پیشینه ی الفاظ رکیک و فحاشی در ادبیات ایران :
تاریخ ادبیات ایران ، سرشار است از فحش ها و جملات رکیک و سوژه های ناموسی قشنگ و ادبی . برخی از این فحش ها آن قدر قشنگند که آدم حیفش می آید در جای نامناسبی استفاده اش کند . همه ی شعرا و هنرمندان هم به نوعی از این فحاشی ها کرده اند . معدن فحش های ناب و اساسی ، دیوانمولانا ست . مثلا :
قلتبانا ! می ندانی ؛ گــُه مخور
ور بدانی ، می بزن مقصور بر
( قلتبان : مردی که زنش را در اختیار دیگران می گذارد / ور بدانی می بزن مقصود بر : اگر می دانی ، به مقصودت بپرداز )
یا در داستان ... و کدو می فرماید :
قتل ِبَد ، با صد فضیحت ـ ای پدر ! ـ
تو شهیدی دیده ای از ... خر ؟
( یعنی : پدرجان من ! عزیز من ! کسی را دیده ای که توسط دستگاه تناسلی خر نر ، به بدترین و افتضاح ترین شکلی ، کشته شود ؟ )
یا عبید زاکانی در داستان موش و گربه می گوید :
گربه گفتا که : شاه گــُه خورده !
نروم من به شهر کرمانا
یا ناصر خسرو در وصف آدم های احمق می گوید :
تا مَرد ، خر و کور و کر نباشد
از کار فلک بی خبر نباشد
یا سعدی ( یکی از فحاش ترین شعرای ادبیات ) به دشمنش می گوید :
گر بر سر ... من نشینی
دروازه ی کازرون ببینی
یا ایرج میرزا در شعری می سراید :
نباید بیش از این خون در دلش کرد
گهُی خورده ست ، می باید ولش کرد
و یا فردوسی ( مودب ترین شاعر تاریخ ایران ) وقتی از ناپاکزاده گی ضحاک سخن به میان می آورد ؛ می گوید :
به خون پدر گشت همداستان
ز دانا شنیدم من این داستان
.
که فرزند بد ، گر شود نرّه شیر
به خون پدر هم نباشد دلیر
.
مگر در نهانش سخن دیگر است
پژوهنده را ، راز با مادر است
( یعنی : ضحاک قصد کشتن پدرش را کرد . من از دانایی شنیده ام که هر فرزند حرامزده ای ، پدرش را خواهد کشت . و این راز بر کسی آشکار نخواهد شد مگر بروند و از مادرش بپرسند [ که بچه از کیست ؟ ] )
فحاشی های سیاسی و اجتماعی در ادبیات :
نمونه های فراوانی داریم در ادبیات که این فقط یک قطره از اقیانوس است . پس فحش دادن خیلی هم امروزی و تازه نیست . انسان از وقتی بوده ، فحش و فحش کاری هم داشته .
شاعر وقتی از چیزی لجش می گیرد ، دیگر به فکر استفاده از کلمات ادبی نیست . مثلا ایرج میرزا وقتی دارد شهرهای اسلامی را توصیف می کند ، دیگر به فکر این نیست که واژه های آن چنانی را به کار ببرد . پس می گوید :
هر کجا شهر مسلمانان است ،
از گه و گند بود آکنده
.
جز گه و گند و کثافت ، چیزی
اندر این شهر ندیدم بنده
.
گه به گور پدر هر که نوشت :
... بر ... ِ زن خواننده
خوب ! این مصداق رکیک ترین فحاشی هاست . در لفافه ی آرایه های ادبی و شعر پارسی . این ناسزا گویی حتا سرزمین ایران را هم مورد رحمت قرار می دهد . وقتی در زمان رضا شاه ( که خود را پدر ملت می خواند ) ، میرزاده ی عشقی دارد از وضع بد کشور می نالد و اکثر نمایندگان مجلس چارم آن زمان را به باد ناسزا می گیرد و می گوید :
بعد از این بر وطن و بوم و بَرَش باید رید
به چنین مجلس و بر کرّ و فـَرَش باید رید
.
به حقیقت دَر ِعدل ار دَر ِاین بام و در است
به چنین عدل و به دیوار و دَرَش باید رید
.
آنکه بگرفته از او تا کمر ایران را گــُه
به مکافات ، الی تا کمرش باید رید
.
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است
بر چنین ملت و روح پدرش باید رید
.
به مدرس نتوان کرد جسارت اما
آنقدر هست که بر ریش خرش باید رید
.
این حرارت که به خود احمد آذر دارد
تا که خاموش شود ، بر شررش باید رید
.
شفق ِسرخ نوشت : آصف کرمانی مُرد
غفرالله ! کنون بر اثرش باید رید
.
آن دهستانی ِبی مدرکِ تحمیلی ِلــُر
از نوک پاش الی مغز ِسرش باید رید
.
گر ندارد ضرر و نفع ؛ مشیرالدوله
بهر این مُلک ، به نفع و ضررش باید رید
.
ار رَوَد مؤتمنالملک به مجلس ، گاهی
احتراما ًبه سر ِرهگذرش باید رید
و ...
و یا اصلا در توصیف مجلس چهارم ، شعری دارد بسیار زیبا که می گوید :
این مجلس چارم به خدا ننگ بشر بود !
دیدی چه خبر بود ؟
هر کار که کردند ، ضرر روی ضرر بود
دیدی چه خبر بود ؟
دیگ وکلا جوش زد و کف شد و سر رفت
باد ِهمه در رفت
زین بیش نگویم که از این نیز بتر بود
دیدی چه خبر بود ؟
و ...
چه کسانی فحش می دهند ؟
استفاده از کلمات وقیح و فحاشی ؛ نوعی تخلیه ی روانی است . من هیچ گاه به کسی که فحش می دهد ، ایراد نمی گیرم . چون می دانم که اگر ناراضی ، فحش هم ندهد ، خفه می شود .
کسانی بیشتر به فحش و فحش کاری روی می آورند که کاری از دستشان ساخته نیست . شما کافی است پای درد دل تاکسی رانان بنشینید . از هر چهار جمله شان ، سه تا فحش رکیک در می شنوید .
به نظر من هیچ وقت نباید از فحاشی کسی ناراحت شد . اتفاقا اگر کسی به شما فحش می دهد ، خوشحال باشید . چون این نشانه ی این است که شما قوی تر از طرف مقابلید و او فقط می تواند عقده اش را با فحش دادن خالی کند .
از فحش دادن خودتان هم ناراحت نشوید . بالاخره این یک عکس العمل روانی و روحی ست که تا اتفاق نیافتد ، بخشی از فشارهای عصبی تان تخلیه نخواهد شد . فقط مواظب باشید به کسی جلوی خودش فحش ندهید . چون همان طور که گفتم ، اگر طرف آدم زرنگی باشد ؛ می فهمد که شما از او ضعیف ترید و چون زورتان نرسیده ، به ناسزاگویی رو آورده اید .
نکته :
ضمنا ! آقایانی که با همسر یا دوست دخترشان مشغول رانندگی هستند ، توجه داشته باشند که فحش دادن حین رانندگی ، یکی از نشانه های ضعف مردانه است . خانم ها خیلی به این موضوع حساسند . سعی کنید که وقتی پشت فرمان ماشین هستید ، آرامشتان را حفظ کنید . هر وقت تنها بودید ، تا دلتان بخواهد ، به زمین و آسمان فحش خواهید داد !
نتیجه :
فحش دادن نشان بی تربیتی و بی نزاکتی انسان نیست . نشان تلاش برای مهار آشفتگی و پریشانی اوست . به کسی که فحش می دهد ، به چشم یک انسان مستاصل نگاه کنید که احتیاج مبرمی به تخلیه ی روانی دارد .