگی بهتری دست یابند. اما اگر این تلاش­ها از طریق روش­ها و مکانیزم­های رایج و رسمی یه موفقیت ختم نشوند، افراد دچار احساس ناکامی می­شوند، ناکامی نسبت به همه­ی موانع موجود رسمی برای دست­یابی آن­ها به زندگی بهتر. در کشورهای توسعه یافته، یکی از کارکردهای احزاب، گروه­ها و اساسا جامعه­ی مدنی، آن است که انرژی حاصل از این احساس ناکامی را در چارچوب سازنده و موثری فعال کنند و انرژی انباشت شده حاصل از شکست ، انگیزه­ی لازم برای فعالیت سیاسی اجتماعی شود تا از این طریق نظام اجتماعی اصلاح و موانع تغییر بر طرف شوند. اما در کشورهایی که چنین منافذی وجود ندارد، افراد وقتی دچار ناکامی می­شوند، پرخاشگری می­کنند و متمایل به اعمال خشونت علیه کسانی می­شوند که فکر می­کنند آن­ها مانع موفقیت­شان برای کسب زندگی بهتر شده­اند. گاه فرد خود را مقصر و عامل ناکامی می­داند و بنابراین با خشونت علیه خودش، خودش را مجازات می­کند. مثلا دست به خودکشی می­زند، مواد مخدر مصرف می­کند یا دچار اختلال روانی می­شود. اما گاه افراد ، دیگران را عامل ناکامی خود می­دانند و در نتیجه نسبت به آن­ها رفتار خشونت­آمیز انجام می­دهند، مثل کسانی که با کم­ترین تحریکی در خیابان با دیگر افراد درگیر می­شوند و به ضرب و شتم آن­ها می­پردازند. حتی کسانی که جرایم مشهودی مثل سرقت انجام می­دهند یا درگیر فساد دولتی می­شوند و اختلاس می­کنند، اغلب مدعی می­شوند به قصد مجازات عاملین عقب­ماندگی خود این بزه ها را انجام داده اند و از این طریق دیگران را مجازات می­کنند. بنابراین احساس ناکامی و نا امیدی ، موجب می­شود تا افراد دست به کارهای غیر قانونی زنند یا نسبت به دیگران اعمال خشونت کنند.


همان طور که می دانید برخی خرد فرهنگ های عمومی به ویژه در شهرهای بزرگ توام با رفتارهایی خشونت آمیز است. مثلا دعوای مسافران با رانندگان تاکسی بر سر کرایه، دعوای مسافران مترو بر سر نشستن روی صندلی و دعواهایی که مشتریان با فروشندگان بر سر قیمت اجناس از اتفاق های روزمره در کلان شهرهاست. این رفتارها تا حدی برای شهروندان درونی شده که آن را طبیعی قلمداد می کنند. بنابراین آیا می توان نتیجه گرفت که خشونت در ایران تبدیل به فرهنگ غالب شده است؟

بی­شک، اگر رفتارهای خشونت­آمیز طی مدتی طولانی در جامعه شایع شود، به تدریج، بخشی از ناخودآگاه قومی را تشکیل خواهد داد. در جامعه­ی ایران که همیشه امنیت و از آن مهم­تر احساس امنیت، مسئله­ای جدی بوده، زور، نقشی مهم و اساسی در تنظیم روابط داشته است. برخی مطالعات درباره نظام شخصیت ایرانی، اشاره کرده­اند که ایرانیان، رفتارهای­شان را در چارچوب نظام هرمی ارباب رعیتی تنظیم می­کنند. به این معنا که یک فرد در عین حال که نسبت به افراد زیر دست خود اعمال زور می­کند، در همان حال از افراد بالادست خود نیز زورپذیر می­شود. یعنی در آن واحد هم اعمال زور می­کند و هم زورپذیر است. اما این الگو را نمی­توان به کل جامعه­ی ایران تعمیم داد و از آن به عنوان فرهنگ غالب یاد کرد. نظام شخصیت ایرانی، در عین حال، مداراگر نیز هست و اتفاقا در بحران­های اجتماعی وجوه هم­دلانه و مداراگرانه­ی او بیش­تر خود را نشان می­دهد. در همین تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری، شاهد انفجار ارزش­های مثبت جمع­گرایانه و مداراطلبانه در جامعه­ی شهری بودیم، در حالی که تا پیش از آن احساس می­کردیم فردگرایی مفرط، جایی برای مصلحت جمعی و «ما»ی ایرانی نگذاشته است. من تصور می­کنم همه­ی رفتارهای خشونت آمیز و ضد هنجارهای اجتماعی، بر جامعه­ی ایران عارض شده­اند و نباید آن­ها را وجه غالب رفتاری و جامعه­شناختی مردم ایران قلمداد کرد. باید کمی صبر کرد، مردم ایران باز هم همه­ی ما را شگفت­زده می­کنند.  


یکی از مولفه های جوامع مستعد گذار به دموکراسی برخورداری از سطح مطلوب رواداری و تساهل است. تساهلی که می تواند تحمل رای مخالف و احترام به دیدگاه هایی متفاوت را در متن یک جامعه دموکراتیک باعث شود. مایلم بپرسم آیا سطح بالای خشونت ورزی در جامعه کنونی ایران مانعی برای گذار دموکراتیک تلقی نیست؟

سطح بالای خشونت ­ورزی حتما مانعی برای گذار دموکراتیک جامعه­ی ایران خواهد بود. اما به نظر من در جامعه­ی ایران، دو جریان به موازات هم پیش می­روند. جریان اصیل که حاصل تغییرات اجتماعی در جامعه­ی ایران است ، به تدریج ضرورت تغییر را نشان میدهد و تمایل به تساهل­ و مدارا را تقویت میکند  و جامعه را به سمت عرفی شدن سوق میدهد. جریان دوم که عارض جامعه­ی ایران شده، محصول و پیامد ناکارآمدی نظام مستقر و مقاومت آن در برابر تغییر است. هرچقدر جریان اول قوی­تر حرکت کند، جریان دوم، ضعیف­تر خواهد شد و برعکس. بستر جریان اول جنبش اجتماعی است که حرکت توقف ناپذیر خود را برای ساختن ایران فردا شروع کرده و قالب جریان دوم جرائم و مشکلات اجتماعی است. اشتباه بزرگی خواهیم کرد اگر تمایلات و گرایش های جامعه ایران را تنها  بر مبنا و پایه موارد وقوع خشونت توضیح دهیم ، و این موارد را به کل جامعه تعمیم دهیم ، اگر چه این موارد هم بخشی از واقعیت جامعه ایران هستند اما منعکس  کننده جریان غالب نیستند.

به نظر شما چه عواملی باید دست به دست هم دهد تا جامعه ایران به سطح بالاتری از تساهل و تسامح دست برسد و در رفتارهای اجتماعی حساسیت بیشتری نسبت به خشونت از خود به خرج دهد؟

به نظر بنده راه حل مسائل ایران، به شکل اجتناب­ناپذیری تقویت جامعه­ی مدنی و رشد جنبش اجتماعی است. جامعه را نمی­توان در کلاس درس نشاند و زشت بودن خشونت را به آن آموزش داد. همچنین نمی­توان با گسترش مراکز درمانی و کلینیک­ها و تجویز داروهای آرام­بخش، جامعه را از اعمال خشونت باز داشت. رفتارهای ضد اجتماعی و خشونت­آمیز محصول ساختارهای ناکارآمد و مقاوم در برابر تغییر هستند. احساس ناکامی فراگیر تنها در صورت وقوع و تقویت جنبش اجتماعی برطرف می­شود و کاهش می­یابد و خشونت حاصل از این ناکامی تنها در دل یک جنبش اجتماعی نو قابل کنترل است. کار جنبش­های اجتماعی آن است که رفتارهای مدنی از جمله تسامح و تساهل را در متن اجتماع و در فرآیند تغییر و تحول اجتماعی آموزش دهند و جامعه را توانمند سازند. درست به همین دلیل در جوامع توسعه یافته دولت­ها از وقوع جنبش­های اجتماعی استقبال می­کنند، زیرا می­دانند که جنبش­های اجتماعی جدید راهی کم­هزینه برای اصلاح وضعیت اجتماعی هستند.

 

 

رئیس دیوان عالی کشور: پرونده یوسف ندرخانی هنوز به دیوان ارسال نشده است

Posted: 06 Oct 2011 02:14 AM PDT

جـــرس: درحالیکه پیش از این منابع خبری از تایید حکم اعدام کشیش یوسف ندرخانی خبر داده بودند، رئیس دیوان عالی کشور ضمن تکذیب این اخبار تأکید کرد: پرونده یوسف ندرخانی هنوز به دیوان عالی کشور واصل نشده است.


به گزارش فارس، محسنی گرکانی رئیس دیوان عالی کشور با اشاره به اخبار منتشره در مورد قریب الوقوع بودن اجرای حکم اعدام یوسف ندرخانی گفت: هنوز حکم اعدام وی تأیید نشده است.


وی ضمن ابراز بی‌اطلاعی نسبت به محتوای پرونده، افزود: بنده در حال حاضر در مورد این پرونده اطلاعی ندارم اما اجمالاً اعلام می‌کنم که موضوع تایید نشده است.


این مقام عالی قضایی همچنین تأکید کرد: اصلاً این پرونده هنوز به دیوان عالی نیامده است یا حداقل بنده در مورد آن اطلاعی ندارم.


گفتنی است، طی روزهای اخیر، گزارش هایی حاکی از صدور مجدد حکم اعدام علیه یوسف ندرخانی به جرم "ارتداد" انتشار یافته و باعث ابراز نگرانی و اعتراضات گسترده جهانی به جمهوری اسلامی شده بود، اما براساس قوانین جمهوری اسلامی، احکام اعدام معمولا تنها پس از تایید دیوانعالی کشور به اجرا در می آید.


 طی هفته روزهای گذشته، بعد از انتشار خبری مبنی بر تایید حکم اعدام کشیش نو مسیحی، یوسف ندرخانی، ویلیام هیگ وزیر خارجه بریتانیا در بیانیه ای گفت: "من گزارش هایی که می گوید یوسف ندرخانی، سرپرست کلیسایی در ایران، پس از خودداری از دستور دیوان عالی ایران برای بازگشت از دینش با احتمال اعدام قریب الوقوع روبروست را تقبیح می کنم."


همزمان جان بینر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا نیز ایران را ترغیب کرد که از جان این مسیحی تبشیری بگذرد. وزارت امور خارجه آمریکا پیش از لغو حکم اعدام توسط دیوان عالی گفته بود که چنانچه ندرخانی به جرم ارتداد اعدام شود، این اقدام در طی بیش از بیست سال گذشته بی سابقه خواهد بود.


در ادامه اعتراض های بین المللی به صدور حکم اعدام برای ندرخانی، جمعی از فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر صدور این حکم را محکوم کرده بودند.


همچنین روز گذشته جامعۀ جهانی بهائی خواهان آزادی کشیش مسیحی محکوم به اعدام شد و طی بیانیه ای اعلام کردند که  به موج جهانی اعتراض به محکومیت کشیش یوسف ندرخانی می پیوندند و خواهان آزادی او هستند.


جنتی: انتخابات نزدیک است، روحانیت وظیفه توجیه مردم را دارد

Posted: 06 Oct 2011 02:10 AM PDT

جـــرس: دبیر شورای نگهبان تاکید کرد: انتخابات نزدیک است و روحانیت باید با جدیت در صحنه سیاست وارد شوند و هرکدام از روحانیت وظیفه ای برای توجیه مردم داریم.


به گزارش مهر، احمد جنتی در پنجمین اجلاس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با علما و فضلای یزد، کرمان و سیستان و بلوچستان اظهار داشت: روحانیت باید در صحنه سیاست حضور داشته باشند زیرا اسلام جامع است و فلسفه سیاسی اسلام از فلسفه عبادی اش بیشتر است و طلبه نباید از مسائل سیاسی دور بیفتد.


وی مدعی شد: "عده ای می خواهند مسیر انتخابات را به جهتی که امام و رهبری نمی خواهند ببرند که روحانیت باید این جریان را بشناسد و درست وارد عمل شود. چقدر ضربه خوردیم از بی اطلاعی و بی تفاوتی برخی از روحانیون از سیاست. این ضربه ها از همان زمان امام حسن و امام حسین وجود داشت."

 
جنتی عنوان کرد: "برخی از روحانیت به امور دنیوی روی آورده اند تا زندگی بهتری داشته باشند و اگر دیگران می بینند که افراد ناصالحی در این عرصه ورود پیدا کرده اند باید با آنها برخورد کنند."

 
وی قیام در کشورهای منطقه را "بیداری اسلامی در جهان عنوان کرد و گفت: "سلطه غربی در حال سقوط و انحطاط است و این ما هستیم که باید الهام بخش برای مردم کشورهای اسلامی باشیم. قسمتی از این تاثیرگذاری رخ داده اما هنوز کم است و روحانیت باید نقش خود را با توجه به جایگاهش در بیداری اسلامی ایفا کند."

 جنتی همچنین تاکید کرد: انتخابات نزدیک است و هرکدام از روحانیت وظیفه ای برای توجیه مردم داریم.


 

Omid Sabz

unread,
Oct 9, 2011, 5:03:38 PM10/9/11
to sabzollahiha

دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب: بیشتر احزاب اصول‌گرا مجمع برگزار می کنند

Posted: 09 Oct 2011 10:41 AM PDT

جرس: دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب تاکید کرد که احزابی که پروانه‌شان توقیف شده و در دادگاه صالحه حکم قطعی برای منحل شدنشان صادر شده هویت قانونی ندارند و هرگونه فعالیت با هویت جعلی و غیرقانونی خلاف قانون است.


محمود عباس‌زاده مشکینی، دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب در گفت‌وگو با فارس، گفت: طبیعی است دشمنان پس از شکست در فتنه 88 از شکست خود به عنوان تجربه استفاده کرده و قابل پیش‌بینی است که در انتخابات مجلس سعی می‌کنند از انتخابات ما که تجلی مردم‌سالاری است بر ضد خود مردم‌سالاری استفاده کنند و درواقع از انتخابات که به عنوان مؤلفه تولیدکننده امنیت است علیه خود امنیت استفاده کنند.

 

وی افزود: یکی از مؤلفه‌هایی که در جنگ نرم فتنه 88 در مدیریت فتنه و به شکست کشاندن مهمترین و پیچیده‌ترین توطئه نظام سلطه پس از انقلاب اسلامی نقش تعیین کننده داشت سپاه و بسیج بود.

 

دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب اضافه کرد: تعداد احزابی که در کشور مجمع برگزار می‌کنند انگشت‌شمار است و این خوب نیست؛ طبق قانون احزاب نمی‌توان احزابی که مجمع برگزار نمی‌کنند را منحل کرد.

وی در پاسخ به این سؤال که احزابی که مجمع برگزار کردند از چه طیفی بودند، اضافه کرد:‌ بیشتر احزابی که مجمع برگزار کردند اصولگرا بودند.



عباس‌زاده مشکینی "لطف الهی و درایت مقام معظم رهبری، بصیرت مردم، سپاه و بسیج" را مهمترین عواملی دانست که مهمترین نقش را در به شکست کشاندن توطئه دشمنان برعهده داشتند.


وی در خصوص فعالیت مجدد احزابی که پروانه آنها توقیف شده همچون حزب مشارکت ایران اسلامی و سازمان  مجاهدین انقلاب اسلامی نیز گفت که احزابی که پروانه‌شان توقیف شده و در دادگاه صالحه حکم قطعی برای منحل شدنشان صادر شده هویت قانونی ندارند و هرگونه فعالیت با هویت جعلی و غیرقانونی خلاف قانون است.

عباس‌زاده مشکینی اظهار داشت: ایجاد تهمت، افترا، کمک گرفتن از بیگانگان و ایجاد اختلاف در صفوف ملت خلاف قانون است و دستگاه‌های انتظامی و قضایی با هرگونه عمل خلاف قانون و عوامل آن طبق قانون عمل می‌کنند.

دبیر کمیسیون 10 احزاب با بیان اینکه نحوه برخورد در قانون فعلی احزاب به صورت شفاف نیامده است، تصریح کرد: دستگاه قضایی باید در برخورد با این قانون‌شکنی از سایر ظرفیت‌ها استفاده کند.

وی در عین حال یکی از رموز نشاط انتخاباتی و نشاط سیاسی در جمهوری اسلامی ایران را اعتماد مردم به سیستم انتخابات دانست و یادآور شد: مردم به سیستم انتخابات اعتقاد دارند؛ خدشه در انتخابات یکی از اهداف دشمن است تا با شایعه‌پراکنی آن را سست کند؛ کمیته صیانت از آرا در سال 87 بر همین مبنا شکل گرفت.



وی همچنین اضافه کرد:اگر اشخاص و هر جریان یا گروهی بخواهد عمدا یا سهوا از این مسیر یعنی از مسیر ولایت فقیه، اصول و ارزش‌های انقلاب و از مسیر منافع ملت و مطالبات مردم زاویه بگیرد دیر یا زود به سرنوشت ناجوری که برخلاف خواست ملت ایران است گرفتار می‌شود و در واقع به سرنوشت کسانی گرفتار می‌شود که فتنه سال 88 را ایجاد کردند.

 

سخنی با عیسای در اعتصاب

Posted: 09 Oct 2011 10:05 AM PDT

مریم شربتدار قدس
تو که نامت یادآور مسیح است و پایداری ات ستودنی، با تو چه کردند در آن خوفکدۀ رجائی شهر

کبوتران حرم امام رضا (ع) در سالروز میلاد مبارکش در حالی آزادانه بر گنبد طلای ایشان می چرخند که پرندگانی بال و پر بسته در قفس هایی از جنس ستم، به پرواز و رهایی می اندیشند.
امروز آن آهوی رمیده از صید که با ضمانتی از چنگال صیاد رست، در حالی شاد است که آهوانی خسته از ستم در دام هایی آهنین گرفتارند.
اینک غربت "غریب الغرباء" را قلب هایی زخم خورده از کین و غضب ، به خوبی می فهمند و حس می کنند که خود، غریبانه و مظلومانه در بند شدند و محکوم احکامی ناعادلانه.
و امروز باز هم اعتصاب غذای اسیرانی در بند و گرفتار، شادی را بر ما حرام کرد.


خدایا، به کجا رسیده ایم و به سوی کدام ناکجاآباد روانیم که در نظامی با نام مقدس جمهوری اسلامی، افرادی بی پناه، چارۀ درد و تنها راه را در درد عظیم ترِ امتناع از خوردن می بینند؟
حال در این روز عزیز، از تو می پرسم برادرم، تو که نامت یادآور مسیح است و ایمان و پایداری ات ستودنی، با تو چه کردند در آن خوفکدۀ رجائی شهر که هر بار پیامت با اعتصاب ارسال می گردد و تاریخ را شرمندۀ ماندگاریت می سازد؟
روزه ات را افطار کن برادر، که وجودت برکت این سرزمین است و حضورت نیاز آدمیت. اعتصابت را بشکن تا آنان که دنیا را نه گذرگاه، که قرارگاه پنداشته اند بشکنند و آنها که هنوز کورسوئی از چراغ ایمان در دلهاشان مانده، به انسانیت و عقلانیت بازگردند.


برادر غریبم، تو را به غربت امام رضا(ع) سوگند می دهم دست از اعتصاب غذا بردار که حتی ظالمین نیز می دانند که دربند کردن بی گناهانی چون تو نه تنها بر قدرت آنها نمی فزاید که عذابشان را ابدی می سازد.
روزه ات را همین حالا افطار کن که بانگ اذان را نیازی به روشنائی روز نبوده و روزه را با اذان شبانگاهی افطار می کنند.


برادرم، به سلامت خود بیندیش و یقین بدار روزگاری نه چندان دور، آن زندان لعنتی که ای کاش نام پاک رجائی را با خود نداشت، میزبان کسانی خواهد بود که امروز مفسدان و اختلاس گران را رها کرده و اندیشمندان را ناجوانمردانه به محاکمه کشیده و دلسوزان را در سرای جنایتکاران و قاتلین، سکنی می دهند که این همان وعدۀ الهی است :
" وَ سَیَعلَمُوا الَّذینَ ظَلَمُوا أیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ"

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

مدیر کل سیاسی وزارت کشور: شیب انتخابات باید شیبی مناسب باشد

Posted: 09 Oct 2011 10:05 AM PDT

جرس: مدیر کل سیاسی وزارت کشور با بیان اینکه "شیب انتخاباتی باید شیب مناسبی باشد" گفت: طبیعا وزارت کشور با کسانی که خارج از زمان مشخص شده بخواهند فضا را ملتهب کنند و هیجان کاذبی در جامعه بوجود بیاورند برخورد قاطعی خواهند کرد.


به گزارش مهر، محمدعلی پورموسوی، مدیر کل سیاسی وزارت کشور عصر یکشنبه ابرازامیدواری کرد: برگزاری انتخاباتی آزاد، بانشاط، حداکثری و با رویکرد صیانت از حقوق شهروندی و آرا مردم را شاهد باشیم.

 

مدیر کل سیاسی وزارت کشور با بیان اینکه تقریبا در تمام استانهای کشور 10 درصد از کل شعب انتخاباتی، انتخابات را به صورت رایانه ای برگزار خواهند کرد، گفت: البته رایانه ای برگزار شدن انتخابات به صورت پایلوت و آزمایشی در 10 درصد از کل شعب سراسر کشور برگزار خواهد شد.

وی همچنین در ادامه در خصوص آموزش فرمانداران و بخشداران سراسر کشور برای برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس گفت: فرمانداران و بخشداران ما نیروهایی هستند که به نسبت به موضوع انتخابات آشنایی کاملی دارند و کسانی هستند که بارها انتخابات مختلفی را در سراسر کشور به نحو احسن برگزار کردند.

پورموسوی تصریح کرد: البته باید از نظر اجرایی یک بار هماهنگی و دقت نظر در انتخابات بوجود بیاید .

 

مدیر کل سیاسی وزارت کشور در ادامه در خصوص برخورد وزارت کشور با تخلفات انتخاباتی نیز گفت: در مورد تخلفات انتخاباتی هشدارهایی داده شده است ضمن اینکه ما وضعیت تبلیغات کاندیداها را در کشور رصد می کنیم تا انشاءالله فضای انتخابات فضای سالمی باشد.

وی با بیان اینکه شیب انتخاباتی باید شیب مناسبی باشد به طوری که اوج شور و نشاط انتخاباتی مردم باید در همان زمان برگزاری انتخابات باشد گفت: طبیعا وزارت کشور با کسانی که خارج از زمان مشخص شده بخواهند فضا را ملتهب کنند و یک هیجان کاذبی در جامعه بوجود بیاورند برخورد قاطعی خواهند کرد.

مدیر کل سیاسی وزارت کشور در پایان تصریح کرد البته در حال حاضر نیز فضای انتخاباتی وجود دارد و وزارت کشور برنامه های مربوطه را مدیریت می کند.

 

وزیر خارجه جمهوری اسلامی: از روسیه به دادگاه بین المللی شکایت می کنیم

Posted: 09 Oct 2011 08:45 AM PDT


جرس: علی اکبر صالحی امروز در مجلس گفت: من به عنوان وزير خارجه نمي توانم مطالبي را در صحن علني بيان کنم.


به گزارش خبرآنلاين، بررسی رابطه ایران و روسیه و سرنوشت قرارداد خرید موشک​های اس 300 از این کشور، سئوالاتی بود که علی​اکبر صالحی را به مجلس کشاند.

 
اين دو سئوال از سوي مصطفي کواکبيان از وزير امورخارجه پرسيده شده بود. کاظم جلالي سخنگوي کميسيون امنيت ملي در تشريح سئوال مذکور گفت: وزيرامورخارجه در کميسيون پاسخ دادند که رابطه ايران با روس​ها يک رابطه سياسي است و موضوع قرارداد موشک​هاي اس 300 هم يک معاهده نظامي است که مسئول آن وزير دفاع است.
 
صالحي هم با بيان اينکه وزارت خارجه دو اقدام سياسي و موضوعي را به طور موازي براي دريافت موشک​هاي اس 300 را براي پيگيري اين مساله در دستور کار خود قرار داده، اظهار داشت: مهرماه سال 89 نخست وزير روسيه اعلام کرد که در راستاي تحريم​هاي امنيتي ايران نمي​تواند اين موشک را به ايران تحويل دهد. اما ما در جلساتي با سفير آنها و همتايان روسي اعتراض کرديم. وزير دفاع نيز از اين تصميم دولت روسيه انتقاد کرد و خواستار متعهد بودن به قرار داد دوکشور و پرداخت خسارت در صورت لغو آن شد.
 
وزیر خارجه احمدی نژاد از ديدارهايش با ايوانف، لاورف، پاترشف و ديدارهاي جليلي با همتاي روسي​اش و ديميتريف طي دو سال گذشته خبر داد و افزود: در دادگاهي بين المللي در 18 مهرماه در پاريس نيز اين موضوع را پيگيري مي​کنيم. البته طرف روسي ايده​هايي براي منصرف کردن ما و حل و فصل موضوع را پيشنهاد کرده که در دستگاه​هاي حقوقي ما در دست بررسي است.
وی گفت نه تنها در خصوص موشک​هاي اس 300 که در زمينه تاخير در راه اندازي نيروگاه بوشهر نيز پيگير حقوق ايران خواهيم بود.
 
مصطفي کواکبيان که مي​گفت از 800 ميليون دلار در قرارداد دريافت موشک اس 300 با روسيه، 166 ميليون دلار به عنوان پيش پرداخت، مبادله شده، افزود: اينکه بگوييم به دنبال فشارهاي غرب، روسيه حاضر به ارائه اين موشک​ها به ايران نشده است، جواب قانع کننده​اي براي مردم نيست. موضع گيري کلامي وزارت خارجه که حاصلي نداشته و هنوز نه موشکي دريافت شده نه غرامتي پرداخته شده است.
 
به گفته وي، قطعنامه 1939 دو سال بعد از قرارداد ايران و روسيه در مورد موشک​هاي اس 300 صادر شده، پس چطور قرارداد پيشين را شامل مي​شود؟ ديپلماسي فعال ما چطور نتوانسته اين موضوع را به طرف روسي تفهيم کند؟ چطور روسيه 15 واحد موشکي را چند ماهه به چين تحويل داد اما ما در چهار سال گذشته نتوانسته​ايم پنج موشکمان را از اين کشور بگيريم؟
این نماینده مجلس با اشاره به اظهاراتي درباره پيشرفت​هاي فني و نظامي ايران در زمينه تسهيلاتي، ادامه داد: کسي منکر اين پيشرفت​ها نيست ولي اگر ما به اين موشک​ها احتياجي نداشتيم که قرارداد نمي​بستيم! چرا نبايد از حقوقمان به درستي حمايت کنيم؟
کواکبيان ادامه داد: ما ادعاي اخذ غرامت از جنگ جهاني دوم را داريم اما نمي​توانيم بعد از چهار سال حقمان را از روسيه​اي بگيريم که با کارت ما در جامعه بين الملل بازي مي​کند و از غرب امتياز مي گيرد.
 
صالحي بار ديگر در پاسخ به اظهارات وي پشت تريبون مجلس قرار گرفت و با بيان اينکه اصل اين ايراد وارد است، پاسخ داد: اما کاش روابط در عرصه بين الملل به همين سادگي بود. من به عنوان وزير خارجه نمي​توانم مطالبي را در صحن علني بيان کنم.
 وي با اشاره به اينکه وزارت دفاع مشغول بررسي پيشنهادات روسيه در زمينه عدم پرداخت موشک​هاي اس 300 است، اظهار داشت: اما هنوز آنها به نتيجه​اي نرسيده​اند که بنده به اطلاع شما برسانم. وزارت خارجه در اين ميان هر آنچه که در توان داشته است را به خرج داده تا اين مساله را به سرانجام برساند.
 
کواکبيان که مي​گفت سخنان وزير خارجه فقط حول اين محور است که آمريکا و اسرائيل مانع از اجراي تعهد روسيه درقبال ايران شده​اند، پرسيد: سئوال من اين است که شما در دستگاه ديپلماسي چه کرده​ايد؟ يک حالت زيگزاگي را در پيش گرفته​ايد که به نتيجه​اي هم نرسيده است.
این نماینده مجلس با بيان اينکه 20 سال است که قرار است نيروگاه بوشهر را روس​ها به ايران تحويل بدهند، يادآور شد: اما در امارات 5 ساله نيروگاه اتمي 20 هزار مگاواتي زده​اند! اين يعني ضعف دستگاه ديپلماسي ما!
به گفته وي، نمايندگان مجلس براي اينکه به روس​ها ثابت کنند که خيلي بي​جا کرده​اند که قرار داد ما را اجرا نکرده​اند، قطعا به قانع کننده بودن پاسخ​هاي وزير خارجه راي منفي خواهند داد. وي افزود: اما انصاف من اجازه نمي​دهد شما را که تازه يک سال است وزير شده ايد در معرض راي مجلس بگذارم. از اين رو اگرچه قانع نشده​ام اما نمي​خواهم براي اين سئوال راي گيري شود.
/

یک سال زندان و 90 ضربه شلاق برای مرضیه وفامهر

Posted: 09 Oct 2011 08:21 AM PDT

همسر ناصر تقوایی هم محکوم شد
جرس: مرضیه وفامهر، بازیگر سینما به تحمل یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شد.

 

 به گزارش کلمه، این حکم که روز گذشته از سوی دادگاه صادر شده به درخواست وکیل وی برای تجدید نظر ارسال شده است.

مرضیه وفامهر، همسر ناصر تقوایی و بازیگر فیلم “تهران من حراج” اوایل تیرماه سال جاری بازداشت شد. ناصر تقوایی، فیلمساز معروف ایرانی همان زمان اعلام کرده بود که همه عوامل بازداشت شده فیلم «تهران من، حراج»، با قرار وثیقه آزاد شده اند اما همسرش، مرضیه وفامهر، در زندان قرچک ورامین نگهداری می شود.

بر اساس گزارش ها علت بازداشت این هنرمند بازی در فیلم «تهران من، حراج» اعلام شده است و این در حالیست که تقوایی معتقد است مجوز ساخت از سوی وزارت ارشاد داشته و برخلاف شایعات مطرح شده، زیر زمینی نبوده است.

 

فیلم «تهران من، حراج» ساخته گراناز موسوی، فیلمساز ایرانی مقیم استرالیا است و تقوایی می گوید او این فیلم را به عنوان پایان نامه خود ساخته است. این فیلم دختر هنرمندی را به تصویر می کشد که در یک جشن با یک پسر جوان ایرانی که ساکن استرالیا است آشنا می شود و در تلاش است به اتفاق او از ایران برود.

شهریورماه ، ناصر تقوایی با انتقاد از برخوردهای صورت گرفته با هنرمندان و حبس غیرقانونی همسرش  به "جرس" گفت: "واقعا نمی دانم چرا اینگونه اقدامات را انجام می دهند زیرا اثرات منفی زیادی دارد، همین عدم اعتمادی که در جامعه تولید می کند و نگرانی که در گروه های فیلم سازی بوجود آورده ناشی از همین برخوردها ست. تا به امروز من به یاد نمی آورم با جامعه سینمایی چنین برخوردهایی صورت گرفته باشد."



ناصر تقوایی گفته بود: "همسرم در زندان قرچک ورامین که شرایط یک زندان را هم ندارد و قبلا مرغدانی بوده، نگهداری می شود و هفته ای یکبار با ایشان ملاقات دارم."


گراناز موسوی، کارگردان فیلم "تهران من، حراج" با انتقاد از بازداشت خانم وفامهر گفته بود: "فیلم با مجوز ساخته شده، فیلمی که نمای خیابانی دارد نمی تواند بدون مجوز باشد. در همان ابتدا که متوجه شدم او را خواسته اند به او گفتم تمام اطلاعاتم را در اختیار آنها قرار دهد تا با من تماس بگیرند، اما برای من جای سئوال دارد که چرا از من به عنوان کارگردان توضیح نمی خواهند تا سو تفاهم ها برطرف شود."


تقوایی با بیان اینکه این فیلم یک پایان نامه دانشجویی است، ادامه می دهد: "این فیلم چهار سال پیش دوره ای که آقای صفار هرندی وزیر ارشاد بود، تولید شده است. خانم گراناز موسوی دوست همسر من که شاعر خیلی خوبی است این فیلم را ساخته است. سالها پیش خانم موسوی با خانواده اش به استرالیا مهاجرت کرده و در آنجا درس سینما خواند و چون پایان نامه تحصیلی خوبی نوشته بود دانشگاه یک بودجه خوبی را بعنوان جایزه در اختیارش گذاشت تا بتواند یک فیلم تولید کند. فیلم هم مربوط به جوان ها معاصر ایران و بااستعدادی است که زندگی شان هرز می رود که یا مجبور به ترک وطن می شوند یا به انحراف کشیده می شوند و اینکه علت این بی بند و باری چیست؟ ظاهرا هم یک چنین موضوعی آن زمان مطلوب سیاستگزاران وزارت ارشاد بوده است. خلاصه برای اجرای اینکار آن دانشگاه برای این فیلم یک تهیه کننده انتخاب می کند که با یک تهیه کننده در ایران که دفتر رسمی دارد (دفتر رسمی یعنی شعبه وزارت ارشاد است) یک قرارداد می بندد و کار بطور کاملا رسمی شروع می شود و حتی یک گروه استرالیایی برای فیلم برداری فیلم به ایران می آیند که حتما مجوز کار در ایران داشته اند. برای من که در ایران زندگی می کنم واقعا نمی دانم این واژه های زیرزمینی که اینها بکار می برند یعنی چه؟ همه فیلم در خیابانها تهران اتفاق می افتد این گروه فیلم برداری با تجهیزات خود در خیابانها تهران مشغول بکار بودند و هربار که پلیس هم اینها می گرفته و مدیر تولید فیلم که نماینده تهیه کننده است ورقه ای را به آنها نشان می داده و آزاد می شدند و دوباره شروع بکار می کردند. نزدیک به ده و پانزده روز در خیابانهای تهران کار کردند.

وی در ادامه به "جرس" می گوید: بعد شایعه شد که این فیلم مجوز ساخت ندارد پس اگر مجوز ندارد چطور بطور رسمی در خیابانهای تهران کار کردند؟ حالا سوال من این است این فیلم مجوز دارد یا ندارد، به بازیگر فیلم چه ارتباطی دارد؟ مثل اینکه من بروم بقالی برای خریدن شیر به صاحب مغازه بگویم جواز مغازه ات را به من نشان بده!


در حالیکه این فیلم با انتقادات شدید محافظه کاران مواجه شده است اما کارگردان این فیلم می گوید: " فیلم تهران من، حراج یک تعهد اجتماعی دارد و از دردهایی می گوید که هر کس در تهران زندگی کند، آن را می بیند. این فیلم به بهترین شکل حتی خیلی بهتر از سریال های تلویزیونی زنگ خطر را در ذهن بچه ها به صدا در می آرود چرا باید جلوی چنین فیلمی گرفته شود؟ مگر هدف حل مشکل نیست؟ مگر طرح مسئله برای پیدا کردن راه حل نیست؟ چرا از این زاویه به این اثر نگاه نمی شود؟ آیا اگر سر این فیلم را زیر آب کنیم و عوامل آن را اذیت کنیم اصل مشکلات تهران حل می شود؟"


ناصر تقوایی، همسر این بازیگر دربند می گوید: " در هر صورت این یک فیلم هفتاد دقیقه ای دانشجویی است که به چند فستیوال فرستاده شد و در سال 2009 هم برنده جایزه بهترین فیلم مستقل در استرالیا شد. حالا نمی دانم سی دی این فیلم چطور به ایران آمده و به طور غیر رسمی تکثیر شده و بازار ایران هم گرفته است. قبل از این ماجراها این فیلم سرچهارراه ها 1200تومان فروش می رفته اما حالا رسیده به 7000 هزار تومان! این هم شده دکان تبلیغاتی برای کسانیکه این کار خلاف را انجام دادند و سی دی ها را تکثیر می کنند و پول به جیب می زنند. همین هفته گذشته در روزنامه وزارت ارشاد یک گزارشی منتشر شده که یک موسسه ای که کارش تکثیر فیلم است و مجوز وزارت ارشاد را هم دارد 35000 فیلم قاچاقی وارد بازار ایران کرده است یعنی یک اکران قاچاقی در سرچهارراه در سطح شهر درست شده که فروشش از مجموع سینماها در روز بیشتر است و پول زیادی به جیب خلافکارها رفته است."


ناصر تقوایی در پایان با انتقاد از چنین برخوردهایی با جامعه هنری ایران تصریح می کند: "شرکت در یک فیلم به گفته آنها مبتذل اتهامی است که به همسرم زده اند. من نمی دانم فیلم مبتذل است یا نیست به بازیگرش چه ارتباطی دارد؟ فیلم کارگردان و تهیه کننده دارد، بازیگر وظیفه اش این است آنچه به او می گویند انجام دهد بازیگر که نمی تواند بگوید اینکار را می کنم، اینکار را نمی کنم. امیدوارم توجه به مسئله حقوق بشر در ایران فقط مربوط به مسائل سیاسی نباشد بلکه به مسائل فرهنگی و مشکلات هنرمندان هم رسیدگی شود. چون طی ماه های اخیر تنها همسر من بازداشت نشد بلکه چند نفر از هنرمندان حوزه های بازیگری و خبری هم دستگیر شدند. بالاخره یک تعریفی از فرهنگ در این جامعه باید صورت بگیرد.


طی ماه های اخیر فشارها بر هنرمندان روز به روز افزایش یافته و تعدادی از مستندسازان و بازیگران بازداشت و ممنوع الخروج شده و یا تحت فشارهای حقوقی و قضایی وادار به سکوت و انفعال شده اند

گفت و گوی جرس با پیمان عارف پس از اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق: وحشیانه  بود

Posted: 09 Oct 2011 05:46 AM PDT

مسیح علی نژاد
جرس: پیمان عارف، فعال دانشجویی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، پس از اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق، به خبرنگار جرس می گوید: من اینجا در ایرانی که احمدی نژاد می گوید آزادترین کشور جهان است، به جرم توهین به احمدی نژاد شلاق خورده ام به گونه ای که جای زخم هایش هنورز روی تن ام مانده است و قلبم درد می کند.

  

وی معتقد است هم صدور حکم شلاق غیرقانونی بوده است و هم اجرای آن به صورت غیر قانونی صورت گرفته است.


پیمان عارف  صبح امروز به اجرای احکام زندان اوین منتقل شد که با پایان دوران محکومیتش آزاد شود اما به گفته خود او لحظاتی پیش از آزادی به اتهام توهین به ریاست جمهوری
۷۴ ضربه حکم شلاق او  به اجرا در آمده است. 


اگرچه پیمان عارف پس از اجرای این حکم از شرایط جسمی خوبی برخوردار نبود اما به پرسش های خبرنگار جرس در این زمینه پاسخ داده است.  

 

گفتگوی جرس با این فعال سابق دانشجویی و عضو سازمان دانش آموختگان را بخوانید:

 

آقای عارف این حکم شلاق را آنگونه که این روزها می گویند نمادین هم اجرا نکردند درست است؟ 

این حکم را نه تنها  نمادین اجرا نکردند، ای کاش حداقل همان رای صادره خودشان را اجرا می کردند، یعنی ۷۴ ضربه شلاق تعزیری طبق ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی را اجرا می کردند یعنی شلاق را به صورت تعزیری می زدند.  مشهور فقهای امامیه تاکید دارند میان تفاوت تازیانه شلاق تعزیری و تازیانه حدی. یعنی در تازیانه حدی نباید دست شلاق زننده بالا رود و یک کتاب باید زیر بغل شلاق زننده باشد برای اینکه کتاب قران نیفتد ولی آقایان به وحشیانه ترین و سبوعانه ترین شکل ممکن تازیانه زدند. یعنی به همان شکل که در شریعت برای شرب خمر و لواط پیش بینی شده است شلاق زدند. 


دقیقا به چه جرمی این حکم شلاق در مورد شما اجرا شده است؟        

به جرم توهین به احمدی نژاد. ماده ی ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی. قاضی پیرعباس قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب در پرونده مربوط به اتهامات انتخابات در صدور رای ۷۴ ضربه تازیانه تعزیری صادر کردند. 


این حکم کجا و چگونه اجرا شد؟ 

ولی این آقایان در دادسرای اوین در حضور آقای نمکی رییس دفتر  معاون شخص جعفری دولت آبادی به وحشیانه ترین شکل ممکن حکم تغزیری را به شکل تازیانه حدی اجرا کردند. من خواهان دستور قضایی شدم و در همان شرایط  که حمله قلبی به من دست داد، شکایت کردم به آقای دولت آبادی و از همین جا از دولت آبادی می خواهم که دستور قضایی صادر کند اگر دادستان هستند که از نظر من نیستند.        

 

آیا همسر شما هم به هنگام اجرای حکم حضور داشتند؟

امروز محکومیت من تمام شده بود و مرا به خاطر اینکه باید آزاد می شدم آوردند دادسرای اوین در شعبه اجرای احکام. دادیار اجرای احکام فردی است به نام خدابخش که ایشان حضور نداشت. همسرم را هم اجازه دادند بیاید بنشیند. فردی آمد که ماسک به صورت خودش زد. آنکسی که مرا شلاق زاد ماسک به صورت داشت. مرا بردند ته دادسرای اوین در یک اتاقی در حضور نمکی رییس دفتر معاون دادستان مرا شلاق زدند.  آن فرد شروع کرد با تمام شدت دستش را بالا برد  و با تمام شدت تازیانه را به پشت من کوبید و مرا شلاق زدند.


بعد از شلاق شما چه حالی داشتید؟

کمرم راست نمی شود از درد شلاق. وضعیت قلبی ام هم خوب نیست. به توصیه ی یکی از پزشکان دوش گرفتم، اما خون مردگی باعث شده که سوزش این زخم ها بیشتر باشد.


اگر سخنی با مسئولان یا احمدی نژاد که به جرم توهین به ایشان هم شلاق خورده اید، دارید بفرمایید ؟

احمدی نژاد که هر بار به نیویورک می رود و می گوید ما آزادترین کشور دنیا را داریم اما مرا اینجا در کشور خودم ، به وحشیانه ترین شکل ممکن به جرم توهین به احمدی نژاد شلاق زده اند. من یک نامه سرگشاده به احمدی نژاد نوشتم و تنها یاد آوری کردم که چه بلایی سر دانشگاهها آمده است.  نامه من موجود است که هیچ توهینی به احمدی نژاد نکرده ام تنها گفته ام که به ایشان هرگز سلام نخواهم کرد. همه تاکید من این است که هم صدور حکم من غیر قانونی بود و هم این حکم شلاق به صورت غیر قانونی و وحشیانه اجرا شد. 

اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق برای پیمان عارف

Posted: 09 Oct 2011 04:40 AM PDT

جرس: پیمان عارفی دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بعد از اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق امروز آزاد شد.



سمیرا جمشیدی گفت که همسرش امروز با پایان دوره‌ محکومیت از زندان آزاد شده است و قبل از آزادی حکم ۷۴ ضربه شلاق وی اجرا شده است.

جمشیدی در گفت‌وگوی کوتاه تلفنی با «خانه حقوق بشر ایران»  وضعیت روحی پیمان عارف را خوب توصیف کرد.


عارف به خاطر شلاق خوردن که بیش‌تر از ناحیه کمر بوده است، احساس درد شدید می‌کند.

این فعال دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بیست و یکم بهمن ماه سال گذشته، با ورود ماموران امنیتی به منزل شخصی‌اش بازداشت و بعد از گذراندن چند روز انفرادی به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

شایان ذکر است که در حکم نهایی این فعال دانشجویی وی به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت مادام‌العمر از حرفه روزنامه‌نگاری و عضویت و فعالیت در احزاب سیاسی محکوم شده بود.

 

اخراج گازپروم روسيه از ميدان نفتی آذربعلت تاخیر در اجرای تعهدات

Posted: 09 Oct 2011 03:36 AM PDT

 جرس: در حالی گازپروم روسیه مدعی مهلت گرفتن در توسعه میدان نفتی آذر شده بود که مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران از خروج کامل گازپروم روسیه از میدان نفتی آذر خبر داد و گفت: یک کنسرسیوم متشکل از پیمانکاران داخلی کار توسعه این میدان را برعهده می‌گیرند. 


احمد قلعه بانی درخصوص آخرین وضعیت توسعه میدان آذر که یک میدان مشترک با کشور عراق است گفت: متاسفانه شرکت گازپروم روسیه درخصوص تعهدات خود به ایران تعلل کرد و شرکت ملی نفت نیز بارها به این شرکت اخطار داد اما هیچ توجهی به این اخطار‌ها نمی‌شد. 

مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران تصریح کرد: بعد از جمع‌بندی صورت گرفته قرار شد ما همکاری خود را با این شرکت در میدان نفتی آذر قطع کنیم و کار را به پیمانکاران داخلی واگذار کنیم. 

وی در گفت‌و‌گو با فارس ادامه داد: پیمانکاران داخلی نیز در قالب یک کنسرسیوم در این میدان وارد می‌شوند که به زودی این پیمانکاران معرفی خواهند شد. 

میدان نفتی آذر به مساحت 482 کیلومتر در جنوب شرقی شهرستان مهران قرار گرفته و با کشور عراق مشترک است. 

این میدان دان دارای 7 حلقه چاه توسعه ای است که با توسعه کامل روزانه حدود 65 هزار بشکه نفت می‌توان از این میدان برداشت کرد. 

پیش از این شرکت نفتی گازپروم روسیه با طرح این ادعا که نامه‌های اخطاری شرکت ملی نفت را دریافت نکرده است، از دریافت مهلت مجدد برای توسعه میدان نفتی آذر خبر داده بود.

احمدی مقدم: روابط مردم به پلیس ارتباطی ندارد

Posted: 09 Oct 2011 03:20 AM PDT

جرس: فرمانده نیروی انتظامی امار بالای علاقه جوانان به رابطه با جنس مخالف و مصرف مشروبات الکلی در دانشجویان را تکذیب کرد.


به گزارش خبرآنلاین سردار اسماعیل احمدی مقدم، امروز در حاشیه دیدار مردمی در مرکز نظارت همگانی ناجا در پاسخ به سوالی درباره امار بالای علاقه جوانان به رابطه با جنس مخالف گفت: "این امارها صحت ندارد. به عنوان مثال در جایی گفته بودند 80 درصد دانشجویان اقدام به صرف مشروب می کنند که چنین چیزی اصلا صحت ندارد و مخالف امنیت روانی جامعه است. یک محقق تحقیقی می کند و بدون آنکه این تحقیق تایید شود، آن را منتتشر می کند و باعث نگرانی خانواده می شود. حتی نسبت معتادان تحصیل کرده ما نسبت به دیپلمه ها بسیار پایین است. در این رابطه ما حتی حاضریم میزگردی برگزار کنیم. اگر در نتیجه این میزگرد، امارهای اعلام شده از سوی منابع غیر رسمی تایید شد، من از فرماندهی ناجا استعفا می دهم."


گفتنی است چند روز پیش نتیجه یک تحقیق در رابطه با مصرف مشروبات الکلی در میان دانشجویان منتشر شد که بر اساس آن  رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران، روی یك هزار و ۵۰۰ دانشجوی ۱۸ تا ۲۴ ساله انجام داد، ۲۵ درصد دانشجویان، مصرف الكل را بدون اشكال می‌دانند. از این تعداد، ۲۰ درصد در نظرسنجی اظهار كردند الكل مصرف می‌كنند و ۵ درصد بقیه هم گفته‌اند كه وسوسه شده‌اند این كار را انجام دهند.



او همچنین درباره ایست و بازرسی ها برای تحقیق درباره روابط افراد ادعا کرد: "چنین چیزی صحت ندارد. چون سرک کشیدن به روابط مردم به پلیس ارتباطی ندارد. اما پلیس با افرادی که با فریب، اقدام به اغفال دختران می کنند، پلیس حتما به طور قاطعانه برخورد می کند."

به گفته او طی نظارت یکساله ای انجام شده، پلیس نمره 16 را از 20 می گیرد: "البته هر سال همین نمره را می گیریم، هرچند که ما امتحان را سخت تر می کنیم. البته این نمره با مطلوب ما 25 درصد فاصله دارد."
فرمانده پلیس ایران همچنین از کاهش نزاع و جرم در ایران خبر داد و بدون اشاره به عملکرد ضعیف نیروی انتظامی درکنترل جرایم اجتماعی مدعی شد: "فتنه باعث شد مجرمان سواستفاده کنند، تا نیمه دوم سال گذشته روند افزایشی جرایم را داشتیم. اما از اسفند سال گذشته این روند متوقف و رو به کاهش رفت. البته این کاهش با آمارهای دو سال گذشته کمی متفاوت است."

سردار احمدی مقدم در رابطه با پیگیری قضایی از طریق اینترپل برای متهمان ار فساد مالی احیر؛ ابراز بی اطلاعی کرد و گفت: "ممکن است مقامات قضایی چنین دستوری داده باشند."

کوچک زاده قبل از شورای نگهبان رد صلاحیت می کند

Posted: 09 Oct 2011 03:07 AM PDT

 جرس: عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس با رد صلاحیت برخی از نامزدهای احتمالی مجلس گفت رای دهندگان به میرحسین موسوی از بین خود نامزد انتخاب کنند.


مهدی كوچك زاده ، عضو فراكسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی اعتدال، ادعا کرد: درباره اصلاح طلبان باید تفكیكی صورت گیرد؛ این مجموعه به سه بخش قابل تقسیم است؛ یك بخش كسانی كه هدایت رفتارهای حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری را بر عهده داشتند و هدایت گران اصلی این قضایا بودند.

عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی بدون اشاره به رویدادهای پس از انتخابات افزود: یك مجموعه هم در كف خیابان ها اعمال خلاف قانون انجام دادند و به اموال عمومی جامعه و جان و مال مردم صدمه زدند.

كوچك زاده  بدون پرداختن به جلوگیری از فعالیت احزاب و گروههای سیاسی ادامه داد: گروه دیگر 13 میلیون رای دهنده به آقای میر حسین موسوی هستند كه اینها تمام حقوق مردم عادی را دارند و می توانند از بین خود نامزد انتخاب كنند و یا نامزد انتخاباتی شوند در انتخابات شركت كنند یا نكنند و می توانند با اصولگرایان رقابت كنند .

عضو فراكسیون اصولگرایان که از مخالفان جدی اصلاح طلبان است، ادعا کرد: دو دسته اول نه صلاحیتی دارند ، نه صلاحیت آنها تایید خواهد شد و مردم تكلیفشان را مشخص كرده اند .

 

Omid Sabz

unread,
Oct 9, 2011, 5:10:43 PM10/9/11
to sabzollahiha

شکرالله مسیح پور به قید وثیقه آزاد شد

Posted: 08 Oct 2011 11:10 AM PDT

جرس: شکرالله مسیح پور، پس از 225 روز بازداشت  در بازداشتگاه های 209 و 350، با قرار وثیقه آزاد شد .

به گزارش رسیده به جرس، دکتر شکرالله مسیح پور که به اتهام ارتباط با بیگانگان و گرایش به بهاییت از هفت ماه و نیم پیش در زندان اوین بازداشت بود، با سپردن وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شد.

 

 

گفتنی است دستگیری شکرالله مسیح پور،  دکترای مدیریت بازرگانی در اسفند 89 و با یورش شبانه بیش از 10 نفر از ماموران وزارت اطلاعات به منزل وی صورت گرفت؛ این بازداشت در حالی انجام شد که سیامک مسیح پور فرزند متهم نیز به عنوان زندانی عقیدتی، دوره محکومیت خودرادر بند 350 اوین می گذراند و پس از دستگیری پدرش مجددا مورد بازجویی قرار گرفت.

 

این زندانی 63 ساله حدود شش ماه در بند 209 اوین محبوس بود.

 

یک دیکتاتور دیگر می رود

Posted: 08 Oct 2011 11:10 AM PDT

علی عبدالله صالح: از قدرت کنار می روم
جرس: علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن گفته است که طی "روزهای آینده" از قدرت کناره‌گیری خواهد کرد. رهبر نظام اقتدارگرای یمن تاریخ دقیقی برای کناره‌گیری خود از قدرت ارائه نکرده، ولی  مدعی شده است: "من قدرت را رد می‌کنم و رد خواهم کرد."

 

به گزارش بی بی سی، حاکم خودکامه ی یمن تاکنون چند بار آمادگی خود را برای کناره‌گیری از قدرت اعلام کرده، اما هر بار در لحظه آخر از قبول استعفا سر باز زده است.

او ماه گذشته میلادی به طور غیرمنتظره‌ای از سفر درمانی خود به عربستان سعودی به یمن بازگشت.

 

کاخ ریاست جمهوری یمن در ماه ژوئن گذشته مورد حمله راکتی گروه‌های مسلح قرار گرفت که صالح به همراه چند تن از مقام‌های دولت یمن در جریان این حمله زخمی شدند.

رئیس جمهور یمن با موج اعتراض‌های مخالفان از یک سو و شورش نیروهای ناراضی ارتش از سوی دیگر مواجه است.

علی عبدالله صالح، تاکنون از امضای طرح پیشنهادی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که بر اساس آن به ازای تحویل قدرت به معاون خود از پی گیری قضایی مصون می‌ماند، سرباز زده است.

با وجود این معاون وزیر اطلاعات یمن به بی‌بی‌سی گفته است که  صالح دیگر تمایلی به ماندن بر مسند قدرت ندارد.

 

در سخنرانی جدید علی عبدالله صالح که از تلویریون دولتی یمن پخش شد، او تاریخ دقیقی برای کناره‌گیری خود از قدرت ارائه نکرد. او گفت: "من قدرت را رد می‌کنم و رد خواهم کرد و در روزهای آتی از قدرت کنار خواهم رفت."

 صالح همچنین گفت: "مردان شرافتمندی هستند، چه نظامی و چه غیر نظامی" که می‌توانند بر یمن حکومت کنند.

در این سخنرانی اشاره‌ای به طرح پیشنهادی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نشده است.

 

 صالح در نخستین گفت‌وگوی خود بعد از بازگشت به یمن در اواخر ماه سپتامبر گفت که اگر مخالفان او اجازه شرکت در انتخابات بعد از او را پیدا کنند، او از قدرت کنار نخواهد رفت.

از ابتدای سال جاری میلادی، مخالفان دولت یمن در منطقه ای در صنعا، پایتخت، که نام "میدان تغییر" را بر آن نهاده‌اند تجمع کرده‌اند و خواهان کناره‌گیری  صالح از قدرت هستند.
 

گزارش تصویری - دیدارجمعی از زندانیان آزاد شده اوین با خاتمی

Posted: 08 Oct 2011 10:12 AM PDT

 

 

 

بازداشت تعدادی از فعالان رسانه ای در شیراز

Posted: 08 Oct 2011 09:41 AM PDT

همرمان با دور جدید بازداشت روزنامه نگاران صورت گرفت

جرس: در ادامه موج جدید بازداشت فعالان رسانه ای و روزنامه نگاران، تعدادی از خبرنگاران و همکاران رسانه ای ایسنا در شیراز بازداشت شده اند.

 

به گزارش رسیده به جرس، فرزاد صدری، سعید نظری، علی نظام الملکی و هخامنش یونسی ازجمله خبرنگاران و همکاران ایسنا هستند که هفته گذشته توسط اداره اطلاعات شیراز دستگیر و به بازداشتگاه پلاک 100 شیراز منتقل شده اند.

 

تعداد بازداشت شدگان بیشتر از این گزارش شده؛ اما خانواده های این فعالان رسانه ای و کنشگران مدنی، به دلیل فشارهای امنیتی و تهدیدهای صورت گرفته علیه آنان و فرزندان بازداشت شده‌شان، مایل به اعلام این امر نیستند.

اسم برخی از بازداشت شدگان نیز پس از یک هفته سکوت خبری به دلیل همین فشارها و تهدیدها، مشخص و منتشر شده است.

 

پلاک 100 بازداشتگاه معروف اداره اطلاعات شیراز است که پس از انتخابات 88 همچون  بندهای 209  و 240 اوین ارجمله پرکارترین بازداشتگاه های نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بوده است.

 

بازداشت این فعالان رسانه ای در شیراز همزمان با دور جدیدی از فشار و بازداشت علیه فعالان مطبوعاتی و رسانه ای صورت می گیرد. محمد حیدری، مهدی افشارنیک، علی اکرمی و محسن حکیمی ازجمله روزنامه نگاران و فعالان حوطه رسانه هستند که سه روز پیش در تهران بازداشت شدند.

 

سرکوب خونین عزاداری کردهای معترض در سوریه

Posted: 08 Oct 2011 07:56 AM PDT

پنج مخالف دیگر بشار اسد کشته شدند

جـــرس: درحالیکه ده ها هزار نفر در شهر قامشلی در شمال شرقی سوریه در مراسم خاکسپاری مشعل تمو، فعال سیاسی کرد شرکت کرده بودند، نیروهای امنیتی این کشور به روی مردم آتش گشوده‌ و دست کم پنج عزادار را کشته و ده ها نفر را زخمی کرده اند.


خبرگزاری فرانسه اعلام کرده است این فعال سیاسی کرد که به تازگی از چند سال حبس آزاده شده، عضو شورای ملی بود که اخیرا توسط مخالفان دولت سوریه در ترکیه تشکیل شده و قصد داشتند شرایط تغییر و گذار به دموکراسی را فراهم نمایند.


سرویس جهانی بی بی سی گزارش داده است که شرکت کنندگان در مراسم خاکسپاری تمو، شعارهایی را علیه بشار اسد، رئیس جمهور سوریه سر داده و خواهان کناره گیری او شده بودند که ناگهان ماموران امنیتی و نظامیان حکومتی  به سمت مردم آتش گشوده و جمعیت را به خاک و خون کشیدند.


رسانه های دولتی سوریه مدعی شده اند تمو توسط "گروه های مسلح تروریستی" کشته شده، چون او مخالف دخالت خارجی در سوریه بود؛ اما بر اساس گزارش های بین المللی، کردها و فعالان سیاسی سوریه و حامیان آنها اعلام کرده اند که مرگ این فعال کرد، کار دولت سوریه بوده است.


رسانه ها گزارش داده اند که پسر  تمو و یک فعال سیاسی دیگر کرد در تیراندازی روز جمعه زخمی شده اند. تمو در نشست حزب کردی "آینده" شرکت کرده و از منتقدان جدی حکومت بشار اسد به شمار می رفت.


تلویزیون العربیه و شبکۀ الجزیره نیز گزارش داده اند که دقایقی پس از خبر ترور مشعل تمو شهرهای درعا، قامشلی، ریف دمشق، لاذقیه، حمص و مناطق کردنشین سوریه شاهد تظاهرات گسترده ای بود.

در شهرعامودا تظاهرکنندگان مجسمه حافظ اسد، پدر بشار اسد که در مرکز شهر نصب شده بود را پایین کشیده آن را شکستند.

بر اساس همین گزارش هزاران نفر در مقابل بیمارستان حسکه که جسد مشعل تمو به پآنجا منتقل شده، تجمع کرده و علیه حکومت بشار اسد شعار دادند.


همزمان، فرانسه، اتحادیه اروپا و آمریکا، طی بیانیه هایی جداگانه، کشته شدن مشعل تَمو را بشدت محکوم کردند و در بیانیه اتحادیه اروپا آمده است که قتل مشعل تمو، یکی دیگر از موارد ترور فعالان سرشناس مخالف دولت سوریه بوده است و پذیرفتنی نیست. وزارت خارجه فرانسه نیز در بيانيه ای سرکوبی معترضان و قتل مشعل تمو را شوک آور خوانده است.

دولت آمریکا گفته است که کشته شدن این فعال کرد، نشانه می دهد که دولت بشار اسد، در حال سوق دادن سوریه در مسیر خطرناکی است.


کمیته هماهنگی انقلاب سوریه امروز اعلام کرد در تظاهرات روزجمعه (دیروز) دست کم ٢۳ تن در شهرهای مختلف به دست نیروهای دولتی کشته شدند.


تشکیل جلسه شورای مخالفان سوریه در مصر
بر اساس آخرین گزارش ها، شورای ملی سوریه، متشکل از مخالفان رژیم بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، امروز در قاهره به منظور انجام مذاکراتی جهت «جلب همبستگی مردم مصر» تشکیل جلسه می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری آلمان، به نقل از سخنگوی این شورا، شورا خود را "جایگزینی برای رژیم بشار اسد" می‌خواند و هدف خود را وحدت نیروهای مختلف مخالف دولت سوریه برای برکناری بشار اسد اعلام کرده است.


حملات خشونت بار به سفارت رژیم سوریه در وین

خبرگزاری فرانسه عصر شنبه هشتم اکتبر اعلام کرده است که در حمله شامگاه جمعۀ مخالفان رژیم بشار اسد به سفارت این کشور در وین، ۱۱ نفر دستگیر شدند.

بر اساس این گزارش، ده ها تن از جوانان مخالف و خشمگین سوری، با ورود به ساختمان سفارت سوریه در وین سعی در حمله به این سفارت‌خانه داشتند، در حالی که ده‌ها نفر در خارج از سفارت آنها را با شعار های خود تشویق می‌کردند.


تجمع دوباره دانشجویان پلی تکنیک در اعتراض به مرگ آمنه زنگنه

Posted: 08 Oct 2011 06:48 AM PDT

 جرس: در پی فراخوان فعالان دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، برای تعطیلی کلاس های درس در روز شنبه، صبح امروز شمار زیادی از کلاس های درس در این دانشگاه تشکیل نشد و دانشجویان در صحن دانشگاه تجمع کردند.


به گزارش دانشجونیوز، امروز صبح، کلاس های دانشکده های پلیمر، مهندسی پزشکی، شیمی، کامپیوتر و عمران برگزار نشده و همچنین اکثر کلاس ها در دانشکده های معدن، ریاضی، مکانیک، برق، هوا و فضا نیز به تعطیلی کشانده شدند. لازم به ذکر است که کلاس های دروس عمومی و سرویس امروز صبح این دانشگاه نیز اکثرا برگزار نگردید.

دانشجویان معترض خواستار استعفای رهایی، ریاست انتصابی دانشگاه و محاکمه ی مسولین قتل آمنه زنگنه به ویژه دکتر آرزو، معاونت دانشجویی دانشگاه می باشند.
 

بر اساس این گزارش، هفته گذشته در حادثه ای دردناک، آمنه زنگنه، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده پلیمر دانشگاه پلی تکنیک تهران به دلیل بی کفایتی مسئولین دانشگاه در خوابگاه شهید مرادی بر اثر استنشاق گازهای سمی در حمام درگذشت. در همین راستا دانشجویان این دانشگاه در روزهای سه شنبه و چهارشنبه در صحن دانشگاه دست به تحصن زدند.

روز چهارشنبه مسئولین دانشگاه صنعتی امیرکبیر با صدور اطلاعیه ای از دانشجویان خواسته بودند که کلاس های درس را تعطیل نکرده و از برگزاری تجمع خودداری کنند.

خاتمی: انتخاباتی می خواهیم که همه در آن شرکت کنند

Posted: 08 Oct 2011 06:30 AM PDT

مجلس نیرومند جلوی دیکتاتوری و بی قانونی را می گیرد
جرس: کشور متعلق به همه است و انقلاب در انحصار یک گروه و جریان نیست. ما انتخابات درست و خوب می خواهیم که همه در آن شرکت کنند و فراهم آوردن زمینه حضور فراگیر مردم امنیت واقعی را تأمین می کند و حاصل آن هم مجلس نیرومند است که هم جلو بی قانونی و میل به دیکتاتوری را می گیرد و هم بهترین تضمین برای جلوگیری از فسادهای بزرگ و نیز برخورد جدی در صورت وقوع آن است.

 


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سید محمد خاتمی ، رئیس جمهور اسبق در دیدار با جمعی از جوانان اصلاح طلب، با تاکید بر رای و نظر مردم گفت: اسلامی پسوند “جمهوری اسلامی” است که با جمهوری و جمهوریت سازگار باشد و اگر پدیده اسلامی ناسازگار با جمهوری مطرح و میدان دار می شود و رأی مردم بی ارزش و حداکثر زینتی به حساب می آید و … باید بدانیم که انحراف در انقلاب اسلامی مردم پدید آمده است و باید خواستار اصلاح آن بشویم.


وی تاکید کرد: کسی نباید حق مسلم مردم را برای رأی و انتخاب محدود کند و کشور متعلق به همه است و انقلاب در انحصار یک گروه و جریان نیست. ما انتخابات درست و خوب می خواهیم که همه در آن شرکت کنند و فراهم آوردن زمینه حضور فراگیر مردم امنیت واقعی را تأمین می کند و حاصل آن هم مجلس نیرومند است که هم جلوی بی قانونی و میل به دیکتاتوری را می گیرد و هم بهترین تضمین برای جلوگیری از فسادهای بزرگ و نیز برخورد جدی در صورت وقوع آن است.


سید محمد خاتمی در ادامه افزود: به نظرم هرکس که در چارچوب قانون اساسی رفتار می کند و عملاً ملتزم به آن است حق شرکت در انتخابات را دارد و حتی اگر نظراً نسبت به قانون اساسی و بعضی اصول آن ایراد داشته باشد، آنچه مهم است التزام عملی به قانون است. اگر انتخابات چنین باشد واقعا مردم سالاری تأمین شده است و مجلس مقتدر جلو بسیاری از انحراف ها و فسادها را خواهد گرفت.به نظرم هرکس که در چارچوب قانون اساسی رفتار می کند و عملاً ملتزم به آن است حق شرکت در انتخابات را دارد و حتی اگر نظراً نسبت به قانون اساسی و بعضی اصول آن ایراد داشته باشد، آنچه مهم است التزام عملی به قانون است. اگر انتخابات چنین باشد واقعا مردم سالاری تأمین شده است و مجلس مقتدر جلو بسیاری از انحراف ها و فسادها را خواهد گرفت.


جمعی از جوانان اصلاح طلب کرمان در دیدار با سید محمد خاتمی پرسشهای زیر را مطرح کردند:

1- گرچه درباره اصلاحات و اصلاح طلبی بحث هایی صورت گرفته و اصولی نیز پیشنهاد شده است ولی باز هم شاهد هستیم که کسانی ادعا می کنند که اصلاح طلبی و اصول آن مشخص نیست. آیا نباید در این زمینه بیشتر روشنگری و جامعه را آگاه کرد؟
2- یکی از شعارهای مطرح شده از سوی دولت اصلاحات توسعه همه جانبه و پایدار بود که بازهم نیاز به توضیح بیشتر دارد و پرسشی نیز هست که اگر هدفمند کردن یارانه ها در امر توسعه مهم است آیا در زمان اصلاحات نیز به این امر پرداخته شد؟
3- حاضران نظر خود را درباره انتخابات پیش رو و شرایط پیشنهاد شده نیز مطالبی را ابراز داشتند و افزودند که فارغ از انتخابات حضور در عرصه عمومی نیز از اهمیت برخوردار است و باید مورد توجه باشد.


پس از آن سید محمد خاتمی نیز مطالبی را به شرح زیر بیان داشت:


بسم الله الرحمن الرحیم

با اظهار خوشوقتی از حضور در جمع شما جوانان عزیز در خلال سخنان شما دو موضوع مطرح شد که به نحوی به هم مربوط اند و مناسب است که در این باب سخنی داشته باشیم و ضمن آن به بعض مطالب و پرسش های عزیزان نیز بپردازیم.
دو نکته ای که گفتید یکی درباره توسعه همه جانبه و پایدار بود که نه تنها از شعارهای اصلی دولت قبلی، بلکه محور برنامه های سوم و چهارم توسعه بود که در ضمن آن به مسأله یارانه ها نیز خواهم پرداخت.
نکته دوم در مورد اصلاحات و مبانی و تبیین آن بود.


در باب توسعه نکته بسیار مهم تعریف آن است که متأسفانه در این باب ابهام وجود دارد. گرچه به نظر من اصل مسأله روشن است، ولی جامعه ما نیازمند بحث های مبسوط و عالمانه در این باب بخصوص از سوی صاحب نظرانی است که هم جهان امروز و اندیشه ها و سرگذشت تاریخی ملت ها را می شناسند و در عین حال پای بند به مبانی دین و فرهنگ ملی خود هستند.
توسعه یک اصطلاح (و نیز یک فرایند) است که در غرب طرح و جاری شده است و نتایج ویژه ای داشته است و طبعاً مبتنی بر تئوری ها و مبانی فکری و روند اجتماعی جوامعی است که امروز توسعه یافته نامیده می شوند و باید بررسی شود که آیا آن شکل و روال توسعه تا چه حد برای جامعه ای چون جامعه ما که مبانی اعتقادی و هویت فرهنگی و شرایط اجتماعی و تاریخی خود را دارد ممکن یا مفید است؟ ولی اجمالاً تردیدی نیست که راه پیش روی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم راه توسعه است، منتهی باید کوشید که این توسعه متناسب با هویت فرهنگی جامعه ما باشد.


و نیز تردیدی نیست که آنچه مطلوب است نه توسعه یک بعدی، بلکه توسعه همه جانبه و پایدار است. جامعه ما در مسیر پیشرفت و یافتن جایگاه مناسب خود در عرصه جهان امروز نیازمند رشد و توسعه علمی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است و این همه باید هم آهنگ و هم آغوش هم تحقق یابد، هرچند توسعه سیاسی در این میان از اهمیت ویژه ای برخودار است.
دولت ما دو برنامه نوشت و بخشی از برنامه دوم و تمامی برنامه سوم را اجرا کرد. یکی از کارهای ارزنده که از زمان جناب آقای مهندس میرحسین موسوی شروع شد و بعد در زمان جناب آقای هاشمی رفسنجانی به صورت گسترده و اساسی پیگیری شد اداره کشور طبق برنامه بود. برنامه های اول و دوم قبل از دولت ما تدوین و اجرا شد و طبیعی است که با بحث های فراوان تخصصی و علمی و نیز بهره گیری از تجربه پیشینیان برنامه سوم از آن دو برنامه قبلی کامل تر و برنامه چهارم خیلی کامل تر بود. گرچه هر فرآورده بشری طبعاً نقص ها و کمبودهای خود را دارد.


در هر دو برنامه سوم و چهارم، توسعه همه جانبه و پایدار مورد توجه بود و بخصوص در برنامه چهارم که برنامه دانایی محور نام گرفت.
در کنار آن سند چشم انداز تدوین و با طی مراحل خود تصویب شد تا نقشه راه باشد برای پیشرفت هایی که در این کشور ممکن و لازم است. ما برنامه سوم را با دستیابی به بالای 90 درصد اهداف آن اجرا کردیم و معتقیدم کشور آماده یک جهش بزرگ بود که به آسانی می توانست به اهداف چشم انداز برسد. حال باید پرسید که چرا برنامه چهارم که با منابع ارزی بسیار کمتر از آنچه در این سالها به دست آمده تنظیم شده بود و می توانست با گسترش دانایی، ایجاد ارتباط وثیق بین مراکز علمی و اجرایی و مدیریتی و نیز افزایش درآمد ملی و رشد اقتصادی بالای 8 درصد ما را به اهداف والای خود برساند اجرا نشد و چرا اگر این برنامه را قبول نداشتند یک برنامه قوی تر به جای آن نیاوردند؟
در همین جا درباره یارانه ها صحبت کنیم که الحق یارانه به صورتی که در کشور ما رایج بوده و هست از مشکلات بسیار مهم است و حتماً می بایست هدفمند شود و اصل کار هم مورد تأیید است و اگر سخنی هست درباره نحوه اجرای آن است که آیا رعایت همه جوانب شده و می شود یا نه؟


در دولت ما هم کاملاً مورد توجه بود. صرف نظر از اینکه بخصوص در برنامه چهارم توسعه به صورت علمی و البته واقع بینانه پیش بینی حل مشکل شده بود، به صورتی که تبعات ناگوار برای تولید و سرمایه گذاری و نیز معیشت مردم، بخصوص بخشهای کم درآمد و آسیب پذیر جامعه نداشته باشد. قبل از برنامه هم به طور ویژه در همان دولت اول اصلاحات طرح هدفمند کردن یارانه سوخت و انرژی تدوین و تصویب شد که متأسفانه مجلس پنجم آن را نپذیرفت، در طرح ساماندهی اقتصادی هم اصلاح ساختار اقتصادی از جمله یارانه ها را نیز مد نظر داشتیم و در کنار هر برنامه اصلاحی که ممکن بود فشاری روی بخش هایی از جامعه بیاورد یک برنامه جبرانی را در نظر گرفته بودیم و نیز بخصوص برای حل اساسی مشکل، تأسیس وزارت رفاه و تأمین اجتماعی را در دستور کار قرار دادیم و این وزارتخانه تأسیس شد که مهم ترین نقش را در تضمین زندگی مردم و تأمین عدالت در جامعه می تواند داشته باشد و امروز باید پرسید که وضع و حال تأمین اجتماعی بخصوص با درآمدهای هنگفتی که کشور از نفت داشته است چگونه است؟

اصلاحات و مبانی آن
اصلاحات امری است که در متن وجدان جامعه ما جایگاه ویژه خود را دارد و به نظرم راه درست تأمین مصالح کشور، ارزشهای اصیل انقلاب و پیشرفت همه جانبه براساس خواستهای ملت است، هرچند که به لحاظ بعضی مشکلات و نارواییهایی که پیش آمده لااقل در بخش هایی از جامعه این سؤال جدی پیش آمده است که آیا در وضعیت فعلی اصلاحات و اصلاح طلبی معنا دارد یا نه؟


همین سؤالی که در مورد انتخابات و شرکت یا عدم شرکت در آن کردید و اینکه بالاخره در این موقعیت و فضا چه می خواهیم بکنیم و چه پیش خواهد آمد نوعی نگرانی را نشان می دهد و حتی می توان گفت که بخشی از جامعه بخصوص نخبگان و جوانان ما به سوی گونه ای نومیدی و سرخوردگی گراییده اند و نتیجه این سرخوردگی با کمال تأسف زمینه میدان داری و معنادار شدن حضور و اظهار نظر کسانی را فراهم آورده است که می پندارند راه حل مشکل از میان برخاستن نظام و جمهوری اسلامی است، امری که مورد قبول دلسوزان انقلاب و کشور نیست.


به هر حال وقتی می گوییم اصلاح طلبی یعنی این کشور سرگذشتی داشته و در آن انقلاب بزرگی رخ داده است و دویست سال است که در این جامعه التهاب هایی وجود دارد و در طی این مدت یک خواست عمومی شکل گرفته که به حرکت و جنبش و تحول هم منجر شده است، نظیر مشروطیت، نهضت ملی و بالاخره از همه مهم تر انقلاب اسلامی.
و نیز هر حرکت و جنبشی اگر برآمده از خواست و اراده مردم نباشد یا به تحول اساسی منجر نمی شود یا اگر شد زمینه انحراف آن وجود دارد و پایدار هم نخواهد بود.

من مفصلاً در باب اصلاحات و مبانی و تبار و جهت آن صحبت کرده ام. علاوه بر جزوه ای که در واقع متضمن اصول موضوعه اصلاحات از نظر ما است چهار سخنرانی نیز در توضیح و تبیین اصلاحات کرده ام که توصیه می کنم بگیرید و مطالعه و درباره آن تبادل نظر کنید و در همین جا بگویم اصلاحات گرچه چارچوب و جهت مشخص و روشن دارد، ولی امری انعطاف پذیر است و به تناسب شرایط و زمان و مکان خود قابل اصلاح و تکمیل است.پ
آنچه بنده آن را باور دارم و کاملاً هم قابل اثبات است اینکه در این دو قرن در خلال حرکت ها و تحولات، خواستی در جامعه ما متبلور شده و تداوم یافته است که می توانیم آن را خواست تاریخی ملت ایران بدانیم و هر حرکت و جنبش و نهضتی اگر مبتنی بر این خواست نباشد یا به نتیجه مطلوب نمی رسد یا خیلی زود منحرف می شود یا از بین می رود.
سه مشکل اساسی که در تاریخ ما وجود داشته است و کم و بیش همه مردم ما متوجه آن بوده اند بعضی با تحلیل و خود آگاهانه، مثل متفکران و اهل نظر و بعضی بدون تحلیل ولی با فطرت خود آن را درک کرده اند عبارت بوده است از استبداد و وابستگی و عقب ماندگی.


در سطح ملی اجماع ناگفته ای پدید آمده است مبنی بر نفی وابستگی و استبداد و عقب ماندگی.
در جهت ایجابی و مثبت آن نیز تقاضای آزادی و ریشه آن حاکمیت بر سرنوشت و نیز استقلال خواهی و پیشرفت طلبی نیز شکل گرفته و در تاریخ ما متبلور شده است.
اگر جنبش ها و نهضت ها مبتنی بر این خواست باشند موفق اند و اگر نه عرض خود می برند و زحمت ملت می دارند.
اگر این خواست تاریخی یعنی آزادی خواهی، استقلال طلبی و پیشرفت جویی هم سو و هم آهنگ با هویت تاریخی شد یعنی آنچه ریشه فرهنگ و هویت ملی یعنی دینی که اکثریت جامعه به آن پای بند و بقیه نیز به آن احترام می گذارند باشد، حادثه شگفت انگیزی مانند انقلاب اسلامی رخ می دهد.


و مگر نه اینکه انقلاب اسلامی از موضع دین خواست تاریخی مردم را بیان و تأیید کرد و جامعه را به سوی تحقق آنها فراخواند؟
خیلی جالب است که امام از میان همه شکل های سنتی و غیرسنتی حکومت، "جمهوری اسلامی" را پیشنهاد کرد. و جمهوری اسلامی یعنی اینکه مردم ارباب اند و حکومت ناشی از اراده مردم و پاسخگو در برابر آن است و آزادی اندیشه و بیان و انتقاد از حاکمان و حتی اعتراض نه تنها حق بلکه یک وظیفه است.
و اسلامی یعنی در این نظام مردمی ارزشهای الهی نیز جایگاه مهم و محوری دارد. متأسفانه بعضی ارزش های الهی را در ظواهر صرف خلاصه می کنند و از محتوا غافل می مانند و در نتیجه روح دین در عرصه اجتماعی یعنی عدالت، اخلاق و احترام به کرامت انسان از جمله محتواهایی است که دین آن را می خواهد و به آن می خواند.
طبعاً اسلامی پسوند "جمهوری اسلامی" است که با جمهوری و جمهوریت سازگار باشد و اگر پدیده اسلامی ناسازگار با جمهوری مطرح و میدان دار می شود و رأی مردم بی ارزش و حداکثر زینتی به حساب می آید و ... باید بدانیم که انحراف در انقلاب اسلامی مردم پدید آمده است و باید خواستار اصلاح آن بشویم.


از سوی دیگر ما در این جامعه و تاریخ به سر می بریم و نمی توانیم جایگاه دین و دینداران را نادیده بیانگاریم، حتی اگر معتقد به مردم سالاری هستیم که هستیم باید بدانیم که از طریق دین است که می توان مردم سالاری را در جامعه مستقر کرد. البته در صورتی که دین را به گونه ای تفسیر و تحریف نکنیم که با مردم سالاری ناسازگار باشد. شاهد آن نیز اینکه حرکت هایی که با دین و فرهنگ و هویت تاریخی مردم بیگانه بودند ولو خواستار آزادی و استقلال هم بودند یا از بین رفتند یا متأسفانه با بریدن از مردم در خدمت دشمن مردم در آمدند.


اصلاحات، نظام جمهوری اسلامی را حاصل انقلابی بزرگ می داند و به آن وفادار است. البته این نظام هم با حفظ هویت نیاز به نو شدن و اصلاح دائم دارد و نیز باید همواره هوشیار بود که انحرافی پیش نیاید یا اگر آمد آن را اصلاح کرد.
طبعاً اصلاحات اگر باشد همواره باید با استبداد زدگی، عقب افتادگی و وابستگی به بیگانه مبارزه کند و اگر روی کار بیاید باید برای عملیاتی شدن خواستهای اصیل ملت و ارزشهای اصیل انقلابی برنامه ریزی کند.
قبلا عرض کردم که اداره جامعه براساس برنامه امر مبارکی بود که پیش از دولت اصلاحات مورد توجه قرار گرفت و در دولت اصلاحات تکمیل شد.
در اینجا نکته ای را عرض کنم. برنامه داشتن و با برنامه عمل کردن جز با وجود یک سازمان علمی، تخصصی، عملیاتی شایسته یعنی سازمان برنامه یا سازمان مدیریت و برنامه ریزی ممکن نیست.


متأسفانه سازمان مدیریت و برنامه ریزی را حذف کردند، در حالی که این سازمان قلب حکومت است و نبض مدیریت جامعه را در دست دارد و ایجاد کننده فکر مدیریت درست و اجرا کننده آن است و ناظر بی طرف بر اجرای درست و هماهنگ برنامه ها و سیاست ها. حالا ممکن است این سازمان عیب هایی هم داشته باشد که باید آن را اصلاح و رفع کرد و الا جامعه و مدیریت آن دچار آشفتگی و انحراف می شود.
این سازمان ایجاد کننده تعادل در مدیریت و نیز اعمال نظارت است. و همین جا نیز بگویم که یکی از عوامل مهم پیدایش فساد در جامعه، بخصوص فسادی که ناشی از اشتباه یا کارکرد نادرست مدیریت کلان است عدم نظارت درست و کم التفاتی به نهادهای نظارتی در جامعه است. اگر نظارت درست نبود و هرکس بخصوص کسانی که قدرت دارند هر کاری که خواستند کردند (ولو با حسن نیت) و ضوابط و مقررات به سادگی دور زده شد شاهد فسادهای بزرگی خواهیم بود که نمونه آن را این روزها شاهدیم.
همچنین نباید نقش ممتاز مجلس را در جلوگیری از فساد و نیز بی قانونی هایی که منشاء بسیاری از فسادها است از یاد برد.
بنده معتقدم همین مجلس با همه احترامی که برای همه نمایندگان قائلیم اگر جایگاه خود را داشت و می توانست محکم عمل کند و نمایندگان شجاع در اکثریت بودند این فساد نگران کننده به اینجاها نمی رسید. مجلس حق دارد در همه امور دخالت و نظارت کند و این مسأله مهمی است. جایگاه مجلس در یک نظام مردم سالار به دلایل مختلف بالاترین جایگاه است.


مجلس تبلور افکار عمومی و منتشر شدن نمایندگی مردم در 290 نفر یا بیشتر است. مجلس واقعی بیش از دیگران از افکار و اراده عمومی نمایندگی می کند و تنها مرجع قانونگزاری است و حق تحقیق و تفحص در همه جا و همه امور را دارد.
پیش تر بعضی ها اشکال می کردند که مجلس حق تحقیق و تفحص در نهادهای تحت اشراف و نظارت رهبری را ندارد که ایشان اظهار داشتند که مجلس این حق را دارد.
اینکه ما بر انتخابات و سلامت و آزادی آن و نیز فراهم آوردن زمینه حضور همگان و همه سلیقه ها و گرایش ها و بخش های جامعه تأکید می کنیم به خاطر این است که اولاً این حق مردم است و کسی نباید آن را محدود کند. ثانیاً مجلس جایگاه بسیار مهمی دارد و باید بتواند از همه جامعه نمایندگی کند، نه یک گروه و جریان خاص.
بنده مطالبی و شرایطی را عرض کردم که به نظرم آنها حداقل شرایط یک انتخابات مطلوب است. طبعا اگر باشد همه می توانند و باید در انتخابات شرکت داشته باشند و امیدوارم چنین باشد.


کسی نباید حق مسلم مردم را برای رأی و انتخاب محدود کند و کشور متعلق به همه است و انقلاب در انحصار یک گروه و جریان نیست. ما انتخابات درست و خوب می خواهیم که همه در آن شرکت کنند و فراهم آوردن زمینه حضور فراگیر مردم امنیت واقعی را تأمین می کند و حاصل آن هم مجلس نیرومند است که هم جلو بی قانونی و میل به دیکتاتوری را می گیرد و هم بهترین تضمین برای جلوگیری از فسادهای بزرگ و نیز برخورد جدی در صورت وقوع آن است.
صحبت بر سر این نیست که من یا شما بیاییم به مجلس، صحبت از این است که شرایط حضور همه جریانها و گروهها فراهم شود و تعیین کننده رأی واقعی مردم باشد.
به نظرم هرکس که در چارچوب قانون اساسی رفتار می کند و عملاً ملتزم به آن است حق شرکت در انتخابات را دارد و حتی اگر نظراً نسبت به قانون اساسی و بعضی اصول آن ایراد داشته باشد، آنچه مهم است التزام عملی به قانون است. اگر انتخابات چنین باشد واقعا مردم سالاری تأمین شده است و مجلس مقتدر جلو بسیاری از انحراف ها و فسادها را خواهد گرفت.
این است که همواره ما به عنوان یک وظیفه انقلابی، دینی و ملی و در جهت دفاع از حق و حرمت مردم باید از انتخابات آزاد و سالم و مطلوب دم بزنیم و آن را مطالبه کنیم.

 

صعود مجدد دلار و طلا در بازار کشور

Posted: 08 Oct 2011 04:53 AM PDT

بر خلاف وعده های رئیس کل بانک مرکزی

جـــرس: در حالیکه رئیس کل بانک مرکزی برای چندمین بار طی ماههای اخیر، وعدۀ کاهش نرخ دلار و طلا در بازار کشور را داده بود، آخرین گزارش ها حاکی از سیر صعودی قیمت ارز و طلا در کشور و ورود دلار به مرز 1247 تومان و هر گرم طلای 18 عیار به 50 هزار تومان در ظهر شنبه شانزدهم مهر ماه بود.


محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی، شامگاه پنجشنبه در حاشیه جلسه استانی هیئت دولت در همدان، ادعا کرد که طبق برنامه‌ریزی ها، "نرخ دلار در کشور حدود 70 تومان باید کاهش داشته باشد."


به گزارش ایسنا، با وجود وعده رییس بانك مركزی نسبت به كاهش نرخ طلا و ارز تا پایان هفته گذشته، طلا و ارز كاهش قیمت را تا پایان هفته تاب نیاورده و در اواخر هفته سیر صعودی را طی كردند و امروز نیز قیمت دلار به هزار و 247 تومان و قیمت هر گرم طلای 18 عیار نیز به 50 هزار تومان رسید.


در حالی كه امروز در بازارهای جهانی قیمت طلا كاهش یافت اما سكه طرح قدیم در بازار آزاد 595 هزار تومان، سكه طرح جدید 570 هزار تومان، نیم سكه 269 هزار تومان، ربع سكه 145 هزار تومان و سكه یك گرمی 74 هزار تومان به فروش رفت.


بر این اساس هر مثقال طلای 17 عیار 214 هزار و 500 تومان، هر مثقال طلای 18 عیار 227 هزار و 200 تومان و هر گرم طلای 18 عیار 50 هزار تومان است.


همچنین هر دلار هزار و 247 تومان، هر یورو هزار و 675 تومان و هر پوند هزار و 970 تومان عرضه می‌شود. هر اونس طلا نیز هزار و 639 دلار و 50 سنت، هر اونس پلاتین هزار و 500 دلار و هر اونس نقره 31 دلار و 20 سنت است.


محاصره نیروهای حامی معمر قذافی در مرکز شهر سرت

Posted: 08 Oct 2011 04:39 AM PDT

لیبی در آستانۀ پایان مقاومت دیکتاتور
جـــرس: با گذشت حدود دو ماه از تصرف پایتخت و بخش عمدۀ لیبی توسط انقلابیون آن کشور و در حالیکه نیروهای وفادار به معمر قذافی در شهر «سرت»، زادگاه وی، آخرین سنگرهای مقاومت در برابر قوای انقلاب را حفظ کرده بودند، نیروهای دولت انتقالی، با پیشروی به مرکز آن شهر، به سالن کنفرانس رسیده و در چند قدمی سقوط کامل نیروهای حکومتِ پیشین قرار دارند.


خبرگزاری آلمان، شامگاه جمعه از ‌پیشروی مخالفان معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی، تا مناطق مرکزی شهر سرت خبر داده و نوشته بود: هواداران قذافی در مرکز کنفرانس شهر و منطقه اطراف آن به مقاومت ادامه می‌دهند و نیروهای وابسته به شورای انتقالی ملی لیبی در حال پیشروی به مرکز شهر سرت، زادگاه معمر قذافی هستند.


سرویس خبری بی بی سی نیز، ظهر شنبه طی گزارشی اعلام کرد که نیروهای دولت انتقالی به مرکز کنفرانس شهر رسیدند و ستون هایی از دود در آسمان دیده می شود. این نقطه اکنون به کانون درگیری ها تبدیل شده است و صدای آتش مداوم خمپاره و مسلسل به گوش می رسد.


به گفته پزشکان، در این درگیری ها دست کم ۱۲ نفر کشته و بیش از ۱۹۰ نفر مجروح شده اند.

 
همچنین، نیروهای دولت انقلابی، افراد وفادار به قذافی را در منطقه ای به وسعت دو یا سه کیلومتر مربع محاصره کرده اند.


گفتنی است نیروهای شورای انتقالی مخالف قذافی، در تهاجم روز جمعه خود، با استفاده از تانک و موشک انداز به سوی مرکز سرت پیشروی کردند.


بر اساس این گزارش، نیروهای وفادار به قذافی مقاومت سرسختانه ای دارند و یکی از فرماندهان شورای انتقالی گفته است هدف امروز نیروهای تحت فرمان او، تصرف دانشگاه سرت است.


سرت، زادگاه سرهنگ قذافی، از معدود نقاط باقی مانده در لیبی است که هواداران او در آن به مقابله با نیروهای مسلح دولت انتقالی می پردازند. نیروهای دولت انتقالی لیبی می گویند این، تهاجم نهایی آنها به شهر است.


نبرد شهر سرت حدود دو ماه پس از آن رخ می دهد که شورشیان سابق لیبی عملا کنترل تمام بخش های این کشور را در دست گرفتند و معمر قذافی، رهبر سابق لیبی را سرنگون کردند.


تحلیلگران بر این باورند كه كنترل سرت توسط نیروهای دولت جدید لیبی اهمیت سمبیلك زیادی دارد زیرا این امر به معنای كنترل بزرگترین مركز مقاومت گردان‌های قذافی بوده و به دولت موقت این امكان را می دهد كه فرایند انتخابات دموكراتیك را آغاز كند.


خبرگزاری آلمان شامگاه پنجشنبه ششم اکتبر اعلام کرده بود که معمر قذافی دیکتاتور لیبی از مخفی گاه خود با ارسال یک پیام ویویوئی، این بار مردم لیبی را به "نافرمانی مدنی" در برابر رهبری جدید این کشور فراخوانده است.


بر اساس این گزارش، پیام ویدئوئی قذافی از شبکه تلویزیونی الرای سوریه پخش شد، که تنها شبکه تلویزیونی است که همچنان پیام‌های قذافی و فرزند ارشد وی سیف الاسلام را پخش می‌کند.


با دستبند و زنجیر به بیمارستان نمی روم

Posted: 08 Oct 2011 05:39 AM PDT

مهدی محمودیان
جرس: ، به دستور دادستان بايد به پاهايم پابند زده شود و هر يك از دستانم را نيز به يك سرباز دستبند بزنند و به قول زندانبان تحت تدابير شديد امنيتي از زندان خارج شوم كه البته هرگز به اين رفتار غيرقانوني و غير انساني تن نخواهم داد.


مهدی محمودیان در نامه ای به دادستان تهران با اشاره به مظالمی که طی این دوسال بر وی رفته، از شدت بیماری اش نوشته و افزوده است: گويا در جمهوري اسلامي ديگر گوشي براي تظلم‌خواهي ملت ايران نيست.


به گزارش جرس، مهدی محمودیان که بخشی از ریه اش را در اثر عدم رسیدگی پزشکی درزندان از دست داده است، پس از ماهها نامه نگاری برای درمان، امروز به این دلیل که رییس بیمارستان می خواست بر دست و پای او زنجیر ببندد ازرفتن به بیمارستان خودداری کرد.


گفتني ا‌‌ست محموديان به دليل نگارش نامه به رهبري و توضيح شرايط وحشتناك زندان‌هاي ايران، تحت فشار قرار دارد و مرداني رييس جديد زندان رجايي‌شهر در توضيح دليل زدن پابند و دستبند به او براي اعزام به بيمارستان گفته است كه بايد اينگونه به بيمارستان بروي تا متوجه شرايط وخيم زندان شوي. 


پس از این اتفاق مهدی محمودیان در نامه ای به دادستان تهران به شرح وضعیت خود پرداخت و از بی عدالتی موجود انتقاد کرد.


متن کامل این نامه که در اختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است:



دادستان تهران

جناب آقاي جعفري دولت‌آبادي

همانطور كه پيش از اين شخصا به صورت حضوري و بارها به صورت كتبي به جنابعالي و معاونان و دستيارانتان گفته‌ و نوشته‌ام، بر اثر شكنجه‌هاي غير انساني دربند 209 وزارت اطلاعات، دچار عفونت ريه شده و بعد از انتقال به بند 350 اوين چندين بار دچار حملات تنفسي شده‌ام به‌گونه‌اي كه مسئولين بهداري زندان اوين درخواست اورژانسي اعزام به بيمارستان را به دفتر شما ارسال نموده‌اند و شما بعد از 7 ماه در مهرماه سال 89 اجازه اعزام به بيمارستان را صادر فرموديد كه ديگر نوشداروي بعد از مرگ سهراب بود. به گواهي پزشكي قانوني كه نزد شما است، قسمت‌هايي از حجم ريه‌ام را به خاطر عدم رسيدگي به موقع از دست داده‌ و بايد تا آخر عمر از اسپري براي تنفس استفاده كنم.


جناب آقاي دادستان

در بهمن سال 89 ده‌ها مرتبه و در مدت‌هاي طولاني دچار حملات عصبي و دچار بي‌هوشي و تشنج شده‌ام. تا كنون سه نفر از متخصصين بهداري زندان درخواست كردند تا براي "سي‌تي‌اسكن" مغز و انجام آزمايشات قلبي به بيمارستان خارج از زندان اعزام شوم كه اينبار نيز مدت 7 ماه به طول كشيد تا مجوز اعزام به بيمارستان را صادر كنيد. جالب اينجاست طي اين مدت نزديك به 5 مرتبه پزشك قانوني كرج به دستور شما بنده را مورد معاينه قرار دادند و هربار بر انجام فوري "سي‌تي‌اسكن" تاكيد كردند اما شما بعد از گذشت 7 ماه مجوز درمان در خارج از زندان را صادر كرديد.


آقاي دولت‌ابادي

افسوس كه امروز نيز پس از گذشت اين همه مدت به گفته مسئولين زندان، به دستور شما بايد به پاهايم پابند زده شود و هر يك از دستانم را نيز به يك سرباز دستبند بزنند و به قول زندانبان تحت تدابير شديد امنيتي از زندان خارج شوم كه البته هرگز به اين رفتار غيرقانوني و غير انساني تن نخواهم داد.


 آقاي دادستان

همه اينها درحالي‌ست كه بيش از دو سال از محكوميت خود را گذرانده‌ام و حتي يك دقيقه هم به مرخصي نرفته‌ام و در بيش از 20 ماه از اين مدت حتي از حق تماس تلفني نيز محروم بوده‌ام و به طور كاملا غيرقانوني و بدون هيچ حكم قضايي بيش از 18  ماه است كه به زندان رجايي‌شهر تبعيد شده‌ام.


آقاي دادستان

گفتن از ظلم و ستمي كه بر من و تمام دوستان در بندم رفته ديگر تكراري شده است و گويا در جمهوري اسلامي ديگر گوشي براي تظلم‌خواهي ملت ايران نيست كه اگر با ورودم به زندان اين ظلم‌ها را نمي‌ديدم، اگر اين فشارها و شكنجه‌ها را نمي‌كشيدم و لمس نمي كردم به راهي كه آمده‌ام شك مي كردم. جناب آقاي دادستان در انتها از خداوند مي‌خواهم همه ما را در حفظ امانت‌هاي مادي و معنوي كه مردم در دستانمان قرار داده‌اند ياري فرمايد و عقيده‌مان را از حب مقام و ثروت نجات دهد.


مهدي محموديان

زندان رجايي‌شهر

 

Omid Sabz

unread,
Oct 9, 2011, 5:12:03 PM10/9/11
to sabzollahiha

سه هفته بی خبری از یک روزنامه نگار

Posted: 07 Oct 2011 10:40 AM PDT

از دلیل بازداشت علامه زاده خبری نیست

جرس: با وجود گذشتن سه هفته از بازداشت امیرعلی علامه زاده روزنامه نگار هیچ خبری از وی نیست.

 

به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، تاکنون هیچ دستگاه امنیتی مسئولیت بازداشت امیرعلی علامه زاده، دبیر سابق سرویس بین الملل ایلنا  را که از ۲۰ روز پیش بازداشت شده به عهده نکرفته است.

  علامه زاده روز یکشنبه۲۷ شهریور توسط سه مامور لباس شخصی در منزل پدری اش در تهران بازداشت شده است. تاکنون مقامات قضایی محل نگهداری این روزنامه نگار را اعلام نکرده اند ، اما گفته می شود که وی در بازداشتگاه دو الف زندان اوین، متعلق به سپاه پاسداران نگهداری می شود.

 

 

ماموران لباس شخصی هنگام بازداشت بسیاری از وسایل وی و اعضای خانواده علامه زاده از قبیل همه سیستم های کامپیوتر ، موبایلها و دستنوشته های شخصی او را نیز توقیف کرده اند. در حکمی که ماموران ارائه کرده اند دستور بازداشت  علامه زاده توسط بازپرسی شعبه ۱۴ ناحیه ۲۸ دادسرای کارکنان دولت و رسانه ها صادر شده است. دادسرای کارکنان دولت و اصحاب رسانه مسئول رسیدگی به جرایم رسانه ای است. ‏

در سه هفته ی اخیر این روزنامه نگار تنها یک بار و به مدت کمتر از دو دقیقه توانسته با خانواده اش به صورت تلفنی صحبت کند.

دبیر سابق سرویس بین الملل خبرگزاری ایلنا، مبتلا به بیماری دیسک کمر است و هم اکنون با بی خبری از وضع وی نگرانی در رابطه با سلامت وی تشدید شده است.

با وجود مراجعات مکرر خانواده به زندان اوین، این خبرنگار بازداشت شده از حق ملاقات با خانواده محروم مانده است. ماموران امنیتی-قضایی نیز از بیان اتهام و علت بازداشت علامه زاده خودداری کرده اند.  با توجه به تشکیل پرونده در دادسرای کارکنان دولت و رسانه ها ، به نظر می رسد فعالیت های خبرنگاری علت بازداشت وی بوده است.
 

جمهوری اسلامی تا 2013 نمی تواند سلاح اتمی تولید کند

Posted: 07 Oct 2011 10:02 AM PDT

رئیس پیشین بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل اعلام کرد

جرس: رئیس پیشین بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد ضمن رد ادعاهای اخیر مربوط به احتمال تولید جنگ‌افزار هسته‌ای توسط جمهوری اسلامی طی دوره‌ای چند ماهه، گفت: ایران تا سال ۲۰۱۳ قادر به تولید این تسلیحات نخواهد بود.

 

 

خبرگزاری رویترز از قول «اولی هاینونن» خبر داد که براساس اطلاعاتی که تا این مرحله از فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی ایران در دست است آن کشور حداقل برای رسیدن به مرحله مقدماتی ساخت کلاهک‌های هسته‌ای به دو تا سه سال دیگر نیاز دارد.

به گزارش رادیو فردا، «اولی هاینونن» تصریح کرده  پس از آن زمان تازه دوران تولید این سلاح‌ها آغاز خواهد شد و خود آن مدتی طول خواهد کشید. اما شکی نیست که جمهوری اسلامی عوامل لازم را در اختیار دارد و توانایی‌های خود را در این راستا افزایش داده‌است.

 

«اولی هاینونن» که تا سال گذشته ریاست بازرسان تسلیحاتی و هسته‌ای سازمان ملل متحد را برعهده داشت اکنون در مرکز روابط و علوم بین‌المللی دانشگاه هاروارد تدریس می‌کند. به گفته وی، تهران در «مسیر نادرست» توسعه برنامه‌های هسته‌ای خود گام برمی‌دارد ولی به نظر می‌رسد که هنوز تصمیم سیاسی در سطوح ارشد حکومت برای تولید بمب هسته‌ای اتخاذ نشده‌است.

خبرگزاری رویترز تاکید می‌کند که حکومت ایران مدعی است هدف برنامه‌های هسته‌ای آن کشور صلح‌آمیزند. اما جامعه بین‌المللی و به خصوص کشورهای غربی به این امر سوءظن داشته و می‌گویند ایران ممکن است در لوای برنامه‌های صلح‌آمیز خود مشغول تدارک برای تولید جنگ‌افزار هسته‌ای باشد.

ارزیابی دقیق از مدت زمان لازم برای رسیدن به مرحله تولید سلاح هسته‌ای در ایران از این نظر مهم است که نشان می‌دهد غرب برای اعمال فشار و پیشبرد روش‌های دیپلماتیک چقدر فرصت خواهد داشت.

 

«گرگ جونز» کارشناس آمریکایی امور دفاعی ماه گذشته، ارزیابی بسیار هشدارآمیز از این روند ارائه داد و گفت: اگر ایران تصمیم به تولید جنگ‌افزار هسته‌ای بگیرد ظرف دو ماه قادر است اورانیوم مورد نیاز را تولید کند. وی در تحلیلی که مجله «نیوریپابلیک» آن را منتشر کرد گفت: «به دلیل نزدیکی ایران به مرحله تولید سلاح هسته‌ای عملا باید آن کشور را یک قدرت هسته‌ای بالقوه محسوب کرد.»

سایر تحلیل‌گران و کارشناسان با اشاره به مشکلات و کمبودهای فنی ایران می‌گویند، چنین ارزیابی ای نادرست است.

 

«اولی هاینونن» در بخش دیگری از مصاحبه اخیر خود با خبرگزاری رویترز گفته ایت: «شاید در پایان سال آینده میلادی ایران مواد غنی شده لازم برای تولید سلاح هسته‌ای را داشته باشد ولی افزایش غلظت این اورانیوم‌ها به میزان مورد استفاده در تسلیحات حداقل شش ماه دیگر طول خواهد کشید.»

 رویترز یادآوری می‌کند که عدم موافقت ایران با توقف روند غنی‌سازی اورانیوم باعث شده که از سال ۲۰۰۶ تاکنون چهار قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه آن کشور به تصویب برسد.

حتی زمانی که ایران اورانیوم با غلظت لازم برای مصارف تسلیحاتی تولید کند لازم است که این مواد را از شکل گاز به جامد تغییر دهد، سپس با فشرده کردن این مواد آنها را در دماغه کلاهک‌های هسته‌ای تزریق کرده و بالاخره برای این کلاهک و مواد منفجره آن باید یک وسیله پیچیده که بتواند وظیفه چاشنی یا ماشه را انجام دهد طراحی کرده و بسازد.

 

«اولی هاینونن» می‌افزاید: «ایران در هر سه عرصه یعنی غنی‌سازی اورانیوم، طراحی کلاهک هسته‌ای و یک سامانه موشکی برای شلیک و پرتاب این بمب کار خود را ادامه می‌دهد. شاید پیشرفت ایران در این زمینه‌ها بسیار کند باشد ولی برای برخوردای از یک سلاح هسته‌ای به تمامی این موارد نیاز هست.»

به گفته رئیس پیشین بازرسان تسلیحاتی–هسته‌ای سازمان ملل متحد ایران اکنون روی مهم‌ترین بخش از این مجموعه یعنی تولید سوخت هسته‌ای مورد نیاز تمرکز کرده‌اند تا در صورت لزوم و هر زمانی که بخواهند این سوخت را در اختیار داشته باشند.

 

به گفته برخی از کارشناسان گسترش بدافزار کامپیوتری «استاکس‌نت» در برخی از مراکز هسته‌ای ایران، تشدید تحریم‌های بین‌المللی و ترور کارشناسان هسته‌ای شاید از سرعت پیشرفت ایران کاسته باشد؛ اما اندوخته اورانیوم غنی‌شده جمهوری اسلامی با سرعتی پیوسته در حال افزایش است و برخی یادآوری می‌کنند که حجم فعلی اورانیوم با غلظت پایین ایران برای تولید دو بمب هسته‌ای کفایت می‌کند.

«مارک فیتزپاتریک» مدیر مرکز پژوهشی و بین‌المللی مطالعات راهبردی چند روز پیش گفت: «واقعا برای ایران ارزش ندارد که خطر حمله نظامی را قبول کند مگر آنکه در نتیجه فعالیت‌های هسته‌ای خود بتواند چندین و چند سلاح هسته‌ای تولید کند.»

«اولی هاینونن» ضمن موافقت با این ارزیابی می‌گوید: «تنها یک دیوانه می‌تواند تمام این معضلات و خطرها را برای تولید فقط یک سلاح هسته‌ای تقبل کند.»

تحقق کامل اصلاحات یا کناره گیری از حکومت

Posted: 07 Oct 2011 10:02 AM PDT

رییس جمهور روسیه به بشار اسد توصیه کرد
جرس: دیمتری مدودف از بشار اسد خواست یا به اصلاحاتی که وعده داده عمل کند یا از قدرت کناره گیری کند. این در حالی است که چند روز پیش، روسیه در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای که خشونت ها را در سوریه محکوم می کرد وتو نمود.


 

به گزارش بی بی سی، مدودف در عین حال گفته است که اصلاحات باید توسط مردم سوریه و رهبران آن کشور گرفته شود نه ناتو و یا "کشورهای خاص اروپایی".

 

سازمان ملل متحد روز گذشته اعلام کرد که از زمان آغاز اعتراضات در سوریه دست کم ۲۹۰۰ نفر کشته شدند.

مدودوف همچنین گفته است اگر رهبران سوریه قادر به انجام اصلاحات نیست، باید دست از قدرت بردارند.

 

روز سه شنبه  ۱۲ مهرماه، روسیه و چین دو عضو دائم شورای امنیت، به پیش نویس قطعنامه ای که خشونت ها در سوریه را محکوم می کرد و حکومت بشار اسد را مورد تحریم قرار می داد، رای مخالف دادند و از تصویب آن جلوگیری کردند.

دو رای مخالف روسیه و چین، مانع از تصویب این قطعنامه شد. چهار عضو غیردائم شورا از جمله آفریقای جنوبی، نیز به این پیش نویس رای ممتنع دادند.

پیش نویس مذکور برای "تحریم هدفمند" حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، که به سرکوب و کشتار معترضان متهم بوده، ارائه شد.

 

گنادی گاتیولوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه در مخالفت با پیش نویس قطعنامه مورد حمایت آمریکا گفت که در آن به مداخلات نظامی خارجی در سوریه اشاره ای نشده و همچنین گفته نشده که باید به حاکمیت ملی سوریه احترام گذاشته شود.

در همین حال دولت های غربی اقدام روسیه و چین در وتوی قطعنامه مطرح شده در شورای امنیت در محکومیت سرکوب خشونت آمیز مخالفان حکومت سوریه را به شدت تقبیح کرده اند.

آلن ژوپه، وزیر خارجه فرانسه، گفت وتوی این قطعنامه نشانه "روزی تاسف آور برای سوریه و شورای امنیت" است و افزود که سازمان ملل موظف است علیه دیکتاتوری که به کشتار شهروندان کشورش دست می زند اعتراض کند.

دولت بریتانیا هم گفته بود وتوی قطعنامه شورای امنیت پوششی را برای "یک رژیم سفاک" فراهم کرده است.
 

فرمانده کل سپاه: با فداکاری بسیجیان بابصیرت فتنه 88 برای براندازی مخملی به نتیجه نرسید

Posted: 07 Oct 2011 08:54 AM PDT

جرس: فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: با فداکاری بسیجیان با بصیرت در فتنه 88  که آزمایشی سخت بود انقلاب مخملی به نتیجه نرسید.


به گزارش فارس، محمد‌علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران صبح امروز در اجتماع گردان‌های امام علی، سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ گفت: بسیجیان در مقاطع مختلف مانند حوادثی که در دوران تلخ اصلاحات به منظور خاموش کردن نور خدا اتفاق افتاد، با از جان گذشتگی توانستند این انقلاب و جمهوری اسلامی را حفظ کنند.


وی تاکید کرد: دشمن حتی یک لحظه هم برای نابودی انقلاب و تاثیرات آن کوتاه نخواهد آمد. آنها پس از احیای ارزش‌ها و ایستادگی مردم و رهبر انقلاب تمام توان خود را به کار گرفتند تا به قول خودشان با انقلاب نرم یا مخملی بتوانند جلوی پیشرفت انقلاب اسلامی را بگیرند.اما با فداکاری و اقدامات موثری که همه مردم به ویژه بسیجیان در تهران انجام دادند، همگان دیدند ‌در فتنه 88 که آزمایشی بسیار سخت بود، مردم بصیر ما به خصوص در تهران در صحنه‌های مختلف حاضر شدند و این امر نصرت الهی را به دنبال داشت.

وی با تاکید بر این نکته که «تحولات اخیر در جوامع اسلامی دقیقا مرتبط با انقلاب اسلامی است» افزود: فهمیدن ارتباط این حوادث و انقلاب اسلامی ایران چشم بصیرت می‌خواهد. خوش به حال کسانی که با ایمان راسخ به انقلاب معتقدند و می‌دانند که پایان این راه وعده الهی مبنی بر ظهور منجی و ولی عصر است.


فرمانده کل سپاه اظهار داشت که گردان‌های امام علی با توجه به حساسیت‌های که در ماموریت‌های خود در عرصه‌های اجتماعی دارند، عملکرد‌شان تاثیر زیادی بر وضعیت انقلاب در داخل خواهد داشت.

وی افزود: هدف اصلی یک گردان مردمی و بسیجی علاوه بر دفاع از امنیت توسعه انقلاب، عمق بخشی به آن و جذب حداکثری مردم است که این امر باید مورد توجه جدی قرار بگیرد.


جعفری تاکید کرد: ما با بهره‌گیری از حوادث گذشته و تجربیات خوبی که برای آینده کسب کرده‌ایم، متوجه شده‌ایم که حوادث آینده هر چند که نظر کلان ممکن است با گذشته مشترکاتی داشته باشد اما مثل هم نیستند و کیفیت هر حادثه در عرصه‌های امنیتی دفاعی، سیاسی و اجتماعی با یکدیگر متفاوت است.
او افزود: ماهیت تهدیدات در حال تغییر است و این هنر سپاه و بسیج است که خود را با این تغییر هماهنگ کرده و به شناخت تهدیداتی بپردازند که در آینده انقلاب را مورد تهدید خود قرار می دهد.

 

گفتنی است ۳۱ هزار عضو گردان‌های امنیتی «امام علی» در «دهکده مقاومت» تجمع کرده و محمدعلی جعفری فرمانده سپاه برای آن‌ها سخنرانی کرده است. گردان‌های امنیتی «امام علی» فروردین ماه امسال پس از وقایع انتخابات سال ۱۳۸۸ از سوی فرماندهان سپاه پاسداران تشکیل شده است.
 

حذف بخش فارسی از سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا

Posted: 07 Oct 2011 08:44 AM PDT


جرس: سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا در اقدامی عجیب بخش فارسی خود را حذف کرده است.

 

به گزارش خبرآنلاین، این اتفاق در حالی رخ داده که پیش از این بخش فارسی سایت اخبار مربوط به آسیا را به خوبی پوشش می داد و کار را برای کاربران ایرانی راحت کرده بود.
بخش فارسی سایت ای اف سی در ابتدا برای چند روز تعطیل بود اما از امروز رسما از نوار بالای این سایت حذف شد.
هنوز دلیل اصلی این اتفاق مشخص نشده است.

 

 

احمدی نژاد: قلب احمدی نژاد فرودگاه مردم ملایر است

Posted: 07 Oct 2011 08:19 AM PDT

جرس: محمود احمدی نژاد در ملایر گفت: قلب احمدی ‌نژاد فرودگاه همه ملایری‌ های عزیز است.


به گزارش مهر، دور چهارم سفرهای استانی هیئت دولت به استان همدان، احمدی نژاد در پاسخ به درخواست مردم ملایر که خواهان ایجاد فرودگاه در این شهرستان بودند گفت: قلب احمدی ‌نژاد فرودگاه همه ملایری‌ های عزیز است.

 

 احمدی نژاد در یکی از دیدارهای خود گفت: من از علما عذر می خواهم چون من اعتقاد ندارم که در آندلس تمدن اسلامی برپا شده است، زیرا اگر تمدن اسلامی برپا شده بود دیگر این تمدن از بین نمی رفت. مگر می شود کسی طعم واقعی تمدن اسلامی را با روح خود بچشد سپس سراغ چیزهای دیگر برود.

 زمانی که احمدی نژاد در این جلسه درخصوص بسترسازی برای جذب گردشگر از کشورهای دیگر سخن می گفت، یکی از حضار از جای خود برخواست و با صدای بلند خطاب به وی گفت: این کار عیبی دارد و عیبش این است که هر خارجی که می آید بی حجاب است. سپس احمدی نژاد به وی گفت: هنر شما این است که آنها را محجبه کنید. بی حجاب می‌آیند، باید با حجاب برگردند.



احمدی نژاد همچنین در این جلسه به یکی از دیدارهای خود در سفر به نیویورک اشاره کرد و گفت: در نیویورک ما جلسه ای با بیست و چهار پنج نفر از سرمایه داران و اقصاددانان آمریکایی داشیم که هر کدام در حدود 100 میلیون دلار سرمایه داشتند و مجموعه های جهانی را در اختیار داشتند. در این دیدار ما یک ساعت و نیم با آنها صحبت کردیم و من با همه وجود حس می کردم که اینها دنبال من و یا مکتبی هستند که به آن تکیه کنند. آنها حس می کردند روی آب هستند و هیچ نقطه اطمینانی برایشان نیست. در حقیقت کسانی که روزی با حرارت از نظام سرمایه داری دفاع می کردند امروز به دنبال این هستند که نقطه اتکایی داشته باشند تا به آن بچسبند.


 احمدی نژاد در جمع مردم کبودرآهنگ به ظرفیت جذب گردشگری غار علی صدر اشاره کرد و گفت: با اقدامات ابتکاری می توان بستری ایجاد کرد که سالی 7 میلیون گردشگر به نقاط زیبای طبیعت که در استان همدان واقع شده است بیایند و اقتصاد این استان را متحول کنند.

وی در جمع مردم نهاوند در پاسخ به این شعار مردم که می گفتند صلی علی محمد بوی رجایی آمد گفت: رجایی تو رفتی، در راه عزت این ملت جانت سوخت و زغال شد اما بدان اندیشه تو، اراده تو، امروز در جهان جاریست و در نهاوند صدها و هزارها رجایی وجود دارد که راه تو را ادامه خواهند داد.

مهر گزارش داده که در تویسرکان مردم به جای توجه به صحبت های احمدی نژاد به دور بالگردها حلقه می زدند و با آن عکس یادگاری می گرفتند.

احمدی نژاد همچنین به روستای "باشقوتاران" از توابع شهرستان کبودرآهنگ رفته است. این روستا دارای 400 نفر جمعیت در قالب 55 خانوار است. مردم این روستا فاقد همه امکانات ابتدایی از جمله آب هستند. اما مردم این روستا معتقدند دو روستای دیگر به نام روستای "سنگ سفید" و "سرخ آب" محرومیت بیشتری نسبت به این روستا دارند.

مردم این روستا به احمدی نژاد گفتند که ما مدرسه می خواهیم، ولی وی پاسخ داد: شما جمعیت خود را به حد نصاب برسانید تا برایتان مدرسه و راه و ... بسازیم.
 



 

نسرین ستوده سومین شهروند نمونۀ «شهروندیار» معرفی شد

Posted: 07 Oct 2011 06:30 AM PDT

جـــرس: کنشگران مدنیِ موسسۀ «شهروندیار»، برای شهریور ماه امسال، نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشری زندانی را بعنوان "شهروند نمونه" انتخاب کرده است.


موسسۀ «شهروندیار»، هر ماه یک نفر را به عنوان "شهروند نمونه" انتخاب و با شرحی از تلاش ها و اقداماتش مورد قدردانی و معرفی قرار می دهد، که در این راستا برای سومین ماه، نسرین ستوده به عنوان شهروند نمونه معرفی شده است.


پیش از این و در ماه های گذشته، مهندس حشمت الله طبرزدی، روزنامه نگار و زندانی سیاسی محبوس در زندان گوهردشت بعنوان "شهروند نمونه" در اَمرداد ماه و دکتر محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب و زندانی سیاسی سابق بعنوان "شهروند نمونه" در تیر ماه، به پاسداشت سالها تلاش و مقاومت انتخاب و معرفی شده بودند.


به گزارش تارنمای «شهروندیار»، در شرح پیشینه و فعالیت های نسرین ستوده آمده است: "این وکیل و حقوقدان ۴۸ ساله و فعال مدنی – مطبوعاتی، که نزدیک به هشت سال اخذ پروانه وکالتش به طول انجامید، همزمان عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و همچنین انجمن حمایت از کودکان بوده و وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانی کودک آزاری و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشته است. او هنگام همکاری با انجمن حمایت از کودکان دو سال عضو هیئت مدیر‌ه‌ این انجمن بود و اکنون یکی از حقوقدانان کمپین یک میلیون امضاء به شمار می آید."


همچنین با یادآوری تلاش های ستوده در دفاع از فعالان و دانشجویان و روزنامه نگاران بازداشتی، یادآوری شده است که "نسرین ستوده طی سالهای اخیر، دفاع از فعالان حقوق بشری همچون شیرین عبادی، پریسا کاکایی، فعالان کرد مانند محمد صدیق کبودوند، روزنامه نگارانی از جمله عیسی سحرخیز، امید معماریان، کیوان صمیمی، فعالان سیاسی مانند پرستو فروهر، حشمت الله طبرزدی، امیرخسرو دلیرثانی؛ فعالان جنبش زنان ایران چون فرناز سیفی، منصوره شجاعی، طلعت تقی‌نیا، پروین اردلان، نوشین احمدی خراسانی، خدیجه مقدم، علی اکبر خسروشاهی، مریم حسین خواه، کاوه مظفری، ناهید کشاورز، راحله عسگری زاده، نسیم خسروی، محبوبه حسین زاده، امیر یعقوبعلی، دلارام علی، مارل فرخی، ناهید جعفری و سمیه فرید را نیز بر عهده گرفت."


در بخش دیگری از معرفیِ نسرین ستوده، به تلاش های این وکیل و فعال زندانی در «جلوگیری از اعدام کودکان زیر ۱۸ سال و دفاع از برخی متهمان زیر سن قانونی»، «دفاع از فعالان حقوق زنان در کنار ترویج برابری خواهی» و همچنین «دفاع از روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و بازداشت شدگان پس از انتخابات» نیز اشاره شده و دستگیری و ماهها بازداشت و نهایتا محکومیت وی به شش سال حبس و ده سال محرومیت از حرفه‌ وکالت، بعنوان واکنش های حکومت به تلاش های مدنی و مسالمت آمیز و انسانیِ وی، یادآوری گردیده است.


در بخشی دیگر از گزارش، جوایز جهانی اختصاص یافته به این فعال حقوق بشری، از جمله جایزه حقوق بشر «سازمان حقوق بشر بین‌الملل»، جایزۀ کمیته بین‌المللی حقوق بشر ایتالیا، جایزه‌ آزادی بیان (باربارا گلداسمیت) از طرف انجمن قلم، جایزه زنبق طلایی توسط شورای صلح شهر فلورانس ایتالیا و... مورد بازشماری قرار گرفته است.


این موسسه در گزارش تفصیلی خود تاکید کرده است: "مجموع فعالیتها و هزینه های وارده بر این وکیل دادگستری، شهروندیار را بر آن داشت تا خانم نسرین ستوده را به عنوان سومین شهروند نمونه و به عنوان فردی که در دفاع از حقوق شهروندی تلاشهای بسیاری را انجام داده انتخاب نماییم."

 

صالحی: در مورد رابطه با آمریکا مسئولان عالی نظام تصمیم می گیرند

Posted: 07 Oct 2011 05:20 AM PDT

جـــرس: در پی انتقادات برخی مقامات کشور از دیدار وزیر خارجه جمهوری اسلامی با وزیر خارجه بحرین در مقر سازمان ملل در نیویورک، علی‌اكبر صالحی، وزیر خارجه، طی واکنشی اعلام کرد: "طرف مقابل درخواست ملاقات كرده بود و اكنون سفارت‌های دو كشور دایر هستند."


هفته گذشته منابع بین المللی افشا کردند که علی اکبر صالحی با خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر خارجه بحرین دیدار کرده و این دیدار نیز، نخستین ملاقات در این سطح، از زمان بروز اعتراض های مردمی در بحرین و تنش ها میان تهران و منامه بود، که بحرین اعتراض های جمهوری اسلامی به سرکوب اعتراضات داخلی آن کشور را دخالت در امور داخلی خود خوانده و سفیر ایران را از منامه اخراج کرد.


به گزارش ایسنا، صالحی شامگاه پنجشنبه طی نشستی در استان همدان، در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی پیرامون دیدار وزرای خارجه ایران و بحرین و اینکه آیا قرار است كه دیدارهای بعدی نیز صورت گیرد؟ گفت: "ماموریت وزارت امور خارجه این است كه در عرصه بین‌المللی به گونه‌ای عمل كند كه بتواند مصلحت ملی و مصالح امت اسلامی را به خوبی تامین كند. اگر ما اقدامی انجام می‌دهیم در چارچوبی خاص است و اینگونه نیست كه وزارت خارجه سرخود بخواهد كاری را انجام دهد، ولی چون قرار نیست جزئیات مسائل بیان شود، این موضوع را به برداشت خود مردم می‌گذاریم، ضمن اینكه طرف مقابل درخواست ملاقات كرد و ملاقات بسیار خوبی بود و اكنون سفارت‌های دو كشور دایر هستند. "


وی در خصوص سفر محمود احمدی نژاد به پاكستان و اینكه مذاكرات حول چه محورهایی خواهد بود؟ اظهار كرد: فعلا در حال رایزنی هستیم و تاریخ دقیق آن هنوز مشخص نشده است. نشست سه‌جانبه‌ای پیش از این در ایران و افغانستان برگزار شده بود و قرار است نشست بعدی در پاكستان باشد.


صالحی در پاسخ به سئوال
 خبرنگاری كه در مورد برخی حضور فرزند احمدی نژاد  در سفر به نیویورك از او پرسید؛ گفت: مرسوم است كه خانواده رییس‌جمهور وی را همراهی كنند. بسیاری از رییس‌جمهورهایی كه به ایران می‌آیند، همراه با خانواده‌هایشان هستند.

از وزیر خارجه جمهوری اسلامی مجددا سئوال شد كه آیا این امر شامل فرزند نیز می‌شود كه وی پاسخ داد: از خانواده رئیس‌جمهور همسرشان حضور داشتند و البته حرف‌هایی مبنی بر حضور نوه نیز زده شد، اما چرا نگفتند كه ما اشتباه گفتیم، چرا چنین حرف‌های ناصوابی را می‌زنند و افكار عمومی را مشوش می‌كنند. به طور منطقی روسای كشورها وقتی به جایی می‌روند در خیلی از موارد بنا به درخواست خود همراه با خانواده هستند.


خبرنگاری از وزیر امور خارجه دولت دهم درخواست كرد كه در خصوص تلفن قرمز(خط مستقیم ایران و آمریكا) بیشتر توضیح دهد كه وی گفت: این موضوع پیشنهادی بود و بستگی به نظر مسئولان عالی نظام دارد. اگر قرار باشد تصمیمی در خصوص این موضوع گرفته شود، باید توسط شورای عالی امنیت ملی انجام شود.


جایزه صلح نوبل برای سه زن لیبریایی و یمنی

Posted: 07 Oct 2011 06:06 AM PDT

جرس: کمیته تعیین برندگان جایزه صلح نوبل در نروژ روز جمعه، ۱۵ مهرماه، معتبرترین جایزه صلح دنیا برای سال ۲۰۱۱ را به طور مشترک به سه زن از آفریقا و آسیا اعطا کرد: الن جانسون سرلیف و لیما گبووی از کشور آفریقایی لیبریا و توکل عبدالسلام کرمان از کشور یمن.



کمیته جایزه صلح آلفرد نوبل، دانشمند فقید سوئدی، در بیانیه‌ای که روز جمعه در شهر اسلو، پایتخت نروژ، منتشر کرد اعلام کرد که به دلیل «تلاش مسالمت‌آمیز این زنان در راه امنیت زنان دنیا و حق زنان برای مشارکت کامل در ایجاد صلح» تصمیم به اعطای این جایزه به آنها گرفته است. 

به گزارش رادیو فردا، بنا بر اعلام این کمیته، جایزه نقدی صلح نوبل به طور مساوی به این سه زن از کشورهای لیبریا و یمن تعلق خواهد گرفت. 

در بیانیه کمیته صلح نوبل همچنین آمده است: «بدون دستیابی زنان به همان فرصت‌هایی که برای اثرگذاری در تمام سطوح جامعه در اختیار مردان است، به دموکراسی و صلح پایدار در جهان نخواهیم رسید.»

این کمیته الن جانسون سرلیف را «نخستین رئیس جمهور زن آفریقا که به شکل دموکراتیک انتخاب شده» معرفی و اشاره کرده است که خانم سرلیف از سال ۲۰۰۶ که به این مقام رسیده به ایجاد صلح در لیبریا و افزایش توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک کرده است.

خانم سرلیف در گفت‌وگو با شبکه خبری سی‌ان‌ان این جایزه را متعلق به مردم کشورش دانست و گفت که صلحی که به ۱۴ سال جنگ داخلی در کشور لیبریا پایان داد دستاورد زنان این کشور است.  

در همین حال خانم توکل کرمان، برنده یمنی جایزه صلح نوبل و اولین زن عرب برنده این جایزه، نیز پس از دریافت خبر این جایزه در گفت‌وگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس ضمن ابراز خوشحالی از دریافت این جایزه اعلام کرد که آن را به «جوانان انقلابی یمن و مردم یمن» تقدیم می‌کند.

توکل کرمان که مدیر یک گروه مدافع آزادی مطبوعات در یمن است با عنوان «روزنامه نگاران زن رها از زنجیر» تاکنون چندین بار به دلیل فعالیت‌هایش در راه آزادی بیان و مطبوعات و همین طور مخالفتش با علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن، زندانی شده است.

احمد خاتمی: می خواهند در تنور اختلاس نان انتخاباتی بپزند

Posted: 07 Oct 2011 04:28 AM PDT

جـــرس: عضو مجلس خبرگان و خطیب نماز جمعه تهران، با اشاره مجدد به اختلاس بزرگ سه هزار میلیارد تومانی گفت: "برخی در تنور این فساد می خواهند نان انتخاباتی بپزند."


به گزارش فارس، احمد خاتمی در خطبه‌های دوم نماز جمعه تهران تاکید کرد: "جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند از مسائل بین‌المللی جهان اسلام غافل شود؛ زیرا اصل 154 قانون اساسی کاملا به این موضوع تصریح کرد، بنابراین ایران از مبارزه حق طلبان علیه مستکبران در هر نقطه جهان حمایت می‌کند و این اصل قانونی تکلیف نظام را مشخص کرده است که نظام موظف به حمایت از آنهاست."


وی افزود: "نگرانم برخی از مسائل داخلی ما را مشغول کند تا از مسائل جهانی و منطقه‌ای غافل شویم. "


خطیب نمازجمعه تهران، سخنان رهبر جمهوری اسلامی در اجلاس موسوم به «بیداری اسلامی» را "میثاق بیداری اسلامی" ذکر کرد و گفت: "در مجموع این کنفرانس‌ها نشان داد ایران اسلامی از مسائل جهان اسلام غافل نیست؛ این خروش‌های منطقه‌ای قطره‌ای از دریای انقلاب اسلامی بود که از ایران آغاز شد. ایران اسلامی باید الهام بخشی خود را حفظ کند و سخنان رهبری نیز در همین راستا بود."


وی در بخش بعدی سخنان خود، با حمله به تشکیلات خودگردان فلسطینی در ارجاع پروندۀ استقلال کشور فلسطین به سازمان ملل گفت: "توطئه‌ای به نام تشکیل دولت مستقل فلسطین در سرزمین‌های اشغالی در جریان است. دشمن سعی دارد با این ترفند به رژیم غاصب صهیونیست مشروعیت دهد. این یک خیانت بزرگ است ولی ما باید بگوییم که فلسطین همانطور که رهبری گفتند از نهر تا بحر برای فلسطینیان است. "


امام جمعه موقت تهران افزود: "اینک بهار بیداری اسلامی است نه بهار عربی، این عنوان بهار عربی تحریف کننده خیزش‌های‌های اسلامی منطقه است، مقصود دشمن از تکرار عنوان بهار عربی همان انقلاب‌های مخملی است، لذا نباید اجازه داد که صهیونیست‌ها در این وضعیت از مسلمانان امتیاز بگیرند، تصمیم درباره سرنوشت فلسطین فقط در اختیار ملت فلسطین است و لاغیر. "


احمد خاتمی افزود: "نمی‌توانیم از ظلمی که در حق ملت مسلمان منطقه از طرف حکام مستبد با چراغ سبز آمریکا انجام می‌شود بگذریم... کشورهای آنها دچار خفقان شده است، لذا انسانیت و دین ما به ما می‌گوید که در این باره موضع و جانب حق را بگیریم. ملت این کشورها حق رای دارند و آنها خواسته‌ای به جز حقوق خود ندارند."


وی بدون اشاره به سرکوب معترضان و آزادیخواهان در ایران و سوریه، ادعا کرد: "به صراحت به این ملت‌ها می‌گویم طبق قوانین بین المللی نمی‌توانیم در آنجا حضور پیدا کنیم ولی تمام حمایت معنوی خود را نصیب شما می‌کنیم و آرزوی پیروزی شما را داریم."


این عضو مجلس خبرگان، با ابراز شادمانی از تحولات و اعتراضات در انگلیس و آمریکا گفت: "این وقایع باردیگر حقایق سیمای لیبرال دموکراسی غرب را به دنیا نشان داد، اینها که نان دفاع از حقوق بشر را می‌خورند این صحنه‌ها را ببینند. اعتراض این مردم بابت هزینه‌های حملات نظامی دولت آمریکا است که موجب فشار به مردم فقیر آمریکا شده است. که با گاز اشک آور و اسب و موتور سوار و زور جواب آنها را می‌دهند. همه مردم دنیا دیدند که اینها با مردم خودشان اینطور وحشیانه برخورد می‌کند می‌خواهند ناظر حقوق بشر در جهان باشند؟ این خنده دار است، آنها اطفال صغاری هستند که باید قوه عاقله‌ای آنها را کنترل کنند. "


وی در ادامه سخنان خود در خصوص مسائل داخلی و فساد بانکی اخیر گفت: در این پرونده دستگاه قضایی بنا بر تکلیف ذاتی وارد میدان شده است و قصد دارد تمام ابعاد را روشن و متخلفان را مجازات کنند، اینها مایه آرامش و اطمینان مردم به مسئولان قضایی است، لذا مردم منتظر اقدامات عملی دستگاه قضایی هستند و رئیس قوه قضائیه هم تاکید کردند که هیچ خط قرمزی برای برخورد با مفاسد نمی‌شناسند و این بسیار خوب است.


خطیب موقت نمازجمعه تهران ادامه داد: کسانی از این حادثه می‌خواهند با عنوان ادعانامه علیه نظام اسلامی استفاده کنند و چهره نظام اسلامی و ولایی را مشوه جلوه دهند که این یک جفای بزرگ است به خصوص از ناحیه کسانی که در پرونده سیاهشان خیانت فرهنگی و فساد سیاسی و فساد اقتصادی است. اینها می‌خواهند از این فضای به اصطلاح آشفته و تنور داغ این چنینی نان انتخاباتی شان را بپزند.

امام جمعه موقت تهران گفت: "ما چند درخواست داریم اول اینکه از مسئولان نظام می‌خواهیم که صبوری پیشه کنند تا دستگاه قضایی رای خود را اعلام کند و قبل از آن فرا فکنی نکنند. اینکه یک مسئول گناه را به گردن مسئول دیگر بیندازد و آن مسئول تقصیر را گردن دیگری باعث می‌شود که سوژه‌ای به دست بدخواهان داده شود. کسانی که می‌خواهند کل نظام و ارکان آن را بد نام کنند به دنبال این هستند. بنابراین نباید اجماع مرکب علیه نظام اسلامی درست کنیم."

احمد خاتمی در خاتمه همگام با دستور رهبر جمهوری اسلامی جهت سکوت رسانه ها و مسئولین افزود: "درخواست می‌کنیم که رسانه‌ها از التهابات کاذب بکاهند و بستر را برای بررسی دقیق و عادلانه فراهم کنند."

 

Omid Sabz

unread,
Oct 10, 2011, 11:39:50 PM10/10/11
to sabzollahiha

شیرین عبادی: بهار با استقرار دموکراسی می‌آید نه با رفتن دیکتاتور

Posted: 10 Oct 2011 07:09 AM PDT

جرس: شیرین عبادی با اشاره به انقلاب ایران و جنبش‌های منطقه، تاکید کرد:بهار با استقرار دموکراسی خواهد آمد. با رفتن دیکتاتور بهارنخواهد آمد . باید دموکراسی مستقر شود تا بتوان گفت بهار آمده. دیکتاتور ایران در 1357 رفت اما دموکراسی بجایش نیامد.

 

 
 
به گزارش خبرنگار جرس، شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل روز گذشته (یک شنبه) در سخنانی در گوتنبرگ سوئد با اشاره به اهدای جایزه صلح نوبل به سه زن و جنبش های اعتراضی اخیر در کشورهای عربی، گفت : «این اصطلاح "بهار عربی" که رسانه ها برای وقایع منطقه به کار می برند چندان صحیح نیست چرا که بهار با استقرار دموکراسی  خواهد آمد. با رفتن دیکتاتور بهار نخواهد آمد . باید دموکراسی مستقر شود تا بتوان گفت بهارآمده . دیکتاتور ایران در 1979 رفت اما دموکراسی به جای او نیامد.»
 
رییس کانون مدافعان حقوق بشر تاکید کرد: «زمانی که از دموکراسی سخن می گوییم نمی توانیم زنان را فراموش کنیم؛ زیرا نیمی از جامعه را زنان تشکیل می دهند و مهم ترین وجهه دموکراسی حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان است . حکومتی که نیمی از مردمان جامعه را نمیبیند و فراموش می کند را نمی توان دموکرات نامید. برای همین است که می گوییم "بهارعربی" زمانی خواهد رسید که زنان حقوق برابر پیدا کنند.»
 
این مدافع حقوق زنان با طرح این سئوال که «چرا زنان؟» افزود : «برای اینکه زنان آخرین گروهی هستند که به حقوق خود دست پیدا می کنند. اگر زنان به حقوق خود رسیدند آن جامعه به دموکراسی رسیده و صلح و آرامش را تجربه خواهد کرد. به همین دلیل است که لیبریا جزو معدود کشورهای آفریقایی است که ثبات و آرامش را تجربه کرده .»
 
برنده جایزه صلح نوبل سال 2003 میلادی انتخاب دو زن از لیبریا و خانم توکل از کشور یمن را برای دریافت جایزه امسال دارای پبامی مشخص دانست و گفت: «پیام این انتخاب از نظر من این است که در کوران انقلاب و هنگام سیاست حقوق زنان را فراموش نکنید و اگر می خواهید جامعه به آرامش و دموکراسی برسد نگاه کنید به لیبریا. آنها زنان را فراموش نکرده اند . شما هم زنان را فراموش نکنید ! چرا که تجربه انقلاب ایران در 1979 پیش روی همه ی ماست.»
وی در ادامه ضمن تبریک به برندگان جایزه صلح نوبل امسال این انتخاب را بسیار هوشمندانه ارزیابی کرد و به کمیته ی جهانی صلح نوبل هم برای این انتخاب داهیانه تبریک ویژه گفت.
 
عبادی با یادآوری انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 گفت : «همه در آن زمان با تاکید بر رفتن دیکتاتور و ندانستن اینکه چه می خواهیم اشتباه کردیم، ازافراد و احزاب بزرگ و کوچک. همه گفتیم شاه برود. این اشتباه را همه مرتکب شدیم از جمله خود من . اما اینک می خواهم بگویم، پیام جایزه نوبل امسال این است: "فراموش نکنیم حقوق مدنی مقدم است بر حقوق سیاسی". بگویید چه می خواهید. بگویید تساوی و عدالت اجتماعی می خواهید. بگویید سانسور نمی خواهیم و هر کسی این خصایص را داشته باشد را می خواهیم.»
شیرین عبادی در مروری اجمالی بر شرایط حاکم بر جنبش هایی مصر، تونس، یمن و سوریه، شرایط تونس را به مراتب بهتر از مصر دانست و در مورد سوریه گفت : «باکمال تاسف تنها حامی رژیم اسد در منطقه حکومت ایران است که با ارسال نیروی سرکوب، پول، اسلحه و تجهیزات سرکوب به شکل مستقیم دخالت دارد. »
 
این حقوقدان و استاد دانشگاه در بخش دوم سخنان با اشاره به پیوستن ایران و مصوب کردن سه کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی - سیاسی، حقوق کودک و حقوق اجتماعی - اقتصادی در ایران گفت : «اینها پایه های حقوق بشر هستند و دولت ایران این را قبول کرده و متعهد شده آنها را اجرا کند. ما هم همین را می خواهیم نه بیشتر. ما می گوییم همین کنوانسیون ها را اجرا کنید نه بیشتر. اما متاسفانه شاهد هستید که هم قوانین و هم عملکرد حکومت سرشار از تبعیض است.»
 
این وکیل دادگستری و فعال حقوق بشردر ادامه با اشاره به تبعیض های موجود در قوانین از جمله تبعیض براساس قومیت ها، به سرکوب خواست های قانونی اقوام در ایران اشاره کرد و گفت : «اقوام ایرانی از کمترین حقوق بیان شده در قانون اساسی هم برخوردار نیستند.»
شیرین عبادی به تحصن پناهجویان کرد در میدان شهر استکهلم اشارکرد. او شرایط بسیار اسفبار متحصنین را که خود در بدو ورود به استکهلم از آنها ملاقات کرد برای حاضران شرح داد و از همه خواست جدای از هر تفکری از آنها حمایت کنند.
 
وی تبعیض براساس مذهب را در ایران چند لایه و بسیار پیچیده دانست و گفت : «بهاییان با جمعیتی بالغ بر 300 هزار نفر به عنوان بزرگترین اقلیت دینی از تمام حقوق شهروندی خود محروم هستند و تمام اتهامات حکومت علیه آنها تنها به دلیل بهایی بودنشان وارد شده و نه چیز دیگر. کلیمیان و مسیحیان و .... که در قوانین هم جزو ادیان قانونی هستند با تبعیض براساس مذهب مواجه هستند و بر اساس قوانین ارث اگر در خانواده ای یک نفر مسلمان شده باشد تمام ارث به او خواهد رسید!»
 
این فعال حقوق بشر افزود: «تبعیض براساس مذهب به اقلیت ها خلاصه نمی شود و مسلمانان در ایران بی نسیب ازتبعیض مذهبی نیستند. مسلمانان سنی مذهب در تهران از داشتن مسجد محروم هستند و در مناطق سنی نشین بارها و بارها حکومت، مدارس علوم دینی آنها را با خاک یکسان کرده است و در مورد شیعه مذهب ها هم شاهد تبعیض و سرکوب هستیم . برای نمونه دراویش گنابادی که بر اساس آیین خود که البته شیعه هم هستند و از دخالت در سیاست پرهیز می کنند مورد غضب حکومت در ایران قرار گرفته اند.»
 
رییس کانون مدافعان حقوق بشر تاکید کرد: «حکومت در ایران تاب و تحمل هیچ عقیده ای را جز قرائت رسمی خودش ندارد و اعتراض ما فعالان حقوق بشر هم به این رفتارهاست. ما می گوییم شما که برای حوادث فلسطین و افغانستان شکایت ها در سازمان ملل و دیگر نهادها طرح می کنی چرا همان جرایم را در داخل ایران خودت مرتکب می شوی و حقوق بشر در داخل را نادیده می گیرید؟!»
 
وی با اشاره به روز جهانی حقوق کودک دیگر مشکل در قوانین ایران را پایین بودن سن قانونی مسئولیت کیفری دانست و این امر را دلیلی بر اعدام مجرمین زیر 18 سال دانست و گفت : «متاسفانه حکومت ایران این تبعیض های آشکار و نقض قوانین مصوب بین المللی را با گستاخی اعلام می کند و تاکید دارند که این کارها را بر اساس قانون انجام می دهند.»
 
شیرین عبادی با اشاره به خبر اجرای حکم 74 ضربه شلاقِ پیمان عارف، پس از 2 سال حبس و در ساعت آزادی این فعال دانشجویی و روزنامه نگار، این امر را تبعیض در رفتارو اجرای قانون دانست و آن را به شدت محکوم کرد و گفت : «انتقادهایی که وجهه اهانت به رییس دولت دارند امروز در رسانه های خودی حاکمیت منتشر است اما تاب مقاله ی از یک دانشجو را ندارند و او را وحشیانه به شلاق می بندند.»
 
سخنگوی مردم ایران در خارج باشید
شیرین عبادی در بخش آخر سخنان خود پاسخ به سوال چه باید کرد را بیان کرد و خطاب به جمع گفت : «تجربه به من ثابت کرده مهم ترین کاری که در خارج از ایران می توان انجام داد – جدای از از تفکر و حزب و دسته و مرام سیاسی – این است که اطلاع رسانی کنیم؛ نه به خودمان بلکه به جوامع میزبان . به مردم کوچه و بازار. به اروپاییان. به گوش دنیا صدای مظلومیت مردم ایران را برسانیم. بگوییم که در زندان های ما چه می گذرد. بگوییم که روزنامه نگار شجاع ما "عیسی سحرخیز" در دوران زندان فلج شده و بر روی صندلی چرخدار است و اینک در اعتصاب غذا به سر می برد. بگویید در دو سال گذشته 44 وکیل به خاطر وکالت از پرونده های فعالان سیاسی و عقیدتی، روزنامه نگاران و ... خود تحت تعقیب قرار گرفته و تعدادی در زندان هستند و تعدادی آواره کشور های دیگر شده اند.»
 
وی تاکید کرد: «من و شما باید با مردم اروپا سخن بگوییم . اگر امکان دارید سخنرانی برای مردم جوامع اروپایی و سوئدی ها برگزار کنید اگر امکان ندارید خودتان تک به تک با دوستان و همسایه ها سخن بگویید . بگویید چه می گذرد در ایران . یک نفر هم یک نفر است . با دنیای خارج ارتباط برقرار کنید و سخنگوی مردم ایران در خارج باشید . این ها در آرایی که مردم جوامع دموکراتیک به صندوق ها می ریزند تاثیر خواهد داشت .»
 
شیرین عبادی دومین وظیفه برای ایرانیان خارج از کشور را «اتحاد» دانست، اما نه اتحادی که همه تصوری معمول از آن دارند . او در شرح اتحادی که بر آن تاکید می کند گفت : «ما باید مانند یک ارکستر موسیقی عمل کنیم . این اتحاد ما در صدای موزون و مشترک ما تجلی دارد که با سازهای مختلف خواهیم نواخت. ما در پروژه های مشترک می توانیم همراه هم شویم . نیازی نیست که همه دور یک میز بنشینیم . مثال بسیار موفق ما همین شش ماه پیش اتفاق اقتاد و آن عقب نشینی شرکت مخابراتی نوکیا از ایران بود. این آهنگ موزون را همه ی ایرانیان در سراسر دنیا به زیبایی و دلنشینی نواختند. »
برنده جایزه صلح نوبل در جمع ایرانیان ساکن گوتنبرگ دو پروژه جدید را طرح کرد و از همه خواست که در نواختن این آهنگ ها هم راه شوند: نخست، فشار بر اتحادیه اروپایی که سه چهره از سرکوبگران مردم ایران را به جهت انتصاب به سمت وزارت از سیاهه تحریم های بین المللی خارج کرده؛ و دوم، درخواست از شرکت فرانسوی یوتل ست که دو تلویزیون فارسی زبان بی بی سی و صدای آمریکا را به دنبال تبانی با دولت ایران از ماهواره هات برد منتقل کرده است.
وی گفت: «شکل اجرا فرقی ندارد هرکسی به هر شکلی که می پسندد این کار را هماهنگ با این خواست انجام دهد تا شرکت های اروپایی متوجه شوند نمی توانند به خاطر منافع مالی سانسور و سرکوب مردم را رقم بزنند. مملکت ما در اثر این اتحاد و در اثر اینکه ما به صورت یک ارکستر آهنگ واحد آزادی را بنوازیم آباد خواهد شد. آزادی و آبادی را شما به ایران هدیه خواهید کرد.»
 
پیش از سخنان شیرین عبادی شهردار گوتنبرگ، رولف لیندن سخنان کوتاهی را بیان کرد . وی ضمن خوش آمد گویی به شیرین عبادی گفت :اگر چه شما در پاییز و آغاز سرما به گوتنبرگ آمده اید اما مطمئن هستم گرمای دل های ما شب  گرم و دلپذیری برای شما رقم خواهد زد.
شهردارِ سوسیال دموکرات گوتنبرگ حقوق بشر، آزادی و دموکراسی را از ارزش های بسیار مهم دانست و گفت اینها ارزشهایی هستند که همیشه در گوتنبرگ برای آن ها تلاش کرده ، می کنیم و خواهیم کرد.
فرشید فاریابی- گوتنبرگ
 

جبهه مشارکت: گام نخست آزادی زندانیان سیاسی و رهبران جنبش سبز است

Posted: 10 Oct 2011 06:47 AM PDT

جرس: جبهه مشارکت ایران اسلامی با حمایت از مواضع شورای هماهنگی راه سبز امید و سیدمحمد خاتمی، اعلام کرد: آزادی زندانیان سیاسی و از جمله آقایان موسوی و کروبی نقطه عزیمت حکومت برای اصلاح سیاستهای خود و عبور از بحران های کنونی است.  

 

 

به گزارش نوروز در بخش دیگری از  بیانیه جبهه مشارکت ایران اسلامی آمده است: «تداوم حبس زندانیان سیاسی و حصر عزیزان، آقایان موسوی و کروبی که آزادی آنها می تواند طلیعه ای از باز شدن فضا ی سیاسی و گامی در جهت برگزاری انتخابات آزاد باشد، به منزله ی چرخیدن دربر پاشنۀ سابق است که هیچ گره ای از کار اقتدارگرایان باز نخواهد کرد. بازنگری در سیاست سرکوب، حبس و حصر سبب خواهد شد امید به تحقق شرایط افزون و زمینه برای گفتگو جهت بازسازی فضای سیاسی و نشاط بخشیدن به آن آماده گردد.»

 

این بیانیه تصریح می کند: «بازنگری در سیاست سرکوب، حبس و حصر سبب خواهد شد امید به تحقق شرایط افزون و زمینه برای گفتگو جهت بازسازی فضای سیاسی و نشاط بخشیدن به آن آماده گردد.»

 

متن کامل  بیانیه جبهه ماشرکت ایران اسلامی به شرح زیر است :

 

بسم الله الرحمن الرحیم

انتخابات مظهر اراده ملی و حاکمیت ملت بر سرنوشت خود است و هیچ انسان اصلاح طلب و خواستار آبادانی کشور نمی تواند در برابر این امر مهم بیتفاوت باشد.انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، تا کنون، به رغم کاستی های فراوان و تضییع حقوق مردم و نامزدها، به خاطر آرایش خاص نیروهای سیاسی همواره از حداقلهای لازم برای بسته نشدن دریچه های تنفس ملت و دخالت کم و یا گاهی زیاد مردم در سرنوشت خود برخوردار بوده است .اما کودتای سال ۸۸، ضربه ی بزرگی بر اعتماد مردم به نهاد انتخابات بود به صورتی که امروز متأسفانه برای اکثریت مردم عدم شرکت در انتخابات اصل شده است مگر آنکه خلاف آن یعنی سلامت انتخابات تضمین شود .

 

دو سال پس از تقلب بزرگ سال ۸۸، هنوز ارادۀ کافی و لازم در حاکمیت دیده نمی شود که خواستار تلطیف فضای سیاسی و تضمین حداقلهای یک انتخابات آزاد و عادلانه باشد و در حالی که به نظر می رسد تنها راه نجات کشور از
بحرانهای فراگیر و روبه رشد داخلی و خارجی، برگزاری یک انتخابات آزاد و سپردن امور به دست منتخبین واقعی ملت باشد، شاهد تداوم سیاستهای کودتائی دو سال گذشته و حتی در مواردی تشدید آنها هستیم.

شرایط حداقلی اعلام شده برای یک انتخابات قابل مشارکت از سوی مردم توسط جناب آقای خاتمی در حقیقت گشودن راهی پیش پای حاکمیت برای اصلاح سیاستها و آشتی با ملت و پیشنهادی به مردم برای گذشت و مسئولیت پذیری بیشتر و بهره گیری از فرصت انتخابات آیندۀ مجلس برای احیای ظرفیتهای ملی بود که با واکنش مثبت حاکمیت روبرو نشد و اینک ما در استانۀ برگزاری این انتخابات، متاسفانه با شرایطی روبرو هستیم که تداوم آن باعث برگزاری صرفاً صورتی از انتخابات خواهد شد که بی تردید بارخاطر کشور و نظام خواهد گشت.

 

جبهه ی مشارکت ایران اسلامی به عنوان یک نهاد مدنی سیاسی که همواره بر حرکت در چارچوب قانون پای فشرده است و با اتخاذ روشهای مسالمت آمیز درقالب نهادهای مدنی، سر بلندی و عزت کشور را مد نظر داشته است تاسف خود را از چنین وضعیتی اعلام می دارد و نگرانی عمیق خود را برای از دست رفتن معدود فرصتهای پیش رو ابراز می کند.

همه می دانند که سیاست سرکوب و تبدیل فضای سیاسی به میدان نظامی و امنیتی، سیاستی شکست خورده است و کم و بیش بسیاری از مسئولان نظام نیز آنرا احساس نموده اند. اما حرکتی برای تغییر و اصلاح آن مشاهده نمی شود و متاسفانه عقلای قوم در حاشیه نشسته و در تصمیم گیریهای به کنار رانده شده اند. اینک ما با پیشنهادی مشخص برای اصلاح روند برگزاری انتخابات روبرو هستیم و بخصوص با تعیین قدم اول از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید، ارزیابی ارادۀ حاکمیت برای بازیابی اعتماد عمومی و برگزاری انتخابات آزاد وارد مرحله ای شفاف شده است.

 

تداوم حبس زندانیان سیاسی و حصر عزیزان، آقایان موسوی و کروبی که آزادی آنها می تواند طلیعه ای از باز شدن فضا ی سیاسی و گامی در جهت برگزاری انتخابات آزاد باشد، به منزله ی چرخیدن دربر پاشنۀ سابق است که هیچ گره ای از کار اقتدارگرایان باز نخواهد کرد. بازنگری در سیاست سرکوب، حبس و حصر سبب خواهد شد امید به تحقق شرایط افزون و زمینه برای گفتگو جهت بازسازی فضای سیاسی و نشاط بخشیدن به آن آماده گردد.

جبهه ی مشارکت ایران اسلامی با پشتیبانی دوباره از پیشنهادات آقای خاتمی، آزادی زندانیان سیاسی و از جمله آقایان موسوی و کروبی را نقطه عزیمت حکومت برای اصلاح سیاستهای خود تلقی کرده و امیدوارست در این فرصت محدود تصمیماتی کارساز برای عبور از بحرانهای پیش رو گرفته شود.
جبهۀ مشارکت ایران اسلامی

مقام قضایی: حکم اعدام محیط بان در دیوان عالی کشور تایید شده است

Posted: 10 Oct 2011 06:07 AM PDT

ا

جــرس: دادستان یاسوج می گوید: دادگاه کیفری استان فارس هم با رسیدگی به این پرونده حکم قصاص متهم پرونده را تایید کرده است که این حکم این بار به تایید دیوان عالی کشور رسیده است.


به گزارش ایسنا، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان یاسوج با بیان این‌که "حکم دادگاه هم‌عرض درباره محیط‌بان دنا به تایید دیوان عالی کشور رسیده است"، گفت: "پرونده برای اجرای حکم آماده است اما سازمان محیط زیست و افراد خیر دیگری در حال رایزنی برای ایجاد سازش و گرفتن رضایت اولیای دم مقتول هستند."

محمد موسوی‌پور در این باره ادامه داد: این پرونده در دادگاه کیفری استان کهگیلویه و بویراحمد رسیدگی اولیه شد و این دادگاه برای «اسد تقی‌زاده» متهم پرونده حکم قصاص و اعدام با طناب دار را صادر کرد.


وی افزود: "این حکم در دیوان عالی کشور نقض شد و این مرجع قضایی پرونده را به شعبه هم عرض ارجاع کرد، اما به دلیل این‌که دادگاه هم عرض در این استان وجود نداشت پرونده به نزدیک‌ترین شعبه یعنی دادگاه کیفری استان فارس ارجاع داده شد."

دادستان یاسوج گفت: "دادگاه کیفری استان فارس هم با رسیدگی به این پرونده حکم قصاص متهم پرونده را تایید کرده است که این حکم این بار به تایید دیوان عالی کشور رسیده است، ولی ظاهرا سازمان محیط زیست و افراد خیر دیگری در حال رایزنی برای انجام صلح و سازش و گرفتن رضایت اولیای دم شکارچی مقتول هستند."


مجلس حکم اعدام محیط بان دنا در مجلس پیگیری خواهد شد
در همین باره محمد رضا تابش، ریس فراکسیون محیط زیست مجلس در گفت وگو با خبرآنلاین می گوید: این موضوع را در مجلس پیگیری خواهیم کرد. باید بررسی کنیم که برای پشتیبانی از این محیط بان قانونی در نظر گرفته شده یا نه. زیرا مجریان قانون بدون شک پشتوانه های قانونی دارند. مثل ماموران نیروی انتظامی یا سپاه که در حین اجرای قانون پشتوانه های قانونی دارند. اما باید بررسی کنیم که آیا برای محیط بانان هم این پشوانه های قانونی در نظر گرفته شده است یا نه.

تابش با تاکید بر این موضوع که «بدون شک دادگاه و قاضی ماجرا به این مسائل قانونی توجه دارد»، می افزاید: طرف دیگر موضوع نیز افرادی هستند که عزیز خود را از دست داده اند. باید پیگیری های لازم انجام شود. اگرچه باید توجه داشته باشیم که مرجع قضایی مبتنی بر قانون رای خود را صادر کرده است.


تابش درباره این که آیا مجلس برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام اقدامی انجام داده یا نه، می گوید: این مستلزم تحقیق و بررسی بیشتر است که در مجلس باید آن را پیگیری کنیم. ما باید بررسی کنیم که آیا حمایت های قانونی از محیط بانان مد نظر قرار گرفته و آیا قاضی به این مورد توجه داشته است؟

 

تابش درحالی سخن از پیگیری و بررسی این موضوع می زند که تنها دو هفته دیگر به اجرای حکم اعدام زمان باقیست.


رییس فراکسیون اقلیت مجلس در ادامه تاکید می کند: من نمی خواهم در کار دستگاه قضایی دخالتی داشته باشم. چون به هر حال قاضی با علم به قانون اقدام به صدور رای کرده است. اما فکر نمی کنم این موضوع قتل عمد محسوب بشود. به هر حال باید ملاحظات رعایت شود. باید به نحوی باشد تا خدشه و خللی در کار مامورانی که در این مناطق سخت در حال انجام وظیفه هستند و از میراث طبیعی کشور پاسداری می کنند، به وجود نیاید. به گونه ای نشود که دست کسی در عرصه طبیعت و حفظ میراث طبیعی به کار نرود و ماموران دیگر انگیزه لازم را برای دفاع و پاسداشت طبیعت نداشته باشند. بی توجهی به این موضوع می تواند تخریب وسیع محیط زیست را به دنبال داشته باشد.

 

 

در 10 سال اخیر این بیستمین موردی است که دو طرف در درگیری کشته شده اند
علی سمیعی سرپرست دفتر حقوقی سازمان حفاظت محیط زیست هم در گفت وگو با خبرآنلاین می گوید: تلاش ها برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول همچنان ادامه دارد و این امید وجود دارد که خانواده مقتول که اجحاف بزرگی در حق شان روا شده محیط بان سازمان محیط زیست را که هیچ تعمدی در ارتکاب قتل نداشته مورد عفو قرار دهند.

 

او ادامه می دهد: " در 10 سال اخیر این بیستمین موردی است که دو طرف در درگیری کشته شده اند. اجرای قوانین و مقررات به شکل صحیح می تواند مانع چنین اتفاق ناراحت کننده ایی شود چنانچه محیط بانان تحت نظارت دادگستری دوره های آموزشی را می بینند و برای به کارگیری سلاح و برخورد با متخلف از آن استفاده می کنند. وقتی تخلفی رویت می شود محیط بان ابتدا نیاز به اعلام «ایست»، سپس تیر هوایی و در صورت افاقه نکردن تیراندازی به سمت کمر به پایین متخلف دارد و در صورت «ضرورت» شلیک به صورت جدی انجام می شود. محیط بانان تنها زمانی می توانند از اسلحه خود بطور مستقیم استفاده کنند که مورد هجوم و در خطر مرگ قرار گرفته باشند و از تیراندازی مستقیم به سمت طرف مقابل منع شده اند. نباید به خاطر یک حیوان یک انسان کشته شود و این در قانون ذکر نشده است اما چنین اتفاقاتی به دلیل وضع شغلی محیط بانان محیط زیست رخ می دهد. ما نمی توانیم این قانون را تغییر دهیم اما ما در تلاش هستیم با دفاع از محیط بانان زمینه حفاظت بهتر مناطق حفاظت شده کشور را فراهم کنیم."

 

گفتنی است، «اسد تقی‌زاده» محیط بان اداره کل محیط زیست کهگیلویه و بویر احمد مرداد 1386 در منطقه حفاظت شده دنا و در پی درگیری با 5 شکارچی غیرمجاز به سمت آن‌ها تیراندازی می‌کند که در نتیجه این تبادل آتش، یک نفر از شکارچیان کشته می‌شود.

 

او از 4 سال پیش تاکنون در زندان به سر می‌برد، این درحالی است که وی در حال انجام وظیفه بوده و بر اساس قانون محیط‌بانان در حال انجام ماموریت، ضابط خاص دستگاه قضایی محسوب می‌شوند.



وزیر کشور: با این ترافیک کاری وقتی برای توجه به مسایل حاشیه‌ای نداریم

Posted: 10 Oct 2011 05:26 AM PDT

واکنش به خبر برکناری

جـــرس: وزیر کشور درخصوص خبر برکناری‌اش که چندی پیش توسط برخی از رسانه‌ها اعلام شده بود، گفت: "من و همکارانم با قدرت و قوت کامل در حال پیشبرد ماموریت‌های دولت هستیم و با این ترافیک کاری وقتی برای توجه به مسایل حاشیه‌ای نداریم و فضای سیاسی کشور یکی از بهترین فضاهای انتخاباتی خواهد بود."


به گزارش مهر، مصطفی محمدنجار وزیر کشور روز دوشنبه هجدهم مهر ماه، در حاشیه همایش فرمانداران سراسر کشور در نشستی خبری درخصوص خبر برکناری‌اش که چندی پیش توسط برخی از رسانه‌ها اعلام شده بود اظهار داشت: "بنده و همکارانم با قدرت و قوت کامل در حال پیشبرد ماموریت‌های دولت خدمتگزار هستیم و به چنین حاشیه‌هایی نیز توجه نداریم. "


وزیر کشور دولت احمدی نژاد اضافه کرد:‌ برای برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی فعالیت‌های خوبی را آغاز کرده‌ایم به طوری که تا کنون سه نشست کشوری داشته‌ایم و با این ترافیک کاری وقتی برای توجه به مسایل حاشیه‌ای نداریم.


گفتنی است طی هفته گذشته، خبرهایی مبنی بر احتمال برکناری وزیر کشور انتشار یافته بود، که از جمله سایت «الف»، متعلق به احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس نوشت "گروه انحرافی" یک سناریو مطرح کرده که بر اساس آن، این گروه با "تعیین سرپرست برای وزارت کشور، سه ماه قبل از انتخابات می تواند ابتکار عمل را از مجلس گرفته و مهمترین نهاد نظارتی را در مقابل کار انجام شده قرار دهد."


وزیر کشور در پاسخ به اين سئوال که جدول زمانبندی انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی به چه شکل برگزار خواهد شد، گفت: "ستاد انتخابات در وزارت کشور کار خود را از چندی قبل آغاز کرده و از سوم دی ماه سال جاری دستور شروع رسمی انتخابات را صادر خواهیم کرد. ثبت نام از کاندیداها برابر ماده 45 قانون انتخابات از سوم دی‌ماه به مدت یک هفته تا نهم دی‌ماه سال جاری ادامه خواهد داشت.


سردار پاسدار محمدنجار اضافه کرد: از 10 تا 19 دی ماه سال جاری نیز، برای احراز صلاحیت کاندیداهای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بررسی خواهد شد و زمان شروع تبلیغات انتخاباتی از 4 تا 10 اسفند ماه سال جاری خواهد بود.

وی افزود: "اگر کاندیدایی خارج از جدول زمان بندی شده اقدام به تبلیغات انتخاباتی کند با آن به شدت برخورد خواهیم کرد. البته تمام تلاش ما این است که فضای انتخابات فضایی با شور و نشاط باشد و همه گروه‌های سیاسی در یک فضای سالم و آرام بتوانند به انجام رقابت انتخاباتی بپردازند. "


وی با بیان اینکه فرمانداران ما به عنوان سربازان ولایت و دولت در خط مقدم خدمتگزاری به ملت و دولت هستند، ادامه داد: "فرمانداران با صیانت از آراء مردم و با رویکرد عدالت محورانه کار خود را برای برگزاری هرچه باشکوه‌تر انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی انجام خواهند داد."

محمدنجار در بخش دیگری از سخنانش در خصوص بحث تقلب که وی با عنوان "شبهه تقلب در انتخابات"، مطرح کرد، مدعی شد:"به نظر من فضای سیاسی کشور یکی از بهترین فضاهای انتخاباتی خواهد بود چرا که ما طی 30 سال گذشته انتخابات بسیاری را برگزار کرده‌ایم که حاصل آن تجارب ارزشمندی برای دست اندرکاران امر انتخابات بوده است. "


درحالیکه شرایط انتخابات آزاد و منصفانه تحقق نیافته، وزیر کشور دولت احمدی نژاد همچنین با ادعای اینکه قطعاً انتخابات نهمین دوره مجلس شورای  با شکوه هرچه تمامتر و بدون هیچ حاشیه‌ای در اسفندماه سال جاری برگزار خواهد شد، مدعی شد: " نظام ما نظامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است ضمن اینکه حضور مردم در صحنه و برگزاری انتخابات جزء نمادهای اقتدار ملی کشور به حساب می‌آید.
دشمن نیز از حضور مردم در صحنه ضربه خورده و می‌خواهد با ایجاد تردید در امر انتخابات مردم را مایوس کند اما همانند گذشته ناکام خواهد ماند زیرا مردم ما هوشیار هستند و به القائات کاذب دشمنان توجهی نخواهند داشت. "


وی در ادامه در خصوص دخالت برخی گروه‌های دولتی در امر انتخابات نیز ادعا کرد: "با توجه به اینکه دولت تجارب خوبی را از برگزاری انتخابات داشته است به طوری که 4 انتخابات در دولت نهم برگزار شده است که در هر کدام از آنها افزایش مشارکت مردم را داشته‌ایم. "


محمدنجار با ادعای اینکه دولت "همچون گذشته امانت دار آراء‌مردم در انتخابات خواهد بود"، گفت: "رویکرد این دولت رویکرد عدالت محورانه است و همچون انتخابات گذشته هر اقدامی را که جهت صیانت از آراء مردم باشد انجام خواهد داد و اجازه نخواهیم داد که عده‌ای با انجام سیاه نمایی و القائات کاذب خدشه‌ای به انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی وارد کنند. "

وی در ادامه در خصوص برگزاری رایانه‌ای انتخابات نیز گفت: "در این رابطه تمهیداتی اندیشیده شده است و برای اولین بار است که در 10 درصد از حوزه‌های انتخابیه سراسر کشور مکانیزم اخذ رای به صورت رایانه‌ای خواهد بود. البته بخش اعظم کار انتخابات که شامل مکانیزم‌های زیرساختی می‌شود به صورت رایانه‌ای برگزار می‌شود اما منظور ما آن قسمتی از انتخابات است که شامل اخذ رای از مردم باشد."


محمدنجار در ادامه در خصوص ایجاد زمینه برای رقابت عادلانه میان اصولگرایان با اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نیز ادعا کرد: "همه تلاش ما برای مشارکت حداکثری مردم است و بر این اساس شور و نشاط انتخاباتی مردم برای ما بسیار مهم است و هرچه شور و نشاط مردم برای شرکت در انتخابات بالاتر رود این موضوع برای ما نیز بهتر خواهد بود. لذا همه سلایق سیاسی که در چارچوب قانون فعالیت می‌کنند می‌توانند در این انتخابات حضوری فعال داشته باشند و ما نیز از فعالیت آنها حمایت خواهیم کرد. "

وی با ادعای مجدد اینکه رویکرد ما در انتخابات رویکردی عدالت محورانه است، گفت: "در 4 انتخاباتی که در دولت نهم برگزار کردیم افزایش مشارکت مردم را داشته‌ایم به طوری که در آخرین انتخابات یعنی انتخابات ریاست جمهوری افزایش 23درصدی مشارکت مردم در انتخابات را شاهد بودیم. "

 


نهاوندیان: گروه اختلاسگران چهار هزار وهفتصد میلیارد تومان دارایی دارند

Posted: 10 Oct 2011 04:56 AM PDT

جـــرس: در حالیکه نشست مجلس شورای اسلامی برای بررسی اختلاس بزرگ بی‌نتیجه پایان یافته، عضو کمیسیون اصل 90 مجلس دلیل تصویب نشدن گزارش سو‌استفاده در سیستم بانکی در این کمیسیون را ناکافی بودن مدارک دانست و بدون اشاره به دستور رهبری جهت "سکوت پیرامون موضوع اختلاس" مدعی شد: "این گزارش بیشتر یک پیش‌نویس اولیه بود."


همزمان، دبیر و سخنگوی شورای گفت و گوی بخش خصوصی و دولتی، پس از پایان نشست این شورا، در جمع خبرنگاران اعلام کرد "طبق گزارشی كه بانك مركزی در این نشست ارائه كرده، گروه اختلاس‌گران دارایی‌هایی نیز دارند كه براساس آنچه اظهار شده این میزان چهار هزار و 700 میلیارد تومان است."


در همین زمینه، بر خلاف آنچه دادستان کل کشور (مسئول و ناظر بر پروندۀ اختلاس) میزان سوء استفاده را سه هزار میلیارد تومان اعلام کرده بود، وزیر اقتصاد در پاسخ به سوالی پیرامون آخرین جزییات اختلاس سه هزار میلیارد تومانی مدعی شد: "رقم تخلف بانکی اخیر 1700 میلیارد تومان بوده است، 25 درصد این رقم از متخلف پس گرفته و به بانکها عودت داده شد."


دلیل عدم تصویب گزارش علل اختلاس
گفتنی است، نشست فوق‌العاده کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی که صبح شنبه شانزدهم مهر ماه با حضور رؤسای کمیسیون قضایی، اقتصادی و برنامه و بودجه مجلس به منظور بررسی و جمع‌بندی گزارش کمیته ویژه از اختلاس سه هزار میلیاردی تشکیل شده بود، بدون نتیجه پایان یافت، که یک عضو کمیسیون اصل 90 مجلس دلیل تصویب نشدن گزارش سو‌استفاده در سیستم بانکی در این کمیسیون را ناکافی بودن مدارک دانست و بدون اشاره به هشدارهای مقامات ارشد جهت راهبردِ سکوت در زمینه اختلاس، مدعی شد: "این گزارش بیشتر یک پیش‌نویس اولیه بود."


به گزارش خبرآنلاین، غلامرضا اسد‌اللهی گفته است: "گزارش بعد از گفت‌وگو با مسئولان مرتبط تهیه شد كه بعد از قرائت آن، اعضا نقطه‌نظرات خود را درباره آن بیان كردند و بحث‌های خوبی در این زمینه صورت گرفت.
وی با بیان اینكه یك گزارش تا زمانی كه نهایی می‌شود ممكن است 6 یا 7 بار دچار تغییردر جزئیات شود، گفت: برخی نكاتی را كه اعضا درباره این گزارش بیان كردند، تغییر خوبی در محتوای آن ایجاد کرد و می‌تواند در گزارش نهایی مؤثر باشد.


اسد‌اللهی درباره اینكه با توجه به جمع‌بندی‌هایی كه تاكنون از مسئولان نهاد‌های مختلف داشته‌اید فكر می‌كنید ساختار‌های بانكی دچار مشكل است یا تخلف اخیر ناشی از سو‌ رفتار‌های فردی است؟، ادعا کرد: "بیشتر‌ تخلفاتی كه احراز شده مربوط به افراد است. البته برخی‌ ساختار‌ها هم نارسایی‌هایی دارد. ولی اینكه بخواهیم همه مشكل را به ساختار‌ها برگردانیم حرف غلطی است. چراكه زمینه‌سازی‌هایی برای این سو‌استفاده از ناحیه افراد انجام شده است."

 دبیر كمیسیون اصل 90 مجلس در پاسخ به اینكه آیا اتهاماتی كه نسبت به دفتر احمدی نژاد درباره كمك به فرد خاطی عنوان می‌شود، صحت دارد؟، گفت: "ما در حال جمع‌آوری اسناد مستند هستیم البته ممكن است از 10 جا به یك فرد نامه بنویسند. باید كسی كه مسئول هست پاسخگو باشد."


وی گفت: در ماجرای اخیر برخی بانك‌ها علی‌رغم اینكه تهدید شده‌اند، حاضر به كار غیر‌قانونی نشده‌اند. ولی برخی بانك‌ها حتی منتظر این نامه‌ها بوده‌اند تا به فرد متهم تسهیلات بدهند.

 اسد‌اللهی درباره‌ اینكه اگر ارتباطات برخی نزدیكان دولت در این پرونده اثبات شود، حكم آنها چیست؟، اظهار داشت: تصمیم‌گیری در مورد این موضوعات با دستگاه قضایی است. اینكه آیا اتهام، معاونت در جرم باشد یا هر عنوان دیگری، با دستگاه قضایی است. اما اینكه برخی توصیه‌ها در این پرونده از سوی دفتر رئیس‌جمهور وجود دارد، صحیح است.


دبیر كمیسیون اصل 90 مجلس درباره گزارش شكایت رئیس‌جمهور كه اخیراً در مجلس قرائت شد و برخی نمایندگان معتقد به اعمال تغییراتی در آن بودند، هم اظهار داشت: اینگونه نیست كه هر گزارشی توسط فردی بخواهد تغییر كند! گزارش كمیسیون اصل نود، قبل از قرائت در صحن علنی، در خود كمیسیون قرائت می‌شود و فرآیند تصویب را می‌گذراند و همه اعضا باید درباره آن نظر بدهند. اگر قرار به تغییر در گزارش کمیسیون باشد، نیاز به رأی دو سوم اعضای كمیسیون دارد.


دارایی ها چهار هزار و 700 میلیارد تومان است
به گزارش ایسنا، روز دوشنبه 18 مهر ماه، محمد نهاوندیان، دبیر شورای بخش خصوصی و دولت، پس از پایان نشست این شورا در جمع خبرنگاران حضور پیدا کرد و در رابطه با جزییات این نشست توضیح داد و گفت: " طبق گزارشی كه بانك مركزی در این نشست ارائه كرده، گروه اختلاس‌گران دارایی‌هایی نیز دارند كه براساس آنچه اظهار شده این میزان چهار هزار و 700 میلیارد تومان است، البته ارزیابی دقیق این داده‌ها باید مورد تایید قرار گیرد."


بر اساس گفته های سخنگوی شورای گفت و گوی دولت و بخش خصوصی، بنا بر این نیست که کارخانه های درگیر اختلاس بی سرپرست باقی بمانند و گفت: " 52 كارخانه با 20 هزار كارگر تحت این مجموعه بوده‌اند كه با این اتفاقات این واحد‌ها با حكم قضایی شكل خاصی یافته‌اند. اما ما نمی‌خواهیم كه این واحد‌ها بی‌سرپرست بمانند و آمادگی خود را در تعیین سرپرست این كارخانه‌ها اعلام كرده‌ایم."


نهاوندیان از جمله شركت‌های مرتبط با این گروه را 38 كارخانه بخش فولاد كشور از جمله فولاد لوسان و شركت فولاد ملی صنعتی خوزستان ذكر كرد و گفت: " با این سوء‌استفاده‌هایی كه از فضای رانتی صورت گرفته، ذهن ما به ریشه‌های این سوء‌استفاده‌ها سوق می‌یابد كه باید آنها را بخشكانیم. فساد نتیجه‌ شرایطی است كه در یك اقتصاد افراد می‌توانند با یك ارتباط خاص از یك امكان خاص استفاده كنند."


او در پاسخ به سوالی مبنی بر این‌كه آیا از گروه اختلاس‌گران شركتی دارای كارت بازرگانی بوده است؟ اظهار كرد: "واحد داماش از اتاق بازرگانی رشت كارت بازرگانی داشته، اما حوزه فعالیت آن براساس گزارش‌ها بسیار كوچك‌تر از آن بوده كه بعدا این موضوع معلوم شد. علت این اطلاع هم این بود كه مدتی قبل برخورداری از برخی حمایت‌ها نسبت به این واحد گزارش شده بود.."


رقم تخلف بانکی اخیر 1700 میلیارد تومان بوده است
هفته گذشته، غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و ناظر پروندۀ اختلاس بزرگ، طی مصاحبه ای تلویزیونی، میزان اختلاس ( به زعم وی سوء استفاده) را – برخلاف ادعای برخی ها- همان سه هزار میلیارد – و نه کمتر- اعلام کرد، که امروز، دوشنبه 18 مهر ماه، وزیر امور اقتصادی و دارایی با اعلام اینکه رقم تخلف بانکی اخیر 1700 میلیارد تومان بوده است، مدعی شد: "25 درصد این رقم از متخلف پس‌گرفته و به بانک‌ها عودت داده شد. "


به گزارش فارس، شمس الدین حسینی در جمع خبرنگاران در حاشیه نشست شورای گفت‌و‌گوی دولت و بخش خصوصی افزود: "از مجموع 1700 میلیارد تومان، 75 درصد باقی مانده یعنی حدود 1300 میلیارد تومان هم در حال بازپس‌گیری است"

 گفتنی است، اکثر منابع بانکی، قضایی و بازرسی کشور، تاکنون مبلغ اصلی این اختلاس را حدود همان سه هزار میلیارد تومان اعلام کرده بودند.


بیش از سی کشته در جریان تظاهرات  اعتراضی روز گذشته مردم سوریه

Posted: 10 Oct 2011 05:39 AM PDT

جرس: در ادامه اعتراض مردم سوریه به حکومت بشار اسد، مخالفان حکومت سوریه می‌گویند بیش از ۳۰ نفر در اعتراض‌های روز یکشنبه در نقاط مختلف این کشور کشته شده‌اند.



گروه "ناظر بر حقوق بشر سوریه" مستقر در بریتانیا می‌گوید ۱۴ غیر نظامی و ۱۷ مامور امنیتی در میان کشته‌شدگان هستند.

به گزارش بی بی سی از این گروه، هفت غیرنظامی در مرکز شهر حمص جان خود را از دست داده‌اند و شماری از نیروهای امنیتی و نظامی نیز در درگیری با سربازان شورشی که از تیراندازی به سوی مردم امتناع می‌کردند، کشته شده‌اند.

بر اساس گزارش دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد، از زمان آغاز اعتراض‌ها به حکومت بشار اسد در ماه مارس تاکنون بیش از ۲۹۰۰ نفرجان خود را از دست داده‌اند.
"کمیته هماهنگی محلی" که مسئول هماهنگ کردن اعتراض‌ها در داخل سوریه است، در بیانیه‌ای اعلام کرده است: "شهر حمص به صحنه جنگ بدل شده است. صدای بمب و انفجار در تمام شهر شنیده می‌شود و تیراندازی با سلاح‌های سنگین در جریان است."

بنا بر این بیانیه "خانه‌های بسیاری ویران شده است... نیروهای امنیتی و شبه‌نظامیان طرفدار حکومت از سوار کردن زخمی‌ها به آمبولانس‌ها جلوگیری می‌کنند."
گروه ناظر بر حقوق بشر سوریه می‌گوید نظامیان شورشی در سه حمله هماهنگ به سه پاسگاه ارتش در شمال استان ادلب هشت سرباز را کشته‌اند.


هشدار نسبت به شناسایی شورای ملی سوریه

کمیته‌های هماهنگی محلی، بازوی داخلی "شورای ملی سوریه" است که چندی پیش برای ایجاد جبهه‌ای مشترک علیه بشار اسد، رئیس جمهور سوریه تشکیل شد.
در همین حال روز یکشنبه دولت سوریه نسبت به شناسایی شورای ملی سوریه از سوی کشورهای دیگر هشدار داد.
این شورا، متشکل از گروه‌های مخالف بشار اسد نسبت به رسمیت شناختن آن از سوی برخی کشورها، طی هفته‌های آینده ابراز امیدواری کرده است.
ولید معلم، وزیر خارجه سوریه در یک کنفرانس خبری در دمشق هشدار داد که هر کشوری که این "شورای غیر قانونی" را به رسمیت بشناسد، با اقدامات تلافی‌جویانه رو به‌رو خواهد شد.

سیداحمد خاتمی:  لجاجت نکنید و در انتخابات شرکت کنید

Posted: 10 Oct 2011 05:26 AM PDT

جرس:سیداحمد خاتمی خطاب به کسانی که نمی خواهند در انتخابات شرکت کنند گفت: لجاجت نکنید و به ملت بپیوندید.

 سيد احمد خاتمی در گفت‌وگو با ايسنا بدون نام بردن از گروههای اصلاح طلب اظهار داشت:هنوز چند ماه به انتخابات مانده و کسانی در پی آن هستند با مطرح کردن زمزمه‌ی عدم حضور در انتخابات فضای سردی را برای انتخابات ترسيم کنند و از حضور با شکوه مردم بکاهند و به نظر می‌رسد اين خط در ادامه‌ی خط فتنه سال ۸۸ است. وی گفت: در مسير اشتباه خود لجاجت نکنيد و هر چه زودتر به ملت بپيونديد که بيش از اين منفور نشويد.

 

وی ادعا کرد: اما اين نکته هم گفتنی‌ است که نبايد اين توقع را به وجود آورد که اگر مشارکت از ۸۵ درصد کمتر شد، مردم بريده‌اند. پيوسته در اين ۳۰ انتخابات حضور مردم فراز و نشيب داشته، ولی آنچه که مهم است اين است که مردم به فضل خداوند به نظام وفادار هستند و در صحنه‌های ضروری به صحنه می‌آيند.

خاتمی بدون اشاره به تلاش حاکمیت در جلوگیری از فعالیتهای سیاسی در ادامه گفت: از طرفی ديگر بايد منافع نظام را برتر از منافع شخصی ديد و اين‌که کسانی به خاطر منافع حزبی و گروهی خود منافع نظام را به تاراج ببرند، اين خيانت به ملت است.

 

دومین نشست برادران لاریجانی با احمدی نژاد طی یک ماه

Posted: 10 Oct 2011 05:12 AM PDT

جرس: در کمتر از یک ماه  رؤسای قوای سه‌گانه بار دیگر تشکیل جلسه دادند و بر استمرار این جلسات تاکید کردند. 

به گزارش فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی که میزبان نشست مشترک امروز سران سه قوه بود، با تأکید بر اینکه تداوم جلسات باعث نزدیک شدن دیدگا‌ه‌های سران سه قوه خواهد شد، اظهار داشت: بر خلاف اعلام برخی رسانه‌ها، جلسات مشترک میان رؤسای سه قوه به صورت مستمر و بدون تأخیر در حال برگزاری است اما برخی از جلسات رسانه‌ای نمی‌شود.

محمود احمدی‌نژاد نیز در ابتدای حضور در این نشست، بر برگزاری خوب و مفید این جلسات و تداوم آن تأکید کرد.

همچنین صادق آملی‌لاریجانی رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه در این جلسات مهم‌ترین موضوعات داخلی و خارجی که نیاز به بررسی بیشتری دارند، مطرح و مورد بحث قرار می‌گیرد، تصریح کرد: این جلسات از این جهت که سران سه قوه رو در رو با هم سخن می‌گویند و امکان حل و فصل بسیاری از موضوعات به شکل بهتری فراهم است، اهمیت بسیاری دارد.
 

فرمانده ناجا: در ایران احساس امنيت افزایش یافته است

Posted: 10 Oct 2011 05:03 AM PDT

جرس:همزمان با اعلام افزایش جرایم عمومی در کشور، فرمانده نيروی انتظامی گفت: "با وجودی که جرايم جنايی در دنيا روبه رشد است، اما نرخ پايين جرايم جنايی در ايران و همچنين سرعت بالای کشف جرم و برخورد قاطع با متهمان، در مجموع باعث افزايش احساس امنيت شده است."


به گزارش خبرآنلاين، سرتيپ اسماعيل احمدی مقدم  در ديداری با سفرا، کارداران و مسوولان سازمان های بين الملل حاضر در ايران همچنين گفت: " تلاش می کنيم مسائل اجتماعی را امنيتی نبينيم و حتی به مسائل امنيتی هم، نگاه اجتماعی، داشته باشيم. اين نگاه افزايش اعتماد عمومی به پليس را به همراه داشته است."

 


او همچنين درباره همکاری های بين المللی و منطقه ای پليس گفت: در سال های اخير اقدامنات خوبی در حوزه همکاری منطقه ای داشتيم، برگزلری ۵ اجلاس و ۵ دوره اموزشی با همکاری پليس اينترپل از نمونه های آن است."
فرمانده پليس  گفت: "تلاش های بسيار برای مبارزه با مواد مخدر شده است. تدابير ايران باعث شده انتقال مواد مخدر از ايران به نحو قابل توجهی کم شود، به طوری که در ۶ ماه گذشته؛ ۲۵۰ تن کشفيات انواع مواد مخدر داشتيم."
به گفته سردار احمدی مقدم، ۸۴ درصد موارد کشف شده در نوار مرزی و يا استان های مرزی کشف شده است و تنها ۱۷۶ درصد در مناطق مرکزی ايران کشف شد: "با توجه به افزايش۴۰ درصدی توليد مواد مخدر در افغانستان، خوشبختانه، با اقدامات خوبی که برای انسداد مرزها شده، روند انتقال مواد مخدر از طريق ايران کاهش داشته است."

 

اتحادیه اروپا: جمهوری اسلامی اجرای حکم اعدام را متوقف کند

Posted: 10 Oct 2011 03:44 AM PDT

جـــرس: اتحادیه اروپا در گزارش سالیانه خود درباره وضع حقوق بشر در سال 2010، به وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی نیز پرداخته و توجه ویژه ای به مجازات اعدام داشته و با بیان اینکه "مجازات اعدام در ایران برای جرایم غیر مهم نیز به اجرا در می آید"، از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است اجرای حکم اعدام را با هدف الغای آن متوقف کند."


تارنمای «جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران»، به مناسبت دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، متن فارسی و کامل این بیانیه را منتشر کرده است:


در طول سال 2010، اتحادیه اروپا با صدور بیانیه های عمومی و اقدامات مختلف در تهران و پایتخت های کشورهای اروپایی، از ایران خواستار رعایت تعهدات بین المللی حقوق بشری آن کشور شد. اتحادیه اروپا نقض حقوق بشر شامل سرکوب اعتراض های مسالمت آمیز، دستگیری های خودسرانه، بدرفتاری با بازداشت شدگان، حق محاکمه عادلانه، تبعیض علیه زنان، اقلیت های مذهبی و قومی، از جمله محاکمه رهبران بهایی، را در این اقدامات مطرح کرد. اتحادیه اروپا در روز 12 ژوئن (22 خرداد)، سالگشت انتخابات ریاست جمهوری 1388، بیانیه جامعی در باره وضع حقوق بشر در ایران منتشر نمود.


گفتگوهای اتحادیه اروپا با ایران که از دسامبر 2006 با فسخ دور پنجم گفتگوها از طرف ایران به حال تعلیق در آمده بود، در سال 2010 همچنان مسکوت ماند. اتحادیه اروپا آمادگی خود را برای بحث در باره حقوق بشر با ایران اعلام کرد به شرط این که ایران تعهد واقعی به مشارکت جدی خود را نشان دهد. اما این مساله در سال 2010 رخ نداد.


در سراسر سال 2010، و در پی انتخابات ریاست جمهوری 1388، وخامت اوضاع حقوق بشر در بدترین حالت از سال 1979 (1357) به بعد ادامه یافت. آزار و اذیت، دستگیری و زندانی کردن روزنامه نگاران، وکلای دادگستری، مدافعان حقوق بشر، رهبران مخالف، دانشجویان و افرادی که خواهان حقوق مشروع خود بودند به برقراری فضای فراگیر ترس انجامید. مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران، رهبران سیاسی، اقلیت ها و دانشجویان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، زندانی و گاهی اعدام شدند. شکنجه و بدرفتاری با بازداشت شدگان امری روزمره بود که با معافیت مرتکبان از مجازات در جریان بود. زنان پیوسته با تبعیض در قانون و عمل روبرو بودند.


محدودیت های شدید بر آزادی بیان و حق تجمع و تشکل مسالمت آمیز ادامه یافت. در سالگشت انقلاب اسلامی در 22 بهمن ـ که برای بسیاری از ایران باید نماد پیشرفت در آزادی ها و حقوق اساسی باشد ـ نمایندگان عالی اتحادیه اروپا از این که شمار زیادی از ایرانیان از بیان عقیده خود منع شده اند نگرانی خود را ابراز کردند. «صحنه های سرکوب خشونت بار امروز بخشی از روند چندماه گذشته است. حمله خشونت آمیز به افرادی که خواهان حقوق بنیادی آزادی بیان و تجمع هستند به بهای بی اعتمادی مردم و جامعه بین المللی به رژیم تمام شده است.»


با وجود این دولتمردان به محدود کردن امکان دسترسی به منابع اطلاعاتی در بیرون از ایران، مثل اینترنت، ادامه دادند. در برنامه های بین المللی رادیویی و تلویزیونی اختلال رخ داد. کنترل تلفن و پیامک ها و ئی میل ها امری روزمره بود. در ماه ژانویه، دولتمردان تماس ایرانیان را با تقریبا 60 موسسه و سازمان خبری در خارج از ایران ممنوع کردند. کسانی که هنوز می خواستند با چند رسانه بزرگ فارسی زبان در باره حقوق بشر سخن بگویند مورد تهدید و آزار ماموران امنیتی قرار گرفتند. بسیاری از ایرانیان برای بیان نظریات خود به وبگاه های شبکه های اجتماعی روی آوردند. در مارچ 2010، شورای اتحادیه اروپا نگرانی عمیق خود را از اقدامات دولتمردان ایران برای جلوگیری از ارتباط آزاد شهروندان و دریافت اطلاعات از طریق تلویزیون، رادیو، ماهواره و اینترنت ابراز کرد.


به کارگیری روزافزون حکم اعدام در ایران به عنوان ابزار ارعاب مخالفان سیاسی، در مغایرت با حداقل موازین بین المللی، موضوع نگرانی ویژه دیگری بود. بر خلاف حقوق بین المللی، مجازات اعدام برای اعمالی به کار گرفته می شد که در ردیف مهمترین جرایم به شمار نمی روند، از جمله جرایم مربوط به قاچاق مواد مخدر یا اتهام های مبهم مربوط به امنیت ملی شامل محاربه ("دشمنی با خدا").


افزایش شدید در اجرای حکم های اعدام در سال 2010 به ویژه باعث نگرانی شد. دولتمردان ایران به اجرای 252 مورد اعدام اذعان کردند، اما برآوردهای معتبر نشان می دهند که تعداد واقعی حداقل دو برابر آن و شامل اعدام های مخفی و نیز دسته جمعی در انظار عمومی بوده است. در سال 2010، حداقل یک مجرم نوجوان اعدام شد و 143 مجرم نوجوان زیر حکم اعدام به سر می بردند. حکم اعدام به وسیله سنگسار باز هم صادر می شد، گرچه اطلاعی از اجرای حکم سنگسار در دست نیست. اتحادیه اروپا (و جامعه بین المللی نیز) به شدت از صدور حکم اعدام با سنگسار برای خانم محمدی آشتیانی به خاطر زنا انتقاد کرده و با صدور چندین بیانیه از ایران خواستار توقف اعدام و کاهش حکم او شده است. اتحادیه اروپا در چندین مورد حکم های اعدام را پیش یا پس از اجرای آنها محکوم کرده و از ایران خواسته است اجرای حکم اعدام را با هدف الغای مجازات اعدام متوقف کند.


اتحادیه اروپا در زمان رسیدگی ادواری عمومی به پرونده ایران در شورای حقوق بشر در تاریخ 14 فوریه 2010 (25 بهمن 1388) پیگیرانه در باره کارنامه حقوق بشر این کشور اظهار نظر کرد. ایران در کوشش خود برای عضویت در شورای حقوق بشر شکست خورد. اتحادیه اروپا، همچون سال های پیش، از قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در باره وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی کامل به عمل آورد و این قطعنامه در تاریخ 21 دسامبر 2010 (30 آذر 1389) با 78 رای موافق به تصویب رسید. در این قطعنامه از دولت ایران به تاکید خواسته شد با کارشناسان ویژه سازمان ملل ـ که در پنج سال گذشته موفق به دیدار از ایران نشده اند ـ همکاری کامل به عمل آورد و از کارشناسان ویژه واجد اختیار خواست به وضع حقوق بشر در ایران توجه خاص نشان دهند.

 
  

Omid Sabz

unread,
Oct 11, 2011, 2:58:40 PM10/11/11
to sabzollahiha

اعتراض به اجرای حکم شلاق پیمان عارف

Posted: 11 Oct 2011 05:41 AM PDT

بیانیه دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران

جـــرس: در پی اجرای حکم شلاق برای پیمان عارف، دانشجوی ارشد ستاره دار و زندانی سیاسی در زندان اوین، دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران، با انتشار بیانیه ای، ضمن محکومیت اجرای این حکم، خواهان ائتلاف نیروی سیاسی مخالف شدند.


پیمان عارف، فعال دانشجویی محروم از تحصیل و روزنامه نگار، بعد از ماه ها حبس، روز هفدهم مهرماه در حال آزاد شد، که مورد اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق قرار گرفت. در حکم نهایی این فعال دانشجویی وی به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت مادام‌العمر از حرفه روزنامه‌نگاری و عضویت و فعالیت در احزاب سیاسی محکوم شده بود.


به گزارش تارنمای دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران، این تشکل دانشجویی در بیانیه خود آورده است: "خبر اجرای حکم شلاق پیمان عارف و مشاهده تصاویر آن در ادامه اجرای حکم شلاق منصور فرجی و سمیه توحیدلو، ما را در بهت و حیرت فرو برده است. حیرت‌ ما، ماحصل ناامیدی‌مان از به راه راست بازگشتن حکومتی که از ابتدا بر بنیانی کژ تاسیس شد نیست بلکه حاصل ناامیدی از اصلاح شدن مخالفان حکومت است."


بیانیه مزبور تصریح می کند: "در اطراف و اکناف ما اوضاع ملت‌ها در حال سر و سامان گرفتن است و با وجود اینکه مخالفان حکومت‌های جائر اختلافات‌شان را حفظ می‌کنند اما برای رسیدن به آینده‌ای بهتر بر سر حداقل‌هایی به توافق می‌رسند؛ آیا این انتظار زیادی است که مخالفان حکومت کنونی ایران نیز بارقه‌ای از امید نشان مردمانی بدهند که ادعای نمایندگی‌شان را دارند و بر سر یکی دو اصل کلی با هم به توافق برسند و بر سر یک میز بنشینند؟"


بیانیه مزبور ابراز امیدواری کرده است که "به زودی در سرزمین‌مان شاهد آن باشیم که این روال وحشیانه پایان یابد و مسوولان و مجریان این اقدامات غیر انسانی در یک دادگاه صالحه محاکمه و محکوم شوند. ما باور داریم گام اول در این مسیر آن است که مخالفین وضع موجود به جای مخالفت کینه‌توزانه با یکدیگر، با وضع موجود مخالفت کرده در تغییر آن بکوشند."



 

عضو فراکسیون اصولگرایان: هرکس جای جبهه پایداری را در کمیته اصولگرایان بگیرد بهتر از آنهاست

Posted: 11 Oct 2011 05:20 AM PDT

جـــرس: در پی انتشار اخباری مبنی بر موافقت اصولگرایان با افزوده شدن روح الله حسینیان (عضو گروه پایداری) به گروه داوری اصولگرایان، یک عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت، با بیان اینکه "بحثی در مورد افزوده شدن حسینیان انجام نشده"، اعلام کرد که اعضای جبهه پایداری درخواست دیدار با مهدوی کنی را مطرح کرده‌اند.


همزمان، یک عضو فراکسیون اصولگریان اعلام کرده است که جبهه پایداری اجازه نمی‌دهد اصولگرایان به وحدت برسند و هرکس جای این گروه را بگیرد بهتر از جبهه پایداری است.


به گزارش فارس، ابوالحسن نواب، معاون سیاسی جامعه روحانیت، درباره عضویت حسینیان در کمیته داوری و نظارت اصولگرایان به نمایندگی از جبهه پایداری، گفت: "هیات داوری اصولگرایان پذیرفته بود که یک نفر از جبهه پایداری به این کمیته اضافه شود، ولی فرد خاصی مشخص نشده است."

این عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت اعلام کرد که اعضای جبهه پایداری درخواست دیدار با مهدوی کنی را مطرح کرده‌اند و این دیدار به زودی انجام می‌شود.

نواب با بیان اینکه مصلحت جبهه اصولگرایی در ارائه لیست واحد است، اظهار داشت: امیدواریم دوستان جبهه پایداری سریعتر به کمیته ۸+۷ بپیوندند تا آرزوی وحدت اصولگرایان محقق شود.


همچنین، تقوی، عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز و عضو کمیته هیات داوری و نظارت اصولگرایان نیز درباره برخی اخبار مبنی بر قطعی شدن حضور حسینیان در کمیته هیات داوری و نظارت اصولگرایان، گفت: "من در این مورد اطلاعی ندارم و بحثی در این مورد در جلسه اخیر این کمیته (روز یکشنبه) صورت نگرفته است."


گفتنی است روز گذشته برخی رسانه ها از موافقت گروه داوری با افزایش حسینیان به این گروه خبر داده و نوشته بودند که اعضای جبهه پایداری در آینده‌ای نزدیک با مهدوی‌کنی دیدار خواهند کرد.


پذیرفتن دیگر شرط‌ های جبهه پایداری عملی نیست
همزمان، عضو جامعه اسلامی مهندسین و عضو کمسیون ماده ده در گفت‌وگو با خبر‌آنلاین با بیان اینکه کمیته داوری پذیرفته بود که یک نفر از جبهه پایداری به کمیته ۸+۷ اضافه شود اما قرار بر این بود همزمان با این اقدام، دو نماینده آنها در جلسات گروه هشت نفره هم شرکت کنند، گفت: پذیرفتن دیگر شرط‌های جبهه پایداری عملی نیست. چراکه این اقدام به معنی حذف دیگر اضلاع اصولگرایی و این موضوعی است که مهدوی‌کنی بارها اعلام کرد ما آن را نمی‌پذیریم.


حمید‌رضا فولاد‌گر افزود: با تحقق شرط جبهه پایداری از این پس آنان باید در جلسات جبهه متحد شرکت کنند، اما اگر بخواهند به شرط‌گذاری‌های خود ادامه دهند، این روند قابل قبول نیست.

این عضو فراکسیون اصولگرایان درباره دلیل هجمه به نمایندگان رئیس مجلس و شهردار تهران در کمیته ۸+۷ از سوی جبهه پایداری هم گفت: جبهه پایداری باید درباره حمایت بی‌چون‌ و چرایش از دولت که منجر به شکل‌گیری جریان انحرافی شد پاسخ دهند.


عضو فراکسیون اصولگریان: جبهه پایداری اجازه نمی‌دهد اصولگرایان به وحدت برسند
به گزارش ایسنا، ‌مصطفی طباطبایی‌نژاد اظهار‌داشت: هرکس جای این گروه را بگیرد بهتر از جبهه پایداری است. زیرا آنها زیر بار نمی‌روند و اجازه نمی‌دهند اصولگرایان به وحدت برسند.

عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس درباره مخالفت جبهه پایداری با حضور نمایندگان لاریجانی و قالیباف در کمیته وحدت اصولگرایان گفت: جبهه پایداری حتی در میان نمایندگان هم حامیان جدی ندارند و معتقدم اگر این گروه کنار بروند مشکلات اصولگرایان حل می‌شود و آنها به وحدت می‌‌رسند.


عضو موتلفه: تعیین شرط برای بزرگان غلط است
در همین رابطه، یک عضو شورای مرکزی حزب موتلفه با بیان اینکه جبهه پایداری باید بعد از حضور در جلسات کمیته اصولگرایان مطالباتش را مطرح کند، گفت: جبهه پایداری مطمئن باشد، بزرگان اصول را فدای مصلحت نخواهند کرد.

به گزارش مهر، جواد آرین‌مش با بیان اینکه مهدوی‌کنی و محمد یزدی با نود درصد از تشکل‌های اصولگرا به وحدت رسیده‌اند، گفت: "اگر تمامی تشکل‌های اصولگرا را در نظر داشته باشیم در حقیقت حداکثر یک‌سوم از تشکل‌ها در قالب جبهه پایداری تاکنون نپیوسته‌اند و مصلحت نیست جبهه پایداری که یک‌سوم از ظرفیت اصولگرایی را در اختیار دارد، وارد چارچوب نشود."


تفرقه خود فتنه است
در گزارشی دیگر اینکه، مهدی طائب رئیس قرارگاه امنیتی موسوم به «عمار»، به ضرورت وحدت اصولگرایان اشاره کرد و مدعی شد: "وحدت اصولگرایان یک وظیفه است چه فتنه‌گران باشند چه نباشند؛ چرا که تفرقه خود فتنه است؛ همانگونه که فتنه‌گران به دنبال ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی بودند، خود تفرقه نیز فتنه است."

طائب با بیان اینکه عدم وحدت گناه بزرگی است و زمینه را برای تحقق گناه بزرگتر فراهم می‌کند، یادآور شد: کمیته ۸+۷ اصولاً برای این بود که اصولگرایان به وحدت برسند. این کمیته به عنوان نردبانی برای وحدت اصولگرایان است.

 

 

مهدی خدایی؛  ۵۸۷  روز حبس بدون مرخصی

Posted: 11 Oct 2011 05:43 AM PDT

 جرس:  مهدی خدایی از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری در بند ۳۵۰ زندان اوین همچنان محروم از مرخصی است. 


بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این فعال حقوق بشری که هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین تحمل حبس می‌کند به دلیل عدم درخواست عفو و یا تخفیف مجازات از دادستانی و هم چنین به دلیل عدم پذیرش مصاحبه تلویزیونی در دوران بازجویی و اعتراف به اتهامات دیکته شده اطلاعات سپاه از حقوق یک زندانی محروم است.

 

مهدی خدایی در حالی ۵۸۷ امین روز بازداشت خود را در زندان اوین سپری می‌کند که تا کنون یک روز نیز از حق مرخصی استفاده نکرده است، وی از ملاقات حضوری و حق تماس تلفنی به مانند اکثر زندانیان محبوس در این بند نیز محروم است. 

مهدی خدایی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهرری و مسئول بخش دانشجویی مجموعه فعالان حقوق بشر بوده است. وی برای اولین بار در تیرماه سال ۸۷ از سوی مامورین وزارت اطلاعات بازداشت شده و مدت ۳۸ روز را در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرده است، برای این پرونده از شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی حکم ۴ سال حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق برپایی تجمعات دریافت کرده است. 

نامبرده هم چنین در ۱۱ اسفند سال ۸۸ توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی بازداشت شد و بیش از۱۰ ماه را در بند ۲ الف زندان اوین سپری کرد. دادگاه او در ۳۱ مرداد ۸۹ در شعبه ۲۸ داادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد و به اتهامات عضویت و فعالیت در تشکیلات مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با هدف اخلال در امنیت کشور و فعالیت تبلیغی بر علیه نظام جمهوری اسلامی به ۳ سال جبس تعزیری محکوم شد. دادگاه تجدید نظر تهران حکم ۷ سال حبس تعزیری او را تایید کرده است.

بی اطلاعی از محل نگهداری علی اکرمی و مهدی افشار نیک

Posted: 11 Oct 2011 05:30 AM PDT

جرس: همسر علی اکرمی، روزنامه نگار و عضو نهضت آزادی که صبح چهارشنبه ۱۳ مهرماه بازداشت شده است ضمن اظهار بی اطلاعی از محل نگهداری همسرش گفت: در اين مدت که بازداشت شده فقط يکبار تماس تلفنی با منزل داشته است که خيلی کوتاه بود و فقط در حد احوالپرسی بود و بيشتر سراغ بچه را می گرفت. او نگفت که در کجا نگهداری می شود. از او پرسيدم که بايد جای خاصی برای پيگيری وضعيت او بروم که اظهار اميدواری کرد که به زودی همه چيز حل می شود و به خانه برمی گردد.

 

سعيده خانزادی، همسر اين روزنامه نگاربه کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران  گفت:« من بچه دو سال ونيمه دارم و هنوز نتوانستم برای پيگيری وضعيت همسرم به جای مراجعه کنم اگر بتوانم از فردا پيگيری هايم را آغاز می کنم. ما هنوز نمی دانيم که او را کجا برده اند.»

سعيده خانزادی با اظهار اينکه در روز بازداشت همسرش او در محل کارش بوده است، گفت:« ظاهرا ۵ نفر مامور به خانه آمده اند و بعد از بازرسی خانه او را با خود برده اند. لپ تاپ و کيس کامپيوتر، رسيور تلويزيون و تعدادی سی دی را هم با خودشان برده اند. مقداری از وسايل شخصی من را هم برده اند.»

علی اکرمی پيش از اين نيز در سال ۸۲ به همراه برخی از اعضای نهضت آزادی بازداشت و حدود يک ماه را در زندان گذرانده بود.

در روز ۱۳ مهرماه دو روزنامه نگار ديگر مهدی افشار نيک و محمد حيدری نيز بازداشت شده اند.

در همین حال خانواده مهدی افشار نیک هم از محل نگهداری او اظهار بی اطلاعی کرده اند. مهدی افشار نیک فرزند شهید و از روزنامه نگاران اقتصادی است. 

حمید موذنی ، روزنامه نگار بوشهری آزاد شد

Posted: 11 Oct 2011 05:24 AM PDT

جرس: حمید موذنی روزنامه نگار بوشهری ، نویسنده و کارگردان به قید وثیقه آزاد شد

به گزارش ادوار نیوز ، حمید موذنی روزنامه نگار ، نویسنده و کارگردان به قید وثیقه صد میلیونی از زندان آزاد شد . وی در تاریخ پنجم مهرماه در محل شورای شهر استان بوشهر توسط ماموران اداره اطلاعات استان بوشهر بازداشت شده بود .

حمید موذنی در انتخابات گذشته در ستاد مهدی کروبی ، نامزد دربند دوره دهم ریاست جمهوری فعالیت می کرد و سابقه همکاری با نشریات مستقل استان بوشهر و همچنین سردبیری هفته نامه های محلی همچون " بیرمی " و " آواب بهارستان " ، " دریای جنوب " و " سلام جنوب " را در پرونده فعالیت مطبوعاتی خویش دارد و از وی کتاب هایی همجون " تاریخ سینما در بوشهر " ، " بازنگری انتقادی " به چاپ رسیده است و در حال حاضر نیز کتاب " تاریخ فوتبال در بوشهر " ، " تاریخ عکاسی " ، " تاملاتی در باب سینما و فوتبال و... " " بیا با هم گوش ماهی جمع کنیم " و " تاریخ کاریکاتور " را در دست چاپ داشت .

پنجمین روز اعتراضات دانشجویی در دانشگاه پلی تکنیک

Posted: 11 Oct 2011 04:00 AM PDT

جـــرس: دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) در پنجمین روز از تجمع های اعتراضی، روز دوشنبه هجدهم مهرماه، دست به اعتصاب غذا زده و غذای خود را برای شادی روح آمنه زنگنه خیرات کردند.


به گزارش دانشجونیوز، دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در اعتراض به مشکلات صنفی دانشگاه، عدم رسیدگی مسئولین به پرونده ی مرحوم آمنه زنگنه، عدم استعفای مسئولین دانشگاه، تهدید دانشجویان معترض در تماس با خانواده آنان به جای پیگرد قانونی مسببین اصلی این حادثه، تهدید رسمی دانشجویان به برخورد انضباطی در اطلاعیه دانشگاه و نیز احضار دانشجویان به کمیته ی انضباطی دست به اعتصاب غذا زده اند.


شورای متحصنین دانشجویان با صدور اطلاعیه ای اعلام کرده بود که در روز دوشنبه، دانشجویان غذای خود را برای شادی روح آمنه خیرات کرده و با سینی های خالی در حد فاصل سلف دختران و پسران تحصن می کنند.


در این مراسم نیز دانشجویان با حضور در صحن دانشگاه در جلوی دانشکده پلیمر، به یاد مرحوم آمنه زنگنه، شمع روشن کردند.


گفتنی است تجمع اعتراضی دانشجویان از سه شنبه هفته گذشته و در پی درگذشت آمنه زنگنه، دانشجوی فوق لیسانس رشته پلیمر، آغاز شده است. دانشجویان اعلام کرده اند تا رسیدن به مطالبات و خواسته های خود به تجمع ادامه خواهند داد.
 

مهدی خزعلی: آقای یزدی! ماجرای پالیزدار را کش ندهید

Posted: 11 Oct 2011 03:55 AM PDT

افشای لاستیک دنا و شناورهای قاچاق

جرس: مهدی خزعلی با اشاره به اخبار منتشر شده در مورد عباس پالیزدار نوشته است: آخر بسیجی خیبر کجا دارد که بگریزد؟

وی در یادداشتی در وبسایت خود با اشاره به دیدار اخیر خود با پالیزدار می نویسد:  مگر چه کرده است؟ سه هزار میلیارد تومان اختلاس کرده؟! معدن و کارخانه و جنگل را بالا کشیده؟! با لباس روحانیت با زن شوهر دار ارتباط داشته؟! با جن گیر و رمال و دعا نویس سر مردم شیره مالیده؟! پول نفت را هاپولی کرده؟! پرورش شترمرغ در زمین های مرحمتی راه انداخته؟! از برج همسایه باج گیری کرده؟! تقلب کرده؟ دروغ گفته؟

خزعلی به ماجرای پالیزدار و نقش محمد یزدی پرداخته و نوشته است: این حاج شیخ محمد یزدی کشش می دهد، ولایتش ضعیف شده است و این مسئله را کش می دهد، او از سویی به قاضی اجرای احکام فشار می آورد که اعضای تحقیق و تفحص مجلس را راهی زندان کنند و از سوی دیگر از پالیز دار می خواهد که از حرف خود عدول کند و از معظم له تعریفی و تمجیدی بعمل آورد، در واقع فشار اخیر به پالیزدار و همکارانش، از ناحیه شیخ محمد یزدی است، من به آقای یزدی توصیه کرده و باز هم توصیه می کنم، کش ندهید! این پاتیل را هر چه هم بزنید گندش بیشتر در می آید، شما که فشار بیاورید و به قولی کش بدهید، اینها هم ناچارند از خود دفاع کنند و خدای ناکرده اسناد بیشتری منتشر می شود و بدتر از بد می شود!

وی در ادامه می نویسد:  نگذارید مستندات لاستیک دنا و سه هزار هکتار جنگلهای شمال (به عدد مقدس سه هزار میلیارد تومان اختلاس هم شبیه است) باز منتشر شود، من بر این باورم که زندانی کردن پالیزدار و همکارانش به زیان شماست و باز قصه های 124 پرونده حضرات (به عدد 124 هزار پیامبر) بازخوانی می شود، برای شما خوب نیست، بهتر است بجای فشار به قوه قضاییه برای حبس اینها، از آنها بخواهید که به عدالت رفتار کرده و مثل دو نماینده، این ها را تبرئه کنند!

خزعلی در این یادداشت به یزدی هشدار می دهد: جناب آقای یزدی؛ پالیزدار در شرایط بد جسمی است و بزودی تحت عمل جراحی قلب باز قرار می گیرد و همسرش در اثر این فشارها بیمار شده و تحت شیمی درمانی است، اگر یک روز پایش به زندان برسد، خدای ناکرده اسناد طرح پجیم، لاستیک دنا و شناورهای قاچاق هرمزگان به اطلاع مردم خواهد رسید.

 

انجمن اسلامی دانشگاه تهران: تا پیش از تحقق شرایط خاتمی، سخن از انتخابات آزاد بی معناست

Posted: 11 Oct 2011 01:13 AM PDT

جـــرس: به مناسبت آغاز سال تحصیلی و بازگشایی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، با صدور بیانیه ای تحلیلی به تبیین مواضع خود پرداخته و خاطرنشان می کند که "مسولین کشور باید بدانند فضای دانشگاه را نمی توان با ابلاغیه و فرمان اداره کرد. دانشجو به گواهی تاریخ هیچ گاه در مقابل دستورات کرنش نکرده است و همواره با حقیقت طلبی و حق گویی و با حفظ استقلال خود در راه اصلاح امور تلاش کرده است."


به گزارش تارنمای این قدیمی ترین تشکل دانشگاهی ایران، در بیانیه مذکور همچنین آمده است: "بیماری امروز جامعه ما بی شک بسته شدن تمامی منافذ دید و شنید جامعه و بستن تمامی درهای گفتگو در کشور است."


انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در بیانیه اعلام مواضع خود آورده است: "تداوم توقیف‌ مطبوعات منتقد، تداوم بازداشت‌های غیرقانونی بسیاری از فعالان سیاسی، تداوم حصرهای ناصواب و غیر قانونی، اقدامات غلط و غیرمنطقی در زندان‌ها و عدم کنترل و پیشگیری دستگاه قضا از تعداد بیشماری از این امور، عدم دسترسی بسیاری از زندانیان به وکیل، نداشتن حق ملاقات و حقوق اولیه شهروندی و شرایط اسف‌بار برخی از بازداشتگاه‌ها، عدم کنترل دستگاه قضا بر روند بازجویی‌ها كه گاه به شیوه‌های تند و خشن انجام شده است، اتهام‌زنی به فعالان جهت اخذ اعتراف از آن‌ها و همچنین فراهم نکردن امکان انجام تحقیق مستقل درباره حوادث و جنایات پس از انتخابات، همه و همه نشان از ناکارآمدی و سوگیری دستگاه قضا به سمت یک جریان خاص دارد و باعث شده است که سرمایه اجتماعی دستگاه قضا برای بخش بزرگی از ملت ایران به طور کامل از بین برود و کار به جایی رسیده است که امروز متأسفانه، اتّهامات سیاسی، دادگاهی شدن و زندان رفتن عموماً دیگر نه سبب سرافکندگی که مایه راست‌کیشی، شجاعت، افتخار و سربلندی برای فعالان سیاسی به شمار می‌رود."


متن کامل این بیانیه در پی می آید:


«همه‌مان مسئولیم، نه مسئول برای کار خودمان، مسئول کارهای دیگران هم هستیم... اگر من پایم را کج گذاشتم شما مسئولید اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی؛ باید هجوم کنید، نهی کنید که چرا!... نهی از منکر اختصاص به روحانی ندارد، مال همه است.» امام خمینی


بسم الله الرّحمن الرّحیم
«همانا خدا بر شما برای من حقی قرار داد، چون حکمرانی شما را به عهده‏ام نهاد، و شما را نیز حق است بر من، همانند حق من که شما راست بر گردن. پس حق فراختر چیزهاست که وصف آن گویند و مجال آن تنگ، اگر خواهند از یکدیگر انصاف جویند. کسی را حقی نیست جز که بر او نیز حقی است، و بر او حقی نیست جز آنکه او را حقی بر دیگری است، و اگر کسی را حقی بود که حقی بر او نبود، خدای سبحان است نه دیگری از آفریدگان، چه او را توانایی بر بندگان است، و عدالت او نمایان است در هر چیز که گونه‏گون قضای او بر آن روان است. لیکن خدا حق خود را بر بندگان، اطاعت خویش قرار داده و پاداش آنان را در طاعت، دو چندان یا بیشتر نهاده. از در بخشندگی که او راست، و افزون دهی که وی را سزاست. پس خدای سبحان برخی از حقهای خود را برای بعض مردمان واجب داشت، و آن حقها را برابر هم نهاد، و واجب شدن حقی را مقابل گزاردن حقی گذاشت، و حقی بر کسی واجب نبود مگر حقی که برابر آن است گزارده شود، و بزرگترین حقها که خدایش واجب کرده است، حق والی بر رعیت است، و حق رعیت بر والی، که خدای سبحان آن را واجب نمود، و حق هر یک را به عهده دیگری واگذار فرمود، و آن را موجب برقراری پیوند آنان کرد، و ارجمندی دین ایشان. پس حال رعیت نیکو نگردد جز آنگاه که والیان نیکو رفتار باشند، و والیان نیکو رفتار نگردند، جز آنگاه که رعیت درستکار باشند. پس چون رعیت حق والی را بگزارد، و والی حق رعیت را به جای آرد، حق میان آنان بزرگ مقدار شود، و راههای دین پدیدار، و نشانه‏های عدالت برجا، و سنت چنانکه باید اجرا.

پس کار زمانه آراسته گردد، و طمع در پایداری دولت پیوسته، و چشم آز دشمنان بسته، و اگر رعیت بر والی چیره شود و یا والی بر رعیت ستم کند، اختلاف کلمه پدیدار گردد، و نشانه‏های جور آشکار، و تبهکاری در دین بسیار. راه گشاده سنت را رها کنند، و کار از روی هوا کنند، و احکام فروگذار شود و بیماری جانها بسیار، و بیمی نکنند که حقی بزرگ فرو نهاده شود و یا باطلی سترگ انجام داده. آنگاه نیکان خوار شوند، و بد کاران بزرگ مقدار، و تاوان فراوان بر گردن بندگان از پروردگار. پس بر شماست یکدیگر را در این باره اندرز دادن، و حق همکاری را نیکو گزاردن، و هیچ کس نتواند حق طاعت خدا را چنانکه باید بگزارد، هر چند در به دست آوردن رضای او حریص باشد، و در کار بندگی کوشش بسیار به عمل آرد.


لیکن از جمله حقهای خدا بر بندگان یکدیگر را به مقدار توان اندرزدادن است، و در برپا داشتن حق میان خود، یاری یکدیگر نمودن. و هیچ کس هر چند قدر وی در حق بیشتر بود و فضیلت او در دین پیشتر، بی‏نیاز نیست که او را در گزاردن حق خدا یاری کنند، و هیچکس هر چند مردم او را خوار شمارند، و دیده‏ها وی را بی‏مقدار، خردتر از آن نیست که کسی را در انجام دادن حق یاری کند یا دیگری به یاری او برخیزد.


کسی که جلال خدا در دیده جان او بزرگ آید، و منزلتش در دل او سترگ، سزاست که به خاطر این بزرگی هر چه جز خداست نزد او خرد نماید، و سزاوارتر کس بدین آن بود که نعمت خدا بر وی بسیار باشد و او بر خوان احسان خدا ریزه‏خوار، چه نعمت خدا بر کسی بسیار نگردد، جز که به پاس آن حق وی بر او افزون شود. و در دیده مردم پارسا، زشتترین خوی والیان این است که خواهند مردم آنان را دوستدار بزرگ منشی شمارند، و کارهاشان را به حساب کبر و خودخواهی بگذارند، و خوش ندارم که در خاطر شما بگذرد که من دوستدار ستودنم، و خواهان ستایش شنودن. سپاس خدا را که بر چنین صفت نزادم و اگر ستایش دوست بودم آن را وا می‏نهادم، به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان، از بزرگی و بزرگواری که تنها او سزاوار است بدان. و بسا مردم که ستایش را دوست دارند، از آن پس که در کاری کوششی آرند. لیکن مرا به نیکی مستایید تا از عهده حقوقی که مانده است برآیم و واجبها که بر گردنم باقی است ادا نمایم. پس با من چنانکه با سرکشان گویند سخن مگویید و چونان که با تیزخویان کنند از من کناره مجویید، و با ظاهرآرایی آمیزش مدارید و شنیدن حق را بر من سنگین مپندارید، و نخواهم مرا بزرگ انگارید، چه آن کس که شنیدن سخن حق بر او گران افتد و نمودن عدالت بر وی دشوار بود، کار به حق و عدالت کردن بر او دشوارتر است. پس، از گفتن حق، یا رای زدن در عدالت باز مایستید، که من نه برتر از آنم که خطا کنم، و نه در کار خویش از خطا ایمنم، مگر که خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آنن تواناتر است. جز این نیست که ما و شما بندگان و مملوک پروردگاریم و جز او پروردگاری نیست. او مالک ماست و ما را بر نفس خود اختیاری نیست. ما را از آنچه در آن بودیم بیرون کرد و بدانچه صلاح ما در آن بود درآورد، به جای گمراهی رستگاری‏مان نصیب نمود، و به جای کوری بینایی‏مان عطا فرمود.» (برگرفته از خطبه 207 نهج البلاغه)


اشاره:
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در ابتدای سال تحصیلی به عنوان قدیمی‌ترین تشکّل دانشجویی دانشگاه‌های کشور و حامل هفتاد سال آگاهی بخشی جنبش دانشجویی، طبق سنت هر ساله اقدام به انتشار بیانیه‌ای پیرامون شرایط عمومی کشور و دانشگاه‌ها می‌نماید.


امسال در حالی به تبیین مواضع این مجموعه کهن اقدام می کنیم که به استقبال اولین انتخابات بعد از حوادث تلخ و دردناک سال 88 می رویم. در حالی که هنوز علیرغم گذشت بیش از دو سال، رواج فساد مالی، افزایش میزان بیکاری، عمیق تر شدن فقر و فساد اجتماعی بیماری های مزمنی هستند که در کنار تداوم فضای امنیتی و محدودیت های سیاسی، راه تنفس را بر جامعه بسته اند. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با اندکی تاخیر به دلائل معلوم، در این بیانیه مواضع خود را پیرامون وقایع جاری کشور تشریح می‌نماید. امید است دانشجویانی که هیچ‌گاه آرمان خود را فدای مصلحت ننموده‌اند و همواره حقیقت‌جویی را سرلوحه اعمال خود قرار داده‌اند با مداقّه در این مواضع برای تسکین آلام ملّت جانانه به میدان عمل وارد شوند.


مقدمه:
آغاز سال تحصیلی جدید با روزهایی همراه شده است که متأسّفانه کشور همچنان در فراز و فرود بحرانی قرار دارد که از چندی پیش فضای کشور را در برگرفته است. این روزها چشم نگران فرزندان انقلاب اسلامی، آکنده از اندوه، نظاره‌گر دردهایی بر تود‌ه‌های مردم ایران و به‌ویژه جامعه دانشجویی و دانشگاهی است که شاید تا سال‌ها فراموشی آن‌ها ممکن نباشد.
ما به عنوان نمایندگان بخش مهمی از دانشگاهیان هنوز با تحمل مصائب دردناکی چون هتک حرمت چند باره کوی دانشگاه در سال های 78 و 88 عمیقا بر این باوریم که اصلاح تنها تیغ برنده برای زدودن زوائد و آلودگی های کشور است.


امّا این روزها و رویدادها فرصتی است مغتنم بر پویندگان راه علم و تقوا تا بار دیگر با تمسّک به برنامه و زندگی کم‌نظیری که اسوۀ عالم وجود، پیامبر گرامی اسلام منادی آن بود، در راه اصلاح امور جامعه گام بردارند و به رسالت همیشگی دانشجو و دانشگاه که همانا آگاهی‌بخشی به جامعه و تصمیم‌سازی برای فردای بهتر مردمان است، عمل كنند. در آیین محمّدی آنکه آگاه‌تر است، مسئولیت بیشتری دارد و اینجاست که دانشگاه به عنوان مبدأ تحولات و نبض تپنده آگاهی جامعه، رسالتی سنگین‌تر بر دوش خواهد داشت.


از این‌رو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در راستای عمل به رسالت دانشجویی و شرعی خود و در راستای حفظ و پاسداری میراث سترگ امام خمینی که همانا جمهوری اسلامی است -نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد- لازم می‌داند پیرامون مسائل جاری کشور در آغاز سال تحصیلی جدید به نکاتی چند اشاره كند.


امروز در حالی از مهد آموزش عالی کشور دانشگاه تهران با ملت شریف ایران سخن می گوییم که تنگ نظری و غرض ورزی بسیاری از مسولین امر هزینه های هنگفتی را بر نقد و نقادی مشفقانه مترتب کرده است. امروز میراث خواران ناخلف انقلاب و آنان که هرگز نقشی جدی در جریان انقلاب نداشته اند با انبانی سرشار از نفرت در فضای سیاسی کشور هر روز حرمتی هتک می کنند و آبرویی بر زمین می ریزند. جریانی که تنها «نفرت» را دستمایه کنش سیاسی خود ساخته است، روزی حرمت مراجع عظام تقلید را می درد و روزی دیگر بر دردانه و یادگار حضرت امام می تازد. روزی بر آبروی مسلمین دست می افکند و روزی دیگر یاران و یاوران امام و انقلاب را خانه نشین روزگار ابتلا می نماید و اسف بار اینکه نفرت ورزی بی حد آنان امروز دامن اطرافیان و هم مسلکان دیروزشان را نیز گرفته است.


اما ما به عنوان نماینده بخشی از دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران بر این باوریم که انتقاد از روندهای غلط و بیماری‌های مزمن حاکم بر ساختار‌ها، رسالتی برگرفته از بینش مکتبی و انقلابی است؛ آنچنان که در روایت‌های دینی نیز آمده است: «حق و حقیقت را هر كجا و از هر كس یافتید، بپذیرید. گرچه از اهل باطل باشد. باطل را گرچه از زبان اهل حق بتراود، نپذیرید. همواره سخنان را مورد نقد قرار دهید؛ زیرا چه بسا گمراهی به وسیله آیه‌ای از كتاب خدا آراسته شده باشد.»


انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران اکنون نیز نظرات خود را مشفقانه و دلسوزانه مطرح خواهد کرد، به این امید که این اندیشه ها به اصلاح ساختارها و تصحیح انحرافات از مسیر اصیل انقلاب اسلامی منجر شود. مسئولان نظام نیز باید همواره طنین این سخن امام علی (ع) به مالک را در گوش داشته باشند که «آن کس را بر دیگران بگزین که سخن تلخ حق را به تو بیشتر گوید و در آنچه انجام دهی و بگویی که خدا آن را از دوستانش ناپسند دارد، کمتر یاری‌ات کند ... و آنان را چنان بپرور که تو را فراوان نستایند ... که ستایش فراوان خودپسندی پدید آورد و آدمی را به سرکشی کشاند.»


1. دانشگاه مهد پرسشگری
دانشگاه فضای پرسشگری و بسط اندیشه از مجرای اندیشیدن و مداقه در بسیاری از پرسش های بنیادین است. ما دلسوزانه و برای تنویر افکار مسولین امر نسبت به رواج روند های آیین نامه ای و ابلاغیه محور در فضای دانشگاه هشدار می دهیم. مسولین آموزش عالی کشور باید بدانند که فضای دانشگاه را نمی توان با ابلاغیه و فرمان اداره کرد. دانشجو به گواهی تاریخ هیچ گاه در مقابل دستورات کرنش نکرده است و همواره با حقیقت طلبی و حق گویی و با حفظ استقلال خود در راه اصلاح امور تلاش کرده است. در مقابل هرگاه بر مبنای سنگ محک عقلانیت با جریانی همراه گشته، از نقد آگاهانه آن نیز فرو گذار نکرده است. بیماری امروز جامعه ما بی شک بسته شدن تمامی منافذ دید و شنید جامعه و بستن تمامی درهای گفتگو در کشور است. یقینا برداشتن موانع راه گفت و گو و پرسشگری می تواند به برطرف شدن هموم و مسایل کشور بیانجامد:


الف. کسانی که «تمام» حقیقت را «فقط» در اختیار خود می دانند زمینه فراخ تری را برای انواع تندروی و افراط نسبت به مخالفان در برابر خود می یابند. در این چنین فضایی است که باب گفت و گو بسته شده و هرآنچه که از اردوگاه حق صادر شود مجاز و بعضا واجب انگاشته می شود. این در حالی است که این معنی به دفعات و در جایگاه های مختلف از منظر حضرت امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نفی شده است: «هیچ کس نباید خود را «مطلق» ومبّرای از انتقاد ببیند.» ویا در جای دیگر خطاب به رییس جمهور وقت می فرمایند: «نباید ماها گمان کنیم که هر چه می‌گوییم و می‌کنیم، کسی را حقِ اشکالی نیست.» و همچنین خطاب به مجمع مدرسین فرموده اند: «شما دوستان اگر خیال کنید همه در مسائل اعتقادی باید آنچه را شما قبول دارید قبول داشته باشند والا منحرف هستند بدانید راه درستی نمی‌روید» همچنین اصل نهم قانون اساسی با اشاره به این که «... هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی‌های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.» در تلاش است با توجه به سواستفاده‌های مکرر شاهان و سیاستمداران ایران پیش از انقلاب اسلامی از مفهوم امنیت و تلاش برای ایجاد فضای پلیسی مسیر قدرت را برای پای گذاردن در این کژراهه برای همیشه مسدود نماید.


ب. باید به خاطر داشت که بخشی از تند روی ها حاصل نزاع بین جریان های قدرت طلب است که خود منجر به یک جریان تصاعدی از داد و ستد انواع تهمت ها و توهین ها خواهد شد. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران امروز بیشتر از همیشه اینان را به تقوای الهی و پرهیز از هتاکی و رواج ادبیات آلوده و ناپاک، تهمت پراکنی و گسترش نفرت دعوت می نماید. بی گمان بسیاری تلاش می کنند ناکار آمدی و ضعف بی اندازه خود در اداره کشور را در لفافه این ادبیات بپوشانند، اما بدانند که توصیه های پیر روشن ضمیر جماران همواره سرلوحه ملت شریف است که: «در شأن شورای نگهبان و حتی خود حضرت آقای ... نیست که به افراد مختلف تندی کند ... آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است آن هم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است، شرعاً چه صورتی دارد؟ مادامی که شما اینگونه عمل می کنید، باز هم توقع دارید، جوانان انقلابی تند، احترام شما را بگیرند.»
ج. هراس از پرسش، مرام اهل حق نیست. تاریخ نشان داده است که دانش با همین مسئله ها پیشرفت کرده است و دین اسلام نیز در بستر همین شبهه افکنی ها و پرسش های بنیادین رشد و بلوغ پیدا کرده است. آنچه از مشی ائمه اطهار (ع) و متفکرین روشن اندیش انقلاب برمی آید همین روش است. شهید مطهری می گوید:«آیا اگر توده ای ها نیامده بودند و مسائل ماتریالیسم و دیالکتیک و... را نیاورده بودند، آقای طباطبایی پیدا می شد؟ اصول فلسفه و روش رئالیسم و دهها و صدها کتاب دیگر پیدا می شد؟ پیدا نمی شد. آیا ما و شما هیچ وقت تا حال در عمرمان فکر کرده بودیم که اصلا اسلام چه فلسفه ای در باب حقوق زن دارد؟ ولی وقتی کسانی آمدند و صد تا ایراد گرفتند، آن وقت تازه رفتیم و دیدیم...» از این رو رفع موانع ذهنی و تاریخی پرسشگری و پذیرش این نکته که نیل به حق و حقیقت تنها در پرتو آزادی فکر و شنیدن آراء و نظرات دیگران میسر خواهد شد، ضرورت تام دارد.
در کنار تمام این زنهارها اصول تأمین کننده حقوق ملت درقانون اساسی در کنار فرمان هشت مادّه‌ای امام راحل پیرامون حفظ حقوق شهروندی و حریم خصوصی نیز از دیگر قوانین و دستوراتی هستند که دقیقاً جهت جلوگیری از تکرار رفتارهای زشت و ناصواب حکومت‌های ایران تا پیش از انقلاب اسلامی وضع شده‌اند و لذا باید از این منظر مورد توجه ویژه قرار گیرند.


این اصول و دهها اصل دیگر در کنار سیره امام خمینی در تأکید بر قانون و پاسداشت حقوق مردم و پاسخگویی مسئولان، تصویر مشخصی را از سیرت جمهوری اسلامی ارائه می‌دهد. از سوی دیگر انقلاب اسلامی با تمسک به آرمان مشترک مردم یعنی آزادی ملت، استقلال حکومت و استقرار جمهوری اسلامی در کنار دو اصل مقدس دیگر یعنی حاکمیت ملی و اجرای قانون اساسی چارچوب محکمی را بنا كرده است که حفظ آن در گرو انتخابات آزاد است. نمونه های دیگر، اصول بیست‌وسوم، بیست‌و‌چهارم، بیست‌وپنجم و بیست‌وهفتم قانون اساسی می‌باشند که به‌ترتیب ناظر بر ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، حرمت تجسس در حریم خصوصی مردم و آزادی تشكیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح هستند. این اصول بر اساس متن مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی دقیقاً به مثابۀ راهکاری برای پاسخگو كردن قدرت وضع شده‌اند. ما راه کار برون رفت از این شرایط خطرناک کشور را گشایش دروازه های آزادی بیان و عقاید برای تمام جریان های کشور خاصه دانشجویان و دانشگاهیان که چشم نگران و دیده بان نظامند می دانیم و مسئولین امر را به سعه صدر و صبر در برابر بروز اندیشه های متفاوت فرا می خوانیم.


2. در دو سال گذشته بر كشور چه گذشت؟
انتخابات ریاست جمهوری دهم که در ابتداي دهه چهارم انقلاب اسلامي جلوه اي از مشاركت و حضور ايرانيان در فرايند تعيين سرنوشت بود و می‌توانست به اقتدار و سربلندی بیش از پیش ملّت بزرگ ایران بینجامد، با ابهامات متعدّد، اقدامات سؤال‌برانگیز، ندانم‌کاری‌ها و برخوردهای غیرعقلانی تبدیل به بحرانی شد که همچنان گريبانگير كشور است. چگونگی روی دادن حوادث و سنجش عمل سیاسیون در این رویدادها امری است که همچنان نیاز به تأمّل دارد و تنها با گذر زمان و خروج از فضای امنیتی كنونی است که می‌توان به بررسی صادقانه و نقد دلسوزانه آن امید داشت؛ امّا بروز برخی وقایع تأسّف‌بار که مسلّما در تاریخچه نظام جمهوری اسلامی بی‌سابقه بود و ترس از تکرار آن در شرایط مشابه آینده، چشمان نگران انقلاب اسلامی، یعنی دلسوزان ایران را وادار به تذکر و حتی عتاب نسبت به برخی مسئولان و رفتارهایشان می‌كند. بر این اساس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، تذکرات و تأملاتي را پیرامون وقایع پیش و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری، در طول دو سال گذشته مطرح نموده و همواره نسبت به خدشه دار شدن حقوق مردم و زير پا گذاشتن قانون و اسلام هشدار داده است.
در باب انتخابات ریاست جمهوری دهم سخن بسیار رفته است و ابهامات و سوالات بی پاسخ زیاد است. اما آنچه پس از انتخابات روی داد به جای آنکه معطوف به «اقناع» معترضان و عقلانی کردن فضا باشد، در جهت سرکوب معترضان و مدیریت بحران با استفاده از بازداشت و تهدید و اخراج و ... بود. گمان ما این است که این ابهامات جدی تا سال‌ها در ذهن مردم همچنان مطرح خواهد بود و آتش زیر خاکستری در دامان نظام باقی خواهد گذارد که باید برای خاموش نمودن آن فکری جدی كرد. چراکه برخوردهای خشن و غیرمسئولانه با معترضان، تشکیک به نتیجۀ انتخابات را چنان تقویت كرد که در مواردی این برخوردها خود دلیلی بر عدم سلامت انتخابات محسوب می‌شد.


از فردای انتخابات ریاست جمهوری، موج عظیمی از بازداشت‌های فلّه‌ای آغاز گردید. بازداشت جمع کثیری از فعالان سیاسی کشور که پیش از این برای حضور حداکثری مردم در پای صندوق‌های رأی و ترغیب آنان به شركت فعالانه در انتخابات ریاست جمهوری، تمام تلاش خود را به کار گرفتند و عموما از جمله کسانی هستند که دلسوزی و تعهد آنان نسبت به آرمان های امام(ره)، انقلاب اسلامی و قانون اساسی اثبات شده است، حادثه تلخی بود که متأسفانه ظن تسویه‌حساب‌های باندی و گروهی در این برخوردها را افزایش می‌دهد.
سناریوی بازداشت‌های گستردۀ فعالان سیاسی که به بهانه کنترل فضای سیاسی- امنیتی کشور صورت گرفت به حدی بی‌نظم، بی‌برنامه و بدون منطق انجام شد که در نهایت دستگاه قضا حتی نتوانست کیفرخواستی حقوقی و مبتنی بر مدارک و شواهد عینی برای این سناریو دست و پا کند.


دفاع از یک نظام اسلامی با توسل به شیوه‌های غیراسلامی و بلکه غیرانسانی، همان‌قدر موفقیت‌آمیز است که کسی بخواهد با توسل به دروغگویی از سنت نبوی پاسداری کند. قانون اساسی در این زمینه بسیار روشن سخن گفته است و همان‌طور که پیش از این تأکید شد معیار ما قانون اساسی است که به گفته امام راحل «معیار در اَعمال نهادها، قانون اساسی است و تخلّف از آن برای هیچ کس، چه متصدّیان امور کشوری و لشکری و چه اشخاص عادّی، جایز نیست.»
اما وقایع پس از انتخابات که اوج آن را در ماه های پس از خرداد 88 شاهد بودیم، در طول دو سال گذشته کم و بیش تدوام داشته و سیاست زندانی کردن منتقدان و امنیتی کردن فضای کشور برای هراس افکنی در میان منتقدان تاکنون متوقف نشده است. بسیاری از اقدامات و برخوردهای صورت گرفته خلاف صریح قانون است.


این تخلّفات بسیار گسترده و غیرقابل‌گذشت است؛ تخلّفاتی در نحوه بازداشت فلّه‌ای و بدون استناد به ماده قانونی برخلاف اصل37 قانون اساسی، عدم رعایت حقوق زندانیان، اعم از نحوه اطلاع‌رسانی و تشکیل پرونده بر خلاف اصل32 قانون اساسی، عدم حق انتخاب آزادانه وکیل، بر خلاف اصل35 قانون اساسی، عدم رعایت روند رسیدگی قضایی، بر خلاف اصل36 قانون اساسی، ابهامات جدی در شیوه های بازجویی و اعتراف گیری و استناد به چنین اقرارهایی برای پرونده‌سازی بر خلاف اصل38 قانون اساسی، برخوردهای خلاف کرامت انسانی با متهمان از هنگام بازداشت گرفته تا دوره بازجویی و اقامت در زندان و افشای هویت متهمان پیش از اثبات جرم، آن هم در رسانه ملّی بر خلاف اصول 39 و 61 قانون اساسی، حضور انحصاری خبرگزاری‌های حامی دولت در دادگاه‌ها بر خلاف اصل165 قانون اساسی، تهیه کیفرخواست بدون استناد به اصول قانونی بر خلاف اصل166 قانون اساسی تا عدم حضور هیئت منصفه در رسیدگی به جرایم سیاسی بر خلاف اصل 168 قانون اساسی.
بحران حادث شده پس از انتخابات ریاست جمهوری که از نظر جامعه‌شناختی ابعاد متعددی داشت، به شهادت بسیاری از فرزندان نظام و ناظران آگاه و عادل با هزینه‌کرد آبرویی سنگین از نظام از سطح خیابان ها خارج شد. در حالی که نارضایتی ها باقی ماند و خونهایی نیز بیگناه بر زمین ریخته شد.


مگر نه این بود که قانون اساسی دقیقاً برای چنین روزهایی اصل بیست‌وهفتم را وضع كرده بود؟ آیا باید به خیل عظیم این مردم، بی‌اعتماد بود و همه آنان را جاسوسانی تلقی کرد که تمام توان خود را برای شکستن اقتدار نظام اسلامی به كار گرفته بودند؟ آیا باید بی‌توجه به درخواست‌های آنان و در برابر سكوت تحسین برانگیز و سرشار از نجابت آنان ایستاد و چنگ و دندان نشان داد؟ در این صورت چگونه در برابر قانون اساسی جمهوری اسلامی و اسلام رحمانی که سرمنشأ انقلاب ما بود، پاسخگو خواهیم بود؟
رسول خدا (ص) می‌فرماید: «ملّتی که حق ضعیفان را از زورمندان بدون ترس‌ولرز نگیرد هرگز پاک نمی‌شود و روی سعادت نمی‌بیند.» آیا اگر به قانون الهی و فعل و قول رسول خدا(ص) و سیره ائمه اطهار در این باب عمل می‌شد و از همان ابتدا در برابر روند یک‌سویه در رسانه ملی و دیگر رسانه‌های باندی و برخوردهای خشن نیروهای انتظامی و شبه‌نظامی چنین روشی اتخاذ می‌شد، کسانی چون روح‌الامینی، کامرانی‌ و جوادی‌فر بدون محاکمه، از بازداشتگاه به گورستان می رسیدند؟ آیا امثال ندا ها و سهرابها و سید علی موسوی ها و کیانوش آسا ها و محمد مختاری ها و صانع ژاله ها و ... به خاک و خون می غلتیدند؟ و مهم‌تر از همه، کسی که در مورد بی حرمتی به یک دختر یهودی در سرزمین اسلامی رواست که جانش را بدهد، در برابر این مظالم در کشور اسلامی و به دست کارگزاران حکومت اسلامی چه باید بکند؟
اصول متعدد قانون اساسی در حفظ کرامت انسانی، حق اعتراض، حقوق شهروندی و غیره نشانگر آن است که خلاف قانون، فقط این نیست که نامزدی به حکم شورای نگهبان تمکین نکند، بلکه عدم توجه به اعتراضات مردم نیز صریحاً خلاف قانون است. نمی شود در یک مورد فریاد واقانونا را به عرش رساند، اما در قبال هرگونه رفتار غیرقانونی با مردم معترض -که با اندک محبتی می شد قاطبه آنان را جذب كرد- ساكت بود.
اما فرجام بازداشت‌های فله‌ای و زندانی کردن فعالان سیاسی و منتقدان تا امروز چه بوده است؟ زنجیره حوادث تاسف بار این دو سال که با برخوردهای خیابانی و حمله به خوابگاه ها و محیط های دانشگاهی و مجتمع های مسکونی و بازداشتگاه کهریزک و توهین های مکرر به بیوت مراجع و بیت امام (ره) آغاز شده بود به حصر غیرقانونی و ناعادلانه نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات و همسرانشان منجر شد و روزنه های امید را برای باز شدن فضای جامعه و بازگشت آرامش و عقلانیت از بین برد. وسیع تر شدن دایره برخوردها که مرز اساتید و دانشجویان و هنرمندان و روزنامه نگاران را نیز در نوردیده، نخبگان را از شنیده شدن انتقادات دلسوزانه مایوس کرده است. با این وجود آیا دیگر می‌توان ادعای حکومتی اسلامی را داشت که به فرموده امیرالمومنین علی (ع) هر رعیتی بی‌لکنت از حاکمان خود حقوقش را خواهان شود؟
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، بازداشت های مکرر فعالان سیاسی و دانشجویی و برخوردهای امنیتی با منتقدان را محکوم می‌نماید و خواستار آزادی زندانیان دربند، به‌ویژه اساتید و دانشجویان و پایان حبس ها و حصر ها و بازگشت جامعه به وضعیت عادی می‌باشد.

 

3. فاجعه تهاجم به کوی دانشگاه و پیگیری های انجمن اسلامی دانشجویان
«ما افراد بشر، فردی از نوع خود را كه نسبت به دیگران قصد سوئی ندارد، به حقوق آنها تجاوز نمی كند، هیچ گونه تبعیضی میان افراد قائل نمی گردد، در آنچه مربوط به حوزه حكومت و اداره او است، با نهایت بی طرفی، به همه به یك چشم نگاه می كند، در مناقشات و اختلافات افراد دیگر، طرفدار مظلوم و دشمن ظالم است؛ چنین كسی را دارای نوعی از كمال (یعنی عدالت) می دانیم و روش او را قابل «تحسین» می شماریم و خود او را «عادل» می دانیم. در مقابل، فردی را كه نسبت به حقوق دیگران تجاوز می كند، در حوزه قدرت و اداره خود میان افراد تبعیض قائل می شود، طرفدار ستمگران و ستمكشان «بی تفاوت» است، چنین كسی را دارای نوعی نقص به نام «ظلم» و ستمگری می دانیم و خود او را «ظالم» می خوانیم و روش او را لایق «تقبیح» می شماریم.» استاد شهید مرتضی مطهری
سحرگاه 25 خردادماه 88 کوی دانشگاه تهران مورد هجوم نیروهای نظامی و شبه نظامی واقع شد و در حالی که خون شهید عزت ابراهیم نژاد و انتقام دیگر خون‌های به‌ناحق‌ریخته‌شده دانشجویان آسیب دیده در 18 تیرماه 1378 که قربانی خشونت‌طلبی انحصارطلبان شده بودند، گرفته نشده بود، باز دانشجو آماج حملات سهمگین خشونت‌طلبان قرار گرفت. از آن هنگام تاکنون انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران همواره پیگیر حقوق دانشجویان مظلوم و خواهان برخورد با مسببین واقعی این جنایت بوده است.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران از روز پس واقعه، در قالب تحصن دانشجویان و استادان در مسجد دانشگاه پیگیر مسائل دانشجویان بود و با حضور در کمیته حقیقت‌یاب دانشگاه تهران نهایت تلاش خود را در جهت احقاق حقوق پایمال شده دانشجویان به کار بست. پس از آن نیز در ایام مختلف و هر جا مجالی برای دادخواهی بود با صدور بیانیه و تقاضا از مسئولین امر برای پیگیری مجدانه و معرفی عاملان واقعه، رسالت تظلم خواهی و حق طلبی خود را انجام رسانید. هر چند متاسفانه گوش شنوایی نیافت.
پس از اعلام نظر کمیته حقیقت‌یاب فاجعه کوی دانشگاه و محرز شدن انتقال دانشجویان به ساختمان وزارت کشور و آزار و اذیت آنان، انتظار جامعه دانشگاهی آن بود که تمامی مسئولان امر هر چه سریعتر با پی‌گیری جدی این پرونده و بدون مصلحت‌سنجی‌های رایج عاملان اصلی این ماجرا را مجازات نمایند و فارغ از دادگاه‌های تشریفاتی و برخوردهای رسانه‌ای، اجازه پایمال شدن حق دانشجویان آسیب‌دیده و هتک حرمت دانشگاه را ندهند. اما با گذشت دو سال از این واقعه دردناک هیچ مسئول نظامی و انتظامی به عنوان عامل این حمله به مردم معرفی نگردید. و این در حالی بود که اینان با لباس خدمت به نظام آبروی آن را هتک کرده بودند. در عوض این دانشجویان بودند که بار دیگر قربانی شدند و هرگز معلوم نشد چرا و چگونه دانشجویان به ساختمان مرکزی وزارت کشور انتقال یافتند؟
از مرداد ماه 88 موجي از احضار دانشجويان به دادگاه انقلاب و كميته انضباطي دانشگاه به اتهام به اصطلاح مشاركت در آشوب هاي كوي دانشگاه آغاز شد و در حالي كه هيچ خبري از مجازات عاملان حادثه كوي در دست نبود، تعدادي از دانشجويان پس از احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شده و در دادگاه محاكمه شدند و احكام زندان دريافت نمودند.


از اسفندماه ماه 88 و با ارجاع پرونده کوی دانشگاه به دادسرای نیروهای مسلح، این نهاد اقدام به احضار گسترده گروهی از دانشجویان ساکن کوی دانشگاه به سازمان قضائی نیروهای مسلح کرد. در حالی که پرونده یکبار در دادگاه انقلاب رسیدگی شده بود، بار دیگر دانشجویان طعم بازجویی و بازداشت را چشیدند و برای آنان قرار بازداشت و وثیقه صادر شد. پس از آن و از مهرماه 89 جلسه رسیدگی به این پرونده در دادگاه نظامی آغاز گردید و پس از برگزاری جلسات مکرر و صدور قرار مجرمیت برای تعدادی دیگر از دانشجویان، در خردادماه 1390 دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه از برگزاری دادگاه ۲۲ جلسه ای برای رسیدگی به اتهامات متهمین و همچنین صدور حکم برای پنجاه تن از آنان خبر داد. در تیرماه، تعدادی از دانشجویان این دانشگاه با احکام قضایی مانند حبس، جریمه و شلاق روبه‌رو شدند. صدور احکام حبس، جریمه نقدی و شلاق برای دانشجویان، که خود از شاکیان بالقوه پرونده حمله کنندگان به کوی دانشگاه بوده اند، در حالی بود که هیچ گزارشی از محکومیت عاملان اصلی این پرونده منتشر نشد.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران همچنان پیگیر مجازات عاملان این واقعه و رفع اتهام از دانشجویان بیگناه است. به اعتقاد ما این درد جز به دوای «مجازات مجرمان بدون توجه به وابستگی سازمانی» درمان نمی گردد. امری که با گذشت دو سال از وقوع ماجرا متاسفانه محقق نگردیده است.


4. تشدید برخوردها با انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
«تشکّل حق تشکّلى است که پیرامون آرمان ‌هاى حق به‌ وجود بیاید و ما براى این تشکّل یک نشانه بارز اعلام کرده ‏ایم و آن این است: تشکّل حق تشکّلى است که انحصار طلب نیست.» شهید دکتر بهشتی
برخورد با تشکل های منتقد از همان روزهای پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آغاز شد و بسیاری از احزاب و نهادهای صنفی و مدنی لغو مجوز و پلمپ شدند. در دانشگاه نیز عده‌ای با خیال آن‌که در فرصت پیش‌آمده و نابسامانی سیاسی و امنیتی کشور که متأسفانه اِعمال هرگونه ظلمی را مجاز نموده است، می‌توانند به جان همه منتقدان و مسلمانان آزاده در داخل و خارج دانشگاه بیفتند، در پروژه‌ای ازپیش‌شکست‌خورده، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران را مورد هدف قرار دادند. تشکلی که همواره سعی دارد در پرتو حق طلبی و نفی احصارطلبی، آرمان های دینی و انسانی را پی گیرد، باید هم تاوان بپردازد.


توهم تعطیلی قدرتمند ترین تشکل دانشجویی منتقد کشور که نزدیک به هفت دهه در دانشگاه تهران ادامه حیات می دهد، موجب گردید که سال گذشته پروژه ای دیگر را کلید بزنند. این بار مسئله اصلاح اساسنامه انجمن اسلامی مطرح شد و خبرگزاری های دروغ آتش بیار معرکه شدند تا بلکه به این بهانه مانع فعالیت این تشکل شوند. در مدتی کوتاه موج خبرسازی ها علیه انجمن اسلامی به راه افتاد و این در حالی بود که انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران مجدانه و بی اعتنا به این فضاسازی ها، فعالیت هایش را پیگیری می کرد.
پس از اصلاح اساسنامه و در آذرماه سال گذشته انجمن اسلامی دانشجویان به سنت همه ساله برنامه باشکوهی را به مناسبت سالگرد«شانزدهم آذر» و روز دانشجو برگزار کرد. پس از این برنامه برخوردها با انجمن اسلامی بیشتر شد و منجر به صدور حکم از سوی هیئت نظارت بر تشکل های اسلامی دانشگاه تهران علیه انجمن اسلامی دانشجویان و برخی برخوردهای بیرون از دانشگاه گردید. احضارها و بازداشت ها و احکامی که علیه اعضای این مجموعه صورت گرفت نیز خود مجالی مفصل می طلبد.
جریان موازی سازی در برابر این تشکل که از چند سال گذشته با حمایت کامل دولت و برخی بخش‌های حاکمیت آغاز شده بود، گسترده تر و جدی تر دنبال می شود. امروز کسانی جهت اتمام پروژه نابودی هویت آزادی‌خواهانه و منتقد انجمن‌های اسلامی و یکدست نمودن فضای دانشگاه مطابق تمایلات عده‌ای تندرو در میان حاکمیت، به میدان آمده‌اند و با بزرگترین تشکل منتقد دانشگاهی آشکارا وارد منازعه شده‌اند. اما «غصب» نام انجمن اسلامی در دانشگاه های کشور و «استحاله» این تشکل دانشجویی منتقد، مطمئنا در دانشگاه تهران به جایی نخواهد رسید و تفکر آزادی خواهانه و نواندیشانه قابل محو نیست.
در شرایط کنونی نیز کوچکترین فعالیت های انجمن اسلامی دانشجویان زیر تیغ به اصطلاح ناظرانی قرار دارد که هم و غم خود را بر محدود کردن فضای دانشگاه گذاشته اند. در این شرایط بسیاری از برنامه های انجمن اسلامی دانشجویان باید لغو شوند یا از زیر تیغ سانسور بگذرند. آنان که از تعلیق و تعطیل ناامید شده اند سعی در کنترل قدیمی ترین تشکل دانشجویی کشور دارند.
با این اوصاف انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با تکیه بر آرمان‌های نخستین و با استواری دوچندان همچون تمامی سال‌هایی که مأمن حضور دانشجویان آزادی‌خواه بوده است با تکیه بر آرمان‌های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) و یاران دیرین انقلاب همچون مرحوم مهندس بازرگان، معلّم شهید دکتر شریعتی، استاد شهید مطهری، شهید دکتر آیت‌الله بهشتی، مرحوم آیت‌الله طالقانی، شهید دکتر چمران و سلسله مبارزان و روشنفکران مسلمان مسیر اصلاح و پاک‌سازی جامعه مسلمان ایران را از دروغ، ریا، تصلّب، تحجّر، وحشیگری، دین‌گریزی و دیگر آفات جامعه امروز پی‌گیری خواهد نمود.

 

5. مصائب دانشگاهیان
1-5 برخوردهای امنیتی و انضباطی با دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی
برخورد با فعالان دانشجویی و تشکل های منتقد منحصر به دو سال گذشته نیست. روند تعلیق تشکل‌های منتقد به‌خصوص انجمن‌های اسلامی دانشجویان کشور و احضار فعالان دانشجویی به کمیته‌های انضباطی و دادگاه‌ها از آغاز روی کار آمدن دولت نهم شدت گرفت و پس از خرداد 88 نیز به شکلی گسترده و بی ضابطه ادامه یافت.


موازی‌سازی تشکل‌های منتقد برای استحاله و حذف آنها از دانشگاه ها، لغو مجوز انجمن های اسلامی و دیگر تشکل های قانونی منتقد، فعال شدن کمیته های انضباطی دانشگاه ها و شدت گرفتن برخورد با دانشجویان، امنیتی شدن شدید فضای دانشگاه ها و تغییر مرجع برخورد با دانشجو از وزارت علوم و کمیته‌های انضباطی به نهادهای امنیتی، دادگاه‌ها و محاکم قضایی، اعمال کنترل به انحاء گوناگون بر کانون های فرهنگی و نشریات دانشجویی و ... نمونه ای از سیاست های اقتدارگرایانه دولت و دیگر نهادهایی است که قصد از بین بردن صداهای مخالف در دانشگاه را داشته و دارند.


متأسفانه، وزارت علوم و دانشگاه‌ها که قاعدتا باید در هر شرایطی، حامی حقوق دانشجویان باشد در این مورد، نه‌تنها واکنشی از خود نشان نمی‌دهند، بلکه خود تبدیل به مرجع برخورد با دانشجویان می شوند. تصویب شیوه نامه جدید کمیته های انضباطی توسط وزارت علوم به فاصله کوتاهی پس از انتخابات ریاست جمهوری، که در آن محدودیت ها و جرایم قابل رسیدگی چندبرابر شده و به جرات می توان گفت دیگر حقوقی برای دانشجویان باقی نگذاشته است، خود حکایت از عزم جدی برای تحت کنترل در آوردن دانشگاه داشت.
برخورد محاکم قضایی با فعالان دانشجویی در چند سال گذشته و اکنون نیز هیچ ثمره مثبتی را برای نظام به دنبال نداشته است به جز اینکه ناخواسته به رادیکال شدن فعالیت‌های دانشجویی و تحمیل هزینه‌های بیشتر به نظام و زیر سؤال رفتن اعتبار دستگاه قضا نزد نهادهای بین‌المللی کمک کرده است. لذا بایستی هرچه زودتر دستگاه‌های امنیتی و قضایی از احضار و محاکمه و برخورد با فعالان دانشجویی ذیل عناوین کلی و مبهمی چون «اقدام علیه امنیت ملی»، «بر هم زدن نظم عمومی»، «تبلیغ علیه نظام» و مانند آن دست برداشته و امر دانشگاه را به دانشگاهیان واگذار کنند که جواب اعتراض و نقد را نباید با داغ و درفش داد. وزارت علوم و دانشگاه‌ها نیز باید به مقابله با این روند برخیزند و در برابر رفتارهای دستگاه‌های امنیتی و قضایی در رابطه با دانشگاهیان این‌گونه منفعلانه و بی‌تفاوت برخورد نکنند، چراکه ادامه این روند دانشگاه را نیز به پادگانی نظامی تبدیل خواهد کرد که بی‌شک اولین نتیجه آن خالی شدن دانشگاه از علم و حکمت و حقیقت و جایگزین شدن ریا و جهل و تعصب در جایگاه تفکر خواهد بود.
علاوه بر این دانشگاه نیز باید بداند که ابزار کمیته انضباطی به‌تصریح آیین‌نامه و روش‌های پیشنهادی آن، به هیچ وجه ابزاری برای مجازات و سرکوب نیست و تنها ابزاری برای اصلاح برخی روندهای غلط در دانشگاه است. اینکه با نام کمیته انضباطی صدها نفر را به اتهامات واهی و جرایم ساختگی برای خوش‌آمد عناصر بیرون از دانشگاه، با احکام کمیته انضباطی مجازات نماییم، نه‌تنها سبب اصلاح امور دانشگاه نخواهد شد، بلکه یقینا در برابر اصول اولیه شکل‌گیری یک دانشگاه آزاد که می باست مبدأ تحولات باشد، قرار دارد.


2-5 محرومیت از حق تحصیل
حق تحصیل از بدیهی ترین حقوق انسان هاست. در اصل سی ام قانون اساسی کشورمان بر وظیفه دولت برای گسترش تحصیلات عالیه برای همگان تاکید شده است. اما با کمال تعجب شاهد بوده ایم که در چند سال گذشته و به ویژه پس از روی کار آمدن دولت نهم امکان تحصیل تبدیل به «ابزاری برای کنترل دانشجویان» شد و ستاره دار کردن دانشجویان منتقد به رویه ای عادی بدل شد. برخی با دادن تعهد مبنی بر عدم ورود به فعالیت های سیاسی امکان ثبت نام و ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی می یافتند و برخی نیز به کلی از ادامه تحصیل محروم می شدند.
اما در دو سال گذشته این مسأله چنان فراگیر و شدید شد که سازمان سنجش آموزش کشور دست در دست نهادهای امنیتی اقدام به احضار دانشجویان متقاضی تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی نموده و آنان را در سازمان سنجش مورد بازجویی و توهین و تحقیر و تهدید قرار می دادند. فرایندی که در طول سال های گذشته بی سابقه بود و خلاف صریح قانون. افرادی با کوچکترین سابقه فعالیت سیاسی و انتقادی و یا دارای سابقه احضار به کمیته انضباطی به سازمان سنجش آموزش کشور فراخوانده می شدند تا به اصطلاح گزینش عمومی شوند و صلاحیت آنها برای ادامه تحصیل در کشور خودشان مورد بررسی قرار بگیرد.


همچنین روند اخراج دانشجویان در دو سال گذشته سیری صعودی داشته و موجب محرومیت تعدادی از بهترین فرزندان ایران به ویژه در مقطع کارشناسی ارشد از تحصیل شده است. همه این ها در حالی رخ می دهد که چنین وقایعی پیش از انقلاب نیز بی سابقه بوده است. موارد متعددی از فعالان دانشجویی پیش از انقلاب وجود دارند که بارها به زندان افتاده اند، اما هیچگاه از حق ادامه تحصیل محروم نشده اند. با این وجود آیا می توان مدعی کشوری با «آزادی تقریبا مطلق» بود؟ دولتی که حق ادامه تحصیل به شهروندانش را نمی دهد چگونه می تواند ادعای عدالتخواهی و حمایت از مستضعفین را داشته باشد؟
به اعتقاد ما روندهای فراقانونی و حذفی که موجب پایمال شدن حقوق اولیه دانشجویان و دلزدگی آنان از سیاست های نظام و مسئولین کشور می گردد باید متوقف شود. تحصیل و دانش اندوزی حق هر شهروند ایرانی است و این حق با توسل به بهانه هایی نخ نما چون نداشتن صلاحیت عمومی و سوابق سیاسی غیر همسو، قابل سلب نیست.


3-5 فرار مغزها و خروج نخبگان از کشور
فرار مغزها یکی از معضلات جدی کشور در طول سال های گذشته بوده است. از دست دادن سرمایه های انسانی کشور و خروج بهترین متخصصان و تحصیل کردگان دانشگاه های کشور به کشورهای اروپایی و امریکایی و حتی کشورهای آسیایی موجب شده است تا ایران همواره در فرار مغزها رتبه برتر را داشته باشد. این پدیده علل مختلفی از جمله بی توجهی به جایگاه علم و پژوهش، فقدان حمایت های اقتصادی و مالی، عدم شایسته سالاری و ناامیدی نسبت به آینده کشور دارد. نیاز گفتن نیست نیست که دولت سالانه میلیاردها تومان برای تحصیل دانشجویان و تربیت نیروهای متخصص و کارآزموده هزینه می کند و خروج این نیروها از کشور می تواند چندین برابر هزینه به ما تحمیل کند و همچنان در رده جهان سومی ها نگه دارد.
متاسفانه با وقایع رخ داده در طول دو سال گذشته و اضافه شدن محدودیت های سیاسی و امنیتی، این روند مضاعف شده است. با سلب امکان ادامه تحصیل برای بسیاری از دانشجویان و آینده تیره و تاری که برای یافتن شغل و کسب منزلت اجتماعی ایجاد شده، رفتن بر ماندن ترجیح یافته است. در این میان برخی دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی خارج از کشور نیز فعال شده اند و با مناسب دیدن فرصت، سعی در جذب دانشجویان و نخبگان ایرانی دارند.
همه اینها در حالی اتفاق می افتد که مسئولین کشور همچنان پدیده فرار مغزها را انکار می کنند و مسئولیت سیاست های غلطی که این وضعیت را به وجود آورده است را نمی پذیرند. اما آمارهای تکان دهنده و مشاهده هر روزه این پدیده در میان دانشجویان و فارغ التحصیلان، جایی برای انکار باقی نمی گذارد. از این جهت ضرورت توجه ويژه مسئولان براي جلوگيري از زيان هاي مترتب بر پديده خروج نخبگان بیش از هر زمانی وجود دارد. رفع این معضل تنها و تنها با ارج نهادن بر مقام علم و عالم و تکریم دانشگاهیان و محققان میسر خواهد شد. وگرنه با تهدید و اخراج و بی توجهی به هشدارهای دانشگاهیان در باب وضعیت کشور، وضعیت بدتر از این نیز خواهد شد.


4-5 در باب به اصطلاح اسلامی کردن دانشگاه ها
یکی از بزرگترین کاستی های فضای آموزش عالی کشور، شکاف عمیق میان بدنه دانشگاهی کشور و تصمیم گیران این حوزه است. عدم فهم دقیق شرایط دانشگاه و حساسیت فعالیت در این فضا به ویژه در حوزه فرهنگ، ایجاد فضای کاذب امنیتی و محدودیت برای فعالیت های دانشجویی، تغییرات آیین نامه ای و دستورالعملی در حوزه های حساسی همچون پوشش از اولین تبعات منفی این فاصله معنادار بین دانشگاه و نهادهای تصمیم گیر همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم است.
اقداماتی که توسط وزارت علوم تحت عنوان کلی اسلامی کردن دانشگاه ها مطرح می شود فاقد دوراندیشی و پشتوانه فکری لازم است. اگر بهانه ای برای محدود کردن فضای دانشگاه و برخورد با دانشجویان نباشد. کسانی که سودای اسلامی کردن و احیانا انقلاب فرهنگی دوم را در سر می پرورانند نه درک درستی از اسلام دارند و. نه شناختی از ماهیت علم و دانشگاه. در سال های گذشته هرگاه بحث اسلامی کردن دانشگاه ها مطرح شده، ثمره عملی آن حذف و تصفیه اساتید دگراندیش، برخوردهای انضباطی به دلیل عدم رعایت پوشش و پیشنهادات سخیفی چون تفکیک جنسیتی بوده است. واین چیزی جز تغییر ظواهر امر، بدنام کردن دین و تحمیل سیاست های یکسویه بر دانشگاه نیست. مسئولین وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی ناتوان از فعالیت های محتوایی و تنها در راستای برساختن دانشگاهی تابع و مجیزگو اقدام به تدوین آئین نامه ها و بخشنامه های جدید می کنند. در حالی که بومی کردن و زمینه مندسازی دانش و رشد علمی با آیین نامه و دستورالعمل و سخنرانی های آتشین حاصل نمی شود و نیازمند مداقه و تأمل بیشتر در یک فرایند هدفمند، گام به گام و دموکراتیک است. همانگونه که نمی توان توقع داشت امروز دانه ای را بکاریم و ساعتی دیگر محصولات آن را برداشت کنیم؛ نمی توان با صدور دستور در بسیاری از حوزه ها منتظر نتیجه آنی بود و باید فهمید که روند تولید دانش متضمن فرآیندی بلندمدت است و با اجماع و حضور تمامی نخبگان کشور به بار خواهد نشست.
ثمره دیگر این نوع تفکر، سیاست سهمیه بندی جنسیتی و حذف برخی رشته ها بود که امسال با شدت و حدت بیشتر صورت گرفت. بعد از انتشار دفترچه انتخاب رشته سازمان سنجش آموزش کشور شاهد آن بودیم که در برخی از رشته ها پذیرش دانشجویان به صورت تک جنسیتی صورت می گیرد و در برخی دیگر از رشته ها شاهد سهمیه بندی میان دانشجویان دختر و پسر راه یافته به مقطع کارشناسی بودیم. همچنین حذف بسیاری از رشته ها، خاصه رشته های علوم انسانی از دوره کارشناسی چندی از دانشگاه ها مایه حیرت و نگرانی را فراهم آورد.
ما معتقدیم این سیاست ها تکرار اشتباهات گذشته است و سودی در پی نخواهد داشت. تضییع حق دانشجویان دختر مستعد کشور و از بین بردن عدالت آموزشی، اخراج اساتید منتقد و غیرهمسو به نام اسلامی کردن، تعیین استانداردهای پوشش و برخوردهای انضباطی با دانشجویان، تفکیک کلاس های درس و بردهای آموزشی و ... که تنها محصول اذهان متحجر است، حذف رشته های علوم انسانی و تغییر تحمیلی سرفصل ها و دروس، نه تنها برای ما دانشگاه اسلامی نخواهد ساخت بلکه پویایی علمی در دانشگاه ها را نیز از بین خواهد برد. اگر کسانی ادعای اسلامی کردن یا بومی سازی یا هر چیز متفاوتی را دارند بهتر است آن را بدون تخریب و تحمیل ارائه کنند و به محک نقد بگذارند تا نخبگان کشور در باب آن قضاوت کنند. وگرنه بهتر است بدانند که کار علم با بخشنامه پیش نمی رود و شراط اول تمدن سازی و تولید دانش، تواضع در برابر دانش است.


5-5 برخورد با جهاد دانشگاهی
مجموعه جهاد دانشگاهی از نهادهای مولود انقلاب اسلامی است که در طول سال های گذشته توانسته است با گسترش پژوهش و توسعه امور فرهنگی و علمی، کمک های شایانی به کشور بنماید. پژوهشکده ها و مراکز آموزش عالی و دیگر واحدهای آن علاوه بر ترویج دانش و و ارائه خدمات فنی و فراهم کردن زمینه اشتغال فارغ التحصیلان، افتخارآفرینی های علمی زیادی برای ایران انجام داده اند. فعالان و پژوهشگران جهاد دانشگاهی نیک می دانند که بخش مهمی از این پیشرفت ها و دستاوردها به مدد عدم ورود به جنجال های سیاسی و جذب نخبگان علمی و مهمتر از آن ساختار شکل یافته و از پائین به بالای آن است. مدیران این مجموعه عظیم دانشگاهی بعضا سال هاست که در آن فعالیت داشته اند و با پشت سر گذاشتن مراحل متعدد فعالیت به اینجا رسیده اند.
با روی کارآمدن دولت نهم یکی از نهادهایی که مورد هجمه و برخورد قرار گرفت جهاد دانشگاهی بود. اما این برخوردها در طول دو سال گذشته شدت بیشتری به خود گرفت و منجر به حذف برخی از نیروهای با سابقه و متخصص و تعطیلی برخی از واحدهای درونی آن شد. تاسف بار آنکه برخوردهای تحمیلی، غالبا به شکل از بالا به پائین و با گماردن مدیران همسو با دولت برای تخریب ساختار متداوم و تثبیت یافته این نهاد بوده است. تصرف یک به یک نهادها و سازمان ها ظاهرا کام قدرت طلبان را شیرین کرده است. براستی چه شده است که مجموعه جهاد دانشگاهی حتی در دست نیروهایی که تعهد و التزامشان به نظام و انقلاب بارها اثبات شده است تحمل نمی شود؟
به نظر ما تداوم ساختارهای کارامد و مولد دانش و پژوهش، از اصول اساسی پیشرفت کشور است. تحمیل های سیاسی و برخوردهای نابخردانه با مجموعه های علمی و دانشگاهی، اگر سیاستگذاران و سیاستمداران را ارضا کند، یقینا راهی به سوی توسعه علم و دانش نخواهد گشود و اساتید و دانشگاهیان را مأیوس و مهجور خواهد کرد.


6. دولت و جریان موسوم به انحرافی
امروز دلسوزان کشور و انقلاب در حالی شاهد قلب ادبیات سیاسی کشور هستند که هشدار این تغییرات را از زمان روی کار آمدن دولت نهم بارها و بارها در گوش مسئولین امر زمزمه کرده بودند. متأسفانه امروز شاهد رواج ادبیات مبتذل و سرشار از دروغ و تهمت در فضای کشور هستیم و دریغ آنکه این ادبیات در نقاب اصولگرایی گفتمان انقلابی ریشه های اندیشه اسلامی را در فضای کشور می خراشد و نابود می سازد. امروز اصولگرایی دولتی معادل قدرت طلبی به معنای تام شده است. جریانی که خود را خادم مردم و خدمتگزار آنها می خواند امروز بی پرده و عریان برای حفظ قدرت می کوشد و در این راه از ارتکاب هر گونه فعل غیر اسلامی و انسانی فرو گذار نمی کند. این در حالی است که هنوز علیرغم گذشت بیش از دو سال آوای هشدار و انذار دلسوزان نظام نسبت به این جریان خطرناک در گوش امت شریف طنین انداز است. امروز حضرات در حالی در کوس مقابله با جریان انحرافی می دمند که خود دیروز از حامیان، مشوقان و سینه چاکان این جریان بودند.


آیا داعیه داران اصولگرایی که در انتخابات بزرگ سال 88 زیر علم «دولت کریمه» گرد آمده بودند از سوابق و اندیشه ها و خط مشی دولت و اطرافیان شخص رییس جمهور بی اطلاع بودند؟ آیا پرونده های اقتصادی و سوابق تحصیلی عناصر رایحه خوش خدمت بر آنان مکتوم بود؟ سوالی که امروز ملت شریف ایران از خود می پرسند این است که هزینه های هنگفتی که از سمت جریان اصولگرا به پای این دولت ریخته شد با کدام آینده نگری و با چه انگیزه ای انجام شد؟ امروز این پرسش در ضمیر روشن ایرانیان هر روز پررنگ تر می شود که به راستی هزینه کردن از سرمایه هایی همچون بسیج و سپاه پاسداران که این ملت با خون هزاران شهید و ایثارگر به بار آورده است؛ در پای جریانی که سبقه و گذشته آن بر همگان روشن بود با چه هدفی انجام گرفته است؟ این غم زمانی جانگدازتر می گردد که در ادبیات و هجمه هایی که هر روزه علیه این جریان از سوی رفقای سابق گرمابه و گلستان آنان مطرح می شود جز قدرت طلبی و نزاع بر سر کرسی ها و پست ها چیز دیگری یافت نمی شود. انقلاب کم نظیر مردم شریف ایران که با هدف والای الهی اسلامی و با اندیشه خدمت به مردم و با اهدای هزاران شهید گلگون کفن به بار نشست امروز بدان درجه تنزل یافته است که رییس محترم شورای خبرگان رهبری برای تقسیم قدرت در جریان اصولگرا پرچم دار شده است و به جای رواج ادبیات اسلامی و انقلابی در هوای کشور نفرت و تهمت چون زهری کشنده راه تنفس نیرو های خدوم را بسته است.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران امروز بیش از همیشه نسبت به تخریب و امحای اندیشه انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) هشدار می دهد. از منظر وفادارن انقلاب اسلامی هم آنانی که بی پروا دروغ و تهمت وبی اخلاقی را از تریبون های رسمی کشور فریاد می کنند انحرافی اند و هم آنان که در مجالس تعزیت ائمه اطهار با کلام بی تقوای خود دیگران را متهم به برخورد و حذف فیزیکی می نمایند. از منظر مردم تمام آنانی که ملت را حاکم بر سرنوشت خود نمی دانند، تمام آنان که در مقابل انحرافات و عِوج نمی ایستند، تمام کسانی که نیرو های نظامی و امنیتی را بر خلاف سخن صریح حضرت امام داخل در مسایل سیاسی و اقتصادی می خواهند و همه آنانی که مروج چهره ای خشن، بی منطق و ناکارآمد از اسلام هستند جریان انحرافی اند و ملت هیچ گاه فریفته این جریان سازی ها و جنگ های زرگری امروز کشور نمی شوند و بازگشت به مسیر اصلی و ناب انقلاب اسلامی یعنی اسلام رحمانی را طلب می کنند.


7. قوّه قضائیه
«قوه قضائیه قوه‏ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده‏دار وظایف زیر است‏: ۱ -رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین می‌کند. ۲ - احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع. ۳ - نظارت بر حسن اجرای قوانین. ۴ - کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام. ۵ - اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.»(اصل 156 قانون اساسی)


چنانکه پیداست قوه قضائیه از مهمترین ارکان نظام جمهوری اسلامی است. اگر درکشوری قانون که نظم دهنده به امور و تأمین کننده حقوق شهروندان جامعه است حاکم نباشد، رفتارهای خودسرانه و تعدی ها و تجاوزهای مکرر به حقوق افراد حاکم خواهد شد. تداوم توقیف‌ مطبوعات منتقد، تداوم بازداشت‌های غیرقانونی بسیاری از فعالان سیاسی، تداوم حصرهای ناصواب و غیر قانونی، اقدامات غلط و غیرمنطقی در زندان‌ها و عدم کنترل و پیشگیری دستگاه قضا از تعداد بیشماری از این امور، عدم دسترسی بسیاری از زندانیان به وکیل، نداشتن حق ملاقات و حقوق اولیه شهروندی و شرایط اسف‌بار برخی از بازداشتگاه‌ها، عدم کنترل دستگاه قضا بر روند بازجویی‌ها كه گاه به شیوه‌های تند و خشن انجام شده است، اتهام‌زنی به فعالان جهت اخذ اعتراف از آن‌ها و همچنین فراهم نکردن امکان انجام تحقیق مستقل درباره حوادث و جنایات پس از انتخابات، همه و همه نشان از ناکارآمدی و سوگیری دستگاه قضا به سمت یک جریان خاص دارد و باعث شده است که سرمایه اجتماعی دستگاه قضا برای بخش بزرگی از ملت ایران به طور کامل از بین برود و کار به جایی رسیده است که امروز متأسفانه، اتّهامات سیاسی، دادگاهی شدن و زندان رفتن عموماً دیگر نه سبب سرافکندگی که مایه راست‌کیشی، شجاعت، افتخار و سربلندی برای فعالان سیاسی به شمار می‌رود.


حال آنکه اگر در فاجعۀ فراموش نشدنی 18تیر 78 با عاملان حمله به کوی دانشگاه تهران، برخورد جدی قضایی صورت گرفته بود و در برابر آن همه تخلّف و یک کشته و انبوه زخمی و آسیب‌دیده، تنها و تنها یک سرباز، آن هم به اتهام مضحک سرقت ریش‌تراش محکوم نمی‌شد، و یا آنکه در فاجعه قتل‌های زنجیره‌ای و موارد مشابه دیگر صلابت دستگاه قضا با توجه به حفظ حقوق شهروندی عیان می‌گردید، پس از گذشت سال‌ها شاهد ادامه چنین رویدادهایی در حوادث تلخ و اسف‌بار دو سال گذشته چون تکرار واقعه حمله به کوی دانشگاه در سحرگاه 25 خرداد 88 نبودیم و عدالت‌خانه ایران در جایگاه واقعی خود و به عنوان حامی مظلومان و ستم‌دیدگان قادر به ایفای نقشی تاریخی در این شرایط بود.
غفلت دستگاه قضایی کشور و تعلل آن در برخورد قاطع با خاطیان دولتی و غیر دولتی راه را برای نفوذ فسادهای گسترده مالی و بروز انحراف عمیق در حساس‌ترین مراجع ادره کشور باز کرده است. کشوری که نظام مستقر در آن با شعار عدالت خواهی و دفاع از حقوق مستضعفین بر سر کار آمده، اکنون آبروی خویش را بازیچه جریان‌های مشکوکِ منحرف و فاسدی می‌بیند که نه تنها ترسی از عقوبت خطای خویش ندارند که خود در حصار حصین ناکارآمدی دستگاه قضا امن یافته‌اند. بروز اختلاس های میلیاردی و تخلفات گسترده نهادهای دولتی و شبه دولتی که بارها از سوی نهادهای نظارتی همچون سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات در قالب گزارش های مفصل مطرح شده است، نشان از عمق فساد در این نهادها دارد. تعلل قوه قضا در برخورد با دانه درشت ها و مفسدین بزرگ اقتصادی، جایی برای اعتماد به استیفای حقوق بیت المال باقی نمی گذارد.
در سنت اسلامی همواره اصل بر برائت است و در صورت اثبات یک جرم نیز همیشه بخشش مأجورتر از انتقام. گویی فراموش کرده‌ایم وصیت مولای متّقیان، امیر مؤمنان را که وقتی تیغ جهالت فرق سرش را شکافت، همگان را از جریانی‌دیدن و محاکمه و مجازات انبوهی از انسان‌ها به این جرم منع کرد و تنها یک ضربه را برای قصاص آن فرد مجاز دانست تا در اثر شهادت او افراد بی‌گناه بسیاری کشته نشوند. مهم تر اینکه در همان فضا فرمود اگر عفو کنید بهتر است. این منش کجا و کشته شدن جوانان وطن و بازداشت فلّه‌ای بسیاری از فعالان سیاسی کجا؟

 

 8. صدا و سیما
«در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد.» (اصل175 قانون اساسی)
جای تاسف است که صدا و سیما که نام ملی را با خود یدک می کشد و باید متعلق به آحاد مردم و تمامی طیف ها و افکار باشد، امروز تبدیل به رسانه جناحی و غیرملی گردیده و با زیر پا گذاشتن انصاف و عدالت، راه دروغ‌پراکنی، یک‌جانبه‌نگری‌، انحصارطلبی و ریختن آبروی افراد و جریان ها را در پیش گرفته است. آیا این بی‌عدالتی، عدول از مذهب و صراط مستقیم نیست؟ آیا عدالت را فدای مصالح قدرت کردن، باعث تداوم نظام می‌شود یا با تهی‌کردن آن از آرمان‌هایش آن را به انحراف و تباهی می‌کشاند؟ چگونه است که در نظام اسلامی، روشنگران حرکت در مسیر عدالت و اصلاح و انصاف، به تهمت‌های ناروای نفاق و ضدیت با اسلام متهم می‌شوند؟


به گواه بسیاری از فعالان و صاحبنظران، رسانه غیر ملی در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری با عملکرد بد و یکسویه خود و ندادن فرصت دفاع و نقد به جریان مقابل، آتش نفرت و بی اعتمادی را شعله ور تر کرد و به حوادث ناگوار بعدی دامن زد. این رسانه چنان خود را در لفافه ظاهرسازی ها و کلیشه ها قرارداده و تحمل شنیدن حرف های متفاوت را از کف داده است، که با کوچکترین انتقادی بساط هر مناظره ای را جمع می کند. در حالی که بسیاری اتفاقات ناگوار در کشور رخ می دهد و در خیابان ها مردم لب به اعتراض می گشایند، خنده آور نیست که صدا و سیمای ما اخبار غرق شدن قایق های بادبانی در سواحل فلان خلیج را پخش می کند؟ مگر همین سیاست های انحصارطلبانه و حذفی نبود که موجب شد بنیانگذار انقلاب اسلامی ده ها مصاحبه با رسانه های بین المللی در پاریس انجام دهد تا صدای انقلاب ایران را به گوش دنیا برساند؟ مگر تجربه برگزاری جلسات بحث و مناظره در ابتدای انقلاب اسلامی که مدعی انقلاب در اندیشه و قلم بود، موجود نیست؟ آیا با چنین رویه هایی می توان از مردم انتظار داشت برای اطلاع از اخبار به بی بی سی و دیگر رسانه های غربی روی نیاورند؟
اطلاع از اخبار کشور و آگاهی از مسائل و رویدادها حق شهروندان است و این حق را نمی توان سلب کرد. در دنیای امروز که دنیای فناوری اطلاعات و گسترش رسانه های ارتباطی است، حذف بخشی از مردم از صدا و سیما و ایجاد محدودیت و پارازیت انداختن بر ماهواره ها، راه به جایی نخواهد برد. این رفتارها معنایی جز ایجاد مانع در دسترسی مردم به جریان آزاد اخبار و اطلاعات ندارد و تاییدی است بر وجود وقایعی ناخوشایند که عده ای می خواهند به هر نحو ممکن بر آن سرپوش بگذارند. صدا و سیما هر چه زودتر باید فضای رسانه ای را باز کرده و اجازه حضور افکار و سلایق مختلف را بدهد. چرا که تراکم حرف های ناگفته می تواند تبدیل به جریانی غیرقابل کنترل در کشور شود و آن زمان برای بازکردن فضا بسی دیر خواهد بود.

 

9. سیاست خارجی
«سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دول غیرمتحارب، استوار است.» (اصل 152 قانون اساسی)
هدف از یک برنامه سیاست خارجی صحیح، تأمین حداکثری منافع و اهداف هر ملت به همراه تأکید بر اصول و حفظ استقلال، عزت و سربلندی تمامی آحاد جامعه است. تقلیل فشارهای جهانی و منطقه‌ای از طریق اعتمادسازی و گفتگو، زمینه‌سازی برای فعالیت‌ها و مبادلات اقتصادی و فرهنگی سودآور بین‌المللی، دفاع از حقوق شهروندان ایرانی در خاک کشورهای دیگر و پشتیبانی از همه مستضعفان جهان در هر گوشه‌ای از جهان از جمله وظایف دولت در حوزه سیاست خارجی است.
برخی اشتباهات فاحش دستگاه دیپلماسی دولت، از اظهارات غیرمسئولانه رئیس‌جمهور در جنگ‌طلب نشان‌دادن جمهوری اسلامی تا عملکرد ماجراجویانه و غیرواقعی در عرصه سیاست خارجی كه ناشی از تحلیل‌های نادرست و غیرواقعی از اوضاع جهانی است، عرصه را برای کشورهایی گشوده است که می‌کوشند برای حفظ هژمونی خود و تداوم ایفای نقش اصلی در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از ظهور قدرت‌های جدید جلوگیری كنند و روابط میان دولت‌ها را در هر منطقه از جهان تحت کنترل خود درآورند.
اصرار بر سیاست‌های غلط منجر به منزوی شدن کشور، پرهزینه شدن روابط خارجی در تمام عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و در نهایت تصویب قطعنامه‌های تحریم‌های جهانی علیه مردم شریف ایران در سازمان ملل شده است. هرچند دولت ایران همواره از این قطعنامه‌ها با عنوان کاغذپاره یاد می كند و سعی دارد آن‌ها را بی‌اثر جلوه دهد؛ امّا در جایی که با مطالبات مردم روبرو شده است، همواره به نقش مخرب آن‌ها معترف بوده و ناکارآمدی‌های خود به‌ویژه در عرصه اقتصاد را ناشی از این تحریم‌ها دانسته است.
دولت که همیشه سعی کرده است با تحلیل‌های نادرست و توهم‌محور خود، این زوال منافع را به دشمنی کشورهای دیگر و به‌ویژه آمریکا نسبت دهد، با عملکرد غلط خود، برای جبران منافع از دست رفته ناگزیر به دامان بیگانگان دیگری نظیر روسیه و چین پناه برده و سرنوشت مردم شریف ایران را وجه‌المصالحه بلوک شرق در چانه‌زنی با غرب قرار داده است. از مطالعه تاریخ سیاسی ایران در دویست سال گذشته می‌توان فهمید، اگر روسیه خبیث‌تر از انگلیس و آمریکا به دشمنی با ایران نپرداخته باشد، ملایم‌تر از آنان نیز عمل نكرده است.
در این سال‌ها که واژه «تولید» بیش از هر مفهوم و واژۀ دیگری در این مرز و بوم، از رابطه اقتصادی یک‌طرفه ما با چین صدمه دیده است و تا آن جا گرفتار آمده‌ایم كه از پرچم ایران و چادر مشکی زنان ایرانی تا محصولات کشاورزی و کفش و لباس و صنعت را همه از چین وارد می‌کنیم، چه امیدی به استقلال می‌توان داشت؟ شاید واژه شرقی را باید از شعار هویتی انقلابمان «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» هم حذف کنیم.
باید توجه داشت که این ذات غرب نبوده که زمینه‌های انزجار ملت ما را از سیاست‌های آن‌ها فراهم کرده و شرق را مصون جلوه داده، بلکه رفتارها و تصمیم‌های غیرعقلانی و نابخردانه سیاستمداران آن‌ها چنین فرجامی داشته است؛ و هر گاه مردم احساس کنند که شرق نیز چنین برخوردی با کشور دارد، به شدت به آن واکنش نشان خواهند داد. به قول معلم شهید دکتر علی شریعتی «بلاهت عظیم و توحش متمدن و بدویت مدرن و خشونت اتیکت‌دار و غارت قانونمند و خوش‌بختی زشت و آزادی لش و دموکراسی احمق! هر جای دنیا باشد بد است.»
امروز که شاهد تحولات سریع اما ریشه‌دار منطقه در کشورهای عربی هستیم سیاست‌های شتاب‌زده، نابخردانه و نادرست در عرصه سیاست خارجی موجب شده تا چنان در جامعه بین المللی و کشورهای منطقه منزوی شویم که بهار عربی برای کشورمان به خزان سیاست خارجی ایران بدل گردد. تحولاتی که سرآغاز جریان‌های کاملاً مردمی که برآمده از آرمان‌هایی همسو با آرمان‌های انقلاب اسلامی چون استقلال، آزادی‌ و عدالت طلبی و مبارزه با استبداد بوده است و امروز مع الاسف سیاست سوگیرانه که به عرصه تعاملات خارجی ما نیز نفوذ کرده است، چنان مردم منطقه را از ایرانی که مدعی حمایت از همه مستضعفین جهان است و روزی پیشتاز تئوری گفتگوی تمدن‌ها بوده، دور کرده است و موجب شده که این مردم که در پی روشنگری و اصلاح طلبی بودهاند بخاطر ترس افتادن در دام تحجر، در دامان کشورهای دیگر بلغزند. نقش محوری و میانجی‌گری که روزی در انحصار کشورمان بود امروز با کج‌اندیشی و بدفهمی اوضاع منطقه به دست کشورهایی چون ترکیه، قطر و کشورهای غربی افتاده است و نام و پرچم مقدس کشورمان که روزی نماد آزادی‌خواهی همه اصلاحگران و پیشگامان حرکت‌های اجتماعی جوامع بوده امروز به واسطه این کج‌روی‌ها مورد اهانت برخی قرار می‌گیرد.
پرسش اساسی اذهان عمومی امروز این است که تفاوت کشتار مردم در سوریه با دیگر کشورهای عربی چیست؟ آیا ریختن خون انسان ها توسط متحد دیروز و امروز ما توجیه انسانی و شرعی یافته است؟ مگر قرار نبود از حقوق همه انسان های مظلوم و بی دفاع در هر کجای جهان دفاع کنیم؟
سیاست خارجی ایران که به تصریح قانون اساسی باید به حفظ تام و تمام منافع ملی و دفاع از حقوق همه مسلمانان جهان بیانجامد با برخورد دوگانه در برابر کشورهای مختلف و دخالت‌های نسنجیده در کار کشورهای منطقه نه منافع ملی را آنگونه که باید تأمین کرده است و نه در جهت خواستِ مردمیِ مسلمانان گام برداشته و چهره دیپلماسی ایران را به چهره مذبذب و غیر اخلاقی که مشخص نیست ره به کجا می‌برد تبدیل کرده است.

 

10. مجلس شورای اسلامی و انتخابات آینده
«مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به طور مستقیم و با رأی مخفی انتخاب می‌شوند تشکیل می‌گردد. شرایط انتخاب‏کنندگان و انتخاب‏شوندگان و کیفیت انتخابات را قانون معین خواهد کرد.»(اصل 62 قانون اساسی)
«در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه‏پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌گردد.»(اصل 6 قانون اساسی)
نگاهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی اسلامی نشان می دهد که قوه مقننه از جایگاهی رفیع و مهم در نظام سیاسی کشور برخوردار است. مجلس شورای اسلامی دو وظیفه مهم و اساسی دارد. اول قانون گذاری که وظیفه و اختیار اصلی مجلس است و این قوانین برای همه الزام آور است. نمایندگان منتخب ملت حق دارند تا با لحاظ کردن شرایط و نیازهای مردم و کشور قوانینی را تصویب کنند. در حالی که باید مرجع وضع قوانین تنها مجلس شورای اسلامی باشد، نهادهای دیگر به کرات از سوی خود بخشنامه ها و آئین نامه هایی را به مورد اجرا می گذارند که عملا شان مجلس را زیر پا می گذارد.


وظیفه دیگر نظارت است که متأسفانه این روزها جای خالی آن را در کشور به خوبی حس می کنیم. این نظارت ها بر رئیس جمهور و وزرای او، فعالیت ها و عملکرد مالی و اداری دولت و همچنین برخی دیگر نهادهاست. مجلسی که نمایندگان آن برآمده از آرای عمومی مردم هستند حق دارد کمیته ها و گروه های تحقیق و تفحص برای بررسی و نظارت بر عملکرد سازمان ها و دستگاه های دولتی و غیر دولتی تشکیل دهد. امری که در مجلس هشتم چندان موفقیت آمیز نبوده و با بی توجهی دولت و دیگر نهادهای حکومتی مواجه شده است. در این دو سال شاهد بوده ایم که بارها دولت از ابلاغ و اجرای قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی سرپیچی کرده و به راه خود رفته است. سخن گزاف رئیس جمهور مبنی بر «در راس امور نبودن مجلس» و حملات پیاپی وی و برخی دیگر دولتیان به نمایندگان مجلس نشان از بروز اختلافات جدی میان دو قوه دارد.
در مجلس هشتم کمیته های مختلفی برای پیگیری وقایع و معضلات، تشکیل گردید که کمتر شاهد به سرانجام رسیدن آنها بودیم. از جمله آنها کمیته حقیقت‌یاب حوادث کوی دانشگاه و مجتمع سبحان، کمیته ویژه حوادث پس از انتخابات، کمیته حقیقت‌یاب بررسی انفجار در پالایشگاه آبادان، کمیته پیگیری وضعیت امام موسی صدر، کمیته بررسی وضعیت برنج‌های وارداتی آلوده، کمیته بررسی وضعیت نیروگاه بوشهر، کارگروه رفع اختلاف درباره هدفمند کردن یارانه‌ها و کارگروه رفع اختلافات در مورد لایحه برنامه پنجم توسعه بود. نمونه شکست خورده آن گزارش کمیته تحقیق و تفحص مجلس از وقایع بازداشتگاه کهریزک بود که با اذعان به وقوع جرم توسط برخی مسئولین قضایی، با دهن کجی دولت و به کارگیری متهم ردیف اول آن پرونده در منصبی دیگر در دولت مواجه شد.
نباید از خاطر برد که مجلس هشتم که اینگونه مورد بی مهری قرار می گیرد و توان انجام وظایف خود را ندارد، محصول همان رد صلاحیت ها و انتخابات پر حرف و حدیث است. نمایندگانی که نامه استیضاح امضاء می کنند و به اشاره ای امضاهای خود را پس می گیرند، شجاعت لازم برای استیفای حقوق ملت را ندارند. مجلسی که دولتی ها با پخش کردن چک های اعانه به بهانه کمک به حوزه های انتخابیه میان نمایندگانش آن را تحت کنترل می گیرند، شخصیت مبارزه با مفاسد اقتصادی را از دست می دهد. مجلس شجاع و مستقل اجازه این بی حرمتی ها و قانون شکنی ها و تهدیدها و تطمیع ها را نمی دهد.


در این شرایط و در حالی که عمر این مجلس رو به پایان است به پیشواز انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی می‌رویم. در شرایطی که بحران‌های پیاپی سیاسی و اجتماعی در جامعه و عیان شدن مفاسد رخنه کرده در حساس‌ترین مراجع و ارکان نظام، حتی خیال برگزاری انتخاباتی آزاد و با مشارکت حداکثری مردم و فعالان سیاسی کشور را با تردید مواجه کرده است. در شرایطی که هنوز آثار تازیانه بی‌انصافی بر پیکره بخش بزرگی از جامعه و نخبگان که منتقد بودند، نه به اصل نظام که از درون نظام و در جهت تعالی آن، باقی است. در شرایطی که برخی اعضای شورای نگهبان و دیگر نهادهای حکومتی علنا و بی‌پروا جهت گیری سیاسی خود را ابراز می‌کنند و حتی در گروه های انتخاباتی شرکت می کنند و فرزندان انقلاب و معتمدین مردم را از هم اکنون با رد صلاحیت‌های شخصی از نمایندگی ملت باز می‌دارند. در شرایطی که نهادهای نظامی و شبه نظامی بر خلاف صریح فرموده امام خمینی (ره) برای کرسی های مجلس نقشه می کشند و وظایف نظارتی و اجرایی برای خود تعریف می کنند. در شرایطی که تمامی روزنه‌های مشارکت فعالانه سیاسی بر طیف گسترده‌ای از مردم و فعالان سیاسی بسته است و همچنان فضای امنیتی و رعب آور کشور را رها نکرده است، مسئله انتخابات و تشکیل مجلسی مستقل و مردمی خیالی خام است.
در این شرایط که حق حیات سیاسی و اجتماعی سلب می‌شود، مجلس و انتخاباتش خواست اولیه مردم نیست که برخی بر سر سهم‌کشی در آن به نزاع‌های سیاسیِ ساختگی دامن می‌زنند تا شاید با نشان دادن فضای دو قطبیِ کاذبی که مصنوع یک جریان سیاسی در کشور است، مقدمات بر آمدن مجلسی تک قطبی و فرمایشی را از صندوق‌های رأی فراهم کنند. جالب آنکه اختلافات میان جریان هایی که روزی یارغار یکدیگر بودند چنان بالا گرفته است که مسئولین بالاترین مراجع کشور از لزوم تعهد و امانتداری برگزارکنندگان انتخابات می گویند.
امروز مردم ایران از این حق تاریخی خود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت بر آن تأکید شده است و آرمان انقلاب و امام راحل بوده است یعنی حق تعیین سرنوشت مردم به دست خود مردم باز مانده‌اند و اقتدارگرایان با تداوم آتش‌افروزی و دامن زدن به فضای مسموم و ملتهب سیاسی در جامعه راه را برای برون رفت از آن و شکل‌گیری مجلسی برآمده از دل ملت در فضایی آزاد و بدون تنش‌ها، حذف‌ها و سانسورها بسته‌اند. به اعتقاد ما شرایط سید محمد خاتمی برای معنا یافتن انتخابات و سخن گفتن از حضور همه طیف ها در آن، شرایطی معقول و منطقی است. تا پیش از فراهم شدن آن شرایط سخن گفتن از انتخابات آزاد و عادلانه، بی معنا خواهد بود.


و اما کلام آخر:
«گفتمان اصلاحات توانست با طرح شعار استقرار جامعه مدنی، تکیه بر رأی مردم و انتخابات آزاد، توأم بودن اسلامیت و جمهوریت در نظام سیاسی و ملازم بودن حق و تکلیف شهروندان و حکومت، پیشاهنگ تحوّل در منطقه باشد و باز نام ایران را در این دوران بلندآوازه کند. آنچه بعدها نام اصلاحات بر خود گرفت، [یک] فرصت ملّی و سرمایه جدید اجتماعی برای کشور بود. در حقانیت و اصالت اصلاحات و گفتمان آن همین بس که امروز نه‌تنها جریان‌های سنتی جامعه و اکثر قریب به اتفاق نیروهای سیاسی در داخل و خارج از کشور، بلکه حتی مخالفان فکری و سیاسی این نظام هم از ضرورت استقرار دموکراسی سخن می‌گویند.» (سید محمد خاتمی)


به گواهی تاریخ از بیش از صد سال پیش، چه آن زمان که ملت برای برقراری نظام عادلانه و تاسیس عدالتخانه در انقلاب مشروطه می کوشیدند،چه آن هنگام که به رهبری بزرگان خود برای سرمایه ملی در نهضت ملی شدن صنعت نفت تلاش می کردند و چه در انفلاب شکوهمند اسلامی و حوادث زرینی چون 8 سال دفاع مقدس و رخداد عظیم دوم خرداد؛ عدالت طلبی در کنار آزادی از محوری ترین شعار هایی بوده است که این مردم با خون خود آن را فریاد کرده است. خواسته هایی که امروز و علیرغم جهد و جهاد ملت شریف عده ای آن را از این مردم دریغ می کنند. آنچه زیر بنای شعار محوری انقلاب شکوهمند 57 «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود، یعنی خواست های تاریخی این ملت مبنی بر حق حاکمیت بر سرنوشت خویش، آزادی و استقلال از بیگانگان امروز به طور جدی توسط جریان های نفوذی و انحرافی به ورطه نابودی افتاده است.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران امروز مجدانه تلاش دارد تا بر مبنای آیه شریفه :«ادعوا الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه» و به مصداق روایت شریف «کونوا دعاه الی الناس بغیر السنتکم» با ارائه چهره‌ای مردم‌سالارانه و عادلانه از اسلام، در مملکت خود و در عمل نشان دهد که چگونه اسلام می‌تواند منادی عدالت و آزادی باشد. ما بر این باوریم که مسلمان ایرانی به معنای حقیقی کلمه کسی است که همواره حق حاکمیت را از آن مردم بداند و برای احقاق حقوق ملت و اجرای بی تنازل قانون اساسی تلاش کند. مسلمان واقعی آن کسی است که در کنار ریختن اشک حسرت بر مردم و جنبش های مستضعفین در فلسطین، مصر، یمن، سوریه، عربستان، انگلستان وآمریکا حق آزادی تجمعات و تظاهرات علیه اقدامات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دولت را در کشور خود محترم شمارد و بیش از آنکه بر دولتمردان و نیروهای امنیتی دیگر کشورها به خاطر برخورد با مردم بتازد بر نیرو های امنیتی داخلی که گویا حیاتشان در بقای جو پلیسی است؛ عتاب کند. مسلمان واقعی آن کسی است که حق را از هر زبان که درآید با جان بپذیرد و باطل را از هر زبان که خارج شود برنتابد. چرا که مولای ما امیرالمومنین فرماید:«كسى كه شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود.»


اگر امروز شاهد ضربات کاری بر پیکره نیمه‌جان جامعه مطبوعاتی میهنمان هستیم، اگر امروز انبوه فعالان سیاسی با روندهای کاملا غیرقانونی و غیرحقوقی مواجه‌اند، اگر دانشجویان در این روزها، در فضایی پر از رعب و وحشت و ترس از ابراز نظر و عقیده، سال تحصیلی را آغاز کردند، اگر تخلفات ریاست دانشگاه، معاونت دانشجویی و کمیته‌های انضباطی دانشگاه‌ها تبدیل به جریانی دائمی شده است، همه و همه به خاطر آن است که مذهب و عدالت فراموش شده است و حفظ قدرت به هر قیمتی نهادینه شده است. وادی خطرناکی که به ‌صراحت بر خلاف فرموده امام علی (ع) است که می فرماید «اگر نتوانم حقّی را احقاق کنم، حکومت برای من به اندازه آب بینی بز هم ارزش ندارد.» بنابراین مسلمانان حقیقی کسانی هستند که به مصداق آیه شریفه «ولتکن منکم امّه یدعون الی الخیر یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» بی هیچ لکنت زبانی در همین فضای امنیتی و سخت، لب به انتقاد می‌گشایند و همۀ تبعات آن را به جان می‌خرند تا شاید گوش شنوایی پیدا شود و اصلاحی صورت پذیرد.

"فاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ"
پس، همان گونه كه دستور يافته‏اى ايستادگى كن، و هر كه با تو توبه كرده [نيز چنين كند]، و طغيان مكنيد كه او به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
مهرماه یک هزار و سیصد و نود


انصاری راد: نیروهای اصیل با محوریت خاتمی و هاشمی متحد شوند

Posted: 11 Oct 2011 02:08 AM PDT

 جرس:  نماینده مجلس ششم سخنان سید حسن خمینی درخصوص متشکل شدن نیروهای اصیل انقلاب را حرف تمام خردمندان دلسوز کشور و دیدگاه کسانی عنوان کرد که خواهان تداوم حیات نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. 

 انصاری راد در گفت‌و‌گو با ایلنا، با بیان اینکه دلسوزان نظام خواهان متشکل شدن نیروهای اصیل و وفادار به انقلاب هستند، اظهار کرد: همه کسانی که به تداوم حیات و پیشرفت نظام جمهوری اسلامی توجه می‌کنند، خواهان وحدت همه گروه‌ها از جمله گروه‌های اصلاح طلب هستند و کسانی که مشكلات موجود برای نظام را نادیده می‌گیرند شرایط کشور و جهان را به خوبی دریافت نکرده‌اند. 

وی با توجه به اهمیت نقش بزرگاني از جمله سید محمد خاتمی و همچنین آیت الله هاشمی رفسنجانی در ایجاد شرایط مناسب در کشور، گفت: ایجاد وحدت و هماهنگی میان نیروهای اصیل و با تجربه حول محور خاتمی و هاشمی رفسنجانی و همچنین استفاده از ظرفیت‌های احزاب و گروه‌های اصلاح طلب می‌تواند به برون‌رفت از شرایط فعلی کمک شایانی کند. 

انصاری راد تاکید کرد: ‌ آقای هاشمی یکی از شخصیت‌های باتجربه انقلاب و نظام است که در ساختار کشور اعتبار ویژه‌ای دارد و می‌تواند برای کمک کردن به بهبود اوضاع نقش خوبی ایفا کند. 

این فعال سیاسی با بیان اینکه وحدت اصلاح طلبان حول بزرگان و دلسوزان انقلاب به نفع نظام و مردم است، افزود: خوب است که اصلاح طلبان حول محور بزرگان نظام و کسانی که دارای اعتبار داخلی و خارجی هستند به وحدت لازم برسند و باید گفت که راه نهایی و واقعی برای برون رفت از بحران در کشور عمل به قانون اساسی به عنوان یک اجتهاد معتبر و شرعی است. 

انصاری راد افزود: باید تمام نیروهای دلسوز کشور به خصوص اصلاح طلبان که طرفدار مصالح این کشور هستند‏، در عمل به قانون اساسی متعهد شوند و اعتقاد داردم که در این قانون تمام مسئولیت‌ها انتخابی و متکی بر اراده ملت وجود دارد و نمی‌تواند در تعارض با خواست و اراده مردم ایران باشد و باید گفت که لازم است اصلاح طلبان در چارچوب همین مسئله وحدت لازم را به دست بیاورند. 

مصباح اخلاق را در معبد دیانت قربانی کرد

Posted: 11 Oct 2011 12:53 AM PDT

سیدمصطفی تاج زاده
جرس: سیدمصطفی تاج زاده در رابطه با دروغگویی احمدی نژاد معتقد است: آقای مصباح با ارائه تئوری تقدم دین بر اخلاق، اخلاق را در معبد دیانت قربانی کرد. به همین دلیل مدل مطلوب استاد و شاگرد را «ماکیاولیسم اسلامی» می خوانم. زیرا آنان نیز معتقد به کسب قدرت و حفظ آن به هر قیمت ممکن هستند. البته با این توجیه و بهانه که قدرت را برای خدا و اجرای احکام الهی می خواهند.


سید مصطفی تاجزاده در یادداشتی که از زندان در اختیار کلمه قرار داده است به عملکرد مدعیان اصولگراهایی در منطقه به ویژه با توجه به سفر اخیر نخست وزیر ترکیه به مصر و تونس و لیبی اشاره کرده و نوشته است: فهم و درک جایگاه اسف انگیز کشورمان در جهان و حتی در منطقه، آن هم در عصر بیداری مسلمانان و بهار عربی کار دشواری نیست. کافی است دقت کنیم که تونس و مصر به عنوان پرچم داران قیام های مردمی میزبان آقای اردوغان بودند و به گرمی از او استقبال کردند. مهم تر آن که اکثر نخبگان و مخالفان سیاسی و اجتماعی هردوکشور، سیستم سیاسی ترکیه را الگوی مناسبی برای مصر و تونس و دیگر کشورهای عربی و اسلامی خواندند. به این ترتیب معلوم شد سیاست مداران و مردم هردو کشور قصد ندارند رهبری سیاسی کشور خود را انحصاراً در اختیار روحانیون و فقها قرار دهند و صاحبان گرایش های گوناگون فکری و سیاسی اعم از مسلمان و غیرمسلمان و نیز سلفی ها و سکولارها را از حق تشکیل احزاب، انتشار کتب و نشریات، برپایی اجتماعات اعتراضی مسالمت آمیز و شرکت در انتخابات، چه به عنوان انتخاب کننده و چه انتخاب شونده محروم کنند و به تحمیل سبک خاصی از زندگی بر شهروندان خود برآیند. در حقیقت آنان نمی خواهند تجربه شکست خورده ایران را در اجباری کردن حجاب و اجرا و انجام مجازات هایی را مانند سنگسار تکرار کنند.


تاجزاده در نوشته خود تاکید کرد: اصلاح طلبان مسلمان ایرانی، پیش از دموکرات – مسلمانان ترکیه شعار «ایران برای همه ایرانیان» را سر دادند که معنا و مفهوم آن حقوق برابر همه شهروندان و « هرفرد یک رأی » بود. در صورت تداوم اصلاحات، جمهوری اسلامی ایران، اکنون مدل مطلوب و منتخب مردم و جوامع در حال توسعه، از جمله کشورهای عربی می شد که متأسفانه ادامه نیافت و در عوض حزب عدالت و توسعه ترکیه از آن درس های بسیاری گرفت و از پیوند اسلام و دموکراسی الگویی ارائه کرد که اکنون مدل مطلوب بسیاری از کشورهای مسلمان شده است.


وی ادامه داده است: به باور من دولت مردان کنونی ترکیه،سیاست داخلی و خارجی دولت اصلاحات به پرچم داری آقای خاتمی را تعقیب می کنند. به همین دلیل توانسته اند هم زمان اعتماد و احترام دولت ها و ملت ها را جلب کنند و حتی در ایران با استقبال قشرهای وسیعی از هم وطنان ما مواجه شوند. آنان با دفاع از رقابت آزاد و برابر همه شهروندان و بازگرداندن نظامیان به پادگان ها و نیز با سیاستگزاری و برنامه ریزی درست اقتصادی که منجر به رشد و توسعه اقتصادی ترکیه و افزایش رفاه شهروندان آن کشور شده است و هم چنین با دراز کردن دست دوستی به سوی همه کشورهای همسایه و مسلمان توانسته اند جایگاه و نقش منطقه ای و بین المللی ترکیه را ارتقاء بخشند و در عین حال از حقوق مسلمانان از جمله در فلسطین حمایت کنند و نگران قیام مردمی در کشور خود نباشند. به این ترتیب حزب عدالت و توسعه با عملکرد خود به تبلیغ اسلام و ارزش ها و هنجارها و شعائرش پرداخته است و امیدوارم تا به آخر به همین شیوه رفتار کند. چرا که درجهان معاصر، تنها با روش های آزاد و دموکراتیک می توان از اندیشه های دینی و معنوی دفاع کرد.


عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی درباره لیبی نیز نوشت: موضع جناح حاکم ایران درباره لیبی کاملاً انفعالی بود تا آن جا که مسئولین صدا و سیما تا قبل از فتح طرابلس توسط شورای ملی انتقالی، نمی دانستند آنان را «مخالفان قذافی» بخوانند یا «انقلابیون لیبی» و باید آنان را به رسمیت بشناسند، یا از قذافی حمایت کنند. در هر حال در لیبی نیز نخست وزیر ترکیه با استقبال گرم شورای ملی انتقالی و مردم در طرابلس مواجه شد اگرچه اخبار مهم اردوغان به هر سه کشو، در صدا و سیمای ایران کاملاً سانسور شد تا ایرانیان نسبت به اقبال پرشور اعراب به رئیس دولت ترکیه آگاهی نیابند و به جای آن رسماً و علناً به انتقاد از ترکیه پرداختند و ناگهان یادشان افتاد که آن کشور عضو ناتو است و اسرائیل در آنکارا سفارت دارد! البته سپر موشکی ناتو در همسایگی ایران مسأله مهم و قابل پیگیری است اما متأسفانه جایگاه ضعیف و نازل جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر امکان اعتراض مؤثر را از ملت ما سلب کرده است. به علاوه فراموش نکنیم که اصولگراها انتقادها به ترکیه را پیش از موضوع فوق آغاز کردند و دولتی را که سال پیش حاضر بودند همه اورانیوم های غنی شده ایران را تحویلش بدهند، پس از سفر اخیر اردوغان مزدور آمریکا خواندند که برای مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران مأموریت دارد و اسلامش لیبرالی و آمریکایی است.


عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی درباره سیاست خارجی و تبلیغی اقتدارگرایان در مورد سوریه و بحرین و یمن و عربستان نوشت: اقتدارگراهای ایرانی در ماه های گذشته جز مشاهده اعتراض های گسترده مردمی در یمن که در بخش هایی صبغه سلفی دارد و محکومیت سرکوب گری رژیم صالح و حمایت عربستان از آن رژیم، کاری انجام نداده اند و نمی توانند انجام دهند. زیرا در هیچ کدام از دو طرف دارای نفوذ نیستند. بدتر از آن وضع بحرین است که با روش های مناسب می توانستیم از حقوق مردم آن کشور دفاع کنیم و مانع سرکوب گری عریان رژیم آل خلیفه از یک سو و رژیم آل سعود از سوی دیگر شویم. حال آن که اکنون کار حکومت ما شده است صدور بیانیه در محکومیت رفتار رژیم های سعودی و بحرین بدون آن که بتوانیم یک گام مثبت چه در سطح منطقه و چه در سطح جهان به سود مردم بحرین برداریم!


تاج زاده رفتار جناح حاکم ایران را درباره سوریه فاجعه بار خواند و گفت: با توجه به اهمیت مسئله، پیش از این نامه ای در این زمینه برای مراجع نوشتم. به باور من آن چه در سوریه می گذرد و این اتهام که جمهوری اسلامی ایران از جنایات حزب بعث سوریه دفاع می کند، حتی اگر منجر به تداوم حیات دیکتاتوری در آن کشور شود که نخواهد شد، پیامدهای سوء فراوانی علیه ایران و ایرانیان به طور خاص و شیعیان به طور عام در جهان اسلام خواهد داشت. اهانت بعضی تظاهرات کنندگان سوری به پرچم کشورمان آغاز ماجراست و باید این سیاست تغییر کند.


عضو شورای سیاسی دولت مهندس موسوی در زمان جنگ درباره پیشنهاد محمود عباس در زمینه پیشنهاد به رسمیت شناختن کشور فلسطین و برخورداری مردم فلسطین از حقوق کامل در سازمان ملل نیز نوشت: اقتدارگرایان ایرانی در باطن با این طرح مخالفند اما از ترس هم سو شدن با رژیم اسرائیل و محکومیت در بین قشرهای عظیمی از مردم فلسطین و مردم دیگر کشورهای عربی و مسلمان جرأت مخالفت عملی با آن را ندارند و در صورت طرح در مجمع عمومی سازمان ملل به آن رأی خواهند داد اما دقیقاً به همان دلیل فوق بود که آقای احمدی نژاد در اجلاس سران سازمان ملل این مسئله را در نطق خود مسکوت گذاشت.


تاج زاده درباره ادعای سال گذشته آقای احمدی نژاد در مورد آزادی رقبای انتخاباتی اش و نیز ادعاهای اخیر در اجلاس سران سازمان ملل تاکید کرد: از پیروان مکتب آقای مصباح یزدی نباید تعجب کرد که آشکارا دروغ بگویند. وقتی طبق نظر صریح استاد، انسان می تواند برای مصالح اسلام و مسلمانان دروغ بگوید، آیا از شاگرد انتظار می رود دروغ را شرعاً یا اخلاقاً نکوهیده بداند و از آن پرهیز کند؟ من قبلاً هم گفته ام که ماکیاول «اخلاق» را در پای قدرت ذبح کرد و آقای مصباح با ارائه تئوری تقدم دین بر اخلاق، اخلاق را در معبد دیانت قربانی کرد. به همین دلیل مدل مطلوب استاد و شاگرد را «ماکیاولیسم اسلامی» می خوانم. زیرا آنان نیز معتقد به کسب قدرت و حفظ آن به هر قیمت ممکن هستند. البته با این توجیه و بهانه که قدرت را برای خدا و اجرای احکام الهی می خواهند.


رئیس ستاد انتخابات کشور در دوره اصلاحات افزود: علت این که آقای احمدی نژاد در این باره این قدر آشکارا دروغ می گوید آن است که  او می داند در دنیای معاصر حتی در فیجی یا بورکینافاسو هم نامزدهای اصلی رقیب جناح حاکم را پس از انتخابات به بند نمی کشند یا در خانه زندان نمی کنند. به عبارت دیگر دولت هایی که ادعا ندارند که الگوی جهانیان هستند و در کشورشان دموکراسی و آزادی از همه جای جهان بیشتر رعایت می شود، چنین روش قرون وسطایی را به کار نمی برند.


وی هم چنین در ارتباط با ادعای دیگر آقای احمدی نژاد مبنی بر این که در ایران زندانی سیاسی نداریم و هیچ کس به خاطر عقاید یا سخنان و نوشته هایش زندانی نمی شود، گفت: وقتی مجریان انتخابات در زمان سردار سپه آرای مرحوم مدرس را صفر اعلام کردند، با اعتراض او مواجه شدند که می گفت: فرض کنیم هیچ کس در تهران به من رأی نداده باشد، پس رأیی که من به خودم دادم چه شد؟! من نیز به تبعیت ازمنطق و روش سید حسن مدرس و برای اثبات کذب بودن ادعای فوق به وضعیت خودم اشاره می کنم و در انتظار جواب رئیس دولت می نشینم:

طبق اعتراف صریح بازجوها، بازداشت من به انتخابات و حوادث بعد از آن ربطی نداشت. به همین دلیل هم حکم بازداشتم را قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران در روز ۱۹ خرداد ۸۸، یعنی سه روز پیش از روز انتخابات از قاضی مرتضوی گرفته بود. و درست فردای انتخابات دستگیر شدم. مهم تر آن که من در طول بازجویی ها و نیز پس از آن تاکنون، بارها تقاضا کردم تنها یک اقدام خلاف قانون مرا نشان دهند تا معلوم شود مرا به دلیل آن بازداشت و محکوم کرده اند. اگر خوانندگان محترم در این باره توضیحی شنیده یا خوانده باشند، من نیز از آن مطلع شده ام! در هر حال بازداشت و محکومیت شش ساله من به علت مقالات و سخنرانی ها به ویژه نامه سرگشاده به رهبری نظام در سال ۱۳۸۲ بود. بازگرداندن ما به زندان پس از مرخصی چند ماهه اول سال ۸۹ نیز به دلیل طرح شکایت از کودتاچیان انتخابات ۸۸ بود. من متن حکم خود را به طور کامل منتشر کردم تا در تاریخ بماند که جز ایراد سخنرانی های دلسوزانه و مشفقانه ومحترمانه و البته صریح و نقادانه، هیچ اقدامی انجام نداده و جرمی مرتکب نشده و هرگز از مسیر قانون خارج نشده ام. حتی در اجتماعات اعتراضی مردم نیز در روزهای بعد از ۲۲ خرداد حضور نداشتم زیرا در زندان بودم. بنابراین در ترافیک نیز اخلال ایجاد نکردم! با وجود این به شش سال زندان محکوم شدم.


عضو شورای مرکزی دو حزب اصلاح طلب نوشت: حقیقت آن است که اقتدارگرایان طبق یک برنامه ریزی قبلی، قصد داشتند با استفاده از فرصت به وجود آمده انتخاباتی، به تسویه حساب سیاسی بپردازند و یکبار برای همیشه منتقدان حکومت تک صدا و جامعه پادگانی را مرعوب و منکوب کنند. جالب آن که یکی از بازجوهایم تصریح کرد که پیش از انتخابات ۸۸ نیز چند بار برای دستگیری من تلاش کرده بودند اما با مخالفت مقامات عالی(که منظورش مقام رهبری بود) مواجه شده بودند. اما در این زمان مجوز لازم را کسب کردند. در هر حال برای این که معلوم شود حق با آقای احمدی نژاد است یا خیر، مهم ترین کار آن است که وزیر دادگستری را مأمور رسیدگی به پرونده من کند تا اعلام نمایند که آیا حتی یک مورد اقدام عملی خلاف قانون توسط من صورت گرفته است یا خیر؟


ارزیابی معاون سیاسی وزرات کشور در دوره اصلاحات از ادعای دیگر آقای احمدی نژاد مبنی بر این که تعداد کشته شدگان حوادث پس از انتخابات ۳۳ نفر است که بیش از دوسوم آن ها از نیروهای پلیس یا طرفداران دولت بوده اند، چنین بود: این سخنان مرا به یاد اطلاعیه ها و ادعاهای مقامات حزب بعث سوریه می اندازد که همواره تعداد پلیس ها و نیروهای امنیتی کشته شده را بیش از تعداد کشته شدگان از مردم و معترضان سوری می خوانند. نمی دانم دروغ گویی را بشار اسد از آقای احمدی نژاد یاد گرفته است یا برعکس! باوجود این، این نکته را نیز باید اضافه کرد که اعتراف مذکور نسبت به ادعای پیشین قوه قضائیه یک گام به پیش است. زیرا وی به جای اعلام یک کشته، پذیرفته است که دست کم ده نفر از اعتراض کنندگان در این حوادث، شهید شده اند.


تاج زاده در مورد آزادی دو زندانی آمریکایی متهم به جاسوسی هم زمان با سفر رئیس قوه مجریه به نیویورک نیز چنین نوشت: اگر من و دوستانم نیز پاسپورت آمریکایی داشتیم و پادشاه عمان پیگیر آزاد شدنمان بود، نظام قضائی ولایی حتی با اتهامات به مراتب سنگین تر از آن چه اینک به ما نسبت داده اند، ما را آزاد می کرد.


وی افزود: اگر در آینده نزدیک همه زندانیان سیاسی را آزاد نکنند معلوم می شود که آزادی تعدادی از آنان در تابستان، صرفاً برای موجه جلوه دادن آزادی دو آمریکایی متهم به جاسوسی بوده است تا بازتاب منفی زیادی در میان افکار عمومی ایجاد نشود. البته این نکته را هم باید یادآوری کرد که چنین اقدام هایی گره از کار فروبسته جناح حاکم باز نمی کند و از فشار و خصومت دولت ایالات متحده علیه ایران نخواهد کاست و تحریم ها اگر تشدید نشود، لغو نخواهد شد.


به نوشته تاج زاده بازداشت یا آزادی دو آمریکایی مسئله مهم مردم ما نیست و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و بین المللی ایرانیان در حال حاضر به بی کفایتی مدیریتی و تلاش برای ایجاد انسداد و تک صدایی در حکومت و جامعه برمی گردد. علاوه بر آن توسعه و تعمیق اختلافات اصولگراها و علنی شدن آن ها و نیز افشا شدن فسادهای گوناگون، از جمله بزرگترین اختلاس تاریخ ایران در عصر حکومت یک دست، موقعیت اقتدارگراها را در داخل و خارج از کشور به شدت ضعیف کرده است. بنابراین تنها راه نجات تجدید نظر و اصلاح سیاست های کلان کشور است.


رئیس ستاد انتخابات دولت اصلاحات درباره ادعای روزنامه ایران، ارگان دولت، مبنی بر افشاگری قریب الوقوع ۱۴۰ هزار سند محرمانه درباره مقامات کشور توسط آقای احمدی نژاد نوشت: نمی دانم این موضوع هم لاف است و یکی دیگر از دروغ های معجزه هزاره سوم سابق و عامل سحره و جن گیرها در حال حاضر است یا او واقعاً این اسناد را در اختیار دارد. در هر حال نباید از این مسئله ساده گذشت. بلکه لازم است آقای احمدی نژاد مجبور به پاسخ گویی شود که در صورت درست بودن ادعای روزنامه ایران، چرا این اسناد را برای پی گیری در اختیار قوه قضائیه یا رهبری نظام نگذاشته است! اگر هم بر این باور است که ارائه اسناد مذکور به مقام رهبری یا قوه قضائیه بی فایده است، چرا تاکنون آن ها را افشا نکرده است؟ و چرا پس از افشای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و متهم شدن برخی مقامات دولتی به سهل انگاری، خطا یا همکاری با اختلاس کنندگان، به تهدید رقبای اصولگرای خود پرداخته است؟

وی در ادامه افزود: اکنون بهتر از هر زمان دیگر می توان معنای دست ها و دستمال های پاکی که قرار بود با فسادهای اقتصادی به مبارزه برخیزند، معلوم می شود. آیا پاک تر از این دست ها در طول تاریخ ایران مشاهده شده است؟!


عضو شورای امنیت کشور در دوره اصلاحات درباره بازداشت جوانان به علت آب بازی نیز نوشته است: بهتر از این نمی شد ثابت کرد که حزب پادگانی چقدر امنیت پلیسی کنونی را آسیب پذیر و سست ارزیابی می کند که آب بازی تعدادی از جوانان آن را تهدید می کند. آیا بازداشت جوانان به اتهام به خطر انداختن امنیت کشور با آب بازی به معنای آن نیست که از دید آمران و مباشران این اقدام، امنیت کشور آبکی است؟ به هر رو در دنیای معاصر حکومت نظامی و امنیت پلیسی جواب گوی شرایط ملی و بین المللی نیست. بنابراین باید هرچه سریع تر شرایط امنیتی را به حالت سیالی برگرداند و با به رسمیت شناختن حقوق و آزادی های مدنی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی همه ایرانیان، مشارکت آنان را در عرصه تعیین سرنوشت و اعتمادشان را به نظام سیاسی جلب کرد. حکومت ها راهی جز بازگشت به سوی مردم ندارند. امیدوارم دیر اقدام نکنند زیرا در عصر حاضر زود دیر می شود.

 

Omid Sabz

unread,
Oct 14, 2011, 1:33:32 AM10/14/11
to sabzollahiha

فرمانده کل سپاه: امروز شعارهای انقلاب اسلامی در اروپا و آمریکا به صحنه آمده است

Posted: 13 Oct 2011 04:08 AM PDT

جــرس: فرمانده کل سپاه پاسداران، با بیان اینکه "در حوادث بعد از انتخابات، عده‌ای می‌خواستند شعارهای انقلاب را متوقف کنند"، مدعی شد: "آنها غافل از این بودند که توقف شعار انقلاب اسلامی، توقف نور خدا در روی زمین است."

 

به گزارش فارس، پاسدار محمدعلی جعفری، روز پنچ شنبه در مراسم یکمین سالگرد 18شهید لرستانی در پادگان امام حسین خرم‌آباد، با اطلاق مجدد اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به "فتنه"، ادعا کرد: "بزرگترین آزمایش ملت ایران فتنه بزرگ سال 88 بود، فتنه‌ای که می‌خواست طومار انقلاب را به هم بپیچد اما ملت بزرگ ایران از آن سربلند بیرون آمدند. در فتنه 88 عده‌ای می‌خواستند شعار انقلاب اسلامی را متوقف کنند غافل از اینکه توقف شعار انقلاب اسلامی، توقف نور خدا در روی زمین است."

 

سردار جعفری در ادامه اظهار عقیده کرد: "رشادت‌ها، فداکاری‌ها و از جان‌گذشتگی ملت ایران سبب شده امروز جهان اسلام، ایران اسلامی را الگوی خود قرار دهد و خداوند نصرت‌های خود را نصیب انقلاب ما کرده و این انقلاب‌ها و وقایع اخیر یکی از ثمرات آن است."

 

فرمانده کل سپاه تاکید کرد: "ما تا آخرین قطره خون از ارزش‌های انقلاب، ولایت و رهبری دفاع می‌کنیم" و افزود: ‌"امروز بحمدالله انوار انقلاب اسلامی جهان را فرا گرفته و نور انقلاب در همه جا جلوه‌گر شده است."

 

سردار جعفری با تاکید بر صدور انقلاب اسلامی گفت: "اسلام قرار نیست در یک منطقه خاص باقی بماند و اراده الهی این است که نور خود را کامل کند، هر چند که کافران نپسندند... ما امروز بایستی دست به دامن شهیدانمان باشیم تا بتوانیم این راه بسیار بزرگ و سرنوشت‌ساز را برای کامل شدن دین خدا ادامه دهیم... همه دنیا امروز حقانیت انقلاب اسلامی را فهمیده‌اند و در دنیایی که مادیات زر و زور و قدرت همه جا را فرا گرفته کسی باور نمی‌کرد که حقانیت اسلامی به جهان صادر شود و امروز شاهد شعارهای انقلاب اسلامی در جای جای جهان باشیم."

 

سردار جعفری مدعی شد: "امروز شعارهای انقلاب اسلامی ایران نه تنها در جوامع اسلامی بلکه در جوامع غیراسلامی و در محل اروپا و آمریکا به صحنه عمل گذاشته شده و انقلاب اسلامی بدون خون شهدا امکان ندارد که راهی را ادامه بدهد."

ادعای دخالت ایران در توطئه ترور سفیر عربستان بعید و مشکوک است

Posted: 13 Oct 2011 03:33 AM PDT

مشاور امنيت ملی سه رييس جمهور آمريکا
جرس: در ادامۀ موج اتهامات وارده به نیروی قدس سپاه پاسداران در رابطه با "طراحی عملیات تروریستی علیه اسرائیل و عربستان در خاک آمریکا" و همزمان با گفتگوی تلفنی رئیس جمهور آمریکا و پادشاه عربستان سعودی جهت هماهنگی برای مقابله با آنچه "توطئه ترویستی سپاه" خوانده شده، گروهی تحلیلگران آمریکایی این موضوع را "غیر قابل باور" و "مشکوک" ذکر کرده و در عین حال تاکید کرده اند که "بهتر است کنگره و افکار عمومی قبل از هرگونه تصمیم‌گیری و اقدام غیرقابل بازگشت، به دنبال مدارک جزئی‌تر و شواهد مفصل‌تری برای اثبات آن باشند."


در پی اعلام بازداشت یک ایرانی- آمریکایی مرتبط با نیروی قدس سپاه پاسداران به اتهام طراحی و مشارکت در ترور سفیر عربستان در آمریکا و انفجارهایی در سفارت اسرائیل و عربستان در واشنگتن، الجزیزه از گفتگوی تلفنی رئیس جمهور آمریکا و پادشاه عربستان سعودی خبر داده و مدعی شد که باراک اوباما با عبدالله بن عبدالعزیز تلفنی گفتگو کرد و طرفین نیز در این تماس تلفنی اتهامات اخیر خود علیه ایران را مورد بررسی قرار دادند و توافق کردند برای محاکمه بین المللی ایران تلاش کنند.

این درحالیست که برخی تحلیلگران و مقامات دیپلماتیک و امنیتی سابق آمریکا از جمله گری سیک- دخالت ایران در این ماجرا را بسیار بعید دانسته و مشکوک و با انگیزه ای خاص اعلام کرده اند.


به گزارش ندای سبسایت رسمی «گری سیک»، مشاور امنيت ملی سه رييس جمهور آمريکا و از تحلیلگران سیاست خارجی، با انتشار یادداشت و تحلیلی پیرامون وقایع اخیر، با انعکاس ابراز تردید جدی وی نسبت به نقش‌داشتن ایران در طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا آورده است:
"... همان طور که در خبرها آمده، ایران به برنامه‌ریزی برای انجام اقدام تروریستی علیه سفیر عربستان صعودی در خاک ایالات متحده آمریکا متهم شده است. اما تمام این ماجرا برای من باورنکردنی است. در واقع این داستان، اگر واقعی باشد، تمام سیاست های گذشته ایران و شیوه های شناخته شده‌اش را زیر سوال می برد. ایران بدون شک برای خشمگین بودن از هر دو کشور ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی دلایل زیادی دارد؛ ایران در موج اخیر ترور دانشمندان و دانشجویان فیزیک ، آمریکا و اسرائیل را متهم می‌داند و حتی انتشار ویروس استاکسنت را هم به این دو کشور نسبت می‌دهد. در مورد عربستان هم، ایران با اطمینان اعتقاد دارد پادشاه این کشور خواستار حمله نظامی آمریکا به خاک ایران است و این درخواست را به آمریکا ارائه داده است.
ردپای ایران در آخرین اقدامات تروریستی اروپا، بمب‌گذاری در آرژانتین و یا موارد دیگری از این دست دیده شده است اما در تمام این موارد و بسیاری دیگر مثل ترورهای انجام شده در دهه 1980 علیه افرادی که ضدانقلاب خوانده می شدند یا دست داشتن در بمبگذاری ها، ایران تحت لوای گروه‌های مختلف که البته مهمترینشان شاخه ای از "حزب‌الله" هستند، ایفای نقش کرده بود. نام ایران همیشه زیر لایه‌های مختلف پنهان نگه داشته شده؛ لایه‌هایی که مثل یک لباس مبدل نقش حقیقی این کشور را در اقدامات تروریستی از انظار پنهان کرده است. ایران هرگز -و یا حداقل ظاهرا– تلاشی برای انجام اقدامات تروریستی در خاک ایالات متحده آمریکا انجام نداده و قبول این مسئله که آنها برای انجام حساسترین ماموریت تروریستی ممکن، به یک گروه غیرمسلمان تکیه کرده باشند، واقعا مشکل است. در ماجرایی که رخ داده، گفته می شود آنها برای رسیدن به هدف خود، از یک فرد آماتور و یک باند مواد مخدر مکزیکی استفاده کرده‌اند؛ باندی که گفته می شود، اعضای آن را علاوه بر مکزیکی‌ها، برخی اعضای نفوذی سرویس های اطلاعاتی آمریکا تشکیل می‌دهند.
با تمام اشتباهاتی که ایران در سال‌های گذشته مرتکب شده، با این حال این کشور به عنوان نقض کننده فعالیت‌های محرمانه سیاسی شناخته نمی‌شود. این مسئله هم واقعا شاید همانی باشد که در ظاهر به نظر می‌رسد اما به هر حال بهتر است کنگره و افکار عمومی قبل از هرگونه تصمیم‌گیری و اقدام غیرقابل بازگشت، به دنبال مدارک جزئی‌تر و شواهد مفصل‌تری برای اثبات آن باشند. اگر ایران واقعا در این حد غیرحرفه‌ای و غیرمعقول باشد که در این مورد نشان داده است، پس شاید آنها بزرگترین دشمن خود باشند؛ دقیقا چیزی بر خلاف آنچه قصد دارند از خود به نمایش بگذارند: باهوش و مصمم! "

 

اشتباهی محض است
در همین رابطه، یکی از کار‌شناسان سابق امور امنیتی آمریکا به دولت باراک اوباما هشدار داده است که از متهم کردن ایران به دست داشتن در توطئه مربوط به ترور سفیر عربستان صرف نظر کند، چون این گونه موضع‌گیری‌ها ممکن است به آتش جنگی مهارنشدنی دامن بزند.

شبکه خبری ای‌بی‌سی در مقدمه گزارش خود یادآوری می‌کند که دادستان کل آمریکا مدعی شده است دولت ایران حامی طرح ترور سفیر عربستان در واشینگتن بوده و طبق ارزیابی دستگاه‌های امنیتی و قضایی آمریکا این حمله قرار بوده اولین مرحله از عملیاتی در آینده باشد.

حکومت ایران در واکنش سریع خود به این ادعا‌ها، ضمن تکذیب هرگونه دخالتی در این طرح اعلام کرد که ایراد این اتهامات بخشی از تبلیغات تهاجمی دولت آمریکا علیه ایران است.

رابرت بر، کار‌شناس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سی‌آی‌ای، که حدود ۲۰ سال در بخش خاورمیانه این نهاد فعالیت داشته می‌گوید دولت آمریکا ممکن است در این ماجرا مرتکب اشتباهی بسیار خطرناک شده باشد.

به اعتقاد وی، بعید به نظر می‌رسد که این توطئه توسط حکومت ایران طراحی و هدایت شده باشد و در شرایط کنونی دولت آمریکا با گشودن یک مجرای تماس مستقیم با دولت ایران باید سعی کند از تشدید تنش بکاهد.

شبکه خبری ای‌بی‌سی یادآوری می‌کند که دادستان کل آمریکا حکومت ایران را مسئول این توطئه اعلام کرده و وزیر خارجه این کشور نیز گفته است که اقدامات شدیدی برای منزوی‌تر کردن حکومت ایران به اجرا درخواهد آمد.

به گزارش شبکه خبری ای‌بی‌سی، رابرت بر، کار‌شناس سابق سازمان سیا، می‌گوید: "جزئیات این طرح تروریستی با اقدامات و روش‌های ایران هیچ شباهتی ندارد و هیچ دلیلی وجود ندارد که ثابت کند حکومت ایران در این اقدام مشارکت داشته است. شاید اقدام افراد خودسر باشد."

رابرت بر می‌افزاید که اگر حکومت ایران می‌خواست چنین کاری بکند به سراغ باندهای قاچاق مواد مخدر مکزیکی نمی‌رفت یا پول را مستقیما به حساب بانک‌های آمریکایی واریز نمی‌کرد.

این کار‌شناس امنیتی می‌افزاید: "من رفتار امنیتی حکومت ایران را طی سی سال گذشته زیر نظر داشته‌ام؛ آن‌ها همیشه خیلی محتاط‌تر از این عمل می‌کنند. آن‌ها همیشه برای اجرای عملیات خود از یک گروه وابسته و واسطه استفاده می‌کنند."

اما رابرت بر، کار‌شناس باسابقه امور امنیتی، می‌گوید: «اگر دولت آمریکا واقعا مطمئن است که چنین طرح‌هایی توسط رهبری حکومت ایران هدایت شده باید اقدامات قاطعی انجام دهد. در آن حالت مسلما ایران و واحدهای عملیاتی آن در خارج مثل سپاه قدس، تلافی خواهند کرد که در ‌‌نهایت ممکن است به یک بحران و درگیری تمام‌عیار بدل شود.»

این کار‌شناس معتقد است که بعید نیست دولت آمریکا این اتهامات خود را پس بگیرد، چون در غیر این صورت ممکن است شرایطی پدید آید که هیچ کس نتواند از گسترش درگیری در منطقه و نقاط دیگر جهان جلوگیری کند.

به گفته وی، تمام منطقه خاورمیانه اکنون حالت آتش‌فشانی دارد و آمریکا به هیچ وجه نباید به یک جنگ یا تنش گسترده دیگر در منطقه دامن بزند. به همین منظور دولت آمریکا باید در شرایط بحرانی نظیر این مستقیما با حکومت ایران وارد گفت‌وگو شده و سعی کند که از دامنه تنش بکاهد.

رابرت بر در پایان گفت‌وگوی خود با شبکه خبری ای‌بی‌سی می‌افزاید: "اگر این حمله یا بمب‌گذاری در شهر واشینگتن روی می‌داد و واقعا ایران پشت آن بود معنایی نداشت جز اعلام جنگ ایران به آمریکا. ولی آیا واقعا ایران چنین سیاستی دارد و به دنبال جنگ با آمریکاست؟ آیا ما واقعا تا این حد به جنگ با ایران نزدیک شده‌ایم؟ من نمی‌دانم."

 

داستانی تخیلی- جاسوسی است
همزمان، وب‌سایت ماهنامه معتبر «آتلانتیک» در آغاز تحلیل خود از اتهام دادستان کل آمریکا که روز سه‌شنبه، یازدهم اکتبر، اعلام کرد طرح عوامل حکومت ایران برای به قتل رساندن سفیر عربستان از طریق بمب‌گذاری خنثی شده است، می‌نویسد این ماجرا بیشتر به داستان تخیلی جاسوسی شباهت دارد.

به گزارش رادیو فردا، تحلیل‌گر مجله «آتلانتیک» می‌افزاید اگر سفیر عربستان در واشینگتن واقعا به قتل می‌رسید چه پیامد و نتایجی برای ایران می‌داشت؟ مناسبات عربستان و آمریکا که از مدت‌ها پیش بد بوده از زمان آغاز بهار عربی بد‌تر شده و خاندان حاکم بر عربستان در واکنش به این تحولات درست در مخالفت با نیروهایی ایستاده است که آمریکا از آن‌ها حمایت می‌کند.

یک عضو ارشد خاندان آل سعود حتی تهدید کرده است که اگر باراک اوباما با اقدام فلسطینیان برای تشکیل کشور مستقل مخالفت کند مناسبات نزدیک با آمریکا را قطع خواهد کرد. اگر آمریکا و عربستان مناسبات نزدیک ۷۰ ساله و آغشته به نفت خود را قطع کنند مسلما برای ایران خبر خوبی خواهد بود. عربستان سعودی به اسلحه و تجهیزات نظامی آمریکا متکی است، و در مقابل در زمینه اطلاعات امنیتی و اوضاع منطقه آمریکا به عربستان کمک کرده و از رفتار حکومت عربستان در داخل آن کشور و کشورهای همسایه، از جمله بحرین، چشم می‌پوشد.

تحلیل‌گر وب‌سایت «آتلانتیک» می‌افزاید که در صورت شکسته شدن اتحاد قدیمی آمریکا و عربستان مسلما ایران برای گسترش نفوذ خود و به خصوص در کشورهای دارای جمعیت شیعه مثل عراق و بحرین یا لبنان دست بازتری خواهد داشت. حتی ایران ممکن است برخی از کشورهای عربی را که حول محور اتحاد ریاض و واشنگتن حلقه زده‌اند به سوی خود جلب کند.

بهترین قسمت در یک چنین سناریویی این است که ایران حتی لازم نیست برای وقوع این حالت کاری بکند. اگر قرار باشد مناسبات استراتژیک عربستان و آمریکا به هم بخورد ایران نیازی ندارد که حتی یک گام کوچک در این مسیر بردارد.

بنابراین ابلهانه‌ترین کاری که ایران می‌تواند بکند این است که مانع شکسته شدن این اتحاد شده و عربستان و آمریکا را یک بار دیگر به یکدیگر نزدیک کند. برای مثال، با اقدام به ترور سفیر عربستان در خاک ایالات متحده آمریکا.

رهبران ایران با تمام سابقه طولانی در نقض حقوق بشر و پیشبرد سیاست‌های ضد مردمی خود افراد ابلهی نیستند. هر چند آن‌ها از تروریسم به عنوان ابزار سیاست خارجی بهره می‌جویند، آن چه پشت آن نهفته سیاستی حساب‌شده و عمل‌گرایانه برای پیشبرد منافع منطقه‌ای آن کشور است. بنابراین متحد کردن واشینگتن و ریاض با یک عملیات تروریستی آن‌ هم در شرایطی که روابط آن‌ها به شدت تیره شده است باعث افزایش حمایت افکار عمومی و سیاستمداران آمریکا از عربستان خواهد شد.

یک چنین اقدامی هیچ نفعی برای ایران نخواهد داشت و بنابراین اقدامی ابلهانه خواهد بود، هر چند حکومت ایران در گذشته مرتکب اشتباهات سیاسی و ایدئولوژیک فراوانی شده، کما این که تمام حکومت‌ها چنین خطاهایی دارند، ولی طراحی یک چنین توطئه‌ای آن قدر دور از ذهن است که به جای طرح اتهام علیه ایران سوالات فراوانی را به میان می‌آورد.

تحلیل‌گر مجله آمریکایی «آتلانتیک» سپس به این سوالات پرداخته و از جمله می‌پرسد که اگر ایران تا این حد به خود دردسر بدهد که یک بمب‌گذاری را برای اجرا در خاک آمریکا طراحی کند چرا یک مقام نه چندان مهم را هدف قرار دهد؟

اگر ایران قرار است در خاک آمریکا حمله‌ای را سازمان‌دهی کند، چرا این کار را در سال‌های پس از حملات یازده سپتامبر و به عنوان مثال در اوج جنگ عراق انجام نداد؟ چرا یک چنین حمله‌ای را درست چندی پس از آزادی دو کوهنورد آمریکایی انجام دهد که در نوع خود نوعی مصالحه‌طلبی در برخورد با آمریکا بود.

در انتهای این تحلیل آمده است: "چرا آن طور که دادستان کل آمریکا ادعا می‌کند ایران برای انجام این طرح لازم است با باندهای قاچاق مواد مخدر مکزیک همکاری کند؟ یا آن طور که برخی یادآوری کرده‌اند آیا ارسال پول به آمریکا یا صحبت در مورد این توطئه در مکالمات تلفنی واقعا می‌تواند روش مرسوم دستگاه اطلاعاتی کشوری مثل ایران باشد؟"


ترور نماینده آیت الله سیستانی در شهر کربلا با سلاح های بی صدا

Posted: 13 Oct 2011 02:16 AM PDT

جرس: بنا به گزارش منابع خبری، یکی از نمایندگان آیت‌الله سیستانی، شب گذشته در شهر کربلا ترور شد و جان باخت.


به گزارش فارس، شیخ مهند المعمار از نمایندگان آیت الله سیستانی در شهر کربلا، شامگاه چهارشنبه از سوی افراد مسلح ترور شد و در دم جان سپرد.


بر اساس این گزارش، وی پس از اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد منطقه سیف سعد کربلا و در هنگام بازگشت به منزل بوسیله افراد با سلاح مجهز به صداخفه کن مورد اصابت قرار گرفت .


شاهدان عینی تاکید کردند که تعدادی از افراد مجهول الهویه که سوار خودرویی شده بودند، پس از خروج شیخ مهند المعمار به سوی وی و یکی از همراهانش تیراندازی کردند که هر دو در این حادثه جان خود را از دست دادند.


تروریست ها در حالی موفق به ترور نماینده آیت الله سیستانی و فرار از آن منطقه شدند که ازدحام فراوانی در آن ساعت از شب در منطقه سیف سعد دیده می‌شد.


به گزارش ایسنا، نیروهای امنیتی شهر کربلا بلافاصله منطقه را محاصره کرده و به تحقیقات خود درباره این جنایت پرداخته اند و هنوز به نتایجی نرسیده اند.


گفتنی است خطبای جمعه شهرهای نجف و کربلا بارها در خطبه‌های نماز جمعه نسبت به گسترش استفاده از سلاح‌های مجهز به صداخفه کن از سوی گروه‌های تروریستی هشدار داده بودند.

 طی روزهای اخیر، موج جدید انفجارها و عملیات تروریستی در شهرهای مختلف عراق، سبب کشته و مجروح شدن گروه زیادی از شهروندان و زائران شد.

هفت پرده: از مناظره در “هفت” تا حضور درموزه متروپولیتن!

Posted: 13 Oct 2011 02:56 AM PDT

سعید زندگانی
جرس: دراولین پرده این "هفت پرده" به برنامه "هفت" تلویزیون سر می زنیم که حرفهای معاون سینمائی وزیر ارشاد درآن موجب شد سینماگران معتبر کشورمان او را به مناظره ای رودررو دعوت کنند؛ در پرده دوم به شیراز می رویم تا حرفهای احمدی نژاد را این بار در نقش یک "حافظ شناس" بشنویم؛ در پرده سوم فیلمبرداری را به خانه ابدی مشایعت می کنیم که به گفته رئیس هیئت مدیره خانه سینما از خستگی ناگهان مرد؛ در پرده چهارم از زبان فریدون جنیدی می شنویم که خواندن شاهنامه دوای دردهای ایرانیان است؛ پرده پنجم به حرفهای داستان نویسی می پردازکه با "خشاب خالی" نتوانست به جنگ سانسورچی های اداره کتاب برود؛ در پرنده ششم بازگشت استادعلی نصیریان را به صحنه تئاتر خوش آمد می گوئیم و در پرده آخر به موزه متروپولیتن نیویورک می رویم که آثار محمد احصائی و پرویز تناولی زینت بخش گالری هنرهای اسلامی آن در مراسم افتتاح خواهد بود!

  

آمادگی سینماگران برای مناظره با معاونت سینمائی در "هفت"
شورای عالی تهیه‌کنندگان سینمای ایران از پیشنهاد معاونت سینمایی وزارت ارشاد در برنامه تلویزیونی "هفت" برای گفت وگوی زنده تلویزیونی با سینماگران استقبال کرد. این تصمیم در آخرین نشست این شورا که با حضــور نمایندگان انجمن تهیه ‌کنندگان مستقل، مجمع فیلمسازان و کانون تهیه‌کنندگان تشکیل شده بود، گرفته شد؛ در حالیکه معاون وزیر ارشاد حضورش را دراین نشست رودررو با عبارت "اگر به نفع سینمای ایران باشد" زیر سوال برده است. جواد شمقدري درباره حضور دوباره‌اش در برنامه «هفت» و مناظره با سينماگران به خبرگزاری "ایسنا"گفته است: "اگر اين موضوع به نفع سينماي ايران باشد، مشكلي با آن ندارم و حضور دوباره ام در این برنامه به تصمیم دست اندرکاران آن بر می گردد!

در آخرین برنامه تلویزیونی "هفت" که به بررسی مسائل سینمای ایران می پردازد، معاون سینمائی وزیر ارشاد بیش از دوساعت در مورد تشکیل "سازمان سینمائی" که جای این معاونت را خواهد گرفت صحبت کرد و گفت که "رهبر معظم انقلاب چیستی و چرائی وجود این سازمان را در بیانات خود روشن کرده اند که باید در برابر جبهه دشمن، آرایشی مستحکم داشته باشیم"! وی گفت که برای انجام چگونگی رسیدن به این هدف، سازمان سینمائی با سه معاونت و پانزده مدیر کل تشکیل خواهد شد تا همه امور سینما را تحت پوشش داشته باشد و به "وحدت اجرائی" برسد.

در همین برنامه کلیپ هائی پخش شد که برخی از سینماگران عملکرد معاونت سینمائی را زیر سوال بردند. از جمله فرشته طائب پور تهیه کننده که ضمن اعلام این مطلب که معاونت سینمائی گوشی برای شنیدن نقطه نظرات اهالی سینما ندارد، گفت که خوب بود بجای آنکه شمقدری در برنامه بنشیند و متکلم وحده باشد، این برنامه با حضور تعدادی از اهالی سینما برگزار می شد. همایون اسعدیان کارگردان وتهیه کننده سینما نیز اعلام کرد که معاونت سینمائی به یک "جنگ فرسایشی" علیه سینماگران و نهادهای صنفی آنان برخاسته است که نتیجه آن بحرانی جدی برای سینمای ایران است.


شمقدری در پاسخ ضمن رد وجود بحران در سینمای ایران، با خشمی آشکارسینماگران معترض را به رانت خواری در دولت اصلاحات و عضویت آنان در یک "قبیله" سینمائی متهم کرد و گفت که اگر این نشست به سود سینمای ایران باشد، حاضر به حضور در برنامه ای زنده و رودررو با سینماگران است. در پایان این برنامه، شورای عالی تهیه کنندگان از طریق تماس تلفنی از وی خواست که موارد روشن رانت خواری مورد ادعای خود را بیان کند که او ازاین کار سرباز زد. به این ترتیب بعید به نظر می رسد که معاون سینمائی وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد که نامزد اصلی ریاست بر "سازمان سینمائی" نیز هست، تن به یک منظره تلویزیونی زنده با سینماگران بدهد.

احمدی نژاد هم شاعر و حافظ شناس شد!

احمدی نژاد هم به جرگه شاعران و حافظ شناسان پیوست و در یک سخنرانی در شیراز ضمن خواندن یک دوبیتی از خود، مدعی شد که حافظ معتقد بوده طی کردن راه هدایت بدون وجود امام و راهنما (پیرمغان) ممکن نیست و راه بجائی نمی برد. رئیس جمهوری اسلامی همچنین خبرداد که حافظ با امام زمان ارتباط داشته است و در این مورد گفت: "حافظ دلداده انسان کامل است و همه داروندار خودش را از انسان کامل می داند و در عشق او یعنی امام عصر بی تابی می کند و می سوزد"!

محمود احمدی‌نژاد شامگاه سه‌شنبه 19 مهرماه در دومین همایش شاعران جهان و درمراسم روز حافظ که بر سر آرامگاه این شاعر بزرگ در حافظیه شیراز برگزار شده بود، در سخنانی ضمن تشریح دیدگاهها و ویژگیهای شعر حافظ، گفت: "دو ریسمانی که حافظ به آنها چنگ زده دو جلوه از یک حقیقت‌اند؛ حافظ به اعماق فهم آگاه بود و همچنین متصل به قرآن بود و علاوه بر آن به انسان کامل متصل بود که جام جهان‌نما و بلکه بالاتر از آن، جام تجلی اسماء حق تعالی است. حاظ به حقیقت انسانی خود دست پیدا کرد. عموم غزلیات او توصیف ایثار و تجلی است. همه اسماء حق تعالی به جز انسان کامل در چه کسی تجلی می‌کند؟ حافظ به روشنی اعلام کند که از جام تجلی صفات، آب حیات نوشیده است. او دلداده انسان کامل است و همه دار و ندار خودش را از انسان کامل می‌داند و در عشق او یعنی امام عصر بی‌تابی می‌کند و می‌سوزد."

احمدی نژاد افزود: "از نظر حافظ دلی که احساس فقر نکند، مرده است و در مقابل دل فقیر، ظرف بزرگی است که خدا آن را پر می‌کند. از نگاه حافظ طی کردن راه هدایت نیازمند امام و راهنما است و بدون او کسی راه به جایی نخواهد برد. او راهی برای کمال جز پیروی از پیر مغان نمی‌شناسد و معتقد است بدون صبر انسان به مراتب بالا نخواهد رسید. چشم دل حافظ به روی حقایق عالم باز شده است؛ چراکه او بالاترین حقایق انسانی را در کوتاه ترین و دلنشین‌ترین بیان ایراد کرده است." احمدی نژاد سخنانش را با این دو بیتی از خود که آن را به «انسان کامل» تقدیم کرد، خاتمه داد

پیچ و تاب عالم از گیسوی توست/ وز کمال دلکش ابروی توست

جلوه یزدان نشد از ماه و مهر / بلکه از خال رخ نیکوی توست

هیچ کس خسته تر از هنرمند نیست!

"انگار مرگ ناگهانی دست از سر هنرمندان برنمی دارد. هیچ کس خسته تر از هنرمند نیست که آنقدر شکیبائی به خرج می دهد تا جان خود را تسلیم می کند؛ نجف زاده هم به مرگ ناگهانی رفت. او درخستگی رخ دوست را دیده و درجا جان خودش را تسلیم کرده است"! اینها را فرهاد توحیدی رئیس هیئت مدیره خانه سینمای ایران در مراسم خاکسپاری فواد نجف زاده فیلمبردار و عکاس باسابقه سینما گفت که پیکر او 18 مهرماه از خانه سینما تا قطعه هنرمندان در بهشت زهرا تشییع شد. توحيدي افزود:‌ "فواد ازمردان بزرگي بود كه در سن پختگي رفت و تازه تاليفاتش دست به دست مي‌گشت؛ اما آن جور كه شايسته بود قدر نديد. او آنقدر از سينما بد ديد كه از آن رفت، اما رفتن فواد به معناي فراموش كردنش نيست چرا كه با ما است و آثار و كارهايش با ما خواهد بود و يادش فراموش نمي‌شود."

در اين مراسم جمع زيادي از اساتيد و دانشجويان عكاسي و فيلم سازي دانشكده علمي كاربردی حضور داشتند که نجف زاده در آنجا تدریس می کرد. فواد نجف زاده متولد 1331 تهران بود، وي فوق ديپلم فيلمبرداري را از مدرسه عالي تلويزيون و سينما داشت و فارغ التحصيل رشته فيلمبرداري از دانشگاه هنر بود. وی از سال 55 به عنوان فيلمبردار و عكاس تلويزيون كار خود را آغاز كرد. او مدرس عكاسي و فيلمبرداري بود و از جمله فعاليت‌هاي او در زمينه ترجمه كتاب مي‌توان به كار فيلمبردار سينما، تكنيك نورپردازي در تلويزيون (همراه با حميد احمدي لاري) و راهنماي نظريه و نقادي فيلم براي تماشاگران اشاره كرد.


اين هنرمند فعاليتش را در سينما با عكاسي فيلم «بازي تمام شد» به كارگرداني مهدي صباغ‌زاده در سال 68 آغاز كرد و در طول سالهاي زندگي خود در ساخت فيلم‌هايي مانند "رنو-تهران 29"، "چون ابر در بهاران"، "علی و غول جنگل"، "مجنون"، "جیب برها به بهشت نمی روند"، "راه و بیراه"، جنگ نفتکش ها"، "تحفه هند"، "سالهای بی قراری"، "کیمیا"، "مردآفتابی"، "تعطیلات تابستانی"، و "سرزمین خورشید" همكاري داشت.

در این خاکسپاری نجف زاده، هنرمندانی همچون کمال تبریزی، مینو ابریشمچی، عزیز ساعتی، فرهاد ورهرام، آناهید آباد، شهاب‌الدین عادل، حمید دهقان پور، علی لقمانی، شهرام جعفری‌نژاد، امیر نیک‌رفتار، غلامرضا رمضانی، هاشم عطار و جمعی دیگر از سینماگران کشور و نیز اعضای انجمن فیلمبرداران ، عکاسان و سایر صنوف سینمایی حضور داشتند.


جنیدی: شاهنامه دوای درد ایرانیان است!

فريدون جنيدي ايران‌شناس و شاهنامه‌پژوه و نویسنده "داستانهای رستم پهلوان" معتقد است بعداز گذشت قرن‌ها از خلق شاهنامه توسط فردوسي، اين كتاب همچنان براي مشكلات ايرانيان حكم دوا را دارد و با رجوع به اين گنجينه مي‌توانند بر مشكلاتشان فايق آيند. وي كه نگارش «داستان‌هاي رستم پهلوان» را به اتمام رسانده، در گفتگو با خبرنگار ايلنا گفت: "سال‌ها براين باور بودم كه راه چاره‌ي تمام ايراني‌ها در تمام دوران، پناه بردن به شاهنامه است. خصوصا معتقدم اين گنجينه‌ي گران‌سنگ مي‌تواند براي جوانان و نوجوانان نقش تربيتي بسيار ارزشمندي داشته باشد اما چطور مي‌شود از يك نوجوان 15-16 ساله انتظار داشت كه شاهنامه بخواند و با آن زبان رابطه برقرار كند؟"

جنيدي افزود: "از اين‌رو تصميم گرفتم كه داستان‌هاي شاهنامه را در قالبي پياده‌سازي كنم تا تمام اقشار جامعه بتوانند با آن رابطه برقرار كنند و مفاهيم آن‌را دريابند. اما مي‌دانستم كه پرداختن به كليت شاهنامه كار بسيار بزرگي‌ست؛ بنابراين تصميم گرفتم كه تنها داستان‌هاي رستم را در قالب يك مجموعه پياده‌سازي كنم كه البته داستان‌هاي رستم، خود نيمي از شاهنامه است. اين مجموعه، يازده جلد دارد كه هركدام داستاني از داستان‌های رستم را دربرمي‌گيرد. در نگارش اين مجموعه نيز، از نثر ويژه‌اي استفاده شده است كه سرتاپا فارسي‌ست و بدون اينكه به واژه‌سازي پرداخته باشم؛ تمام كلمات و واژه‌ها برگرفته از زبان فارسي است."

جنیدی که بنيانگذار بنياد نيشابورنیز هست، همچنين از به اتمام رسيدن تلاش سی ساله‌ي خود براي نگارش «داستان ايران» خبر داد و اشاره كرد: "داستان ايران، اولين بار در سال 1358 منتشر شد و شش بار هم تجديد چاپ شد اما در طول اين‌سال‌ها پژوهش و نگارش آن را كامل‌تر كرده و سعي كرده‌ام با نگاهي همه‌جانبه به زندگي، افكار و خرد ايرانيان باستان بپردازم. اين مجموعه‌ شامل دو دفتر و ازآغاز تاريخ ايران شروع مي‌شود و در دفتر اول به زمانه‌ي منوچهر خاتمه می یابد. دفتر دوم داستان‌هاي ايران را از زمان منوچهر تا دوران هخامنشيان بازگو می کند و از آن پس نيز از آنجهت كار را ادامه نداده‌ام كه بسياري از پژوهشگران و مورخين، از زمان هخامنشاين به بعد را نگاشته‌اند."

"خشاب خالی" بیروتی در برابر سانسورچی ها

منیرالدین بيروتي همچنان درانتظار صدورمجوز براي مجموعه داستان «خشاب خالي» خود است كه از سال گذشته در اداره‌ي كتاب وزارت ارشاد دردست ممیزان مانده است. او به خبرگزاری "ایلنا" گفته است: "دراین مدت هيچ توضيحي دال بر انتشار ياعدم انتشارآن به ما نداده‌اند. اخيرا، چند باري وضعيت "خشاب خالي" را از ناشرم پرس وجو كردم كه گفتند همچنان اداره‌ي كتاب جواب روشني به آن‌ها نداده ‌است. گويا جامعه ديگر به ادبيات و نويسنده نيازي ندارد که ارشاد هيچ مسووليتي در قبال وضعيت نويسندگان احساس نمی کند و انگار مي‌خواهد برخي از نويسندگان چون من را ازادامه‌ي فعاليت دل‌سرد كند و احتمالا مارا مجاب كند كه به شغل‌هاي ديگري مثل دلالي وسيگار فروشي روي بياوريم. بعيد هم نيست كه با پيگيري واستمرار اين وضعيت، عطاي نويسندگي را به لقايش ببخشيم. البته اين رويكرد ارشاد تنها درقبال بخش خاصي از نويسندگان مصداق پيدا مي‌كند. آثارمن وامثال من درشرايطي روي ميز اداره‌ي كتاب خاك مي‌خورد كه آثار بسياري از نويسندگان، به راحتي و در اسرع وقت مجوز گرفته وازسوي ناشرانشان منتشر و به بازار مي‌آيند"!



بيروتي درپاسخ به اين سوال كه آيا از عدم وجود مطالبات مردمي نسبت به چاپ كتاب‌هاي با كيفيت گله داريد يا خير، گفت: "به طور كلي احساس مي‌كنم ديگر جامعه‌ي ما و مردم به ادبيات نيازي ندارند. آن‌ها بي‌خيال ادبیات و مطالعه شده اند؛ آنچنانكه در گرايش‌هاي ديگر علوم انساني نيز اين بي‌تفاوتي‌ها به وضوح ديده ‌ می شود. گويا مردم آنقدر كار‌ها و دغدغه‌هاي مهمتر دارند كه فكر كردن به ادبيات برايشان بي‌معنا شده است. هيچ رشدي در جامعه‌ي كتاب‌خوان مملكت ايجاد نشده است. سي‌سال است كه تيراژ كتاب در ايران، از رقم دوهزار نسخه تجاوز نمي‌كند. اين نشان مي‌دهد هيچ دغدغه و ضرورتي نسبت به مطالعه در طول اين سال‌ها بوجود نيامده. تنها آب باريكه‌اي باقي‌ست كه هميشه بوده كه قطع يقين نمي‌توان از آن انتظار داشت كه نمود و انعكاس چشمگيري بر جامعه داشته باشد و مردم را به سوي ادبيات ترغيب كند."

وي درباره شرايط متفاوتي كه در برخي از كشور‌هاي ديگر برای نویسندگان حرفه ای وجود دارد، گفت: "بحران حرفه‌اي شدن، يك بحران جهاني نيست و نويسندگاني كه در ديگر نقاط جهان به صورت حرفه‌اي كار مي‌كنند، دچار مخاطب‌زدگي و ضعف كيفي نمي‌شوند. من راجع به جامعه‌ي خودمان صحبت مي‌كنم كه در آن هيچ چيز سر جاي خودش نیست وبه درستي رشد نكرده است و نويسندگي مدرن هم مانند مقوله‌هاي ديگر، با وارد شدن به ايران به يك غده تبديل شده و اين غده رشدي ناهمگون و غيرطبيعي داشته است."

نصیریان به صحنه تئاتر برگشت

علی نصیریان بازیگر کهنه کارتئاتر، سینما و تلویزیون ایران، با اجرای دو نمایشنامه از نوشته های خودش با عنوانهای «آدم خوابش می گیره» و «بازیگر و زنش» پس از سالها دوری ازتئاتر، از این هفته در تالار فرهنگسرای نیاوران در تهران روی صحنه رفت. نصیریان که نمایشنامه های مشهوری مانند مانند «بلبل سرگشته» و «هالو» را در سالهای پیش از انقلاب نوشته و روی صحنه برده است، دردهه هفتاد نیزنمایشنامه های دیگری نوشته است که دو نمایشنامه ای که اینک اجرا می شوند، از زمره آنهاست و کارگردان آنها محسن معینی است که به تازگی بعد از تحصیل تئاتر درآلمان به کشور بازگشته و چندی پیش نمایش «عقل دهم» را در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه برد.

در هر دو نمایش «آدم خوابش می گیره» و «بازیگر و زنش» محبوبه بیات در کنار نصیریان ایفای نقش می کند و علی قمصری موسیقی دان و آهنگساز جوانی که در سالهای اخیر شهرت زیادی کسب کرده، با شیوۀ منحصر به فرد خود یعنی کار با سازهای ایرانی و ملودی های متغیر، موسیقی این نمایشها را ساخته است. در این اجراها، از آثار نقاشی آیدین آغداشلو نقاش برجسته ایرانی نیز استفاده شده است. سایر عوامل این دو نمایش عبارتند از: طراح لباس: مه شب میرحسنی، مدیر مالی: احمد حسن زاده، مشاور آرایش صحنه : داریوش پیرو، دستیار کارگردان : ژوبین غازیانی، مشاور رسانه ای : امیر پوریا، مدیر صحنه : نیوشا بوذری، منشی صحنه : سهیلا شفیعی، طراح پوستر و بروشور :مهیار گودرزی، هماهنگی و تبلیغات : مهدی واحد و تهیه کننده : نگین میرحسنی.

احصائی و تناولی در موزه متروپولیتن

محمد احصائی و پرویز تناولی به نیویورک می روند تا 25 اکتبر/ اول آبانماه در مراسم گشایش بخش اسلامی موزه متروپولیتن در این شهر، که آثار آنها نیز بخشی از داشته های این موزه سرشناس محسوب می شود، در کنار دیگر شخصیت های فرهنگی و هنری از کشورهای اسلامی حضور داشته باشند. تناولی سال گذشته یکی از تندیسهای مجموعه "شاعر عاشق" خود را به این موزه اهدا کرد. دکتر سیدحسین نصر فیلسوف مشهور ایرانی نیز یکی دیگر از میهمانان مراسم گشایش بخش اسلامی موزه متروپولیتن خواهد بود.


احصایی خوشنویس نامدار ایرانی که رکورددار فروش آثار خوشنویسی در حراجهای معتبر جهان است، قیل  از سفر و در در گفت وگوئی که در روزنامه "شرق" چاپ شد، درباره حضور خود در این مراسم گفت: "من برای اتمام کتابت قرآن به کانادا سفر کرده ام و در روز افتتاح به دعوت مسئولان موزه متروپولیتن به شهر نیویورک می‌روم تا در این رویداد مهم حضور یابم. افتتاح بخش اسلامی این موزه آرزوی دیرینه تمامی دوستداران هنر اسلامی بود و خیلی خوشحالم که این موزه معتبر نیز گنجینه‌ای از آثار اسلامی را به کلکسیون غنی خود اضافه کرد. در صد سال اخیر کارهای مهمی درباره هنراسلامی در موزه‌های معتبر دنیا مانند لوور و سن پترزبورگ شده است. فکر می‌کنم جای بخش اسلامی در موزه معتبری چون متروپولیتن خالی بود. این موزه که هر سال بازدیدکنندگان زیادی دارد، با افتتاح بخش اسلامی و نمایش آثار هنر اسلامی؛ اعتبار خود را افزایش می دهد."

موزه متروپولیتن نیویورک از بزرگ‌ترین و مشهورترین موزه‌های جهان است که در سال ۱۸۷۲ میلادی افتتاح شده و دارای مجموعهٔ بزرگ و نادری از تاریخ اسلام و ایران باستان است. این موزه سالی چهارمیلیون بازدیدکننده و مجموعه ای شامل دومیلیون اثر تاریخی و موزه ای دارد. قدیمی‌ترین دارایی این موزه سنگ آتشزنه‌ای‌است که در مصر یافت شه و قدمت آنرا تا 700 هزار سال تخمین می زنند. بخش اسلامی موزه متروپولیتن شامل آثاری از کشورهای عربی، ایران، ترکیه و دیگر کشورهای خاورمیانه و آثار اسلامی از کشورهای کشورهای آسیایی است.

مجموعه هنر اسلامی موزه از قرن هفتم تا قرن نوزدهم میلادی و نزدیک به دوازده هزار اثر هنری را دربر می گیرد و آثاری از غرب کشورهای اسلامی یعنی اسپانیا و مراکش تا شرق آسیای مرکزی از جمله هند را نیز شامل می شود. این مجموعه نشان دهنده تاثیر شیوه‌های هنری مانند خطاطی و طراحی نقوش مانند طرحهای اسلیمی و هندسی دردو قلمرو شرق و غرب کشورهای اسلامی بر یکدیگراست. آثار هنری در مجموعه‌های موزه متروپولیتن در بیش از چهارصد گالری به نمایش درمی‌آید که موزه اسلامی در گالری پانزدهم این موزه جای داده شده است.

شادمانی مردم لیبی بعد از دستگیری معتصم قذافی

Posted: 13 Oct 2011 01:33 AM PDT

جـــرس: به دنبال انتشار خبر دستگیری معتصم قذافی، فرزند رهبر مخلوع و فراری لیبی، مردم در شهرهای طرابلس و بنغازی به خیابان‌ها کشانده شده و به پایکوبی پرداختند.


به گزارش یورونیوز، یک مشاور نظامی دولت موقت لیبی گفته است که معتصم قذافی هنگامی که قصد داشته شهر سرت را ترک کند توسط نیروهای نظامی تحت فرماندهی این شورا دستگیر شده است.

 

مقامات نظامی دولت موقت لیبی می گویند وی را پس از دستگیری به شهر بن غازی منتقل کرده اند.

 
یکی از ساکنان شهر طرابلس با ابراز شادی از این خبر می گوید:“ما یکی از کوچک‌تر ها را دستگیر کردیم و به دنبال نفر بزرگ‌تر هستیم.”

 

به گفتۀ مشاور نظامی دولت موقت لیبی، دستگیری وی چند روز پیش صورت گرفته اما برای اجتناب از هرگونه تلاش برای آزادکردن وی تاکنون این خبر منتشر نشده است. با وجود انتشار این اخبار، سخنگوی شورای مقاومت لیبی از تایید این خبر خودداری کرده است. این شورا چندی پیش خبر دستگیری سیف الاسلام قذافی را نیز به هنگام تصرف شهر طرابلس منتشر کرده بود اما پس از چند روز سیف الاسلام با حضور در هتل محل اقامت خبرنگاران خارجی در این شهر این خبر را تکذیب کرد.

 

معتصم قذافی از سال 2007 توسط رهبر سابق لیبی به سمت رییس شورای امنیت لیبی منصوب شده بود. وی گردان‌های نظامی وفادار به معمر قذافی را در شهر سرت رهبری می کرد.

 

شهر سرت که آخرین پایگاه هواداران معمر قذافی است به تصرف مبارزان درآمده اما وفاداران به رهبر سابق لیبی هنوز در بخش‌هایی از این شهر مقاومت می کنند. شهر سرت زادگاه معمر قذافی است. گفته می شود معمر قذافی از این شهر خارج شده و احتمالا از طریق کشور نیجر به بورکینافاسو رفته است.

انتشار اسامی ۲۹ مقام تحت تحریم جمهوری اسلامی توسط اتحادیه اروپا

Posted: 13 Oct 2011 01:23 AM PDT

جـــرس: با گذشت یک هفته از تصمیم اتحادیه اروپا پیرامون قرار دادن نام ۲۹ مقام دیگر جمهوری اسلامی در لیست تحریم های این اتحادیه، اسامی این افراد منتشر شد .


به گزارش رایو فردا، اتحاديه اروپا اعلام کرده است که این مقامات و افراد مرتکب "نقض‌ حقوق بشر مانند شکنجه و اجرای حکم اعدام به واسطه‌ اتهاماتی مبهم و به دور از دادگاهی عادلانه" شده‌اند و از مسوولان مورد تحريم خواسته است تا رويه خود را تغيير دهند و همچنين ديگران به اين اقدامات توجه کنند و در نقض حقوق بشر دخالت نداشته باشند.

 

بر اساس این گزارش، اتحاديه اروپا اين ۲۹ مقام ايرانی را به اروپا "ممنوع‌الورود" کرده است. کشورهای اروپايی همچنين دارايی‌های اين افراد را در اروپا مسدود می‌کنند.


گفتنی است اتحاديه اروپا در آوريل ۲۰۱۱ نيز ۳۲ مقام ايرانی را به دليل "نقض حقوق بشر" تحريم کرده بود.

 

ليست تازه تحريم ۲۹ مقام قضایی، امتیتی، سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی به شرح زیر است::
۱- محمود عباس‌زاده مشکينی، مديرکل دفتر سياسی‌ و انتخابات وزارت کشور
۲- عليرضا اکبرشاهی، فرمانده انتظامی استان تهران
۳- سيد عليرضا آوايی، رئيس کل دادگستری استان تهران
۴- جابر بانشی، دادستان شيراز
۵- سيد حسن فيروزآبادی، رئيس ستاد کل نيروهای مسلح ايران
۶- مصطفی برزگر گنجی، دادستان قم
۷- محمدرضا حبيبی، دادستان اصفهان
۸- محمد حجازی، فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۹- نبی‌الله حيدری، رئيس پليس فرودگاه‌های کشور
۱۰- يدالله جوانی، رئيس اداره سياسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۱۱- مسعود جزايری، معاون فرهنگی ستاد کل نيروهای مسلح
۱۲- محمدصالح جوکار، رئيس سازمان بسيج دانش‌آموزی و فرهنگيان
۱۳- بهروز کماليان، مدير گروه امنيت سايبری آشيانه، مرتبط با سپاه پاسداران
۱۴- موسی خليل‌اللهی، دادستان تبريز
۱۵- صادق محصولی، وزيرپيشين کشور تا ماه اوت سال ۲۰۰۹
۱۶- مجتبی ملکلی، دادستان کرمانشاه
۱۷- مهرداد اميدی، مدير کل جرايم خاص و رايانه‌ای معاونت آگاهی نيروی انتظامی
۱۸- محمود سالارکيا، معاون دادستان تهران در امور زندان‌ها
۱۹- حسين طلا، فرماندار تهران تا سپتامبر ۲۰۱۰
۲۰- مرتضی تمدن، استاندار تهران و از اعضای سپاه پاسداران
۲۱- حسين ذبحی، معاون قضايی دادستان کل کشور
۲۲- محمدکاظم بهرامی، رئيس سازمان قضايی نيروهای مسلح
۲۳- سيد مرتضی بختياری، وزير دادگستری؛ فرماندار پيشين اصفهان؛ مدير سازمان زندان‌ها تا ژوئن ۲۰۰۴
۲۴- سيد محمد حسينی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی از سپتامبر ۲۰۰۹؛ از اعضای سابق سپاه پاسداران
۲۵- حيدر مصلحی، وزير اطلاعات جمهوری اسلامی ايران
۲۶- حجت‌الله سوری، مدير بازداشتگاه اوين
۲۷- عزيز حاج محمدی، قاضی پيشين شعبه يک دادگاه اوين و قاضی فعلی شعبه ۷۱ دادگاه کيفری استان تهران
۲۸- محمدباقر باقری، معاون دادگستری استان خراسان جنوبی
۲۹- حسن آخريان، رئيس بند يک زندان رجايی‌شهر

 

جمهوری اسلامی، از سوی سازمان‌های بین‌المللی به "نقض حقوق بشر" متهم می‌شود اما مقامات این کشور با رد این اتهام، نوع مجازات‌‌های قضایی علیه مجرمان و برخوردهای امنیتی با مخالفان را مسأله داخلی خود می‌دانند.

 

دولت ایالات متحده آمریکا نیز، در چند نوبت برخی مقامات قضایی، امنیتی و نظامی ایران را مشمول تحریم های جدی قرار داده بود.

حکم شلاق همسرم واکنش خوبی نخواهد داشت

Posted: 13 Oct 2011 01:05 AM PDT

ناصر تقوایی
جرس: به دنبال بازتاب رسانه ای گسترده ی محکومیت مرضیه وفا مهر بازیگر فیلمِ “تهران من حراج” به یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق، ناصر تقوایی کارگردان ایرانی و همسر این بازیگر به جرس می گوید: ما منتظر دادگاه تجدید نظر هستیم، اگر حکم شلاق همسرم اجرا شود عکس العمل خوبی در جامعه نخواهد داشت.

 

پس از اجرای حکم شلاق سمیه توحیدلو و پیمان عارف به اتهام اهانت به احمدی نژاد، محکومیت یک زندانی غیر سیاسی به نود ضربه شلاق به اتهام بازیگری در فیلمی که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساخته شده بود در رسانه های جهان  انعکاس زیادی یافت. این در حالی است که هنوز از سوی جامعه هنری کشور واکنشی به این حکم نشده است. 

 
ناصر تقوایی می گوید: حکم نود ضربه شلاق، نتیجه حکم دادگاه اول بوده و ما امروز تقاضای تجدید نظر دادیم و امیدواریم در دادگاه تجدید نظر یک فکر اساسی در این مورد بشود.

 

وی می گوید: این حکم بعد از سه ماه صادر شده است و وکیل ما درخواست تجدید نظر را رسما ارايه داده است و تانظر قطعی دادگاه تجدید نظر اعلام نشود نمی شود چیزی گفت اما امیدوارم چنین حکمی در مورد همسرم هیچ وفت اجرا نشود.

 

 فیلم «تهران من حراج» ساخته گراناز موسوی، فیلمساز ایرانی مقیم استرالیا ، داستان دختر هنرمندی است که در جریان برگزاری جشنی با یک پسر ایرانی ساکن استرالیا آشنا می شود و در تلاش است تا همراه او ایران را ترک کند. مرضیه وفامهر پس از بازی در این فیلم  در اوایل تیرماه به همراه عوامل دیگر فیلم بازداشت شده بود که البته سایر بازداشت شدگان آزاد و خانم وفامهر در حال حاضر در زندان قرچک ورامین در بازداشت به سر می برد.


ناصر تقوایی که خود کارگردان فیلم هایی چون دایی جان ناپلئون، ناخدا شیرخورشید، بوده است می گوید: هفته ای یک روز با همسرم ملاقات می کنیم و تماس تلفنی هم با او داریم که ایشان هم در جریان حکم شلاق قرار گرفته است اما امیدواریم این حکم اجرا نشود.

 
وی می گوید: این مسایل نیاز به کارشناسی و تخصصی دارد. دادگستری  کارشناسان هنری دارد که آنها باید در این زمینه وارد شوند اما متاسفانه در مورد این پرونده آنها وارد نشده اند هنوز.

 

ناصر تقوایی بار دیگر تاکید می کند که ما منتظر رای دادگاه تجدید نظر می مانیم و فکر می کنم اجرای حکم شلاق در مورد یک هنرمند عکس العمل خوبی را به دنبال نخواهد داشت.

 

خانواده خانم وفامهر در روزهای نخست  بازداشت او  سکوت اختیار کرده بودند تا مبادا نهادهای امنیتی به دلیل سر و صدای رسانه ای این پرونده را دچار مشکل کنند  اما پس از آنکه پاسخی در مواجهه با سکوت خود نیافتند، بعد از گذشتِ دو هفته اخبار مربوط به بازداشت او در رسانه ها منعکس شد.

 

ناصر تقوایی پیشتر گفته بود: " قاضی پرونده به وکیل مرضیه وفامهر گفته که آزاد نشدن مرضیه به علت مصاحبه های من با رادیو و تلویزیون های خارجی بوده است.

 

خانم موسوی پیشتر در گفت و گو با بی بی سی فارسی با تاکید بر این مسئله که این فیلم یک پروژه دانشجویی بوده و فیلمنامه ای ۴۰ صفحه ای داشته است، گفته بود: "فیلم با مجوز ساخته شده، فیلمی که نمای خیابانی دارد نمی تواند بدون مجوز باشد. ضمن آنکه عوامل فیلم بدون مجوز قرارداد نمی بندند و اینکه عنوان شده فیلم بدون مجوز است، از پایه بی اساس است."

 

 

پایان اعتصاب غذای زندانیان کرد در رجایی شهر

Posted: 13 Oct 2011 12:19 AM PDT

 

جرس: زندانیان سیاسی و عقیدتی کرد در زندان رجایی شهر اعتصاب غذای خود را شکستند.


به گزارش خبرنگار کلمه، از دو روز گذشته و به دنبال مذاکره مسوولان زندان رجایی شهر با زندانیان اعتصاب کننده که نسبت به نوع برخورد با خود در زندان و عدم انتقال به زتدان محل زندگی خود که عمدتا در آذربایجان غربی است، اعتراض داشتند، اعتصاب غذای آنها شکسته شد.

در حال حاضر این زندانیان با قول مساعد مسوولان زندان رجایی شهر مبنی بر برخورد و انتقال توهین کنندگان به زندانیان کرد به بندهای دیگر رجایی شهر و نیز اعلام موافقت با انتقال آنها به زندان های محل زندگی خانواده هایشان در آذربایجان غربی و کردستان به اعتصاب خود که از ۵ شنبه گذشته آغاز شده بود خاتمه داده و منتظر اقدام عملی در راستای قول های داده شده در این مذاکرات هستند.

انتقال علی اکبر محمدزاده از بیمارستان به زندان اوین

Posted: 12 Oct 2011 11:23 PM PDT

جرس: علی اکبر محمدزاده، دانشجوی نخبه دانشگاه شریف که چند روز پیش به دلیل وخامت وضعیت جسمی اش از زندان اوین به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شده بود از بیمارستان مرخص و دوباره به زندان اوین منتقل شد.

 
به گزارش کلمه، این در حالی است که خانواده این دانشجوی زندانی بارها به دادستان تهران، عباس جعفری دولت آبادی، نامه نوشته و به دلیل بیماری او، آزادی اش با وثیقه را درخواست کرده اند. آنها معتقدند انتقال وی در این وضعیت از بیمارستان به زندان، تنها وضعیت جسمانی او را بدتر می کند.

محمدزاده هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین است و از سوی قاضی صلواتی به شش سال حبس محکوم شده است. بیماری او به دلیل بی توجهی در ارائه خدمات پزشکی در زندان، حاد شده و خانواده وی همچنان نگران وضعیت او هستند که دوران نقاهت بیماری اش را می گذراند.

محمد زاده که دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شریف است، ۲۶ بهمن ماه سال گذشته به هنگام خروج از دانشگاه توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین انتقال داده شد.

حمیدرضا خادم به زندان اوین برای چهار سال حبس به اوین رفت

Posted: 12 Oct 2011 09:54 PM PDT

جـــرس: حمیدرضا خادم، از فعالان سیاسی و بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات، جهت گذارندن دوران حبس، خود را به زندان اوین معرفی کرد.


بنا به گزارش رسیده به جرس، حمیدرضا خادم فعال سیاسی و کنشگر حقوق بشر و از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات 1388که در شانزدهم آذر 1389 از سوی شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود، با تایید شعبه 54 دادگاه تجدید نظر به چهار سال حبس تعزیری محکوم گردید .


بر اساس این گزارش، موارد اتهامی وی اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام در قالب نگارش مقاله و مصاحبه با رسانه ها اعلام شده است.


حمید رضا خادم امروز پنج شنبه 21 مهر خود را به زندان اوین برای سپری کردن دوران محکومیتش معرفی کرد و عازم حبس شد.

 

 

 

Omid Sabz

unread,
Oct 14, 2011, 2:46:38 PM10/14/11
to sabzollahiha

امام جمعه تهران: جنبش های مردم آمریکا و اروپا سرمایه داری را نابود خواهد کرد

Posted: 14 Oct 2011 10:23 AM PDT

جرس: امام جمعه موقت تهران می گوید: "جنبشي كه در آمريكا و اروپا به وجود آمده، بزودی نظام سرمايه داري را به نابودي كامل خواهد كشيد، همانگونه كه بيداري اسلامي قطعا نظام جعلي صهيونيستي را محو خواهد كرد."


به گزارش ایرنا، کاظم صدیقی در نماز جمعه امروز تهران مدعی شد: "سفر رهبری به كرمانشاه در شرايطي بود كه موج بيداري اسلامي سراسر منطقه را فراگرفته و جنبش بيداري در آمريكا و اروپا آغاز شده است و اين سفر در شرايطي انجام شد كه غربي ها با خباثت و شيطنت مي خواستند بگويند كه ايران نيز در كنار كشورهاي ديگر با نارضايتي مردم مواجه است."

  

امام جمعه موقت تهران با اشاره به سخنان آقای خامنه ای در کرمانشاه گفت: "وی بر اين موضوع تذكر داد كه گاهي در گذشته بر اثر حضور مردم پيروزي هايي نصيب كشور شد همچون نهضت مشروطيت و نفت كه در آغاز از حضور مردم استفاده شد، اما سپس حكام، مردم را كنار زدند. "

 

خطيب جمعه تهران در ادامه دولت موقت و مرحوم مهدی بازرگان را مورد انتقاد قرار داد و اضافه كرد: "برخي دولتهاي بعدي هم با اساس انقلاب زاويه داشتند، اما ظرفيت مردم معتقد باعث شد بدون اينكه مشكلي براي كشور پيش آيد به تدريج و خود به خود حذف شوند."

 

صديقي با اشاره به چالش هاي 32 سال انقلاب همچون جنگ هشت ساله، 18 تير، وقایع بعد از انتخابات سال 88، موضوع هسته اي و تحريم اقتصادي، مدعی شد: "در تمامي اين موارد حضور مردم سبب كسب پيروزي شد، سرافرازي رقم زد و چالش ها را برطرف كرد. "

 

امام جمعه تهران با اشاره به اختلاس سه هزار میلیارد تومانی گفت: "اگر نابساماني اقتصادي يا فساد اقتصادي يا اختلاس يا اختلال در نظام اقتصادي كشور هم پيش آيد، موضوع مسلم اين است كه مسوولان به تنهايي براي اصلاح مفاسد اداري و اقتصادي، توان كافي ندارند. مردم در بحران ها تهديدها را به فرصت ها تبديل كرده اند و در جريان اخير نيز كه با رقم بالا مردم دل آزرده شدند، فرصتي است كه با حمايت مردم؛ مسوولان و قواي سه گانه بتوانند شفاف سازي كنند و طبق گفته رهبری، اگر مسوولي در كشور بخواهد كج روي كند و حركت ديگري در قبال انقلاب اسلامي به راه بياندازد مردم او را حذف خواهند كرد."


صدیقی با تاكيد بر تفكيك افراد از يكديگر در مساله بانكي اخير، توضيح داد: "كساني از ايران خارج شده اند يا رشوه داده اند و بدون رعايت مقررات وام هايي داده اند كه بايد اين افراد تفكيك شوند اما كساني نيز كه در اين رده قرار ندارند سوابق خوب، اعتبار و در جامعه وجاهت دارند، بايد مشخص شوند تا مبادا با افراط و تفريط ها، فاسد و خائني بتواند از زير تيغ قانون فرار كند يا آبروي بي گناهي در معرض خطر قرار گيرد."

 

امام جمعه موقت تهران در بخش ديگري از خطبه هاي دوم نماز جمعه، با مروري كوتاه بر مسايل منطقه اي و بين الملل گفت: "بي آبرويي آمريكا، آغاز فروپاشي نظام سرمايه داري، قضيه وال استريت و تظاهرات مردم در صدها شهر آمريكا، يك هشدار است...كساني كه مدعي آزادي بيان هستند و اگر در يك كشوري، سرو صداي كوچكي به وجود آيد در بوق و كرنا فرياد مي زنند، اعلاميه داده و محكوم مي كنند حتي گاهي تهديد نظامي مي كنند، اكنون با مردم خود كه بيدار شده اند، با خشونت و ددمنشانه برخورد مي كنند."

 

خطيب جمعه اين هفته تهران، با بيان اينكه ممكن است اين دولتهاي غربي، در مقطعي با اعمال زور بتوانند صداي مردم خود را خاموش كنند، اضافه كرد: "اما جنبشي كه در آمريكا و اروپا به وجود آمده، نظام سرمايه داري را به نابودي كامل خواهد كشيد، همانگونه كه بيداري اسلامي قطعا نظام جعلي صهيونيستي را محو خواهد كرد."


دخالت رهبری به صلاح نیست

Posted: 14 Oct 2011 06:18 AM PDT

علی مطهری در استعفا از مجلس:
جرس: علی مطهری در استعفانامه خود تاکید کرد: آیا ما حق یک سئوال از احمدی‌نژاد نداریم؟!

 

به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری در این نامه که خطاب به علی لاریجانی رییس مجلس نوشته شده، گفته است: «در مقابل رئیس جمهوری که علنا می‌گوید فلان قانون را اجرا نمی‌کنم، آیا ما حق یک سؤال نداریم؟! آن هم سئوالی که رای گیری برای قانع شدن یا نشدن مجلس ندارد. آیا امضای صد نماینده ارزش توجه ندارد؟! تحقق سئوال از رئیس جمهور در هر شرایطی، نشانه استحکام نظام جمهوری اسلامی و وجود دموکراسی واقعی در این نظام است.»

 

وی در این نامه تصریح می کند: «اصلاح امور تنها با استقلال و اقتدار مجلس تحقق می یابد. مجلس قوی به نفع کل نظام است. این که برخی سخن از مخالفت رهبر انقلاب به میان می آورند، مخالفت ایشان برای من قطعی نیست و بعید است که ایشان برای امضای صد نماینده ارزشی قائل نباشند. فرضا مخالف باشند، باید نظر ایشان با توجه به سهل‌گیری فوق‌الذکر ما معلوم شود و البته دخالت دادن رهبر انقلاب در این گونه مسائل را به صلاح کشور نمی‌دانم. در عین حال برای دفع بهانه این گونه افراد، اینجانب نامه‌ای را حدود یک ماه پیش برای معظم‌له ارسال داشتم و از ایشان تقاضا کردم که دست مجلس را در موضوع سئوال از رئیس جمهور باز بگذارند. تا کنون پاسخی نیامده و سکوت ایشان را دلیل رضایت و لااقل بی نظری می‌دانم.»
 

علی مطهری همچنین تاکید کرده است: «با توجه به این که هیئت رئیسه محترم بر خلاف قانون آئین نامه داخلی مجلس همچنان درصدد منتفی کردن طرح سؤال است و مجلس قادر به استفاده از اختیارات قانونی خود در انجام کارهای اساسی نیست، بدین وسیله استعفای خود را از نمایندگی مردم تهران، شهرری، اسلام‌شهر و شمیرانات – که قادر به استیفای حقوق آنها نیستم – اعلام می‌نمایم.»

 

متن کامل این نامه و نیز متن کامل سئوال از احمدی نژاد به شرح زیر است:
 

جناب آقای دکتر علی لاریجانی
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی

 

همان طور که مستحضر هستید نامه سؤال از رئیس جمهور با امضای صد تن از نمایندگان محترم در تاریخ 5/4/90 - پس از یک انتظار طولانی برای فرا رسیدن وقت مناسب از نظر رعایت شرایط کشور- به رئیس وقت جلسه علنی مجلس جناب آقای مهندس باهنر تحویل داده شد و ایشان نیز در بالای آن اعلام وصول نمودند. اما روز بعد، در جلسه هیئت رئیسه، یکی از اعضا مأمور شد که امضاها را پس بگیرد و عضو دیگر نیز مأمور شد که طی مصاحبه‌ای مخالفت هیئت رئیسه مجلس با سؤال از رئیس جمهور را در رسانه‌ها اعلام کند. یعنی به جای آنکه هیات رئیسه محترم پس از دریافت نامه سؤال، طبق قانون آیین‌نامه داخلی مجلس بلافاصله آن را به جریان اندازد و سؤالات را به کمیسیون‌های مربوط ارسال کند، درصدد انهدام طرح سؤال برآمد. البته پس از نامه محرمانه اینجانب به جناب عالی- که رونوشت آن به سایر اعضای هیئت رئیسه تقدیم شد- و تهدید به استعفا در صورت ادامه این روند، این عملیات ویژه متوقف شد. با اقدامات هیات رئیسه 14 نفر از امضاکنندگان امضای خود را پس گرفتند و غالبا افرادی بودند که از ابتدا هم محکم نبودند. البته برخی از همان افراد اکنون می گویند ما آن زمان را مناسب نمی دانستیم و امروز را مناسب می دانیم و در واقع امضای خود را پس نگرفته ایم.


به هر حال، پس از مذاکره با هیئت رئیسه بنا شد این سؤال در فرصت مناسب به جریان افتد اما مدتی گذشت و خبری نشد. کم‌کم بهانه‌هایی مطرح شد که مثلا آقای احمدی‌نژاد اکنون زخم خورده است و ممکن است در صحن علنی پروژه‌ای مانند مناظرات انتخاباتی را پیاده کند و شاید رهبر انقلاب نیز به خاطر همین ملاحظات مخالف باشند. برای رفع این نگرانی‌ها تعدادی از امضاکنندگان پیشنهاد دادیم که هیئت رئیسه سؤالات را به کمیسیون‌ها ارجاع نماید تا طبق آیین‌نامه، نماینده رئیس جمهور در حضور نماینده سؤال‌کنندگان پاسخ گوید. اگر همچنان 72 نفر از امضاکنندگان قانع نشدند و قرار بر حضور رئیس جمهور محترم در صحن علنی شد، آنگاه می‌توان برای رفع آن نگرانی‌ها به درخواست چندتن از امضاکنندگان و تصویب مجلس، رئیس جمهور در جلسه غیرعلنی حضور یابد.


این پیشنهاد را تقدیم جناب عالی کردم و شما تلقی به قبول نمودید و قول دادید که اقدام نمایید. تا این که از چند روز پیش زمزمه‌هایی از سوی برخی اعضای هیئت رئیسه در رسانه‌ها به گوش می‌رسد که تعداد امضاها از حد نصاب کمتر است و هرگاه به حد نصاب برسد مطرح می‌شود. در حالی که اساسا امضاکنندگان به فکر پس گرفتن امضا نبوده‌اند و اگر امضای جدیدی پس گرفته شده باز با طراحی هیئت رئیسه بوده است که به جای اجرای آیین‌نامه درصدد انهدام طرح سؤال برآمده است. همچنین گفتند بسیاری از امضاها در زمان خانه نشینی آقای رئیس جمهور جمع شده و بعد از آن، امضاکنندگان منصرف شده اند، در حالی که تنها دوازده امضا از صد امضا در آن روزها گرفته شد.
اکنون عرض می‌کنم که ما حاضریم حتی یک سؤال از آن ده سؤال به کمیسیون مربوط ارجاع شود و اگر منجر به حضور رئیس جمهور در صحن علنی گردید و آن نگرانی‌ها وجود داشت باز حاضریم درخواست جلسه غیرعلنی بدهیم. آیا بیش از این می‌توان کوتاه آمد؟!


در مقابل رئیس جمهوری که علنا می‌گوید فلان قانون را اجرا نمی‌کنم، آیا ما حق یک سؤال نداریم؟! آن هم سئوالی که رای گیری برای قانع شدن یا نشدن مجلس ندارد. آیا امضای صد نماینده ارزش توجه ندارد؟! تحقق سئوال از رئیس جمهور در هر شرایطی، نشانه استحکام نظام جمهوری اسلامی و وجود دموکراسی واقعی در این نظام است.
اصلاح امور تنها با استقلال و اقتدار مجلس تحقق می یابد. مجلس قوی به نفع کل نظام است. این که برخی سخن از مخالفت رهبر انقلاب به میان می آورند، مخالفت ایشان برای من قطعی نیست و بعید است که ایشان برای امضای صد نماینده ارزشی قائل نباشند. فرضا مخالف باشند، باید نظر ایشان با توجه به سهل‌گیری فوق‌الذکر ما معلوم شود و البته دخالت دادن رهبر انقلاب در این گونه مسائل را به صلاح کشور نمی‌دانم. در عین حال برای دفع بهانه این گونه افراد، اینجانب نامه‌ای را حدود یک ماه پیش برای معظم‌له ارسال داشتم و از ایشان تقاضا کردم که دست مجلس را در موضوع سئوال از رئیس جمهور باز بگذارند. تا کنون پاسخی نیامده و سکوت ایشان را دلیل رضایت و لااقل بی نظری می‌دانم.


اصولا اگر رهبر انقلاب در چنین موضوعاتی نظر مخالف داشته باشند در نطق عمومی خود اعلام می نمایند و همه از طریق صداوسیما و سایر رسانه ها با خبر می شویم. ایشان مسئله ای پنهان از مردم ندارند و اگر نظری در چنین اموری داشته باشند مانند امام خمینی(ره) مسئولیت انجام یا عدم انجام امر مورد نظر را به عهده می گیرند. علاوه بر این که اساسا اجرای طرح سؤال از رئیس جمهور موجب تفاهم بیشتر دولت و مجلس خواهد شد و حتی بیشتر به نفع رئیس جمهور است که فرصتی می‌یابد تا سوء تفاهمات وکدورتها را برطرف نماید. قبلا گفته‌ام دو گروه با طرح سؤال از رئیس جمهور مخالفند، یکی دوستان نادان رئیس جمهور و دولت و دیگر دشمنان دانای آنها.
به هرحال با توجه به این که هیئت رئیسه محترم بر خلاف قانون آئین نامه داخلی مجلس همچنان درصدد منتفی کردن طرح سؤال است و مجلس قادر به استفاده از اختیارات قانونی خود در انجام کارهای اساسی نیست، بدین وسیله استعفای خود را از نمایندگی مردم تهران، شهرری، اسلام‌شهر و شمیرانات – که قادر به استیفای حقوق آنها نیستم – اعلام می‌نمایم. مستدعی است اقدام قانونی انجام گردد.


با تقدیم احترام
20/7/90
علی مطهری



متن سئوال نمایندگان از احمدی نژاد:


با اهداء سلام، به استناد اصل هشتاد و هشتم قانون اساسی و ماده 196 و 197 آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، ضمن تقدیر از خدمات فراوان دولت در حوزه های مختلف، بدین وسیله سئوالات زیر از رئیس جمهور محترم با یکصد امضا جهت طی مراحل قانونی و روشن شدن اذهان نمایندگان محترم و رفع سوء تفاهمات و به منظور تقویت نظام جمهوری اسلامی ارائه می گردد:
1. چرا قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلان شهرها و حمل و نقل عمومی سایر شهرها، علی رغم نیاز مبرم این شهرها به روان سازی ترافیک، خصوصا با آغاز هدفمند شدن یارانه حاملهای انرژی، ابلاغ و اجرا نشد؟
2. وزیر ورزش و جوانان پس از پنج ماه از ابلاغ قانون تشکیل وزارت ورزش و جوانان با نامه ای غیر معمول به مجلس معرفی شد، آیا این امر نوعی تلاش برای گریز از اجرای قانون نیست؟
3. طبق آمار رسمی نرخ رشد اقتصادی کشور در سال 89 زیر 1% بوده و اگر نرخ اعلام شده از سوی صندوق بین المللی پول را بپذیریم حدود 3% بوده است در حالی که طبق برنامه باید حداقل 8% باشد. آیا این امر حاکی از ضعف مدیریت اقتصادی کشور نیست؟ همچنین با این نرخ رشد آیا ممکن است یک میلیون و ششصد هزار شغل در کشور ایجاد شده باشد؟
4. مبلغ 1500 میلیارد تومان بودجه ارتقاء شاخصهای فرهنگی کشور در قانون بودجه سال 1389 چگونه هزینه شده است؟
5. قانون هدفمند کردن یارانه ها پنج ساله بوده است در حالی که میزان افزایش بهای برخی حاملهای انرژی نشان می دهد که دولت مدت اجرای آن را کمتر از 3 سال در نظر گرفته است. در نتیجه مردم باید فشار غیر لازمی را در پرداخت بهای مثلا گاز مصرفی تحمل نمایند. همچنین سهم بخش تولید صنعتی و کشاورزی تا کنون به درستی پرداخت نشده و باعث گران تمام شدن هزینه تولید کالا و محصول گردیده است. چرا دولت مقید به اجرای قانون مجلس نیست؟
6. مقاومت یازده روزه جناب عالی در مقابل حکم حکومتی رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر ابقای حجت الاسلام مصلحی وزیر محترم اطلاعات چه توجیهی دارد؟
7. چه ضرورتی وجود داشت که آقای منوچهر متکی وزیر سابق امور خارجه در زمان ماموریت خود به سنگال عزل شود به طوری که علاوه بر تحقیر شخصیت ایشان، نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان آسیب ببیند؟
8. این سخن جناب عالی که مجلس در راس امور نیست، چه هدفی را دنبال می کند؟
9. چرا جناب عالی با علم به اینکه انتقاد از برخی مجریان "قانون عفاف و حجاب" در رسانه ملی موجب کاهش اقتدار نظام در این حوزه و بدتر شدن وضع پوشش اسلامی در جامعه خواهد شد، در برنامه زنده تلویزیونی ضمن متهم کردن برخی مجریان این قانون، بر خلاف اجماع فقها بر وظیفه دولت اسلامی در آن مرتبه از امر به معروف و نهی از منکر که نیازمند اعمال قانون است، با اعلام این مطلب که راه حل این مسئله منحصر به کار فرهنگی است، از دولت سلب مسئولیت نمودید و پس از مخالفت گسترده مراجع تقلید، ائمه جمعه، علمای بلاد و نمایندگان مجلس با سخنان شما، در مصاحبه زنده تلویزیونی بعدی اعلام کردید که سخن من همان است که گفتم. این رفتار شما چگونه توجیه می شود؟
10. چرا نظریه "ترویج مکتب ایران به جای مکتب اسلام" را که توسط رئیس دفتر شما بیان شد علی رغم ضدیت با مبانی انقلاب اسلامی و مخالفت قاطبه مراجع عظام تقلید و علمای بزرگ و دلسوزان نظام، تایید و بر آن تاکید نموده باعث تنزل جایگاه انقلاب اسلامی و زنده شدن تعصبات قومی در میان مسلمانان و سوء استفاده مخالفان وحدت اسلامی گردیدید؟ اصولا چرا از گروه موسوم به "جریان انحرافی" علی رغم هشدار و اعلام خطر علمای بزرگ اعلام برائت نمی کنید بلکه از این افراد دفاع می نمایید؟

شناسایی سه شرکت وابسته به پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی

Posted: 14 Oct 2011 06:07 AM PDT

یک مقام قضایی خبر داد

جرس: مدیرکل بازرسی استان قزوین از شناسایی سه شرکت وابسته به پرونده فساد بزرگ سه هزار میلیارد تومانی شبکه بانکی کشور در استان خبر داد.


همزمان، رئیس کل گمرک ایران از درخواست دادستانی از گمرک ایران برای بررسی وضعیت تجارت خارجی گروه امیرمنصور آریا خبرداد و گفت: براین اساس گزارش تجارت 1.1 میلیارد دلاری گروه مذکور به دادستانی کل کشور ارائه شد.

 

به گزارش مهر، محمد حسین یزدان پناه، مدیرکل بازرسی استان قزوین، از شناسایی سه شرکت وابسته به فساد بزرگ سه هزار میلیارد تومانی در استان قزوین خبرداده گفته است: شرکتهای ستارگان امیر منصور، تجارت گستر و امیر منصور ایرانیان سه شرکتی هستند که با پرونده اخیر فساد بانکی مرتبط هستند و در استان قزوین فعالیت می کنند.
یزدان پناه افزود: تا مشخص شدن وضعیت این شرکتها و بازگرداندن اموال به بیت المال، دستگاه قضایی و نظارتی استان مدیریت این شرکتها را بر عهده خواهند گرفت.

این مقام مسئول بیان کرد: 46 شرکت وابسته به منصور آریا شناسایی شده که باید گفت این تخلف یک کلاهبرداری بزرگ از شبکه سیستم بانکی کشور است که امیدواریم با رسیدگی دقیق و مشخص شدن متخلفان اصلی اموال مورد سوء استفاده قرار گرفته شده به بیت المال بازگردانده شود.

وی با تشریح برخی خدمات بازرسی استان قزوین در سال گذشته، تصریح کرد: با نظارت بر سامانه اطلاعات معاملات در همه دستگاه های اجرایی در سال گذشته از پرداخت شش میلیارد تومان اضافه پرداختی به پیمانکاران جلوگیری شد.
مدیرکل بازرسی استان قزوین افزود: در راستای نظارت بر معاملات اعم از مناقصات، مزایده ها و پروژه هایی که دستگاه های اجرایی در اختیار پیمانکاران قرار دادند با نظارت بازرسان اداره کل بازرسی استان قزوین حدود شش میلیارد تومان از بابت اضافه پرداختی های احتمالی که ممکن بود به پیمانکار داده شود و نیز در ارتباط با مناقصات این میزان به صندوق دولت بازگشته است.


درخواست دادستانی
همزمان، رئیس کل گمرک ایران از درخواست دادستانی از گمرک ایران برای بررسی وضعیت تجارت خارجی گروه امیرمنصور آریا خبرداد و گفت: "براین اساس گزارش تجارت 1.1 میلیارد دلاری گروه مذکور به دادستانی کل کشور ارائه شد."

عباس معمارنژاد از درخواست دادستانی کشور برای ارائه گزارش در مورد میزان صادرات و واردات صورت گرفته توسط گروه زیرمجموعه امیرمنصور آریا خبرداد و گفت: "بر این اساس گمرک گزارش مذکور در مورد تجارت 1.1 میلیارد دلاری توسط این گروه را به دادستانی کشور ارائه کرد.

 

رئیس کل گمرک ایران افزود: گمرک بررسی هایی را در مورد تجارت خارجی شرکتهای زیرمجموعه گروه امیر منصور آریا صورت داده و گزارش آن را به دادستان کل کشور ارائه کرده است.

 وی با اشاره به تجارت یک میلیارد و 100 میلیون دلاری خارجی این گروه گفت: این میزان تجارت از ابتدای سال گذشته تا شهریورماه امسال صورت گرفته است.

 

معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به اینکه 12 شرکت زیرمجموعه گروه آریا مبلغ 1.1 میلیارد دلار تجارت خارجی مذکور را انجام داده اند، اظهارداشت: از این میزان یک میلیارد و 50 میلیون دلار کالا به کشور وارد شده و 50 میلیون دلار هم صادر شده است.

 به گفته معمارنژاد واردات عمده صورت گرفته توسط شرکت فولاد اکسین، گروه ملی صنعت فولاد و فولاد لوشان بوده است.

 رئیس کل گمرک ایران تاکید کرد:  این موضوع مطرح و استعلام شده است که در صورت نیاز کالاهای تجارت شده توسط این گروه در گمرک توقیف شود.

  

اختلاسی دیگر؛ همزمان با دستور رهبری بر سکوت

درحالیکه رهبر جمهوری اسلامی دو هفته ی پیش با انتقاد از بازتاب گستردۀ رسانه ایِ اختلاس بزرگ تاریخ کشور، خواستار "کش ندادن رسانه ها" در خصوص اخبار و تبعات این اختلاس شده بود، برخی منابع خبری از اصفهان گزارش داده اند که در پی افشای اختلاس 100 میلیاردی در اصفهان، عامل این سوء استفاده دستگیر شده و همزمان پرونده دیگری از اختلاس هم در باشگاه ذوب آهن باز شده كه ابعاد آن مشخص نیست.

به گزارش خبرآنلاین، دادستان عمومی و انقلاب اصفهان اعلام كرده است که یك اختلاس 100 میلیاردی در یك بانك اصفهانی كشف شده و این بار که رئیس یك شعبه، دستش در كار بوده بازداشت شده است.


این اظهارات درحالیست که یكی دیگر از دادستانهای كشور چند روز پیش تر اعلام كرده بود یك رئیس بانك، اختلاس یك میلیارد و سیصد میلیونی كرده و به خارج از كشور گریخته است.

دادستان اهواز از فرار كردن مدیر یكی از بانكهای ماهشهر خبر داده بود. همچنین هفته گذشته شهردار خرمشهر و یكی از اعضای شورای شهر آنجا به دلیل مسایل مالی بازداشت شده بود.


گفتنی است، در پی فرار مدیر عامل مستعفی بانک ملی به خارج، دادستان كل كشور  چند هفته پیش از این مقام انتصابی خواسته بود از سفر كانادا برگردد و به اتهاماتش پاسخ دهد.


بر اساس گزارش خبرآنلاین، دادستان اصفهان گفته است: "هنوز نمی دانیم مبلغ واقعی این اختلاس كه در یكی از شهرستانهای اصفهان به وجود آمده، چقدر است، چون صورت حسابها در گردشهای مالی زیادی وارد و خارج شده اند. ولی حداقل 100 میلیارد تومان اختلاس در این بانك، ثابت شده است."

عضو کمیسیون امنیت ملی: مجلس در برابر احمدی نژاد سلاحی جز گریه ندارد

Posted: 14 Oct 2011 04:09 AM PDT

از خط رهبری فاصله گرفته است

جرس: یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، معتقد است: "با توجه به تاکید پیاپی رهبری بر «بیداری اسلامی» خواندن انقلاب​های منطقه، احمدی نژاد مداوم از لفظ «بیداری انسانی» استفاده می​کند و این نشان می دهد که وی از خط رهبری فاصله گرفته است ."



وی می افزاید: "اگرچه ظاهرا خود را معتقد به ولی فقیه معرفی می​کند، اما عملا حاضر به پذیرش نظرات ایشان نیست، پس وی برای اینکه ثابت کند از خط امام و رهبری منحرف نشده است، باید در این زمینه ادبیاتش را اصلاح کند و بپذیرد که انقلاب​های منطقه برآمده از «بیداری اسلامی» است نه «بیداری انسانی»."

 

این نماینده اصولگرای مجلس، در پاسخ به اینکه اگر احمدی نژاد رفتار خود را اصلاح نکند، مجلس چه خواهد کرد؟، گفت: "مجلس هم سلاحی جز گریه ندارد! کما اینکه حضرت علی هم در دعای کمیل فرمودند که چاره‌ای جز عجز و لابه به درگاه خدا نیست. امیدواریم که ایشان به راه راستین و امام برگردند."


به گزارش خبرآنلاین، عضو حیدرپور، نماینده شهرضا و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم، در خصوص اتهامات تروریستی وارده از سوی آمریکا علیه جمهوری اسلامی، آنرا "یک موضوع چند فاکتوره دانست" و گفت: "بعد از خیزش‌های منطقه، رهبری آن‌ها را بیداری اسلامی و در نتیجه صدور انقلاب اسلامی دانسته که برای مواجهه با بیداری اسلامی، صحنه حج امسال موقعیتی برای دشمنان است. ایشان هشدار دادند که مراقب باشید تا آنها نتوانند بیدرای اسلامی را مصادره کنند.


نماینده اصولگرای مجلس در پاسخ به سوال دیگری، با بیان اینکه تفاوت میان «بیداری انسانی» و «بیداری اسلامی»، به مثابه فاصله بین اسلام تا ماتریالیسم است، گفت: "بیداری اسلامی در تبعیت از قرآن، احکام اسلام و پذیرش رسالت و امامت ریشه دارد اما بیداری انسانی برآمده از نگرش​های مادی، مادی​گرایی، ماتریالیسم و تفکرات مارکسیستی است."

وی در پاسخ به اینکه چرا علی​رغم تاکید پیاپی رهبری بر «بیداری اسلامی» خواندن انقلاب​های منطقه، احمدی نژاد مداوم از لفظ «بیداری انسانی» استفاده می​کند، اظهار داشت: "به نظرم احمدی​نژاد، از خط رهبری فاصله گرفته است و اگرچه ظاهرا خود را معتقد به ولی فقیه معرفی می​کند اما عملا حاضر به پذیرش نظرات ایشان نیست. رئیس جمهور برای اینکه ثابت کند از خط امام و رهبری منحرف نشده است، باید در این زمینه ادبیاتش را اصلاح کند و بپذیرد که انقلاب​های منطقه برآمده از «بیداری اسلامی» است نه «بیداری انسانی»."

علت اصرار احمدی نژاد بر بیداری انسانی خواندن تحولات منطقه، سوالی بود که حیدرپور در پاسخ به آن گفت: به اعتقاد احمدی​نژاد تحولاتی که در منطقه به وقوع پیوسته در راستای قلب و فطرت انسان​هاست. اصرار وی بر این مساله به منزله پافشاری بر انحراف وسیعی است که بخشی از دولت از خط امام و رهبری و شهدا یافته است. از این رو وی اگر اظهاراتشان را اصلاح نکند، معلوم می​شود که خودشان نیز به این تفکر انحرافی نزدیک شده​است."


این عضو فراکسیون اصولگرایان به تغییر موضع احمدی​نژاد در قبال رابطه با آمریکا در نیویورک اشاره کرد و گفت: "وی حتی در نشست خبری تلویزیونیش نیز اعلام کرد که ما هم در مواضعمان در کلام و گفتار اصلاحاتی در آمریکا داشتیم! لابد منظورش اصلاح نسبت به آرمان​های نظام و انقلاب بوده است. در حالیکه این آرمان​ها و ارزش​های انقلاب و نظام قابل معامله نیست و نمی​توان در قبال آن کوتاه آمد.
حیدرپور با تاکید بر اینکه اعلام تعدیل مواضع در قبال آمریکا از سوی رئیس جمهور، متذکر شد که امام و رهبری هرگز مواضعشان را در قبال آمریکا تعدیل نکرده‌اند."

 عضو کمییسون امنیت‌ملی در پاسخ به اینکه منظورش از نزدیک شدن رئیس‌ دولت به جریان انحرافی چیست؟، اظهار داشت: وقتی می ‌گوییم جریان انحرافی، منظورمان یک شخصۀ مثلا رئیس جمهور یا مسئول دفتر ایشان نیست. بلکه منظور مجموعه‌ای از افراد است که در کارشان ایراداتی هست و می‌خواهند رفتارهای سیاسی را تعدیل کنند. نتیجه‌اش هم اختلاس 3 هزار میلیاردی و انتصابات شبهه دار است. 

 

به گفته وی، خلط مسائل و موضوعات از سوی جریانات انحرافی عمدتا اشکالات عقیدتی آفریده است و از آنجا که این موارد از سوی اعضای منتصب به دولت صورت گرفته، کل مجموعه دولت در آن سهیم است و باید نسبت به آن پاسخگو باشد.

نماینده اصولگرای مجلس با بیان اینکه از دولت انتظار می‌رود جلوی این جریان انحرافی را بگیرد، در پاسخ به اینکه چه نسبتی میان رئیس جمهور و این جریان انحرافی وجود دارد؟، گفت: وقتی احمدی نژاد اعلام می‌کند که کابینه خط قرمزش است و در دفاع از برخی اعضای دولتش تا مرز استعفا پیش می‌رود، نشان از همین موضوع دارد. رئیس جمهور هم باید در قبال اقدامات این جریان انحرافی پاسخگو باشد و هم اینکه دست از حمایت از برخی افراد بردارد تا قوه قضاییه به اتهامات آنها رسیدگی کند. به این ترتیب می‌توان امیدوار بود که عزم ایشان برای اصلاح جدی است.

 

حیدرپور در پاسخ به اینکه اگر احمدی نژاد چنین نکند، مجلس چه خواهد کرد؟، گفت: "مجلس هم صلاحی جز گریه ندارد! کما اینکه حضرت علی هم در دعای کمیل فرمودند که چاره‌ای جز عجز و لابه به درگاه خدا نیست. امیدواریم که ایشان به راه راستین و امام برگردند."


ایران “اینترنت پاک” را به جهان عرصه می کند

Posted: 14 Oct 2011 03:20 AM PDT

جرس: وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت محمود احمدی نژاد، با ادعای اینکه ایده اولیه "اینترنت پاک" چند ماهی است که مطرح شده و اجرای آن باید در دستور کار قرار گیرد، مدعی گردید: "اینترنت پاک مراقب خواهد بود تا تنها محتوای مفید و پاک در فضای اینترنت توسعه پیدا کند."

 
به گزارش مهر، رضا تقی پور در نشست سالانه بین المللی روز "رایانه پاک" که در نمایشگاه رسانه های دیجیتال برگزار شد با اشاره به توسعه فناوری اطلاعات در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورها اظهار داشت: امروزه نظریه ای بر دنیا حاکم است که از آن به "زندگی دوم" تعبیر می شود و به این معنا است که افراد امروزه بر روی شبکه ها و فضای سایبر زندگی می کنند اما این نوع زندگی انسان را در اسارات مدرن حبس کرده و برای رهایی از آن باید چاره ای اندیشیده شود.

وی با تاکید بر نقش فناوری اطلاعات در عرصه های مختلف به نقش فناوری در حکومت کشورها و انقلابهای رنگی و اقتصاد کشورهایی مانند کره، چین و مالزی اشاره کرد و گفت: امروزه فناوری اطلاعات در تشکیل شبکه های اجتماعی و فرهنگی بیشتر نمود پیدا کرده به نحوی که به عنوان ابزاری در اختیار مکاتب اومانیستی و لیبرالیسمی قرار گرفته است.

  

اینترنتی بر مبنا و اساس تئوریهای اومانیستی و لیبرالیستی 

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با ادعای اینکه هم اکنون اینترنتی که وجود دارد بر مبنا و اساس تئوریهای اومانیستی و لیبرالیستی پایه گذاری شده، اظهار عقیده کرد: "این اینترنت برای جوامع خطرناک است و نیاز به باز تعریف دارد در این راستا طرح اینترنت پاک ارائه شده است."

تقی پور با تاکید براینکه هم اکنون بسیاری از کاربردهای اولیه اینترنت با اینترنت فعلی توسعه یافته در تعارض است تصریح کرد: به همین دلیل توسعه اینترنت پاک باید در دستور کار قرار گیرد.

 

 اینترنت پاک 

وی با بیان اینکه برخلاف آنچه تصور می شود کشور ما در تولید محتوای دیجیتال خالی از ذهن و بدون دستاورد نیست گفت: تعریف ما از اینترنت پاک تنها محتوای اسلامی آن نیست بلکه محتوای انسانی نیز در این طرح مطرح است.

  

اینترنت غربی ها ابزاری است آسیب زا و خطرناک

این مقام مسئول اظهار داشت: غربی ها ابزاری ساخته اند که می دانند آسیب زا و خطرناک است و به همین دلیل خودشان امروزه با نگرانیهایی در این زمینه مواجه هستند. چرا که شکی نیست که تا چند سال دیگر آسیب های اینترنت برای خانواده ها و کودکان و جامعه بشریت نمود بیشتری پیدا می کند.

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با اشاره به مطرح شدن ایده اینترنت پاک تاکید کرد: فضای اینترنت باید از این آسیبها تهی شده و سبب شکوفایی و بالندگی استعدادهای انسانی شود.

  

اینترنت پاک را به جامعه جهانی ارائه می کنیم

تقی پور با بیان اینکه اینترنت نوعی ابزار اقتصادی است اما در شرایط موجود برای کسب و کارهای کثیف از آن استفاده می شود، مدعی شد: با تحقق شبکه ملی اطلاعات و زیرساختهایی که در حال آماده شدن است می توان اینترنت پاک را به جامعه جهانی ارائه کرد.

 
وی بدون اشاره به پائین ترین سرویس دهی و سرعت اینترنت جهانی که در ایران در جریان است، در مورد جزئیات اینترنت پاک دولت مدعی شد: آنچه که امروزه در اینترنت در حال وقوع است جزء ماهیت اصلی آن نیست به همین دلیل یکی از برنامه های اصلی اینترنت پاک آن است که پایه اولیه این شبکه باید فارغ از کسب و کارهای کثیف باشد. علاوه براین اینترنت فعلی جدا از آسیب هایی که به کیان خانواده وارد می کند باعث خدشه دار شدن حریم شخصی افراد می شود که در این راستا بحث امنیت و دفاع از حریم شخصی افراد در شبکه اینترنت پاک دیده شده است. به تعبیری اینترنت پاک مراقبت خواهد کرد که تنها محتوای مفید و پاک در فضای اینترنت توسعه پیدا کند."

تحلیل رسایی از اختلاف اصولگرایان با احمدی نژاد: کینه شتری و حسادت

Posted: 14 Oct 2011 04:17 AM PDT

 جرس: رسایی با انتقاد شدید از اصولگرایان علت دشمنی آنان با احمدی نژاد را حسادت و کینه شتری می داند و مدعی است برخی از اصولگرایان حمله به موسوی را نوعی حمایت از احمدی نژاد تلقی می کردند.


به گزارش جرس از مصاحبه تفصیلی فارس با رسایی، وی می گوید: اختلاف در جریان اصولگرایی اگر بر خلاف مواضع صریح رهبری باشد، امری مذموم است والا از جمله موارد اختلافی است که نباید از آن ترسید. ببینید رهبری جامع الشرایط در مواقعی بر اساس اقتضائات و شرایط اجتماعی یا صلاح نمی‌داند و یا نمی‌تواند به دلایلی صراحتا اعلام موضع کند و مسیری را برای امت مشخص کند.

وی اختلاف اصولگرایان در انتخابات دهم را ناشی از هوای نفس می داند و می گوید:صف بندی در انتخابات دهم خیلی شفاف بود. حمایت دشمن از برخی از کاندیداها و عناد آنها با یک کاندیدا آن هم به دلیل پایبندی او بر ارزش های انقلاب به صراحت از تریبون های آنها اعلام می‌شد .

وی بر این باور است: برخی رفتارهای احمدی نژاد توجیهی برای سکوت در برابر تخریب ولایت نمی‌شود.

رسایی در خصوص اختلافات اصولگرایان با احمدی نژاد مدعی است به عقیده من کینه شتری در دل برخی اصولگرایان به دلیل برخوردهای دولت و حسادت نسبت به موفقیت هایی که دولت نهم پیدا کرده بود و در دل مردم نفوذ کرده بود ازجمله مهمترین دلایل است. این کینه آنقدر شدید شده بود که نمی‌گذاشت آنها تشخیص دهند که این دعوای بین دو کاندیدای ریاست جمهوری نیست. برخی از اصولگرایان حمله به موسوی را نوعی حمایت از احمدی نژاد تلقی می کردند البته همان‌ها الان اسم این رفتارشان را می گذارند مدیریت درگیری های بعد ازانتخابات!

وی با اهانت به برخی از نمایندگان می افزاید:  اتهام وکیل الدوله بودن را معمولا کسانی به ما می زنند که خودشان وکیل یک فرد هستند! این یک تلاش رسانه‌ای است نه واقعیت خارجی. در طول این سال ها ما همواره طبق مشی رهبری حرکت می‌کردیم و البته به آن افتخار می کنیم. تلاش رسانه‌ای جریان فتنه و مردودین حوادث سال 88 همین بود که بگوید دفاع ما از احمدی نژاد، دفاع از فرد است در حالی که دفاع ما از مبانی بود و البته از شخص فقط هم دفاع نمی کردیم بلکه انتقاد هم می‌کردیم.
 

جبهه پایداری یک مجموعه فکری

رسایی می گوید: جبهه پایداری که یک مجموعه فکری است، نظارت علمایی مانند آیت الله مصباح، آیت الله خوشوقت، آیت الله یزدی و آیت الله جنتی را پذیرفته. این علما هم از آن دسته شخصیت هایی نیستند که فقط پنج متر جلوتر از خودشان را ببینند بلکه مهمترین شاخصه عمار بودن را در خود دارند یعنی صراحت و بصیرت را دارند.

وی با انتقاد از رییس مجلس می افزاید: آقای لاریجانی فکر می کند که با جعل اصطلاح تجارت سیاسی واینکه برخی با فتنه 88 تجارت سیاسی می کنند می تواند دهان منتقدانش را ببندد.

وی در خصوص عدم موضع گیری در برابر اختلاس مدعی است که این همان موضع رهبری است و جبهه پایداری تلاش می کند جوگیر نشود

 

وی می گوید: انتقادات اخیر لاریجانی از اصلاح طلبان یک تاکتیک انتخاباتی است.

رسایی ادعا کرد: اصلاح طلبان به دنبال اثبات اتهام فرمایشی بودن انتخابات و به دنبال پیوند با نواصلاح طلبان هستند. رسایی ادامه داد: به هر حال ما باید خودمان را برای هرگونه فتنه انگیزی این جریان آماده کنیم.


وی مدعی است: اصلاح طلبان در حال حاضر به نظرم بیشتر در حال رصد کردن اوضاع هستند. خب آنها می دانند که درکودتای سال 88 اشتباه بزرگی مرتکب شدند و طبیعی است که نظام اسلامی برخورد تنبیهی با این کودتاگران خواهد داشت. بنابر این تلاش می کنند با چهره ای ناشناخته ولی همراه وارد مجلس شوند. منتهی می‌دانند که چنین افرادی به درد آنها نمی خورند همانطور که فراکسیون اقلیت در مجلس هشتم نتوانست کاری بکند واگر آبی برای اصلاح طلبان گرم شد از آتشی بود که امثال علی مطهری و کاتوزیان و اکرمی و دیگر همراهان آقای لاریجانی گرم کردند. بنا براین بیشترین امیدشان این است که افراد موثر و اصلی جریان مردودین یا همان نواصلاح طلبان وارد مجلس شوند. حتی اعلام آمادگی هم کرده اند که آنها را در لیست خود قرار دهند.


وی مدعی شد: جریان انحرافی به دنبال عدد است نه لیدر و جریان انحرافی در شهرهای بزرگ مهمترین مانع در برابر خودش را جبهه پایداری می‌داند.

این حامی احمدی نژاد می گوید: جبهه پایداری نسخه ای از احمدی نژاد دولت نهم است، احمدی نژادی بدون حمایت از انحراف، احمدی نژادی که می خروشید و واقعا صف بندی های کاذب را بهم زده بود. بدنه رای ساز و موتور محرک و مبلغ جریان اصولگرایی هم به این طیف باور دارند، انتقادات آنها از دولت را باور دارند و آن را حمل بر غرض ورزی و حسادت و رقابت های زشت سیاسی نمی دانند. چون اعضای جبهه پایداری وقتی این دولت تمام قد در خط ولایت بود و برای مردم زحمت می کشید از آن حمایت می کردند. جریان انحرافی می تواند منتقدان دیگر دولت را به هزار انگ متهم کند که اتفاقا مورد پذیرش جامعه هم قرار می‌گیرد ولی نسبت به جبهه پایداری نمی تواند این کار را انجام دهد.


وی در خصوص جریانات پیش روی انتخابات می افزاید: جریان فتنه و اصلاح طلبان که در راس آنها آقای هاشمی است. جریان خواص مردود که تلاش می کند طیف سنتی را همراه خود کند و آقای لاریجانی در راس آن است؛ جریان انحرافی که مشایی در راسش است و احمدی نژاد را هم در مشت خودش دارد و جریان چهارم هم طیف اصولگرایانی است که در فتنه 88 و در مقابل جریان فتنه انحراف سربلند بیرون آمده اند.

 

حامیان دولت: مطهری بصیرت ندارد، مجلس استعفایش را بپذیرد

Posted: 14 Oct 2011 03:02 AM PDT

جرس: علی مطهری در واکنش به ادعای "نمایشی بودن" استعفایش از نمایندگی مجلس، که در اعتراض به انفعال مجلس در برابر دولت اعلام شد، استعفای خود را جدی خواند و تاکید کرد که مجلس باید به آئین نامه خودش عمل کند.


این درحالیست که حامیان دولت از این استعفا استقبال کرده اند، اما همزمان، مهدی خزعلی می گوید: "همانگونه که از کاندیداتوری علی مطهری استقبال کرده و آنرا به فال نیک گرفتیم، امیدواریم وی بر استعفای خود استوار بماند، چرا که استعفای اعتراض آمیزش را نیز به فال نیک می گیریم."


علی مطهری، نماینده اصولگرای تهران در مجلس هشتم که پیش تر هشدار داده بود اگر طرح سوال از محمود احمدی نژاد، بر اثر فشارهای سیاسی مسکوت بماند و "امکان استیفای حقوق موکلان خود را" نداشته باشد، از نمایندگی مجلس کناره گیری خواهد کرد، چندی پیش استعفای خود را تقدیم هیئت رئیسه مجلس کرد.


طی روزهای اخیر، برخی نمایندگان افراطی و حامی دولت، به نوعی از استعفای علی مطهری استقبال کرده و خواستار آن شده اند که دیگر نمایندگان مجلس نیز درخواست استعفای او را قبول کرده و مدعی شده اند که "حداقل یکی از افراد حاشیه‌ساز مجلس را از متن خانه ملت خارج سازند." اما گروهی دیگر از نمایندگان حامی دولت نیز ادعا کرده اند که این استعفا نمایشی بوده است.


مطهری: استعفایم جدی است
در واکنش به ادعای "نمایشی بودن" استعفای علی مطهری، این نماینده اصولگرای منتقد دولت، این ادعا را رد کرد و معترضانه گفت که در این موضوع جدی هستم و معتقدم باید به آیین‌نامه مجلس عمل کرد.


در همین حال محمد تقی رهبر رئیس کمیته داوری فراکسیون اصولگرایان با اظهار بی‌اطلاعی از استعفای مطهری به خبرآنلاین گفته بود: تا این لحظه که با شما گفت‌وگو می‌کنم از این موضوع خبر نداشته‌ام و به همین جهت باید این موضوع را در کمیته داوری طرح کنیم.

عضو کمیته داوری فراکسیون اصولگرایان با اشاره به این موضوع، افزود: حتی بعد از گذشتن آن زمان بنده هم طرح سؤال از رئیس‌جمهور را امضا کرده‌ام. چراکه ما الزامی نمی‌بینیم که ایشان از این موضوع صرف‌نظر کنند. عده‌ای دیگر از نمایندگان هم طرح سؤال از رئیس‌جمهور را امضا کرده‌اند.

وی در پاسخ به اینکه فکر می‌کنید آیا مجلس با استعفای وی مؤافقت کند یا نه؟، نیز اظهار داشت: بعید است چون نماینده وظایفی دارد که باید انجام دهد و این حق آقای مطهری است و هیأت‌رئیسه هم در شرایطی که امکان طرح سؤال از رئیس‌جمهور فراهم است، باید آن را سریع‌تر اعلام وصول کند.
وی در حالیکه نمایندگان مجلس با فرمان تلویحی رهبر جمهوری اسلامی از شکایت خود از رئیس دولت عقب نشینی کرده اند، با ادعای اینکه در حال حاضر هیچ مشکلی برای طرح سؤال از رئیس‌جمهور نیست، افزود: "حتی رهبری هم در دیدار خود با نمایندگان به این موضوع تصریح کردند که سؤال و استیضاح حق نماینده است و در حال حاضر هم هیچ مانعی برای طرح سؤال نیست ضمن اینکه این سؤال و جواب‌ها می‌تواند برای مردم و نمایندگان هم مفید باشد."

 

استقبال حامیان دولت

به دنبال استعفای علی مطهری، برخی تشکل های حامی دولت نیز از این اقدام استقبال کرده اند و در همین زمینه، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های کشور، بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران‌، و اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان از استعفای آقای مطهری استقبال کرده و خواهان موافقت نمایندگان مجلس با آن شده‌اند.


به گزارش فارس، علی جمشیدی دبیر تشکیلات اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های کشور گفته است: "نمایندگان مجلس سریعا درخواست استعفای علی مطهری را بپذیرند."

او با ادعای اینکه جریان دانشجویی از استعفای مطهری استقبال می کند افزوده است: "عملکرد مطهری در یکی دو سال اخیر نشانگر آن است که متأسفانه وی از افرادی بود که در جریان حوادث پس از انتخابات نتوانست کارنامه قابل توجیهی از خود برجا بگذارد و پس از آن نیز با تبدیل مسائل فرعی به اصلی و وارد کردن حاشیه به متن امور، ثابت کرد که از بصیرت کافی برای حضور در قامت نمایندگی مردم برخوردار نیست."

 

این فعال لباس شخصی مستقر در دانشگاه که از علی مطهری به عنوان یک "نو اصلاح‌طلب" نام برده گفته است که "جریان دانشجویی" از استعفای وی استقبال نموده و خواهان آن است که دیگر نمایندگان مجلس نیز درخواست استعفای او را قبول کرده و "حداقل یکی از افراد حاشیه‌ساز مجلس را از متن خانه ملت خارج سازند."


محمدرضا کاشفی، عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران‌ نیز در خصوص نامه استعفای علی مطهری از نمایندگی مجلس گفت: "علی مطهری با عملکرد غیرارزشی و خوراک‌سازی‌های متعدد خود برای رسانه‌های ضدانقلاب در طول دوران نمایندگیش، این فرصت را برای مجلس شورای اسلامی ایجاد کرده که با استفای وی موافقت کند."

 

کاشفی گفته است: "به نظر می‌رسد مطهری با نوشتن نامه استعفای خود فرار به جلو می‌کند چون اطمینان دارد که مردم حوزه انتخابیه‌اش در دوره‌ بعدی مجلس به وی رأی نخواهند داد."

 

سید علی موسوی دبیر تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان نیز در گفت‌وگو با فارس با اعلام اینکه مطهری باید زودتر از این‌ها استعفا می داد و از مجلس هشتم می‌رفت، گفت: "عملکرد مطهری با معیارهای اصولگرایی که توسط جامعتین معرفی شده بود متفاوت است."

 

سید علی موسوی گفت: "ضمن اینکه از این استعفا استقبال می‌کنیم به نظر می‌رسد این کار یک اقدام تبلیغاتی در آستانه انتخابات مجلس نهم است."

 

به فال نیک می گیریم

همزمان، مهدی خزعلی، وبلاگ نویس و ناشر و نویسندۀ منتقد دولت، در واکنشی متفاوت نسبت به استعفای مطهری، در پست اخیر وبلاگش نوشته است: "یادش به خیر، چهار سال پیش علی مطهری هنگام کاندیداتوری گفت: " برای ایستادن در مقابل اصلاح طلبان کاندیدا شدم! "


آن روز نوشتم:" کاندیداتوری دکتر علی مطهری را به فال نیک می گیرم، او یکسال در مجلس باشد، بر کسانی خواهد شورید که امروز نیروی ارزشی می داند! "

کمی بعد در خانه پدرش او را ملاقات کردم، می گفت: " اینها به هیچ چیز معتقد نیستند و دین ابزاری برای قدرت طلبی آنهاست، من از کاندیداتوری انصراف می دهم!"

به او گفتم: " مجلس به افرادی چون شما نیاز دارد، محکم بایست"

در همان سال نخست، اعتراضات او شروع شد، در نظام پزشکی با دکتر صدر حرف مطهری پیش آمد، صدر می گفت: " وقتی می خواستیم نام مطهری را در لیست اصولگرایان بیاوریم، علی لاریجانی گفت: " شما او را نمی شناسید، او برادر همسر من است، اگر به مجلس بیاید، 270 نماینده از پس او برنمی آیند! «حال می فهمیم که لاریجانی چه می گفت!»

امیدوارم مطهری مدرس گونه بر استعفای خود استوار بماند تا اعاده حیثیت مجلس و استیضاح احمدی نژاد"


ادعای بادامچیان: اصلاح طلبان بیست سال موسوی را در آب نمک خوابانده بودند

Posted: 14 Oct 2011 03:27 AM PDT

 جرس: قائم مقام حزب موتلفه اسلامی معتقد  با ادعای اینکه‌ اصلاح طلب ها موسوی را20 سال در آب نمک خوابانده بودند تا در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کنند، افزود: موسوی از نخست وزیر تحمیلی به امام و رهبری تبدیل به نخست وزیر امام شد و مشاورانش هم از هر ترفندی اعم از رقص و روضه استفاده کردند.


به گزارش خبرآنلاین، اسدالله بادامچیان در نشست افتتاحیه دفتر جامعه جوانان متحد اسلامی خراسان رضوی به تشریح جریان های فعال در انتخابات مجلس نهم پرداخت ومدعی شد: جبهه اول استکبار است که برای این انتخابات از هم اکنون در حال برنامه ریزی است.
بادامچیان با اشاره به رویدادهای سال 78 ادعا کرد:‌ معاندان در سال 78 با صرف هزینه های بسیار فتنه 78 را راه اندازی کردند ولی چون به اهداف خود نرسیدند با صرف 400 میلیون دلار، فتنه 88 را زمینه سازی کردند.


وی با ادعای اینکه‌ اصلاح طلب ها موسوی را20 سال در آب نمک خوابانده بودند تا در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کنند، ادعا کرد: موسوی از نخست وزیر تحمیلی به امام و رهبری تبدیل به نخست وزیر امام شد و مشاورانش هم از هر ترفندی اعم از رقص و روضه استفاده کردند. ولی در نهایت وی رای نیاورد از روز انتخابات بازی دوم را شروع کرد.


نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بدون اشاره به سرکوب گسترده اعتراضات مردمی مدعی شد:‌ جریان فتنه در مدت یک سال و هشت ماه شکست خورد، اما دست اندرکاران فتنه الان هم بیکار نیستند.


وی با ادعای اینکه دشمنان همواره و از جمله در آستانه انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی در صددند اصلاح طلبان را باز هم برای نیل به اهداف خصمانه شان ابزار فتنه قرار دهند، تصریح کرد: ‌کوشش معاندان در انتخابات مجلس شورای اسلامی همچنین مطرح کردن چهره های جدید اصلاح طلب است. ما باید در جامعه اطلاع رسانی کنیم و حتی به اصلاح طلب ها بگوییم که آن دفعه شما ابزار فتنه شدید و این دفعه اگر شما می گویید که کشور و نظام و قانون اساسی را قبول دارید، ‌ابزار برای فتنه نشوید.


بادامچیان جریان انحرافی را جبهه دوم حاضر در انتخابات دانست و آن را در خط استکبار خواند و گفت: البته ممکن است عناصری در این گروه باشند و ندانند که ابزار جریان انحرافی هستند. بنابراین ما در انتخابات جاری با دو ابزار جبهه استکبار مواجه هستیم.
نماینده تهران با اشاره به اظهارات چهره های منسوب به این جریان برای تصاحب 150 کرسی مجلس، گفت: این جریان از الان مشغول فعالیت است و اگر برای هر نامزد منتسب به خود هم یک میلیارد خرج کند، اصلا نگرانی ندارد. چرا که آنها به دنبال این هستند که بعد از حضور در مجلس، ولی فقیه را در موضع انفعالی قرار دهند.


بادامچیان جبهه سوم حاضر در انتخابات را نیروهای خط انقلاب معرفی و اظهار نظر کرد: این وسط کسانی در اصولگرایی دعوا می کنند و شرط می گذارند. در حالی که یک مجموعه ای شکل گرفته تا ما با هم یکی بشیوم اما اگر نمی خواهید همراه باشید با بقیه دعوا نکنید و حرفهای تردید آمیز نزنید.
وی راهبرد اصولگرایان در انتخابات جاری را تلاش برای رای آوری جریان اصولگرا و از طرفی رقابت در میان گروه های سیاسی دانست و اظهار داشت: روی کار آمدن چهره هایی با ویژگی های دلسوز بودن، متخصص و زیرک بودن، در این شرایط مهم است تا اگر افرادی می خواهند انتخاب شوند، رجایی نما نباشند.


عضو حزب موتلفه اسلامی تلاش دشمن در برهه فعلی را تعمیق اختلافات و پدید آمدن درگیری های بی منطق دانست و اظهار داشت: باید تلاش کرد تا در دام این درگیری ها نیفتیم و انشاء الله ملت هم در نهایت رای خود را خواهند داد.
بادامچیان با اشاره به برخی اقدامات تخریبی، افزود: گروهی در این شرایط دست به تخریب و لجن پراکنی می زنند، به گونه ای که نمی شود از یک شخصیت نظام اسم برد. یا اینکه برای اینکه سوءاستفاده کنند، بیش از دیگران دم از ولایت مداری و ولی فقیه حرف می زنند.


نماینده مردم تهران در مجلس هشتم تضعیف شورای نگهبان و وزارت کشور و خدشه در آرا مردم را دیگر راهبرد برای اختلاف افکنی در جامعه دانست و ادعا کرد: مسئولان وزارت کشور اهل خیانت به آراء مردم نیستند. هم شخص وزیر و هم رئیس ستاد انتخابات کشور افراد متدینی هستند.


وی با اشاره به اینکه برخی عنوان می کنند باید انتخابات سالم برگزار شود، گفت:‌ مگر انتخابات تاکنون در کشور ناسالم بوده؟ از این سند آشکارتر که در دولت آقای هاشمی رفسنجانی و وزارت کشوری آقای بشارتی، ‌ناطق نوری رای نیاورد و خاتمی موفق به کسب رای بیشتر برای ریاست جمهوری می شود؟ همچنین در دولت آقای خاتمی، موسوی لاری وزیر کشور است و آقای هاشمی رفسنجانی رای نیاورد و احمدی ن‍ژاد رای آورد؟ اینها نشان می دهد که کسی نمی تواند رای را جابجا کند. مجلس سوم و ششم هم در دست گروه اصلاح طلب بود و نمایندگان این گروه با تایید شورای نگهبان به مجلس راه یافتند.
وی تلاش جریان اصلاح طلب را ورود افراد خاکستری به مجلس دانست و گفت: این راهبرد به آن جهت است که آنها از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند تا یک شیرزاد مثل مجلس ششم انتخاب شود.

سفیرعربستان: هیچ کشوری را متهم نکرده ایم، تحقیق ادامه دارد

Posted: 14 Oct 2011 03:19 AM PDT

 جرس: معاون عربي و آفريقايي وزارت خارجه ايران روز چهارشنبه با سفير عربستان سعودي در تهران ديدار كرد و گفت: طراحي توطئه ترور سفير عربستان در واشنگتن سناريوي نخ نما و طراحي شده از سوي محور آمريكا و رژيم صيهونيستي است.


به گزارش ايسنا حسين اميرعبداللهيان اتهامات مطرح شده از سوي دادستان كل ايالات متحده آمريكا عليه جمهوري اسلامي ايران مبني بر طراحي توطئه ترور سفير عربستان در واشنگتن را رد كرد و گفت كه حتي كشورهاي غربي نيز بر ساختگي بودن آن اذعان دارند.

وي در اين رابطه اتهامات عنوان شده را عاري از صحت خواند و آن را به شدت تكذيب كرد.


سفير دولت عربستان در تهران نيز با تاكيد بر علاقمندي كشورش براي توسعه روابط ميان دو كشور، موضع‌گيري رسمي وزارت خارجه عربستان را مورد اشاره قرار داد و گفت: براساس اين موضع‌گيري هيچ كشوري مورد اتهام قرار نگرفته و موضع رسمي رياض پس از تكميل تحقيقات اعلام خواهد شد.

وي اضافه كرد كه براي انجام حج با شكوه زائران ايراني در سال‌ جاري هرگونه تسهيلات فراهم است و ما اجازه سوء‌استفاده به دشمنان را نخواهيم داد. 

ایران ادعای تماس مستقیم با آمریکا را تکذیب کرد

Posted: 14 Oct 2011 02:13 AM PDT

جرس: در پی ادعای دولت آمریکا مبنی بر اینکه "درباره اتهام طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن توسط جمهوری اسلامی، به طور مستقیم با مقامات تهران تماس برقرار کرده"، نمايندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل خبر ملاقات سوزان رايس نماينده دايم آمريكا در سازمان ملل با محمد خزاعی نماينده دايم كشورمان را تكذيب كرد."

 
در ادامۀ چالش ها پیرامون اتهامات وارده به جمهوری اسلامی مبنی بر طراحی عملیات تروریستی در خاک آمریکا، روز پنجشنبه (۱۳ اکتبر/۲۱ مهر) ویکتوریا نولاند، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده، به خبرنگاران گفت: "ما با ایران تماس مستقیم داشته ایم. من جزئیات بیشتری در این باره به شما نخواهم داد اما فقط بگویم که ما درباره این مساله با ایران تماس مستقیم داشته ایم."


به گزارش ایرنا، در پی ادعای دولت آمریکا، روابط عمومی نمايندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل خبر ملاقات سوزان رايس نماينده دايم آمريكا در سازمان ملل با محمد خزاعی نماينده دايم كشورمان را تكذيب كرد.


مسئول روابط عمومی نمايندگی ايران در سازمان ملل، ضمن تكذيب اين خبر، اعلام كرد هيچ‌گونه ملاقات و يا مذاكره‌ای بين دو كشور وجود نداشته و ما از چنين تماسی اطلاع نداريم.


شبکه سی بی اس آمریکا به نقل از مقام های این کشور که خواسته اند ناشناس باقی بمانند گزارش می دهد که سوزان رایس، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد، با دیپلمات های ایرانی در نیویورک دیدار کرده است.

 

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages