دستور ساخت شراب از زبان رودکی

435 views
Skip to first unread message

Khashayar B

unread,
Mar 17, 2011, 9:10:22 AM3/17/11
to afra...@googlegroups.com
رودکي شاعر مسلمان مي گويد:


«مادر مي را بکرد بايد قربان
بچه او را گرفت و کرد به زندان

بچه او را ازو گرفت، نداني
تاش نکوبي نخست و زو نکشي جان

جز که نباشد حلال، دور بکردن
بچه کوچک ز شير مادر و پستان

تا نخورد شير، هفت مه به تمامي
از سر ارديبهشت تا بن آبان

آنگه بسپاري به حبس، بچه او را
هفت شباروز خيره ماند و حيران

باز چو آيد به هوش و حال ببيند
جوش برآورد، بنالد از دل سوزان

گاه زبر زير گردد از غم و گه باز
زير زبر، همچنان ز اندُه جوشان

زر بر آتش کجا بخواهي پالود
جوشد، ليکن ز غم نجوشد چندان

باز به کردار اشتري که بود مست
کفک برآرد ز خشم و راند سلطان

مرد حرس کفک هاش پاک بگيرد
تا بشود تيرگيش و گردد رخشان

آخر کارام گيرد و نچخد تيز
درش کند استوار مرد نگهبان

چون بنشيند تمام و صافي گردد
گونه ياقوت سرخ گيرد و مرجان

چند ازو سرخ، چون عقيق يماني
چند از و لعل، چون نگين بدخشان

ورش ببويي، گمان بري که گل سرخ
بوي بدو داد و مشک و عنبر بابان

هم در خم اندر، همي گدازد چونين
تا به گه نوبهار و نيمه نيسان

آنگه اگر نيم شب درش بگشايي
چشمه خورشيد را بيني تابان

ور به بلور اندرون بيني، گويي
گوهر سرخ است به کف موسي عمران

زفت شود رادمرد و سست دلاور
گر بچشد زوي و روي زرد گلستان

وانک به شادي يکي قدح بخورد زوي
رنج نبيند از آن فراز و نه احزان

اندُه ده ساله را به طنجه براند
شادي نو را ز ري بيارد و عمان

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages