لينک ، فيلم ، کتاب و مطالب جالب

7 views
Skip to first unread message

Arash

unread,
Sep 8, 2007, 12:50:39 PM9/8/07
to Persian Think Positive
هر خبر جالب ا مطلبي رو که مناسب م دونين در جواب ا ن پيام بفرستين ..

پدرام رحيمي

unread,
Sep 9, 2007, 3:00:56 AM9/9/07
to Persian Think Positive
آموزش مسائل جنسي توسط وزارت بهداشتِ جمهوري اسلامي ايران : www.javanesalem.ir
اين سايت مدتي كاملاً فرماليته و رفع تكليفي برپا شد ولي ظاهراً حالا
خوابيده و ديگه كار نمي‌كنه. اما در جستجوهاي اينترنتي هنوز نشاني صفحاتش
هست.

ريچارد باسكين www.richardbuskin.com يكي از نويسندگان معروفِ
نيويورك‌تايمز كه معمولاً از موسيقي مي‌نوشت ، اين‌بار با همراهي شخصي به
نام دكتر پري اسفندياري دست به نوشتن مقاله‌اي جنجالي در مورد وضعيتِ
روابط جنسي در ايران زده كه در آخرين شماره نشريه پورنوگرافي PlayBoy
www.playboy.com/magazine يعني شماره May2007 (اُرديبهشت 1386)
به چاپ رسيده:

http://betah.co.il/BookDetails.aspx?BookName=Playboy%20-%20May%202007&id=4098

در بالاي مقاله قبل از شروع اين عبارت ديده ميشه: «فاش شُدن فيلمي
خصوصي و تحريك‌آميز از هنرپيشه زن در مُحيطي متضاد با اين روابط» و در
شروع مقاله توصيف صحنه‌هايي از فيلم منتسب به زهرا اميرابراهيمي رو دارن.
همچنين تصاويري از چهره اين هنرپيشه در فيلمهاي سازمان تلوزيون ايران و
در فيلمي كه از زندگي خصوصي اون منتشر شُده. در اين مقاله اشاره شُده كه
از اين فيلم صدهزار نسخه در ايران به فروش رفته و ايرانيان چهارميليون
دلار (حدود چهارميلياردتومن) بابت خريد اون پرداخته‌ان!
در ادامه تصاويري از بزم و مهماني‌هاي ايرانيان در منازلشون رو نشون
داده و زناني كه در بيرون از خانه با حجاب كامل به خريد لوازم آرايش و
لباسهاي زير جذاب مي‌روند! نويسندگان مُعتقدند از زمانِ به روي كار آمدن
دكتر احمدي‌نژاد موج فزاينده‌اي از بي‌اعتنايي به قوانين حاكم در جامعه
شكل گرفته و خصوصاً جوانان بي‌هيچ مُلاحظه‌اي اقدام به برقراري روابط
جنسي با يكديگر مي‌كُنند و با تمام سخت‌گيري‌هاي به عمل‌آمده هر روز
فيلمهاي جديدي از روابطِ خصوصي منتشر ميشه. ضمناً تا قبل از انقلاب ايران
در ايران مردم در حريم خصوصي خود عبادت مي‌كردن و در محافل عمومي
خوشگذراني اما امروز برعكس شُده! در همين مورد در مصاحبه‌اي كه با يكي از
دخترانِ اهل پارتي شُده از اون مي‌پُرسن كه : تو از اينكه هر بار دستگير
ميشي و پدرت صدهزارتومن بابت آزادي تو جريمه ميده ناراحت نيستي ؟ و اون
جوان در جواب ميگه: به هيچ‌وجه! پدرانِ ما انقلاب كرده‌اند و خودشون هم
بايد هزينه‌هاي اين كارشون رو پرداخت كنن ما به چيزي به زور تن نمي‌ديم!
در نهايت نويسنده به اين نتيجه ميرسه كه جامعه هرگز اون چيزي نيست كه در
موردش تبليغ ميشه و ظهور چنين پيامدهايي در سطح گستره خودش گواهِ اين
مطلبه..

پدرام رحيمي

unread,
Sep 23, 2007, 4:03:34 AM9/23/07
to Persian Think Positive
Lotfan barAye fArsi nevisi dar vistA harfe"Ye" dar fArsi rA bA "D"
nanevisid bA "SHIFT+X" benevisid.

براي فارسي نويسي در ويستا يا ويندوزهاي اصلاح نشده و نوشتن حرف " ي " از
كليد
D
استفاده نكنيد از
Shift+X
استفاده كنيد. " ي "‌ بايد زيرش دو تا نقطه باشه تا توي متن هاي بحث گوگل
ديده بشه. اگه مي‌خواهيد متني رو هم براي وارد كردن در بحث ها تغيير بدين
داخل برنامه نوت پد تمام حرفهاي "ي" رو كه زيرشون دونقطه نداره با حرف
درست تعوض كنيد تا متن درست نمايش داده بشه..


پدرام رحيمي

unread,
Sep 25, 2007, 2:12:31 AM9/25/07
to Persian Think Positive
لطفاً براي ارسال مطالب خود مستقيماً از گروه مثبت انديشي اقدام كرده و
ايميل نزنيد:
http://groups.google.com/group/persianthinkpositive?hl=fa

سگ باهوش
قصاب با ديدن سگي که به طرف مغازه اش نزديک مي شد حرکتي کرد که دورش کند
اما کاغذي را در دهان سگ ديد .کاغذ را گرفت.روي کاغذ نوشته بود" لطفا
سوسيس و يه ران گوشت بدين". دلار همراه کاغذ بود.قصاب که تعجب کرده
بود سوسيس و گوشت را در کيسه اي گذاشت و در دهان سگ گذاشت. سگ هم کيسه
راگرفت و رفت.
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفي وقت بستن مغازه بود تعطيل کرد و بدنبال
سگ راه افتاد.
سگ در خيابان حرکت کرد تا به محل خط کشي رسيد. با حوصله ايستاد تا چراغ
سبز شد و بعد از خيابان رد شد. قصاب به دنبالش راه افتاد. سگ رفت تا به
ايستگاه اتوبوس رسيد نگاهي به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ايستاد. قصاب
متحير از حرکت سگ منتظر ماند.
اتوبوس امد, سگ جلوي اتوبوس امد و شماره انرا نگاه کرد و به ايستگاه
برگشت .صبر کرد تا اتوبوس بعدي امد دوباره شماره انرا چک کرد اتوبوس درست
بود سوار شد.قصاب هم در حالي که دهانش از حيرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود وسگ منظره بيرون را تماشا مي
کرد. پس از چند خيابان سگ روي پنجه باند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس
ايستاد و سگ با کيسه پياده شد.قصاب هم به دنبالش.
سگ در خيابان حرکت کرد تا به خانه اي رسيد. گوشت را روي پله گذاشت و کمي
عقب رفت و خودش را به در کوبيد. اينکار را بازم تکرار کرد اما کسي در را
باز نکرد.
سگ به طرف محوطه باغ رفت و روي ديداري باريک پريد و خودش را به پنجره
رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پايين پريد و به پشت در
برگشت.

مردي در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبيه سگ و کرد.قصاب با عجله به
مرد نزديک شد و داد زد: چه کار مي کني ديوانه؟ اين سگ يه نابغه است . اين
باهوش ترين سگي هست که من تا بحال ديدم.

مرد نگاهي به قصاب کرد و گقت:تو به اين ميگي باهوش ؟ اين دومين بار تو
اين هفته است که اين احمق کليدش را فراموش مي کنه !!!

نتيجه اخلاقي :
اول اينکه مردم هرگز از چيزهايي که دارند راضي نخواهند بود.
و دوم اينکه چيزي که شما انرا بي ارزش مي دانيد بطور قطع براي کساني ديگر
ارزشمند و غنيمت است.
سوم اينکه بدانيم دنيا پر از اين تناقضات است.
پس سعي کنيم ارزش واقعي هر چيزي را درک کنيم و مهمتر اينکه قدر داشته هاي
مان را بدانيم.


منبع : http://azhameja4u.blogfa.com/post-27.aspx


نكته : براي نوشتن مطالب فارسي در گروههاي گوگل مراقب باشين كه حرف ي زير
نقطه دار باشه و بدون نقطه نباشه.

پدرام رحيمي

unread,
Sep 29, 2007, 1:41:32 AM9/29/07
to Persian Think Positive
Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages