ماهيت رابطه ساكنان استان ديالي عراق با اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران. 2/7/2010

0 views
Skip to first unread message

hagh nadia

unread,
Jul 8, 2010, 11:47:13 AM7/8/10
to فرزندان ایران ازاد
ملف نت11/4/1389
ماهيت رابطه ساكنان استان ديالي عراق با اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران.
2/7/2010
يك زن عراقي : جمع آوري 480 هزار امضاء پشتيباني مردم عراق از پناهندگان
را نشان ميدهد.
يك شيخ عراقي: فرزندنان ما ميخواهند از مجاهدين در مقابل تهاجم نيروهاي
دولتي حفاظت بكنند و مانع از حيله گري و توطئه حكومت هستند زيرا از يك
كشتار ديگر ميترسند.
الملف ــ ديالي
عليرغم اين كه مجاهدين خلق نقش اساسي و تعيين كننده در سقوط نظام شاه
سابق در سال 1979 داشتند حكومت ايران صدها تن از مجاهدين را اعدام كرد و
الان نزديك به 25 سال است كه اعضاي سازمان اپوزسيون مجاهدين خلق ايران در
شهر خالص واقع در استان ديالي عراق ساكن شده اند, و آنها در منطقه اي كه
طبيعتا صحرايي است براي خودشان قرارگاهي ر ا بنا كردند و نام آن را
( اشرف ) گذاشتند كه در فاصلة 100 كيلومتري از مرزهاي غربي ايران و 100
كيلومتري شمال بغداد واقع شده است , و از آّنجا برضد حكومت تهران مبازرة
خودشان را ادامه ميدادند ... و پيشتازان ايراني در محل تبعيد انتخابي
خودشان اقدام به برقراري رابطة صادقانه با تمامي اهالي روستاهاي عراقي
مجاور كردند ... وقتي اين تعداد زياد از پناهندگان ( كه به 4 هزار ميرسد
كه بين آنها مردان و زنان و كودكان هستند ) رسيده بود اتفاق تاريخي مهمي
در زندگي اهالي سادة ساكنان روستاهاي فراموش شده اي كه به ندرت آنجا مورد
توجه قرار ميگيرد روي داد ... و با كمال خوشبختي اين پيشتازان سختي و رنج
زيادي را به جان خريدند و آنها همانند زنبورهاي عسل براي ساخت و سازندگي
در صحرا كار ميكنند جايي كه در آن هيچ گياهي نميرويد و هيچ قطرة شبنمي بر
روي خاكش احساس نميشود ... به رغم اين كه آنها مدارك علمي بالايي از
دانشگاههاي مختلف اروپايي و ايراني دارند همانند كارگران ايراني بر روي
شانه هايشان كيسه هاي سيمان را حمل ميكنند , هميشه در حال لبخند زدن
هستند و خستگي و اندوه نميشناسند ... ( آيا شما نيازمند به كساني هستيد
كه به شما كمك كنند؟ ) , ( بله , كسي كه ضروري ميداند كه خودش دست بكار
شود با وجوديكه ميداند اين صحرا لم يزرع است اما به پا ميخيزد و براي او
دو پاداش است اول : پاداش مادي براي ديدن حاصل كارش و پاداشي كه شيريني
اش را در آنچه كه بعد او و فرزندانش و نوادگانش خواهد چشيد كساني كه با
گياهان سبز و زمينهاي كشاورزي بارور بهره مند خواهند شد ) ..., و بعد
سالها امنيت محقق شد , و اين منطقه از صحرا كه حياتي در آن نبود به بهشت
سرسبزي تبديل شد , آمارها نشان ميدهد كه قرارگاه اشرف در رساندن آب
آشاميدني به دهها روستاي عراق از طريق پمپهاي غول پيكري كه مجاهدين خلق
به طور خاص با هزينة خودشان آنها را خريداري و وارد كرده اند بسيار موفق
ميباشد , و اين امكان را براي هزاران كارگر عراقي به وجود آورده اند كه
در كارهاي مختلفي كه دارند از قبيل ساخت بنگالها و صنايع چوبي و ديگر
كارها مشغول كار شوند ... عاطفة عميقي و پيوند انساني عظيمي در سراسر
اهالي استان ديالي وجود دارد كه در اين نهضت كشاورزي و صنايع كه آنها را
در وضعيت رفاه اقتصادي قرار ميداد آنها را قادر ميساخت كه براي دوستان
ايراني خود تلاش كنند و قدر آنها را بدانند وآنها را قادر ساخت كه از
خلال آن يعني از شروع به پروژه هاي مجاهدان كه سرمايه گذاري خاص كرده
بودند براي زياد كردن اموالشان و رشد و توسعه خود كار كنند , آنها به
فرزندانشان وصيت ميكردند ( برشماست كه براي اين دوستان ايراني وفادار
بمانيد آن هم به زيبايي كساني كه به ما براي پيشرفت سرزمينمان كمك
كردند , اين ميراث آنهاست كه آنرا در اين دنيا براي ما باقي خواهند
گذاشت , شما را به آنچه كه حق آنهاست ولي از آن صرفنظر كردند مغرور
نشويد , در عذاب قرار ميگيريد و محتاج كمك آنها در روز روزش
ميشويد ... ) , اين آنچيزي است كه حاج ابو علي كه زمينهاي كشاورزي در اين
منطقه دارد را گفته است , ميگويد : ( گريستم , در حق اين كعبة شريف
گريستم و بر سرم زدم هنگاميكه نيروهاي كماندوي وزارت كشور را ديدم كه با
باتونهاي آهنين بر روي سر اين دوستان ايراني ميكوبند و خون از سر و روي
آنها جاري ميشود ) و ادامه ميدهد ( آن اتفاق در مرداد سال گذشته روي
داد , هنگاميكه نيروهاي عراقي اقدام به حمله بر قرارگاه اشرف با باتونها
و تبرها كردند , تعدادي از دوستان ايراني خودم را ديدم كساني كه نزد آنها
بودم و بر سر يك سفره با آنها نشسته و از غذاي آنها خورده بودم , آنها را
در حاليكه خون از سر و رويشان جاري بود ديدم , فرياد كشيدم الله اكبر از
اين همه ظلم , و گريه كردم و بر سرم زدم و كار ديگري نميتوانستم بكنم ) و
اضافه ميكند ( فرزندانم و جوانان روستا براي دفاع از مجاهدين خلق
برخاستند و سلاحهاي خود را برداشتند و ليكن من و برادرم مانع آنها شديم
قبل اتفاق افتادن يك كشت و كشتار بزرگي بين ما و نيروهاي حكومتي كه مجهز
به سلاح سنگين و زرهي بودند كه ما را ياراي جنگ با آنها نبود ) ... و
اضافه ميكند ( الله تعالي در كتاب بزرگوارش ميگويد : ” آيا پاداش اين
نيكي جز نيكي است ” , اينگونه بود پاداش اين برادران پاكباز , زدن با
تاتونها و تبرها و حتي با سلاحهاي گرم آنهم به صورت مستقيم و از نزديك )
و شيخ الستيني با صداي در گلو فشرده شده اش و با حالت گريه ميگويد ( نزد
يكي از افسران عراقي كه مسؤول آن نيروهاي مهاجم بود رفتم و از او
درخواست كردم كه حداقل به اين زنان آسيبي نرسانيد براي اينكه آنها
خواهران و دختران ما هستند و ما مردمان عرب مسلمانيم و براي ما ننگ است
كه به زنان هتك حرمت كرده و نيروي نظامي بياوريم و سپس با تاتون بر روي
سر آنها بكوبيم , اما آن افسر اين را رد كرده و مرا بيرون كرد , پس
گفتم : حسبنا الله و نعم الوكيل ) ... و او در همان حالي كه سخن ميگفت
ادامه ميدهد ( ما در گرماي تابستان زندگي ميكنيم و اين براي ما يعني من و
خانواده ام سخت است كه ما آب خنك بنوشيم ولي برادران و خواهران ما در
قرارگاه اشرف از يخ محروم باشند , حتي از سوخت ژنراتورهاي برق هم
محرومند , من دائماً آنها را همانند گروهي مهربان و تشنه ميبينم كساني كه
مورد تجاوز و ظلم واقع شده اند و از سوي پيروان يزيد (از رسيدن به رود
فرات محروم هستند ) ... و نيروهاي حكومت عراق در مرداد ماه سال 2009 حمله
اي وحشيانه را بر روي كمپ اشرف انجام دادند كه در آن از سلاحهاي گرم و
باتونهاي برقي استفاده كردند كه منجر به كشته شدن 11 نفر از اعضاي سازمان
مجاهدين خلق و زخمي شدن بيش از 400 تن كه اكثرآنها از زنان بودند شد , در
اين بين 36 تن از اعضاي اين سازمان ربوده شده و به گروگان گرفته شده
بودند كه بعد از فشارهاي بين المللي كه بر روي حكومت نخست وزير عراق نوري
المالكي آمد مجبور به آزاد كردن آنها شد . او فرصت گفتگو را به همسرش داد
كه با حالت عصباني گفت ( نميدانم كه براي چه اين حكومت اين كار را كرد با
اين كه آنها حتي هيچ سلاحي براي دفاع از جان خود ندارند ) و اضافه ميكند
( در حدود چهار ماه است كه حكومت عراق شروع به آوردن نفرات ايراني به
كنار كمپ اشرف كرده است كه بين آنها زنان هم هستند اين غريبه ها عكسهاي
تعدادي از اهالي اشرف را با خود حمل ميكنند و ميگويند كه صاحبان اين
عكسها فرزندان آنها هستند و اين كه آنها در اين شهر زنداني شده اند , اين
دروغ است و آنها دروغگو هستند , براي اين كه ما صاحبان آن عكسها و به
خصوص زنان را ميشناسيم , و همة آنها ميگويند كه ما به هيچ عنوان
نميخواهيم به ايران برگرديم , اين حكومت اين دروغگوها را فقط براي توهين
و بدگويي به مجاهدين خلق احضار كرده است , اين ننگ است , آيا براي اين
حكومت كه تعداد زيادي از آنها را كشته و زخمي كرده است كافي نيست؟ اين
حكومت از جان آنها چه ميخواهد ؟ اينها كه اجازة هيچ كاري ندارند پس چرا
اين حكومت به آنها آسيب ميرساند و آنها را آزار ميدهد ؟! )
حكومت عراق در طي اين چهار ماه تمامي امكانات رفاهي را براي اين خانواده
هاي ايراني ترتيب داده است براي اين كه آنها بگويند كه فرزندانشان در
اشرف زنداني هستند , و از اين خانواده ها در منطقة سبز پذيرايي و استقبال
شده است سپس آنها به جلوي سياج خارجي اشرف منتقل شده اند و شروع به
جارزدن براي فرزندانشان و نزديكانشان حاضر در اشرف كرده اند براي اينكه
آنها از اشرف خارج شوند كه با آنها ملاقات كنند , ولي اينها ملاقات در
خارج اشرف را رد كردند و اين سازمان در بيانيه هايش در مورد اينها
كاملاً شرح داد كه اين حاضرين در جلوي سياج اشرف همان مزدوران وزارت
اطلاعات ايران هستند , در آنچه كه از اين به اصطلاح ديدار كنندگان بر مي
آيد از ناسزاها و بدگوييهايي كه ميكنند و به گوش ميرسد كينه و دشمني است
كه نسبت به رهبران اين اپوزسيون ايراني دارند .
480 هزار عراقي در بغداد با سازمان مجاهدين خلق اعلام همبستگي ميكنند . و
در خلال جلسه اي كه مشعان السعدي يكي از رهبران ليست العراقيه كه رهبري
اين ليست با نخست وزير سابق عراق يعني اياد علاوي ميباشد آنرا برگزار كرد
كه السعدي براي بحث و گفتگو محور اين جلسه را اين گونه عنوان كرد ” ظلم و
كوتاهي و سهل انگاري عامدانة اين حكومت در استان ديالي ” و در آن
دستگيريهاي خودسرانه در مورد ساكنان اين استان با استناد بر شكايتهاي رنج
آور و اطلاعات سري مخابره شده مورد بحث و گفتگو قرار گرفت , و همچنين
قضية محاصرة اعمال شده از سوي اين حكومت بر روي كمپ اشرف , زن عراقي با
تعجب و شگفتي گفت ــ بعد از اين كه او اين چيزها را در مورد استان ديالي
فهميد ــ با توجه به بالا رفتن ناگهاني اهرم فشار در اين استان ديگر
نبايد از هيچ كاري براي برداشتن محاصره از روي ساكنان اشرف كوتاهي كرد ,
و گفت همانا كه او ميتواند تعداد قابل توجهي امضاء از اهالي ديالي براي
برداشتن محاصره اعمال شده بر روي اين پناهندگان ايراني جمع آوري كند ...
بعضي از حاضرين با رفتاري شجاعانه برشوريدند كه اين نظام ايران است كه
داراي نفوذي بسيار قوي و جدي در عراق است و دنبال از بين بردن مخالفين اش
ميباشد و كساني هستند كه او را كمك ميكنند يا حداقل آنها را با نامه هاي
تحريك آميز تهديد ميكنند ...
او با يك سؤال از انگيزه هاي پشت اظهاراتش در حمايتش از مجاهدين خلق
توجهات را جلب كرد , ميسون ميگويد : ( انگيزه هاي بسياري وجود دارد كه
مرا بر اين داشت كه از اين شهر شريف كه مورد ظلم بسياري قرار گرفته دفاع
كنم , من از ساكنان استان ديالي هستم و مجاهدين خلق را از نزديك ميشناسم
و اين كه آنها افرادي خيلي صلح دوست هستند كه طي سالهاي طولاني عهد كرده
اند كه زندگي خودشان را براي مبارزه كردن به خاطر محقق كردن آرمانشان
بدهند , و آنها خلع سلاح شده اند و چيزي جز عقايدشان ندارند , و ما
خودمان را ملزم به دفاع از آنها ميدانيم براي اين كه ما عرب و مسلمانيم و
به اصول اخلاقي خود ملتزم هستيم كه اين خاك ماست و بر هر عربي واجب است
كه ميهمان را در برابر هر تجاوزي محافظت كند , و بر همة عراقيان بزرگوار
و شريف است كه از ساكنان اشرف دفاع كنند )
ميسون ادامه ميدهد : ( با تعدادي از حاميان اين سازمان توانست كارزاري را
براي جمع آوري امضاء در حمايت از برداشتن محاصره از شهر اشرف را
سازماندهي كند , و اين كارزار با جمع آوري 480 هزار امضاء از هموطنان زن
و مرد اهالي ديالي كاكل خورد , و در انجام اين كارزار تعداد زيادي از
شيوخ عشاير و شخصيتهاي اين استان مشاركت كردند ) , با تأكيد بر اين كه
( اين امر اصلاً آسان نبود , لكن آن از شجاعت اين اهالي در آمد كساني كه
احساس ترس نميكنند و با شجاعت اقدام به اين كار ميكنند , براي اين كه
اكثر آنها با چشمان خودشان شاهد تجاوزات و ضرب و شتم نيروهاي عراقي بر
اين پناهندگان ايراني بودند , و به همين خاطر من ديدم همة كساني كه
اسمشان را مينوشتند و اعلام حمايت ميكردند از آنها كه مدافع حق آنها
هستند ), و ادامه ميدهد ( روابط ما با مجاهدين خلق به قديم يعني به دهة
هشتاد ميلادي باز ميگردد هنگاميكه اين منطقه شبه صحرا و غير قابل زراعت
بود , و هنگاميكه در آن مستقر شدند و براي آباداني و رشد آن كار كردند و
به خاطر آن بسيار خسته شدند , و از مهمترين كارهاي آنها تأمين آب براي
دهها روستاي فراموش شدة عراق ميباشد كه از پروژه هاي دولتي كنار گذاشته
شده بودند , گذشته از اين اقدامات آنها به تعيين كردن رانندگان تانكرهاي
آب براي افزايش آب آشاميدني اين اهالي است , و ما درجة اهميت پروژة آنها
را درك ميكنيم جائيكه اين كشور مورد تاخت و تاز موج تروريستها قرار گرفته
است و اين گروههاي مسلح به انفجار پمپاژهاي آب اقدام ميكنند از آنچه كه
مسبب خشكي زمينها و متوقف شدن كشاورزي و از بين رفتن چهار پايان ميشود ,
و ما در همين راستا اقداماتي كرديم ما براي نجات خودمان و بازگرداندن پمپ
آب به اين حكومت مراجعه كرديم , و من شخصاً به قائم مقام عدي الخدران
مراجعه كردم و از او درخواست روانه كردن تانكرهاي آبرساني جهت رساندن آب
به روستاهاي مصيبت زده را كردم و ليكن او هيچ اقدامي نكرد ) با ذكر اين
نكته كه رسانه هاي تحت پوشش اين حكومت عراق و ماهواره هاي پيرو خودشان
( شيعي ) هرگز روابط صادقانه بين اهالي ديالي و مجاهدين خلق را پوشش
نميدهند و بازگو نميكنند , در آنچه كه بعضي ماهواره هاي شيعي تندروي
مزدور ايران آنها را به ( منافقين خلق ) مينامند و اين نامي است كه آن را
حكومت تهران بر روي آنها گذاشته است .
ميسون سؤال ميكند :( حالا به طور خاص واجب است كه از چه چيزي دفاع كنم ؟
آيا از اين مسؤوليني دفاع كنم كه هيچ چيزي جز كرسيها و مناصبشان ندارند
يا از مجاهدين خلق دفاع كنم كه در طول ساليان سكونتشان در اين استان دست
كمك و ياري به هزاران كشاورز فقير دادند ؟ به تأكيد از مجاهدين خلق دفاع
خواهم كرد )
و ميسون سخنانش را با اين گفته به پايان ميرساند ( به رغم همة اين چيزها
مردمان شريفي در اين حكومت عراق وجود دارند , و اين شرفاء تلاش ميكنند كه
عدالت در مورد اين افراد رعايت شود كساني كه هيچ نيرو و ياري دهنده اي
برايشان نيست و اين كه اين محاصرة ظالمانه از روي آنها برداشته شود و
آنها را به حال خود بگذارند كه در صلح زندگي كنند , و نيروهاي آمريكايي
كه عهده دار مسؤوليت پروندة اشرف هستند در ازاي تحويلدهي حفاظت اشرف به
نيروهاي عراقي تلاش كردند كه هيچ تجاوزي و آسيبي به آنها نرسد , و از
سازمان ملل متحد دعوت كردند كه بر تجاوزات وقيحانه بر حقوق اين پناهندگان
نظارت كند ) ».
Reply all
Reply to author
Forward
0 new messages