WG: هنر خوار شد

[Darya Man]

salam Dostane aziz,
man ham be Onwane yak Doste in Group beoaziried,
wa man ham be Pischnahade in Doste aziz bisyar korsandam,
ama schiwai wa  jaryane daryaft wa pardakt behtare ke az tarafe schkase kasi nabasche
Balke az yak hesab be Onwane ;Honarmandan; baschad,....
Ba Sapas
Darya

--

دوستان عزیز گل ها . باید افسوس خورد از موقیت مادی و طرز زندگی هنرمندان گرامیمان  . من با نظر دوست عزیز هم عقیده هستم و پیشنهاد میکنم اکنون که گروه گل ها  بزرگ شده است به طور دسته جمئ یک حساب بانکی برقرار کنیم و زیر نظر استاد شجریان به  هنرمندان تقدیم کنیم . و این کار را به طور ماهیانه دنبال کنیم. رحمت --- On Wed, 11/3/10, Hojjat Ghahramani <hjtg...@yahoo.com> wrote: From: Hojjat Ghahramani <hjtg...@yahoo.com> Subject: هنر خوار شد To: friends-of-...@googlegroups.com Date: Wednesday, November 3, 2010, 12:37 PM با درود به همه ی یاران رادیو گلها تا کنون از خود پرسیده ایم چرا هنر در این جامعه با تنگدستی عجین شده است و هنرمند هم؟ تا کنون از خود پرسیده ایم چرا عده ای که خود را هنردوست و برخی اوقات هنرمند معرفی می کنند چوب حراج به زحمات شبانه روزی یک هنرمند می زنند و ما هم بعد از دزدی (دانلود) آثار آن ها در قسمت نظرات با به به و چه چه از زحمات بی شائبه این عزیزان هنردوست تقدیر به عمل می آوریم تا این فرهنگ دزدی را هرچه بیشتر رونق بخشند؟ استاد جلیل شهناز بعد از عمری تلاش در راه هنر این سرزمین اکنون در کهنسالی و بیماری در خانه ای استیجاری زندگی می کند و آنگاه عزیزان هنردوست که حتما خدمت هنرمندان ارادت هم دارند! آلبوم ایشان را جهت دزدی در وبلاگ هنری!!! خویش قرار داده اند به وبلاگ دل زنده ها سری بزنید، بوی گند دزدی به زیر مشام میزند، هرکس ذره ای انصاف داشته باشد از خود نمی پرسد چرا آلبوم استاد کیوان ساکت بایستی برای دانلود گذاشته شود؟ آلبوم جدید سینا سرلک هنرمند جوان و مستعدی که از بهترین شاگردهای استاد شجریان است در این وبلاگ چه می کند؟ واقعا هنرمندان در جامعه ی ما چه پشتوانه ای دارند؟ چرا زحمت بکشند؟ چرا وقت بگذارند؟ چرا هزینه کنند؟ بهتر نیست وبلاگی هنردوستانه یا بهتر بگویم دزدخانه ای راه بیندازند؟ هنر خوار شد ... پاینده و پیروز باشید

[mohsen soly]

با درود به دوستان هموند

نظر دوستان را به چند نکته جلب می کنم

1-آیا مطمئنید که استادان حتی یک هدیه از ما قبول می کنند؟  به نظر من آنان که یک عمر با عشق زندگی کردند این عشق را به پول نمی فروشند.چندی قبل که بایکی از بزرگترین استادان  تماسی داشتیم حتی پیشنهاد یک هدیه بنام دستگاه دی وی دی خوان را نپذیرفتند.

2-  هرازگاهی موجی در میگیرید و بسیار احساسی در مقابل یک ایمیل واکنش نشان میدهیم. اگر از خودمان سوال کنیم که در مقابل درخواست ساده استاد شجریان برای ساختن یک سالن موسیقی در بم چه کاری انجام داده ایم جواب هریک از ما چیست؟

3- گر هنر رونقی یافت در 30 سال آخر دوران پهلوی از حمایت دولتی بود.  هنرستان موسیقی و دانشگاه  برای آموزش موسیقی و هنرهای زیبا  و  اهمیتی که رادیو و تلویزیون برای هنر قائی یافتند بنا براین  هنرمند ارج و قربی یافت و از لحاظ مالی دغدغه کمتری داشت بنا براین تمامی ذهنش متوجه خلاقیت بود که ثمره اش آنهمه استاد بی بدیل و آنهم  آثار تکرار ناشدنی بود.

4- در دورانی که نشان دادن آلات موسیقی جرم و هنرمند مطرب قلمداد شود اقبال عمومی به هنر کاهش می یابد و یا زیر زمینی می شود  یا به هرز میرود که ثمرش همین بلبشویی است که  امروز با ظهور انواع موسیقی رپ (که البته در میان آنها هم آثار خوب هم هست و قصد توهین به هیچ سلیقه ای را ندارم) یا ظهور کسانی مانند محسن نامجو می شود که مرزها در هم میریزید بطوریکه نه اصل و نه بدل قابل تمییز نیست. . حالا با این تفکری که موجود است آیا  اجازه میدهند که بنیادی در این زمینه تاسیس شود و به پشتیبانی هنرمند برخیزد در حالیکه خود هنر را منکرند و بجز هنر مورد تاییدشان به هیچ عقیده و فکری احترام نمیگذارند و حتی اجازه حیات نمی دهند؟

5-قبل از هر کاری با فرامرز سمیعی مشورت کنید. او با بسیاری از آنان زندگی کرده و با خلق و روحیات ایشان آشنایی دارد.   بنا براین احتیاط کنیم و با تصورات خودمان خدای ناکرده آرامش آنان را در این سالیان آخر عمر برهم نزنیم

 

با سپاس از هموندان گرامی

شاد زیوید تندرست و کامروا

محسن سلیمانی

2010/11/5 Darya Man <man_...@yahoo.de>

[rahmat tavakol]

دوستان عزیزم. البته قصد من توهین به سرمایه های ملی ایران نبود. من یک چیز سیستماتیک به نظرم رسید. ولی نظر ستاره خانم از نظر من بهتر بود و من اکنون فکر میکنم باید به ان نظر ستاره فکر کنیم. این یک کار فرهنگی است و ربطی به افراد هنرمند ندارد . اگر استاد شجریان ان را قبول کردند ، این کار انجام شدنی است و ایشان نیز میدانند چه کار ما کودکانه است و چه کاری فرهنگی است. ما یک دوران سختی را پشت سر  میگذاریم و هر کسی یک نظر بدهد تا به تصمیمی برسیم. از دوستان  خاهش  میکنم به نظر دوستمان آقای سلیمانی و ستاره فکر  کنند و بنویسند . خاهش میکنم آقای فرامرز سمیعی   نظر بدهند.     دوستان اکنون با سال ها قبل فرق میکنیم  .  اکنون سیل آماده است.  . رحمت . --- On Fri, 11/5/10, mohsen soly <mohse...@gmail.com> wrote:

[Fariba Emamian]

با درود به دوستان دلسوز هنر ایرانزمین

من با آقای سلیمانی موافقم. ایشان همه گفتنی ها را در 5 بند شرح دادند. وهمچنین  پیشنهاد ایشان را در مورد مشورت با آقای سمیعی درست میبینم

در اینجا از همه دوستان خواهشمندم که دفتر این داستان را همینجا ببندیم چرا که در میان جمع ما هنرمندانی حضور دارند و این امکان هست که طبع لطیفشان مکدر گردد

با احترام

فریبا امامیان

 

  2010/11/5 mohsen soly <mohse...@gmail.com>

[setareh]

با سلام به تمامی مهربانان گروه رادیو گلها

حال که چند تن از عزیزان با نظر من موافق هستند، فکر میکنم بایستی برنامه ریزی را آغاز کنیم

البته چنانچه یک نظرخواهی عمومی در گروه داشته باشیم بسیار بهترست

مثلا" نظرخواهی در مورد اصل موضوع و پیشنهاد و دوستانی که مایلند کاندید همکاری در این زمینه باشند

سپس تشکیل یک هستهء مرکزی یا عبارتی شورای مدیریت و اجرایی

و بعد انجام جلسه ای با حضور اعضای داوطلب برای این همیاری فرهنگی

جلسه میتواند بطریق اینترنتی در یاهو مسنجر باشد که بتوانیم صحبت کنیم چون با نگارش معمولا" نمیتوان منظور اصلی را رساند و امکان دارد ایجاد سوء تفاهم شود. همانند نظر جناب آقای قهرمانی مبنی بر دانلود نکردن که حمل بر امور دیگر شد و یا پیشنهاد دلسوزانه و  انساندوستانهء جناب آقای رحمت توکل که حمل بر جمع آوری اعانه شد

بهرحال گفتگو و شور و مشورت و طی مراحل اجرایی در همین سطح اینترنت

برنامه های اجرایی در ابتدا میتواند بصورت بسیج تمام هنردوستان و فرهیختگان در داخل و خارج از کشور باشد، در حد آشنا کردنشان با پروژهء حمایت از هنرمندان درون مرزی و اساتیدی که تمام عمرشان را برای هنر و مردم و میهنشان مصروف داشته اند و هرگز چشم طمع به مال و منال و پست و مقام نداشته اند و بهمین دلیل در سنین کهنسالی دچار مشکلاتی عدیده هستند

در گام نخست همین آشنا کردن با استاد شهناز بسیار عالیست

گام بعدی جلب حمایت سازمانهای دولتی و نهادهای فرهنگی و هنری داخل کشور و حتی خارج از کشور

از وزارت فرهنگ و هنر و سازمانهای وابسته میشود درخواست حمایت نمود و آنها نیز مسلما" اگر از وضعیت زندگی اساتیدی که بدلیل مناعت طبع و بزرگی روحشان هیچگاه تقاضای مالی نداشته اند، آگاه شوند حتما کمک خواهند کرد

و گامهای بعدی یکی بعد از دیگری با مشورت در جلسات ماهانه یا هفتگی میتواند مشخص شود

بسیار کارهای مثبت میتوان کرد که امیدوارم بتوانیم هرچه سریعتر شورای مرکزی فرهنگی هنری گروه رادیو گلها را تشکیل دهیم و در زمینه های لازم، اقدام کنیم

اما مهمترین نکته در مورد استاد آواز ایران جناب آقای شجریان گرانقدر است که چندین بار دوستانی نام ایشان را در انجام و پیگیری این امر آورده اند

من در اینمورد نظرم اینست که بدلیل مشکلاتی که هم اکنون وجود دارد و استاد شجریان از نظر حکومت مسئله دار هستند، چنانچه نام و حضور هرچند کمرنگ ایشان در این موضوع بمیان بیاید احتمال دارد اصل قضیه هم که طرحی کاملا" غیر سیاسی میباشد، زیر سوال برود و نتوانیم اقدام مثبتی برای حمایت از اساتید بزرگ موسیقی انجام دهیم

و حتی ممکن است  دچار فیلتر یا مشکلات دیگر گردیم. بهرحال بهترست در میان خود گروه از مدیران و اعضا، یک سرپرست و مدیر انتخاب شود، و نه زیر نظر استاد شجریان

اینطوری هم بنفع هنرمندانیست که قصد حمایتشان را داریم، هم بنفع خودمانست و هم بنفع استاد است

بهرحال من نظرات و پیشنهادات شخصی خودم را مطرح کردم و نظرات همهء عزیزان محترم است

با آرزوی بهروزی و شادکامی برای همگی شما

با مهر

ستاره.تهران

2010/11/5 rahmat tavakol <rahmat...@yahoo.com>

[faramarz samii]

با درود بسیار به محسن عزیز و تمامی یاران گروه و عرض تشکر ازینکه من را داور قرار داده اید.عزیزان من. اگر با دقت به پیام های ارسالی دیگر دوستان توجه کنیم جواب سئوالات شما در انها مستتر است.دوست گرامی مان که اشاره به استاد شهناز کرده اند.خود این یک نمونه بارز از روش زندگی کسی است که بگفته پرویز یاحقی:دفتر تار را در ایران بسته است.این هنر مند و یا هر یک دیگر ازین دست اگر قصد دریافت پول داشتند که زندگیشان خانه استیجاری نبود.شنیدم استاد پایور .که روحشان شاد باد.در سفر امریکا در محفلی حضور داشتند.شخصی در ان مجلس از ایشان دعوت میکند که در روز معینی که ایشان میهمانی دارند.تشریف بیاورند.در ضمن اشاره میکند استاد سازشان را هم بیاورند.استاد می فرمایند :من ساز زدن بلد نیستم.ان شخص با تعجب میپرسد شما که استاد این ساز هستید.جواب میدهند:یعنی ان جور که شما میخواهید ساز زدن بلد نیستم

من کوچکترین شک به نیت پاک دوستان گروه  ندارم از هر جهت که گفته اند سمت و سوی خیر است.اما گیرم که افراد خیر خواه به اندازه کافی پیدا شدند حسابی هم باز شد..اول انکه شک دارم استاد شجریان چنین امری را سر پرستی کند.دوستی که به پروژه بم اشاره کردند دست روی نقطه حساسی گذاشتند که چنین هنرمند با این شهرت سر انجام موفق به اجرای این طرح نشده است.با این احتمال که ایشان نیز پذیرفتند چگونه می شود به همایون خرم .فرهنگ شریف.حسن کسایی فضل الله توکل و بسیاری از انان گفت حساب بانکیتان را مرحمت کنید در ماه فلان مبلغ بحساب شما واریز می شود.من بشخصه گمان نمیبرم با حال و هوا و روحیه ای که از انان می شناسم نه تنها مقبول نمی افتد که شاید برایشان یک نوع توهین نیز تلقی شود. به پرویز یاحقی نمیتوانستی بگویی ساز بزن.مثلا در خلوتی و تا خودش مایل نبود محال بود دست به ساز ببرد.انگاه چگونه میتوانستیم سخن از پول با او بگوییم؟ دوستی سازی داد من ازو نظر خواهی کنم. با محمود رحمانی پور رفتیم خانه اش.با تمام دوستی و نزدیکی. کلامی از ساز نگفتم.جعبه ساز را باز کردم و نشستیم.سخن از هر طرف شد تا خودش سئوال کرد:این ساز چیست.گفتم متعلق بیکی از دوستان است که معتقد است چنین و  چنان است.ساز را برداشت کوکی کرد چند تا ارشه کشید و نظرش را گفت

اما اینکه چه باید کرد.من متاسفانه راه کار مناسبی در شرایط موجود برای تحقق این ارزو محتمل نمی بینم.سر کار ستاره خانم شاید بشود گفت بهترین روش را گفتند که این کار باید از سوی مراجع قانونی و دولتی دنبال شود.ولی چگونه و با کدام ابزار؟شما به تک تک این دسته از هنرمندان که بنگرید و از ایشان سئوال کنید بیقین خواهید شنید که سالیان درازی است که شاهد چنین گفتار و اندیشه هستند و هیچگاه از حرف به عمل نرسیده است.من نمی خواهم سخنان یاس اور و غیر محتمل را مطرح کنم که سخن از واقعیات است.تعارف هم ندارد.البته من شاید بتوانم باب مذاکره ای را با چند تن از انان باز و نظر خواهی کنم .وحتما هم خواهم کرد و بخوبی میدانم که دوستان گرامم چنانچه پیشنهادی از سوی انان مطرح شد با جان و دل پذیرا خواهند شد.اما شما لطف کنید و اطمینان دهید در چنین صورت منابع مادی مکفی تامین خواهد شد؟ یا بقول ستاره خانم چند نفری میایند و قدم پیش میگذارند و اقدام خیر خواهانه ای هم میکنند.اما ایا به این واقعیت نیز اندیشیده اید که این حساب یک شاهی و صنار نخواهد بود.البته این را هم اضافه کنم که به قطع و یقین انان بودجه را برای اهدافی نظیر ساختن هنر کده و یا خانه موسیقی و امثال این در نظر خواهند داشت.تازه اگر مطرح بکنند

اما نچه بنطر من میرسد انکه این هنرمندان بتوانند با اجرای کنسرت به اهدافشان نزدیک تر شوند.با استاد خرم سخنانی گفته ایم و اقداماتی هم درین زمینه شده که جمعی از دوستان ازین امر اگاهند.من به استاد عرض کردم در مراسم بزرگداشت ایشان محل تعیین شده تکافوی سیل جمعیت را نکرد اینک در جای دیگر با وسعت بیشتری انجام شود که البته درین فکر هستند.مورد دیگر انکه در کنسرت از هنرمندان بیشتری استفاده شود مثلا ساز استاد سنتور فضل الله و یا پیانوی انوشیروان روحانی تنبک اسمعیلی و یا تار فرهنگ شریف(که البته بزبان ساده میاید) لیکن این اهتمام هم بشود شاید حتی با یکی از ایشان محقق گردد

یاران نازنینم.دلم میگیرد انگاه که بیاد محمودی خوانساری می افتم که با چه فلاکت زندگی کرد و مناعت طبع نگذاشت که این وجود نازنین یک لقمه نان و جرعه ای اب از کسی بپذیرد چه کار ها که میتوانست و نکرد

بیش ازین وقت ذیقیمت شما را نمی گیرم ماحصل کلام هم این است که عرض کردم و انچه درین باب بنظرم میرسد با دوستان در میان گذاشتم.یاران گرامی اگر پیشنهاد و یا نظری دارند اعلام بفرمایند.سپاسگزار خواهم  بود

پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد

فرامرز سمیعی

---

From: mohsen soly <mohse...@gmail.com>
Sent: Fri, November 5, 2010 10:25:03 AM

Subject: Re: هنر خوار شد

[rahmat tavakol]

من پیشنهاد میکنم ستاره خانم و دوست عزیزم آقای کاظمیان، دوست عزیزم خانم شیرازی و آقای فرامرز سمی  هسته اولی این گرو ه   دوستان دلدسوز برای این مهم عهده دار شوند. رحمت --- On Sat, 11/6/10, setareh <seti...@gmail.com> wrote:

[setareh]

با سلامی پر از مهر و احترام

جناب آقای شجاع الدینی نازنین و دوستان عزیز

آنچه که من پیشنهاد کردم اصلا هزینه ندارد و رفت و آمد و دوندگی چندانی هم نخواهدداشت

تمام کارها از طریق اینترنت انجام خواهدشد. همانگونه که در نامهء قبلی نوشته بودم ما فقط قصد حمایت از هنرمندان قدیمی و اساتید و پیشکسوتان موسیقی را داریم و بس

نه قصدمان جمع آوری کمک مالی است و نه اصلا اینچنین کاری در شان و مقام این گروهست و مهمتر از همه هرگز هرگز هرگز هدفمان توهین و اساعهء ادب به هنرمندانمان جهت جمع آوری حمایت مالی نیست و همانگونه که در اولین نامه نوشته بودم، هرگونه صحبت از گردآوری کمک مالی فقط و فقط توهین به هنرمندان عزیزمان خواهدبود و من از ابتدا با این امر مخالف بودم و هستم

اما تشکیل دادن یک گروه تحت عنوان حمایت از هنرمندان پیشکسوت موسیقی هیچ ایرادی ندارد بلکه بسیار هم عالی خواهدبود

فکر نکنم اصلا چنین چیزی وجود داشته باشد و ما میتوانیم برای اولین بار آنرا ایجاد کنیم و با دادن فراخوان اینترنتی یاران و دوستداران موسیقی ایرانی را بیش از گذشته گرد هم آوریم و به گروه دوستان رادیو گلها پیوند دهیم و بعد با ایجاد یک شورای داخلی تمام اعضایی که مایلند عضو حامیان هنرمندان باشند را نام نویسی کنیم و از بین خودمان مدیر گروه انتخاب کنیم

و بعد با تقسیم کار بین اعضا و تشکیل جلسات مشورتی گامهای مهمی را در در سطح اینترنت در اقصا نقاط جهان برداریم و تمام سازمانهای هنری را از هدفمان آگاه کرده با اهداف و برنامه هایمان آشنا کنیم و بعد هرکسی پیشنهادی داشت ارائه دهد و در کشوری که هست لااقل به لیست ایمیل خودش مطالب مربوطه را بفرستد

مطالب هم میتواند متنوع باشد

از جمله بیوگرافی و قطعاتی از موسیقی و مشکلات و معضلات هنرمندان قدیمی در زمینهء هنر

حتی عکس و مصاحبه و گفتگو

و در جلساتی که تشکیل میدهیم میتوانیم تصمیم بگیریم که از کجا آغاز نموده و چه گامهایی را برداریم

و باز از طریق اینترنت میتوانیم به مطبوعات و ادارات و سازمانها و وزارت فرهنگ نامه دهیم و درخواست حمایت از هنرمند مورد نظرمان را نموده یا درخواست حمایت کلی از وزارت فرهنگ در خصوص خرید آثار آنها نماییم

حتی از رادیو تلویزیون درخواست کنیم که خبرنگارانش را بفرستد و با آنها مصاحبه کند و فیلم و گزارش را از شبکه سراسری پخش کند

اگر در گروه کسانی باشند که وقت و علاقه و تخصص داشته باشند میتوانیم خودمان گزارش تهیه کنیم با همان موبایل هم میشود و زیاد خرجی هم ندارد

خب خیلی از دوستان با هنرمندان آشنایی دارند ، این عزیزان میتوانند از آنها دعوت کنند که گاهی لااقل هر دو ماه یکبار به جلسات ما بیایند

در ضمن میتوانیم فصلنامه درست کنیم. چیزی شبیه به روزنامه اما از نوع اینترنتی

مثلا همین نامه هایی که در این چند روز نوشته و رد و بدل شد در گروه، تمام را مرتب میکنیم و بعنوان چگونگی طرح تشکیل گروه حمایت از هنرمندان پیشکسوت چاپ میکنیم. چاپ در همان فصلنامهء فرهنگی هنری گروه دوستان رادیو گلها و بعد نام اعضای گروه که میتواند واقعی یا مستعار باشد

بعد از ابتدایی ترین کارها خودمان راه می افتیم و میفهمیم که چکارهای بهتری میتوان کرد

اگر کسانی در گروه انگلیسی شان خوب است میتوانند برای دانشگاههای موسیقی در خارج  نامه بنویسند و هنرمندان ما را به آنها معرفی کنند

دنیا را بسیج میکنیم و موسیقی ایرانی و هنرمندان بزرگی که زحمت وافر کشیده اند را به جهان معرفی مینماییم

در گوگل و یاهو گروههای زیادی هست که مختص به هنر است، میتوانیم برای آنها هم ایمیل دهیم و آنها مطالب را در میان اعضا و در گروهشان به تمامی افرادی که عضو دارند خواهند فرستاد

از وبلاگنویسان نیز میتوان کمک گرفت و جذبشان کرد

خلاصه خیلی کارهای متفاوت و مفید میتوان انجام داد که هیچ هزینه ای هم ندارد و فقط روزی یکساعت وقت لازمست که بنشینیم پشت اینترنت و همان هزینهء اینترنتمان است و بس که زیاد هم نیست و شاید خرجش برابر با دانلود فقط یک فایل موزیک باشد

هیچ هزینه ای ندارد باور کنید

وقت یکساعت و اراده و همت و همدلی و همفکری لازم دارد

فقط همین

بهرحال از ته دلم آرزو میکنم که بتوانیم این کار را صورت دهیم

بعد از سه چهار ماه خواهیم دانست که چه کار بزرگ و مهمی کرده ایم

دورنمایش از حالا شاید دشوار بنظر برسد اما به همگی اطمینان میدهم که کار سختی نیست

 روزی یا هر دو سه روزی یکبار فقط یک ساعت اختصاص دادن وقت برای این امر مهم چندان کار سختی نیست که!؟

در هر صورت کمی فکر کنید

به نتایج بسیار بسیار مهم و مفید و موثرش فکر کنید

بدبینی را کنار بگذاریم

ترس از هزینه هم نداریم چون هزینه ندارد. قرار نیست دفتر و دستک اداری راه بندازیم

الان تمام کارهای مهم دنیا با اینترنت است

نیروهای جوان بسیار مبتکر و خلاق و صاحب ذوقی در گروه داریم که میتوانیم از وجود گرانقدرشان استفاده کنیم

بیایید برای اولین بار یک کار گروهی را بدون اما و اگر و دلهره آغاز نماییم

باور کنید پشیمان نمیشوید

من واقعا آرزویم اینست که بتوانیم این گروه جنبی اما مرکزی را در گروه دوستان رادیو گلها تشکیل دهیم

اما اگر هم موافقت نشد و کسی همکاری نکرد، من خودم بسیار سر ذوق آمده ام و شاید بتنهایی این کار را انجام دهم

وقتی به دستاوردها فکر میکنم و اینکه بعد از گذشت چند ماه و بخصوص در نوروز در چه شرایط خوبی قرار خواهیم گرفت وجودم سرشار از شوق و نشاط میشود

دوستان! دوستان عزیزم! میتوانیم! پس بیایید همت کنیم

با مهر و احترام

ستاره.تهران

2010/11/7 Hamid shojaadini <shoja...@yahoo.com>

عزیزان ما همه با احساس ورقیق القلب هستیم ،نیت مان هم انسانی ودلسوزی برای هنر است،اما میدانید وقتی صحبت از  پول و مادیات به میان میاید نیازمند تشکیلاتی عریض و طویل  از قبیل رییس و حسابدار و حسابرس و...دقیقا در حد یک موسسه مالی اعتباری یا چیزی شبیه بانک هستیم ایا گرفتاریهای روزمره خودمان وخدای نکرده حاشیه ای را مد نظر مبارک دارید من اهل شهر بم هستم بخوبی میدانم آقای شجریان برای تاسیس باغ هنر چه هزینه ها متحمل شد. دست آخر هم چیزی نمانده بود کاری شود کارستان!البته من موافقم اما کار با مشکلات غیر قابل پیشبینی مواجهه حواهد شد. وانگهی هنرمند هرگز مناعت و طبیعت طبعش اجازه اعلام درمانگی وکمک مادی را نخواهد داد زیرا شعارش همان گفته حافظ است
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار     کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
با احترام شجاع الدینی

---

From: rahmat tavakol <rahmat...@yahoo.com>
To: golha <friends-of-...@googlegroups.com>; seti...@gmail.com; Nasim Shirazi <shiraz...@yahoo.com>; fsa...@yahoo.com; mohsen soly <mohse...@gmail.com>; jafar kazemiyan <mikh...@gmail.com>; mohsan.s...@gmail.com
Sent: Sun, November 7, 2010 1:03:19 AM

[rahmat tavakol]

ستاره خانم . آفرین . همه را به ذوق میاورید. پیشنهاد میکنم زیر نظر دوست بزورگوارمان جناب آقای فرامرز    آغاز به این نظر بی اندازه خوب کنید. ستاره جان قصد من ابدا  یک کار شخصی نبود. هنر اصل ایرانی اکنون در عذاب است و باید به ان کمک کرد. چه بسا هنرمندان جوان که احتیاج به همراهی دارند. و بمانند .  جناب آقای فرامرزرا درگیر کنید  samii   .  رحمت

[Hamid shojaadini]

عزیزان ما همه با احساس ورقیق القلب هستیم ،نیت مان هم انسانی ودلسوزی برای هنر است،اما میدانید وقتی صحبت از  پول و مادیات به میان میاید نیازمند تشکیلاتی عریض و طویل  از قبیل رییس و حسابدار و حسابرس و...دقیقا در حد یک موسسه مالی اعتباری یا چیزی شبیه بانک هستیم ایا گرفتاریهای روزمره خودمان وخدای نکرده حاشیه ای را مد نظر مبارک دارید من اهل شهر بم هستم بخوبی میدانم آقای شجریان برای تاسیس باغ هنر چه هزینه ها متحمل شد. دست آخر هم چیزی نمانده بود کاری شود کارستان!البته من موافقم اما کار با مشکلات غیر قابل پیشبینی مواجهه حواهد شد. وانگهی هنرمند هرگز مناعت و طبیعت طبعش اجازه اعلام درمانگی وکمک مادی را نخواهد داد زیرا شعارش همان گفته حافظ است
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار     کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
با احترام شجاع الدینی

---

From: rahmat tavakol <rahmat...@yahoo.com>
To: golha <friends-of-...@googlegroups.com>; seti...@gmail.com; Nasim Shirazi <shiraz...@yahoo.com>; fsa...@yahoo.com; mohsen soly <mohse...@gmail.com>; jafar kazemiyan <mikh...@gmail.com>; mohsan.s...@gmail.com
Sent: Sun, November 7, 2010 1:03:19 AM