نامه يکي از محافظان سابق رهبري به وي: کشور در سراشیبی است؛ شورای آشتی ملی تشکیل دهید + ساير خبرها

7 views
Skip to first unread message

Emrooz News

unread,
Dec 26, 2011, 4:11:14 AM12/26/11
to

باز حمله به دفاتر آیت الله صانعی

در پی افتتاح مرکز پاسخگویی به سوالات شرعی آیت الله صانعی در شهرستان های شمال استان اصفهان (کاشان و آران و بیدگل و…) عده ای از نیروهای خودسر شبانه سر سیم ورودی تلفنهای این مرکز را قطع کردند و پس از اینکه فهمیدند تلفنهای مرکز از مخابرات روی شماره های دیگری منتقل (دایورت) شده است با پیگیری های برخی نهادها اقدام به مسدود نمودن شماره های تلفن مرکز کردند.

 به گزارش کلمه، این در حالی است که چندی پیش نیز نیروهای خودسر در قالب «حزب الله کاشان» با حمله به محل این دفتر به فحاشی و شعار نویسی علیه این مرجع نو اندیش شیعه پرداختند. حمله کنندگان بعد از اعتراض های مردمی ناچار به ترک محل شدند.

 

حمله به دفتر آیت الله صانعی زمانی رخ داد که مشترکان تلفن های همراه کاشان و آران و بیدگل خبر افتتاح این مرکز را از طریق پیامک دریافت کردند.

همزمان با ارسال این پیامک اطلاعیه هایی به صورت گسترده در سطح شهر کاشان منتشر شد که در آن از همه مردم دعوت شده بود تا به دفتر آیت الله صانعی در کاشان حمله شود.

پس از پخش گسترده این اطلاعیه ها جمعیتی نزدیک به ۳۰ نفر در مقابل دفتر این مرجع جهان تشیع به فحاشی و شعار نویسی پرداختند.

به اساس این گزارش، اکثر افراد حاضر نوجوانهای ۱۸ تا ۲۳ ساله بوده اند. به گفته شاهدان عینی مسئولان اطلاعات سپاه کاشان با لباس شخصی این نوجوانان را مدیریت می کرده اند.

========================================

اسد با جنازه معترضان نمایش اجرا کرد

نضال درویش یکی از اعضای شورای هماهنگی انقلاب سوریه در گفتگو با تلویزیون العربیه اعلام کرد، رژیم دمشق کشته شدگان معترضان "جبل الزاویه" را به عنوان قربانیان انفجارهای امروز معرفی کرد.

درویش با ساختگی خواندن انفجارهای روز جمعه اظهار داشت که از شب گذشته و دیروز رژیم سوریه کشته شدگان غیر نظامی در شهرهای دیگر بویژه جبل الزاویه را با خودروهایی به محل انفجارها منتقل کرد."

عضو شورای انقلاب سوریه افزود" در این رابطه شاهدی داریم که در انتقال کشته شدگان به دمشق شرکت داشته است و حاضر است در صورت تأمین امنیت جانی وی و خانواده اش شهادت دهد. "

تلویزیون رسمی سوریه امروز اعلام کرد، دو انفجار انتحاری در اداره کل امنیت و یکی از شعب امنیتی شهر دمشق چهل کشته و صد زخمی در بر داشت.

 

از سوی دیگر فعالان حقوق بشری اعلام کردند که در تظاهرات امروز بیست نفر از معترضان به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شدند.

فعالان سوری در اعتراض به طرح اتحادیه عرب در امضای پروتوکل با دولت بشار اسد، تظاهرات امروز را " پروتوکل مرگ" نامگذاری کردند.

صبح امروز، تلویزیون دولتی سوریه خبر داد که در یکی از ساختمان های متعلق به نیروهای امنیتی در دمشق، پایتخت، دو تله انفجاری منفجر شده و شاهدان عینی نیز شنیدن صدای انفجار و در پی آن، تیراندازی با اسلحه سبک را تایید کرده اند.

تلویزیون دولتی سوریه و همچنین تلویزیون "المنار" وابسته به حزب الله لبنان، این انفجار ها را به مخالفان رژیم اسد نسبت داده اند و از صبح امروز تصاویر وحشتناکی از اجساد کشته شدگان را پخش می کنند. اما مخالفان حکومت، این انفجار را کار رژیم اسد و توطئه ای در آستانه ورود ناظران اتحادیه عرب می دانند و دخالت خود در آن را تکذیب کرده اند.

 

این انفجارها یک روز پس از ورود نخستین گروه از ناظران اتحادیه عرب به سوریه گزارش می شود و تلویزیون دولتی افزوده است که تحقیقات انجام شده نشان می دهد که تروریست های مسلح مسئول این انفجار بوده اند.

در مقابل، مخالفان حکومت سوریه، گفته اند که ماموران دولت عامل این انفجارها بوده اند با این هدف که ناظران عرب قانع شوند که ارتش سوریه علیه معترضان غیرنظامی وارد عمل نشده بلکه با اسلامگرایان مسلح در نبرد است.

اعتراضات ضد دولتی در سوریه حدود نه ماه پیش آغاز و با واکنش خشونت آمیز ارتش مواجه شد که در جریان آن، به گفته منابع سازمان ملل، تا کنون بیش از پنج هزار نفر کشته و دهها هزار تن بازداشت و ناپدید شده اند.

صفحه‌ی رسمی «انقلاب سوریه» در فیس‌بوک، با رد هرگونه دخالت انقلابیون در انفجارهای ساعتی پیش دمشق، این انفجارها را به «رژیم اسد» نسبت داده است.

 

انقلابیون می‌گویند که حکومت سوریه ار این انفجارها چند هدف را دنبال می‌کند که عبارتند از:

تحت تاثیر قرار دادن و ایجاد هراس در ماموریت ناظران عربی،

ایجاد هراس در جهان غرب از نفوذ القاعده و گسترش تروریسم،

ترساندن مردم از بی‌قانونی کامل و بمب‌گذاری بی‌رویه و از بین رفتن ثبات و امنیت،

بهره‌برداری سیاسی از جنازه‌های قربانیان انفجار،

توجیه حضور نیروهای امنیتی رژیم در خیابان در برابر دیده‌گان ناظران عربی به بهانه حفظ امنیت

رسانه های مستقل عربی هم می گویند، با توجه به بی سابقه بودن این انفجار در هشت ماه گذشته، وقوع آن در روزی که اولین هیات ناظران اتحادیه عرب وارد سوریه شده است سوال برانگیز بوده و می تواند اقدامی برای توجیه حضور نیروهای امنیتی در خیابان ها باشد.

 ==========================================

نظام به مشارکت اصلاح طلبان احتیاج دارد یا نه

حمله سازمان یافته به محمد خاتمی

نازنین کامدار

پس از آنکه محمد خاتمی طی اظهاراتی از عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس سخن گفت و درحالیکه در دومین روز ثبت نام از کاندیداهای مجلس نهم در تهران تنها 21 نفر برای ثبت نام به فرمانداری مراجعه کرده اند،  چهره های جریان راست حملات سازمان یافته ای را بر علیه خاتمی آغاز و وی را به "مدیریت اختلاف در اصولگرایان"، "کارفرمای روزنامه نگاران فراری" و... متهم کرده اند.

همزمان با این حملات، روزنامه رسالت، روزنامه محافظه کار متعلق به مرتضی نبوی در سرمقاله دیروز خود  به قلم امیر محبیان ضمن بررسی "دلایل عدم پذیرش شروط خاتمی از سوی نظام" نوشت «نظام قادر است بدون اصلاح طلبان انتخابات را با مشارکت مطلوب برگزار کند».

 

 موج حمله به خاتمی دیروز از سوی نمایندگان  مجلس آغاز شد و پرویز سروری، با متهم کردن خاتمی به "تفرقه افکنی" به خبرگزاری مهر چنین گفت: "جریان اصلاح طلب بدنبال مدیریت تفرقه میان اصولگرایان است. اصلاح طلبان بدنبال برگزاری مسابقه وزن کشی میان گروههای مختلف اصولگرا هستند. در این میان  خاتمی مدیریت تفرقه و تشتت میان اصولگرایان را برعهده دارد و اصلاح طلبان با موتور روشن اما چراغ خاموش در حال برنامه ریزی برای حضور در انتخابات آینده هستند".

اسمائیل کوثری، یک نماینده راستگرای دیگر نیز مشابه همین مواضع را در مصاحبه با فارس اتخاذ کرده و درباره خاتمی گفته است: "افرادی که شرط و شروط می‌گذارند مثل آقای خاتمی، در حدی نیستند که بخواهند شرط و شروط بگذارند چراکه اول باید صداقت خود را به نظام نشان دهند و از فتنه برائت بجویند، از فتنه‌ای که قصد براندازی داشت. ما فتنه را در چارچوب براندازی می‌بینیم لذا باید ثابت شود که خاتمی برانداز نیست و بیاید آنها را محکوم کند اگر محکوم کرد عیبی ندارد، بگوید چه می‌خواهد و آن شورای نگهبان است که مجوز شرکت در انتخابات را به او بدهد یا خیر.اگر ایشان خودش را مدعی اصلاحات می‌داند این گونه نیست که مردم هم او را می‌پذیرند، اصل این است که باید ابتدا برادری خود را ثابت کند و از فتنه‌گران برائت بجوید. اما افرادی که اصلاح‌طلب بودند، البته من آن اصلاح‌طلب‌های دوم خردادی را هیچ گونه قبول ندارم و با آن تفکر مخالفم، اما برخی که اسم خود را اصلاح‌طلب گذاشتند و در جهت پیشرفت نظام قدم برمی‌دارند و چارچوب‌های نظام را پذیرفته‌اند و در فتنه نیز نقشی نداشتند، آنها می‌توانند در انتخابات شرکت کنند".

 

حمیدرضا مقدم فر، معاون اجتماعی فرمانده سپاه پاسداران اما، پا را فراترگذاشته و حتی "اعلام نه لیست-نه تحریم" مورد اشاره خاتمی را هم به "فتنه گری" تعبیر کرده و در یادداشتی در مجله "پنجره"، نزدیک به علیرضا ذاکانی نوشته است: "سران جبهه اصلاحات، شامل جریان فتنه و اصلاحطلبان، به این نتیجه رسیدهاند که امروز دیگر مورد اقبال عمومی مردم نیستند و اگر بخواهند تابلویی را تحت عنوان لیست اصلاحطلبی و مشارکت جبهه اصلاحات در انتخابات، بهطور علنی بالا ببرند، به سختی شکست خواهند خورد؛ بهدلیل آنکه در فتنه ۸۸ امتحان خوبی پس ندادهاند و نیت اصلی آن‎‎ها برای مردم نمایان شده است و از اینرو مورد نفرت مردم و واگرایی آن‎‎ها قرار گرفتهاند؛ لذا در بررسی‎‎های خود به این نتیجه رسیدهاند که اگر در این انتخابات بهصورت تابلودار و علنی و آشکار، با عنوان اصلاحطلب حاضر شوند و شکست بخورند، آسیبی اساسی به جریان اصلاحطلبی وارد میشود".

 

این مقام سپاه درباره انتخابات و موضع گیری خاتمی افزوده است: "امثال خاتمی نمیخواهند پرچم تحریم انتخابات را بلند کنند؛ چون میدانند که تحریم عنوانی ضدانقلابی و اپوزیسیونی است که استفاده از آن در محافل عمومی، ذهنیت منفی مردم به اصلاحطلبان را منفیتر میکند. آن‎‎ها عنوان تحریم را بهکار نمیبرند؛ ولی به ظاهر، میگویند تا زمانی که شرط‎‎ها محقق نشود، در انتخابات شرکت نمیکنیم. اما باید بدانند که هر دسته از اصلاحطلبان که انتخابات راعلنی یا غیر علنی تحریم کنند، پذیرفتهاند که در کنار اپوزیسیون رسمی نظام قرار گرفتهاند و طبیعتا باید انتظار داشته باشند که مردم و نظام آنان را حذف کنند. بهعبارت دیگر، آنکس که انتخابات را تحریم میکند باید عواقب رفتار خود را بسنجد و بداند که از مدار قانونی بیرون رفته و خود را بهعنوان یک جریان سیاسی خارج از جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده است".

 

اما سایت راستگرای جام نیوز در گزارشی مدعی شده است که روزنامه نگاران خارج از کشور از محمد خاتمی حقوق می گیرند.

این سایت برای مستدل نشان دادن ادعای خود، سخنان یک عضو گروه های سلطنت طلب در شبکه ای به نام "پارس" را مورد استناد قرار داده و نوشته است:" خود اپوزیسیون معترف است که زمانی که آقای خاتمی آمد بسیاری از روزنامه نویسان طرفدار وی که خارج از کشورند هنوز هم حقوقشان را از داخل کشور می گیرند. برخی از آن ها از حساب آقای خاتمی و از حساب آقای رفسنجانی در انواع و اقسام بانک ها در لندن حقوق ماهانه دریافت می کنند. در زمان خاتمی این ها در خیابان ها راه افتاده بودند. مردم این ها را به عنوان چهره موجهی می شناختند. این ها به مردم ایران می گفتند بروید به آقای خاتمی رأی بدهید به کسی که وعده های فریبنده به مردم می داد و در باغ سبز را در اوج بی عرضگی به مردم نشان داد".

 

 از سوی دیگر امیر محبیان، از روزنامه نویسان وابسته به جناح راست،در سرمقاله روزنامه رسالت با عنوان "چرا نظام شروط خاتمی را نمی‌پذیرد؟"،در توضیح علت نپدیرفتن شرایط خاتمی این نکات را برشمرد: "1.نظام، تخلف قانوني آشوبگران پس از انتخابات 88 را محرز مي داند و عقب نشيني از مواضع خود را عقب نشيني از قانون مي داند. 2.در شرايط بين المللي کنوني که در مواردي خواست بيگانگان براي عقب نشيني نظام از مواضع با شروط خاتمي تطابق پيدا کرده طبعا پذيرش اين شرايط معناي خوبي براي نظام ندارد. 3.ايستادگي سران جريان سبز بر سر مواضع خلاف قانون امکان انعطاف از نظام را ستانده است. 4.بسياري از عقب نشيني هاي سياسي به صحت مواضع رقيب يا قدرت آنها در موازنه هاي سياسي برمي گردد؛نظام نه به صحت مواضع جريان سبز قائل است و نه به قدرت آنها. 5.نظام قادر است بدون اصلاح طلبان انتخابات را با مشارکت مطلوب برگزار کند و نيازي اساسي به آنها احساس نمي کند".

=======================================

از کیسه ملت به جیب نورچشمی ها؛

حاتم بخشی ۸۰۰ میلیارد تومانی احمدی نژاد

میلاد رضوانی

افشای زنجیره اختلاس ها ادامه دارد؛اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در شبکه بانکی کشور، اختلاس هزار میلیارد تومانی در شستا (بهزیستی) و اینک فرمان واگذاری معادن سنگ کشور به یکی از نزدیکان دولت با سود ماهیانه 800 میلیارد تومانی.براساس دستورالعمل احمدی نژاد به غضنفری وزیر صنعت و معدن، قرار شده معادن سنگ آهن کشور به تملک شخصی درآید که میلیاردها تومان به شبکه بانکی کشور بدهکارست.

پس از افشای اختلاس سه هزارمیلیارد تومانی، محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه و دادستان کل کشور،گفته بود این اختلاس بدون وابستگی به قدرت یک شخص حقیقی و یا حقوقی، امکان پذیر نبوده؛پس از آن هم بر اساس سندی كه در روزنامه تهران امروز به چاپ رسید، مشخص شداسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر احمدی نژاد در نامه‌ای به وزرای اقتصاد و راه خواستار تسریع در واگذاری سهام شرکت فولاد خوزستان به گروه امیر منصور آریا كه از آن به‌عنوان عامل اصلی اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی یاد می‌شود، شده است.

 

روزنامه تهران امروز،نزدیک به گروههای اصولگرا،بااستناد به این سند و"با توجه به برخی قرائن دیگر"، نوشته بود جریان انحرافی -ـ عنوانی که اصولگرایان به حلقه نزدیکان احمدی نژاد و مشایی می دهند-ـ  به احتمال قوی در اختلاس 3 هزار میلیاردی دخالت دارد.

همان زمان سید ناصر موسوی، نماینده مردم فلاورجان و عضو هیات رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس  نیز با اشاره به پرونده اختلاس 3 هزار میلیاردی گفت: شکی در این نیست که در این اختلاس با این حجم عظیم، افرادی دست داشتند که دارای قدرت بالایی بودند.

 حالا براساس همان "وابستگی ها" قرار است یک حاتم بخشی دیگر در جمهوری اسلامی  انجام شود؛ واگذاری معادن سنگ آهن کشور به شخصی به نام محمد رضا زنوزی مطلق. فردی که درحال  حاضر 12 هزارمیلیارد تومان بدهی بانکی دارد. براساس دستورالعمل احمدی نژاد به غضنفری وزیر صنعت و معدن، قرار شده معادن سنگ آهن کشور به تملک وی درآید.

 

محمدرضا زنوزی در دهه هفتاد فعالیت خود را با یک سوله ۵۰۰ متری شروع کرد و امروز صاحب ده‌ها کارخانه و مجموعه بزرگ اقتصادی است. افزایش خیره کننده ثروت وی اما در طول دولت احمدی‌نژاد رخ داد تا جایی که او  هم اکنون مالک اصلی بانک گردشگری و صاحب ۲۴ درصد بانک سامان است؛ هر چند ادعا کرده تاکنون هیچ گونه رانت وتسهیلاتی دریافت نکرده است؛آن هم در حالیکه براساس سندی که در تاریخ 20 مهر 90 در سایت آینده منتشر شده وی در نامه ای به  احمدی‌نژاد خواستار دریافت سهمیه ماهیانه ۶۵ هزار تنی شمش از تولید فولاد خوزستان شده که با دستور احمدی‌نژاد مبنی بر «عمل فوری و اعلام نتیجه» همراه بوده است.

 

 ما به التفاوت قیمت هر کیلو از این فولاد در بازار، حدود ۱۳۰ تومان است که برای ۶۵هزار تن معادل ۸ و نیم میلیارد تومان در ماه و بیش از ۱۰۰میلیارد تومان در سال می شود.براساس گزارشی که معاون وزیر صنعت و معدن به دفتر آیت الله خامنه ای ارسال کرده است، سود ماهیانه معادن واگذار شده به زنوزی مطلق 800 میلیارد تومان خواهد بود. به عبارت دیگر طی مدت یک سال حدود 10 هزار میلیارد تومان نصیب هواداران احمدی نژاد خواهد شد.

 با توجه به اینکه نمایندگان مجلس گفته اند دولتی ها برای در اختیار گرفتن ۱۵۰ صندلی مجلس، نهصد میلیاردتومان کنار گذاشته اند، می توان به این نتیجه رسید که سود یکسال این معادن  قادر است هزینه290 کرسی مجلس را تامین  و یا در انتخابات ریاست جمهوری برای هراستان به طور متوسط  333 میلیارد تومان هزینه کند.

به نوشته سایت های رسمی زنوزی مطلق برای ملاقات با احمدی نژاد  نیاز به گرفتن وقت قبلی ندارد و گاه با بالگرد به نزد وی می رود.

 

از اقتصاد به سیاست

  دستور احمدی نژاد برای واگذاری معادن به زنوزی مطلق که امروز 12 شرکت فولاد را درمالکیت خود دارد از نظر ناظران اقتصادی معنای دیگری هم می دهد؛ تولید طبقه جدیدی از «یقه سفیدان» ـ آن طور که توکلی گفته ـ برای تحکیم قدرت و پیروزی در انتخابات های آینده. سید ناصر موسوی نماینده مردم فلاورجان و عضو هیات رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس در همین راستا گفته است: "جریان انحرافی قصد دارد با کسب قدرت و مال، در آینده، قدرت سیاسی و اقتصادی را در کشور به دست بگیرد. "

اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور هم در همین راستا، به نوشته سایت های حکومتی،ریاست ستاد حامیان دولت را در انتخابات نهم مجلس بر عهده گرفته و تا کنون 150 نفر از فهرست نامزدهای این جریان قطعی شده اند. پیش بینی می شود تا 210 نامزد از سوی حامیان احمدی نژاد برای انتخابات مجلس نامزد شوند که برای هر یک از آنها میان یک تا چهار میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده است .بودجه انتخاباتی این ستاد را افرادی همچون زنوزی تامین می کنند .

گفته می شود دفتر آیت الله خامنه ای با مطالعه  گزارش گردش کار معاون وزیر صنعت و معدن ، با واگذاری معادن کشور به زنوزی مخالفت کرده ولی احمدی نژاد از وزیر صنایع خواسته هر چه زودتر دستور مذکور اجرایی شود.

 

از ساده زیستی تاجنایت سازمان یافته

محمود احمدی نژاد که با شعار افشای مفسدان اقتصادی و بدهکاران بانکی  به مسند قدرت رسید، اکنون پس از 6 سال حضور در کرسی قدرت نه تنها تاکنون حتی یک اسم را اعلام نکرده که اکنون احمد توکلی و در نطق علنی خود از اختلاس 3 هزارمیلیاردی او به عنوان جنایت سازمان یافته  یاد می کند.

هر چند احمدی نژاد زمانی که درمیان هواداران ستاد انتخاباتی اش سخن می گفت برای بی اهمیت جلوه دادن اختلاس هزارمیلیارد تومانی در شستا ، آن را " سوء استفاده" ای  نامید که وجود دارد ولی تاکید کرد که "این قضیه یک بازی است."

روزنامه دنيای اقتصاد که نطق ميان دستور احمد توکلی را منتشر کرده ، از قول او نوشته که "فساد اقتصادی در ايران طی يک سال اخير  ۳۴ ميليارد دلار ميليارد" هزينه داشته است.

براساس "برآورد سازمان شفافيت بين‌المللی تنها در يک سال، فساد، ۳۴ ميليارد دلار برای اقتصاد ايران هزينه داشته است، که ۳۱ ميليارد از کاهش بهره‌وری و ۳ ميليارد با فراری دادن سرمايه‌گذاری خارجی رخ داده است." به عبارت دیگر براساس سخنان توکلی  "یقه سفيد ها" طی يک سال "34 ميليارد دلار را بالا کشيدند."

===================================

معاون فرهنگی سپاه پاسداران: خود انگلیسی ها می خواستند که دانشجویان و مردم وارد سفارت شوند

بی بی سی فارسی: حمیدرضا مقدم فر معاون فرهنگی سپاه پاسداران با اشاره به وقایع مربوط به سفارت بریتانیا گفته که "خود انگلیسی ها می خواستند و برنامه داشتند که دانشجویان و مردم وارد سفارت شوند ولی متاسفانه این بار افسران جنگ نرم ما در زمین دشمن بازی کردند."

آقای مقدم فر که پیش از آنکه معاون فرهنگی سپاه شود، مدیر عامل خبرگزاری فارس بود، گفته که وزارت خارجه در "حوزه دیپلماسی عمومی یا مردمی نمره صفر می گیرد و اصلا این دستگاه در این حوزه تعطیل است."

به نوشته خبرگزاری مهر، آقای مقدم فر گفته که ایران هدف جنگ نرم است و "در آماج جنگ نرم اولین هدف، رهبر کشور است که مورد هدف قرار می گیرد و در جمهوری اسلامی دو عامل باعث شد تا فروپاشی انجام نگیرد که این دو عامل یکی نقش رهبری و دیگری وجود نهادهایی چون سپاه و بسیج بود."

معاون فرهنگی سپاه گفته که حذف یارانه ها و بازار عرضه طلا و ارز می تواند وسیله ای برای جنگ نرم باشد.

==========================================

بیانیه مهدوی کنی به مناسبت نمایش خیابانی 9 دی رهبری

خبرگزاری فارس: آیت الله مهدوی‌کنی با صدور بیانیه‌ای تاکیدکرد:عده‌ای با ژنرال‌ها و افسران جنگ نرم دشمن همراهی کردند و از سوی مردم لقب ساکتین و مردودین را گرفتند؛ مردم قصور آنان را فراموش نکرده‌اند و در راهپیمایی عظیم 9 دی تبری خود را از آنان اعلام کردند

به گزارش خبرگزاری فارس، متن کامل بیانیه‌ آیت‌الله محمد رضا مهدوی کنی درباره یوم‌الله "۹ دی" که امروز یکشنبه خطاب به "مردم آگاه و غیور ایران" صادر شده و نسخه‌ای از آن در اختیار این خبرگزاری قرار گرفته، به شرح ذیل است:

یوم‌الله 9 دی‌ماه در سال 1388 روزی ماندگار در صفحات تاریخ زرین انقلاب اسلامی است؛ بدون شک این روز بزرگ یک نقطه‌ عطفی است که عظمت ملت ایران را بیش از پیش در نگاه جهانیان برجسته‌تر می‌نمایاند.

عمل به‌هنگام و تشخیص به موقع و تجلی ایمان دینی در دفاع از اسلام و انقلاب و رهبری مهم‌ترین ویژگی 9 دی ماه است و این ویژگی به حدی بزرگ بود که از نگاه رسانه‌های دوست و دشمن پنهان ماند.

 

اینجانب ضمن تبریک به بصیرت الهی ملت مسلمان ایران و بزرگداشت یوم‌الله 9 دی نکاتی را در زیر یادآور می‌شوم:

1- حوادث تلخی در سال 88 به مناسبت دهمین دوره رقابت‌های ریاست جمهوری به وقوع پیوست؛ عده‌ای با عبور از خطوط قرمز نظام به ملت و رهبری مظلوم انقلاب بی‌مهری کردند و متاسفانه با دشمنان قسم خورده نظام هم‌صدا شدند. اینها کید و مکر شیطان بزرگ را نادیده گرفتند و در زمین دشمن بازی خطرناکی را علیه امنیت و مصالح ملی آغاز کردند که هنوز آن‌را خاتمه نداده‌اند.

اینجانب از باب خیرخواهی به آنها می‌گویم تا فرصت باقیست، به دامن ملت برگردند و روز 9 دی را روز بازگشت به مردم و انقلاب بدانند.

 

۲- از همان ابتدای فتنه سال 88 معلوم بود که ولایت فقیه و موجودیت انقلاب اسلامی هدف اصلی دشمنان قرار گرفته است؛ همین مهم کافی بود که برخی می‌فهمیدند موضوع جنگ نرم دشمن علیه نظام جدی است و از همراهی با نامحرمان انقلاب پرهیز می‌کردند اما علیرغم هشدارهای مقام معظم رهبری عده‌ای با ژنرال‌ها و افسران جنگ نرم دشمن همراهی کردند و از سوی مردم لقب ساکتین و مردودین را گرفتند؛ مردم قصور آنان را فراموش نکرده‌اند و به همین دلیل در راهپیمایی عظیم 9 دی تبری خود را از آنان اعلام کردند.

 

3- انصاف، عدالت و نیز صبوری رهبری معظم انقلاب در برخورد با کسانی که متأسفانه تا مرز "بغی" پیش رفتند، پرده‌ای از مهارت و هنر مدیریت بحران توسط ایشان را نشان داد؛ غلبه صدق بر دروغ و تدبیر بر مکر را از عنایات خداوند بزرگ و توجهات حضرت ولی عصر (عج) می‌دانیم و خداوند را به خاطر خنثی شدن توطئه‌های دشمنی که با حضور میلیونی مردم در 9 دی تجلی یافت، شاکریم.

4- یوم‌الله ۹ دی روز درخشش حضور جوانان و نوجوانانی بود که به نمایندگی از نسل سوم انقلاب در میادین و خیابان‌ها حضور یافتند و صیانت از انقلاب و اسلام را از نسل پیشین تحویل گرفتند؛ این حضور بی‌نظیر دشمن را برای ضربه به انقلاب ناامید کرد.

امروز نسل سوم انقلاب در جای جای صحنه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و .... حضور دارد و مؤمنانه‌تر از نسل اول و دوم در راه تداوم انقلاب گام بر می‌دارد.

 

حرف اصلی ملت ایران در روز 9 دی از زبان جوانان پاکباخته و شجاع این مرز و بوم اعلام شد؛ حرف این بود که ما تا جان داریم پای اسلام، انقلاب، امام و رهبری ایستاده‌ایم و شرارت دشمن را به هر شکلی که باشد - چه سخت و چه نرم - دفع خواهیم کرد.

۵- روز 9 دی روز وحدت و همگرایی ملت است؛ روز 9 دی روز هم‌صدایی ملت با رهبری معظم انقلاب اسلامی مبنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی است؛ لذا بزرگداشت روز 9 دی بزرگداشت روز وحدت ملی و انسجام اسلامی بر اساس آموزه‌های دینی "تولی و تبری" است.

روز 9 دی روز هم‌افزایی یاران انقلاب است؛ روزی است که همگان به این درک، فهم و حقیقت عظیم رسیدند که اگر پشتیبان ولایت فقیه باشند، مملکت به دامن دیکتاتوری و استعمار خارجی نمی‌افتد.

 

6- مجلس خبرگان رهبری با تأسی به ملت بزرگ ایران در صیانت از جایگاه ولایت فقیه، با بهره‌گیری از پیام مردم آگاه و بصیر ایران در روز قیام 9 دی اعلام می‌دارد فقهای بزرگ و علمای بصیر خبرگان رهبری همان مسیری را می‌روند که ملت در 15 خرداد 42، بهمن 57 و نیز 9 دی 88 با امداد الهی رفتند.

این مسیر یک مسیر الهی است که در گذشته انبیاء و اولیاء الهی در عمل به اوامر و نواهی خداوند طی کردند و ما در پیمودن آن لحظه‌ای تردید نداریم.

=======================================

نامه موسوی لاری به رهبری: تا کی می خواهید حکومت خود را با سکوت به اعمال عمالان و هوادارانتان بیمه کنید؟

در ادامه ی نامه نگاری های شهروندان و فعالان به رهبری پس از دعوت محمد نوریزاد به این امر، مصطفی موسوی لاری فرزند وزیر کشور در نامه ای خطاب به رهبری می گوید: عمال حکومت یعنی کسانیکه مشروعیت خود را از شما می گیرند و البته مسئولیت اعمالشان نیز بر گردن شماست چنان وحشیانه به خانه ارامنه که هیچ، مسلمانان، آن هم شیعیان انقلابی یورش می برند که گویی گله ای گراز به مزرعه ای یورش برده باشند.

به گزارش کلمه، وی در ادامه ی این نامه که در فیس بوک منتشر شده پرسیده است: اما شما با این اعمال چه کرده اید؟ تصاویر حمله به منزل شیخ هم رزم قدیمتان را دیده اید؟ خرابی های ناشی از حمله وحشیانه به خانه آیات عظام منتظری و صانعی را چطور؟ یکی از هوادارانتان میگفت در زمان امیر المومنین(ع) نیز جریان خلخال زن یهودیه پیش آمد. گفتم آری ولی ایشان به محض اطلاع ندا در دادند که ای مسلمانان اگر امروز از این غم بمیرید سزاست. شما اما حداقل دو بار یورش به بیت یکی از بزرگترین علمای قم را دیدید و دم نزدید. نیروهای خودسر سازمان داده شده هر روز وحشی تر می شوند، تا کی می خواهید حکومت خود را با سکوت به اعمال آنان بیمه کنید؟

 

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

رهبر جمهوری اسلامی ایران

با سلام

مطلبی خواندم راجع به دیدارهای جنابعالی با خانواده های شهدا. نوشته بود که شما در روز کریسمس به دیدار خانواده شهیدی ارمنی رفته بودید. با وجود آنکه از قبل هماهنگ شده بود و حضور شما به خانواده شهید اعلام شده بود، تا زمانی که صاحبخانه خود به شما اجازه ورود نداده بود پا به خانه شهید ارمنی نگذاشتید. این موضوع برای من هم باعث افتخار بود و هم تاسف. افتخار از این باب که ارمنی ها دیده بودند یک سید روحانی شیعه چنین ادب و اخلاق را رعایت می کند و تاسف از این بابت که شما بر این تفکر خود محکم نبوده و نیستید.

 

نشان به آن نشان که عمال حکومت یعنی کسانیکه مشروعیت خود را از شما می گیرند و البته مسئولیت اعمالشان نیز بر گردن شماست چنان وحشیانه به خانه ارامنه که هیچ، مسلمانان، آن هم شیعیان انقلابی یورش می برند که گویی گله ای گراز به مزرعه ای یورش برده باشند.

اما شما با این اعمال چه کرده اید؟ تصاویر حمله به منزل شیخ هم رزم قدیمتان را دیده اید؟ خرابی های ناشی از حمله وحشیانه به خانه آیات عظام منتظری و صانعی را چطور؟ یکی از هوادارانتان میگفت در زمان امیر المومنین(ع) نیز جریان خلخال زن یهودیه پیش آمد. گفتم آری ولی ایشان به محض اطلاع ندا در دادند که ای مسلمانان اگر امروز از این غم بمیرید سزاست. شما اما حداقل دو بار یورش به بیت یکی از بزرگترین علمای قم را دیدید و دم نزدید. نیروهای خودسر سازمان داده شده هر روز وحشی تر می شوند، تا کی می خواهید حکومت خود را با سکوت به اعمال آنان بیمه کنید؟

 

در پایان خاطره ای از پدرم نقل می کنم. ایشان در زمان مسئولیت وزارت کشور به دلیل حکم جانشینی در نیروی انتظامی به طور مستمر با شما در ارتباط بودند. آن زمان مصطفی تاج زاده هنوز معاون سیاسی وزیر کشور بود. ایشان نقل می کردند که جنابعالی در برخی دیدارها می پرسیدید که « آقا مصطفای ما چطوره؟» و این نشان از رفاقت دیرینه شما با آزادمرد با شهامت ما داشت.

از خرداد۸۸ تا کنون بارها به این فکر کرده ام که آیا هنوزهم از بازجو ها میپرسید که « آقا مصطفای ما چطوره؟»

والسلام

سید مصطفی موسوی لاری

============================================

کشور در سراشیبی است؛ شورای آشتی ملی تشکیل دهید

یکی از محافظان رهبری در نامه ای با هشدار نسبت به شرایط موجود نوشته است: با تشکیل شورای آشتی ملی و دعوت از آقایان هاشمی رفسنجانی ،ناطق نوری ، حسن خمینی ،سید محمد خاتمی،محسن رضایی وعلی شمخانی و….همچنین آزادی زندانیان سیاسی، سازو کاری برای آشتی ملی و تشکیل دولتی برآمده از آرا واقعی مردم فراهم آورید.

در همین حال یک سردار سپاه با نوشتن نامه ای به نوری زاد از وضعیت فعلی سپاه پرده برداشته و تصریح کرده که وحشت و سرکوب موجود در پادگانها دهها بار بیشتر از سطح شهرهاست.

 

وی نوشته است: با اطمینان کامل به اطلاع شماوملت عزیز ایران می رسانم که اکثریت قریب به اتفاق پاسداران از حاکمیت منزجرند امادر سیستمی گرفتار آمده اند که بسیار بی رحم وخون ریز است ونه تنها تاب دگر اندیشی در حوزه به اصطلاح خودی ها را ندارد که به سهل با دادگاههای نظامی وفرمایشی پاسداران را خائن وجاسوس قلمداد وآنان را به جوخه مرگ می سپارد.

 

نوری زاد در مورد نامه محافظ رهبری نوشته است: این نامه را یکی از محافظان رهبری برای من ارسال داشته است. بخش هایی از این نامه را که به حوزه های فردی و خصوصی افراد مربوط می شد، حذف کرده ام. بعنوان نمونه، معتقدم سیگارکشیدن رهبردرسالهای دور، هرگز ضعفی برای ایشان محسوب نمی شود. ما دوست داریم حوزه ی خصوصی افراد بر مسئولیت های آنان سایه نیندازد. به قول یکی: خوب باشند و خوب کاربکنند، خلوتشان مال خودشان. این بهادادن به خلوت و حریم حوزه های فردی مردم، نه تنها یک تأکید موکد اسلامی، که یک رویه ی درست انسانی است. درادامه نیز نام عده ای را که هم اکنون در مصدر امورند، حذف کرده ام. درمجموع، این نوشته تراوش قلم نویسنده است و بنا نیست من با همه ی نوشته ی وی موافق باشم.

 

به گزارش وبسایت نوری زاد، متن کامل این نامه به شرح زیر است:

اینجانب یکی از بازنشستگان سپاه ومحافظین بیت شما طی سالهای 71 تا 78 می باشم که در لبیک به فراخوان جهادگر صدیق محمد نوری زاد این نامه را خطاب به شما می نگارم.

در سالهای خدمت، من با تصور اینکه شما جانشین بر حق امام خمینی (ره) هستید با عشقی خاص به وظیفه محافظت از بیت شما می پرداختم وخدا می دانددر آن 8 سال چه شبها نخوابیدم تاشما آسوده بخوابید.

شما واعضای بیت شما هرگز ندانستید که در یکی از روزهای سال 71 هوشمندی وپایمردی من مانع ازترور شما در محوطه باغچه بیرونی کنار بیت شما در ضلع جنوبی حسینیه امام خمینی شد.

 

چه اینکه فردی حدود 2 ساعت پس از جایگزینی سربازان جدید حفاظت بیت، از نا آگاهی وعدم توجیه سربازان وخواب پاسداران حفاظت سو استفاده کرده بود و خود را وارد محوطه کاخ مرمر وبه فاصله نزدیکی از شمارسانده بود که من راسا توطئه را کشف کردم. اما از آنجا که افشای این توطئه باعث عزل ودادگاه نظامی مسئول ارشد وبسیاری از مسئولین تیم حفاظت شما می شد وضریب آسیب پذیری حفاظت را بر ملا می کرد، این موضوع هرگز فاش نشد ومقام ارشد من خود راسا بافرد خاطی برخورد کرد که نمی دانم چه بر سر او آمد؟

اکنون پس ازچند سال منفک شدن از بیت شما و اتصالم به اقشار مختلف جامعه ودنبال کردن مسائل سیاسی کشور به خصوص وقایع تلخ پس از انتخابات 88 و به ویژه پیگیری نامه های محمد نوری زاد بر خود فرض دانستم تا برایتان نامه ای بنویسم وامیدوارم به مطالب کسی که سالها جان فدای شما بوده توجه کنید:

 

1-به عنوان کسی که با تک تک اعضای بیت شما ارتباط دور ونزدیک داشته ام به شما اطمینان می دهم که جز تعدادی انگشت شمار، اکثر کسانی که با شما ارتباط دارند هرگز در شما ذوب نشده اند وفقط برای منافع مادی وجایگاه سیاسی خود ریاکارانه ومتملقانه به وظایف خود عمل می کنند.

2-برخی ازمحافظین شما در تمامی حلقه ها دچار فساد اخلاقی شدید هستند ودر روزها وساعات غیرشیفت با استفاده از موقعیت وجایگاهشان با برخی زنان که همسرشان دارای مشکلات اقتصادی ،اجتماعی ویا در بازداشت وزندان هستند ویا نیاز شدید مالی دارند روابط //// دارند.

در خصوص آقای //// که نزدیکترین فردبه شماست نه تنها این موضوع صادق است که وی همواره بامحافظان وحتی مردم عادی در خارج از بیت رفتاری خشن وهیستیریک دارد که من بارها شاهد درگیری فیزیکی وی با مردم بی دفاع در خیابانها بوده ام. بیش از همه رانندگان وی شاهد این رفتارها بوده اند.

 

او همچنین از اعتباری که پیش شما کسب کرده به نفع برخی افراد مساله دار سو استفاده می کند که یک نمونه اش ///// – که فردی فرصت طلب روان پریش و احتمالا دارای /// است -می باشد.//// در سایه این حمایت گوش بسیاری از مسئولین دستگاهها رامی برد.وی با سرقت اطلاعات محرمانه و مصاحبه اسرا ایرانی در قرنطینه بازگشت ازستاد آزادگان وقت به امنیت ملی کشور ضربه زده اما کسی موضوع را پیگیری نکرده است.

3-مسئولین وکارکنان دفتر نظامی شما برای خود نه تنها در نیروهای مسلح وسرداران وامیران، حکومتی راه انداخته اند که بی سر وصدا از موقعیت خود سو استفاده می کنند و ازارسال بسیاری از گزارشات طبقه بندی شده نیروهای مسلح وبه خصوص سپاه به دفتر شماخودداری می کنند.قرابت سردار //// وسردار /// و رفاقت آنان با سرداران سپاه درستادکل قوا ،ستاد کل سپاه وحوزه نمایندگی فقیه یکی از عوامل این سهل انگاری است که قطعا با این مسامحه امتیازات ویژه ای از سوی رده ها وسرداران متخلف دریافت میکنند.

 

4-شهوت به ثروت ورانت خواری حجت الاسلام //// ومراوداتی که وی با چهره های قتصادی چه در داخل و چه در خارج کشور دارد ومتاسفانه آوازه آن در سطوح مختلف جامعه پیچیده است ودامنه این اخبار تاآنجا پیش رفته که حتی مردم می دانند که ایشان //// دارد.

5-به شماتوصیه می کنم به نزدیکترین کسانتان در بیت با دیده تردید بنگرید.حتی به حجتالاسلام ////.

او گر چه به تحقیق از فساد مالی واخلاقی مبراست اما انسان پیچیده وباند گرایی است و بسیاری ازشخصیت های پشت پرده وبعضا منتقد به شما با او ارتباط مستقیم وغیر مستقیم دارند.آنچه من فهمیده ام اینست که برخی از شخصیت های قم که نمی خواهند یا نمی توانندارتباط مستقیم با شما داشته باشند، منویات خویش را از طریق اقربای وی در همدان به ایشان منتقل و/// آن موضوعات را با شما مطرح وبه تامین خواسته های آنان کمک میکند.

 

مساله دیگرارتباط عمیق آقای //// با شخصی به نام /// است.  فردی با شخصیت بسیارمرموز که علاوه بر داشتن ارتباطات مختلف در خارج کشور در داخل نیز با برخی تکنوکراتها واصلاح طلب ها ارتباط دارد.

6-برخی ازافرادی که به شما نزدیکند ویا از توجه وحمایت ویزه شما برخوردارند به خاطر عملکردوگفته های تند ونسنجیده نه فقط در جامعه که حتی در میان نیروهای وفادار به انقلاب یا منفورند و یابه آنها نگاه بشدت منفی وجود دارد که از آن جمله اند:

سردار رادان،سردار احمدی مقدم ،سردار نقدی ، حجت الاسلام طائب ،حجت الاسلام محسنی اژه ای ،دولت آبادی دادستان تهران قاضی، مرتضوی وقاضی صلواتی و….

 

ادعای آنهابه نزدیکی به شما و حمایت شما از آنان نه تنها برای شما اعتبار نمی آفریند که ازمحبوبیت شما در میان وفاداران به انقلاب بشدت کاسته است.

7- به نظرمن رویکرد شما در تضعیف تدریجی حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی واجازه تعرض وبرخورد سیاسی به ایشان وفرزندانش اشتباه استراتژیکی بوده است که مرتکب شده اید.البته می دانم که ایشان حتی قبل از پایان ریاست جمهوری اش رویاهایی در سر پرورانده بود اما به نظر من گزارشات دریافتی علیه وی اغراق آمیز بوده وذهن شما را نسبت به ایشان بدبین کرده است.مطمئنم کسانی که این گزارشات را ارائه کرده اند نه تنها دشمن شما که دشمن انقلاب اسلامی هستند.

 

به شماتوصیه می کنم روی تک تک عوامل وتک تک گزرارشات بررسی عمیق تری داشته باشید وتازمان نگذشته از ایشان دلجویی و به برخی از نظرات وپیشنهادات ایشان عمل کنید.یادتان باشد ایشان در رهبری شما نقشی کلیدی داشتند.

8-اشتباه دیگر شما طرد آقایان محسن رضایی کلیدی ترین فرمانده سپاه وعلی شمخانی مرد شماره 2سپاه است.بازی شما با با این 2 چهره که اتفاقا همچنان دارای شان ومحبوبیتی هم درمیان فرماندهان وسایر اعضا سپاه وهم محافل وجمعیت های دیگر می باشند، آنان را به شدت از شما رنجانده است واگر همچنان خود را سرباز شما می دانند اما در قلبشان کدورت وتردید موج می زند بالتبع این واگرایی ، بسیاری از سرداران سپاه ،افسران ارشد ،ایثارگران وآزادگان نیز نسبت به شما وضع مشابهی دارند وهمین بشدت از محبوبیت شما در دل آنها کاسته است. این حتی شامل عزیز جعفری هم می شود ودرک این موضوع فقط در محافل خصوصی ممکن است .متاسفانه دفتر نظامی روی این موضوع کار نکرده است واین مساله به اطلاع شما نرسیده است.

 

9- می دانم که شما دارای مشاوران مختلف و اتاق های فکر در خصوص مسائل راهبردی واستراتژیک هستید. به شما توصیه می کنم از مهره های تندرو و سوخته نظیر حسین شریعتمداری وتیم اش فاصله بگیرید. در سنوات قبل به حاشیه راندن علیرضا افشار ،محمد باقر ذوالقدرو…چه به تدبیر خودتان وچه به پیشنهاد دیگران کار بسیار درستی بود متاسفانه مقالات آقای شریعتمداری که به عنوان ترجمان دیدگاههای شما مطرح است بازتاب نا مطلوبی حتی درمیان وفاداران انقلاب دارد.مراودات پنهان وی با اشخاص تند رو چون روح الله حسینیان وحاجی محمد زاده وارتباط گذشته اش با سعید امامی وبرخی اشخاص که از افشای نامشان امتناع می کنم به هیچ وجه به نفع شما نیست.

 

10-واگذاری وکسب قدرت توسط برادران لاریجانی چهره ای نا مانوس ،غیر دموکراتیک و طایفه سالارانه به ساختار سیاسی ایران تحمیل کرده است . به شما توصیه می کنم که تغییراتی اساسی در این ترکیب پدید آورید.

11-حمایتهای بی حد وحصر شما از محمود احمدی نژاد از ابتدا وبه خصوص حمایت شدید توام باتهدید شما از وی در دور دوم ریاست جمهوری سوال بر انگیز ویک اشتباه بزرگ استراتژیک بود وشان ومقام شما را در افکار عمومی و اکثریت جامعه به شدت تنزل داد و شما از آن به بعد مدام تصمیماتی از سر خشم گرفته اید که وضع را بدتر کرده است.

 

مطمئن هستم که بدبینی و برخورد شدید شما با رهبران اصلاح طلب بخصوص دستگیری و زندانی کردن آنان اشتباهی غیر قابل جبران است و بزرگترین اشتباه شما زندان خانگی 2 چهره انقلابی ،مطرح و نزدیک امام یعنی آقایان میرحسین موسویومهدی کروبی بود.به خصوص که خانواده امام خاصه سید حسن خمینی از این اقدام شما به شدت نا راضی اند واین را بارها در اجتماعات مختلف مطرح کرده اند.زندانی کردن موسوی که به تایید شورای نگهبان شما بیش از 13 میلیون رای آورده و به باور عمومی وحتی بسیاری از اصولگرایان وزارت کشور احمدی نژاد با تخلف وتقلب میلیونها رای وی را دزدیده اند، یعنی زندانی کردن میلیونها ایرانی، و خود را نه رهبر آنان که زندانبان آنان دانستن .

شاید ندانید که اکنون عمده سرداران سپاه ونیروهای تحت امر نه تنها به خاطر حمایت از احمدی نژاد نادمند که بی صبرانه منتظر چراغ سبز شما برای خلع ید از وی می باشند.

 

12- گفتمانی که برادر ارجمند محمد نوری زاد از نامه اول با شما آغاز کرد گفتمانی صادقانه وغیرجناحی بود.سخن ایشان چون از دل بر آمده بود لاجرم بردل های میلیونها ایرانی نشست ونمی دانم چرا بر دل شما ننشست! ومتاسفانه نظر نا صواب متملقان شما را به اشتباهات بزرگ کشانید. بارها در محافل خصوصی از زبان خیر خواهان شما شنیدم :کاش آقا به پیشنهادات نوری زاد عمل می کرد. من نیز به عنوان کسی که سالها جان فدای شما بودم ویک بار شما را از مرگ حتمی نجات دادم نیز همین پیشنهاد را دارم .

در این جو ارعابی که ساخته اید، کار محمد نوری زاد یگانه است. مطمئنم هزاران نفر خواسته اندچنین کنند اما جرات نکرده اند . چنانچه من جان فدا هم جرات افشای نام خود را ندارم.

 

13-از شمامی خواهم تا دیر نشده خرد ورزی کنید و با پالایشی جدی در بیت افراد تندرو ،افرادشیفته قدرت وثروت و افراد فاسد را از پیرامون خود برانید.

بیش از همه از اندیشه ها وافعال غیر قابل پیش بینی احمدی نژاد وتیمش بترسید و تمرکز خود رامعطوف به عزل آنان کنید.

با تشکیل شورای آشتی ملی و دعوت از آقایان هاشمی رفسنجانی ،ناطق نوری ، حسن خمینی ،سید محمد خاتمی،محسن رضایی وعلی شمخانی و….همچنین آزادی زندانیان سیاسی، سازو کاری برای آشتی ملی و تشکیل دولتی برآمده از آرا واقعی مردم فراهم آورید.

 

این هشدارمرا جدی بگیرید: کشور در سراشیبی سقوط اجتماعی سیاسی واقتصادی واحتمالا تهاجم نظامیان ست. رکود وبحران اقتصادی در جهان وتنش میان قدرتهای بزرگ چون جنگ جهانی اول ودوم دیگر بار ناگزیز به جنگ دیگریست .مباد که کبریت این جنگ را بی تدبیری ما و شما در این سرزمین شعله ور کند.

وسلام بر آنکس که راه هدایت پیمود

سرهنگ پاسدار ………………… محافظ سابق شما

 

نامه یک سپاهی

محضر جهادگر صدیق ومبارزشجاع جناب آقای محمد نوری زاد

با اهدا سلام

نگارنده این نامه گر چه یکی از سرداران مستعفی سپاه است که درکارنامه خود بیش از 40 ماه حضور داوطلبانه در واحدهای عملیاتی در جنگ تحمیلی داشته وپس از آن نیز با ادامه تحصیل و کسب مدرک دکترا از دانشگاه سراسری ودافوس در سپاه تا همین چند سال پیش یکی از اعضا هیات علمی دانشگاه امام حسین بوده که به خاطرآزاد اندیشی و پاسخ صادقانه به پرسشهای فرهنگی اجتماعی وسیاسی دانشجویان مصداق بارز عدم التزام به ولایت فقیه گردیده و مجبور به استعفا (بخوانید:اخراج) شده است.

 

اینجانب نیز چون شماسالهاست شاهد جهل وجاه حاکمان کشور بوده و از وقایع تلخ سالیان پس از انقلاب به خصوص کودتای انتخاباتی وحشیانه وشرم آورخرداد 88 و جنایت های پس از آن رنج ها برده ام

مهم نیست اسمم چیست.من وصدها سردار آزاده و آزاد اندیش سپاه چون شما وچون میلیونها ایرانی رنجدیده ورنجیده می اندیشیم و گرچه سپاه به لحاظ ساختاری دچارفساد سیاسی اقتصادی ،اخلاقی و… شده است اما این به مفهوم تسری آن به خیل پاسداران نیست با اطمینان کامل به اطلاع شماوملت عزیز ایران می رسانم که اکثریت قریب به اتفاق پاسداران از حاکمیت منزجرند امادر سیستمی گرفتار آمده اند که بسیار بی رحم وخون ریز است ونه تنها تاب دگر اندیشی در حوزه به اصطلاح خودی ها را ندارد که به سهل با دادگاههای نظامی وفرمایشی پاسداران را خائن وجاسوس قلمداد وآنان را به جوخه مرگ می سپارد.

 

بحران وحشت وخشونتی که شمادر سطح شهر می بینید دهها بار بیشتر آن در پادگانها ومراکز سپاه حاکم است.

پاسداران هم انسانند وآنان هم بر خلاف ظاهر نظامی شان عمدتا نگاهی دموکراتیک دارند و منتظر شرایط مساعد تری برای همگرایی با ملتند.نمونه این همگرایی در انتخابات ریاست جمهوری 76 و80 که سیدمحمد خاتمی با بیش از 20 میلیون رای رییس جمهور شدند با آرا بیش از 70 درصدی سپاهیان در دانشگاه امام حسین وتمام مراکز وپادگانهای سپاه بر ملت آشکار شد.مطمئن باشید این سپاهیان همان سپاهیان هستند وآنچه مردم از خشونت وجنایت سپاه می بینند تنها سناریوی اجرایی توسط 7تا 8 درصد سپاه و استفاده گسترده از نیروهای ناهنجاروخشونت طلب تحت عنوان بسیج ویگان های ویژه وامداد نیروی انتظامی است که توسط قرارگاه ثارالله سپاه سازماندهی می شود.

 

واقعیت این است که سپاه ملغمه ایست که از بدو پیروزی انقلاب وبه خصوص از آغاز رهبری فعلی بازیچه سیاست بازان انحصار طلب شده است واز او به عنوان شمشیر دموکلوس علیه ملت ،احزاب،تشکلها وروشنفکران استفاده شده است و آگاهانه سران او را گرفتار انواع فسادهای اقتصادی،سیاسی وحتی اخلاقی نموده اند والبته بسیاری از نیروهای فکور وسالم را یاحذف فیزیکی کرده اند ویا به عزلت کشانده اند.اینها را نوشتم تا شما ومردم ایران حساب /// وسرداران جنایتکار وفاسد سپاه را از اکثریت پاسداران جدانمائید و همین جا نیز از همکاران سپاهی ام دعوت می کنم تا با رعایت تمام احتیاطات وارد فضای مجازی شوند وبه بیان اندیشه ها ومنویات خویش بپردازند و با مردمی که آنان را یا جنایتکار ویا همکار جنایتکاران می دانند صادقانه سخن بگویند. بی شک همه ما دانسته وندانسته در پدیداری حاکمیت استبداد نقش داشته ایم و مردم حق دارند تابا نفرت وتردید به ما بنگرند.اما باور کنیم که ملت ایران با گذشت ترین ملت جهان هستند و تنها اعتراف وندامت ما برای آنها کافیست.

 

اما به عنوان پاسداری که که از همان سالهای اول جنگ به جهت نزدیکی با فرماندهان سپاه بارها از دور ونزدیک شاهدگفتار ورفتار جاه طلبانه وبعضا بزدلانه آقای ///بوده به دلایلی که بر خواهم شمرد از نوشتن نامه سرگشاده به وی امتناع وخطابم حضرتعالی وملت عزبزورنجدیده ایران است که ایام تلخ وناگواری را زیر چکمه نظامیان ونا بخردان عرصه سیاست می گذرانند.

یادم هست سال سوم جنگ یک بار آقای خامنه ای راکنار محسن رضایی در قرارگاه خاتم دیدم نشسته بود وسیگار می کشید از محافظش پرسیدم:آقا چرا سیگار می کشد؟ خندید وگفت:باید بیائید پاستور تهران را ببینید. جرات نکردم بگویم در پاستور چه خبر است؟ اما خودش مطلب را عوض کرد وگفت: هر چقدر غذاوامکانات رفاهی ساختمان ریاست جمهوری بهتر است غذا وامکانات ساختمان نخست وزیری ساده تر است.

 

محمد عزیز!

نمیدانم از 27 تیر 67(پذیرش قطعنامه 598) تا 13 خرداد68 (رحلت امام) کجا بودی وچقدر از وقایع تلخ وپشت پرده سیاسی این 321 روز مطلعی؟

وقایعی که در اساس مسیرانقلاب را دگرگون وعمده دستاوردهای آن را نقش بر آب کرد.

از کشتار بی رحمانه صدهازندانی سیاسی گرفته تا سناریوی عزل آیت الله حسینعلی منتظری ورویکرد به ترور سران گروههای اپوزسیون سیاسی ودگر اندیشان داخلی وخارجی وبه ویژه بازنگری در قانون اساسی و…

 

وقایعی که در پس نوش جام زهر قطعنامه 598 و اوج بیماری سرطان معده امام و توسط چند بازیگردان سیاسی //// صورت گرفت.

بی شک بایسته است متغیرهای سیاسی این مقطع دقیقا مورد واکاوی قرار گیرد. چه اینکه کلید گمشده ای است که آشکاری آن به بسیاری از ابهامات پاسخ خواهد داد و شاید به تطهیر امام در خصوص کشتار 67وعزل آیت الله منتظری بیانجامد، زیرا تمام این وقایع در 10 ماهی صورت گرفته است که امام به شدت بیمار بوده است.

در مصاحبه ای که من با چند پزشک متخصص ایمونولوزی (سرطان شناسی)داشته ام عموما به این نکته تاکید کرده اند که تغییر در الکترولیت خون و به خصوص کاهش پروتئین وگلبولهای قرمز به شدت حوزه تصمیم گیری مغز را تحت تاثر قرار می دهد وتصمیمات بیمار تابع میزان پروتئین وگلبول قرمز خون متفاوت وبعضا متعارض است.

 

توجه به این موضوع ازآن حیث مهم است که دستوراتی منتسب به امام است که بسیار متفاوت با منویات قبل از بیماری ایشان است. همین مساله می تواند مسئولیت را صرفا متوجه بازیگردانان سیاسی آن دوره ///، کند.

چه اینکه دستاورد این دگرگونی ها پس از رحلت امام به شدت منافع همین بازیگردانان سیاسی را تامین کرد. ///

جالب است که در جریان تدوین متن بازنگری قانون اساسی عنوان ولایت مطلقه فقیه به پیشنهاد وتاکید آقای خامنه ای در متن آن گنجانده شد!

 

از طرفی همه به یاد داریم که خبرگان رهبری چگونه وبا چه سناریویی بلادرنگ وبدون تفکر وشور با قیام چه کسی ازکرسی خود بر خاستند .

آقای خامنه ای خودش بیش ازهمه می دانست که تفکر غالب در سپاه نزدیک به گرایش موسوم به چپ است وبی دلیل نبودکه به سرعت دست به جا به جایی هایی در سپاه زد و بسیاری از فرماندهان فکورهمچون مصطفی ایزدی را به حاشیه راند و افرادی نظیر علیرضا افشار ، محمد باقر ذوالقدر،محمد رضا نقدی و… را در مناصب کلیدی گمارد که اتفاقا در زمان آنان جنگ حتی ازدور هم دستی در آتش نداشتند.

 

اما کار مهم تر آقای خامنه ای درسپاه تجزیه قدرت و تصمیم گیری بود.او به جای حجت الاسلام عبدالله نوری( با گرایش چپ) نماینده امام در سپاه حجت الاسلام موحدی کرمانی (با گرایش راست) را گماردو به تاسیس سپاه قدس به عنوان یک نیروی اطلاعاتی وتروریستی برون مرزی ونیروی مقاومت بسیج به عنوان یک نیروی شبه نظامی وسرکوبگر داخلی پرداخت واختلالی جدی در تمرکز فرماندهی محسن رضایی ایجاد کرد مشکلی که در نهایت به مصاحبه رضایی با روزنامه سلام ،استعفا ودر اصل تبعید وتحمیل وی به دبیر خانه مجمع تشخیص مصلحت نظام منجر شد.

 

اما بزرگترین ضربه برساختار سپاه کشانیدن سپاه به فعالیت های اقتصادی وتجاری با دستور صر یح در تاسیس بنیاد های تعاون نیروهای مسلح و قرارگاه بازسازی(قرب) وتشکیل صدها شرکت اقماری وهمچنین تشکیل صندوق ها وشبه بانک ها و رویکرد به پولشویی وهمچنین واگذاری مسئولبت ترور مخالفان ودگراندیشان سیاسی داخل وخارج کشور به نیروی قدس سپاه بود.

 

بدون شک و بر اساس مستندات و امارات بسیار که به وقت مقتضی ارائه خواهد شد ترور کاظم رجوی، شاپوربختیار، قاسملو، شرفکندی و سو قصد نافرجام علیه بنی صدر و قتل ناجوانمردانه داریوش ولیلا فروهر، دکتر سامی، پوینده و…. یا با محوریت سپاه ومباشرت وزارت اطلاعات در خارج از کشور وبالعکس با محوریت وزارت اطلاعات ومباشرت سپاه در داخل کشور صورت گرفته است که در این میان یکی از سرداران سپاه به نام حسین شریعتمداری (مدیر مسئول ونماینده فعلی رهبری در موسسه کیهان) که سالها با حفظ سمت در سپاه معاون وزیر اطلاعات هم بود نقش ویژه ای در هماهنگی میان سپاه و گروه سعیدامامی داشت.

 

ای عزیز!

یکی از پیچیده ترین ولاعلاجترین بیماریهای روحی و روانی بشری بیماری شخصیتی صاحبان قدرت است.که اتفاقا اپیدمی و سندرم زورمداران واقتدارگرایان است وآنان را تا آنجا پیش می برد که نه تنهادستشان به خون بی گناهان آغشته که جنایتشان دامن نزدیکترین کسانشان را هم خواهدگرفت وبا کمال تاسف عموما علاجی جز سرنگونی نخواهند داشت.

همه می دانند آقای خامنه ای رهبری اش را تنها مدیون دوست وهمراه دیرینش حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی است. اما همه دیدیم که چگونه وی را هم در انتخابات نهم وهم در انتخابات دهم ریاست جمهوری لجن مال کردو  پست های وی را به دیگران واگذار کردو فامیل بسیار نزدیکش که در سالهای هراس پیش از انقلاب منزل پدر وی مامنش بود یعنی میرحسین موسوی رییس جمهور واقعی کشور را به زندان خانگی وشکنجه روحی کشانده است!؟

با اینکه همیشه از نظریه گفتمان حمایت وبه شدت مخالف خشونت ورادیکالیزه شدن ملت هستم اما بر این باورم که کار ////  از موعظه وپند گذر کرده است.

 

واقعیت این است که در آن سالها که ما به ایثارگری میهن وملت می اندیشیدیم عده ای اسیر شهوت ثروت-قدرت، به حذف فیزیکی مخالفان ورقیبان خود به هر شکل ممکن می اندیشیدند و اندیشه های خود را عملی می کردند.

عملکرد اینان چهره نامطلوبی از امام به نسل حاضر ارائه کرده است وچنان کرده اند که دیگر جایی برای دفاع از انقلاب نگذاشته اند.

مثل طاعون نه فقط خود که همه را طاعون زده کرده وهمه مجریان دلسوز انقلاب را در مظان اتهام قرار داده تاآنجا که در نگاه عامه هر کس که در حاکمیت نقشی داشته است مجرم است مگر بتواند خلاف آن را ثابت کند.

 

واما یک سئوال:

-به نظر شما با نظریه گفتمان و نگاه ملایم دموکراسی خواهی آن هم در جامعه ای که مردمانش در کسب اقتصادوفرهنگ فاصله ای از صفر تا صد دارند، ووجودحاکمیتی فاسد، دیکتاتور، نظامی وسرکوبگردر شرایطی که عمده اشخاص سیاسی ،روشنفکران و مردم کوچه وبازار حاضر به پرداخت حداقل هزینه ای نیستند ،می شود در آن “بهار ” دیگری ایجاد کرد؟

می اندیشم مشکل کشور ما فقط سندرم اقتدار گرایی واستبداد نیست ،مشکل روحی یاس واستبداد زدگی اکثریت وعدم اعتقاد به هزینه کرد بالسویه است مساله ای که همواره کار اصلاح در کشور را با چالش مواجه ساخته است.

 

درونگرایی ، چند شخصیتی و فریب حاکمیت ها که اتفاقا خصلت تاریخی ما بوده است افتخاری برای ایران که سرزمین پیامبران پاکی و صداقت (مانی ، مزدک و زرتشت) بوده وایرانیان مسلمان که عمدتا مقتدایشان علی (ع) است ، نیست.

شکی نیست که عصر حکومتهای دیکتاتور وچکمه پوش به پایان رسیده است اما تجربه ثابت کرده است که این حکومت ها هرگز با راهپیمایی سکوت ولبخندملت سقوط نکرده اند که نمونه های بارز آن قذافی در لیبی ،مبارک در مصر ، بن علی درتونس است.

 

نوع دیگر سرنگونی تهاجم خارجی با هزینه بسیار سنگین مادی ومعنوی است که نمونه اش هم در غرب وهم درشرق کشورعلیه صدام ،طالبان وبن لادن صورت گرفته است ، اما شکل متفاوتی هم ممکن است . همان اتفاقی که در انقلاب روسیه با روی کار آمدن استالین بروز کرد ،سرکوب خونین همرزمان منشویک ،آزمایش سلاح هسته ای و سرکوب شدید مردم در سایه جنگ سرد.

با این حال رویکرد به اصلاحات تنها و آخرین شانس برای مفاهمه آشتی ملی با کمترین هزینه است. موضوعی که مردم وبه خصوص طبقه متوسط آن رادرک کرده است اما با کمال تاسف //// سرنوشت تلخی را برای خود وهمراهانش رقم زده است.

==========================================

Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages